1

شمس لنگرودی که چند فیلم در گروه کاملا دولتی هنروتجربه داشته در پاسخ به پرسشی درباره این گروه⇐تجربه يعني چه؟/دلم می‌خواست فیلمهایم را همه ببینند

سینماروزان: شمس لنگرودی شاعر سرشناس در سالهای اخیر به عنوان بازیگر در آثاری ظاهر شده نظیر «احتمال باران اسیدی»، «پنج تا پنج» و «فلامینگو شماره 13» که همه اینها از گروه دولتی هنروتجربه سربرآورده اند و البته چنان که باید هم توجهی برنینگیخته اند.

به گزارش سینماروزان شمس لنگرودی در گفتگویی که به بهانه کارنامه بازیگریش با «اعتماد» داشته به صراحت از این گفته که دلش میخواسته فیلمهایش را طیف گسترده تری از مخاطبان ببینند و نه اینکه به اسم سینمای تجربی فقط بخشی اندک به تماشای آثارش بنشینند.

شمس لنگرودی در پاسخ به این پرسش که فيلم‌هايي كه تاكنون بازي كرده‌ايد در گروه سينمايي هنر و تجربه بوده است. تاچه اندازه خودتان آدم تجربه‌گرايي هستيد بیان داشته است: يكي از چيزهايي كه من هنوز نفهميده‌ام همين لغت تجربي است. سينماي تجربي، شعر تجربي… را نمي‌فهمم. تو يك دردي را يا داري يا نداري. چيزي تو را آتش زده كه شعرش را مي‌گويي. تجربه يعني چه؟ بعضي‌ها سن پدرها را دارند و هنوز دارند تجربه مي‌كنند. براي كي تجربه مي‌كنيد؟

وی ادامه داده است: فيلم هم همينطور هست. من مشغله‌اي دارم و سعي مي‌كنم به بهترين شكل به آن بپردازم. مگر آنكه بي‌درد باشي و خواسته باشي فرم‌هايي را براي خود تجربه كني كه اين موضوع مساله من نيست. زيرا من معتقدم كه فرم عبارت است از هماهنگي محتوا و شكل. من اهل ريسك براي آنچه مي‌خواهم هستم اما اهل تجربه كردن به اين معنا نبوده‌ام. بنابراين نمي‌دانم اين مساله يعني چه.

این شاعر با اشاره به اکران فیلمهایش در گروهی دولتی گفته است: علت اينكه تمام فيلم‌هايم تا به امروز در هنر و تجربه اكران شده تقريبا اتفاقي است يا شايد فيلمنامه‌هايي را انتخاب مي‌كنم كه به آن سمت هدايت مي‌شوند وگرنه من خودم مي‌خواهم كه مانند شعر، فيلمم را هم همه ببينند. من براي شعر همه كار مي‌كنم. زيبايي‌شناسي خودم را پايين نمي‌آورم اما مي‌خواهم همه ببينند. چرا كه همه درحد توانايي خودشان زندگي مي‌كنند و بالاخره دركي از زندگي دارند. دلم مي‌خواست شعر و بازي من هر دو براي اينها باشد. اما ظاهرا انتخاب هايم به اين سمت مي‌رود.

 




آخرین فیلم روی پرده کیانیان بعد از ۲ ماه ۱۰۰ میلیون هم نفروخته!!!⇐کیانیان در سراشیبی حرفه‌ای؟

سینماروزان: رضا کیانیان از جمله بازیگران تئاتری بود که وقتی برای اولین بار و با اعتماد حمید سمندریان در درام سینمایی “تمام وسوسه های زمین” ایفای نقش کرد نوید یک بازیگر آینده دار را داد و البته به تدریج توانست جایگاه معتبری در سینما کسب کند.

