1

«ایتالیا ایتالیا»⇔ آفرین به آقازاده‌ای که وقتش را تلف نکرد و سینما را آموخت⇔ مرحبا به سرتیپی و داوری که به کمک این آقازاده آمدند⇔تبریک به یک خودروساز وطنی که اسپانسر این آقازاده شد

سینماروزان: کاوه صباغ‌زاده آقازاده مهدی صباغ‌زاده را باید یکی از موفق‌ترین دستیار کارگردانانی دانست که در سالهای اخیر وارد حیطه کارگردانی شده است؛ کارگردانی که با «ایتالیا ایتالیا» نشان داده هم نوجو است و هم جسور؛ هم اجتماع را می شناسد و هم شخصیت پردازی را می داند.

به گزارش سینماروزان «ایتالیا ایتالیا» مرهون سنت سینمای داستانگو است و البته آن نوع از سینمای داستانگو که قصد دارد به لحاظ بصری مخاطب را لبریز از لذت کند. صباغ زاده برای تصویرسازی پلان به پلان فیلمش وقت گذاشته، شخصیتهایش را ابتدا خوب شناخته و بعد داستانشان را روایت کرده و از آن مهمتر تأثیرپذیری اجتماع بیرونی بر مناسبات درون خانوادگی-حرفه‌ای را به درستی نشان داده است.

«ایتالیا ایتالیا» جزو معدود فیلمهای سالیان اخیر است که نه فقط بدبختی های پیرامون آدمیان مستقل روزگار ما و از جمله جوانی که می‌خواهد روی پای خودش ایستاده و فیلم بسازد را به گونه ای واقع گرایانه نشان می دهد بلکه گرفتاریهای صنفی و حتی گعده‌ای پیرامون آدمیان مستقل را درست و بجا گوشزد می کند و البته به گونه ای کاملا رندانه این فرار از همرنگی با جماعت را تحسین می کند و جوانی که می کوشد نابسامانی سینما در ایجاد شرایط جدید برای جوانترها را نقد کند در جایگاه یک قهرمان نسبی می نشاند.

شخصیتهای «ایتالیا ایتالیا» کاملا ملموس و در دسترسند؛ کارگردان دو جوان دهه شصتی که خیلی خوب حال و هوای آنها را می شناخته محور درام خود کرده و البته بلاتکلیفی و معلق بودن این شخصیتها را به شدت درست نشان داده است. این معلق بودن که از همان ابتدای فیلم و عشقی که در یک نگاه آغاز می شود استارت می خورد تا پایان فیلم نضج می یابد و همین بلاتکلیفی است که پایانی کمی غیرمنتظره را برای فیلم می سازد.

تصویرسازی «ایتالیا ایتالیا» به شدت چشمنواز و در برخی جاها خودنمایانه است. کارگردان به عمد دوست داشته قابهایی را بچیند که مخاطب خسته از تکرار مکررات سینمای خرده پیرنگ آلوده به قابهای خاکستری را به آشنایی زدایی مطلق برساند. برای همین است که حتی در نماهایی که در دل خیابانهای شلوغ و آلوده پایتخت می گذرد هم با کنتراستی ایده آل تصاویری خلق می شود که مخاطب را راغب می کند برای ادامه داستان. این می تواند برآمده از هوش بالای معین مطلبی مدیر فیلمبرداری اثر هم باشد که پیشتر قدرتش در تجربه تصویرسازیهای در خدمت متن را در «دراکولا»، «من» و «استراحت مطلق» نشان داده بود.

«ایتالیا ایتالیا» به واسطه خاستگاه درونی شخصیت اصلیش که کشور ایتالیاست پر شده از موسیقی آن هم از نوع ایتالیک! موسیقی هایی که برخی جاها کاملا گل درشت شده و در کنار تصاویر اسلوی فیلم مایه های ویدیوکلیپ به اثر می دهند.

«ایتالیا ایتالیا» ضعفهای خاص خود را هم دارد به خصوص در پایان بندی؛ هرقدر که افتتاحیه و یک ساعت ابتدایی فیلم پویا و با ضرباهنگ سریع پیش می رود بخش پایانی و بخصوص پایان بندی نیاز دارد به بازبینی مجدد و حداقل 20 دقیقه ای کمتر شدن برای کمک به تمپوی فیلم.

باید تبریک گفت به علی سرتیپی و مهدی داوری سرمایه گذاران «ایتالیا ایتالیا» که یکی فیلمیران را دارد و دیگری شرکت نوپای نیمروزفیلم را که گویا آن هم از توابع فیلمیران است.

