1

اعلام اولین نامزدهای جشنواره فجر⇐ از شهردار و سردبیر مجله شهرداری تا مرکز گسترش، اوج و وحید جلیلی!!

سینماروزان: نامزدهای سه بخش نگاه نو، کوتاه داستانی و مستند بلند سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر معرفی شدند.

جلسه جمع‌بندی داوری فیلم‌های بخش نگاه نو، مستند و کوتاه سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر با حضور خانم فرشته طائرپور و آقایان روح‌الله حجازی، هادی مقدم‌دوست، مهدی جعفری و مصطفی رزاق‌کریمی در دبیرخانه جشنواره فیلم فجر برگزار شد و نامزدهای این دوره از جشنواره در سه بخش به شرح زیر اعلام شدند:

فیلم‌های کوتاه داستانی
1- امتحان (کارگردان: سونیا حداد، تهیه‌کننده: پوریا حیدری اوره)
2- دابُر (کارگردان: سعید نجاتی، تهیه‌کننده: سعید نجاتی و مهدیه غلامحسینی)
3- کوچه (کارگردان: محمدرضا مصباح، تهیه‌کننده: امیرحسین مهر)

فیلم‌های مستند
1- بانو (کارگردان: محمد حبیبی منصور، تهیه‌کننده: محمد حبیبی منصور)
2- پروژه ازدواج (کارگردان: حسام اسلامی، عطیه عطارزاده، تهیه‌کننده: مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی)
3- جایی برای فرشته‌ها نیست (کارگردان: سام کلانتری، تهیه‌کننده: محمد شکیبانیا، محسن شاه‌محمد میراب)
4- زمستان است (کارگردان: مهرداد زاهدیان، تهیه‌کننده: پیروز حناچی)

نامزدهای نگاه نو
1- بی‌صدا حلزون (کارگردان: بهرنگ دزفولی‌زاده، تهیه‌کننده: مرتضی شایسته)
2- پوست (کارگردان: بهمن ارک و بهرام ارک، تهیه‌کننده: محمدرضا مصباح)
3- روز صفر (کارگردان: سعید ملکان، تهیه‌کننده: سعید ملکان)
4- شنای پروانه (کارگردان: محمد کارت، تهیه‌کننده: رسول صدرعاملی)
5- لباس‌شخصی (کارگردان: امیرعباس ربیعی، تهیه‌کننده: حبیب‌الله والی‌نژاد)

جالب است که شهردار تهران که حمایت ۸میلیاردیش نصیب جشنواره شده نامش در فهرست نامزدهای مستند به چشم میخورد. محمد شکیبانیا از جمله سردبیران سالهای اخیر مجله همشهری۲۴ شهرداری از دیگر افرادیست که نامش در نامزدها به چشم میخورد.

فیلم “لباس شخصی” محصول اوج و “بانو” محصول دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب به مدیریت وحید جلیلی از دیگر فیلمهای اولیت فهرست نامزدهای فجرند.




بدون حضور بخش خصوصی و با حضور پررنگ محصولات مرکز گسترش⇐فیلمهای مستند جشنواره فجر معرفی شدند!!

سینماروزان: هیأت انتخاب بخش مستند جشنواره فجر پس از بازبینی 45 فیلم مستند بلند متقاضی حضور در بخش مستند، 5 فیلم را برای حضور در جشنواره فیلم فجر برگزیدند و عجیب اینکه بخش عمده این فیلمها محصول مرکز گسترش هستند.

“بهارستان خانه ملت” به تهیه کنندگی و کارگردانی بابک بهداد، “تمام چیزهایی که جایشان خالی است” به تهیه کنندگی و کارگردانی زینب تبریزی، “خانه ای برای تو” به تهیه کنندگی مهدی شامحمدی و کارگردانی مهدی بخشی مقدم، “دلبند” به تهیه کنندگی الهه نوبخت و کارگردانی یاسر طالبی، “نتهای مسی یک رویا” به تهیه کنندگی مرتضی شعبانی و کارگردانی رضا فرهمند مستندهای منتخب فجر هستند.

سه مستند “بهارستان…” ، “تمام چیزها…” و “دلبند” محصول مرکز گسترش، مستند “خانه ای برای تو” محصول مرکز مستند سوره حوزه هنری و مستند “نتها…” محصول مرکز مستندحقیقت منسوب به اتحادیه رادیو و تلویزیونهای اسلامی است.

اینکه بخش خصوصی هیچ جایی در بخش مستند فجر ندارد نگران کننده نیست؟؟؟ این سوالیست که هیأت انتخاب مستند فجر متشکل از مرتضی رزاق کریمی و سلیم غفوری و آرش لاهوتی باید بدان پاسخ دهند.




گزارش یک رسانه اصولگرا درباره سرنوشت نامعلوم راش‌هایی که منیژه حکمت از مجلس ششم گرفت!!!⇔آیا بهروز افخمی که نماینده آن مجلس بود خبر دارد که آن راش‌ها چه شد؟؟؟

سینماروزان: منیژه حکمت در جشنواره سی و ششم فیلم «جاده قدیم» را داشت که علیرغم تلاش برای پیوند زدن ماجرای تعرض به یک زن با اتفاقات جامعه آن هم با حضور نمادگرایانه یک پدربزرگ خشن(!!) چنان که باید مورد توجه قرار نگرفت.

به گزارش سینماروزان در جریان اعتراضات بدنه سینماگران به آشفتگی اکران و در نهایت گل گیری نمادین در شورای صنفی نمایش توسط احمد نجفی، منیژه حکمت برخلاف بسیاری از سینماگران که به نقد اوضاع اکران پرداختند به نقد رفتار احمد نجفی پرداخت و ادعاهایی غیرواقعی را درباره بیکاری در دوران احمدی نژاد مطرح کرد در حالی که در همان دوران چندین فیلم و از جمله دو کمدی تجاری «ورود آقایان ممنوع» و «پوپک و مش ماشالله» را تولید کرده بود.

