سینماروزان/حامد مظفری: جشن خانهی سینمای امسال- که اول بنا بود برگزار نشود و بعد در موزهی سینما برگزار شد!-چنان پارادوکسیکال بود که امیرعلی فرزند ناصر ملکمطیعی را به خروش آورد که بر گردانندگان بتازد بابت سوءاستفادهای که از تصویر و نام پدرش در جشنی صورت گرفت که عامل ممنوعکاری پدر-محمد بهشتی- را در صدر نشاند.
پارادوکس اول همان است که امیرعلی میگوید؛ چگونه میشود در جشن خانه سینما، محمد بهشتی-عامل ممنوعیت- را ردیف اول نشاند و بعد از فردین و بهروز و ناصر یاد کرد و تصاویر آنها را نشان داد؟
پارادوکس دوم: روسای خانه سینما بر فرض که میخواهند جبران مافات کنند و تاریخ سینما را مرور، چرا جرأت نکردند از پارتنرهای زن همان فردین و ناصر و بهروز بگویند؟
بالاخره آن سینمای قبل انقلاب که فقط بازیگر مرد نداشته، کلی بازیگر زن هم بودهاند. چرا روسای خانه سینما از فروزان و طوطی سلیمی و آذر شیوا و ایرن و روشنک صدر و… نگفتند؟ پوری بنایی که زنده است و حیّ و حاضر! چرا جرأت نداشتند او را روی سن بفرستند؟
جز این است که این جماعت مردانهی خانهی سینما در باطن به زنان اعتقاد ندارند و فقط میخواهند ژست دگراندیشی بگیرند که دیگر جواب هم نمیدهد؟
پارادوکس سوم: در جشن کذایی خانهی سینما هر که روی سن رفته یک تندی و تیزی و متلکطوری در حرفهایش به چشم میخورد به طوری که حس میشد انگار همه حرفها را یک نفر نوشته و به بقیه داده!؟ یا لااقل از قبل خط کلی حرفها را هماهنگ کرده و دستِ آقایان و خانمها دادهاند و نتیجه هم که میبینیم حتی چک نکردهاند بازیگری که خودش کمدی تجاری های منشوری دارد نمیتواند علیه کمدی مبتذل حرف بزند و شاید متن شخص دیگری را به او دادهاند و او نیز عین شاگردهای تنبلی که فقط متن را حفظ کرده تا نمره بیاورد، روخوانی کرده و عاقبت؟ شلیک خنده ی مخاطب در فضای مجازی…
واقعا نمیشد این نگاه توتالیتاریسم حزبیمسلکان را از این جشن جدا کرد؟ مگر نمیگویید ضدّاستبدادی هستيد پس چرا اجازه نمیدهید لااقل مهمانان، حرف خودشان را بزنند؟ بس نیست سی و چند سال حقنهی واژگان تکراری به سخنرانان این جشن که حاصلش شده حقارت بدنه ی سینما که حتی سازمان تامین اجتماعی آنها را به حساب نمیآورد تا یک کد کارگاهی به همین خانه سینما بدهد؟؟
پارادوکس چهارم: آقایان چپزده که برخی هنوز سبیل استالینی- حالا کمی کوتاه تر و بلندتر- دارید، شما دیگر چرا به تبلیغ مظاهر فیلمفارسی افتادید؟ چند دهه با توسل به گاو و طبیعت بیجان و نار و نی، سینمای مردمی را تحقیر و خفه کردید و حالا عکس فردین و ناصر و بهروز را نشان میدهید؟ اشکآور است وضعیتتان که چنان از جامعه عقبید که از حال و روز نسل پیشبرندهی زد بیخبرید! نسلی که معین را هم جز با پسوند زد نمیشناسد و وقتی بگویی فردین، ذوق میکند و میگوید: امین فردین را میگویی؟
الفاتحه:
آقایان بیانیه نویسی که بیانیه های همه را یکجور سوفله کردید، اگر هدفتان محاکمهی ساختار است، چرا همان متهم اصلی ممنوعکاری را بالا نبردید و او را استنطاق نکردید؟
یک بار تکلیف را روشن کنید! اگر تیول محمد بهشتی شیرازی هستید پس پزتان باید خانه دوست کجاست باشد نه قیصر و بهروز و ناصر و اگر هم از ایشان برائت جستهاید که چرا باز او را در ردیف اول مینشانید؟
بعد تازه میرسیم به همان خط اول که اول میگویید جشن نداریم و بعد میروید در ارگان زیرمجموعهی دولت جمهوری اسلامی، جشن میگیرید و تازه قبلش هم که به بهانهی همین خانه سینما، بودجه از دولت جمهوری اسلامی میگیرید و بعد در جشنی که با بودجه نظام برگزار شده میخواهید متلک به نظام بیندازید.
از دو حالت خارج نیست؛ یا بیانیههای متلکبارتان فیک است و «هماهنگشده» یا نفاق چنان با سلولهایتان عجین شده که راهی ندارید جز اینکه به قول سعدی علیهالرحمه، چند کیلو «آب خرابات» جور کنید و…