1

«هیچ‌کس منتظرت نیست» به کرمانشاه رسید/ کمپ و زندان‌ مرکزی میزبان عوامل مستند 

سینماروزان/کیوان بهارلویی: همزمان با آغاز اکران مستند «هیچ‌کس منتظرت نیست» در کرمانشاه، این اثر در زندان مرکزی، مجتمع حرفه‌آموزی و کاردرمانی ماهیدشت، کمپ ماده 16 سراب نیلوفر و کانون اصلاح و تربیت برای مددجویان به نمایش درآمد.

 

مستند سینمایی «هیچ‌کس منتظرت نیست»، محصول مرکز مستند سوره، به کارگردانی و تهیه‌‌کنندگی محسن اسلام‌زاده که از ۲۸ آذر تا ۸ دی‌ماه در شهر مشهد روی پرده رفت، از امروز ۱۹ دی‌ ا‌کران خود را در شهر کرمانشاه آغاز کرده است و به مدت یک هفته هر روز سانس ۱۷ در پردیس آزادی نمایش داده می‌شود.

 

پیش از اکران عمومی این اثر که پخش آن با دفتر پخش «رویش» است، «هیچ‌کس منتظرت نیست» در (بند جوانان) زندان مرکزی کرمانشاه با حضور حمیدرضا پوریانی مدیرکل سازمان زندان‌های استان کرمانشاه و کانون اصلاح و تربیت (بند نسوان) نمایش داده شد و نزدیک به ۲۰۰ مددجو به تماشای اثر نشستند. این اتفاق برای اولین بار در یکی از زندان‌های کشور رخ داد که با استقبال مددجویان نیز مواجه شد.

 

همچنین این مستند اجتماعی در کمپ ترک اعتیاد ماده ۱۶ سراب نیلوفر که نزدیک به ۶۰۰ مرد آسیب‌دیده در آن زندگی می‌کنند و مجتمع حرفه‌آموزی و کاردرمانی ماهیدشت که تنها مددجویان معتاد در آن نگهداری می‌شوند، نمایش داده شد.

 

اکران در حوزه هنری استان کرمانشاه و برگزاری جلسه نقدوبررسی از دیگر رویدادهایی بود که با حضور افشین آزادی رییس حوزه هنری کرمانشاه، استادان دانشگاه، هنرمندان و اصحاب سینما، محسن اسلام‌زاده کارگردان و… در سالن اجتماعات حوزه هنری کرمانشاه برگزار شد.

 

افشین آزادی رییس حوزه هنری کرمانشاه درباره این مستند بیان کرد: جمعیت شهر کرمانشاه یک میلیون نفر است اما متاسفانه ۴۰۰ هزار نفر از آن‌ها حاشیه‌نشین هستند. من از محسن‌ اسلام‌زاده کارگردان «هیچ‌کس منتظرت نیست» تشکر می‌کنم که با ساخت این مستند فضا را برای طرح مسایلی درباره زنان آسیب‌دیده باز کرد.  امیدوارم این مستند باب گفتگو درباره پذیرش آسیب‌‌دیدگان ناشی از اعتیاد را نیز فراهم کند.

 

این مستند اجتماعی که اکران‌های منطقه‌ای و رویدادمحور برای آن در نظر گرفته شده است، قرارست به زودی در شهرهای منتخب ایران نیز نمایش داده شود. همچنین روزهای دوشنبه سانس ۱۷ در سینمابهمن تهران میزبان مخاطبان خود است.

 

پخش مستند «هیچ‌کس منتظرت نیست» که به قصه‌هایی از زنان کارتن‌خواب و ترک‌کرده‌های اعتیاد و معرفی الگوهای درست در توانبخشی این افراد می‌پردازد، توسط دفتر پخش «رویش» موسسه بهمن‌سبز انجام می‌شود.




رسانه اصلاح‌طلب خطاب به سلبریتی‌هایی که به فکر ساختن خانه فرهنگ در مناطق زلزله‌زده اند⇐الان زمان نگه‌داشتن پول در حساب نيست، کار واقعي بکنيد!/بعید است مردمی که برای زیرانداز و پتو التماس می‌کنند هوس هنرآموزی به سرشان بزند

سینماروزان: نزدیک به هشت ماه بعد از زلزله در غرب کشور همچنان آسیبهای زمین لرزه باقیست و بخشی از مردمان این منطقه گرفتار اصلی ترین نیاز خویش که «مسکن» باشد، هستند. در این اوضاع و احوال برخی از سلبریتیهای فرهنگی-اجتماعی کوشیده‌اند به زعم خود به دیگرگونه دیدن زلزله پرداخته و وعده راه اندازی مراکز فرهنگی و از جمله خانه فرهنگ را در این منطقه بدهند.

