1

اظهارنظر شگفت‌انگیز فرزاد موتمن درباره “۵۰ کیلو آلبالو”

سینماژورنال: کمدی “50 کیلو آلبالو” از جمله آثار اکران نوروزی بود که فروش خوبی را در گیشه داشت با این حال از همان هفته های ابتدایی نمایش با انتقاداتی مواجه شد که تندترین آنها از سوی رسانه های اصولگرا بود.

به گزارش سینماژورنال این انتقادات با حرکت نمادین بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق در اهدای یک پیاله آلبالوی فاسد به حجت ا.. ایوبی رییس سازمان سینمایی به اوج خود رسید.

حالا اما در یک اتفاق دور از انتظار و شگفت انگیز فرزاد موتمن کارگردانی که با آثاری آوانگارد نظیر “شبهای روشن” و “هفت پرده” کار فیلمسازی اش را آغاز کرد با دیدی مثبت به این فیلم نگریسته است.

موتمن که در این سالها همه نوع فیلمی از کمدی مانند “پوپک و مش ماشاا..” گرفته تا اثری جنایی نظیر “آخرین بار کی سحرو دیدی؟” را ساخته است برخلاف بسیاری از منتقدان، نگاهی هوادارانه به “…آلبالو” داشته است.

وی در گفتگو با “سینما” می گوید: وقتی یک فیلم کمدی مثل “50 کیلو آلبالو” می فروشد مایه امیدواری است. من این فیلم را دیدم و بدم هم نیامد. می توانم بگویم سرگرم شدم و در جاهایی هم خندیدیم.

موتمن ادامه می دهد: به نظرم فیلم مانی حقیقی دیوانگی جالبی دارد. از طرف دیگر اما وقتی یک کمدی دیگر که هیچ چیزی ندارد فروش می کند اذیت می شوی و حس می کنی انگار قرار است هر چیزی به نام کمدی به خورد مردم داده شود.




طعنه بازیگر “شبهای روشن” به همکارانی که با یک نمایشگاه عکس به اندازه ۲۰ سال یک عکاس درآمد کسب کرده‌اند/روایت از برنامه‌هایی که برای کارگردانی دارد/ماجرای کسب درآمد از سینما برای پرداختن به نقاشی و…

سینماژورنال: مهدی احمدی بازیگریست که بیش از هر کاراکتر دیگری به خاطر بازیهایش در “شبهای روشن” و “عروس آتش” شناخته می شود.

به گزارش سینماژورنال این بازیگر سینما که از دیرباز به هنر نقاشی هم می پرداخته این روزها رمانسی با محوریت موسیقی با نام “ارغوان” را روی پرده دارد.

احمدی قصد دارد به زودی تعدادی از نقاشیهایش را نیز در گالری فروزان به تماشا بگذارد.

وی در تازه ترین گفتگوی خود که با بهناز شیربانی در “شرق” انجام شده علاوه بر ذکر نکاتی درباره بی توجهی منتقدان به یکی از بهترین فیلمهایش “شبهای روشن” از این گفته که این روزها درگیری با هنرهای تجسمی برای برخی هنرمندان شبیه مد شده است.

در نمایشگاه‌های نقاشی‌ام از کار و روابط سینمایی‌ام برای تبلیغات استفاده نکردم

مهدی احمدی در پاسخ به این سوال که  تا چه حد فعالیت بازیگری شما در دیده‌شدن هنر دیگر شما که نقاشی است تأثیرگذار بوده می گوید: حقیقتش این است که در همه این سال‌ها از اینکه فعالیت سینمایی‌ام در کارهای نقاشی‌ام سایه بیندازد، پرهیز کرده‌ام. اگر دقت کرده باشید در این ٢٠ سال در نمایشگاه‌های نقاشی‌ام از کار و روابط سینمایی‌ام برای تبلیغات استفاده نکردم، دوست ندارم نقاشی را به یک‌سری تبلیغات آلوده کنم. برای حرفه نقاشی آن‌قدر احترام قائلم که معتقدم تنها اثر است که باید خودش را نشان بدهد. همان‌طور که درباره سینما هم به همین شکل فکر می‌کنم و معتقدم که یک فیلم خوب تأثیرش را خواهد گذاشت.

