1

راه اندازی کمپین «بخور بخور دیگه بسه…» توسط یک بازیگر تلویزیون+فیلم

سینماروزان: امسال سال «اقتصاد مقاومتی: تولید و اشتغال» بوده و هرچند در بیان، مدیران مدام درباره برنامه هایشان برای بهبود اوضاع اشتغال می گویند اما در عمل همچنان جوانان با مشکل نداشتن شغل روبرویند.

به گزارش سینماروزان مساله بیکاری مدتهاست به جامعه هنری هم رسوخ کرده و بخش قابل توجهی از بدنه هنرمندان مدام درباره آن گلایه می کنند.

همین دیروز بود که امیر تاجیک مدیر سابق شبکه مستند به گلایه از چرایی بیکاری مستندسازان مستعد و کسب درآمدشان از طریق رانندگی پرداخته بود(اینجا را بخوانید) و حالا یک بازیگر خواستار راه اندازی کمپین «…ما کار میخوایم» شده است.

کیهان ملکی بازیگری که همچنان بخاطر ایفای نقش «احد» سریال «روزگار جوانی» شناخته میشود بعد از انتقادات چندی قبلش به رییس جمهور درباره بیکاری یک کمپین راه انداخته است.

کیهان ملکی با ضبط ویدیویی به نظرسنجی درباره راه اندازی کمپین «بخور بخور بسه دیگه؛ چپ و راست هم نداره! ما کار میخوایم» پرداخته و از عموم مخاطبان که شامل همکارانش هم میشود خواسته به این کمپین پیوندند.

ملکی پیشتر خطاب به رییس جمهور نوشته بود: الوعده وفا طبق وعده اومدم انتقاد کنم دیگه! گرونی که برقراره؛ برجام هم داره نفسهای آخرو میکشه! واسه ملت چه کردی تو این چهار پنج سال جز بیکاری و حقوقهای تعویقی و اخراج و تعطیلی تولید؟ مگه دوره جنگ با یه میلیون بشکه فروش نفت هفت دلاری هشت سال جنگ نکردیم؟ مردم کار و حقوق داشتن یا نه؟ واضح بگین درآمد کشور چرا نمیتونه مردمشو سیر کنه؟




“حاج حيدر” پولهاي بلوكه شده را باز مي‌گرداند+عکس

سینماژورنال: اواخر اردیبهشت ماه بود که دنبال صدور رأی دادگاه‌های آمریکا برای تصاحب حدود دو میلیارد دلار از اموال ملت ایران، کمپین مردمی به دبیری پرویز پرستویی برای جلوگیری از این اقدام راه‌اندازی شد.

به گزارش سینماژورنال در روزهای اخیر پیامکهایی مرتبط با این کمپین به شهروندان ایرانی ارسال شده است و از آنان خواسته شده است با ارسال یک عدد به یک شماره خاص حمایت خود را از این کمپین اعلام کنند.

البته در این پیامکها نام دبیر کمپین که پرویز پرستویی است هم آمده تا مخاطبانی که به ایفای نقشهای پرستویی علاقه دارند به این واسطه هم که شده به کمپین پیوندند.

پرویز پرستویی نوروز امسال اکشن-سیاسی “بادیگارد” را روی پرده داشت و در آن در نقش یک بادیگارد به نام “حاج حیدر” ظاهر شده بود.

ارسال پیامک برای پیوستن به یک کمپین
ارسال پیامک برای پیوستن به یک کمپین



اي كاش ايوبي اين كار را بكند و …

سینماژورنال/حامد مظفری: انتشار فیشهای حقوقی برخی از مدیران ارشد بیمه و بانکهای کشور و مشخص شدن ارقام هنگفتی که آنها به عنوان حقوق ماهیانه دریافت می کنند سبب ساز شکل گیری کمپینی شده است با نام «کمپین انتشار فیش حقوقی»؛ این کمپین از سوی کاربران ایرانی در فضای مجازی شکل گرفته برای دعوت از مدیران دولتی به انتشار فیشهای حقوقی شان.

