1

انتظارات عجیب و غریب تهیه‌کننده فیلمی کم‌فروش متعلق به آقازاده دارای «ژن خوب» که با مشارکت مستقیم فارابی تولید شده و با حمایت حوزه روی پرده رفته⇐از وزارتخانه‌های علوم، بهداشت، آموزش و پرورش خواستم بلیت فیلم را خریداری کرده و در اختیار کارمندان‌شان بگذارند اما دریغ از یک اقدام عاجل!/وزیر بهداشت بیاید فیلم را ببیند و گزارش مطبوعاتی دهد و بعد هم کارمندانش را به دیدن فیلم بفرستد!!!

سینماروزان: سحر صباغ سرشت که سالها پیش او را در قامت «جیران» سریال «روزگار جوانی» دیدیم این روزها به عنوان تهیه کننده فیلمی به نام «فصل نرگس» به سینماها آمده است؛ فیلمی که مجری طرح آن حمیدرضا عارف آقازاده محمدرضا عارف اصلاح طلب است یعنی همان آقازاده ای که چندی پیش مدعی شد دارای «ژن خوب» است.

به گزارش سینماروزان حالا اولین تجربه سینمایی این آقازاده در حالی با پخش بهمن سبز حوزه هنری روی پرده رفته که فروش آن هنوز به 50 میلیون هم نرسیده است!!!

صباغ سرشت به تازگی در گفتگویی که با رضا منتظری در «سینماپرس» داشته یکی از دلایل کم فروش بودن این فیلم را آن دانسته که وزارتخانه های دولتی برخلاف تلاشهای او برای این فیلم بلیت خریداری نکرده اند! این انتظار در حالی بیان شده که «فصل نرگس» جزو معدود پروژه های سینمایی این سالهاست که بنیاد سینمایی فارابی در تولید آن مشارکت مستقیم داشته است.

سحر صباغ سرشت گفت: وزارتخانه هایی مانند وزارت بهداشت و سازمان اهدای عضو که یکی از اهداف شان فرهنگ سازی در حوزه سلامت است و سازمان اهدای عضو که به طور مشخص در رابطه با مسأله ترویج اهدای عضو در جامعه فعالیت می کند باید نیروهای زیرمجموعه دستگاه های خودشان را دعوت کنند تا این فیلم ها را ببینند.

وی ادامه داد: فیلمهای اجتماعی که فرهنگ ساز هستند و حرفی برای گفتن دارند شاید در حوصله مردم خسته امروز جامعه ما نباشند. شاید آنها دوست نداشته باشند فیلمی ببیند که به فکر وادارشان کند. این مسئولان هستند که باید زیرمجموعه های شان را ترغیب کنند و تسهیلاتی در نظر بگیرند تا آنها حداقل این نوع آثار را ببیند. سوال من این است که مگر چند سال یک بار در سینمای ایران فیلمی در رابطه با اهدای عضو ساخته می شود که مسئولان از همین فیلم هم حمایت نمی کنند؟ اصلاً مگر ما در حوزه سلامت سالی چند فیلم داریم؟

صباغ سرشت افزود: وزارت بهداشت، وزارت علوم، وزارت آموزش و پروش و… باید از آثار سینمای اجتماعی برای بهتر دیده شدن شان حمایت کنند. این تعاملی اجتماعی و فرهنگی است و جزو وظایف ما و تکلیف اجتماعی مان است.

این تهیه کننده خاطرنشان ساخت: من ۲ ماه تمام است به وزارت بهداشت، وزارت علوم، وزارت آموزش و پرورش و سازمان ها و نهادهای مرتبط با مجموعه سلامت و حتی سازمان هایی که مرتبط با حوزه سلامت نیستند اما در حوزه فرهنگ سازی فعالیت می کنند مراجعه کرده ام و اطلاع دادم که چنین فیلمی ساخته شده و شما بیایید و کمک کنید برای اینکه این فیلم بهتر دیده شود. از آنها خواستم نیروهای شان را به تماشای این فیلم ها بفرستند و بلیت فیلم را خریداری کرده و در اختیار کارمندان شان بگذارند اما دریغ از یک اقدام عاجل و عملی از سوی آن ها!

