1

سیروس تسلیمی در گفتگویی تفصیلی اظهار داشت⇐به‌خاطر بازنشستگی حیدریان، سینما تقریبا رها شده!/مافیای پخش خُردخُرد و در لوای حمایتهای دولتی ایجاد شد/تنها راه مقابله با مافیای پخش، تدوین قوانین ضدانحصار است/ خودشان در پردیس‌هایشان به فیلمهای مستقل سالن نمی‌دهند و در مقابل حوزه را متهم می‌کنند به انحصار!/الگوهای فرانسوی اگر جواب می‌داد که فرانسه نمی‌شد حیاط خلوت هالیوود!!

سینماروزان: سیروس تسلیمی از جمله نویسندگان و در عین حال تهیه‌کنندگان سینمای ایران است که مدتها موسسه پخش «امیدفیلم» را اداره می‌کرد و می‌کوشید در این موسسه شرایط اکران برخی آثار مستقل سینمای ایران را فراهم آورد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «سوره سینما» تسلیمی که کار نویسندگی را از میانه دهه شصت و با نگارش «پرنده کوچک خوشبختی» آغاز کرده از همین اولین کار خودش به عنوان تهیه کننده در سینما حضور یافت و کوشید شرایطی فراهم کند که محصول نوشتاریش با حداقل اختلاف با آنچه مطلوبش است تولید شود. سیروس تسلیمی که فرزند خسرو از مدیران تولید سینما و تلویزیون است در کارنامه کاری خود محصولاتی همچون «پرتگاه»، «میکس»، «پرنده آهنین» و «زندان زنان» را به عنوان تهیه کننده دارد. ضمن اینکه در حیطه نویسندگی آثاری نظیر «خبرچین»، «کمینگاه»، «پاتو زمین نزار» و «عروسک» را در گونه‌های مختلف از ماجرایی تا کمدی نوشته است.

تسلیمی به واسطه صراحت بیانش از جمله سینماگرانی بوده که در ادوار مختلف سینمایی کوشیده نظراتش را پیش روی مدیران قرار دهد؛ اتفاقی که به دلیل رویه انتقادی نظرات، مورد پسند مدیران قرار نگرفته اما تسلیمی را وانداشته که ادبیاتش را تغییر دهد و در آستانه هفتاد سالگی نیز همچنان این سینماگر به صراحت درباره برخی آسیبهای سینمای ایران و از جمله انحصارگرایی در پخش فیلم و عواقب آن سخن می‌گوید.

*در سالهای اخیر مدام و پشت سر هم درباره غلبه مافیایی یک دفتر پخش خاص بر مراودات اکران، گلایه از سوی سینماگران منتشر شده و متأسفانه کمترین تأثیری در بهبود اوضاع نداشته. به عنوان یک پخش کننده قدیمی چرا کمترین برخوردی برای محدود کردن این مافیا رخ نداده است؟

انصاف در پخش فیلم کاملا از بین رفته است و پخش کنندگان مستقل اغلب بیکار شده اند. یکی دو شرکت پخش که معروف شده اند به مافیا، وارد کار شده‌اند و تعدادی از پردیسهای مهم و سینماهای استراتژیک را به مونوپل خود بدل کرده‌اند و هرچه فیلم دارند با سانسهای فراوان در این پردیسها و سینماها تزریق میکنند و مابقی فیلمها بدون سالن میمانند یا ناچارند به اکرانهای محدود و در سینماهای مستعمل. انحصار مافیای اکران یک دفعه ایجاد نشد که بشود ناگهانی هم جلویش را گرفت. مافیای پخش خردخرد و در لوای حمایتهای دولتی شکل گرفت و برای همین کانون پخش کنندگان هم نتوانست در برابر آن بایستد. برخورد با این جریان هم جز در شعار شکل نمی‌گیرد به دلیل همان حمایتهایی که از این مافیا در برهه هایی خاص شکل گرفت! یادمان نمی‌رود زمانی که یکی از همین مدیران فعلی سینما، معاون نظارت بود به صورت کاملا غیرمستقیم صاحبان فیلمها را سوق میداد به عقد قرارداد اکران با یک شرکت پخش خاص و این گونه رفته رفته کمک کردند به قدرت گرفتن این شرکت و شکل گیری مافیایی که دیگر هیچ کس جلودارش نیست.

