1

روایت‌هایی از تنهایی، امید، کشف و تاریخ؛ در هفتمین جلسه پاتوق فیلم کوتاه

سینماروزان: جلسه هفتم فصل دهم پاتوق فیلم کوتاه ساعت ۱۷ روز سه‌شنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۴ در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود.

 

هفتمین جلسه از دهمین فصل پاتوق فیلم کوتاه، روز سه‌شنبه ۱۸ شهریور ماه ۱۴۰۴ با نمایش ۴ فیلم کوتاه در خانه هنرمندان ایران برگزار خواهد شد.

 

در این جلسه از فصل دهم پاتوق که توسط انجمن سینمای جوانان ایران برگزار می‌شود، فیلم‌های کوتاه «زمرد» ساخته مجتبی اسماعیل‌زاده، «کم‌وبیش نامرئی» ساخته ترانه اسماعیلیان، «کورسو» ساخته علی تصدیقی، «نیچیر» ساخته کیوان شمشیربیگی از ایران و فیلم کوتاه «عزیزم» ساخته کریستینا سانچز از کشور کلمبیا روی پرده می‌روند.

 

امیر قادری، منتقد سینما، کارشناس این جلسه از پاتوق فیلم کوتاه خواهد بود که پس از اکران آثار با کارگردان‌های فیلم‌های کوتاه به نمایش درآمده به گفت‌وگو می‌نشیند و آثار را مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهد.

 

فصل دهم پاتوق فیلم کوتاه ـ جلسه هفتم

 

زمرد

کارگردان: مجتبی اسماعیل‌زاده / تهیه‌کننده: انجمن سینمای جوان – دفتر تهران، سینا شعربافی / بازیگران: مجتبی علیزاده، بهناز نادری، محسن حسن‌زاده

خلاصه داستان: زمرد که مدت‌هاست خودش را در خانه حبس کرده و از طریق شرکت در مسابقات پیامکی برنامه‌های تلویزیون و رادیو، روزگار می‌گذراند، به منظوری خاص تلاش می‌کند قد خودش را بلند و بلندتر کند.

 

کم‌وبیش نامرئی

کارگردان: ترانه اسماعیلیان / تهیه‌کننده: انجمن سینمای جوانان ایران و رضا باستانی / بازیگران: مهرداد ضیایی، آناهیتا اقبال‌نژاد

خلاصه داستان: در یک آزمون، از یک شوهر و همسرش خواسته می‌شود که بداهه‌پردازی کنند. در این نقش‌آفرینی‌ها، کشفی رخ می‌دهد که رابطه آن‌ها را به چیزی تبدیل می‌کند که هرگز نبوده است.

 

کورسو

کارگردان: علی تصدیقی / تهیه‌کننده: مهدی زندیه / بازیگران: پویان مکری، پریسا شاهولیان، نغمه فرنود

خلاصه داستان: مادری درگیر بیماری سرطان است و فیلم یک روز از زندگی این خانواده را روایت می‌کند که در کمال ناامیدی باز هم کورسوی امیدی را می‌بینند.

 

نیچیر

تهیه‌کننده و کارگردان: کیوان شمشیربیگی

خلاصه داستان: «نیچیر» (شکار) به روایت سینمای سنگی قنطوس؛ فرزند سنمار، معمار بزرگ دوره‌ی ساسانی می‌پردازد؛ هنرمندی که شاید در میانه مبهم تاریخ گم شده باشد.

 

عزیزم

کارگردان: کریستینا سانچز (کلمبیا)

خلاصه داستان: نینا باید در روز تولد خواهر ناتنی‌اش، با عدم اعتمادبه‌نفس خود و رابطه تیره و تاری که با پدرش دارد مواجه شود.

 

گفتنی است از این پس برنامه‌های پاتوق علاوه بر نمایش و نقد فیلم و حضور میهمانان ویژه، شامل معرفی کتاب‌های سینمایی به‌منظور گسترش مطالعات و شناخت عمیق‌تر سینما نیز خواهد بود.

 

هنرجویان و فعالان سینمای کوتاه و عموم مخاطبان برای پیش‌خرید بلیت کلیه آثار فصل دهم پاتوق فیلم کوتاه (در بسته هشت‌ماهه) می‌توانند با عضویت در باشگاه مخاطبان انجمن سینمای جوانان ایران از تخفیف و مزایای عضویت در باشگاه برخوردار شوند.




استفاده از چهره‌ها در فیلم کوتاه هم فرصت است هم تهدید/ برای تخریب یک موضوع، از آن بد دفاع کنید!

سینماروزان: نشست نقد و بررسی ششمین جلسه از فصل دهم پاتوق فیلم کوتاه با حضور «شهرزاد امیرشاه‌کرمی» و به میزبانی «تی‌یام یابنده» برگزار شد.

در این جلسه، فیلم‌های‌ کوتاه «ایلی‌ها» به کارگردانی رضا دانش‌پژوه، «حلما» به کارگردانی آسمان طوسی، «تبر» به کارگردانی مشترک مهدی گنجی و مجید حقیقت، «شازده کوچولو» به کارگردانی عمار خطی و فیلم کوتاه «مارونی» به کارگردانی مشترک آلونو دیمیتری، گویتیت ماکسیم، پلاتا لوکاس، نگوین نگوک مای، ماتوسچاک گویلیان، آرژنتیری فلور، کورتل هوگو از کشور فرانسه روی پرده رفت و در ادامه شهرزاد امیرشاه‌کرمی منتقد سینمایی همراه با تی‌یام یابنده به‌عنوان فیلمساز و میزبان برنامه با کارگردانان این آثار به گفت‌وگو نشستند.