صباغ سرشت انتظارات خاصی هم از وزیر بهداشت دارد. وی بیان داشت: اگر مثلاً کسی مانند وزیر بهداشت بیاید و این فیلم را ببینند و یک مصاحبه خبری کند و گزارش مطبوعاتی بدهد و کارمندان زیرمجموعه خود را به سالن سینما بفرستد تأثیرش به مراتب از تیزرهای تلویزیونی و تبلیغات شهری و محیطی و فعالیت های رسانه ای بسیار بیشتر خواهد بود و هم خواص و هم عوام جذب می شوند که این فیلم را تماشا کنند اما افسوس که چنین دغدغه ای در میان مسئولان ما وجود ندارد.




آقازاده‌ای که برای تولید فیلمش مشارکت ویژه فارابی را داشته مدعی شد⇐با هزینه از جیب شخصیم شرکت گمنام MTN-که شد اپراتور دوم تلفن همراه- را به ایران آوردم/ژن خوب و خون خوب است که به اینجا رسیده‌ام!!!⇔پرسش: در میانه دهه دوم زندگی چقدر پول در جیب شخصی‌تان بوده که با آن شرکتی را وارد کشور کردید که خیلی زود تبدیل شد به اپراتور دوم تلفن همراه؟؟

سینماروزان: حمیدرضا عارف آقازاده محمدرضا عارف که در سالهای اخیر درگیر سرمایه گزاریهای هنری شده است و از جمله از تولید برخی آثار محسن چاووشی و آلبوم “امیر بی گزند” حمایت کرده بود به زودی با فیلمی به نام “فصل نرگس” به سینماها میآید.

البته که آقازاده عارف در تولید “فصل نرگس” تنها نبوده و هم مشارکت ویژه فارابی را داشته و هم همراهی موسسه ای وابسته به وزارت بهداشت! پخش فیلم این آقازاده را هم موسسه بهمن سبز وابسته به حوزه هنری برعهده گرفته است تا این آقازاده از فارابی تا حوزه و وزارت را کنار خود داشته باشد.

آقازاده عارف که ردپایی پررنگ از او در راه اندازی اپراتور دوم تلفن همراه کشور(ام.تی.ان-ایرانسل) به چشم میخورد و در همه این سالها سوالاتی جدی طرح شده درباره چگونگی پیروزی این شرکت در مزایده ای که یک طرف آن شرکت معظم تورکسل بوده، اغلب با این پرسش شهروندان و بخصوص جوانترها مواجه بوده که اگر خاستگاه سیاسی پدرش هم نبود باز چنین جایگاهی داشت؟

جالب است وقتی حمیدرضا عارف در گفتگویی اینترنتی مخاطب این پرسش قرار گرفته “ژن خوب” و “خون خوب”ی که از پدر و مادر به ارث رسیده را عامل تواناییهایش دانسته است! ایشان همچنین مدعی شده در میانه دهه دوم زندگی شرکتی گمنام را در آفریقا پیدا کرده و با هزینه کردن از جیب شخصی، شرایط فعالیت این شرکت- که در نهایت شد اپراتور دوم تلفن همراه-(!) را در کشور فراهم کرده.

طرح این ادعاها هم اقناع کننده مخاطبان نبود و پرسشهای جدیدی حادث شد و مهمترین آنها اینکه جوانی بیست و چند ساله چقدر پول در جیب شخصی اش داشته که توانسته شرایط حضور شرکتی خارجی در ایران را فراهم کند؟ آیا این پول معادل پول توجیبی جوانان طبقه متوسط و فقیر است؟؟
پرسش دیگر مربوط است به چگونگی تبدیل یک شرکت گمنام به اپراتور دوم تلفن همراه با همراهی یک آقازاده؟؟

پیشتر این آقازاده مدعی شده بود فیلم “فصل نرگس” را با وام گرفتن ساخته است در حالی که بعدتر فارابی این فیلم را در فهرست مشارکتهای ویژه خود اعلام کرد ضمن اینکه نام موسسه وابسته به وزارت بهداشت هم در تیتراژ فیلمش خودنمایی میکند.

