1

در برنامه علی ضیاء رخ داد⇐روایت رفیق‌دوست از ردّ صلاحیت رفسنجانی توسط شورای نگهبان، جوک‌هایی که برای وی در فضای مجازی ساختند، درگیری با دولتی‌ها در دوران جنگ و…

سینماروزان: سیدعلی ضیاء امروز سه شنبه 21 دی ماه در برنامه صبحگاهی شبکه یک میزبان محسن رفیق دوست اولین وزیر سپاه ایران و از یاران آیت الله هاشمی رفسنجانی و با او درباره ویژگی های آیت الله هاشمی رفسنجانی گفتگو کرد.

به گزارش سینماروزان رفیق دوست در پاسخ به این سوال که چطور با خبر درگذشت آقای هاشمی مواجه شدید، توضیح داد: ساعت 7:15 که وارد منزل شدم، دخترم این خبر را به من داد. تا آخر شب هرچقدر تلاش کردم آماده شوم و به جماران بروم، نتوانستم. ضربه سنگینی به جسم و روحم وارد شد. چرا که برخی ها فقدانشان خیلی سنگین است.
وی افزود: دیروز که به جماران رفتم، وقتی بدن مطهر ایشان را دیدم، طاقت نیاوردم و نمی توانستم باور کنم. بیش از 55 سال آشنایی و دوستی و شناخت از دستمان رفته است.
رفیق دوست درباره آشنایی اش با آقای هاشمی گفت: بعد از رحلت آیت الله بروجردی، تحقیق می کردیم و در این تحقیقات به امام (ره) رسیدیم و با آقای هاشمی همان زمان آشنا شدیم. یکی از ویژگی های او قدرت جذبش بود. ما از آن زمان هیئت انصارالحسین داشتیم و ایشان به هیئت تشریف آورد و به ما هم سخنرانی را آموزش داد.
وزیر سپاه دوران جنگ یادآور شد: او مسلمانی متعهد، مجتهد، اخلاقی، مردم دوست، مقاوم، پرکار، خستگی ناپذیر، دقیق و آدم شناس بود. او در عین این صفات یک چریک به تمام معنا بود.
وی ادامه داد: در حوالی دهه 40 تا 50، روزی من بودم و مرحوم حاج اسدالله لاجوردی و قرار بود عملیات چریکی داشته باشیم. ایشان آقای لاجوردی را برای ماموریت انتخاب کرد و از من پرسید ناراحت که نشدی؟ گفتم در عملیات های مختلف افرادی جانشان را هم از دست دادند، برای چه از اینکه انتخابم نکردید ناراحت شوم؟!
گفت دعا کنید من چیزی که اینها می گویند نباشم
رفیق دوست تصریح کرد: در آخرین دیدارمان درباره مسائلی که در فضای مجازی درباره ایشان می نویسند، سوال کردم. فقط می خندید و میگفت ان شاءالله خدا هدایتشان کند.  دعا کنید من چیزی که اینها می گویند نباشم و خدا عاقبت همه مان را بخیر کند.
وی با اشاره به یکی از خاطرات دوران جنگ، بیان کرد: روزی آقای هاشمی مرا صدا کرد و گفت حقیقتش این دولتی ها شعار جنگ می دهند اما آنطور که باید به جنگ نمی آیند. شما عملیات ساماندهی می کنی، جلو می روی و دوباره عقب می آیی. باید تکلیف جنگ مشخص شود. تو یکی از جنگ افروزهایی، از پشتیبانی جنگ کنار برو و وزیر سپاه باش، من می خواهم دولت را درگیر کنم و واقعا هم این کار را کرد.
با درگذشت هاشمی، خیلی ها باید به درگاه خدا استغفار کنند
وزیر سپاه دوران جنگ با بیان اینکه این فرصت ها کم ایجاد می شود، اظهار کرد: خیلی ها باید بروند به درگاه خدا گریه کنند و استغفار کنند. ویژگی ایشان ولایتمداری و حرکت در پشت سر رهبر زمان بود. چه در زمانی که امام (ره) زنده بودند و چه در دو دهه گذشته که آیت الله خامنه ای، رهبرمان هستند. کسانی که به آقای هاشمی نزدیک هستند می دانند، عشق ایشان آقای خامنه ای است و ایشان را رهبر و خود را رهرو می دانستند. دعا می کنیم کسانی که اینقدر تند رفتند، خدا از سر تقصیرشان بگذرد.
آقای هاشمی به من گفت قصد شرکت در انتخابات را ندارد
رفیق دوست درباره نامزدی آیت الله هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری و رد صلاحیت ایشان گفت: قبل از اینکه ایشان کاندیدا شود، پیش او رفتم و آقای هاشمی بیان کرد اصلا قصد ثبت نام ندارد. خانه بودم دیدم در تلویزیون نشان دادند او ثبت نام کرد، رفتم پیششان و گفت بله شما هم بیایید و آقای جهانگیری را هم معاون اول بگذاریم. گفتم چه شد؟ گفت نامه ای از پدر یک شهید دریافت کردم که  احساس وظیفه کردم و باید جلو بیایم مگر اینکه یا مقام معظم رهبری رسما نهی کند یا شورای نگهبان تایید نکند یا مردم رای ندهند، در غیر این صورت من به عنوان یک مجتهد احساس شرعی کردم.
حاج محسن باری از روی دوشم برداشته شد
وی در پایان گفت: آن زمان شورای نگهبان هم مدام واسطه می فرستادند و روز بعد از اینکه رد صلاحیت ایشان اعلام شد، پیششان رفتم. آقای هاشمی آنقدر چهره بشاشی داشت و به من گفت حاج محسن بار از روی دوشم برداشته شد.