به گزارش سینماروزان با این حال حواشی بیش از حدی که این هنرمند در سالهای اخیر درگیر آنها شده است از حضور به عنوان مدیر کاخ در بین الملل فجر گرفته تا اجرای حراج و اشتغال در کمپین هایی خیرخواهانه آن هم نه کمپین های صنفی برای کمک به همکاران بلکه کمپین های غیرمرتبط با سینما که بیشتر برای در کانون توجه بودن است، باعث شده او از حضور حرفه ای خود بازبماند و کارنامه حرفه ای او افولی چشمگیر داشته باشد.

به عنوان یک مصداق می توان به فروش کاملا ضعیف آخرین فیلم روی پرده کیانیان یعنی “سایه” اشاره کرد که بعد از نزدیک به دو ماه اکران هنوز 100 میلیون هم فروش نداشته است!!!این فروش پایین برای فیلمی که بازیگر آثاری مانند “سگ کشی” و “آژانس شیشه ای” را در رأس بازیگران دارد قطعا یک سراشیبی حرفه ای است.

این افول سبب ساز آن شده است که رضا استادی در “سینمامثبت” با ارائه یادداشتی نسبت به این روند غیرحرفه ای به کیانیان هشدار دهد.

متن کامل یادداشت سینمامثبت را بخوانید:

دوران درخشش رضا کیانیان تمام شده است؟

تکرار دوباره سریال تلویزیونی «مختارنامه» از شبکه آی فیلم باعث شد مخاطبان سینما و تلویزیون بار دیگر بازی زیبای رضا کیانیان در نقش عبدالله ابن زبیر را مشاهده کرده و با یکی از بهترین هنرنمایی‌های این بازیگر دوباره مواجه شوند. این اتفاق در شرایطی رخ می‌دهد که کیانیان در سال های اخیر کارنامه کم فروغی در بازیگری داشته است.

کیانیان با حضور در دو سریال «شلیک نهایی» و «آپارتمان» به صورت جدی به مخاطبان تلویزیون معرفی شد اما او برای سال‌هایی طولانی بازیگر نقش‌های مکمل بود و اتفاقاً این نقش‌ها به خوبی در خاطره مخاطبان باقی می‌ماند.

سریالهای “کیف انگلیسی” و “دوران سرکشی” و فیلمهای “کیمیا”، “آژانس شیشه‌ای”، “سگ کشی” و “یک حبه قند” برخی از بازی‌های خوب این هنرمند سینمای ایران است اما کیانیان از دوره‌ای به بعد پُرکار شده و ظاهراً بدون در نظر گرفتن هیچ استاندارد و چهارچوبی انواع و اقسام نقش‌هایی که به وی پیشنهاد می‌شود را می‌پذیرد.

حضور در فیلمهای کم مخاطب

این بازیگر در طول یک سال گذشته چندین فیلم مختلف و متفاوت بر روی پرده سینماها داشته که با وجود بازی قابل قبول در برخی از آن‌ها، هیچ یک از این آثار موفق به فروش خوبی نشده است.

“سایه” ساخته مسعود نوابی، “کفش‌هایم کو؟” ساخته کیومرث پوراحمد و “خبر خاصی نیست” ساخته مصطفی شایسته برخی از فیلم‌های کم فروغ این بازیگر هستند که در کنار “قشنگ و فرنگ” ساخته وحید موسائیان و “پنج تا پنج” ساخته تارا اوتادی این فهرست را تکمیل می‌کنند. تنها فیلمی که با حضور این بازیگر فروش داشته “بارکد” ساخته مصطفی کیایی است که در این فیلم کیانیان نقش کوتاهی داشته و بازیگری محوری نبوده است.

کم شدن پیشنهادات کیانیان

این کارنامه کم فروغ باعث خواهد شد تا کارگردان‌ها و تهیه کنندگان در سپردن نقش‌های اصلی و بلند به کیانیان تأمل کرده و باز هم برای نقش‌های کوتاه و چند سکانسی به سراغ این بازیگر بروند.

