1

خانم افشار! ده سال از آن هشت سال خسارت‌بار(!) سهم رییس جمهوری بود که خود ستایشگر یارغارش بودید و خانواده همسرتان هم جزء مدیرانش!

سینماژورنال: مهناز افشار بازیگر سینما با انتشار یادداشتی هفت بندی به شهروندان پیشنهاد حمایت از اصلاح طلبان را در انتخابات مجلس داده است.

به گزارش سینماژورنال این بازیگر با بیان اینکه  آنچه جریان‌های تندرو در طول ده سال گذشته بر کشور تحمیل کردند بسیار سنگین و غیرقابل محاسبه است تحلیل شخصی اش را این دانسته که شرکت در انتخابات با حضور حداکثری و رای دادن به لیست تایید شده جریان اصلاحات در تهران و سایر استان‌ها و شهرستان‌ها برای جلوگیری از ادامه حضور تندروها کار بهتری است.

از دیدار با رییس دفتر احمدی نژاد تا مومن خواندن وی و…

سینماژورنال اینکه تک تک شهروندان حق اظهار نظرات سیاسی خویش را داشته باشند محترم می شمارد و خوشحال است که بازیگران سینمای ایران هم با صراحت درباره ایده های سیاسی خویش حرف می زنند اما…

اما نکته اینجاست که مهناز افشار منهای نسبت خانوادگی کاملا محکم با معاون مطبوعاتی محمود احمدی نژاد و مشاور حوزه امور زنان وي، كه هر چقدر هم بخواهد آن را بي اهميت قلمداد كند باز هم چيزي نيست كه بتوان آن را ناديده انگاشت، خود در زمان حضور احمدی نژاد در ریاست جمهوری  مورد حمایت شديد یارغار احمدی نژاد یعنی اسفندیار رحیم مشایی قرار داشت اما حالا دستاورد ده سال گذشته که هشت سال آن متعلق به احمدی‌نژاد بوده را زیر سوال برده است!

افشار نه تنها از بازیگرانی بود که در بهمن 88 در دفتر ریاست جمهوری با مشایی دیدار کرد بلکه در بهار 90 و در جریان سفر حج عمره اش كه از سوي مشايي که آن زمان رییس دفتر رییس جمهور بود، ترتيب اين سفر داده شد نیز اظهار نظري درباره یارغار احمدی نژاد بيان كرد كه اگر از خاطر مردم و خود ايشان رفته باشد از خاطره ي گوگل و ياهو پاك نشده؛ ايشان  مشایی را یكی از مومن ترین و روشن ترین افرادی قلمداد كرد که وی در عمرش دیده است.

این بازیگر در همین سال به عنوان چهره سال زن سینمای ایران، برگزیده مجله ای شد که چهره برگزیده فرهنگی آن رحیم مشایی بود. جالب آن که این بازیگر برخلاف مجری باهوشی چون عادل فردوسی پور که قید دریافت جایزه از این مجله را زد، به مراسم اهدای جایزه رفت و با تشویق مشایی هم روبرو شد. این مجله همان مجله ای بود که با سردبیری مدیر برنامه یکی از بازیگران مرد سينما و البته باز حمایت مادي و معنوي یارغار احمدی نژاد منتشر می شد.

ای کاش پیش از اظهارنظر به عقبه خود می نگریستیم

ازدواج مهناز افشار با یاسین رامین این نزدیکی را بیشتر کرد. همسر افشار فرزند محمدعلی رامین و سوسن صفاوردی است که هر دو در حلقه مدیران احمدی نژاد قرار داشتند.

رامین معاونت مطبوعاتی دولت دهم بود و صفاوردی نیز مشاور حوزه بانوان این دولت. یاسین رامین هم مشاور سازمان هلال احمر همین دولت بود.

حال نزديكي افشار به حلقه مشايي و شخص وي كه همان موقع زبانزد عام و خاص سينمايي ها بود چقدر در آشنايي وي با یاسین رامین موثر بوده مهم نیست چون امر ازدواج در هر صورت و شكل آن پسنديده است اما…

اما اینکه افشار حالا خود بعد اين دوران كاملاً نزديك با مشايي از کارنامه ده سال گذشته که 8 سالش از آن احمدی نژاد و همراهانی چون رامین و صفاوردی بوده ابراز ناراحتی کند و عصبي است از آن طنزهاي غريب روزگار است كه فقط در جايي چون ايران كه نان به نرخ روز خورها و ابن الوقت ها گمان مي كنند مردم حافظه تاريخي ندارند رخ مي دهد، موقعيتي كه از كميك بودن به نوعی ابزورد رسيده است.




با رفع تحريمها مهناز افشار براي مردم آرزوي خوشبختي كرد!!+عکس

سینماژورنال: هرچند وصلت مهناز افشار بازیگر زن سینمای ایران با یک آقازاده سیاسی موجب آن شده است که وی به اندازه علاقمندان سینما در کانون توجه علاقمندان سیاست هم قرار گیرد اما این بازیگر در اغلب گفته های خویش سعی کرده این مسأله را طرح کند که فعالیتهای سیاسی خانواده همسرش ربطی به او ندارد.

به گزارش سینماژورنال آخرین بار همین چند روز قبل و زمانی که سوسن صفاوردی مادرشوهر افشار برای انتخابات مجلس اعلام حضور کرد بود که این بازیگر از هر گونه فعالیت سیاسی که قطعا انتخابات مجلس و حمایت از مادرشوهر خود در این انتخابات را هم شامل می‌شود اعلام برائت کرد.

با این حال افشار ساعاتی بعد از اجرایی شدن برجام یا همان برنامه جامع اقدام مشترک که بیشتر ماهیتی سیاسی دارد و مرتبط با توافق جامع و نهایی هسته‌ای وین است، یک توییت فرستاد و در آن نوشت: اجرای برجام مبارک باشه و دلیلی برای صلح، خوشبختی، رونق اقتصادی و حال خوب ملت بزرگ ایران. خوشحالیتون پایدار.

این توییت واکنش بسیاری از مخاطبان فضای مجازی را هم به دنبال داشت که كوشيدند ارتباط میان این واکنش افشار كه خوشحالي از رفع تحريمهاست را با شایعاتی پیدا کنند که  درست يا نادرست درباره فعالیتهای اقتصادی همسر افشار حین تحریمها  و به بهانه دور زدن تحريم ها در حوزه  دارو و اقلام درماني وجود داشته است…

آيا اين توييت  به فراموشي  آن مطالب در فضاي مجازي خواهد انجاميد؟

توییت برجامی مهناز افشار
توییت برجامی مهناز افشار



مهناز افشار⇐ مدير تبليغات مادرشوهرش جهت ورود به مجلس دهم؟!!+عکس

سینماژورنال: چندان هم عجیب نبود که یک هفته بعد از گفتگوی مفصل سوسن صفاوردی با روزنامه اصلاح طلب “شرق”(اینجا را بخوانید) نام او به عنوان یکی از کاندیداهای انتخابات مجلس دهم به گوش برسد.

به گزارش سینماژورنال صفاوردی همسر محمدعلی رامین و مادرشوهر مهناز افشار چهارشنبه دوم دی ماه با حضور در وزارت کشور داوطلبی خود برای انتخابات مجلس را اعلام کرد.

وقتی خبرنگاران از وی در مورد کاندیداتوری اش و اینکه همسرش از این تصمیم راضی هست یا نه؟ پرسیدند گفت: همسرم در کارهای شخصی من دخالت نمی کند.

مشاور احمدی نژاد از او اعلام برائت می کند…

مادرشوهر مهناز افشار که در دولت احمدی نژاد مشاور امور بانوان بود در گفتگوی اخیر خود سعی کرده بود تا می تواند از احمدی نژاد فاصله گرفته و حتی خود را در مشی شخصی زندگی، آدمی باز و طرفدار تعاطی افکار نشان دهد.

وی بدون اینکه به دوران مدیریت خود و همسرش محمدعلی رامین در دل دولت احمدی نژاد اشاره کند برای توصیف دوران احمدی نژاد از واژه “تحجر” استفاده کرده بود.

در روزگاری که حتی اصلاح طلبان دوآتشه هم می کوشند بر اشتراکات خود بر جریان اصولگرایی تاکید کنند تا مشکل تایید صلاحیت پیدا نکنند اینکه مادرشوهر مهناز افشار سعی کرده با نزدیک کردن ادبیات خود به ادبیات اصلاح طلبان به مجلس راه یابد و حتی به ظاهر عقبه همسر خود که مبدع نفی هولوکاست بود را هم فراموش کرده، معنایی جز این ندارد که صفاوردی به دنبال جلب آرای اصلاح طلبان است.