برای دیدن فیلم ادعاهای حمیدرضا عارف اینجا را ببینید.




تعریض یک مستندساز به حضور دقیقه نودی یک آقازاده در جشنواره⇐آقای عارف! فرخی هم «یزدی» بود اما عملکرد «ملی» داشت

سینماروزان: گفته های عماد افروغ عضو هیأت انتخاب جشنواره فیلم فجر در برنامه اینترنتی «35» درباره وساطتهایی که باعث ورود فیلم یک آقازاده اصلاح طلب به جشنواره شده است(اینحا را بخوانید) ذهن اغلب مخاطبان را به سمت فیلمی به نام «فصل نرگس» برد که با سرمایه گذاری حمیدرضا عارف آقازاده محمدرضا عارف از سران فعلی اصلاح طلبان تولید شده است.

به گزارش سینماروزان این گفته ها سبب ساز آن شده است که هومن ظریف مستندساز و روزنامه نگار که خود متقاضی شرکت در جشنواره امسال بود در یادداشتی صریح تعریضی بزند به این ماجرا.

متن یادداشت ظریف را بخوانید:

یک عضو هیأت انتخاب فاش کرده است که وساطت یکی از‌ مسئولان موجب ورود فیلم آقازاده‌ اصلاح طلب به جشنواره شده است و گویا منظور‌ آقازاده عارف است و‌ فیلمی به نام «فصل نرگس». من به عنوان پژوهشگر و کارگردان مستند «فرخی یزدی» در روزهای اخیر مواجه شدم با پیشنهاد دوستی متنفذ، برای ورود مستند «فرخی یزدی» به بخش مستند جشنواره فیلم فجر اما…

اما جناب دکتر محمدرضا عارف عزیز! شخصیت قانونمند و آزادیخواه مرحوم فرخی یزدی به من اجازه نمی دهد به هر راهی متشبث شوم برای دیده شدن این مستند و این پیشنهاد را رد کردم. نکته مهمتر اینکه بر این باورم فرخی یزدی که در سال 1290 خورشیدی از یزد گریخت، از ساحت «یزدی بودن» به تهران و ساحت «ملی» فرار کرد!

چون «اصلاح طلبی» را به عنوان مانیفست قبول دارید، بیتی که باعث شد فرخی در «یزد» لب دوخته شود، متذکر میگردد: عید جم شد،ای فریدون خو،بُت ِایران پرست/مستبدی،خوی ضحاکی است،این خو،نهِ ز دست




همراهی امير آقايي با آقازاده اصلاح‌طلب+عکس

سینماژورنال: امير آقايي براي بازي در نقش “رضا فرجام” در پروژه سينمايي “فصل نرگس” به سرمایه‌گذاری و مجری طرحی حمیدرضا عارف فرزند محمدرضا چهره سیاسی اصلاح طلب انتخاب شد.

به گزارش سینماژورنال فيلم سينمايي “فصل نرگس” به نويسندگي و كارگردانی نگار آذربايجاني و تهيه كنندگي سحر صباغ‌سرشت كه ماه گذشته در تهران كليد خورد، در ادامه معرفي بازيگرانش از حضور اميرآقايي براي يكي از نقش هاي اصلي فيلم خبر داد.

گروه توليد اين پروژه سينمايي “فصل نرگس” تاكنون در نقاط مختلف شهر تهران همچون “سعادت آباد”، “كارگر شمالي” ، “بهشت زهرا”، “شيخ بهايي” ، “دارآباد” و “دزاشيب”  فيلم برداري داشتند.

