• مرام‌نامه
  • شبکه های اجتماعی
  • سفارش آگهی
  • تماس با ما
  • درباره ما
پنجشنبه 12 تیر 1404
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
ژورنال سینما
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
ژورنال سینما
  • مرام‌نامه
  • شبکه های اجتماعی
  • سفارش آگهی
  • تماس با ما
  • درباره ما
تبلیغات
خانه رک و راست

روایت یک کارگردان از دوران سپری شده⇐چرا ضرغامی بعد از کلی رفت و آمد، اجازه ساخت فیلمی درباره بانوی بازیگر ارمنی را نداد؟؟

6 اردیبهشت 1397
در رک و راست
1 0
A A
0
افشاگری بی‌پرده یک مدیر رسانه ملی درباره بدهی 280 میلیاردی معاونت سابق، بازداشت مدیرکل اسبق آرشیو، فزونی گرفتن تعداد کارمندان شبکه‌ها از تعداد مخاطبان و…

عزت ا.. ضرغامی

سینماروزان: درباره سالهای حضور عزت‌الله ضرغامی در معاونت سینمایی حرف و حدیث فراوان است و هرگاه که ضرغامی طرف مصاحبه قرار می‌گیرد در این باره از او پرسش می‌شود.

به گزارش سینماروزان آناهید آباد از جمله فعالان حیطه دستیاری کارگردان در ایران اخیرا فیلمی به نام «یه وا» را ساخته است؛ فیلمی محصول مشترک ایران و ارمنستان.

آباد در گفتگویی که به بهانه این فیلم با «شرق» داشته در پاسخ به سوالی در چرایی تأخیر فراوان در شروع فیلمسازی به ذکر روایتی از تلاشهای ناکامش برای ساخت فیلمی با مضمون زندگی آنیک شفرازیان بانوی بازیگر ارمنی در میانه دهه هفتاد داشته؛ روایتی که پایان بندیش با مخالفت ضرغامی برای تولید این فیلم عجین است.

آناهید آباد بیان داشت: سال 1374 براي اولين‌بار پروانه ساخت گرفتم. فيلم اولم كه پروانه ساخت گرفت، مستند- داستاني درباره آنيک شفرازيان بود. آن‌موقع خانم شفرازيان در خانه سالمندان کهريزک بود. ابتدا از سر وظيفه به او سر زدم. خواهش کرد قبل از مرگش جلوي دوربين باشد و بازي و بازيگري کند. طرحي در ذهنم شکل گرفت که بر اساس حقيقت موجود زندگي آنيک فيلمي بسازم. مرحوم كيارستمي باني خير فيلم شد. با آسايشگاه كهريزك و شهرداري هماهنگ كردند و آقاي بيضايي عزيز هم مشاور فيلم‌نامه شدند. آن زمان آقاي ضرغامي، معاون سينمايي و دکتر رجبي، مديرعامل بنياد سينمايي فارابي بودند. همان زمان فقط به دوربين احتياج داشتم. متأسفانه بزرگ‌ترين اشتباهي كه كردم اين بود که به مديريت وقت اطلاع دادم که خانم شفرازيان در كهريزك هستند. از دفتر فارابي تماس گرفتند و گفتند كه از خانم شفرازيان نبايد فيلم‌برداري کنيد، چون ما داريم درباره ايشان فيلم مي‌سازيم و هرگونه فيلم‌برداري بايد با هماهنگي مديريت وقت فارابي انجام گيرد، درحالي‌که آن فيلمی که برايش دستور منع فيلم‌برداري داده بودند، همان فيلمِ من بود! يعني حتي وقتي با هزار بدبختي خارج از فارابي دوربين 16 ميلي‌متري و نگاتيو هم تهيه کردم، نمي‌توانستم فيلم‌برداري کنم. الان شايد باورپذير نباشد، ولي… .

