1

بازگشت “تجلی اراده ملی” به فجر چهلم+همراهی یک اسپانسر متمول با جشنواره!

سینماروزان/کیوان بهارلویی: با اعلام ستاد برگزاری چهلمین جشنواره فیلم فجر، از یک طرف بخش «تجلی اراده ملی» به روال سال‌های گذشته، در این دوره جشنواره برگزار خواهد شد و از طرف دیگر یک اسپانسر متمول حامی جشنواره شد.

به گزارش سینماروزان، اینکه چقدر از بودجه جشنواره توسط اسپانسر متمول فجر-همراه اول- تامین خواهد شد و اینکه آیا حضور این اپراتور تلفن همراه موجب خواهد شد اهالی رسانه لااقل در کاخ جشنواره، تسهیلات اینترنت داشته باشند یا نه، معلوم نیست؟

ستاد برگزاری چهلمین جشنواره فیلم فجر به منظور گسترش ارتباط دو سویه میان سینماگران و دستگاه‌ها، نهادها و سازمان‌های علاقمند به فرهنگ عمومی و حمایت از موضوعات ارزشمند با بیان هنری و خلاقانه سینمایی، بخش «تجلی اراده ملی» را با مشارکت وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها، نهادها، شرکت‌ها، مراکز و موسسات دولتی و نیز شرکت‌ها، دفاتر و مجامع بخش خصوصی، برگزار خواهد کرد.
بر اساس این خبر، در این بخش به روال سال‌های گذشته، دستگاه‌های متقاضی مشارکت در بخش تجلی اراده ملی جشنواره فیلم فجر، با معرفی هیأت داوران و تامین جوایز در قالب شیوه‌نامه جشنواره فجر، امکان تماشا و داوری آثاری را که در بخش مسابقه سینمای ایران (سودای سیمرغ) پذیرفته شده‌اند، در محدوده مأموریت‌های موضوعی و سازمانی در اختیار خواهند داشت و در پایان، با توجه به اولویت‌های موضوعی سازمان متبوع، طی مراسمی با حضور مقامات، هنرمندان و رسانه‌‌ها به فیلم‌های منتخب از نگاه خود، جوایزی اهدا خواهند کرد.

فراخوان شرکت در این بخش، در سایت جشنواره منتشر شده و متقاضیان جهت اعلام وضعیت حضور در این رویداد، تا پنجم بهمن ۱۴۰۰ فرصت خواهند داشت.

گفتنی است بخش تجلی اراده ملی از دوره۲۵ به عنوان بخش جنبی جشنواره فیلم فجر [به جز دوره‌های ۲۷، ۳۳، ۳۴، ۳۵ و ۳۹] برگزار شده است.

“همراه اول” اولین و بزرگ‌ترین اپراتور همراه کشور در راستای حمایت از فرهنگ و هنر و به ویژه هنرمندان و علاقه‌مندان فیلم و سینما در برگزاری مهم‌ترین و بزرگترین رویداد فرهنگی هنری سال کشور مشارکت می‌کند.

همراه اول در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر و همزمان با چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، در راستای رسالت فرهنگی و اجتماعی‌ خود در تسهیل ارتباطات درخصوص ساخت جامعه‌اى مدرن و پايبندى به مسئوليت‌هاى اجتماعى در این دوره جشنواره مشارکت خواهد داشت چرا که معتقد است توسعه این نگاه و توجه به عرصه فرهنگ و هنر در بین فعالان اقتصادی سبب رشد و تقویت بیشتر هنر و حمایت از هنرمندان خواهد شد!!




شریک فارابی در تأمین بودجه هنگفت “ماجرای نیمروز۲” مشخص شد⇐ پیام رسانی منسوب به اسپانسر جشنواره، بانکی منتسب به یک خودروساز و…!!

سینماروزان: بالاخره در آستانه برگزاری جشنواره و با انتشار اولین تیزر از “ماجرای نیمروز2” حامیان مالی فیلم مشخص شدند!!

به غیر از بنیاد سینمایی فارابی که پیشتر مسعود نقاش زاده معاون فرهنگی این نهاد از حضورش در این پروژه خبر داده بود حالا مشخص شده که پیام رسانی به نام “آی گپ” هم حامی مالی پروژه بوده!!!