به گزارش سینماژورنال رضا صالحی امیری رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی و حجت الاسلام حمید رسایی نماینده مجلس نهم از جمله چهره هایی بودند که به این کمپین پیوسته و با انتشار فیشهای حقوقی خویش کوشیده اند خود را به عنوان چهره هایی صادق معرفی کنند.

هرچند به نظر می رسید مدیران فرهنگی کشور و به خصوص مدیران سینما و تلویزیون که در این سالها مدام از کمبود بودجه در نهادهای تحت مدیریت شان گلایه کرده اند هم خیلی زود به این کمپین بپیوندند اما تا اینجا هیچ کدام از مدیران سینما و تلویزیون فیش حقوقی خود را منتشر نکرده اند شاید به همین دلیل بوده که حجت الله ایوبی رییس سازمان سینمایی در حاشیه جلسه امضای تفاهمنامه سه جانبه میان «تهیه کنندگان سینما-شرکتهای عرضه کننده سامانه ویدیوی درخواستی-موسسه رسانه های تصویری» مجبور شود به پرسشی در این باره پاسخ گوید.

از ایوبی پرسیده شده که آیا احتمال انتشار فیش‌های حقوقی مدیران سازمان سینمایی هم وجود دارد و وی پاسخ داده است: من خیلی دوست دارم که این فضای آرام در سینما را حفظ کنیم. ما آمادگی داریم فیش‌های حقوقی مدیران فعلی و قبلی را منتشر کنیم هرچند این کار‌ها را خیلی درست نمی‌دانیم اما اگر این کار را بکنیم شما‌ها متحیر می‌شوید.

امید که شما پیشقدم شوید

اینکه رییس سازمان سینمایی آمادگی خود را برای انتشار فیشهای حقوقی مدیران فعلی بیان کرده است به شدت مثبت است و می تواند در پاسخگویی به برخی از پرسشهایی که پیرامون عملکرد مدیران میانی این سازمان وجود دارد هم کارآمد باشد.

به نظر می رسد رییس سازمان سینمایی اگر خودش در این امر پیشقدم شده و آخرین فیش حقوقی اش که مربوط می شود به اردیبهشت ماه 95 را منتشر کند در آن صورت مدیران زیرمجموعه وی و از جمله مدیران بنیاد سینمایی فارابی، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، انجمن سینمای جوانان، گروه سینمایی هنروتجربه و البته مدیران ده ها جشنواره ریز و درشتی که مستقیم یا غیرمستقیم بودجه خود را از سازمان سینمایی می گیرند نیز شاید با تأسی به رییس سازمان به انتشار فیش های حقوقی خود دست زنند.

پس چه خوب که حجت الله ایوبی هر چه زودتر فیش حقوقی خود را منتشر کند و البته به این هم فکر نکند که خودش چقدر حقوق گرفته و مدیران قبلی سازمان سینمایی چقدر؟ چون اگر همان طور که ایوبی اعلام کرده اگر فیشهای مدیران فعلی و مدیران قبلی سینمای ایران در کنار هم منتشر شود آن گاه قضاوت مخاطبان خواهد بود که بزرگترین محک پیش روی کارآمدی مدیران برمبنای دریافتی شان را رقم خواهد زد.

پرسشهای متعاقب انتشار فیش حقوقی

البته که در کنار انتشار فیش های حقوقی بد نیست یک بار برای همیشه به این پرسش هم پاسخ داده شود که آیا آن گروه از مدیران سینمایی که در بحبوحه هایی مانند برگزاری جشنواره های مختلف و از جمله فجر با حفظ سمت، مسئولیتهای تازه ای در بدنه جشنواره ها می‌گیرند با حداقل دستمزد و صرفا برای کمک به سازمان سینمایی این مسئولیتها را می‌پذیرند یا آن که حقوقی جداگانه برای این امر به آنها اختصاص می‌یابد؟