روزنامه اصلاح طلب «شرق» با مرور اتفاقاتی که پیشتر و در جریان تلاش ناکام محمدرضا شجریان برای راه اندازی «باغ هنر بم» بعد از زلزله این شهر روی داد به گلایه از سلبریتیهایی پرداخته که به جای کمک به رفع نیازهای اساسی مردمان زلزله زده درگیر اموری غیر شده اند.

متن گزارش «شرق» را بخوانید:

اول) اگر در گوگل نام محمدرضا شجريان را همراه عبارت «باغ هنر بم» جست‌وجو کنيد، تيترهايي مثل «کنارکشيدن شجريان از باغ هنر بم» و «باغ هنر بدون شجريان» پيش چشمانتان قطار مي‌شوند. گزارش‌هاي فراواني هم درباره چرايي به‌نتيجه‌نرسيدن پروژه و انصراف استاد آواز ايران پيدا مي‌کنيد که گزارش خبرگزاري ايسنا مفصل‌ترينشان است و در آن به فراهم‌نشدن بودجه و خلف وعده برخي سازمان‌ها به‌عنوان دلايل اصلي اين رخداد اشاره شده است. در اين گزارش آمده که استاد شجريان مي‌خواست «براي مردم اين شهر يک آکادمي احداث کند که در آن نه تنها موسيقي و هنرهاي ديگر تدريس شود، بلکه مرهمي باشد براي زخم عميق بمي‌ها». خب نشد. حالا صادق زيباکلام هم در پاسخ به چرايي هزينه‌نشدن مبالغي که مردم پس از زلزله سرپل‌ذهاب به حسابش ريختند، از مخالفت فرماندار اين شهر براي آغاز ساخت «دهکده اميد» خبر مي‌دهد.
مهدي اصلاني هم به‌عنوان نماينده نيکي کريمي، افتتاح قريب‌الوقوع خانه فرهنگ سرپل‌ذهاب را اعلام کرده است. غرض نيت‌خواني نيست. قطعا هر کسي با هر کسوت و در هر مقامي مي‌خواهد به زلزله‌زدگان کمک کند و اهل فرهنگ خود را موظف به ايجاد رونق فضاي هنري و فرهنگي مناطق آسيب‌ديده مي‌دانند، ولي دمي بينديشيم که باغ هنر و خانه فرهنگ و دهکده اميد در فهرست نيازهاي مردمي که سقف بر سرشان آوار شده و در کمتر از يک‌دقيقه خانه و زندگي و نزديکانشان را ازدست‌رفته ديده‌اند، چه اولويتي دارد؟
فراموش نکنيم دليل تحريک احساسات ما پس از شنيدن خبر وقوع زلزله در نقطه‌اي از سرزمينمان چيست؟ فيلم‌ها و تصاوير بازماندگان فاجعه و بلاياي طبيعي چرا اشک به چشمانمان مي‌آورند؟ ما مردمي را مي‌بينيم که ناگهان امکانات اوليه زندگي هم از آنها دريغ شده؛ مردمي چه‌بسا دارا و قطعا آبرودار که يک‌شبه خيابان‌خواب شده‌‌اند و نيازمند سرپناهي در حد چادر و زيراندازي براي برخاک‌نخفتن. خبرهايي مي‌شنويم از مرگ کودکان بر اثر سرما يا نيش مار و عقرب.
مصاحبه‌هايي مي‌بينيم با مردمي که برای کانکس و زيرانداز و پتو التماس مي‌کنند. در چنين شرايطي سرعت‌عمل حرف اول را مي‌زند، چون بايد نيازهاي نخستين ملت را برطرف کرد. بايد به فکر خواب و خوراک آنها بود. وقتي فيلمي در فضاي مجازي دست‌به‌دست مي‌چرخد که در آن مردي روي چادر همسر و فرزندش نفت مي‌ريزد تا به آتششان بکشد، درک وخامت وضعيت رواني زلزله‌زدگان دشوار نيست و رسيدن به اين واقعيت که کمبود امکانات اوليه و خلف وعده‌هاي دائم چه تأثير ترسناکي بر اين روان‌هاي از‌هم‌گسيخته مي‌گذارد، هوش چنداني نمي‌خواهد.
دوم) نگارنده مدتي کوتاه از دوران سربازي‌اش را در سرپل‌ذهاب گذراند. يادم هست که روزي در اسفند 86 تعدادي سرباز در اختيارم قرار دادند تا براي تبديل بخشي از حياط به باغچه زمين را بکنند. سربازان بيل‌وکلنگ‌به‌دست هنوز به اندازه يک وجب خاک را زيرورو نکرده بودند که انبوهي عقرب که زمستان را زير خاک مي‌گذراندند، بيرون آمدند. شانس آورديم که از سردي هوا کرخت و کم‌توان بودند و سرعتشان کند بود. آن منظره اين روزها و هم‌زمان با گرم‌شدن هواي سرپل‌ذهاب دوباره در ذهنم زنده شده و بر نگراني‌ام مي‌افزايد. آرزو مي‌کنم کاش کاري جز نوشتن از من برمي‌آمد و نگرانم که خبرهاي خزيدن مار در چادرها و گزيدن‌هاي عقرب و… در روزهاي آينده آن‌قدر زياد شود که حساسيتمان را به آنها از دست بدهيم.
به خفته در چادري که شايد ساعتي بعد قرباني زهر عقرب شود، نمي‌توان وعده آموختن پيانو در خانه فرهنگ يا تمرين آواز در دهکده اميد داد. از قديم گفته‌‌اند شکم گرسنه ايمان ندارد. چگونه انتظار داريم مردمي گرسنه و آسيب‌ديده زير هرم آفتاب و آگاه از هزار خطر در کمين و در رنج از بيماري‌هاي پوستي، ناگهان هوس هنرآموزي به سرشان بزند؟ با نهايت احترامي که براي هنرمندان و فعالان اجتماعي قائلم، فکر نمي‌کنم درک اين نکته نيازمند نبوغ باشد. کافي است يک‌بار و يک لحظه خود را جاي زلزله‌زدگان بگذاريم. دهکده اميد و خانه فرهنگ و باغ هنر همان‌قدر مي‌توانند مشکل زلزله‌زدگان را حل کنند که ديوار مهرباني توانست از پس واقعيت فقر در ديارمان بربيايد. زلزله‌زدگان سرپل‌ذهاب را دريابيد. تا اينجا نمره سلبريتي‌ها و هنرمندان و استاد علوم سياسي دانشگاه که در روزهاي فاجعه با کارت بانکی‌شان عکس گرفتند و در صفحه‌هايشان گذاشتند، بالا نیست.
دوباره مي‌نويسم؛ زلزله‌زدگان سرپل‌ذهاب را دريابيد. براي انسانيت، با درک نيازهاي اوليه، آنها را از خطرهاي در کمين و خودتان را از مردودي برهانيد. نام سرپل‌ذهاب را با عبارات و واژگان بيماري پوستي، خزندگان، عقرب و کودکان در اينترنت جست‌وجو کنيد و به تصاوير خيره شويد تا قانع شويد که الان زمان نگه‌داشتن پول در حساب براي انجام کارهاي نمادين نيست، کاري واقعي بکنيد.



