1

خروجی شفاف سازی سازمان درباره مدرسه ملی سینما⇐نزدیک به یک میلیارد و نیم فقط هزینه جاری!!!+شمولی از هزینه های میلیونی برای ترجمه “سوپرسیما” و تحلیل “چهارراه استانبول”+فهرست کامل هزینه ها

سینماروزان/مسعود احمدی: در راستای سیاست شفاف‌سازی وزارت ارشاد، جزئیات فهرست عملکرد حمایتی مدرسه ملی سینما در سال 97 منتشر شد.

به گزارش سینماروزان فارغ از هزینه های مختلف و گاه عجیب این فهرست – و به عنوان مثال هزینه 25 میلیونی برای برگزاری نشست و تحلیل فیلم “چهار راه استانبول” یا هزینه 35 میلیونی برای ترجمه کتابی به نام “سوپرسیما”- رقم بالای هزینه شده در این مدرسه برای هزینه های جاری بوده است!

کل هزینه های مدرسه در سال 97 برابر با 26650 میلیون ریال معادل 2665 میلیون تومان یعنی 2.665 میلیارد تومان بوده است. از این رقم دقیقا 14700 میلیون ریال معادل 1470 میلیون تومان یعنی 1.47 میلیارد هزینه جاری و پشتیبانی مدرسه ملی سینما فقط در سال 97 است!!!

این معنایی دارد جز آن که بیشتر از نصف هزینه های مصروفه در مدرسه سینما صرف هزینه های جاری بوده است!؟

در روزگاری که ده ها دانشکده و کارگاه و ورکشاپ و آموزشگاه دولتی و خصوصی در کشور مشغول کارند واقعا راه اندازی یک مدرسه تازه با پول دولت که بیشتر از نصف بودجه اش صرف هزینه های جاری است چه معنایی دارد؟؟؟

فهرست کامل هزینه های مدرسه ملی سینما را اینجا بخوانید.




ادعای مدیر مدرسه‌ای که در سه سال اخیر بیش از ۱۲میلیارد بودجه گرفته⇐«جایزه پژوهش سینمایی» موجب افزایش کیفیت تولیدات سینما می‌شود⇔پرسش اول: چرا مصادیق ادعاهای فعلی‌تان درباره جایزه پژوهش و ادعاهای قبلی درباره مدرسه ملی سینما را منتشر نمی‌کنید؟/پرسش دوم: چرا درباره بیلان مالی مدرسه و چگونگی هزینه‌کرد بیش از ۱۲میلیارد طی سه سال شفاف‌سازی نمی‌کنید؟

سینماروزان/محمد شاکری: راه‌اندازی مدرسه ملی سینما در کنار ده‌ها دانشگاه و دانشکده و آموزشگاه و کارگاه دولتی و خصوصی از ابتکارات(!) رییس معزول سینما بود؛ ابتکاری که هیچ گاه به تفصیل درباره خروجیش شفاف سازی نشد و تازه بعد از آمدن محمدمهدی حیدریان در سازمان سینمایی بود که بنا شد در حیطه فعالیتهای این مدرسه بازنگری شود و به جای جذب هنرجو به افزایش دانش بدنه صنف کمک کند.

روح الله حسینی فردی است که از ابتدای راه اندازی مدرسه ملی سینما به عنوان مدیر در این مدرسه به کار مشغول بوده است و حین مدیریت ادعاهای مختلفی را درباره «مهمترین نهاد آموزشی بودن» این مدرسه، «تبدیل شدن هنرجویان برتر آن به بهترینهای سینمای ایران» و همچنین «حضور اساتید مطرح دنیا در این مدرسه» طرح کرد!

اینکه چقدر از این ادعاها به واقعیت بدل شده مشخص نیست اما نگاهی به لیست حمایتی منتشره از سوی سازمان سینمایی حکایت دارد از آن که مدرسه تحت مدیریت روح الله حسینی در سه سال اخیر بیش از 12 میلیارد بودجه داشته است!!!

مدرسه در سال 94 دقیقا 3میلیارد و 600 میلیون بودجه گرفته، در سال 95 دقیقا 6میلیارد و 200میلیون بودجه گرفته و در سال 96 دقیقا 3میلیارد و 100میلیون بودجه که جمعش میشود 12میلیارد و 900 میلیون تومان!

