1

فیلم مجری طرح «شهرزاد» تحسین «کیهان» را رقم زد⇔این فیلم در ردیف اول حمایتهای فارابی قرار دارد و کارگردان آن همسر مدیر تولید فیلم «محمد…» مجیدی است!

سینماروزان: روزنامه اصولگرای «کیهان» که خیلی کم پیش می آید با صراحت به تحسین فیلمی خاص بپردازد در گزارشی کوتاه به تحسین فیلمی به نام «ویلاییها» پرداخت؛ فیلمی که توسط یک فیلم اولی به نام منیر قیدی ساخته شده و البته در جدولی که بنیاد فارابی از فیلمهای حمایتی خود منتشر کرده در ردیف اول قرار دارد.

به گزارش سینماروزان اینکه چطور شده یک فیلم اولی و البته باسابقه منشی گری صحنه توانسته ردیف اول حمایت فارابی را به خود اختصاص دهد فارغ از حضور سعید ملکان مجری طرح سریال پرحاشیه «شهرزاد» به عنوان تهیه کننده، شاید به رزومه همسر منیر قیدی مرتبط باشد. قیدی همسر محمدرضا منصوری مدیر تولید فیلم «محمد رسول ا..(ص)» مجید مجیدی و البته مجری طرح «یه حبه قند» رضا میرکریمی بوده است. جالب است که منصوری در کارنامه اش مدیر تولیدی فیلم ناتمام و مغضوب مدیران سینمایی دولت فعلی یعنی «لاله» را هم در کارنامه دارد.

متن گزارش تحسین آمیز «کیهان» درباره این فیلم را بخوانید:

فیلم دفاع مقدسی «ویلایی‌ها» به خاطر ساختار و روایت خوب و سالم خود با استقبال اهالی رسانه و منتقدان سینما در جشنواره فجر مواجه شد. درحالی که عموم فیلم‌های به نمایش درآمده در روزهای نخست سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر موجب ناامیدی مخاطب‌ها شده‌اند، رونمایی از فیلم «ویلایی‌ها» در سومین روز این جشنواره موجب بازگشت امید به جشنواره شد. این اثر به عنوان اولین فیلم منیر قیدی، به روایت داستانی واقعی درباره حضور همسران سرداران دفاع مقدس در اردوگاهی در حاشیه جبهه می‌پردازد. بازنمایی ازخودگذشتگی زنان در پشت جبهه، محور اصلی این فیلم بود که باعث جلب رضایت تماشاگران شد.



انتقاد «کیهان» از تلاش کیمیایی برای افزودن بر نقش آقازاده در «قاتل اهلی»

سینماروزان: روزنامه اصولگرای «کیهان» در گزارشی با تیتر «ستاره ساختن از فرزند هم فیلم را به شورای حل اختلاف برد و هم پرستویی را به ستوه آورد» به انتقاد از رویه در پیش گرفته شده توسط مسعود کیمیایی برای افزودن بر نماهای فرزندش در «قاتل اهلی» پرداخته است.

متن کامل یادداشت «کیهان» در این باره را بخوانید:

چندی پیش «مسعود کیمیایی» و تهیه‌کننده فیلم جدیدش «قاتل اهلی» موضوع اختلاف خود را برای حکمیت به خانه سیما بردند البته پیشاپیش مشخص بود که خانه سینما به نفع کارگردان رای خواهد داد.

در این میان تهیه‌کننده طی مصاحبه‌ها و نامه سرگشاده‌ای که در برخی از مطبوعات به چاپ رسید ادعا کرد مسعود کیمیایی برای طولانی‌تر کردن نقش پسرش «پولاد» به خانه سینما شکایت کرده است. زیرا پلان به پلان فیلمنامه فیلمبرداری شده است.
آش کارگردان آنقدر شور شد که ماهنامه فیلم در شماره رنگین نامه خود اذعان کرد که کیمیایی تلاش می‌کند تا نقش اول را به پسرش بدهد و نقش‌های دوم را به هنرپیشه‌های شناخته شده تا از پولاد یک ستاره بسازد، کوششی که تا امروز بی‌ثمر بوده است در آخر هم کارگردان را نصیحت کرده بود که دست از لج‌بازی بردارد.
یک روز بعد نامه سرگشاده پرویز پرستویی بازیگر سینمای ایران هم منتشر شد که حاوی گلایه از کارگردان بود و اینکه از او سوءاستفاده شده است.
شایان ذکر اینکه در اوایل آشنایی این تهیه‌کننده با کیمیایی رابطه‌ها آنچنان صمیمی و گرم بود که قرار شده بود فرزند کیمیایی هم در کنار پدرش اولین فیلم سینمایی‌اش را بسازد آن هم در شرایطی که وی حتی تجربه فیلم کوتاه هم ندارد.
بعد از مدتی تب جناب تهیه‌کننده و کارگردان فرو نشست و بدین ترتیب پروژه‌ای که در آرامش پیش می‌رفت به خاطر زیاده‌خواهی کارگردان اعتراض همه را برانگیخت.




انتقاد «کیهان» از «۹۰» و فردوسی‌پور به‌خاطر پلاسکو

سینماروزان: صبحتهای عادل فردوسی پور در برنامه اخیر «نود» درباره فاجعه پلاسکو و تخصیص بخشهایی از این برنامه به فاجعه موردنظر با انتقاد «کیهان» روبرو شده است.

متن کامل گزارش «کیهان» در این باره را بخوانید:

یکی از روزنامه‌های زرد و اجاره‌ای روز گذشته تیتر یک خود را به ستایش از عادل فردوسی‌پور و برنامه «90» اختصاص داد! اما مگر فردوسی‌پور چه کرده که چنین روزنامه‌ای را که سردبیر آن به آمریکا پناهنده شده، به ذوق آورده است؟
ماجرا از این قرار است که این بار هم این به اصطلاح گزارشگر فوتبال، بدون رعایت اصل تخصص در برنامه‌های گفت وگو محور به موضوع ساختمان پلاسکو ورود کرد و 45 دقیقه از وقت این برنامه را صرف تکرار مکررات و حرف‌هایی که در سایر برنامه‌ها نیز بیان می‌شود اختصاص داد! البته آسیب‌شناسی حادثه تلخ پلاسکو، نه تنها هیچ ایرادی ندارد که به‌طور طبیعی امری نیک و تحسین برانگیز است، اما مسئله این است که چرا مدیران سیما به یک گزارشگر  فوتبالی که تخصصی در این زمینه ندارد، اجازه چنین کاری داده‌اند و مسئله دیگر، رویکرد مغرضانه این بخش از برنامه «90» بود.
وقتی واکنش 45 دقیقه‌ای فردوسی‌پور به فاجعه پلاسکو را کنار واکنش 40 ثانیه‌ای وی به سانحه اخیر تصادف دو قطار که موجب مرگ دردناک 47 تن از هموطنانمان شد قرار می‌دهیم، چاره‌ای نداریم جز اینکه نتیجه بگیریم، مسئله اصلی تهیه‌کننده «90» جان انسان‌ها نیست، بلکه او اهداف دیگری را پی‌گیری می‌کند! همان اهدافی که با تولید برنامه تملق‌آمیز برای وزیر خارجه و پخش تبلیغات رایگان برای فیلم امیر قطر، هم جهت است.البته عادل فردوسی‌پور مقصر اصلی نیست؛ مقصر، مدیرانی هستند که به خاطر برخی مصلحت‌ها، به افراد سوءاستفاده‌گر، فرصت سودجویی و عرض اندام می‌دهند!




خبر کیهان⇐کارگردان فیلم ضدانقلابی ساخت سریال نوروزی شبکه دو را شروع کرد!!!

سینماروزان: «کارگردان فیلم ضدانقلابی ساخت سریال نوروزی شبکه دو را شروع کرد»؛ این تیتر یکی از اخبار فرهنگی-هنری امروز روزنامه «کیهان» است.

به گزارش سینماروزان این تیتر ذهن را به این سمت می برد که مبادا برخی کارگردانانی که از آنان با عنوان سیاه نما یاد می شود و در سالهای اخیر توانسته اند به واسطه مراودات سیاسی جشنواره های آن طرف شناخته شوند ساخت سریال در تلویزیون را برعهده گرفته اند اما واقعیت چیز دیگری است چون مقصود کیهان سریالی است به نام «خانه ما» و کارگردانی به نام سامان مقدم که موفق ترین آثارش بلحاظ مخاطب، کمدی هایی مانند «مکس» و «نهنگ عنبر» هستند که بخش عمده جذابیت خود را از بشکن و بالابنداز می گیرند!