“آی گپ” پیام رسانیست متعلق به «توسعه فناوری‌های هوشمند کیان ایرانیان»؛ شرکتی که سهامداران آن متشکل از گروه سرمایه‌گذاری نور دنا (متعلق به همراه اول)، گروه داده‌پردازی بانک پارسیان(منسوب به ایران خودرو) و شرکت تابان آتی داده پرداز هستند.

“آی گپ” از جمله پیام رسانهایی است که در اوج فیلترینگ تلگرام به عنوان جانشینی برای آن مطرح شد ولی…

آیا آی گپ در رقابت برای جلب مشتریان تلگرام جامانده که حالا با حمایت مالی محصولی که قسمت دوم یک فیلم 3ارگانیست(!) به دنبال عرض اندام است؟

حضور شرکتی وابسته به همراه اول -که اسپانسر رسمی جشنواره فجر- است در میان سهامداران “آی گپ” نیز بیش از پیش سوال برانگیز است! وقتی همراه اول اسپانسر جشنواره است و در عین حال فیلمی منسوب به این اسپانسر در جشنواره وجود دارد چگونه میتوان شائبه های نقش همراه اول در جوایز احتمالی به این فیلم را کاور کرد؟؟؟




تحویل بگیرید ادعای دبیر جشنواره ای که با حمایت وزارت ارتباطات و اسپانسری همراه اول راه افتاده: هیچ بودجه دولتی دریافت نکردیم!↔نکته: این آقای دبیر همزمان مدیر روابط عمومی وزارت ارتباطات هم هست!!

سینماروزان: اگر اخبار هفته های اخیر منتشره از طریق برخی رسانه های ارگانی را مرور کرده باشید حتما چشمتان به نام جشنواره کودکانلاین خورده است. جشنواره ای که از مدیر تا نایب مدیر فارابی به تعریف و تمجید آن پرداخته اند.

دبیر جشنواره کیست؟ جمال هادیان مدیر روابط عمومی وزارت ارتباطات!!!

ورود به سایت رسمی این جشنواره نیز اولین نامی را که به عنوان حامی جشنواره پیش رو میگذارد “همراه اول” منسوب به مخابرات!!

حالا اگر در نشست خبری این جشنواره بشنوید دبیر جشنواره که مدیری ارشد در وزارت ارتباطات است و در بنر جشنواره اش هم لوگوی همراه اول به چشم میخورد مدعی برگزاری جشنواره بدون بودجه دولتی شده چه حسی بهتان دست میدهد؟

بله! جمال هادیان در نشست جشنواره کودکانلاین گفته اند: لازم به ذکر است بگویم ما هیچ بودجه دولتی دریافت نکردیم اما حامی اصلی جشنواره همراه اول است و بنیاد فارابی هم ما را همراهی می‌کند. البته اسپانسرهای زیادی اعلام همکاری کردند. اما در کل وزارت ارتباطات مایل به واگذاری این ایده جشنواره به بخش خصوصی است.

به گزارش سینماروزان وزیر ارتباطات که سعی زیادی کرده درباره امور مختلف از طریق صفحه اجتماعیش نظرسنجی کند یک نظرسنجی هم ترتیب دهد درباره درصد تناقض موجود در همین یک پاراگراف از سخنان مدیر زیردستش!؟؟




فقط دو ماه و چندروز بعد از توصیه پیمان به خودش مبنی بر عدم همکاری با صداوسیما⇐حالا همراهی پیمان قاسم‌خانی با مهران مدیری برای تولید «برره۲»!!؟؟

سینماروزان: به تازگی تصویری از مهران مدیری در کنار پیمان قاسم خانی و برخی دیگر از افراد حاضر در گروه نویسندگان مدیری در سریالهای مختلف منتشر شده؛ آن هم در کنار مصطفی احمدی تهیه کننده ای که با بودجه «اول مارکت» مجموعه «دورهمی» را تولید کرده بود.

به گزارش سینماروزان انتشار این تصویر همراه شده با خبری مبتنی بر بازگشت پیمان قاسم خانی به تلویزیون و قرارگیری در کنار مهران مدیری  برای ساخت فصل دوم یکی از مجموعه های دهه هفتادی مهران مدیری.

