1

نماینده هنرمندان سینما در افطاري هاشمي، مهمان افطاري احمدي‌نژاد شد!+فهرستی از سینماگران حاضر در افطاری احمدی‌نژاد

سینماژورنال: بعد از علی اکبر هاشمی رفسنجانی رییس مجمع تشخیص مصلحت و حسن روحانی رییس جمهور که در روزهای گذشته مراسم افطاری با حضور هنرمندان برگزار کرده بودند محمود احمدی نژاد هم در هفته آخر ماه مبارک رمضان مراسمی افطاری با حضور برخی هنرمندان برگزار کرد.

به گزارش سینماژورنال رسانه های منسوب به رییس دولت سابق در گزارش پیرامون افطاری فقط به شرح گفته های احمدی نژاد بسنده کرده و به نام تعداد معدودی از حاضران در افطاری هم اشاره کردند.

امیرامیری ، میثم رنجبر، امیرعاملی، رضا ایرانمنش ، احمد نجفی ، هوشنگ توکلی، مریم پوریامین و خسرو معتضد از جمله چهره هایی بودند که رسانه های نزدیک به احمدی نژاد نام آنها را به عنوان هنرمندان حاضر در افطاری اعلام کردند.

اما تعداد هنرمندان حاضر در این افطاری بیشتر از اینها بوده است و از جمله برخی از چهره های سینمای ایران در این افطاری حاضر بودند.

حاضران در افطاری احمدی نژاد

شنیده‌های سینماژورنال حکایت از آن دارند ابوالفضل پورعرب، فریبرز عرب‌نیا، رضا ایرانمنش، ناصر چشم آذر، حبیب کاوش، حسین فرحبخش، سیدضیاء هاشمی، جواد شمقدری، شفیع آقامحمدیان، قربان محمدپور، داوود توحیدپرست، سعید سهیلی، جهانگیر الماسی، نادر طالب زاده، اصغر هاشمی، حسن علیمردانی، مریم امیرجلالی، نفیسه روشن و امید زندگانی از جمله سینماگرانی بودند که در مراسم افطاری رییس دولتهای نهم و دهم حضور داشتند.

جالب اینجاست امید زندگانی که در مراسم افطاری رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام به عنوان سخنگوی اهالی سینما حاضر شده بود(اینجا را بخوانید) در مراسم افطاری احمدی نژاد هم حضور داشت!!!

از آن طرف سعید سهیلی جزو معدود چهره های حاضر در افطاری حسن روحانی بود که در افطاری رییس دولت نهم و دهم هم حاضر شد.

مریم امیرجلالی بازیگر زن تلویزیون که پیشتر در افطاری هاشمی رفسنجانی حاضر بود در افطاری محمود احمدی نژاد هم دیده شد.

افطار به مثابه وزن کشی انتخاباتی

به گزارش سینماژورنال اینکه در فاصله یک سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری شخصیتهای سیاسی مختلف می کوشند هنرمندان را مهمان افطاری خود کنند بیش از هر چیز شائبه سیاسی بودن این افطاریها را ایجاد می کند و این پرسش را پیش رو می گذارد که آیا رقبای احتمالی انتخابات سال آینده در حال وزن کشی هنری خویش اند؟

اینکه برخی از اهالی هنر نیز بی توجه به این شائبه ها همزمان در دو افطاری هم شرکت می کنند می تواند نشان دهنده آن باشد که چقدر ریشه تمایلات سیاسی در برخی از این جماعت سطحی و فاقد عمق است.




واکنش خواننده لس‌آنجلسی به انتشار تصویر نابهنجارش+عکس

سینماژورنال: در روزهای گذشته تصویری منسوب به شهرام کاشانی خواننده لس آنجلسی در شبکه های اجتماعی منتشر شد.

به گزارش سینماژورنال در این تصویر شهرام کاشانی را در وضعیتی نابهنجار می دیدیم آن هم در حالی که پای راستش به شدت ورم کرده است.

بسیاری به هنگام انتشار عکس از این گفتند که ابتلای شهرام کاشانی به اعتیاد سبب ساز آن شده است که حال و روز خوشی نداشته باشد و بعضی نیز حتی شایعه کارتن خوابی او را در ترکیه منتشر کردند.

آن عکس و این شایعات سبب ساز آن شد که شهرام کاشانی با انتشار پیامی ویدیویی در صفحه اجتماعیش از این بگوید که حالش خوب است و تصویر منتشر شده از وی نیز برای زمانی است که پایش شکسته بوده و با پای ورم کرده، کنار خیابان در انتظار آمبولانس بوده است!

تصویر منسوب به شهرام کاشانی
تصویر نابهنجار شهرام کاشانی



طعنه وزیر ارشاد احمدی‌نژاد به همتای فعلی خود⇐اعضای “سگهای زرد” در قطعه هنرمندان دفن شد اما حبیب…

سینماژورنال: ماجرای درگذشت حبیب در شمال کشور و عدم همراهی با خانواده اش برای برگزاری مراسم تشییع در تهران و البته عدم تعلق گرفتن مزار در قطعه هنرمندان به این خواننده همچنان محل بحث و نظر است.

به گزارش سینماژورنال در تازه ترین مورد سیدمحمد حسینی وزیر ارشاد دولت دهم که حبیب در زمان وزارت وی به ایران آمده بود در گفتگو با “فیلمنت” این باره اظهارنظر کرده است.

بررسی صدور مجوز را به دوستان موسیقی واگذار کردیم

سید محمد حسینی در پاسخ به سوالی درخصوص درگذشت حبیب محبیان که در دولت دهم و وزارت وی به ایران آمده بود، گفت: در آن زمان برای فعالیت ایشان درخواستی مطرح شد، ولی خیلی جدی نبود. با این حال ما بررسی کار حبیب را به دوستان هنری دفتر موسیقی واگذار کردیم تا بر اساس معیارهایی که هست همکاری های لازم انجام بشود. ولی اینکه در این مدت و در دوره جدید هم به ایشان مجوزی داده نشد باید از خود این دوستان سوال شود.

از بازگشت همه ایرانیان باید استقبال کرد

وی در پاسخ به این سوال که شما موافق بازگشت حبیب به ایران بودید؟ گفت: هر ایرانی که به ایران برگردد خوب است و باید از بازگشتش استقبال کرد، ولی میدانید که همیشه فضا سازی هایی می شود.
مثلا در مورد یکی از فیلم هایی که قرار بود ساخته شود قبل از اینکه فیلم ساخته شود فراوان هیاهو و جنجال درست شد و قضاوتهای زودهنگام صورت گرفت و هجمه هایی عجیب ترتیب داده شد…

پیکر “سگهای زرد” در قطعه هنرمندان دفن شد اما حبیب…

وزیر ارشاد سابق نظرش درباره چرایی عدم دفن حبیب در قطعه هنرمندان را چنین بیان کرد: اگر این ماجرا را با ماجرای کشته شدن اعضای گروه «سگ های زرد» مقایسه کنیم همه چیز دستگیرمان می شود. در آن دوران وقتی اعضای جوان این گروه در خارج از کشور کشته شدند با پیگری ماجرا، پیکر آنها را به ایران آوردند و در قطعه هنرمندان دفن شدند.
اما حبیب در ایران درگذشت و شرایط دفن در قطعه هنرمندان برایش فراهم نشد؛ این مساله جای سوال دارد.

سیدمحمد حسینی
سیدمحمد حسینی



انتشار نامه‌ای منسوب به فرزند حبیب بدون الصاق تصویر اصل نامه!

سینماژورنال: هفته گذشته بود که متن نامه‌ای منسوب به حبیب که برای محمود احمدی نژاد رییس دولت دهم نوشته شده بود توسط خبرگزاری اصولگرای “فارس” منتشر شد؛ نامه ای که حبیب در آن از کسانی گفته بود که در ابتدای انقلاب باعث مهاجرت او شدند.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال مدتی بعد از انتشار متن آن نامه و در پی طرح پرسشی مبنی بر چرایی عدم انتشار تصویر اصل نامه، خبرگزاری مذکور تصویر اصل نامه را هم منتشر کرد.(اینجا را بخوانید)

حالا روزنامه اصلاح طلب “شرق” شنبه 5 تیرماه نامه ای منسوب به محمد فرزند حبیب را منتشر کرده که در آن به گلایه از این پرداخته شده که چرا نمی‌گذارند خانواده اش در آرامش باشد.

هرچند این طور برمی‌آید که این روزنامه اصلاح طلب در تقابل با آن خبرگزاری اصولگرا این نامه را به عنوان تکذیبیه ای بر نامه حبیب به احمدی‌نژاد منتشر کرده با این حال در متن نامه محمد محبیان هیچ تکذیبیه صریحی بر آن ماجرا وجود ندارد؛

به خصوص که تصویر اصل نامه حبیب به احمدی‌نژاد منتشر شده اما روزنامه اصلاح طلب مذکور فقط متن نامه محمد را منتشر کرده و خبری از تصویر اصل نامه نیست!!!

متن نامه محمد محبیان را بخوانید:

نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده است

با پيام‌هاي تسليت براي فوت پدرم از خواب بیدار شدم. ولي مثل یکی، دو بار گذشته، با خودم گفتم دوباره شایعه ساختند! با این حال ناخودآگاه گوشی تلفنم را برداشتم و قبل از تماس با خانواده‌ام اسم حبیب را در گوگل سرچ کردم و با عکس‌هاي جنازه پدرم در سردخانه مواجه شدم. عکس‌ها را می‌دیدم؛ اما باز فكر كردم آنها هم ساختگی هستند. ساعت چهار صبح بود و من گیج خواب. عكس‌ها روي خروجی یکی از خبرگزاري‌های رسمی کشور منتشر شده بود که همه آن را دیدند. نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده است.

بی‌اعتنا به حال ما

با ایران تماس گرفتم و تازه متوجه شدم پدرم با هزاران کیلومتر فاصله و در خاک وطن خودش، جایی که آرزو داشت، چشم‌هایش را به روی دنیا بسته است. بلافاصله بعد از آن، رسانه‌ها شروع کردند به نبش قبر هفت سال پیش یعنی سال ٨٨، زمانی که پدرم به ایران بازگشت و شایعه‌هایی درباره ارتباطش با محمود احمدی‌نژاد منتشر شد. رسانه‌های خارجی و داخلی بی‌اعتنا به حال ما، فقط دنبال این بودند پدرم با محمود احمدی‌نژاد چه رابطه‌ای داشته است و آیا نامه‌ای خطاب به او نوشته یا نه؟!

