1

حرف‌های رئیس صنف فیلمنامه‌نویسان خانه سینما⇐ارقام اعطایی صندوق هنر به اهالی سینما رسماً “هیچ” است!/با وجود ثبت بسیاری از صنوف سینمایی ذیل وزارت کار، باز هم از امتیازات وزارت کار خبری نیست!/اگر صنوف سینمایی دارای مشروعیت هستند باید بیمه بیکاری داشته باشند!/نیاز است هرچه سریع تر تدبیری ویژه برای بحران معیشت زندگی سینماگران بیکار و خانه نشین اندیشه شود!

سینماروزان: ارقام اعطایی صندوق اعتباری هنر به اهالی سینما رسماً «هیچ» است و هرگز نمی تواند خیال سینماگرانی که مدت ها است با بیکاری در حال دست و پنجه نرم کردن هستند را راحت کند.

مهدی سجاده‌چی رئیس صنف فیلمنامه‌نویسان خانه سینما با بیان مطلب فوق به سینماپرس گفت: نیاز است هرچه سریع تر تدبیری ویژه برای بحران معیشت زندگی سینماگران بیکار و خانه نشین اندیشه شود تا این افراد بیش از این دچار معضلات اساسی در زندگی شان نشوند.

فیلمنامه نویس «سوفی و دیوانه» و «روز سوم»  افزود: اگر مسئولان دست روی دست گذاشته‌اند و منتظر هستند مسأله بیکاری و خانه‌نشینی گسترده اهالی سینما خود به خود رفع شود باید بدانند این رویکردشان اصلاً مسئولانه نیست.

وی ادامه داد: اگر صنوف سینمایی رسمی و دارای مشروعیت هستند باید بیمه بیکاری داشته باشند؛ این رویه ای است که در تمامی دنیا وجود دارد اما متأسفانه در کشور ما علیرغم وعده های مکرر مسئولان و درخواست مکرر سینماگران این مسأله وجود ندارد. با اینکه بسیاری از صنوف سینمایی در ذیل وزارت کار ثبت شده اند باز هم از امتیازات وزارت کار و خدمات بیمه تأمین اجتماعی برخوردار نیستند.

این سینماگر سپس با بیان اینکه امیدوارم دولت شرایطی را فراهم کند که اصناف در ذیل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت کنند متذکر شد: باید هویت فرهنگی صنوف حفظ شود و زمانی که بحرانی مانند کرونا می آید دولت بودجه مشخصی را برای رفع بحران از زندگی سینماگران اختصاص دهد.

سجاده چی تأکید کرد: از سوی دیگر صنوف باید به درآمد خود متکی شوند و بتوانند به شکل آزادانه برای خود درآمدزایی داشته باشند. صنف باید بتواند به صورت همه جانبه از حقوق اعضای خود حمایت کند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: متأسفانه مشکل بیکاری و خانه نشینی به خصوص بعد از بحران کرونا به شکل فزاینده ای در حال افزایش است و اگر هرچه سریع تر تدبیر ویژه ای در این خصوص اتخاذ نشود در آینده ای نه چندان دور شاهد مشکلات بزرگ تر و پیچیده تر برای اهالی سینما خواهیم بود.

مهدی سجاده چی رئیس کانون فیلمنامه نویسان خانه سینما: ارقام اعطایی صندوق به اهالی سینما، هیچ است!
مهدی سجاده چی رئیس کانون فیلمنامه نویسان خانه سینما: ارقام اعطایی صندوق به اهالی سینما، هیچ است!




حرفهای مهدی سجاده چی- از داوران فجر چهلم- روی آنتن زنده⇐شهاب حسینی هیچ اعمال نفوذی در داوری نداشت!/به شهاب این امتیاز را داده بودیم که کاندیداهای اولین بخش توسط او اعلام شود!/هیچ تماس تلفنی بر من اثر نداشت!/همه فیلمهای جشنواره را جدی در نظر گرفتیم!/حتی فیلم “ماهان” نزدیک به کاندیداتوری بود!/”ملاقات خصوصی” از نظر فیلمنامه دچار مشکلات جدی بود و بازی پریناز ایزدیار اشکال اساسی داشت!/”بدون قرار قبلی” از دو سکانس ضربه خورد!/بازی پژمان جمشیدی در “علفزار” خوب بود اما بازی جواد عزتی در “مرد بازنده” یکدست نبود!/وقتی می‌شود یک تهیه‌کننده‌ با ۲۰۰ میلیون تومان، بلیت بخرد و فیلمش را از انتهای جدول فروش به صدر برساند معلوم است که آرای مردمی شبهه دار است!!/ هر هیات داوران سلیقه ای دارد و آنچه در اختتامیه دیدید سلیقه هیات داوران چهلم بود!  

سینماروزان: هر سال در جشنواره عموماً چهار یا پنج فیلم خوب وجود دارد که در برخی از سال‌ها این تعداد به یک فیلم هم رسیده است و مابقی فیلمها متوسط و زیر حد متوسطند.

مهدی سجاده چی عضو هیات داوران فجر چهلم با بیان مطلب فوق در برنامه زنده شهرفرنگ شبکه افق گفت: اعتبار داوری در همه ادوار به موجب همین فیلم‌های خوب است. امسال نیز به نظر هیات داوران چهار تا پنج فیلم خوب وجود داشت که عبارت‌اند از: موقعیت مهدی، علفزار، برف آخر، بدون قرار قبلی و نگهبان شب.

سجاده‌چی درباره روند داوری فیلم‌ها توسط خود و دیگر همکارانش بیان کرد که ما بعد از دیدن هر فیلم مدتی را استراحت می‌کردیم و درباره آن صحبت می‌کردیم و بعد فیلم بعدی را تماشا می‌کردیم. بعد از دیدن 11 فیلم یک جلسه طولانی برگزار کردیم و درباره فیلم‌ها حرف زدیم و بعد از تماشای تمام آنها یک جلسه جمع‌بندی داشتیم و درباره سیمرغ‌ها حرف زدیم. نکته مهم اینکه در مورد هیچ فیلمی کار به رأی‌گیری نرسید و نظرمان به هم نزدیک بود.

او ادامه داد: عموماً در داوری هر چه به پایان نزدیک می‌شویم چگالی نقطه نظر مشترک میان داوران بیشتر می‌شود و برای ما هم در آخر نیز روشن بود که چه فیلمی خوب است و چه فیلمی بد. عموماً جوایز بین فیلم‌های شاخص مطرح می‌شود اما ما این کار را نکردیم و 22 تا  فیلم منتخب را دیدیم و همه را جدی در نظر گرفتیم حتی فیلم «ماهان» که انتقاد جدی به آن وجود داشت برای موسیقی نزدیک به کاندید بود. ما همه با هم فیلم‌ها را تماشا کردیم و کسی تکی فیلم ندید. در مورد سه فیلم «موقعیت مهدی»، «علفزار» و «برف آخر» تقریباً تکلیف آنها روشن بود و معلوم بود که نظرمان در مورد آنها یکسان است و تغییری در نظرات مشترکمان نداد اما در مورد دو فیلم تراکم نظر بیشتر بود و به مرور جای این دو با هم عوض شد. یکی فیلم «نگهبان شب» و دیگری «بدون قرار قبلی». فیلم بدون قرار قبلی فیلم دیریاب و دشواری است و از دو سکانس ضربه می‌خورد…

این نویسنده سینما درباره شایعاتی در مورد اعمال نفوذ شهاب حسینی در میان داوران گفت: او هیچ اعمال نفوذی نداشت و اینکه نظری بدهد که روی دیگران اثر بگذارد غلط است زیرا داوران عموماً سن بالایی داشتند و بیهوده نظر دیگری روی آنان اثر نداشت. هرکدام از ما نامزد بخش خود را در پایان اعلام می‌کرد و شهاب حسینی نیز بخش بازیگری را اما این امتیاز را به او داده بودیم که اولین بخش توسط او اعلام شود. نظرات ما با هم تفاو‌ت‌هایی داشت اما در نهایت یکدست بودیم.

او گفت: هیچ اعمال نفوذی نسبت به ما در کار نبود و تنها یک جلسه بعد از جمع‌بندی را آقای نقاش‌زاده به‌صورت مجازی داشتیم که نظرشان را در مورد تقویت سینمای ملی و مسائل استراتژیک گفتند که طبیعی بود. البته به من تلفنی زده می‌شد برای اینکه نسبت به فیلمی نظرمان مثبت باشد یا منفی اما اینکه این حرف‌ها روی ما اثری داشته باشد، باید بگویم که خیر.

این داور جشنواره فیلم فجر در بخش دیگری از صحبت خود در پاسخ به مجری برنامه درباره چرایی عدم انتخاب پژمان جمشیدی و جواد عزتی به عنوان برنده و نامزد بازیگر گفت: من هم به عنوان داور جشنواره بعد از یک هفته از اتمام آن این حسرت‌ها  را دارم اما در نهایت جایزه اصلی متعلق به امین حیایی شد. فیلم «علفزار» از ابتدا تا انتها مدام تنش داشت. نیازی نبود که بازیگر راکورد و حس خودش را عوض کند البته بازی جمشیدی خوب بود اما بازی امین حیایی در فیلم حس را بهتر تا انتهای فیلم نگه داشت و به مخاطب منتقل کرد. بازی جواد عزتی در “مرد بازنده” نیز یکدست نبود و اشتباهات ساختاری در فیلم مانند پیرنگ باعث شد تا به بازی عزتی لطمه بخورد.

سجاده‌چی درباره علت نادیده گرفته شدن فیلم “ملاقات خصوصی” بیان کرد: این فیلم از نظر فیلمنامه دچار مشکلات جدی بود و بازی نقش اول زن-پریناز ایزدیار- اشکال اساسی داشت. این تصویر که در محله‌ای ویران و منهدم، انسان فرشته‌سانی وجود داشته باشد که شفا بخش باشد و مدام در گل و گیاه و طبیعت پیام انسانی بفرستند و بعد یکباره درگیر ماجرای پلشتی بشود، شکل نگرفته بود. فیلم از نظر فیلمنامه ایرادات غیر قابل بخششی داشت.

او با بیان اینکه نگاه جشنواره‌ای با نگاه مردمی در جشنواره فیلم فجر تفاوت دارد، گفت: فیلم دینامیت الان به عنوان پرفروش‌ترین فیلم ایران شناخته می‌شود. اگر این فیلم در جشنواره بود به عنوان فیلم مردمی انتخاب می‌شد اما آیا واقعاً با نگاه جشنواره همسان است؟ برای آنکه نوع اقناع شدن و رضایت‌مندی داور که تخصص سینمایی دارد با نگاه عمومی فرق دارد. اگر ملاقات خصوصی مشکلاتی که گفتم  را نداشت و بهترین فیلم جشنواره هم می‌شد، یکی از درخشان‌ترین ادوار جشنواره را داشتیم. وقتی این دو نوع سلیقه مردمی و داوران، محل تلاقی پیدا کند، خوب است.

