
سینماروزان: فریدون جیرانی که تازه ترین فیلمش «خفگی» با امکانات تبلیغی خوبی که در اختیار داشته توانسته فروش ۳میلیارد را رد کند در تازه ترین گفتگویی که به بهانه این فیلم داشته برخی نقطه نظراتش درباره سینما، «هفت» و انتشار مجدد روزنامه «سینما» را بیان کرده است.
جیرانی با اشاره به شکست آخرین فیلمش قبل از «خفگی» یعنی «خواب زده ها» به «ایسنا» بیان داشت: من نمیخواستم «خواب زده ها» را بسازم. من دو فیلم توقیفی «قصه پریا» و «من مادر هستم» را داشتم و با مشکلات زیادی پروانهاش را گرفتم چون سکانسهای زیادی از آنها حذف شد. بعد از آن تا حدود یک سال به من پروانه ساخت نمیدادند. آقای شمقدری در مقطع اول حضورشان در معاونت امور سینمایی نگاه باز و بهتری داشتند ولی در مقطع دوم که فشارها به آنها وارد شد، اینطور نبود. در آن مقطع یک شورایی برای تصویب فیلمنامه در جامعه صنفی و ارشاد تشکیل شد، این فیلم نامه از جامعه صنفی بیرون آمد ولی در ارشاد دچار مشکل شد و تقریبا ۶ ماه امروز، فردا کردند. من به تدریج فهمیدم که اینها به من پروانه نمیدهند. می خواستم برای فیلمنامه «خانم» که سه اپیزود بود و در نهایت تینا پاکروان آن را ساخت، پروانه بگیرم حتی با عوامل فیلم صحبت کرده بودم و امکانات مالی هم جمع شده بود که من ساخت فیلم را به سرعت شروع کنم ولی پروانه ساخت ندادند.
این کارگردان ادامه داد: در همان مقاطع رحمان سیفیآزاد قصهای را که من برای شان تعریف کرده بودم به یک طرح تبدیل کرد و گفت اگر من برای آن پروانه ساخت بگیرم و تهیه کننده باشم آن را میسازی؟! که در نهایت من هم قبول کردم. سپس ایشان از ارتباطاتش استفاده کرد و توانست پروانه ساخت «خوابزدهها» را بگیرد. البته منت زیادی هم بر سرش گذاشتند و درنهایت ما بین ساختن و نساختن آن تصمیم گرفتیم که «خواب زده ها» را بسازیم. ولی اگر من لحن فانتزی فیلم را دنبال کرده بودم خیلی بهتر از آب در میآمد اما متاسفانه من لحن اجتماعی آن را دنبال کردم که اشتباه بود، درحالیکه میتوانستم مثل یک کمدی رمانتیک همچون «صورتی» یک لحن اجتماعی کمدی بگیرم اما آن را فانتزی ندیدم و فیلم هم درنیامد.
جیرانی درباره گلایههای پولاد کیمیایی از کوتاه شدن نقشاش در «خفهگی» توضیح داد: پولاد کیمیایی حق دارد که شاکی باشد و گلایه داشته باشد. ولی در واقع شروع فیلم «خفهگی» را جوانی زد به اسم «پاشا» که سالها با او دوست بودم و قرار بود در یکی از فیلمهای من بازی کند. فیلمی به نام «عشق» قرار بود ساخته شود ولی به دلیل اینکه گریم مناسبی صورت نگرفت، فیلم ساخته نشد. بعد به سراغ این فیلم آمدیم و قرار شد سرمایه آن را جور کند ولی نتوانست کل سرمایه را پیدا کند و قسمت زیادی را تهیه کرد و قرار شد خودش نقش اول را بازی کند ولی بعد نوید محمدزاده آن را بازی کرد.
وی ادامه داد: برای بازیگر زن هم انتخابهای متعددی داشتیم و در ابتدا هم قرار شد که بهاره رهنما در آن بازی کند ولی یک لحظه ترسیدم که سابقه کمدی او در یک فیلم جدی برخورد منفی ایجاد کند. بعد الناز شاکردوست آمد و قصه را برایش تعریف کردیم و منتظر ماند تا فیلمنامه آماده شود. تمام تیم من خیلی موافق آمدن الناز نبودند کما اینکه در «سالاد فصل» هم موافق حضور مهناز افشار نبودند، ولی با اصرار مشاورین و تصمیم نهایی خودم به این نتیجه رسیدم که الناز شاکر دوست در این فیلم بازی کند. فیلم برداری را با الناز شروع کردیم و در همان چند روز اول متوجه شدیم که او یک اتفاق خیلی خوب را راه انداخته است، سپس به این نتیجه رسیدیم که باید یک بازیگر دیگری هم داشته باشیم که به روند داستان کمک کند بنابراین نقش برادر را تقویت کردیم.
