وی ادامه داد: من نیز برای آن که این فیلم پلی ایجاد کند میان سینمای ایران و ترکیه پیشنهاد را با این شرط پذیرفتم که بتوانم عواملی از ایران را برای کار به ترکیه ببرم و در نتیجه بایرام فضلی به عنوان فیلمبردار و وحید سلطانی به عنوان صدابردار به گروه تولید پیوستند و نتیجه تولید فیلمی شد که به زودی در ترکیه هم اکران خواهد شد.
حکایت زندگی یک کمدین در استانبول
محرم زینال زاده با اشاره به دیگر محصول مشترکش گفت : فیلمنامه ای به نام «تشکر می کنم زندگی» را در دستور ساخت قرار داده ام؛ با داستانی که از ایران شروع می شود و در ترکیه خاتمه می یابد. «تشکر می کنم زندگی» حکایت زندگی یک کمدین است که دخترش برای درس خواندن به استانبول رفته است و همین باعث می شود او نیز در پی یافتن دختر راهی استانبول شود و سفری پر از فراز و نشیب را تجربه کند. این فیلم یک بازیگر ایرانی خواهد داشت و بقیه بازیگران ترک هستند و بخشهایی از فیلمبرداری هم در ایران انجام خواهد شد اما بخش عمده کار در ترکیه است.
بازیگر آثاری نظیر «زنگها»، «دستفروش» و «حماسه دره شیلر» درباره چرایی دوری اش از کارگردانی در سینمای ایران گفت: متأسفانه در ایران اغلب کسانی می توانند فیلم بسازند که خودشان سرمایه داشته باشند. امثال من در سنی هستیم که دوست داریم از ما حمایت شود اما گویا ما را نمی خواهند. خیلی دوست دارم بدون آقابالاسر و درگیریهای محدودیت بودجه فیلم دلخواهم را در وطنم بسازم اما هنوز که نشده…
وی با اشاره به کیفیت سالهای اخیر سینمای ایران گفت: نوعی دوگانگی در سینمای ایران به چشم میخورد؛ یا فیلمها خیلی درخشان هستند یا فاجعه بار و برخی کارگردانان هم مدام از یک مسیر کلیشه شده به دنبال جلب مخاطب هستند.
چرا فرهادی به جای فیلمسازی با فرمول تکراری، روشهای تازهتر را نمیآزماید
محرم زینال زاده درباره نگاهش به موفقیت اصغر فرهادی و «فروشنده» بیان داشت: گاهی آدمی ستاره اقبالش بلند می شود و می تواند در حداقل زمان بهترین نتیجه را بگیرد اما مشکلم این است که چرا امثال فرهادی موفقیتهایشان را مجالی نمی کنند برای تجربیات جدید و به جای فیلمسازی با یک فرمول تکراری، روشهای تازه تر و ژانرهای متفاوتتر را نمی آزمایند.
کارگردان «مرد ناتمام» و «حسرت دیدار» با بیان اینکه حتی فیلم اخیر مجید مجیدی هم نتوانست انتظارات را برآورده کند اظهار داشت: زمانی که «رنگ خدا»ی مجیدی را دیدم واقعا لذت بردم از این همه زیبایی شناسی اما نمی دانم چرا این زیبایی شناسی در سینمای سالهای اخیرمان رواج ندارد و حتی خود مجیدی نیز با صرف هزینه بالا فیلمی می سازد که نمی تواند انتظارات را برآورده کند. آیا نمی شد با یک صدم پولی که خرج فیلم ایشان شد ده جوان فیلمساز را وارد سینمای حرفه ای کرد؟
زینال زاده با یاد کردن از مسعود کیمیایی ادامه داد: کیمیایی هم دچار یک شیوه خاص و تکراری شده و مرتب دارد به این شیوه ادامه می دهد. بعد از «قیصر» و «گوزنها» دیدیم که کیمیایی مرتب الهمانهای آن نوع سینما را در آثار بعدیش بازنشر داد.
این بازیگر-کارگردان ۶۵ ساله با تأکید بر اینکه ترس است که هنر را از بین می برد افزود: متأسفم که بگویم کارگردانان بزرگ ما اغلب جرأت ریسک ندارند و به جای تجربه جدید و بیان حرف تازهتر افتاده اند به تکرار مکررات و به جای اینکه ژانرهای متفاوت را تجربه کنند در یک سیکل تکراری دست و پا میزنند.