پس از نمایش فیلم‌های کوتاه ششمین جلسه از فصل ده پاتوق فیلم کوتاه، کتاب «نوشتن فیلم کوتاه»، توسط پونه ظفرنیا به مخاطبان معرفی شد. این کتاب نوشته پاتریسیا کوپر- کن دانسیگر و ترجمه پیمان فلاحی توسط انتشارات انجمن سینمای جوانان ایران و انتشارات آبان به چاپ رسیده است. این کتاب، دانش‌آموز و فیلمنامه‌نویس تازه‌کار را از طریق فرآیند داستان‌گویی از مفهوم، به تجسم، دراماتیسم، شخصیت‌پردازی و گفت‌وگو می‌برد و به آنها می‌آموزد که چگونه یک روایت دراماتیک خلق کنند که کوتاه و کامل باشد.

 

چالش‌های روایت پایانی و ضرورت عمق‌بخشی به شخصیت‌ها

درابتدا فیلم کوتاه حلما به کارگردانی آسمان طوسی بررسی شد و تی‌یام یابنده در سخنان خود با اشاره به نوع روایت فیلم گفت: وقتی از پایان‌بندی باز صحبت می‌کنیم، منظورمان این نیست که پایان فیلم رها باشد؛ این هم خود یک نوع پایان‌بندی محسوب می‌شود. قاب تصویر ممکن است احساس نشود اما دیده می‌شود و مدیا همان تصویری است که باید بیش از همه مورد توجه قرار گیرد.

 

او با اشاره به مقایسه آثار پیشین کارگردان افزود: به نظر من فیلم‌های قبلی کارگردان بهتر بودند. حرکت‌های دوربین روی دست چندان موفق نبود و می‌توانست اجرای بهتری داشته باشد. در یک فیلم داستانی، نکته اصلی فاصله میان بحران (Crisis) و نقطه اوج (Climax) است؛ این دو نیازمند پس‌زمینه‌سازی کافی‌اند که در این فیلمنامه وجود نداشت. شاید به این دلیل که این فیلم با اشل فیلم بلند طراحی شده و در قالب فیلم کوتاه به‌درستی درنیامده است.

 

یابنده همچنین تاکید کرد: ای کاش برخی تلاش‌های واقعی کارگردان برای گرفتن سرپرستی یک کودک در فیلم کات می‌خورد و وارد روایت می‌شد.

آسمان طوسی کارگردان «حلما» در توضیح اثر خود گفت: نسخه‌ای که دیدید چند دقیقه کوتاه‌تر شده است. شخصیت مادر در فیلم در مرحله آزمایشی است و ما با شخصیتی افسرده مواجهیم که پس از فوت مادرش تصمیم می‌گیرد کودکی را به فرزندی بگیرد. قرار بود روایت را از جایی آغاز کنم که کاراکتر کودک را از بهزیستی تحویل می‌گیرد و به شهربازی می‌برد. شخصیت اصلی به‌طور مقطعی به دلیل شرایط، اندکی ناراحت بود و تصمیم داشت به‌عنوان یک زن تنها سرپرستی یک کودک را بر عهده بگیرد.

 

او درباره انتخاب زبان بصری اثر توضیح داد: برای نشان دادن استیصال کاراکتر، در ۱۵ دقیقه از قاب، فضای خاکستری و رنگ استفاده کردیم. این فیلم برآمده از شرایط زندگی شخصی من است. می‌خواستم ادای دینی داشته باشم و عامدانه خودم در نقش اصلی بازی کردم، چراکه خودم تلاش کرده بودم کودکی را به فرزندی بگیرم.

 

شهرزاد امیرشاه‌کرمی، منتقد این جلسه در تحلیل خود از فیلم اظهار داشت: فیلمساز به نکته درستی اشاره کرده است؛ این‌که یک زن مجرد می‌تواند فرزندی را به عهده بگیرد. اما به نظر من این ایده مناسب مدیوم فیلم کوتاه نبود. ما با کاراکتری مواجه بودیم که در زمان و مکان محدود و در برشی کوتاه از زندگی روایت می‌شود.

او ادامه داد: کنش پایانی و برگرداندن کودک کاری سخت و دشوار بود. آنچه ما انتظار داشتیم، دیدن استیصال و درماندگی بیشتری در شخصیت اصلی بود که کمتر به نمایش گذاشته شد. فیلمساز نباید بیش از حد به اثر خود متصل باشد و برای توضیح فیلم الصاق شود، چراکه ما اطلاعات لازم درباره کاراکتر را دریافت نکردیم. وقتی قرار است شخصیت را به کنش پایانی برسانیم، نیاز داریم بیشتر درباره گذشته او بدانیم و در قالبی روایی درست این مسیر را طی کنیم.

این منتقد با اشاره به ساختار فرمی گفت: شخصیت بعد از یک دوره ناراحتی با پروسه‌ای جدید روبه‌رو می‌شود که او را دوباره به استیصال می‌رساند. ای کاش پایان‌بندی به شکلی بود که مخاطب را رها نمی‌کرد و حس همدردی و همدلی بیشتری برمی‌انگیخت. ما نمونه‌های درخشانی در این زمینه داریم، مانند فیلم First Cow به کارگردانی کلی رایکارد که داستان دو دوست را روایت می‌کند و حتی پس از مرگ نیز برای نشان دادن اتصال آن‌ها قاب مربعی به ما کمک می‌کند که این اتصال را ببینیم. در «حلما» اما این اتصال و پایبندی در فرم طنین‌انداز نشده است. این بازی اگر در سه سطح قرار نمی‌گرفت، می‌توانست اثرگذاری بیشتری داشته باشد.

 

حلما رستمی بازیگر کودک این فیلم نیز در خصوص اسم فیلم گفت: حلما به معنای صبوری است و به دلیل اتفاقاتی که برای شخصیت کودک فیلم می‌افتد باید صبوری کند و با مادر خود همراه شود.