متن خبر «کیهان» را بخوانید:

به رغم هشدارهای داده شده نسبت به سازنده یک فیلم سلطنت‌طلب، این فیلمساز با حمایت مدیران سیما تولید سریال جدید خود را کلید زد.

سریال «خانه ما» درحالی به کارگردانی سامان مقدم در دست تولید است که وی سابقه ساخت فیلمی با نام «صد سال به این سال‌ها» دارد که به طور صریح و آشکار به تطهیر رژیم پهلوی پرداخته و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را تخطئه کرده است!

نکته قابل تأمل این است که مرکز امور نمایشی سیما، سفارش‌دهنده این سریال است و قرار است به عنوان سریال نوروزی از شبکه دو پخش شود.

کم نبوده‌اند کسانی که با پول بیت‌المال سیاه‌مشق کردند و بعد علیه نظام شدند، مقصر این مسئله نیز مسئولانی هستند که به چنین افرادی مجال پر و بال می‌دهند و فیلمسازان متعهد را پشت چراغ قرمز نگه می‌دارند! کیهان به زودی در گزارشی مستند این مسئله را پیگیری خواهد کرد.




رضا داودنژاد ادعای «کیهان» را تکذیب کرد⇐«وقتی همه خوابیم» محصول کامل سینمای مستقل ایران است و کاملا در بخش خصوصی تولید شده است آن هم با بودجه ای حدود ۶۰۰ میلیون تومان

سینماروزان: روزنامه «کیهان» امروز ادعایی را درباره تولید آخرین فیلم بهرام بیضایی «وقتی همه خوابیم» با حمایت نهادهای امنیتی منتشر کرد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان این ادعا در شرایطی طرح شد که چه زمان تولید و چه بعدتر این حضور سرمایه گذاری از بخش خصوصی به عنوان تأمین کننده اصلی بودجه این فیلم بود که مورد توجه قرار گرفته بود.

رضا داودنژاد مجری طرح «وقتی همه خوابیم» که شرایط حضور این سرمایه گذار جهت تولید فیلم را فراهم آورده بود با تکذیب ادعای روزنامه مذکور به سینماروزان گفت: آنچه درباره حمایت نهادهای امنیتی گفته اند بی اساس است. برای اینکه سرمایه گذار اصلی این فیلم شخصی حقیقی است به نام محمود شجاعی از دوستان نزدیک من. ایشان بیزنسمنی است که علاقه داشت به فعالیت در سینما و دقیقا 300 میلیون تومان پول برای این کار آماده کرده بود.

داودنژاد ادامه داد: من برای اینکه شرایط حضور وی در سینما را فراهم کنم او را نزد پدرم بردم و این پدرم بود که از ایشان پرسید علاقه دارد با بهرام بیضایی کار کند یا نه و دوستم که پیشتر با بیضایی آشنا بود ابراز علاقه کرد. خیلی زود شرایط همکاری پیش آمد و البته هم من و هم پدرم و هم بهرام بیضایی به ایشان قول دادیم که سرمایه اش هدر نخواهد رفت.

رضا داودنژاد درباره روند تولید این فیلم بیان داشت: «وقتی همه خوابیم» را با همان 300 میلیون کلید زدیم ولی هزینه تولید به دلیل تعدد لوکیشن و دکورهای خاصی که نیاز فیلمنامه بود کمی بیش از این مقدار شد و حدود 300 میلیون تومان کسری آوردیم. این کسری با قرض و چکهایی که پدر و بیضایی کشیدند تأمین شد.

این بازیگر که سابقه تهیه کنندگی هم دارد با اشاره به بازگشت سرمایه «وقتی همه خوابیم» به سینماروزان اظهار داشت: بهرام بیضایی مدام نگران بود که مبادا سرمایه این جوان بازنگردد و دائم هم پدر به ایشان می گفت چون نیت ات خیر است مطمئنا اتفاق بدی نمی‌افتد. خوشبختانه بعد از اکران در جشنواره فجر، فیلم توانست در نوروز روی پرده برود و اکرانی منطقی داشته باشد. در خردادماه هم نسخه خانگی فیلم عرضه شد که اقبال به آن مثبت بود و در نهایت نه تنها سرمایه محمود شجاعی بازگشت بلکه همه چکها هم پاس شد و مقداری سود هم برای سرمایه گذار باقی ماند.

رضا داودنژاد در پایان گفته های خود تأکید کرد: «وقتی همه خوابیم» محصول کاملا سینمای مستقل ایران است و کاملا در بخش خصوصی تولید شده است آن هم با بودجه ای حدودا 600 میلیون تومان.

رضا داوودنژاد
رضا داودنژاد




یک ادعای تازه از سوی «کیهان»⇐بیضایی فیلم آخرش را با حمایت نهادهای امنیتی ساخته بود!

سینماروزان: نقدی که چند هفته قبل روزنامه اصولگرای «کیهان» به بهرام بیضایی علیرغم مهاجرت او از ایران روا داشته در هفته های اخیر هم پیگیری شده است.

به گزارش سینماروزان تازه ترین نقدی که این روزنامه به بیضایی وارد آورده امروز یکشنبه 12 دی ماه در این روزنامه منتشر شده و جای جای این نقد هم ادعاهایی طرح شده درباره مورد حمایت بودن بیضایی که به اعتقاد این رسانه از پهلوی تا دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشته است.

فارغ از اینکه «کیهان» نام یکی از فیلمهای بیضایی «چریکه تارا» را به غلط «چریکه و تارا» قلمداد کرده این ادعا که او فیلم آخرش «وقتی همه خوابیم» را با حمایت نهادهای امنیتی ساخته هم جالب به نظر می رسد.

تازه ترین متن «کیهان» درباره بیضایی را بخوانید:

هفته گذشته مراسم جشن تولد بهرام بیضایی (کارگردان فراری از ایران) در غیاب وی و توسط عده‌ای از طرفدارانش در تئاتر شهر برگزار شد. در همان روز وب سایت «گویا نیوز» (وابسته به سازمان CIA) در گزارش مفصلی به بزرگداشت و تجلیل از بیضایی پرداخت و او را «مرد شماره یک تئاتر ایران» خواند که به دلیل «دگراندیشی» و «ناملایمات» وادار به مهاجرت شده است! (البته وب سایت «گویا نیوز» چندی پیش نیز گزارشی ویدئویی از اجرای آخرین نمایش بیضایی به نام «طربنامه» منتشر کرد)
این درحالی است که بیضایی علیرغم تمامی تفکرات به اصطلاح «دگراندیشانه» و وابستگی‌هایش به رژیم پهلوی، متاسفانه در دولت‌های مختلف سال‌های پس از جنگ تحمیلی همواره هدف حمایت قرار داشته و اغلب فیلم هایش با پول بیت‌المال که توسط مراکزی همچون «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» و یا «بنیاد سینمایی فارابی» تامین گردیده؛ جلوی دوربین رفت. آخرین فیلم وی تحت عنوان «وقتی همه خوابیم»که به نابسامانی‌ها درون سینمای ایران می‌پرداخت در سال 1387 با حمایت برخی نهادهای امنیتی در دولت نهم ساخته شد و در جشنواره فیلم فجر همان سال ضمن نامزدی برای پنج جایزه (از جمله فیلم و کارگردانی) دو سیمرغ بلورین نیز دریافت کرد. اما طرفه آنکه شبه روشنفکران در مقابل فیلم یاد شده موضع گرفته و با عبارات و عناوینی بیضایی را خطاب کردند که از نظر وی ناشایست و توهین تلقی شد و گفته می‌شود همین رنجش باعث فرار او از ایران گردید!
اما اینک پس از شش سال که بیضایی بنابر تلاش«عباس میلانی» (یکی از وابستگان سرویس‌های جاسوسی و اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا و کارمند موسسه صهیونیستی «هوور») به این کشور رفته و مشغول کار شده، از جمله در همین گزارش وب سایت «گویا نیوز» مدعی شده‌اند وی به دلیل تبعیض‌ها و محدویت‌هایی که برایش ایجاد کردند، ناگزیر از فرار به آمریکا بوده است!
اگرچه وابستگی بیضایی به محافل معلوم‌الحال غربی و طاغوتی موضوع جدیدی نبوده و وی در رژیم شاه ضمن اینکه از سوی دفتر مخصوص فرح پهلوی بورسیه شد، با حکم فرح و همچنین شخص محمدرضا پهلوی، مسئولیت برخی مراکز به اصطلاح فرهنگی طاغوت مانند عضویت در هیئت امنای موسسات آموزش عالی، هیئت مدیره موزه آبگینه و سفالینه‌های ایران و همچنین فرهنگسرای نوبهار را عهده دار بود. او فیلم «غریبه و مه» را برای استودیو «سینما تئاتر رکس» متعلق به برادران رشیدیان از جاسوسان پیشانی سفید انگلیس ساخت و فیلم «کلاغ» را هم در «شرکت گسترش صنایع سینمای ایران» یا «فیتیسی» متعلق به اشرف پهلوی و شوهرش مهدی بوشهری‌پور جلوی دوربین برد.
نکته قابل توجه آنکه در اوج مبارزات مردم مسلمان ایران علیه رژیم شاه، طبق اسناد ساواک، بیضایی برای ساخت فیلم «چریکه و تارا»(؟)طی نامه‌ای به دفتر فرح پهلوی، تقاضای لباس و نیروی نظامی می‌کند که در این رابطه فرح دستور می‌دهد تا «مراتب به تیمسار ازهاری منعکس شده که در این دو مورد کمک نمایند…» ازهاری رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران و رئیس دولت نظامی شاه بود که مسئولیت بسیاری از کشتارهای مردم ایران را در روزهای اوج نهضت از جمله ایام محرم 57 برعهده داشت. یعنی قرار می‌شود همان فرمانده‌ای که به دستور او مردم را سرکوب کردند و در کوچه و خیابان به رگبار گلوله می‌بستند به همراه برخی افراد تحت امرش برای ساخت فیلم جناب بیضایی نیز همکاری کند.