نیکی کریمی در سرپل‌ذهاب به دنبال چیست؟

سینماروزان: نیکی کریمی این روزها درام «کمدی انسانی» را روی پرده دارد که علیرغم همه محدودیتها فروشش از 600 میلیون عبور کرده است.

به گزارش سینماروزان نیکی که فیلمی به نام «آستیگمات» را داشت که به جشنواره راه نیافت و در «کامیون» هم نقشی کوتاه برعهده داشت، این‌روزها به کرمانشاه رفته و یکی از کمپین‌های کمک به زلزله‌زدگان را هدایت می‌کند.

این بازیگر در حاشیه برخی خبرها مبنی بر اینکه وجوه جمع‌آوری شده از سوی سلبریتی‌ها به مناطق زلزله‌زده پرداخت نشده است به «ایلنا» گفت: من در زمان حادثه زلزله کرمانشاه در خارج از کشور بودم. در همان سفر؛ کمپینی را برای کمک به مردم کرمانشاه راه‌اندازی کردم و به‌رغم پیشنهاداتی که برای مشارکت در این کمپین مطرح شد، تصمیم گرفتم به تنهایی این کار را انجام بدهم زیرا معتقدم وقتی تنهایی کاری را انجام می‌دهم، می‌توانم آن را به خوبی مدیریت کنم. در این مدت شنیدم که چند شخص و گروه اعلام کرده‌اند که من در این مسیر کمک به زلزله‌زدگان به آنها پیوسته‌ام اما همین‌جا و از همین تریبون اعلام می‌کنم واقعیت ندارد. من تنها با گروه خودم فعالیت می‌کنم.

وی ادامه داد: به محض آنکه از سفر خارج از کشور بازگشتم، همراه با تورج اصلانی و مهدی اصلانی که در فیلم «سوت پایان» با هم همکاری کرده بودیم، به کرمانشاه سفر کردم تا از نزدیک مناطق زلزله‌زده را مشاهده کنم و ببینم چه کمکی را می‌توانیم انجام دهیم. در این سفر از سرپل ذهاب و سایر مناطق زلزله‌زده بازدید کردم و با گروه‌های مردم‌نهاد که در آن منطقه فعالیت می‌کردند، گفتگو کردم و متوجه شدم در این مناطق کودکان و نوجوان‌هایی زندگی می‌کنند که والدین خود را در زلزله از دست داده‌اند و هم مشکل مسکن دارند و هم فضایی برای گذران اوقات خود ندارند.

