1

کتایون امیرابراهیمی یا همان «چل‌گیس» سینمای‌فارسی در گفتگویی تازه بیان کرد⇐بهروز وثوقی تا قبل از همکاری با میثاقیه، حرفی برای گفتن نداشت!/همه می‌گفتند بهروز با اشرف(خواهر شاه) رابطه دارد!/منوچهر وثوق عادت داشت که عاشق همبازیان زن شود!!/ایرج قادری بسیار خوش‌خلق بود/همسر عارف بهش گفته بود فقط میتوانی با کتایون همبازی شوی چون برخلاف دیگران او اهل بلند کردن مردان نیست!!/خیلی دوست داشتم با امام(ره) دیدار کنم اما اطرافیانش نگذاشتند/چرا وزارت ارشاد خدمات درمانی-رفاهی مناسب به هنرمندان ارائه نمی‌کند؟

سینماروزان: کتایون امیرابراهیمی بازیگر پیشکسوت سینما یا همان «چل گیس» موزیکال «حسن کچل» در تازه ترین گفتگویش از همکاری با عارف، بهروز وثوقی، ناصر ملک مطیعی، منوچهر وثوق، علی حاتمی و بیک ایمانوردی، نسبت فامیلی با صادق هدایت و ناگفته های حضورش در سینمای‌فارسی گفت.

به گزارش سینماروزان کتایون امیرابراهیمی در گفتگو با سپیده آماده در «تماشا» در خصوص بهروز وثوقی که یکی از همبازی هایش در فیلم های سینمایی بود تصریح کرد: بهروز وثوقی در آن روزهایی که برای دکتر کوشان بازی می‌کرد، چندان موفق نبود اما از زمانی که به سمت مولن روژها و آقای میثاقیه آمد، بازیگری اش اوج گرفت.

کتایون در خصوص حواشی اطراف بهروز وثوقی گفت: آن روزها می گفتند که بهروز وثوقی با خواهر شاه رابطه عاشقانه دارد، اما به نظر من این حرفها تنها شایعاتی بود برای افزایش شهرت او.

کتایون امیر ابراهیمی در خصوص نسبت فامیلی اش با صادق هدایت گفت: صادق هدایت یکی از اقوام پدرم بود و پدر من و صادق هدایت سالهای جوانی را در کنار هم گذرانده بودند.

کتایون در خصوص همکاری با ناصر ملک مطیعی در فیلم «یکپارچه آقا» گفت: اولین روزی که سر صحنه فیلم «یکپارچه آقا» به کارگردانی ناصر ملک مطیعی رفتم، ناصر به دلیل اینکه من مشغول صحبت کردن با تلفن بودم در حضور برخی عوامل با تندی با من سخن گفت و من هم از سر صحنه فیلمبرداری قهر کردم و به شهر اصفهان رفتم و ناصر ملک مطیعی و عوامل فیلم هرچقدر گشتند و نتوانستند مرا پیدا کنند، خلاصه پس از مدتی به صحنه فیلمبرداری برگشتم، اما پس از آن ناصر همیشه با خوشرویی با من برخورد می کرد.

بازیگر فیلم «گردش روزگار» در خصوص شباهتش با الیزابت تیلور بازیگر مشهور سینمای هالیوود گفت: در آن سال‌ها خیلی ها به من می‌گفتند که شبیه الیزابت تیلور هستی و حتی آقای اخوان به من می گفت تو از تیلور هم زیباتری و من در جواب می‌گفتم هندوانه شریف آبادی زیر بغل من نگذارید!

بازیگر پیشکسوت سینما درباره همکاری با علی حاتمی در فیلم «حسن کچل» اظهار داشت: علی حاتمی خیلی ماه بود، خدا رحمتش کند، آنقدر پسر پاک و ساده ای بود که خدا می داند، اما حیف شد، یادم می آید اکران یک حسن کچل در آن سال ها ۹ میلیون فروش کرد، در این میان دستمزد من ۱۰ تومان بود و دستمزد صیاد ۱۲ تومان.