رقم کمی نیست آن هم برای سیستمی نوپا در همان ابتدای راه اندازی اما هیچ شفاف سازی درباره چگونگی هزینه کرد این بودجه صورت نگرفته. یعنی مشخص نیست چقدر از این 12میلیارد سهم نیروهای بالادستی این مدرسه شده چقدرش سهم هنرجویان؟!

به جای این شفاف سازی مدرسه ملی سینما دو سالی است جایزه ای به نام پژوهش سینمایی را راه انداخته که مدیر مدرسه در شورای سیاستگزاریش حاضر است و اینجا هم به مانند مدرسه باز ادعاها درباره کارکرد است که از زبان روح الله حسینی مطرح شده. فی المثل حسینی مدعی این شده که «جایزه پژوهش سینمایی در پی حل مشکلات سینماست» یا «این جایزه موجب افزایش کیفیت تولیدات سینما می‌شود»!!

آیا بهتر نبود مدیر مدرسه ابتدا مصادیقی از ادعاهای خویش درباره کارکرد مدرسه را منتشر نموده و سپس ادعاهایی تازه درباره جایزه ای به نام پژوهش مطرح میکرد؟

البته که درخواست شفاف سازی درباره بیلان مالی مدرسه و چگونگی هزینه کرد بیش از 12میلیارد بودجه همچنان اولی است بر طرح مصادیق مدعیات!!!




انتقاد تند روزنامه اصلاح‌طلب از چینش تازه مدیران در سازمان سینمایی⇐فقط جابجا شدند بی‌آنکه به آشنایی‌شان با صندلی‌هایشان توجهی شود/چند نفری هستند که بیش از سه دهه در حوزه‌های مختلف سینما می چرخند و از این صندلی به آن صندلی نقل مکان می‌کنند و اغلب هم به یک نقش یا جایگاه قانع نیستند و به صورت چندمنظوره عمل می‌کنند!!!/در جمع مدیران تازه کسانی هستند که تقریبا هیچ نسبتی با سینما ندارند و تنها به سبب آشنایی یا نزدیکی با ریاست سازمان سینمایی، این پست‌ها را اشغال کرده‌اند!!!/آیا تجربه گماردن افراد ناآشنا در رأس مراکز سینمایی که موجب خوشحالی بچه‌های فک و فامیل شده، کافی نیست؟/تجربه ورود خواهرزاده مدیر سانسور و ساخت «پایان نامه» یادتان رفته؟

سینماروزان: احکام مدیریتی تازه ای که محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی برای معاونتهای زیرمجموعه اش صادر کرده و بخصوص چندشغله شدن برخی به واسطه این احکام با انتقاد روزنامه اصلاح طلب «شرق» مواجه شده است.

به گزارش سینماروزان احمد طالبی نژاد منتقد با نگارش یادداشتی در این روزنامه با تیتر «باد از کجا بوزد؟» به انتقاد از این پرداخته که چرا باید عده ای خاص مدام در حیطه های مدیریتی سینما بچرخند و از این صندلی به آن صندلی نقل مکان کنند.

طالبی نژاد البته با نام بردن از فردی که صاحب 3 منصب سینمایی شده تعریضی زده به رضا میرکریمی(؟) که براساس احکام تازه سازمان سینمایی هم مشاور بین الملل است و هم عضو هیأت امنای مدرسه ملی سینما و موسسه رسانه های تصویری.

البته یادداشت طالبی نژاد یک گاف هم دارد و آن هم اینکه از کارگردان «پایان نامه» به عنوان خواهرزاده مدیر نظارت دولت احمدی نژاد نام برده شده در صورتی میان علیرضا سجادپور و حامد کلاهداری هیچ خویشاوندی وجود نداشت!!

متن یادداشت روزنامه «شرق» را بخوانید:

خب. به سلامتی بازی چرخش صندلی‌ها به عرصه سینما هم رسید و در هفته‌ای که گذشت، به حکم ریاست سازمان سینمایی، عده‌ای از مدیران دائمی سینما در مراکز و نهاد‌های مختلف این عرصه، جا‌به‌جا شدند. بله؛ فقط جابه‌جا شدند، بی‌آنکه به نسبت یا آشنایی برخی از آنها با صندلی‌هایی که در اختیارشان گذاشته شده، توجهی شده باشد.

به عبارت دیگر، چندنفری هستند که یا به دلیل سببی (که نمی‌توان به روشنی بیانش کرد) یا به دلایل دیگری، بیش از سه دهه است در حوزه‌های مختلف سینما می‌چرخند و از این صندلی به آن صندلی نقل مکان می‌کنند و اغلب هم به یک نقش یا جایگاه قانع نیستند و به صورت چندمنظوره عمل می‌کنند. به‌عنوان مثال باید به دوست عزیزی اشاره کنم که با دو حکم تازه‌ای که دریافت کرده، حالا صاحب سه منصب سینمایی است. 