تنها با یک نمایشگاه عکس از لحاظ مادی به موقعیتی رسیدند که یک هنرمند تجسمی اگر شانس بیاورد بعد از ٢٠ سال به آن موقعیت می‌رسد

وی ادامه می دهد: اساسا خیلی اهل شلوغ‌کردن نیستم. من تنها کارم را انجام می‌دهم. این روحیه و نوع تفکر من است، نمی‌گویم خوب است یا بد. خیلی‌وقت‌ها بعضی از دوستان بازیگر با گذاشتن تنها یک نمایشگاه عکس از لحاظ مادی به موقعیتی رسیدند که یک هنرمند تجسمی که سال‌ها جدی کار کرده است اگر شانس بیاورد بعد از ٢٠ سال به آن موقعیت می‌رسد. تازه اگر برسد!

ابزارهایی که برای آرتیست‌بودن انتخاب می‌کنند عمدتا ابزارهای دم‌دستی است

این بازیگر خاطرنشان می سازد: معتقدم که با یک یا دو نمایشگاه نمی‌توان آرتیست شد. آرتیست‌بودن مراتبی دارد و رکن اساسی آن این است که با آن هنر واقعا زندگی کنیم. بعضی‌وقت‌ها چیزهایی مد می‌شود. شاید الان هنرمندبودن مد است! همه دوست دارند آرتیست باشند و دوست دارند با این واژه یک وجهه هنری پیدا کنند. اما چون مراتب هنرمندشدن بسیار سخت است، برای همین ابزارهایی که برای آرتیست‌بودن انتخاب می‌کنند عمدتا ابزارهای دم‌دستی است.

با دوربین دست‌گرفتن نمی‌توان آرتیست شد

احمدی با اشاراتی که مشخص است طعنه ایست به برخی از بازیگران سینما بیان می دارد: با دوربین دست‌گرفتن بدون هیچ پشتوانه تجسمی نمی‌توان آرتیست شد. اینکه یک نمایشگاهی شلوغ شود و همه راجع به آن حرف بزنند و در هر رسانه‌ای تبلیغاتش سر به فلک بزند لزوما نشان‌دهنده ارزش هنری آثار ارائه‌شده نیست. از نظر من مخاطبان آثار یک آرتیست معمولا خیلی زیاد نیستند. ویژگی یک آرتیست هم این است که معمولا از زمان خودش جلوتر است و به همین دلیل ممکن است خیلی درک نشود و مخاطبانش کمتر باشد. به نظر من باید نسبت به تفکیک هنرمند و غیرهنرمند و چگونگی ارزش‌نهادن بر آثار بیشتر از این هوشیار باشیم و به دنبال آموزش خود باشیم تا هر چیزی را به‌عنوان آثار هنری به خوردمان ندهند.

“شب‌های روشن” در زمان خودش اصلا مورد توجه اهالی نقد و رسانه قرار نگرفت و همه درباره این فیلم سکوت کردند

مهدی احمدی درباره بی توجهی به “شبهای روشن” هنگام اکران آن می گوید: اتفاقا “شب‌های روشن” در زمان خودش اصلا مورد توجه اهالی نقد و رسانه قرار نگرفت و همه درباره این فیلم سکوت کردند. اما در جواب سؤال‌تان باید بگویم که قبل‌تر از شب‌های روشن، زمانی که فیلم«عروس آتش»را در سال ١٣٧٨ بازی کردم پیشنهادهای زیادی برای بازی داشتم. حتی قبل‌تر از آن زمانی که در فیلم «در کوچه‌های عشق» در سال ١٣٦٨ بازی کردم هم این اتفاق افتاد. بازی در چند فیلم سینمایی به من پیشنهاد شد و این در صورتی بود که نه بازیگر بودم و نه کسی من را می‌شناخت. با این حال بازی در آن فیلم‌ها را نپذیرفتم چون تمرکزم روی نقاشی بود. در ١٠ سال فقط در فیلم «کوچه پاییز» آقای سینایی بازی کردم.

