1

رونمایی از تیزر “سه بیگانه”؛ یک کمدی پر از شوخی‌های انتقادی+فیلم

سینماروزان: کمدی انتقادی “سه بیگانه” بعد از “خشکسالی و دروغ” در گروه سینمایی زندگی روی پرده خواهد رفت.

به گزارش سینماروزان امین حیایی، محمدرضا شریفی نیا، مجید صالحی، حمید لولایی، لیلا اوتادی، برزو ارجمند، سحر قریشی، حسین محب اهری، شیوا خسرومهر، علی کاظمی و کیانوش گرامی از جمله بازیگران “سه بیگانه” هستند.

“سه بیگانه” داستان سه مأمور خارجی است که برای انجام عملیاتی با یک نقشه دقیق و از پیش تعیین شده وارد ایران می‌شوند اما از لحظه ورود با موقعیت‌های ویژه‌ای روبرو می‌شوند که برنامه‌های شان را به هم می‌ریزد…

“سه بیگانه” در دسته کمدی هایی قرار دارد که کوشیده با برخی از مشکلات و آسیبهای اجتماعی با زبانی طنز شوخی کند.

تهیه کنندگی “سه بیگانه” را مسعود ردایی و حبیب اسماعیلی برعهده داشته اند و پخش فیلم را نیز رسانه فیلمسازان به مدیریت حبیب اسماعیلی انجام خواهد داد.

برای تماشای تیزر “سه بیگانه” اینجا را کلیک کنید.




فیلم توقیفی کارگردان “سالوادور…” لای روزنامه!!!+عکس

سینماروزان: “ته خط” فیلم توقیفی منوچهر هادی کارگردان فیلم 17 میلیاردی “سالوادور…” که آن را براساس فیلمنامه ای از امیر عربی ساخته روز سه شنبه 27 مهرماه همراه با روزنامه “هفت صبح” توزیع شد.

به گزارش سینماروزان این فیلم محصول شبکه یک است که فقط یک بار در اردیبهشت دو سال قبل روی آنتن رفت و بعد از آن به دلایل نامعلوم دیگر اجازه پخش پیدا نکرد.

در این فیلم مجید صالحی در نقش یک خرده خلافکار ظاهر شده که به همراه دو دوستش دست به سرقت از یک بانک می زند.

لیندا کیانی، نازنین کریمی ، سیروس همتی و عارف لرستانی دیگر بازیگران این فیلم هستند.

“ته خط” سال گذشته توسط موسسه نمایش خانگی گلرنگ رسانه وارد شبکه نمایش خانگی شد.

ته خط
ته خط



جزییات تولید فصل چهارم “زیر آسمان شهر” از زبان تهیه‌کننده

سینماژورنال: “زیر آسمان شهر” که اول بار یک دهه و نیم قبل تولید شد، به واسطه موفقیت فصل اول دو فصل دیگر را هم در امتداد خود دید که هیچ کدام نتوانستند موفقیت فصل اول را کسب کنند. در این شرایط تولید فصل چهارم می تواند به یک ریسک شبیه باشد آن هم در روزگاری که رسانه ملی بی پول تر از همیشه است.

مهران مهام تهیه کننده این مجموعه اما اعتقاد دارد همچنان می شود یک مجموعه موفق در این سری تولید کرد. مهام در گفتگو با “نسیم آنلاین” با بیان اینکه عزمش برای تولید این مجموعه جدی است بیان داشت: البته برخلاف آنچه در خبرها آمده هنوز فیلمنامه این فصل آماده نشده است و ما تازه در مرحله خلق شخصیت هستیم و به موازات آن نیز طرح داستانی را خلق می کنیم.

همچنان یک آپارتمان داریم

وی ادامه داد: شخصا فکر می کنم “زیر آسمان شهر” به لحاظ جنس متن جزو کارهایی است که هنوز هم می توان محصولی تازه از دل آن بیرون کشید و البته با لحاظ استانداردهای معاصر به ماجراهایش شاخ و برگ داد.

تهیه کننده آثاری نظیر “خانه بدوش” و “بزنگاه” درباره جزییات داستانی سریال خاطرنشان ساخت: به لحاظ لوکیشن همچنان داستان در یک آپارتمان روایت می شود و باز هم ماجراهای یک سری مستأجر است که در قسمتهای مختلف به تماشا گذاشته می شود.

حضور یوسف تیموری و مجید صالحی 

مهام پیرامون تیم بازیگران “زیر آسمان شهر4” بیان کرد: بازیگر اصلی مهران غفوریان است که خودش به عنوان کارگردان در کنار ما حضور دارد. برخی بازیگران به دلیل درگذشت یا مهاجرت نمی توانند در کار حضور داشته باشند اما سعی می کنیم چهره هایی مانند یوسف تیموری یا مجید صالحی را کنار خود داشته باشیم تا بار نوستالژیک سریال ادا شود.

خشایار مستوفی هم وارد می شود

درباره حضور حمید لولایی یا “خشایار مستوفی” در این فصل اظهار داشت: در خط ابتدایی سریال این شخصیت وجود ندارد و آپارتمان مرکز وقایع، سرایداری دیگر را به خود می بیند اما مشکلات از جایی آغاز می شود که مستأجران با این سرایدار به مشکل می خورند و دوباره به سراغ خشایار مستوفی می روند و او را به آپارتمان می روند.

این تهیه کننده درباره دورنمای خودش نسبت به موفقیت فصل چهارم “زیر آسمان شهر” گفت: به شدت به دنبال آن هستیم که سریال را امروزی کنیم و برخی از مشکلات دهه نودی شهروندان آپارتمان نشین را در سریال به تصویر درآوریم. در این مسیر ابدا هم به خودسانسوری نمی پردازیم و سعی می کنیم از دل اجتماع به طرح معضلات با زبان طنز بپردازیم.




بازیگر “قلاده‌های طلا” و “مجید صالحی با انبوهی ریش” به‌دنبال تصاحب جایگاه “شهرزاد”+عکس

سینماژورنال: با پایان سریال «شهرزاد» توزیع سریالی جدید در شبکه خانگی آغاز می شود؛ سریالی با نام «آسپرین» که از زمستان سال گذشته در مرحله تولید و تصویربرداری قرار دارد.

به گزارش سینماژورنال این سریال درامی معمایی و روانشناسانه به کارگردانی و تهیه کنندگی فرهاد نجفی است و در چهار فصل پانزده قسمتی طراحی شده است

در این مجموعه علیرام نورایی بازیگر فیلم انتخاباتی “قلاده های طلا” در نقش اصلی بازی می کند و مجید صالحی و هادی کاظمی نیز برخلاف بازیهای قبلی خود که اغلب کمدی بوده، در نقشهایی جدی ظاهر شده اند.

 بازیگران فصل اول سریال عبارتند از:

علیرام نورایی، همایون ارشادی، فرخ نعمتی، مجید صالحی، زیبا بروفه، روناک یونسی،سیما خضرآبادی، سیدمهرداد ضیائی، مهران نائل، هادی دیباجی، بابک نوری، مهدی علیپور، پیام احمدنیا، رضا بادامچی، مهدی ماهانی، مهسا باقری، ایزابلا پیکیونی، ارمیا قاسمی، رضا اخلاقی راد، سلمان فرخنده، افشین نخعی ، رامتین کیانپور، وحید مهین دوست، علی محمدی، مهدیه نساج، محسن میری، بابک قادری، محمدرضا مقدم، بهروز زهره وند، امید صیاح، رضا یارخلج، فوژان قبادیان، ساناز نیکنام، الهه فرشچی، اندیشه میرسپاهی، مهدی نوروزی، نسیم ملکی، مهرنوش عبدالعلی، امید رستمی، علی گلبهاران و ….. (و با حضور) هادی کاظمی، شقایق فراهانی، علی انصاریان و (بازیگران خردسال) نادیا نجفی، آرشام طالبی، موگه تمدن نژاد، ایمان قره مادانی، ماهان بالاجاده.

آسپرین
علیرام نورایی در “آسپرین”

فیلمنامه این سریال را تیم نگارش شامل وحید حسن زاده، حمید سلیمی و سمیه تاجیک به نگارش درآورده اند. کار نوشتن فیلمنامه فصل اول که از پاییز سال گذشته آغاز شده و همچنان به صورت همزمان با تصویربرداری در جریان است. مریم بهرامی نیز به عنوان مشاور فیلمنامه با گروه نگارش همکاری میکند.

