
سینماروزان: بعد از ماجرای اختلافات دنباله داری که میان مسعود کیمیایی و تهیه کننده «قاتل اهلی» منصور لشکری قوچانی بر سر کم و زیاد کردن نقش پولاد در این فیلم وجود داشت و بسیاری آن را ناشی از تأثیرگذاری آقازاده کیمیایی بر پدر می دانستند حالا پولاد کیمیایی در گفتگویی پیرامون حضور کمرنگش در «خفگی» انتقادات تندی را به فریدون جیرانی کارگردان فیلم بیان کرده است.
به گزارش سینماروزان پولاد کیمیایی که گویا نقشش در «خفگی» به دلایلی نامعلوم کم شده است در گفتگویی با تیتر «جیرانی نقشم را خفه کرد» در «جام جم» کوشیده حسابی از خجالت جیرانی بابت این کاهش نقش درآید.
پولاد درباره کار با جیرانی بیان داشت: من سالها پیش با آقای فریدون جیرانی سریال «مرگ تدریجی یک رویا» را کار کرده بودم که خاطره خوبی را برایم بهجا گذاشت. در آن سریال تیپی (آراس) را بازی میکردم که خیلی دوستش داشتم. در طول این سالها هم قرار بود ایشان برای صداوسیما سریالی در برهه زمانی اوایل انقلاب بسازند که در نهایت انجام نشد یا بعد از آن هم برای فیلم طنزی به من پیشنهاد بازی دادند که آن هم به قول معروف قسمت من نبود تا اینکه رسید به «خفهگی». در «خفهگی» از ابتدای کار آقای نوید محمدزاده حضور نداشتند و به جای ایشان پسری (به نام پاشا) که سالها بود میخواست با آقای جیرانی کار کند و در واقع برای اولین بار بود که جلوی دوربین میرفت قرار بود نقش مسعود را بازی کند. پاشا که از دوستانم بود، به من زنگ زد و گفت که آیا تو میآیی نقش برادر من را در این فیلم بازی کنی که به این بهانه به من هم کمکی در بازی کنی؟ من به او گفتم که من نقش مکمل خیلی کم کار میکنم و اگر هم این کار را انجام دهم در صورتی که آن نقش مکمل تاثیرگذار باشد آن را میپذیرم. در ادامه پاشا با آقای جیرانی صحبت کرد و سناریوی «خفهگی» را برای من فرستادند. من سناریو را خواندم و آنچه که من آن روز از نقش منصور خواندم نقش موثری بود که با آنچه شما امروز در سینما میبینید خیلی متفاوت است.
این بازیگر ادامه داد: من هیچوقت نمیخواستم مسائلی را بازگو کنم، اما الان واقعا به نظرم گفتن بعضی حرفها ضروری است. نقش منصور در فیلمنامه ابتدایی «خفهگی» به این شکل که امروز شما در پرده سینما میبینید نبود. داستان از این قرار بود که ما در فینال داستان متوجه میشویم که منصور (با بازی خودم) با زن برادرش مسعود (نوید محمدزاده) رابطهای احساسی داشته و زمانی که میخواهند جسد نسیم (با بازی پردیس احمدیه) را ببرند و در بیابان دفنش کنند، بین دو برادر دعوا میشود و منصور به برادرش میگوید که تو فقط دنبال پول او بودی، به نفع تو شد که او از دنیا رفت و… . در این بین اینها از ماشین پیاده و وسط بیابان با هم گلاویز میشوند و منصور در حین کتک زدن مسعود به او میگوید که من او را دوست داشتم، تو هیچوقت عشق ما را نفهمیدی و… .در واقع ما اینجا اعترافات منصور را میشنویم. در همین زد و خورد مسعود آسیب میبیند و منصور او را به بیمارستان میرساند، اما او میمیرد. همین باعث میشود منصور برود سراغ صحرا (با بازی الناز شاکردوست) که مسبب این اتفاقات بوده و او را در آسانسور گیر میاندازد و میکشد. در واقع قصه با منصور تمام میشود.