 

چالش‌های هدایت بازیگران حرفه‌ای در فیلم کوتاه

 

شهرزاد امیرشاه‌کرمی با تأکید بر انتخاب صحیح بازیگران، به‌ویژه حضور فرهاد اصلانی و مریم بوبانی، گفت: فیلم از نظر بازیگری بسیار موفق بود و بازیگران توانستند بخش مهمی از بار روایت را به دوش بکشند. اما برای شکل‌گیری تصمیم نهایی شخصیت زن؛ که انتخابی حیاتی و غیرمعمول است؛ نیاز بود مقدمه‌چینی بیشتری صورت گیرد. فیلم بیش از حد متکی به پس‌زمینه و روایت‌های خارج از قاب بود و برخی سکانس‌ها مانند نمای قطار در جنگل، هرچند زیبا، صرفاً جنبه تزئینی داشتند و کارکرد دراماتیک نداشتند. در چنین تصمیم بزرگی، نیازمند کاشت و برداشت‌های بیشتری بودیم تا پایان‌بندی برای مخاطب باورپذیر جلوه کند.

 

شاه‌کرمی گفت: در بخش تقابل میان شخصیت غفاری و مادر اسماعیل با بازی فرهاد اصلانی و مریم بوبانی، دیالوگ‌ها بسیار جذاب و قابل‌توجه بودند. هرچند در مقاطعی حجم اطلاعات به‌نوعی به مخاطب تحمیل می‌شد، اما نفس دیالوگ‌نویسی و ریتم گفت‌وگوها پینگ‌پنگی و گیرا بود و توانست بار درام را به‌خوبی منتقل کند.

 

او در ادامه افزود: ایده مرکزی فیلم صرفاً انتقام نیست، بلکه تصمیم فردی است در برابر ناکارآمدی قانون. این کشمکش فرد با سیستم باید با نشانه‌های بیشتری در طول داستان پرداخته می‌شد تا مخاطب بتواند ارتباط عمیق‌تری برقرار کند.

 

مهدی گنجی کارگردان فیلم در پاسخ به این نکات، درباره انتخاب‌های روایی و محدودیت‌های تولید گفت: ما در فیلم سعی کردیم در فرم واقع‌گرا و در محتوا سمبولیک عمل کنیم. برخی سکانس‌ها مانند هلی‌شات جنگل یا زخم دست شخصیت زن، معنای نمادین داشتند. البته در نسخه اولیه فیلمنامه صحنه‌هایی وجود داشت، اما به‌دلیل محدودیت‌های مالی و اقتضائات فیلم کوتاه حذف شدند تا روایت ساده‌تر و بی‌پیرایه‌تر پیش برود. هدایت بازیگرانی چون آقای اصلانی و خانم بوبانی تجربه‌ای دشوار اما ارزشمند بود، چرا که کار با چهره‌های حرفه‌ای نیازمند تسلط و مدیریت ویژه‌ای است.

 

در ادامه، تی‌یام یابنده نیز با اشاره به چالش‌های همکاری با بازیگران حرفه‌ای در فیلم کوتاه گفت: استفاده از چهره‌ها در فیلم کوتاه می‌تواند هم فرصت باشد و هم تهدید. اگر کارگردان نداند چه می‌خواهد و نتواند مدیریت درستی بر صحنه داشته باشد، حتی با حضور بازیگران بزرگ هم نتیجه مطلوب به‌دست نمی‌آید. کارگردان موفق کسی است که بتواند همه عناصر حرفه‌ای را در کنار هم هماهنگ کند تا کیفیت اثر یکدست و منسجم باشد.

 

در ادامه فیلم‌های کوتاه ایلی‌ها و شازده کوچولو هم در غیاب کارگردانان این آثار بررسی شد.

 

اگر می‌خواهید موضوعی را تخریب کنید، کافی‌ست از آن بد دفاع کنید!

 

تی‌یام یابنده در سخنان خود این فیلم را اثری با ذهنیت سفارشی دانست و گفت: فیلم هیچ عنصر تازه‌ای برای آشکار کردن ندارد. از جنگیدن و ایستادن بد دفاع کرده است و همان‌طور که می‌دانیم، اگر بخواهید موضوعی را تخریب کنید، کافی است بد از آن دفاع کنید. هیچ‌کس جنگ را درست نمی‌داند و همه برای حوادثی مانند آنچه در غزه رخ می‌دهد ناراحت می‌شوند؛ اما وقتی در قالب اثر هنری از آن بد دفاع شود، نتیجه معکوس خواهد داشت.

شهرزاد امیرشاه‌کرمی نیز در ادامه نشست، ایراد اصلی فیلم را در ایدئولوژی فیلم‌ساز یا سردرگم بودن او در بیان ایدئولوژی خود دانست و توضیح داد: وقتی فرم با محتوا همراه نباشد، اثر کارکرد خود را از دست می‌دهد. مواجهه با فیلم کوتاه، مانند راه رفتن روی لبه تیغ است؛ زیرا فرم باید تکرارپذیری داشته باشد تا بتوانیم درباره محتوا صحبت کنیم. فیلم فضای بی‌زمان و بی‌مکانی را به تصویر می‌کشد، اما در عین حال سرشار از نشانه‌های زمان و مکان است. کاراکترها فارسی صحبت می‌کنند، اما دست‌نوشته‌ی دختر بچه عربی است. همین تناقض باعث شده فیلم به ضد خود تبدیل شود.

