1

بهروز افخمی روی آنتن زنده⇐هزینه تولید یک فیلم بیشتر از ۵۰۰، ۶۰۰ میلیون تومان نیست ولی دستمزد بازیگران باید جداگانه حساب شود!!/داریوش ارجمند ضعیف کش است و به محض اینکه در موقعیت غیرقابل جانشین کردن قرار بگیرد و بفهمد نمی شود عوضش کرد کارهایی می کند که من تحملش را ندارم!/ارجمند بازیگران دیگر را تحقیر و اذیت می کند و اخلاق خوشی ندارد!/من “فرزند صبح” را با پول خودم(!!) برای از بین بردن آن آبروریزی که نسخه قبلی به وجود آورده بود درست کردم!/اکران عمومی “فرزند صبح” باید تدریجی و درازمدت و در تعداد کمی سینما باشد/با قانون جدید لازم نیست برای پخش صدای فرهاد در «فرزند صبح» از همسرش اجازه گرفته شود!!/همسر فرهاد به اشتباه فکر میکند صاحب حقوق معنوی فرهاد است!/”سن پطرزبورگ۲″ را نمیسازم چون علاقه ندارم بازیگرانی که خودم در “سن پطرزبورگ” مشهورشان کردم دستمزدی بیش از من بگیرند!/در سینمای پس از انقلاب فقط خسرو شکیبایی بود که به مانند بهروز و فردین سایه اش بر فیلمهایش سنگینی میکرد!/حق نوید محمدزاده است که دستمزد بالایی بگیرد ولی دیگر بازیگرانی در حد و اندازه بهروز و فردین نداریم/مشغول ساخت سریال اکشن-حادثه ای-کمدی-ترسناک “رعد و برق” درباره سیل نوروزی هستم!!

سینماروزان: بهروز افخمی با حضور روی آنتن زنده شبکه سه به زعم خود حملات تندی را نثار داریوش ارجمند، پوران گلفام و بازیگران “سن پطرزبورگ” کرده و به ذکر خیر بهروز وثوقی، فردین و خسرو شکیبایی پرداخت.

افخمی در ابتدا در پاسخ به اینکه آیا دستمزد بازیگران شرایط نامعقولی در سینمای ایران دارد، گفت: بله همینطور است و همیشه استثنائاتی هم وجود دارد. یکی دو تا از بازیگران کسانی هستند که صاحب فیلم به حساب می آیند و حتی اگر فیلم را کارگردانی نکرده، تاثیر او در فیلم بیشتر از کارگردان است.

وی افزود: در قبل از انقلاب فردین و بهروز وثوقی همین حالت را داشته اند. البته فردین خودش کارگردانی هم می کرده است. وثوقی هم تهیه کننده خلاق بود و به تمام کار موثر بود. چنین بازیگرانی در این اندازه حالا نداریم اگر داشتیم اینکه دستمزدشان  اندازه بودجه کل فیلم باشد می ارزید.

این کارگردان یادآور شد: مرحوم خسرو شکیبایی چنین حالتی داشت. او نه پول داشت، نه کارگردانی به آن معنا می کرد اما وقتی در فیلمی حضور داشت، حضور او حتی بیشتر از کارگردان حس می شد و سایه می انداخت. بازیگرانی بودند که چنین حالتی داشتند اما حالا بازیگری که آنقدر هوش و خلاقیت خود را نشان داده باشد که فیلمی را ببینیم تا حس و حالی که او در فیلم ایجاد کرده ببینیم ندارد.

وی اضافه کرد: بازیگران خوب داریم که دستمزدشان بالا و حقشان است دستمزد خوبی بگیرند. مثلا نوید محمدزاده خوب است.

افخمی تاکید کرد: همه جای دنیا دستمزد بالا طوری کلک است تا به بازیگر مسلط شوند. مثلا اگر درآمریکا نمی توانید با بازیگران مشهور کار کنید مگر اینکه فرض کنید 20 میلیون دلار یا چه می دانم 10 برابر بودجه ای که می شود یک فیلم را ساخت داشته باشی تا بتوانی دستمزد او را بدهی.