*بر فرض که رییسی در سینما روی کار بیاید که بخواهد این معضل را حل کند. آیا امکانش هست؟

در دوران مدیریتهای اخیر که چنین عزمی را ندیدیم؛ رییس قبلی سینما که اصلا عقبه ای در این حیطه نداشت و طبیعی بود که تا برود آدمها و جریانات را بشناسد، حذفش کنند. حیدریان هم که هرچند سینمایی بود اما ترجیح داد در نهایت آرامش دوران مدیریتش سر شود. حالا هم که به خاطر بازنشستگی حیدریان و تغییر و تحولات بعدی، سینما را تقریبا رها کرده‌اند و همین است که می‌بینید روی پرده فیلمی هست که 200 سالن دارد و فیلمی دیگر هم اصلا 20 سالن فول سانس هم ندارد!!! اینکه معضل را حل کنند نیاز دارد به عزمی جدی برای حل کردن معضل. چرا اغلب دفاتر پخش ما با فیلمسازان بر سر نداشتن سالن درگیرند؟؟ چون عزمی برای حل مشکل وجود نداشت. حیدریان پیش خود میگفت که کار را به صنوف واگذار میکند تا خودشان معضل را حل کنند اما صنفی که قدرت اجرایی ندارد هم کاری از پیش نمیبرد. مگر با اتفاقات اخیر کانون پخش و تغییر و تحول در رأس آن، سلطه مافیایی حل شد؟؟

*نه تنها حل نشد بلکه همان مافیای اکرانی که بخش عمده سانسها را بلعیده خود مدعی شده که چرا نهادهایی مانند حوزه هنری برخی فیلمها را در سالنهایشان نشان نمی‌دهند.

این هم یک تناقض بزرگ است. یکی دو شرکت پخشی که با مونوپل کردن پردیسهای مهم، مافیای اکران را به وجود آورده‌اند در پردیسهایی که مالکشان هستند یا در آنها شراکت دارند، به فیلمهای مستقل و پخش کنندگان دیگر سالن نمیدهند اما وقتی حوزه به عنوان سینمادار یک فیلم خاص را نمایش نمی‌دهد فریاد میزنند که چرا حوزه فلان فیلم را توقیف کرده!؟ اینها خودشان پدر انحصار اکران هستند اما حوزه را متهم می‌کنند به ایجاد انحصار در اکران که هم خنده دار است و هم اسفناک!! آیا اینکه فلان پردیس پرتردد فیلمی را بعد از دو هفته نمایش و در حالی که فروشش در حال افزایش است به ناگاه پایین میکشد تحریم نیست؟؟ آیا اینکه بهمان پردیس مهم به فیلمهای مستقل بدترین سانسها را میدهد تحریم نیست؟؟ اگر تحریم بد است پس چرا خودشان در پردیسهایشان فقط به فیلمهای خودشان سانس میدهند و مابقی را بایکوت می‌کنند. خودشان با سلطه مافیایی،  ورشکستگی بسیاری از دفاتر پخش را رقم زده‌اند و حالا از حوزه ایراد می‌گیرند که چرا یکی دو فیلم را نشان نمیدهد؟ اگر حوزه سالی یک فیلم را نشان نمیدهد شما که در تمام سال به غیر از فیلمهای متبوع خودتان به بقیه مجال نفس کشیدن نمیدهید.

*امتداد این تناقضات به کجا خواهد رسید؟

اگر این روند اصلاح نشود دیری نخواهد گذشت که سالی 25 تا 30 فیلم اکران میشوند و میفروشند و مابقی فیلمها باید به اکرانهای نصفه نیمه و ورشکستگی بسنده کنند!

*چطور؟

واضح است آن 25 تا 30 فیلمی که می‌توانند سالن بگیرند پخش‌شان در دست یکی دو شرکت پخش مافیایی است و مابقی فیلمها چون از طریق پخش کنندگان مستقل ارائه می‌شوند نمی‌توانند نفس بکشند و لاجرم باید شکست بخورند. کم کم فضا به سمتی می‌رود که جز همان تعداد فیلم مطلوب آقایان در سینما، تولید دیگری وجود نداشته باشد و شاید کنارش اکران خارجی را هم رشد دهند که لقمه چربی برایشان است!

*بعید است اکران نسخه های ممیزی شده و مثله شده فیلمهای خارجی بتواند سود هنگفتی برایشان داشته باشد.

