• مرام‌نامه
  • شبکه های اجتماعی
  • سفارش آگهی
  • تماس با ما
  • درباره ما
جمعه 19 اردیبهشت 1404
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
ژورنال سینما
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
ژورنال سینما
  • مرام‌نامه
  • شبکه های اجتماعی
  • سفارش آگهی
  • تماس با ما
  • درباره ما
تبلیغات
خانه گزارش

ده‌نمکی به‌جای مهران مدیری در “دورهمی”؟؟!

22 اردیبهشت 1400
در گزارش
2 0
A A
0
مسعود ده نمکی+مهران مدیری

مسعود ده نمکی+مهران مدیری

سینماروزان/علی فرهمند: چرا برخی از ما امثال ده‌نمکی را دوست نمی‌داریم امّا افرادی چون مهران مدیری را چرا! و شاید حتّی مدیری‌ها را در «مقابل» ده‌نمکی‌ها قرار دهیم که آن‌یکی آن‌طرفی است و این‌یکی از ماست! این دو طیف با هم چه تفاوتی می‌کنند؟ آیا اگر فقط یک‌ماه آقای ده‌نمکی را جای مدیری در «دورهمی» قرار بدهید، ایشان هم نمی‌شود اپوزیسیون؟؟؟

به گزارش سینماروزان و به نقل از خبرگزاری اصلاح‌طلب ایسنا، از کجا باید شروع کرد؟ از «دراکولا» به‌عنوان یک سریال یا دراکولا به‌مثابه یک جریانِ شبه فرهنگ که در راستای ضد ـ فرهنگ ـ بودگی، برای تولید و عرضه شدن از خونِ ملّت تغذیه می‌کند؟ طبیعی است قرار نیست (و نباید) دربارۀ ساختار متن (ساختار؟ متن؟) صحبت کرد؛ این کار، به‌تکرار و بسیار شده است و دیگر حوصله‌اش نیست (هست واقعاً؟) که سرِ «دراکولا» همان چیزی گفته شود که دربارۀ «مردم معمولی» و «ملکه گدایان» و «سیاوش» و «گیسو» و بسیار پدیده‌های مدعی فرهنگِ این سال‌ها. اصلاً چه اهمیت دارد که فیلم‌نامۀ «دراکولا» (اگر چیزی نوشته شده باشد؟) از فلان ناحیه ضربه خورده یا شخصیت‌پردازی‌ها دچار ضعف است یا مهران‌ـ مدیری‌اش زیاد است یا کم است! این حرف‌ها که اغلب همکاران جوان‌ترم نوشته‌اند می‌رساند که نقد انگار قرار است بدیهیات را یادآوری کند. و گرایشات تئوریک (اگر باشد) به آوازه‌خوانی جناب مدیری ختم می‌شود! کارِ متخصص سینما به جایی رسیده است که باید دربارۀ «میزانسن» ِ این فجایع صحبت کند؟ اگر آن «نقد» است، «این» نیست (و نمی‌خواهد باشد)!

مسئلۀ این نوشته خودِ «دراکولا» نیست، بلکه علّت ظهور و استمرار حضورِ «دراکولا»هاست. در چندماه گذشته چند تن از منتقدان دربارۀ فساد اقتصادی که حول برخی از تولیدات اخیر می‌گردد، گفته و نوشته‌اند امّا هرچه می‌گردم چیزی به‌عنوان پاسخ از سوی سازندگان نمی‌یابم که به‌قول خودشان ردِ «شایعات» کنند و به‌جایش مدام می‌گویند «مردم، مردم»؛ واژه‌ای دل‌فریب برای عده‌ای کوردل؛ نقش‌مایۀ اصلی حرف‌های قورباغه-سازان که کیفیتِ نامطلوب کارهایشان را پشت توده‌ها پنهان می‌کنند. و سال‌هاست این منّت چون آوار روی سرمان خراب شده است. جالب این‌جاست که تقریباً تمام این «مردمی»سازان مشغول ساخت هستند و آن‎چه در عمل حاصل شده، به‌واقع خجالت‌آور است. یعنی بعید است خودِ این سازندگان توان تماشای آثارشان را داشته باشند. اینکه کار بَد و ضعیف بسازند موضوع بحث نیست بلکه چیزی که اهمیت دارد، ساخت تعدادی قابل‌توجه سریال و تاک‌شوی نه‌چندان ارزان قیمت، در دورانِ مقاومت اقتصادی است. این یادداشت کارنامۀ یک «مردمی»ساز را دنبال می‌کند؛ یکی و شاید مهم‌ترین‌شان.