هم سرتیپی که در این سالها منهای موردی همچون «جیب بر خیابان جنوبی» اغلب در تهیه کنندگی موفق بوده و هم داوری که آخرین فیلم تولید شده‌اش «اروند» شکست سنگینی در اکران خورد، مطمئنا سود نسبی از سرمایه گذاری بر جوانی چون کاوه صباغ زاده خواهد گرفت و البته سودی بهتر هم نصیب سایپا خواهد شد و خودرویی به نام «تیبا» که گویا اسپانسرینگ کار را برعهده داشته است.




تینا پاکروان: «خانه کاغذی» را انتخاب نکردند چون به مفاسد اقتصادی می‌پردازد!!!

سینماروزان: تینا پاکروان کارگردانی که سال قبل «نیمه شب اتفاق افتاد» را به عنوان کارگردان در بخش مسابقه داشت امسال به عنوان تهیه کننده با فیلم «خانه کاغذی» متقاضی حضور در جشنواره بود اما فیلمش به بخش مسابقه راه نیافت.

پاکروان درباره انتخاب نشدن این فیلم در بخش مسابقه سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به سینماروزان گفت: اصولا در جشنواره دنبال فیلمهای جنجالی نیستند؛ بیشتر دنبال فیلمهایی هستند که بدون سر و صدا باشند تا بتوانند جشنواره را آرام برگزار کنند.

وی با اشاره به  مضمون «خانه کاغذی» گفت: این فیلم به مفاسد اقتصادی در کشور میپردازد و شاید مقداری خط قرمزها را رد کرده باشد و به همین دلیل جرات نکرده اند آن را در بخش مسابقه قرار دهند.

پاکروان افزود: «خانه کاغذی» با بازیگری همچون پرویز پرستویی و در کنار آن فیلمنامه بسیار خوب و بهره مندی از کارگردان باسابقه ای همچون مهدی صباغ زاده و فیلمبرداری بی نقص علیرضا زرین دست حرفهای زیادی برای گفتن داشت و میتوانست با مخاطب جشنواره ارتباط برقرار کند. پذیرفته نشدن این فیلم برایم غریب است.

کارگردان فیلم «خانه کاغذی» در ادامه گفت: بنده حتما موضوع را پیگیری و از هیات انتخاب دلایل پذیرفته نشدن “خانه کاغذی” را سوال خواهم کرد. من اصولا اهل لابی و بازیهای پشت پرده نیستم ولی موضوع را پیگیری خواهم کرد و سوال خواهم کرد تا بدانم ماجرا چیست و اساسا چرا یک سری فیلمهای ناقص در جشنواره پذیرفته میشود؟ فیلمهایی که سر و ته آن معلوم نیست اما چرا یک سری فیلمهایی که کامل هستند و تمام مراحل را پشت سر گذاشته اند باید کنار گذاشته شوند؟ چرا این همه فیلم خوب بیرون هستند؟

پاکروان خاطرنشان ساخت: فضای جشنواره هرسال بسته تر و محدودتر میشود و هرچند ما به دنبال آن هستیم که فیلمهایی که هرسال ساخته میشوند بصورت آکادمیک دیده شده و از بین آنها انتخاب صورت بگیرد می‌بینیم این فیلتر منطبق بر پرهیز از انتخاب آثار به روز، بیشتر و بیشتر می‌شود.

وی افزود: قرار بود تا سقف 33 فیلم برای بخش مسابقه انتخاب شود اما الان میبینیم این تعداد به 28 فیلم رسیده و من واقعا این اتفاق را درک نمیکنم. قبل از جشنواره تصور نمیکردم که “خانه کاغذی” انتخاب نشود. این فیلم، فیلم شریفی است و یک سری از اتفاقاتی که در این مملکت می افتد را بیان میکند. “خانه کاغذی” در کمال شرافت و صداقت ساخته شده و کاملا قابل دفاع است!




«خانه کاغذی» با پرستویی و پاکروان به دبیرخانه فجر رسید+عکس جدید

سینماروزان: نسخه نهایی فیلم سینمایی “خانه کاغذی” به کارگردانی مهدی صباغ‌زاده به دبیرخانه سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر تحویل داده شد.

به گزارش سینماروزان مهدی صباغ‌زاده پس از چهار سال دوری از سینما خانه کاغذی را کارگردانی کرده است. تهیه این فیلم سینمایی بر عهده تینا پاکروان با مشارکت امیرحسین عبدالهی است.

در این فیلم سینمایی که  متقاضی حضور در جشنواره فیلم فجر است؛ پرویز پرستویی، تینا پاکروان، ثریا قاسمی، ستاره اسکندری، مهدی پاکدل، علیرضا کمالی، حسین پاکدل، محسن قاضی‌مرادی، ارد زند و شقایق فراهانی به ایفای نقش می‌پردازند.