وی افزود: این یک کلک است و بازیگران را به برند تبدیل کرده اند. آنها یک علامت تجاری هستند و دستمزدشان آنقدر بالا رفته که کسی نتواند با آنها کار کند. در نتیجه پخش سه تا 5 هزار سینما فقط با آن بازیگران مشهور ممکن می شود و این درست کردن نوعی انحصار است. عرصه پخش وعرضه فیلم و مسلط شدن به بازار از راه هایی که غیرقانونی نیست و غیرقابل تعقیب است.

این کارگردان تصریح کرد: در ایران هم دارند همین کار را می کنند اما اغلب بازیگرانی که دستمزدشان بالا است حتی کسانی نیستند که مردم بخواهند در آن سطح وسیع ببینندشان. مثلا فکر کنید فیلمی یک میلیون مخاطب داشته نهایتا خیلی بالا دو میلیون تماشاچی داشته است اما هیچ کدام از این بازیگران نمی توانند تضمین کنند که مخاطب به دیدن هر فیلمی که در آن حضور دارند بیاید.

افخمی یادآور شد: مسئله به شکل کلک هایی که در صنعت و نظام سرمایه داری اتفاق می افتد و سعی می کنند نوعی انحصار درست کنند. پولهای بادآورده ای هم اخیرا در سینما آمده و اغلب برای کسانی است که حتی اگرپولشان سالم باشد و کثیف هم نباشد آدمهایی هستند که در این کار آشنایی ندارد و بلد نیستند و هرچیزی که واسطه ها بگویند قبول می کنند. خیلی هایشان دوست دارند با سلبریتی ها عکس یادگاری بگیرند و همان نظام صنعتی که نظام مبتذلی است و سلبریتی بازی به اصطلاح امروز متداول بشود. البته باز هم تاکید می کنم که بعضی از بازیگران هستند که واقعا هنرمندند و باهوش هستند و با حس و حال بازی می کنند و روی نقششان کار می کنند و خیلی هم در طول سال فیلم بازی نمی کند واگر دستمزدی می گیرد حق اش است.

وی در پاسخ به اینکه آیا غیر از نوید محمدزاده میتوانید مثال دیگری برای این جنس بازیگران بزنید، گفت: سه چهار تا از این جوان ها هستند. اسم او از ذهنم رفت. همان که در فیلمهای مهدویان بازی می کند. جواد عزتی که به اندازه نوید خوب است. او خیلی باهوش است وکارش ریزه کاری دارد و معلوم است چه کارگردان دقت کرده باشد چه نکرده باشد او کار خودش را خوب انجام می دهد.

کارگردان «آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» در این باره که راست است برخی بازیگران دستمزدشان بالای یک میلیارد تومان است، افزود: نمی دانم درباره چه کسانی حرف می زنید. برخی بازیگران هستند که بخشی دستمزد و بخشی درصد می گیرند و درآمدشان ممکن است بالاتر هم برود. برخی هم هستند که بازیگر نیستند، سلبریتی و یک علامت تجاری هستند. کسی پول بادآورده دارد و می خواهد با بازیگران عکس یادگاری بگیرد و اعتبار بگیرد که فلان بازیگر را استخدام کرده ام.

وی در خصوص شبکه نمایش خانگی گفت: به طور کلی خیلی از بازیگران شبکه نمایش خانگی بازیگر واقعی نیستند و ارزش پولی را که به عنوان سلبریتی خرجشان می شود ندارند اما در شرایط هرکی به هرکی با پولهای بادآورده پول می گیرند. این بی لیاقتی فیلمسازان است که باعث شده این اتفاقات بیفتد.

وی یادآور شد: هزینه های یک فیلم بیشتر از 500، 600 میلیون تومان نیست و دستمزد بازیگران هم باید جداگانه حساب شود. برای جوانی که فیلمنامه خوب دارد و بیشتر از 300، 400 میلیون نتوانسته تهیه کند ممکن است با بازیگرانی که گران هستند اما استثنائا ارزان میگیرند کار کند.

