1

حبیب اسماعیلی در نشست نقد و بررسی فیلم بیان کرد⇐با پادرمیانی و تعهد، پروانه ساخت «خرگیوش» را صادر کردند/نزدیک به شش تا هفت ماه در صف دریافت پروانه ساخت بودیم!!/طعنه‌های سیاسی «خرگیوش» لب‌مرزی بود ولی علیرغم محدودیت سالن، با اقبال مخاطبان بخصوص جوانان مواجه شد

سینماروزان/مهناز خدادوست: «خرگیوش»مانی باغبانی از جمله محصولات اکران97 بود که هرچند در گونه کمدی جای می‌گرفت اما فضای دراماتیک اثری حاوی اشارات سیاسی-اجتماعی به‌جای خود به معضلات روزگار کنونی هم بود؛ اشاراتی که به طور کاملا غیرمستقیم باعث شد فیلم در اقلیت قرار گیرد و حتی در اکران نوروز هم با کمترین تعداد سالن روی پرده برود.

به گزارش سینماروزان حبیب اسماعیلی تهیه‌کننده «خرگیوش» به تازگی در نشست نقد و بررسی فیلم در فرهنگسرای ارسباران با اشاره به روند تولید این فیلم گفت: این فیلم اولین فیلمنامه متفاوتی نیست که آن را تولید کرده ام؛ به خاطر تجربیات پخش همواره با آثار طنزی روبروییم که با نگاهی ساده و سرراست با مخاطب برخورد میکنند اما«خرگیوش» یک کمدی متفاوت بود. وقتی فیلمنامه مانی باغبانی را خواندیم و درخواست پروانه ساخت دادیم با مشکلاتی روبرو‌ بودیم و ۶-۷ماه در صف دریافت پروانه ساخت بودیم که در آخر با پادرمیانی و قول و تعهد فیلم پروانه ساخت گرفت.

این تهیه کننده ادامه داد: می‌توانستم به عنوان پخش کننده و تهیه کننده به سراغ فیلم های کمدی رایج بروم و با ریسک کمتری فیلم بسازم ولی احساس کردم باید ریسک کنم و از ایده تازه یک جوان حمایت کنم تا اسباب ورود نگاههای تازه به سینما فراهم شود.

اسماعیلی با اشاره به طعنه‌های سیاسی گزنده «خرگیوش» افزود: موضوع فیلم در لب مرز بود ولی سعی شد در ساختاری عرضه شود که حتی منتقدان هم با نگاهی متعادل فیلم را مورد ارزیابی قرار دهند. این طبیعت سینماست که باید وجه انتقادی خود را هم داشته باشد و اتفاقا یکی از تمایزات «خرگیوش» با ده ها کمدی دیگری که همه ساله در سینمای ایران اکران میشود همین است.

حبیب اسماعیلی خاطرنشان ساخت: «خرگیوش» با حداقل سالن توانست با اقبال مخاطبان مواجه شود و از آن مهمتر اینکه طیف جوان، فیلم را دوست داشتند و با حضورشان در اکرانهای مردمی و بعدتر فضاهای اجتماعی خیلی شفاف درباره فیلم حرف زدند. در روزگار ما کمتر فیلم طنزی است که بحث برانگیز باشد و بتوان رو در رو آن را نقد کرد و راجع به آن فکر کرد چون اغلب به کمدی به عنوان ژانری برای سرگرمی صرف می‌نگرند و لاغیر.




غوغای «خرگیوش»بازان حول و حوش جواد عزتی، سیامک انصاری و بابک حمیدیان+عکس

سینماروزان: تازه ترین اکران مردمی کمدی ممنوعه تلویزیون «خرگیوش» جمعه شب هجدهم فروردین ماه در پردیس سینمایی آزادی برگزار شد.

به گزارش سینماروزان در این اکران مردمی جواد عزتی، سیامک انصاری و بابک حمیدیان از بازیگران طناز فیلم و همچنین مانیا علیجانی بازیگر کودک فیلم حاضر بودند.

