روایت فاطمه معتمدآریا از اتفاقات کاشان…

سلام خانم ،ما شما بازیگران را از خودمان می دانیم چون فکر می کنیم مثل ما مسلمان هستید مثل ما به فرهنگ ایرانی افتخار می کنید وقتی بازی می کنید برای ما باور هستید نه فقط یک نقش.. به خصوص وقتی نقشتان هماهنگ با نجابت زن مسلمان ایرانی است باورتان می کنیم ولی وقتی در خارج غیر این می بینیم تمام اعتماد ما را می شکنید غرور و نجابت ما را می شکنید دیگه برایمان یک انسان فریبکار و دو رو هستید مردم کشورشان را با مسلمان بودن دوست دارند ما مسیحی نیستیم ما یهودی نیستیم ما تمام افتخارمان مسلمان ایرانی بودن است …کسی که حکم خدا را قبول ندارد دروغ می گوید خدا را دوست دارد ……خانمها و آقایان بازیگر این قدر با دین بازی نکنید ….اگه می خواهید بمانید دستان را به قدرت جاودان دهید…. به خدا لبخند دیگران تا زمانی است که برایشان سود داشته باشید ….از شما هم سود می برند خودشان نتوانستند باورهای مارا سست کنند حالا با شما می خواهند ……….در تنهایی های خود به دور از شخصیت و به به چه چه هایی که بیشتر آن دروغ است فکر کن…..کل ذائقه الموت
ما مهمان نوازیمان شهره آفاق است حتی برای بی دین ..اما شما مسلمان هستید و از پشت خنجر زدی

ببخشید طولانی شد ولی لطفا بخونید
خسته میشم وقتی هر روز و هر روز با این سطح از اندیشه و تفکر نسل جوان امروز روبه رو میشم.اندیشه های که بر احساس بنا شده،یا بهتره بگم بر هیچ بنا شده.هیچ ادله ای پشت بسیاری از حرفا نیس.
هموطنانی چون منوچهر، بهزاد، رضا، علیرضا، زینب و امیدی جوابی رو که باید، دادند و کفایت هم میکنه برای کسی که به دنبال صدق وسخن حق باشه ولو بر خلاف مذاقش باشه.هر یک با دلیلی حرفشون رو زدن. و به نظر منه نیمچه مسلمان درست و عقلانی بود.اما دوستانی که مخالفت میکنن تنها به ابراز اجساسات که خبر از سطح تفکر و جهان بینیشان میکنه اکتفا کردن.نه تنها هیچ دلیلی برای رد ادله دوستان نامبرده نیاوردن، حتی برای ارائه نظر خودشون هم همین وضع رو دنبال کردن.
جوابها فقط در این حده که کشور روبه سقوط و سراشیبیه،تمام؛ یا قدر هنرمند رو نمیدونیم،تمام؛ یا شماها بیسوادین،تمام؛ یا چرا به یک بانو توهین میکنین،تمام؛ خب اول بگو هنرمند کیه،تعریفت از او چیه یا بگو معیارت از بیسوادی چیه یا “چرا” بیسوادیم یا منظور از اینکه کشور روبه سراشیبیه یعنی چی؟از چه جهت؟ در چه زمینه ای؟در قیاس با کی؟چرا؟…؟تا کی میخواین انقدر کودکان سخن برانید؟میدونم که ناراحتید،کلا یه جورایی معترضید،اما میدونید برای چی؟ یعنی میتونی توی 2خط بگی که با این استناد عقلی و به این دلیل ثابت شده یا لااقل فلان حرف قابل اعتنا، نارحتم دلخورم دلیل اعتراضم اینه؟
شاید ریشه مشکل اینجاست که دوستان نه آزادی اندیشه میدونن چیه و نه آزادی عقیده و نه فرق این دو با هم!فک کنم تنها چیزی که از آزادی میدونن اینه که میخوان هر طور که دوس دارن زندگی کنن واین فکر یا بهتر بگم این توهم انقدر حقیر و حیوانی هست که اصن بگذریم… . گویا دوستان فراموش میکنن که دراین دنیا در این هستی اونا تنها نیستن بلکه طبیعت هم هست و دیگرانسانها و اینکه هرعملی،عکس العملی داره و بسیاری از رفتارو کردارهامون میتونه در تزاحم با رفتار وکردار دیگران باشه.پس نمیشه معیار خودمون باشیم.
اگر فک میکنید جایی از حرفم اشتباس،خوشحال میشم نظرتونو بدونم.
راستی میدونم که میدونید،اما میگم دیگه! که استدلال آوردن و منطقی حرف زدن و استفاده از عقل، جز آشکارترین و اصلی ترین ویزگی های انسانه!

و بیایم سعی کنیم یکم قبل از حرف زدنامون، فک کنیم.
امید که در زندگیمان حق طلب و حق پذیر باشیم.

کسی حق نداره توهین کنه
خانوم معتمدآریا میفرمان قانون ولی کشف حجاب خلاف قانونه
بگزارید یه حرفی رو بزنم.بنده به عنوان یک جوان از دیدن دختران بد حجاب تو دلم گرد و خاک میشه.شاید بعضی ها بگن از مریضیه ولی من در جواب بهشون میگم ترک روابط مختلط کنن تا ببینیم کی مریضه.تا ببینیم کی از بدحجابی دنبال کاسبیه و کی نیست