افخمی درباره پروژه «سن پطرزبورگ» که گفته بود با توجه به گران شدن فیلمنامه نویس و بازیگر آن احتمال ساخت قسمت دو آن وجود ندارد، توضیح داد: فقط این نیست. من اساسا یک قائده برای خودم دارم و هیچوقت حاضر نشدم فیلمی بسازم که دستمزد بازیگرش از دستمزد خودم بیشتر باشد. بازیگرانی که خود من باعث موفقیتشان شده است شده در فیلمی دستمزدی پیشنهاد کرده اند که با دستمزد من برابر یا از آن بالاتر بوده و همان جا اخراج شده اند. کارگردانی که برای خودش شخصیت داشته باشد اینگونه است.

کارگردان «روباه» اذعان کرد: خود ما زمانی که جوان بودیم فکر می کردیم سینمای ایران را قبول نداریم و می خواهیم آن را زیر و رو کنیم و خودمان می خواهیم فیلم بسازیم اما جوان های امروز ترسو هستند و فکر می کنند باید سرمایه گذار پیدا کنند و بازیگران با آنها رفاقت کنند. بازیگر جدا از دستمزدی که می خواهد سر صحنه کارگردانی هم می کند هر نقشی هم بازی نمی کند. فیلمهایی را می بینید که دو بازیگر بدترین انتخاب ها هستند اما معلوم است کارگردان در مقابل خواست شخصی آنها کوتاه آمده است.

وی درباره سریال «کوچک جنگلی» که داریوش ارجمند اخیرا در «سلام صبح بخیر» در خصوص جدایی ناصر تقوایی و جایگزینی افخمی به او حمله کرده بود، گفت: من همیشه گفتم بگذارید افسانه ای که ناصر تقوایی تعریف می کند در تاریخ بماند. برای من و کسانی که سریال را دیده اند این موضوع خیلی اهمیتی ندارد. برای مخاطبان نباید مهم باشد چه کسی این سریال را ساخته، مگر مردم محضردار هستند که این فیلم را به نام من یا تقوایی بزنند؟؟ درباره ارجمند هم باید گفت باید بگذاریم نقل شما در تاریخ بماند. عیبی ندارد مردم سریال «کوچگ جنگلی» و بازی علیرضا مجلل را به عنوان کوچک جنگلی دیده اند ایشان را هم به عنوان مالک اشتر دیده اند و اهمیتی ندارد ایشان دارد چه می گوید.

افخمی تاکید کرد: من نمی خواهم جزئیات را تعریف کنم چون اگر تعریف کنم مسلما به نفع آقای ارجمند نیست. دلیلی ندارد بگویم.

یک زمانی آقای ارجمند در جلسه ای همین غر را می زد من با او شوخی کردم و گفتم ما در حال کودتا بودیم و داشتیم کارگردانی مثل تقوایی را که یک سال و نیم با تو کار می کرد و عوامل داشت کنار می گذاشتیم و من معلوم است که بازیگران جانشین را با خودم آورده بودم چون نمی توانستم به تو اعتماد کنم.

وی تصریح کرد: داریوش ارجمند ضعیف کش است و به محض اینکه در موقعیت غیرقابل جانشین کردن قرار بگیرد و بفهمد نمی شود عوضش کرد کارهایی می کند که من تحملش را ندارم اما شنیده ام در فیلمهای دیگران کرده است. بازیگران دیگر را تحقیر می کند و اذیت می کند و اخلاق خوشی ندارد. چیزهایی که درباره او شنیده ام و آن موقع هم شنیده ام باعث شد نتوانم اعتماد کنم که به او نقش اول را بدهم. او خیلی هم اصرار داشت و نگران بود که سالها درباره این نقش کار کرده و از او انتظار دارند و در مشهد با این ریش و موی بلند گشته است. ولی من به شوخی به او گفتم ما داشتیم کودتا می کردیم و نمی توانستیم به تو که رابطه ای قدیمی با ناصر تقوایی داشتیم اعماد کنیم و اگر برای ما گربه رقصانی می کردی نمی دانستم چه کار کنم. یعنی اگر این یک کودتای جدی بود و من هم استالین بودم تو را تیرباران کرده بودم و الان هر هفته سر قبرت می رفتم و می گفتم مرد خوبی بود و گناهکار نبود و ما مجبور شدیم!