 

او افزود: فیلم‌نامه یک ایراد بنیادین دارد؛ کودک در سنی نیست که بتواند فقدان خانواده در جنگ را درک کند، در حالی که پدربزرگ در تلاش است او را از حقیقت دور نگه دارد. از سوی دیگر، شازده کوچولو در مسیر رشد از کودکی به بزرگسالی حرکت می‌کند، اما شخصیت کودک در این فیلم هیچ مسیری را طی نمی‌کند. همچنین ترکیب ناخودآگاه عناصر مختلف، مانند تلفیق شازده کوچولو با پیرمرد و دریا، موجب سردرگمی بیشتر مخاطب شده است.

 

ایلی‌ها؛ تجربه‌ای تازه در روایت تصویری و مستند انیمیشن

 

شهرزاد امیرشاه‌کرمی در خصوص ایلی‌ها گفت: فیلم ایلی‌ها بیش از هر چیز یک انیمیشن رئال تجربی است. از منظر تکنیک تصویرسازی و متحرک‌سازی، فیلم جذابیت‌های ویژه‌ای دارد. انتخاب این فرم و تداخل سینمای زنده با انیمیشن، هرچند تجربه‌ای تکرارشده است، اما در مدیوم کوتاه همچنان نوآورانه به نظر می‌رسد و برای مخاطب تجربه‌ای تازه از مواجهه با تصویر فراهم می‌کند. این اثر مرا به یاد انیمیشن‌های دهه ۸۰ انداخت که توسط فیلم‌سازان ایرانی ساخته می‌شدند و اغلب متأثر از محصولات کانون پرورش فکری بودند؛ آثاری که در جشنواره فیلم کوتاه تهران همواره مورد توجه قرار می‌گرفتند. نمونه شاخص آن، انیمیشن درخشان «کنتراست» اثر مرحوم وحید نصیریان است که با بهره‌گیری از تکنیک‌هایی همچون فوتو انیمیشن، فوتو مونتاژ و متامورف ساخته شد؛ تکنیک‌هایی که بخشی از آن‌ها در «ایلی‌ها» نیز دیده می‌شود.

 

او با توضیح بیشتر درباره تکنیک‌های تصویری به‌کاررفته در این فیلم افزود: فیلم چند فرم تصویری دارد؛ بخشی از تصاویر به صورت رئال تصویربرداری شده و سپس نقاشی روی فریم‌های ثابت این تصاویر انجام گرفته است. نمونه بارز آن، سکانس‌هایی است که ابتدا درخت به شکل رئال دیده می‌شود و سپس با نقاشی تغییر می‌کند. علاوه بر این، استفاده از تکنیک متامورف در فیلم برجسته است؛ جایی که تصاویر بدون کات به یکدیگر استحاله می‌یابند و فرم‌ها در هم می‌لغزند. نمونه‌های مشابه این تکنیک را در انیمیشن‌هایی چون «روح» (Soul) ساخته پیت داکتر (محصول پیکسار) یا انیمیشن کوتاه «در سایه سرو» اثر شیرین سوهانی و حسین ملایمی می‌توان دید. همچنین، تبدیل شخصیت‌ها و اشیا مانند حرکت اسب یا تغییر شکل گلوله تفنگ در فیلم، نمونه‌های روشنی از کاربرد این تکنیک است.

 

یابنده نیز درباره نگاه خود به اثر ایلی‌ها توضیح داد: ایلی‌ها یک مستند انیمیشن است؛ چرا که در گام نخست تصویربرداری مستند انجام شده و سپس لایه‌های انیمیشن به آن افزوده شده است. این اثر ذیل سینمای اکسپریمنتال قرار می‌گیرد. با این حال، اکسپریمنتال خود چند دسته دارد. برخی فیلم‌ها تجربه ناب سینماتوگرافیک ارائه می‌دهند، مانند فیلم‌برداری با لنزهای خاص یا حتی ساخت فیلم بدون دوربین در دهه ۱۹۲۰ توسط فیلم‌سازانی چون هانس ریشتر. اما گونه‌ای دیگر از اکسپریمنتال وجود دارد که الزاماً قصه‌گو نیست و دغدغه آن درام یا روایت کلاسیک نیست.

 

او افزود: نکته مهم در این فیلم آن است که هرچند در نگاه اول ساده به نظر می‌رسد، اما برخورد آگاهانه‌ای با فرم دارد. من این اثر را مستند انیمیشنی می‌دانم که در ادامه مسیر فیلم‌های اکسپریمنتال قرار می‌گیرد. در ایران نمونه‌های مشابهی داشته‌ایم؛ مانند فیلم «زوزه» که با استفاده از روتوسکوپی ساخته شد. در سطح جهانی نیز انیمیشن مستند فرار کن (flee) تجربه‌ای کم‌نظیر بود که همزمان در رشته‌های بهترین انیمیشن بلند، بهترین مستند بلند و بهترین فیلم خارجی زبان نامزد اسکار شد.

چالش‌های تولید و شبیه‌سازی واقع‌گرایانه در انیمیشن

 

شهرزاد امیر شاه‌کرمی در خصوص انیمیشن خارجی مارونی گفت: این انیمیشن محصول پایان‌نامه مدرسه ARTFX فرانسه است که تمرکز این مدرسه سینمایی روی ویژوال هست. این انیمیشن برای من یادآور انیمیشن در جستجوی نمو (Finding Nemo) بود و تشابهاتی باهم داشتند.

 

وی افزود: اگر بخواهیم فانتزی بسازیم، کار راحت‌تر است، اما وقتی تاکید روی واقع‌گرایی باشد، جزئیاتی مثل نورپردازی زیر آب و شکست نور اهمیت ویژه پیدا می‌کنند. در این انیمیشن شکست نور و بازتاب‌ها و رنگ‌های ایجاد شده به‌طور دقیق شبیه‌سازی شده‌اند. پیشنهاد می‌کنم بچه‌های علاقه‌مند به انیمیشن فیلم را یک بار دیگر با این دید ببینند.

