1

…و بالاخره اجرای زنده محسن چاووشی+ فیلم و توضیحات مفصل چاووشی درباره این اجرا

سینماژورنال: محسن چاووشی خواننده موسیقی پاپ در تمام این سالها از زمان انتشار “نفرین” و “متاسفم” در دنیای غیرمجاز گرفته تا “سنتوری” و بعدتر مجاز شدن با “یه شاخه نیلوفر” و انتشار آلبومهای مختلف از “حریص” و “ژاکت” گرفته تا “پرچم سفید” و “پاروی بی قایق” و “امیر بی گزند” همواره با این اتهام روبرو بوده که صدایش برآمده از فیلترهای رایانه ای است و توانایی اجرای زنده ندارد.

به گزارش سینماژورنال این اتهام دیرپا که همه این سالها با چاووشی بود در نهایت موجب شد وی به تازگی با انتشار کلیپی 51 ثانیه ای از اجرای زنده قطعه “متاسفم” به همه نقدهایی که صدای وی را فیلترزده می دانند پاسخ دهد.

ساعاتی بعد از انتشار کلیپ هم چاووشی در گفتگو با “مدآنلاین” از دلایلش برای انتشار این کلیپ اجرای زنده حرف زد و از این گفت که فقط بخاطر هوادارانش این کار را کرده.

برای دیدن فیلم اجرای زنده چاووشی اینجا را کلید کنید.

تازه ترین گفتگوی چاووشی را در ادامه بخوانید:

چرا تصمیم گرفتید کاری را که در این چندسال نکردید، بکنید؟
در تمام این سیزده‏‌چهارده‏‌سال، که همیشه خواسته و ناخواسته درگیر این شایعات بودم، هیچ‏‌وقت حتی به ذهنم نرسید که باید برای ثابت‏‌کردن خودم کاری انجام بدهم یا جواب کسی را بدهم. شما اگر بخواهید جواب کسی را بدهید، یک روز متوجه می‏‌شوید که باید جواب هفتاد میلیون نفر را بدهید. فکر می‏‌کنید عقلانی است که من کار و زندگی و تولید موزیکم را بگذارم یک طرف و از صبح تا شب فقط جواب این حرف‏‌ها را بدهم؟ تا امروز واقعاً خیلی تحمل کرده‌ام. من اصولاً آدم صبوری هستم. بعضی وقت‏‌ها آن‏قدر صبور هستم که لج اطرافیان و دوستان نزدیکم را در می‏‌آورم. می‏‌گویند: «چرا جواب نمی‏‌دهی؟ محسن یک چیزی بگو». و من به خودم می‏‌گویم که چی؟ و می‏‌روم توی اتاقم و کار می‌‏کنم. اما می‌‏پرسید چرا حالا بعد از این همه سال این کار را کردم؛ واقعاً جوابش یک کلمه است. به خاطر هوادارانم. آن‏‌ها تمام این سال‌ها انواع و اقسام این تهمت‌ها و شایعات را شنیدند. نمی‌توانستم بیشتر از این تنهایشان بگذارم. محسن چاوشی نه از چیزی هراس دارد، نه از چیزی فرار می‌کند. من فقط به قلب وحسم تکیه می‌کنم. طرفداران من، بهترین طرفدارهای دنیا هستند. بخش عمده ‏ای از خوشبختی من هستند. همیشه با منطق، ادب و متانتشان پشت من هستند و می‌‏خواهم این‌جا باز هم از آن‌ها تشکر کنم و بگویم اگر محسن چاوشی را واقعاً دوست دارید، هیچ وقت ادب و این متانت را از خودتان دور نکنید. من مخلص تک‌‏تک‌شان هستم.