اینکه مهران مدیری بعد از نزولی که در تولید سریالهای «ویلای من»، «در حاشیه» و «شوخی کردم» تجربه کرده بود در نهایت برای جلب مخاطب دست به دامن پیمان قاسم خانی شده به کنار اینکه تنها کمی بیش از دو ماه از زمانی که پیمان از احساس منفی به صداوسیما گفته بود راضی شده باز به رسانه ملی بازگردد جای تعجب دارد.

کمی بیش از دو ماه قبل پیمان قاسم خانی در گفتگویی با روزنامه «قانون» به گلایه از صداوسیما پرداخته و در پاسخ به این پرسش که توصیه‌اش به پیمان 18 ساله چیست گفته بود: برای پیمان ۱۸ ساله که بیشتر توصیه‌های غیرسینمایی دارم. اما توصیه‌های سینمایی‌ام برایش این است که بیشتر کار کند و تنبل نباشد و یادش باشد که تا به خودش بیاید می‌بیند که ۵۰ ساله شده. این را هم بهش می‌گویم که کلا برای این صدا و سیما کار نکند.

چطور شده پیمان به همین زودی از توصیه ای که به خودش مبنی بر کار نکردن برای رسانه ملی داشت برگشته است؟؟ آیا تمول «اول مارکت» وابسته به همراه اول باعث شده که پیمان قید توصیه اخیرش را بزند و به رسانه ملی بازگردد؟ آن هم بازگشت به تلویزیون به واسطه مهران مدیری که یک دهه قبل به امید استقلال و کار در سینما، از گروهش جدا شده بود؟ آن هم نه برای یک تولید ارژینال که تولید فصل دوم سریالی مانند «شبهای برره» که هم داستانش و هم موقعیتهایش به کار دو دهه قبل می آمد؟؟




پرسشهای قابل تأمل یک رسانه مستقل⇐ربط تعطيلي «تايني موويز» با سامانه وابسته با بانکی فعال در سینما از کجا نشأت گرفته؟/ چرا کسي درباره سامانه منسوب به «ژن خوب» يا سامانه منسوب به يک ارگان ارزشي متمول چيزي نمي‌گويد؟

سینماروزان: تعطیلی سامانه «تاینی موویز» که به عرضه آثار روز سینمای جهان به صورت زیرنویس و دوبله می پرداخت و شایعات شکل گرفته درباره دستگیری گردانندگان این سامانه و تکذیبیه وزیر جوان ارتباطات درباره ربط این تعطیلی با وزارتخانه تحت امرش با واکنش سایت «نمایش خانگی» مواجه شده است.

«نمایش خانگی» که رسانه‌ای تخصصی در حیطه شبکه نمایش خانگی است با ارائه گزارشی پیرامون این ماجرا پرسشهای قابل تأملی را طرح کرده درباره اینکه چرا در فضای مجازی توئیتهایی منتشر شده درباره ارتباط میان تعطیلی «تاینی موویز» با سامانه «آیونت»وابسته به بانک پاسارگاد که در هفته های اخیر بیلبوردهای فراوانی را هم در پایتخت به خدمت گرفته؟

این رسانه این قضیه را هم طرح کرده که اگر تعطیلی «تاینی موویز» بخاطر تلاشهای رقبای وابسته باشد به غیر از «تاینی موویز» رقبای متمول دیگری هم وجود دارند که در این باره باید طرف پرسش قرار گیرند.

متن گزارش «نمایش خانگی» را بخوانید:

وقتي عباس جعفري دولت‌آبادي دادستان عمومي و انقلاب تهران از دستگيري مديران بزرگ ترين سامانه عرضه دوبله فيلم و سريال خبر داد بسياري از رسانه‌ها اين خبر را کنار عدم به‌روزرساني سامانه‌اي به نام «تايني موويز» قرار داده و پرسشهايي جدي مبني بر دستگيري مديران اين سامانه طرح شد.

