1

حمله کارگردان «شماره ۱۷سهیلا» به آشفته‌بازار اکران⇐بی‌عدالتی حاکم بر جامعه به سینما هم راه پیدا کرده!/وقتی پخش‌کننده و سینمادار یکی شود معلوم است که اکران از روند طبیعی خودش خارج می‌شود/فیلمهای مستقل اکران نمی‌شود تا فیلمهای موردعلاقه مسئولان از پرده پایین نیاید!/چه کف فروش را پر کنیم چه نه، فیلم ما را بعد از دو هفته پایین می‌کشند!!

سینماروزان: «شماره 17سهیلا» از جمله آثار قابل تأمل جشنواره سی و پنجم فجر بود که مدتها پشت خط اکران ماند تا در اکران عیدفطر امسال با قراردادی دوهفته ای(!!) روی پرده رفت تا احتمالا جا برای آثار ارگانی-مافیایی‌ قبل و بعدش تنگ نشود.

محمود غفاری کارگردان «شماره 17سهیلا» با اشاره به تأخیر2 ساله در اکران فیلم «شماره 17 سهیلا» به «ایسکانیوز» اظهار کرد: متاسفانه تعداد فیلم هایی که در سینمای ایران ساخته می شود از استاندارد ظرفیت سینما بیشتر است. مشکل دیگر دیر اکران شدن فیلم ها به بی عدالتی برخی مسئوولان برمی گردد.

وی افزود: برخی از فیلمها ماهها اکران می شوند و مسئوولان حاضر نیستند که پرده سیما را با فیلم های جدید عوض کنند به همین دلیل برای اینکه فیلمهای مورد علاقه این مسئولان از پرده سینما پایین نیایند، فیلمهای مستقل اکران نمی شود.

کارگردان فیلم سینمایی «شماره 17 سهیلا» با اشاره به اینکه فیلم پس از دو سال قرار است تنها دو هفته اکران شود، گفت: فیلم را به صورتی اکران کرده اند که حتی اگر سقف فروش را هم پر کنیم بازهم نمی توانیم آن را در سینما نمایش دهیم. فیلم ما تنها دو هفته باید اکران شوند، ما چه کف فروش را پر کنیم و چه این کار را نکنیم تنها دو هفته می توانیم در پرده سینما بمانیم.

غفاری با اشاره به اینکه در ایام پخش فوتبال مقدماتی جام جهانی فیلم های سینما فروش خوبی ندارند، افزود: تب فوتبال میان مردم بسیار داغ است، مردم وقت خود را برای تماشای فوتبال می گذارند و به سینما نمی روند به همین دلیل فکر نمی کنم فیلمم در این دوران فروش خوبی داشته باشد.

وی تصریح کرد: پس از دو سال فیلم «شماره 17 سهیلا» را در شرایطی اکران کردند که مخاطب سینما بسیار کم است اما بی شک آثار مورد علاقه خودشان را در ایام پرمخاطب نمایش می دهند. شرایط بی عدالتی که در برخی از ارکان جامعه وجود دارد، به همان اندازه هم در سینمای ایران هم وجود دارد، سینما خارج از روند طبیعی جامعه نیست.

این کارگردان در ادامه درباره سانس های اکران فیلم سینمایی «شماره 17 سهیلا»، گفت: این فیلم سرگروه پردیس سینمایی کورش را دارد که در این صورت باید 30 سالن در اختیار داشته باشد اما درحال حاضر ما 12 سالن داریم که از این میان تنها کورش سانس های خوبی به این فیلم اختصاص داده است و بقیه سینماها تنها 3 سانس دارند.

غفاری ادامه داد: متاسفانه عده ای هم در سمت پخش کننده و هم در جایگاه سینمادار فعالیت می کنند که این موضوع اصلا درست نیست و باعث می شود یک سری از افراد قربانی شوند. وقتی پخش کننده و سینمادار یکی می شود در نتیجه آنها به سلیقه سازی می پردازند. در این میان فیلم های کمدی که فروش بیشتری دارد را ترجیح می دهند. کمدی هم ژانر سختی است که دیگر سقفش پر شده، به سادگی می توان گفت که در حال حاضر محتوا را رها کرده اند و سعی می کنند که یک اثر کمدی را با ترکیب بازیگران این ژانر به فروش برسانند.




«شماره۱۷ سهیلا»⇔سنت فیلمسازی ارزان برای سوددهی بیشتر به اشتراک مدیرعامل اسبق خانه سینما

سینماروزان: اگر در سالهای گذشته سنت فیلمسازی ارزان قیمت شامل حال فیلمهایی می شد که در بخش خصوصی و با بودجه های شخصی تولید می شدند اما در سالهای اخیر سینماگرانی که همه این سالها به واسطه بریز و بپاش در تولید پروژه های دولتی مورد نقد قرار گرفته اند هم وقتی به عنوان تهیه کننده یا عنصری اجرایی از پروژه های دولتی منصوب می شوند می کوشند با چینش اقتصادی پروژه، شرایطی را پیش آورند که کمتر از گذشته نقد شوند.