بازیگر فیلم «زنی به نام شراب» در خصوص بازی در این فیلم ادامه داد: در میانه های این فیلم من از سر صحنه فیلمبرداری قهر کردم چون کارگردان به من گفته بود قرار است از نقش من کم کند، من هم به کارگردان گفتم اشکالی ندارد، از نقش من بزن و به نقش فریبا خاتمی اضافه کن، فردای آن روز با اولین پرواز به تهران آمدم.

بازیگر فیلم «درختها ایستاده میمیرند» در خصوص منوچهر وثوقی و همبازی شدن با او تاکید کرد: من بازی منوچهر وثوق را چندان قبول نداشتم چون به نظر من بازیگری اش به تکامل نرسیده بود و از طرف دیگر او هم از آن افرادی بود که به محض همبازی شدن با پارتنر خانم، عاشقش می شد!

بازیگر فیلم «شب فرشتگان» درباره حضور در فیلمی به کارگردانی فریدون گله بیان کرد: خاطره جالب این فیلم روز اول فیلمبرداری بود که همسر فریدون گله مهریه اش را اجرا گذاشت و دو پاسبان در روز اول فیلمبرداری سر صحنه آمدند و آقای گله را با دستبند بردند.

بازیگر فیلم «گذشت بزرگ» در خصوص نظر خانواده اش درباره ورود به عالم سینما تصریح کرد: پدرم معتقد بود که محیط سینما مزخرف است و به همین دلیل مخالف حضور من در چنین محیطی بود.

وی درباره فیلم «عطش» و همکاری با ایرج قادری گفت: برای فیلمبرداری فیلم «عطش» به شهر همدان رفتیم، ایرج قادری بسیار خوش خلق بود و به من می گفت تو با تمام بازیگران سینما فرق داری.

کتایون درباره فروزان بازیگر فیلمهای فارسی تاکید کرد: از فیلم «شمسی پهلوان» با فروزان قهر بودم چون پشت سر من صحبت‌هایی کرده بود که به گوش من رسید و من به آقای اخوان گفتم به این خانم بگویید به من نزدیک من نشود، چون ممکن است با او درگیر شوم.

این بازیگر در خصوص همبازی شدن با عارف در فیلم‌های «عشق آفرین» و «ازدواج ایرانی» گفت: همسر عارف به عارف گفته بود تنها می توانی مقابل کتایون بازی کنی، چون سایر بازیگران زن سینما ممکن است تو را بلند کنند. اما کتایون این کاره نیست!

کتایون با اشاره به اینکه در سال‌های پیش از انقلاب که امام خمینی در پاریس بودند، او هم در پاریس حضور داشت گفت: خیلی دوست داشتم در آن سالها با امام خمینی دیدار داشته باشم، اما عده دورش بودند که مانع ملاقات با او می شدند.

بازیگر فیلم «غم ها و شادی ها» در خصوص رضا بیک ایمانوردی تصریح کرد: بیک ایمانوردی شخصیت بسیار بالایی داشت.

بازیگر فیلم «ورود آقایان ممنوع» در خصوص دلخوری از رامبد جوان ادامه داد: من برای اسمم احترام بسیاری قائل هستم، اما این مسئله در تیتراژ فیلم« ورود آقایان ممنوع» رامبد جوان لحاظ نشده بود از طرف دیگر نقش من در این فیلم خیلی کم بود و من چنین انتظاری نداشتم.

کتایون با اشاره به اینکه فیلمهای «حسن کچل»، «بده در راه خدا» و «درخت ها ایستاده می میرند» را از سایر فیلم هایش بیشتر دوست دارد تاکید کرد: اگر به گذشته باز می‌گشتم باز دلم می خواستم هنرپیشه بشوم و اگر بخواهم جوانان دوستدار هنر را نصیحت کنم به آنها می‌گویم که در شرایط الان وارد دنیای سینما نشوند.

وی در پایان با اشاره به عدم وجود خدمات درمانی و رفاهی مناسب برای هنرمندان خاطر نشان کرد: از مهمترین وظایف وزارت ارشاد این است که حواسش به هنرمندان پیشکسوت که دچار مشکلات هستند باشد و از آنها حمایت های تحت لوای بیمه و خدمات درمانی و رفاهی مناسبی داشته باشد.