روزی که این جماعت دفتر پخش راه انداختند هم خیلیها پیش بینی نمی‌کردند چنین مافیایی شکل گیرد اما به تدریج جلو رفتند و مافیایی شکل دادند عظیم و طویل. درباره اکران خارجی هم قطعا به اکران محدود و زیرنویس بسنده نخواهند کرد و اگر فضا را مساعد ببینند اکرانهای همزمان راه می‌اندازند و حتی نسخه‌های دوبله شده اکران میکنند، تا بتوانند در درازمدت سینما را سوق بدهند به سمت مصرف‌گرایی کامل!!! درست شبیه همین اتفاق در فرانسه هم افتاده و کار به جایی رسید که 80درصد سینماهای فرانسه شده اند پخش کننده فیلمهای آمریکایی!!

*از فرانسه گفتید و ما را یاد مدیرانی انداختید که در همه این سالها مدام علاقه داشته اند به ترویج نوعی سینمای هنری خاص به تأسی از فرانسویان!!! کار به جایی رسید که حتی برای این سینما یک گروه هم راه انداختند اما به لحاظ جلب مخاطب موفقیت نداشتند.

استفاده از الگوهای فرانسوی اگر ضامن موفقیت بود که سینماهای فرانسه نمی‌شد حیاط خلوت هالیوود!! جالب است که در آمریکا با قوانین سفت و سخت ضدانحصار شرایطی را فراهم کرده اند که هم کمپانیهای مستقل بتوانند فعالیت کنند و هم کمپانیهای بزرگ اما ما این قوانین را نمی‌بینیم و به‌جایش در رویای فرش قرمز کن به فکر راه اندازی گروه برای آثار تجربه گرا بودیم؛ نتیجه اش هم که مشخص است، سالنهای خالی از مخاطب و تزریق مدام بودجه دولتی برای امتداد حیات نباتی این گروه!

*بر این اساس تا قوانین ضدانحصار در حیطه سینما نداشته باشیم آش همان آش است و کاسه همان کاسه؟

دولت اگر انگیزه قوی داشته باشد که بساط مافیایی پخش را جمع کند کار سختی نیست. باید قوانینی در مقابله با انحصار را تصویب کرد و خیلی سریع آنها را به اجرا گذاشت. باید حداقلی از سالنها در دو هفته ابتدایی در اختیار صاحبان آثار قرار گیرد و فقط و فقط رشد فروش باشد که باعث افزایش سالن شود و نه اینکه کدام پخش پشت فیلم است. در شرایط فعلی که انگیزه‌ای در مدیران برای وضع چنین قوانینی نمی‌بینم پس تا اطلاع ثانوی امیدی ندارم به بهبود اوضاع اکران. این یک واقعیت است که آدم بازنشسته حوصله انداختن طرح نو ندارد و مافیای اکران هم از این وضعیت به نفع خود کمال استفاده را می‌برد.

*اینکه خودتان هم چند سالی است تولید ندارید ناشی از نومیدی نسبت به بهبود اوضاع است؟

اگر بخواهم بنویسم باید تولید کنم و اگر بخواهم تولید کنم باید پخش کنم و وقتی پخش دست مافیاست، تولید کردن یک اقدام عبث است. البته خیلیها هستند که با جذب سرمایه‌گزاران بیرونی محصول تولید می‌کنند اما بعدا مشخص می‌شود که اهدافی مانند پولشویی در سرشان بوده است که آبروی سینما را می‌برد. من می‌گویم انشاءالله که خیر است و اوضاع بهتر شود ولی تا وقتی نخواهیم و نخواهند که بهتر شود، بهتر نخواهد شد. جز این است؟؟؟




مسعود جعفری جوزانی مدعی شد⇐گروهی با زدوبند ۲۸ دفتر سینمایی را بستند تا فقط خودشان باقی بمانند!!!/اینها با لابی در سینماها شریک شده و همه چیز را در دست گرفته‌اند/تمام آنچه در سینماها می‌بینیم سلیقه این عده محدود است

سینماروزان: مسعود جعفری جوزانی کارگردان سرشناس سینمای ایران که سه سال قبل کمدی-سیاسی پرفروش «ایران برگر» را در سینماها داشت و به زودی با یک درام ملتهب با مضمون ایدز با نام «پشت دیوار سکوت» به سینماها خواهد آمد در گفتگویی که با «شهروند» داشته به گلایه از اوضاع انحصاری اکران پرداخته است.