مهران مدیری از کِی و چطور این‌قدر محبوب شد؟ چقدر محبوبیت او وام‌دار شرایطِ فرهنگی بوده؟ و آیا هنوزم محبوب است یا صرفاً معروف؟ و شاید مهم‌ترین پرسش: رویکرد اجتماعی او در آثارش چه‌قدر هم‌سو با جامعه است (؟) و آیا آن‌چه به‌اصطلاح «حرفِ دلِ مردم» می‌گویند را می‌توان در کارهای مهران مدیری پیدا کرد که این میزان هوادار، منطقی به نظر برسد؟

به «پرواز ۵۷» و «ساعت خوش» که برمی‌گردم، چیزی جز شوقِ یک جوان و یک قریحۀ ناپخته در ایجاد کمدی‌های ساده حاصل نمی‌شود. آن‌ها که سن و سالشان به پخش «ساعت خوش» می‌خورد، عمدتاً با «یادش به‌خیر چه دورانی بود» از آن یاد می‌کنند و انگار در نگاه تحسین‌آمیز مخاطبان سریال‌های متقدم مدیری، به‌جز «تعصب نوستالژیک» چیزی نمی‌توان یافت.

این واقعیت را باید پذیرفت که برای جامعۀ دردمندِ اوایل دهه ۱۳۷۰ ـ که یک انقلاب و بیش از یک دهه التهابِ پس از انقلاب را پشت سر گذاشته ـ فراگیری هر محصولی که موجبات «سرگرم شدنش» را فراهم می‌کرد کاملاً طبیعی بود. در شرایطی که محصولات عامه‌پسند در سطح «هزاردستان»، «سلطان و شبان»، «امیرکبیر»، «بوعلی سینا»، «سربداران» یا «روزی روزگاری» بود، یک دورهمی به زبان محاوره و به‌دور از حرف‌ها/ پیام‌های اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی و پر از «بیخیالی» و هجو، برای همه می‌توانست جذاب باشد و این چندان به استعدادِ مدیری ارتباط نداشت. مهران مدیری ـ مانند بسیاری دیگر ـ محصول این شرایط و «جوان» ِاین دوران است.

هرچه مدیری به اواخر دهه ۱۳۷۰ پیش رفت، همان دورهمی‌هایش ـ چون «جنگ ۷۷» و «پلاک ۱۴» ـ نیز قافیه را به محصولات دیگری چون «زیر آسمان شهر» باخت. و او دوباره در ۱۳۸۱ با «پاورچین» بازگشت. این شاید تنها کاری از او (در دهه ۱۳۸۰) است که خود می‌تواند از آن دفاع کند؛ کاری که البته یک اوج دارد و یک سقوط ـ که انگار از جایی به بعد قضیۀ بساز و بنداز میان بود که بامزگیِ نیمۀ اول سریال جای خود را به رخوت و کش‌آمدن نیمۀ دیگر داد. از همان کارهای آغازین مشخص بود که مدیری به شدت به نویسندگانش وابسته است. در «پاورچین» این باور به اوج خود رسید امّا همین نویسندگان هم وقتی در جایگاه «میرزا ـ بنویس» قرار گرفتند و هدف، «صرفاً تولید» بود، شکستِ مدیری حاصل شد. اولین شکست شاید «نقطه‌چین» بود. این شکست امّا فقط یک شکست در کارنامۀ مدیری نبود. بلکه نتایجی که از پسِ این شکست حاصل شد قابل توجه است:

باغ مظفر، گنج مظفر، مرد دوهزار چهره، قهوه تلخ، ویلای من، شوخی کردم، عطسه، در حاشیه ۱، در حاشیه ۲ و اکنون دراکولا؛ آثاری گران‌قیمت (که سه‌تا از آنها تاریخی است) و همه در طول ۱۵ سال ساخته شده است و هیچ‌کس نیست که بپرسد این میزان به سنگ خوردن که قادر است اسپیلبرگ را از پای بیندازد چطور موجب می‌شود یک «شکست‌خورده» همچنان در مرکز توجه باشد! بدتر از این: دو مجموعه وجود دارد که هیچ‌کدام «پایان» ندارد و اتفاقاً هردوی مجموعه‌ها مربوط به شبکه نمایش خانگی است؛ یعنی مردم پول داده و هر هفته در طولِ چندین ماه یک سریال را خریداری کرده‌اند امّا به‌راحتی، سازنده‌اش مقابل دوربین قرار می‌گیرد و می‌گوید نشد که سریال را تمام کنیم. با این حساب با کدام معیار می‌شود برای مدیری جایگاهی که اکنون دارد را متصور شد؟ مهران مدیری چه دارد که هواخواه کم ندارد؟؛ که هرکه بود محو می‌شد در سیستم تولید. آیا واقعاً مدیری یک نابغه است یا شرایط ناهنجار فرهنگی باعث می‌شود او آدم مهمی باشد؟ یعنی اگر مدیری جای دیگری به‌دنیا می‌آمد اصلاً آدم مهمی بود؟

فعالیت‌های او خارج از حیطه کارگردانی نیز نتیجه‌ای جز وضعیت پیش آمده برای سریالهایش را عایدمان نمی‌کند. مهران مدیری در آوازخوانی قابل‌ بررسی نیست و در حوزۀ بازیگری نقشِ هیچ‌کس جز مهران مدیری را نمی‌تواند بازی کند. «دردسر والدین» و «جایزه بزرگ» نشانه‌هایی است بر این ادعا. و اگر آن دوقطره اشک در «مرد هزارچهره» نبود نمی‌گفتند «عجب بازیگری!». هم‌چنین بازی‌های غیرکمدی‌اش نیز درست مانند آوازخوانی‌اش. خاطرم هست در «درخت گردو» هرجا حضور داشت، مردم را به خنده می‌انداخت، و موضوعِ «درخت گردو»: بمباران شیمیایی سردشت!

با این‌حال مهران مدیری از هوادارانِ بسیاری برخوردار است. برمی‌گردم به پرسش طرح‌شده و می‌گردم دنبالِ نزدیکی حال و هوای کارهای او یا رفتارهایش ـ به‌عنوان یک چهرۀ سرشناس ـ با «مردم» و این‌که شاید او دارد حرف مردم را بازگو می‌کند ـ حتّی در شکست‌هایش ـ و نتیجه عکسِ چیزی است که انتظار می‌رود:

در آثار مهران مدیری همه‌چیز در شکل شیک و به‌اصطلاح لاکچریِ خود نمایش داده می‌شود. از «پاورچین» تا «دراکولا» فقر معنای بیرونیِ خود را ندارد. چرک‌مردگی اجتماعی قابل دریافت نیست. و اصلاً مسئلۀ سازنده، جامعه نیست. و شاید همین باعث می‌شود مردم او را دوست بدارند؛ یعنی مهران مدیری در رفتار و گفتار و آثار، دنیای دست‌نایافتنیِ ماست و بسیاری در آرزوی «جای او بودن» او را دوست می‌دارند. این البته ساده‌ترین و طبیعی‌ترین نتیجه‌گیری است؛ امّا تماشای «شیک بودگی»ها برای مردم بی‌رنگ و کدر، حتماً جذاب است. به همین خاطر «منوچهر هادی» پرفروش است و به همین علت هنوز که هنوز است الگوهای فیلم‌های پیش از انقلاب جواب می‌دهد. در واقع این مدیری نیست که طرفدار دارد ـ جایگاه او است.

مسعود ده نمکی+مهران مدیری
مسعود ده نمکی+مهران مدیری

دوباره می‌پرسم از خودم: آیا مهران مدیری واقعاً محبوب است؟ یا صرفاً یک شمایلِ دارای جذابیت است و چیزی است که مردم به آن نیاز دارند. حال حضور او در تلویزیون به‌عنوان مجری و رودررو با تماشاگر را به این اضافه کنید تا این میزان مخاطبش توجیه‌پذیر به نظر برسد.