آسپرین
مجید صالحی در “آسپرین”

فیلمبرداری قسمتهای پایانی فصل اول هم اینک در تهران، دماوند، شهرهای ساحلی شمال کشور و چند لوکیشن دیگر در جریان است. پخش سریال «آسپرین» به عهده موسسه هنرنمای پارسیان خواهد بود و مقرر شده این مجموعه به صورت منظم و در روزهایی مشخص از هفته توزیع شود.

در خلاصه داستان سریال آمده:

تیمی چهارنفره از نخبه های علم روانشناسی، مخفیانه پروژه ای تحقیقاتی به نام آسپرین را پیگیری می کنند که درباره بیماران مبتلا به فراموشی است،اما نتایج تحقیقات چیزی نیست که آنان انتظارش را می کشند. سالها بعد یکی از پزشکان به نام صبوری به تنهایی پروسه تحقیقاتی را ادامه میدهد، اما با شکست روبرو می شود. در نهایت همه چیز آشفته می شود، به ویژه وقتی نیما، مردی که در این آزمایشها دچار آسیبهای فراوانی شده، در صدد کشف گذشته خود بر می آید ….

نجفی در کارنامه خود فیلم های سینمایی «حرکت اول» و «چارسو» و سریال پلیسی «ماتادور» را  دارد.

آسپرین
هادی کاظمی در “آسپرین”

سایر عوامل اصلی سریال «آسپرین» عبارتند از:

سرپرست نگارش : فرهاد نجفی، نویسنده فیلمنامه: وحید حسن زاده،حمید سلیمی،سمیه تاجیک، دستیار نویسنده: بهاره رامتین راد،شایان شهابی،مشاور فیلمنامه : مریم بهرامی راد،دستیار اول کارگردان و برنامه ریز:مهرداد یزدانی،دستیار دوم کارگردان:سیدمجتبی حسینی،دستیار برنامه ریز:مهدی صداقت،منشی صحنه:پرستو مدانلو،عکاس : سهراب ولدبیگی،دستیار عکاس و تصویربردار پشت صحنه : ارمغان دارابی،مدیر تصویربرداری:علیرضا رجایی مقدم،دستیار اول تصویربردار:مهدی نوروزی،گروه تصویربرداری:مهدی منصورآرا ،مقداد اکرمی،بهزاد صمدی ، میثم محمودی میمند،تدوین فاز اول: حمید سلیمیان،تدوین فاز دوم: موحد شادرو،آهنگساز: رامین کوشا،تیتراژ ابتدایی : گروه کاکوبند،ترانه تیتراژ انتهایی : بهاره رامتین راد،مدیر صدابرداری : امیر حاتمی،صدابردار:امید قربانی،دستیاران صدا : علی رحمانی، جلال سعادت یار،صداگذاری فاز اول : جواد غلامرضایی،صداگذاری فاز دوم : امیرحسین صادقی ،طراح چهره پردازی : زهره سیه پوش،طراح و استایل مو : محمدرضا سیه پوش،اجرای چهره پردازی: محمدرضا سیه پوش فرنوش رضایی،دستیاران چهره پردازی:هادی فکری ،سروش نمیری، محمد ملک محمدی،طراح صحنه: فاز اول امیرحسین حداد، فاز دوم: هومن معصومی،دستیاران صحنه : مانی معصومی، محمد جواد شکریان،گروه لباس :طراح لباس: فاز اول:امیرحسین حداد، فاز دوم:عسل هاشمی سراج، ساوجبلاغیگروه بدلکاری :گروه بدلکاری هفت،طراحی صحنه های بدلکاری : محمدرضا جنگی ، مهدی جوزی ، با تشکر از علیرضا فتحی،،تهیه کننده : فرهاد نجفی،مدیر تولید : داوود مدنی،دستیار تهیه کننده : علی نجفی،جانشین تولید : حسن اعراب،مدیر تدارکات : رضا دهقان،دستیار تدارکات : آرمان مریوانی،همیاران تدارکات : اسماعیل شاهی وند،سنار رحیمی،خدمات دفتری: عبدالله آزاد،حمل و نقل: اسماعیل معانیان ،بنیامین رحیمی ، محمدرضا شاه گلدی،میکاییل اسماعیلی،محمدخلیلیان، دانیال حدادی، نیما یزدانی ، مهدی بیات ، مهدی عرب گری، شهرام تقوی،سینه موبیل : حمیدرضا نوروزی،آکسسوار: داوود اکبری ، امید ملامحمدی،مسئول هنروران : امین خانی و مشاور رسانه ای:هادی داداشی.




تله‌فیلم‌ساز GEM به جشنواره فجر می‌آید؟+عکس

سینماژورنال: مسعود ردایی تهیه کننده سینما و تلویزیون برای شرکت در سه بخش نگاه نو، سودای سیمرغ و مستند جشنواره فجر فرم پر کرده است.

به گزارش سینماژورنال ردایی با “مالاریا” در بخش سودای سیمرغ ، با “سه بیگانه…” در بخش نگاه نو و با فیلمهای”آن دو ساعت”،”اطلسیها”،”شبکه” و “دستهای خالی” در بخش مستند فرم پر کرده است.

نکته جالب در این بین آن است که “سه بیگانه…” با نام قبلی “سه بیگانه در سرزمین ناشناخته” توسط کارگردانی ساخته شده به نام مهدی مظلومی که در هفته های اخیر به خاطر همکاری با یک شبکه ماهواره ای حاشیه ساز بود.

“منو تنها نذار” برای جم

مظلومی فیلمی تلویزیونی به نام “منو تنها نذار” کارگردانی کرده که تیزرهای این فیلم چندی قبل از شبکه GEM روی آنتن رفت.(اینجا را بخوانید)

حالا اولین فیلم سینمایی این کارگردان که در تلویزیون خودمان هم سریالهایی چون “بدون شرح” و “کمربندها را ببندیم” را ساخته است فرم حضور در بخش فیلم اولیهای جشنواره فجر را پر کرده است.

“سه بیگانه…” از حضور بازیگرانی چون امین حیایی، حمید لولایی، محمدرضا شریفی نیا، مجید صالحی و برزو ارجمند سود می برد و داستان سه مامور صهیونیست را بیان می کند که برای خرابکاری وارد ایران می شوند…

اگر به جشنواره بیاید…

این فیلم بنا بود پیش از حضور در جشنواره روی پرده برود اما پروسه طولانی دریافت مجوز نمایش آن که منوط شد به حذف برخی نماها، سبب ساز از بین رفتن فصل مفید اکران و در نتیجه تلاش تهیه کننده برای ارائه فیلم به جشنواره شد.

اگر این فیلم مورد قبول هیات انتخاب واقع شود و “سه بیگانه…” وارد جشنواره شود قطعا نشست مطبوعاتی این فیلم یکی از نشستهای پرحاشیه خواهد شد چراکه کارگردان اثر در آن نشست در کنار پاسخهای مربوط به فیلم، پاسخگوی همکاریش با شبکه ماهواره ای هم خواهد بود.

مجید صالحی، شریفی نیا و امین حیایی در "سه بیگانه..."
مجید صالحی، شریفی نیا و امین حیایی در “سه بیگانه…”



آگاهی رفیق شادمهر از سرقت بازیگر تلویزیون+عکس

سینماژورنال: منوچهر هادی کارگردانی که در سالهای اخیر با ساخت آثاری چون “یکی میخواد باهات حرف بزنه” و “زندگی جای دیگریست” بعنوان کارگردانی خوش ذوق خود را نشان داده است با فیلمی به نام “ته خط” به شبکه خانگی آمده است.

به گزارش سینماژورنال درام ماجرایی “ته خط” از سوی موسسه گلرنگ رسانه به شبکه خانگی عرضه شده و در آن بازیگرانی چون مجید صالحی، لیندا کیانی، سیروس همتی، نازنین کریمی و عارف لرستانی به ایفای نقش می پردازند.

داستان این فیلم درباره ماجرای یک سرقت از بانک است و تعقیب و گریزی که میان سارقین و یک افسر پلیس خشن روی می دهد.

پولی که به دست یک زوج می افتد

مجید صالحی و لیندا کیانی نقش دو سارق را ایفا می کنند؛ سرقت این دو نفر موفق است اما در میانه فرار پولی که سرقت کرده اند به دست یک زوج پول‌لازم با بازی سیروس همتی و نازنین کریمی می افتد و از اینجاست که مسیر اتفاقات عوض می شود.