فعاليت بيشتر از ۵ ساله اين سامانه و بخصوص اينکه خريد اشتراک در اين سامانه با ارائه شماره کارتهاي بانکي گردانندگان صورت مي‌گرفته پرسش بعدي را شکل داد و آن هم اينکه چرا دستگيري گردانندگان «تايني موويز» زودتر از اينها صورت نگرفت؟

پرسش سوم در راستاي پرسش دوم و در اين مسير شکل گرفته که آيا ميان راه اندازي سامانه‌هاي ويديوي درخواستي وابسته به برخي از نهادها و ارگانهاي متمول و عدم توانايي رقابت با «تايني موويز» عامل اين دستگيري بوده است؟

پرسش سوم هرچند منطقي مي‌نمايد اما عجيب آنجاست که اين پرسش، نه با مرور تمامي سامانه هاي ويديوي درخواستي که از «فيليمو» و «آيو» گرفته تا «لنز» و «آنتن» و «فام» و «شیما» و «تیوا» و «تیوی نت» را دربرمي‌گيرد و برخي از آنها منسوب به اپراتورهاي مهم تلفن همراه و از جمله «همراه اول» و «ايرانسل» هستند بلکه فقط با تمرکز با نام يکي از اين سامانه هاي يعني «آيو» طرح شده است!

اگر فضاي مجازي را در روزهاي اخير رصد کرده باشيم حتما با توئيتها و پستهاي طنازانه‌اي روبروييم که تعطيلي «تايني موويز» را کاملا به حضور «آيو» ربط داده اند!! در يکي از اين توئيتها آمده است: سه ماه پيش ازش تو يه مهموني پرسيديم کجايي؟ گفت آيو. گفتم چه خوب من اکانت تايني‌موويز دارم. گفت ميبندنش! الان رسيدم بهش!

در توئيتي ديگر ميخوانيم: آيو ميارن تا تايني‌موويز فيلتر بشه! رقابت نميکنن براي کيفيت بهتر و بجاش رقيبو حذف ميکنن.

از اين دست توئيتها و پستها فراوان در فضاي مجازي بازنشر شده که البته برخي از آنها حاوي واژه هاي توهين آميز هم ميشود. پرسش آنجاست که چرا از ميان اين همه سامانه ويديوي درخواستي که در يکي دو سال اخير فعاليت مي کنند همه براي گله‌گذاري به سمت «آيو» رفته اند!؟

اگر بخواهيم ريشه هاي شکل گيري سامانه «آيو» را مرور کنيم به يکي از هولدينگهاي بانک پاسارگاد مي‌رسيم.

بانک پاسارگاد پيشتر و در جريان حمايت از توليداتي همچون «طبقه حساس»، «جدایی…» «بهمن»، «من ديه گو مارادونا هستم»، «مرگ ماهی»، «ملبورن» و «زیر سقف دودی» که برخي از آنها مانند «طبقه حساس» و «جدایی» پرفروش بودند و برخي مانند «ديه گو…» شکست خورده مطلق اکران، هم در کانون توجه قرار گرفته بود.

اما آيا اين، دليلي منطقي بر آن است که ماجراي «تايني موويز» را به «آيو» نسبت دهند؟ چرا در غائله دستگيري گردانندگان تايني موويز همه اصرار عجيب و غريبي دارند بر اينکه سامانه وابسته به بانک پاسارگاد دليل اتفاق است؟ چرا؟ به دليل وابستگي اين سامانه؟

اگر اين طور باشد که به زحمت بتوانيم در ميان سامانه هاي ويديوي درخواستي پيش‌رو به سامانه مستقل برسيم چون نه تنها برخي از اين سامانه‌ها به اپراتورهاي مختلف تلفن همراه وابستگي دارند بلکه ردّپاي برخي از اين سامانه‌ها به مديران ساليان صداوسيما و حتي برخي سازمانهاي ارزشي فعال در توليدات ميلياردي مي‌رسد!!!