 

تی‌یام یابنده نیز عنوان کرد: تمرکز اصلی روی جلوه‌گری تصویر و رئالیته‌ای است که از دل انیمیشن بیرون می‌آید. از این نظر، انیمیشن قابل توجه است. در بحث VFX، شبیه‌سازی فیزیک آب سخت‌ترین کار است. بهترین نرم‌افزار برای این کار Houdini است. نورپردازی و سینک کردن عناصر مختلف با یکدیگر اهمیت بالایی دارد.

 

وی افزود: کاراکترها و تکسچرها به دقت طراحی شده‌اند. حرکت چشم‌ها، بدن و جزئیات دیگر به شکل نزدیک به واقعیت شبیه‌سازی شده است. حتی در بعضی بخش‌ها، روتوسکوپی و کامپوزیت بالاتر از طراحی اولیه اهمیت دارد. صدا در این اثر اهمیت زیادی دارد، حتی اگر طبیعی ضبط نشده باشد. طراحی صدا (Foley) به گونه‌ای است که حس جهان زیر آب را تقویت می‌کند و به اندازه تصویر اهمیت دارد.




پنجمین جلسه فصل دهم پاتوق فیلم کوتاه در خانه هنرمندان ایران

سینماروزان: جلسه پنجم فصل دهم پاتوق فیلم کوتاه ساعت ۱۷ سه‌شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۴ در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود.

در این برنامه، چهار فیلم کوتاه ایرانی «اسکن» ساخته علی رضاپور، «بهش می‌گن ممنداس» ساخته محمد معتمد، «تاکسیدرمیست» ساخته سوسن سلامت و بهزاد علوی، «کالبو» ساخته سامان پهلوان و فیلم کوتاه «فراموش‌شده» ساخته عزیز شناوی (تونس) روی پرده می‌رود.

پس از نمایش این آثار، نشست نقد و بررسی آنها با حضور «شاهین امین» برگزار خواهد شد.




از «جوجه‌رنگی» تا اسرار بخارا»؛ دومین جلسه فصل دهم پاتوق فیلم کوتاه ۱۴ مرداد برگزار می‌شود  

سینماروزان: جلسه دوم فصل دهم پاتوق فیلم کوتاه ساعت ۱۸ سه‌شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۴ در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود.

 

در دومین جلسه از فصل دهم پاتوق که توسط انجمن سینمای جوانان ایران برگزار می‌شود، چهار فیلم کوتاه ایرانی «این و آن و ایگو» ساخته علیرضا عبدی، «بالا افتادن» ساخته مریم بختیاری، «جوجه رنگی» ساخته فرید حاجیژ «دُم درازِ زرافه» ساخته حامد رحیمی و فیلم کوتاه «اسرار بخارا» (جیوکو کنستانتینوف از ازبکستان) روی پرده می‌رود.

 

پس از نمایش این آثار، نشست نقد و بررسی با حضور «مهرزاد دانش» برگزار خواهد شد.

 

فصل دهم پاتوق فیلم کوتاه ـ جلسه دوم

 

این و آن و ایگو / علیرضا عبدی / بازیگر: جاوید اسماعیلی/ ساختار روان با تمرکز بر نهاد و یافت ایگو

 

بالا افتادن / مریم بختیاری/ بازیگران: وحید راد، مریم بختیاری، نساقمشه‌ای. شبی، در شرکتی که آدم‌ها به آن خواب سفارش می‌دهند، خواب مردی مطابق سفارش پیش نمی‌رود و…

 

جوجه رنگی‌ / کارگردان: فرید حاجی / بازیگران: راضیه منصوری، سیاوش چراغی‌پور و … / آرین؛ پسری ۷ ساله، مدتی است که حیوانات را آزار می‌دهد. مادرش متوجه می‌شود که…

 

دُم درازِ زرافه / حامد رحیمی / بازیگران: امید عزیزنیا، حامد رحیمی و سوشیان حسینی /  سروش اعتقاد دارد پسرش برای زندگی اجتماعی ناتوان استچ و …

 

اسرار بخارا / جیوکو کنستانتینوف / مستندی درباره تلاش اهالی بخارا برای حفظ صنایع دستی و انتقالش به نسل آینده…

 

گفتنی است از این پس برنامه‌های پاتوق علاوه بر نمایش و نقد فیلم و حضور میهمانان ویژه، شامل معرفی کتاب‌های سینمایی به منظور گسترش مطالعات و شناخت عمیق‌تر سینما نیز خواهد بود.

 

علاقه‌مندان توجه داشته باشند که پس از آغاز برنامه در تهران، پاتوق فیلم کوتاه با فاصله زمانی در شهرهای دیگر نیز در سالن‌هایی که توسط دفاتر انجمن سینمای جوانان اعلام خواهد شد، برگزار می‌شود.

 

هنرجویان و فعالان سینمای کوتاه و عموم مخاطبان برای پیش‌خرید بلیت کلیه آثار فصل دهم پاتوق فیلم کوتاه (در بسته هشت ماهه) می‌توانند با عضویت در باشگاه مخاطبان انجمن سینمای جوانان ایران از تخفیف و مزایای عضویت در باشگاه برخوردار شوند.




فصل 10 پاتوق فیلم کوتاه کلید خورد / از نقش تاریخی فیلمخانه ملی تا تجربه‌های نوین ساختاری و مضمونی

سینماروزان: نخستین برنامه از فصل دهم پاتوق فیلم کوتاه تهران به همت انجمن سینمای جوانان ایران در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان برگزار شد.