کریمی ادامه داد: سال پیش در سالروز زلزله بم به این شهر سفر کردم و یکی از مکان‌هایی که دیدم؛ منزلی بود به نام خانه فرهنگ که در آنجا تعدادی از کودکان بازمانده از زلزله بم در این سالها زندگی کرده بودند و امروز در حال فارغ‌التحصیل شدن بودند. تابستان امسال و قبل از زلزله نیز همراه با تعدادی از سینماگران؛ کارگاه‌هایی را در شهر سُنقُر برگزار کرده بودم. آنجا دیدم در این مناطق پتانسیل خوبی از لحاظ هنری و انسانی وجود دارد.

این بازیگر افزود: پس از بازدیدها و بررسی‌ها، به این نتیجه رسیدم که می‌توان در کرمانشاه محلی را راه‌اندازی کرد و مکانی را ساخت که همزمان هم به گروهی پناه و سکونت بدهد و هم پذیرای هنرمندانی باشد که می‌توانند فعالیت کنند. فکر کردم با ساخت خانه فرهنگ می‌توان هم فعالیت فرهنگی انجام داد و هم استعدادها را شناخت و به شکوفا شدن آنها کمک کرد. ساخت این خانه‌های فرهنگ در مناطق زلزله‌زده از نگاه من بسیار مبرم و ضروری است زیرا مردم در این مناطق نه تلویزیون دارند، نه سینما و نه نه هیچ سرگرمی دیگری. وقتی به این شهرها می‌رویم فقط مردمی را می‌بینیم که در چادرها نشسته‌اند و هیچ کاری انجام نمی‌دهند جز غصه خوردن.

وی ادامه داد: طرحی که مدنظر داریم یک طرح چند منظوره است که هم فرهنگسراست و هم محلی برای اسکان و نگهداری کودکان و نوجوانان. اولین مرحله از ساخت این مکان که گرفتن زمین است، در حال انجام است و در اواخر مراحل قانونی قرار دارد. متراژ این زمین هم حدود دو هزار متر است و نقشه ساختمان نیز تهیه شده است.

کریمی عنوان کرد: قبل از راه‌اندازی و ساخت این فرهنگسرا و خانه فرهنگ، ما با همراهی کمپین احداث خانه‌های فرهنگ و هنر همراه شدیم که مجموعه‌ای از هنرمندان و فعالان فرهنگ و هنر در این زمینه اقدام به آموزش مربیان بومی می‌کنند. ساخت هفت کانکس را برنامه‌ریزی کرده‌ایم که در مناطق مختلف به صورت سیار مستقر می‌شود و امکانات کاملی دارد و به نوعی خانه فرهنگ سیار خواهد بود. هنرمندان کرمانشاهی هم با حضور در این خانه‌های فرهنگ‌ سیار برنامه‌های مختلفی همچون شعرخوانی، نقاشی و تئاتر انجام می‌دهند و همزمان می‌توانند اسکان موقت پیدا کنند. بزودی اولین کانکس از این هفت کانکس نیز به بهره‌برداری می‌رسد.




عضو مجمع نمایندگان استان کرمانشاه اظهار داشت⇐ هیچ ردّی از کمکهای جمع‌آوری‌شده توسط سلبریتی‌ها در کرمانشاه دیده نمی‌شود!!!

سینماروزان: عضو مجمع نمایندگان استان کرمانشاه با‌اشاره به اینکه ردپایی از کمک‌های جمع‌آوری‌شده توسط ستاره‌های خبرساز در کرمانشاه دیده نمی‌شود، تاکید کرد: کمک‌های مردمی باید با نظارت مسئولان استانی به زلزله‌زدگان تعلق می‌گرفت.

فرهاد تجری نمایندهٔ حوزهٔ انتخابیهٔ قصرشیرین، گیلانغرب، سرپل ذهاب، گواور، سومار، نفت‌شهر و خسروی در مجلس دهم در بخشی از گفت وگو با «خانه ملت» گفت: تاکنون هیچ ردپایی ازکمک‌های برخی سلبریتی‌ها افراد قهرمان و خیر دیده نشده است، منابع جمع‌آوری شده از سوی برخی افراد تاکنون هزینه نشده و باید شرایط و زمان هزینه‌کرد این سرمایه‌ها از سوی افراد پرسش شود.