در جمع مدیرانی که تعویض شده‌اند؛ دیگرانی هم هستند که تقریبا هیچ نسبتی با سینما ندارند و تنها به سبب آشنایی یا نزدیکی با ریاست سازمان سینمایی، این پست‌ها را اشغال کرده‌اند. آیا در میان فعالان سینما، فقط همین تعداد آدم شایسته پیدا می‌شوند؟ و آیا در بین سینماگران، سینماخوانده‌ها یا مدرسان سینما که سال‌های مهمی از عمرشان را درکار پرورش و آموزش جوانان و معرفی آنها به سینمای حرفه‌ای سپری کرده‌اند، جز همین چند نفر که به‌عنوان گردانندگان مدرسه سینمایی معرفی شده‌اند، یافت نمی‌شود؟

آیا فلان آقا اگر مدیر خوبی بوده، بهتر نیست در همان مسئولیتی بماند که در آن سابقه قابل دفاعی دارد؟ استمرار مدیريت‌ها به‌ویژه در عرصه فرهنگ و هنر، باعث امنیت خاطر دست‌اندرکاران این عرصه می‌شود. آیا تجربه گماردن افراد ناآشنا در رأس مراکز سینمایی و نهاد‌های ممیزی که باعث افزایش نارضایتی سینماگران باسابقه و فرهیخته از یک سو و البته از آن‌سو، فرصت‌طلبی و خوشحالی بچه‌های فک و فامیل شده، کافی نیست؟ یادتان رفته که مدیرکل سانسور در دولت احمدی‌نژاد خواهرزاده عزیزش را به زور و بلا وارد جرگه فیلم‌سازان کرد که حاصلش شد فیلم‌هایی مثل «پایان‌نامه»؟ و این در حالی بود که ده‌ها و بلکه صد‌ها جوان درس‌خوانده سینما، به دلیل نداشتن حامی، همچنان در صف انتظار ایستاده‌اند؟
آیا این شبیه کاری نیست که ١٢، ١٣ سال پیش به دلیل اینکه سردار قالیباف فرمانده وقت نیروی انتظامی که اغلب هم مردم از او راضی بودند، در انتخابات ریاست‌جمهوری رأی نیاورد، به مقام شهرداری کلان شهر تهران گمارده شد و هیچ کس هم نگفت ایشان در زمینه شهر و شهرداری چه سابقه و تجربه‌ای دارد و بهتر نیست با توجه به اینکه خلبان است، در رأس سازمان هواپیمایی کشور یا مسئولیتی شبیه به این گمارده شود؟ اما این اتفاق نیفتاد و آن سر‌دار خوش‌نام، شهردار شد و ناگهان… . آقایان محترم، لطفا هنگام تغییر ذائقه و بازکردن جا برای دوست و آشنا، به تناسب آنان با مشاغلی که برایشان در نظر می‌گیرید، توجه داشته باشید.
اینجا که شیخ‌نشین‌ها یا برخی امپراتوری‌های حاشیه خلیج‌فارس نیست که اعضای خاندان بر نهاد‌های مختلف سيطره داشته باشند. دست‌ِکم از تجربه‌های تاریخی عبرت بگیرید.
بیست‌واندی سال پیش سیدمحمد بهشتی، یکی از بهترین مدیران فرهنگی و هنری، را از مدیریت بنیاد سینمایی فارابی برداشتند و این نهاد که در سینمای آن دوران نقش اصلی را بازی می‌کرد، به بی‌خاصیت‌ترین نهاد سینمایی تبدیل شد. جشنواره کودک و نوجوان اصفهان را بنا بر بازی‌های پشت پرده، از علیرضا شجاع‌نوری که کارش را بلد بود گرفتید، از اصفهان به کرمان و سپس همدان بردید و این رویداد زنده و به راستی جهانی سینمایی کشور را به کم‌فروغ‌ترین رویداد سینمایی، چیزی در حد جشنواره رشد که کسی نمی‌داند کی و کجا برگزار می‌شود، نازل کردید.
بس نیست این همه تجربه منفی و ناکارآمد در تعیین مدیریت که نتیجه‌ای جز آچمزشدن سینما و سینماگران ایران به همراه نداشته است؟