نقش مهناز افشار چیست؟

حال باید منتظر ماند و دید واکنش مهناز افشار به کاندیداتوری مادر همسرش چیست؟
با توجه به حسنه نشان دادن رابطه مهناز و مادرشوهرش از سوی صفاوردی در گفتگوی اخیر خود، آیا این بازیگر زن سینما در صورت تایید صلاحیت مادرشوهر به کمپین حمایت از وی می پیوندد؟

سوسن صفاوردی

سوسن صفاوردی




چرا مادرشوهر مهناز افشار در خواستگاری او حضور نداشت؟+عکس

سینماژورنال: ازدواج مهناز افشار با یاسین رامین بعد از گذشت چند ماه از تولد اولین فرزند این زوج با نام “لیا/لیانا”(اینجا را بخوانید) همچنان حاشیه های خود را دارد.

به گزارش سینماژورنال یاسین رامین فرزند محمدعلی رامین و سوسن صفاوردی یکی معاون و دیگری مشاور محمود احمدی نژاد بود با این حال خطبه عقد مهناز افشار و یاسین رامین را رییس دولت اصلاحات خواند!

این تناقض و از آن سو حرف و حدیثهایی که درباره بیزنس شغلی یاسین وجود داشت سبب ساز آن شده که همواره پیرامون این دو نفر حاشیه به قدر کفایت وجود داشته است.

به تازگی سوسن صفاوردی مادرشوهر مهناز افشار در گفتگو با “شرق” هم پیرامون خاستگاه خانوادگی خود و چگونگی آشنایی با همسرش و زندگی با وی حرف زده و هم درباره بخشهایی کمتر شنیده شده از رابطه خود و عروسش صحبت کرده است.

جالب اینکه این مادرشوهر به کنایه از عدم حضور خود در مجلس خواستگاری افشار صحبت کرده است و صرفا به این جمله بسنده کرده که “قرار نیست که همیشه ما خواستگاری برویم…”!!!

وجه اعجاب برانگیز گفته های صفاوردی آنجاست که از احمدی نژاد بابت نگاه متحجرانه اش نسبت به زنان گلایه می کند در حالی که هم خود و هم همسرش جزو نزدیکان احمدی نژاد و مشاور جنجالی وی بودند و البته که عروس وی مهناز افشار نیز به صراحت از مشاور احمدی‌نژاد به عنوان فردی روشن نام برده بود!

سینماژورنال متن کامل گفته های صفاوردی را ارائه می دهد:

خانم دکتر سؤال‌ها را از خودتان شروع کنیم. چند سالتان است؟
ای بابا… سن خانم‌ها را که سؤال نمی‌کنند. از اول شروع کردید به پرسیدن سؤال‌های سخت (خنده).
‌صورتتان که جوان است… .
اما شناسنامه بالا می‌رود و کاری هم نمی‌شود کرد… .
‌پس خوب زندگی کرده‌اید. آرامش داشته‌اید که آن‌قدر جوان مانده‌اید؟
نمی‌شود این را گفت. به‌هرحال هر انسانی در زندگی‌اش یک‌سری مشکلات دارد. صحبت سر این است که با مشکلات چگونه کنار بیاییم و اینکه قرار است مشکلات بر ما سوار شوند یا ما سوار مشکلات شویم. اینها دو نگاه متفاوت است… .
‌در چه رشته‌ای درس خوانده‌اید؟
من در مقطع دکترا، علوم سیاسی خوانده‌ام در شهر دوشنبه. لیسانسم در دانشگاه تهران و فوق‌لیسانسم در دانشگاه آزاد بود. خیلی اینترنشنال بوده‌ام. چون قبلش هم خارج از کشور در رشته فلسفه درس خوانده‌ام؛ در هایدلبرگ. بعد چون ازدواج کردم و بچه‌دار شدم، شهرمان عوض شد و درسم دچار خلل و مسیرم این‌طرفی شد.
‌در آلمان با آقای رامین آشنا شدید؟
بله. آنجا آشنا شدیم. هر دو دانشجو بودیم و ازدواج کردیم. من از طرف مادری، یک خانواده بسیار مذهبی داشتم. از طرف پدری، یک خانواده سنتی تهرانی داشتم. هر دو خانواده تهرانی‌الاصل هستند و به‌هرحال دو طیف تهرانی را دیدم و بزرگ شدم. یک طیف خیلی مذهبی و یک طیف مذهبی خیلی سنتی.
این ازدواج با علاقه بود؟
من در ١٩سالگی خیلی اتفاقی ازدواج کردم. شاید اصلا فکر هم نمی‌کردم که در این سن ازدواج کنم. من خیلی فعال بودم و اولین فعالیت‌هایم را در دوره انقلاب انجام دادم. درواقع ما نسل ٥٧ هستیم. نسلی که ایده‌آل‌هایی را در نظر داشت و برایش تلاش کرد و هنوز هم به آن ایده‌آل‌ها پایبند است و در آن زمان من فعالیت‌های زیادی مربوط به انقلاب داشتم و می‌توانم ادعا کنم بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اولین حرکت مبارزه با اعتیاد در قالب سازمان غیردولتی یا حرکت داوطلبانه را انجام دادم. ایده‌ام هم این بود که انقلاب باید همه جوان‌ها را با خودش همراه کند.
‌چگونه این فکر را عملیاتی کردید؟
فکرم را با آقای کروبی در میان گذاشتم. ایشان امام جماعت مسجد حکمت و رئیس کمیته امداد بودند و من برای اینکه بتوانم فکرم را جاری کنم، یک روز با دو نفر از دوستانم به مسجد رفتیم و ایده‌ام را گفتم. رفتیم مسجد و به آقای کروبی گفتم حاج آقا من معتقدم این جوان‌هایی که در رژیم گذشته معتاد شده‌اند، متعلق به این ممکلت هستند. باید برایشان کاری کرد تا انقلاب در آنها هم اتفاق بیفتد. گفتند می‌خواهی چه کنی؟ گفتم بیمارستان‌های صحرایی بزنیم. گفتند چگونه می‌خواهی این بیمارستان‌ها را بزنی؟ گفتم شما این همه خانه‌ مصادره‌ای دارید، اینها را به ما بدهید و ما از داوطلبان کمک جمع می‌کنیم و این اتفاق افتاد؛ چون روحیه منفعت‌طلبانه‌ای را که امروز حاکم است آن سال‌ها نداشتیم و متأسفانه خیلی از جوان‌ها این دوره را لمس نکرده‌اند. در آن زمان کسی به منفعت فردی خود فکر نمی‌کرد و هرکسی آماده بود یک حرکتی انجام دهد در مسیری که کشور ساخته شود. چون پیروزی انقلاب رخ داده بود و صحبت سر این بود که هرکسی سهم خودش را در مسیر سازندگی ادا کند و دکترهای داوطلب به کمک ما آمدند و ما تخت‌هایی در این بیمارستان‌های صحرایی زدیم و خیرینی که به ما تخت و دارو می‌دادند، این راه را هموار کردند و این‌گونه بود که چندین خانه تجهیز شد.
‌آقای کروبی را چطور می‌شناختید؟
صرفا ایشان امام جماعت مسجد محله ما بودند و ما ساکن شمران بودیم و از همین طریق با ایشان آشنایی داشتم و می‌دانستم رئیس کمیته امداد هم هستند. ایشان بلافاصله به ما کمک کردند و برخوردشان کاملا جالب بود و یادم هست ایشان به ما این جمله را گفتند: من اگر شماها را امروز حمایت نکنم، در دام گروه‌های دیگری می‌افتید. این نگاه برای من در آن زمان خیلی جالب بود که ایشان دغدغه جذب جوان‌ها را دارد. ما سه دختر بودیم که از ما حمایت کردند و یادم است در تمام شمیرانات، ایشان می‌گفتند از این سه دختر یاد بگیرید و در تمام محله ما را می‌شناختند.
‌فعالیت‌های اجتماعی بعدی‌تان در ایران چگونه شکل گرفت؟
در همان زمان خانم حبیبی، مشاور رئیس‌جمهور وقت آقای هاشمی، اولین مشاور امور زنان و ریاست دفتر امور زنان، سفری به آلمان داشتند و سخنرانی کردند، در آن رابطه ما با هم آشنا شدیم و ایشان فعالیت‌های بنده را دیده بودند. زمانی بود که ما می‌خواستیم برگردیم، پیشنهاد دادند بروم دفتر امور زنان و در عرصه بین‌الملل فعالیت کنم. من هم به‌محض اینکه به ایران برگشتم، به فاصله دو ماه فقط فرصت کردم مستقر شوم و بلافاصله در نهاد ریاست‌جمهوری در بخش بین‌الملل مسئولیت کشورهای غیراسلامی در حوزه زنان مشغول به کار شدم؛ یعنی در همین جایگاهی که در دوره گذشته قرار گرفتم، در زمان هاشمی هم قرار داشتم، اما آن زمان مرکز نبود و دفتری بود که در طول زمان به مرکز تبدیل شد.
‌پس یک دوره با آقای هاشمی هم کار کرده‌اید؟
من می‌توانم این ادعا را داشته باشم که با همه نگرش‌های سیاسی کار کرده‌ام. در زمان آقای خاتمی سمینار بین‌المللی فلسطین در ایران برگزار شد که من در آن دوره مؤسس یک «ان‌جی‌او» بودم به نام زنان پیرو اهل بیت که مؤسسه ما مسئولیت نمایشگاه سمینار فلسطین را برعهده داشت. آن زمان آقای کروبی هم رئیس مجلس بودند و درواقع جریان دوم خرداد حاکم بود. من ارتباط خیلی خوب با همه خانم‌های دولت داشتم.
‌با همه زن‌های دولت؟
حداقل من با همه ارتباط خوبی داشتم. این را که دوستان دیگر چه نگاهی به من داشتند، نمی‌دانم. گاهی هم اختلاف نظر داشتیم و صددرصد همدیگر را تأیید نمی‌کردیم، ولی من هیچ‌وقت دوستان را به‌عنوان رقیب یا دشمن یا خارج از چارچوب هم‌وطن ندیدم، چون برای این خیلی ارزش قائلم و معتقدم همه اعضای یک خانواده هستیم. همان‌طور که در یک خانواده افراد نگرش‌های متفاوتی دارند، اما آنچه برایشان اصلح است، حفظ منافع خانواده است. این همیشه نگرش من بوده و من خودم اصلا به این چیزها اعتقاد ندارم و شدیدا تبری می‌جویم از اینکه کسی بخواهد من را منتسب به گروهی بکند، حالا چه اصولگرا چه اصلاح‌طلب، فرقی نمی‌کند. من تنها کسی بودم که در آن دوره در عروسی خانم حقیقت‌جو حضور داشتم. البته ما خانوادگی دعوت داشتیم و اتفاقا همسرم هم در عروسی حضور داشت. دلیل این نگاه هم دستور جذب حداکثری است، اما انگارنه‌انگار که این جذب حداکثری چه معنا و منظوری دارد. بعد هم در دوره احمدی‌نژاد دور دوم که خانم مجتهدزاده معاونت زنان برعهده‌شان بود – با ایشان در یکی از سفرهایم آشنا شده بودم- آن زمان عضو شورای مرکزی سازمان‌های غیردولتی زنان در سال ٨٨ بودم. یک دوره هشت‌ساله عضو این شورا بودم یعنی از دوره دوم آقای خاتمی تا دوره اول آقای احمدی‌نژاد که حدود هشت سال طول کشید.
‌آن زمان هنوز شکاف ایجاد نشده بود یا شما بیشتر نگرش در حوزه زنان برایتان مهم بود؟
شاید آن زمان شکاف به این اندازه به وجود نیامده بود و این یک واقعیت است که شکاف به شدت امروز نبود و اصلا این تعریف از روابط وجود نداشت و افراد شاید همدلی بیشتری را با هم احساس می‌کردند، اما این همدلی امروز خدشه‌دار شده است. ولی در هر صورت در آن زمان هم من این نگاه را داشتم که شاید از زندگی‌ام در خارج از کشور یاد گرفته‌ام که آن چه را در جامعه آنجا دیده‌ام با آموزه‌های دینی خودمان تطبیق می‌دادم و می‌دیدم اینها منافاتی با هم ندارند و آن چیزی که ما باید پیاده کنیم، آنها هم پیاده می‌کنند.
‌نگاه معاونت زنان دوره آقای احمدی‌نژاد چطور بود؟
در خیلی از موارد تحمیلی و متحجرانه بود. به علت نگاهی از طرف برخی خانم‌ها که خود را متولی همه امور می‌بینند و جامعه را در دایره تعاملات و بینش خودشان تعریف می‌کنند. متأسفانه باید بگویم، در کشور ما بیش از آنکه به خود موضوع زنان پرداخته شود، این موضوع در همه دوره‌ها بیشتر سیاست‌زده است. ما باید به ارتقای توانمندی‌ها فکر کنیم، یعنی به رفع مشکلات و چالش‌های قانونی. ما موظف هستیم در موضوع خانواده- اگر معتقدیم خانواده تقدسی دارد – الگویی به جهان ارائه کنیم که این تقدس برای همه قابل لمس باشد. درواقع وقتی درهای خانواده‌های ما به بیرون باز می‌شود، باید در رفتار بین زن و مرد، رفتار پدر و مادر با فرزندان، فرزندان و پدر و مادر و… این تقدس لمس شود. امروز ما نمی‌توانیم ادعا کنیم در الگوی خانواده در مرحله عمل و آنچه پیاده می‌شود الگویی برای جهان داریم، چون آنچه امروز پیاده می‌شود با آنچه مدنظر اسلام است بسیار تفاوت دارد؛ یعنی ١٠ درصد آن هم شاید هنوز پیاده نشده است، من باز تأکید می‌کنم معمولا حرف‌های همه را می‌شنوم و کنار هم قرار می‌دهم تا بتوانم با یک معضل دربیفتم. این جریان‌ها خیلی سیاست‌زده شده‌اند. من شخصا معتقدم در بسیاری موارد متأسفانه حاشیه‌ها متن شده‌اند و متن‌ها به حاشیه رانده شده‌اند. اگر شما بخواهید کدهای صحبت‌های رهبری را دربیاورید، باید امنیت زنان را در داخل خانه تأمین کنید و برای اینکه این امنیت تأمین شود یک‌سری راهکار لازم است: اولش آموزش؛ آیا آموزش یک‌طرفه است و فقط باید به زنان گفته شود که چنین کنید و چنان کنید؟ یا آقایان هم باید تربیت شوند تا بفهمند مردانگی یعنی چه؟ در یک برهه‌ای اگر می‌خواستم سمیناری برای امنیت بگذارم شاید برای عده بسیاری این یک تابو بود و می‌گفتند الان اسلام بر باد می‌رود. ما مدعی هستیم براساس مکتب تشیع قرار است خانواده را تعریف کنیم. ما می‌گوییم مسلمان هستیم و قانون اساسی‌مان براساس اسلام است و قرار است الگوهای ما مبتنی بر سیره ائمه باشد. اما در بسیاری موارد این قوانین را که بررسی می‌کنیم، طبق حدیثی که امام صادق(ع) می‌گویند شیعیان ما زینت ما باشند… این سوال پیش می‌آید که ما زینتیم الان؟ با توجه به رفتارهای ما در جامعه که الان جاری و ساری است؛ آیا ما الان زینت محسوب می‌شویم؟ بیایید تئوری‌ها را کنار بگذاریم و در مرحله عمل کار را ببینیم. در مرحله عمل ما هنوز نتوانسته‌ایم نه الگوی درستی را برای جامعه خود ترسیم کنیم که عاری از افراط و تفریط باشد و نه نقش خاصی را به جهان ارائه دهیم اگرچه مدعی هستیم که می‌توانیم داشته باشیم و من شخصا اعتقاد دارم می‌توانیم؛ به شرطی که آن دو نگاه متحجرانه و متجددانه را دور بیندازیم.
‌ معاونت زنان خانم مولاوردی چطور؟ توانسته‌اند کاری کنند؟
من معتقدم الان هم نباید فراموش کنیم که در مسیر احقاق این حقوق، بومی‌سازی یک اصل است که در پروتکل‌های بین‌المللی هم کشورهای زیادی سر این چکش می‌زنند. اینکه ما فکر کنیم نسخه‌ای که غرب نوشته برای ما هم می‌تواند درمان باشد مخالف این هستم. به‌طور مثال شنیدم چندی‌پیش یک کنفرانسی برگزار شده بود برای زنان خودفروش. من واقعا این سؤال را دارم که چه تبعیضی بالاتر از اینکه ما بپذیریم چنین کسانی وجود ندارند و بیاییم برایشان فکر کنیم… .
‌مگر وجود ندارد؟
اینکه وجود دارد، غلط است. اگر در سراسر دنیا وجود داشته باشد، در کشوری که پرچم تشیع را بلند کرده و معتقد است مبتنی بر آموزه‌های دینی قرار است حرکت کند، نباید اجازه دهیم چنین ظلمی به زنان شود… . من معتقدم متقاضی و عرضه‌کننده هر دو باید درمان شوند؛ باید جلوی اینها گرفته شود نه اینکه ما صرفا بپذیریم یک گروه باید اینچنین باشند چون یک عده باید لذت ببرند. نفس این مسئله مشکل‌دار است. در کنفرانس تایلند قبل از کمیسیون مقام زن که یک نشست منطقه‌ای بود و ٧٠٠ نفر از نماینده‌های نهادهای غیردولتی حضور داشتند و نماینده زنان خودفروش نیز در آنجا حضور داشت؛ آنجا وقتی آن زن بلند شد و گفت من نماینده چهار ‌میلیون از این زنان هستم و آمده‌ام که حقم را بگیرم و ما را بیمه کنید… من گفتم خیلی متأسفم که امروز ما اینجا جمع شدیم برای اینکه از تبعیض نسبت به زنان جلوگیری کنیم بعد خانمی چنین ادعایی را مطرح کند و هیچ صدایی در نیاید. اما ما چه بخواهیم و چه نخواهیم این زنان وجود دارند… مثل ماجرای اچ‌آی‌وی آن‌قدر حضور بیماران اچ‌‌آی‌وی لاپوشانی شد که الان به مرز هشدار رسیده…
این مطلب دیگری است. ما باید به موضوع نگاه فرهنگی داشته باشیم. ما نباید اشتباه غرب را تکرار کنیم. غرب به ‌دنبال این رفت که درواقع با معلول بجنگد. ما باید با عامل‌ها در بیفتیم.
نظرتان درباره جبهه فرهنگی زنان متحد اصولگرا چیست. گروه‌هایی که مصاحبه‌ها و اظهارنظرهای تندی درباره حوزه زنان دارند… مثلا اینکه سرکاررفتن زنان یک موضوع انحرافی است… .
خب این عزیزان خودشان بیرون از خانه چه می‌کنند؟ اول خودشان خانه بمانند… .
‌شما این شورا را می‌شناسید؟
درگیری‌هایمان زیاد بود… اینها بیش از آنکه دغدغه مسائل زنان و شأن و کرامت او را داشته باشند، فقط به تخریب یکدیگر فکر می‌کنند و متأسفانه برخی از این طرف و برخی از آن طرف هستند… .
‌شورای فرهنگی زنان اصولگرا چطور؟
غالب انتقادهای ما مخرب و مغرضانه است. چون انتقاد هم باید یک چارچوب داشته باشد و غالبا متأسفانه این چارچوب را ندارند. شخصا می‌گویم انتقاد باید در قالبی باشد. اگر ما معتقدیم و خیلی از این خانم‌ها معتقد هستند پیرو رهبری هستند، خب اگر به این اعتقاد دارید، ایشان چارچوب انتقاد را تعریف کرده‌اند. در انتقاد شخص تخریب نمی‌شود، در انتقادی که مبتنی بر غرض‌ورزی نیست، انسان تخریب نمی‌شود بلکه به بخشی از کار ایراد گرفته می‌شود و نگاه، نگاه مصلحانه است نه مغرضانه. برخی از نهادهای ما متأسفانه تنها جایگاه و شأنی که برای خود در نظر گرفته‌اند جایگاه منتقدانه است. همه می‌دانند انتقاد خیلی راحت است ولی کسی نیست این نهادهای مربوطه را بررسی کند و ببیند از بدو شکل‌گیری تا به امروز کدام‌یک از مشکلات زنان را حل کرده‌اند.
‌کمی سؤال‌های شخصی از شما می‌پرسم… همسرتان چقدر به زن بها می‌دهد؟ چقدر نگاه شما را در حوزه زنان قبول دارند؟
نمی‌دانم…، باید از خودشان پرسید که نگاه من را قبول دارند یا نه.
‌در دوره‌ای که همسر شما معاون مطبوعاتی بودند، توقیف‌های بسیار زیادی برای مطبوعات اتفاق افتاد و خبرنگاران زیادی بی‌کار شدند، شما نگاهتان به این ماجرا چه بود؟ در این مورد نظری داشتید؟
ما حیطه کاری‌مان تعریف‌شده بود و مطلقا در کار هم دخالت نمی‌کردیم.
‌نگاهتان چطور بود؟
به‌طورکلی باید عرض کنم انسان وقتی در جایگاه دولتی قرار می‌گیرد، بعضی وقت‌ها مخالف کاری است که انجام می‌دهد، ولی بر او تحمیل می‌شود. در چارچوبی که قانون وضع شده، بعضی چیزها بر او تحمیل می‌شود. نمی‌شود خیلی وقت‌ها گفت که این مسائل خواسته شخص بوده است. اگرچه بعضی وقت‌ها این را می‌پذیرم که دیدگاه فرد در اینکه یک قانون چگونه اعمال شود هم مؤثر است.