افخمی درباره نسخه جدید «فرزند صبح» و مشکل برای استفاده از صدای فرهاد نیز گفت: هیچ مشکلی به وجود نیامده است. به خاطر بی اطلاعی از قانون مسئله ای به شکل خنده داری ادامه پیدا می کند آن هم این است که خانم پوران گلفام زن فرهاد فکر می کند صاحب حقوق معنوی آهنگهای فرهاد است، در حالی که اگر یک بار قانون مولف و مصنف را بخواند می فهمد حقوق معنوی قابل انتقال نیست، او می تواند ادعا کند برای فیلمی که مابه ازای مادی داشته و فروش کرده درصدی سهیم باشد اما ایشان این کار را نمی کند او می کوشد که مثل آدمی با ژست اپوزیسیون روی میراث معنوی فرهاد چنبره بزند. او فکر می کند آن جایی که او صلاح می داند باید از صدای فرهاد استفاده کرد.

وی تاکید کرد: لازم نیست با قانون جدید اجازه ای از او گرفته شود. او شکایتی هم از تلویزیون کرد و باعث شد صدای فرهاد از تلویزیون پخش نشود. این شکایت غیرقانونی بود و او گفته بود تلویزیون از صدای فرهاد استفاده ابزاری می کند در حالی که میراث معنوی فرهاد به او منتقل نشده است. من دارم قانون را تعریف می کنم اما گلفام و وکیلش قانون را نخوانده اند. شکایت او هم باعث شد صدای فرهاد از تلویزیون پخش نشود و گفتند سری را که درد نمی کند دستمال نمی بندیم و بخش حقوقی تلویزیون خیلی جدی نبوده است. به هر حال براساس قانون جدید از زمانی که می شود از یک آهنگ استفاده کرد گذشته است.

این کارگردان  درباره سرنوشت اکران «فرزند صبح» گفت: من «فرزند صبح» را با پول خودم برای از بین بردن آن آبرو ریزی که نسخه قبلی به وجود آورده بود درست کردم. واقعیت این است که در فضای سینمای فعلی اصلا برایم اهمیت ندارد این فیلم را در یک نمایش عمومی وسیع شرکت بدهیم فقط این برایم مهم است کسانی که نسخه قبلی فیلم را دیده بودند ببینند که این فیلم خوبی است.

افخمی یادآور شد: بلایی که سر ما آوردند معلوم نیست بر اساس چه انگیزه هایی سر ما آمد. برای فیلم «فرزند صبح» تا زمانی که من فیلمبرداری را تمام کردم و تا دو سال بعد که سیف الله داد تدوین آن تمام کرد هیچ دستمزدی به ما پرداخت نشد ضمن اینکه پولهایی لازم بود برای چاپ کار. اما به محض اینکه من به کانادا رفتم به سلیقه خودشان فیلم را مثله کردند و به شکل خجالت آوری آن را با تدوین 140 دقیقه ای سرهم کردند 50 دقیقه آب به آن بستند. چاپ وحشتناک، دوبله و موسیقی و… آن یک چیز افتضاحی بود و با اصرار در جشنواره در مسابقه شرکت دادند. در حالی که فیلم امام که در مسابقه نباید شرکت کند چون اگر برنده شود میگویند چون فیلم امام بوده برده و فیلمسازان جوان آه می کشند که ما فیلم خوبی ساخته بودیم که به این خاطر این اثر دیده نشد اگر هم فیلم جایزه نبرد که می گویند ببین چقدر بد بوده که جایزه نگرفته. اما فیلم امام نباید مورد رقابت قرار بگیرد.

وی تاکید کرد: لطفا تدوین سیف الله داد را ملاحظه کنید.امیدوارم اکران عمومی در شان امام و تدریجی و درازمدت در تعداد کمی سینما برای کسانی که دوست دارند فیلم را ببینند باشد. نمی خواهم در معرض اکران 150 سینمایی قرار بگیرد که بگویند پشتشان گرم است و سینمای ایران را مصادره کرده اند.

این کارگردان در پایان درباره سریال «رعد و برق» که مشغول ساخت آن هست نیز توضیح داد: فکر می کنم این سریال برای ماه رمضان نمایش داده می شود و یک چیزی در مایه های فیلم حادثه ای اکشن و قدری کمدی با لحظاتی تاثر آور و ترسناک است، درست مثل خود سیل که اول به نظر می رسید فاجعه بزرگی باشد اما یادآور انقلاب بود.