به گزارش سینماروزان محمدمهدی عسکرپور کارگردانی که اغلب ساخته های سینمایی و تلویزیونی اش با بودجه های عمومی تولید شده و البته نتوانسته چنان که باید بازگشت سرمایه مطلوب هم داشته باشد و به این واسطه در سالهای اخیر به شدت نقد شده بود سال گذشته تهیه فیلمی به نام «متولد65» را برعهده گرفت که بودجه آن توسط مرکز گسترش تأمین شده بود! فیلمی که با حداقل هزینه اجرایی تولید که از انتخاب لوکیشن تا طراحی صحنه و لباس و انتخاب بازیگر را شامل می شد تولید شد و البته به نظر در همان تولید هم سودآور بود!!!

با همین الگو امسال یک فیلم اول دیگر به نام «شماره 17 سهیلا» را در جشنواره داریم؛ فیلمی ساخته محمود غفاری که تهیه کنندگی آن را امیر سیدزاده برعهده داشته اما مشاور کارگردان پروژه محمدمهدی عسکرپور بوده است!

درست به مانند مدل «متولد 65» در «شماره 17…» هم چینش اقتصادی تولید انجام گرفته؛ یعنی از انتخاب لوکیشن تا طراحی صحنه و لباس و حتی انتخاب بازیگر طوری صورت گرفته که هزینه ها تا می تواند کاهش یابد تا علاوه بر سوددهی در تولید(!) با یک اکران متوسط هم فیلم به سودآوری برسد.

در این تولید کم هزینه صدالبته که باید جور پروداکشن ارزان را با مضمون متفاوت و چشمگیر پر کرد و «شماره17…» لااقل به لحاظ انتخاب مضمون درست عمل کرده است.

فیلم درباره پیردختری است که دربدر به دنبال شوهر است و برای یافتن شوهر راههای مختلفی را امتحان می کند و در این مسیر از بنگاههای همسریابی هم سربرمی آورد. تغییر مدام موقعیت مکانی کاراکتر اصلی و قرار دادن او در برابر تیپ و شخصیتهای مختلف و طعنه زنی به برخی از مشکلات پیرامون دختران و پسران سن بالا و در عین حال مجرد، باعث شده فیلم محصولی خسته کننده به نظر نرسد.

«شماره 17…» برخی آسیبهای برآمده از عدم فرهنگ سازی برخورد صحیح با پیردختران و پیرپسران را هم به شوخی و در فضایی مفرح نقد می کند و به دنبال آن هم نیست که نسخه ای برای حل این آسیبها ارائه کند. به جایش می کوشد آنچه لااقل در اجتماع می بینیم را صریح نشان دهد.

اوج این صراحت هم نمایش پسری جوان و در عین حال الکی خوش است که از این بنگاه همسریابی به بنگاهی دیگر می رود و به نوبه خود می کوشد گزینه هایی را برای دوستی و البته منفعت طلبی خویش انتخاب کند.

«شماره17…» بازیهای یکدستی دارد. زهرا داوودنژاد 5 سال بعد از بازی در «کلاس هنرپیشگی»پدرش خیلی خوب و واقع گرایانه سیمای بانویی در آستانه میانسالی که دغدغه ازدواج دارد را به تصویر می کشد. فیزیک او به شدت به باورپذیرتر شدن نقش کمک کرده است. مهرداد صدیقیان نیز شمایل یک جوان الکی خوش را خوب ایفا کرده اما آنچا از بابک حمیدیان می بینیم نه بازیگری بلکه ایفای خود واقعیش در برابر دوربین است.

انتخاب نابازیگرانی که گزینه های حاضر در بنگاه ازدواج برای یافتن همسر هستند نیز درست صورت گرفته و کنتراست این تیپ آدمها را به شدت منطقی خلق کرده است.

«شماره17…» فیلمی ساده و سهل الوصول است که با تکیه بر سوژه ملموس و بازیگران اغلب توانمندش روان و بی کسالت پیش می رود اما پرسش اینجاست که اگر جلوه های سینمایی اثر به خصوص در تصویرسازی بهتر و حتی باجلاتر عرضه می شد فیلم را به محصولی جذابتر بدل نمی کرد؟

قطعا بسیاری از مخاطبان سینما ترجیح می دهند آن چیزی را در سینما ببینند که در خانه امکان تماشای آن وجود ندارد اما تصویرسازی «شماره17…» چیزی ورای آنچه در تلویزیون یا شبکه خانگی وجود دارد به مخاطب ارائه نمی دهد و این بزرگترین ضعف آن است.