نویسنده فیلمنامه “روز سوم” بیان کرد: من همه فیلم‌های تولیدی یک سال اخیر را ندیده‌ام، اما طبیعی است که اگر ترکیب داوران یا هیأت انتخاب عوض شود، فیلم‌هایی که ما انتخاب می‌کردیم با فیلم‌های دیگر می‌توانست جابه‌جا شود. اما حتماً اعضای هیأت انتخاب جشنواره فیلم فجر، برای این انتخاب دلیلی داشته‌اند. به هر حال هر هیات داوران سلیقه ای دارد و آنچه در اختتامیه دیدید سلیقه هیات داوران چهلم بود.

وی در بخش‌‌ دیگری درباره لو رفتن اسامی فیلم‌های جشنواره گفت: این موضوع به‌شدت ما را غصه داد و خستگی مرگ‌آوری ایجاد کرد. کاری کرد که فشار روحی آن باعث شد تا در منزل نتوانم که روی پا بایستم. پیگیری این موضوع با مدیریت جشنواره فیلم فجر است. باید مدیریت جشنواره کاری کند که مو لای درز آن برای سال آتی نرود و کسی سوءاستفاده نکند. اما من هیچ تصوری از علت وقوع آن ندارم و نمی‌دانم که چه کسی و به چه علتی این کار را کرده است.

او با بیان اینکه روند رأی‌گیری بخش مردمی جشنواره فیلم فجر اشکال جدی دارد گفت: هر سال در این باره دعوا میان تهیه‌کننده‌های فیلم وجود دارد. تا زمانی که ایرادهایی که ایجاد شائبه کند باشد این بخش مانند زخمی در گلو می‌ماند. حتی می‌شود یک تهیه‌کننده‌ با 200 میلیون تومان، بلیت بخرد و فیلمش را از انتهای جدول فروش به صدر برساند و در این شرایط آرای مردمی شبهه زاست.

سجاده‌چی همچنین درباره فیلمسازانی که از جشنواره فیلم فجر خداحافظی کردند گفت: ترجیحم این است که هر دو بمانند و باز فیلم بسازند. هر سال در جشنواره فیلمی هست که بهتر به‌نظر رسیده است. سال‌هایی بوده که فیلم‌های این دو کارگردان دیده شدند و دیگران دیده نشده‌اند. اگر این فرضیه وجود دارد که فشاری از سوی داوران بوده که فلان فیلم جایزه بگیرد و دیگری نگیرد، چرا این موضوع مانند لو رفتن اسامی فیلم‌ها فاش نشده است؟!

وی در پایان درباره جشنواره فیلم فجر گفت: جشنواره باید دبیر و مدیر ثابت داشته باشد، اعتبار جشنواره به دبیرش است. جشنواره فیلم فجر باید ثبات داشته باشد اینگونه برای سال‌های بعد نیز می‌تواند خط‌دهی و استراتژی بهتری داشته باشد. اینگونه جشنواره می‌تواند اشتباهاتش را نیز جبران کند.

 




رییس انجمن فیلمنامه‌نویسان تاکید کرد⇐عیدی ارشاد باید به همه سینماگران تعلق گیرد

سینماروزان: اعتراضات به حذف بیش از دوهزارنفر از سینماگران از فهرست عیدی گیرندگان ارشاد ادامه دارد و بدنه سینما بشدت گلایه دارند از اینکه چرا سازمان سینمایی در دوران بیکاری ناشی از کرونا مجالی را فراهم نکرده که تمام سینماگران عیدی بگیرند؟

بعد از اعتراضات رسمی روسای صنوف دوبلورها، مدرسان و مدیران سالنها، حالا مهدی سجاده چی رییس انجمن فیلمنامه نویسان هم با نگارش یادداشتی خطاب به روسای سینما تاکید کرده که عیدی ارشاد باید به تمام اعضای خانه سینما تعلق گیرد.

در یادداشت رییس صنف فیلمنامه نویسان آمد: امیدوارم این روزهای سخت بر شما آسان شود و به زودی روی دیگر زمانه هم خودش را به ما نشان دهد. میخواهم در مورد داستان عیدی‌ امسال موضوعی را بگویم، اما ابتدا نکته‌ای را عرض می‌کنم؛ امروز در یکی از پیام‌رسان‌های اجتماعی تصویر تأسف‌باری را دیدم. یک طرف خانواده‌ای شاد بود که پدر گوشی‌اش را برای گرفتن سلفی بالا نگه‌داشته بود و در سمت دیگر خانواده‌ای که به دستان پدر خیره مانده بودند تا از قلکی که بالا گرفته بود، سکه‌ای از سر اقبال پایین بیفتد. توضیح تصویر این بود: «خانواده‌ها در قرنطینه، شرایط مختلفی دارند»

سجاده‌چی ادامه داد: شاید بهتر بود در انتهای سال پیش، مدیران خانه برای شیوه توزیع عیدی با رؤسای صنوف مشورت می‌کردند؛ شاید هم لازم ندیدند و شاید فرصت این‌کار در آن روزها نبود. به هرحال اینک که به هر دلیل چیزی داده و گرفته نشده پیشنهاد مشخصی دارم که برگرفته از آرا همکاران محترم در رسانه‌های جمعی‌ است. از مدیران خانه سینما می‌خواهم حال که فرصت هست اشتباه احتمالی خود را جبران کرده و صدای مدیران اصناف را بشنوند؛  بروید و با مسئولین سازمان سینمایی مذاکره کنید، چانه بزنید، فشار بیاورید و در صورت نیاز از توان فشار آوردن اصناف استفاده کنید تا عیدیِ داستان شده امسال به همه اعضای خانه سینما تعلق گیرد.




رییس کانون فیلمنامه‌نویسان خانه سینما مطرح کرد⇐حل نشدن مشکلات بیمه‌ای سینماگران و عدم توجه روسا به اعتراضات، اصلی‌ترین دلایل لغو نشست یلدایی انتظامی است!!/وقتی دستورکار اصولی برای دیدار با مدیران سینمایی وجود ندارد، چرا باید وقتمان صرف نشست‌های تکراری شود؟/ابتدا با یک شرکت بیمه درمانی مقتدر قرارداد ببندند و بعد به فکر برگزاری جلسات صوری باشند!!

سینماروزان: لغو نشست یلدایی رئوس خانه سینما با حسین انتظامی در آخرین لحظات پیش از برگزاری، با شگفتی بسیاری از مخاطبان مواجه شد ولی بدنه سینما به‌خاطر آگاهی از حجم مشکلات موجود در صنف سینما چنان که باید از این لغو نشست، تعجب نکردند.

مهدی سجاده‌چی رییس کانون فیلمنامه‌نویسان خانه سینما در چرایی این لغو نشست به “تسنیم” گفت: عدم حضور صنوف سینمایی و هنرمندان و عدم تمایلشان برای دیدار شب یلدایی با رئیس سازمان سینمایی و مدیرعامل خانه سینما دلایل متعددی دارد. شاید بتوان در وهله اول نبود خاستگاه مشترک میان آنان را دلیل اصلی دانست اما کنار آن باید در ابتدا به اعتراض صنوف سینمایی درباره مشکلات بیمه درمانی و حل نشدن خلأهای آن اشاره کرد. دلیل دیگر نادیده گرفتن اعتراضات و خواسته‌های هنرمندان خطاب به رئیس سازمان سینمایی است، این‌که حرف‌ آنان باوجود آنکه به سازمان رسیده است شنیده نمی‌شود.

فیلمنامه‌نویس “روز سوم” ادامه داد: یکی دیگر از دلایل لغو نشست با انتظامی، ناشی از اختلافات داخلی بین صنوف و سینماگران و هیأت مدیره است. علت دیگر عدم حضور صنوف نیز برمی‌گردد به اینکه برای این جلسه دستورکار اصولی و مشخصی وجود نداشت و معلوم نبود که برای چه‌چیزی در این جلسه هنرمندان و مدیران سینمایی باید دور یکدیگر جمع شوند، برای همین به‌نظر من احساس کردند که این جلسه‌ای صوری است که آورده خاصی را به‌دنبال ندارد و بنابراین جلسه مذکور لغو شد.

سجاده‌چی درباره مشکلات بیمه تکمیلی و روایات ضدونقیضی که درباره آن شنیده می‌شود بیان کرد: در هر حال بیمه درمانی فعلی به شرکتی سپرده شده که در برخی از موارد مانند دندان‌پزشکی و… سقف مناسبی برای کمک‌هزینه‌ها ندارد و تاخیراتی هم در بازپرداخت هزینه درمان داشته بنابراین صنوف و هنرمندان نسبت به آن معترضند. باید مشکلات و خلأهای بیمه حتماً برای سال آینده برطرف شود. هنرمندان و صنوف متقاضی بسته شدن قرارداد با دیگر شرکت‌های قدرتمند بیمه‌اند و ابتدا مشکل اولیه بیمه تکمیلی درمان را حل کنند و بعد به‌ فکر برگزاری جلسات باشند.

سجاده‌چی درباره دیدارهای پنهانی رئوس سینما گفت: درباره جلساتی که بدون اطلاع‌رسانی و به‌صورت پنهانی برگزار می‌شود من هم خبرهایی شنیده‌ام که امیدوارم دروغ باشد!!




در نشستی پرتعارض با محوریت بررسی جایگاه زبان فارسی در سینما و تلویزیون مطرح شد⇐ «بازی تاج و تخت» با الهام از زبان و ادبیات کلاسیک و با تکیه بر خرده اساطیر ایران و چین پربیننده‌ترین سریال تاریخ جهان شد!/در زمینه استفاده از زبان و ادبیات کلاسیک کارگردانان استثنایی نظیر بهرام بیضایی کم داریم!/ اهدای جایزه زبان فارسی به فیلمی نظیر «سرخپوست» جای سوال دارد!/«مختارنامه» اثری پر از ایراد در زبان و ادبیات فارسی است!/ زبان فارسی از جانب دلواپسان در خطر است!/در افغانستان برای مقابله با گسترش زبان فارسی رایج در ایران مصوبات قانونی تصویب کرده اند!!!/چرا سازمان سینمایی در جهت استفاده درست از زبان فارسی در تولیدات سینمایی اقدامی نکرده؟

سینماروزان: فارغ از آن دسته از آثار رئالیستی که سعی میکنند گرفت و گیرهای زبانی خود را به گرته برداری از زبان کوچه و بازار نسبت دهند آن دسته از پروژه های پرهزینه سینمایی و تلویزیونی که به دل تاریخ میزنند نیز اغلب در استفاده از زبان آرکاییک دچار مشکلند.

در تازه ترین نشست تحلیلی «سینما؛ گفتمان فرهنگی» با موضوع «بررسی زبان فارسی در تولیدات سینما و تلویزیون» که با حضور چهره هایی از دو حیطه سینما و ادبیات در سازمان سینمایی حوزه هنری برگزار شد اظهاراتی متعارض درباره این موضوع طرح گشت.

یزدان عشیری مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی حوزه طی مقدمه‌ای در آغاز این نشست گفت: بی‌تفاوتی نسبت به زبان فارسی و چگونگی کاربرد آن در سینما و تلویزیون موضوعی است که بسیاری از زبان شناسان و اساتید حوزه زبان و ادبیان فارسی را به واکنش واداشته و در این رابطه، حتی، رهبری انقلاب هم، در دیدار با شاعران و نویسندگان بر این مهم  بسیار تاکید داشته اند .