پس چرا کمتر توئيتي در اين باره نميخوانيم؟ مثلا چرا کسي نميپرسيد که آيا ممکن است سامانه وابسته به اپراتور منسوب به يک آقازاده سياسي مدعي «ژن خوب» براي باقي ماندن در دايره رقابت شرايط حذف «تايني موويز» را فراهم کرده باشد؟ یا چرا کسی پیرامون ربط این تعطیلی با سامانه منسوب به يک ارگان متمول که اخیرا به خاطر گافی بزرگ در عرضه کپی بلوری یک فیلم ارزشی حاشیه‌ساز شد حرفی نمی‌زند؟

اگر بخواهيم براساس کيفيت عرضه محصول هم به اظهارنظر بپردازيم ماجرا مشکوکتر می‌شود چون تقریبا رقابت چندانی لااقل به واسطه همپوشانی محصول بین آیو و تاینی‌موویز وجود نداشت. «آيو» سامانه ايست براي پخش آنلاين آثار مجاز و کاملا در تضاد با «تايني موويز» که اولا امکان دانلود را فراهم ميکرد و ثانيا همه جور فيلمي از مجاز تا غيرمجاز خارجی به صورت زیرنویس و اخیرا دوبله در آن وجود داشت.

پس چرا نوک اتهام به سمت «آيو» رفته و کسي از «لنز» و «فيليمو» و «فام» و «شیما» و… چيزي نمي‌گويد؟؟




مشابه‌سازی اتفاقات ۸۸ در «ساعت ۵ عصر»مهران مدیری؟!+فیلم

سینماروزان: اولین ساخته سینمایی مهران مدیری با عنوان «ساعت 5 عصر» که با حمایت مالی «اول مارکت» سامانه‌ای وابسته به اپراتور متمول «همراه اول» تولید شده است در دستور پخش قرار گرفته و بناست بعد از پایان اکران «نهنگ عنبر2» در گروه قدس اکران شود.

به گزارش سینماروزان درباره خط داستانی «ساعت 5 عصر» اطلاعات شفافی از سوی مهران مدیری ارائه نشده و صرفا به این بسنده شده که این فیلم قرارگیری کاراکتر اصلی آن را در موقعیتهایی متفاوت از یک صبح تا عصر  روایت میکند.

شنیده ها اما حکایت از آن دارد که «ساعت 5 عصر» مهران مدیری در امتداد آثاری نظیر «مرد هزارچهره» به پدیده جوزدگی ایرانیان اشاره دارد.

در «مرد هزارچهره» که فیلمنامه اش با گرته برداری از داستانی از «عزیز نسین» نویسنده ترک نگاشته شده بود، جوزدگی یک مرد دست و پاچلفتی به نام «مسعود شصت چی» در شرایطی بیان می‌شد که با آدمهایی که کمترین ربطی بهشان نداشت اشتباه گرفته می‌شد اما در «ساعت 5 عصر» جوزدگی ایرانیان است که روایت می‌شود.

 در اینجا کاراکتر اصلی نه تنها جوزده نمی شود که در بروز با جوزدگی اجتماع انبوه پیرامونی است که دچار اتفاقاتی غریب و غیرقابل باور میشود. اگر در تیزر منتشره از «ساعت 5 عصر» هم حضور انبوهی هنرور در نماهای مختلف را می بینیم شاید به دلیل آن است که دردسرهای جوزدگی به تماشا درآید.

آیا این جوزدگی عمومی نمی‌تواند اشاره‌ای داشته باشد به اتفاقاتی که پس از انتخابات88 رخ داد و در نتیجه آن ناآرامیهای فراوانی را رقم زد؟ قطعا یکی از مصداقهای جوزدگی در ایام انتخابات رخ می دهد که در یک آن و با آغشتگی به هیجان است که آدمیان تصمیم به بروز افعال و گفتاری خاص از خود نشان می دهند.

نقد این رفتارها می‌تواند یکی از دلایل ساخت فیلمی مانند «ساعت 5 عصر» باشد و شاید هم ارائه دهنده تحلیلی در این باره که اگر در انتخاباتی خاص کاندیدای موردنظرتان رأی نیاورد هیجان زده نشوید و دچار سوءتفاهم درباره رأی گیری نگردید.

اینکه «ساعت 5 عصر» پیش از انتخابات ساخته شده و نقدهایی که مهران مدیری در «دورهمی» قبل و بعد از انتخابات به کاندیدای پیروز انتخابات داشته می‌تواند این پرسش را شکل دهد که آیا این فیلم برای این ساخته شد که اگر کاندیدای پیروز فعلی رأی نیاورد مجددا آن جوزدگی 88 رخ ندهد؟

حضور سامانه ای وابسته به «همراه اول» از شرکتهای مخابرات ایران به عنوان سرمایه گذار تولید این فیلم هم به اندازه سوژه آن دارای اهمیت است. آیا هدف این سامانه صرفا استفاده از اشتهار مهران مدیری و سودآوری در گیشه بوده؟ یا آن که ارتباطی وجود دارد میان این حمایت و مضمون فیلم؟

برای دیدن تیزر پرهنرور «ساعت 5 عصر» اینجا را ببینید.