تدوین این فیلم سینمایی را توسط ژینوس پدرام صورت گرفت و ساخت موسیقی این فیلم را فردین خلعتبری بر عهده داشت.
فیلمنامه کاغذی توسط خسرو نقیبی، مهدی صباغ‌زاده و علی مسعودی‌نیا به طور مشترک نوشته شده است و مدیریت فیلمبرداری آن بر عهده علیرضا زرین‌دست است.

دیگر عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از:
صدابردار:نظام الدین کیایی/طراح و ترکیب صدا: علیرضا علویان/طراح گریم:ایمان امیدواری/طراح صحنه و لباس:منصوره یزدانجو/مدیر تولید:مهدی چراغی/جلوه های ویژه:ایمان کرمیان/عکاس:احمدرضا شجاعی/برنامه ریز و دستیار اول:کاوه صباغ زاده/دستیار دوم:سمیه میرشمسی/منشی صحنه:دنیا راد/مدیرتدارکات:حامد آزادی /دستیار اول فیلمبردار:مهرداد لشکری/امور مجازی: آریان امیرخان/مشاور رسانه‌ای: آیدا اورنگ

خانه کاغذی
خانه کاغذی



چرا تصویر کارگردان “نیمه شب اتفاق افتاد” محو شد؟+عکس

سینماروزان: تینا پاکروان کارگردانی که دومین فیلم بلندش با عنوان “نیمه شب اتفاق افتاد” به تازگی روی پرده رفته است این روزها مشغول بازی در فیلم تازه مهدی صباغ زاده با نام “خانه کاغذی” هم هست.

به گزارش سینماروان بازیگر نقش مقابل پاکروان در “خانه کاغذی” پرویز پرستویی است و پاکروان علاوه بر بازیگری، در تولید هم مشارکت داشته است.

در یکی از تازه ترین تصاویر منتشر شده از “خانه کاغذی” پرویز پرستویی و تینا پاکروان را در یک قاب البته با کمی فاصله می بینیم.

همین تصویر وقتی از روی جلد یک روزنامه سینمایی سر برآورده است به نوعی دچار سانسور شده؛ به این گونه که تصویر پرستویی شفاف و واضح است اما تصویر تینا پاکروان کاملا محو شده است!!!

مشخص نیست که آیا قانون ممنوع التصویر بودن که در مورد برخی از بازیگران در تلویزیون وجود دارد به رسانه های کاغذی هم راه یافته است و جدا از آن آیا تینا پاکروان که بخش عمده فعالیت حرفه ایش در پشت صحنه بوده نیز مشمول ممنوع التصویری در فضای کاغذی شده یا ماجرای محو تصویرش دلیل دیگری دارد!؟

پرویز پرستویی و تینا پاکروان در "خانه کاغذی"
پرویز پرستویی و تینا پاکروان در “خانه کاغذی”
همان تصویر روی جلد بانی فیلم
همان تصویر روی جلد “بانی فیلم”



داریوش ارجمند: بسیار دوست دارم نظرات مسعود فراستی را بشنوم/”مختار” را قبول ندارم چون شخصیت سالمی نبوده!/تمام سینمای ایران جمع شدند تا من در “اعتراض” بازی نکنم/در منفی‌ترین نقشی که تاکنون بهرام بیضایی نوشته بازی کردم

سینماروزان: داریوش ارجمند بازیگری که بیش از هر چیز به واسطه ایفای نقش “مالک اشتر” سریال “امام علی(ع)” شناخته می شود شب گذشته 23 مهرماه با حضور در برنامه “هفت” نکات جالبی را درباره کارنامه بازیگری خود بیان کرد.

به گزارش سینماروزان  ارجمند با اشاره به سری سوم برنامه «هفت» گفت: «هفت» از معدود برنامه هایی است که تا این موقع شب بیدار می مانم تا آن را ببینم و بسیار دوست دارم نظریات مسعود فراستی را بشنوم.

وی با بیان آنکه من 4 سال در مشهد شاگرد دکتر شریعتی بودم، افزود: من به همراه همسرم شاگرد اول کلاس های این استاد بودیم. مادرم و دکتر شریعتی از نخستین کسانی بودند که به طور حرفه ای من را برای بازیگری ترغیب کردند.

فریدون جیرانی دستیار من در کارگردانی بود

این بازیگر پیشکسوت ادامه داد: با وجودی که تعصب بسیاری به تئاتر داشتم، با ورود سینما به ایران جذابیت های این حوزه ما را به خود جذب کرد. اولین فیلم خود را با خرید یک دوربین 8 میلیمتری با وام، به نام «هیس» ساختم و جریان سینمای آزاد مشهد را راه اندختیم. فریدون جیرانی آنجا بود و دستیار من در کارگردانی بود. سینمای آزاد، پدر سینمای امروز است و بچه های خوبی از این گروه بیرون آمدند. نظیر مهدی صباغ زاده ولی بهترین شان فریدون جیرانی است! من وقتی از پاریس برگشتم، جیرانی مرا حیرت زده کرد. هرچند دو فیلم اول جیرانی بد بود و او دیر اوج گرفت.