سوسن صفاوردی
سوسن صفاوردی

‌شاید این سؤال‌ها را اصلا دوست نداشته باشید که می‌پرسم. مثلا در یک مصاحبه رادیویی همسر شما اصلا رفتار خوبی نداشتند و با مجری برنامه با ادبیات توهین‌آمیزی حرف زدند… شما به عنوان همسر آقای رامین چه واکنشی داشتید؟
من شخصا معتقد به تعامل هستم… .
‌همسرتان هم هستند؟
نمی‌دانم… از خودشان بپرسید. من از خودم حرف می‌زنم و شخصا اعتقاد به تعامل دارم و شخصا معتقدم حرمت افراد باید نگه داشته شود و شخصا معتقدم هرکسی در رأس یک حکومت قرار می‌گیرد باید به او احترام گذاشته شود، حتی اگر با افکارش مخالفم و اگر می‌خواهم انتقاد هم کنم باید چارچوب داشته باشد.

شما می‌گویید نگاهتان نگاه تعامل است؟ در مورد ازدواج پسرتان با مهناز افشار هم این تعامل را داشتید؟
صددرصد.
‌شما برای پسرتان خواستگاری رفتید؟
قرار نیست که همیشه ما خواستگاری برویم… .
‌الان چطور؟ شما الان نوه دارید، توانسته‌اید مهناز افشار را به‌عنوان عروس بپذیرید؟
بگذارید این‌گونه جواب سؤال شما را بدهم… اتفاقاتی که در زندگی برای خانواده من افتاد، خیلی عجیب بود و برای من درس بزرگی داشت. باز این درس من را به اینجا رساند که متوجه شوم ما مکلف به پذیرش تفاوت‌ها هستیم تا بتوانیم به سعادت برسیم.
‌سختتان نبود؟
واقعیت این است که به خاطر پذیرش تفاوت‌ها برایم خیلی راحت‌تر بود.
‌برای آقای رامین چطور؟
شاید خیلی سخت بود… .
‌این وسط حرف‌های زیادی هم به پسر شما نسبت داده شد… .
خیلی زیاد… من همه کسانی که تهمت زدند را واگذار می‌کنم به خدا. چون جامعه ما به‌لحاظ اخلاقی بی‌نهایت افول کرده و باز هم تکرار می‌کنم ما متأسفانه امروز در جایگاهی ایستاده‌ایم که شرمندگی زیادی را نسبت به پرچمی که به نام ائمه بلند کرده‌ایم داریم. چون این پرچم بی‌نهایت اخلاق‌مدار است و ما به خودمان اجازه می‌دهیم صرف شنیده‌ها و گزارش‌ها قضاوت ‌کنیم. وقتی انسان وارد محکمه می‌شود باید سند ارائه دهد، سند با گزارش متفاوت است.
‌پسر شما نزد رئیس دولت اصلاحات عقد کرد که از نظر سیاسی خانواده شما با او زاویه دارد. این برای شما سخت نبود؟
اصلا. ایشان رئیس‌جمهور مملکت بودند و امروز دفتر دارند و وقتی دفتر رسمی دارند یعنی مشروعیت دارند پس باید احترام گذاشت.
به‌عنوان یک مادرشوهر فکر می‌کنید مادرشوهر خوبی برای عروستان هستید؟
من این را نمی‌توانم جواب بدهم. باید از عروسم بپرسید… .
‌عروستان را دوست دارید؟
مگر می‌شود نداشته باشم… .
‌دلتان نمی‌خواست عروس دیگری داشته باشید؟ رابطه‌تان چطور است؟
دل من که نباید مطرح باشد. رابطه ما بسیار خوب است.
‌نوه‌تان را می‌بینید؟
خیلی زیاد و خیلی هم دوستش دارم. مگر می‌شود نداشته باشم.
‌عروستان را چطور؟
ایشان را هم می‌بینم. البته نسبت به شرایط روابط ایجاد می‌شود، هم ایشان درگیر هستند و هم من. دوستش دارم. چون انسان به بچه خودش محبت دارد، هر چیزی که به بچه‌اش وابسته می‌شود هم دوست دارد. ضمن اینکه شخصیت و کاراکتر شخص مربوطه هم می‌تواند این دوست‌داشتن را مضاعف ‌کند.
‌نظر همسرتان درباره عروستان چیست؟
باید خودش جواب بدهد. من یک شخصیت حقیقی هستم که شدیدا روی این حقیقی‌بودن خودم تأکید دارم…




عبرت بگیرید از حضور مهناز افشار و همسرش در مراسم روز ملی سینما+عکس

سینماژورنال: مهناز افشار و همسرش یاسین رامین بعد از تولد فرزندشان در آلمان و بازگشت به ایران در هیچ محفل رسمی کنار یکدیگر دیده نشده بودند.