داریوش ارجمند روی آنتن زنده شبکه سه ادعا کرد⇐تقوایی مرا برای بازی در نقش “میرزا کوچک خان” انتخاب کرده بود ولی تقوایی را حذف کردند و افخمی جایگزین شد تا بودجه میلیونی “کوچک جنگلی” به خودشان برسد!/تقوایی سریال طنزی نظیر “دایی جان ناپلئون” ساخته که این همه طناز آمده اند و رفته اند ولی یک سکانس به قوت کار او نساخته اند!

سینماروزان: داریوش ارجمند که این شبها با فصل سوم “ستایش” روی آنتن است از جمله بازیگران رشدکرده در سینمای بعد از انقلاب است که شانس همکاری با بزرگانی نظیر ناصر تقوایی و بهرام بیضایی نیز نصیبش شده است.

داریوش ارجمند به تازگی در گفتگویی زنده با برنامه “سلام صبح بخیر” در شبکه سوم مدعی شده گزینه اصلی تقوایی برای بازی در سریال “کوچک جنگلی” او بوده ولی بخاطر جایگزینی بهروز افخمی بجای تقوایی در نهایت این علیرضا مجلل بوده که بازیگر “کوچک جنگلی” شده!!

ارجمند در خصوص سریال «کوچک جنگلی» تصریح کرد: به آقای تقوایی در کوچک جنگلی خیلی ستم شد. من تازه از فرانسه آمده بودم او هنرپیشه اش را انتخاب کرده بود و مرا که دید همه چیز را بهم ریخت و برای نقش میرزا کوچک خان مرا انتخاب کرد. من یک ساعت یا سه ربع آن کار را هم بازی کردم. آن سریال چیز غریبی بود و خود تقوایی می گفت این وصیت نامه من است. او همه وجودش را برای ساخت کوچک جنگلی جمع کرده بود و فکر می کنم اگر فیلمنامه آن چاپ شود که البته خانم ایشان هم دنبال چاپ این فیلمنامه بود یک کلاس فیلمنامه نویسی و سینما به حساب می آید.

وی در این خصوص که آیا سرعت پایین تقوایی باعث جایگزین کردن بهروز افخمی با وی در آن کار شد، گفت: اصلا بحث کند بودن تقوایی مطرح نبود. عده ای میخواستند خودشان این سریال را بسازند و میگفتند ما که می خواهیم 50 میلیون هزینه کنیم، می خواهیم بچه های خودمان (حزب الله) این را بسازند! من این ها را مفصل در خاطراتمان خواهم نوشت و اگر “کوچک جنگلی”تقوایی ساخته می شد تلویزیون زیر و رو می شد. نمی دانم چرا دیگر او را دعوت به کار نکردند و کاری که او برای سینما و تلویزیون کرده است، از سر این دوستان هم اضافه است.

ارجمند در ابتدا گفت: من با خیلی از بزرگان سینمای ایران کار کرده ام؛ چه جوانان چه اساتید بزرگ که در پیشانی آنها استاد ناصر تقوایی است که بزرگترین افتخار من در طول دوران بازیگری ام، کار «ناخدا خورشید» در خدمت ایشان بود؛ نوع کاری که می کرد و شرف، انسانیت، شعور و سوادی را که داشت هرگز فراموش نمی کنم. متأسفانه شرایط اینگونه است و نگذاشتند یا نشد که تقوایی باز هم کار کند. او سریال تلویزیونی طنزی “دایی جان ناپلئون” ساخت که این همه طناز آمده اند اما یک سکانس به قوت کار او نساخته اند.




روایت اکبر معززی از چرایی حذف ناصر تقوایی از پروژه «کوچک جنگلی»⇐معاونان محمد هاشمی، حکم اخراج تقوایی را جلویش گذاشتند و یکصدا گفتند: تکبیر!!!

سینماروزان: نزدیک به سه دهه بعد از ساخت و روی آنتن رفتن سریال «کوچک جنگلی» همچنان حرف و حدیث درباره چرایی جدایی ناصر تقوایی از کارگردانی این پروژه و جایگزینی بهروز افخمی پابرجاست.