جعفری جوزانی با اشاره به مهجوریت آثار جنگی در اکران بیان داشت: دلیل اصلی اینکه سینمای دفاع مقدس مهجور مانده را می‌توان در انحصار کامل برخی دفاتر سینمایی برای عرصه تولید دانست. این‌ها با زد و بند 28 دفتر سینمایی را بستند و تنها خودشان و چهار دفتر فعال باقی ماند و با لابی خود در سینماها هم شریک شده و همه چیز را در دست گرفته‌اند.

این کارگردان در همین راستا تاکید کرد: این جماعت پا را فراتر نهاده و تولیدکنندگان را تهدید می‌کنند و به آنها خط میدهند تا آنچه آنها می‌گویند را تولید کنند وگرنه با سیستم پخشی که در دست دارند جلوی اکران موفق فیلم را می‌گیرند.

وی با اشاره به علاقه مردم به آثار دفاع مقدس و تاریخی ادامه داد: مردم این گونه آثار را دوست دارند به شرطی که درست پخش شود. این آثار متاسفانه در سال‌های اخیر قربانی برخی افراد و جریان‌های سودجو در سینما شده‌اند.

جوزانی با تاکید فرمایشی خواندن امر تولید در سینما خاطرنشان کرد: تمام آنچه ما امروز در سینما می‌بینیم سلیقه این افراد محدودی است که سیستم پخش را در دست گرفته‌اند. این دفاتر در حال حاضر با دیدگاه‌های خود سفارش اثر می‌دهند و با توجه کامل به گیشه با هر نوع دیگری از سینما مقابله می‌کنند و با این روند جاری سینما روز به روز بدتر از این وضع را پیدا خواهد کرد.




پخش‌کننده «مادر قلب اتمی» بیان کرد⇐فروش ۱٫۵ میلیاردی برای فیلمی غیرکمدی که در ماه رمضان روی پرده رفت و نه تیزر تلویزیونی داشت و نه بیلبورد و نه سینماهای حوزه، شکست نیست

سینماروزان: «مادر قلب اتمی» حدود 4 سال قبل تولید شد و ماه رمضان امسال روی پرده رفت ولی علیرغم ساختار ضدکلاسیک و تلاش کارگردانش علی احمدزاده برای ارائه روایتی ابزورد در دل کلانشهر تهران توانست به فروش 1.5 میلیارد دست پیدا کند.

بسیاری گمان می کردند اقبال نسبی مخاطبان به فیلم موجب شود اکران فیلم هفت هفته را پر کند اما از هفته چهارم حجم سینماهای فیلم کم شد و در روزهای اخیر کار به جایی رسیده که فقط دو سینما در تهران فیلم را نشان میدهند.

سعید خانی مدیر موسسه پخش نسیم صبا که پخش «مادر قلب اتمی» را برعهده داشت درباره شرایط اکران این فیلم به سینماروزان گفت: فیلم در شرایطی روی پرده رفت که نه فقط حوزه هنری کاملا آن را توقیف کرد بلکه حتی یک تیزر تلویزیونی به صورت زیرنویس هم به آن تعلق نگرفت و حتی یک بیلبورد هم در سطح شهر نداشتیم. در این شرایط فروش 1.5 میلیارد با احتساب آغاز اکران در ابتدای ماه رمضان، شکست نیست و به عنوان پخش کننده از آن راضیم اما انتظار داشتم در تخصیص سالن برای اکران شرایط بهتری را تجربه کنم.

این پخش کننده با اشاره به سرگروه ماندانا که در اختیار فیلمش بود بیان داشت: این روزها اغلب پخش کنندگان به دنبال دو سرگروه آزادی و کوروش هستند که پاتوق مخاطبان سینما هستند و باعث میشوند کف فروش فیلم تا چند هفته حفظ شود. شاید اگر سرگروه ما هم کورش بود اوضاع فروشمان به مراتب بهتر از این می‌شد. حتی سرگروهی مثل استقلال هم میتوانست کمک کند به فروش بیشتر که به ما نرسید.