البته کیانیان بازیگر و هنرمند توانایی است و بهتر است با دقت در انتخاب نقش‌ها و گذاشتن زمان کافی برای شخصیت پردازی و اصطلاحاً «در آوردن نقش» بیشتر مراقب کارنامه هنری‌اش باشد تا خدای ناکرده در آینده نزدیک و در اثر تعدد فیلم‌های ضعیف و شکست خورده، از پرده سینما حذف نشود و به بازیگر سریال‌های تلویزیونی تبدیل نگردد.

کفشهایم کو؟
کیومرث پوراحمد از جمله کارگردانانی بود که علیرغم افول کیانیان به او اعتماد کرد و نقش اصلی “کفشهایم کو؟” را به وی سپرد ولی حاصل کار چندان دلچسب نبود



اظهارنظر خالق “آواز قو” پیرامون همکاری با GEM

سینماژورنال: در حالی که حواشی تولید سریالی کمدی با نام “کالری ممنوع” در شبکه ماهواره ای جم ادامه دارد(اینجا و اینجا را بخوانید) و برخی ایرانیان داخل هم در گروه بازیگران و عوامل پشت صحنه این سریالند یکی از چهره هایی که نامش به عنوان همکار تولید این سریال شنیده شده بود همکاری با این شبکه را تکذیب کرد.

به گزارش سینماژورنال سعید اسدی کارگردان ایرانی که آخرین ساخته سینمایی اش درام جنایی “خیابان بیست و چهارم” بود و اخیرا نیز فیلمی با نام “پنج تا پنج” را به عنوان تهیه کننده روی پرده داشت با رد شایعه همکاری با شبکه های فارسی زبان از حضورش در فرانسه سخن گفت.

علاقه ای ندارم جزیی باشم از مجموعه ای که هدف گذاری صحیحی ندارد

اسدی در یادداشتی که برای سینماژورنال نگاشته با بیان اینکه پیشنهاد شبکه مذکور قبل از خیلیهای دیگر به او رسیده است آورد: علاقه ای ندارم جزیی باشم از مجموعه ای که هدف گذاری صحیحی در تولید محصول سرگرم کننده ندارد و برای همین از همان بدو امر که مختصات پیشنهاد را سنجیدم آن را رد کردم.

این کارگردان که سالها قبل یک درام پرافت و خیز با عنوان “آواز قو” را کارگردانی کرده و از طریق آن چهره هایی چون پیمان معادی را به سینما معرفی کرده بود ادامه داد: به دلیل پاره ای درگیریهای شخصی این روزها در فرانسه ساکن هستم و پس از آن هم عازم ایالات متحده هستم.

اینکه گفته می شود در مالزی و ترکیه به دنبال بازبینی لوکیشن برای فلان شبکه ماهواره ای هستم صددرصد دروغ است

وی افزود: اینکه گفته می شود در مالزی و ترکیه به دنبال بازبینی لوکیشن برای فلان شبکه ماهواره ای هستم صددرصد دروغ است.

سعید اسدی خاطرنشان ساخت: البته ماهها زودتر از این دوستانی که الان همکار آن شبکه شده اند، مدیران شبکه به سراغم آمدند اما به هر حال من آدمی نیستم که برای دیده شدن هر کار درجه چندمی را قبول کنم.

کم لطفی فراوان دیدم اما…

سعید اسدی که سالهاست به دنبال فراهم آوردن شرایط تولید پروژه ای با محوریت حمله ناو آمریکایی به هواپیمای ایرباس ایرانی است و با کارشکنی نهادهای ذینفع مواجه میشود در پایان یادداشت خود برای سینماژورنال آورد: ترجیح می دهم همچنان و علیرغم ناملایمات و کم لطفی ها فعالیتهای سینمایی ام را در داخل کشورم ادامه دهم. البته در جریان تولید “یو اس.اس.وینسنس” به شدت با کم لطفی فراوان چند نهاد درگیر که در شعار حرف از حمایت می زدند برخورد کردم اما این هم دلیلی برایم نیست که از ایده آلهای کار برای فرهنگ مملکت و در وطنم دوری کنم.