کارکردن با فرزاد موتمن در آن مقطع برایم جالب بود

به گزارش سینماژورنال وی ادامه می دهد: بعد از بازی در فیلم «عروس آتش» تعداد پیشنهاد‌های سینمایی‌ام بیشتر شد و در فیلم‌های «تک‌درخت‌ها»، «هفت پرده» و «رای باز» بازی کردم. کارکردن با فرزاد موتمن در آن مقطع برایم جالب بود. «هفت پرده» فیلم‌نامه خوبی داشت و سعید عقیقی برایش زحمت زیادی کشیده بود. درآن زمان فیلم‌هایی که پیشنهاد می‌شد، ارزشش را داشت که به خاطرشان از آتلیه نقاشی‌ام بیرون بزنم و مقابل دوربین بازی کنم.

احمدی تأکید می کند: «شب‌های روشن» یک پیشنهاد خوب از سمت سعید عقیقی بود. سعید، فیلم‌نامه‌ای نوشته بود و از من خواست تا آن را بخوانم و برای بازی نقش اصلی به آن فکر کنم. من هم سعی کردم خصوصیاتی را که متعلق به شخصیت است، پرورش بدهم. البته در آن زمان برای رسیدن به آن شخصیت من کاملا در یک انزوای خود خواسته بودم؛ چراکه نمی‌شد با آن فیلم‌نامه جور دیگری زندگی کرد. شاید چند ماه بعد از فیلم‌برداری باز هم درگیر شخصیت بودم و نوع زندگی من کاملا عوض شده بود و خیلی سخت از نقش فاصله گرفتم. اما خدا را شکر که نتیجه داد و یکی از فیلم‌های ماندگار سینمای ایران شد.

باید از میان کارهایی که پیشنهاد می‌شود بهترین‌ها و کم‌ایراد‌ترینش را انتخاب کرد تا فراموش نشوی

این بازیگر محجوب درباره معیارهایش در انتخاب نقش اظهار می دارد: موارد زیادی است که در زمان خودش قابل بحث است که چرا یک فیلم را برای بازی انتخاب کردم در‌حالی‌که مورد توجه نبوده یا فیلم‌نامه خوبی نداشته است. چیزی که در سینما، بسیاری از بازیگران به آن قائل هستند این است که باید در سینما حضور داشت و از میان کارهایی که پیشنهاد می‌شود بهترین‌ها و کم‌ایراد‌ترینش را انتخاب کرد تا فراموش نشوی.

خیلی وقت‌ها نیاز مالی‌ام را از سینما تأمین کرده‌ام تا بتوانم روی نقاشی‌ام تمرکز کنم

وی ادامه می دهد: از طرف دیگر باید زندگی کرد. خیلی وقت‌ها نیاز مالی‌ام را از سینما تأمین کرده‌ام تا بتوانم روی نقاشی‌ام تمرکز کنم و این یک واقعیت است. فیلم‌هایی که با تمام وجودم در آنها حضور داشتم، بیشتر از ٧،٨ مورد نبوده است. متأسفانه فیلم‌نامه‌هایی به دستمان می‌رسد که اصلا قابل‌خواندن نیستند. شانس یک بازیگر برای انتخاب فیلمنامه خوب و بازی در یک نقش خاص و متفاوت بسیار کم است و فکر نمی‌کنم این تنها مشکل من به‌عنوان بازیگر باشد. اینکه در این شرایط من با احتیاط بیشتری کار می‌کنم به این دلیل است که زندگی من از راه نقاشی نیز تأمین می‌شود. اما خیلی چیزها دست به دست هم می‌دهد و انتخاب‌ها را سخت‌تر می‌کند.