او انگار با هر شکست، عزت‌مندتر شده است؛ زیرا ۱) در هر سقوط، هم‌چنان شمایل دست‌نیافتنی خود را حفظ کرده و هر جامعۀ سختی کشیده به یک چهرۀ «به همه‌جا رسیده» نیاز دارد و ۲) «رسانه»‌ در اختیار او است و ۳) شرایط و اوضاع و احوال سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و … از اوایل دهه ۱۳۷۰ چندان تفاوتی نکرده و تنها شکلش عوض شده است و همین موجب می‌شود پسماندهای فرهنگ بشوند پرفروش‌ترین‌های سال ـ چون شاید تابویی را می‌شکنند یا به هر قیمت و زحمتی می‌خندانند. و ما نیز چه‌قدر در حسرت خندیدن. در این میان اگر آقای مدیری با خودنماییِ هرچه بیش‌تر بخشی از «هملت» را از حفظ بخواند می‌گویند «چه‌قدر باسواد»! از باخ که حرف می‌زند می‌گویند «واااو» و هیچ‌کس حواسش نیست که با وجود گوشیِ چسبیده به گوشش، شعری را به‌اشتباه می‌خواند یا به‌عنوان کسی که زندگی‌اش موسیقی کلاسیک است، «مالر» را «ماهلر» می‌نامد! باورکردنی نیست امّا رسانه‌ قادر است همه‌چیز را آن‌گونه که نیست جلوه دهد. گاهی وقت‌ها رسانه‌ قادر است «گلوی سیاوش» را وادار کند به خنجر کاری جز «بُریدن» انجام دهد و آب از آب هم تکان نخورد.

دراکولا امّا در میان این کارنامه ضعیف، یک پدیده است و نمونۀ دقیق و درستِ «خوردن نان به نرخ روز». هیچ ایده‌ای، متنی، فکری و راهبردی وجود ندارد و ظاهراً تنها چیزی که هست، سرمایه است و باید صرف کار «فرهنگی» شود! نتیجه‌اش می‌شود یک قصر، چند لوکیشن شیک، ماشین‌های گران‌قیمت، غذاهای لذیذ، ببر و شترمرغ و اسب به مقدار لازم، چند قطعه ترانه با صدای مهران مدیری («مهتاب»خوانی و لرزش خواننده اش در گور) و در پایان، مذمت طبقۀ فرادست که «چه‌قدر پول داشتن چیز بدی است» و در ستایش آنان که نان خشک به آب می‌زنند امّا آدم‌های خوبی هستند. خنده‌دار است که تمام جذابیت سریال بر شیک‌ بودگی‌ها بنا شده و در پایان این چرک بودگی‌هاست که ستایش می‌شود! «دراکولا» به‌واقع هیچ نیست و هیچ ایده‌ای ندارد. دیالوگ‌ها چندباره تکرار می‌شود، مکث‌ها بسیار است، رفت‌وآمدهای زمانی به‌وفور که تنها به زمانِ استاندارد برسد. منتقدی می‌گفت به این می‌ماند که پسماندی را جلویت قرار دهند و تو دربارۀ اجزای تشکیل‌دهنده‌اش حرف بزنی. امّا همین پسماندهاست که به‌زودی زود به نابودی سینما و تلویزیون‌های اینترنتی می‌انجامد. «دراکولا» شمایل سینما و تلویزیون این روزهای ماست که الف) مهرانِ مدیری آن را می‌سازد؛ شخصی که بارها ناکامی اش را به اثبات رسانده و ب) چیزی برای ارائه در این قسمت‌های پخش‌شده قابل بررسی نیست: سلبریتی‌ها دور هم جمع شده‌اند و صدا، دوربین و حرکت. حتّی لحظه‌ای نمی‌خنداند. دراکولا آینه‌ای است به تباهیِ فرهنگ. چرخه‌ای که هیچ‌کجای آن «مخاطب» مسئله نیست. یک پسماند فرهنگی است امّا منتش روی سرِ ماست که مدام می‌گویند «مردم… مردم…». به‌راستی سرمایه‌گذاران بر چه اساس هزینه‌های سرسام‌آور این آثار کم‌مخاطب را تأمین می‌کنند؟ کدام معیار در یک صنعتِ سلامت حاضر به تولید «دراکولا» یا «مردم معمولی» است؟ هزینه‌های این پسماندها از کجا می‌آید؟ چرا دست‌مزدها مشخص نیست؟