به گزارش سینماروزان از جمله بازیگران این سریال که بعدها چه در سینما چه در تلویزیون جزو معدود بازیگران مطمئن در ایفای نقشهای مکمل شد اکبر معززی است. معززی که در «کوچک جنگلی» ایفاگر میرزا اسماعیل جنگلی بود در خلال گفتگویی تفصیلی با «تسنیم» روایت خودش را از چرایی جدایی تقوایی از این سریال ارائه داده است.

اکبر معززی درباره ماجرای حذف تقوایی از «کوچک جنگلی» بیان داشت: پایه­‌گذار این سریال بهروز افخمی بود چون در آن زمان در صدا و سیما یک پستی داشت که بهروز باعث و بانی این شد که این سریال راه بیفتد. افخمی خیلی تقوایی را دوست داشت، منتها این عواملی که محمد هاشمی مأمور کرده بود و معاونین آقای هاشمی بودند مانند آقای حاج‌کریم­خان، آقای روستا، آقای فریدزاده، این سه نفر کسانی بودند که اصلاً آنجا در کمپ سریال مستقر بودند و سرکشی می­‌کردند. آنها زیاد رابطۀ خوبی با آقای تقوایی برقرار نکردند، همه می‌­دانند آقای تقوایی آدمی است که مو را از ماست می­‌کِشد، یعنی وقتی فیلم او را نگاه می­‌کنید از هیچ جایی از فیلم نمی­‌توانید ایراد بگیرید. از نظر تکنیکال واقعاً بی‌­نظیر است و من همین الآن هم معتقدم یکی از بهترین کارگردان­های ایران است که نظیرش را نداشتیم.

معززی ادامه داد: این چیزهایی که می­‌گویم از زبان تقوایی بوده و از زبانِ آقای افخمی و نعمت حقیقی بوده است. من نمی­‌خواهم وارد جزئیات شوم، راحت و پوست‌کَنده به این صورت بود که آقای تقوایی دید حاج‌کریم­خان و آقای فریدزاده و آقای روستا با او سازگار نیستند، یعنی از نوع کار او خوششان نمی‌­آمد، در حالی که همان زمان هم یکی از بهترین کارگردان­های ایران محسوب می­‌شد، آقای تقوایی گفت “من می­‌خواهم بروم تهران پیش آقای محمد هاشمی (برادر آقای رفسنجانی)، مدیر صدا و سیما و تکلیفم را مشخص کنم”. آقای تقوایی خسته شده بود و می­‌گفت “اینها چرا این‌قدر اذیت می­‌کنند؟ می‌گویند باید روزی 5 یا 10 دقیقه فیلم بگیری؟!”، آقای تقوایی اصلاً اهلِ این حرفها نیست که روزی 10 دقیقه فیلم بگیرد، ممکن است روزی 3 دقیقه فیلم بگیرد اما 3 دقیقۀ مفیدِ کاملِ بی‌‌نقص. در هیچ کاری ما ندیدیم آقای تقوایی عجله داشته باشد، کار را با انضباط انجام می­‌داد، منتها اینها می­‌گفتند “این یک سریال است این‌همه کار؟”. من نمی­‌خواهم توهینی بکنم و من از هیچ آدمی بدم نمی­‌آید ولی آدم­های کارکُشته­‌ای در این زمینه نبودند، واِلّا این حرف را نمی‌­گفتند، من معتقدم هیچ کسی سر جای خودش نیست، یکی مهندس است دارد کار مکانیکی می­‌کند، یکی مکانیک است دارد مدیریت می­‌کند، الآن هم همین‌طوری است، آن زمان هم همین‌طور بود. آن کسانی که باید می­‌آمدند نظارت می­‌کردند حتماً باید آگاهی­‌شان در سطح سینما و هنر حداقل در سطح آقای تقوایی باشد، اما اینها آگاه نبودند، اینها فقط فیلم­‌های آقای تقوایی را می­‌دیدند و از فیلم‌­های آقای تقوایی خوششان می­‌آمد، لذت می­‌بردند آقای افخمی شیفتۀ آقای تقوایی بود اصلاً شاید الگوی آقای افخمی آقای تقوایی باشد.