در اولین برنامه فصل دهم پاتوق فیلم کوتاه، پونه ظفرنیا کارشناس روابط عمومی انجمن که از اولین فصل پاتوق فیلم کوتاه جزو برگزارکنندگان این رویداد بوده، توضیحات کاملی درباره «باشگاه مخاطبان انجمن سینمای جوانان ایران» و مزیت‌های عضویت در آن به حاضران ارائه داد.

در ادامه این برنامه و پیش از اکران فیلم‌های منتخب، پیام ویدئویی کیانوش عیاری به مناسب افتتاح فصل دهم از پاتوق فیلم کوتاه تهران نمایش داده شد. عیاری در این ویدئو، ضمن بیان خاطرات خود از ساخت فیلم‌های کوتاه، تجربیات و نکاتی را در خطاب به فیلم‌سازان سینمای کوتاه مطرح کرد.

سپس «خاکباران» از نخستین تجربه‌های فیلم سازی کیانوش عیاری که در دهه پنجاه به صورت هشت میلیمتری در سینمای آزاد اهواز ساخته شد، روی پرده رفت.

پس از نمایش فیلم‌های کوتاه نخستین برنامه از فصل تازه پاتوق فیلم کوتاه، کتاب «ژانر در فیلم کوتاه» که به کوشش رامتین شهبازی تالیف شده است، توسط سامان بیات (مجری کارشناس پاتوق) به مخاطبان معرفی شد. در این کتاب که توسط انتشارات انجمن سینمای جوانان ایران به چاپ رسیده، ۱۰ ژانر مورد تاکید و بررسی قرار گرفته است.

«خاکباران»؛ سینمای عیاری و نقش تاریخی فیلمخانه ملی

سامان بیات پس از نمایش اثر کوتاه عیاری، به مولفه‌های سینمایی این سینماگر در این اثر هشت میلی‌متری، اهمیت سینمای آزاد و آثار موجود از این سینما اشاره کرد و از فیلمخانه ملی ایران بابت در اختیار گذاشتن نسخه باکیفیت از «خاکباران» و نقش لادن طاهری در حفظ این گنجینه ارزشمند سپاسگزاری کرد.

مازیار فکری‌ارشاد، منتقد سینما در خصوص مرمت و نمایش فیلم‌های کوتاهی همچون «خاکباران» ساخته کیانوش عیاری که مربوط به دوران فعالیت او در دوران سینمای آزاد است، عنوان کرد: باعث خوشحالی است که چنین آثاری محافظت می‌شوند و امکان دسترسی به نسخه‌های باکیفیت این فیلم‌ها فراهم شده است. در چند سال گذشته دیده شدن نسخه‌های مرمت شده برخی از فیلم‌های سینمای ایران نظیر «غریبه و مه» و «شطرنج باد» باعث شده تا متوجه شویم با چه شاهکارهایی طرف هستیم. در واقع نمایش نسخه‌های باکیفیت چنین فیلم‌هایی باعث بازتاب ارزش‌های هنری فیلم‌ها می‌شود.

او درباره «خاکباران» گفت: این فیلم به نوعی دستگرمی عیاری برای ساخت فیلم بلند «تنوره دیو» محسوب می‌شود و البته نماهای لانگ‌شات آن نیز مرا به یاد فیلم موفق «آن‌سوی آتش» می‌اندازد.

در ادامه و با حضور این منتقد، نشست نقد و بررسی ۵ فیلم‌ به نمایش درآمده برگزار شد.

«نگران من نباش»؛ عبور از سوگ با سرقت‌های کوچک

فکری‌ارشاد درباره فیلم «نگران من نباش» به کارگردانی امین خجسته گفت: فیلم دارای قصه بسیار جالبی است و به زنی می‌پردازد که شوهر خود را از دست داده و در مرحله سوگ ناشی از نبودن او به سر می‌برد. او برای تسکین یافتن این درد، دست به دزدی‌های کوچک می‌زند. «نگران من نباش» ایده اولیه جذابی دارد و دیالوگ‌نویسی آن به فضاهای ابزورد بسیار نزدیک است. همچنین موقعیت‌هایی در فیلم طراحی شده که علاوه بر کاراکترها، مخاطبان را هم معذب می‌کند که دست یافتن به این موضوع با توجه به تایم فشرده در یک فیلم کوتاه بسیار دشوار است.

امین خجسته کارگردان این اثر در نشست نقد و بررسی حضور نداشت.

«کانتور»؛ مواجهه با حافظه و نور در یک ساختمان نیمه‌کاره

در ادامه نوبت به بررسی فیلم «کانتور» به کارگردانی محمدرضا مقیم‌نژاد رسید.

مقیم‌نژاد که کتابی به نام «فلسفه از تصویر چه می‌خواهد» را در آستانه انتشار دارد، در خصوص ایده اولیه «کانتور» گفت: هسته اصلی این اثر زمان و حافظه بوده که همواره دغدغه من در طول زندگی است. زمانی که در معرض یک مکان قرار می‌گیریم، این انباشت‌های حافظه است که باعث می‌شوند تا بتوانیم با آن مکان ارتباط برقرار کنیم.

او ادامه داد: موقعیت ساخت این فیلم بسیار اتفاقی برای من ایجاد شد، چراکه کار اصلی من ساختمان‌سازی است. ما در حال ساخت مکانی بودیم که به طور جالبی به دلیل موقعیت جغرافیایی خود مدام در حالت نور و سایه قرار می‌گرفت. به همین دلیل برای چند روزی پروژه را به حالت تعلیق درآوردیم تا این فیلم را به تولید برسانیم.