در همین ارتباط محتوای «فیلم مدیری به «خیابانهای آرام» شباهت دارد یا «قلاده‌های طلا»؟!» را هم بخوانید.




انتقاد آهنگساز “اخراجیها” از اپراتور “همراه اول”

سینماروزان: فریدون شهبازیان آهنگساز و رهبر ارکستر ملی که ساخت موسیقی متن فیلمهایی نظیر “اخراجیها”، “آوار”، “هیوا” و “شیر سنگی” را در کارنامه دارد از استفاده بدون اجازه آثارش توسط یک اپراتور تلفن همراه انتقاد و اعلام کرد که این اتفاق بدون هماهنگی با وی انجام شده است.

فریدون شهبازیان با انتقاد از این رویه به “مهر” گفت: متاسفانه از چند روز پیش متوجه شدم که اپراتور «همراه اول» بدون اجازه من اقدام به انتشار، توزیع و فروش آثار من در بخش «آوای انتظار» کرده و جای ابراز تأسف دارد که فقدان رویه ای مناسب در حفظ حقوق معنوی و مادی آثار هنرمندان به جایی رسیده که یک اپراتور به خود این اجازه را می دهد که بدون مجوز بنده نسبت به ارائه این آهنگ ها و فروش آنها اقدام کند.

وی ادامه داد: اغلب آثاری که بدون اجازه من نسبت به عرضه و فروش آن در «آوای انتظار» اقدام شده مربوط به خوانندگی چون محمدرضا شجریان، علیرضا افتخاری، نادر گلچین و هنرمندان دیگری است که من طی سال های گذشته برای آنها آهنگسازی کرده ام و حالا می بینم بدون حتی کوچک ترین اجازه ای از من و حتی موسسه تولیدکننده آلبوم نسبت به انتشارشان اقدام می کنند.

رهبر ارکستر ملی در خاتمه اظهار کرد: من تمام تلاش خود را انجام خواهم داد تا از طریق مراجع قانونی نسبت به این اتفاق اعتراض خود را اعلام کنم. حتی اگر موسسه ای که آثار من را منتشر کرده آنها را در اختیار این اپراتور و هر اپراتور دیگری قرار داده باشد باز هم از نظر من تخلف انجام داده چرا که امتیاز همه آثارم متعلق به بنده است و باید در ابتدای انتشار آن با من هماهنگ شود.

فریدون شهبازیان
فریدون شهبازیان



۲۱۸ هزار صفحه اینترنتی برای دانلود “ربنا”ی شجریان!!!

سینماژورنال: «رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ» این ابتدای دعای ربنا با صدای محمدرضا شجریان است و بیش از سی‌سال به مدت یک ماه قبل از آغاز مراسم افطار و بازکردن روزه این آخرین نوایی بود که روزه داران پیش از اذان مغرب می‌شنیدند. «ربنا»ی شجریان از یک جایی به بعد از خود او عبور کرد و تبدیل به بخش مهمی از حافظه تاریخی – مذهبی مردم ایران شد.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “شهروند” ممکن بود خیلی‌ها بسته به نگاه و جهان‌بینی شخصی خود هیچ‌کدام از آثار شجریان را نشنیده و حتی با آثار موسیقیایی او ارتباط برقرار نکرده باشد، اما داستان «ربنا» با همه آثار او فرق می‌کرد. یک اصل روانشناسی می‌گوید وقتی در دوران سختی مسأله‌ای باعث آرامش فرد شود، این آرامش ماندگار خواهد بود و وابستگی طرف به آن بسیار زیاد است. این اصل درخصوص احساس مردم ایران نسبت به «ربنا»ی شجریان صادق است.