از دقایقی پیش از آغاز اکران مردمی مخاطبانی در رده های سنی مختلف در پردیس آزادی گرد هم آمده بودند و حین صحبت با عزتی و حمیدیان می‌کوشیدند با آنها عکس یادگاری بگیرند و گپ بزنند.

بعد از این گپ و گفتها نمایش مردمی «خرگیوش» با حضور جواد عزتی و بابک حمیدیان در کنار مخاطبان انجام شد و جالب اینجا که شوخیها و طعنه های سیاسی-اجتماعی فیلم به شدت مورد توجه قرار گرفت.

حبیب اسماعیلی مدیرعامل رسانه فیلمسازان، تهیه کننده و پخش کننده «خرگیوش» از دیگر حاضران در این اکران مردمی بود. اسماعیلی در پایان مراسم در سخنانی کوتاه گفت: از هنرمندان، دوستان و همكاران عزيزم كه با حضور خود در اكران مردمي در سينما آزادي و اطلاع رساني و برخورد صميمانه با تماشاگران تلاش نمودند كه مراسم هر چه باشكوه‌تر و مؤثرتر برگزار گردد، تشكر و قدرداني مي‌نمايم.

«خرگیوش» یک کمدی-فانتزی است که علیرغم ممنوع شدن پخش تیزرهایش در رسانه ملی توانسته رقم فروش یک میلیارد را رد کند.

اکران مردمی «خرگیوش» در پردیس آزادی
اکران مردمی «خرگیوش» در پردیس آزادی

اکران مردمی «خرگیوش» در پردیس آزادی
اکران مردمی «خرگیوش» در پردیس آزادی

اکران مردمی «خرگیوش» در پردیس آزادی
اکران مردمی «خرگیوش» در پردیس آزادی




در شب سیزده به‌در⇐جواد عزتی و رفقا به دیدار هواداران «خرگیوش» می‌روند

سینماروزان: اولین اکران مردمی کمدی-فانتزی «خرگیوش» در آستانه سیزده به در در پردیس زندگی برگزار خواهد شد.

به گزارش سینماروزان جواد عزتی بازیگر پولساز ماههای اخیر سینمای ایران که یکی از نقشهای اصلی کاملا طنازانه «خرگیوش» را ایفا کرده دوازدهم فروردین از ساعت 19 در پردیس زندگی حاضر خواهد بود و تا ساعت 20.30 به گپ و گفت با مخاطبان «خرگیوش» خواهد پرداخت.

به جز جواد عزتی عوامل کمدی «خرگیوش» که علیرغم توقیف تیزرها توسط تلویزیون تاکنون نزدیک به یک میلیارد فروش داشته هم در این دیدار نوروزی حاضر خواهند بود.

سیامک انصاری، بابک حمیدیان، مینا ساداتی، همایون ارشادی، ملیکا شریفی نیا و امید روحانی دیگر بازیگران «خرگیوش» هستند ضمن اینکه یک کودک خوش سر و زبان به نام مانیا علیجانی هم در فیلم ایفای نقش کرده است.

«خرگیوش»مانی باغبانی به تهیه کنندگی حبیب اسماعیلی با پخش رسانه فیلمسازان روی پرده است.

علاقمندان به حضور در اکران مردمی «خرگیوش» اینجا  یا اینجا را  ببینند.