خانی درباره خاص بودن «مادر قلب اتمی» که برخی آن را دلیلی بر کاهش مخاطب در هفته های چهارم و پنجم دانسته اند بیان داشت: فیلم فارغ از آن که اصلاحاتی خورد که باعث گنگ شدنش شد فیلم خاصی است و روایت یکدست و روراستی نداشت و کارگردان دلش میخواست به جای مسیرهای پیموده شده، مسیر تازه ای را بپیماید که در این حیطه هم به نسبت موفق بود. به اینها بیفزایید این مورد را که اشارات سیاسی فیلم می طلبید در زمان تولیدش که 4 سال قبل بود اکران شود نه اینکه سالها بعد و در شرایطی روی پرده برود که برخی مفاهیم دستخوش تغییر شده اند.

سعید خانی در پاسخ به این پرسش که جایگاه تحریم حوزه هنری را در اکران این فیلم چطور می‌بیند به سینماروزان گفت: فارغ از پردیس آزادی تهران که پردیسی استراتژیک است و مدیریتش در اختیار حوزه است، مالکیت بسیاری از سینماهای شهرستانها از ساری تا شهرکرد و زنجان نیز در اختیار حوزه هنری است و طبیعی است «مادر قلب اتمی» که توسط حوزه توقیف شد این سینماها را در اختیار نداشت و اگر این تحریم نبود قطعا چندصدمیلیونی فروشمان بیشتر می شد.

خانی در پایان گفتگوی خود تأکید کرد: «مادر قلب اتمی» کمدی نبود که بتواند در هر فصل و موعدی حداقلی از فروش را داشته باشد ضمن اینکه دنباله فلان فیلم یا سریال خاص هم نبود که مخاطب ازش خاطره داشته باشد و برای همین به سینما بیاید. این فیلمی خاص بود که به گونه ای خاص هم روایت شده بود و فروش 1.5 میلیاردی برایش علیرغم تمام محدودیتها رضایت بخش است.

سعید خانی
سعید خانی

 




سعید خانی مدیر پخش نسیم صبا بیان کرد⇐بعد از حادثه تروریستی با ۴۰ درصد افت فروش مواجه شدیم!/نیم بها بودن سانس‌ها در ماه رمضان مفید نبود زیرا ساعاتی که برای آن اختصاص داده بودند تاثیری بر فروش نداشت!/چرا باید قیمت بلیت سینما در صبح شنبه با شب پنجشنبه یکی باشد؟/با تخصیص سانسهای فراوان به یک فیلم کمدی، سینمای اجتماعی هویت خودش را از دست می‌دهد

سینماروزان: اقبال مخاطبان به سینماها در ماه رمضان امسال و حتی با راه اندازی طرح افطار تا سحر چندان قابل توجه نبود؛ یک دلیل آن را میتوان توزیع نامناسب سانسها میان فیلمها دانست به گونه ای که قسمت دوم یک کمدی رقص‌آلود بخش عمده سالنها را در اختیار داشت و بقیه فیلمها با حداقل سالن روبرو بودند.

به گزارش سینماروزان سعید خانی مدیر پخش نسیم صبا با اشاره به کاهش مخاطب در رمضان امسال به «ایسنا» گفت: امسال فروش سینمایی ما خوب بوده ولی با ۲۰ درصد ریزش مخاطب مواجه شده‌ایم که این روند می‌تواند علل مختلفی از جمله افزایش قیمت بلیت‌ها یا نداشتن تنوع ژانر و بحث اطلاع رسانی داشته باشد.

او همچنین حادثه تروریستی اخیر را نیز در کاهش فروش فیلم‌ها و مخاطب موثر دانست و افزود: مردم کمتر در مکان‌های شلوغ حضور پیدا می‌کنند، به طور مثال ما در مقایسه با روز مشابه در هفته قبلش ۴۰ درصد با افت فروش مواجه شدیم.

وی در عین حال خاطرنشان کرد: البته با گذر زمان این روند به حالت طبیعی خودش باز می‌گردد و مثلا با حضور فیلم‌هایی مثل «اکسیدان» ان شاءالله تا عید فطر فروش‌ها بهتر خواهد شد.

خانی در ادامه به ارائه راه‌حلی برای فروش بهتر گیشه پرداخت و افزود: به نظر من باید قیمت فروش بلیت‌ها به روش پلکانی باشد؛ چرا باید قیمت بلیت سانس ساعت ۱۰ صبح شنبه با ۱۰ شب ۵ شنبه یکی باشد و این یک روند اشتباه است، باید ضریب سانس‌ها رعایت شود.