دو فیلم‌نامه کوتاه دارم که آماده ساخت است

این بازیگر البته برنامه هایی هم برای کارگردانی دارد. وی می گوید: به این موضوع{کارگردانی} فکر کردم. خیلی هم مصمم هستم این کار را انجام دهم. شاید هنوز وقتش نرسیده. در حال حاضر دو فیلم‌نامه کوتاه دارم که آماده ساخت است. نه اینکه خودم آنها را نوشته باشم چون اساسا اهل نوشتن نیستم اما فیلم‌نامه‌های خوبی است که آماده ساخت است. شاید آنها را بسازم. ایده‌هایی برای ساختشان دارم و گاهی استوری‌بورد‌هایی می‌کشم و می‌دانم چه می‌خواهم. اما نمی‌دانم دقیقا چه زمانی اتفاق خواهد افتاد؟




توصیه هوشنگ گلمکانی به سناریست “شبهای روشن”: خوبیت ندارد هنوز هیچی نشده بروید سر چهارراه!

سینماژورنال: اصغر نعمیمی فیلمسازی که پیش از این در سینمای بدنه تجربیاتی چون “سلام بر عشق” و “بی وفا” را داشته اخیرا فیلمی با نام “سایه های موازی” را با فیلمنامه ای از سعید عقیقی کارگردانی کرده است.

به گزارش سینماژورنال سعید عقیقی که بیش از هر چیز بواسطه نگارش فیلمنامه هایی مانند “شبهای روشن” و “هفت پرده” می شناسیمش نیز بدون اینکه نتیجه کار نعیمی را ببیند به موضع گیری دربرابر این فیلم پرداخته و به نوعی از فیلمی که توسط نعیمی ساخته شده اعلام برائت کرده است.

سعید عقیقی و اصغر نعیمی از جمله نویسندگان سالهای قبل مجله “فیلم” بوده اند و همین باعث شده است هوشنگ گلمکانی رییس شورای نویسندگان این مجله در اقدامی تفاهم برانگیز و با نگارش یادداشتی که در وبلاگش منتشر شده سعی کند دو طرف دعوا را به اشتراک برساند.

گلمکانی با انتقاد از عقیقی که بدون دیدن فیلم به قضاوت درباره عملکرد کارگردان پرداخته به او و دیگر فیلمنامه نویسان نهیب زده خوب نیست ندیده دعوا را آغاز کنند.

سینماژورنال متن کامل یادداشت گلمکانی را ارائه می دهد:

فیلمنامه‌نویس یک چیزی می‌نویسد، کارگردان هم سلیقه خودش را دارد و ممکن است تغییری در آن بدهد

