سینماروزان: مهران احمدی این روزها هم مشغول تولید کمدی «سگ بند» برای ارائه به جشنواره سی و هشتم فجر است و هم دو فیلم «مطرب» و «لیلاج» را روی پرده دارد؛ ضمن اینکه «آشفتگی» با بازی او از چهارشنبه روی پرده خواهد رفت.
مهران احمدی در «مطرب» ایفاگر یک نوازنده است و در «لیلاج» ایفاگر کاراکتر یک مرد بهظاهر متجاوزگر ولی درواقع اخته!! مهران احمدی دلیل ایفای نقشهایی متنوع را تجربه گرایی دانسته و در عین حال معترف هست به اشتباه بزرگی که حین ایفای نقش در «لیلاج» داشته.
مهران احمدی با اشاره به ایفای نقش «شهباز» در «لیلاج» به نیوشا روزبان در «مهر» گفت: زمانی که نسخه نهایی «لیلاج» را دیدم، به این نتیجه رسیدم که پایانبندی فیلم را دوست ندارم. به نظر من آن صحنه آخر گریه کردن شهباز متجاوز(!) اضافه بود، زمانی که شهباز میگوید اخته شده است، تماشاچی با شنیدن آن شروع به خنده میکند، یعنی کارگردان یک فیلم تراژیک ساخته تا به جایی برسد که تماشاچی سنگین از سینما برود، یا فیلمی ساخته است که آخرش مخاطب را میخنداند؟ معتقدم که تماشاچی فهمیده است، جریان چیست و دیگر لازم نبود که این پایان آورده شود.
احمدی ادامه داد: مساله این است که فیلم ۲ قسمت شده است، بخش اول جایی است که شهباز حرفهای خود را به خورشید میزند اما خورشید به دلیل ناشنوا بودن صدای شهباز را نمیشنود، بعد چند سکانس بعدتر دوباره به همان سکانس بازمیگردیم و این بار صدای شهباز را مخاطب میشنود. من از خنده تماشاگران در این سکانس خوشحال نشدم. به نظر من در مورد شخصیت شهباز تماشاچی همه چیز را فهمیده است، گریه سوزناکی که شهباز در فیلم میکند درست نیست و اعتراف میکنم که این گریه اشتباه بزرگ من در این فیلم بود. چرا که شهباز گناهکار است اما مظلومانه گریه میکند. اصلا این شخصیت چرا باید گریه کند؟ شهباز یک اشتباه بزرگی کرده است که اخته شدن کمترین بلایی بود که باید سرش میآمد، چرا که با سرنوشت یک آدم بازی کرده است و بعد در فیلم مظلومانه گریه میکند که رعنا به او لگد زده است؟ نمیدانم قصد کارگردان و تدوینگر از این نوع تدوین چه بوده است، آیا به دنبال این بودید که شهباز را یک شکست خورده نشان دهید؟ به نظر من این سکانس از فیلم، خندهدار است و حتی در همان اکران مردمی ۴۰ درصد از مخاطبان خندیدند. ببینید بحث من در حال حاضر خنده مخاطب نیست بلکه تطهیری است که شهباز در آخر داستان میشود. تاکید میکنم که خودم این سکانس گریه را اشتباه بازی کردم، با گریه سوزناکی که این آدم میکند، انگار در حال تطهیر خود است، در صورتی که تطهیر نمیشود.
این بازیگر-کارگردان سینما تاکید کرد: احساس میکنم که هر آنچه که هرکس سرش میآید، پاسخ اعمال خود فرد است که میشود همان «از ما است که بر ما است». برخلاف نظر برخی دولتها را پدر و مادر ملتها نمیدانم، فکر میکنم که دولت ریشه در ملتها دارد و ملتها پدر و مادر دولتها و حکومتها هستند. واقعیت این است که از کوچکترین مناسبات اجتماعی روز به روز دورتر میشویم که این امر هیچ ربطی به دولتها ندارد، یعنی اگر فردی آشغال در جنگل نمیاندازد هیچ ربطی به دولت ندارد، اگر هم بریزد هم ربطی به دولت ندارد.
مهران احمدی با اشاره به ساخته پرمخاطب سعید روستایی بیان داشت: به عنوان مثال فیلم «متری شیش و نیم» یک آدم با بازی نوید محمدزاده را نشان میدهد که کارتل شیشه و مواد مخدر است و بعد میگوید که کوچه ما باریک بود، پس کارتل مواد مخدر شدم. این چه معنایی دارد؟؟؟ این درحالی است که همسایه بغلی این فرد در همان کوچه باریک تبدیل به جراح قلب یا یک دبیر شرافتمند آموزش و پرورش شده باشد. کسی که قرار است هدایت شود، هدایت میشود و این امر ذاتی است و ربطی به تنگی کوچه ندارد!!