به گزارش سینماژورنال با این حال شب گذشته و در مراسمی که سازمان سینمایی به مناسبت روز ملی سینما تدارک دیده بود این دو نفر همراه با هم در مراسم حاضر شدند.

نکته جالب اینجا بود که یاسین رامین فرزند محمدعلی رامین حین حضور در مراسم به دیدار علی جنتی وزیر ارشاد رفت و با او خوش و بش کرد؛

دیدار فرزند معاون مطبوعاتی احمدی نژاد با وزیر ارشاد دولت یازدهم و عضو اصلاح طلب شورای شهر که بخش عمده مشکلات کشور را مربوط به مدیریت غلط هشت سال ریاست جمهوری احمدی نژاد می دانند می تواند عبرتی باشد برای آنها که زندگی خود را درگیر سیاسی بازی کرده اند و بیش از حد رقابتهای سیاسی را جدی گرفته اند!!!

مهناز افشار و همسرش
مهناز افشار و همسرش/عکس: سهیل صحرانورد
مهناز افشار
مهناز افشار و همسرش در حال خوش و بش با علی جنتی و احمد مسجدجامعی




توصیه‌های جالب مهناز افشار به دخترش…

سینماژورنال: بزرگمهر حسین پور کارتونیست وطنی اغلب سعی می کند سوژه های متفاوتی را دستمایه خلق کارتون و کاریکاتور کند.

به گزارش سینماژورنال او البته هرازگاه کمیک استریپهای خوبی هم طراحی می کند و همه هدفش این است که خنده را بر لبان مخاطبش بیاورد.

حسین پور در تازه ترین فعالیت طنازانه اش یک گفتگوی وایبری با مهناز افشار در سایت طنز “چیزنا” ترتیب داده و سعی کرده پاسخ این بازیگر زن پرحاشیه درباره برخی از اتفاقات اخیر زندگیش را بگیرد.

سینماژورنال متن کامل این گفتگوی مفرح را ارائه می دهد با ذکر این توضیح که واژه “من” در این گفتگو یعنی پرسش کننده یا همان جناب بزرگمهر!!!

من: شروع کنیم؟
مهناز: شروع.
من: یک سال پیش فکر می‌کردی الان یه بچه تو بغل باشی؟
مهناز: فکر می‌کردم دوقلو داشته باشم.
من: مگه تو از یک سال پیش حامله بودی؟
مهناز: نه، ولی دلم می‌خواست بشم، داشت دیر می‌شد.
من: مگه چند سالته و چرا دیر؟
مهناز: ٢١ خرداد، ٣٨سالمه. البته خیلی دیر نیست. اما می‌گن زیر چهل سالگی آخرین فرصته. البته شنیدم یک خانم آلمانی ۶٠ سالگی دوقلو آورد. همش برای ما ایرانیا دیره.
من:‌ ای بابا… من یکی از فامیلامون بالای پنجاهه هنوز حامله نشده!
مهناز: {میخندد}
من: خیلی سعی کرد البته، منتها بعد فهمید اول باید شوهر بکنه! درد زایمان واقعن درد بود یا شایعه بود؟
مهناز: خیلی درد بود خیلی… به نظرم دوباره متولد شدم.
من: یعنی درد واسه سلبریتی‌ها کمتر نیست؟
مهناز: شایعه است به خدا… بیشتر هم شد.
من: الان بعد سی و هشت سال مادر بودن رو تجربه می‌کنی، یک سال هم هست که ازدواج کردی، اگه برگردی دو سال قبل راحت‌تر نبودی؟
مهناز: اگر برگردم… راستش نه! آخه بچه دوست دارم چه کار کنم.
من: درگیرت نمی‌کنه کلی؟
مهناز: چرا. الانم کرده. اما شیرینه. همش فکر می‌کنم یه کم بزرگ می‌شه بهتر می‌شه و حالمون خوب می‌شه با هم.
من: اولین لحظه‌ای که دخترت رو دیدی چه احساسی داشتی؟
مهناز: باورم نشد. وقتی گذاشتنش رو سینه‌ام، فکر کردم مگه می‌شه؟ این تو دل من بوده؟ حالا چی کار کنم؟ بوش کردم… بویه عجیبی داره نوزاد، اونوقت گفتم خدایا این نوزاد و من بدنیا آوردم؟ بله… من دنیا آوردم و کلی ذوق کردم.
من: بهت می‌خورد پسرزا باشی… نه که پر شر و شوری!
مهناز: همه همینو می‌گن! کلا آدم غافلگیر کننده‌ای هستم.
من: نمی‌ترسیدی دخترت خوش قیافه نشه؟ یا به یکی تو فامیل بره که تو بترسی شبیهش بشه؟ یه قد کوتاه کچل داغون
مهناز: راست بگم؟ آره ترسیدم… برای همین سیب و انار زیاد می‌خوردم و عکس‌های قشنگ نگاه می‌کردم، بقیه‌اش هم گفتم خدایا هر چی کرمته.
من: هاها‌ها… این صداقتت من و کشته
مهناز: هاها‌ها…
من: اسم و کی انتخاب کرد و انتخابا چیا بود؟
مهناز: من و یاسین بین چند تا اسم انتخاب کردیم. همش یادم رفته… اما یارا هم بود
من: ویارت چی بود؟
مهناز: ترشییییی تا دلت بخواد
من: نه که ما بچمون گربه شد از این چیزا حس نکردیم
مهناز: ولی عجب بچه‌ای هم دارین… جیگره.
من: چقدر چاق شدی و ترکوندی خودت رو؟
مهناز: ١٧ کیلو! اما بعد زایمان ١٠ کیلو رفت، چون خیلی در طول بارداری ورزش یوگا کردم. خیلی ترسناک بودم! البته همه می‌گن قشنگ‌تر شده بودی (الکی)

مهناز افشار و فرزندش
مهناز افشار و فرزندش

من: دخترت اگه بخواد بازیگر بشه به چه روشی منصرفش می‌کنی؟
مهناز: همهٔ خودمو، خاطراتمو، فیلمهامو براش می‌زارم، بعد چند تا پیجم بهش نشون می‌دم و کلا منصرف می‌شه.
من: پس قبول داری کار بیچاره کننده‌ایه؟
مهناز: خیلی… نبودا، ولی شد.
من: تغیرات هورمونی بدنت رو مخت نیست؟
مهناز: بیشتر از مخم رو عضلاتمه که قفل شده
من: اولین بار که فهمیدی حامله‌ای مثل این سریالا حالت تهوع شدی؟
مهناز: هاهاهااااا! اتفاقا سر یک کاری بودم، اونجا گفتم چه الکی هممون تو فیلما اون مدلی باز باز راه می‌رفتیم و دستمونو می‌ذاشتیم رو کمر، اصلا اینجوری نبود که ولی گریه کردم.
من: دختر داشتن تو ایران سخته… دختر بودن هم سخت‌تر. قبول داری؟
مهناز: خب… راستش خیلی سخته اما به سختیش می‌ارزه.
من: ایده‌آل‌ترین آینده‌ای که برای دخترت تو ایران تصور می‌کنی چیه؟
مهناز: راستش دنیایی زیبا‌تر، مهربان‌تر و انسان‌تر از امروز.
من: دخترت اگه بخواد دوست‌… داشته باشه چی کار می‌کنی؟
مهناز: اوووووم… سخته. راستش نمی‌دونم دروغ چرا؟
من: به خاطر عرف جامعه جواب نمی‌دی یا خودت ممکنه حس خاصی داشته باشی؟
مهناز: عرف جامعه خیلی بازدارنده نبوده هیچوقت. به خاطر حس خودم، ترس، نگرانی… وابستگی
من: اگه یه روز بیاد و بگه من می‌خوام با فلانی ازدواج بکنم و نظر تو هم براش مهم نباشه چی کار می‌کنی؟
مهناز: اگر قانع بشم قبول می‌کنم، ولی باز بستگی به اون لحظه داره. شاید چون ازدواج من و یاسین هم تصمیم دو نفر ما بوده فقط، بتونم درکش کنم.
من: راستی شیر دادن یه مادر چه حسی داره؟
مهناز: خیلی حس خوبیه.
من: مادر شدنت مبارک… ممنون که این‌همه کول و راحت بودی.