هنرور فیلم فرحبخش؛ کارگردان گروه “هنر و تجربه”!/پای خالق “آواز قو” هم در میان است+عکس

سینماژورنال: آن دسته از دفاتر فیلمسازی ایران که محوریت خویش را بر کار در سینمای بدنه گذاشته اند اغلب محل خوبی بوده اند برای ورود چهره های ناشناخته بازیگری یا کارگردانی به سینما.

به گزارش سینماژورنال طبیعیست که یک فیلمنامه نویس یا بازیگر جوان اگر بخواهد اولین تجربه خود را در سینما رقم بزند راحتتر برایش این است که عضوی شود از گروه تولید یک فیلم تجاری.

آغاز مهناز افشار و بهرام رادان با داریوش باباییان

نمونه هایی مانند مهناز افشار و بهرام رادان که از طریق موسسه سپاهان فیلم و شخص داریوش باباییان که یک تجاری ساز تمام عیار است به سینما معرفی شده اند مهمترین مثالهای این قضیه هستند.

زمانی که باباییان در اواخر دهه هفتاد این دو بازیگر جوان و بی تجربه را مقابل هم قرار داد هیچ کس فکر نمی کرد یک دهه بعد هر دو نفر از چهره های مطرح بازیگری سینمای ایران باشند.

پیمان معادی با واسطه سعید اسدی به فرحبخش معرفی شد

پیمان معادی فیلمنامه نویسی که در سالهای اخیر هم کارگردان شده و هم بازیگر نیز کارش را با یک تجاری ساز یعنی حسین فرحبخش آغاز کرده است. او به واسطه آشنایی خانوادگی با سعید اسدی کارگردان “آواز قو” از سوی این فیلمساز به عنوان سناریست به فرحبخش معرفی شد.

البته که فیلمنامه اصلی “آواز قو” را خودِ اسدی نوشته بود و فقط بخشهایی از فیلمنامه که مربوط به سکانسهای داخل کلانتری بود توسط معادی نگارش شد اما اسدی برای آن که به معادی کمک کرده باشد نام وی را به عنوان نگارنده آورد و البته همین حضور سبب شد فرحبخش که اقبال فوق العاده مخاطبان به “آواز قو” را دیده بود از معادی برای نگارش سناریوی اولین فیلمش در مقام کارگردان یعنی “عطش” استفاده کند. به دنبال آن فیلمنامه یکی از موفقترین محصولات تجاری پویافیلم یعنی “کما” را هم معادی نوشت ولی رفته رفته سعی کرد از سینمای تجاری فاصله بگیرد و در نهایت با قرار دادن خویش کنار اصغر فرهادی مسیری کاملا متفاوت را پیمود.

بازیگر تک سکانسی”زندگی خصوصی” هم کارگردان شد

در تازه ترین مورد یکی دیگر از بازیگرانی که زمانی نه چندان دور کارش را با فرحبخش آغاز کرده بود کارگردان شده و البته فیلمش در نقطه مقابل سینمای تجربی یعنی گروه “هنروتجربه” روی پرده است.

این بازیگر تارا اوتادی نام دارد؛ تارا که خواهر لیلا اوتادی بازیگر سینما و تلویزیون است 4 سال قبل بواسطه خواهرش به فرحبخش معرفی شد و فرحبخش نیز نقشی کاملا کوتاه در فیلم جنجالی “زندگی خصوصی” را به وی داد.

باز هم پای کارگردان “آواز قو” در میان است

اوتادی در “زندگی خصوصی” نقش منشی دفتر سردبیر روزنامه “مردم امروز” را بازی میکرد؛ سردبیری به نام “ابراهیم کیانی” که ایفای نقش اش را فرهاد اصلانی برعهده داشت.