به تازگی روزنامه «جوان» در گزارشی پرسشهایی را طرح کرده درباره ساخت مستندی از مجلس جنجالی ششم توسط منیژه حکمت؛ مستندی که نیمه تمام ماند اما مشخص نشد راشهایی که منیژه حکمت حین کار از مجلس گرفته بود چه شد؟؟

متن گزارش «جوان» را بخوانید:

در سال‌ پاياني مجلس اصلاح‌طلب ششم، اعضاي فراكسيون اكثريت كه بنا به شرايط و رخدادهاي آن سال‌ها از عدم تأييد صلاحيتشان در دوره بعدي مجلس مطلع و مطمئن بودند،‌ تصميم گرفتند با استفاده از فرصت دسترسي خود به اسناد و مدارك محرمانه در مجلس، ‌فيلم مستندي را تهيه كنند و به ‌رغم حضور بهروز افخمي يكي از فيلمسازان بنام و مطرح در كسوت نمايندگي مردم تهران در مجلس ششم، منيژه حكمت را به‌عنوان تهيه‌كننده و كارگردان تعيين و معرفي كردند؛ تصميمي كه در همان ابتداي كار بسياري از مراكز رسمي نظام به دليل قرار گرفتن اسناد محرمانه در اختيار كارگردان مخالفت كردند و نسبت به فرد انتخابي براي كارگرداني فيلم اعتراض داشتند، ‌اما پافشاري اعضاي فراكسيون مبني برساخت چنين فيلمي آن‌هم با حضور همان خانم كارگردان در نوع خود سؤالات و ابهامات جدي و مهمي را براي تمامي دنبال‌كنندگان و مخاطبان حوزه سياست و فرهنگ به همراه داشت ولی همان مراكز مورد اشاره سعي در حل اختلاف داشتند و طي جلسات متعدد و با عدول از تصميم خود با كليت ساخت فيلم موافقت كردند،‌حتي براي تسهيل در روند ساخت فيلم و به علت مسائل خاص و ويژه در اين پروژه فهرستي از هنرمندان مستندساز حرفه‌ا‌ي، متعهد و مورد وثوق را نيز به فراكسيون معرفي كردند،‌اما نمايندگان بر ساخت فيلم به كارگرداني همان خانم پافشاري كردند  تا جايي كه تلويحاً برخي از آنان اعلام كردند يا فرد موردنظرشان فيلم را مي‌سازد يا مجدد دست به تحصّن و از اين قسم رفتارها‌ي ساختار‌شكن كه در مجلس ششم بسيار رايج بود،‌مي‌زنند!
اما در نهايت اين اختلاف به رغم كوتاه آمدن مراكز مربوطه تا جايي لاينحل شد كه تيم حفاظت مجلس از تردد خانم كارگردان در بخش‌هاي مرتبط با اسناد و مدارك مهم و سري ممانعت به عمل آورد،ولی همچنان اعضاي فراكسيون اكثريت مجلس ششم بر حضور ايشان پافشاري عجيب و نامتعارفي مي‌كردند؛ روندي كه بعد از برگزاري انتخابات مجلس هفتم و تا اولين روز كاري نمايندگان آن دوره چراغ خاموش و البته با تعجيل و تسريع بسيار صورت پذيرفت.
چندي بعد و پس از به دست گرفتن امور توسط نمايندگان مجلس هفتم، دستور توقف توليد و ساخت مستند صادر شد،‌اما در بررسي‌هاي صورت گرفته توسط نمايندگان مجلس هفتم مشخص مي‌شود كه در همان ايام بخش اعظم و مهمي از فيلم با حضور همان كارگردان به ‌رغم هشدارها و تذكرات مكرر نهادها‌ي امنيتي و اطلاعاتي در مجلس ضبط و فيلمبرداري شده است؛‌فيلمي كه بعدها منيژه حكمت در خصوصش گفت: «بخش‌های مهم فيلمبرداري شده و در مرحله تدوين است، اما براي طي كردن برخي مراحل فني كه در داخل كشور و دفاتر سينمايي ممكن نبوده و به‌ناچار تصاوير خام (راش‌ها) را به خارج از كشور منتقل كرديم»، كشور خارجي كه هرگز مشخص نشد كجا بود و چه كساني اجازه خروج را داده‌اند به‌خصوص وقتي تمام مراحل فيلم در آن حساسيت بالا و صدالبته غيرقانوني ثبت و ضبط‌شده بود و سؤال مهم اينكه چه كسي چنين خطاي فاحشي مرتكب مي‌شود و تصاوير مهم و محرمانه كشور را در دسترس شخصي قرار مي‌دهد كه به هيچ عنوان داراي صلاحيت نبوده و هر گونه درز اطلاعاتي از جانب اين فرد ممكن و محتمل بوده است.
اما آنچه از شواهد امر پيداست اینکه با گذشت بيش از 15 سال از آن روزها شايد آن تصاوير تحت عنوان فيلم مستند هرگز به سرانجامي نرسيده باشد،ولی قطعاً برخي مأموريت‌هاي محوله را با موفقيت در آن‌سوي مرزها و براي گروه‌ها‌ي معاند و مخالف كشور انجام داده بودند، از اين‌رو بايد دستمريزادي گفت به خانم كارگرداني كه از همان سال‌ها و همواره علاقه داشت تحت هر عنواني ديده شود و…



فرافکنی یک داور فجر؟؟⇐رسول صدرعاملی: بی‌توجهی به انیمیشن و مستند در داوریهای فجر، به دلیل سیاستگزاری غلط شورای سیاستگزاری است!!⇔پرسش: اگر سیاستگزاری جشنواره را غلط می‌دانستید چرا حضور در هیأت داوران را پذیرفتید؟

سینماروزان: انتقاداتی که به عملکرد هیأت داوران جشنواره سی و ششم فجر وارد است روزبروز ابعاد تازه تری می یابد؛ از نامزدی 24گانه محصولات یک سازمان ارزشی گرفته تا نامزدی 8گانه محصولی که شریک تولیدش خواهرزاده یکی از اعضای هیأت داوران بود تا نامزدی 10گانه یک آقازاده اقتصادی و نامزدی 11گانه تهیه کننده مطبوع شهردار سابق و در نهایت سهم قابل ملاحظه اینها از جوایز نهایی با چرایی بی توجهی هیأت داوران به انیمیشن و مستندهای حاضر در جشنواره دنبال شده است.