از آن طرف افسر خشن نیز که نقشش را عارف لرستانی ایفا کرده در تمام طول مسیر به دنبال آنهاست.

تدوین “ته خط” به صورت غیرخطی انجام شده و هادی سعی کرده با تدوین غیرمتقاطع شرایطی را فراهم کند که مخاطب از زاویه های مختلف داستان را مرور کند.

تهیه کنندگی “ته خط” را وحید سعیدی از جمله فعالان رسانه ای با همراهی علیرضا میرزامصطفی انجام داده است.

رفیق سابق شادمهر در نقش مکانیک خودرو

جالب اینجاست که داوود ناقور خواننده پاپ که در سالهای پیش فعالتر بود در این فیلم حضور دارد اما نه بعنوان خواننده که بعنوان بازیگر یکی از نقشهای مکمل؛

ناقور در “ته خط” نقش مکانیکی را بازی کرده است که در جریان سرقت دو خلافکار اصلی قرار گرفته است.

ناقور سالها پیش و از زمانی که شادمهر عقیلی هنوز به شهرت نرسیده بود جزو رفقای درجه اول او محسوب می شد و البته این دوستی تا سالهای ابتدایی شهرت شادمهر نیز ادامه داشت و شادمهر در تولید آلبوم اول ناقور با عنوان “یه لقمه نون” انرژی زیادی بر روی میکس و مسترینگ گذاشت.

ناقور و شادمهر حتی در کنار هم در فیلمی به نام “پر پرواز” ساخته خسرو معصومی در برابر هم به ایفای نقش پرداختند.

ناقور از جمله مخالفان مهاجرت شادمهر به خارج از کشور بود و همین مساله مدتی میانه آنها را شکرآب کرد اما در نهایت در سالهای اخیر مجددا این دو نفر رفاقت سابق را پی گرفته اند.

داوود ناقور حتی در سالهای اخیر تلاشهایی را برای بازگرداندن شادمهر به این انجام داده است که هنوز این تلاشها نتیجه نداده است.

ته خط
ته خط



استقبال مخاطبان استرالیایی از فیلمی که هم عطاران را دارد و هم همسر عطاران را!

سینماژورنال: اکران فیلم “استراحت مطلق” ساخته عبدالرضا کاهانی، طی دو هفته گذشته در شهرهای ملبورن و بریزبن استرالیا با استقبال زیاد علاقه مندان سینما مواجه شد به گونه ای که همه بلیط های سانس های نمایش فیلم درشهر ملبورن از قبل پیش فروش شده بود.

 آرمین میلادی مدیریت موسسه «دریچه سینما» که پخش استرالیا و آمریکا این فیلم را برعهده دارد با اعلام این  خبر افزود:  خوشحالیم که فیلم “استراحت مطلق” که فیلمی درام با موضوعی اجتماعی است و مسایل و مشکلات زنان و مهاجرت را مورد توجه قرار می دهد با چنین استقبالی مواجه شده است و این  بیانگر رشد جایگاه سینمای روز ایران  در بین علاقه مندان سینما و ایرانیان مقیم خارج از ایران است.

 وی افزود: ” استراحت مطلق” در ادامه نمایش های خارج از ایران خود، از تاریخ ۱۰ تا ۲۳ جولای در آمریکا در شهرهای لس آنجلس و اورنج کانتی و هم زمان در روزهای ۱۷ و ۱۸ جولای در شهر سیدنی استرالیا به نمایش در خواهد آمد.

 همچنین شهرهای واشنگتن دی-سی و نیویورک  میزبان بعدی این فیلم در آمریکا خواهند بود.

 رضا عطاران از جمله بازیگران “استراحت مطلق” است که به همراه همسرش فریده فرامرزی در این فیلم ایفای نقش می کند. ترانه علیدوستی، مجید صالحی، بابک حمیدیان و امیر شهاب رضویان دیگر بازیگران این فیلم هستند.

 برای اطلاعات بیشتر می توانید به وب سایت دریچه سینما به آدرس زیر مراجعه فرمایید:‌

www.darichehcinema.com




آزاده نامداری از سالن بیرون رفت/فرزاد حسنی روی سن رفت!

سینماژورنال: پانزدهمین جشن سینما و تلویزیون حافظ پر بود از اتفاقات ریز و درشتی که هر کدام از آنها می تواند سوژه های جذابی برای مخاطبان باشد.

به گزارش سینماژورنال یکی از این اتفاقات مربوط می شد به روی سن رفتن فرزاد حسنی. فرزاد حسنی به همراه امین زندگانی روی سن رفت تا جایزه بهترین بازیگر مرد سینمایی را اهدا کند.

در این بخش دو جایزه اهدا شد؛ یکی به امین حیایی برای بازی در فیلم “خانوم” و دیگری به مجید صالحی بخاطر “استراحت مطلق”.

نکته جالب این بخش از مراسم اما نه جوایز بلکه به این بازمی گشت که حدودا یک ربع پیش از رسیدن برنامه به زمان اهدای جوایز بهترین بازیگر مرد سینمایی، آزاده نامداری  از سالن بیرون رفت.

نامداری که تقریبا از ابتدای مراسم در سالن حضور داشت، به همراه دختری نوجوان که گویا از بستگان وی بود از میانه های تالار وزارت کشور و در زمانی که چراغهای سالن خاموش بود از سالن خارج شد.

معلوم نیست که این خروج بخاطر آگاهی او از روی سن رفتن همسر سابقش بوده یا نه اما به هر حال اینکه درست یک ربع بعد از خروج وی، فرزاد حسنی روی سن رفت به اندازه خود کنایه آمیز بود.




عبدالرضا کاهانی: مخالفان فیلمهایم کسانی هستند که دوست دارند فحش بدهند و البته فحش نشنوند!/از خوش‌شانسی مجید صالحی بود که “استراحت مطلق” در جشنواره اکران نشد

سینماژورنال: عبدالرضا کاهانی اگر فیلمساز نمی شد قطعا می توانست یک ژورنالیست خوب باشد.

به گزارش سینماژورنال کاهانی هوش بالایی در استفاده از کلمات برای جلب توجه مخاطبان دارد و شاید برای همین است که علیرغم مشکلات ظاهری که بر سر راه تولید و اکران فیلمهایش وجود دارد اما با همین بازی با کلمات می تواند توجهات را به خود جلب کند.

تازه ترین گفتگوی این کارگردان که با “قانون” انجام شده نیز به اندازه کافی جملاتی دارد توجه برانگیز؛

از توجیهات جالبش درباره مقادیر فراوان استفاده از فحش در آثارش گرفته تا خوش شانسی دانستن رد شدن فیلمش توسط دبیرخانه جشنواره سی و سوم فجر.

سینماژورنال متن کامل گفتگوی کاهانی را ارائه می کند.