کتایون امیرابراهیمی یا همان «چل‌گیس» بعد از مدتها سکوتش را شکست و کلی حرف زد⇐باید هر روز صدای دخترانم را بشنوم!/مادرم روس بود و همسرم تحصیلکرده سوئیس و از وابستگان ناصرالدین‌شاه!/ژن روس باعث می‌شود هیچ وقت هیچ چیز را جدی نگیرم/ساموئل خاچکیان ۲۰هزارتومان دستمزدم را به راحتی آب خوردن، خورد! با ۲۰هزارتومان در آن زمان می‌شد یک خانه ویلایی شیک خرید/از شدت بی‌حالی بعد از رسیدن به پاریس، راهی بیمارستان شدم/مهدی میثاقیه-تهیه‌کننده «گوزنها»- خیلی خوش‌حساب بود ولی امثال جمال مجتهدی اصلا خوش‌حساب نبودند/علی حاتمی بعد از ساختن یک تیزر تبلیغاتی برای کارخانه نان ماشینی همسرم، پیشنهاد داد در «حسن کچل» بازی کنم/علی حاتمی خیلی پسر خوبی بود اما امان از بیماری شوم اپیدمیک در جامعه هنری!!/حین تولید سریال «من یک مستأجرم» و به هنگام جمع‌بندی پایانی، اصغر فرهادی سرصحنه می‌آمد

سینماروزان/احمد محمداسماعیلی: کتایون امیر ابراهیمی جزو نسل دوم بازیگران سینمای ایران است که اوج دوران کاریش مصادف با شکل‌گیری موج نوی سینمای ایران در اواخر دهه چهل بود و همگان با دیدن فیلم «حسن کچل» و بازی یک بازیگر چشم سبز که چهره ای شبیه زنان اروپایی داشت از او تعریف کردند؛ چهره امیرابراهیمی بسیارمناسب نقش «چل گیس» داستان حسن کچل بود و همین کاراکتر بود که او را جاودانه ساخت. امیرابراهیمی در کنار بزرگان آن روزگار چه در جلو و چه در پشت دوربین تجربه ها اندوخت. ناصر ملک مطیعی، محمدعلی فردین، بهروز وثوقی، پرویز صیاد و داریوش مهرجویی از جمله همکاران امیرابراهیمی در آن دوران بودند.

امیرابراهیمی از اواخر دهه 50 به بعد کم کارتر شد و بیشتر نظاره گر هنرنمایی همکارانش بود تا اینکه بعد از نزدیک به دو دهه با سریال «بدون شرح» مهدی مظلومی  بار دیگر به دنیای بازیگری بازگشت و در ادامه هم در سریال «کوچهٔ اقاقیا» به کارگردانی رضا عطاران در نقش «گلنسا» دربرابر منوچهر نوذری ایفای نقش کرد.از آن زمان تا به امروز امیرابراهیمی کم و بیش بازیگری را ادامه می دهد و البته حتی کوتاه ترین نقشها را نیز به گونه ای خاطره ساز ایفا میکند. «ورود آقایان ممنوع»، «ارتباط خانوادگی»، «تهران در جستجوی زیبایی»، «زیر هشت» و «بازنده» از جمله آثار کارنامه بازیگری امیرابراهیمی در سالهای اخیر هستند.

در یک عصر خنک با کتایون امیرابراهیمی که به تازگی از سفر شمال کشور بازگشته بود در منزلش قرار گفتگو گذاشتیم و با دیدن آلبوم خانوادگیش و دیدن عکس منحصر به فرد صادق هدایت درکنار پدرش در یکی از تفرجگاههای غرب تهران در دهه بیست به آن دوران پرتاب شدیم. امیرابراهیمی بازیگریست که با ورود به دهه هفتم زندگی همچنان وقار و زیبایی اش را حفظ کرده و با روحیه خوب خاطرات دوران گذشته اش را ورق زد. او دو فرزند دختر دارد که یکی ساکن فرانسه و دیگری ساکن آمریکاست اما همان طور که خودش هم می‌گوید چنان پیوند عاطفی عمیقی با فرزندانش دارد که هر روز باید صدای آنها را بشنود.