این تهیه‌کننده سینما با اشاره به اینکه طرح‌های اجرایی در ماه مبارک رمضان چندان موفق عمل نکردند، گفت: نیم بها بودن سانس‌ها مفید نبود زیرا ساعاتی که برای آن اختصاص داده بودند تاثیری بر فروش نداشت و تا ساعت ۵ بیشتر نبود. مردم تا قبل از افطار به سینما نمی‌روند و بقیه ساعات نیز مثل مواقع دیگر سال بود بنابراین باید بقیه ساعات شب نیز نیم بها می‌شد و در این مورد تبلیغات می‌کردند به هرحال باید یک کار دسته جمعی اتفاق می‌افتاد و توسط شهرداری یا دولت حمایت و اطلاع رسانی می‌شد.

این پخش کننده با تاکید بر اینکه باید تنوع ژانر در سینما وجود داشته باشد، گفت: فیلم‌های کنونی، فیلم‌های خوبی هستند ولی اینکه سانس بیشتری به فیلم کمدی اختصاص داده می‌شود، طبیعتا سینمای اجتماعی هویت خودش را از دست می‌دهد این یک مشکلی است که در نهایت به سینمای ایران صدمه وارد می‌کند، زیرا که ما باید تنوع ژانر داشته باشیم. قطعا یک جایی این کمدی را مردم ما پس می‌زنند مثلا در سال‌های ۸۵،۸۶ ژانر کمدی را پس زدند و دیگر مخاطب نداشت.

یک پخش کننده و تهیه‌کننده سینما با اشاره به اینکه توجه به فیلم‌های کمدی بیشتر از ژانرهای دیگر است، گفت: متاسفانه فیلم‌های اجتماعی حتی اگر خوب باشند چون ما بهای بیشتری به فیلم‌های طنز و کمدی می‌دهیم دیده نمی‌شوند؛ اساسا سینماداران ما هم همه دوست دارند فیلم کمدی اکران کنند بنابراین حتی اگر فیلم‌های اجتماعی خوبی هم داشته باشیم فرصت دیده شدن ندارند که بخواهند فروش داشته باشند.




ادعای مدیرمسئول یک روزنامه سینمایی⇐مافیای اکران، حق پخش یک فیلم روی پرده را ۴ میلیارد خریده!!!

سینماژورنال: “مافیای اکران” عبارتی است که در همه این سالها مرتب درباره اش از زبان سینماگران شنیده ایم و البته نیز هرازگاه برخی از سینماگران یکی از شرکتهای پخش فیلم وطنی را هسته مرکزی این مافیا دانسته اند.

به گزارش سینماژورنال اینکه می بینیم در مراودات اکران هم جز یکی دو شرکت پخش توانایی رقابت با این شرکت را ندارند به همین ماهیت مافیایی شرکت مذکور بازمی گردد که با نفوذ در بسیاری از ارگانهای فرهنگی و حتی غیرفرهنگی شرایط تحقق خواسته های خویش را فراهم آورده است.

به تازگی مسعود داوودی صاحب امتیاز، مدیرمسئول و سردبیر روزنامه “بانی فیلم” نیز با نگارش یادداشتی صریح به نقد این جریان مافیایی پرداخته است که باعث عدم ایجاد شرایط عادلانه اکران برای تمامی فیلمها می شود.

داوودی در بخشی از یادداشت خود هم ادعایی را طرح کرده درباره خرید حق پخش یکی از فیلمهای روی پرده به مبلغ 4 میلیارد تومان(!) توسط همین مافیا.

متن کامل یادداشت داوودی را بخوانید:

دیدن مافیای سینما با چشم غیرمسلح!