دوست و همکار سابق ما سعید عقیقی که چند ‌سال است وارد عملیات اجرایی سینما شده و بیشتر فیلمنامه می‌نویسد و حتی گاهی تله‌فیلم هم می‌سازد، یک فیلمنامه‌اش را داده به دوست و همکار سابق دیگرمان اصغر نعیمی که فیلم سومش “سایه‌های موازی” را بسازد و همین شده منشأ یک سوژه سر چهارراه که ‌ای کاش نمی‌شد. اختلاف فیلمنامه‌نویس‌ها و کارگردان‌ها که تمامی ندارد:  فیلمنامه‌نویس یک چیزی می‌نویسد و می‌فروشد به کارگردان و تهیه‌کننده. اما خودش هم تصور و ذهنیتی از نوع اجرای آن دارد که مثلا اگر خودش قرار بود بسازد چه جوری می‌ساخت. کارگردان هم سلیقه خودش را دارد و ممکن است تغییری در آن بدهد یا اداره محترم سانسور چیزی را تحمیل کند
هنوز فیلم را ندیده و در هیچ یک از مراحل ساخت آن نقشی نداشته
 اما جز این، آن طور که اصغر می‌گوید گویا این دو همکار سابق صحبت‌هایی در حد مشورت با هم کرده‌اند که ضرورت اجرایی نداشته و در قرارداد هم نیامده و یک وقت عقیقی به خود آمده که فیلمبرداری تمام شده و نعیمی به توصیه‌های او عمل نکرده. بعد برداشته یک نامه نوشته به تاریخ ٢٥ فروردین امسال، با همان لحن آشنایش و از این فیلم و فیلمنامه اعلام برائت کرده است. تأکید هم کرده که هنوز فیلم را ندیده و در هیچ یک از مراحل ساخت آن نقشی نداشته (معمولا هم فیلمنامه‌نویس‌ها نقشی در مراحل ساخت فیلم‌ها ندارند)، اما ندید می‌گوید این فیلم ربطی به فیلمنامه او ندارد.
عقیقی این شرط را باید در قرارداد می آورد
به هر حال کار از محکم‌کاری عیب نمی‌کند و عقیقی هم در همان آغاز نامه‌اش نوشته این نامه فقط برای ثبت در تاریخ است که یعنی قصد شکایت در مجامع صنفی و قضایی و تجمع خیابانی و مجازی ندارد. اما چشمش ترسیده که مبادا “سایه‌های موازی” فیلم خوبی از کار درنیاید و یکی یقه‌اش را بگیرد که:  مرد حسابی، این چه فیلمنامه‌ای است که نوشته‌ای؟ که البته در چنین مواردی او می‌تواند معترضان را حواله بدهد به متن چاپ‌شده فیلمنامه که چند ‌سال پیش در یک مجموعه از سه فیلمنامه او منتشر شده است؛ شانسی که سایر فیلمنامه‌نویسان معترض به فیلم ساخته‌شده از روی نوشته‌شان ندارند. یک نکته باریک‌تر از طناب هم در پاراگراف اول نامه عقیقی هست که گفته در همان آغاز کار طی یادداشتی به کارگردان اعلام کرده هر گونه تغییری در فیلمنامه باید با نظر او باشد، درحالی‌که این امر حکم «توافق یک‌جانبه» دارد و چنین شرطی را باید در قرارداد آورد که طرف دیگر هم پایش را امضا کند و ملزم به اجرای آن باشد.
خوبیت ندارد همکاران اهل قلم ما هنوز هیچی نشده بروند سر چهارراه
به هر حال همین اسم عقیقی و عنوان “سایه‌های موازی” و فیلمنامه‌ای که براساس “نازنین” داستایفسکی نوشته شده، با این که برای ساختنش فراهم شده نشان می‌دهد که نعیمی تصمیم به ساختن فیلمی متفاوت از دو فیلم اولش گرفته که باعث مسرت ما همکارانش است. عقیقی هم خوب بود اگر نظر و اعتراضی داشت بعد از دیدن فیلم اقدام می‌کرد. خوبیت ندارد همکاران اهل قلم ما هنوز هیچی نشده بروند سر چهارراه. نعیمی که حتی به‌عنوان یک بهره‌برداری تبلیغاتی هم هنوز جواب نداده ولی تهیه‌کننده‌اش با این پاس یک آبشار زده که البته هنوز معلوم نیست کجای زمین فرود بیاید.
خُلق خودتان را تنگ نکنید
سید فیلد در جلد نمی‌دانم چندم مجموعه آثارش، در فصل «چند توصیه به منتقدانی که بعدا فیلمنامه‌نویس می‌شوند» می‌فرماید:  «خُلق خودتان را تنگ نکنید و بگذارید کارگردان‌ها هر معامله‌ای که می‌خواهند با فیلمنامه شما بکنند. شما کار خودتان را کرده‌اید و بگذارید آنها هم کار خودشان را بکنند. فوقش شما هم بعدا می‌توانید همین معامله را با دیگران بکنید. دنیا سرای معاملات است؛ فقط بدون قرارداد معامله نکنید وگرنه معامله‌تان باطل است.»