آناهید آباد با اشاره به بازنویسی 29باره فیلمنامه این اثر ادامه داد: حقيقت اين بود که مي‌خواستم خالصانه حقيقت حال‌وهواي آخرين روزهاي زندگي آنيک را ثبت کنم تا این بازيگر پير و نحيف در آخرين روزهاي زندگي‌اش يك فرصت ديگر براي بازي و بازيگري داشته باشد؛ مثلا يک‌بار در پايان طرح فيلم‌نامه نوشتم كه در كهريزك آنيک با پسرخوانده‌اش خداحافظي مي‌کند. گفتند اين خيلي تلخ و سياه‌نمايي است. گفتند پايان فيلم بايد اين باشد كه ارمني‌ها در باشگاه آرارات براي آنيک بزرگداشت مي‌گيرند! مديران سينمایي و فرهنگي کشور هم در سالن هستند. از ابتدا بخشي از فيلم‌نامه فيلم سياه‌وسفيد بود. با آقاي بيضایي صحبت کردم، گفت پيشنهاد بدي نيست بازنويسي کن و ببر. يک روز بلند شدم رفتم سالن باشگاه آرارات و صحنه آخر فيلم را نوشتم. صحنه از اين قرار بود؛ زماني که آنيک با روسري سفيد و موهاي سپيدش در سالن تاريک روي سن مي‌رود. او تنها فرد حاضر در سالن است که زير نور سفيد مي‌ايستد. گفتند اين‌که بدتر شد، خيلي سياه‌وسفيد است! آن زمان دل‌شكسته و اشك‌آلود نزد آقاي بيضايي رفتم و اتفاق را تعريف کردم. ايشان پيشنهاد داد که برو به آنها بگو، هرچه از من مي‌خواهيد ديكته كنيد و من هم همان را مي‌نويسم. {خنده تلخ} مي‌دانيد اشتباه من اين بود که جزئيات تصويري صحنه را نوشته بودم.

آباد پیرامون تحلیل بیضایی از این گرفت و گیر بیان داشت: شايد درست نيست به نقل از ايشان صحبت کنم، ولي ايشان مي‌گفتند هرچه مي‌گويند تو انجام بده. گفت ارزش حقيقي اين فيلمي که مي‌خواهي بسازي از جنس عکس‌هاي اندروني ناصرالدين‌شاه است که بهترين عکس‌ها از آن دوران است؛ از اينکه سنديتي از آن دوران ثبت شده، پس مهم الان ساخته‌شدن فيلم است نه چيز ديگر. به‌هرحال آن‌قدر لفت دادند و من را بردند و آوردند تا اينکه آنيك شفرازيان فوت كرد. شش، هفت ماه، هفته‌اي سه روز از صبح تا پنج عصر به كهريزك نزد آنيك مي‌رفتم تا خاطراتش را مكتوب كنم و همراهش باشم. يك‌جورهايي دخترش شده بودم. غروب كه برمي‌گشتم، به فارابي مي‌رفتم، چون آقاي رجبي، مديريت وقت، بعدازظهرها سر کار مي‌آمد و تا ساعت 11-12 شب منتظر مي‌ماندم تا مجوز، نگاتيو، دوربين و اجازه فيلم‌برداري بدهند. از سويي به ارشاد هم می‌رفتم. زمان آقاي خاكبازان، مديرکل اداره ارزشيابي وقت، فضاي سفت و سختي در آنجا حاکم بود.