تجری با تاکید براینکه این کمک‌ها در شرایط اضطراری توسط مردم انجام شد، افزود:‌ یکی از‌اشتباهات این است که اعتماد به ساختارهای رسمی و نظارت‌پذیر را سلب کنیم و به افرادی اطمینان ‌کنیم که در زمان لازم ابزار کافی برای نظارت و پاسخگویی از آنها نداریم، بنابراین نیاز است که با پیگیری مسئولان این اتفاق مورد توجه قرار گیرد، البته نباید به حسن نیت و دلسوزی این افراد بی‌توجهی کرد؛ اما این رویه سبب شد که کمک‌ها از مجاری رسمی به دست مردم نرسد، به طورحتم نحوه واگذاری این کمک‌ها به مردم باید طبق سازوکاری مشخص انجام شود.

لازم به ذکر است در زلزله 5 سال پیش مناطق ورزقان، اهر و هریس نیز جمعی از هنرپیشگان اقدام به جمع‌آوری کمک‌های مردمی کردند و قول تاسیس یک خانه فرهنگ در مناطق زلزله‌زده با این کمک‌ها را دادند اما تاکنون چنین ساختمانی احداث نشده است. مرتضی آتش زمزم از جمله سینماگران دخیل در آن ماجرا کمکهای مردمی جمع شده برای ساخت خانه فرهنگ را نزدیک به 750 میلیون دانسته بود که کفاف ساخت خانه فرهنگ را نداد!




وفای به عهد تهیه‌کنندگان⇐اهدای تمام عایدی اول آذرماه «خالتور» به زلزله‌زدگان کرمانشاه

سینماروزان: دست‌اندرکاران تولید کمدی «خالتور» تمام عایدی گیشه‌ روز اول آذرماه فیلم را از طریق سازمان هلال احمر به زلزله‌زدگان کرمانشاه اهدا شد.

عبدالله علیخانی و حسین فرحبخش تهیه کنندگان «خالتور» پیشتر درباره اهدای عایدی فروش اول آذرماه این فیلم به زلزله زدگان اطلاع‌رسانی کرده بودند و همین موجب شده بود مخاطبان هم در این اقدام خیرخواهانه مشارکت فعال داشته باشند.

علیخانی و فرحبخش سه شنبه 21 آذرماه، عایدی روز اول آذرماه «خالتور» که رقمی قابل توجه شده بود را از طریق سازمان هلال احمر به زلزله زدگان اهدا کردند.

پیشتر بنا بود که تهیه‌کنندگان «خالتور» این رقم را صرف خرید کانکس برای زلزله زدگان کرمانشاه اهدا کنند اما برای پرهیز از موازی کاری با هلال احمر مبلغ حاصل از گیشه اول آذرماه با نظارت محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی و ابراهیم داروغه زاده معاون نظارت از طریق هلال احمر صرف کمک به زلزله زدگان شد.

کمدی «خالتور» به کارگردانی آرش معیریان از جمله آثار پرفروش سینماهای ایران در سه ماه اخیر است که توانسته از رقم فروش 5میلیارد عبور کند.

مهران غفوریان، علی صادقی، پوریا پورسرخ، سحر قریشی، محمدرضا شریفی‌نیا، محمدرضا هدایتی، مریم امیرجلالی، امیرحسین صدیق و مریم معصومی از جمله بازیگران این کمدی هستند.

«خالتور» داستان طنازانه تغییر مسیر چند جوان موزیسین از آوازخوانی به دل حوادثی پیش بینی نشده را روایت میکند.




انتقادات «کیهان» از اظهارات بازیگر سریال سازمان ارزشی و چند نفر دیگر پیرامون زلزله⇐سرشو به دیوار طویله کوبید!!/آب و صابون ببرید، صورت سلبریتی بی‌ادب رو بشویید!

سینماروزان: اظهارات برخی از بازیگران سینما و تلویزیون مانند محسن تنابنده و هومن سیدی درباره زلزله کرمانشاه و ربط دادن این ماجرا به مسکن مهر در شرایطی که کمترین آمار تلفات مربوط به ساکنان مسکن مهر بوده با انتقاد روزنامه اصولگرای «کیهان» مواجه شد.

به گزارش سینماروزان روزنامه «کیهان» با مرور کمکهای ارتش و سپاه به زلزله زدگان کرمانشاه به طرح واکنشهای برخی مخاطبان نسبت به اظهارات بازیگرانی نظیر محسن تنابنده پرداخته است. تنابنده که اخیرا درگیر بازی در فصل پنجم «پایتخت» بود که با سرمایه سازمان هنری-رسانه ای اوج تولید میشود در اظهارنظرش نسبت به زلزله، مسکن مهر را طویله قیاس کرده بود!!!