تستی که ماندگار شد

ربنا در ‌سال ٥٨ خوانده شد، آن هم به شکل یک تست از سوی شجریان تا شاگردانش که قرار بود «ربنا»‌های متعددی بخوانند بدانند که استاد از آنها چه می‌خواهد اما آن نسخه یک بار خوانده شده علی‌رغم میل باطنی شجریان پخش شد و با چنان استقبالی مواجه شد که تنها نمونه مشابه آن را می‌توان اذان استاد زنده یاد رحیم موذن‌زاده اردبیلی دانست. در طول دوران جنگ «ربنا»ی شجریان سر سفره‌های افطار همراه با اشک ریختن‌های پیر و جوان بود و دعای مردم سر افطار برای پیروزی رزمنده‌ها.

دیگر شنیدن «ربنا» قبل از افطار آن‌قدر مسأله عادی و طبیعی‌ای بود که کمتر کسی تصور نبود آن را می‌کرد. تا این‌که وقایع انتخابات‌ سال ٨٨ رخ داد و طی آن محمدرضا شجریان در مرکز دو حاشیه بزرگ قرار گرفت. اول نامه‌ای بود که برای رئیس وقت سازمان صداوسیما فرستاد و از آنها خواست دیگر تصنیف «سپیده» (ایران، ‌ای سرای امید) را از تلویزیون پخش نکنند، البته او در این نامه قطعه «ربنا» را به این دلیل که با سفره افطار ایرانیان در ماه رمضان عجین شده، استثناء دانست و اجازه پخش آن را داد. مورد دوم هم اظهار نظرات مختلف شجریان در طول وقایع ٨٨ بود که باعث مشکلات فراوانی برای او شد.

این دو دلیل کافی بود تا صداوسیما در حرکتی شاید تلافی‌جویانه از ‌سال ١٣٨٩ پخش «ربنا» در زمان افطار را از دستور کار خود خارج کرد. این اقدام تلویزیون با واکنش‌های بسیار منفی از سوی همه اقشار مواجه شد. چرا که عموم معتقد بودند «ربنا» ربطی به شخص محمدرضا شجریان ندارد و لزوم حضورش سر سفره افطار مردم را نباید با رفتارهای شخصی کسی که آن را خوانده سنجید و در باره‌اش تصمیم‌گیری کرد. البته تلویزیون که عموما نظرات مردم خیلی در سیاست‌های کلانش تأثیری ندارد، این‌بار هم توجهی به این نظرات نداشت اما مردم خودشان دست به کار شدند.


دنیای مجازی راه‌حل دستیابی به ربنا
از جست‌وجوهای اینترنتی شروع می‌کنیم. وقتی در موتور جست‌وجوی گوگل کلمات ربنا، شجریان و دانلود را سرچ می‌کنید بیش از ٢١٨‌هزار صفحه در اختیار مخاطب می‌گذارد که می‌توان از طریق آنها ربنا را دانلود کرد. به برخی از سایت‌ها سر می‌زنیم رقم تعداد دانلود «ربنا» شگفت‌انگیز است. اعداد از ١٠٠٠ دانلود شروع می‌شود و در یکی از سایت‌ها به بیش از ٤٠٠‌هزار دانلود می‌رسد.

درحال ادامه جست‌وجو هستیم که ناگهان به سایت جالبی برمی خوریم. سایتی به نام «rabanaa.com» که برای بزرگداشت ربنا طراحی شده است. در این سایت مخاطب می‌تواند دعای ربنا را به شکل کامل دانلود کند و از آن مهم‌تر می‌تواند برای این «ربنا» دل نوشته بگذارد. تا کنون بیش از سه‌هزار دلنوشته در این سایت برای «ربنا» به نگارش درآمده است. دلنوشته‌هایی که گاهی عمیقا تأثربرانگیز و پرشور نوشته شده است.

در بیشتر این دل نوشته‌ها به مضامینی برمی‌خوریم که انگار متعلق به نسل جوان است: «رمضان را با ربنای تو آغاز کردم و خدا را با این صدا شناختم. هنوز هم همیشه ربنایت را گوش می‌کنم و می‌دانم که خواندن آن برای زمین معجزه بود» یا «ربناي استاد شجريان يعني بهترين ساعت‌هايي كه اعلام مي‌كرد لحظه خاطره انگيزه افطار است، الان بدون ربنا افطار صفا نداره، هنوز من خودم ربنا رو قبل از افطار مي‌گذارم تا يادي كنم از صداي استاد» یا حتی «هرچه که می‌گذرد این ربنا بیشتر و بیشتر در دل مردم به‌خصوص نسل جدید (که به همت رسانه ملی آنها را از موسیقی سنتی دور کرده) نفوذ می‌کند و هیچ اقدام سیاسی نمی‌تواند آن را از دل و جان مردم دور کند.»