سبک زندگی مجازی شما شامل چه باورهایی است؟ گاهی در صفحه تان در رسانه‌‏های اجتماعی عصبانی می‌‏شوید.
هر کسی عصبی می‌شود. من از بحث‌ها و حرف‌های حاشیه‌ای بدم می‌آید. من آدمی نیستم که مدام به فکر تاییدگرفتن باشم یا این مسأله خیلی ذوق‏‌زده‏‌ام کند. نه اتفاقاً نقدهای سازنده و دلسوزانه و بدون حب و بغض بیش‌تر به جان من می‌نشیند. رفتار مجازی البته نمی‌دانم منظورتان چیست.

این‌‏که آیا شما ایده یا رفتاری به‏‌خصوص خود در این رسانه‏‌های عصر جدید دارید؟
من یکی از قدیمی‌های فضاهای مجازی هستم. از همان روز اول از طریق فیس بوک و… با مخاطبانم ارتباط داشتم. رفتارم هم مثل بقیه آدم‌هاست. فقط بیش‌تر دیده می‌شوم. وگرنه که هیچ فرقی با بقیه ندارم. اما باور من چه در فضای مجازی چه در فضای واقعی اصل احترام‌گذاشتن است. من از حاشیه فراری هستم. لطفاً این را بزرگ بنویسید. محسن چاوشی نه کاری به کسی دارد نه آزاری به کسی می‌رساند و یک گوشه این دنیا دارد کار خودش را می‌کند. کم‌ترین حق‌اش این است که آزار نبیند. این خواسته زیادی نیست. با من از موسیقی حرف بزنید. از شعر. از تنظیم از آهنگ‌سازی… همه دنبال کشف چاوشی هستند؟ مگر چاوشی کیست؟ هیچ‌‏کس. آدمی که اگر کار نکند و نخواند می‌میرد. محسن چاوشی یک نفر از هفتاد میلیون جمعیت ایران است.

چهره‏‌های بزرگی در دنیای موسیقی و ادبیات، این سبک زندگی را اتخاذ کرده‏‌‏اند که کم‏‌تر جلوی چشم رسانه‌‏ها و مردم باشند. این استراتژی در رفتار حرفه‌‏ای شما مبتنی بر چیست؟
ماجرا برای من حسی‏‌تر از این حرف‌‏هاست. هر چند باید اول دید منظورتان از حرفه‏‌ای‏‌بودن چیست. اگر به معنی کار درست باشد و بر اساس استاندارد بله. تمام سعی‌ام این است که موزیکم حرفه‌ای باشد.

حرفه، نه فقط در معنای اشتغال‌‏تان به موسیقی؛ بلکه همه رفتارهایی که برازنده استایل شخصی شماست.

رفتار حرفه‌ای خیلی به من نمی‌آید. اهلش نیستم. دوستان نزدیکم می‌دانند که اگر حرفه‌ای‌بودن به معنی نقشه و سیاست داشتن است، من خیلی اهل‌اش نیستم. هر چه هست از حس آدم‌ها می‌آید. اما این حس، حس بی‌منطقی نیست. باوری پشت آن وجود دارد. من با مخاطبانم اتفاقاً همیشه رفتار حسی داشته‌ام. هیچ وقت به خاطر این‌که این رفتار ممکن است به زعم شما حرفه‌ای نباشد خودم را سانسور نکردم. هر طور که عشق کنم رفتار می‌کنم و بزرگ‌ترین آرزویم این است که هر چه هستم باشم، اما منافق نباشم. با هیچ کس و هیچ چیز.

به هر حال باوری هست که می‏‌گوید «هر کی مد خودش رو داره. مد شما چیست؟
من هیچ وقت به این قضیه حتی فکر هم نکردم. اولین بار هم هست با چنین سوالی روبه‌رو می‌شوم اما راستش من وقتی می‌خواهم از خانه بیرون بیایم اولین چیزهایی را که دم دستم باشد، می‌پوشم و می‌آیم بیرون.کلاً فکر می‌کنم در این قضیه خیلی ضعف دارم [می‌خندد] از بچگی همین‌طور بودم. این چیزها معذبم می‌کند. ترجیح می‌دهم راحت باشم. راحتی خیلی خوب است.من عاشق مولانا و شمس هستم. حکایت جالبی در مقالات شمس هست با این مضمون که یک نفر از یک نفر دیگر می‌پرسد چرا حالت خوب نیست؟ مگر بی‌لباس موندی یا…؟ و فرد مقابل جواب می‌دهد که: کاش همین یک لباس را هم از من می‌گرفتند و خلاص! داستان ما هم این‌طوری است.