مهناز افشار: من هم یک نوزاد هستم!+عکس

سینماژورنال: انتقاد از یکی از اظهارنظرات علی اکبر هاشمی رفسنجانی که درباره بعضی از انقلابیون فعلی گفته بود: «بعضی‌ها هم اصلاً آن موقع‌ها نبودند و در کوچه‌های روستاهایشان می‌گشتند، ولی الآن آمده‌اند و انقلابی شده‌اند.» موجب آن شده است که در میان اصولگرایان کمپینی با عنوان “من یک روستایی هستم” به راه افتد.

به گزارش سینماژورنال حالا یکی از رسانه های اصلاح طلبان کوشیده با زبان طنز پاسخ کمپین مربوطه را بدهد.

سایت اصلاح طلب “انتخاب” با اشاره به صحبتهای علی مطهری که اخیرا گفته بود: «به یکی از افراد که به آقای هاشمی توهین می کرد گفتم، زمانی که این‌ها در زندان شکنجه می‌شدند، شما پستانک در دهانت بود» با زبان طنز به موجی از اعتراضات و کمپین‌هایی(!!!) اشاره کرده که بواسطه این اظهارنظرات در فضای مجازی به راه افتاده است.

براساس مشاهدات خبرنگار طناز “انتخاب” مردم در فضای مجازی و شبکه های مختلف اجتماعی با هشتگ #من_یک_نوزاد_هستم و من_هم_یک_نوزاد_هستم و #من_یک_نوزاد_پستانک_به_دهان_هستم همچنان در حال اعتراض به این گفته او هستند.

این سایت ادامه داده که تهیه کنندگان این هشتگ ها که عمدتاً شامل والدین نوزادان می شود ، اعلام کرده اند که دکتر علی مطهری قصد داشته به نوزادان توهین کند.

این رسانه اصلاح طلب از ابن خبر داده که در عین حال، صاحبین داروخانه ها نیز نسبت به این بخش از سخنان مطهری که به «پستانک» اشاره کرده ، اعتراض کرده اند و معتقدند این بخش از سخنان وی، مصداق بارز توهین به پستانک فروشی ها (داروخانه ها) و استفاده کنندگان از آن (نوزادان) است.

تصویر ساختگی مهناز افشار

جالب و تعجب برانگیز اینکه این رسانه تصویری از مهناز افشار را با پلاکاردی که روی آن نوشته شده “من یک نوزاد هستم” ضمیمه مطلب طنز خود کرده!

البته که این تصویر هم کاملا ساختگی است و اثری از آن در صفحه اجتماعی مهناز افشار به چشم نمی خورد و اینکه این رسانه به خود اجازه داده از تصویر وی به نفع خود استفاده کند شاید ریشه داشته باشد در اتفاقات یکی دو سال اخیر زندگی افشار از خوانده شدن خطبه عقدش توسط رییس دولت اصلاحات تا تولد نوزادش در آلمان.

رسانه اصلاح طلب “انتخاب” نوزاددار شدن مهناز افشار را ربط داده به کمپین طنازانه خویش و البته به واسطه ادعاهای ایشان و همسرشان در علاقه به اصلاح طلبی به خود اجازه داده که با وی شوخی کند.

حالا باید منتظر ماند و دید واکنش مهناز افشار به این شوخی چیست.

تصویر ساختگی رسانه اصلاح طلب از مهناز افشار
تصویر ساختگی رسانه اصلاح طلب از مهناز افشار



مهناز افشار بالاخره در ایران رؤیت شد+عکس

سینماژورنال: مهناز افشار بعد از آن که برای به دنیا آوردن فرزندش به آلمان رفت و البته بعد از حواشی متعددی که بر سر این تولد دامنش را گرفت به ایران بازگشت.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال در اولین حضور در برابر مخاطبان عام افشار دوشنبه شب در اکران مردمی “نهنگ عنبر” حضور یافت.

در این مراسم که در پردیس کوروش برگزار شد علاوه بر افشار، سامان مقدم، رضا عطاران، على قربانزاده، رضا ناجى و امیرحسین رستمی نیز حضور داشتند.

نکته قابل توجه این اکران مردمی حضور قابل توجه مخاطبانی بود که برای دیدار با عطاران و افشار به پردیس کوروش آمده بودند.

مهناز افشر و رضا عطاران در اکران مردمی "نهنگ عنبر"/عکس: آزاده امیرخان
مهناز افشار و رضا عطاران در اکران مردمی “نهنگ عنبر”/عکس: آزاده امیرخان

 




تصویر جعلی منسوب به فرزند مهناز افشار+عکس

سینماژورنال: مهناز افشار بازیگر زن سینمای ایران اخیرا صاحب فرزند شد.

به گزارش سینماژورنال این فرزند دختر که لیا نام دارد محصول ازدواج وی با یاسین رامین است.

این دخترک که در آلمان به دنیا آمده از همین اولین روزهای زندگیش نه فقط بواسطه والدینش که بواسطه پدربزرگ و مادربزرگش در کانون توجه قرار گرفته است.

پدربزرگ لیا و مادربزرگش یعنی محمدعلی رامین و سوسن صفاوردی از مشاوران محمود احمدی نژاد بوده اند.

برای بیشتر دانستن درباره پدربزرگ و مادربزرگ لیا اینجا را کلیک کنید.

به تازگی تصویری منسوب به مهناز افشار و فرزندش در فضای مجازی منتشر شده که با کمی دقت روی آن می فهیم تصویری از فیلمی است به نام “خاطره” ساخته نادر طریقت.

“خاطره” که توسط حبیب اسماعیلی تهیه شده بود مهناز افشار را در قالب شخصیتی به تصویر می کشید که خاطرات دردناکی از کودکی در ذهن دارد و همین خاطرات است که بحرانی اساسی را در زندگی وی با همسرش ایجاد می کند.

مهناز افشار در کنار لیا رامین
تصویری از فیلم “خاطره” که به نام تصویر تازه مهناز افشار و فرزندش منتشر شده




آشنایی با دو پرونده‌ای که مهناز افشار سر چهارراه گشود!!!

سینماژورنال: اتفاقاتی که در ماههای اخیر حول و حوش زندگی شخصی مهناز افشار رخ داده است سبب ساز آن گشته است که بسیاری از چهره های روزنامه نگاری درباره این اتفاقات اظهارنظر کنند.

به گزارش سینماژورنال در تازه ترین مورد هوشنگ گلمکانی که در کنار مسعود مهرابی و عباس یاری یکی از سه ضلع مجله قدیمی “فیلم” را تشکیل داده است نیز با نگارش یادداشتی طنزآلود در وبلاگ شخصی اش در این باره اظهارنظر کرده است.

سینماژورنال متن کامل یادداشت گلمکانی را ارائه می دهد:

بعد از متلکها دو پرونده سر چهارراه گشود

خانم مهناز افشار پس از سقلمه‌ها و سیخونک‌ها و متلک‌های ناروایی که پارسال در پی ازدواجش از کاربران فضای مجازی به سویش بارید و دم نزد و تحمل کرد، انگار به تلافی، دو پرونده جداگانه سر چهارراه گشود که به‌قاعده خیلی زود بسته می‌شوند.