اکنون پرسشی دیگر مطرح می‌کنم و یادداشت را به سرانجام می‌رسانم: چرا برخی از ما امثال ده‌نمکی را دوست نمی‌داریم امّا افرادی چون مهران مدیری را چرا! و شاید حتّی مدیری‌ها را در «مقابل» ده‌نمکی‌ها قرار دهیم که آن‌یکی آن‌طرفی است و این‌یکی از ماست! این دو طیف با هم چه تفاوتی می‌کنند؟ نکند «دراکولا» از هیولاهای فولکلور باکلاس‌تر است؟ وقتی رویکرد هر دو یکی است و قدرت هر دو یکی، چطور می‌شود میان مدیری‌ها و ده‌نمکی‌ها تفاوت قائل شد؟ یک‌ماه آقای ده‌نمکی را جای مدیری در «دورهمی» که قرار بدهید، ایشان هم می‌شود اپوزیسیون. هیچ‌وقت نباید قدرت رسانه و قضیۀ گلوی سیاوش را از یاد بُرد. هیچ‌وقت.

 

پیوند کوتاه: https://www.cinemajournal.ir/?p=63928
image_print
برچسب ها: دراکولاسایت سینما روزانسینماروزانمسعود ده نمکیمهران مدیریهیولا
نوشته قبلی

یک روزنامه‌نگار پیشکسوت تاکید کرد⇐بنیاد روایت فتح و سازمان اوج، برای رفع شائبه‌هایی که در مورد عملکردشان وجود دارد هرچه زودتر شفاف‌سازی مالی را در دستور کار قرار دهند/مدیران این دو ارگان که همیشه بر سلامت کار خودشان تأکید دارند، مطمئن باشند که شفاف‌سازی واقعی بیشتر به نفع آنان خواهد بود تا شعاردهی درباره عملکرد!/همان طور که دفاع مقدس و شهدای گرانقدر، متعلق به تمام مردم ایران است، امکاناتی که این دو ارگان دارند نیز باید در خدمت تمام سینماگران باشد و نه فقط یک اقلیت محدود!

نوشته‌ی بعدی

کارگردان سینمای ایران از اعدام رهایی یافت!+عکس

مطالب مرتبط

فیلم «زن و بچه»سعید روستایی «با حجاب» در کن۲۰۲۵+ سرمایه‌گذار کیست؟+اعلام خط داستانی فیلم درباره ارتباط زن مطلقه و بوی‌فرند!

فیلم «زن و بچه»سعید روستایی «با حجاب» در کن۲۰۲۵+ سرمایه‌گذار کیست؟+اعلام خط داستانی فیلم درباره ارتباط زن مطلقه و بوی‌فرند!

4 اردیبهشت 1404

سینماروزان/حامد مظفری: ورود دقیقه نودی فیلم مجوزدار «زن و بچه» سعید روستایی در کن همزمان با مذاکرات ایران و آمریکا...

توقف اکران فیلم‌های “موسی(ع)” و “رها”! چرا؟

توقف اکران فیلم‌های “موسی(ع)” و “رها”! چرا؟

2 فروردین 1404

سینماروزان: همزمان با شب‌های قدر و ایام سوگواری شهادت امام علی(ع) سینماها تعطیلی چهار روزه را تجربه کردند. اگر در...

گمانه‌زنی یک رسانه اصولگرا⇐انتخاب مدیر آینده شبکه مستند از “حوزه هنری” یا “افق”

امیر تاجیک-مدیر اسبق تلویزیون، مدیریت روزنامه “هفت صبح” را برعهده گرفت!+مانیفست هفت‌بندی تازه‌ی این روزنامه

1 فروردین 1404

سینماروزان: با تغییر و تحولات صورت گرفته در روزنامه هفت‌صبح، امیر تاجیک مدیریت بر این روزنامه را برعهده گرفت. امیر...