واکنش تهیه‌کننده “پری” و “ضیافت” به ادعاهای چاووشی⇐محسن همه‌چیز را گفت به‌جز یک چیز!

سینماژورنال: محسن چاووشی خواننده محبوب موسیقی پاپ ایرانی اخیرا در گفتگویی تفصیلی برخی ادعاها درباره حضور در دفتر امیرحسین شریفی تهیه کننده سینما را طرح کرد.

به گزارش سینماژورنال چاووشی در آن گفتگو با اشاره به اینکه مدتی از دوران غیرمجازش را در استودیوی آفاق  متعلق به امیرحسین شریفی گذرانده است از این گفت که حتی آلبومهای “متاسفم” و قطعات “سنتوری” را هم در همین استودیو ضبط کرده است اما بعد از حدود 9 ماه حضور در این استودیو به دلیل آنچه رفتار مدیر استودیو قلمداد شده آنجا را ترک کرده است.(اینجا را بخوانید)

محسن پسر خوب و جوان محترمی بود

واکنش امیرحسین شریفی تهیه کننده سینما نسبت به این ادعاها جالب است. شریفی با اشاره به اینکه به واسطه فرزندش شاهرخ با چاووشی آشنا شده است به سینماژورنال گفت: محسن پسر خوب و جوان محترمی بود و رابطه اش آن قدر با من صمیمانه بود که مرا “عمو” خطاب می کرد.

وی ادامه داد: چاووشی درباره ارتباط با من تقریبا همه چیز را گفته است به جز یک چیز؛ آن هم اینکه وی مدتی بعد از حضور در استودیوی آفاق قید ایران را زد و در حال رفتن از ایران بود که او را برگرداندم و مجددا در استودیو کارش را ادامه داد که به تولید اثر خاطره انگیز “سنتوری” هم منجر شد.

از روی آب، او را برگرداندم

این تهیه کننده در شرح مهاجرت ناتمام چاووشی از ایران گفت: دقیقا یادم است در جاده شمال در حال رانندگی بودم که محسن تماس گرفت و گفت روی آب است!

شریفی افزود: در مسیر تهران به شمال حوالی آبعلی بودم که محسن تماس گرفت و گفت “عمو دارم می روم”. وی گویا قصد داشت از مرز دریایی از کشور خارج شود و من خودرو را کنار زده و ایستادم و گفتم همین الان برگرد.

تهیه کننده “پری” مهرجویی و “ضیافت” کیمیایی خاطرنشان ساخت: انصافا محسن پسری بود که احترام بزرگترها را نگه می داشت و همین حرف من باعث شد که به کشور بازگردد و بعدتر مجوز هم بگیرد وگرنه شاید اگر آن تماس نبود وی الان ایران نبود و به بیان بهتر از روی آب، او را برگرداندم.

ابدا برخورد بدی میان ما صورت نگرفت

امیرحسین شریفی درباره آن بخش از گفته های چاووشی که گفته به دلیل رفتار خاص وی مجبور به ترک استودیو آفاق شده است به سینماژورنال گفت: ابدا برخورد بدی میان ما صورت نگرفت و تا آخرین لحظه ای که کنار ما بود مانند پدر کنارش بودم و هیچ مشکلی با هم نداشتیم. چاووشی آن قدر پسر مودبی بوده و هست که اصلا امکان شکل گیری برخورد پیش نمی آید.