معززی افزود: تقوایی برای صحبت با محمد هاشمی به تهران می‌­آید، اما قبل از او حاج‌کریم­خان و آقای فریدزاده و آقای روستا می‌­آیند پیش آقای هاشمی ــ اینها را از زبان آقای تقوایی می­‌گویم ــ گفت “من را بردند داخل اتاقی یک کاغذ گذاشتند جلوی من که حکم اخراجم بود و سه‌تایی یکصدا گفتند: «تکبیر، الله ­اکبر»، گفت: “من هم بلند شدم آمدم بیرون”. بعد از آن قضیه آقای حقیقی (نعمت) رفت سراغش، گفت: “نه”، هر کسی رفت، گفت: “نه، نمی­‌کنم”. تا اینکه آقای افخمی مجبور شد سراغ ایشان برود، چون او تعهد داده بود و این کار را راه انداخته بود و همت کرده بود این کار راه بیفتد، به‌خاطر آقای تقوایی هم این کار را کرده بود. این را از زبانِ آقای افخمی می‌­گویم، که “رفتیم درِ خانۀ آقای تقوایی”، گویا با آقای حقیقی رفتند، گُل گرفتند و رفتند. آقای تقوایی هم استقبال کرده و بهروزم هم گفته، “آقای تقوایی، من تعهد دادم، شما آبروی من را نبرید، برای من بد می‌­شود.”، می­‌گوید “من دیگر سر آن کار نمی‌­روم”، البته اگر آن کار را با من کرده بودند من هم دیگر سر آن کار نمی‌رفتم، حکم را بگذارند جلوی آدم بعد بگوید تکبیر و صلوات بفرستند، واقعاً آقای تقوایی شخصیتی نیست که در چنین جایگاهی قرار بگیرد! واقعاً آدم دلش کباب می­‌شود.

این بازیگر با اشاره به حضور افخمی در کارگردانی «کوچک جنگلی» بیان داشت: آقای افخمی می­‌گوید: “آقای تقوایی، من چه کنم؟ اگر شما نیایید من مجبورم خودم این کار را بکنم، برای اینکه تعهد دادم”، آقای تقوایی می‌گوید “خوب، انجام بده، سناریو دست شماست، برو بساز، من نمی­‌آیم”. کلِ قضیه به این صورت بود که ما هنوز در کمپ رشت مستقر بودیم و کسی نیامد، حالا ما هنوز آقای افخمی را نمی‌­شناسیم، گفتند “یک جوانی است، ان‌شاءالله می­‌آید و شما او را می­‌بینید”. بعد از اینکه آقای افخمی آمد ما همه را جمع کردیم نشستیم، آن کمپ ما هم یک باغِ بزرگی بود، زیر یک درختی نشستیم و آنجا من با آقای افخمی آشنا شدم و او شد کارگردان پروژه ولی در کار من می­‌دیدم بعضی از سکانس­­‌ها را آقای افخمی نمی‌­گیرد یا طور دیگری می­‌گیرد، از او پرسیدم “بهروز جان، من این سناریو را 10 بار خواندم، چرا این سکانس را همان‌طوری نگرفتی؟” گفت “اکبر، آن‌طوری که  تقوایی نوشته بود فقط خود تقوایی می­‌توانست بگیرد، من نمی‌­توانستم آن‌طوری بگیرم، فقط کارِ خودش بود که آن را آن‌طوری در بیاورد، من نمی­‌توانستم آن‌طوری دربیاورم، این‌طوری از عهدۀ من برمی­‌آمد”!!!




درگیری بازیگر “میرزا کوچک خان” با خون‌آشامان در اسکاندیناوی+عکس

سینماژورنال/غفور پورغفور: علیرضا مجلل بازیگری که در میانه دهه 60 بعد از ایفای نقش “میرزا کوچک خان” در مجموعه “کوچک جنگلی” به دلیل برخی کدورتهایی که میان وی و مدیران آن زمان تلویزیون پیش آمده بود ایران را ترک کرده و مقیم سوئد شد اخیرا در یک اکشن-هارور سوئدی ایفای نقش کرده است.

به گزارش سینماژورنال این اکشن-هارور”منطقه 261″ نام دارد که کارگردانی آن را “فردریک هیلر” کارگردان و بازیگر جوان متولد استکهلم انجام داده است.