نوشته‌ی بعدی
کریم+آتشی

کارگردان سینمای ایران از اعدام رهایی یافت!+عکس

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ویژه ها

علی تو هم همدست اینایی؛ همدستِ دشمن؟!/انتشار تیزر فیلم «اسفند»+ویدئو
خبر

علی تو هم همدست اینایی؛ همدستِ دشمن؟!/انتشار تیزر فیلم «اسفند»+ویدئو

18 اردیبهشت 1404

سینماروزان/کیوان بهارلویی: فیلم «اسفند» به کارگردانی دانش اقباشاوی و تهیه کنندگی مرحوم جلیل شعبانی و مهاجر توحیدپرست روی پرده رفت....

ادامه مطلب
خلیج فارس و واکنش به ترامپ؛ از فیلیمو تا شماعی‌زاده!

خلیج فارس و واکنش به ترامپ؛ از فیلیمو تا شماعی‌زاده!

18 اردیبهشت 1404
شما واقعا خواجه‌ای؟ ⇐تیزر فیلم کمدی “خانه ارواح” با بازی پژمان جمشیدی و کاظم سیاحی منتشر شد+ویدئو 

شما واقعا خواجه‌ای؟ ⇐تیزر فیلم کمدی “خانه ارواح” با بازی پژمان جمشیدی و کاظم سیاحی منتشر شد+ویدئو 

17 اردیبهشت 1404
صدام در ایران/رونمایی از تیزر فیلم کمدی «صددام» با بازی رضا عطاران، پریناز ایزدیار و…+ویدیو

صدام در ایران/رونمایی از تیزر فیلم کمدی «صددام» با بازی رضا عطاران، پریناز ایزدیار و…+ویدیو

17 اردیبهشت 1404
آقازاده‌ی ایرج قادری؛ مدیر هلدینگ منسوب به بابک زنجانی!؟

آقازاده‌ی ایرج قادری؛ مدیر هلدینگ منسوب به بابک زنجانی!؟

16 اردیبهشت 1404
شنودِ پنهان⇐ رونمایی از پوستر فیلم «اسفند»+عکس

شنودِ پنهان⇐ رونمایی از پوستر فیلم «اسفند»+عکس

15 اردیبهشت 1404
نماوا؛ یکی از ۶ برند موفق سال/دیتاک گزارش داد

نماوا؛ یکی از ۶ برند موفق سال/دیتاک گزارش داد

13 اردیبهشت 1404

پربازدیدها

  • نوزده خواسته‌ی رئیس سینما از مدیر تازه‌ی فارابی: از تبدیل سینما فرهنگ به کاخ جشنواره تا حمایت از معیشت سینماگران و…

    نوزده خواسته‌ی رئیس سینما از مدیر تازه‌ی فارابی: از تبدیل سینما فرهنگ به کاخ جشنواره تا حمایت از معیشت سینماگران و…

    301 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 120 توئیت 75
  • در مواجهه محسنی اژه‌ای- رئیس قوه قضائیه- و بدمن دوست‌داشتنی سینمای ایران-عنایت بخشی- چه گذشت؟ 

    190 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 76 توئیت 48
  • بازگشت مجدد بین‌الملل به جشنواره اصلی فجر!/قرائن چنین میگویند

    181 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 72 توئیت 45
  • شما واقعا خواجه‌ای؟ ⇐تیزر فیلم کمدی “خانه ارواح” با بازی پژمان جمشیدی و کاظم سیاحی منتشر شد+ویدئو 

    115 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 46 توئیت 29
  • سریال «لمندگان»؛ ای کاش از تجربه‌ی خزاعی می‌آموختید

    115 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 46 توئیت 29
  • فیلم «زن و بچه»سعید روستایی «با حجاب» در کن۲۰۲۵+ سرمایه‌گذار کیست؟+اعلام خط داستانی فیلم درباره ارتباط زن مطلقه و بوی‌فرند!

    104 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 42 توئیت 26
  • سریال «یزدان» با نویسنده‌ی «آبان» در شبکه سوم تلویزیون+رونمایی از تیزر

    58 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 23 توئیت 15
  • سریال «قول مردونه»؛ نچسبِ بی‌مزه!

    43 اشتراک ها
    اشتراک گذاری 17 توئیت 11

آخرین مطالب

با حضور جمعی از چهره‌های سرشناس هنری و ورزشی/ مراسم نمایش خصوصی «سلام علیکم حاج آقا» در ایوان شمس برگزار شد

علی تو هم همدست اینایی؛ همدستِ دشمن؟!/انتشار تیزر فیلم «اسفند»+ویدئو

خلیج فارس و واکنش به ترامپ؛ از فیلیمو تا شماعی‌زاده!