شکایت از کارگردان “مرگ ماهی”
اولی در هفته‌های پیش از جشنواره فجر بود که از روح‌الله حجازی کارگردان “مرگ ماهی” شکایت کرد که برای بازی با او قرارداد بسته شده اما بدون فسخ قرارداد، بازیگر دیگری به جایش انتخاب کرده‌اند.
این موضوع البته ربطی به خود ماهی (اعم از ماهی دریا و رودخانه و پرورشی و کنسروی‌اش) و مرگ ماهی و بحران محیط‌زیست ندارد که باز بخواهیم پای سگ‌ها را به میان بکشیم و تجمع کنیم و بیانیه بدهیم و اینستاگرام کنیم اما موضوع به‌هرحال قابل طرح در مجامع صنفی و قضایی هست که می‌توانند در موردش تصمیم بگیرند و حکم صادر کنند. تا آن موقع از هر نوع اظهارنظری خودداری می‌کنیم. وگرنه اصلا به ما چه که عکس حاملگی مردم را چاپ کنیم؟

عذرخواهی به خاطر بازی در سریال “عشق تعطیل نیست”

پرونده دوم مربوط است به عذرخواهی خانم افشار به خاطر بازی در سریال “عشق تعطیل نیست” که بیژن بیرنگ برای شبکه خانگی ساخته است. طرح موضوع در صفحه اینستاگرام مهناز افشار کمی مبهم است. گفته است که می‌شده قضیه بارداری را هم وارد قصه کرد که نشده. بابت ساخت و مشکلات و … هم چیزهای مبهمی گفته. از بازیگران و سایر عوامل هم تشکر کرده. از آن طرف شهرام حقیقت‌دوست یکی دیگر از بازیگران این سریال هم به «اتفاقات این سریال» اعتراض کرده که نفهمیدیم چی بوده.
بیژن بیرنگ هم بعد از آنها لب به سخن گشود و توضیح‌هایی داد که از آنها هم سر درنیاوردیم اما چون اصولا دل‌مان نمی‌خواهد سر از کار دیگران دربیاوریم و در امور مردم فضولی کنیم، نپرسیدیم که چی به چی هست. خب اگر دل‌شان می‌خواست توضیح روشن‌تر و دقیق‌تری بدهند شاید خودشان بلدند. حتما می‌خواستند قضیه همین قدر مبهم باشد.

به ما چه ربطی دارد که بپرسیم عشق تعطیل است یا دایر؟

در این صورت به ما چه ربطی دارد که بپرسیم عشق تعطیل است یا دایر؟ حتی همین الان اگر با ما تماس بگیرند و بخواهند توضیح دقیق بدهند و روشنگری کنند، ما که گوش‌مان به این حرف‌ها بدهکار نیست، چون مثل همان‌ها فکر می‌کنیم عشق که تعطیل نیست. به قول خورخه خامس خمینز معروف به «خروس ختافه» شاعر گمنام اسپانیایی: «خیزید و خز آرید که خوف خط و خالت/ عشق اونه که نگی متأسفم» [در بعضی نسخ این جوری ثبت شده: عشق اونه که حالت خوب باشه]. علتش هم این است که فرنگی‌ها شاید ندانند قافیه یعنی چه و همین جوری یک چیزی می‌گویند. وگرنه ما که می‌دانیم عمرا اگر بخواهیم همچین چیزی بگوییم این جوری بگوییم، حتی اگر شاعر نباشیم.




همسر مهناز افشار: شغل من آقازادگی است!/مهریه همسرم ۵ شاخه گل نرگس بود و…/تنها تجارت شیرخشکی که کردم در همین هفته بود

سینمازورنال: یاسین رامین فرزند محمدعلی رامین و سوسن صفاوردی که هر دو در سیکل مدیریتی دولت احمدی نژاد قرار داشتند تقریبا از ابتدای امسال سوژه رسانه های مختلف بوده است.

به گزارش سینماژورنال هرچند ریشه یابی این سوژه شدن به ماجرای ازدواج چند ماه قبلترش با مهناز افشار برمیگردد اما بارداری افشار و تولد فرزندشان “لیا” در آلمان نیز به شاخ و برگ پیدا کردن سوژه ها کمک فراوانی کرده است.

یاسین رامین اما در تمام مدتی که رسانه ها با آب و تاب درباره وی حرف می زدند کمترین واکنشی نشان نداد و حالا یک ماه بعد از تولد فرزندش با یکی از رسانه های معاند آن سوی آبها به گفتگو نشسته است و در این گفتگو سعی کرده تا می تواند از خانواده اش دفاع کرده و شایعاتی که درباره اش وجود دارد را تکذیب کند.

سینماژورنال بخشهایی از گفته های یاسین رامین را ارائه می دهد:

مهریه همسرم

یاسین رامین با رد شایعات مهریه 20 میلیاردی مهناز افشار بیان می دارد: مهریه همسرم ٥ شاخه گل نرگس، یک جلد کلام الله مجید و آینه و شمعدان بوده.

از روزنامه نگارانی که بیکار شدند معذرت می خواهم

فرزند محمدعلی رامین درباره سختگیریهای پدرش در زمان معاونت مطبوعاتی می گوید: زمانی که پدر من معاون مطبوعاتی شدند در ابتدای فعالیت‌شان، به دفتر تک تک روزنامه‌ها به ویژه روزنامه‌هاى جريان اصلاحات رفتند و شرایط ویژه بعد از انتخابات را برای روزنامه‌نگاران تشریح کردند که همان موقع مورد نقد قرار گرفتند که ایشان چرا به دیدن این روزنامه‌ها رفته‌اند. البته اين را هم بگويم پدرم در آن ايام، خودش هم با پیگیری و جدیت تمام آن سیاست‌ها را به اجرا درآورد.

به گزارش سینماژونال وی ادامه می دهد: مشخصا در جریان اعمال این سیاست‌ها در آن دوران بسیاری از روزنامه‌نگاران از کار بی‌کار شدند، خانواده‌های آنها متحمل رنج و زحمت شدند و این مسائل فراموش نشدنی است. من می‌خواهم بگویم به نوبه خودم از همه آن‌ها عذرخواهی می‌کنم اما درآن شرایط هر کس دیگری هم معاون مطبوعاتی می‌شد، مجبور به اجراى آن سياست‌ها بود. من دل‌جویی از همه آن خانواده‌ها و روزنامه‌نگاران را وظیفه خودم می‌دانم با این‌که می‌دانم التیام زخم‌هاشان کار ساده‌ای نیست.

شغل من آقازادگی است!

وی در پاسخ به سوالی درباره شغلش با عباراتی مبهم بیانی می دارد: شغل من آقازادگی است (می خندد) من فعالیت‌های بازرگانی داشته‌ام و کمی فرهنگی. تحصیلات من روابط و حقوق بین‌الملل است و به حوزه‌های فرهنگی و ورزشی علاقه مندم. مشغله‌ام هم بازرگانی است.

به گزارش سینماژورنال یاسین با هوشمندی تمام و برای طفره رفتن از افشای شغلش به ناگاه بحث را عوض کرده و سراغ ورزش رفته و می گوید: اتفاقا یکی از علاقه‌مندی‌های من دنبال کردن مسابقات ورزشی است. این‌روزها شاهد درخشش تیم ملی والیبال کشورمان هستیم که بر خلاف همین جریانی که می‌خواهد کام مردم را تلخ کند، مردم را خوشحال می‌کند. معتقدم زنان که از نیمی از جامعه ما هستند نیز باید بتوانند در ورزشگاه‌ها حضور پیدا کنند و در این نشاط ملی شریک باشند.

یاسین رامین
یاسین رامین در کنار همسرش مهناز افشار

با رسیدن به بلوغ فکری به فرزندمان حق می دهیم که اسمش را عوض کند

یاسین رامین درباره ماجرای نامگذاری بر فرزندش بیان می دارد: گذاشتن اسم یکی از بزرگترین مسئولیت‌های پدر و مادر است و در شکل‌گیری آینده فرزند هم تاثیر دارد. ما خیلی دوست داشتیم فرزندمان نقش داشته باشد در انتخاب اسم‌اش چون خیلی‌ها را می‌شناختیم که اسمی دارند و از آن راضی نیستند. ما مدتی فکر کردیم و به این نتیجه رسیدیم که این مسئولیت خیلی سنگین است. در پایان به دلیل مسایل اداری اسمی انتخاب کردیم اما این حق انتخاب برای او محفوظ است و با رسیدن به بلوغ فکری این حق انتخاب را به او می دهیم.

فعالیت کاری مشترک با مهناز افشار

همسر مهناز افشار درباره فعالیت کاری مشترک با مهناز بیانی می دارد: کارهایی قبلا کرده‌ایم و کارهایی هم در دست انجام است.