آیا کارمندان یک گروه سینمایی حقوق‌بگیر سازمان سینمایی وقتی به عنوان مدیران یک جشنواره‌ای بین‌المللی معرفی می‌شوند، صرفا برای کمک به سازمان سینمایی در این جشنواره مسئولیت قبول می کنند و به همان حقوق ثابت کارمندی خود بسنده می کنند یا مجددا برایشان حقوق جداگانه درنظر گرفته می‌شود؟

در سیستمهای خصوصی معمولا به هنگام فعالیت پرسنل برای یک همایش یا مناسبت خاص فقط ساعات اضافه کاری آنهاست که مشمول حقوق اضافه می شود و این طور نیست که برای این حضور حقوقی جداگانه تخصیص یابد؟ آیا در جشنواره فجر که در دو سال اخیر دو بخش شده و بخشی از آن در زمستان با انبوه مخاطبان و بخشی در بهار با اندک مخاطب برگزار می شود نیز این قواعد رعایت می شود؟ اگر رعایت می شود دلیل هزینه‌زا بودن بیش از حد این جشنواره ها و تخصیص بودجه های چند میلیاردی به آنها چیست؟

اگر ایوبی جرأت کند…

انتشار فیشهای حقوقی مدیران سینمایی می تواند قیاسی هم ایجاد کند میان دستمزد مدیران آن دسته از ارگانهای سینمایی که دستاورد چشمگیری در سالهای اخیر نداشته اند با مدیران ارگانهایی فعالتر. به عنوان مثال بنیاد سینمایی فارابی که در سال گذشته جز مشارکت در تولید دو فیلم و برگزاری یک جشنواره-که احتمالا برای آن هم ردیف بودجه جداگانه گرفته-خروجی دیگری نداشته که توجیه‌گر بودجه ای باشد که همه ساله به این ارگان تخصیص می یابد. انتشار فیشهای حقوقی مدیران این نهاد این فضا را ایجاد می کند که شائبه ها پیرامون متناسب نبودن دریافتی با حجم فعالیت را از بین ببرد.

آیا فیشهای حقوقی مدیران سینمایی دولت یازدهم منتشر خواهد شد؟ و آیا انتشار این فیشها مجالی را برای پاسخگویی به پرسشهای بالا فراهم می کند؟ همه چیز بستگی دارد به شخص حجت الله ایوبی.

اگر ایوبی جرأت کند و فیش اش را منتشر کند آن گاه مدیران زیردست او نیز این جرأت خواهند کرد که فیش هایشان را منتشر کنند و آن گاه است که مشخص خواهد شد فلان کارمند حقوق بگیر سازمان سینمایی که در بهمان جشنواره پست مدیریتی گرفته در طول سه ماه ابتدایی سال چقدر دریافتی داشته است و آیا این دریافتی حقش بوده یا نه؟




راه‌اندازی کمپینی که می‌خواهد بین هنر و ایدز ارتباط برقرار کند+گفته‌های بازیگر “خانه سبز” در این باره

سینماژورنال: طبق آخرین آمار رسمی وزارت بهداشت آمار مبتلایان به ویروس اچ.آی.وی در ایران حدودا 30 هزار نفر می باشد و به لحاظ بازه سنی نیز سن ابتلا به ایدز در کشور ما مرتب در حال پایین آمدن است. تکان دهنده تر اما اینجاست که بازهم بنا به اعلام وزارت بهداشت بیشتر از دو برابر رقم مبتلایان به ایدز، به این ویروس مبتلایند اما خودشان از این مسأله آگاه نیستند.

به گزارش سینماژورنال در این شرایط یکی از وظایف اصلی هنر و بخصوص هنرهای نمایشی آن است که در قالب آثاری داستانی به آگاهی بخشی درباره این بیماری به مخاطبان بپردازند که کمپین “هنر+ایدز” با پیام مبتلایان به ایدز مجرم نیستند؛ این مفهومیست که هنر میتواند نشرش دهد ، فعالیت خود را آغاز کرده است.