به گزارش سینماروزان رسول صدرعاملی از شرکای موسسه پخش فیلمیران که در هیأت داوران جشنواره حاضر بود به جای پاسخگویی به انتقادات مسیر جالبی را در پیش گرفته و آن هم انداختن تقصیر به شورای سیاستگذاری فجر است.

این عضو هیأت داوری فیلم فجر درباره اینکه فیلم‌های مستند و انیمیشن، کوتاه در جشنواره‌ی فیلم فجر دیده نشده‌اند به «ایسنا» گفت: فیلم‌ها دیده نشده‌اند نه از این جهت که در هیأت داوری به نمایش در نیامدند بلکه به دلیل سیاست‌های غلط شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر و تاکید دبیر جشنواره بر روی این سیاست‌ها، این فیلم‌ها آنگونه که شایسته‌شان هست، دیده نشدند.

⇓⇓⇓

اصلی ترین پرسشی که بعد از خواندن توضیحات صدرعاملی به ذهن می‌رسد این است که اگر ایشان سیاستهای شورای سیاستگزاری و آیین نامه جشنواره سی و ششم را قبول نداشته اند اصلا چرا راضی شده اند در چنین جشنواره ای داوری کنند؟

از همان زمان انتشار آیین نامه جشنواره سی و ششم محرز بود که نه بخشی به نام مستند وجود دارد و نه بخشی به نام انیمیشن یا کوتاه و قرار بر این بود که تمامی آثار از مستند تا کوتاه و بلند و انیمیشن در بخش مسابقه داوری شوند. در نتیجه هیأت داوران هم با پای‌بندی به این آیین‌نامه وظیفه ارزیابی تمامی آثار حاضر در بخش مسابقه را داشته اند!

طبیعی است بی توجهی به برخی از آثار بخش مسابقه بی بروبرگرد به هیأت داورانی بازمیگردد که با دانستن کیفیت آیین نامه حضور در تیم داوری را پذیرفته اند.




آیا هیأت انتخاب فجر به مستندهای خصوصی روی خوش نشان خواهد داد؟ یا باز هم همه چیز به نفع ارگانی‌ها خواهد بود؟ ⇐محمد آفریده: آرزوی من حضور قدرتمندانه بخش خصوصی است

سینماروزان/محمد شاکری: معرفی ده فیلم از سوی هیأت انتخاب مستند جشنواره فجر به هیأت انتخاب سودای سیمرغ برای آن که در نهایت دو فیلم وارد بخش مسابقه شود این سوال کلیدی را شکل می‌دهد که دو فیلم نهایی که بناست وارد بخش مسابقه شوند بر چه اساسی گزینش خواهند شد؟

تنها نگاهی به ده مستند معرفی شده به بخش مسابقه حاکیست از سیطره پروژه‌های ارگانی و نهادی که از منتهی‌الیه راست تا منتهی‌الیه چپ را  دربرمی‌گیرند!

محمد آفریده از اعضای هیأت انتخاب مستند فجر با اشاره به تلاشهایش برای وارد کردن ولوحداقلی محصولات بخش خصوصی به جشنواره فجر به «سینماروزان» گفت: آرزوی من در همه جشنواره‌ها، حضور قدرتمندانه بخش خصوصی است، بخش خصوصی با نگاه‌ها و سلیقه‌های متنوع، ابعاد نامکشوف سینمای مستند را به ما نشان می‌دهند البته در ایران بخش خصوصی به‌خاطر عدم حمایت‌های لازم، ترد و شکننده است چرا که سازمانهای بزرگ تولیدی که بیشتر نگاه‌شان سنتی و بخشی است معمولاً رقابت را در اختیار دارند.

شاید همین نگاه آفریده باعث شده مستندهایی مانند «فریاد رو به باد» و «آبی به رنگ آسمان» که محصول کامل بخش خصوصی هستند به هیأت انتخاب جشنواره معرفی شوند اما در نهایت چه خواهد شد؟

 آیا جشنواره امسال به این محصولات بخش خصوصی روی خوش نشان خواهد داد یا آن که باز هم مراعات ارگانها و نهادهایی را خواهد کرد که سیطره آنها در همه این سالها در جشنواره‌ها باعث سرخوردگی فراوان بخش خصوصی شده است؟

انتخاب در نهایت 2 فیلم از مجموعه فیلمهایی که بیش از هفتاد درصد آنها محصولات ارگانی هستند حقیقتا آزمون دشواری است که پیش روی هیأت انتخاب قرار گرفته است.

هیأت انتخاب جشنواره سی و ششم با انتخابی منطقی می‌تواند ساختارشکنی کرده و الگویی بگذارد پیش‌روی فراوان جشنواره مملکتی یا آن که دنباله‌روی ارگانی‌ها شود. این هیأت انتخاب کدام راه را انتخاب خواهد کرد؟




انتشار فهرست اولیه شامل ۱۰ مستند برای حضور در جشنواره فجر⇐از فیلم تاریخ باشگاه استقلال تا فیلم زندگی همسر امام(ره)/از فیلم انفجار در دفتر حزب جمهوری تا فیلم زندگی نخست‌وزیر مقتول پهلوی

سینماروزان: فهرست اولیه 11 مستند برای حضور در جشنواره سی و ششم فجر اعلام شد.

به گزارش سینماروزان از میان این 11 مستند در نهایت دو مستند وارد بخش سودای سیمرغ جشنواره سی و ششم خواهد شد.

در میان فهرست ابتدایی مستندها هم نام «آبی به رنگ آسمان» با محوریت مرور تاریخ باشگاه استقلال به چشم میخورد و هم نام «بانو قدس ایران» که پرتره زندگی همسر امام(ره) است.

فیلم «رزم آرا…» درباره نخست وزیر مقتول روزگار پهلوی و «سرچشمه» با محوریت انفجار هفتم تیرماه 60 در دفتر حزب جمهوری اسلامی به کارگردانی محمدحسین مهدویان سازنده فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» از دیگر آثار حاضر در فهرست ابتدایی هستند.