واکنش «کیهان» به گلایه اصغر فرهادی از وضعیت «گورخوابان»⇐آن روی سکه «گورخوابان»، زندگی اشرافی شما و همکاران و دولتمردان متبوع‌تان است/چرا به همکارانی اعتراض نمی کنید که با پول صندوق ذخیره فرهنگیان سریال ساختند؟/چرا به دوستانی خرده نمی گیرید که با پول بابک زنجانی فیلم ساختند و جایزه اش را به رییس دولت یازدهم تقدیم کردند؟

سینماروزان: نامه دلواپسانه ای که اصغر فرهادی در انتقاد از وضعیت گورخوابان شهریار به حسن روحانی نگاشته بود(اینجا را بخوانید) فارغ از پاسخ روحانی(اینجا را بخوانید) با واکنش روزنامه اصولگرای «کیهان» مواجه شده است که با طرح پرسشهایی نگارنده نامه را به چالش کشیده است.

متن کامل یادداشت «کیهان» را بخوانید:

آن روز که شما کنار قطریها شام میل می کردید هم این وضعیت وجود داشت

گویا فیلمساز جشنواره زده ما، تازه این‌گونه واقعیات به گوشش خورده و به همان دلیل نگاه مورچه‌وار شبه روشنفکری فکر می‌کند چون خودش نمی‌دانسته و ندیده پس هیچ کس دیگر هم نمی‌بیند و نمی‌داند!

غافل از آنکه وقتی ایشان در ضیافت‌های اسکاری و جشنواره‌ای خود در لس آنجلس و برلین و کن و … و سر میزهای شام میهمانی‌های امثال «الرمیحی» قطری (نماینده امیر قطر) و الکساندر مالت گای اروپایی (رئیس کمپانی ممنتو) لبخندهای آنچنانی می‌زد و دستخوش‌های میلیون دلاری تحت عنوان حمایت و «فاند» دریافت می‌کرد، در همان زمان، ده‌ها کمیته و موسسه و انجمن خیریه و امداد و صدها نفر از مومنین خیر و نیکوکار، روزانه بار فقر از دوش هزاران انسان درمانده برمی‌داشتند اما متاسفانه روح این به اصطلاح هنرمند هم از آنها خبر نداشته و ندارد و هنوز هم به شعر و شعار دادن بسنده می‌کند و تازه از مسئولین درخواست می‌کند که به این جور مکان‌ها سر بزنند!

همه معضلات را در خیانت و مهاجرت و… نبینید

کافی بود این استاد سینمای اجتماعی! یک سری از فیلم‌های جشنواره عمار را می‌دید یا فقط بعضی شب‌ها، همین اخبار 20/30 را از تلویزیون تماشا می‌کرد تا به بخشی از نابسامانی‌های اجتماعی(!) میدان ونک به پایین آشنا شده و این گونه متوهم نباشد که همه معضلات این جامعه در دو سه گروه مرفه بی‌درد پیرامون ایشان و مسائلی از قبیل خیانت و مهاجرت و عشق‌های ضربدری و مثلثی و مربعی و ذوزنقه‌ای و بخشش متجاوز به زن و خانه و زندگی و … خلاصه شده و می‌شود!
کسی نیست از این جناب به اصطلاح اسکاری بپرسد، خود شما با این همه ادعاهای پر طمطراق یک فیلمساز به اصطلاح اجتماعی، تاکنون چقدر به مستضعفین و محرومین و پابرهنه‌ها در قاب دوربین تان پرداخته‌اید؟

آن روی سکه گورخواب‌های شهریار زندگی اشرافی شما و همکاران و دولتمردان متبوع‌تان است؛ همان‌ها که به یک اشاره‌شان کمپین «هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست» راه انداختید و چوب حراج به منافع ملی زدید. یک بار هم شد نسبت به این زندگی‌های اشرافی اعتراض کنید و بغض و شرم وجودتان را فرا بگیرد؟

به همکارانتان که با اختلاس سریال ساختند اعتراض کنید یا به دوستانی که با همراهی بابک زنجانی فیلم ساختند!

به همکارانتان که با اختلاس میلیاردی از صندوق ذخیره فرهنگیان سریال ساختند و به بازیگرانی که از همین پول دستمزدهای میلیاردی گرفتند اعتراض کردید؟ آن هنگام بغض و شرم در کدام قسمت وجود شما بود؟

دوستان شما با سرمایه‌گذاری مفسد اقتصادی چون بابک زنجانی فیلم ساختند و جایزه همان فیلم را به آقای روحانی تقدیم کردند؛ آن زمان کجا بودید؟ وجدانتان آزرده نمی‌شد؟ شرم وجودتان را فرا نمی‌گرفت تا نسبت به حیف و میل بیت‌المال از جانب هم صنفی‌های‌تان اعتراض کنید و آن را یکی از عوامل تبعیض و بی‌عدالتی و اختلاف طبقاتی بدانید!

به نظر می‌رسد به صورت گزینشی بغض و شرم سراسر وجود شما را فرا می‌گیرد و این نامه‌نگاری‌ها هم از سر دیده شدن و جلب توجه است وگرنه اگر قرار باشد گورخواب‌های شهریار سر و سامان بگیرند اول از همه باید یقه زندگی اشرافی برخی دولتمردان و کسانی مثل شما و برخی همکارانتان را گرفت که به فرموده امیرالمؤمنین(ع): نعمت فراواني نديدم، مگر اين كه در كنارش حقي ضايع شده باشد.




تازه‌ترین اظهارات محمدهادی رضوی⇐من سرمایه‌گذار ۶۰ درصدی “شهرزاد” هستم/حسن فتحی حدوداً ۵ سالی دور و بر سازمان صداوسیما می‌چرخید بلکه سرمایه‌ای فراهم کند برای یک کار جدید و البته هیچ کس هم چنین سرمایه‌ای به او نداد!/فتحی در تماس مستقیم با من به‌خاطر توهین به مدیرمسئول “کیهان” عذر خواست/مردانگی این است آنها که دستمزدهای بالا از “شهرزاد” گرفتند حداقل بیایند درباره وجهه حرفه‌ای محمد امامی حرف بزنند نه اینکه همه سکوت کنند/با برخی چارچوبهای سریال و از جمله عدم رعایت کامل حجاب مشکل داشتم

سینماروزان: محمدهادی رضوی شریک محمد امامی در تولید سریال «شهرزاد» بود. وی جوانی فعال درحیطه اقتصاد و صاحب گروه اقتصادی فاطمی است.

به گزارش سینماروزان البته که نسبت خانوادگی وی و دامادی محمد شریعتمداری معاون اجرایی رییس دولت یازدهم نیز به قدر کفایت در ایجاد حواشی پیرامون وی نقش داشته است.

 رضوی که به دلایل گوناگون و از جمله عدم موافقت با مضمون فصل دوم سریال قید ادامه همکاری با امامی را زده است به تازگی ادعا کرده بنا دارد از دست‌اندرکاران «شهرزاد» شکایت کند.(اینجا را بخوانید)

50 درصد برند “شهرزاد” برای من است

محمدهادی رضوی درباره چرایی این شکایت به «صبح نو» گفت: برطبق قراردادی که میان من و محمد امامی منعقد شده بود، 50 درصد از حق و حقوق برندی به نام «شهرزاد» برای من است و چون تولید فصل دوم بدون کسب رضایت من انجام شده است در نتیجه مجبور به شکایت شده‌ام.