از این دست دلنوشته‌ها در این سایت زیاد است و این سایت ظاهرا تازه‌تأسیس روز به روز دلنوشته‌های بیشتری از سوی مردم درباره «ربنا» دریافت می‌کند. در بسیاری از این دلنوشته‌ها همان‌گونه که در نمونه بالا به آن اشاره شد مردم بارها به این نکته اشاره کرده‌اند که پخش نشدن ربنا از تلویزیون نتوانسته ذره‌ای از محبوبیت آن بین مردم کم کند و آنها با دسترسی به نوای «ربنا» از طرق مختلف جای خالی آن در رسانه ملی را شخصا پر می‌کنند.


محبوب‌ترین پیشواز موبایل
اما نکته جالب بعدی این است که درحالی‌که تلویزیون هنوز بعد از ٥‌سال حاضر نشده از موضع خود درباره پخش نوای ربنا پایین بیاید، اما همچنان در بسیاری از مساجد شهر پیش از آغاز افطار صدای ربنای شجریان شنیده می‌شود. از متولی یکی از مساجد مرکز شهر تهران درباره علت پخش «ربنا»ی شجریان در مسجد سوال کردیم که پاسخ جالبی می‌دهد: «هر کسی مسئول رفتار و کردار خودش است. من خودم خیلی کار به آقای شجریان ندارم و نمی‌دانم چه کار کرده یا چه کار می‌کند ولی ربنای او پر از عرفان و معنویت است که مدیون آیات قرآن است. وقتی صدای شجریان توانسته به شکلی دلنشین و تأثیرگذار آیات قرآن را تکرار کند استفاده از آن نه‌تنها اشکالی ندارد بلکه به نظرم لازم است. به‌هرحال نواهای معنوی همیشه می‌تواند بر حال مردم تأثیرات مثبتی بگذارد و نمی‌توان نسبت به این تأثیرگذاری بی‌تفاوت بود. اگر قرار بود این تأثیرگذاری تکرار شود تا الان تکرار شده بود اما وقتی هنوز هم بسیاری از جوانان را می‌بینم که دوست دارند قبل از باز کردن روزه خود «ربنا» را بشنوند چرا نباید آن را برایشان پخش کنیم.»

ملودی پیشواز دو اپراتور اصلی تلفن همراه

جالب‌تر این‌که دو اپراتور اصلی تلفن همراه کشور یعنی «همراه اول» و «ایرانسل» در ایام ماه مبارک رمضان دعای ربنا را به‌عنوان یکی از آهنگ‌های پیشواز خود قرار داده‌اند که گویا در ماه رمضان پرطرفدارترین آهنگ پیشواز هر دو اپراتور «ربنا» است. نزدیک به ٢٠٠‌هزار سایت و فروم کدهای مخصوصی که مخاطب می‌تواند این پیشواز را برای موبایل خود انتخاب کند را در سایت خود گذاشته‌اند و با یک جست‌وجوی کوچک می‌بینیم صفحات مخصوص این آهنگ پیشواز در همین دو روز ابتدای ماه رمضان بیشترین تعداد مخاطب و بازدید را داشته است. همه اینها را گفتیم که مشخص شود حذف برخی چیزها از زندگی و ذهن مردم امکان‌پذیر نیست و شاید حرف حامد بهداد در نامه‌ای که پنج‌سال پیش برای ربنا نوشت تصویر کامل و درستی از برخورد مردم با حذف ربنای شجریان در تلویزیون باشد: «ما صدای ربنا را در موبایل‌هایمان داریم. وقت افطار که می‌شود پای سفره افطار می‌نشینیم. صدای تلویزیون را می‌بندیم و با صدای ربنا صبر می‌کنیم تا وقت افطار برسد.»