پدرم دوست داشت در ایران زندگی کند

وقتی یکی از همین رسانه‌ها با من تماس گرفتند و این سؤال را پرسیدند، گفتم پدرم هرگز نامه‌ای به احمدی‌نژاد ننوشت، چون می‌دانستم همان سالی که پدرم به ایران بازگشت در صحبت‌هایی رئیس‌جمهور وقت قول داده بود اجازه خواهند داد او در کشور خودش کار کند؛ اما نامه‌ای که خبرگزاری «فارس» منتشر کرد بیشتر از آن که درخواستی برای ادامه فعالیت هنری در ایران باشد، شبیه نامه‌ای بود که یک شخص با گرایش‌های شدید جناحی نوشته است!

پدرم دوست داشت در ایران زندگی کند و برای مردم کشور خودش بخواند و در این خاک دفن شود؛ اما هرگز از این ادبیات استفاده نمی‌کرد. ادبیات او در کارش و حتی در مصاحبه‌هایی که انجام داده مشخص است. در این همه سال، حتی یکبار هم نشنیدم بگوید جناح خاصی در ایران باعث شده او و خیلی‌های دیگر از ایران مهاجرت کنند. زبانش موسیقی بود و دوست داشت به ایران برگردد. زمان ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد به او چنین قولی داده شد که البته هیچ وقت به آن عمل نکردند.

اجازه دفن پدرم در قطعه هنرمندان را هم داده بودند، اما…
بعد از فوت پدر خودم را به آب و آتش زدم که برای خاک‌سپاری ایشان به ایران برسم، اما نشد. دوستانم و برخی از مسئولان تلاش کردند تا بتوانم خودم را حداقل به مراسم یادبود پدرم در تهران برسانم. برای برگزاری مراسم یادبود در تهران با موانعی روبه‌رو بودیم، ولی نهایتا یک شب قبل از مراسم، مجوز برگزاری آن را در تهران به ما دادند. اجازه دفن پدرم در قطعه هنرمندان را هم داده بودند، اما این امکان به دلایل مختلفی میسر نشد.

نامه‌ای مربوط به هشت سال پیش که من نمی‌دانم از کجا آمده ؟

تنها کاری که توانستیم انجام دهیم همان مراسم بود که عده‌ای آن را هم تاب نیاوردند و با انتشار نامه‌ای که تاریخش مربوط به هشت سال پیش بود، نگذاشتند خانواده ما در آرامش عزاداری کند. نامه‌ای مربوط به هشت سال پیش که من نمی‌دانم از کجا آمده ؟! بارها از پدرم پرسیده بودم چرا برای دریافت مجوز اقدامی نمی‌کنی و هر بار گفته بود: «نمی‌خواهم به‌صورت علنی به من بگویند اجازه نداری در ایران کار کنی».

کاش جناحهای سیاسی از مرگ حبیب سوءاستفاده نکنند
آیا کسی با چنین تفکری می‌تواند نویسنده آن نامه باشد؟! نامه‌ای که معلوم نیست چرا باید هم‌زمان با مراسم یادبود پدرم و تنها به فاصله یک هفته پس از مرگش، منتشر شود! ای کاش به حرمت خانواده عزادار و سهمی که پدرم در موسیقی این مملکت داشت، می‌گذاشتند ما در آرامش و با احترام از او خداحافظی کنیم. کاش جناح‌های سیاسی و رسانه‌ها به این فکر نبودند که از اسم، موسیقی و حتی مرگ او سوءاستفاده کنند.
در آخر از همه مردم ایران که با وجود ماه رمضان و گرمای شدید هوا، روز برگزاری مراسم در مسجد حضور پیدا کردند تشکر می‌کنم. همچنین قدردان تمام مسئولان، ارگان‌ها و نهاد‌هایی هستم که در هر چه باشکوه‌تر برگزارشدن مراسم پدرم، کمال همکاری را با خانواده‌ام داشتند.




تصویر نامه عجیب حبیب به احمدی‌نژاد بالاخره منتشر شد+عکس

سینماژورنال: در حالی که روز گذشته خبرگزاری “فارس” متن نامه حبیب به احمدی نژاد در آذر 88 که در آن درخواست بازگشت به وطن کرده بود را منتشر نمود؛ سینماژورنال در کنار انعکاس متن این نامه از چرایی انتشار این نامه بدون الصاق تصویر اصل آن گفت(اینجا را بخوانید) و حالا خبرگزاری فارس اصل نامه را هم منتشر نموده است.

به گزارش سینماژورنال این نامه دو مهر خورده؛ یکی مهر دفتر ریاست جمهوری و دیگری مهر دبیرخانه مرکزی رییس جمهور.

نامه مذکور نه به صورت دستنویس بلکه به صورت تایپ شده نگارش شده ولی در انتهای آن نام حبیب محبیبان و امضای وی آمده است.

در بالای نامه هم پاراف محمود احمدی نژاد به چشم می خورد که خطاب به وزیر ارشاد خواسته که زمینه فعالیت هنری حبیب را فراهم کند.

سینماژورنال ضمن انتشار تصویر این نامه همچنان ادبیات این نامه را ادبیاتی عجیب می داند!

تصویر نامه حبیب به احمدی نژاد
تصویر نامه حبیب به احمدی نژاد



انتشار نامه عجیب حبیب به احمدی‌نژاد بدون الصاق تصویر اصل نامه ، توسط يك رسانه اصولگرا

سینماژورنال: همزمان با یکشنبه 30 خردادماه و ساعاتی بعد از برگزاری مراسم ختم حبیب محبیان در تهران خبرگزاری اصولگرای “فارس” متن نامه ای را که حبیب در آذر88 و در جریان فراهم آوردن شرایط برای بازگشت به وطن نگاشته بود منتشر کرد.

به گزارش سینماژورنال البته هیچ تصویری از نامه فوق که ادبیات عجیبی دارد به ضمیمه متن منتشر نشده است اما گویا نزدیکان احمدی نژاد صحت نامه را تأیید کرده اند.

متن نامه حبیب به احمدی نژادبه شرح زیر است:

بنام خدا

ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

جناب آقای محمود احمدی‌نژاد

با سلام و عرض ادب

با احترام به استحضار می‌رساند اینجانب حبیب محبیان یکی از هنرمندان مردمی این مرز و بوم که سال‌ها در عرصه موسیقی و ترانه‌سرایی فعالیت حرفه‌ای داشته‌ام، بعد از انقلاب اسلامی به دلایل شخصی به همراه خانواده از کشور عزیزم هجرت کرده و سال‌ها در غربت زندگی سختی را پشت سر گذاشته‌ام.

رئیس جمهور محترم! جالب است بدانید، که حتما می‌دانید، آقایانی که الان در پوستین اصلاحات دم از آزادی، حقوق بشر و حقوق شهروندی می‌زنند، در اوایل انقلاب با تنگ‌نظری و بی تدبیری خود باعث بوجود آمدن فضای بی اعتمادی و وحشت در بین برخی از هموطنان گردیدند بطوریکه تعدادی از آنها با چشمانی گریان مجبور به ترک وطن خود شدند بدون آنکه تقصیری داشته باشند، که من هم از جمله آنها هستم.

جناب آقای احمدی‌نژاد ریاست محترم جمهور، بنده به صراحت و با صدای بلند اعلام می‌کنم که اینجانب دارای عرق ملی و اسلامی بوده و اعتقاد راسخ به قوانین جاری کشور دارم و از وطن‌فروشان خودفروخته‌ای که سر به آخور استکبار و صهیونیسم جهانی دارند متنفر بوده و در هیچ زمانی با آنها همکاری و ارتباطی نداشته و ندارم و دامن به خیانت نیالوده‌ام. البته به این موضوع اذعان دارم که عمر و جوانی‌ام که سرمایه اصلی زندگی‌ام بود را در خارج از کشور از دست داده‌ام و شاید هم کوتاهی‌هایی داشته باشم.

اما با قلبی مملو از عشق به وطن و امید به آینده همچنان پرنشاط، فعال و با کوله‌باری از تجربه امید به آینده‌ای روشن دارم.

برادر عزیز، زمانی نه چندان دور رزم‌آرا نخست وزیر پهلوی با خفت اعلام کرده بود ما نمی‌توانیم لول هنگ آفتابه بسازیم تا برسد به ملی شدن صنعت نفت!! اما بعد از انقلاب اسلامی با همت مردم شریف ایران و رهبری بی نظیر امام خمینی (رحمت‌الله‌علیه) و مقام معظم رهبری و مواضع مقتدرانه جنابعالی شعار «ما می‌توانیم» به تحقق رسیده و نتایج درخشانی در پی داشته است که این افتخارات مورد مباهات همه ملت ایران می‌باشد.

حبیب محبیان




مهناز افشار: در قضيه “مشايي” بازي خوردیم!!!+عکس

سینماژورنال: مهناز افشار در ماههای اخیر به دلیل اظهارنظرات سیاسی خاصی که داشته با نقد مخاطبان مواجه شده است.

به گزارش سینماژورنال افشار که در زمان دولت احمدی نژاد از جمله چهره هایی بود که از اسفندیار رحیم مشایی یارغار رییس دولت به نیکی یاد کرده بود، بعد از تغییر دولت و روی کار آمدن حسن روحانی تغییر مسیر داد و سعی کرد از تعلق خاطر خود به اصلاحات گفته و دولت قبل را نقد کند!

این رفتارها اما با انتقاد مخاطبانی مواجه شد که با حضور در فضاهای اجتماعی از کمبود هنرمندان ثابت قدم بر آرا گلایه کردند.

حجم انتقادات آن قدر بوده که مهناز افشار را واداشته در توئیتی چنین بنویسد:  هیچ وقت علیه مردمم کاری نکردم. در مورد دیدار با آقای مشایی باید بگویم به ما گفتند ایشان فرق دارد ولی بازی خوردیم.

توئیت صفحه اجتماعی مهناز افشار
توئیت صفحه اجتماعی مهناز افشار

ریشه این توئیتهای عجیب و غریب چیست؟

به گزارش سینماژورنال فارغ از ادبیات سلاطین‌مآبانه این توئیت که در آن واژه “مردمم” برای توصیف هموطنان به کار رفته اینکه ایشان از بازی خوردن توسط مشایی گفته هم غریب به نظر می‌رسد.

به هر حال هنوز خیلیها توصیفی که ایشان از یارغار احمدی نژاد داشتند را از یاد نبرده‌اند…

افشار فارغ از پیوند ازدواجش که با فرزند معاون مطبوعاتی احمدی نژاد و مشاور حوزه امور زنان وي صورت گرفت از بازیگرانی بود که در بهمن ۸۸ در دفتر ریاست جمهوری با مشایی دیدار کرد.

وی در بهار ۹۰ و در جریان سفر حج عمره اش كه از سوي مشايي که آن زمان رییس دفتر رییس جمهور بود، ترتيب اين سفر داده شد نیز اظهار نظري درباره یارغار احمدی نژاد بيان كرد كه اگر از خاطر مردم و خود ايشان رفته باشد از خاطره گوگل و ياهو پاك نشده؛ ايشان  مشایی را یكی از مومن ترین و روشن ترین افرادی قلمداد كرد که وی در عمرش دیده است.