آناهید آباد ادامه داد: مي‌توانيد تصور کنيد حال روزم را؟ آقاي اسلامي‌مهر، قائم‌مقام وقت فارابي، يك روز به من گفت: من با شما مشکلي ندارم، حتي شخصا شما را تحسين نیز مي‌کنم، خيلي پشتكار داريد و من از فيلم‌نامه‌تان خيلي خوشم مي‌آيد. گفتم ببخشيد به يقين من در زندگي شخصي‌ام هرگز نمي‌آمدم بازار چلوكباب بخورم و با شما آشنا شوم تا شما با من خوب يا بد باشيد. اصلا خوب و بد بودن شخصي در پستي که شما داريد، چه اهميتي دارد. حقيقت اين است که ماه‌هاست مي‌روم و مي‌آيم و شما که اين صندلي و اين مسئوليت را داريد، مشكل من را حل نمي‌كنيد. آقاي اسلامي‌مهر، قائم‌مقام وقت فارابي، از جوابم يکه خورد. گفت: صبر كن آقاي ضرغامي، معاونت وقت سينمایي، بيايد صحبت كنيم. ايشان آمد. آقاي اسلامي‌مهر، قائم‌مقام وقت فارابي، گفت: الان مي‌روم صحبت كنم. داخل اتاق كه رفت، متوجه نشد لاي در باز مانده است. ايشان گفت اين بنده خدا گناه دارد هر كار گفته‌ايم انجام داده، ده‌هابار فيلم‌نامه را بازنويسي كرده، چه كار كنيم؟ چيز زيادي نمي‌خواهد؛ يک دوربين و چند حلقه نگاتيو كه بيشتر نمي‌خواهد. آقاي ضرغامي گفت: «شما ديوانه شده‌ايد؟ وقتي در اين مملكت درباره آيت‌الله كاشاني فيلم ساخته نشده، مي‌خواهيد درباره يک بازيگر زن ارمني فيلم بسازيد؟ اين مصلحت است؟». ساعت 12 شب بود و از فارابي خارج شدم و تا خانه‌ام گريه‌كنان دويدم.

آباد خاطرنشان ساخت: چند روز بعد آنيك شفرازيان فوت كرد. وقتي ايشان را دفن كرديم. چند قطعه لباس نو داشت که دوستاني مثل خانم معتمدآريا و من و ديگران برايش خريده بودند، آنها را به ساکنان کهريزک بخشيديم. وسايلش را تحويل گرفتم؛ عکس و وسايل شخصي‌اش يک ساک کوچک بود! تنها دارايي آنيك در ساكش سيمرغ بلورينش بود كه مي‌خواستم تحويل موزه سينما بدهم، ولي آن‌هم گم شده بود! ولي با‌اين‌حال آرزو دارم يك روز قصه آنيك شفرازيان را بسازم. همان موقع آقاي کيارستمي توصیه کرد با يک رويکرد جدي فيلم‌نامه را بازنويسي کنم و بسازمش؛ اما آن موقع حالم خيلي بد بود و نااميد بودم.

پیوند کوتاه: https://www.cinemajournal.ir/?p=49380
image_print
برچسب ها: آناهید آبادآنیک شفرازیانعزت الله ضرغامییه وا
نوشته قبلی

ورود کارگردان فیلم توقیفی-مجاز «آشغالها…» به شورای اکرانی که هم نماینده انتخاباتی قالیباف به آن راه پیدا کرده و هم دو برادر عاشق خدمت در آن حضور دارند!⇔این شورای اکران تاکنون مرتکب 3 تخلف آشکار شده

نوشته‌ی بعدی

واکنش کارگردان فیلم ضدّایرانی «اسکندر» به پرسشهای سینماروزان⇐پناهی را نمی‌شناسم!/فرهادی کیست؟؟

مطالب مرتبط

مصائب مریم معترف بازیگر زن «آپارتمان شماره سیزده»/جنگ دوازده روزه، خانه‌ام را ويران کرد

مصائب مریم معترف بازیگر زن «آپارتمان شماره سیزده»/جنگ دوازده روزه، خانه‌ام را ويران کرد

10 تیر 1404

سینماروزان: خانه‌ی مریم معترف بازیگر باسابقه در جریان جنگ ۱۲روزه تخریب شده و او مجبور گشته به پردیس رودهن برود...

چرا رائد فریدزاده به استودیوی برنامه‌ی تلویزیونی «هفت» نرفت؟/افخمی کدام پرسش اصلی را نپرسید؟

چرا رائد فریدزاده به استودیوی برنامه‌ی تلویزیونی «هفت» نرفت؟/افخمی کدام پرسش اصلی را نپرسید؟

7 تیر 1404

سینماروزان/حامد مظفری: گفتگوی بهروز افخمی مجری برنامه تلویزیونی «هفت» با رائد فریدزاده رییس سازمان سینمایی، گفتگوی ویژه‌ای نبود چون درباره...