فردریک هیلر هرچند تجربه کارگردانی زیادی ندارد اما در همین معدود تجربیات هم بیش از هر چیز به ژانر هارور علاقه نشان داده است. او شش سال قبل هارور علمی-تخیلی “مناجات21″(2006) را ساخته بود که ماجراهای کشیشی را روایت می کرد که هرچند در ابتدا به جهنم اعتقاد ندارد اما دریافت اخباری درباره مرگ پدرش و درگیریهای ذهنی اش با گذشته باعث میشود به کشف و شهودی غریب دست زند و به تعریفی تازه از آخرت برسد.

هیلر علاوه بر ایفای نقش در آثار تلویزیونی متعدد سابقه بازیگری در “بیولف”(2007) رابرت زمه‌کیس را هم داشته است.

علیرضا مجلل
علیرضا مجلل در نمایی از “کوچک جنگلی”

داستان شیوع یک ویروس در شهری متشکل از بومیان و مهاجران

“منطقه 261” که فیلمنامه آن را هم خود هیلر نگاشته است داستان شهری در سوئد را روایت می کند که مرتب از درگیریهای میان بومیان و مهاجران رنج می برده است. با ورود یک ویروس ناشناخته به شهر و مبتلا شدن برخی از شهروندان به این ویروس، نیروهای پلیس افراد مبتلا را از شهر خارج می کنند و در کنار آن این شهر توسط نیروهای نظامی ایزوله می شود.

در این میان بومیان شهر و مهاجرانی که مدتها با هم درگیری داشته اند مجبور به اتحاد می شوند تا از خودشان در برابر بقایای مبتلایان به ویروس که ماهیت خون‌آشامی پیدا کرده اند، دفاع کنند و همین اتحاد است که سرنوشتی عجیب را برای تک تک آنها رقم می زند.

منطقه 261
نمایی از درگیریهای شهر مرکزی “منطقه261 “

با حضور علیرضا مجلل و شش بازیگر ایرانی دیگر

بازیگران اصلی کار چهره هایی چون “هافپور جولیوس جارنسون”، “جوناس مالمسجو”،”مالین آرویدسون” و “پیتر ایگرز” همگی از سینمای سوئد هستند.

به جز علیرضا مجلل که در این فیلم نقش “عباس” پدر یک خانواده مهاجر حاضر در شهر محوری داستان را ایفا کرده است بازیگران ایرانی دیگری هم در “منطقه261” حضور داشته اند.

سارا زمردی، بهار پارس، زینت پیرزاده، زردشت راد، کاوه فولادی و سیمون امیری از جمله این بازیگران ایرانی هستند که نقش مهاجران حاضر در شهر محل شیوع ویروس را بازی کرده اند.

جالب است که زبان فیلم هم ترکیبی است از دو زبان سوئدی و فارسی یعنی کاراکترهای مهاجر که اغلب ایرانی هستند در دیالوگهای بین خود به زبان فارسی حرف می زنند!

منطقه 261
پوستر “منطقه261”

تولید با بودجه 4 میلیون دلاری

به گزارش سینماژورنال “منطقه 261” که در برنامه اکران سال آینده سینماهای سوئد و اروپا قرار دارد با بودجه 31 میلیون کرونی معادل تقریبی 4 میلیون دلاری ساخته شده است.

شعار تبلیغاتی فیلم “همه مبتلا هستند” می باشد و علاوه بر کارگردان برخی از رسانه های سوئدی نیز آن را اولین فیلم هیولایی سوئد نام نهاده اند.

تصویرسازی هیولاهای فیلم با سی.جی.آی و استفاده از اشعار سعدی و حافظ در تیتراژ

یکی از نکات جالب مربوط به “منطقه 261” آن است که به خاطر صرفه جویی در هزینه ها، برای خلق کاراکترهای مبتلا به ویروس ناشناخته یا همان خونش آشامان که می‌باید ظاهری مهیب می‌داشتند از تصویرسازی یارانه ای به جای فیلمبرداری زنده استفاده شده است.

گفته شده است که در تیتراژ ابتدایی و انتهایی فیلم ابیاتی از حافظ و سعدی گنجانده شده است.

منطقه 261
تصویری از یکی از خون‌آشامانی که در “منطقه 261” دیده می شود