بخشهای خواندنی گفتگوی کتایون امیرابراهیمی را با این توضیح بخوانید که متن کامل این گفتگو پیشتر در ماهنامه «دنیای زنان» منتشر شده است:

* آدم نترس و شجاعی به نظر می رسید.

دلیلی برای ترسیدن ندارم! ژن روسی در من از مادرم به ارث رسده است که باعث می شود هیچ وقت هیچ چیزی را جدی نگیرم و حتی موقعی که متوجه بیماریم شدم خیلی راحت با قضیه کنار آمدم.

* مادرتان اهل چه شهری در روسیه بودند؟

 مادرم قفقازی است.

* آیا هنوز هم با فامیل‌تان در قفقاز در ارتباط هستید؟

نه ، خانواده مادرم بعد از انقلاب بلشویکی همه شان به ایران مهاجرت کردند و دیگر در آنجا قوم و خویش نزدیکی نداریم.

* در زندگی از بروز چه مسئله ای بیشتر نارحت می شوید؟

خبر نداشتن از دو دخترم ناراحتم می کند. عاشق دخترانم هستم و با وجود اینکه هر دویشان در خارج از کشور زندگی می کنند باید هر روزصدایشان را بشنوم تا آرامش پیدا کنم.

*  با توجه به علاقه شدیدی که به دخترانتان دارید به چه دلیل در کنارشان زندگی نمی کنید؟

یک سال و نیم پیش برای دیدن دخترم به پاریس رفتم ولی به واسطه ضعف بدنی ناشی از بیماریم بلافاصله بعد از پیاده شدن از هواپیما در بیمارستان بستری شدم و برای همین ترجیح می دهم در خانه ام پذیرای فرزندان باشم یا آن که تلفنی با آنها در تماس باشم.

* میانه تان با مطالعه چطور است؟

عاشق مطالعه کتابهای جنایی از نویسندگانی مثل جورج فلمینگ هستم.

* در کارنامه تان هم یکی دو فیلم پلیسی به چشم می خورد.

بله در فیلمی از ساموئل خاچکیان با عنوان «بوسه بر لب های خونین»  بازی کردم که فیلم جنایی بود و البته ساموئل خاچکیان به راحتی آب خوردن دستمردم را نداد!!!

* آیا اعتراضی برای گرفتن پولتان انجام ندادید.

چرا اعتراض کردم اما مهدی میثاقیه گفت در شأن تونیست که بخواهی بابت این کار جار و جنجال به پا کنی .

* دستمزدتان برای این فیلم چقدر بود؟

بیست هزار تومان بود و با آن می شد در آن زمان یک خانه شیک ویلایی بسیار بزرگ در شمال تهران خرید!

* آیا باز هم پیش آمد که دستمردتان را ندهند؟

نه ، دیگر چنین اتفاقی رخ نداد.

*  آیا در آن دوران هم مثل حالا بین تهیه کنندگان متداول بود که قسط آخر بازیگران را ندهند؟

 پول برخی از بازیگران را می خوردند و نمی دانند. البته تعداد قلیلی تهیه کننده و کارگردان این کارها را انجام می دادند و در مجموع بسیاری هم سروقت تسویه می کردند.

*  کدام تهیه کننده به خوش حسابی معروف بود؟

 مهدی میثاقیه خیلی خوش حساب بود و چکهایی که به عوامل میداد حتی یک روز هم عقب نمی افتاد ولی مثلا جمال مجتهدی خوش حساب نبود و سر فیلم «بده در راه خدا» خیلی بدحسابی کرد.

* بیشترین دستمزدی که در سینما گرفتید چقدر بود؟

 بیست و پنج هزار تومان بیشترین دستمزدی بود که گرفتم. من در حدود شصت فیلم بازی کردم و در بسیاری از آنها هم نقشهای محوری داشتم ولی هیچ گاه به دنبال پول نبودم.

* با کدام کارگردان راحت تر بودید؟

 علی حاتمی کارگردان و انسان خوبی بود.