آیا دبیری جشنواره فجر و ریاست جشن خانه سینما به این مدیرعامل «۶ شغله» می‌رسد؟

سینماروزان: با احکام تازه ای که محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی در هفته گذشته صادر کرد منوچهر شاهسواری در کنار رضا میرکریمی به صدرنشینان دریافت حکم بدل شد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان منوچهر شاهسواری که بعد از مدیرعاملی خانه سینما قید کار تولید را هم زده و همچنان آخرین فیلمش همان فیلم ارگانی «مزارشریف» است که با حمایت حوزه هنری تولید شد از سوی رییس سازمان سینمایی دو حکم گرفت؛ یکی برای حضور در هیأت امنای مدرسه ملی سینما و دیگری برای حضور در هیأت امنای موسسه رسانه های تصویری.

شاهسواری که به غیر از مدیرعاملی خانه سینما(1)، حضور در شورای صنفی نمایش(2) و عضویت در شورای صدور پروانه ساخت(3)  و عضویت در هیأت مدیره صندوق اعتباری هنر(4) را هم برعهده دارد با احکام جدیدش یعنی عضویت در هیأت امنای مدرسه ملی سینما(5) و هیأت امنای موسسه رسانه های تصویری(6) صاحب شش عنوان شغلی شده است که رکوردی است در نوع خودش.

اگر بدانیم شاهسواری که کارنامه لاغری هم در تهیه‌کنندگی دارد پیش از حضور در قامت مدیرعاملی خانه سینما این همه شغل نداشته است این پرسش به ذهن خطور می‌کند که آیا مدیرعاملی نهادی صنفی مانند خانه سینما که ده‌ها مشکل ریز و درشت پیش‌روی اعضایش است مجالی شده برای افزایش دایره مشاغل ایشان؟ این پرسش را هیأت مدیره خانه سینما باید پاسخ دهد.

از این گذشته شاهسواری چگونه خواهد توانست در آن واحد به هر 6 مسئولیتش برسد و برنامه زمان‌بندی هفتگیش را چطور تنظیم خواهد کرد که بتواند فرصت تأمل و اندیشیدن برای بهبود امور هر 6 حیطه ای که در آن فعالیت میکند را داشته باشد؟

این را هم که کنار بگذاریم از شنیده‌های مرتبط با پیشنهاد ریاست بر جشن خانه سینما و دبیری جشنواره فیلم فجر نمی‌توانیم بگذریم.

آیا اگر این پیشنهادات به شاهسواری صورت گیرد با این همه مشغله‌ای که دارد دبیری جشنواره فجر و ریاست بر جشن خانه سینما را خواهد پذیرفت؟ و بر فرض پذیرش برنامه زمان‌بندی‌اش برای آن که همه این مسئولیتها را به درستی و در کمال صحت انجام دهد چیست؟




حیدریان برای خودش هم یک حکم تازه صادر کرد+صدور ۳ حکم برای رضا میرکریمی و ۲ حکم برای منوچهر شاهسواری

سینماروزان: با مشخص شدن تغییر و تحولات در زیرمجموعه های سازمان سینمایی این رضا میرکریمی است که همزمان سه پست گرفته است و بعد از او منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینماست که با دو پست در شمار بالاترین ها قرار دارد.

به گزارش سینماروزان رضا میرکریمی نه تنها به عنوان مشاور بین الملل سازمان سینمایی منصوب شده است بلکه حکم حضورش در هیأت امنای مدرسه ملی سینمای ایران و موسسه رسانه های تصویری هم از سوی محمدمهدی حیدریان صادر شده است.

بعد از وی این منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما است که دو پست در هیأت امنای مدرسه ملی و موسسه رسانه های تصویری گرفته است.

محمود اربابی که سالها پیش رییس اداره نظارت و ارزشیابی بود نیز علاوه بر منصوب شدن به عنوان معاون توسعه مدیریت به عنوان عضو هیأت امنای مدرسه ملی سینمای ایران هم منصوب شده است.

محمدمهدی حیدریان البته برای خودش هم حکم حضور در هیأت امنای موسسه رسانه های تصویری را صادر کرده است.

اسامی هیأت امنای تازه موسسه رسانه های تصویری به شرح زیر است:

محمدمهدی حیدریان، دکتر جمشید جعفرپور، منوچهر شاهسواری، مجید مسچی، سیدرضا میرکریمی.