تارا اوتادی
تارا اوتادی در برابر فرهاد اصلانی در “زندگی خصوصی”/این تنها عکس باکیفیتی بود که از این سکانس پیدا کردیم

نقش تارا اوتادی در “زندگی خصوصی” بسیار کوتاه و در حد یکی دو سکانس بود. حالا آن بازیگر تک سکانسی بدل شده است به کارگردانی که فیلمی به نام “پنج تا پنج” را ساخته و در گروه “هنروتجربه” روی پرده فرستاده است.

این فیلم که اقتباسی از نمایش “پنچری” فردریش دورنمات است توسط سعید اسدی تهیه شده؛ یعنی همان کارگردانی که پیمان معادی را به پویافیلم معرفی کرده بود!

فرحبخش: نمی دانستم ایشان به دنبال کارگردانی است

فرحبخش درباره تبدیل بازیگر یکی از کاراکترهای فرعی “زندگی خصوصی” به کارگردان به سینماژورنال می گوید: من تا قبل از اکران فیلم خبر نداشتم که ایشان بناست فیلم بسازد و زمانی هم که برای بازی در “زندگی خصوصی” آمد اصلا از اینکه به دنبال کارگردانی است چیزی نگفت ولی به هر حال استعدادش را داشت و پیش رفت.

تارا اوتادی
تارا اوتادی در پشت صحنه “پنج تا پنج” در میان تورج نصر و رضا کیانیان

این تهیه کننده درباره اینکه چهره ای که او به سینما وارد کرده به فیلمساز جریانی بدل شده به نام “هنروتجربه” که وی با آن مخالف است بیان می دارد: من با سیاستگذاریهای مدیر این گروه سینمایی مشکل دارم وگرنه در این گروه، فیلم خوب هم وجود دارد. اتفاقا فیلمی که همین تارا اوتادی هم ساخته فیلم خوبی است و اگر تمامی فیلمهای این گروه مانند فیلم ایشان باشد خیلی هم خوب است.

حسین فرحبخش با اشاره به اینکه در سالیان طولانی حضور در سینما چهره های بسیاری را وارد سینما کرده به سینماژورنال می گوید: به هر حال در کنار تولید محصول یکی از وظایف هر تولیدکننده معرفی استعدادهای تازه به سینما است و من هم خوشحالم که در این حیطه دست جوانترها را گرفته ام.




رضا کیانیان: زیر بار حرف زور نمی‌روم مگر زور “پرزور” باشد!!!

سینماژورنال: ‌رضا کیانیان فقط خود را به بازیگری در سینما محدود نکرده. سعی می‌کند تا آنجا که می‌تواند، در گسترش فرهنگ نمایشی و تصویری و البته اجتماعی مؤثر واقع شود.

به گزارش سینماژورنال در گفت‌وگوهایی که اخیرا انجام داده، ردپای چنین دغدغه‌هایی را می‌بینیم. وی در تازه ترین گفتگویش که با “شرق” انجام شده نیز سعی کرده باز هم بخشی از دغدغه های خود را بیان کند.

یکی از نکات جالب این گفتگو جایی است که وی در فضایی مابین طنز و جدیت از این می گوید که زیربار حرف زود نمی رود مگر آن که زور پرزور باشد!

سینماژورنال متن کامل گفتگوی کیانیان را ارائه می کند.