* آیا آن طوری که در مطبوعات سینمایی در باره سطح کاری علی حاتمی نوشته شده است به عنوان همکار او را مولف دیدید؟

 تا آنجایی که می دانم و در «حسن کچل» تجربه اش کرده ام تمام دیالوگ ها و شعرهای فیلم را خود علی حاتمی سروده بود. یادم می آید سرصحنه می رفت و توی یک اتاق می نشست و می نوشت و ندیدم که در نگارش کسی به او کمک کند. درباره حاتمی باید بگویم که از کار با من راضی بود؛ البته من نمی‌خواهم زیاد از خودم تعریف کنم و سعی کردم در تمامی کارهایم جوری ایفای نقش کنم که کارگردان راضی باشد.  شما پریسا بخت آور را به عنوان یک کارگردان قبول دارید؟ حتی ایشان هم فقط با یک سکانس، عیار کار مرا درک کرد.

* از برخی از همکاران بخت‌آور مثل یکی دو نفر از عوامل «من یک مستأجرم» شنیده ام برخی از صحنه های سریال های ایشان  را همسرش اصغر فرهادی کارگردانی کرده است.

نه ، این طوری نبود. زیاد به حرف های خاله زنکی برخی از عوامل گوش نکنید!!! البته موقع جمع بندی پایانی اصغر فرهادی سر صحنه می آمد و سعی میکرد به همسرش مشاوره دهد ولی این طور نبود که اصغر فرهادی سر صحنه بیاید و به جای همسرش دکوپاژ دهد.

کتایون-امیر-ابراهیمی
کتایون امیرابراهیمی/عکس: حامد ریحانی

* برگردیم سر بحث علی حاتمی…

 علی حاتمی پسر خوبی بود و البته مثل همه آدمها نقاط ضعفی داشت؛ یکی از نقاط ضعف او همان بیماری اپیدمیک در بخشی از جامعه است و امان از این بیماری{…}!! یک نقطه مثبت او توجه به جزییات بود به خصوص در زمینه طراحی صحنه و لباس که از هیچ گاف مختصری هم نمی گذشت.

* میانه همسرتان با بازیگری شما چطور بود. آیا مشکلی نداشت؟

نه، همسرم آدمی فرهنگی بود و یادم هست که در اغلب فیلم هایم سر صحنه می آمد. او تحصیلکرده سوییس بود و نوه معتمد الدوله و از بستگان ظلّ السلطان حاکم اصفهان که پسر ناصرالدین شاه قاجار بود محسوب می شد! علی حاتمی یک تیزر تبلیغاتی درباره کارخانه نان ماشینی همسر من ساخته بود و علی عباسی تهیه‌کننده «حسن کچل» به من گفت علی حاتمی می خواهد فیلم موزیکالی بسازد آیا تو در این فیلم بازی می‌کنی و من هم قبول کردم.

*  به چه نحوی دوست دارید توسط کارگردان ها هدایت شوید؟

من از کارگردان می خواهم توضیح صحنه و بازی  که از من  انتظار دارد را بیان کند  تا من براساس درک خودم از نقش بازی می کنم.

*  آیا دیالوگ ها را سریع حفظ می کنید؟

بخشی از دیالوگهای نقشم را حفظ می کنم و مقداری را بر اساس استنباطم از نقش به آن اضافه می‌کنم.  سر صحنه «من یک مستأجرم» موقعی که پریسا بخت آور این شیوه کاری من را دید کمی نگران شد اما من گفتم اصلا نگران نباش و به من بگو چه چیزی می خواهی ومن برایت بازی می کنم.

*  پریسا بخت‌آور به شما چه جوابی داد؟

گفت بازی کن ببینیم چه کار می کنی و بعد از دیدن بازیم گفت همه چیز دست خودت و تا پایان فیلمبرداری این روش را ادامه دادم.

* بنابراین کارگردان کار بلدی است؟

 من خودم کاربلد هستم ( با خنده). از کارگردانی که مدام بگوید فلان کار را بکن و این طوری بازی کن و یا نکن بدم می آید و قطعا با وی دچار چالش می شوم.

* آیا تا به حال شده اختلاف سلیقه با کارگردانی باعث درگیری لفظی شود؟

 من طوری بازی می کردم که همه مجاب می شدند به من اعتماد کنند.