وی افزود: از دیگر سو، کاربرد بی‌رویه لغات غیرفارسی در رسانه‌های رسمی تا نام‌گذاری‌های بی‌معنا و مضحک در فیلم‌های سینمایی و در کنار آن بی‌مبالاتی نسبت به زبان فارسی در ارائه محصولات و تبلیغات شهری نشان می‌دهد در حوزه کاربرد زبان فارسی سهل انگاری‌هایی گسترده‌ای در حال وقوع و بروز است. این چالش در حالی است که بروز این گونه آسیب‌ها و معضلات در حوزه سینما و تلویزیون به عنوان رسانه‌هایی نافذ و مخاطب محور، پیامدها و عوارض محتوایی و فرهنگی را در پی دارد و بی‌نظارتی در چارچوب کمیته‌های ارزیابی و فنی و تخصصی در زمینه زبان فارسی و ادبی در این حوزه به فراگیری این معضل کمک می‌کند.

در این نشست تحلیلی علیرضا رئیسیان، کارگردان سینما و تلویزیون، در خصوص نقش سینما  در معرفی زبان و ادبیات مرسوم به مردم گفت: سینما قادر به معرفی ادبیات و زبان اصلی مردم است ولی باید کارگردان جسوری برای این کار وجود داشته باشد؛ چرا که نه منتقدین از دانش و درک این قضیه برخوردارند در حالی که مخاطبین از لحاظ دریافت حسی، مفهوم را می‌پذیرند و نه مدیران جدی‌ای در این زمینه داریم.

وی اذعان داشت: سریال «بازی تاج و تخت» پربیننده‌ترین سریال تاریخ جهان شد در حالی که پایه و اساس آن ادبیات کلاسیک انگلستان است. بنابراین هیچ یک از آدم‌های جهان ادبیات امروز را درک نمی‌کنند ولی از آن لذت می‌برند. مهم آن است که شما چیزی را ارئه دهید که مخاطب از آن لذت ببرد برای نمونه اژدها و آتش دهانش تلفیقی از فرهنگ ایران و چین است که در این فیلم به وضوح دیده می‌شود. اقتباس از دیگر فرهنگ‌ها، برای کشورهایی نظیر انگلستان اهمیت داشته و هنر محسوب می‌شود. ما در همه جای دنیا شکسپیر می‌خوانیم. راجع به مختصات روح انسانی حرف زدن همیشه ثابت و لازم است.

رئیسیان به‌روز کردن  اتفاقات را امری درست می‌داند و اظهار داشت:. من  از ١٧ سال پیش به دنبال امکان امروزی کردن نشانه‌ها و معادلات ادبیات کلاسیک ایران بوده‌ام . این اتفاق برای من علاقه است در حالی که نه زبان شناس و نه فرهنگ شناس هستم. ادبیات ما می‌تواند قصه‌ساز برای سینما و تلویزیون باشد بنابراین ما قصه را تفکیک کرده و به وجود می‌آوریم. اساسا آن چیزی که ممکن است در هر دوره‌ای از زمانی نتیجه‌بخش باشد، باید معادل‌سازی شود؛ بنابراین آن چیزی را که احساس شود در گذشته نسبت آن علاقه وجود دارد، می‌تواند در قالب امروزی مطرح شود این اقدام هیچ اشکالی ندارد. با وجود گذشت زمان همچنان امثال سعدی کارایی های مهمی در جامعه امروز دارد.

وی معتقد است: اظهار نظر درباره عدم کارایی تاریخ زبان و ادبیات در سینما مطلق نیست در حالی که روس‌ها درباره شکسپیر فیلمی ساخته‌اند که در جامعه امروز ما بسیار ماندگار شده است. این گونه آثار علاقه‌مندان خود را دارند و نمی‌توان به قطع گفت که داستان هملت روس‌ها طرفداری ندارد.

رئیسیان افزود: کدهایی که از گذشته هر کشوری وجود دارد مورد استفاده و اقتباس در سینمای داخلی و خارجی قرار گرفته و لذت بخش است.

این کارگردان سینما ضمن اشاره به عملکرد سینما و تلویزیون در توجه به زبان و ادبیات فارسی  اذعان داشت: بر اساس تجارب شخصی خود، در عرصه سینما و تلویزیون تاکنون هیچ تجربه جدی‌ای  در خصوص مشکلات زبان فارسی انجام نشده است . در این زمینه کارگردانان استثنایی با پشتکار و نبوغ ستودنی‌ای کم داریم و نظیر بهرام بیضایی  تکرار ناشدنی است. در دوران قبل از انقلاب سیطره فیلم فارسی اتفاق افتاد که در سال ۵۶ عملا به نابودی رسید و خسارت آن تا سال ها گریبان گیر فرهنگ ما بوده است. بنابراین سینمای ایران نیز همچون مسابقات جام جهانی مدام در حال رکورد زنی است و حتی فیلم سازان در انتخاب سانس اکران فیلم‌ها نیز به رقابت با یکدیگر می‌پردازند. این فاجعه‌ای بیش در عرصه سینما نیست و متاسفانه بسیاری از مدیران به این فاجعه دامن زده و به دنبال اعداد و ارقام می‌گردند ودر این زمینه تا حوزه مدیران، سینماگران و حتی مردم پیش رفته‌اند .

وی عنوان کرد: علاقه مردم به سینما همیشه وجود داشته است اما در برهه‌ای از زمان، با دراز شدن پای سینما از گلیم‌اش، منجر به ورود افراد بی‌صلاحیت به عرصه سینما شده و این امر در میزان علاقه‌مندی مردم به دیدن فیلم‌ها نیز تاثیر گذاشته است. بنده به عنوان کارگردان سعی کرده‌ام در آثار خود، نگاه به ادبیات و زبان فارسی گذشته را با زبان امروزی بیان کنم و نشانه‌ها و مفاهیم گذشته را در قالب داستان‌هایی جذاب برای مخاطب متوسط به نمایش بگذارم . این تجربه برای من بسیار برآیند جالبی داشته است و معتقدم که ادامه این روند تقریبا غیر ممکن است؛ چرا که با هزینه‌های بالا همراه بوده و به کارگردانی پوست کلفت نیاز دارد.

رئیسیان ادامه داد: اهدای جایزه زبان فارسی به فیلم سرخ پوست با فضایی متفاوت، و تنوع شخصیت‌ها با گویش‌های متنوع جای سوال دارد؛ چرا که برابری آرای منتقدین، داوران و مردمی در این راستا معقولانه و منطقی نیست. مخاطب در این فیلم بیشتر درگیر فضای اثر در قالب زمان خاص است . بنابراین در این راستا غلط‌هایی فاحش اتفاق افتاده و دیگران به راحتی از آن عبور کرده‌اند.

رئیسیان اذعان داشت: من مطلقا سریال‌های ایرانی را تماشا نمی‌کنم و هیچ نظری هم نسبت به آن‌ها ندارم. گذشته ادبیات ما بیشتر بر مبنای شعرهایی است که تنها قابلیت استنباط مضامین از آن را دارد و حتی امکان تبدیل همه این مضامین به داستان نیز وجود ندارد، این کار مشکل و در مواردی هم غیر ممکن است .

وی افزود: بنده بیشتر نگاه شاعر و نویسنده گذشته را مورد تاکید قرار می‌دهم؛ چرا که بسیاری از معادل سازی‌ها در این زمینه غیر ممکن می شود. گذشتگان قصدشان بیان قصه‌هایی جذاب، درست و دقیق نبوده است تا بتوان عینا از آنها در فیلم‌نامه و نمایشنامه استفاده شود. باید این علاقه و اشتیاقی که در سازنده‌های فیلم وجود دارد در دیگران نیز به وجود آورده و مخاطب را نیز ترغیب کند ولی من راهش را نمی‌دانم اما مهم‌ترین مانع آن قوانین و مقررات و مدیران است . هزینه‌های زیادی صرف تولید فیلم با کم و کاستی‌های بسیار می‌شود و به هر حال این امری شخصی است و برای من به عنوان کارگردان اهمیت دارد و نمی‌توانم بگویم که از نظر دیگران نیز بی‌ارزشی تلقی می‌شود. چرا که قدمت چند صد ساله تاریخ ادبی در آثاری نظیر مولانا به معنای اهمیت آن است .

رئیسیان در پایان گفت: نگاه انسانی آثار ادبی ما برای فیلم‌سازان غیر ایرانی نیز حائز اهمیت بوده و حتی در مواردی استفاده می‌شود. من در فیلم آخرم «مرد بدون سایه» به این نتیجه رسیده‌ام که امکان معدل‌سازی یک قصه نظامی و تاریخی وجود دارد و بهره‌مندی از این نظریه بسیار نتیجه بخش و جالب بوده است.

مهدی سجاده‌چی، فیلم‌نامه‌نویس، درباره سینما  و ارتباط آن با ادبیات و سینما گفت: از نظر بنده نیت و قصد و غرضی برای سقوط زبان فارسی در سینما و تلویزیون وجود ندارد و این ناهماهنگی‌ها تحت تاثیر شرایط و جبر موجود شکل گرفته است . در گذشته کتب زیادی درباره ایرانی‌های به نگارش درآمده است و ما امروز با برخی از این اندیشه‌ها موافق و با برخی دیگر مخالف هستیم .

وی افزود: حقایقی در تاریخ ایرانیان وجود دارد که در هیچ کتابی گفته نشده و ما به تدریج آن را کشف می‌کنیم. بخشی از این واقعیت‌ها فرهنگ نگاه و سلوک مردمی بوده است که هرگز در دوران قبل و یا بعد از اسلام دیده نشده‌اند . ساختار اجتماعی- سیاسی‌ای که در کشور ما حاکم است در دوران بروز و ظهور اسلام و تقید به دین، توده‌های بسیاری از مردم  را نادیده گرفته است . در این بین بسیاری از افراد معتقدند که اصولا دین بخش زیادی از مردم در دوران قبل از اسلام، مشخص نیست و این اطلاعات تنها به واسطه ترجمه‌هایی از طبقات فرادست و مکاتبات درباری به دست آمده است و اطلاعات واضحی از تفکرات مردم وجود ندارد. برخی نیز معتقد هستند که بسیاری از مردم از اصلا اندیشه واضح و مشخصی نداشته‌اند.

سجاده‌چی یادآور شد: بعد از انقلاب ما اندیشه‌ای مبنی بر تغییر ساختارهای اجتماعی نداشته‌ایم اما هرکسی هم که دچار تغییر طبقات و گروه‌های اجتماعی شده است به نوعی مقررات قشر متعلق به خود را رعایت کرده است و با همان ادبیات صحبت می‌کند. برای مثال ما می‌توانیم نگاهی به مدیران رادیو و تلویزیون بیندازیم تا به این نتیجه برسیم که مدیران در طول ۴٠ سال اخیر با وجود تفاوت‌های شخصی و دامنه لغات متعدد، همانند الگویی مشخص، صحبت می‌کنند.