در خلاصه داستان فيلم آمده است: فصل نرگس روایت آدم‌های معمولی است که در وانفسای امروز و در جهانی که میل به خودشیفتگی و خود محوری دارد، شفافیت روح و ذهنشان را از دست نداده‌اند و مفهوم احساس خوش ناشی از انسانیت و نوع‌دوستی را به درستی درک می‌کنند. «فصل نرگس» در جزئیات خود داستان عشق است و دوستی با هم نوع، اما در تعریف کلی‌تر، هویت انسان‌ها را به چالش می‌کشد و اهمیت احترام به نفس زندگی را به مخاطب یادآوری می‌کند.

فصل نرگس دومین اثر سینمایی آذربایجانی پس از « آیینه های روبرو » بشمار می رود که ژانر اجتماعی دارد و ريما رامين فر ، يكتا ناصر ، پژمان بازغي، گوهر خيرانديش، شايسته ايران ، محمدرضا هدايتي  و صالح ميرزاآقايي ديگر بازيگران اصلي اين فيلم سينمايي هستند.

گفتني است فيلمبرداري فصل نرگس در نقاط مختلف شهر همچنان ادامه دارد و به زودي بازيگران ديگر نقش هاي فيلم نيز معرفي خواهند شد.

 

امیر آقایی/فصل نرگس
امیر آقایی/فصل نرگس




همکاری خواهرزاده فردین با دختر محجوب “روزگار جوانی”

سینماژورنال: سحر صباغ سرشت بازیگر نقش “جیران” یا همان دختر محجوب سریال “روزگار جوانی” این روزها درگیر پیش تولید نخستن تجربه تهیه کنندگی خود در سینماست.
به گزارش سینماژورنال این تجربه “فصل نرگس” نام دارد و جالب اینجاست که سام نوری خواهرزاده محمدعلی فردین هم در آن ایفای نقش خواهد کرد.
پژمان بازغی، ریما رامین فر، یکتا ناصر و شایسته ایرانی دیگر بازیگران اثرند.

آغاز دورخوانی
تست گریم و لباس فیلم انجام شده و بازیگران همراه با کارگردان مشغول دور خوانی و تمرین برای آماده شدن جهت حضور جلوی دوربین هستند.
این فیلم اثری پربازیگر است و لوکیشن های متعددی دارد که از جنوبی ترین نقطه تهران تا شمالی ترین منطقه پایتخت را به تصویر خواهد کشید.

فیلم سینمایی «فصل نرگس» در ژانر اجتماعی با نگاهی انسان دوستانه ، قصه ای امید بخش را به شیوه ای متفاوت روایت می کند.

عوامل پشت صحنه فیلم عبارتند از:
نویسنده وکارگردان: نگار آذربایجانی، مدیرفیلمبرداری: تورج منصوری، طراح چهره پردازی: عبدالله اسکندری ، مدیر تولید: بهزاد هاشمی، صدابردار:عباس رستگارپور، طراح صحنه: مهرزاد ضرابیان، طراحان لباس:مهرزاد ضرابیان،مه لقا ناقد، تدوینگران: سودابه سعید نیا، خشایارموحدیان، طراحی وترکیب صدا: رضا نریمی زاده، موسیقی: ستاراورکی، گرافیست و طراح تیتراژ: عزیز محسنی، طراح پوستر: سیروس سلیمی، جلوه های ویژه ی کامپیوتری: فریدفصیحی، فیلمبردار: رضاغفاری، دستیاراول کارگردان وبرنامه ریز: شکیل مظفری، منشی صحنه: آذرتجلی،عکس: امیدصالحی، مستندپشت صحنه:شایسته ایرانی، ، مشاور رسانه ای: منصوره بسمل،تبلیغات فضای مجازی:آریان امیرخان، مدیرتدارکات:امیریمینی ، امور مالی : مهدی اسکندری ، امورفنی صدا،تصویر و اصلاح رنگ:استودیو مون،پشتیبانی تجهیزات فیلمبرداری و نور: جمشیدقدرتی، تامین آکسسوار صحنه: امیریوسفی، مجری طرح و سرمایه گذار : حمیدرضا عارف ،تهیه کننده : سحرصباغ سرشت




دختر محجوب “روزگار جوانی” تهیه‌کننده شد+عکس

سینماژورنال: سحر صباغ‌سرشت بازیگری که سالها پیش از این و در مجموعه خاطره انگیز “روزگار جوانی” علاوه بر برنامه‌ریزی و دستیاری کارگردان، ایفای نقش دختری محجوب و خجالتی به نام “جیران” را برعهده داشت تهیه یک درام سینمایی را انجام می‌دهد.