مشکل محسن با حراست ارشاد بود

وی خاطرنشان ساخت: مشکل اصلی محسن در آن دوران نداشتن مجوز بود که گویا حراست ارشاد درباره اش سختگیری های خاصی را انجام می داد و من هم سعی کردم با ایجاد شرایط کار در استودیو بهش کمک کنم. البته که اگر مجوز می گرفت برای انتشار آلبوم هم بهش کمک می کردم که در آن مدت مجوز نگرفت.

تهیه کننده “اشک سرما” با اشاره به ساخت قطعات “سنتوری” توسط چاووشی به سینماژورنال بیان داشت: فارغ از ارتباط قبلی که میان من و مهرجویی وجود داشت فکر می کنم در مسیر معرفی چاووشی به مهرجویی، محمدرضا شریفی نیا هم نقش داشت. محسن قطعات “سنتوری” را هم در استودیو آفاق ضبط کرد که کارهای خوبی هم شد.

نه فقط چاووشی که محسن یگانه و فرزاد فرزین هم در دفتر ما رفت و آمد داشتند

شریفی که آخرین تولیدش فیلم ضدداعش “آوازهای سرزمین من” بوده است با اشاره به اینکه در آن روزگار سعی می کرد از بیشتر خوانندگانی که مشکل مجوز داشتند حمایت کند اظهار داشت: نه فقط محسن چاووشی که خوانندگانی چون محسن یگانه و فرزاد فرزین هم در دفتر ما رفت و آمد داشتند و البته اگر مجوز می داشتند حتی امکان همکاری سینمایی با آنها فراهم بود.

وی ادامه داد: خسرو معصومی، سیروس الوند و اسماعیل فلاح پور از جمله کارگردانانی بودند که در آن زمان با آنها برای تولید آثاری با حضور این چهره های جوان و مستعد صحبتهایی انجام دادیم که به دلیل مشکل مجوز، امکان همکاری پیش نیامد.

امیرحسین شریفی
امیرحسین شریفی



محسن چاووشی همه چیز را گفت⇐از جلسه‌ای در حراست ارشاد که زندگیش را تغییر داد تا ماجرای تولد “سنتوری” حین حضور ۹ ماهه‌اش در استودیوی تهیه‌کننده “پری” و “ضیافت”، توزیع آلبومهای زیرزمینی‌اش به کمک فردی مستقر در طبقه بالای میلاد نور و…

سینماژورنال: محسن چاووشی که در ماههای اخیر و با قطعاتی که برای سریال “شهرزاد” خوانده در کانون توجه قرار گرفته است زندگی پرفرازو نشیبی داشته است.

به گزارش سینماژورنال محجوب بودن ذاتی این خواننده و کم علاقگی به گفتگوهای مطبوعاتی باعث شده بسیاری از مخاطبان درباره این فراز و نشیبها چیزی ندانند.

چاووشی به تازگی اما در گفتگویی با “تجربه” به بازگویی بخشی از واقعیات زندگی هنری اش پرداخته است.

تولد “سنتوری” حین زندگی در استودیوی تهیه کننده “پری”
یکی از این واقعیات درباره حضور 9 ماهه اش در استودیوی امیرحسین شریفی تهیه کننده فیلمهای “پری” مهرجویی و “ضیافت” کیمیایی است آن هم بعد از انتشار یکی از آلبومهای زیرزمینی محبوبش به نام “خودکشی ممنوع”.
به گزارش سینماژورنال چاووشی در این باره گفت: به درخواست عابد بسطامی گرافیستم به استودیو آفاق که مدیرش امیرحسین شریفی تهیه کننده سینما و تلویزیون بود رفتیم. شاهرخ پسر آقای شریفی استودیوی کوچکی در یکی از اتاقها درست کرده بود.
وی ادامه داد: عابد مرا به آنها معرفی کرد و آنها هم مرا می شناختند بخصوص که آلبوم “خودکشی…” همه گیر شده بود. شاهرخ شریفی هم خیلی تحویلم گرفت و گفت بیا اینجا بمان و کار کن و از وسیله ها استفاده کن.

