سینماروزان: علیرضا کفراش به عنوان یکی از اهالی با سابقه در انجمن سینمای جوانان ایران، با نزدیک شدن به چهل و دومین دوره فیلم کوتاه تهران یادداشتی نوشت.
علی کفراش یکی از چهرههای باسابقه و تأثیرگذار در تاریخ انجمن سینمای جوانان ایران است. او فعالیت سینمایی خود را از آذرماه ۱۳۶۴ با همکاری در این انجمن آغاز کرد و نقش مهمی در آموزش فیلمسازی، تأسیس دفاتر استانی، و گسترش امکانات تولید فیلم کوتاه در سراسر کشور داشت. او با نزدیک شدن به چهل و دومین جشنواره فیلم کوتاه یادداشتی نوشت و عنوان کرد: «فیلم کوتاه به عنوان یکی از خالصترین اشکال بیان سینمایی در تاریخ سینما دارای مخاطبین حرفهای و هنردوستی است. همین امر باعث میشود تا فیلم کوتاه جایگاه ویژهای داشته باشد. همواره فیلم کوتاه به علت محدودیتهای زمانیاش، به عنوان تمرینی جهت ایجاز تصویری و کلامی برای رسیدن به فیلم بلند قلمداد شده است. به بیان دیگر این مدیوم، به مثابه بستری برای تجربهگرایی و نوآوری شناخته میشود. در سینمای ایران، فیلم کوتاه از سالهای دور تا به امروز نقشی کلیدی در شکلگیری زبان سینما و پرورش استعدادهای نوظهور ایفا کرده است. بزرگانی که با فیلم کوتاه شروع کردند، در فیلمهای بلند سینمایی به بلاغت و فصاحت فهم در کلام و تصویر رسیدند.
فارغ از اهمیتها و جایگاهها، قصد دارم با یک جامپکات به یکی از فیلمهای کوتاهی که در جشنواره فیلم کوتاه تهران تماشا کردهام، اشاره کنم. فیلمی که در یک آن من را میخکوب خودش کرد. نه اسم فیلم را به خاطر دارم و نه نام کارگردانش را. این اثر را در سالهای دور جشنواره دیدم. در این فیلم کوتاه تصویر گوشهای از یک اتاق را به مخاطب نشان میدهد. بیش از نیمی از تصویر این اتاق نشان داده میشود. شب به روز و روز به شب تبدیل میشود و همچنان مخاطب با گوشهای از یک اتاق سر و کار دارد. مخاطب از این تصویر تکراری خسته و دلزده میشود. در انتهای فیلم وقتی دوربین برای اولین بار شروع به حرکت میکند، مخاطب متوجه میشود که تمام این مدت از نقطه نظر یک مجروح قطع نخاعی به جهان نگاه میکرده است. وقتی مخاطب به این فهم میرسد، در آنِ واحد به بسیاری از مفاهیم عمیق از جمله سلامتی روان و تن فکر میکند. چیزی که شاید در هیچ متنی نمیگنجد و حتی فیلمهای سینمایی بلند هم نمیتوان چنین حس و حالی را منتقل کرد.»