عباس صالحی، رائد فریدزاده، محمدمهدی عسگرپور، علی دهکردی

ذکر خیر بدحجاب و بی‌حجاب توسط وزیر ارشاد

6 تیر 1404

سینماروزان: عباس صالحی وزیر ارشاد به تازگی و همراه با رائد فریدزاده رییس سینما، دیداری با روسای خانه سینما داشته...

نوشته‌ی بعدی
واکنش کارگردان فیلم ضدّایرانی «اسکندر» به پرسشهای سینماروزان⇐پناهی را نمی‌شناسم!/فرهادی کیست؟؟

واکنش کارگردان فیلم ضدّایرانی «اسکندر» به پرسشهای سینماروزان⇐پناهی را نمی‌شناسم!/فرهادی کیست؟؟

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ویژه ها

مرگ دو آهنگساز؛ یکی از خاندان شب‌پره و دیگری از خاندان بیات!
ویژه

مرگ دو آهنگساز؛ یکی از خاندان شب‌پره و دیگری از خاندان بیات!

9 تیر 1404

سینماروزان: بامداد بیات و شهنام شب‌پره دو آهنگساز ایرانی برآمده از دو خانواده نام‌آشنا در موسیقی، مرحوم شدند.   بامداد...

ادامه مطلب
چرا رائد فریدزاده به استودیوی برنامه‌ی تلویزیونی «هفت» نرفت؟/افخمی کدام پرسش اصلی را نپرسید؟

چرا رائد فریدزاده به استودیوی برنامه‌ی تلویزیونی «هفت» نرفت؟/افخمی کدام پرسش اصلی را نپرسید؟

7 تیر 1404
مختارنامه

چرا سریال «مختارنامه» بی‌سروصدا، روی آنتن رفت؟

6 تیر 1404
فریبرز عرب نیا

بازگشت فریبرز عرب‌نیا به ایران 

5 تیر 1404
جبران ریزش ۹۰درصدی گیشه‌ی سینماهای «ایران» با نیم‌بها کردن بلیت در «تهران»!؟

جبران ریزش ۹۰درصدی گیشه‌ی سینماهای «ایران» با نیم‌بها کردن بلیت در «تهران»!؟

2 تیر 1404
ناصر تقوایی

ناصر تقوایی، هویت ملی و فیلمنامه‌ی «مسجد جامع خرمشهر»!/حرفهای خالق «ای ایران» را بخوانید 

26 خرداد 1404
درگذشت امیر مجاهد کارگردان فیلمهای «بوی گندم»، «شب غریبان» و...

درگذشت امیر مجاهد کارگردان فیلمهای «بوی گندم»، «شب غریبان» و…

24 خرداد 1404

پربازدیدها

  • مرگ دو آهنگساز؛ یکی از خاندان شب‌پره و دیگری از خاندان بیات!

    مرگ دو آهنگساز؛ یکی از خاندان شب‌پره و دیگری از خاندان بیات!

    55 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 22 توئیت 14
  • چرا علی حاتمی نتوانست فیلم پیامبر(ص) را بسازد؟/سرمایه تولید «ضیافت»کیمیایی را سعید امامی داد یا …؟/دلیل مخالفت بیضایی با حضور نیکی کریمی در «سگ کشی» چه بود؟/چرا گلشیفته حتی با تب چهل درجه هم میخواست جلوی دوربین برود؟/چرا شهاب حسینی فیلمنامه‌ی پیشنهادی را سیاه کرد؟/در ساحل خزر بین گلزار و ایرج قادری چه گذشت؟

    48 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 19 توئیت 12
  • مرگ امیر سماواتی؛ تهیه‌کننده‌‌ای که از «مسابقه محله» و «کافه ترانزیت» و «ساکن طبقه وسط» رسید به بازیگری در «زخم کاری»!

    38 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 15 توئیت 10
  • چرا سریال «مختارنامه» بی‌سروصدا، روی آنتن رفت؟

    38 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 15 توئیت 10
  • سوژه فصل دوم سریال «وحشی» لو رفت؟/یک روزنامه قدیمی گزارش داد

    36 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 14 توئیت 9
  • درگذشت امیر مجاهد کارگردان فیلمهای «بوی گندم»، «شب غریبان» و…

    35 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 14 توئیت 9
  • بازگشت فریبرز عرب‌نیا به ایران 

    32 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 13 توئیت 8
  • ماجرای کافه‌داری آقای بازیگر در دل جنگ ۱۲روزه! 