اسامی یازده فیلم منتخب هیأت‌انتخاب سینمای مستند سی و ششمین جشنواره فیلم فجر به شرح زیر است:

1- «آبی به رنگ آسمان» به کارگردانی امیر رفیعی و تهیه ‏کنندگی امیر رفیعی، علی فتح‌ا… زاده
2- «بانو قدس ایران» به کارگردانی مصطفی رزاق کریمی و تهیه‏ کنندگی مؤسسه فرهنگی عروج
3- «ترور سرچشمه» به کارگردانی محمدحسین مهدویان و تهیه ‏کنندگی مجید رجبی معمار
4- «در جستجوی فریده» به کارگردانی آزاده موسوی، کوروش عطایی و تهیه ‏کنندگی آزاده موسوی، کوروش عطایی
5- «در گرداب انقراض» به کارگردانی فتح‌ا… امیری و تهیه ‏کنندگی باقر نظامی، فتح‌ا… امیری
6- «رزم‌آرا، یک دوسیه‌ی مسکوت» به کارگردانی سیداحسان عمادی و تهیه‏ کنندگی حسام اسلامی
7- «زنانی با گوشواره‌‌های باروتی» به کارگردانی رضا فرهمند و تهیه‏ کنندگی مرتضی شعبانی
8- «فریاد رو به باد» به کارگردانی عطا مهراد، سیاوش جمالی و تهیه‏ کنندگی عطا مهراد، سیاوش جمالی
9- «ملوانان تنها به دریا نمی‌روند» به کارگردانی الله کرم رضایی‌زاده و تهیه‏ کنندگی الله کرم رضایی‌زاده، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی
10- «وه انتیوک شاپور» به کارگردانی سودابه مجاوری و تهیه‏ کنندگی سودابه مجاوری، مرکز سیمای خوزستان




بعد از مشکلات پیش آمده بر سر نمایش مستندهای همسر امام(ره) و فائزه هاشمی در جشنواره سینماحقیقت⇐محمد آفریده گفت: به‌خاطر جهل و وابستگی‌های دنیوی، سینمای مستند را به سینمای مصلحت تبدیل نکنید!

سینماروزان: محمد آفریده از جمله چهره‌های عرصه مدیریت سینمایی در ایران است که کمتر سینماگری پیدا میشود که از تلاشهای وی برای کمک به جوانان چه زمانی که در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی مدیریت میکرد و چه زمانی که در انجمن سینمای جوان بود به نیکی یاد نکند.

به گزارش سینماروزان تازه ترین دوره جشنواره مستند سینماحقیقت درحالی برگزار شده که از یک طرف از ورود مستند پرتره ای درباره فائزه هاشمی با نام «مثل یک زن» در آن ممانعت به عمل آمده و بر سر نمایش مستندی دیگر با محوریت زندگی همسر امام خمینی(ره) با نام «بانو قدس ایران» نیز مشکل پیش آمده است!!

در این شرایط محمد آفریده یادداشتی را در «آسمان آبی» منتشر نموده که هرچند شاید به ظاهر هیچ ربطی به این گونه اتفاقات محافظه کارانه نداشته باشد اما در کنه خود طعنه های تندی دارد به مدیران محافظه کاری که مدام جسارت را فدای مصلحت میکنند.

متن یادداشت محمد آفریده را بخوانید:

سینمای مستند، سینمای اندیشه، تعهد و آگاهی است و هرقدر فرهنگ یک جامعه پویا و عمیق باشد، این سینما اصیل‌تر و مسئولیت‌پذیر‌تر، به نقش خود در جامعه می‌پردازد و به‌درستی گفته‌اند سینمای مستند همانند آیینه است؛ زشت را زشت و زیبا را زیبا نشان می‌دهد؛ به همین دلیل، خیلی‌ها از دیدن خود، جامعه و… در آیینه سینمای مستند، خوشحال نمی‌شوند.

جامعه زنده، پاک و متعالی، جامعه‌ای است که میدان را برای حقایق زشت و زیبا، باز و مهیا می‌کند.  سینمای مستند برای آدم‌های کم‌حوصله نیست. این سینما، سینمای انسان‌های عاقل، دردمند و باهوش است. اگر مسئولان و متولیان حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی و… بیش از پیش به اهمیت این سینما واقف بودند، ما شاهد موجی از حرکت بانشاط و خودجوش سربازان فرهنگی این مملکت بودیم که بسیاری از پلشتی‌ها و کجی‌های جامعه را در تیررس دوربین سینمای مستند از حیز انتفاع خارج می‌کردند.

این سینما، سینمای حقیقت است و ما نباید به‌خاطر ناآگاهی، جهل و وابستگی‌ها و منافع دنیوی و گروهی و… این سینما را سینمای مصلحت کنیم. اگر قدرت واقعی این سینما را برای تزکیه جامعه و مسئولیت‌پذیری مسئولان می‌دانستیم، باید دست‌وپنجه این سینما را طلا می‌گرفتیم. این سینما، سرمایه این جامعه، مردم، کشور و انقلاب است و ترس از این سینما، ترس از آگاهی و هوشیاری است.  باید بر صبر، تلاش و زحمات همه مستندسازان این مملکت آفرین و خسته‌نباشید گفت. عزیزانی که با حداقل امکانات و رنج بسیار و دور از بزک‌ها و تجملات حوزه‌های دیگر، حقایق تلخ و شیرین این جامعه مظلوم و صبور را یک‌تنه به تصویر می‌کشند، این سینماگران قهرمانان واقعی این سرزمین هستند.




پگاه آهنگرانی کارگردان این مستند بیان کرد⇐مرکز گسترش هم از سوی وزارت ارشاد و حتی خانه‌سینما تحت فشار بود که مستند «خانه سینما» ساخته نشود!/نه جواد شمقدری درباره انحلال با ما صحبت کرد و نه محمدمهدی عسکرپور!!!

سینماروزان: پگاه آهنگرانی که به واسطه خانواده اش وارد بازیگری در سینما شد و این حرفه را ادامه داد در سالهای اخیر درگیر مستندسازی هم شده است.