فریدون جیرانی با ردّ تأثیرگذاری راه اندازی مجدد روزنامه «سینما» در فروش «خفگی» بیان داشت: امروزه روزنامه مثل گذشته اهمیت ندارد. در واقع تبلیغاتی که دفتر پخش و بیلبوردها در معرفی این فیلم انجام دادند در دیده شدن فیلم کمک کرد. روزنامههای کاغذی و ورقی که تیراژ زیادی ندارند فقط بر روی فضای داخل سینما تاثیر میگذارند، به نظرم مهمترین کاری که انجام شد، تبلیغات گسترده فیلم بصورت بیلبورد قبل از آغاز اکرانش بود. به نظرم باید برای فیلمهای متوسطی که از قبل روی آنها حساب باز نمیکنند، تبلیغات انجام شود. خیلی از فیلمها پیش از اکرانشان معروف هستند مثلا بازیگر مطرحی مثل رضا عطاران در آن حضور دارد یا کارگردان مطرحی فیلم را ساخته و فیلم قبلیاش هم فروش خوبی داشته است به این ترتیب خودش به اندازه کافی تبلیغ اولیه دارد ولی فیلمهای متوسط که حدود ۸۰ درصد از سینمای ما را تشکیل میدهند نیاز به جا انداختن بواسطه تبلیغات دارند. خوشبختانه شرکت پخش فیلم ما به این علت که تازه کار بود، نیاز داشت تا موجودیت پیدا کند، این نیاز باعث شد که فیلم ما را در نظر عموم مردم جا بیاندازد. این در حالی است که اگر در یک پخش بزرگ میرفتیم، ممکن بود زمان اکران زودتری برای ما میگرفت ولی این تبلیغات انجام نمیشد. در واقع در سینمای ایران، نکته مهم این است که شما بتوانید فیلم متوسط را به فروش مطلوب برسانید. فیلم «خفگی» قبل از اکران از نظر خیلیها فیلمی بود که میگفتند به سختی شاید به فروش یک میلیاردی برسد.
این کارگردان درباره اوضاع و احوال سینمای امروز بیان داشت: مرز خودیها و غیرخودیها تحت تاثیر افکار عمومی مخدوش شده است و مثل سابق نیست. ممکن است یک عده به امکاناتی دسترسی داشته باشند که بقیه ندارند اما مرزها در حال مخدودش شدن هستند. در واقع فیلمسازان عرفی قدرت زیادی دارند و این اتفاق مهمی است که در دولت احمدینژاد رخ داد. الان هم گریزی نیست و دیگر نمیشود مانعی برای رشد فیلمسازان عُرفی ایجاد کرد، آن فیلمسازان در جایگاه خودشان میتوانند قدرت بگیرند و گروهی دیگر از فیلمسازان هستند که باید تغییراتی ایجاد کنند و باید درک زمانه را داشته باشند. چون شرایط قانونمندی شده نیست و قانونی حاکم نیست، سلیقه ۵ نفر در شورای پروانه ساخت، سینما را هدایت میکند و امکان دارد برنامهها و نظراتی از بالا به آنها اعلام شود.
جیرانی که در فصل اول «هفت» مجری این برنامه تلویزیونی بود دربارهی اینکه نبودن این برنامه سینمایی در این روزها آیا تاثیری در سینما گذاشته است،گفت: من بررسی دقیقی انجام ندادهام ولی دلم نمیخواهد که «هفت» تعطیل شود. هیچ برنامهای به عقب برنمیگردد. دورهها عوض شده است و اکنون نوبت نسل جدید است که اجرای «هفت» را بگیرد. به نظر من «هفت» با حضور آقای افخمی خنثی نبود. عدهای «هفت» با اجرای گبرلو را دوست دارند من هم احساس کردم با حضور او نه تنشهای دوران اجرای ما وجود خواهد داشت و نه افخمی و ایشان میتواند «هفت» را در لاین وسط اداره کند.
جناب جیرانی! شما که در مورد همه چیز صحبت کردی، در مورد سرکار خانم ژاله علو و صحبت هایی که کرده مبنی بر اینکه عکس های شخصی و آلبوم وی را برای استفاده و به امانت گرفته اید و دیگر هم پس نداده اید، حرف بزنید. چرا عکس های ایشون رو عودت نمی دهی؟ گردنت کلفته یا این که اینقدر بی مرام و بی… هستی که علنا… اگه این اسمش دزدی نیست، پس چیه؟!!!!