وی ادامه داد: صحنه تئاتر مثل پل صراط می ماند برای یک بازیگر! تا زمانی که از این پل عبور نکند نمی تواند به سینما برسد.

شهرهای مذهبی همیشه در هنر پیشرو بوده اند

ارجمند درخصوص آنکه چرا مشهد با این پشتوانه سینمایی تاکنون وارد حوزه جدی تولید فیلم سینمایی نشده است، گفت: مرکزیت تهران همه استعدادها را بلعید! من وقتی تهران آمدم، اداره ارشاد تهران سالن برای تمرین تئاتر ما نداشت. اما ما در مشهد سالن بزرگی برای این کار داشتیم. عجیب است که شهرهای مذهبی همیشه در هنر پیشرو بوده اند! مثلا بااستعدادترین افراد را در قم می دیدید!

همه سینما جمع شدند تا «اعتراض» را بازی نکنم!

بازیگر نقش «مالک اشتر»، درخصوص مافیای بازیگری در سینمای ایران اظهار داشت: اولین کلاس بازیگری تهران، کلاس من بود. اما همان ابتدای دوره با شاگردانم طی می کنم که بنده کسی را به جایی معرفی نمی کنم! بلعکسش نیز نبوده، یعنی کسی را از بازی در جایی ممنوع کنم! ابدا. هرکسی به هر جایی بخواهد برسد باید خود تلاش کند.

ارجمند درخصوص بایکوت خود در سینما افزود: من آدم متوکلی هستم! اصلا برایم مهم نیست. تمام این سینما جمع شدند تا من در “اعتراض” بازی نکنم. من معتقد بودم بر سر هر خوان بنشستم، خدا رزاق بود. معتقدم سینما مثل سایه است. اگر به دنباش بروی، از تو فرار می کند اما اگر راه خودت را بروی، دنبالت می آیند.

کسانی که به دنبال حذف من بودند امروز کجایند؟

وی ادامه داد: کسانی که به دنبال حذف من بودند، امروز کجا هستند؟ بیایند با هم به میان مردم برویم، ببینم چه کسی در قلب مردم جای دارد! من افتخارم این است که نوکر مردمم و به بیان حضرت علی (ع) از روی شانه خود مردم را نگاه نمی کنم! تا زمانی که سینمای این کشور انقدر کوچک است این تنگ نظری ها وجود دارد.

آرزویم بازی در نقش حضرت ابالفضل (ع) بود

این بازیگر ادامه داد: آروزیم بود نقش حضرت ابالفضل (ع) را بازی کنم، چون اعتقاد دارم کسی نیست به اندازه من این مرد عزیز را بشناسد. من با این آقا بزرگ شدم. اما از من گذشت و دیگر نمی توانم بازی کنم. خیلی ها از من می پرسند که در زمان نقش مالک را چگونه بازی کردی که می گویم واقعا به خاطر نمی آورم در آن زمان چه کار می کردم. آن زمان فکر می کردم در دکور جنگ صفین حضرت علی(ع) مرا می بینم.

“مختار” را کلا قبول ندارم چون شخصیت سالمی نبود

ارجمند با اشاره به نپذیرفتن بازی در سریال “مختارنامه” گفت: من شخصیت مختار را کلا قبول ندارم و به همین دلیل، بازی در این سریال را قبول نکردم. مختار شخصیت سالمی در مذهب تشیع نبوده است.

وی با اشاره به اهمیت نقش های یک بازیگر ادامه داد: من اعتقاد دارم هنرپیشه با انتخاب نقش جایگاه خود را در جامعه تعیین می کند. برای همین هیچگاه حاضر نشدم نقش منفی بی خاصیتی را بازی کنم. اگر نقش منفی بازی کردم در جهت خدمت به جامعه بوده است. من در منفی ترین نقشی که تاکنون بهرام بیضایی نوشته بود بازی کردم.

برای فیلم ساختن به سینما آمدم، نه بازیگری!

ارجمند درخصوص کارگردانی در سینما نیز بیان داشت: یک روز سناریویی به وزارت ارشاد پیش آقای جواد فریدزاده بردم. بعد از بازی در فیلم «ناخدا خورشید» دیگر قصد نداشتم فیلم بازی کنم. اما او به من گفت تو برای جمهوری اسلامی فقط باید بازی کنی! نباید بروی فیلمساز شوی یا خوانندگی کنی! اما من واقعا برای ساختن فیلم آمدم نه بازی کردن! و امیدوارم تا پایان عمرم بالاخره فیلم بسازم.