رونق اقتصادی سینمای ایران در این یکی – دو سال اخیر و استقبال تماشاگران از اغلب فیلم های اکران شده در سالن های سینما، علاوه بر اینکه مدیریت دولتی را خشنود کرده، بسیاری از دست اندرکاران تولید فیلم ها را نیز به وجد آورده است!
باید این اقبال اقتصادی را به فال نیک گرفت. صرف نظر از دیدگاه های منفی که عمدتا هر نوع فرآیند مثبت اقتصادی و توفیق تجاری را ناشی از پایین بود سطح کیفی فیلم های سینمایی می دانند، این گشایش اقتصادی تحولی بزرگ را در صنعت سینمای کشورمان به وجود آورده است.
گرایش فیلمسازان جوان به کسب تجربیات تازه و استفاده از ابزار پیشرفته فیلمبرداری، همگی نوید کوتاه شدن فاصله تکنولوژیکی سینمای کشورمان را با صنعت کشورهای پیشرفته در آینده ای نه چندان دور می دهد.
همه این وجوه مثبت و خوشایند برای رسیدن به یک سطح قابل اعتنا و مطمئن، نیاز به مراقبت، توجه و نظارت بیشتر مدیریت دولتی بر شکل و روند درآمدزایی فیلم های سینمایی در پروسه اکران و نمایش به عنوان فرایند نهایی و به سرانجام رسیدن یک تولید سینمایی دارد.
در روزهای اخیر و با مطرح شدن برخی انتقاداتی از ناحیه دست اندرکاران سینمای کشورمان در مورد گسترده شدن حوزه فعالیت مافیای اکران و ممانعت تراست های پنهان محفلی از روی پرده رفتن و نمایش تعدادی از فیلم های سینمایی متعلق به سینمای مستقل، به نظر می رسد شرایط جدیدی پیش روی سینمای ایران قرار گرفته است.

ابزارهای مافیا برای تحکیم جایگاه خود
این رویه مرسوم اگر چه در سال های گذشته نیز مجال عرض اندام و مانع تراشی در روال اکران و پخش فیلم های سینمایی را داشت، اما در این دو سه سال اخیر با به کار گرفتن شیوه های بعضا حذفی، سعی در استحکام بخشیدن به ساختار تاثیرگذاری خود بر حوزه نمایش فیلم های سینمایی را دارد.
انکار سینمای مستقل توسط یک دفتر پخش بخصوص و اصرار بر ادامه تصمیم سازی در حوزه اکران فیلم ها، مسلما در آینده نزدیک موجب از میان رفتن ساختارهای حرفه ای تولید فیلم خواهد شد.
حضور و تاثیر «پول» خرج شده توسط این دفتر بخصوص و ایجاد فضاسازی های تبلیغاتی و رسانه ای برای فیلم هایی که توسط این دفتر قرار است در سینماهای کشور به نمایش درآید، همگی زنگ های خطر از میان بردن جریان حرفه ای مبتنی بر اصول تولید سینمایی را به صدا در آورده است.
پیش خرید فیلم ها، شراکت با صاحبان فیلم ها و در نهایت شریک شدن از راه سرمایه گذاری در فیلم های سینمایی که امید و پیش بینی توفیق در گیشه را دارند از ابزارهایی است که جریان پخش موسوم به مافیای پخش از آنها برای تحکیم جایگاه خود استفاده می کند.
همه اینها را بگذارید در کنار مانع شدن از اکران فیلم ها و یا سنگ اندازی بر سر راه سایر فیلم هایی که امکان رقابت با فهرست فیلم های در دست پخش این موسسه را دارند.
این شیوه های غیرحرفه ای و به دور از اخلاق، روی دیگر سکه جریان نامیمونی به نام مافیای پخش است که تلاش گسترده ای برای در دست گرفتن نبض اکران و نمایش فیلم های سینمایی در داخل کشور را دارد!

مسعود داوودی
مسعود داوودی

حق پخش این فیلم را 4 میلیارد خریدند تا نگذارند بقیه نفس بکشند
خرید میلیاردی یکی از فیلم های در حال اکران به بهایی گزاف، از جمله مسلخ های تازه ای است که این جریان محفلی پخش برای «بریدن سر» سایر فیلم های روی پرده به راه انداخته است؛ وقتی امتیاز پخش فیلم مذکور توسط همین مافیا به مبلغ چهار میلیارد تومان خریداری می شود، ساده انگاری است که تصور کنیم صاحب جدید فیلم که همان پخش کننده محفلی است بگذارد دیگر فیلم های سینمایی در سایر سینماها، «نفس» بکشند،نمایش فیلم های دیگر در سالن های متعلق به خودش که هیچ…!
همه اینهاست که نشان می دهد با آزاد گذاشتن دست عده ای معدود در حوزه پخش فیلم، نتیجه ای جز به بار آمدن افراد سودجویی که نمونه هایش در سینمای فیلمفارسی با نام «گنجی زاده»ها صدمات جبران ناپذیری به شاکله سینمای ایران وارد کردند.
مافیای اکران موجودی تخیلی نیست، همین دور و بر سالن های سینمایی و دفاتر پخش می توانید ردپاهایش را پیدا کنید حتی با چشم غیرمسلح…!