کمپین “هنر+ایدز” که از نوروز 95 آغاز به کار کرده، کمپینی مردم‌نهاد است که می‌کوشد به نوبه خود زمینه ارتباط بیشتر میان اهالی هنر و مردمان در زمینه آگاهی بخشی پیرامون این بیماری را فراهم کند و به بررسی دلایل عدم استفاده کافی هنرهای نمایشی از سوژه های مرتبط با بیماران اچ.آی.وی بپردازد.

داریوش اسدزاده بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون ایران از نخستین هنرمندان ایرانی است که در این باره طرف گفتگو قرار گرفت.

اسدزاده که این روزها بیشتر مشغول نگارش کتبی درباره تاریخ تهران و تاریخ سینما در ایران است با بیان اینکه سینما و تلویزیون کار جدی درباره بیماران لاعلاج و از حمله بیماران اچ.آی.وی نکرده است بیان داشت: اطلاع رسانی کافی در این زمینه می توان سبب ساز آگاهی بیشتر مردمان از ابعاد این بیماری شده و به پیشگیری منطقی و شخصی بینجامد یعنی به جای اینکه فرد بعد از ابتلا به بیماری تحت پوشش گرفته شود با سرمایه گذاری در تولید آثار آگاهی بخش هنری می توان جلوی ابتلا به بیماری را گرفت.

*حتی فکر کردن به ایدز هم باعث ناراحتی است

بازیگر آثاری چون “خانه سبز” و “همه فرزندان من” ادامه داد: البته که حتی فکر کردن به ابتلا به بیماری نظیر ایدز آدمی را اذیت می کند بخصوص که در جامعه ما طوری عمل شده که حرف زدن در این باره هم با ابراز شرمندگی همراه است و دقیقا یکی از دلایلی که کارگردانان سینما و تلویزیون هم جرأت نزدیک شدن به چنین سوژه هایی را ندارند همین تابو شدن قضیه است.

اسدزاده با بیان اینکه همه انسانها بندگان خدایند و همه هم جایزالخطایند خاطرنشان ساخت: نباید فراموش کنیم که خداوند همیشه در توبه را حتی برای گناهکاران باز گذاشته است یعنی حتی آنها که از طریق انجام فعل گناه آلود به این بیماری مبتلا شده اند هم باز می توانند توبه کرده و از خدا طلب بخشش کنند. در مقابل بقیه انسانها هم باید تا می توانند به این همنوعان خود کمک کنند.

*سینما و تلویزیون ما در تصویرگری زندگی مبتلایان قوی عمل نکرده اند

این بازیگرپیشکسوت در بخش دیگری از گفتگوی خود به صراحت از کارگردانان سینمای ایران خواست به طور جدی تر بر روی سوژه بیماران لاعلاج کار کنند. وی گفت: مسأله بیماران لاعلاج و بیماران صعب العلاج از بیماران ام.اس گرفته تا بیماران هپاتیت و همین ایدز مسأله ای است که در دهه اخیر بیشتر درباره آنها شنیده ایم ولی به دلایل مختلف سینما و تلویزیون ما در تصویرگری زندگی مبتلایان به این بیماری قوی عمل نکرده اند.

*وظیفه دست اندرکاران سینما و تلویزیون است که به آگاهی بخشی درباره ایدز بپردازند

اسدزاده ادامه داد: چرا کارگردانان ما از تصویرسازی پیرامون بیماران اچ.آی.وی واهمه دارند؟ مگر نه اینکه یکی از فلسفه های هنر آگاهی بخشی به مخاطبان و آسیب شناسی است پس چرا در این باره هیچ کار قابل توجهی انجام نشده است.

این بازیگر در پایان گفته های خود با امیدواری نسبت به اینکه در سال پیش رو بیشتر از گذشته بر این موضوع تأکید شود اظهار داشت: امیدوارم همین گفته های ما تلنگری باشد برای دست اندرکاران سینما و تلویزیون که بیایند و به طور جدی تر درامهای مبتنی بر زندگیهای تراژیک مبتلایان به ایدز را که برخی از آنها هم بی کمترین آگاهی به این بیماری دچار شده اند تولید کنند و بگذارند جوانان و نوجوانان در این باره بیشتر بدانند تا درصد پیشگیری بالاتر برود.