این بازیگر ادامه داد: پسرم در مدرسه سینمایی لندن در انگلیس درس می خواند. او می گفت سر کلاس های ما یک ساعت راجع به «ناخدا خورشید»، ناصر تقوایی و بازی من در این فیلم حرف زدند.

وی درباره سرنوشت فیلم «پیرمرد و دریا» تقوایی نیز گفت: دیگر شرایط برای ساخت این فیلم برای او سخت شد. او «ناخدا خورشید» را زمانی ساخت که بعد از آن سخت گیری ها، فنر فشرده ای شده بود و می ساخت اثبات کند که می تواند بسازد. تقوایی در سینمای ایران یک استثنا است. او باید ادیب، حقوقدان و … می شد




۳۸ سال بعد از روی آنتن رفتن مجموعه تلویزیونی “ایتالیا ایتالیا”⇐یک فیلم سینمایی با همین نام ساخته شد+عکس

سینماژورنال: کاوه صباغ‌زاده فرزند مهدی صباغ‌زاده کارگردان سرشناس سینمای ایران سالها بعد از دستیاری کارگردانی در پروژه های مختلف بالاخره توانست اولین فیلم بلندش با نام “ایتالیا ایتالیا” را به تهیه کنندگی پدرش بسازد.

به گزارش سینماژورنال جالب است عنوان این فیلم  یادآور یکی از سریالهای تلویزیونی کمدی است که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و توسط نوذر آزادی برای پخش نوروزی ساخته شد.

مجموعه تلویزیونی “ایتالیا ایتالیا” به جز نوذر آزادی از حضور برخی بازیگرانی که بعدتر در سریالهای بعد از انقلاب هم ایفای نقش کردند سود می‌برد؛ جهانگیر فروهر، شهلا ریاحی، محمد ورشوچی، گیتی ساعچی، منوچهر حامدی، محمود بهرامی و محمد شیری از جمله این بازیگران بودند.

داستان سریال هم درباره کلاهبرداری بود که با تطمیع یک زن و مرد در قالب مردی ایتالیایی فرومی‌رود و برنامه‌ای می چیند برای ازدواج با یک بیوه ثروتمند. پوران درخشنده کارگردانی که این روزها به عنوان یکی از معدود کارگردانان زن تأثیرگذار سینمای ایران شناخته می شود نیز در آن مجموعه در گروه کارگردانی حضور داشت.

کاراکتر اصلی سریال “ایتالیا ایتالیا” که “جعفر قاطبه” نام داشت سالها بعد توسط یک دی.جی ساکن در لس‌آنجلس موسوم به “امیر قلی” در تولید یک سری قطعه موسیقی طنازانه بازنشر شد!

حضور کارگردانان و عوامل پشت صحنه به عنوان بازیگر

به گزارش سینماژورنال هرچند خلاصه داستانی فیلم سینمایی کاوه صباغ‌زاده مشخص نیست اما این فیلم هم مانند آن سریال یک کمدی است البته با زمینه‌های فانتزی و موزیکال.

جالبتر از همنامی میان فیلم صباغ‌زاده پسر با سریال نوذر آزادی، حضور برخی از کارگردانان سینما و تلویزیون به عنوان بازیگران آن است.

به جز همایون ارشادی و حامد کمیلی که بازیگران سرشناس فیلم هستند، علی ملاقلی‌پور کارگردان جنجالی فیلم “قندون جهیزیه”، علی جناب کارگردان فیلمهایی ویدیویی مانند “چرک نویس” و “زنده به گور” و دانش اقباشاوی کارگردان “تاج محل” از جمله کارگردانانی هستند که در “ایتالیا ایتالیا” به عنوان بازیگر حضورهایی کوتاه‌مدت در فیلم داشته‌اند.

جهانگیر میرشکاری صدابردار باسابقه سینمای ایران و از رفقای سالیان دور بهرام بیضایی هم در این فیلم ایفای نقش کرده است؛ میرشکاری پیشتر در فیلمهای “تاج محل”؛ “درخت گلابی” و “مزاحم” هم بازیگری را تجربه کرده بود.

به جز اینها جمعی از عوامل پشت صحنه این کار و از جمله ناصر مقدس مدیر تولید، رضا سخایی دستیار کارگردان، ناصر سجادی حسینی عکاس، مهدی فهیمی دستیار دوم کارگردان و آیدا اورنگ مشاور رسانه ای نیز حضورهایی کوتاه مدت در فیلم داشته اند.

یکی از بازیگران فیلم “فروشنده” اصغر فرهادی با نام فرید سجادی حسینی نیز نامش در زمره بازیگران این فیلم است.