طرح تازه سازمان سینمایی: پخش کنندگان مجازند هر تعداد که می‌خواهند فیلم دفاع مقدسی اکران کنند/سینماژورنال: ابتدا باید اثر موجه دفاع مقدسی تولید کرد و بعد به فکر تسهیلات اکران بود

سینماژورنال: در حالی در یکی دو سال اخیر تولید آثاری که واقعا بتوان نام اثر دفاع مقدسی را روی آنها گذاشت، کاهش محسوسی یافته، معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی از برداشتن محدودیت پخش این آثار خبر داد.

به گزارش سینماژورنال حبیب ایل بیگی با اشاره به اینکه بر اساس آيين نامه شوراي صنفي نمايش، دفاتر توزيع و پخش طي يك سال مي توانند تنها 8 فيلم آماده نمايش را براي اكران بپذيرند گفت: سازمان سینمایی در راستاي حمايت از توليدات سينمايي با موضوع “دفاع مقدس”،”انقلاب” و”مقاومت”   و نيز دستيابي به شرايط پخش بهتر، از اين پس در نظر دارد تا اكران فيلم هاي مورد ذكر را در سهميه پخش دفاتر لحاظ نکند.

وی ادامه داد: بر اين اساس دفاتر پخش مي توانند نسبت به اكران اين فيلم ها خارج از سهميه مصوب اقدام نمايند.اين اتفاق فرصت مناسب و شايسته اي در جهت بهينه سازي شرايط اكران فيلم هاي ارزشي با موضوعات مورد اشاره خواهد بود.

ايل بيگي درباره زمان اجراي اين طرح افزود: موضوع با اعضاي محترم شوراي صنفي مطرح شده و برطبق آيين نامه شوراي صنفي نمايش طرح مورد نظر پس از تاييد رياست محترم سازمان سينمايي ،از آغاز هفته دفاع مقدس اجرايي خواهد شد.

خالی بودن دست سینمای ایران از آثاری که بتوان نام دفاع مقدسی را بر آنها گذاشت

به گزارش سینماژورنال نگاهی به آثاری چون “عاشق ها ايستاده مي ميرند” (شهرام مسلخي)، “مبارزان كوچك” (سيد داوداطيابي )، “بيداري”(فرزاد موتمن)، “پي 22” (حسين قاسمي جامي )، “ماهي سياه كوچولو” (مجيد اسماعيلي)، “آوازهاي سرزمين من”(عباس رافعي)، “حكايت عاشقي” (احمد رمضان زاده) و “تا آمدن احمد”(صادق صادق دقيقي) که مهمترین عناوین آثار تولیدی مرتبط با سه حیطه انقلاب، مقاومت و دفاع مقدس در دو سال اخیر هستند نشانگر خالی بودن دست سینمای ایران از آثار درجه یک مرتبط با این گونه سینمایی است.

برخی از این آثار مانند “تا آمدن احمد” و “بیداری” بیشتر از آن که مرتبط با دفاع مقدس و انقلاب و البته اتفاقات کوران جنگ و انقلاب باشند آثاری هستند که در حاشیه جنگ و انقلاب و در شهرها می گذرند و تفاوت چندانی با آثار آپارتمانی ندارند. برخی مانند “حکایت عاشقی” هم آن قدر دمدستی و بی تمرکز بر سوژه های شریف خویش کار کرده اند که مطمئنا نمی توان به چشم آثار درجه یک به آنها نگاه کرد.

در میان این آثار فیلمی هم وجود دارد مانند “ماهی سیاه کوچولو” که هرچند مدام صفت تصویرساز حماسه مردمی آمل به آن الصاق می شود اما در تمام طول فیلم حتی یک نما از حماسه مردم آمل دیده نمی شود.

سینماژورنال معتقد است با این سبد خالی از آثار واقعی انقلاب و دفاع مقدس هرچقدر هم که در اکران آثار تسهیلات ایجاد شود باز هم به رونق این نوع سینما نخواهد انجامید.