ماجرای دیدار آیت‌ا.. طالقانی با شماعی‌زاده، شهیار قنبری، شریفی‌نیا و… به‌روایت فرزندش

سینماژورنال: سیدمهدی طالقانی در گفتگویی خاطراتی از پدرش مرحوم آیت الله طالقانی در روزهای اول انقلاب را نقل کرد و جالب اینکه در این خاطرات گریزی زده است به موزیسینی چون حسن شماعی زاده و ترانه سرایی چون شهیار قنبری که گویا در ابتدای انقلاب اسلامی برای ساخت سرودهای مذهبی ابراز تمایل کرده بودند

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “نسیم” وی گفت: روزهای قبل از انقلاب گروه‌های مختلفی می‌آمدند و آقا در خانه برایشان سخنرانی می‌کرد اتفاقاً شریفی‌نیا و محسن رفیقدوست هم آمدند.

وی ادامه داد: در همین گروه‌ها که می‌آمدند و می‌رفتند آقای پروین و آقای نصیری وزنه بردار بودند که آقای علی پروین بلند شد و صحبت کرد که آقا من قهرمان فوتبال هستم در این مملکت و ایشان هم آقای محمد نصیری قهرمان وزنه‌برداری کشور هستند آقا هم گفت بگو بلند شود بایستد من ببینمش گفت آقا ایستاده! چون نصیری بنده خدا قدش کوتاه بود و آقا هم بوسیدش و از او تشکر کرد.

شهیار قنبری و شماعی زاده آمدند…
مهدی طالقانی افزود: مثلا آقای شهیار قنبری یک بار با آقای شماعی زاده آمده بود که آقا این سرودها را بدهید ما بخوانیم و آقای قنبری هم شعر می‌گوید و آهنگساز هم داریم.

وی افزود: الله الله(ایران ایران) را آقای رویگری خوانده بود و یکی دیگر از دوستان هم آمده بودند و در یک خانه‌ای این را اجرا کردند و ما واقعاً بودجه‌ای نداشتیم که به این‌ها بدهیم برای خواندن. آن آقایان شاید فکر می‌کردند که ما آن موقع یک پولی گذاشتیم برای این سرودهای انقلابی در صورتی که اینطور نبود! خلاصه ما روزانه در منزل آقا انواع و اقسام مشتریان را داشتیم.