به گزارش سینماروزان او که سابقه ساخت مستندهایی مانند «محاکات غزاله علیزاده»، «ده نمکی ها» و «ارباب جمشید» را دارد به تازگی مستندی به نام «خانه سینما» را ساخته است که مروری دارد بر ماجراهای مرتبط با انحلال این نهاد.

پگاه آهنگرانی درباره روند تولید این مستند به «آسمان آبی» گفت: سال 92 که اوج دعواها و تعطیلی خانه سینما بود بدون هیچ ایده‌ای شروع به فیلمبرداری از وقایع کردم چون معتقد بودم این موضوع جزو اتفاقاتی است که باید در تاریخ ثبت شود. اعضای خانه سینما هم به‌قدری درگیر این اتفاق بودند که کسی به فکر ثبت این لحظات نبود. همان زمان با فرهاد توحیدی که در آن زمان سخنگوی هیئت‌مدیره بود صحبت کردم که آیا می‌توانم از این لحظات فیلمبرداری کنم و ایشان موافقت کردند اما همان زمان هم برخی موافق و برخی مخالف کار من بودند چرا که موضوع خیلی امنیتی شده بود. این راش‌ها به همین شکل ماند و دوسال پس از این رویداد مرتضی رزاق کریمی که در آن دوران هم عضو هیئت‌مدیره خانه سینما بود و اکنون قائم مقام مدیرعامل مرکز گسترش سینمای تجربی است با من درباره اش صحبت کرد و در نهایت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تهیه کننده فیلم شد.

پگاه ادامه داد: زمانی‌که مرکز تهیه‌کننده فیلم شد، ادامه ساخت آن را جدی‌تر دنبال کردم اما کار برای من بسیار دشوار بود چون باید یک موضوع تخصصی را به شکلی به مخاطب ارائه می‌دادم که از تماشای آن خسته نشود و نسبت به تمام مسائل رخ‌داده آگاهی کسب کند. به‌همین دلیل تدوین آن حدود یک‌‌سال‌ونیم  طول کشید و من تمام تلاشم را کردم که این مستند برای مخاطب عام هم جذابیت‌هایی داشته باشد.

این بازیگر درباره نظر مخاطبان نسبت به این مستند اظهار داشت: این فیلم را تا به‌حال به چند مخاطب عادی نشان داده‌ام. هرچند ممکن است این مستند برای سینماگران جذاب‌تر باشد، اما این افراد هم متوجه مختصات این دوره شدند. دوره‌ای که نهادهای صنفی در حال تعطیلی بودند و خانه‌سینما تنها نهاد صنفی بود که پیروز از این جنگ بیرون آمد.

پگاه آهنگرانی پیرامون تلاشهایش برای کسب اطلاعات مرتبط با خانه سینما گفت: من مصاحبه‌های بسیاری برای این مستند انجام دادم و حتی الامکان استفاده از برخی مصاحبه‌ها فراهم نشد. سعی کردم حرف‌های هر دوطرف را در فیلم داشته باشم، اما بعضی‌ها مانند آقای شمقدری به‌هیچ‌وجه حاضر به مصاحبه نشدند. البته این اتفاق درباره خیلی از افراد رخ داد. بزرگان خانه‌سینما مانند محمدمهدی عسگرپور هم حاضر به مصاحبه نبودند گویا این مقطعی است که همه دوست دارند فراموشش کنند و کسی علاقه ندارد آن را یادآوری کند. هیچ‌کس دوست نداشت من این فیلم را بسازم. حتی مرکز هم از سوی وزارت ارشاد و حتی خانه‌سینما تحت فشار بود که این فیلم ساخته نشود.




با حضور تهیه‌کننده «شهرزاد»؟؟؟⇐ساخت فیلم پیرامون صندوق ذخیره فرهنگیان!

سینماروزان: ماجرای سوءاستفاده در صندوق ذخیره فرهنگیان که سال گذشته به بازداشت چند تن در این باره منجر شد و پس از مدتی پای محمد امامی تهیه کننده «شهرزاد» را هم به ماجرا باز کرد بناست از سوی مستندساز جوانی به نام حجت‌الله پناه محملی شود برای ساخت یک مستند.

به گزارش سینماروزان عدالت پناه که پیشتر در مستند «داد» به مشکلات صنفی کارگرها پرداخته با اعلام این خبر به «کیهان»  گفت: مسائل صنفی معلم‌ها و همچنین مسئله صندوق ذخیره فرهنگیان موضوع مستند بعدی من است. نگاه ما به این موضوع به هیچ وجه سیاسی نیست بلکه ساختاری است و می‌خواهیم این فیلم منجر به رفع ساختارهای فسادزا بشود. به همین دلیل هم در حال مطالعه ابعاد مختلف مشکلات صنفی معلم‌ها هستیم.

عدالت پناه تصریح کرد: با اینکه شاهد گسترش مشکلات معیشتی معلم‌ها هستیم اما مسئولان مربوطه نسبت به این مشکلات رسیدگی نمی‌کنند. متأسفانه می‌بینیم که وزیر آموزش‌وپرورش به جای تمرکز برای حل مشکلات معلم‌ها در خانه‌اش واردات چند صد میلیونی(؟) صورت می‌گیرد!

این مستندساز درباره فیلم «داد» بیان داشت: علی‌رغم فشارهایی که برای جلوگیری از نمایش این فیلم از سوی برخی از مسئولان اعمال می‌شود اما «داد» متوقف نخواهد شد و ما دادهای دیگری را هم سر خواهیم داد.

وی افزود: من به عنوان کسی که خودم را سرباز امام و رهبری می‌داند وظیفه خودم می‌دانم که مشکلات کشور را در فیلم هایم مطرح کنم. به همین دلیل هم مشکلات کارگری را با زبان هنر بیان می‌کنم تا مسئولان بیشتر متوجه شوند.