تنها تجارت شیرخشکی که کردم در همین هفته بود

یاسین رامین درباره شایعات مرتبط با اینکه وی در واردات شیرخشک به کشور نقش داشته اظهار می دارد: متاسفانه کار به جايى رسيده که هرکسى مى‌تواند هر ادعايى بکند و بدتر اينکه کسى مدعى را بازخواست نمى‌کند که بر اساس چه سند و مدرکى، نه تنها شرافت يک انسان را زير سوال می برد بلکه ناجوانمردانه به همسر و فرزند تازه متولد شده‌اش هم مى‌تازد. من به خيلى چيزها متهم شده ام، موضوع شير خشک جديدترين آن‌هاست. براى من و همسرم که به تازگى پدر و مادر شده‌ايم وارد کردن شيرخشک فاسد و مرگ کودکان بى‌گناه به واسطه آن، يک جنايت غيرقابل گذشت است. بنده نه تنها طرح ادعاهاى کذب را محکوم مى‌کنم بلکه در اين مورد خاص، اگر توسط هرکسى شيرخشک فاسد به کشور وارد شده، از تمام مسئولين تقاضاى رسيدگى فورى به موضوع را دارم…. به گزارش سینماژورنال در ادامه با بیانی طنزآلود می گوید: تنها تجارت شیرخشکی که من کردم درهمين هفته بوده که براى دختر خودم دو تا قوطى خريدم.




روایت همسر مهناز افشار از طوفانهایی که پیوند آسمانی آنها را تهدید کرده…

سینماژورنال: حدودا یک سال از ازدواج رسمی مهناز افشار با یاسین رامین گذشته است و در این مدت تقریبا ماهی نبوده است که درباره ازدواج این دو نفر حرف و حدیثی طرح نشده باشد.
به گزارش سینماژورنال در هفته های گذشته هم تولد فرزند این زوج هنری-سیاسی سبب ساز آن شد که حرف و حدیثهای تازه تری درباره آنها شکل گیرد.
همزمان با 21 خردادماه سالگرد ازدواج این دو نفر یاسین رامین فرزند محمدعلی و معصومه صفاوردی هر دو از مشاوران سابق محمود احمدی نژاد، با نگارش دلنوشته ای از طوفانهایی گفته است که در این یک سال پیوند آسمانی او و مهناز افشار را تهدید کرده اما در نهایت پیوندشان ماندگار شده است.
سینماژورنال متن کامل دلنوشته یاسین رامین را ارائه می دهد:

به نام دوست به نام اوست
يك سال گذشت … روزي كه در آن دو عنصر زميني با پيوندشان آسماني شدند ؛ پيوندي كه در گذر طوفانها ماندگار شد. دو طيف متفاوت فارغ از هر رنگ و بويي به اِكسير عشق پيوند يكرنگي خوردند و چه زيبا آرزويي است براي ايران : ” يكرنگي فارغ از هر رنگ و بويي ” ؛ اين هنر يك هنرمند است.
امروز نه سپندارمزدگان است ، نه مهرگان و نه ولنتاين ؛ امروز ٢١ خرداد است .. بدنيا آمدي تا به دنياي تو بيايم … روزت شد روزمان … سپاس خدايمان را و هميشه مبارك باد.
ياسين رامين ٢١ خرداد ٩٤

مهناز افشار در کنار یاسین رامین
مهناز افشار در کنار یاسین رامین



نوه ۲ مشاور احمدی‌نژاد از ۱ بازیگر سینما+عکس

سینماژورنال: تولد فرزند دختر مهناز افشار بازتاب فراوانی در رسانه های کاغذی و مجازی داشته است.

به گزارش سینماژورنال این فرزند دختر که “لیا” نام دارد، پنجم خرداد ماه فرسنگها دورتر از زادگاه مادرش در آلمان به دنیا آمد.

اینکه چرا آلمان زادگاه لیا شده است به خاستگاه خانوادگی همسر مهناز افشار یعنی یاسین رامین بازمی گردد.

یاسین رامین که پدر “لیا” است، فرزند پسر محمدعلی رامین و سوسن صفاوردی است.

محمدعلی رامین که در دولت دهم مدتی را به عنوان معاونت مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت ارشاد فعالیت می کرد و از بانیان نفی ماهیت هولوکاست بود، علیرغم وضعیت اقتصادی نامناسب خانواده اش در کودکی، تحصیلاتش را در آلمان به انجام رسانید و هفده سال در این کشور زندگی کرد.

مادرشوهری که سالها در آلمان زندگی کرده بود و مشاور احمدی نژاد بود

البته که سوسن صفاوردی مادرشوهر مهناز افشار نیز سالها در آلمان زندگی کرده است.

سوسن صفاوردی که در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد معاون هماهنگی و همکاری بین‌الملل مرکز امور زنان و خانواده ریاست‌جمهوری بود فعالیتهای سیاسی خود را نیز در آلمان آغاز کرد.

سوسن صفاوردی
سوسن صفاوردی؛ مادرشوهر مهناز افشار

او از ماه‌های اول انقلاب اسلامی از مسئولان انجمن اسلامی شهر کلاوستان در کشور آلمان بوده و مسئولیت فعالیت‌های مربوط به زنان، کودکان و خانواده در این انجمن را بر عهده داشت.

ترجمه کتب آلمانی توسط مادربزرگ لیا!

هرچند رامین و صفاوردی حدودا بیست سال قبل و بعد از بیشتر از یک دهه و نیم زندگی در آلمان به ایران بازگشتند اما همچنان میان آلمان و ایران در رفت و آمدند و به تبع آنها فرزندشان یاسین نیز تابعیت آلمانی دارد.

مادرشوهر مهناز افشار به هنگام حضور در ایران حتی ارتباط خود با زبان آلمانی را به عنوان زبان دوم خویش قطع نکرد و کتاب‌هایی از فارسی به آلمانی و از آلمانی به فارسی ترجمه کرد.

محمدعلی رامین
محمدعلی رامین و یاسین رامین؛ پدرشوهر و شوهر مهناز افشار

آیا اولین فرزند مهناز افشار منطبق بر آموزه های ایرانی رشد خواهد کرد؟

هرچند با این اوصاف باید منتظر آن باشیم که لیا رامین نیز زودتر از حد تصور زبان آلمانی را فراگرفته و جای پای پدربزرگ و مادربزرگ خویش بگذارد اما در این بین از نقش مادر این دختر هم نباید ساده گذشت.

باید منتظر ماند و دید مهناز افشار که از ازدواج قبلی خود با سجاد رفیعی فرزندی نداشت و حالا در ازدواج دومش نخستین فرزند خویش را در آغوش می گیرد چگونه به پرورش فرزند خویش می پردازد.

آیا او فرزندی دوملیتی را رشد خواهد داد یا آن که سعی می کند لیا را منطبق با آموزه های سنتی ایرانیان بزرگ کند. صدالبته که در این بین نظرات یاسین رامین هم که مانند افشار ازدواج دومش را تجربه می کند حائز اهمیت است.

مهناز افشار
لیا در آغوش مادرش مهناز افشار

آرزوی سینماژورنال برای لیای کوچک

فارغ از روش تربیتی درنظر گرفته شده از سوی والدین برای لیا رامین، سینماژورنال به نوبه خود آرزومند است روزهای سراسر شادی و عطوفتی در انتظار این نوازد معصوم تازه متولدشده باشد.




روایت بهرام رادان از زایمان مهناز افشار+عکس

سینماژورنال: مهناز افشار بازیگر زن سینمای ایران بالاخره فرزندش را به دنیا آورد.

به گزارش سینماژورنال این بازیگر که چند ماه است به واسطه ازدواجش با یاسین رامین فرزند محمدعلی رامین از مشاوران محمود احمدی نژاد در کانون توجه قرار گرفته بالاخره فارغ شد.

تبریکهای خصوصی هنرمندان به افشار

مهناز افشار صبح امروز سه شنبه پنجم خردادماه فارغ شده است و در کنار تعدادی از هنرمندان که به صورت خصوصی تولد فرزندش که دختر است را به وی تبریک گفته اند برخی هنرمندان نیز در صفحات اجتماعی خویش تولد فرزند را به او تبریک گفته اند.

بهرام رادان اولین بازیگریست که تولد فرزند رادان را تبریک گفته است و جالب است که در پیام تبریک خود یاسین رامین را “جنتلمن” خطاب کرده است.

رادان در این باره می نویسد:

مهناز بانوى نازنين امروز صبح فارغ شد، دختر كوچولوى تازه واردمون هم مثل مادرش خردادى شد. با تبريك به مهناز عزيز و همسر مهربون و جنتلمنش، لحظه شمارى ميكنم براى ديدن پرنسس كوچولو!

مهناز افشار
عکسی که بهرام رادان ضمیمه پیام تبریک خود به افشار کرده است