به گزارش سینماژورنال خانم پوران درخشنده (کارگردان) و آقایان محمد بزرگ نیا (کارگردان)، محمد حیدری (دبیر جشنواره فیلم فجر)، سعید عقیقی (فیلمنامهنویس و منتقد سینمایی)، امیرحسین علم الهدی (دبیرشورای سیاستگذاری سینمای هنر و تجربه)، شهرام مکری (کارگردان)، تورج منصوری (مدیر فیلمبرداری)، اکبر نبوی (تهیه کننده و منتقد سینمایی) و امیر اسفندیاری (معاون بین الملل بنیاد سینمایی فارابی) اعضای حاضر در این کمیته هستند.
فارغ از حضور چهرههایی مانند امیرحسین علمالهدی در این هیات که جز مدیریت یک گروه سینمایی کاملاً دولتی هیچ دانش آکادمیک یا تجربه موثری در عرصه بین الملل نداشته است، رویه انتخاب فیلم و سپس حذف برخی از آثار از این فهرست است که سؤال برانگیز مینماید.
هیات انتخاب ابتدا هشت فیلم «ابد و یک روز» (سعید روستایی)، «اژدها وارد میشود» (مانی حقیقی)، «ایستاده در غبار» (محمد حسین مهدویان)، «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت» (وحید جلیلوند)، «دختر» (سیدرضا میرکریمی)، «فروشنده» (اصغر فرهادی)، «لانتوری» (رضا درمیشیان) و «ناهید» (آیدا پناهنده) را به عنوان آثار اولیهای اعلام کرد که در این هیأت بررسی خواهند شد و در نهایت یکی از میان آنها به بخش غیرانگلیسی زبان اسکار معرفی خواهد شد. هرچند همین چینش ابتدایی هم نشان از انتخاب «فروشنده» به عنوان گزینه نهایی و نمایشی بودن هفت فیلم دیگر داشت اما هیأت انتخاب برای امتداد دادن به نمایش خود، ۲ روز بعد از شروع به کار، نیز نام سه فیلم «چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت»، «اژدها وارد میشود» و «ابد و یک روز» را از فهرست حذف کرد و به پنج گزینه رسید.
در نهایت نیز این «فروشنده» بود که به عنوان گزینه نهایی ایران به بخش غیرانگلیسی زبان اسکار راه یافت و بقیه گزینهها جز آن که فضایی را فراهم کنند توجیهگر فعالیت این هیأت و البته دریافت حقالزحمه فعالیت، اثرگذاری دیگری نداشتند. سؤال اینجاست که چرا سازمان سینمایی از همان ابتدا به صراحت نام «فروشنده» را به عنوان گزینه اسکار معرفی نکرد؟
یک بازی نمایشی
جبار آذین، منتقد و مدرس سینمای ایران با اشاره به اینکه رویه انتخاب فیلم برای اسکار به یک بازی بدل شده است به «صبح نو» گفت: اگر قرار بود «فروشنده» نماینده ایران برای اسکار باشد چه لزومی داشت به بازی با مخاطبان و سینماگران دیگری پرداخته شود که نام فیلمشان در فهرست است؟ رک و راست اعلام می کردند «فروشنده» گزینه نهایی ماست و البته دلایل خود را هم ضمیمه میکردند. اما این کار را نکردند و یک بازی نمایشی ترتیب دادند تا بگویند در حال بررسی گزینهها هستیم.
آذین درباره چرایی این رفتار بیان داشت: مدیران سینمایی دولت یازدهم محافظهکارند و این محافظهکاری کاملاً در تضاد است با تدبیری که شعار دولت است. تدبیر یعنی آن که وقتی مدیری تصمیمی را درست میداند با تبیین دلایل خود درباره آن تصمیم، به اجرای آن مبادرت کند ولی محافظهکاری باعث میشود حتی جرأت نکنند از همان اول از علاقه خود برای ارسال «فروشنده» به اسکار سخن گویند پس یک هیأت را معرفی میکنند و ضمن بازی کردن با اسامی فیلمها و قرار دادن برخی گزینههای بی ربط به اسکار، از یک طرف وقت را تلف میکنند و از طرف دیگر کار هیأت را بزرگ جلوه میدهند.
این منتقد خاطرنشان ساخت: اینکه برخی از سینماگران این هیأت هم اسیر دست مدیران میشوند جای تعجب دارد. البته روی سخنم با برخی اعضای بی ربط حاضر در هیأت نیست. حرفم با سینماگران پیشکسوتی است که در هیأت حضور دارند و تن دادهاند به یک حرکت نمایشی برای معرفی «فروشنده». حداقلش این است که چنین سینماگرانی نباید بازی مدیران را بخورند.