شما در نيشابور متولد شديد و تا 18 سالگي همان جا زندگي كرديد برايم جالب است بدانم نيشابور چه تاثيري بر شخصيت شما گذاشته و چه چيزي در وجود شما ساخت كه با وجود مشكلاتي كه براي اكثر فيلم‌هاي‌تان پيش  می‌آيدشما را مصمم  می‌كنددر راهروهاي وزارت ارشادآنقدربياييدو برويدتامجوزاكران فيلم‌هاي تان رابگيريد؟
آدم‌هاي زيادي درنيشابور هستندكه كاري با راهروهاي ارشادندارند( می‌خندد).تصور می‌کنم چندان فرق نمی‌كنداهل كجاباشيم.همين كه مسئله اي به رگ غيرت‌مان بربخورد كافي است تاواكنش نشان دهيم.تصميماتي كه براي فيلم‌هايم گرفته ام رفتار طبيعي يك انسان دربرابر ظل می‌بوده كه درحقش  می‌شده.اين واكنش‌ها گاهي با پيروزي همراه بوده و گاهی هم باشکست.
  تا به حال در خلوت خودتان به اين مسئله فكر كرديد كه نماينده مردم ايران در سينماي كشور هستيد و حرف همين مردم را می‌زنيد؟اصلا فكر كرده ايد كه درفيلم‌هاي‌تان براي مخاطب نسخه اي بپيچيد؟
(می خندد)مگرانتخابات است که نماینده مردم باشم.چنین ذهنیتی قطعا  می‌توانديك توهم باشد.بهتر است به این چیزها فکر نکنم.عواقب بدي خواهد داشت و ممكن است مسيرم را عوض كند.من فیلمساز را در کنارمردم می‌بینم.نسخه پيچیدن كار از ما بهتران است.تماشاگران بهترين معلمان من هستند و چيزهاي زيادي از آنها ياد  می‌گيرم و از لطف آن‌ها که پیگیر فیلم هایم هستند ممنونم.
  «استراحت مطلق»درمجموعه آثار شما فمينيستي‌ترين فيلمی‌است كه ديده ايم.خودتان اين مسئله را تاييد  می‌كنيد؟
حتما به خاطر داستان فیلم است.هيچگاه تصميم نمی‌گيرم كه مثلا فيلمی‌فمينيستي بسازم.داستان فیلم به زني  می‌پردازد كه درمانده است و قرار است روي پاي خودش بايستد. این موضوع تعابير و برداشت‌هاي فمينيستي را هم در بر می‌گیرد منتها دغدغه خودم اينها نيست.
  ما در فيلم‌هاي شما باجمعي از مردم مواجهيم و تصويري از قهرمان وضد قهرمان به معناي كلاسيكش نمی‌بينيم.يعني مجموعه‌اي از شخصيت‌ها كه در عين حال برايش ما به ازاي بيروني هم پيدا می‌شود. مثل فيلم «اسب حيوان نجيبي است» كه انگار يك جامعه كوچك ايراني را  می‌خواست نشان دهد. همواره هم می‌بینیم يكي از شخصيت‌هاي فيلم تان حالت طبيعي ندارد و دچار نوعي معلوليت يا ضعف فيزيكي و شخصيتي است.خاستگاه اين نوع شخصيت‌ها را چطور تعريف  می‌كنيد و چرا آنها را وارد ماجراي فيلم  می‌كنيد؟
وقتي ما بخواهيم صرفا با تخيلات مان كار كنيم ذهن مان قفل  می‌شودوشخصيت‌هاي فيلم تكراري  می‌شوند.بعد هرفيلمی‌كه  می‌بينيداحساس  می‌كنيد آدم هایش تكراري هستندو وقتي از سينمابيرون  می‌آييد می‌بينيدجامعه آن طور که روی پرده نمایش داده می‌شودنيست و هركسي رنگ وعقيده خودش را دارد.از وقتي اين را احساس كردم تصميم گرفتم به جاي آنكه بيشترفيلم ببينم بيشتر جامعه ام را تماشا كنم.چون در بطن جامعه،هم قصه‌هاي بهتري وجودداردوهم آدم‌هاي متنوع‌تري را  می‌شوددید.تازماني که مشاهدات وارتباطت را ازاجتماع قطع نكني  می‌تواني ايده‌هاي متنوع‌تري را براي شخصيت‌هاي جديدت خلق كني.ضمن آنكه دراين فيلم قهرمان و ضدقهرمان درقالب كلاسيكش وجودنداردچون محتوايش كلاسيك نيست.درمحتواي كلاسيك هميشه پيامی ‌به شيوه ارسطويي اش وجودداردامااينجاچيزي كه داردمطرح  می‌شودارزش نيست بلكه ضدآن است.همین باعث می‌شودکه پیام وآرمان به شیوه معمولش در فیلم‌هاي من وجود نداشته باشد.
  ماهميشه بايك طيفي ازمنتقدان مواجهيم كه به فيلم‌هاي شما حمله  می‌كنندو درتعريف فيلم،تمام شخصيت‌هاي آن را در يك قالب قرار می‌دهند و از آن يك نتيجه‌گيري منفي به مخاطب ارائه  می‌دهند.شما به عنوان مولف اثر آيا اين نوع تحليل‌ها را نتيجه  بدبيني آنها نسبت به خودتان  می‌دانيد يا خودتان هم با اين تعابير هم عقيده هستید؟
فیلمی را نمی شناسم که همه آدم‌ها دوستش داشته باشند.درموردفیلم‌هاي خودم این مسئله شدت بیشتری دارد.مخالفان فیلم‌هاي من معمولا کسانی هستند که دیدگاه‌های کاملا متفاوت بامن دارندو تحمل نگاه دیگران برایشان سخت است. مثلا شخصیت‌هاي فیلم هایم دوست دارندفحش بدهندو مخالفان فیلم هایم معمولا کسانی هستند که یا فحش دوست ندارند و یا دوست دارند خودشان فحش بدهند و البته فحش نشنوند.فکر می‌کنم بهتر است آن‌ها به مخالفت هایشان ادامه دهند و من هم به فیلم هایم. قرار نیست در این دنیای پهناور همه همدیگر را دوست داشته باشند. آن‌ها معمولا همان کسانی هستند که چون تحمل نگاه دیگران را ندارند طوری جوسازی می‌کنند که انگار مردم علاقه‌ای به تماشای فیلم هایم ندارند.نظر افراطی خود را به همه تعمیم می‌دهندو چشمان‌شان را روی واقعیت می‌بندند. آن‌ها بهتر است به دنبال آمار تماشاگران فیلم‌هاي مورد علاقه خودشان باشند و لطفا اجازه دهند من هم از استقبال تماشاگران و ارتباط خوبی که با آن‌ها دارم لذت ببرم. سينما ريشه در آزادي دارد.گمان می‌کنم به حداقل هایی از آزادی رسیده باشیم که لااقل کاری با هم نداشته باشیم.
   در فيلم‌هاي تان هميشه قشرخاصي از طبقه فرودست جامعه را در يك جغرافياي مشخص به تصوير  می‌كشيد.از اين منظر انگار علاقه اي نداريد به طبقه مرفه جامعه نزديك شويد.آيا اين مسئله  می‌تواند ريشه در دوران كودكي شما داشته باشد؟
ممکن است ارتباطي با دوران كودكي ام داشته باشد والبته ممکن است روزي زندگي يك آدم پولداربرايم مسئله بشود كه هنوز نشده است.احساس  می‌كنم طبقات ديگرجامعه بيشتر به من نزديكندو برایم سينمايي تر هستند.انگار دوربين من از پرداخت زندگي قشر مرفه فراري است.
  درمصاحبه‌اي گفته بوديد تاثيرگذارترين  فرد براي كاهاني خود كاهاني است.آيا بايددنبال كاهاني دركاراكترهاي فيلم هايش گشت؟چقدر ازخودشما درروح شخصيت‌هاي آثارتان وجود دارد؟
منظورم این بوده که دوست ندارم تحت تاثیر فیلمسازان بزرگ باشم. از آن‌ها یاد می‌گیرم اما علاقه‌مند نیستم الگویی داشته باشم. من هم شخصیتی دارم و دیدگاهی و می‌خواهم از خودم بگویم نه از دیگران.
  سينماي ايران تبديل به يك سينماي بي‌قهرمان شده است واتفاقا فيلم‌هاي شما هم قهرمان ندارداماكمبودآن احساس نمی‌شود.اين نبود قهرمان را چطوربه تصوير می‌كشيد؟
مبناي فيلم‌هاي من به طور كل خلاف هدف است.يعني آدم‌هاي فيلم‌هاي من هدفي ندارند.قهرمان اولين خصوصيتش اين است كه بايد يك هدفي داشته باشد.چرا آدم‌ها درفيلم«اسب…»سرگردانند؟چون هدفي ندارند.اين دورتسلسل كه درفيلم‌هاي من شاهدش هستيدازاين جهت است كه هدفي وجود ندارد و آدم‌ها در اين دايره گير افتاده اند.درچنين فضايي قهرمان ديگر وجود ندارد و معنايي پيدان می‌كند.