اقتباس از اثر رمان نویس هندی

کاوه صباغ‌زاده آن طور که خودش ادعا کرده فیلمنامه “ایتالیا ایتالیا” را با اقتباس از داستانی نوشته جومپا لاهیری” داستان نویس هندی تبار متولد انگلیس که با مجموعه داستان “مترجم دردها”(2000) برنده جایزه ادبی پولیترز شده است نگاشته است.

نخستین رمان این نویسنده هندی تبار با عنوان “همنام”(2004) توسط “میرا نایر” کارگردان هندی مورد اقتباس سینمایی قرار گرفته بود.

حامد کمیلی در نمایی از فیلم سینمایی "ایتالیا ایتالیا"
حامد کمیلی اسلحه به دست در نمایی از فیلم سینمایی “ایتالیا ایتالیا”



پخش‌کننده در گفتگو با سینماژورنال: “کمپ اشعه ایکس” {فیلم هالیوودی پیمان معادی} دوبله شد و پروانه نمایش گرفت/به زودی با داشتن سرگروه و به‌صورت گسترده اکران خواهد شد

سینماژورنال/غفور پورغفور: پیمان معادی فیلمنامه نویس آثاری چون “کما” و “شام عروسی” بعد از ایفای نقش در “جدایی..” فرهادی و دیده شدن این فیلم در مجامع جهانی مجالی یافت تا بازیگری را در آن سوی آبها تجربه کند.

ثمره این تجربه حضور در آثاری چون “کمپ اشعه ایکس” و “آخرین شوالیه” بود؛ فیلمهایی که هیچ کدام در جریان اصلی سینمای هالیوود نبودند و برای همین بیشتر از آن که در خارج از کشور دیده شوند در میان ایرانیان بازتاب خبری یافتند.

به هنگام اکران “کمپ اشعه ایکس” در آمریکا پیمان معادی در گفتگوهایی از علاقه خود برای دوبله و پخش این فیلم از سینماهای داخل کشور خبر داده بود.

گویا این علاقه خیلی زود هم در مسیر تحقق قرار گرفت و شرکت پخش نیمروز فیلم نسخه دوبله شده فیلم را آماده اکران کرده است.

فیلم دوبله شده و پروانه نمایش گرفته
مهدی صباغ زاده مدیر پخش نیمروز فیلم با اعلام این خبر به سینماژورنال گفت: “کمپ اشعه ایکس” دوبله شده و پروانه نمایش هم گرفته است و انشاا.. در زمانی مناسب به صورت گسترده روی پرده می رود.

فیلم محصول مشترک است و برای همین می تواند به صورت گسترده اکران شود
صباغ زاده در پاسخ به این پرسش که با وجود ممنوعیتهایی که در اکران فیلمهای خارجی در ایران وجود دارد این فیلم چطور می تواند به صورت گسترده اکران شود بیان داشت: “کمپ اشعه ایکس” تولید مشترک محسوب می شود چون از یک طرف بازیگر اصلی آن یک ایرانی است و از طرف دیگر تا آنجایی که من می دانم سرمایه گذار ایرانی هم در تولید آن مشارکت داشته است برای همین فیلم را می توانیم به عنوان محصولی ایرانی-آمریکایی به صورت گسترده اکران کنیم.

وی خاطرنشان ساخت: برنامه مان این است که فیلم را با داشتن سرگروه و در یکی از گروههای آزادی یا کوروش اکران کنیم. فیلم در موقعیت سیاسی کنونی هم حرفهای خوبی برای گفتن دارد و می تواند مورد توجه مخاطبان قرار گیرد.

اگر تا زمان جشنواره فرصت اکران فراهم نشود در نوروز 95 روی پرده می رود
صباغ زاده درباره زمان اکران “کمپ اشعه ایکس” به سینماژورنال گفت: با توجه به اینکه آثاری چون “ارغوان” و “چهارشنبه 19 اردیبهشت” را هم در دستور پخش داریم برای همین باید طوری مختصات اکران را بچینیم که به هیچ کدام از این فیلمها در اکران آسیبی وارد نشود. نمی توانم زمان دقیقی را برای اکران “کمپ اشعه ایکس” بگویم اما این فیلم به زودی روی پرده خواهد رفت.
وی ادامه داد: اگر تا جشنواره زمان مناسبی برای اکران پیدا نکنیم اکران آن را به سال آینده موکول می کنیم و حتی اگر بشود در نوروز 95 فیلم را روی پرده می فرستیم.

با حداقل اصلاحات پروانه نمایش فیلم صادر شد
مهدی صباغ زاده که سابقه سالها کارگردانی و تولید آثاری چون “خانه خلوت”، “جستجو در جزیره”، “مارال” و “آفتاب نشینها” را دارد درباره ممیزی وارده به “کمپ اشعه ایکس” برای دریافت پروانه نمایش بیان داشت: فضای فیلم طوری بود که ممیزی چندانی به آن وارد نشد و با حداقل اصلاحات فیلم پروانه نمایش گرفت. “کمپ اشعه ایکس” از آن آثاری است که پیامی جهان شمول دارد و امیدوارم در اکران هم مورد توجه قرار گیرد.

