1

چگونه حوزه هنري حاشيه‌نشين شد؟

سینماژورنال/مینا اکبری: حوزه ‌هنری در شکل‌گیری سینمای پس از انقلاب نقش مهمی ایفا کرده است. آموزش و زمینه‌سازی حضور نسل فیلم‌سازان پس از انقلاب، تولید آثار متنوع با رویکرد‌های مختلف در سه دهه و مدیریت بیشترین تعداد سالن سینما در سراسر کشور نشان می‌دهد که حوزه‌ هنری بخش عمده‌ای از تعریف سینمای پس از انقلاب را به خود اختصاص داده است.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “شرق” این نقش‌آفرینی مؤثر و همه‌جانبه اما در طول چندسال اخیر به شکل گسترده‌ای بی‌رنگ شده تا جایی که در دهه ٩٠، نام حوزه هنری تنها در حیطه اکران و تأثیر در روند‌های ممیزی خارج از معاونت سینمایی ارشاد برخی فیلم‌ها دوباره به زبان می‌آید. این روزها حوزه هنري نه‌تنها خاستگاه نیرو‌های تازه‌نفس سینما نیست، بلکه ارتباطش با بدنه سینماگران فعلی نیز تا حدود چشمگیری مخدوش شده.

تولیدات اندک این نهاد بیش از آنکه حاصل مدیریت در حوزه باشد، حاصل حضور گاه‌به‌گاه فیلم‌سازانی است که هویت خود را از حوزه هنری کنونی نمی‌گیرند

سیاست‌های تولید در حوزه‌ هنری آن‌قدر محدود است که دیگر کسی به خاطرش نمی‌آید، فیلم‌های پرفروش و مؤثری که حیطه‌های تازه‌ای در محتوا را به سینمای ایران معرفی می‌کرد، حاصل مدیریت محمدعلی زم و سلیقه برخی هنرمندان آن در دوره‌ای خاص از سینمای ایران بود. حوزه هنری در حالی تنها به مدیریت سالن‌های بی‌شمار خود در کشور اکتفا می‌کند و نقش خود را در جریان فکری و محتوایی و اقتصادی و صنفی سینما تا حد یک ممیز خارج از محدوده تقلیل می‌دهد که درحال‌حاضر تولیدات اندک این نهاد برخاسته از انقلاب در سینما، بیش از آنکه حاصل مدیریت و جریان فکری در حوزه باشد، حاصل حضور گاه‌به‌گاه فیلم‌سازانی است که هویت خود را از حوزه هنری کنونی نمی‌گیرند.

باید قبول کرد که حوزه هنری دیگر جایگاهی در سینمای امروز ایران ندارد

این اتفاق در حالی قابل بررسی است که حوزه هنری اولین و مهم‌ترین نهاد هویت‌ساز در سینمای ایران بود که در کنار بنیاد سینمایی فارابی، موجودیت سینمای پس از انقلاب، حاصل معناسازی مستمر در فیلم‌ها و نشریات فرهنگی آن بود. کافی است به فهرست بلندبالای فیلم‌سازانی که در حوزه هنری کارشان را آغاز کرده‌اند نگاهی بیندازیم یا فیلم‌هایی که حوزه در این سال‌ها ساخته را مرور کنیم تا متوجه شویم، حاشیه‌ای‌شدن حوزه هنری در سینما چه معنی‌ای دارد. باید قبول کرد که حوزه هنری دیگر جایگاهی در سینمای امروز ایران ندارد.

دورشدن از تولید و حاشیه‌های پرشمار آن

سیاست‌های کنونی حوزه هنری در سینمای امروز ایران دورشدن از تولید و حاشیه‌های پرشمار آن است. می‌توان دلایلی سیاسی- اقتصادی برای این منظور پیدا کرد و این دلایل را در کنار کم‌کاری این نهاد در حیطه‌های فرهنگی دیگر هم به نشانه سیاست کلی سازمان تبلیغات اسلامی تعبیر کرد. اما چیزی که غیبت حوزه هنری در سینمای ایران را بیشتر قابل‌تأمل می‌کند، غیبت نهادی است که مسئولیت فکری، محتوایی، آموزشی،  جهت‌دهی سینماگران و تولیدات سینمای ایران را وانهاده و خود به مصرف‌کننده نتیجه سرمایه‌گذاری تولیدات بخش‌های نیمه‌خصوصی و نیمه‌دولتی (مانند بانک‌ها) در سینما تبدیل شده است.