حضور کارگردان «قلاده‌های طلا» و دبیر جشنواره‌ای «مردمی» که ردیف بودجه میلیاردی دارد(!) در مستند انتخاباتی ابراهیم رییسی 

سینماروزان: عصر سیزدهم اردیبهشت ماه یکی از مستندهای انتخاباتی ابراهیم رییسی کاندیدای ریاست جمهوری در حالی از شبکه خبر روی آنتن رفت که علیرغم اینکه در تیتراژ پایانی مستند ذکر شد که محصولی است از جوانان حامی سیدابراهیم رییسی اما حضور دو سینماگر متبوع جریان اصولگرایی در این مستند قابل توجه بود.

به گزارش سینماروزان این دو سینماگر نادر طالب زاده و ابوالقاسم طالبی بودند که در سکانسهایی از مستند حضورشان کاملا عیان بود و در این بین طالبی به گپ و گفت با رییسی پرداخت و حتی از او پرسشی پیرامون ماجرای ممنوعیت برگزاری کنسرتهای موسیقی پرسید. جالب بود که رییسی هم گفت: برخی «کنسرت» را علم کرده اند تا «کرسنت» فراموش شود!!!

هم نادر طالب زاده که در سالهای اخیر به غیر از حضور به عنوان دبیر جشنواره ای با پسوند «مردمی» به نام عمار که تخصیص بودجه میلیاردی به آن در لایحه بودجه 96، حاشیه ساز شد(اینجا را بخوانید) و هم ابوالقاسم طالبی که آخرین ساخته اش «یتیم خانه ایران» علیرغم صرف هزینه هنگفت و تلاش برای تصویرسازی استاندارد تاریخ، نتوانست فروش قابل توجهی در گیشه داشته باشد در ماههای اخیر به دلیل ابتلا به ناراحتیهای جسمی، خبرساز شده بودند.

حالا با حضور آنها در مستند ابراهیم رییسی این پرسش شکل می گیرد که آیا این کاندیدای ریاست جمهوری برای مدیریت سینما بر روی حضور مستقیم یا مشاوره های چنین چهره هایی حساب ویژه باز کرده است؟




مستند «فروشنده» هم آمد!!!+عکس

سینماروزان: موفقیت «فروشنده» اصغر فرهادی در اسکار سبب ساز آن شده است که به تازگی فیلمی مستند با همین نام تولید شود!! فیلمی که می کوشد به زعم خود پشت پرده ای از مذاکرات هسته ای ارائه دهد!

فارغ از آن که در ضعف قانون کپی رایت در کشور ما عنوان فیلمی این چنین فراگیر خیلی زود توسط فیلمی دیگر به عاریه گرفته می شود اینکه نام سازنده این مستند مشخص نیست و در اخبار مربوطه صرفا به «محصولی از گروه مستندسازی فانوس فردا» بسنده میشود حائز اهمیت است.

به ادعای سازندگان، این مستند همنام فیلم فرهادی ماجرایی ناگفته از پشت پرده مناظرات انتخاباتی 92 و تحولات چهارساله پس از آن، اسناد جدید از شکل گیری برجام و نقش افراد و اشخاصی که تا به حال اسمی از آنها برده نشده در به ثمر رسیدن این توافق، از جمله موضوعات پرداخته شده در این مستند است.

همچنین آخرین آرایش انتخاباتی دولت در آستانه مناظره‌های 96 نیز بخش دیگری از این مستند خواهد بود. مستندی که برخی از چهره های متبوع جریان اصولگرا و از جمله شهریار زرشناس، بیژن پیروز، ناصر نوبری، حسین روزبه و مصطفی خوش چشم در آن حضور دارند.

فروشنده
فروشنده



پیشنهاد رسانه اصلاح‌طلب: “ایستاده در غبار” را به بخش مستند اسکار بفرستید⇔این پیشنهاد در شرایطی طرح شده که حتی خالق “ایستاده…” هم مستند بودن آن را نفی کرده!

سینماژورنال: در فاصله کوتاهی که تا معرفی نماینده ایرانی اسکار باقی مانده است یک دوقطبی پیش آمده است در انتخاب نماینده اسکار از میان “فروشنده” اصغر فرهادی یا “ایستاده در غبار” محمدحسین مهدویان.

به گزارش سینماژورنال روزنامه اصلاح طلب “شرق” در گزارشی که به بهانه شکل گیری همین دوقطبی ارائه شده پیشنهاد تازه ای داده و آن هم معرفی “ایستاده در غبار” به عنوان نماینده ای برای حضور در بخش مستند اسکار.

“ایستاده در غبار” مستند است

این رسانه نوشته است: واقعیت این است که در یک قیاس اجمالی میان دو فیلم «فروشنده» و «ایستاده در غبار» به‌راحتی می‌توان گفت که هر دو فیلم واجد ویژگی‌هایی هستند که نه‌تنها یکدیگر را نفی نمی‌کنند؛ ‌بلکه می‌توانند در کنار یکدیگر به‌عنوان دو نمونه مجزا از هنر برخاسته از هنرمندان ایرانی مطرح و بررسی شوند؛ ولی جنس آن دو فرق می‌کند. «فروشنده» فیلمی داستانی و «ایستاده در غبار» فیلمی مستند است.

رسانه مذکور ادامه داده است: از گذشته تاکنون در ایران فقط به طور رسمی فیلم‌های «داستانی» به اسکار معرفی شده‌اند. حالا با توجه به ویژگی‌های فیلم محمدحسین مهدویان، ‌با ابتکار مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، ‌فیلم «ایستاده در غبار» می‌تواند به‌عنوان فیلمي مستند از سینمای ایران به اسکار معرفی شود (البته در این مسیر سازوکارهایی وجود دارد که باید به آن توجه کرد)؛ اما دانستن این نکته می‌تواند پاسخ برخی از سؤال‌ها را بدهد که روند انتخاب و معرفی فیلم‌های «داستانی» و «مستند» از سوی هر کشور خارجی به آکادمی علوم و هنرهای سینمایی متفاوت‌اند که توجه به این نکته، نه‌تنها برخی از مشکلات را مرتفع می‌کند؛ ‌بلکه برای سینمای ایران فرصت مناسبی فراهم خواهد کرد تا شکل‌های مختلف و متعددی از فيلم‌هاي خود را در معرض دید جهانیان قرار دهد.