وی اذعان داشت: نگرانی نسبت به خطر تغییر در زبان و ادبیات فارسی همیشه وجود داشته و باید هم وجود داشته باشد بلاخره ما باید نسبت به زنده بودن زبان و  وجود لایه‌های ضایع برای ساخت واژگان جدید نگران باشیم؛ چرا که این نگرانی منجر به وجود مکانیزمی برای شناخت، تشخیص و درک موقعیت زبان و طبقه‌بندی شرایط می‌شود . در این میان خوش‌بینی و بدبینی کارایی‌ای نخواهد داشت و الزاما با متدولوژی به نتیجه می‌رسیم.

این فیلم‌نامه‌نویس فعالیت مردم فراموش شده از تاریخ را عاملی برای تغییر و تحول در زبان و ادبیات فارسی می‌داند و اظهار داشت: در عصر جدید رسانه، به تدریج بخش‌هایی از جامعه ایرانی که قبل از این نادیده گرفته شده و حرف‌هایشان در سطوح وسیع اجتماعی شنیده نشده است، وارد عرصه فعال شده و از واژگان خود استفاده می‌کنند که نهایتا این روند تغییراتی را به همراه داشته است. بسیاری از دانشجویان ما تنها از ۵٠٠کلمه استفاده می‌کنند که این امر برای من تعجب برانگیز نیست؛ چرا که این افراد با همین دامنه لغات زندگی خود را اداره کرده و نیازی به دانستن لغات بیشتر ندارند.

وی عنوان کرد: به نظر می‌آید که بخش‌هایی از جامعه که  فارغ از فرهنگ حکیم و ادیب  و دغدغه‌های مرسوم در حوزه زبان فارسی و تاریخ زندگی می‌کنند، با بی‌اهمیتی به اقشار مختلف، در محیط کوچکی رشد و زندگی می‌کنند و بدون افکار اصولی به زبان فارسی در همه سطوح جامعه فعال شده و با ادبیات و زبان خود زندگی می‌کنند. طبعا همه این تعابیر و واژگان راه خود را به سینما و تلویزیون باز می‌کند  که از نظر بنده راه حلی هم برای مقاومت با این فراگیری زبان اشتباه وجود ندارد . مکانیزمی‌ برای اضافه کردن تعقل به شرایط اجباری اجتماعی وجود دارد که با فلسفه و متدولوژی همراه نیست. این عرصه نیاز به روش‌هایی دارد که زبان را که با محدودیت زایندگی همراه است و در مواجهه با لغات منطقی‌تر رفتار کند. در حال حاضر خواندن سعدی و حافظ و غیره کارکرد آشکاری ندارد بلکه شاید هزار سال هم مورد پذیرش باشد و تاثیرگذاری خود را داشته باشد. در سینما هم کسی نمی‌گوید که باید کتاب‌های سعدی و حافظ خوانده شود بلکه در مراحل آموزش فرزندان شاید بد نباشد کتب گذشتگان زبان و ادبیات فارسی مطالعه شود.

سجاده‌چی خاطرنشان کرد: سوال ما این است که آیا ما می‌توانیم زبان بهتر، مناسب‌تر و سودمندتری در سینما و تلویزیون داشته باشیم یا خیر؟ برخی بر این باورند که ظرفیت‌هایی در زبان فارسی وجود دارد که از آن غفلت شده است. من تعصبی به این اتفاق ندارم و اگر واژه‌ای زیبا ، دلپسند و کاربردی باشد در جامعه امروز از آن استفاده می‌کنم. زبان  فارسی علاقه بسیاری به سبقت از اسم گذاری دارد. اگر مردم علاقه‌ای به یادآوری موضوعات در قالب یک واژه ندارند بعد از مدتی واژه جدیدی می‌سازند تا فهم را به تعویق بیاندازد. واژگانی هستند که در برهه‌ای از زمان بنابر احتیاج مورد استفاده قرار می‌گیرند و بعد از مدتی کارایی خود را از دست می‌دهند .

وی تاکید کرد: هیچ هنری مثل هر مجموعه نظام‌مندی از تفکرات و رفتار انسانی دستورالعمل متناظر ندارد و نمی‌توان در حوزه‌های دیگر نسبت به هنر و جایگاه آن اظهار نظر کند؛ چرا که هر هنری درک کننده و اهل فن مخصوص به خود را دارد و اهل فن باید از مجموعه هنر فرار خود کمک بگیرد. اگر فیلم‌سازی فقیه باشد می‌تواند فیلم‌های ارزشی بسازد؛ چرا که از این علم آگاه است و هنر آن را هم دارد. آدم‌هایی که در حوزه سینما به طرز خاصی فعالیت می‌کنند به دنبال مخاطب پیچیده‌تری هستند که زبان فارسی نیز برای آن‌ها اهمیت دارد. بنابراین رسیدن به این موفقیت نیازمند افزایش دانش در فیلم‌سازان است. زمانی می‌توان توقع داشت فیلمی بدون ایراد ساخته شود که  فیلم‌ساز از تسلط کافی در زبان و ادبیات فارسی برخوردار باشد ولی اگر فیلم‌ساز فارغ از این توانایی براساس تاریخ اقدام به ساخت فیلم کند همچون فیلم «مختارنامه» قطعا با اثری پر از ایراد در زبان و ادبیات فارسی روبه‌رو می‌شویم. با اشراف و علم فیلم‌ساز نسبت به موضوعات فیلم ها، قطعا مشکلات را به حداقل می‌رساند.

این فیلم‌نامه نویس در خصوص مخاطب حرفه‌ای سینما گفت: اینکه چه فیلمی برای ما پسند و یا ناپسند باشد سلیقه‌ای است. سلیقه بصری و درک و فهم فیلم هم کاری آموزشی است و نباید انتظار داشت مخاطب در هر نقطه دنیا به یک اندازه از فیلم استقبال کند. ما مخاطبان حرفه‌ای و آموزش دیده‌ای داریم که در مواجهه با فیلم‌ها سرش کلاه نمی‌رود. برخی افراد نیز درباره فیلم‌ها دغدغه‌مند هستند و با فکر جلو می‌روند . این افراد نیز سلیقه خاصی در انتخاب فیلم‌ها دارند و متوجه پیشرفت و یا پسرفت فیلم بر اساس ادعاهای اولیه فیلم‌ساز می‌شوند . قانون ازلی و ابدی یک فیلم آن است که خوب از آب درآمده است یا خیر. ادبیات کهن ما یکبار مورد ترجمه قرار گرفته است یعنی گزارش‌هایی از تجربه زیستی و عرفانی شاعر که در قالب کلمات ترجمه شده است بنابراین تبدیل این ترجمه ها به فیلم‌نامه مجدد نیاز به ترجمه‌ای دیگر دارد و که جز با نبوغ، خلاقیت و اشتباهات مکرر ممکن نمی‌شود.

در ادامه مراسم عباس کریمی عباسی، کارشناس ادبیات و سینما، ضمن تاکید بر بهره‌مندی مفید از زبان و ادبیات فارسی و به روز رسانی آن در فضای فرهنگی امروز خاطر نشان کرد: زبان و ادبیات فارسی مخزن بزرگ و گنجینه ارزشمندی از مولانا و سعدی و غیره است که متاسفانه تا چهل سالگی انقلاب از این بستر به خوبی استفاده نشده است . این در حالی است که علاوه بر توجه به بهره‌مندی از این ادبیات، به روز رسانی زبان نیز از جمله ملزومات فرهنگ جامعه امروز محسوب شده تا درعصر جدید برای مخاطب قابلیت درک بالایی داشته باشد. در این زمینه کتاب‌های بسیاری هم نظیر «باران خلاف نیست» وجود دارد که در مهجوریت مانده و با توزیع نامناسب از توجه غافل مانده است.

وی اظهار داشت: ایران در حوزه زبان و ادبیات فارسی از بهترین منابع برخوردار بوده اما عدم شناخت مخاطب نسبت به محتوای آن توزیع زبان و ادبیات فارسی را با مشکلی جدی روبه‌رو کرده است. در این میان بی توجه به استفاده شایسته از مخزن ادبیات به این مشکلات دامن می‌زند.

کریمی‌عباسی ذات ادبیات را درونی دانست و اذعان داشت: مخاطب ادبی به واسطه ریشه‌های ادبی نیز درون‌گرا است؛ بنابراین ساختار ادبیات با ساختار فیلم‌سازی تفاوت چندانی دارد . این وجهه تشابه معیاری اصولی برای تولید محتوا در عرصه سینما و تلویزیون است اما تطابق ادبیات با ساختار سینما و تلویزیون خود نیاز به مهارت دارد. زبان فارسی از پتانسیل و ظرفیت‌های زیادی برخوردار است اما کسب آن آسان نبوده و باید بدانیم از این ظرفیت در تولیدات سینمایی و تلویزیونی چگونه استفاده کنیم.

وی ادامه داد: سالانه ۱۹ هزار واژه به زبان انگلیسی اضافه و در فرهنگ آکسفورد لحاظ می‌شود در حالی که با کمی مقایسه سالانه به تفاوت واژگان در آن پی می‌بریم اما متاسفانه در به روز رسانی و افزایش دامنه لغات زبان فارسی در بی توجهی به سر برده و بنابر دلایلی بخشی از زبان مغفول مانده است در حالیکه می‌شود از آن به نحو احسن بهره برد.

این کارشناس ادبیات و سینما عدم وجود سواد رسانه ای را عاملی برای استفاده غلط ازوسایل ارتباط جمعی نظیر تلویزیون معرفی کرد و بسیاری از مشکلات مربوط به ادبیات و زبان فارسی را از آن دانست.

وی در خصوص کارکردهای زبان فارسی افزود: به طور کلی زبان در ۳ کارکرد تبلیغی و تشویقی، ادبی و اطلاع رسانی تقسیم بندی می‌شود که باتوجه به گستردگی عمل و ظرفیت بالای سینما ، قطعا این  کارکردها برای آن کاربردی اساسی دارد. در این میان فیلم‌نامه‌نویسان نیز وظیفه دارند زبانی را به کار گیرند که برای مخاطب سینما قابل درک باشد این در حالی است که انحرافات نادرست زبان و ادبیات فارسی پایه و اساس آن را دچار مشکل می‌کند . تبلیغات غیر اخلاقی مرسوم در سینما و تلویزیون حتی در فیلم‌های سینما و سریال‌های تلویزیونی  ریشه دوانده  و به علتی برای تغییر و تحول در سیر زبان تبدیل شده است که باید مورد بررسی قرار گیرد.

کریمی عباسی اظهار داشت: انتخاب نوع کلمات و چیدمان آن در کاراکتر فیلم ها در جذب مخاطب  تاثیر بسیاری دارد؛ چرا که مخاطب سینما بر اساس سبک و نقش، دیالوگ‌ها را از بازیگر می‌پذیرد. این در حالی است که با وجود تشابه معنایی در لغات، نمی‌توانیم از واژه‌ها به راحتی استفاده کرده و توجهی به دیالوگ‌ها در سینما و تلویزیون نداشته باشیم.