با آن پیوند محکم خانوادگی و آن مدح از یارغار اینکه حالا سه سال بعد از روی کار آمدن دولتی دیگر ایشان حرف از بازی خوردن بزند به شدت غریب به نظر می رسد…




با تعطیلی “هفت” افخمی مفسر سیاسی شد و به پیش‌بینی انتخابات ۹۶ پرداخت⇐احمدی‌نژاد ردّ صلاحیت می‌شود/روحانی رأی نمی‌آورد

سینماژورنال: در فاصله یک سال باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، آرام آرام گمانه زنیها درباره آرایش نامزدهای انتخاباتی و نتیجه انتخابات آغاز می شود.

به گزارش سینماژورنال بهروز افخمی کارگردانی که در هفته های اخیر با حضور در “هفت” حاشیه ساز شده بود با تعطیلی “هفت” در ماه رمضان وارد وادی تحلیل های سیاسی هم شده و در تازه ترین گفتگوی خود که با “تماشاگران امروز” انجام شده است به پیش بینی انتخابات 96 پرداخته است.

مخالفان روحانی بیشتر از 50 درصد آرا را می آورند

وی درباره اینکه اگر محمود احمدی نژاد در دور بعد جلوی احمدی نژاد قرار گیرد چه خواهد شد، غلبه آرا را با مخالفان روحانی دانسته و می گوید: روحانی این بار با 51 درصد آرا انتخاب شد و من فکر می کنم در انتخابات بعدی مجموع مخالفانش ممکن است بیشتر از 50 درصد آرا را بیاورند.

به نظرسنجیها اعتمادی نیست

افخمی در پاسخ به این پرسش که نظرسنجیها حکایت از بالا رفتن محبوبیت روحانی داشته بیان می دارد: بدبختانه به این نظرسنجیها نمیشود اعتماد کرد. در نظرسنجیهای سال 84 حتی در نظرسنجی وزارت اطلاعات هم تا روز آخر کروبی از آخر، اول بود.

وی ادامه می دهد: من نمی دانم چرا حتی وزارت اطلاعات باید حودش و کسانی که می خواهند رای بدهند را گول بزند ولی این درست است معمولا کسی که در کاخ است بیشتر رای می آورد. به هر حال اگر مخالفان{روحانی} یا رقبایش بیشتر از 50 درصد رای بیاورند انتخابات به دور دوم کشیده می شود و اگر این اتفاق بیفتد در آن دو هفته ممکن است ابهتش به عنوان کسی که در کاخ است بریزد. تا امروز نداشته ایم کسی که رییس جمهور است، در چهار سال دوم، انتخابش به دور دوم کشیده شود و اگر این اتفاق بیفتد معلوم نیست چه وضعیتی پیش می آید.

فکر نکنم صلاحیت احمدی نژاد تایید شود

افخمی در پاسخ به این پرسش که اگر رقابت اصلی بین احمدی نژاد و روحانی باشد نتیجه چه میشود اظهار می دارد: فکر نمی کنم صلاحیت احمدی نژاد تایید شود.

نطق پرحاشیه

به گزارش سینماژورنال گفتني است افخمي در حالی به پیش بینی سیاسی دست زده كه خود نیز سوابق سیاسی نه چندان موفقی دارد. وی در انتخابات مجلس ششم با ليست مشاركت از تهران به مجلس راه يافته بود و در تحصن ٢٨ روزه نمايندگان مشاركتي در پايان اين دوره كه عليه رد صلاحيت هايشان صورت گرفته بود شركت كرد و با به ثمر نرسيدن تحصن در استعفاي دسته جمعي حضور يافت.

تنها نطق پيش از دستور او در مجلس ششم ، در سال ٧٩ بود كه به واگويي حرفهاي پسر ده ساله آن روزهايش كه نمي خواسته ديگر در فضاي ايران زندگي كند ، اختصاص داشت كه با لحن عتاب آلود مقام معظم رهبري در نماز جمعه براي چنين نطق هايي از تريبون مجلس مواجه شد.




پیام تسلیت رییس دولت سابق در پی درگذشت حبیب محبیان

سینماژورنال: محمود احمدی نژاد که در دوره دوم ریاست جمهوری وی، شرایط بازگشت به ایران حبیب محبیان خواننده پاپ فراهم شد در پیامی، درگذشت حبیب را تسلیت گفت.

به گزارش سینماژورنال رییس دولت سابق در پیام تسلیت خود حبیب را هنرمندی مردمی دانست که دل در گرو این آب و خاک داشت.

متن کامل پیام تسلیت احمدی نژاد را بخوانید:

بسم الله الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون

این روزها بسیاری از مردم و به ویژه جوانان و هنر دوستان این سرزمین  هنرپرور در غم از دست دادن حبیب شعر و آواز ایران مرحوم جناب محبیان در سوک اند. او هنرمندی مردمی بود که دل در گرو این آب و خاک و فرهنگ متعالی و الهی و انسانی آن داشت. برای مردم می سرود و آهنگ های زیبایش آرام بخش دلهایی بود که در افت و خیز زندگی به تلاطم در می آمدند؛ یادش گرامی باد.

با عرض تسلیت فقدان این عزیز به جامعه هنری و مردم هنردوست و خانواده محترم ایشان ، از خداوند منان همنشینی با اولیا و غفران الهی برای آن مرحوم و صبر و اجر برای بستگان ایشان و توفیق و عزت بیشتر برای هنرمندان کشور  مسئلت دارم.

محمود احمدی نژاد




علاقه رییس دولت سابق به خوانندگان لس‌آنجلسی؛ از سیاوش قمیشی تا حبیب؟⇔شایعه یا واقعیت؟

سینماژورنال: طبیعی بود که با مرگ حبیب محبیان خواننده پاپ ایرانی(اینجا و اینجا و اینجا را بخوانید) نام محمود احمدی‌نژاد و یارغارش اسفندیار رحیم‌مشایی هم سر زبانها بیفتد.

به گزارش سینماژورنال به هر حال حبیب محبیان در دوره دوم ریاست جمهوری احمدی‌نژاد و بعد از نگارش نامه‌ای خطاب به رییس دولت دهم خواستار حضور در ایران شد و بعد از مدتی به همراه خانواده‌اش به ایران بازگشت و در رامسر ساکن شد.

در بازگشت حبیب به ایران اسفندیار رحیم‌مشایی مشاور رییس دولت دهم نیز نقشی موثر ایفا کرد و حتی در این باره گفته بود: اینکه یک ایرانی بخواهد فعالیتی در داخل و خارج از کشور داشته باشد، مطابق چارچوب و قوانین آزاد است و مشکلی ندارد. فعالیت هنری در همه بخش‌ها از جمله موسیقی برای همه هنرمندان در داخل و خارج از کشور آزاد است و برگشت به ایران برای کسی مشکلی ندارد.

مدتی بعد از حضور حبیب در ایران، حرف و حدیثهایی پیش آمد درباره علاقه احمدی‌نژاد به صدای حبیب و قطعات او و برخی نیز این شایعه را رواج داده‌اند که “سمیر زند” فرزند آیت‌ا.. خزعلی بوده در هماهنگی با احمدی‌نژاد شرایط بازگشت حبیب را به ایران فراهم کرده! حتی برخی از فانتزی‌سازان از اجرای اختصاصی حبیب برای احمدی‌نژاد گفتند؛ اجرایی بدون ارکستر و با حضور حبیب و فقط یک گیتار که با آن قطعه “مرد تنهای شب” خوانده شده!

این شایعات پس از درگذشت حبیب مجددا داغ شد و حتی از این سخن گفته شد که احمدی‌نژاد به صدای سیاوش قمیشی هم علاقه داشته و بنا بوده وی را به ایران بازگرداند!

در امتداد چنین روندی بود که مشاور رسانه‌ای دولت سابق هم مرتب در این باره مورد سوال واقع شد که آیا احمدی‌نژاد بر سر مزار حبیب حاضر خواهد شد یا نه؟

فانتزی‌سازی‌های کودکانه و تبلیغاتی

 بدیهی بود که طیف نزدیک به احمدی‌نژاد به واسطه تسهیل شرایط ورود حبیب به ایران در دوران احمدی‌نژاد با سوالات این چنینی مواجه شوند اما اینکه در این مسیر بازار فانتزی سازی و شایعه پراکنی آن قدر پررنگ شود که از اجرای کنسرت اختصاصی حبیب برای رییس دولت دهم و علاقمندی او به صدای قمیشی سخن گفته شود بیش از حد کودکانه و تبلیغاتی به نظر می‌رسد.

درست است که رحیم‌مشایی مشاور احمدی‌نژاد بنا بر اندیشه‌های خاصی که داشت از طریق شورای عالی ایرانیان خارج از کشور پیگیر بازگشت برخی از چهره‌های خارج‌نشین و از جمله خوانندگان لس‌آنجلسی به کشور بوده است اما همه فعالیت او در این مسیر جز بازگشت حبیب به ایران ثمری نداشت.

تلاش برای بازگرداندن شادمهر، بیژن مرتضوی و معین

یارغار احمدی‌نژاد علاقه زیادی داشت که شادمهر عقیلی خواننده سفرکرده ایرانی را که در کشور رشد کرده و اوج گرفته بود را هم به ایران بازگرداند ضمن اینکه برخی خوانندگان لس آنجلسی هم با وعده‌های وی به کشور بازگشتند با این حال چون نتوانستند مجوز فعالیت بگیرند قید ماندگاری را زدند.

از جمله این خوانندگان بیژن مرتضوی و نصرت‌ا.. معین بودند که در بازگشت به ایران گمان می‌کردند خیلی زود شرایط فعالیت‌شان هم فراهم خواهد شد اما پس از مدتی چون دریافتند برای فعالیت دوباره در وطن باید سالها صبر کنند و شاید به نتیجه هم نرسند، قید حضور را زدند و به لس‌آنجلس بازگشتند.

شادمهر عقیلی هم به آن قدر از بوروکراسی صورت گرفته بر سر دریافت مجوز آلبومهایش در ماههای آخر حضور در ایران دلزده شده بود که حتی بازگشت به صورت موقت را هم قبول نکرد.