مدیرانی که جسارت ندارند
این منتقد پیشکسوت که سالها در رسانههایی چون «سروش»، «نقدسینما» و «سینما» فعالیت داشته است در توصیف محافظهکاری مدیران سینمایی گفت: به هر حال مدیریت نیاز به یک ویژگی مهم دارد و آن هم جسارت در تصمیمگیری است، اما چنین جسارتی وجود ندارد و در نتیجه مدیر سینمایی برای آن که مبادا اعلام صریح و مستقیم «فروشنده» به عنوان گزینه نهایی اسکار با مخالفت برخی رسانهها مواجه شود ابتدا هیأت انتخاب را معرفی میکنند و بعد هشت فیلم را اعلام میکنند و سپس سه فیلم را خط میزنند و بازی را ادامه میدهند تا در نهایت بعد از اعلام نام «فروشنده» توسط هیأت، اگر انتقادی شکل گرفت از این بگویند که این انتخاب تصمیم مستقیم هیأت انتخاب بوده و آنها در شکلگیری آن نقشی نداشتهاند.
وی ادامه داد: چندمرحلهای بودن انتخاب فیلم برای اسکار نه تنها عجیب نیست که کاملاً منطقی است اما به شرط اینکه واقعاً همه فیلمها در گزینش شرایط برابر داشته باشند و اینطور نباشد که محصولی منهای معیارهای اصلی معرفی اسکار، به واسطه سفارش مدیران جایگاه والاتری داشته باشد.
جرأت ندارند «ایستاده در غبار» را به اسکار بفرستند
جبار آذین با اشاره به اصلیترین ویژگیهایی که میبایست برای انتخاب فیلم برای اسکار ملاک قرار گیرد گفت: قبل از هر چیز محصولی باید معرفی شود که به معنای واقعی کلمه ایرانی باشد. به جز آن کیفیت ساختاری فیلم و البته مخاطبپسند بودن و داشتن پخشکننده بینالمللی قوی عناصری است که میتواند توجیهگر انتخاب باشد.
وی ادامه داد: بر این اساس در میان گزینهها هم فیلمی داشتیم مثل «ایستاده در غبار» که فارغ از محتوای پالوده و کاملاً ملی به لحاظ تکنیکی اثری است کاملاً نوآورانه حتی در مقیاسهای جهانی. این فیلم میتوانست با داشتن یک بازوی پخش قوی خارجی، گزینهای مناسب برای اسکار باشد اما مدیران سینمایی و البته هیأت انتخاب جرأت این را نداشتند که روی این فیلم دست بگذارند چون مرعوب فضاسازیهای شبهروشنفکرانه حامی «فروشنده» هستند که به لحاظ کیفی حتی در کارنامه فرهادی هم اثر پیشرویی نیست.
واقعا که محافظه کاری پدر سینما رو درآورده
واقعا که جسارت کیمیا شده
دودستی چسبیدن به صندلیها و جرأت هیچ خلاقیتی رو ندارن
البته از کم کاری تهیه کننده ایستاده در غبار هم نمیشه گذشت که حتی یه پخش کننده خارجی حسابی برای فیلم پیدا نکرد
حتی اگه فروشنده اسکار هم بگیره بدعتی شکل نگرفته
چون این فیلم همون طور که آذین گفتن حتی در کارنامه فرهادی هم اثر پیشرویی نیست
باید اسکار مجالی می شد برای نمایش تواناییهای تازه سینمای ایران ومثلا فیلمهایی مثل اژدها یا ایستاده در غبار
در این مملکت همواره جوانان فدا می شوند. واقعا جای تاسف که فقط به دلیل پخش کننده که اون هم واقعا مساله ی اونقدر مهمی نیست، فیلمای خوب دیگه به خصوص ایستاده در غبار و ابد و یک روز رو قربانی کردند. من فقط یک سوال از آقای فرهادی و حامیان و رفقاشون دارم: شما که همش از این مملکت و ویژه خواری و … انتقاد می کنید، کار خودتون ویژه خواری نیست، کلاهبرداری نیست. آیا مشکل فقط تجاوز و دروغ و خیانته؟ مشکل از این بزرگ تر که فرصت چند تا جوان حداقل نه برای گرفتن جایزه بلکه برای بیش تر دیده شدن در سطح دنیا رو گرفتید. ضمن اینکه مطمئنم فروشنده اسکار نمی گیره. و در آخر مثل اینکه اونایی که خودشون رو بیشتر پایبند اخلاق می دونن، کمتر در عمل انجامش می دن.
استاد آذین عزیز، حالا این ۹ نفرت انگیز به زعم شما مرعوب فضای روشنفکری و این حرفها شده اند، شما از چه می ترسید که ایستاده در غبار را نامزد اسکار می دانید و دارای موئلفه ای ملی!!!!