رضوی با اشاره به ریشه‌های اختلافش با آقای حسن فتحی کارگردان «شهرزاد» که باعث شد قید همکاری در فصل دوم را بزند ادامه داد: فارغ از اختلاف عقایدی که پیدا کردیم با برخی چارچوب‌های سریال و مثلاً عدم رعایت کامل حجاب در آن مشکل داشتم. به هر حال من معتقد به نظام هستم و ترجیح می‌دهم با کسانی کار کنم که عملاً به چارچوب‌های جمهوری اسلامی اعتقاد دارند.

رضوی افزود: دوستان از یک طرف می‌خواهند حمایت مالی داشته باشند و از آن طرف هم مدام ژست اپوزیسیون می‌گیرند و این تناقض چیزی نیست که خوشامد من باشد.

ظلم‌هایی به من شد که…
این سرمایه گذار در پاسخ به این پرسش که چرا منطبق با عقبه کاری کارگردان «شهرزاد» و قبل از ورود به سرمایه‌گذاری، نتوانست این تناقضات را پیش بینی کند بیان داشت: آنچه پیش رویم بود کارنامه تلویزیونی آقای حسن فتحی و سریال‌هایی نظیر «شب دهم» بود و حتی بر کارهای سینمایی ایشان هم دقت نکردم چون بنا بود سریالی برای مدیوم تلویزیون تولید شود. براساس آن دیدگاه تلویزیونی به همکاری با ایشان چراغ سبز نشان دادم.

وی خاطرنشان ساخت: در حین تولید این تناقضات خود را نشان داد و مدام هم افزایش یافت اما من نمی‌خواستم حاشیه بی‌دلیل برای مجموعه بتراشم و برای همین سکوت کردم تا کار با آرامش تمام شود. در پشت پرده تولید این سریال اتفاقات بسیاری افتاد و ظلم‌هایی به من شد که در زمان لازم درباره‌شان حرف خواهم زد.

اشتباهی بود که از جانب من صورت گرفت اما…
محمدهادی رضوی درباره چگونگی شکایت بردن به سازمان سینمایی در شرایطی که پروانه ساخت و نمایش «شهرزاد» به نام محمد امامی صادر شده است اظهار داشت: این اشتباهی بود که از جانب من صورت گرفت ولی چون قرارداد مکتوب درباره سهم 50 درصدی از برند سریال دارم براساس آن شکایت می‌کنم.
رضوی با اشاره به اهدافش از این شکایت بیان داشت: فقط و فقط بحث اخلاق‌مداری است که برایم مطرح است یعنی باید به آنها بیاموزم که وقتی در سخن دم از اخلاق‌گرایی می‌زنند بهتر است در عمل هم رضایت شریک برند را برای تولید فصل دوم فراهم می‌کردند.

5 سال برای تأمین سرمایه پی صداوسیما بود

این سرمایه‌گذار با اشاره به نقطه اوج درگیری‌اش با حسن فتحی که قرار دادن تصویر آقای حسین شریعتمداری، مدیرمسوول «کیهان» در کنار اعضای حزب توده در یکی از قسمت‌های سریال بود گفت: همان شبی که آن اپیزود آمد من گلایه‌های خودم را به شریکم اعلام کردم و فردا صبح بود که حسن فتحی با من تماس گرفت و گفت اشتباهی سهوی صورت گرفته است و حتی گفت خودم هم عذرخواهی می‌کنم اما عجیب بود که تنها کسی که به آن واسطه عذرخواهی کرد من بودم و دوستان در عمل این طور حرف زدند که اصلاً فلانی یعنی من را نمی‌شناسند!
وی ادامه داد: هر کس نداند من می دانم همین آقای کارگردان حدوداً 5 سالی دور و بر سازمان صداوسیما می‌چرخید بلکه سرمایه‌ای فراهم کند برای یک کار جدید و البته هیچ کس هم چنین سرمایه‌ای به او نداد. جالب است که 60 درصد سرمایه «شهرزاد» را من فراهم کردم و ادعا می‌کنند ما را نمی‌شناسند. فقط بدانید اسنادی در دست دارم که اگر رو کنم برای خیلی‌ها بد می‌شود.

اشتباهات در انتخاب مشاوران
رضوی نکته‌ای را هم درباره بازداشت محمد امامی و برخورد مشاوران وی در سریال نسبت به این بازداشت بیان کرد.

وی گفت: من که اکنون با امامی دچار اختلاف هستم به صراحت می گویم او آدمی خانواده‌دار و نمازخوان است و همین‌ها بود که باعث شد با او کار کنم. عجیب است آنها که به واسطه همکاری با وی در «شهرزاد» دستمزدهای خوبی هم گرفتند بعد از بازداشت وی حتی یک کلمه درباره شخصیت کاری او واکنش نشان نمی‌دهند. مردانگی این است آنها که دستمزدهای بالا گرفتند حداقل بیایند درباره وجهه حرفه‌ای این آدم حرف بزنند نه اینکه همه سکوت کنند. این خود نشان دهنده آن است که امامی در انتخاب مشاوران خود اشتباهاتی داشت.




توصیف “کیهان” از “یتیم‌خانه ایران”⇐هولوکاست انگلیس علیه ایران!

سینماروزان: تازه ترین فیلم ابوالقاسم طالبی با نام “یتیم خانه ایران” از چهارشنبه 5 آبان ماه روی پرده می رود و همین بهانه ای شده است برای اینکه روزنامه “کیهان” در خبررسانی پیرامون اکران این فیلم از تیتر “هولوکاست انگلیس علیه ایران فردا به سینما می‌آید” استفاده کند.

متن خبر “کیهان” در این باره را بخوانید:

فیلمی با موضوع قتل عام 9 میلیون نفر از مردم ایران توسط بریتانیا از فردا بر پرده سینماهای کشور می‌رود.

فیلم «یتیم خانه ایران» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی از فردا چهارشنبه پنجم آبان در سینماهای کشور به نمایش عمومی درمی‌آید.

این فیلم روایتگر حوادث کمتر گفته شده درباره تاریخ ایران در سال‌های 1295 تا 1297 همزمان با جنگ اول جهانی است. دوره‌ای که طی آن ایران توسط دو قدرت آن زمان یعنی روسیه و انگلیس اشغال می‌شود.

در این مقطع و در اثر قحطی تحمیلی انگلیس علیه مردم ایران، حدود 9 میلیون نفر از مردم ایران به خاطر بیماری و گرسنگی از بین می‌روند که فیلم «یتیم خانه ایران» نیز به روایت دراماتیک این موضوع می‌پردازد.

علیرام نورایی، فرخ نعمتی، جعفر دهقان، داریوش اسدزاده، علی شادمان و … ازجمله بازیگران فیلم جدید ابوالقاسم طالبی هستند.

یتیم خانه ایران
یتیم خانه ایران



انتقادات تند و تیز “کیهان” از افخمی و “هفت”⇔از درخواست شبی ۲۰ میلیون برای پوشش خبری تا قرارگیری در خدمت صبغه “مشارکتی”

سینماروزان: همان طور که قابل پیش بینی بود یادداشت غریبی که بهروز افخمی مجری “هفت” خطاب به محمد خزاعی دبیر جشنواره مقاومت نوشته بود(اینجا را بخوانید) با واکنش رسانه های مختلف مواجه شد.

به گزارش سینماروزان لحن تحقیرآمیز افخمی در این یادداشت و ادبیات نه چندان محترمانه ای که در گفتگو با خزاعی به کار گرفته بود سبب ساز آن شده که روزنامه اصولگرای “کیهان” که پیش از این چندان با “هفت” و بهروز افخمی مشکل نداشت هم با نگارش گزاشی تند و تیز به نقد نامه وی بپردازد.

جالب است که در گزارش “کیهان” از افخمی به عنوان مشارکتی سابق نام برده شده و اهداف برنامه اش هم در خدمت صبغه مشارکتی دانسته شده است در صورتی که در ماههای گذشته افخمی کاملا به سمت طیف فرهنگی اصولگرایان رادیکال چرخش داشته و علاوه بر حمایت از مهمان مارکسیست بخش بین‌الملل جشنواره عمار، بناست با بودجه سازمان ارزشی اوج فیلمی به نام “آذرباد” را بسازد!(اینجا و اینجا را بخوانید)

متن کامل گزارش “کیهان” را بخوانید:

عقده‌گشایی عضو سابق مشارکت

بهروز افخمی مجری برنامه “هفت” و عضو سابق «حزب منحله مشارکت» در یادداشتی که بیشتر به عقده گشایی شخصی شباهت دارد، مطالب توهین آمیزی را علیه جشنواره فیلم مقاومت نگاشت.