این همان استودیویی بوده که چاووشی در آن با تنظیم کننده سالیانش شهاب اکبری آشنا شده است. خودش در این باره بیان داشت: یک روز آنجا بودیم که شهاب اکبری آمد و با هم آشنا شدیم و به من گفت کارهایت را دوست دارم و میخواهم بی هیچ چشمداشت مالی برایت کار تنظیم انجام دهم.

وی ادامه داد: آنجا بود که آلبوم “متاسفم” را شروع کردیم و استودیو آفاق در میدان کتابی به پاتوق ما بدل شد. یکی از کارهایی که آنجا به دنیا آمد “سنتوری” بود. در واقع “متاسفم” در حال شکل گیری بود که “سنتوری” را کار کردم. اینها گل کارهای آن زمان من بودند و مهرجویی هم همان موقع آمد سراغ من.

مدیر استودیو آفاق با زبان بی زبانی به ما گفت از آنجا برویم
با این حال در نهایت نه “متاسفم” و نه “سنتوری” مجوز نمی گیرند و چاووشی مجبور میشود استودیو آفاق را ترک کند. به گزارش سینماژورنال چاووشی در این باره بیان داشت: مدیر استودیو آفاق دیگر مطمئن شده بود ما مجوز نمی گیریم و با زبان بی زبانی به ما نشان داد که باید از آنجا برویم و خودم هم با توجه به فضایی که از این بابت آنجا حاکم شده بود حس کردم دیگر جای من آنجا نیست.

وی ادامه داد: شاید لطف آغازین آنها هم به این دلیل بود که فکر می کردند در نهایت منفعتی از کارم نصیب آنها می گردد که این اتفاق هم نیفتاد. آخرین کارهایی که آنجا ضبط کردیم “سنتوری” بود که پخش شد و “متاسفم” و سه چهار ترانه دیگر.

اولین پولی که بابت خوانندگی گرفت
محسن چاووشی بعد از نومید شدن از مجوز ارشاد ابتدا به سفارش آوای باربد آلبومی را تولید می کند که این آلبوم برای دریافت مجوز به جای ارشاد به حوزه هنری ارائه میشود و جالب اینکه اولین پولی هم که بابت خوانندگی می گیرد از همین کار بوده است.
وی بیان داشت: با آوای باربد قراردادی بستیم و مبلغی به عنوان پیش پرداخت گرفتم تا بروم آلبوم را آماده کنم. دقیقا 15 میلیون تومان پول پیش پرداخت گرفتم که تا آن روز اولین پولی بود که بابت قرارداد آلبومهایم گرفتم.

چاووشی افزود: با آن پول بدهیهایم را دادم و در همان حین شنیدم که محسن نامجو که به همراه من آلبومش را برای دریافت مجوز به حوزه هنری ارائه داده بود مجوز گرفت و همین خوشحالم کرد. اما روزی که قرار بود رییس مرکز موسیقی حوزه رضا مهدوی مجوز آلبوم مرا صادر کند از کار اخراج شد یا جابجا شد…
وی ادامه داد: بعد از آن در آوای باربد دوستی گفت که میتوانم شما را آشنا کنم با دوستان در حراست ارشاد.

جلسه در حراست ارشاد
به گزارش سینماژورنال چاووشی درباره جلسه سرنوشت سازش در حراست ارشاد که در نهایت به صدور مجوز خوانندگیش منجر شده اظهار داشت: در آن جلسه از من پرسیدند مشکلت چیست؟ من هم گفتم به من مجوز نمی دهند. گفتند در پرونده شما مثلا نوشته شده که در شهرری زندگی می کنی و… من را با شخص دیگری اشتباه گرفته بودند و فکر می کردند کارهایی که از شبکه های خارج از کشور پخش می شد زیرنظر من بوده و من در این زمینه دست داشته ام.