«کیهان» همچنین به انتقاد از اظهارات رامبد جوان و مهناز افشار پرداخته که یکی از تورنتو و فرسنگها دورتر از ایران شماره اسپانسر «خندوانه» را برای مخاطبان خوانده که کمکهایشان را به آن بریزند(!) و دیگری بدون اینکه بداند اوضاع از چه قرار است درباره لزوم ارسال نوار بهداشتی به مناطق زلزله زده حرف زده است.

متن گزارش «کیهان» را بخوانید:

نق زدن «سلبریتی»‌های عافیت طلب همزمان با تلاش مردم برای کمک به زلزله‌زدگان

وضعیتی که تحمل آن برای هیچکس ممکن نیست و هرکس را به فکر خدمتی انداخته است. نیروهای ارتش و سپاه و بسیج و امدادگران هلال احمر،بیش از همه در میدان حضور دارند و از جان و دل مایه می‌گذارند. دیروز فرمانده نیروی زمینی ارتش خبر داد که با وجود توزیع گسترده چادر و امکانات امدادی اما برخی از کمبودها باعث شد تا سربازان وظیفه، «داوطلبانه» چادر خود را در اختیار زلزله‌زدگان قرار بدهند و خودشان تا صبح در سرما به سر ببرند.
این میزان از غیرت و فداکاری مثال زدنی است. فرماندهان ارشد سپاه و ارتش در چادری ساده،مهم‌ترین جلسه را تشکیل دادند و خیلی زود کارها را تقسیم کردند. مردم چشمشان به دست آنها است و آنها اطمینان مردم را در خدمت‌رسانی بیشتر جبران کردند. سربازان وظیفه،دانشجویان بی‌ادعا، طلبه‌های گمنام، امدادگران سختکوش و خلاصه همه و همه، در سکوت مطلق و دور از قاب دوربین‌ها و رسانه‌ها، فقط و فقط کار می‌کنند و از جان مایه می‌گذارند.
این شاید زیباترین تصویر ممکن از صحنه‌های تلخ حادثه باشد. در این بین هنرمندان و ورزشکاران و مشاهیر هم به میدان آمدند و از شهرت و اعتبار خود سنگ تمام گذاشتند و مردم را به کمک و همیاری دعوت کردند و حتی اگر این را هم نتوانستند،در قالب پیام تسلیت، با مردم همدردی کردند.
علی دایی از ساعات اولیه دور افتاد و کمک جمع کرد. جواد رضویان و جواد خیابانی برعکس برخی دیگر از سلبریتی‌‌ها به جای هشتگ زدن در اینستاگرام و توئیتر، به جمع‌آوری کمکهای مردمی در شهرک غرب مشغول شدند. خیلی‌های دیگر هم بودند و اصلا نخواستند نامشان رسانه‌ای بشود.