حبیب
حبیب

به گفته‌های خود حبیب رجوع کنید

در چنین شرایطی اینکه مرگ حبیب مجالی شود برای گسترده کردن بازار شایعات درباره علاقه رییس دولت دهم به خوانندگان لس‌آنجلسی و حتی باز کردن پای فرزند یک روحانی در ماجرای بازگشت حبیب، به شدت احمقانه به نظر می‌رسد. به خصوص که حبیب حدودا نه ماه پیش از مرگ گفتگویی تفصیلی با “زندگی ایده آل” کرده بود و درباره بازگشت به وطن کوتاه و گویا حرف زده بود.(اینجا را بخوانید)

حبیب گفته بود: دیدار کوتاهی با مشایی در دفترشان داشتیم. دوستی که نزدیکی به دولت وقت داشت نامه ای تنظیم کرد و پیش احمدی نژاد برد. ایشان هم بلافاصله امضاء کردند و به ارشاد رسید. سه روزه مجوز گرفتم تا بتوانم آلبوم ضبط کنم تا اینکه شخصی که مایل به سرمایه گذاری بود مرا برد پیش آقای مشایی. به چه دلیل نمی دانم. مشایی خواستند مرا ببینند و گفتند اینجا وطن شماست و اگر برگردید خوشحال می شویم. برخوردشان خیلی خوب بود. وقتی فهمیدند تا سال ۶۲ ایران بودم برایشان جالب بود.

از آن سو سمیر زند فرزند آیت ا.. خزعلی نه تنها کمترین نقشی در بازگشت وی به ایران نداشت که فقط به واسطه پرداخت رقمی هنگفت توانسته بود شرایط اجرای یک قطعه دوصدایی با وی را فراهم کند.

حبیب حتی از این همکاری هم به شدت دلخور بود و گفته بود: درباره آهنگ “محکوم” باید بگویم شخصی{سمیر زند} به من زنگ زد و گفت اگر اجازه دهید من یک خط با شما بخوانم و من گفتم مخارجش بالاست. وی ابتدا همه شرایط را فراهم کرد و من رفتم و خواندم. اما وی شیطنت کرد و برخلاف ابتدای کار که گفت فقط یک خط می خواند دو سه خط خواند. البته من در عرض ۱۵ دقیقه خوانندگی را یادش دادم و در نهایت آهنگ ضبط شد و یک روز به من زنگ زد و گفت کلی از اساتید به من گفته اند دیگر خودت میتوانی بخوانی اما در نهایت زیر قولش زد و پول مرا تسویه نکرد.

حبیب افزوده بود: من با ایشان{سمیر زند} قرارداد نداشتم و اطمینان کردم. هیچ وقت کلاه سر کسی نگذاشتم و دوست هم ندارم کسی کلاه سرم بگذارد. حضرت علی(ع) می گوید اگر کسی خواست سرت کلاه بگذارد نگذار ولی اگر کسی کلاه سرت گذاشت بدانید که کلاه سر خودش گذاشته. این جوان بعد از آن جریان چند بار پیام داد و عذرخواهی کرد. حتی یک بار از دوبی زنگ زد و من قطع کردم. این آدمها خطرناک هستند.

وقتی حبیب بدون کمترین اشاره به علاقه احمدی‌نژاد به صدایش به صراحت از ماجرای دیدار با یارغار احمدی نژاد حرف زده و از آن شفافتر خواننده آن قطعه دوصدایی را “خطرناک” توصیف کرده دیگر باز کردن پای شایعات و دمیدن در تنور فانتزی سازی چه سودی می‌تواند داشته باشد جز تحریف واقعیت؟

 




تبريزي: علت خيانت در خانواده‌ها، آن دوره تاريك ٨ ساله است!

سینماژورنال: ماجرای نقد فراستی بر “دونده زمین” کمال تبریزی و از آن سو ادعای تبریزی مبنی بر اینکه بخاطر این نقد تولید سریال “سرزمین کهن” را تعطیل خواهد کرد همچنان ادامه دارد.

به گزارش سینماژورنال البته ادامه این ماجرا نه به تعطیلی “سرزمین کهن” انجامیده و نه فراستی بنا به حکم کارمندان گروه سینمایی “دونده زمین” شلاق خورده است با این حال اظهارنظرات درباره این ماجرا همچنان ادامه دارد.

کمال تبریزی در تازه ترین اظهارنظر خود در تحلیل اتفاق افتاده در “هفت”، رفتار افخمی در “هفت” را مصداق بارز خیانت دانسته است. تبریزی به “اعتماد” گفته است:  بشر موجودي است كه مي‌تواند خيانت كند. متاسفانه اين روزها خيانت را به وفور مي‌بينيم. استنباط من اين است كه خيانت در خانواده‌ها هم زياد شده است. درك و همزيستي در خانواده‌ها وجود ندارد. من اين را حاصل آن هشت سال دوره تاريك مي‌دانم.

وی ادامه داده است: در آن روزها يك آموزشي به آدم‌ها داده شد كه با تخطئه كردن شخصيت ديگران مي‌توانند جايگاهي براي خودشان دست و پا كنند. من فكر مي‌كنم پديده داعش كه در همه جوامع در حال تكرار است در جامعه ما هم پياده مي‌شود. داعش براي شما دادگاهي تشكيل نمي‌دهد. مي‌گويد تو كافري و بعد با خواندن بيانيه‌اي گردن تو را مي‌زند. نه براي تو حقي قائل مي‌شود و نه دادگاهي ترتيب مي‌دهد و چيز ديگري. اين اتفاق در حوزه فرهنگ هم افتاده است. يك عده‌اي فكر مي‌كنند با زور و تهديد و ارعاب، مي‌توانند ديگران را به حاشيه برانند. اين دوست قديمي ما{افخمی} در چنين دامي افتاده است.

کدام هشت سال؟ کدام تاریکی؟

به گزارش سینماژورنال فارغ از آن که در این دعوا اتفاقا کارمندان گروه سینمایی فیلم مناقشه برانگیر تبریزی بودند که نه فقط برای حمایت از تبریزی که برای دفاع از گروهی که آبشخور مالی خوبی برایشان فراهم کرده بدون برگزاری دادگاه، حکم شلاق آن منتقد را صادر کردند اینکه تبریزی از یک “دوره هشت ساله تاریک” حرف می‌زند و حتی خیانتهای خانوادگی را نتیجه آن هشت سال تاریک (٨٤-٩٢)می‌داند به شدت كودكانه و ساده انگارانه مي‌نمايد.

چراکه یک کارگردان که باید سمبل نیروی روشنفکر جامعه باشد حواسش به این نیست که فرهنگ از بدنه جامعه و قاعده هرم به رأس آن سرایت می‌کند و نه بالعکس و بر این اساس اگر هر پدیده مذموم اجتماعی در جامعه رشد می یابد از کف جامعه است و نه  از رأس.

اگر جز این بود مثلا در دوره  پهلوی اول و دوم و با آن حجم از ولنگاری و لاقيدي دربار که امثال تبریزی بارها از آن در فيلم هاي دوره اول فيلمسازي شان نالیده‌اند، جامعه ایران می‌بایست تمامی ارزشهای اخلاقی خود را فراموش می‌کرد ، اما اين طور نشد و جواناني چون تبريزي تربيت شدند كه انقلاب كرده و ارزشهاي ديگري را حاكم نمودند و البته از ديوار سفارت بالا رفتند و با تصرف سفارتي كه همگي اعتقاد داشتند لانه جاسوسي است ، باعث شدند آمريكا رابطه سياسي خود را با ايران قطع كند.

بي شك اگر فرهنگ از رأس به كف جاري مي شد، دلاور مردان غيوري چون تبريزي در آن سالها پرورش نمي‌يافتند.




نمايش اختصاصي “رسوايي٢” براي رييس جمهور سابق

سینماژورنال: به تازگی لیستی منسوب به ساماندهی ستاد انتخاباتی محمود احمدی‌نژاد برای ریاست جمهوری 96 در شبکه های اجتماعی منتشر شده است.

به گزارش سینماژورنال قرارگیری برخی از نزدیکان به احمدی‌نژاد و از جمله چهره هایی نظیر کاوه اشتهاردی و عبدالرضا داوری در این لیست شرایطی را در جهت باورپذیری هر چه بیشتر آن ایجاد می کند.

اما از همه جالب تر قرارگیری نام مهدی کلهر و مسعود ده‌نمکی به عنوان مسئول کمیته فرهنگی-هنری این ستاد است.

کلهر در دوران ریاست جمهوری احمدی‌نژاد به عنوان مشاور رسانه‌ای وی فعالیت کرد و ده‌نمکی هم در آن روزگار یکی از اعضای شورای عالی سینما بود؛ شورایی که با حضور رییس جمهور تشکیل جلسه می داد و هدفش را بر ارتباط بیشتر میان بدنه سینما و رییس دولت گذاشته بود اما اخیرا وزیر ارشاد دولت روحانی آن را منحل اعلام کرد.

اینکه نام این دو نفر که هر کدام عقبه خاص و البته پیشینه‌ای متفاوت دارند ولی در یک نقطه که احمدی‎نژاد است به هم رسیده‌اند، به عنوان مسئولان کمیته فرهنگی-هنری احمدی‌نژاد می‌آید ذهن را کنجکاو می‌کند که بیشتر در این باره تحقیق کند.

صحت لیست زیر سوال است

با این حال تحقیقات درباره منشأ این خبر و صحت این لیست به جای خاصی نمی‌رسد.

اغلب نزدیکان احمدی‌نژاد در گفتگو با سینماژورنال صحت این لیست را رد کرده و از این می‌گویند سیاست احمدی‌نژاد آن است که اگر بخواهد فعالیتی را انجام دهد از کانال رسمی خودش باشد و نه گمانه زنی های این چنینی.

ضمن اینکه حضور ده‌نمکی در چنین لیستی نیز کاملا از سوی نزدیکان این کارگردان تکذیب می‌شود.

در این بین جریان حضور ده‌نمکی در این لیست که این روزها “رسوایی2” را هم روی پرده دارد چیست؟

نمایش “رسوایی2” برای احمدی نژاد

به نظر می‌رسد این قرارگیری نام ده‌نمکی به اکران چند هفته قبل “رسوایی2” برای محمود احمدی‌نژاد ارتباط داشته باشد.

شنیده‌های سینماژورنال حکایت از آن دارد نسخه‌ای کامل از “رسوایی2” پیش از روی پرده رفتن رسمی این فیلم برای رییس دولت‌های نهم و دهم به نمایش درآمد.

در پایان نمایش فیلم هم احمدی‌نژاد برخی نظرات خود درباره این فیلم و بازخوردی که فیلم از مخاطبان بخصوص مخاطبانی دارای عقبه سیاسی خواهد گرفت را برای کارگردان آن بیان کرد.

نمایش “رسوایی2” برای احمدی‌نژاد در شرایطی صورت گرفت که چندی قبل ده‌نمکی در مطلبی اجتماعی و با نواختن رقیب سنتی احمدی‌نژاد و انتقاد از دولت کارگزاران، از احتمال ساخت فیلمی با نام “هاشمی ها” خبر داده بود.(اینجا را بخوانید)

عکس تزیینی است و مربوط به حضور ده نمکی در مراسم ختم مادر احمدی نژاد
عکس تزیینی است و مربوط به حضور ده‌نمکی در مراسم ختم مادر احمدی‌نژاد




رییس سازمان سینمایی: شورایعالی سینما چندین ساعت وقت رییس جمهور را گرفت اما هیچ کدام از مصوباتش اجرایی نشد

سینماژورنال: اظهارنظرات نسبت به انحلال شورایعالی سینما همچنان ادامه دارد و یکی از فرضیاتی که در امتداد این انحلال طرح می شود بازگشت سازمان سینمایی به معاونت سینمایی است.