اعلان دیدار نوروزی جواد عزتی با طرفداران «خرگیوش»
اعلان دیدار نوروزی جواد عزتی با طرفداران «خرگیوش»



اعتراضات صریح کارگردان «خرگیوش» به مدیران رسانه ملی⇐علیرغم اعمال اصلاحات و دریافت کد پخش جدید، باز هم جلوی پخش تیزرهای «خرگیوش» را گرفتند!/صداوسیما باید از همه فیلمهای ایرانی حمایت کند نه اینکه با دسته‌بندی، فیلمهای خاص را در الویت قرار دهد/«خرگیوش» کاملا در بخش خصوصی تولید شده و حتی یک وام خُرد هم از فارابی نگرفته! این است معنای حمایت از کالای ایرانی؟

سینماروزان: دو روز بعد از توقیف پخش تیزرهای کمدی-فانتزی «خرگیوش» از صداوسیما و در حالی که هیچ کدام از مدیران رسانه ملی درباره چرایی این توقیف سخن نگفته اند، کارگردان این کمدی اعتراض خود را نسبت به رویه رسانه ملی بیان کرده که حتی با اعمال اصلاحات هم اجازه پخش تیزر این کمدی را نداده است.

مانی باغبانی کارگردان فیلم «خرگیوش» با اشاره به بی عدالتی صورت گرفته در ممنوعیت پخش تیزرهای «خرگیوش» به «ایلنا» گفت: واحد بازرگانی و مدیریت این بخش نه تنها تیزرهای فیلم را بارها تماشا کردند بلکه حتی نسخه کامل فیلم را بصورت کامل مشاهده کردند و در ابتدا نیز 32 نوبت پخش تیزر به فیلم «خرگیوش» اختصاص پیدا کرد و حتی دو روز نیز تیزرها پخش شد اما ناگهان پخش تیرزها متوقف و به ما اعلام شد که باید تیزرها اصلاح شود.

 وی ادامه داد: تیزرهای مختلفی را باتوجه به اصلاحیه‌های که صداوسیما اعلام کرده بود، آماده کردیم و حتی امروز صبح (سه‌شنبه 7 فروردین) کد پخش صادر شد اما ناگهان به ما اعلام شد که تیزرهای تبلیغاتی این فیلم پخش نمی‌شود و مدیر بازرگانی صداوسیما دستور توقف پخش کامل تیزرها را داده است.

باغبانی با اشاره به اینکه سال 97 سال حمایت از کالای ایرانی است، افزود: فیلم ایرانی و محصولات فرهنگی نیز به نوعی کالای ایرانی است و صداوسیما بایداز همه فیلم‌های ایرانی حمایت کند نه اینکه با دسته‌بندی فقط چند فیلم خاص را در اولویت قرار دهد.

کارگردان فیلم «خرگیوش» با اشاره به لزوم حمایت از تمام محصولات ایرانی افزود: این فیلم کاملا در بخش خصوصی ساخته شده و حتی از فارابی وام نگرفته‌ایم. لازم است که  صداوسیما با پخش تیزرها از این فیلم حمایت کند تا معنای واقعی حمایت از کالای ایرانی متبادر شود.




حمله تمام‌عيار یک رسانه اصولگرا به «خرگيوش»⇐از ۱۸پاراگراف محتواي اين رسانه فقط ۲ پاراگراف درباره خود «خرگيوش» است!!!

سينماروزان: «خرگيوش» تنها کمدي اکران نوروز است که مايه‌هاي فانتزي آن شرايطي را فراهم کرده که در کنار مخاطبان عام آن دسته از مخاطبان جدي تر که به دنبال تنوع در ساختارهاي کمدي سازي وطني هستند هم حس مثبتي نسبت به فيلم پيدا کنند.

به گزارش سينماروزان فانتزي سازي «خرگيوش» موجب شده در زيرلايه طعنه هاي تند و تيزي هم روانه سياست‌بازان و شعارهاي بي کاربرد آنها شود و در بي‌عملي گريبانگير سينما اين هم ميتواند کنشي باشد حتي اگر در عالم خيال پردازي و هپروت کاراکترها رخ دهد.