افخمی که پیش از این هم در برنامه «هفت» جمعه دوم مهر همزمان با آغاز جشنواره فیلم مقاومت، این جشنواره را بایکوت کرده بود و بعد در توجیه این کار گفته بود که جشنواره مقاومت یک جشنواره فرعی است! این درحالی است که جشنواره مقاومت به خاطر محور قرار دادن انقلاب، دفاع مقدس و مقاومت در عرصه بین الملل، مهم‌ترین جشنواره سینمایی ایران محسوب می‌شود. حتی اگر از جنبه بین‌المللی نگاه کنیم، تعداد هنرمندان خارجی شرکت‌کننده در این جشنواره و همچنین بازتاب‌های جهانی آن نسبت به سایر جشنواره‌های سینمایی کشور بیشتر است. بنابراین دلیل افخمی یک فرافکنی است.

برای هر برنامه 20 میلیون مطالبه کرده بوده!

هر چند که برخی از رسانه‌ها نوشتند که برنامه “هفت” برای پرداختن به جشنواره مقاومت، مبالغی را -برای هر برنامه 20 میلیون تومان- مطالبه کرده و چون این مبالغ داده نشده، هفت هم مقاومت را بایکوت کرده بود.
این بار اما مجری «هفت» یک یادداشت مبتذل و مملو از توهین در یک روزنامه زرد علیه جشنواره فیلم مقاومت نوشت. افخمی در این یادداشت به جای طرح مسائل انتقادی و نقد کمبودها و نقاط ضعف جشنواره مقاومت، الفاظی موهن را به کار برده است. به طوری که یادداشت وی به جای نقد، به عقده‌گشایی شباهت دارد.

این جشنواره با پیام سید حسن نصرالله و با حضور سردار عزیز جعفری فرمانده کل سپاه به کار خودش پایان داد
در یادداشت یاد شده، افخمی رویکرد به موضوع دفاع مقدس را منجر به ریزش مخاطب توصیف کرده است!
اظهارات توهین آمیز افخمی علیه جشنواره فیلم مقاومت در حالی انجام گرفته که این جشنواره با پیام سید حسن نصرالله و با حضور سردار عزیز جعفری فرمانده کل سپاه به کار خودش پایان داد.

توجیه مدیر گروه اجتماعی شبکه سوم
اما در کنار یادداشت مجری برنامه “هفت” ناصر کریمان مدیر گروه اجتماعی شبکه سه در توجیه بی‌اعتنایی برنامه تحت مدیریت اش در گفت وگو با رسانه‌ای گفت که بر پایه توافق با جشنواره مقاومت قرار بود که در بخشی جداگانه برنامه‌ای ویژه این جشنواره به روی آنتن برود که این خبر اساسا توسط دست اندرکاران جشنواره تکذیب شد.
متأسفانه برنامه «هفت» دارای حاشیه امن قابل تأملی شده است و به نظر می‌رسد این برنامه بیشتر در خدمت اغراض شخصی که بی‌ارتباط با صبغه سیاسی و مشارکتی افخمی نیست، قرار گرفته است.




“کیهان” و معاون ایوبی در ميانه كودتا…

سینماژورنال: سفر حبیب ایل‌بیگی معاون اداره نظارت و ارزشیابی حجت ا.. ایوبی در سازمان سینمایی به ترکیه برای افتتاح اکران کمدی “من سالوادور نیستم” در این کشور سبب ساز آن شده است که روزنامه اصولگرای “کیهان” با تیتر “سفر مدیر دولتی به ترکیه برای اکران یک فیلم مبتذل!” به آن بپردازد.

به گزارش سینماژورنال “کیهان” از آنجا که فیلم مذکور را یک فیلم پیش پاافتاده می داند به انتقاد از سفر ایل بیگی به ترکیه پرداخته است؛ سفری که به کودتای نظامی کوتاه مدت ترکیه هم گره خورد.

ابتدا متن گزارش “کیهان را بخوانید:
رئیس شورای ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی، برای اکران عمومی یک فیلم مبتذل و فاقد ارزش، به ترکیه سفر کرد!
روز گذشته و در خلال خبرهای مربوط به کودتا در ترکیه، حبیب ایل‌بیگی رئیس شورای ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی نیز خبر داد که در ترکیه حضور داشته و از نزدیک شاهد کودتای رخ داده در این کشور بوده است.
اما نکته قابل تأمل، دلیل سفر این مدیر دولتی به کشور ترکیه است. وی در مصاحبه‌ای اعلام کرده که برای اکران عمومی فیلم «من سالوادر نیستم» به آن کشور سفر کرده است. جای سوال است که چرا این مدیر سینمایی برای نمایش فیلمی که به زعم بسیاری از کارشناسان سینمایی، یکی از پیش‌‌پا افتاده‌ترین و مبتذل‌ترین فیلم‌های سال‌های اخیر سینمای ایران است، سفر خارجی رفته است؟ گویا پس از جشنواره‌ها، نمایش فیلم‌ها در سایر کشورها، بهانه جدید مدیران دولتی برای مسافرت غیرضروری به خارج از کشور و مناطق توریستی با بودجه عمومی کشور است!
گفتنی است، شورای ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی به دلیل ولنگاری در صدور مجوز نمایش برای برخی از فیلم‌ها، با انتقادات شدیدی مواجه شده است.

هزینه سفر را چه کسی داده؟

به گزارش سینماژورنال ورای آنچه “کیهان” به آن پرداخته پرسشی هم می ماند درباره چگونگی تأمین هزینه سفر ایل بیگی. آیا ایل بیگی با بودجه سازمان سینمایی به این سفر رفته است؟ یا آن که ایل بیگی در این سفر مهمان تهیه کنندگان کمدی مذکور بوده است؟

اگر ایل بیگی با بودجه سازمان سینمایی به این سفر رفته باشد که معنایی ندارد جز هدررفت بودجه های عمومی و اگر مهمان عوامل فیلم بوده باشد که عذر بدتر از گناه است. چرا؟ چون رییس اداره نظارتی که فیلتر ارشاد برای ممیزی فیلمهاست وقتی نمک‌گیر یک یا چند تهیه کننده شود چگونه خواهد توانست در برخورد با محصولات بعدی همین تهیه کنندگان قاطعیت نشان دهد؟

اتفاقی که برای ایل بیگی افتاد البته مسبوق به سابقه است و وی در جریان فیلمبرداری “سلام بمبئی” هم سفری به هندوستان داشت که احتمالا در آن سفر هم مهمان تهیه کننده آن فیلم جواد نوروزبیگی بوده است.

آیا این مهمان شدن‌ها قاطعیت رییس اداره نظارت در برخورد با آثار بعدی این تهیه کنندگان را کاهش نمی دهد؟ و اصلا ترفندی نمی آفریند در این مسیر که تهیه کنندگانی که کارشان پیش ایشان گیر است با مهمان کردن شان به سفری خارجی که بهانه ای سینمایی هم برای آن تراشیده خواهد شد به جلب نظر وی بپردازند؟




حمایت “کیهان” از احسان علیخانی

سینماژورنال: هرچند احسان علیخانی و “ماه عسل”اش در روزهای اخیر به واسطه طعنه های رضا جاودانی و برنامه “جام پانزدهم” به خاطر کشدار بودن بیش از حد برنامه در کانون توجه قرار گرفته است(اینجا را بخوانید) اما روزنامه اصولگرای “کیهان” در شماره پنجشنبه دهم تیرماه خود از علیخانی و “ماه عسل”اش به نیکی یاد کرده است.

به گزارش سینماژورنال کیهان با انتخاب تیتر “درخشش ماه عسل” به تحسین یکی از برنامه های اخیر “ماه عسل” پرداخته که در آن بازماندگانی از فاجعه منا در برنامه حضور داشتند.

متن گزارش تحسین آمیز “کیهان” را بخوانید:

درخشش «ماه عسل»

برنامه «ماه عسل» در قسمت بیست و یکم خود به فاجعه منا پرداخت. در این قسمت از برنامه، تعدادی از اعضای خانواده‌های کشته شدگان این فاجعه حضور یافتند و صحبت کردند.
احسان علیخانی مجری برنامه «ماه عسل» هم در این برنامه خطاب به حکام آل‌سعود گفت: «شما نمی‌توانید ما را بخرید. اگر قرار باشد عزت حجاج ما را زیر سؤال ببرید هرگز زیربار نخواهیم رفت. باید تضمینی برای امنیت جانی و سلامت مسافران ما را بدهید.»
او همچنین در بخش دیگری از این برنامه اظهار داشت: ملت ما خشمگین بودند و این خشم سابقه دارد چون ما سالهاست که با دولت سعودی مسئله داریم. ما توانستیم آنها را در دنیا محکوم کنیم اما شکلی که با سفارت عربستان سعودی برخورد شد باعث شد آنها با خرج کردن دلارهای هنگفت رسانه‌های دنیا را بخرند. شایان ذکر است دو تن از میهمانان فاجعه منا، مادر و دختر اهل تسنن که مجروح شده بودند و در این برنامه مواضع و اقدامات رهبری معظم انقلاب در آن روزهای پرالتهاب را تشریح کردند.