    30 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 12 توئیت 8

آخرین مطالب

خروج کانون کارگردانان خانه سینما از شورای صنفی نمایش!!

سروش انتظامی آقازاده مجید انتظامی: در خانه ما از بچگی فقط موسیقی فیلم پخش می‌شد/در «تاسیان» نتوانستم ساز تخصصی خودم را بزنم  

اجرای مقتل‌خوانی امیر حسین مدرس در رادیو/ رادیو در مسیر عاشورا/ صدای رادیو در سوگ سیدالشهدا/ رادیو؛ همراه لحظه‌های ناب سوگواری حسینی/ از کربلا تا امروز؛ بازتاب پیام عاشورا روی موج رادیو

مصائب مریم معترف بازیگر زن «آپارتمان شماره سیزده»/جنگ دوازده روزه، خانه‌ام را ويران کرد

پخش قسمت اول «کارناوال» ۱۸ تیر از فیلم‌نت

فیلم «سودابه» در سینما آنلاین فیلم نت

مرگ دو آهنگساز؛ یکی از خاندان شب‌پره و دیگری از خاندان بیات!

قیمت بلیت این فیلم را نصف کنید!/درخواست تهیه‌کننده «دایناسور» پرفروش‌ترین فیلم سال

«بازی مرکب» را در شبکه خانگی تماشا کنید/ انتشار دوبله اختصاصی «بازی مرکب» از دوازده تیرماه

زمان پخش سریال «از یاد رفته» از فیلم نت مشخص شد

تبلیغات

ویژه ها

مرگ دو آهنگساز؛ یکی از خاندان شب‌پره و دیگری از خاندان بیات!
ویژه

مرگ دو آهنگساز؛ یکی از خاندان شب‌پره و دیگری از خاندان بیات!

9 تیر 1404

سینماروزان: بامداد بیات و شهنام شب‌پره دو آهنگساز ایرانی برآمده از دو خانواده نام‌آشنا در موسیقی، مرحوم شدند.   بامداد...

ادامه مطلب
چرا رائد فریدزاده به استودیوی برنامه‌ی تلویزیونی «هفت» نرفت؟/افخمی کدام پرسش اصلی را نپرسید؟

چرا رائد فریدزاده به استودیوی برنامه‌ی تلویزیونی «هفت» نرفت؟/افخمی کدام پرسش اصلی را نپرسید؟

7 تیر 1404
مختارنامه

چرا سریال «مختارنامه» بی‌سروصدا، روی آنتن رفت؟

6 تیر 1404
فریبرز عرب نیا

بازگشت فریبرز عرب‌نیا به ایران 

5 تیر 1404
جبران ریزش ۹۰درصدی گیشه‌ی سینماهای «ایران» با نیم‌بها کردن بلیت در «تهران»!؟

جبران ریزش ۹۰درصدی گیشه‌ی سینماهای «ایران» با نیم‌بها کردن بلیت در «تهران»!؟

2 تیر 1404
ناصر تقوایی

ناصر تقوایی، هویت ملی و فیلمنامه‌ی «مسجد جامع خرمشهر»!/حرفهای خالق «ای ایران» را بخوانید 

26 خرداد 1404
درگذشت امیر مجاهد کارگردان فیلمهای «بوی گندم»، «شب غریبان» و...

درگذشت امیر مجاهد کارگردان فیلمهای «بوی گندم»، «شب غریبان» و…

24 خرداد 1404
سامانه جامع رسانه‌های کشور
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی

© 2023 ژورنال سینما - تمام حقوق محفوظ است طراحی سایت توسط آنیل طراح

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی
برای ما ژورنال چیز دیگریست و برای خیلی‌ها، چیز دیگر
ما به منظور دیگری ژورنالیست شدیم و آنها به‌منظور دیگری در این حرفه‌اند...

خوش آمدید!

وارد ناحیه کاربری خود شوید

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

ورود به سیستم