اسامی هیأت امنای تازه مدرسه ملی سینما به شرح زیر است:

حسن خجسته، علیرضا رضاداد، سیدرضا میرکریمی، منوچهر شاهسواری، محمود اربابی؛ یونس شکرخواه؛ محمدباقر قهرمانی؛ علیرضا تابش.




استارت اصلاح موازی‌سازی‌های بودجه‌خوار ایوبی؟⇐محمدمهدی حیدریان بر تغییر روند فعالیت مدرسه ملی سینما تأکید کرد

سینماروزان: کاملا طبیعی هم به نظر می رسید موازی سازیهایی مانند راه اندازی بودجه خوار مدرسه ملی سینما در حالی که ده ها دانشکده و مدرسه سینمایی دولتی و خصوصی در کشور وجود دارد توسط رییس معزول سینما، در برنامه های مدیریت تازه سازمان سینمایی دچار اصلاح شود.

به گزارش سینماروزان محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی در تازه ترین گفتگوی خود با «مهر» ضمن خبر دادن از تغییر فعالیتهای مدرسه ملی سینما بیان داشته است: مدرسه ملی سینما جزو اولین مکان هایی بود که من به آنجا سر زدم و اتفاقا اولین جایی بود که برنامه آتی آن مشخص شد. در بازدیدی که داشتیم به دلیل اعلام سیاست هایمان برنامه این مکان و سهم مدرسه ملی سینما مشخص شد. ما به همین منظور یک کمیته تخصصی برای این امر اختصاص دادیم و این کمیته جلسات متعددی برگزار کرد که در این جلسات مدیرعامل خانه سینما، مشاور ارشد من، اعضای اصلی مدرسه و استادان مدرسه و… حضور داشتند. آنها در جلسات مختلف به جمع بندی رسیدند که در همین هفته نتیجه این جلسات را به ما ابلاغ می کنند که برنامه آتی مدرسه چگونه خواهد بود.

رییس سازمان سینمایی عنوان کرد: این مدرسه تغییراتی نسبت به فعالیت های گذشته خود خواهد داشت اما به کار خود با یک سمت و سوی مرتبط با سازمان سینمایی ادامه می دهد، به طور کلی از نظر ما در سازمان سینمایی بخش مستقل غیرمرتبط چیز اضافه ای است.

حیدریان در پایان گفت: بخش های سازمان سینمایی باید به همین سمت برود و برنامه های آنها با هم یک پیوستگی و هم افزایی داشته باشند که مدرسه ملی سینما هم یکی از آنها است.




افشای کامل نقش مدرسه ملی-و کاملا دولتی- سینما در پشت پرده توزیع جوایز جشنواره

سینماروزان: اعطای سیمرغ فیلمنامه به کامبوزیا پرتوی و اعطای جایزه ویژه کارگردانی جشنواره سی و پنجم به علیرضا داوودنژاد که هر دو جزو اساتید مدرسه ملی سینمایی هستند که حجت ا.. ایوبی راه انداخته در زمان برگزاری اختتامیه مورد توجه سینماروزان قرار گرفت.

به گزارش سینماروزان به تازگی رسانه مستقل «کافه سینما» نیز با ارائه گزارشی که از یکی مخاطبانش رسیده است به نقش مدرسه ملی سینما در پشت پرده جوایز جشنواره امسال اشاره کرده است.

متن گزارش را بخوانید:

کامنتی از قول یک «مطلع ناشناس» رسیده. بر اساس نام فهرستی که در مدرسه ملی سینما وابسته به سازمان سینمایی، حضور دارند و برنده جایزه شده اند، یا از برندگان حمایت کرده اند:

مطلع ناشناس: «چقدر شما ها ساده هستید؟؟

یه نگاه بندازید به سیمرغ ها و جوابیه ها

بذار تئوری شون بگم

مدرسه ملی سینما شکل میگیره اما برای داشتن اعتبار در سطح بین الملل نیاز هست که اساتید آپدیت بشن.

یعنی اگر امور بین الملل مدرسه ملی نامه فرستاد برای آلمان و ایتالیا و … گفتن اساتید هنوز در حال… بگن بله بله … آخرین دوره جز بهترین های جشنواره ملی سینمای ایران بودن

به این ترتیب اعتبار بین المللی شکل میگیره برای مدرسه و حتی اعتبار بخشی برای انجام کارها در داخل کشور.