درحال‌حاضر مشغول چه‌کاری هستید؟
در حال بازی در آخرین فیلم وحید موسائیان هستم.
اخیرا گفت‌وگوی مفصلی با سایت «هنر و تجربه» انجام دادید و درباره علت بازی‌تان در فیلم «پنج تا پنج» توضیحاتی ارائه کردید. گفتید بیشتر از اینکه دنبال فیلمی‎ باشم که زیر پایم را سفت کند و آبرویم را نبرد، ‌اهل ریسک‌کردن هستم. برای بازی در فیلم آقای موسائیان هم با همین انگیزه عمل کردید؟ ‌
حضورم در فیلم‌ها دلایل مختلف دارد؛ گاهی سر فیلمی می‌روم که لذت ببرم. گاهی‌اوقات وارد فضای کاری می‌شوم تا بتوانم تجربه‌ای کسب کنم و در برخی از کارها هم کمک و همفکری می‌کنم. در مورد فیلم «پنج تا پنج» دیدم مثل برخی از کارهای قبلی‌ام جوانانی باانگیزه فیلمی می‌سازند. یکی از آنها جوانی است مثل ماهان حیدری – فیلم‌نامه‌نویس فیلم پنج تا پنج- نمایش‌نامه دورنمات را به فیلم‌نامه تبدیل کرده. فیلم‌نامه برداشتی بود از نمایش‌نامه «پنجری» فردریش دورنمات و خانم کارگردان جوانی هم پیدا شده که می‌خواهد بدون کمک هیچ‌جایی آن را بسازد که برایم جالب بود. بنابراین وارد این کار شدم.
با همه اینها وقتی گفت‌وگوهای شما را می‌خوانم، می‌بینم که تنوع و گستردگی زیادی دارد. همان‌گونه که در نشریه‌ای اقتصادی درباره هنر و معیشت حرف می‌زنید؛ در سایتی درباره حضور هنرمندان سینما و نقششان در انتخابات سخن می‌گویید. در اظهاراتتان عنوان کردید که چرا در زمان انتخابات سینماگران خیلی آدم‎ها‎ی مهمی ‎می‎شوند ولی بعد با نظارت‎ها‎ی مختلف مثل آدم‌های خائن با آنها رفتار می‌شود؟ علت این نگاه و اظهارنظرات متنوع چیست؟ ‌
قبل از هرچیزی باید به این نکته مهم اشاره کنم که من درمورد همه موضوعات اظهارنظر نمی‌کنم فقط درباره موضوعی که موردعلاقه‌ام است و به من ربط پیدا می‌کند، مثلا در زمینه بازیگری و سینما حرف می‌زنم چون مربوط به من است یا در زمینه هنرهای تجسمی، چون آنجا فعال هستم. چون همه آنها مستقیم به زندگی من ربط پیدا می‌کنند یا گاهی درباره مسائل اجتماعی حرف می‌زنم. رادیو افغانستان در زمان اشغال روس‌ها می‌گفت: «من زیر بار زور نمی‌روم، ‌مگر زورپرزور باشد» من هم. زیربار حرف زور نمی‌روم مگر زورپرزور باشد! تا آنجا هم که بتوانم سعی می‌کنم مؤثر باشم. اکثرا مسائل را با بچه‌های خانه سینما و هم‌صنفی‌های خودم در میان گذاشته‌ام، اما گاهی هم لازم می‌دانم حرف‌هایم را رسانه‌ای کنم. بنابراین مثلا وقتی درباره عکاسی حرف می‌زنم، به این علت نیست که فقط عکاس هستم یا وقتی درباره بازیگری سخن می‌گویم، چون بازیگرم. من در درجه نخست انسانم. و عکاس و بازیگربودنم و… دنباله من هستند. من نمی‌خواهم زیر سایه موقعیت اجتماعی‌ام قرار بگیرم.
البته منظورم بیشتر طرح مباحثی است که همچون گفتمان‌های اجتماعی، می‌تواند راهگشا و هموارکننده مسائل بعدی باشد… .
خُب من هم سعی می‌کنم گفتمان‌های اجتماعی را مطرح کنم تا درنهایت در نشریات و روزنامه‌ها درباره آن گفتمان‌ها گفت‌وگو شود و البته وظیفه طرح و بسط آنها برعهده شما‌ در نشریات و روزنامه‌هاست.