گوگوش، بهروز وثوقي، گلشيفته و مجری “من و تو” در صفحه اول “كيهان”+عکس

سینماژورنال: روزنامه اصولگرای “کیهان” هجدهم خردادماه و ذیل تیتر یک خود “فراموشی‌ وعده‌ها در پیچ و خم حاشیه‌ها ” کولاژی از چند تصویر را قرار داده که از جمله آنها تصاویری از محمدرضا شجریان خواننده ایرانی است که در کنار بهروز وثوقی، گلشیفته فراهانی و فائقه آتشین یا همان گوگوش همسر سابق مسعود کیمیایی دیده می شود.

یکی از این تصاویر هم شجریان را کنار صبا خوئی فرزند اسماعیل خوئی شاعر نشان می‌دهد که سابقه مجری گری در “من و تو” را هم داشته است.

به گزارش سینماژورنال آن تیتر و این تصاویر زمینه‌ای است برای گزارشی که در آن کنار هم قرار دادن چند پرده از اتفاقات اخیر کشور و از جمله تلاشها برای رفع توقیف “ربنا” زمینه‌ای شده است برای گلایه از دولت که چرا برای بهبود اوضاع اقتصادی کاری نکرده است.

همه اندوهگینند

در بخشی از این گزارش آمده است:  همه اندوهگینند! از اینکه صدای ملکوتی و نوستالژیک و ملکوتی او مهمان‌سفره‌های افطار مردم نیست، غم بزرگی روح و جانشان را می‌خراشد! مدیر یک شبکه تلویزیونی، از امید و آرزوی خود در قالب احتمال پخش ربنا می‌گوید، روزنامه دولت، بیت‌المال را صرف طراحی پوستر رنگی شجریان و مصاحبه مفصل با او می‌کند. خلاصه به نظر می‌رسد ماه رمضان امسال ایرانیان، مشکلی ندارند، غمی ندارند، سفره‌های افطارشان به راه است، نانشان گرم است و آبشان سرد، دل‌هایشان روشن است و تنها یک غم بزرگ، همه را مکدر کرده و آن نشنیدن صدای استاد آواز ایران است که معنویت را به خانه‌هایشان بیاورد!

در ادامه این گزارش آمده است: اندکی آن سوتر، تصاویر استاد در آغوش زنان و دختران جوان و اجنبی، روی دیوار اتاق و توی گوشی‌های مردم، تصویر مهوع و سخیفی از معنویت استاد را به صورت مخاطب می‌زند! 17 ساعت روزه‌داری برای افطار با صدای کسی که رسما به فسق خود افتخار می‌کند و رسما به اسلام توهین می‌کند و می‌گوید: «اینها هرگز با هنر کنار نمی‌آیند و تجربه 1400 ساله ما این را نشان می‌دهد»! چه آرزوی موهومی برای کسب معنویت از صاحب این صدا!

شهرتی مرهون خالی ماندن میدان؟
در بخشی دیگر از این گزارش می خوانیم: در حالی‌که عدد پدران شرمنده ساکن خانه اول، بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در خوشبینانه‌ترین فرض، به شش میلیون و نیم نفر رسیده و در حالی‌ که هر دقیقه، یک ایرانی بیکار می‌شود و در حالی‌‌که رهبر معظم انقلاب، به عوض همه آنها که خائنانه یا غافلانه، برای مردم کاری نمی‌کنند، ابراز شرمندگی می‌کنند، دولتمردان مشغول بافتن کلاه برای مردمند! آنها بعد از سه سال به دست گرفتن مهم‌ترین شریان‌های سیاسی و مراکز تصمیم‌گیری، به این نتیجه رسیده‌اند که مشکل مملکت و جوانان، نه بیکاری، نه ازدواج و نه هیچ چیز دیگر است! مشکل آنها نشنیدن صدای آواز پیرمردی است که روزگاری نه چندان دور از برج عاج خود گفته بود «من اگر عارق هم بزنم، مردم صف می‌بندند!»

این گزارش افزوده است: این مهم‌ترین دغدغه مردم، اکنون با به صف کردن پیاده نظام رسانه‌ای و مزدوران اجاره‌ای در حال ترویج و تبلیغ است و روز‌به‌روز بیشتر از قبل به مسئله اول بدل می‌شود و شاید بزودی مسئله اول آسیا و حتی جهان شود! همان‌طور که روزگاری رهبر بودائیان، مسئله اول رسانه‌های غربی شده بود! آنها چنان در رثای «ربنا»ی شجریان اشک می‌ریزند و پوستر منقش به لفظ ربنا طراحی می‌کنند که یادشان می‌رود شجریان، خودش چند سال قبل چه گفته بود!؟ او که همه شهرت خود را مرهون دهه اول بعد از پیروزی انقلاب و فرار خوانندگان فاسد پاپ و … آن دوران و در نتیجه خالی بودن میدان از هر نوع موسیقی و صدای دیگری در آن روزگار است و اسم و رسم خود را به خاطر تکرار هزاران باره کارهایش از صدا و سیماست، ناگهان از ناراضی بودنش به خاطر پخش آن آثار سخن به میان آورد و حتی وکیل گرفت و شکایت کرد و…! اکنون اگر کسی خودش قهر کرده و رفته، دلش می‌خواهد برگردد، این همه جنجال و حاشیه برای چیست!؟ زمینه‌سازان و رد گم کن‌ها، آن‌قدر مشغول گریه برای نشنیدن صدای ملکوتی! ربنا در آستانه افطارند که یادشان می‌رود عکس‌های او را در آغوش فلان خواننده بدنام و فلان مجری بد کردار از در و دیوار بردارند، بعد ناله و شکوه کنند! این اما تنها کلاه کلاهبرداران حرفه‌ای نیست!

روی جلد کیهان/18 خرداد 95
روی جلد کیهان/18 خرداد 95

 




دفاع تمام قد “کیهان” از شهاب حسینی

سینماژورنال: روزنامه اصولگرای “کیهان” به انتقاد از هجمه هایی پرداخته است که طی روزهای اخیر نصیب شهاب حسینی شده است.

به گزارش سینماژورنال این روزنامه با انتقاد از رویه غلطی که در فحاشی به هنرمندان دارای تمایل به ارزشهای مذهبی صورت می‌گیرد این گونه رفتارها را زیر سوال برد.

سینماژورنال متن گزارش “کیهان” را ارائه می دهد:

توهین و فحاشی در فضای مجازی

 گروهی از کاربران ضدانقلاب در فضای مجازی، باز هم کمپین فحاشی به «شهاب حسینی» را احیا کردند!  پس از اینکه شهاب حسینی، جایزه خود به عنوان بهترین بازیگر شصت و نهمین جشنواره فیلم کن را به آستان مقدس امام زمان(عج) تقدیم کرد، گروهی از شبه روشنفکرها و افراد ضدانقلاب، فضای مجازی را پر از توهین و فحاشی علیه این بازیگر کردند!

این افراد که البته عادت دارند که به هر هنرمندی که نسبت به ارزش‌های مذهبی و انقلابی ابراز تمایل کند، فحاشی کنند، این بار هم در سایت‌ها و شبکه‌های مختلف اینترنتی، شهاب حسینی را به خاطر تقدیم جایزه‌اش به امام دوازدهم شیعیان، با انواع اهانت‌ها، نواختند!

همانهایی که کمپین راه انداخته بودند

این جریان، در سال 89 و پس از حضور حسینی در دیدار هنرمندان سینما و تلویزیون با رهبر انقلاب اسلامی نیز کمپین «من از شهاب حسینی متنفرم» را در فضای مجازی راه انداخته بودند.

شهاب حسینی هم در واکنش به این اقدامات تخریب آمیز در گفت وگویی اظهار داشت: کوچکترین اهمیتی به این موضوعات نمی‌دهم؛ اگر خداوند بخواهد آتش خشم و غضب و حسد تبدیل به گلستان می‌شود، همان گونه که برای ابراهیم شد.وی در ادامه بیان کرد: نه تایید این افراد من را خوشحال و نه تکذیبشان من را ناراحت  می‌کند.




خبر “کیهان”⇐”ابد و یک روز” کار دست حوزه داد!