به گزارش سینماژورنال حجت ا.. ایوبی رییس سازمان سینمایی در گفتگویی با “شرق” اما این بازگشت را رد کرده و گفته است: هیچ رابطه‌ای میان سازمان سینمایی و شورای‌عالی سینما وجود ندارد. ما سازمان‌های فراوانی در کشور داریم که شورای‌عالی ندارند. به عبارت دقیق‌تر، هیچ ملازمه‌ای میان شورای‌عالی سینما و سازمان سینمایی وجود ندارد.

وی با اشاره به دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد ادامه داده است: شورای‌عالی سینما در گذشته ٩ جلسه با حضور رئیس‌جمهور وقت تشکیل داد. چندین ساعت وقت رئیس‌جمهور این مملکت گرفته شد ولی متأسفانه هیچ‌کدام از مصوبات اجرائی و عملی نشد.

ایوبی افزود: خوشبختانه ما این نگاه را نداریم. ما کشور مدرن و پیشرفته‌ای هستیم و وظایف کاملا مشخص و تفکیک شده‌اند. دیوان‌سالاری به معنای مثبتش را باید تجربه کنیم. هرکسی باید کار خودش را انجام دهد و به نظرم برای هر پروژه‌ای پای رئیس‌جمهور را وسط بکشیم که درست نیست. به‌همین‌دلیل رفتار آقای رئیس‌جمهور کاملا حرفه‌ای است. ایشان می‌گویند من به وزارت ارشاد اعتماد کردم و وزارت ارشاد هم به سازمان سینمایی اعتقاد دارد و همه مسائل باید به متخصصان امور سپرده ‌شود.




دوبلور آلن دلون و آمیتاب باچان: به‌خاطر دوبله فیلم مخملباف دچار خونریزی حنجره شدم/اگر تلویزیون پول نداشت برای فاجعه ای مثل “کیمیا” هزینه نمی‌کرد/احمدی‌نژاد کارهای خوبی برای بیمه هنرمندان انجام داد

سینماژورنال: خسرو خسروشاهی دوبلور پیشکسوت ایرانی که بسیاری او را بخاطر دوبله‌اش برای بازیگرانی نظیر “آلن دلون”، “آمیتاب باچان” و “آل پاچینو” می‌شناسند در گفتگویی تفصیلی که با “مهر” داشته پاره ای نقطه نظرات خود را درباره وضعیت سینما و تلویزیون و برخی دولتمردان بیان کرده است.

به گزارش سینماژورنال خسروشاهی درباره ممیزی سفت و سخت تلویزیون می گوید: مهرجویی یک بار به من گفت باید برای گرفتن مجوز ساخت یک فیلمنامه در تلویزیون کفش آهنی داشت و آنقدر که برای ساخت سریالی “سمفونی مردگان” (عباس معروفی) به تلویزیون رفت و آمد داشته، خسته شده است. او گفت تا پای ساخت رفته اما در نهایت پذیرفته نشده است.

اگر تلویزیون پول نداشت برای فاجعه ای مثل “کیمیا” هزینه نمی‌کرد

این دوبلور با اشاره به کیفیت پایین آثار تلویزیون در سالهای اخیر بیان می دارد: اگر تلویزیون پول نداشت که برای سریالی مثل «کیمیا» این قدر هزینه نمی‌شد. سریالی که من تنها چند قسمت از آن را دیدم و به نظرم فاجعه بود. این سریال می‌توانست ۱۰ قسمت باشد.

فکر نمی‌کنم زندگی ترک‌ها آنقدر بی‌در و پیکر باشد که یک زن با داشتن همسر، معشوقه‌ هم داشته باشد

خسروشاهی درباره اپیدمی شدن سریالهای ترک ماهواره‌ای بیان می دارد: یک بار من و آقای حسین عرفانی در استودیو بودیم و بعد او گفت اگر همین الان داخل یک کوچه برویم و زنگ در خانه ها را بزنیم همه در حال دیدن سریال ترکی هستند. واقعیت این است که من فکر نمی‌کنم زندگی ترک‌ها آنقدر بی‌در و پیکر باشد که یک زن با داشتن همسر، معشوقه‌ هم داشته باشد یا یک مرد چند زن را با هم داشته باشد. این داستان ها فقط از یک ذهن معیوب درمی آید.

وی ادامه می دهد: مجله‌ای بررسی کرده بود که ترک‌ها بزرگترین صادرکننده سریال در جهان هستند و در بعضی از کشورها هیچ گونه نتوانسته اند از توزیع این سریال ها جلوگیری کنند. به طور مثال در نقاطی از جهان مثل مصر و پاکستان این سریال‌ها را تکفیر کرده‌اند.

احمدی نژاد برای صنف هنرمندان کارهای خوبی برای بیمه انجام داد

این دوبلور به مانند بسیاری از هنرمندان از وضعیت صنفی هنرمندان ناراضی است. وی با اشاره به اوضاع و احوال سالهای اخیر اظهار می دارد: وضعیت در این سال ها بدتر شده است. احمدی نژاد برای صنف هنرمندان کارهای خوبی برای بیمه انجام داد که تا مبلغ ۴۰ تا ۵۰ میلیون پول بیماری ها را می داد. اکنون در بیمه ما عمل قلب و بسیاری از مواردی که لازم است وجود ندارد.

خسروشاهی ادامه می دهد: حسین فرحبخش تعریف می کرد که شبی ساعت ۲ و نیم بامداد نزد احمدی‌نژاد رفته بود و گفته بود که اوضاع هنرمندان خوب نیست. احمدی نژاد هم همان جا نام شخصی را می برد و می گوید شمارش کند که چند نفر به پول نیاز دارند تا مبلغی به حسابشان ریخته شود. احمدی نژاد نفری ۴۰۰ هزار تومان نقد و حدود ۲۰۰ هزار تومان هم به عنوان کالا برای هنرمندان قرار داد.

چرا در فیلم خودش به کارگردانی پیمان قاسم خانی بازی نکرد؟

خسروشاهی درباره فیلمی که بنا بود با حضور وی با کارگردانی پیمان قاسم خانی ساخته شود بیان می دارد: آن فیلم اگر ساخته می‌شد بسیار جالب بود اما من از زیر بار آن فرار کردم. قصد این بود که من در این فیلم زندگی خود را با نام خسروشاهی بازی کنم و سفری هم به فرانسه داشته باشم، آلن دلون هم حضور داشته باشد اما نشد و با خود فکر کردم بازی در این سن و سال کار من نیست.

خون ریزی حنجره به خاطر دوبله فیلم مخملباف

این دوبلور 75 ساله با اشاره به سختیهای کار دوبله می گوید: در حین کار ممکن است از حنجره شما خون بریزد به گونه ای که وقتی به پزشک مراجعه می کنید، می پرسد اسید خورده اید و باید بگویید داد زده ام. می پرسد حرفه شما چیست؟ بعد می گوید اگر یکی از تارهای صوتی ات پاره شود چه خواهی کرد؟ مگر چقدر درآمد دارید که اینگونه از خود کار می کشید؟

وی با اشاره به اینکه در فیلمی از مخملباف دچار خونریزی حنجره شده بیان می دارد:در فیلم «عروسی خوبان» ساخته محسن مخملباف دچار خونریزی شدم. او صبح همان روز که دچار خون ریزی شدم مرا به بیمارستان برد و دکتر آنجا به من گفت یک مشت دیوانه دور هم جمع شده اید.

این دوبلور می افزاید: اینها ریسک است که شما با زندگی خود دارید. ممکن است کمتر فریاد بزنید و کسی هم اعتراضی نکند اما خود شما رضایتی ندارید.

او درباره چرایی خونریزی حنجره اش بخاطر ایفای نقش یک جانباز در “عروسی خوبان” بیان می دارد:  وقتی او را به اتاق عمل می برند و یا موجی می شود فریادهای بلندی می زند.

“سرپیکو” را به کیمیایی امانت دادم اما از دفتر صالح علاء سردرآورد

خسرو خسروشاهی روایت جالبی هم از استفاده شخصیتهای مختلف هنری از آرشیو فیلمهایش دارد. وی می گوید: زمانی در دفتر محمد صالح علا بودم که دیدم فیلم «سرپیکو» روی میز اوست. پرسیدم این فیلم را از کجا آورده ای و او پاسخ داد که از مسعود کیمیایی گرفته است و دیگر هم نمی خواهد به او بازگرداند. به او گفتم این فیلم من است و تعریف کرد که کیمیایی به او توضیح داده است فیلم امانت است اما او آن را گرفته و دیگر هم نمی خواهد به او پس بدهد.

بابک بیات هم برای خودش فیلم برمیداشت و هم برای شاملو

وی ادامه می دهد: فیلم های زیادی داشتم، همه را از من می گرفتند. بابک بیات به منزل من می آمد و هر بار ۷ تا ۸ فیلم می گرفت. از او می پرسیدم چطور این همه فیلم را می بینید که می گفت همه فیلم ها را خودش نمی بیند و چند تا را هم برای شاملو می برد. این ماجرا مربوط به زمانی می شد که پای شاملو را قطع کرده بودند.




کارگردان “سالوادور…” فیلم احمدی‌نژاد را می‌سازد!

سینماژورنال: منوچهر هادی کارگردان کمدی “من سالوادور نیستم” که با پخش رسانه فیلمسازان رقم فروش ده میلیارد را رد کرده است از علاقه خود برای ساخت فیلم احمدی نژاد خبر داد.

به گزارش سینماژورنال  منوچهر هادی که چندی قبل خبر ازدواجش با یکتا ناصر بازیگر ثابت فیلمهایش منتشر شده بود درباره علاقه اش برای ساخت فیلم محمود احمدی نژاد به “خبرگزاری صداوسیما” گفت: اگر آقای محمود احمدی نژاد اجازه دهد فیلم او را خواهم ساخت.

وی ادامه داد: این فیلم سینمایی از زمان تولد تا قبل از ریاست جمهوری او را به تصویر می کشد و به سفارش هیچ جایی نیست و بر اساس میل شخصی خودم است.

هادی افزود: در این فیلم جانب داری دیده نمی شود و هر کسی ممکن است فیلم زندگی هر شخصی را بسازد.

منوچهر هادی به تازگی فیلمی به نام “کارگر ساده نیازمندیم” را هم کارگردانی کرده بود؛ فیلمی که یک برزیلی به نام eby سرمایه گذارش است!!!