کمپ اشعه ایکس
پیمان معادی در نمایی از “کمپ اشعه ایکس”

داستان زندانبان و زندانی با بودجه 1 میلیون دلاری و فروش 61 هزار دلاری
به گزارش سینماژورنال “کمپ اشعه ایکس” که محصول 2014 آمریکاست اولین ساخته کارگردانی به نام “پیتر ستلر” است.
بودجه تولید این فیلم 1 میلیون دلار بوده است و فروش آن در ایالات متحد حدود 61 هزار دلار!
این فیلم که از حضور “کریستین استوارت” بازیگر زن سری فیلمهای “گرگ و میش” به عنوان بازیگر اصلی زن سود می برد داستان ارتباطی را بیان می کند که میان یک زندانی متهم به فعالیتهای تروریستی و زندانبانش ایجاد می شود.
بخش عمده فیلم در دارالتأدیبی متروکه در ویتی‌یر در جنوب لس‌آنجلس کالیفرنیا انجام شده است. پروسه فیلمبرداری اثر حدودا یک ماه از میانه های جولای تا میانه آگوست 2013 انجام شد و اولین نمایش فیلم نیز در جشنواره ساندنس 2014 بود.




عایدی سعید راد+پوریا پورسرخ+بهاره افشاری+الهام چرخنده⇐کمتر از ۱۰ میلیون تومان در ۲ماه!!!

سینماژورنال: آخرین فیلم اکران شده سعید راد بازیگر قدیمی سینمای ایران اثری است به نام “عشق و جنون”؛ فیلمی به کارگردانی حسن نجفی که سالها دستیار مجید مجیدی بوده است و در آثاری چون “بید مجنون”، “باران” و “محمد(ص)” در گروه وی حضور داشته است.

به گزارش سینماژورنال این فیلم که در کنار سعید راد از حضور چهره های جوانتر بازیگری مانند پوریا پورسرخ و بهاره افشاری و البته یک مجری-بازیگر به نام الهام چرخنده هم سود برده است در مدت دو ماهی که روی پرده بوده است کمتر از 30 میلیون تومان عایدی داشته است!!!

البته دو سوم این رقم هم سهم سینمادار و پخش کنده است و در نهایت عددی کمتر از 10 میلیون است که می تواند عایدی شفاف این عوامل باشد.

سندی بر عدم تأثیرگذاری نام بازیگران در فروش فیلم

کافیست فقط دستمزد این چهار بازیگر را کنار هم بگذاریم و ببینیم که این 10 میلیون تومانی که از گیشه حاصل شده است چند درصدِ مجموع دستمزد این سه نفر است!

اینکه می گویند سینمای ما کارگردان محور شده و حضور یا عدم حضور بازیگران-منهای مواردی مانند رضا عطاران- کمکی به فروش نمی کند هم دقیقا همین است.

حسن نجفی فیلمی را ساخته که بلحاظ خط داستانی آن قدر کلیشه شده و دمُده است که در دو ماه شاید 1000 مخاطب هم نداشته است!!!

اما اینکه چنین فیلمهایی چگونه و بر چه اساسی برای پخش انتخاب می شوند هم جای سوال دارد. آیا کارشناس پخشی که این فیلم را برای اکران انتخاب کرده خود به کیفیت پایین اثر پی نبرده است؟

فیلمساز موقعیت جدید را درک نکرده است

این سوالی است که سینماژورنال از مهدی صباغ زاده مدیر دفتر پخش نیمروز پخش کننده “عشق و جنون” می پرسد. صباغ زاده اما بی پرده پوشی از اشتباهش در انتخاب این فیلم برای پخش سخن گفته و بیان می دارد: “عشق و جنون” فیلمی نیست که به درد جامعه امروز بخورد. ماجراهای این فیلم تاریخ مصرف گذشته اند و در شرایط امروز جامعه ما محلی از اعراب ندارند. شرایط جامعه و نگاه آدمها نسبت به اتفاقات تغییر کرده اما متاسفانه فیلمساز این موقعیت جدید را درک نکرده است.

صباغ زاده در توجیه انتخاب این فیلم برای پخش می گوید: تهیه کننده این فیلم محمدرضا محمدی از دوستانم بود که هم در تلویزیون و هم در معاونت سینمایی فعال بوده است. حدودا سه سالی از زمان تولید فیلمشان می گذشت و از من کمک خواستند که برای پخش فیلم اقدام کنم و من هم کمک کردم که اکران شود. کمکی به یک دوست قدیمی.