به گزارش سینماژورنال صباغ سرشت فیلمی به نام “فصل نرگس” را تهیه می کند که کارگردان آن نگار آذربایجانی است؛ همان کارگردان درام ملتهب “آینه های روبرو”.

این فیلم در مرحله پیش تولید قرار دارد و گروه سازنده آن مشغول انتخاب بازیگران و عوامل پشت دوربین هستند و قرار است چند چهره جديد هم در این فیلم به سینمای ایران معرفی شوند.

روایتی شهری با نقشهای متعدد

صباغ سرشت درباره ویژگی های این اثر میگوید: “فصل نرگس” روايتي شهری محسوب مي شود كه با نقش های متعدد و متنوع و تکثر و تعدد لوکیشن داستاني جذاب و پركشش را  از جنوبی ترین نقطه ی شهر تا  شمالی ترین نقطه ی تهران روايت مي كند.

این تهیه کننده که پیشتر بعنوان بازیگر ، مجری طرح ، مدير توليد و دستیار کارگردان و برنامه ریز در سینمای ایران فعالیت داشته است در خصوص فیلمنامه ی «فصل نرگس» می گوید: ويژگي فیلمنامه این اثر براي من شكل روايي متفاوت آن است. فيلمنامه سه قصه تو در تو را روايت مي كند و هر قصه مستقل جذابيتهاي خود را دارد در عين حال  تاثيرات خود را روي قصه بعدي هم مي گذارد و روايتي متفاوت را شكل مي دهد كه قطعا پر مخاطب هم خواهد بود.

تغییر نام از “فصل اطلسی” به “فصل نرگس”

به گزارش سینماژورنال نگار آذربایجانی نويسنده و کارگردان “آینه های روبرو” فیلمنامه اثر جدیدش را با عنوان قبلی “فصل اطلسي” به نگارش درآورد اما چون ساخت این اثر به فصل پاییز موکول شد و گل اطلسی در تابستان می روید، عنوان را به” فصل نرگس” تغییر داد.این کارگردان درباره داستان فیلم تازه اش توضیح را داده است: “فصل نرگس” روایت آدم های معمولی ای است که در وانفسای امروز و در جهانی که میل به خودشیفتگی و خودمحوری دارد، شفافیت روح و ذهنشان را از دست نداده اند و مفهوم احساس خوشی ناشی از انسانیت و  نوع دوستی را به درستی درک می کنند.

وی ادامه داده است: “فصل نرگس” در جزییات خود داستان عشق است و دوستی با همنوع، اما در تعریف کلی تر ، هویت انسان ها را به چالش می کشد و اهمیت احترام به نفس زندگی را به مخاطب یادآوری می کند.

روزگار جوانی
سحر صباغ سرشت در کنار نصرا.. رادش در نمایی از “روزگار جوانی”



فرشته طائرپور: بي انصافي است اگر نديده بگيرم “آينه‌هاي روبرو” را با همه موانع در دوران مديريت شمقدري ساختم/بي‌غيرتي است اگر فراموش كرده باشم كه شوراي صنفي نمايش وقت، انواع محدوديتهاي بي‌سابقه را در مسير تنفس فیلم ايجاد كرد

سینماژورنال: در اوضاع سیاست زده پیرامون ما که اغلب سعی می کنند با الصاق خود به سیاستمداران حاکم برای خویش نام و احیانا نانی دست و پا کنند هرازگاه با چهره هایی روبرو میشوی که سعی می کنند با مشی مستقل خویش و بر مدار اخلاق پیش بروند.