حتی خالق “ایستاده…” هم مستند بودن آن را نفی کرده

به گزارش سینماژورنال پیشنهاد “شرق” و معرفی کردن “ایستاده در غبار” به عنوان مستند به اسکار در شرایطی رخ داده است که نه تنها در تیتراژ اثر بر ساختگی بودن تمامی تصاویر تأکید شده بلکه محمدحسین مهدویان کارگردان و نویسنده این فیلم نیز در اغلب گفتگوهای خود بر این تأکید کرده که حتی یک نمای مستند هم در فیلم وی وجود ندارد و تمامی آنچه در “ایستاده…” می بینیم تصویرسازی دراماتیکی است که به گونه‌ای مستندنما انجام شده است.

بر این اساس چگونه می توان فیلمی را که حتی خالقش نیز مستند بودن آن را تکذیب کرده به عنوان نماینده مستند به اسکار معرفی کرد؟




پرسش رسانه نسل سوم اصولگرایان⇐آرشیو صداوسیما چطور به “من و تو” رسید؟

سینماژورنال: استفاده از برخی تصاویر باکیفیت تصویری بالای ابتدای انقلاب در مستندهای سیاسی که در شبکه های ماهواره ای فارسی زبان تولید می شود شگفت انگیز است.

به گزارش سینماژورنال قاعدتا حجم عمده این تصاویر می بایست در اختیار آرشیو صداوسیما باشد و چگونگی خروج این آرشیو از سازمان است که باعث شده روزنامه «صبح نو» که خود را رسانه نسل سوم اصولگرایان می داند با ذکر مصادیقی از این خروج به طرح این پرسش بپردازد که آرشیو صداوسیما چطور به شبکه هایی مثل “من و تو” و “جم” می رسد؟

متن کامل گزارش “صبح نو” را بخوانید:

مستندهایی آلوده به تخیل

در سال‌های اخیر شبکه‌های ماهواره‌ای معاند در کنار محتواهای سرگرم کننده و اغلب نازل خود که بیش از هر چیز در آنها ابتذال تصویری به چشم می‌خورد در مناسبت‌هایی مانند بهمن‌ماه و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین مردادماه که سالگرد شکست منافقین در عملیات مرصاد است می‌کوشند با روی آنتن فرستادن فیلم‌هایی که شکلی مستند دارد همدستی بیش از پیش خود را با سلطنت‌طلبان خارج‌نشین و ایادی منافقشان آشکار کنند.

مردادماه امسال هم فیلمی شبه‌مستند که به چگونگی پیشبرد اتفاقات در دادگاهی موسوم به تریبیونال اختصاص دارد چندین بار از شبکه “من و تو” روی آنتن رفته است. این فیلم از این لحاظ شبه‌مستند قلمداد می‌شود که روند روایت و حتی انتخاب دیالوگ‌ها در آن کاملاً حساب شده و برآمده از سناریویی از پیش نگارش شده به نظر می‌رسید.
اینکه ژانر فیلم مستند اعلام شود اما از آن سو حدوداً 10 دقیقه از فیلم بدون حتی یک قطع به مونولوگ گویی یک مجاهد خلق اختصاص پیدا کند که به مانند ملودرام‌های پر اشک و آه هندی، قصد مظلوم‌نمایی و گرفتن اشک از مخاطب دارد، چندان منطقی نیست.
فیلم مذکور چنان پروسه تلاش برای تطهیر منافقان را در پیش گرفته بود که حتی یک قلم از جنایت‌های این گروهک که حتی به مردم عادی کوچه و خیابان رحم نمی‌کردند هم در فیلم بازگو نشد.

ظاهراً جناب کارگردان از یاد برده بود که سفارشی‌سازی آن هم در قرن بیست و یکم اصولی دارد که یکی از این اصول قرار دادن سهمی از روایت برای آنهایی است که روایت متفاوتی دارند. سفارش‌دهندگان این مستند که حالا بسیاری از کشورهای دنیا متوجه ماهیت تروریستی آنها شده‌اند به دنبال فضاسازی ناشی از منتشر شدن یک صوت جنجالی از مرحوم منتظری، فرصت را مناسب دیدند تا با چنین فانتزی نگاری‌هایی اسباب احیای مجدد خود را فراهم کنند.

این تصاویر شفاف چطور به آن طرف رسیده؟
خط مشی سازندگان فیلم مذکور را که کنار بگذاریم نکته‌ای درباره این فیلم به شدت جلب توجه می‌کند و آن هم استفاده از برخی تصاویر آرشیوی صداوسیما در این فیلم است. تصاویری از دادگاههای منافقین در ابتدای انقلاب و مصاحبه‌هایی که با امثال حسینعلی منتظری صورت گرفته از جمله تصاویر آرشیوی است که به این مستند راه یافته بود.
عجیب اما کیفیت تصویری بالای این تصاویر بود که هم پوشانی کاملی با کیفیت تصویری فیلم اصلی داشت که در همین سال‌های اخیر تولید شده است.
این تصاویر با شفافیت بالا چطور به دست سازندگان چنین فیلم‌هایی رسیده است؟ مگر نه اینکه حفاظت از آرشیو صداوسیما به ویژه آرشیوی که ماهیتی چنین حساس دارد از اهم فعالیت‌های مدیران آرشیو است پس چطور است که این تصاویر به‌راحتی به دست آن طرفی‌ها رسیده است؟

سازمان پاسخ گوید
پیش از این و در جریان مستندهایی که برای تطهیر فساد و خودکامگی حکومت پهلوی ساخته شده بود نیز دسترسی سازندگان به این آرشیو را شاهد بودیم و البته که هیچ پاسخ درستی درباره چگونگی دستیابی شبکه‌های معاند ماهواره‌ای به این تصاویر داده نشد.
از آن طرف در برهه‌های زمانی گوناگون در برخی از برنامه‌های سرگرم کننده چنین شبکه‌هایی نیز فیلم‌های رقص و آواز خوانندگان پهلوی با کیفیت بالا به نمایش درمی‌آید. این تصاویر چطور از آرشیو سیما بیرون رفته است؟
آیا آنها که این تصاویر را به آن طرف می‌فرستند خبر از قیمت بالای چنین آرشیوی دارند و به این سهل‌الوصولی آرشیو را بذل و بخشش می‌کنند یا شاید هم معاملات پنهانی در لایه‌های زیرین چنین بذل و بخشش‌هایی وجود دارد؟
امیر تاجیک مدیر سابق شبکه مستند نیز در نامه‌ای که چند ماه قبل خطاب به آقای عزت‌الله ضرغامی نوشته بود به این موضوع اشاره کرده و گفته بود تعدادی از مدیران و کارمندان بخش آرشیو سازمان در زمان ریاست وی بر صداوسیما توسط نهادهای مربوط به دلیل خارج کردن تصاویر آرشیوی از سازمان بازداشت شده بودند.