شما واقعا خواجه‌ای؟ ⇐تیزر فیلم کمدی “خانه ارواح” با بازی پژمان جمشیدی و کاظم سیاحی منتشر شد+ویدئو 

«خط مهربانی» به ایستگاه سوم رسید

کارگردان ایرانی برنده جایزه از فستیوال کالیفرنیا شد

بازی تکراری درجه بندی سنی به بهانه‌ی اکران «پیرپسر»؟/دست بردارید از تعیین تکلیف برای مخاطبان

صدام در ایران/رونمایی از تیزر فیلم کمدی «صددام» با بازی رضا عطاران، پریناز ایزدیار و…+ویدیو

خیال در گالری خورشید قاب می‌شود 

تولید ماشینی محتوا به‌جای فهم ارزش‌ها!

تبلیغات

ویژه ها

علی تو هم همدست اینایی؛ همدستِ دشمن؟!/انتشار تیزر فیلم «اسفند»+ویدئو
خبر

علی تو هم همدست اینایی؛ همدستِ دشمن؟!/انتشار تیزر فیلم «اسفند»+ویدئو

18 اردیبهشت 1404

سینماروزان/کیوان بهارلویی: فیلم «اسفند» به کارگردانی دانش اقباشاوی و تهیه کنندگی مرحوم جلیل شعبانی و مهاجر توحیدپرست روی پرده رفت....

ادامه مطلب
خلیج فارس و واکنش به ترامپ؛ از فیلیمو تا شماعی‌زاده!

خلیج فارس و واکنش به ترامپ؛ از فیلیمو تا شماعی‌زاده!

18 اردیبهشت 1404
شما واقعا خواجه‌ای؟ ⇐تیزر فیلم کمدی “خانه ارواح” با بازی پژمان جمشیدی و کاظم سیاحی منتشر شد+ویدئو 

شما واقعا خواجه‌ای؟ ⇐تیزر فیلم کمدی “خانه ارواح” با بازی پژمان جمشیدی و کاظم سیاحی منتشر شد+ویدئو 

17 اردیبهشت 1404
صدام در ایران/رونمایی از تیزر فیلم کمدی «صددام» با بازی رضا عطاران، پریناز ایزدیار و…+ویدیو

صدام در ایران/رونمایی از تیزر فیلم کمدی «صددام» با بازی رضا عطاران، پریناز ایزدیار و…+ویدیو

17 اردیبهشت 1404
آقازاده‌ی ایرج قادری؛ مدیر هلدینگ منسوب به بابک زنجانی!؟

آقازاده‌ی ایرج قادری؛ مدیر هلدینگ منسوب به بابک زنجانی!؟

16 اردیبهشت 1404
شنودِ پنهان⇐ رونمایی از پوستر فیلم «اسفند»+عکس

شنودِ پنهان⇐ رونمایی از پوستر فیلم «اسفند»+عکس

15 اردیبهشت 1404
نماوا؛ یکی از ۶ برند موفق سال/دیتاک گزارش داد

نماوا؛ یکی از ۶ برند موفق سال/دیتاک گزارش داد

13 اردیبهشت 1404
سامانه جامع رسانه‌های کشور
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی

© 2023 ژورنال سینما - تمام حقوق محفوظ است طراحی سایت توسط آنیل طراح

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • خانه
  • خبر
  • رک و راست
  • شیروانی داغ
  • گزارش
  • گفتگو
  • گوناگون
  • یادداشت
  • یک سکانس سینمایی
برای ما ژورنال چیز دیگریست و برای خیلی‌ها، چیز دیگر
ما به منظور دیگری ژورنالیست شدیم و آنها به‌منظور دیگری در این حرفه‌اند...

خوش آمدید!

وارد ناحیه کاربری خود شوید

رمز عبور را فراموش کرده اید؟

رمز عبور خود را بازیابی کنید

لطفا نام کاربری یا آدرس ایمیل خود را برای بازنشانی رمز عبور خود وارد کنید.

ورود به سیستم