چند نكته مبهم پيرامون نامه سرگشاده عزت‌ا.. انتطامي به رييس‌جمهور

سینماژورنال: عزت ا.. انتظامی بازیگری که چند سالی میشود دور از سینما فقط نظاره گر فعالیت همکاران خود است حدودا یک ماه پیش نامه ای را خطاب به دو چهره سیاسی در مخالفت با حصر آنها نگاشته بود به تازگی هم نامه ای به رییس دولت یازدهم نوشته و از وی خواسته است شرایط رفع حصر سه چهره سیاسی فعال در انتخابات 88 را فراهم کند.

به گزارش سینماژورنال این نامه نگاری بیش از هر چیز یادآور ماجرای همراهی این بازیگر با محمود احمدی نژاد و اسفندیار رحیم مشایی در ستاد انتخابات کشور درست در روز ثبت نام برای انتخابات ریاست جمهوری 92 بود؛ حضوری که در تاریخ سیاسی ایران بی نظیر بود و  در کانون توجه رسانه های داخلی و خارجی قرار گرفت.

همراهی با مشایی مصور شد اما برائت از همراهی، مکتوب
با این حال ساعاتی بعد از آن اعلام حضور نامه ای منسوب به انتظامی منتشر شد که وی از این حضور اعلام برائت کرده بود!!! جالب بود که مستندات حضور ایشان به صورت تصویر و فایلهای ویدیویی منتشر شده بود اما برائت از حضور فقط با انتشار یک نامه انجام شد؛ از آن نامه بلندبالا هم فقط بخش انتهایی آن به صورت دست‌نوشته انتظامی بیرون آمد.
البته که بعد از اعلام برائت هم مشایی با لحنی دلجویانه خطاب به انتظامی از درک موقعیت وی و فشارهای وارده سخن گفت!

آیا فشارهای احتمالی باعث رو شدن نامه ای جدید خواهد شد؟
آن ماجرا وقتی کنار نامه نگاری اخیر انتظامی قرار می گیرد این فرضیه را پیش رو می گذارد که آیا در آینده نزدیک و با افزایش فشارهای احتمالی(!؟) آیا باز هم انتظامی نامه ای تازه تر نوشته و توضیحات جامعتری را درباره نامه های قبلی بیان خواهد کرد؟

حتی حال حضور در رونمایی پوستر منقش به تصویرشان را ندارند اما…
از آن گذشته نامه نگاری اخیر انتظامی این پرسش را نیز پیش رو می گذارد که چطور است انتظامی به دلیل کهولت سن حتی توانایی حضور در رونمایی از پوستر جشنواره ای که تصویرشان روی آن نقش بسته را هم ندارد اما چند رور بعد از دیدار دبیر همین جشنواره با ایشان در منزل شخصی شان، به ناگاه نامه ای را منتشر می کنند که نشانگر پویایی ذهن نه یک فرد كهنسال نيازمند استراحت مطلق که یک مرد میانسال همچنان پویاست.

این پویایی چه سنخیتی دارد با آن بی تفاوتی؟
اگر این پویایی را حتی در نود و چند سالگی ایشان بپذیریم آن گاه بی تفاوتی ایشان در قبال موضع گیری پیرامون مشکلات صنفهای متبوعشان در سینما و تئاتر را چگونه توجیه کنیم؟ مدتهاست فریاد اهالی سینما و تئاتر از نداشتن یک نظام بیمه ای جامع به آسمان رسیده است ولی عزت ا.. انتظامی حتی یک بار هم از وجهه خود برای کمک به حل مشکل همکاران استفاده نکرده و البته نزدیکانش نیز کهولت سن اش را دلیل دوری از این موضوعات دانسته اند! اگر این کهولت سن که علت بی تفاوتی به مشکلات صنفی است را بپذیریم آن پویایی نامه نگاری را چطور توجیه کنیم؟

آیا نامه را دیگران تنظیم کرده اند؟
گذشته از اینها بی شباهتی لحنی سیاستمدارانه که در نگارش نامه به کار رفته با ادبیات متداول انتظامی هم بدجوری پرسش برانگیز است. آیا نامه را دیگران تنظیم کرده اند و انتظامی فقط آن را امضاء کرده؟ یا آن که نامه ای را نوشته و دیگران ویرایش کرده اند؟

دلیل انتخاب انتظامی چه بوده؟

اگر این فرضیه را بپذیریم که برخی صاحب‌منصبان سیاسی انتظامی را تشویق به ارائه این نامه کرده‌اند پرسشی دیگر روی می‌دهد که چرا در میان آن همه بازیگر و کارگردان شناخته شده‌ای که به هنگام انتخابات همراهی کاملی با سیاستمداران نشان می‌دهند این انتظامی بوده که برای امضای چنین نامه ای انتخاب شده است؟

آیا مشوقان گمان می کرده اند هر کسی جز ایشان انتخاب شود با واکنشهای افراطی و حتي ممنوع الفعاليتي مواجه شده و ایشان به دلیل کهولت سن چنان که باید  مورد هجمه طرف مقابل  قرار نمي‌گيرد؟

حدسي كه تا اينجا درست از آب در آمده و به جز برخورد تند يكي از نزديكان مشايي، انتظامي از حاشيه امني در قياس با ديگران برخوردار بوده  و نامه او ، بازتاب منفي جدي نداشته است.

شايد هم اين بي‌اعتنايي در گارد مخالف گرفتن براي اين بازيگر قديمي حكايت از جدي نبودن او در سپهر سياسي دارد بخصوص بعد آن نامه برائت شتابزده قبلي  كه اعتبار اين چهره هنري را متاسفانه مخدوش ساخت.




کمال تبریزی به بهانه “خیابانهای ناآرام” میرحسین موسوی را مقصر جریانات ۸۸ معرفی کرد+عکس

سینماژورنال: کمال تبریزی شش سال قبل و  بعد از ماجراهای انتخابات 88 فیلمی به نام “خیابانهای آرام” ساخت؛فیلمی که هرچند ادعا می شد در فضایی غیر از ایران می گذرد و حتی برای دوری از سوء تفاهم در ارمنستان فیلمبرداری شده بود اما پر بود از اشارات سیاسی آشکاری که بیش ار هر چیز و هر کس رییس دولت نهم و دهم را هدف قرار گرفته بود.

به گزارش سینماژورنال شاید برای همین بود این فیلم که توسط محمود رضوی از تهیه کنندگان نزدیک به شهردار تهران تولید شده بود در کنار “گزارش یک جشن” ابراهیم حاتمی کیا به دو فیلمی بدل شدند که حتی بعد از روی کار آمدن هنروتجربه و فرستادن برخی از آثار توقیفی برای اکران در این گروه هم روی پرده نرفتند.

البته که در همان زمان شنیده هایی وجود داشت مبنی بر اینکه سازمان سینمایی وقت به ریاست جواد شمقدری هر دو فیلم را خریداری کرده است تا دست اندرکاران تولید آنها و البته حامیان مالی نگران سوخت سرمایه خود به دلیل توقیف فیلمها نباشند.

کمال تبریزی به تازگی و در حالی که انتاخابات مجلس دهم را پشت سر گذاشته ایم در گفتگویی با “نقد سینما” از رسانه های متبوع حوزه هنری، به برخی مصادیق “خیابانهای آرام” اشاره کرده و البته ابایی هم نداشته از اینکه به میرحسین موسوی کاندیدای شکست خورده انتخابات 88 بخاطر رفتارهای احساسی اش خرده بگیرد.

سینماژورنال متن کامل گفتگوی تبریزی را ارائه می دهد:


هنوز معتقدید در ماجرای سال 88 عده‌ای دیوانه به خیابان‌ها آمدند؟ یعنی آدمی مدیریت کرده بود تا اوضاع را به هم بریزند و چند بی‌گناه را متهم کنند ولی کار خود را جلو ببرند؟

تبریزی: در «خیابان‌های آرام» می‌خواستم بگویم چنین اتفاقی به دلیل نبود تعقل است. شاید بتوانید این را به هر کسی نسبت دهید. وقتی تعقل جایش را به احساسات دهد و آدم از حالت عقلانی خارج شود، چنین اتفاق‌هایی می‌افتد. ریشه‌ی آشوب‌ها و درگیری‌های خیابانی همیشه به دلیل نبود تعقل درست و احساس است.

اما این انصاف و تعادل و در نظر گرفتن سهم اشتباه هر دو طرف در فیلم شما دیده نمی‌شود. بیش‌تر اتفاقات و دیالوگ‌های فیلم انتقاد از احمدی‌نژاد است، به‌ویژه صحنه‌ای که با تمسخر درباره‌ی یک دختر مخترع انرژی اتمی در پارک صحبت می‌شود.

تبریزی: بله چون مخالفم. من مخالفتم را پنهان نکردم. نبود تعقل این است که با احساس بخواهید مملکت را اداره کنید.

یعنی هیچ‌وقت به این نتیجه نرسیدید که طرف سیاسی مطلوب شما هم مرتکب اشتباهات جبران‌ناپذیری شد؟

تبریزی: من فکر می‌کنم کسی که قدرت دارد، مسئولیت بیش‌تری هم دارد.

منظور من همان تذکر مشهور رهبری در خطبه‌های نماز جمعه‌ی 29 خرداد 88 است. ایشان به کسانی که اردوکشی خیابانی را باب می‌کنند، تذکر دادند که: «…اگر نخبگان سیاسی بخواهند قانون را زیر پا بگذارند، یا برای اصلاح ابرو، چشم را کور کنند، چه بخواهند، چه نخواهند، مسئول خون‌ها و خشونت‌ها و هرج و مرج‌ها، آن‌هایند».

تبریزی: دقیقاً. کسانی که در هر موقعیتی در مسند قدرت می‌نشینند، مسئولیت بیش‌تری دارند، چون قدرت دارند. پس باید بر اساس تعقل، تدبیر و اعتدال حرکت کنند. زیاده‌روی در هر حالتی مشکل ایجاد می‌کند.

پس مخاطب «خیابان‌های آرام» باید بداند که مولف فیلم برای هر دو طرف ماجرا سهمی از اشتباه قائل است؛ هر دو طرفی که باعث شدند جامعه از مسیر اعتدال خارج شود. حتی اگر این تعادل و انصاف در فیلمش حس نشود، چون به زعم او کسی که قدرت دارد، مسئولیت بیش‌تری دارد.

تبریزی: کسی که مسئولیت، قدرت و تریبون بیش‌تری داشت، جرم بیش‌تری مرتکب شده است. گناه او سنگین‌تر است.

خیابانهای آرام
لعیا زنگنه و حسن معجونی در نمایی از “خیابانهای آرام”


از این بابت اصرار دارم که توضیح بدهید چون بعد از انتخابات، به همراه آقایان «برزیده»، مجیدی و «میرکریمی» نامه‌ای سرگشاده خطاب به آقای «موسوی» منتشر و با لفظ «منتخب محبوب ملت» از او یاد کردید. همچنین ایشان را برنده‌ی صداقت و اخلاق دانستید. کسانی که این نامه را خوانده باشند و “خیابان‌های آرام” را با گزاره‌های یک‌سویه‌اش ببینند، شاید احساس کند که شما بی‌انصافید و از نیت خیر شما آگاه نشوند. با این‌که شما دو طرف را مقصر می‌دانید.