کورش علیانی، دانش آموخته زبان شناسی، یکی دیگر از میهمانان این نشست تحلیلی بوده است که در واکنش به کریمی عباسی نسبت به تشابه زبان و ادبیات فارسی گفت: برخلاف نظر کریمی عباسی، زبان فارسی با ادبیات تفاوت بسیاری دارد . درواقع ما زبان و ادبیات سینما را نمی‌دانیم به همین دلیل در بن‌بست‌های تولیدات سینمایی و تلویزیونی مانده‌ایم و کاسه چه کنم به دست گرفته‌ایم .

علیانی گفت: کاملا واضح است که قواعد کار علمی در حوزه زبان را نمی‌شناسیم . ما مدام دلواپس هستیم و می‌گوییم زبان فارسی در خطر است اما من نمی‌دانم چه کسی گفته است که زبان فارسی در خطر است؟ در حالی که براساس بررسی یونسکو زبان در خطر ۹ فاکتور دارد که حتی در یک معیارش هم از سطح بالای ۵ هم پایین‌تر نیستیم . زبان فارسی اگر هم در خطر است از جانب همین دلواپسی‌ها در خطر قرار گرفته است . فارسی زبانان مدام از کلمات فرنگی و غریبه استفاده می‌کنند در حالی که باید دوستان مدعی زبان فارسی، توان تحلیل علمی زبان را داشته باشند. ما شانس آورده‌ایم پروژه فردوسی موفق نشد. اگر فردوسی می‌توانست واژه‌های زبان فارسی را نگه دارد همانند دیگر زبان‌ها در برابر زبان عربی از بین می‌رفت.

وی افزود: گنجینه زبان فارسی منوط به دیوان حافظ و مولانا و غیره نیست. ما نمی‌توانیم از  اشعار مولانا  موضوعاتی نظیر کودکان کار را استخراج کنیم؛ چرا که این افراد در زمان دیگری زندگی کرده اند و با مسائل و مشکلات امروز سنخیتی ندارند.

علیانی با طرح سوال هویت‌سازی سینما ، چقدر در تشکیل و تاکید هویت ایرانی تاثیر داشته است؟ اذعان داشت: هیچوقت پژوهش‌سازی خوبی در این حوزه صورت نگرفته و تنها به دنبال جایگاه واژه‌ها بوده‌ایم این در حالی است که متدولوژی آن در آثار خارجی به وضوح دیده می‌شود. واژه جزو بی اهمیت‌ترین و کم‌اثرترین بخش‌های یک زبان است اما عدم تفکیک بین لغات و مفهوم منجر به با اهمیت نشان دادن واژه در زبان شده است. گستردگی به لحاظ تعداد واژه‌ها از دیگر تصوراتی است که اهمیتی ندارد. چرا که تعداد واژه‌هایی که به مفاهیم منفک از هم توجه می‌کند، حائز اهمیت است. در این میان کارآمدی زبان در چارچوب توجه به تعداد واژه‌های بالا ، بینشی اشتباه است . اساسا تعداد کلمات نمی‌تواند معیاری برای کاربرد زبان باشد .گاهی تغییر در لحن، نیاز فرد را تامین کرده و مانع از استفاده تعداد زیادی از واژه‌ها می‌شود.

وی استفاده مکرر و بهره‌مندی مردم از برخی زبان‌ها را عامل ماندگاری زبان معرفی کرد و خاطرنشان کرد: در زمان ورود اسلام به ایران، دو زبان پهلوی و دری وجود داشته است اما  ترویج زبان دری و استفاده از آن  منجر به فراموشی تدریجی زبان پهلوی شده است بنابراین نهایتا زبانی را که مردم استفاده می‌کنند باقی می‌ماند و حساسیت درتاثیر پذیری از زبان‌های دیگر کاملا بی‌مورد است.

این زبان شناس ادعا کرد: در جهان قصه زیاد نیست و ما مدام قصه‌ها را برای هم تعریف می‌کنیم اصولا قصه‌ها ادبیات  نیستند و ما هر چقدر به وجه زبانی و ادبیاتی آن بپردازیم پرت‌تر می‌شویم  ما هرچقدر جلسه سعدی‌خوانی بگذاریم و امیر ارسلان نامدار بخوانیم از آن چیزی در نمی‌آوریم .

علیانی افزود: ما باید به دنبال رابطه مابین زبان فارسی و سینما باشیم در این راستا هرچقدر متنی‌تر به موضوع نگاه شود در این ارتباط ناموفق‌تر خواهیم بود. فیلم‌هایی نظیر رستم و سهراب با تمام ارزشمندی شان ، با موفقیت روبرو نشد چرا که نگاه متنی به موضوع داشته‌ایم.

وی یادآور شد: صرفا دو راه برای تبدیل روایت‌های بنیادین به داستان وجود دارد که در وهله اول  توجه به تصویر است که از طریق سینما ممکن می‌شود و تاریخ سینما را می‌سازد.مخاطب سینما مردم کف خیابان هستند که با سازندگان سینما تفاوت دارند. آنچه که تا به امروز از منظر زیبایی شناختی وجود دارد، همیشه به پیشینه  زبان فارسی نگاه کرده است در حالیکه در قرن ٢١ نمی‌توان معیار سنجش افراد را صحیح‌خوانی غزل و اشعار گذشتگان دانست.

علیانی ارتباط مفهومی را یکی از کارکردهای جزئی زبان می‌داند و افزود: در واقع افراد با زبان برای خود وجه می‌سازند و رابطه‌های اجتماعی خود را نشان داده و جایگاه خود را تثبیت می‌کنند. نگاه بسته به کارکردهای زبان مارا به بن بست رسانده است. فاصله میان زبان گفتار و نوشتاری عمیق شده و با توجه به تنوع زبانی نمی‌توان از ادبیات گذشته  انتظار زیادی برای ساخت فیلم داشت.

حسن نورانی، استاد دانشگاه، از دیگر میهمانان این مراسم بود که بررسی جایگاه زبان و ادبیات فارسی در تولیدات سینما و تلویزیون را منوط به بازنگری سیر تاریخ عملکرد این رسانه‌ها دانست و اذعان داشت: ریشه‌یابی مشکلات ادبیات در تولیدات را باید از دوران مدرسه شروع و و تا به امروز بررسی کنیم. برنامه‌ها و فیلم‌های تلویزیون و سینما  در دوران کودکی ما با محتوای  امروز این رسانه‌ها تفاوت مشهودی پیدا کرده است. این در حالی است که در گذشته شاهد تولید آثار فاخری در تلویزیون بوده و نوع گویش و دیالوگ‌ها به نحوی ادبی و اصولی مطرح می‌شد و تا جایی پیش می‌رفت که زبان عامه مردم را نیز تحت تاثیر قرار داده است. اینکه فردوسی و یا حافظ و سعدی متعلق به گذشته‌های دور هستند، بحثی بی‌نتیجه و همیشگی بوده  و در طرفداری و تکذیب آن هم همیشه دچار زیاده روی شده‌ایم . نسل امروز ما از لحاظ زبانی کاملا بی‌سواد است و از قدرت درک معنای واژه‌ها و درک زمانی نیز عقب مانده است.

وی یادآور شد: طی چند دهه گذشته رسانه بر مردم تاثیرات بسیاری گذاشته است اما تغییر ذائقه و بی‌سلیقگی در این عرصه منجر به تولید آثار سطح پایین و تمسخر شد. ناگفته نماند که زبان فارسی گستردگی بسیاری دارد که بخشی از آن متعلق به کشور افغانستان است . زبان فارسی رایج در ایران تا حدی دستخوش تغییر و دگرگونی قرار گرفته که در کشور افغانستان به منظور جلوگیری از تاثیر زبان ما اقدام به تصویب مصوبه‌ای برای مقابله با زبان فارسی رایج در ایران کرده و با آن مبارزه می‌کنند در این میان تحت تاثیر قرار گرفتن معلمان مدارس نسبت به گویش دانش‌آموزان و مواجهه با ذائقه‌های شکل نگرفته، ادبیات قشر فرهنگی و آموزشی را نیز  متحول کرده است که این اتفاق برای زبان و ادبیات کهن ما بسیار نگران کننده است.

نورانی تاکید کرد: در کشور ما مطالعه آثار فاخر معنایی ندارد که حتی بخواهیم بر تاثیرگذاری آن امیدوار باشیم؛ چرا که جایگاه امروز زبان فارسی نیاز به فکر دارد. در حال حاضر فرزندان ما در آن عرصه بی‌مطالعه منتقد هستند و این ایراد بزرگ ما است .

وی بهره‌مندی از وسایل ارتباط جمعی و فضای مجازی را مستلزم سواد رسانه‌ای دانست و افزود: مردم از سواد رسانه‌ای و کاربرد آن غافلند. قشرعمومی برای استفاده مناسب از ابزارهای ارتباطی نیاز به آموزش دارد که متاسفانه از آن محروم هستیم. من معتقدم یک ملت و کشور می‌تواند سال‌ها مورد تهاجم دیگر کشور‌ها قرار گرفته و دگیر جنگ شود اما تا مادامی که زبانش را از دست نداده همچنان یک کشور مستقل و پابرجاست. زبان به مثابه هویت فرهنگی یک جامعه است و از دست دادن این  هویت بدون جایگزینی مناسب به معنای از دست دادن همه چیز است. باید بگویم قطعا زبان با پیشینه غنی به راحتی از دست نمی‌رود.

این استاد دانشگاه ضعیف شدن علوم انسانی در عرصه دانشگاهی و صحن عمومی جامعه را ضربه به هویت عمومی  معرفی کرد و گفت: راندن نخبگان فرهنگی از محافل مختلف و تقسیم‌بندی خادم و خائن بودن آن‌ها بر ادبیات و زبان فارسی تاثیرگذار خواهند بود، در حالی‌که این افراد  با بستر اصلی سینما )متن) تنیده شده‌اند. سینما تنها هنری است که از هر حرفی بهره گرفته و هنر خلق می‌کند و تا زمانی که متن نباشد سینمایی نخواهیم داشت. وقتی که قشر تاثیر گذار فرهنگی کلا نادیده گرفته شوند و یا از بین بروند، این جایگزینی و جانشینی با مشکل روبرو می شود. بحث ما از دست رفتن زبان فارسی نیست بلکه بی احساسی نسبت به این زبان است که مشکل‌ساز شده است .

نورانی در پایان گفت: بی‌توجهی فرزندان به ادبیات و ترویج گفتمان محاوره در فضای مجازی، پدیده ای همگانی است که در همه کشورها مشکل ساز شده اما بی احساسی فرهنگی نسبت به پارامترهای فرهنگی یک کشور مهم تر از آن بوده و پیامدهایی جبران ناشدنی به دنبال دارد. ما باید به تاریخ زبان فارسی رجوع کنیم و این این رجوع تا حدی می‌تواند کارساز شود که بتوانیم به پختگی افراد در زبان برسیم.