اما به موازات این همدلی مثال زدنی،جماعت دیگری هم در خانه‌های گرم و تفریح‌گاه‌های دلنشین نشستند و غر زدن به زمین و زمان را بر همت و کار و خدمت ترجیح دادند!
جماعت بی‌هنری که از قضای روزگار، اسمشان در صف هنرمندان و مشاهیر ثبت شده و نسبتی با خوبان آن جماعت ندارند. گروهی به اربعین حسینی و پیاده‌روی مردم گیر دادند و بدون آنکه بفهمند چه می‌گویند،از گسیل امکانات برای اربعین و نبود امکانات برای زلزله‌زده‌ها گلایه کردند!
بندگان خدا نمی‌دانند اربعین چیست و همه چیز را از روی کاناپه اتاقشان تحلیل می‌کنند وگرنه می‌فهمیدند که مراسم پرشکوه اربعین،به همت مردم خونگرم و کریم عراق برپا می‌شود و سهم ایران در آن مراسم، بسیار حداقلی و ناچیز است. اما بی‌خبری و در عین حال تفرعن باعث شد آن جماعت، بدترین توهین‌ها را به اربعین و راهیان اربعین روا دارند!
موضوع مسکن مهر- همان دروغی که نخستین بار اسحاق جهانگیری بدون هیچ ابا و حیایی در گرماگرم داغ مردم مطرح کرد- هم سوژه و اوج همت سلبریتی‌ها شد!
آنها که طبق معمول از هیچ چیز خبر ندارند،شروع به مرثیه‌سرایی برای چیزی کردند که وجود خارجی نداشت و وقتی مدیر مسکن و شهرسازی کرمانشاه از کشته شدن تنها دو نفر در مسکن مهر خبر داد، ناگهان لال شدند و حتی ازمردم عذرخواهی هم نکردند!
در یک نمونه عجیب، محسن تنابنده مسکن مهر را با طویله مقایسه کرد و با این کار،به مردم داغدار و بی‌بضاعتی که به درآمدهای هنگفت تلویزیونی و… دسترسی ندارند و مجبورند در خانه‌های ارزان قیمت و کوچک زندگی کنند توهین کرد.
اما واکنش کاربران فضای مجازی به وی جالب بود.
‏یک کاربر توئیت کرد:ادای سلبریتی بودن رو که در بیاری، فقط به ظاهر «تنابنده»‌ای و در باطن «نقیِ» معمولی هم نیستی!
دیگری نوشت:‏ محسن تنابنده خونه مردم رو طویله خونده! مرسی هنرمند که احترام همه رو نگه داشتی آریایی / سلبریتی بیسواد
هموطن دیگه‌ای نوشت: ‏طویله گفتن تنابنده به خانه مردم ضعيف كه بخاطر بی عدالتىِ‌اشرافيت مجبور به سكونت در مسکن مهر هستند، اوج بی‌ادبی یک سلبریتی بیسواد است
و بالاخره یک شهروند دیگر پاسخ این توهین را اینگونه داد:‏ هر لحظه بعضی سلبریتی‌های بیسواد با رویدادی امکان عرض اندام پیدا می‌کنند و وجود بی‌مغز خود را نشان می‌دهند! در آخرین مورد محسن تنابنده سرشو به دیوار طویله کوبید!
اینها تنها بخشی از گلایه‌های مردم بود.
موضوع به همین یک شخص هم محدود نبود، آمار چه بود، عدد آنها در برابر مردمی که جانشان را برای هموطنانشان می‌دهند، هیچ بود.
هموطن خوش ذوقی حال و روز این جماعت را اینگونه توصیف کرده بود:« قدیم در محله‌ها افرادی بودند با سر و وضع شناخته شده، وقتی کسی از اهالی محل فوت می‌شد، آمار مجلس ختم، سوم و هفتم را داشتند، تا حتما بروند شام بر بدن بزنند یا خیرات جمع کنند. به اینها می‌گفتند: ««مُرده خور» اما امروز مدل مُرده‌خوری تغییر کرده است. دیگر مُرده‌خورها باکلاس و سلبریتی شده‌اند به اینترنت دسترسی دارند، خوش‌تیپ و امروزین، اما منتظر می‌مانند حادثه‌ای در مملکت اتفاق  بیافتد، و بعد آنها شروع می‌کنند به مُرده‌خوری سیاسی. شبیه همین مُرده‌خوری از بَرِ شهدای پلاسکو یا همین زلزله زده‌های کرمانشاه. جانِ مردم برای اینها اهمیت ندارند. اینها فقط در مُرده‌خوری باکلاس شده‌اند اما باطنشان همان مُردخورهای محلات قدیم است.»
جوان دیگری در واکنش به دروغ پردازی و موج سواری در موضوع مسکن مهر نوشت: «مدیر مسکن کرمانشاه گفته: زلزله تو مناطقی که مردم مسکن مهر داشتن فقط ۲ تا کشته داشته آب و صابون ببرید صورت سلبریتی بی‌ادب رو بشورید. بعدشم بریم پیش آخوندی بپرسیم چه خبر از نوسازی بافت فرسوده مهندس؟!»
اما بعضی‌ها بی‌معرفتی را از حد گذراندند و بدون هیچ دلیلی، شروع به حمله به مردم و جوانان بی‌ادعای حزب‌اللهی کردند! آنهم بخاطر چیزی که ساخته و پرداخته ذهن بیمار خودشون بود!
مهناز افشار با پیش کشیدن نیازهای بهداشتی بانوان زلزله زده از اینکه بیان و ارسال این نیازها خجالت ندارد حرف زد و به دیگران حمله کرد! این درحالی بود که سیل کمک‌های مردمی به مناطق آسیب دیده راهی بود و معلوم نبود این شخص از چه چیزی سخن می‌گوید!؟
مردم اما بازهم ساکت نماندند. یک نفر برایش نوشت: «ابزار جدید شوآف: تکرارِ اسم «لوازم بهداشتی» بانوان!
-حالا چه اصراری دارند القا کنند عده‌ای با خرید این اقلام مخالفن؟ کی مخالفه؟
کدوم مسئول گفته از بردن این لوازم خجالت می‌کشیم؟»
و دیگری هم نکته‌ای خاص را به یادش آورد:
«مهناز افشار: درخواست ارسال اقلام خصوصی مورد نیاز زنان زلزله زده خجالت نداره.
– درسته! اون هم یک نیازه ولی اگه ایشون قراره بفرستن باید حتما چک بشه مثل اون دارو و شیرخشکها آلوده نباشه!»
در این بین رامبد جوان هم عنان اختیاراز دست داد و با انتشار یک ویدئو، ضمن بیان اینکه هم‌اکنون در تورنتوی کانادا به سر می‌برد به اظهار همدردی با زلزله‌زدگان و تأکید بر کمک به آنها پرداخت و در آخر اینطور گفت که: «نمی‌دونم کِی قراره که آدم‌های بی‌مسئولیت توی ایران جواب پس بدَن!»
رامبد جوان البته نگفت از تورنتو کدوم آدم بی‌مسئولیت را دیده و عصبانی شده چون اینجا سربازی داریم که 48 ساعت از زیر آوار جنازه در میاورده!
امیر ارشد ارتشی داریم که تمام مناطق زلزله‌زده را ساماندهی کرده
سردار پاسداری داریم که یک لحظه آرام و قرار ندارد و برای تک‌تک مردمی که شب بیرون از خانه که بودند دلسوزی کرد.
امدادگر گمنامی داریم که کمرش زیر بار اندوه و مصیبت و در عین حال تلاش و مجاهدت خم شده.
معلوم نیست منظور جوان از بی‌مسئولیت‌های شناسایی شده از کانادا چه کسی است!؟ شاید البته مخاطب گلایه او، معاون اول رئیس‌جمهور باشد که به جای خدمت، به موج سواری روی مصیبت مردم مشغول شد و بحث را به مسکن مهر کشید!
شاید هم منظورش عباس آخوندی است که در طول 4 سال و اندی مسئولیت ،حتی یک واحد مسکن هم نساخت، اما بیمارستانی که زیر مجموعه‌اش ساخت، تنها 210 روز دوام آورد و با خاک یکسان شد!
هرچه هست در این بازار شلوغ و پر غم و غصه این روزها،هرکس خودش را، درونش را و سقف همت و آرزوهایش را نشان می‌دهد.
یکی با ترک خور و خواب و پوشیدن جامه رزم و جهاد مشغول همدردی با مردم است و دیگری فنجان نسکافه به دست،از کنار شومینه گرم ولایش، مشغول نفرت پراکنی !
یادمان باشد، سلبریتی بودن به انسانیت است.