به نظرم طرح این موضوع که در زمان انتخابات، سینماگران خیلی آدم‎ها‎ی مهمی‎ می‎شوند ولی بعد با نظارت‎ها‎ی مختلف باید خیانتشان مورد بررسی قرار گیرد، یکی از گفتمان‌هایی است که باید بررسی شود … .
اصلا من فکر می‌کنم سینماگران تنها صنفی در ایرانند که در سایه انواع و اقسام نظارت‌ها و شوراها قرار دارند. زمان سیف‌الله داد خدابیامرز، برخی از این شوراها برداشته شد و هیچ اختلاس و تعرض و ظلمی هم از سوی سینماگران صورت نگرفت. یک فیلم برای اینکه ساخته شود، از شورای تصویب فیلم‌نامه و پروانه ساخت گرفته تا شورای نمایش و انواع و اقسام شوراهای غیررسمی باید مورد تأیید قرار گیرد. حالا واقعا این‌همه شورا به چه درد می‎خورد، خدا داند. شورای تصویب فیلم‌نامه، شورای پروانه ساخت، شورای اکران و.. همه هم در تناقض با یکدیگر هستند. وقتی پروانه ساختی صادر می‎شود، یعنی اینکه من می‎توانم فیلمم را بسازم و بعد هم اکران‎ شود. پس چرا دوباره شورای دیگری باید اکران فیلم را تأیید کند، چون به من اعتماد ندارند و گمان می‎کنند که حتما در طول ساخت یک کلک‎ها‎یی زده‌ام. مبنای این شوراها عدم اعتماد به سینماگر است که مبادا پایشان را کج بگذارند. با ما مثل غریبه‌ها رفتار می‌کنند. ما کشورمان را دوست داریم، رأی هم داده‌ایم و یک شهروند هستیم، پس چرا باید به ما مشکوک باشند. دوباره تکرار می‎کنم، تنها پرچمی‎ که طی این سال‎ها‎ در برابر آمریکا افراشته بود، پرچم سینمای ایران بود که ما سینماگران آن را افراشته کردیم. متأسفانه این پرچم طی دهه گذشته نیمه‌افراشته شد و کم‌کم صندلی سینمای ایران را در جشنواره‎ها‎، کشورهایی اشغال کرده و می‎کنند که اتفاقا از روی دست ما فیلم می‎سازند و اگر فیلم‎ها‎یشان را ببینید، بسیار شبیه فیلم‎ها‎ی دهه ٦٠ و ٧٠ سینمای ایران است. ازدست‌دادن این جایگاه، نتیجه سینمای دولتی است. اصلا چرا سینماگران زمان انتخابات آدم‎ها‎ی مهمی‎ می‎شوند ولی بعد با نظارت‎ها‎ی مختلف خائن می‌شوند و می‎خواهند جلو خیانت‎ها‎ی ما را بگیرند، اساسا کدام خیانت. درواقع این‌همه بودجه صرف شوراهای مختلف می‎شود، درحالی‌که می‎توان این هزینه‎ها‎ را در جایی که لازم است و باید، خرج کرد.
آقای کیانیان! شما در چهار سال گذشته حراج‌گزار «حراج بزرگ تهران» بوده‌اید. چرا جدیدا عده‌ای به دستاوردهای آن اعتراض می‌کنند و اعتقاد دارند مسیر غیرقانونی را طی می‌کند؟
واقعا علتش را نمی‌دانم! فقط این را باید بگویم که «حراج تهران» مسیر قانونی و روشنی را طی می‌کند. این حراج باعث شده بازار هنر‌های تجسمی ایران داغ شود. هنرمندان دیده شوند و کارهاشان مطرح و شور و شوقی در میانشان ایجاد شود. امیدواری‌ای که با این حراج ایجاد شده باید ارج نهاده شود. ما با این حراج پول‌هایی را که در خارج از ایران خرج می‌شد به داخل هدایت کردیم و به نظرم باید تشویق هم بشویم.