تبریزی: صد درصد. من معتقدم اگر میرحسین موسوی جلوی احساسش را می‌گرفت، منطقی اعتراض می‌کرد، حرف‌هایش را می‌زد اما به احترام نظام و کشور سکوت می‌کرد و ادامه نمی‌داد، در دوره‌ بعدی رئیس‌جمهور می‌شد.

تا از این بحث عبور نکرده‌ایم، دوست دارم بدانم که چقدر با ورود هنرمندان –که انسان‌های احساساتی هستند و کفه‌ی اقبال و ادبارشان به سرعت تغییر وزن می‌دهد – به عرصه‌ جدی سیاست موافقید؟

تبریزی: هنرمندان نباید وارد فضای سیاست شوند. البته فیلم ساختن برای یک کاندیدا فرق می‌کند؛ خود من برای آقای «هاشمی» فیلم انتخاباتی ساختم….

و فکر می‌کنم باعث رأی نیاوردن ایشان در سال 84 شدید.

تبریزی: چطور؟

هر کسی آن نمای پرسپکتیو انتهایی را می‌دید، نمی‌فهمید که این‌جا خانه‌ حاج‌آقاست یا پارک نیاوران و احتمالاً اشک‌ها و دغدغه‌های ایشان را هم برای مردم مستضعف باور نمی‌کرد!

تبریزی:(خنده) … مقاطع انتخابات را باید جداگانه تحلیل کرد. به‌عنوان مثال افرادی که برای «سیدمحمد خاتمی» فیلم ساختند سیاسی نبودند.


قبول! اما تبدیل کردن پاتوق‌های صنفی به اتاق‌های عملیات سیاسی درست است؟

تبریزی: درست نیست. اما باید توجه داشت که هنرمندانی که پایگاه مردمی دارند، باید هنگام اتفاق‌های اجتماعی که به حقوق مردم مربوط می‌شود، کنار مردم باشند. این متفاوت است. این اتفاق خوبی است که از انرژی هنرمندان استفاده کنیم و شور و هیجان به وجود آوریم. اشکالی ندارد هنرمندان از توانایی‌شان و حس مردم استفاده کنند، طرفدار نامزدی شوند و برای او تبلیغ کنند. این تعیین کننده است و امکان رأی آوردن چنین نامزدی بیش‌تر می‌شود. شرایط بد موقعی است که هنرمندان نسبت به انتخابات واکنشی نداشته باشند. ورود هنرمندان به حوزه‌های تبلیغی اشکالی ندارد؛ در صورتی که درست باشد و از اعتدال خارج نشود.

ورود هنرمندان –به‌ویژه سینماگران- به کارزارهای سیاسی تصمیمی است که باید خودشان بگیرند. نکته‌ی من این است که سینماگری که از یک طرف احساسی است و از طرف دیگر به ابزار قدرتمندی مثل سینما دسترسی دارد، اگر نتواند ناکامی‌های مرسوم دنیای سیاست را -که برای سیاسیون امری متداول است- هضم کند و افسرده بشود، چه بلایی سر مخاطب فیلم‌هایش خواهد آمد؟ آیا سینماگر حق دارد تحفه‌ی این تجربه‌ی تلخش را که چند سال ناراحتی و افسردگی است، روی پرده‌ی سینما ببرد؟ به‌عنوان هنرمندی که پایگاه اجتماعی دارد، این حق را دارد؟

تبریزی: این کارها برای هنرمندان تجربه است. قبل‌تر که این تجربه‌ها وجود نداشته است؛ چون انتخابات مولود انقلاب اسلامی است. این‌ها مشق دموکراسی است. باید از گذشته تجربه بگیریم و رو به آینده حرکت کنیم. خود من در همان دوره تصمیم گرفتم برای کسی و نامزدی فیلم نسازم. باید فرزند زمان خویشتن بود. یک موقع‌هایی باید ورود کرد و یک موقع‌هایی باید پرهیز کرد. البته بستگی به موقعیت، روش و منش هنرمند هم دارد و این‌که ببیند جامعه از او چه انتظاری دارد و چه چیزی به صلاح است.

بعد از تجربه‌ سال 88، نه‌تنها من، بلکه خیلی‌ها به این نتیجه رسیدند که این‌گونه عمل کنند. بسیاری از اهالی سینما گفته‌اند که فعلاً به این موضوعات کاری نداریم. شاید در مقطع دیگری دوباره این شور ایجاد بشود.

پس باید امیدوار باشیم که در سال‌های بعد، این جملات تکراری «حالم خوب است» و «حالم بد است» را کم‌تر از سینماگران بشنویم؟

تبریزی: حال خوب و بد، واقعیتی درباره‌ی اهالی هنر است. متأسفانه چنین چیزی وجود دارد. بیش‌تر هنرمندان حساس‌اند. هنرمند حس ظریف و لطیفی دارد؛ به همین دلیل هنرمند شده است و این طبیعی است. منتها خود هنرمندان هم در این مسیر رشد عقلانی پیدا می‌کنند. البته نه به این معنی که بتوانند رهبری جامعه را به دست بگیرند.

اما با همه‌ی این اوصاف، اگر همه‌ی هنرمندان را در نظر بگیرید، برآیند رفتارشان قابل قبول است. کسانی که دلشان برای این مملکت می‌تپد و دلشان می‌خواهد آسیب اجتماعی کم‌تر و رشد و پیشرفت بیش‌تری در مملکتشان باشد. منتها مهم است از چه مسیری می‌خواهند این مفهوم‌ها را به منصه‌ی ظهور برسانند. این مسیرها می‌تواند متفاوت باشد. الآن بیش‌تر هنرمندان به این نتیجه رسیده‌اند که سعی کنیم در این مقطع، از سیاست دوری کنیم. البته به این معنا نیست که درباره‌ی سیاست فیلم نسازیم. انتخابات اخیر «خانه‌ی سینما» هم پیام واضح و آشکاری داشت. یعنی نمی‌خواهیم تا اطلاع ثانوی وارد مسائل سیاسی شویم؛ ممکن است مشکل سیاسی داشته باشیم ولی از آن مهم‌تر مشکل معیشتی، شغلی، امنیتی و بیکاری خودمان است. ابتدا مشکل صنفی‌مان را حل کنیم بعد به مشکل‌های دیگر توجه کنیم.

معمولاً در ایران هنرمندان مثل آمریکا در لحظه‌های حساس موضع‌گیری نمی‌کنند. در کشوری مانند آمریکا در دوره‌ای، «ریگان» را مجبور می‌کنند و پشت جبهه می‌فرستند. سینمای هالیوود شهید جنگ هم داده است. خیلی از هنرمندان ما این‌طور نیستند. برای فیلم‌برداری از تهران بیرون نمی‌روند. اگر فیلم‌برداری نزدیک سیستان و بلوچستان باشد و بمبی منفجر شود، کار را تعطیل می‌کنند. سال 88 و در ماجرای تحریم‌ها، فرانسه در مذاکره‌هایمان کارشکنی کرد اما حتی همان سال هنرمندانمان جشنواره‌ی کن را تحریم نکردند. داروهایمان تحریم شد اما «مهتاب کرامتی» که سفیر صلح است، بیانیه‌ای نداد ولی «آنجلیا جولی» برای امنیت ملی کشورش بیانیه داد یا به پاکستان رفت. حتی کسانی مثل «نیکی کریمی» و «لیلا حاتمی» که وجهه‌ی بین‌المللی دارند، بی‌تفاوت ماندند و بیانیه‌ای ندادند. چرا هنرمندان ما این‌قدر بی‌تفاوت‌اند؟

تبریزی: به دقت نمی‌توانم درباره‌ آن نظر بدهم اما می‌توانم بگویم فاصله‌ای میان قشر هنرمند و روشنفکر، و مردم ایجاد شده. البته این فاصله نسبت به گذشته کم‌تر شده. هرچه این فاصله بین قشر روشنفکر و مردم کم‌تر شود، هنرمندان واکنش‌های بیش‌تری در برابر جریان‌های اجتماعی و سیاسی نشان می‌دهند.

اما هنرمندان ادعا می‌کنند صدای مردم‌اند.

تبریزی: بله. ولی این فقط یک ادعاست. وقتی بر اساس آمار فقط پانزده درصد از مردم در سال گذشته بیننده‌ی سینما بودند، به این معناست که ما صدای مردم نیستیم. البته به شرایط مختلفی بستگی دارد؛ پایگاهی که هنرمندان در دل مردم دارند گاهی خیلی خوب است اما گاهی از هم فاصله می‌گیرند. برخی از هنرمندان با مردم اُخت می‌شوند و بعضی نه. هنرمند باید بفهمد که محبوبیتش، حضور و تأثیرگذاری‌اش برای حفظ پایگاه مردمی است و به هر قیمتی باید آن را حفظ کند. اگر چنین درک، تصور و فهمی داشته باشد، واکنش نشان می‌دهد. جدا از این‌که یک مثلثی است که یک ضلع آن مردم، ضلع دیگر هنرمند و ضلع دیگرش سیاست است. سیاست ضلعی از این مثلث است. هنرمند نسبت به سیاست محتاط است و از آن فاصله می‌گیرد. همین باعث می‌شود واکنشی از آن‌ها نبینید. نگرانی هنرمند از سیاسی شدن واکنش‌هایش است.

شاید گاهی تفسیر هنرمندان از مردم اشتباه باشد، نه؟

تبریزی: ممکن است. مثلاً درباره‌ی مذاکره‌های هسته‌ای، عده‌ای از دوستان گفتند کاری کنیم؛ بیانیه بنویسیم، نظری بدهیم و موضعمان را بگوییم. این اتفاق‌ها خوب است به‌شرطی که ریشه‌اش غیر سیاسی و مردمی باشد. یا از سوی انجمن‌های مردمی باشد. همان‌طور که برای حمایت از محیط زیست جمع می‌شوند و حرکت‌هایی می‌کنند که تأثیری بگذارد. حرکت‌هایی که نگاهش به‌سوی مردم است. جاهایی که چنین حرکت‌هایی اتفاق نمی‌افتد، به این دلیل است که یک جنبه‌اش سیاسی است. سیاست این فاصله را به وجود می‌آورد. اگر حرکتی فقط برای مردم باشد، همه‌ی هنرمندان این درک و شعور را دارند که پای آن بایستند.

 




تمام روسای جمهوری که حاتمی‌کیا به آنها رأی داده⇐از بنی‌صدر تا …

سینماژورنال: در آستانه اکران “بادیگارد” تازه ترین فیلم ابراهیم حاتمی کیا، دوز گفتگوهای رسانه ای این کارگردان و نویسنده سینما هم بالاتر رفته است.