  در فيلم‌هاي‌تان ديده ايم كه آدم‌هاتحت يك اتفاق موقت دور خودشان  می‌چرخند.ولي در«استراحت مطلق»با زني مواجهيم كه هدفي دارد و كاري را می‌خواهد به سرانجام برساند.او محور ماجرا است و همه آدم‌هاي ديگر به داستان او وصل  می‌شوند.آيا اين تفكر و فضا سازي را بايد نوعي پيشرفت در آثارتان بدانيم؟
سمیراهم چندان با كاراكترهاي فیلم‌هاي قبلی تفاوت ندارد وفقط رويه ماجرا فرق  می‌كند.ريتم اين فيلم تندتر است و دارد ضد نام فيلم حركت  می‌كند.استراحت مطلق شما را ياد سكون  می‌اندازد اما فيلم سكون ندارد و ريتم فيلم ضد نامش است.نه می‌تواند پیشرفت باشد و نه پسرفت.
  ببینید در«بي خود و بي جهت»يك نقطه شروع داريم و يك نقطه پايان.در«اسب…»هم كاملا مشخص است كه پايان فيلم چه  می‌شود.امادر«استراحت مطلق»دورباطلي از زندگي افراد را نشان  می‌دهيد كه پايان نامشخصي دارد.عمدي در اين نوع پايان‌بندي داشتيد؟
در این جا فیلم با پایان شروع می‌شود. البته اگر بتوانیم اسمش را پایان بگذاریم. در هر صورت با پایانی شروع می‌شود که می‌خواهد بگوید پایان مهم نیست و این که چطور به این پایان می‌رسیم اهمیت دارد. تماشاگر بیشتر درگیر آدم‌هاي فیلم و روابط‌شان می‌شود. آدم‌هاي فیلم‌هاي من به لحاظ مضمونی، شروع نمی شوند که پایان داشته باشند.
  يك مسئله ديگر درباره شما نوع انتخاب بازيگر در آثار شماست.آيا از اين تجربه‌هاي نو نمی‌ترسيد؟كسي از مجيد صالحي انتظارچنين بازي قدرتمند و متفاوتي را نداشت.حتي بازي خوب عليرضا خمسه در فيلم «بيست» هم جزو همين انتخاب‌هاي متفاوت بازيگران در فيلم‌هاي شماست.
همه ما تصویری از هنرپیشه هادرذهن داريم.سعی می‌کنم به آن تصویرهای ذهنی کلیشه‌ای بی تفاوت باشم. آدم‌ها ابعاد مختلفی دارند و قطعا هنرپیشه‌ها هم همین طور.توانایی‌هاي متفاوت هنرپیشه‌ها را زیر نظر می‌گیرم و از بخش‌هاي غیرکلیشه‌ای آن استفاده می‌کنم. در مورد مجید صالحی هم این گونه بود. حتی در مورد کسانی که قبل از این هم با هم کار کرده ایم همین طور است.هنرپیشه زمانی هنرپیشه نیست که تکراری باشد.ازمواردخاص که درتاریخ سینما موجود است ورفته رفته به تیپ‌هاي جذاب ودوست داشتنی تبدیل شده اندبگذریم.
  با اين وجود فكر  می‌كنم اين بد شانسي مجيد صالحي بود كه فيلم در جشنواره فجر اكران نشد. 
به نظرم از خوش شانسی مجید صالحی بود. چیز ارزشمندی را از دست نداده است.
  با اين اوصاف يعني نمی‌خواهيد در دوره‌هاي بعدي جشنواره فجر شركت كنيد؟
نظرم را قبلا گفته ام. دوست دارم به اتفاقات مهم‌تری فکر کنم.
  به اعتقادمن كاهاني يك اصلاح طلب اجتماعي است واين مسئله را درفيلم هايش  می‌توان به وضوح ديد چراكه در ته ذهنش يك جرياني جاري است كه انگارخواهان اصلاح شخصيت‌هاي فيلمش است.شخصيت هايي كه بخشي از اين جامعه هستند.در«بيست»پرستويي تغييردر رفتار و روال زندگي اش را  می‌پذيرد.در اسب…»عطاران درنهايت پول هايش را  می‌بخشدو در«بي‌خودوبي جهت» جواهريان باوضع موجود كنار  می‌آيدو به پيشنهاد ديگران تن  می‌دهد.از اين منظر«استراحت مطلق»هم يك فيلم بانگاهي رو به جلواست كه تغييري را با خود به همراه دارد.نظر خود شما در اين باره چيست؟
از آدم هايي كه  می‌خواهندنشان دهندخيلي  می‌فهمند بيزارم.دوست ندارم ديگران فكر كنند كه  می‌خواهم دانسته هايم را به ديگران انتقال بدهم.به طور كل آد می‌هستم كه خيلي مغرورم و به وقتش هم خيلي متواضعم.البته اينكه كجاوجلوي چه كساني اين رفتارها را دارم هم خيلي مهم است.به همين دلايل من خودم نبايد از ديدگاهم حرف بزنم.بهتر است كه تماشاگر استنباط‌هاي خودش را داشته باشد.هركس يك وظيفه اي دارد.منتقد وظيفه اش فيلم ديدن و نقد كردن است.من وظيفه‌ام فيلم ساختن است.براي همين هرچقدر كه منظورم را توضيح بدهم تاثير درستي نخواهد داشت.چون هر كسي از هر فيلم يك تاثير  می‌پذيرد و ممكن است تاثيري كه شما گرفته ايد با ديگري متفاوت باشد.اين بخش از فيلمسازي را خيلي دوست دارم. فيلم‌هاي من حد وسط ندارد و تا حالا نشده كه بگويند فيلم‌هاي من آثار متوسطي هستند.الان درباره «استراحت‌مطلق» هم اين اتفاق افتاده و عده‌اي  می‌گويند اين فيلم بهترين اثر كاهاني است و عده‌اي هم معتقدند آشغال است.من اين را دوست دارم كه حدوسطي براي فيلم هايم وجود ندارد.اينكه ازكنار فيلم‌هاي من راحت ردن می‌شوند افتخارمن است.
  درباره پايان بندي اين فيلم هم صحبت كنيم.در اين فيلم برخلاف فيلم‌هاي ديگرتان انگار پايان فيلم رها شده است و شايد پايانش  می‌شد سقوط بيشتري داشته باشد.
شما اگر اين پايان بندي را حذف كنيددر ذهن‌تان چه اتفاقي را  می‌توانيد جايگزينش كنيد.اصلا در صورت حذف، معناي استراحت مطلق رنگ  می‌بازد.اين فيلم اصلا پايان ندارد كه بخواهد باز يابسته باشد.فيلم با پايان شروع  می‌شود.ما داريم داستان زني را روايت  می‌كنيم كه شهرستاني است و آن اتفاق اول فیلم برايش  می‌افتد و در طول فيلم بازگشايي  می‌شود كه چرا به اين نقطه رسيده است.اين فيلم كاملا نااميد‌كننده است و من به كساني كه معترضند چرا در فيلم اميدي وجود ندارد حق  می‌دهم.
  كمی‌درباره نحوه طراحي و انتخاب پوستر فيلم‌هاي تان  می‌خواهيم صحبت كنيم.چرا كه در پوستر فيل می‌مثل«اسب حيوان نجيبي است»بازيگران هم عرض يكديگر ديده  می‌شوند اما به طور مثال در پوستر فيلم «بي خودوبي جهت»كاراكترها در يك قالب عمودي قرار  می‌گيرند.آيا اين نوع طراحي را به آثار ديگرتان هم  می‌توان تعميم داد و نقش شما را در انتخاب آن پررنگ ديد؟
نقش بيشتر را طراحان هنري برعهده دارند.من اطلاعات لازم را به آنها  می‌دهم  وهمچنين بركليت كار نظارت  می‌كنم امااين‌طور نيست كه حتما از صفرتاصدپوسترها را به طور كامل خودم زيرنظر داشته باشم.اتفاقا در فيلم‌هاي قديمی‌تري كه ساخته ام  كمتر به اين بخش كار توجه  می‌كردم اما الان سعي  می‌كنم نظارت دقيق تري داشته باشم.ضمن اينكه يك سري از تصاويري را كه در جاهاي مختلف ممكن است ببينيد پوستر اصلي فيلم نيستند و هركسي بنا به استفاده اي كه از آن دارد خودش تصويري را طراحي  می‌كند.مثلا درسايتي  می‌بينيم كه بنري درمعرفي فيلم قرار  می‌گيردكه اصلاپوسترفيلم نيست.البته ماخودمان هم بنا به كاركردپوسترها درمحيط داخلي سينما يا براي اكران فيلم درجشنواره‌هاي داخلي وخارجي پوسترهاي متعددي را منتشر می‌كنيم كه طبيعتا طرح‌هاي متفاوتي را دربر می‌گيرد.
  گفتید تماشاگران را به نوعی معلم خود دانستید و فیلم را با مردم دیدید.
قبلا هم گفته ام که از واکنش‌هاي طبیعی تماشاگران، بیشترین چیزها را یاد می‌گیرم.این نه فروتنی است نه اغراق. آن‌ها بدون منت،بهتر از همه به من یاد می‌دهند که اشکال کارم کجاست.