حال نگاه کنید:

دپارتمان فیلمنامه: کامپوزیا پرتوی = سیمرغ فیلمنامه

دپارتمان کارگردانی : داوود نژاد = جایزه ویژه کارگردانی

دپارتمان صدا = علویان و آبنار سیمرغ های صدا و صداگذاری

دپارتمان فیلمبرداری = هومن بهمنش سیمرغ فیلمبرداری

و البته فیلم بد خانوم درخشنده که میره دو سیمرغ میگیره که ایشون هم جز دپارتمان کارگردانی هستن؛

حال کیا مدافع این داوری شدن؟؟ به کانال رسمی جشنواره فیلم فجر نگاه کنید ..بیانیه ها صادر میشه

نفر اول : رسول صدر عاملی

نفر دوم: ابوالحسن داوودی

نفر سوم : فرزاد موتمن

تنها کیومزث پور احمد باقی مونده از دپارتمان کارگردانی شروع به بیانیه بده

حال هیات داوران:

تخت کشیان و رامین فر از اعضای مدرسه ملی و دپارتمان تهیه کنندگی

اکبر نبوی منتقد همیشه حاضر در پژوهش های امسال مدرسه

زیر نظر ایوبی

دوستان عزیز … این جشنواره از قبل نفرات برگزیده انتخاب شده بود .

اگر جیرانی، کیمیایی و دیگر عزیران فیلمساز هم به این مدرسه بپیوندد در جشنواره موفق ترین خواهند بود حتی اگر فیلم ضعبف مثل زیر سقف دودی بسازند.

این فرضیه رفاقت های شکل گرفته در مدرسه فضای سینمای ایران را دچار آسیب بیشتری خواهد کرد.




مدرسه ملی سینما؛ یک غلط بزرگ “بودجه بر باد ده”⇔چرا حسنی فقط روزهای تعطیل یاد مکتب‌خانه می‌افتد؟

سینماژورنال/جبار آذین(منتقد و مدرس سینما): سینمای ایران مجمع‌الامراض و معضلات است. این سینما علیرغم دارا بودن ابعاد سه‌گانه هنر و صنعت و رسانه، در تعریف، تقریبا تبیین و ارائه هیچ یک از ابعاد خود موفق نیست.

نخستین دلیل ناموفق بودن آن اینکه در کشور ما فرهنگ، هنر و سینما حائز مرکزیت رهبری و سیاستگذاری و اداره و اجرا نیست. وزارت ارشاد به‌ظاهر متولی این امر است، ولی در عمل فقط یک سازمان اجرایی محدود و کم‌توان است که با تغییر دولتها، تغییر مدیریت و مسیر می‌یابد و در نهایت به شیوه سلیقه‌ای برنامه‌هایی را به اجرا درمی‌آورد.

نهادها و سازمان‌های دیگری هم هستند که بنابر رویه و سلیقه خود به امور فرهنگ و هنر و سینما به صورت موازی می‌پردازند و در بسیاری از مواقع مواضع نشأت گرفته از نگاه‌های خطی و  جناحی آنها با منش و اجرای ارشاد در مغایرت کامل قرار می‌گیرد؛ سازمان تبلیغات اسلامی و حوزه هنری و سازمان صداوسیما و چندین تشکل دولتی و شبه‌دولتی دیگر از این جمله‌اند. تنوع و  تضاد دستگاه‌های امور فرهنگی و هنری که هر کدام راه سلیقه‌ای خود را طی می‌کنند، یکی از بزرگترین آفات و موانع رشد سینمای ایران است.

دلیل دوم ناموفق بودن قانونمند نبودن بعد صنعتی سینما است که باعث شده صنعت سینما از مزایا و امتیازات مالی و حقوقی آن محروم باشد و دچار فقر و بی‌اعتنایی و ناعدالتی به‌خصوص در بدنه خود شود.

دلیل سوم ناموفق بودن سینمای ایران وابستگی بیش از حد مدیران آن به رسانه‌هایی است که نقش کارمندان آنها را ایفا می‌کنند.

مدیران آماتور علاقه زیادی به مدح شنیدن دارند و در نتیجه یکی از اصلی‌ترین برنامه‌های چنین مدیرانی هم استفاده مستقیم یا غیرمستقیم از مشوق‌های مادی برای همراه ساختن رسانه است.

این مورد البته در سالهای اخیر و با راه‌اندازی تعدادی رسانه مستقل  و البته پویا تا حدودی در حال رفع شدن است. به بیان بهتر دیگر به مانند سالهای گذشته نیست که مدیران بتوانند با همراهی کارمندان رسانه‌ای خود هر تصمیم غلطی را درست جلوه بدهند چون چشمان ناظر رسانه‌های مستقل باعث شده تمام افعال آنها داخل آکواریوم رصد شود.