به گزارش سینماژورنال سینمای مملکت ما هم پر شده از چهره هایی که تا مدیری روی کار است زبان جز به تملق نمی گشایند و تا مدیر برکنار می شود است که سیاهه ایرادات وی را مرور می کنند.

با این حال هنوز هم هستند چهره های مستقلی که بی درگیری در سیاسی بازی و صرفا بر مدار منطق به ارزیابی کارنامه مدیریتی سینمای کشور می پردازند. از جمله این چهره ها فرشته طائرپور است؛ تهیه کننده بااخلاق سینمای ایران که تولید آثاری چون “گلنار”، “زن دوم” و “آینه های روبرو” را در کارنامه دارد.

طائرپور در یادداشتی که به بهانه اکران “آینه های روبرو” در فرانسه نگاشته به واقعه نگاری برخی اتفاقاتی که حین اکران فیلم در ایران رخ داد هم پرداخته است و در این واقعه نگاری به همان اندازه که از شورای صنفی نمایش دوران شمقدری بابت کارشکنیهایشان گلایه کرده این را هم گفته که آن فیلم را در دوران مدیریت شمقدری ساخته و اکران کرده و بخاطرش جایزه گرفته است.

سینماژورنال با امید اینکه بخش اصلی سینماگران ما به هنگام موضع گیریهای خود بکوشند مانند طائرپور نیمه های پر و خالی لیوان را با هم ببینند یادداشت فرشته طائرپور را ارائه می دهد.

آغاز اکران “آینه های روبرو” با 30 سالن در فرانسه بدون ایرادگیری صاحبان سینما

پخش كننده فرانسوي مي گويد كه با ٣٠سالن اكران “آينه هاي روبرو” را در پاريس و شهرهاي ديگر آغاز مي كند و اميدوار است كه با ٩٠سالن ادامه دهد.
بيش از چهارسال از توليد فيلم گذشته، در بيش از ٢٠٠ فستيوال جهاني شركت كرده، اما نه پخش كننده و نه هيچ صاحب سينمايي در فرانسه، با شانه هاي بالا كشيده، نگفتند كه فيلم جديد نيست، ستاره ندارد، به زبان ديگري است و زيرنويس دارد، مخاطبش خاص است، كارگردانش از مشاهير نيست و بهانه هايي از اين قبيل كه به كرات با طرح آنها، فيلم هاي ايراني در خاستگاه خودشان خاكستر مي شوند.

اینجا جلسات معرفی آثار قبل از اکران برگزار میشود و نه بعد از آن

٣٠ سالن با همت و جديت پخش كننده، دارند آماده اكران مي شوند؛ من و نگار آذربايجاني(كارگردان) دعوت شده ايم تا يك هفته قبل از اكران به پاريس و نانت بياييم براي مصاحبه هاي معرفي و نقد فيلم (كه در اينجا پيش از اكران اتفاق مي افتد نه چند ماه بعد از آن)؛ براي فيلم پوستر زده اند و تبليغ كرده اند؛ آنونس فيلم از مدتي پيش در سينماها دارد نمايش داده مي شود.

سینما آزادی بعد از یک هفته میخواست سرگروه بشود اما شورای صنفی مخالفت کرد
ياد اكران فيلم در ايران مي افتم. ده ها قيد به دست و پاي نداشته اش بستند و گفتند فقط ٦ سالن؛ شهر قم كه مي خواستم شهر آغازگر اكران باشد تا مرا براي تندترين برخوردهاي احتمالي آماده كند، به دستور مسئول وقت ارشاد!!! قبل از اولين سئانس نمايش، سردرهاي سينما را پايين كشيد و جلسه نقد و بررسي اش را منتفي كرد؛ از ارشاد تهران به شهرستانها گفته شده بود فتيله فيلم طائرپور را پايين بكشيد؛ سينما آزادي بعد از اولين هفته نمايش، با ديدن استقبال مخاطبان پيشنهاد داد كه سرگروه بشود، شوراي صنفي نمايش وقت مخالفت كرد؛ سينماسپيده كه به خواست من و بخاطر دانشجويان از همان ابتدا نيم بها اعلام شده بود،از ميزان مراجعه مخاطبان تكراري شگفت زده شده بود.