با اين حال «خرگيوش» که محصول کامل بخش خصوصي است با اقبال رسانه اصولگراي «مشرق» مواجه نشده و اين رسانه با تیتری کاملا انتقادي به «خرگيوش» تاخته! جالب و در عين حال عجيب آنجاست که از محتواي 18 پاراگرافي اين رسانه که در تيترش حمله اي جانانه به «خرگيوش» شده فقط 2 پاراگراف در انتهاي مطلب است که مستقيما درباره «خرگيوش» حرف زده و مابقي تلاش براي ربط دادن «خرگيوش» با فيلمهايي است که نگارنده از آنها خوشش نيامده!!!

متن محتواي اين رسانه را بخوانيد:

فيلم بمان (مارک فورستر)، فيلم «برزيل»، فيلم «ترس و نفرت در لاس وگاس» (تري گيليام)، «جاده مالهالند» (ديويد لينچ) نوع خاصي از روايت‌هاي سينمايي هستند که تشخيص وهم و واقعيت در آن دشوار است. در چنين آثاري با چنين محتوايي معمولا قصه اصالت ندارد و معمولا ساختار فيلمنامه فاقد قصه و حتي ضد قصه است.

به تاسي از چنين جرياني در سينماي ايران معادل‌هايي همچون شبانه‌ (کيوان علي محمدي، اميد بنکدار)، اعترافات ذهن خطرناک من (هومن سيدي)، احضارشدگان (آرش معيريان) مادر قلب اتمي(علي احمدزاده) ساخته شده است. چنين آثاري عموما مقيد به يک خط داستاني معين و مشخص نيستند، عمدتا پراکنده‌گو هستند و قيودي براي ارائه قصه‌ايي مدون و مشخص ندارند. نمونه متاخري که مي‌توان به عنوان مثال مطرح کرد فيلم «ترانه به ترانه» ترنس ماليک است و بسياري از آثار «نيکولاس ويندينگ رفن» دانمارکي و لارنس فون تريه عموما ضد پيرنگ و ضد قصه هستند.

مخوف‌ترين، ضدسينماترين و ضدقصه‌ترين فيلم تاريخ سينماي ايران فيلم «مادر قلب اتمي» است که در سينماي ايران پس از فيلم «شيرين» (عباس کيارستمي فقيد) منفورترين فيلمي است که تاکنون در سينماي ايران اکران شده است. حين اکران «شيرين» کيارستمي، مخاطبان در اعتراض به اين فيلم، شيشه‌هاي سينماي آزادي را شکستند و اين واکنش صريح‌ترين واکنش مخاطبان به فيلمي بود که هيچ قصه‌اي براي عرضه نداشت.

نمونه متاخر سينماي ضد قصه، ضد پيرنگ که قواعد فيلمنامه و ساختارش بشدت به مادر قلب‌اتمي شباهت دارد، فيلم «ترانه به ترانه» ترنس ماليک است. سينماي ضدقصه نمونه‌هاي شاخص قديمي‌تري مثل «برزيل» دارد اما در سينماي ايران تا پايان سال گذشته، مادر قلب اتمي ضد قصه‌ترين فيلمي است که در حد فاصل وهم و واقعيت ساخته شد.

به صورت طبيعي مخاطب سينماي ايران از چنين آثاري استقبال نمي‌کنند، شايد اگر نمونه چنين اثري در يکي از کشورهاي اروپايي ساخته مي‌شد و يا در آمريکا امکان توليد پيدا مي‌کرد در اين کشورها با استقبال منتقدان و تماشاگران آنهم به صورت نسبي مواجه مي‌شد اما ذائقه تماشاگر ايراني با قصه‌گويي عجين است و با چنين فيلم‌هايي ارتباط بر قرار نخواهد کرد. در حواشي تحليل چنين آثاري  بايد به اين مهم اشاره کنيم که  ذائقه خاص تماشاگران خاورميانه‌اي هم با سينماي ضدقصه متعارض است.