راهی برای کسب درآمد
رسانه ملی که این روزها به دلیل مشکلات مالی دچار نوعی ریاضت شده است نه فقط باید منافذ آرشیو صداوسیما را به خوبی پوشش دهد بلکه می‌تواند با عرضه حساب شده این آرشیوها نه فقط در ایران که در سراسر دنیا سودآوری داشته باشد.
سودآوری فقط گرفتن تیزر تبلیغاتی داروهای کاهش وزن یا مؤسسات اقتصادی نیست. یک راه سودآوری استفاده از آرشیوی است که با زحمت فراوان و در گذر سالیان در صداوسیما ایجاد شده است. وقتی حتی ویدیو کلوپ‌داران شهر هم به واسطه آرشیو شخصی‌شان درآمد کسب می‌کنند چرا رسانه ملی به دنبال راهی برای کسب درآمد از آرشیوش نباشد؟
در آرشیو صداوسیما تصاویر مستند بسیاری از سال‌های قبل و بعد از انقلاب وجود دارد که می‌تواند در صورت عرضه حساب شده، به مشتریان خاص خود، در حکم یک منبع تأمین مالی عمل کرده و برخی از هزینه‌های عریض و طویل‌ترین دستگاه رسانه‌ای جمهوری اسلامی را تأمین کند.




ادعای یک رسانه اصولگرا⇐راه‌اندازی “مستندGEM” با الگوبرداری از شبکه مستند رسانه ملی!!

سینماژورنال: در بحبوحه ماجرای پخش تیزر آثار سینمایی از GEM و احضار تهیه کنندگان به دادسرای فرهنگ و رسانه حالا روزنامه اصولگرای “جوان” خبر داده که GEM قصد دارد یک شبکه مستند راه اندازی کند.

به گزارش سینماژورنال نکته جالب این خبر آن است که ادعا شده این شبکه با الگوبرداری از شبکه مستند صداوسیما راه اندازی خواهد شد.

سینماژورنال متن کامل گزارش “جوان” در این باره را ارائه می دهد:

مستند از BBC تا GEM 

به دنبال افزايش تعداد بينندگان شبكه مستند سيما و بالا رفتن ناگهاني اقبال عمومي نسبت به تماشاي مستند از تلويزيون، اين بار خبر از ايجاد شبكه GEM مستند به گوش مي‌رسد كه احتمالاً الگوبرداري از روشي خواهد بود كه صداوسيما آن را با موفقيت انجام داده است.

“جوان” سال گذشته طي گزارشي از برنامه‌ريزي شبكه GEM با سرمايه‌گذاري چند كشور منطقه براي گسترش فعاليت‌هاي رسانه‌اي‌اش خبر داده بود. اكنون شنيده‌ها حكايت از عزم اين مجموعه براي افزايش تعداد كانال‌هاي تلويزيوني و راه‌اندازي GEM مستند است.

شبكه BBC فارسي مدتي به دنبال همكاري با مستندسازان ايراني جهت تأمين برنامه‌هاي مستند خود بوده است و چند سالي به دليل مسائل داخلي همكاري‌هايي ميان مستند‌سازان ايراني و اين شبكه بريتانيايي برقرار شد كه در نهايت به بازداشت مستندسازان همكار اين شبكه و اعلام ممنوعيت همكاري ميان هنرمندان ايراني و شبكه BBC منجر شد.

الگوبرداری از یک شبکه موفق داخلی

BBC  در سال‌هاي اخير هم به صورت جسته و گريخته اقدام به پخش مستند‌هاي ايراني كرده است. يكي از مستند‌سازاني كه آثارش از BBC پخش شده است مي‌گويد: چند سال پيش به دليل شرايطي كه وجود داشت، بسياري از مستندساز‌ها آثارشان را به  BBC مي‌دادند، اما الان حدود دو سال است كه شبكه مستند سيما با رفتار حرفه‌اي و توأم با احترامي كه داشته است، باعث جذب مستندسازها شده و همه دوست دارند براي اين شبكه كار كنند و آثارشان از اين شبكه پخش شود، اين بار وقتي BBC از من خواست فيلمم را در اختيار آنها بگذارم، قبول نكردم و قيد پولي را كه مي‌خواستند به من بدهند، زدم.

اين مستند‌ساز تأكيد مي‌كند: شبكه مستند باعث شده مردم با تلويزيون آشتي كنند. در اين شرايط تصميم راه‌اندازي شبكه GEM مستند هم مي‌تواند الگوبرداري از يك شبكه موفق صداوسيما باشد و هم تلاش براي خدشه وارد كردن به موفقيت شبكه مستند.

آیا رفتار صداوسیما با مستند تغییر خواهد کرد؟

البته اكنون استقبال مستندسازان به عنوان تأمين‌كنندگان اصلي محتواي شبكه مستند نسبت به همكاري با اين شبكه و نظر مثبتشان نسبت به رويكرد شبكه مستند احتمالاً كار شبكه GEM را مانند BBC در تهيه مستند‌هاي ساخته شده در ايران با سختي روبه‌رو خواهد كرد.

مگر اينكه در آينده نوع رفتار صداوسيما با شبكه مستند تغيير كند و باعث دور شدن فيلمسازان سينماي مستند از صداوسيما شود كه آن گاه آغوش شبكه ماهواره‌اي براي همكاري با آنها باز خواهد بود.