سینماژورنال: در حالی که اکران رسمی “ابد و یک روز” از این هفته پایان یافته تلقی می شود روزنامه اصولگرای “کیهان” خبر داده که یکی از زیرمحموعه های حوزه هنری که احتمالا موسسه هنرهای تصویری سوره بوده قصد خرید امتیاز نمایش خانگی فیلم را داشته که به دلیل پخش آگهی از “جم” موفق به این کار نشده است.

ابتدا متن خبر “کیهان” را بخوانید:

پخش غیرقانونی آگهی‌های فیلم «ابد و یک روز» در شبکه‌های ماهواره‌ای سبب شد که حوزه هنری برای پخش خانگی این فیلم دچار تردید شود.

چندی پیش ، یکی از زیرمجموعه‌های حوزه هنری اقدام به خرید امتیاز نمایش فیلم سینمایی «ابد و یک روز» در شبکه سینمای خانگی کرد اما عمل غیرقانونی تهیه‌کننده فیلم یاد شده در دادن اگهی به شبکه‌های فارسی زبان ماهواره‌ای و گنجاندن صحنه‌های حذف شده در فیلم در قالب آگهی‌ها با هدف فریب مخاطب، سبب تردید حوزه برای پخش خانگی این فیلم شده است.

جالب این است که همان زیر مجموعه برای پخش خانگی فیلم «من سالوادور نیستم » اقدام کرده بود که موفق به عقد قرارداد نشد. به نظر می‌رسد که مدیر انقلابی حوزه هنری، باید برای ارزیابی عملکرد زیرمجموعه یاد شده، دست به کار شود! 

ربط این پشیمانی با محتوای “ابد…”

به گزارش سینماژورنال گمانه زنی این روزنامه اصولگرا درباره دلیل این موسسه در خرید رایت نمایش خانگی “ابد..” و ارتباط آن با تیزرهای ماهواره ای در حالی رخ می دهد که تقریبا تیزر تمامی فیلمهای روی پرده منهای “بادیگارد” در هفته های اخیر از شبکه ماهواره ای جم پخش شده است و با این وصف این موسسه نمی تواند فیلم دیگری را هم برای خرید انتخاب کند.

مگر آن که بپذیریم منهای ارتباط عدم خرید رایت “ابد…” با پخش تیزر ماهواره ای، فضای کدری که این فیلم از طبقه فرودست ایرانی ارائه می دهد و انتقادات رسانه ها بر این نوع تصویرسازی، در این پشیمانی از خرید رایت “ابد…” نقش داشته است.




روزنامه “کیهان” مدعی شد⇐بی‌نظمی کاخ جشنواره، یک تاکتیک بود

سینماژورنال: سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر هم به مانند تمامی جشنواره های دیگری که در این سالها برگزار شده به اندازه نقاط قوت، نقاط ضعف خود را هم داشته است.

به گزارش سینماژورنال واکنشهای پیرامون این نقاط ضعف هم به صورتهای مختلف بوده است؛ برخی به صریح ترین شکل ممکن این نقاط ضعف را رسانه ای کردند و برخی در لفافه به آن پرداختند.

با این حال یک نقطه نظر تازه درباره این نقاط ضعف از سوی آرش فهیم در روزنامه اصولگرای “کیهان” ارائه شده است که بی نظمیهای موجود در کاخ جشنواره را نوعی تاکتیک دانسته است!!!

برخلاف دوستان که می گویند این بی نظمی ها ناشی از خامدستی است من معتقدم این یک نوع تاکتیک است

آرش فهیم در “کیهان” در این باره می‌نویسد: با آغاز جشنواره، حاشیه‌ها هم افزایش یافتند. اما نمایش متراکم فیلم‌ها در ساعات پایانی شب، بی‌نظمی در اجرای برنامه‌ها، انفجار جمعیت در پردیس مرکزی جشنواره (برج میلاد) این سؤال را ایجاد کرد که آیا مدیران جشنواره فجر، حداقل آشنایی با اصول و استانداردهای برگزاری یک جشنواره سینمایی را ندارند؟

این رسانه ادامه می دهد: برخلاف بسیاری از دوستان که معتقدند نحوه برگزاری سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر ناشی از خام دستی مدیران این جشنواره است، بنده معتقدم که این نوع برگزاری، یک تاکتیک است.

سانس سحرگاهی راه انداختند تا کارشان نوآوری هم داشته باشد

این روزنامه اصولگرا خاطرنشان می سازد: مدیران سینمایی دولت که با فقر در محتوا و نزول کیفیت فیلم‌ها مواجه شدند و سرمایه‌گذاری آنها روی جریان سینمایی مرده و سترون موسوم به «هنر و تجربه» یک شکست سنگین در کارنامه آنهاست، برای اینکه بگویند «ما هستیم» تصمیم گرفتند این بار «نقش ایوان» را تغییر دهند. این است که زمان برگزاری نشست‌ها را جا‌بجا کردند، فیلم‌های هنر و تجربه را به عصر منتقل نمودند، سانس سحرگاهی هم راه انداختند تا کارشان نوآوری هم داشته باشد.

“کیهان” می افزاید: گفتند، برای اینکه کاخ جشنواره مشکل انبوه جمعیت سال‌های گذشته را نداشته باشد، سهمیه رسانه‌ها را کاهش می‌دهند. سهمیه رسانه‌ها کاهش یافت. اما جمعیت حاضر در کاخ جشنواره کمتر نشد که نسبت به دوره‌های قبل، افزایش چشمگیری هم یافت و مردم در ورود به محل نمایش فیلم‌ها با مشکل و ناراحتی مواجه شدند.




نام بردن از نویسنده “گاو” سبب‌ساز تغییر یک مدیر تلویزیون شد؟

سینماژورنال: پس از آن که تهیه کننده سریال “کیمیا” روزنامه متبوعش را به غلامحسین ساعدی نویسنده “گاو” تقدیم کرد و همین تقدیم باعث انتقادات فراوان رسانه‌هایی چون “جوان” و “کیهان” از وی و در نهایت عذرخواهی وی از مدیرمسئول “کیهان” شد اخیرا در برنامه “صد برگ” شبکه چهارم نیز رشید کاکاوند یکی از مجریان این برنامه به بهانه زادروز ساعدی از وی یاد کرد.

به گزارش سینماژورنال یادکرد مجری “صدبرگ” سبب ساز انتقاد مجدد برخی رسانه ها و از جمله روزنامه “کیهان” از وی شد و مدتی بعد از انتفادات نیز مکرمه آقایی مدیر گروه فرهنگ و اندیشه شبکه چهارم از سمت خود کنار رفت.

پیامک محترمانه ای دادند که فشار کار سنگین است

مکرمه آقایی پس از تأیید کنار رفتن خود از سمت مدیریت گروه فرهنگ و اندیشه شبکه چهار درباره اینکه آیا به خاطر اتفاقی که در برنامه «صد برگ» روی داده  برکنار شده‌اید به “فارس” گفت: این طور نیست، پیش از اینکه آن برنامه روی آنتن برود، مدیر شبکه از روز چهارشنبه پیامک‌های محترمانه ای مبنی براین که فشار کار گروه سنگین است و شما اذیت می شوید دادند و در آنجا تقاضا کردند من بپذیرم که مشاورشان باشم.

وی افزود: من هم اعلام کردم من تابع تصمیم شما هستم حتما دلایل قانع کننده ای برای این کار دارید چون من چند ماه پیش استعفای کتبی داده بودم و ایشان در آن زمان نپذیرفتند و اصرار داشتند بنده همچنان در مدیریت گروه باقی بمانم، بنا براین حکم جدید من را زده بودند و درست در بحبوحه جابه‌جایی این اتفاق درصدبرگ افتاد.

اشتباه از سوی مجری رخ داد

وی درباره این اتفاق نیز توضیح داد: اشتباه روی داده از سوی مجری برنامه بود او بنابه تشخیص خودش این حرف را زده و تولد را تبریک گفته، البته بدلیل دانش ادبی و سابقه فرهنگی بسیار خوبی که از آقای دکتر کاکاوند سراغ داریم بعید میدانم نیت سوء یی در کارشان بوده باشد عذرپیش آمده را خبط سهوی میدانم نه عمدی.

نمی توان انتظار داشت در برنامه زنده جزء به جزء متن پلاتوها از قبل تهیه شده باشد

آقایی تصریح کرد: نمی توان انتظار داشت در برنامه زنده تلویزیونی جز به جزء متن پلاتوها از قبل تهیه شده باشد. دوستان صدبرگ هم به چنین چیزی قائل نبودند توجیه آنها این بود در برنامه زنده هر روزه امکان چنین برنامه ریزی های دقیقی وجود ندارد شاید با اشتباه رخداده به اهمیت اصرارها و دغدغه‌های شبکه مبنی بر برنامه ریزی دقیق تر در محتوا بهتر پی ببرند.