به گزارش سینماژورنال جالب است که حاتمی کیا در انتخاب رسانه برای گفتگو هم وسواس چندانی به خرج نمی دهد و با تمامی رسانه ها از چپ گرفته تا راست صحبت می کند و همین امر است که این ظن را که این گفتگوها برای کمک به دیده شدن فیلم است را بیشتر می کند.

در میان این گفتگوها اینکه واقعا بتوانی بخشهایی غیرتکراری که برای مخاطب جذابیت و تازگی داشته باشد پیدا کنی کار سختی است. به هر حال وقتی زیاد حرف بزنید احتمال به تکرار افتادن هم زیاد است.

تازه ترین گفتگوی حاتمی کیا که در “اعتماد” منتشر شده است نیز از این قاعده مستثنی نیست و به سختی بتوان نکته تازه ای که حاتمی کیا پیشتر به آن اشاره نکرده باشد را در آن یافت.

شاید جالب ترین بخش این گفتگو جایی باشد که حاتمی کیا در میان گفتگو با اشاره به اینکه در انتخابهای سیاسی بر مدار عقل حرکت می کند و در عالم هنر براساس دل، به تمامی روسای جمهوری اشاره می کند که در دوره های مختلف به آنها رأی داده است.

وی می گوید: من به جز بني صدر كه بر اساس احساسات نوجواني‌ام راي دادم، بقيه راي‌هايم بر اساس جمع‌بندي عقلاني‌ام بوده است. راي دادن به آقاي رفسنجاني يا موسوي در مقابل احمدي‌نژاد يا روحاني همه استدلال‌هاي عقلي داشت. اما در حوزه هنر عقل جايگاه اول را برايم ندارد. آنجا ميدان خونين و ازلي جنگ عقل و دل است و من همه فيلم‌هايم تكرار همين احساس است.




خاطره‌نگاری یک منتقد از موضع‌گیری حاتمی‌کیا نسبت به دو انتخابات ۸۸ و ۹۲!

سینماژورنال: هفته گذشته ابراهیم حاتمی‌کیا گفتگویی با روزنامه اصلاح طلب “شرق” داشت و در این گفتگو سعی کرد بی پرده درباره سیاستهای فرهنگی دولتهای مختلف از دولت اصلاحات تا دولت کارگزاران، دولت احمدی نژاد و دولت فعلی سخن گوید.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال این گفتگو در فضای رسانه‌ای بازتاب فراوانی داشت و حالا احمد طالبی نژاد منتقد قدیمی هم در همان روزنامه “شرق” نامه ای به حاتمی کیا نوشته و به انتقاد از برخی موضع گیریهای وی در سالهای اخیر که چه در گفتگوهایش و چه در فیلمهایش بازتاب داشته پرداخته است.

سینماژورنال دو فراز جالب از نامه طالبی نژاد را مرور می کند:

فراز اول. خاطره نگاری از انتخابات 88

طالبی نژاد نوشته است: یادتان هست در کوران حوادث سال‌های گذشته فضای رسانه‌ای پر شد از این سؤال که چرا در قبال اتفاق‌هایی که داشت می‌افتاد، موضع نمی‌گیرید؟

و یادتان هست در مراسم جشن خانه سینما و بزرگداشت یار دیرینتان زنده‌یاد سیف‌الله داد که در محوطه موزه سینما برگزار می‌شد، کنار هم نشسته بودیم و شما از همکاران رسانه بنده گله می‌کردید که چرا او را مواخذه می‌کنند و بنده هم همین پرسش را مطرح کردم و پاسخ شما این بود که من به حرف‌های مردمی که اعتراض دارند باور ندارم و هنگامی که دلیلش را پرسیدم، گفتید که «چرا فلان کاندیدا، خودش شخصا به شما تلفن نزده که دعوتتان کند در ستادش فعالیت کنید و درعوض فلانی را انتخاب کرده که باز به گفته خودتان، فیلم‌هایش نسبت به مسائل اجتماعی خنثی هستند و هیچ بادی به بیرقش نمی‌وزد» (نقل به مضمون). و بعد هم به نکته‌ای اشاره کردید که مصلحت نمی‌دانم و البته جرئتش را هم ندارم بازگویش کنم.

فراز دوم. خاطره نگاری از انتخابات 92

طالبی نژاد نوشته است: بعد از انتخاب رئیس‌جمهور فعلی هم در مکالمه‌ای تلفنی بی‌مقدمه و البته پیروزمندانه به نکته‌ای اشاره کردید که باعث حیرت من شد. این‌که به قول شما رئیس‌جمهور از مردم درخواست کرده بود داوطلبانه از دریافت یارانه خودداری کنند و جز یکی دو‌میلیون‌نفر به این درخواست پاسخ مثبتی ندادند، شما با لحنی که ازتان توقع نمی‌رفت، این عدم همراهی را…  به دولت و رئیسش قلمداد کردید.

و نمی‌دانم چرا؟ مگر این آقای روحانی از کره‌ای دیگر آمده و میزان تعبدش نسبت به دین و مذهب کمتر از جنابعالی است. بنده البته طرفدار هیچ جناحی نیستم و اصلا سیاست‌باز نیستم. ولی موضع شما که با سیاست وارد عرصه هنر شده‌اید، برایم جالب است.

 




بعد از علیرضا افتخاری، مهناز افشار و…⇐تهیه‌کننده “اخراجیها” هم از احمدی‌نژاد اعلام برائت کرد/ بعد از انتخابات ٨٨ ممنوع الكار بودم

سینماژورنال: بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم چهره های مختلف هنری سعی کردند با نزدیک نشان دادن مواضع خود به دولتمردان جدید خود را طرفدار مدیران جدید نشان دهند.

به گزارش سینماژورنال در میان این ابراز ارادت کنندگان به دولت فعلی بودند عده‌ای که در دولت قبل منتقد سیاستهای هنری بودند و این ابراز ارادتشان به دولت جدید که قصد داشت به زعم خود سیاستهای غلط دولت قبلی را اصلاح کند منطقی می نمود اما رفتار غیرمنتظره از آن دسته از هنرمندانی سر زد که در دولت قبل هم جزو نزدیکان به مدیریت بودند و اتفاقا تا پای مدح آن مدیریت هم پیش رفتند و در دولت فعلی به ناگاه در مقام مخالف سیاستهای دولت قبلی درآمدند.

از جمله چنین هنرمندانی علیرضا افتخاری و مهناز افشار بودند که در دولت قبل اظهارنظرات همدلانه ای نسبت به مدیریتهای پیشین داشتند و در دولت فعلی به ناگاه تغییر موضع دادند.

در یک مورد تازه حبیب ا.. کاسه ساز تهیه کننده دو قسمت ابتدایی “اخراجیها” که در دولت قبل و در کشمکش درگیری های منجر به انحلال خانه سینما جزو سینماگران نزدیک به جواد شمقدری بود با نگارش یادداشتی از احمدی نژاد اعلام برائت کرده است.

اعلام برائت کاسه ساز در شرایطی رخ داده که در دوران انحلال خانه سینما و بعد از تشکیل خانه سینمای2 موسوم به خانه سینما ایرانیان که بنا بود به تدریج جایگزین خانه سینمای قبلی شود، این تهیه کننده به عنوان رییس هیأت مدیره این نهاد تازه تأسیس فعالیت می‌کرد و در تجمع تیر 92 اعضای این خانه در برابر ارشاد که به بهانه پاسخگویی به هسته وابسته به هیأت مدیره خانه سینمای 1 که تعداد آنها را 40 تا 50 نفر قید کرده بودند شکل گرفت، نیز کاسه ساز از جمله حاضران بود.

حالا کاسه ساز که کاندیدای انتخابات اخیر مجلس هم بود و رأی لازم را کسب نکرد در یادداشتی که نسخه ای از آن در اختیار سینماژورنال قرار گرفته با اشاره به اخباری که او را از نزدیکان احمدی نژاد می دانند این مسأله را تکذیب کرده و ادعا نموده بعد از انتخابات 88 ممنوع الکار بوده است؛ در شرایطی که در همان زمان وی تهیه کننده متبوع فارابی برای مذاکره با بهرام بیضایی جهت تولید پروژه تاریخی “اشغال” معرفی شده بود!

متن یادداشت کاسه ساز را بخوانید:

به نام حضرت دوست كه هرچه هست از اوست
باسلام


ديروز مطلبي را در فضاي مجازي خواندم كه لازم دانستم توضيحاتي ارائه دهم. ابتدا تبريك عرض ميكنم به دوستاني كه با راي قاطع مردم وارد مجلس شوراي اسلامي شده اند. وخوشحالم كساني وارد مجلس شده اند كه هنرمندان با حمايتهايشان از آنها نشان دادند كه به دنبال آرامش رواني و اقتصادي و فرهنگي براي كشور هستند.

اينكه بنده وارد اين عرصه شدم اداي تكليفي بود كه احساس ميكردم به مقوله فرهنگ و هنر در مجلس نگاه جدي نميشود. نيت خير بود و خدا را شاكرم كه خير هم شد.

گله بنده از دوستاني است كه در فضاي مجازي اخبار نادرست را انتشار ميدهند. برايم جالب بود كه من را به عنوان يكي از نزديكان آقاي احمدي نژاد معرفي كرده اند. لازم است بدانيد بنده در دولت نهم و بعد از انتخابات ٨٨ ممنوع الكار بودم و سالها بود كه در حوزه سينما فعاليت نداشتم…بماند…

حال آنكه بنده در دوره هشتم و نهم{احتمالا منظورشان نهم و دهم بوده} اصلا به آقاي احمدي نژاد راي ندادم. حالا دوستان و فعالان فضاي مجازي چگونه بنده را از نزديكان ايشان ميخوانند عجيب است و هنوز هم بعد از سه سال كه از دولت دهم ميگذرد هنوز كار سينمايي نكرده ام و انگار هنوز هم بايكوتم.

الله اعلم… بنده تعدادي راي آورده ام كه آنها را مديون رفقا و دوستان هنرمندم هستم و دستشان را ميبوسم. تعداد راي برايم مهم نيست. مهم اداي تكليفي بود كه انجام دادم. دوستان و فعالان خبر در عرصه مجازي! حالا كه همه چيز به خوبي پيش ميرود بهتر است بي اخلاقي خبري نكنيم و صداقت را پيشه خود كنيم و خدا را در نظر بگيريم.

حالا كه “بوي بهبود ز اوضاع جهان ميشنويم” بهتر است انگشت نشانه را به سمت هم نگيريم و تلاش كنيم در كنار هم ايراني آباد و سر بلند بسازيم. با سپاس از همه شما دوستان و بزرگواران.

ولله الحمد.حبیب‌الله کاسه‌ساز تهیه‌کننده سینما و تلویزیون