مقیم‌نژاد با بیان اینکه در نقاشی کانتور به خط نهایی مرزی یک اثر گفته می‌شود، خاطرنشان کرد: در واقع کانتور تصویر ذهنی که قصد ارائه آن را داریم احاطه می‌کند. این فیلم تنها در یک شب فیلمبرداری شد و به همین دلیل دکوپاژ آن را در لحظه طراحی کرده و به ثمر رساندم، چراکه این ساختمان در حال عملیات اجرایی بود و نباید فرصت ساخت فیلم از دست می‌رقت. من تنها از فرم یک ساختمان نیمه‌کاره استفاده کردم و کار بیشتری را نمی‌شد صورت داد. اساس فرم تصویری در فیلم «کانتور» بازی سایه و نور بوده و به همین دلیل نیاز است تا فیلم در یک سالن با امکانات تصویری مناسب به نمایش درآید.

فکری‌ارشاد نیز در خصوص این فیلم کوتاه گفت: آقای مقیم‌نژاد در حال تحصیل در مقطع دکترای رشته سینما بوده و برداشت من این است که او «کانتور» را در ادامه روند مطالعاتی خود کارگردانی کرده است. در فیلم گفت‌و‌گویی میان چند کاراکتر وجود دارد که در عین کوتاه بودن بسیار جذاب است. همچنین ایده خبر مرگ در فیلم صورتی جالب دارد و فیلمساز اتفاقی ساده و هوشمندانه را در قالبی فلسفی به تصویر درآورده و به مخاطب القا کرده است.

«برقص»؛ تلاش برای احیای ژانر وحشت

سپس فیلم «برقص» ساخته پوریا دهقان مورد بررسی قرار گرفت.

این فیلمساز درباره چگونگی تولید این فیلم کوتاه و دغدغه خود از ساخت این اثر گفت: در سینمای ایران فیلم‌های ترسناک خوبی ساخته نشده است و من احساس کردم در این زمینه دچار ضعف هستیم. من چندان علاقه‌ای به ساخت فیلم در ژانر وحشت نداشتم، چراکه این نگرانی وجود داشت تا مخاطبان تنها من را به واسطه کارگردانی آثاری در این گونه بشناسند.

او بیان کرد: در ایران از «عزاداران بیل» تا کتاب‌های رامبد خانلری شاهد حضور گونه وحشت در ادبیات داستانی هستیم و وجود این ریشه‌ را در سینمای پیش و پس از انقلاب نیز می‌توان شناسایی کرد.

او با بیان اینکه امروزه چندین میلیون گیمر در کشور فعال هستند، ادامه داد: این آمار نشان می‌دهد که روایت‌های مبتنی بر گیم نیز می‌تواند مورد اقبال مخاطب قرار بگیرد. باید دید علت ناکامی فیلم‌های ژانر وحشت در کشور چیست. به نظر می‌رسد وجود برخی محدودیت‌ها و همچنین کارنابلدی برخی فیلم‌سازان و به ثبت رسیدن تجربه‌هایی ضعیف باعث شده تا این گونه از سینما با شکست مواجه شود.

دهقان ابراز داشت: طی مطالعاتی که پیش از کارگردانی «برقص» صورت دادم متوجه شدم که در کشور آمریکا نیز از ابتدا ادبیات وحشت وجود نداشته است، اما در ادامه برخی فیلم‌سازان و فیلمنامه‌نویسان توانسته‌اند تا نمودهایی از آن را در قالب تصویر متبلور کنند. در صورتی که در ادبیات شفاهی ایران از گذشته داستان‌های ترسناکی وجود داشته است که متاسفانه از جانب سینماگران نسبت به آن‌ها نوعی بی‌توجهی صورت گرفته است.

دهقان ادامه داد: در ژانر وحشت، فردی که می‌ترسد قابلیت سمپات شدن برای تماشاگر را دارد. در صورتی که فردی که می‌ترساند از چنین قابلیتی برخوردار نیست. وجود وقایعی مانند جنگ ایران و عراق و وقایع هفت اکتبر در شکل‌گیری ایده این فیلم تاثیرگذار بودند. باید فضایی در اختیار فیلمسازان قرار بگیرد تا علاقه‌مندان به فعالیت در این ژانر بتوانند دغدغه‌های خود را پیگیری کنند تا راهی برای تجربه فعالیت‌های تازه به وجود بیاید.

فکری‌ارشاد نیز بیان کرد: این فیلم به لحاظ جنس تصاویر برایم یادآور فیلم‌های انیمیشن بود. ضمن اینکه «برقص» در قالب ژانر وحشت به ذهنیت آشفته و نامتعادل یک سرباز اسرائیلی پرداخته که کابوس او دارای مایه‌هایی از ژانر وحشت است. «برقص» دارای ایده مناسبی است و ارجاع فیلمساز به شعری از محمود درویش جالب توجه است.

فقر ژانر در سینمای ایران؛ از دلایل تاریخی تا فرهنگی

فکری ارشاد یادآور شد: در سینمای ایران مسئله فقر ژانر وجود دارد و برخی معتقدند به دلیل وارداتی بودن آن، مخاطب داخلی چندان از بروز المان‌های ژانر در فیلم‌های سینمای ایران استقبال نمی‌کند. برای مثال فیلم «آل» به تهیه‌کنندگی علی معلم و کارگردانی بهرام بهرامیان با وجود تبلیغات بسیار زیاد نتوانست فروش مناسبی را تجربه کند و به نظر می‌رسد چنین فیلم‌هایی به طور کلی مورد توجه تماشاگران ایرانی واقع نمی‌شود.

او ادامه داد: بازار سینمای ایران از فیلم‌های کمدی مشابه با بازیگران یکسان اشباع شده است و به همین دلیل در دوره کنونی فیلم‌های اجتماعی بار دیگر مورد توجه قرار گرفته‌اند. جای خوشحالی است که در سینمای کوتاه ایران تا حدی تنوع ژانری به چشم می‌خورد.