 




عذر خواهي تهيه كننده "كيميا" از مدير مسئول "كيهان" بخاطر تقديم نشريه اش به نويسنده "گاو" و "آرامش در حضور ديگران"

سینماژورنال: دوشنبه دوم آذرماه روزنامه “صبا” که مدیرمسئول آن محمدرضا شفیعی تهیه کننده تلویزیون و سینما است به روال هر روزه که روزنامه اش را به یکی از هنرمندان تقدیم می‌کند، روزنامه را به غلامحسین ساعدی نویسنده سرشناس ایرانی تقدیم کرد.

به گزارش سینماژورنال تقدیم این روزنامه به ساعدی که یکی از مهمترین آثار سینمای ایران یعنی “گاو” داریوش مهرجویی اقتباسی از یکی از داستانهای اوست اما به مذاق برخی رسانه های اصولگرا و از جمله روزنامه “کیهان” خوش نیامد و آنها همین تقدیر را بهانه ای کردند برای انتقاد از شفیعی که این شبها سریال “کیمیا” را هم روی آنتن دارد.

دامنه انتقادات که رسانه های مختلف اصولگرا و اغلب طیف تندروی آنها را دربرگرفت باعث شد تا محمدرضا شفیعی طی نامه ای به  مدیرمسئول روزنامه “کیهان” از درج نام ساعدی و تقدیم روزنامه اش به وی عذرخواهی کند؛ آن هم در شرایطی که ساعدی به غیر از “گاو” در نگارش فیلمنامه آثاری چون “دایره مینا”ی مهرجویی و “آرامش در حضور دیگران” ناصر تقوایی نقش داشته است.

متن کامل نامه شفیعی که نسخه ای از آن در اختیار سینماژورنال قرار گرفته را در ادامه می خوانید:

مدیر مسئول محترم روزنامه کیهان
جناب آقای حسین شریعتمداری

سلام علیکم
احتراماً، پیرو درج مطلبی در خصوص تقدیمی روز دوم آذر ماه روزنامه صبا در شماره 31317 آن روزنامه وزین توضیحاتی به عرض می رسد:
درج نام غلامحسین ساعدی در آن شماره یک خطای رسانه ای و بدون تعمد و مورد تایید اینجانب نبوده است. اما اینکه همکاران شما از آثار و مواضع بنده بی اطلاع باشند قابل درک نیست.
تنظیم چنین مطلبی با بی انصافی و کم توجهی به سوابق جای تاسف دارد. نیازی به توضیح عملکرد خود نمی بینم اما این نکته برایم جالب است در زمانی که یک فیلم سینمایی با موضوع انقلاب اسلامی در حال اکران “ماهی سیاه کوچولو” و یک سریال پربیننده تلویزیونی با همین موضوع روی آنتن “کیمیا” دارم با چنین برخوردهایی مواجه می شوم. خداوند به قلم ما و شما تعهد و باور بدون غرض عنایت فرماید.
همیشه موفق باشید.

   بعون الله تعالی
                                                                                                      مدیر مسئول محمدرضا شفیعی




فریدون صدیقی: کیوسک‌های مطبوعاتی ما هنوز حکم نمایشگاه دائمی مطبوعات را دارند

سینماژورنال: در آستانه برگزاری نمایشگاه مطبوعات و انصراف برخی نشریات و خبرگزاریها از حضور در این رویداد، فریدون صدیقی که از وی به عنوان استاد روزنامه نگاری یاد می شود توصیف خاصی را برای نمایشگاه مطبوعات ارائه داده است.

به گزارش سینماژورنال صدیقی که سالها در شورای سردبیری روزنامه هایی چون “کیهان” و “همشهری” حضور داشته با بیان اینکه ریشه های برگزاری جشنواره مطبوعات به برگزاری جشنواره فیلم فجر بازمی گردد این را هم گفته که هرچند نمایشگاه مطبوعات در سالهای اخیر کارکرد سابق خود را ندارد اما نباید اجازه داد همین فرصت حداقلی برای تعامل مخاطبان و اهالی رسانه از بین برود.

صدیقی در خلال یادداشت خود نکته جالبی را هم درباره کیوسکهای مطبوعاتی بیان کرده و آنها را نمایشگاه دائمی مطبوعات دانسته است.

سینماژورنال متن کامل یادداشت صدیقی را ارائه می دهد:

ریشه جشنواره مطبوعات در برگزاری جشنواره فیلم فجر است
فلسفه وجودی برپایی نمایشگاه، جشنواره مطبوعات و رخدادهایی دیگر نظیر این، به برگزاری اولین دوره جشنواره فیلم فجر برمی‌گردد.
پس از این جشنواره بود که در حوزه های مختلفی چون موسیقی، تئاتر و بعدها مطبوعات شاهد برگزاری نمایشگاه‌ها و جشنواره‌هایی از این دست بودیم.
در عمل، برگزاری جشنواره، فرصتی است برای نمایش آثار و انتخاب برترین‌ها، اما در این سال‌ها نمایشگاه مطبوعات کم‌رنگ‌تر از قبل و جشنواره مطبوعات هم با وقفه‌هایی برگزار شده که یادآوری می کنند، کیوسک‌های مطبوعاتی ما هنوز حکم نمایشگاه دائمی مطبوعات را دارند.

فرصتی مناسب برای دیدار مخاطبان و اهالی رسانه
فارغ از اینها، عوامل دیگری هم در برگزاری سالانه نمایشگاه مطبوعات مؤثر بوده که نمی‌توان آنها را در نظر نگرفت؛ از زمانی که سینمای ایران با آثار کیارستمی و بعدها مجیدی، سمت‌وسوی جهانی پیدا کرد، برگزاری نمایشگاه و جشنواره، فرصت مناسبی برای عرضه و ملاقات و ملاحظات میان خالقان اثر، مولدان و مخاطبان آن شد.
در حوزه نشریات، امروز نمایشگاه مطبوعات، محل ارتباط میان مخاطب و روزنامه‌نگاران و رسانه است.

تعمد دیگری هم که در برگزاری نمایشگاه مطبوعات شاهدیم، تعامل میان رسانه‌هایی است که در شهرستان‌ها تولید می‌شوند و می‌توان با برگزاری کارگاه‌هایی در این زمینه، آموزه‌هایی را در هم‌گفت‌وگویی با آنها مطرح کرد. در این گردهمایی‌ها و همجواری‌ها، مجال تعامل رسانه‌ها با مخاطبان هم فراهم می‌شود.

امروز کارکرد سابق را ندارد اما…
در دوره اصلاحات که مطبوعات هنوز وارد فضای فعلی نشده بودند؛ نمایشگاه مطبوعات فضای تعامل بیشتر مخاطب با روزنامه‌ها بود اما به‌تدریج اهمیت این اتفاق از میان رفت چراکه کم‌کم رسانه‌های مکتوب اهمیت خود را از دست می‌دادند و راه را برای شبکه‌های مجازی باز می‌کردند. از سوی دیگر، از همین دوره بود که رسانه‌های مکتوب به دلایلی دچار مشکلات و محدودیت‌هایی شده بودند که به ریزش مخاطبانشان منجر شده بود.
با این حساب اگرچه ممکن است امروز نمایشگاه مطبوعات نتواند کارکردهای پیشین خود را داشته باشد اما نمی‌توان اجازه داد همین موقعیت حداقلی هم از دست برود.




ادعای “کیهان”⇐ عدم ارائه مجوز ساخت به فیلم ضدفتنه!

سینماژورنال: “سازمان سینمایی در ارائه مجوز به یک فیلم ضدفتنه دچار تردید است!”

به گزارش سینماژورنال این پیش درآمد خبری از “کیهان” است که در شرح آن می خوانیم: انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس قصد تولید یک فیلم ضدفتنه را دارد. این فیلم که فیلمنامه آن توسط این انجمن به تصویب قطعی رسیده و برای دریافت مجوز به سازمان سینمایی ارائه گردیده است اما هنوز مجوز ساخت دریافت نکرده است!

این روزنامه اصولگرا ادامه می دهد: این فیلم، به رغم برخورداری از مضمون روشنگرانه علیه فتنه سال 88 و پذیرش از سوی شورای تصویب فیلمنامه انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس اما برای گرفتن مجوز ساخت دچار مشکل شده است.

“کیهان” ادعی می کند: گویا مسئولان سازمان سینمایی تمایلی به پرداختن به فتنه در سینما ندارند! این درحالی است که رهبر معظم انقلاب بارها بر روشنگری افکار عمومی نسبت به آنچه در سال 88 اتفاق افتاد تأکید فرموده اند.