عشق و جنون
عشق و جنون

سود که نداشت هیچ، به اعتبارمان هم لطمه زد

این پخش کننده که خود سابقه کارگردانی آثاری خاطره انگیز چون “مارال” و “خانه خلوت” را هم داشت است خاطرنشان می سازد: این فیلم نه تنها سودی برای دفتر پخش ما نداشت که اتفاقا به اعتبار دفتر پخش هم لطمه زد. تعارف که نداریم وقتی فروش فیلم پایین می آید فعالیتهایی که دفتر پخش انجام داده نیز دیده نمی شود.

گرفتاری در ایده های نخ نما شده چه بر سر سرمایه ها می آورد؟

این هم اتفاق جالبی است که احتمالا فقط در سینمایی مملکت ما می افتد. یعنی پخش کننده اثری را برای اکران انتخاب میکند که حتی خودش هم آن را قبول ندارد!

از آن طرف در عنوان بندی اثر نام بازیگرانی خورده است که پای صحبت هر کدام از آنها که بنشینی چنان درباره اسرار و رموز حرکت تدریجی خویش و پیشرفت مداوم سخن می گویند که انگار روح براندوی کبیر در کالبد آنها دمیده شده است.

تجربه کارگردان هم که کم نیست؛ از دستیاری مجید مجیدی و مجتبی راعی گرفته تا ساخت یک فیلم مذهبی نسبتا معقول به نام “آسمان هشتم”. پس چرا فیلم در دو ماه کمتر از 30 میلیون می فروشد؟! نکته همان است که صباغ زاده گفت؛ گرفتاری سینماگران در ایده هایی نخ نما شده و عدم تعامل مناسب با اجتماع پیرامونی و عدم الهام گیری از وقایع.




سینماگر نماینده اسکار؛ سیاهی‌لشکر یک کمدی تجاری!+عکس

سینماژورنال/مارتا ثناوش: اینکه سینما را از مدارج پایین شروع کرده باشی و آرام آرام چنان رشد کنی که بتوانی کارگردان و تهیه کننده سینما باشی می تواند خیلی هم خوب باشد.

 به گزارش سینماژورنال به هر حال حرکت تدریجی در بطن سینما می تواند به یک سینماگر کمک کند که وقتی خودش به بالاترین درجه از تولید یک محصول سینمایی که تهیه کنندگی یا کارگردانی است می رسد با اشراف کامل نسبت به بخشهای مختلف یک پروژه کارش را پیش ببرد.

 جمشید محمودی کارگردان افغانی الاصل سینمای ایران که دو سال قبل با فیلمی به نام “چند متر مکعب عشق” و بدون آشکارسازی هویت ملی اش در بخش فیلم اولیهای جشنواره فجر حضور داشت نیز از جمله چهره های سینمای ایران است که کارش را از رده های پایین سینمایی شروع کرده است.

 سیاهی لشکر فیلم صباغ زاده

محمودی سالها پیش از این و در کمدی “راننده تاکسی” مهدی صباغ زاده به عنوان یک سیاهی لشکر حاضر شده بود. سیاهی لشکر یا هنروری که نقش یک پلیس را ایفا میکرد.

 “راننده تاکسی” در سال 1385 تولید شد و البته بواسطه اینکه یک کمدی تجاری بود به هنگام اکران هم فروش بدی را تجربه نکرد.

 با این حال شاید کمتر کسی فکر می کرد یکی از هنروران این کمدی-تجاری سالها بعد خودش به عنوان کارگردان فیلمی را بسازد که ابتدا به عنوان محصولی ایرانی معرفی شود و بعد به عنوان فیلمی افغان نماینده افغانستان در اسکار شود!

جمشید محمودی

جمشید محمودی در نمایی از “راننده تاکسی”

جمشید محمودی

نام جمشید محمودی در تیتراژ “راننده تاکسی”

نمایش بدبختیهای مردمان افغان در ایران بدون به اشاره به مسیر خویشتن

جمشید محمودی به عنوان یک افغان که در ایران رشد کرده و بالا آمده بخش عمده ای از “چند متر مکعب عشق” را به نمایش مشکلات و بدبخیتهایی اختصاص داده بود که مهاجران افغان در ایران متحمل میشوند بدون اینکه گوشه چشمی داشته باشد به وضعیت مهاجرانی چون خود و برادرش که در همین ایران رشد کرده و تا تولید فیلم هم بالا آمده اند.

 شاید یادآوری اینکه او زمانی در سینمای ایران هنرور بوده و در ساختار سینمای ایران بوده که توانسته رشد کند و فیلمساز شود، باعث گردد در آثار بعدی اش در کنار تصویرگری خشونت ایرانیان علیه افغانیان، از سرگذشت افغانیانی چون خودش که در ایران شرایط پیشرفت برایشان فراهم آمده، هم بگوید.