“سه روز دركرمانشاه”؛ حكايت مافيايي خطرناكتر از “ب-ز”!

سینماژورنال: در همه سالهای اخیر سینماگران بسیاری درباره وجود مافیا در اکران فیلمهای سینمای ایران حرف زده‌اند و البته که برای این مافیا و دستهای پشت پرده ای که به اکران سمت و سوی خاصی می‌دهد صفات متفاوتی هم به کار برده اند.

به گزارش سینماژورنال در یک مورد تازه یکی از کارگردانان جوان سینمای ایران به نام احمد رمضان‌زاده که فیلمش “حکایت عاشقی” به دلایل مختلف هم با محدودیت تعداد سالن روبرو است و هم با ممنوعیت پخش تیزر با نگارش متنی اجتماعی به گلایه از مناسبات اکران پرداخته است.

این کارگردان در متن اجتماعی خود با اشاره به اتفاقی غریب که در اکران “حکایت عاشقی” در کرمانشاه رخ داده است از این گفته که مافیای اکران دست “ب.ز” را از پشت بسته است؛ به نظر می رسد در اینجا منظور از “ب.ز” همان بابک زنجانی مفسد اقتصادی باشد!

رمضان زاده نوشته است: “حکایت عاشقی” به تازگی و بعد از مدتها چانه زنی توانسته بود در شهر کرمانشاه روی پرده برود اما عجیب است که تنها سه روز بعد از آغاز اکران و علیرغم اقبال بالای مخاطبان و تخصیص سانس فوق العاده، جلوی نمایش آن را گرفتند و بجایش فیلمی را روی پرده فرستادند که بعد از دو ماه اکران در شهرستانها حتی یک سانس فوق العاده هم نداشته است.

این کارگردان ادامه داده است: جالب است که “حکایت عاشقی” نه فقط دلاوریهای کردان را روایت می کند بلکه دو تن از بازیگران اصلی ما یعنی بهمن زرین پور و حسین بشتام هم کرمانشاهی هستند. در هفته های اخیر مرتب از ب.ز و سوءاستفاده هایش شنیده‌ایم ولی شرایط اکران مرا به این نتیجه رساند که مافیای اکران دست “ب.ز” را از پشت بسته است.

به گزارش سینماژورنال “حکایت عاشقی” که از حضور بازیگرانی چون بهرام رادان، شیلان رحمانی، بهمن زرین پور، قطب الدین صادقی و شوآن عطوف سود می برد داستان عشق یک عکاس فارس به دختری کرد را در بحبوحه یک فاجعه تاریخی روایت می کند.

مسعود جعفری جوزانی تهیه کننده این فیلم است و جوزان فیلم پخش آن را برعهده دارد.