سایر مشکلات

مشکلات مناسباتی، حرفه‌ای، اخلاقی و نقش‌آفرینی پول‌های نفت و گاز و یکه‌تازی باندهای مخرب سینمایی دیگر عواملی هستند که نابسامانی و  آشفتگی اوضاع سینمای کشور را نمایان‌تر کرده‌اند.

البته در اوج این مشکلات همچنان فروش بالا و استقبال تماشاگر از برخی فیلمها را شاهدیم و در عرصه‌های جهانی نیز جایزه و افتخار کسب می‌کنیم. چرا؟  چون کشوری به‌لحاظ وسعت گسترده داریم و در گستردگی بیش از هر چیز استعدادهای خودجوش است که جوانه می‌زند آن هم در شرایطی که مدیران و مسئولان رسمی و غیررسمی سینما در ایجاد این جرقه‌ها حداقل نقش را داشته‌اند.

کمبود سواد سینمایی؛ مزید بر علل ناکارآمدی سینما

در کنار انواع مشکلات سینما، معضل نبود یا کمبود سواد سینمایی، جایگاه شاخص و مهم دارد؛ به‌خصوص که غالب فیلم‌های ایرانی از نظر حرفه‌ای فاقد استانداردهای هنری و سینمایی‌اند؛ ضعف مفرط فیلمنامه به عنوان چشم اسفندیار و غرق شدن در بازی‌های فرم نمونه‌های اصلی غائب بودن دانش سینمایی در سینمای ما است.

به همین دلیل از سالیان پیشین جماعتی از حرفه‌ای‌های سینما به فکر راه‌اندازی آموزشگاه‌هایی برای ارتقای دانش سینمایی علاقمندان دست زدند اما به‌جز مواردی معدود و دقیقا به‌خاطر ورود برخی ورشکستگان سینما که نه دقیقا برای ارتقای دانش سینمایی هنرمندان-که اغلب خود را عقل کل و بی‌نیاز از کسب دانش می‌دانند!- و نه کاملا برای کمک به علاقمندان به سینما، بلکه بیشتر به قصد کسب درآمد، وارد این وادی شده بودند بخش آموزشی سینمای ایران دچار مشکلات عدیده شد.

به خصوص که به دلیل استقبال ابتدایی از این مراکز به‌ناگاه ده‌ها مرکز هنری و سینمایی قانونی و غیرقانونی و معتبر و غیرمعتبر از زیرزمین سبز شدند و اگر اندک سلامت و  صداقتی در امر آموزش سینما در فضای آموزش این مراکز وجود داشت، زیر علامت سوال رفت و بر این مشکل به وجود آمدن موارد اخلاقی، سودجویی مالی و  سرگردانی گروهی از فارغ‌التحصیلان افزود و اوضاع را وخیم‌تر کرد.

جبار آذین
جبار آذین

ادامه اعتراض‌ها و تداوم نابسامانی‌های سینما، بعضی از متولیان سینما را که در حوزه اداره، سیاست‌گذاری و اجرا و به‌ویژه حل مشکلات معیشتی بدنه صنف نتوانسته بودند چنان که باید برای سینمای آشفته حال کشور کاری کنند، به فکر راه‌اندازی یک مدرسه سینمایی تازه انداخت؛ مدرسه‌ای با عنوان “مدرسه ملی سینما” که البته آبشخور بودجه‌ای آن هم کاملا دولتی است.

 مدرسه ملی سینما به دنبال شورای عقیم عالی سینما و چند تشکل ناکام دیگر دایر شد و تاکنون ساز و کار آن از عرصه تبلیغ و شعار فراتر نرفته است.

درست است که فقط املای نانوشته غلط ندارد، ولی وقتی اغلب دیکته‌های آقایان از جدایی بین‌الملل از فجر گرفته تا تأسیس یک گروه سینمایی ایزوله ضدمخاطب و راه‌انداری کمیته ارتقای منزلت اجتماعی سینماگران، پرغلط بوده و  از سوی کارشناسان و منتقدان مستقل نمره مردودی گرفته‌اند، چه اصراری بر ادامه غلط‌نویسی است.