چاووشی ادامه داد: من هر گونه ارتباط با این شبکه ها را رد کردم و ثابت کردم که این حرف از اساس درست نیست.

این خواننده خاطرنشان ساخت: یادم می آید وقتی داخل اتاق شدم گفتند فکر نمی کردیم این شکلی باشی. فکر می کردیم ریش و موی بلند داشته باشی و کلا سروظاهرت جور دیگری باشد و خیلی متفاوت باشد. بعد از هفت سال ممنوع الکاری رفتار خوبی با من داشتند.

محسن چاووشی

محسن چاووشی

خیلی از همکاران به ارشاد نامه نوشتند که به من مجوز ندهد
محسن چاووشی با اشاره به رفتار ناجوانمردانه برخی از همکارانش در گمراه کردن ارشاد برای عدم صدور مجوز به وی بیان داشت: خیلی از همکارانم نامه نوشتند که چاووشی نباید کار کند. به ارشاد اخبار کذب می دادند و از قول خودشان حرفهای الکی می زدند که در کار مجوز گرفتن من خلل ایجاد کنند.

وقتی مجوز را دادند غمگین شدم
جالب است که دریافت مجوز و متعاقب آن انتشار آلبوم “یه شاخه نیلوفر” نیز باعث خوشحالی زیاد وی نشده است. چاووشی در این باره اظهار داشت: وقتی مجوز را دادند غمگین شدم و واقعا نمی دانم چرا این طوری شدم اما احساس کردم باید یک مدل دیگر کار کنم.قبل از آن خیلی بی پروا بودم و بعد از آن تا حدودی ترسیدم.

خواهش محسن یگانه از تنظیم کننده چاووشی
یکی از خوانندگانی که به واسطه همخوانی با چاووشی در کانون توجه قرار گرفت محسن یگانه بود. چاووشی درباره آشنایی اش با وی بعد از انتشار آلبوم اولش “نفرین” بیان داشت: به استودیوی احمدوند که می رفتم
گاهی اوقات محسن یگانه هم می آمد آنجا کار ضبط مب کرد اما ورود و خروجمان به استودیو طوری بود که به هم نمی خوردیم و همدیگر را نمی دیدیم.
وی ادامه داد: من آن موقع معروف شده بودم و “نفرین” بیرون آمده بود. یگانه به احمدوند گفته بود اگر ممکن است به چاووشی بگو که با هم ترانه ای بخوانیم و من هم یک تراک وسط کارش{“نشکن دلمو”} خواندم در صورتی که او را ندیده بودم. بعد که منتشر و معروف شد تازه محسن یگانه را دیدم.

گویا حضور یگانه در قطعه “به تو گفتم یا نگفتم” هم بعد از ساخت قطعه بوده است.
چاووشی در این باره گفت: اواخر آلبوم “متاسفم” بود که یک روز نشسته بودم و برای خودم همین طور چیزهایی می نوشتم. تمام که شد گذاشتم روبرویم و بصورت اتود خواندم. شهاب اکبری وقتی شنید گفت بیا همین را کار کنیم. من موافق نبودم چون شعرش اسلوب دار و قرص نبود.
وی ادامه داد: اما در نهایت ترانه را با همان ملودی خواندم و شهاب تنظیمش کرد. محسن یگانه هم کار را شنید و خوشش آمد و خواست که این ترانه را با من بخواند و با هم خواندیم…

توزیع آلبوم از طبقه بالای میلاد نور
به گزارش سینماژورنال چاووشی درباره توزیع آلبومهای زیرزمینی اش هم بیان داشت: طبقه بالای میلاد نور(پاساژی در شهرک غرب) یک نفر بود که کارش همین بود یعنی سی.دی تکثیر میکرد و میداد دست مردم و خلاصه از این طریق کارها پخش می شد. یادم می آید همین فروشنده چند تایی از آلبومها را با طرح جلد کاور زد و به ما هدیه داد.