در ادامه ناصر فیض، نویسنده، شاعر و مسئول دفتر طنز حوزه هنری، نگرانی نسبت به ازبین رفتن زبان و ادبیات فارسی را بی‌مورد اعلام کرد و گفت: ورود واژه‌های جدید به زبان فارسی و بعضا واژه‌های غریبه، نگرانی‌های را نسبت به از بین رفتن زبان فارسی برای برخی افراد ایجاد کرده است در حالی که به نظر بنده نگرانی‌ای در این زمینه وجود ندارد؛ چرا که تاثیرپذیری زبان فارسی از دیگر زبان ها اتفاقی عادی است.

وی افزود: در تاریخ زبان فارسی کشور ما اصلاحات و واژه‌های زیادی وجود دارد که بنا به دلایلی نامعلوم، مورد استفاده قرار نمی‌گیرد بنابراین عدم استفاده از واژه‌های جدید، به معنای کمبود لغات و بی‌تحرکی زبان ما نیست. در این میان حتی نیازی به تلاش زبان شناسان نیست و مردم خود جهت و معنای واقعی واژه‌ها را پیدا می‌کنند. در معرفی و شناساندن معنا و کاربرد واژه‌ها از ابتدا اشتباه و کم کاری شده و دیگر قادر نیستیم با برگزاری کلاس و نشست‌های مختلف نسبت به این اصلاحات اشتباه رایج در بین مردم اقدام کنیم. در واقع مشکل اصلی در جایگزین کردن واژه‌ها به جای لغت اصلی در زبان فارسی است. زبان شناسان باید نسبت به معرفی لغات در جای درست و معنای واقعی خود به موقع عمل کنند .

فیض درباره لزوم نظارت بر روند استفاده از زبان و ادبیات فارسی دربرنامه‌های تلویزیونی خاطرنشان کرد: سینما و تلویزیون محفلی برای گسترش زبان است اما به تنهایی نمی‌تواند منجر به معرفی و ارائه مناسب آن باشد. این در حالی است که هر اقدامی در کشور، متولی مختص به خود را دارد. غلط‌‌خوانی اشعار حافظ و سعدی و غیره یکی از اشتباهات رایج در این عرصه است که بنابر سلیقه‌های شخصی نسبت به آن نظر داده می‌شود  در حالی که برای جلوگیری از این اشتباهات نیاز به شورای نظارت برای درست‌خوانی داریم تا از ظرفیت‌های به نحو مناسب و کارشناسانه‌ای استفاده شود .

وی اذعان داشت: مشکلات زبان و ادبیات فارسی در تولیدات سینمایی و تلویزیونی ریشه در کوتاه آمدن مسئولان فرهنگی گذشته دارد که باید حل شود. ادبیات و زبان فارسی با وجود شباهت‌های زیاد، از یکدیگر مجزا بوده و تفکیکی شده عمل می‌کنند در این شرایط نباید مشکلات این حوزه را با هم بدانیم .

مسئول دفتر طنز حوزه هنری تاکید کرد: بررسی جایگاه امروز زبان فارسی نیازی به مته به خش‌خاش گذاشتن ندارد بلکه باید به دنبال علت تاثیرپذیری نسل جدید از فضای مجازی و ادبیات رایج در آن باشیم. نسل ما قاری حافظ و سعدی و آموزش ادب و حکایت از آن بوده و در نسل امروز فارغ از این دنیا، باید به دنبال صحیح‌خوانی باشیم. چه اتفاقی افتاده است که با پیشرفت تکنولوژی و علم و غیره باید به دنبال رفع اشکالات زبانی مرسوم باشیم در حالیکه  گذشتگان تحت تاثیر حافظ‌خوانی و غیره باسوادتر بوده‌اند؟

مهدی صالحی، دبیر انجمن فرهنگی‌ آموزشی  ویرایش و درست‌نویسی، از دیگر میهمانان این مراسم بود که درباره وظیفه ویراستاران در حوزه زبان و ادبیات فارسی گفت: در دوره‌ای از زمان ما را پلیس زبان می‌دانستند و در موسسه ویراستاران با قدمت ده ساله سعی شده است نسبت به این اقدام خودداری کرده و مرزهایی برای ادبیات و زبان‌شناسی و مبناهایی برای کمک به این عرصه را در نظر گیریم که در نهایت موسسه ویراستاران به انجمن ویراستاران تبدیل شد. در این میان توجه به زوایای پنهان و مغفول زبان فارسی و ادبیات به عنوان هدف این انجمن قرار گرفت.

وی افزود: مباحث مربوط به اهمیت زبان فارسی در سینما از جمله اقداماتی است که طی سه سال گذشته در انجمن مورد بررسی قرار گرفته در این میان توجه به زبان و نه صرفا ادبیات از اهمیت بالایی برخوردار شده است . پیشنهاد ما به جشنواره فیلم فجر اعطای جایزه زبان فارسی و تجلی آن در فیلم‌ها بوده است تا به ظرفیت‌های زبان متناسب با موضوع فیلم و شیوه کارگردانی و فیلم‌نامه آن توجه بیشتری شود . ما به دنبال تربیت افراد همانند شاخص‌هایی چون علی حاتمی نیستیم بلکه به دنبال دستیابی به نحوه استفاده از زبان فارسی در حال حاضر هستیم  وطرح این سوال که آیا از همه ظرفیت‌های زبان فارسی استفاده می‌شود یا خیر؟ این روند علاوه بر فیلم های داستانی در فیلم های مستند نیز صورت گرفته است و تا کنون ۳۰۰ فیلم مستند توسط کار گروه مورد بررسی قرار گرفته تا خطاهایی نظیر زیرنویس و عدم تطابق آن با مفهوم مورد نظر اصلاح شود که این امر هیچ ارتباطی به حتی زبان فارسی و ادبیات رایج ندارد .

صالحی خاطرنشان کرد: تعیین خطا یا کج سلیقگی در تولیدات نیاز به همکاری و مشارکت دارد . در سینما جایزه ی زبان فارسی در جشنواره فیلم فجر امسال به فیلم سرخ پوست تعلق گرفت اما با وجود بازخورد های خوب یا بد ما نسبت به تعلق این جایزه همت خود را انجام داده ایم . در این راستا نیز تعاملاتی با سازمان سینمایی انجام شده تا دبیرخانه های ثابت برای زبان فارسی ایجاد شود . بنده معتقدم با وجود تمامی نقطه نظرات دوستان نسبت به ضعف‌ها و کاستی‌های موجود در تولیدات سینما و تلویزیون ، قطعا مسیرهای مشترکی برای بهبود وضعیت وجود دارد .

وی یادآور شد: در حال حاضر ۷ مبنا در کارگروه تعریف شده است که اگر بخواهیم درباره جایگاه زبان فارسی در فیلم‌ها اظهار نظری کنیم ، باید بر اساس معیار‌ها و مقیاس‌هایی این اقدام انجام شود. یک دستی زبان شخصیت‌های فیلم که بخش وسیعی از آن در دیالوگ‌های فیلم‌نامه تعیین می‌شود از جمله این معیار‌ها است . تخصصی بودن گونه و لحن زبان هر شخصیت در تناسب با ویژگی‌های روانی و رفتاری آن شخصیت از دیگر معیارها است . که در این حالت شخصیت‌ها در مواجهه با جایگاه‌های مختلف امکان بروز خطا را داشته که در شخصیت‌های سینمایی این خطا به نمایش گذاشته نمی‌شود . همه افراد دچار خطای زبانی می‌شوند و کژتابی از جمله خطاهای رایج است. انتخاب گویش‌ها و توجه به قدرتمندی آن از جمله معیارهای مورد توجه است که در بهره برداری از لهجه و گویش‌ها دچار زیاده روی و یا کم و کاستی در فیلم‌ها نشویم . تناسب گفتار و لحن شخصیت‌ها با دیگر عناصر فیلم در هر موقعیت نیز باید مورد توجه قرار گیرد . درست بودن جنبه‌های زبانی هر زبان یا گویش و یا لهجه در فیلم نیز نباید فراموش شود . ملاحاظاتی املایی اسانی فیلم‌ها نیز در زبان و ادبیات فارسی فیلم‌ها مورد بررسی قرار‌می گیرد .

دبیر انجمن فرهنگی‌ آموزشی  ویرایش و درست‌نویسی در ادامه گفت:  کاربرد لغات از نظر زمانی از دیگر مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد . در حال حاضر با دیالوگ‌های ماندگار کمتری در آثار مواجه می‌شویم که برای نمونه به فیلم «محمد رسول الله » و دیالوگ ماندگار ابوحمزه می‌توان اشاره کرد . کمبود این گونه جملات ما را به راه‌اندازی پویش دیالوگ ماندگار و پیشنهاد آن به جشنواره فیلم ایجاب کرده است . راه اندازی مرکزی برای بررسی این گونه ارکان و ارائه آن به اهالی سینما و تلویزیون می‌تواند اقدامی موثر و جدی‌ای باشد  که همکاری اهالی هنر را می‌طلبد تا با زبان پخته‌تری با ارائه آثار بپردازیم.

وی افزود:  در حال حاضر در بررسی آثار تنها به خود فیلم پرداخته می‌شود و از حواشی فیلم غافل هستیم در این بین از پوستر ، مجلات و کتاب‌های مربوط به فیلم‌نامه‌نویسی نیز غافل بوده ایم . تلاش می شود که استادان زبان شناسی و ادبیات در کنار اهالی سینما به مذاکره پرداخته تا مشکلات زبانی فیلم ها تا حد امکان رفع شود . در حالی که تعداد زبان شناسان سینمایی کم بوده ، در این زمینه نیاز به انجمن های حمایتی داریم . تا به حال در ارگان های مربوطه به سینما از جمله سازمان سینمایی اقدامات جدی نسبت به پیگیری زبان فارسی در تولیدات سبنمایی و یا حتی تلویزیونی صورت نگرفته است . این در حالی است که تاکنون تمامی این اقدامات نسبت به این قضیه به طور داوطلبانه از جانب فعالان عرصه زبان فارسی و سینما انجام شده است .

صالحی مشکل اصلی زبان و ادبیات فارسی را عدم وجود جایگاه و پژوهشگاهی برای سنجش ارزش زبان اعلام کرد و یادآور شد: فرهنگ و دیگر جنبه های کشور ما به زبان فارسی بی اعتنا است و این منجر به ضرر در عرصه های اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و غیره شده است؛ این درحالی است که این ضررها صرفا در قالب زبان سنجیده نمی شود. شاید بزرگ‌ترین خطا از لحاظ روش شناسیپ ، بیان مفهوم در واژه و بعد از آن در فرهنگستان است. ما در عرصه های حاکمیتی هر کاری که می خواهیم انجام می دهیم ولی به دنبال پیوست زبانی آن نیستیم.که بر جایگاه آن در روایت و قصه تولیدات سینما و تلویزیون نیز تاثیر می گذارد در حالیکه که نسبت به این امر در کشورهای دیگر اقدام شده و تاثیرات مثبتی در تولیدات داشته است.