ای کاش به اصلاح سیستم آموزشی موجود می‌پرداختید

دایر کردن مدرسه ملی سینما یک غلط بزرگ و بودجه‌ برباد‌ده سازمان سینمایی است؛  با وجود این همه مرکز و دانشگاه و اماکن مجاز و غیرمجاز اصلا چه نیازی به ایجاد مدرسه‌ای دیگر بوده است؟  سازمان سینمایی اگر واقعا به فکر ارتقای دانش سینمای ایران است، به جای این اقدام نمایشی و فرمایشی، به اصلاح مراکز سینمایی و سیستم آموزشی و مناسبات جاری در آنها می‌پرداخت، نه اینکه مجددا بخشی از بودجه محدود سینما را صرف راه‌اندازی مدرسه‌ای تازه کند.

واقعا در شرایطی که طبق گفته رییس سازمان سینمایی کمیته ارتقای منزلت اجتماعی سینماگران به دلیل کمبود بودجه تقریبا معلق است، چرا باید یک مدرسه سینمایی با صرف هزینه‌های گزاف تأسیس شده و به ضرب پول و تبلیغات تداوم یابد؟

سینمای ایران به اصلاحات اساسی و  بازسازی زیرساخت‌ها و ترمیم زخم‌ها و درمان بیماری‌های خود نیاز دارد. آقایان محترم! اگر به راستی نمی‌توانید این زخمها را درمان کنید بر شمار زخمها نیفزایید.




معرفی اسامی پذیرفته‌شدگان نهایی مدرسه ملی سینما

سینماژورنال: علیرضا داوودنژاد معاون آموزش مدرسه ملی سینمای ایران، اسامی پذیرفته‌شدگان دوره دو ساله پرورش سینماگر را اعلام کرد.

به گزارش سینماژورنال دوره دو ساله پرورش سینماگر مهم‌ترین برنامه آموزشی مدرسه ملی است که مبتنی بر روش استاد – شاگردی و با هدف کشف استعدادهای ویژه از سراسر کشور و پرورش آن‌ها طراحی شده است.

انتخاب پذیرفته شدگان طی یک فرآیند 5 ماهه و به دست سینماگران برجسته کشور صورت گرفته است. طی این فرآیند از کل داوطلبان ورود به مدرسه ملی از سراسر کشور، 60 نفر به مرحله مصاحبه راه یافتند.

 گزینش نهایی طی مصاحبه‌های فشرده توسط برخی از اساتید مدرسه ملی از جمله محمود کلاری، علیرضا داوودنژاد، کیانوش عیاری، کیومرث پوراحمد ، واروژ کریم مسیحی، ابوالحسن داوودی، مجتبی راعی، رسول صدرعاملی،بهرام توکلی،فرزاد موتمن، کامبوزیا پرتوی، بهرام دهقانی صورت گرفت.

شایان ذکر است این دوره زیر نظر معاونت آموزشی و با همکاری اساتید راهنما، مدیران و اعضای دپارتمان‌های آموزشی مدرسه ملی سینمای ایران و به مدت دو سال برگزار خواهد شد.

هنرجویان مدرسه ملی از بورسیه تحصیلی بهره‌مند خواهد شد.

 اسامی پذیرفته شدگان به این شرح است: عرفغان آصفی یزدی، رعنا باقریان،سامان پاسیان، حامد پری زاده، محمدحسین جمال آبادی، نیایش حاتم، بهمن حاج ابول لو ارک، بهرام حاج ابول لوارک، فاطمه حسینی، سمیرا حضرتی، فرناز زارعیان، سینا سواره، امید شمس اسفندآبادی،عرفان شمس الکتابی، علی عارف نسب، نگار عباسپور، مهدیه قره داغی، مازیار کاظمی، شقایق کردیان‌نما و میدیا کیاست.




انتشار اولین فراخوان پذیرش هنرجو در مدرسه ملی سینما

سینماژورنال: مدرسه ملی سینمای ایران فراخوان پذیرش هنرجو در «دوره ی دوساله پرورش سینماگر» را اعلام کرد.

به گزارش سینماژورنال این دوره با هدف کشف و پرورش استعدادها، و انتقال تجربیات ارزنده ی سینماگران نامی کشور به نسل جوان طراحی شده است.

بنابراین طرح، متقاصیانی که بتوانند مراحل مختلف گزینش را طی کنند، به عنوان هنرجویان مدرسه ملی پذیرفته شده و با هدایت و راهنمایی مستقیم سینماگران برجسته ی کشور آموزش خواهند دید.

علاقمندان می‌توانند برای آگاهی بیشتر و دریافت اطلاعات کاملتر به سایت www.mmciran.com مراجعه کنند.