غیبت نظریه‌پردازان و عناصر مؤثر در تصمیم‌گیری مدیران سینما

 دلیل حاشیه‌نشینی حوزه هنری بیشتر از آنکه حاصل فقر هزینه و بودجه باشد، به غیبت نظریه‌پردازان و عناصر مؤثر در تصمیم‌گیری مدیران سینما برمی‌گردد. حوزه هنری زمانی پاتوق و محفل و میعادگاه نیروهای انقلابی سینما بود و از نگارش فیلم‌نامه تا تولید و اکران و نظریه‌پردازی در سینمای ایران حرف اول را می‌زد، اما این روزها حوزه هنری نه‌تنها حرفی برای گفتن ندارد، بلکه عوامل مؤثر در سینمای امروز ایران که بسیاری یا حوزه را به وجود آوردند یا حوزه در شکل‌گیری شخصیت حرفه‌ای آنها نقش مهمی داشته، با هم در یک لانگ‌شات هم قرار نمی‌گیرند، چه برسد به همکاری و همفکری.

با راه‌اندازی تولید و نمایش فیلم هم نمی‌تواند به جایگاه اصلی خود برگردد

درحال‌حاضر خبر می‌رسد که حوزه هنری قصد راه‌اندازی شورای متن و ساخت فیلم بلند و کوتاه دارد اما تا حوزه هنری برای جذب نیروهای مؤثر در سینمای امروز ایران، سیاست جدید و برنامه‌ریزی تازه‌ای انجام ندهد و دوباره به پاتوق نیرو‌های فکری سینما تبدیل نشود، با راه‌اندازی تولید و نمایش فیلم هم نمی‌تواند به جایگاه اصلی خود برگردد. حوزه هنری ابتدا باید نقش تازه‌ای برای خود در فضای امروز سینمای ایران تعریف کند وگرنه باید همیشه حاشیه‌نشین حاشیه‌ها باقی بماند. 




گاف بزرگ پخش حوزه هنری برای میلیاردی جلوه دادن نماینده افغانی اسکار+عکس

سینماژورنال/رها طلوع: اینکه “چند متر مکعب عشق” فیلم خوبی است یا بد دخلی به این بحث ندارد.

اینکه این فیلم در جشنواره سی و دوم به عنوان محصولی ایرانی عرضه شد و در بحبوحه معرفی نمایندگان غیرانگلیسی زبان اسکار، ناگهان مشخص شد سرمایه گذار آن افغانی است و فیلم به عنوان نماینده افغانستان به اسکار ارسال شد نیز چندان ارتباطی با بحث پیش روی ندارد.

به گزارش سینماژورنال ماجرا بر سر اتفاق عجیب و غریبی است که بر سر اعلام رقم فروش این فیلم صورت گرفته است.

بر طبق جدول فروشی که در قدیمی ترین روزنامه سینمایی کشور منتشر می شود فروش این فیلم تا انتهای روز دوشنبه 4 اسفندماه، 487 میلیون تومان اعلام شده است و منطبق بر جدول فروش چند روز بعد، این فیلم در روزهای سه شنبه تا پنجشنبه 5 تا 7 اسفندماه نیز در مجموع 11 میلیون و 500 هزار تومان فروش داشته است اما…

جدول فروش
جدول فروش(1)/برای وضوح کلیک چپ کنید

اما نکته عجیب اینجاست بجای اینکه رقم کل فروش این فیلم تا 7 اسفندماه با افزودن این 11.5 میلیون بر 487 میلیون قبلی محاسبه شود، به ناگاه رقم  601 میلیون به عنوان کل فروش فیلم تا انتهای 7 اسفندماه درج گردیده است!!!

جدول فروش
جدول فروش(2)/برای وضوح کلیک چپ کنید

جالب اینجاست که چند روز بعد از این اتفاق مدیر دفتر پخش سوره وابسته به حوزه هنری که پخش “چند متر مکعب عشق” را برعهده داشته است و البته آمار فروش در رسانه ها نیز از طریق وی اعلام می شود در گفتگویی رقم فروش این فیلم را در تهران 650 میلیون تومان اعلام کرده و با احتساب رقم فروش شهرستان، آن را اثری میلیاردی توصیف کرده است!

این گافها کیفیت آثار را زیر سوال می برد

به گزارش سینماژورنال اینکه چطور میشود فروش 11 میلیونی در سه روز ناگهان ده برابر شده و شرایط افزودن حدودا 100 میلیونی بر رقم فروش یک فیلم فراهم می آید را ما نمی دانیم اما این را می دانیم که کیفیت حتی معتبرترین آثار سینمایی نیز بواسطه این گافها بدجوری زیر سوال می رود.

میلیاردی بودن یا نبودن آنقدرها ارزش ندارد که بخواهیم بواسطه اش زحمت عوامل فراوانی که درگیر تولید یک فیلم بوده اند را زیر سوال ببریم.