پولاد کیمیایی افزود: من قرارداد «خفهگی» را امضاء کردم و سر فیلمبرداری رفتم. پاشا که قرار بود نقش مسعود را بازی کند در عرض ۴۸ ساعت به دلیل خستگی ناشی از سکانس ـ پلانهای سخت (تاکید میکنم که این اولین تجربه بازیاش بود) تعویض شد و به جای او نوید محمدزاده سرکار آمد. من اینجا با آقای جیرانی تماس گرفتم و گفتم الان که آقای نوید محمدزاده آمدند قصه ما تغییر میکند؟ و ایشان به من گفتند نه همه چی سر جایش است فقط در آخر فیلم به جای اینکه تو صحرا را بکشی، نوید محمدزاده این کار را میکند! به او گفتم پس وقتی نوید اینکار را میکند یعنی خودش هم بر اثر زد و خورد با مسعود نمیمیرد و این من نیستم که او را میکشم! آقای جیرانی گفتند نه مسعود برادرش را هم نمیکشد! به آقای جیرانی گفتم پس اجازه بدهید من از خدمت شما مرخص شوم، به این خاطر که خود نقش چیزی برای من ندارد و هر چه برای من بود فینال نقش بود و اینکه در این جامعه امروزی هم برادرکشی برای یک زن را میبینیم. اینجا بود که آقای جیرانی به من گفتند «تو به من اعتماد کن، من میخواهم یک تقابل درست بین شما (دو برادر) داشته باشم، من این نقش را درست میکنم، آن اتفاقی که تو دنبالش هستی میافتد، اگر من را قبول داری به من اعتماد کن»! و من اعتماد کردم و در این فیلم بازی کردم تا رسید به روزهای پایانی فیلمبرداری که نزدیک به جشنواره سال گذشته بود.
آقازاده کیمیایی خاطرنشان ساخت: ما داشتیم فینال «خفهگی» را میگرفتیم که آقای محمدزاده متن را به من دادند و دیدم هیچی از نقش من در آن نیست! به آقای محمدزاده گفتم چی شده؟ و ایشان گفتند من با آقای جیرانی صحبت کردم، اینجا ما چیزی نگوییم بهتر است! و در این سکانس ما به صدای پیغام نسیم به مسعود (که میگوید منصور به من نظر داشت و…) گوش میدهیم و مثل دو بیمار به هم نگاه میکنیم که ظاهرا این سکانس هم در نسخه نهایی حذف شده! من برای سکانس پایانی این نقش بود که با این فیلم قرارداد بستم و آقای محمدزاده به من گفت با صحبتی که با آقای جیرانی داشتم، قرار بر این شده که این سکانس در سکوت برگزار شود (که آنهم نشد البته!) و وقتی خودم با آقای جیرانی صحبت کردم، دیدم ایشان جوابگو نیست! من در اینجا دو راه داشتم یا باید خارج از عرف اخلاقی عمل میکردم که مثلا قرارداد و فیلمنامه من چیز دیگری بوده و… که اصلا در شأن من و خانوادهام نیست یا نادیده بگیرم.
پولاد کیمیایی با اشاره به برخورد نامناسبی که با وی صورت گرفته اظهار داشت: خوشحالم با وجود اینکه این اتفاقات در این فیلم برای من افتاد، اما هر که فیلم را دیده به من میگوید که چقدر در این فیلم خوب بودی. برخوردی که در این فیلم با من شد خارج از عرف اخلاقی، انسانی و حرفهای است و من هیچوقت آن را فراموش نمیکنم. من با حرفهایهای این سینما (مرحوم شکیبایی، ارجمند، پرستویی و…) کار کردم و واقعا میتوانستم مثل نوید محمدزاده شرط و شروط بگذارم که آخر فیلم باید خودم صحرا را بکشم و… .