اشاره غیرمستقیم مجید صالحی به کارگردان کپی ایرانی “خماری”؛ اصلا بلد نبود به مونیتور نگاه کند

سینماژورنال: مجید صالحی بازیگری که چه در سینما و چه در تلویزیون بیشتر به عنوان تیپ ثابت آثار طنز او را دیده ایم این روزها “استراحت مطلق” را روی پرده دارد.

به گزارش سینماژورنال صالحی در “استراحت مطلق” عبدالرضا کاهانی در نقشی فرسنگها دورتر از تیپ کمیک همیشگی اش ظاهر شده است. نقش جوانی دور از اجتماع که درست کنار محل کارش زندگی میکند و همین مساله است که شکلی بدوی به زندگیش داده است.

مجید صالحی اکران این فیلم را بهانه ای کرده تا در گفتگویی تفصیلی به برخی از فراز و فرودهای کارنامه بازیگریش اشاره کند.

یکی از جالب ترین و در عین حال دردناک ترین سخنان صالحی در این گفتگو که با “فیلم” انجام شده جایی است که وی درباره قبول برخی پیشنهادات بی کیفیت به دلیل درگیری با معالجه هزینه بر بیماری مادرش حرف زده است.

صالحی با صراحت از این می گوید که به دلیل بیماری مادرش در برهه ای از زمان مجبور شده نقشهایی را ایفا کند که علاقه ای به آنها نداشته و در این میان اشارات غیرمستقیمی هم کرده است به فیلمی با نام “همه چی آرومه” ساخته جوانی به نام مصطفی منصوریار.

ناچار با کسی کار کردم که نمی توانست صحنه را هدایت کند

مجید صالحی در این باره میگوید: در دوران بیماری مادرم ناچار با کسی کار کردم که نمی توانست صحنه را هدایت کند و اصلا بلد نبود به مونیتور نگاه کند. طبق فیلمنامه همه چیز در تهران پیش می رفت ولی ناگهان او هوس کرد در کیش ادامه دهد.

گفتم بخاطر بیماری مادرم نمیتوانم به کیش بروم اما می گفتند چوب لای چرخ پروژه می گذارد

به گزارش سینماژورنال صالحی می افزاید: حالا فکر کن این فیلم را با همه حاشیه هایش برای مشکلهای مالی ات و مراقبت از مادر بیمارت قبول کرده ای و حالا باید بروی کیش! میگفتم من اصلا بخاطر بیماری مادرم و نزدیک بودن به او قبول کردم و نمیتوانم به کیش بروم اما می گفتند صالحی چوب لای چرخ پروژه میگذارد.

تنها فیلم صالحی که در کیش می گذرد کپی درجه سوم “خماری” است

به گزارش سینماژورنال اگر نگاهی بیندازیم به کارنامه بازیگری صالحی تنها یک فیلم است که بخشهایی از فیلمبرداری آن در کیش گذشته؛ آن فیلم هم “همه چی آرومه” نام دارد که در سال 89 و  درست چند ماه بعد از انتشار قطعه ای موزیکال به همین نام از خواننده ای زیرزمینی تولید شد.

این فیلم اما برخلاف قطعه مذکور یک کپی درجه سوم از فیلمی به نام “خماری” محصول 2009 آمریکا ساخته تاد فیلیپس بود.

 “همه چی آرومه” سعی کرده بود اغلب نماهای”خماری” را کپی کند و البته همین کپی کاری بدون توجه به عدم ظرفیتهای منبع برای ایرانیزه شدن تبدیل به پاشنه آشیل کار شد و فیلم مورد توجه قرار نگرفت.




عبدالرضا کاهانی: به وزارت ارشاد رفتم و گفتم تا وقتی مجوز “استراحت مطلق” را ندهید، نمی‌روم!/برای چرکین‌نشان دادن، مجبور بودم مردان برهنه را در فیلم بگنجانم!

سینماژورنال: تازه ترین فیلم عبدالرضا کاهانی “استراحت مطلق” از جمله آثار اکران نوروزی سینماها بوده است.

 به گزارش سینماژورنال این فیلم هرچند ممنوعیت پخش تیزرهای تلویزیونی داشت ولی فروش اش آن قدرها هم بد نبود و به نسبت آثاری مانند “طعم شیرین خیال” و “روباه” فروش بمراتب بهتری را تجربه کرد.

 کاهانی کارگردان فیلم در تازه ترین گفتگوی خود پیرامون “استراحت مطلق” که با فرانک آرتا در “شرق” انجام شده علاوه بر ذکر توضیحات کامل درباره فضای فیلمش و آدمهای داستان درباره پاره ای موارد سوءتفاهم برانگیز اثر و مثلا برهنه بودن مردان داستان صحبت کرده است و این را گفته که استفاده از چنین نماهایی برای نمایش چرکی فضای درام است.

 به گزارش سینماژورنال کاهانی به جز اینها نکاتی را درباره روندی بیان کرده است که منجر به دریافت پروانه نمایش شده است. او به صراحت این مساله را بیان کرده است که برای گرفتن پروانه نمایش به وزارت ارشاد رفته و آن قدر آنجا نشسته که پروانه نمایش را صادر کرده اند!

سینماژورنال متن کامل گفتگوی کاهانی را ارائه می دهد:

در تراکت‌های تبلیغاتی فیلم نوشته شده «نمایش فیلم برای افراد زیر ١٤سال ممنوع.» نظرتان درباره این نکته چیست؟
اگرچه سازمان سینمایی هم اصرار داشت این ممنوعیت برای زیر ١٤سال اعمال شود، ولی دست‌کم خودم در این بخش موافق بوده و هستم. نکته عجیبی نیست. در دنیا مرسوم است. بالاخره بعضی فیلم‌ها مناسب برخی افراد نیستند. من هم دوست ندارم کودکان و نوجوانان زیر ١٤سال با فیلمی مواجه شوند که بعضی از صحنه‌های آن مطابق شرایط سنی‌شان نیست.
با این کار خواستید به معذوریات اخلاقی و عرفی جامعه احترام بگذارید؟ ‌
بله. در همه‌جا مرسوم است و مشکلی با این موضوع ندارم.
می‌دانیم فیلم برای اکران عمومی ممیزی‌هایی را پشت‌سر گذاشت. چگونه با این موضوع کنار آمدید؟
اواخر مهرماه امسال، نسخه نهایی فیلم را به وزارت ارشاد برای دریافت پروانه نمایش ارایه کردیم تا بلافاصله آن را اکران کنیم. چون حتما می‌دانید فیلم در فصل بهار ساخته شد و هدف ما این بود که در پاییز آن را اکران کنیم تا سرمایه راکد نماند.
اما درنهایت چنین نشد و فیلم با موانعی برخورد کرد؟ ‌
بله. منتها زمانی که فیلم به وزارت ارشاد رفت، اصلاحیه‌هایی به فیلم زدند که من در ایران نبودم. ١٦مورد اصلاحیه بود که به زمان و مفهوم فیلم صدمه می‌زد. من با ممیزی تا جایی راه می‌آیم که به فیلم صدمه‌ای نزند. ممیزی‌ای که الان در فیلم اعمال شده، ‌خوشبختانه به فیلم صدمه نمی‌زند. ولی رسیدن به این مرحله، حدود شش‌ماه از وقت ما را گرفت تا بتوانیم یکدیگر را توجیه کنیم.
درحال حاضر چندمورد از ١٦مورد اصلاحیه اعمال شده است؟
حدود پنج، شش‌مورد.
پیشتر با قاطعیت اعلام کردید فیلم را در بازه زمانی اکران نوروزی به نمایش درمی‌آورید. باوجود مشکلات پیش‌آمده، ‌پرسیدم چه کسی به شما مجوز اکران خواهد داد که پاسخ دادید مجوز آن را از خدا می‌گیرم. طبیعتا خداوند که «مسبب‌الاسباب» است، برای اعمال اراده خودش، ‌کارگزارانی دارد. کارگزاران فیلم شما در این مسیر چه کسی یا کسانی بودند؟
می‌خواهید بگویید دست‌هایی پشت پرده وجود داشته؟
 به هرشکل این سوال برایم مطرح شده؟ ‌
پافشاری کردم.
حمایتی از سوی آقای ایوبی صورت نگرفت؟
ایشان نظر خود را دادند. من خودم به وزارت ارشاد رفتم و گفتم تا وقتی مجوز مرا ندهید، نمی‌روم. این کاری بود که کردم. آنقدر در راهرو سازمان سینمایی سرپا ایستادم که به چندساعت هم رسید. گفتند در شأن شما نیست، بروید. من هم گفتم تا زمانی که پروانه نمایش فیلم برای اکران نوروز که از ٢٠اسفند شروع می‌شود را نگیرم، به خانه نمی‌روم.
مرسوم است اکران‌های نوروزی به شرکت‌های بزرگ پخش و بانفوذ می‌رسد. چگونه توانستید این سد را بشکنید؟
عده‌ای بدون استدلال فکر می‌کنند همه‌چیز متعلق به آنهاست. مگر بقیه آدم نیستند؟ مگر بقیه مرده‌اند؟ من به این‌چیزها مثل شرکت‌های بزرگ و کوچک فکر نمی‌کنم. فقط خواستم فیلمم اکران شود. دلایل موجه و منصفانه‌ای هم برای آن داشتم. فیلم در بهار و با هزینه شخصی ساخته شد. به اندازه کافی سرمایه شخصی‌مان خوابیده بود. ضمن اینکه برای گرفتن پروانه نمایش از مهرماه در نوبت بودم و می‌خواستم آن را پاییز اکران کنم. اما ممیزی مرا به نوروز کشاند.
 به‌اصطلاح دندانی برای اکران نوروزی تیز نکرده بودید؟ ‌
اصلا.
اما می‌دانید فصل پاییز هم فصل خوبی برای اکران نیست؟
فصل برای من مهم نیست، مثلا فیلم‌های «بی‌خود و بی‌جهت» و «اسب حیوان نجیبی است» هم در ماه محرم اکران شد. برای من این مهم است فیلم روی پرده بیاید که آمد. البته خوب است عده‌ای بفهمند همه‌چیز در اختیار آنها نیست. آدم‌هایی هم هستند که قدرت‌هایی از نوع دیگر دارند.
شخصیت محوری داستان «استراحت مطلق»، ‌زنی است با موقعیت خاص خود که برای رفع مشکل زندگی‌اش مجبور است با پیرامون خود- به‌خصوص مردان – به تعامل دست بزند. اما این‌بار به جای زن، مردان پیرامون او هستند که مشکل دارند. چنین نگاهی را در سینمای ایران تجربه نکردیم؛ زنی که سرش به کار خود است، اما مردان او را رها نمی‌کنند؟
اصولا وظیفه من نیست که بگویم زنان مشکل دارند یا مردان. معتقدم اینگونه نگاه‌کردن، نگاه درستی نیست زیرا شما به‌طور قاطعانه نمی‌توانید بگویید چه کسی مشکل دارد و چه کسی مشکل ندارد. من قصه‌ای را روایت می‌کنم از زنی که همسر سابقش، با اینکه از او جدا شده، از او دست برنمی‌دارد و برای او مزاحمت‌هایی به وجود می‌آورد. این زن به دلیل اینکه حق حیات و بچه‌ای دارد، باید زندگی کند. حالا که جدا شده، دوست دارد روی پای خود بایستد. باید کسب درآمد کند؛ کسب درآمدی که موجب دیدن فضای مسموم جامعه می‌شود که البته از همان ابتدا متوجه می‌شویم یکی از این آدم‌ها قرار است به این خانم صدمه‌ای وارد کند.