ناصر تقوایی مدعی شد: نگذاشتند “چای تلخ” ساخته شود و به‌جایش مهدی سجاده چی با کپی برداری از آن “روز سوم” را نوشت!/سجاده چی وقتی ديد که فيلم «چاي تلخ» ساخته نشد تصميم گرفت خودش آن را بازنويسي کند و با تغييراتي، به يک کارگردان بدهد تا ساخته شود که بالاخره ساخته شد!!/ سجاده چی به غیر از همین “روز سوم” که سرشار است از شباهت به فیلمنامه “چای تلخ” کار برجسته ای دارد؟؟؟ ⇔مهدی سجاده چی پاسخ داد: تقوایی زیر لایه ای عمیق از توهمات خفه شده!!!/تقوایی در شبی سرشار از مالیخولیا به من گفت بعد از ساخت “دایی جان ناپلئون”، مأموران ویژه “اینتلجنس سرویس”بریتانیا به ایران آمده اند تا مانع فیلمسازیش شوند!

سینماروزان: حرفهای قابل تأمل ناصر تقوایی فیلمساز شهیر ایرانی در نقد سرقت ایده فیلمنامه های ارژینال در شوراهای تصویبی که از معاونت نظارت تا فارابی و مرکز گسترش و دهها نهاد دیگر وجود دارند وقتی به ذکر مصداق از سرقت فیلمنامه پروژه ناتمام “چای تلخ” رسیده که به اعتقاد تقوایی توسط یکی از نیروهای سالیان شوراهای سینمایی دولتی دزدیده شده و تبدیل به “روز سوم” گشته اسباب یک درگیری لفظی را شکل داده است.

ناصر تقوایی فیلمساز برجسته ایرانی با اشاره به سرقت فیلمنامه ها در شوراهای دولتی به “شرق” گفت: دیگر به هیچ جا فیلمنامه نمیدهم که بخوانند! نگذاشتند فیلمنامه “چای تلخ” ساخته شود و بجایش از فيلمنامه «چاي تلخ» من تاکنون چند بار فيلم ساخته اند. يکي از همان فيلم ها “روز سوم” است که حتي چند جايزه سيمرغ بلورين هم بهش داده اند.

تقوایی ادامه داد: لابد فيلم «روز سوم» را ديده ايد؟ فيلمنامه آن از روي فيلمنامه من نوشته شده است. توسط فردي به نام مهدي سجاده چي. دو شخصيت اصلي آن فيلم يک دختر ايراني و يک افسر جوان عراقي است که هر دو در سراسر فيلم با هم در کشمکش و ستيز هستند.

تقوایی افزود: وقايع فيلم «روز سوم» هم در خرمشهر مي گذرد و پايانش در کنار رودخانه درست مثل “چای تلخ” . همين آقاي «سجاده چي» در شوراهای مختلف مسوول مميزي فيلمنامه ها شده است. آن وقت من بروم فيلمنامه ای دیگر از خودم را بدهم به امثال ايشان تا تصويب کنند؟ ایشان به غیر از همین “روز سوم” که سرشار است از شباهت به فیلمنامه “چای تلخ” کار برجسته ای دارد؟؟؟

تقوایی ادامه داد: يادم مي آيد که اين آقا(سجاده چی) در دوران آقاي محمدعلي زم در جلسات فيلمنامه خواني حوزه هنري حضور پيدا مي کرد. لابد ديده است که فيلم «چاي تلخ» ساخته نشده است. تصميم گرفته خودش آن را بازنويسي کند و با تغييراتي، به يک کارگردان بدهد تا ساخته شود که بالاخره ساخته شد.!!!

مهدی سجاده چی در پاسخ به ناصر تقوایی با لحنی خشن در “اعتماد” نوشت: كاش،‌ اي كاش آقاي تقوايي اين حرف‌ها را در مورد سرقت فيلمنامه “روز سوم” نزده بود، اما حيف كه زده است و تكرار كرده. به نظرم ايشان زير لايه‌اي عميق از توهم و خاطرات سپري شده مدفون مانده و همان جا خفه شده است. ايشان مجوزي مخصوص دارد كه هر چه خواست بگويد و به ديگران هر توهين و افترايي را نسبت دهد. اين مجوز را سابقه درخشان فيلمسازي ايشان در گذشته‌هاي دور صادر كرده و تاريخ انقضا هم ندارد. من ارتباط چنداني با ايشان نداشتم اما خاطره شگفت‌آوري از آقاي تقوايي دارم كه براي نخستين‌بار به آن اشاره مي‌كنم. آشنايي من با آقاي تقوايي در دفتر تهيه‌كننده‌اي به نام حسن جلاير شكل گرفت، جايي كه بنا بود ايشان فيلم “زنگي و رومي” را بسازد كه نشد. فيلمنامه سريال “هفت سنگ” را خوانده بود و پيشنهاداتي داشت.

سجاده چی ادامه داد: سال‌ها بعد، هفده يا هجده سال پيش، در نيمروز تابستاني از جلسه‌اي با هم بيرون آمديم و كمي خيابان‌گردي كرديم. طرف‌هاي عصر هنگام خداحافظي پيشنهاد دادم به خانه من بيايد و شام را مهمان من باشد و اين معامله تا صبحگاه روز بعد ادامه داشت. در تمام اين ساعات طولاني كه همسرم براي احترام مهمان گرانقدر من بيدار مانده بود، ما با حيرت و آشفتگي به سخنان يكي از اسطوره‌هاي ذهني خود گوش مي‌داديم. اساس حرف‌هاي ايشان اين بود كه پس از ساختن سريال دايي جان ناپلئون، اينتليجنس سرويس ماموران ويژه‌اي را به ايران فرستاده تا به هر شكل ممكن مانع فيلمسازي آقاي تقوايي شود، چراكه آنها- انگليسي‌ها- خوب فهميده بودند كه حريف‌شان در ايران كيست. ايشان آنگاه فكت‌هايي از تمام پروژه‌هاي تمام شده و نيمه كاره خود را به عنوان شاهد مدعاي خود ذكر كرد.

سجاده چی افزود: تصاوير آن شب، هولناك، گروتسك و سرشار از ماليخوليا بود و من با حسرت و غصه مي‌ديدم كه چگونه مسخ كافكا ممكن است و چگونه يك فيلمساز نابغه و برجسته به پررنگ‌ترين شخصيت سريال معروفش استحاله پيدا كرده و سكانس‌هايي از سريال “دايي جان ناپلئون” را شاهد بودم كه احتمالا افراد كمي امكان ديدن آنها را داشته‌اند. الان كه دارم اينها را مي‌نويسم، دقيقا نمي‌دانم كه تا چه اندازه با اين نوشته رفتار اخلاقي يا غيراخلاقي بروز داده‌ام همين قدر مي‌دانم كه اگر «من» كوچك‌تري داشتم حتما سكوت مي‌كردم ولي اين همگني احساس خشم و توهين چنانم برآشفته كه مهار تحفظ را كنار گذاشته‌ام. هر چند كه از سوي ديگر عقلا تصور مي‌كنم كه اصل قضيه كوچك‌تر از اين حرف‌هاست. آقاي تقوايي در روزگار تلخي كه سپري مي‌كنيم، گاه كساني را پيدا مي‌كنند تا تلخي و سرخوردگي خويش را در هيبت او تف كند و من هم در مسير آب دهان ايشان قرار گرفته‌ام. همين. شايد مدت‌ها بعد، شبي هنگام خواب به اين واكنش تند خود فكر كنم و پشيماني خواب از من بگيرد و فكر كنم كه تندي من هم از تلخي روزگار بود.




پایان فیلمبرداری تازه‌ترین فیلم کرم‌پور+عکس

سینماروزان: فیلمبرداری فیلم «سوفی و دیوانه» به پایان رسید.

فیلمبرداری سینمایی «سوفی و دیوانه» به کارگردانی مهدی کرم پور که اواسط شهریور در تهران آغاز شده بود به پایان رسید و این فیلم وارد مرحله تدوین شد. همه لوکیشن های فیلم در تهران قرار داشته است.

تدوین این فیلم که محمد آلادپوش آن را فیلمبرداری کرده به عهده نازنین مفخم است و عرفان یزدی آن را صداگذاری می کند.

«سوفی و دیوانه» به دلیل حساسیت زیاد کارگردان بر انتخاب بازیگران اصلی خود، پیش از این یکی از طولانی ترین پیش تولیدها را در سینمای ایران به خود اختصاص داد و این مدت بیش از نه ماه به طول انجامید و در نهایت امیر جعفری و به‌آفرید غفاریان به عنوان بازیگران اصلی انتخاب شدند و بازیگران دیگری چون محمدرضا شریفی نیا، سیامک صفری، الهه حصاری و سعید امیر سلیمانی در آن به ایفای نقش پرداخته اند.

«سوفی و دیوانه» درامی عاشقانه و متفاوت است که فیلمنامه آن توسط مهدی سجاده چی و مهدی کرم پور پس از چندین بار بازنویسی به نگارش در آمده و پس از عاشقانه “پل چوبی” پنجمین فیلم کرم پور در مقام کارگردان است.

دست اندرکاران “سوفی و دیوانه” قصد دارند فیلم را به نمایش در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر برسانند.

سوفی و دیوانه
سوفی و دیوانه



درخواست عجیب فارابی از یک فیلمساز⇐یک مستندساز زندانی را به فیلمنامه‌ات اضافه کن!+توضیحات فارابی در این باره

سینماژورنال: نادر طریقت که بیشتر از دو سالی می‌شود به دنبال ساخت یک فیلم بلند دفاع مقدسی با عنوان “فراموش شدگان” است در گفتگویی با اشاره به مشکلاتی که بر سر حمایت فارابی از این پروژه پیش آمده نکته عجیبی را درباره درخواست فارابی از خودش بیان کرده است.

به گزارش سینماژورنال درباره تازه‌ترین وضعیت “فراموش شدگان” به “نسیم” گفت: متاسفانه هیچ اتفاق تازه ای برای این پروژه رخ نداده و همچنان بلاتکلیف است و علیرغم اینکه فیلمنامه هم چند بار بازنویسی شده باز هم فارابی حمایتی از ما نمی کند.

وی ادامه داد: این پروژه اولین بار در دوران دولت دهم در شورای حمایتی وزارت ارشاد تصویب شد و به دنبال آن در دولت جدید هم کار دوباره مورد بررسی قرار گرفت و باز هم تأیید شد و برای تولید ما به فارابی معرفی شدیم. فارابی در ابتدا قبول کرد که حمایت کامل از پروژه داشته باشد اما بعد از مدتی گفتند فقط 50 درصد بودجه تولید را تقبل می کنند و من هم با رایزنیهای مختلف پای بخش خصوصی را به تولید باز کردم و بنا شد که 50 درصد بودجه را هم از بخش خصوصی تأمین کنیم اما باز هم از ما حمایت نشد.

فارابی از ما خواست کاراکتر مستندساز را به مستندساز زندانی تبدیل کنیم!