فکری‌ارشاد با بیان اینکه در سینمای غرب ژانر وحشت متکی بر آیین‌های خرافه مذهب کاتولیک است، بیان کرد: زمانی که این مسائل به سینمای ایران وارد می‌شود، به دلیل وجود محدودیت‌هایی نمی‌توان از باب مذهب به این ژانر وارد شد. ضمن اینکه در ادبیات ایران داستان‌هایی نظیر «ملکوت» نوشته بهرام صادقی و «بوف کور» نوشته صادق هدایت وجود دارد و نمی‌توان از ریشه‌های این گونه در ادبیات داستانی کشور نیز غافل شد.

محمدرضا فهمیزی، منتقد سینما نیز که به عنوان مخاطب به تماشای فیلم‌های کوتاه حاضر در نخستین پاتوق فیلم کوتاه نشسته بود، در خصوص دلایل عدم توجه به ژانر وحشت در سینمای ایران گفت: متاسفانه در کشور ادبیات وحشت وجود ندارد و به همین دلیل چنین ژانری در سینما نیز مورد استقبال قرار نمی‌گیرد. به نظر من دلیل استقبال در فیلم‌های کمدی در سینمای ایران این است که در تاریخ ادبیات شفاهی ایران، طنازی به شکلی چشم‌گیر دیده می‌شود.

«شیفت»؛ تجربه‌ای فرمی درباره فشار کار پرستاری

در ادامه نخستین نشست فصل دهم پاتوق فیلم کوتاه انجمن سینمای جوانان ایران، فیلم «شیفت» به کارگردانی سمانه یداللهی مورد نقد قرار گرفت.

فکری‌ارشاد گفت: فیلم «شیفت» به لحاظ فرمی در میان پنج فیلم به نمایش درآمده دارای ویژگی‌های برجسته‌ای بود. ایده ناظر این اثر در طول مدت روایت بسط پیدا می‌کند و گویی کاراکترها در حال تعدیل شدن هستند و از این بابت فیلم دارای ایده جالبی است.

یداللهی کارگردان این فیلم کوتاه نیز گفت: من در رشته پرستاری تحصیل کرده‌ام و در این رشته گاهی تعداد شیفت‌ها بسیار زیاد است و به همین دلیل افراد نمی‌توانند فعالیت دیگری را صورت دهند.

او ادامه داد: فیلمبرداری «شیفت» چهار شب به طول انجامید و پیش از آن نیز با بازیگران اصلی تمرین‌های بسیاری را پشت سر گذاشتیم، چراکه کار به صورت پلان سکانس فیلمبرداری شده است. در ابتدا مسیر دشواری را پیش رو داشتیم، اما با کاهش تعداد هنروران در طول فیلم، مدیریت پروژه صورتی ساده‌تر به خود گرفت.

این فیلمساز در پاسخ به یکی از مخاطبان که پایان فیلم را متفاوت از زمان نمایش آن در جشنواره فیلم کوتاه سال گذشته می‌دانست، ابراز داشت: پایان فیلم نسبت به آنچه در جشنواره فیلم کوتاه دیده شد، متفاوت بوده و کاملاً تغییر کرده است. در جشنواره این فیلم با فیدبک خوبی مواجه نشد و نسبت به پایان تلخ آن برخی تماشاگران و مخاطبان ابراز نارضایتی کردند. در «شیفت» سیری وجود دارد که در پی آن، یک جوان عاشق‌پیشه به فردی بی‌احساس و منطقی تبدیل می‌شود و گویا این موضوع در نسخه اولیه فیلم احساس نشده بود.

«از دیدن تو خوشحالم»؛ شکل‌گیری ایجاز با قاب ثابت

در ادامه فیلم کوتاه «از دیدن تو خوشحالم» محصول کشور کره جنوبی بررسی شد.

فکری‌ارشاد گفت: در این فیلم تنها از یک قاب ثابت استفاده شده است و این موضوع باعث شکل‌گیری ایجاز در فیلم شده است. قصه فیلم در عصر کرونا روایت می‌شود و مسئله قرنطینه، با قاب ثابت تصویر پیوند معناداری پیدا کرده است.

گفتنی است پاتوق فیلم کوتاه تهران به همت انجمن سینمای جوانان ایران، سه‌شنبه هر هفته در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




«خاکباران» فیلم افتتاحیه فصل دهم پاتوق فیلم کوتاه

سینماروزان: فصل دهم پاتوق فیلم کوتاه انجمن سینمای جوانان ایران با نمایش فیلم کوتاه «خاکباران» به کارگردانی کیانوش عیاری و پیام این فیلمساز به فصل دهم پاتوق، افتتاح می‌شود.

فیلم روایت پیرمردی است که یک جوان را برای رفتن به داخل یک چاه آب، به کار گرفته است…

«خاکباران» برنده جایزه پیکره سیمین دومین جشنواره جهانی سوپر هشت شد.

اولین جلسه با نمایش ۴ فیلم ایرانی و ۱ فیلم کوتاه کره‌ای:

«کانتور» | محمدرضا مقیم‌نژاد
«شیفت» | سمانه یدالهی
«برقص» | پوریا دهقان
«نگران من نباش» | امین خجسته
«از دیدن چهره‌ات خوشحالم» (کره جنوبی)

🎙همراه با نشست نقد و بررسی به‌همراه مازیار فکری‌ارشاد.

🎟 تهیه بلیت جلسه اول:
https://www.tiwall.com/s/patogh.shortmovie

💡 برای پیش‌خرید بلیت‌های فصل دهم و بهره‌مندی از تخفیف‌ها، در باشگاه مخاطبان انجمن سینمای جوانان عضو شوید:
http://amoozesh.iycs.ir/fa/form/58