صداوسیما ضمن تحسین فیلم 80 تیزر حمایتی داد به شرط آن که…

سازمان صدا و سيما ضمن تحسين فيلم اعلام كرد عليرغم غيرقابل پخش بودن فيلم از شبكه هاي تلويزيوني ايران ٨٠ تيزر حمايتي ١٥ ثانيه اي به فيلم مي دهد به شرط آنكه تصويري از شخصيت ترنس فيلم در آن نباشد و لذا تيزر فيلم شد صرفا صداي دو بازيگر روي فهرست اسامي فستيوال هايي كه فيلم در آنها شركت كرده و درخشيده بود در ميان برنامه هايي كه پرمخاطب نبودند؛ نقدهاي حاميانه خبرنگاران و منتقدان مطبوعاتي و رسانه اي، تنها مايه دلگرمي بود…

فيلم در همان ٦سالن، ١٠٠روز روي پرده ماند بي آنكه فروشش به نسبت سئانس هاي چرخشي و سرگرداني كه داشت افت كند.

بی انصافی است اگر ندیده بگیرم که “آینه های روبرو” را در دوران شمقدری ساختم

بي انصافي است اگر نديده بگيرم كه به هر حال “آينه هاي روبرو” را با همه ريسك ها و مشقت ها و موانع، در دوران مديريت شمقدري ساختم و اكران كردم و بخاطرش جايزه هاي مهمي هم گرفتم…

آینه های روبرو
غزل شاکری و شایسته ایرانی در نمایی از “آینه های روبرو”

بی غیرتی است که فراموش کرده باشم شورای صنفی نمایش وقت محدودیتهای بی سابقه ای را برای اکران ایجاد کرد

همانقدر هم بي غيرتي است اگر فراموش كرده باشم كه شوراي صنفي نمايش وقت، بعنوان عامل فعل ارشاد، آگاهانه و عامدانه در گلوگاه اكران، انواع محدوديت هاي بي سابقه را در مسير تنفس “آينه هاي روبرو” ايجاد كرد.

اگر نورچشمی بودم…

شك ندارم كه اگر تهيه كننده “آينه هاي روبرو” يكي از نورچشمي هاي آن دوران بود، ده ها ارگان و سازمان ذيربط و بي ربط پشت سرش صف مي كشيدند و آن را بمثابه پرچم يك فيلم مثال زدني، كه توانسته بدون لغزش، به يكي از حادترين موضوعات اجتماعي بپردازد، بالاي سر مي گرفتند.

شورامردانی که مشغول خوش خدمتی بودند

شورا-مرداني كه در آن ايام، بجاي خدمت به فيلم ها و مخاطبان و سينما، صرفا مشغول خوش خدمتي به ارشادي بودند كه “خانه سينما” را بسته بود، اصلا برايشان مهم نبود كه فيلم هايي مانند “آينه هاي روبرو” حق چه نوع اكراني را دارند؛ برايشان تكاليف مديريت دولتي در قبال تهيه كنندگان اين نوع فيلم هاي اجتماعي (بخصوص با استعداد جلب مخاطب) قابل درك و مطالبه نبود؛ برايشان تعريفي از وظايف و حساسيت هاي كار صنفي، حتي در حق رقيب و مخالف، وجود نداشت.

کارنامه شما باقی مانده و البته “آینه های روبرو” هم مانده است

امروز آنها مجال ميدانداري شان به اتمام رسيده و از پشت ميزهاي تصميم گيري رفته اند، اما كارنامه شان مانده است و خواهد ماند.

“آينه هاي روبرو” هم مانده است و راهي را ادامه مي دهد كه آنها مي خواستند سد كنند…و هميشه آنچه مي ماند، مهم تر است.