استراحت مطلق
استراحت مطلق

با وجود نگاه‌های طماع، در نهایت هیچ‌کدام از این مردان به این زن صدمه نمی‌زنند، بلکه جامعه است که به او ضربه می‌زند؟ ‌
بله. هیچ‌کدام به آن شکلی که یک درام نیاز دارد، به این زن صدمه نمی‌زنند. اما، زن از جایی صدمه می‌خورد که ما انتظار آن را نداریم.
منظورتان، ‌نگاه حذفی است که در جامعه مرسوم است. یعنی هر کس از ما نیست، ‌باید حذف شود؟ ‌
در چنین جامعه‌ای انگار بهتر است که این نوع آدم‌ها نباشند. در فیلم، چند دیالوگ وجود دارد که به این نکته اشاره می‌کند. مثل «تهران اینقدر بزرگ هست که بشه توش گم شد» یا «اگر اینجا بمیرم کسی مرا پیدا نمی‌کند»، آدم‌های دیگر هم همین وضع را دارند. آنها هم خیلی متفاوت نیستند. وقتی جنسیتی به آنها نگاه می‌کنید، ممکن است تفاوت‌هایی در آنها وجود داشته باشد. ولی آنها هم، همین وضع را دارند. بالاخره روزی جامعه به آنها هم ضربه می‌زند. من در فیلم‌هایم دوست ندارم صددرصد آدم بد یا خوب داشته باشم. من طرفدار آدم‌های میانه هستم. چون آدم‌هایی که ضعف ندارند، شبیه آدم نیستند.
برخی‌ها اعتقاد دارند براساس تعریف کلاسیک شخصیت‌پردازی در فیلمنامه، ‌‌آدم‌های فیلم به مرز شخصیت نمی‌رسند و شخصیت‌پردازی‌ها کامل نیست. نظرتان چیست؟ ‌
هرکدام شخصیتی دارند و هر بازیگری شخصیتی را بازی می‌کند. کدهای زیادی برای هر شخصیت وجود دارد که می‌توانیم به درونیات آن آدم پی ببریم. مثلا نقش «رضوان» را که خانم فریده فرامرزی بازی می‌کند را چطور می‌توانیم بگوییم که شخصیت نیست. یا نقشی که امیرشهاب رضویان، آقای خسروی، بازی می‌کند. اصلا اینکه من شهاب رضویان را انتخاب کردم به همین دلیل است. وگرنه آدم‌های تیپیکال زیادی در سینما بودند – اسم نمی‌آورم – و می‌توانستند این نقش را بازی کنند. اگر آقای رضویان در فیلم بازی می‌کند، حضورش کمک می‌کند که شخصیتی خلق شود. یا نقش حامد که بابک حمیدیان بازی می‌کند را چطور می‌توانیم بگوییم شخصیت نیست.
 یعنی معتقدید شخصیت‌های فیلمنامه با وجود بازیگر تکمیل می‌شود. مثل نگاهی که آرتور میلر دارد که معتقد است شخصیت با بازی بازیگر تکمیل می‌شود؟
وقتی من از رضا عطاران برای این فیلم دعوت می‌کنم، نمی‌خواهم رضا عطاران شبیه آدم‌های فیلم‌های قبلی‌ام شود. به‌همین‌دلیل همزمان، هم به شخصیت و هم به بازیگر فکر می‌کنم. اینها مکمل یکدیگرند. حالا از نظر تماشاگر چه چیزهایی می‌تواند برای عطاران جدید باشد؟ بالاخره معتقدم جدا از خلق اثر هنری، این هنر باید در معرض نمایش قرار گیرد. این هنر باید در گیشه موفق باشد تا در کارهای بعدی به کمک ما بیاید. اینها بخشی از جذابیت‌هایی است که می‌تواند تماشاگر را همراه کند.
 اصولا در فیلم‌هایتان از بازیگران طنز بهره گرفته‌اید و با توانمندی‌های جدیدی از ایشان آشنا می‌شویم که پیش از آن ندیده بودیم. در فیلم «استراحت مطلق» این اتفاق برای مجید صالحی افتاد. براساس چه معیاری ایشان را انتخاب کردید؟ ‌
اگر مجید صالحی انتخاب می‌شود، به‌دلیل نگاهی است که به بازیگران دارم. با احترام به کارهایی قبلی‌شان، هیچ‌وقت آنها را تک‌بعدی نمی‌بینم. کارهای گذشته آنها، ملاکی برای انتخاب در فیلم‌هایم نیستند. درعوض به این نکته توجه می‌کنم حضور یک بازیگر در فیلم، چه هیجانی می‌تواند به فیلم و قصه ما بدهد. اگر شما تصویر قبلی‌ای که از مجید صالحی دارید را از ذهنتان پاک کنید، آن وقت می‌توانید به‌درستی انتخاب من پی ببرید. فقط در انتخاب‌ها نباید ترسید.
 چرا علاقه‌مندید از بازیگران کمدی در نقش‌های جدی استفاده کنید؟
آنها بازیگران خوبی هستند. به‌نظرم ما باید نگاه‌مان را به آدم‌های دوروبرمان عوض کنیم. چون دیگر ابعاد آنها را نمی‌بینیم و تواناییشان از نظر ما گم می‌شود. کلا از اینکه فکر می‌کنند بازیگر فقط باید مردم را بخنداند یا به گریه بیندازد، رنج می‌برم. این تقسیم‌بندی‌ها را دوست ندارم. به‌نظرم بازیگر کسی است که توانایی ایفای نقش‌های متفاوت را داشته باشد. او هم می‌تواند گریه بیندازد و هم بخنداند. مجید صالحی یکی از کسانی است که احساس کردم این انرژی و توانایی را دارد. ضمن‌اینکه علاقه‌ای که خودش وارد فیلم کرد و انرژی‌ای که به سایر بچه‌ها داد، تاثیرگذار بود. روزها و ساعت‌های زیادی تمرین کرد. اگر شما می‌گویید در فیلم خوب است یا می‌شنوید که خوب بازی کرده، دلیلش این است که حتما شجاعتی از سوی من و انرژی‌ای از سوی او خرج شده است.
کلا در فیلم‌های‌تان به طبقه فرودست جامعه توجه می‌کنید. به‌این‌معنی که از زاویه لانگ‌شات، به‌نظر می‌رسد زندگیشان متعفن و سراسر نکبت است، اما شما آن‌قدر به آنها نزدیک می‌شوید که وجوه دیگری از زندگی آنها را به نمایش می‌گذارید که حتی دوست‌داشتنی به نظر می‌رسند. چرا؟
واقعا نمی‌شود این‌طور نگاه کرد. گاهی اوقات آدم‌های شیکی می‌بینید که بوی تعفن می‌دهند! من آدم‌های فیلم‌هایم را می‌شناسم و دوستشان دارم. به‌همین‌دلیل حاضر نشدم حامد، (بابک حمیدیان) با وجود ضعف‌هایی که دارد، کاملا منفی به‌نظر برسد. به‌همین‌دلیل صحنه مشترک سیگارکشیدن او با صابر (مجید صالحی) را در فیلم گذاشتم و صحنه را طوری برگزار کردم که خودش هم به رویاهای خودش بخندد و رویاهای خودش را مسخره کند تا برای تماشاگر هم دوست‌داشتنی بشود. زندگی مجموعه‌ای از این اتفاقات است. آدم‌هایی که دوستشان داریم، همیشه که دوستشان نداریم. گاهی اوقات از آنها بدمان می‌آید و زمانی هم خوشمان. من کمتر آدمی را سراغ دارم که همیشه خوب باشد.
وجود برخی از صحنه‌های فیلم این پرسش را مطرح می‌کند که کارکردشان در فیلم چیست؟
مثلا چه صحنه‌هایی؟
مثلا چرا دیالوگ‌هایی که میان زن و مرد (فریده فرامرزی و رضا عطاران) درخانه مطرح می‌شود، حتما باید میان بازیگرانی رخ بدهدکه در دنیای واقعی زن و شوهر هستند؟ صحنه قولنج شکستن یا صحنه فوتبال‌بازی؟ کرم‌های خاکی و توالت‌فروشی و برهنه‌بودن مردان و…؟
خب آن صحنه‌ها برای ایجاد فضاسازی بود. من برای اینکه لایه‌های دیگر فیلمم را مطرح کنم، مجبورم تصاویری را به نمایش بگذارم تا روی ناخودآگاه تماشاگر تاثیر بگذارم. اینکه اساسا فریده فرامرزی که زن واقعی رضا عطاران است، چرا در این فیلم بازی می‌کند و قولنج او را می‌شکند و… یا مردان فیلم برهنه هستند همه اینها برای فضا‌سازی است. برای چرکین‌نشان دادن، مجبور بودم چنین نماهایی در فیلم بگنجانم. چون این فضاسازی‌ها مسیری ایجاد می‌کند که فیلم در دل خودش بتواند حرفش را پیش ببرد.
 آن حرف چیست؟
آن حرف را باید تماشاگر درک کند. گفتنی نیست.
 چرا اسم فیلم را «استراحت مطلق» گذاشتید؟
همه به‌گونه‌ای در استراحت مطلق به‌سر می‌برند. به خصوص وقتی ماجراهایی که بر زن رفته را می‌بینیم بیشتر به این باور می‌رسیم که بعضی‌ها نباید باشند. بعضی‌ها اگر نباشند، جامعه هم راحت‌تر است. استراحت مطلق کنایه‌ای است به ضد زندگی و سکون.
 آیا این فیلم محصول شرایط خاصی است؟
داستان فیلم از ماجرای واقعی گرفته شده که برایم مساله شد.
 منظورم شرایط خاصی از جامعه ماست؟
هر قصه‌ای ممکن است با شرایط اجتماعی و سیاسی و… در جامعه ارتباط داشته باشد. به این دلیل که هر آدمی که زنده است و نفس می‌کشد، دیدگاه اجتماعی و سیاسی و… دارد. فیلم می‌تواند سیاسی نباشد ولی آدم‌های فیلم نمی‌توانند ذهنیت سیاسی، اجتماعی نداشته باشند. چون، هرکس در هر سنی و شرایطی دارای دیدگاهی است.
 چرا مرز طنازی درفیلم‌هایتان تا گروتسک پیش می‌رود؟
نمی‌دانم که جواب درست چیست. مهم آن چیزی است که سر صحنه می‌بینم و احساس می‌کنم. تا زمانی که تازه نباشد، به درد نمی‌خورد.
یعنی چه تازه نباشد؟
یعنی برای تماشاگر باید تازگی داشته باشد؛ یعنی تا جایی که امکان دارد باید به زندگی نزدیک و نزدیک‌تر شویم. وقتی به زندگی نزدیک‌تر می‌شویم، بوی تازگی می‌دهد. این تنها چیزی است که به ذهن من می‌رسد و می‌توانم بگویم.
 چرا به طبقه غیرمرفه شهری علاقه‌مند هستید؟
آگاهانه نیست. وقتی فیلم نوشته و بعد ساخته می‌شود، آن‌وقت متوجه می‌شوم که این فیلم در مورد چنین آدم‌هایی است. کلا در فیلم‌هایم به طبقه بالا و پایین و متوسط فکر نمی‌کنم. من فقط درباره مشاهداتم فیلم می‌سازم. شاید مشاهداتم در این طبقه می‌گنجند. شاید فیلم ساختن در مورد این طبقه برای من جذاب‌تر است. همه اینها را می‌گویم شاید!
 چرا فیلمنامه را به‌طور مشترک با سعید قطبی‌زاده نوشتید؟
نیاز به مشورت داشتم؛ چون نمی‌خواستم فضاهای فیلم‌های قبلی خودم را به طور کامل تکرار کنم. بنابراین با سعید قطبی‌زاده فیلمنامه را نوشتم. او زیاد فیلم می‌بیند. اطلاعات خوبی از سینما دارد. کمااینکه به درستی کمکم کرد تا من بتوانم ساختار بهتری در فیلم و جدیدتری داشته باشم. او به من کمک کرد تا در ساختار قصه از کجا به کدام نقطه بروم و چگونه فیلم را روایت کنم.
دلیل انتخاب ترانه علیدوستی چه بود؟
ترانه در میان بازیگران همسن‌وسالش برای این نقش با توجه به فیزیک، چهره و… مناسب‌تر بود و می‌دانستم همکاری با او جذاب خواهد شد.
 تحلیل‌تان از نظرات مردم درباره «استراحت مطلق» چیست؟
بهترین فیلم‌ها هم مخالفانی دارند. طبیعی است که «استراحت مطلق» مخالفانی داشته باشد و هم موافقانی. مهم این است که تعداد موافقان به‌مراتب بیشتر از مخالفان است. فیلم را درسالن‌های سینما با مردم تماشا کردم. داستان را به خوبی پیگیری می‌کنند و با لحظات فیلم درگیر می‌شوند.
 قصد ندارید فیلم «وقت داریم حالا» را در ایران اکران کنید؟
اکران‌کردن آن در ایران قدری سخت است، اما ناامید نیستم.