کارگردان درام “خاطره” درباره دلیل عدم حمایت از “فراموش شدگان” بیان داشت: در فیلمنامه یک کاراکتر مستندساز وجود دارد که شورای فیلمنامه فارابی از ما خواست این مستندساز را تبدیل به مستندسازی کنیم که در جریان حوادث انتخاباتی دستگیر شده و به زندان رفته است(!) اما من زیربار نرفتم و گفتم این کار را نمی کنم چون خاستگاه کاراکتر جای دیگری است و به جز آن خودم هم آدم سیاسی نیستم که وارد این بازیها شوم. اینجا بود که کلید اختلاف با فارابی آغاز شد و ادامه پیدا کرد.

فارابی 20 میلیون فیلمنامه را از ما خرید و ما هم عین این 20 میلیون را به بازنویس فیلمنامه دادم

طریقت با اشاره به اینکه فارابی از وی خواسته بود فیلمنامه را به شخصی معتمد این سازمان برای بازنویسی ارائه شود گفت: بعد از آن که زیربار تغییر کاراکتر مستندساز نرفتم فارابی از من خواست یک نفر را به عنوان بازنویس فیلمنامه معرفی کنم و من هم مهدی سجاده‌چی را معرفی کردم و فارابی هم قبول کرد. فارابی فیلمنامه “فراموش شدگان” را 20 میلیون تومان از من خرید و من هم عین این 20 میلیون را به سجاده‌چی دادم تا فیلمنامه را بازنویسی کند.

وی ادامه داد: فیلمنامه مجددا بازنویسی شد و به فارابی ارائه شد اما این بار مدیران فارابی تغییر کردند و محمدرضا جعفری جلوه از فارابی رفت و تیم جدید نیز کلا فیلمنامه را رد کردند!

فارابی گفت 100 میلیون تومان وام بلاعوض به شما می دهیم که بروی هر چه دلت خواست بسازی اما من گفتم شما هنوز نادر طریقت را نمی‌شناسید

نادر طریقت با اشاره به اینکه بعد از دو سالی وقتی که صرف پیشبرد “فراموش شدگان” شده بود با حضور مدیران جدید فارابی با پیشنهادی عجیب از سوی مدیران این نهاد روبرو شد. طریقت در این باره بیان داشت: فارابی گفت 100 میلیون تومان وام بلاعوض به شما می دهیم که بروی هر چه دلت خواست بسازی اما من گفتم شما هنوز نادر طریقت را نمی شناسید. من آدمی نیستم که از این پولها به خانه ببرم و خیلی راحت قید این 100 میلیون را هم زدم.

جوابیه فارابی به نادر طریقت

به گزارش سینماژورنال بنیاد سینمایی فارابی در واکنش به سخنان طریقت، جوابیه‌ای را به “نسیم” ارسال کرده است که البته در این جوابیه بدون پرداختن به جزییاتی که طریقت بدان اشاره کرده از این گفته که فیلمنامه “فراموش شدگان” را به دلیل مشکلات دراماتیک مردود کرده است.

متن کامل این جوابیه را بخوانید:
پیرو اظهارات آقای نادر طریقت درباره فیلمنامه “فراموش شدگان” به اطلاع می‏رساند، پیش از این، آقای طریقت در رسانه های گوناگون نیز نسبت به طرح ادعاهای مختلف درباره فیلمنامه “فراموش شدگان” اظهارنظرهای مختلف کرده‏‌اند و اطلاع رسانی بنیاد سینمایی فارابی، نیز پاسخ‏های لازم داده است.
در پی اظهارنظر جدید آقای طریقت مجدداً به اطلاع می‏رساند، فیلمنامه «فراموش شدگان» علیرغم بازنویسی مورد اشاره وی، فاصله‏‌های زیادی با مباحث دراماتیک سینمایی داشت که با اتفاق آرا در شورا مردود شناخته شد.
اما شورا نظر به حُسن ظن مدیرعامل بنیاد و توصیه وی، برای ساخت ویدئویی فیلمنامه دیگری، در صورت احراز شرایط به ایشان تعلق ‏گیرد که ایشان نپذیرفت!
گفتنی است؛ بنیاد سینمایی فارابی از فیلم‏نامه‏‌هایی حمایت می‏کند که با اولویت‏های فرهنگی همخوانی دارد. وظیفه قطعی شوراها و بخش فرهنگی بنیاد، تطبیق این مأموریت‏ها با فیلم‏نامه‏‌های ارائه شده است.
تمامی ادعاهای وی دربارة اضافه و کم شدن شخصیت های انتخاباتی و غیرانتخاباتی که از دو سال پیش در محافل خاصی مطرح کرده است و این بار در گفتگو با خبرگزاری نسیم ادعا شده است، مسائل حاشیه ای تلقی شده و به پرونده فیلمنامه مزبور به هیچ وجه مرتبط نمی باشد.




سناریست "روز سوم" خطاب به رئیس جمهور: مردان سیاسی شما غیرممکن را ممکن کردند و مردان فرهنگی تان، ممکن را غیرممکن!

سینماژورنال: مهدی سجاده چی فیلمنامه نویسی که بیشتر از هر کار دیگر بخاطر نگارش سناریوی “روز سوم” شناخته می شود و البته آخرین کارهای حرفه ای سینمایی اش بازنویسی دو فیلمنامه “تراژدی” و “گامهای شیدایی” بوده است به تازگی نامه ای را خطاب به رئیس جمهور نگاشته است.

به گزارش سینماژورنال سجاده چی در این نامه کوشیده به زعم خود تصویری از اوضاع فعلی سینما را شرح داده و البته گلایه هایی داشته باشد از مدیریت فرهنگی.

سینماژورنال متن کامل این نامه را به نقل از “سینماپرس” ارائه می دهد:

جناب آقای دکتر روحانی

ما تقریباً مرده ایم!… خیلی ممنون آقای رئیس جمهور؛ اگر هدف همه مردان فرهنگی رئیس جمهور، کشتن ما بوده، بفرمائید ادامه دهند، چیزی نمانده؛ ولی چنانچه ساحت فرهنگ  و هنر را محتضر می خواهند، کارشان را به درستی انجام داده اند! من از حوزه های مختلف فرهنگ بی خبر نیستم؛ اخبار بد به سرعت منتشر می شوند. اما وضعیت سینما را می توان رو به قبله فرض کرد.

تصور اینکه با باز کردن یا بستن جایی وضع سینما بهتر میشود تصور دقیقی نیست
   اگر به رضایت سینماگران اهمیت می دهید، به شما اطمینان می دهم که هیچکس راضی نیست. حرف کسانی که کنار آدم می نشینند بیشتر اوقات محل اعتناست، اما اگر آدم رئیس جمهور باشد قاعده بر این است که صحبت های افراد بغل دست خود را به راحتی نپذیرد. تصور اینکه  با باز کردن جایی وضع سینما بهتر می شود، تصور دقیقی نبوده، همانطور که با بستن آن جا هم در دولت قبلی مرتبۀ سینما بالا و پائین نشد. این طور  حرکات نمادین شاید به دردی بخورند، ولی قطعاً کافی نیستند.

یاس و نومیدی خیلی بد است
   نمی دانم بدترین چیز برای هنرمندان چه می تواند باشد، اما  واضح است که یاس  و ناامیدی موجود، خیلی خیلی بد است. آن قدر که هرچه در حافظه ام جستجو می کنم، دورانی اسف بارتر از این نمی یابم. همانطور که قحطی و بلا و بیماری، هر مملکتی را تهدید می کنند، هنرمندان  ناامید  و سرخورده هم ظرفیت های فرهنگی کشور را می جوند و می سایند. هنر به این شکل به جای زایندگی، جونده می شود.

کار سینما نمایش است اما کار مسئولین، نه
کار سینما نمایش است، اما کار مسئولین سینمایی اگر نمایش باشد، اوضاع همین می شود که هست. مسئولین فرهنگی شما یا سینماگران  را در قعر افسردگی غرق کرده اند و یا دغدغه را از ایشان گرفته و در صحرای الکی خوشی و بی معنایی پرورانده اند. ولی حتماً یادتان هست که قرار شما این نبود. قرار شما تدبیر و امید بود. و دریغ که امروز امید آنچنان دور از دست به نظر می رسد که «امیدواری» معادل «ساده انگاری» تلقی می شود.

باور ندارند که می توانند مشکلات را حل کنند

صادقانه عرض می کنم که دقیقاً نمی دانم منشا اشکال، اساساً کجاست؟ آیا از تاکتیک گره زدن زلف همه چیز و هر چیز با قضیه مهم دولت شما نشات می گیرد. یا از ضعف مدیریت فرهنگی که به  واسطه موضوع قبلی کسل و منفعل شده و خود را از نوآوری و ابداع و حتی  مدیریت ساده بی نیاز می بیند، نمی دانم. چه بسا مشکل این باشد که مردان فرهنگی باور ندارند که می توانند مشکلات را حل کنند. حدس غالب بنده همین است. تصور می کنم آقایان نوعی مدیریت ناکارآمد و دو مرحله ای را دنبال می کنند. نخست، تخفیف و کم رنگ جلوه دادن مشکلات، سپس انتقال گهواره ای مشکلات به دوران پس از خود … بعدش هم که خدا بزرگ است!
وزیر ارشاد غیرقابل استیضاح هم مزیت است و هم نقطه ضعف

میان اهل سینما همیشه اختلافاتی وجود داشته و کم و بیش به همین منوال، خواهد بود. جالب اینجاست که مردان شما طوری به این صف بندی ها ورود پیدا کرده اند که اینک همه طرفها، ناراضی اند. داشتن یک وزیر ارشاد غیرقابل اسیتضاح، که برای کابینه شما مزیت به حساب می آید،  همزمان می تواند نقطه ضعف هم باشد. بستگی دارد به اینکه جان سختی و بقا مد نظر باشد، یا کارآمدی.
احیاء مرده تخیل محض می خواهد
اینها که می گویند و لابد می شنوید که «سینما مرده است»، «دیگر سینما نداریم»، «سینما نیمه جان است»، «مسئولین سینما را رها کرده اند» و … مانند ریاضیات و علوم تحصیلی، قابلیت اثبات ندارند ولی همگی تعبیراتی عمیق و جدی از وضع فعلی هستند. سینما شبیه یک موجود زنده است و مانند آن عمل می کند. احیاء مردگان در این دنیا تخیل محض خواهد بود.

باور کنید که سینمای ملی ایران می تواند بمیرد. در همین دولت شما …

مردان سیاسی شما غیرممکن را ممکن کردند و مردان فرهنگی تان، ممکن را غیرممکن
من نمی دانم اگر مثلاً ما متاعی برای صادرات نداشته باشیم، شورای عالی صادرات چه کار می تواند بکند؟ احتمالاً همان کاری را که اینک شورای عالی سینما می کند؛ هیچ. مردان سیاسی شما به خاطر اینکه آنچه را که غیرممکن می نمود، ممکن کردند، شایان تقدیرند، در عوض مردان فرهنگی شما، در حال حاضر، آنچه را که پیش از این ممکن بود، به غیرممکن بدل کرده و شاید مستحق گله مندی اهل سینما باشند …

نیک می دانید که بعضاً گفته های دیگران اغراض دیگری را دنبال می کند و البته می دانید که برخی از حرفها هم صرفاً از سر دردمندی و دوستی است.