در آسيا از شرق دور تا شمال آفريقا، تمايل شديدي براي شنيدن قصص متنوع جديد وجود دارد. حتي کتب الهي اديان ابراهيمي که در منطقه خاورميانه به پيامبرانش نازل شده مبتني بر قصص است. قصه‌جويي و روايت طلب کردن از مديوم‌هاي نمايشي ريشه در  DNA  مردمان منطقه خاورميانه دارد. مردم اين منطقه چون هيچ رنسانس فرماليستي را تجربه نکرده‌اند، در برخورد با پديده سينما، محتوا نسبت به فرم برايشان اصالت بيشتري دارد. به همين دليل صنعت سريال‌سازي ترکيه رشد مي‌کند و مي‌تواند بازگشت مالي يک ميليارد دلاري برايشان به ارمغان بياورد. چون در پيکره صنعتي سريال سازي، اصالت را به قصه‌گويي مي‌دهند هر چند با ساختار وفرمي ضعيف

تاريخ  نشان مي‌دهد، منظومه‌هاي بزرگي در خاورميانه خلق شده‌اند. مخاطبان اين منطقه، در دوران کودکي «روايت‌هاي هزارويک شب»، «شب‌هاي عربي» و «قصه‌هاي شهرزاد» را دست کم شنيده‌اند و عاشق مديوم‌هاي قصه‌گو هستند. به صورت طبيعي در مقابل هر اثر نمايشي مبتني بر قالب‌هاي جديد روايي که ضد قصه باشد موضع خواهند گرفت. تاريخ سينما نشان مي‌دهند مردم ايران بشدت به ضد قصه بودن حساسيت دارند.

«سال گذشته در مارين باد» از نخستين‌ تاليفات سينمايي ضد قصه، در سينماهاي ايران در دهه چهل اکران شد و مخاطبان سينما شيشه‌هاي سينماها را شکستند و به نمايش چنين فيلمي در سينماها اعتراض کردند. ?? سال بعد هم مشابه همين اتفاق تکرار شد و مخاطبان سينما به خاطر اکران فيلم «شيرين» مرحوم کيارستمي شيشه‌هاي سينما آزادي را شکستند. اين اتفاق در مورد فيلم «مادر قلب اتمي» تکرار نشد اما مخاطباني که گول حضور چهره‌هايي نظير ترانه عليدوستي، پگاه آهنگراني و محمدرضا گلزار در فيلم  خورده بودند، در اغلب اکران‌ها نيم ساعت از فيلم که مي‌گذشت سالن‌هاي سينما را ترک مي‌کردند.

سينماي ضد قصه در نيمه دهه هشتاد مي‌رفت که در سينماي ايران مد رسمي شود. در دهه هشتاد هر فيلمسازي که فيلمي مي‌ساخت و مردم و منتقدان قصه يک خطي آنرا درک نمي‌کردند، نقدهاي ستايش آميزي فراواني درباره‌اش مي‌نوشتند. به تدريج اهالي مطبوعات هم فهميدند آثاري نظير «اعترافات ذهن خطرناک» هومن سيدي، «شبانه» کيوان محمدي و بنکدار و «مادر قلب اتمي» فيلم نيستند تا ستايش شوند. چنين آثاري که نمونه بلوغ يافته آن «مادر قلب اتمي» است، از کمي لغزو لنتراني گويي اجتماعي، ديالوگ‌هاي بي ربط و متلک سياسي روز پسا نشئگي تشکيل شده است. اما در شرايط کنوني اصحاب رسانه‌ها، علي الخصوص مخاطبان سينما، فهميده‌اند در سينماي ايران، سازندگان چنين آثاري،   براي پر کردن خلاء سوادي و ژست زياد فهميدن چنين آثاري را ساخته‌اند.

«ماني باغباني» با عنوان اصلي «محمد باغباني» از منتقدان دو اسمه‌اي است که علي‌رغم محمد بودن، دست به انکار آن مي‌زند و تمايل شديدي به ماني بودن دارد. همين انتخاب اسم نشان مي‌دهد که خالق اثر در جستجوي هويت جديدي براي خويش است. در جرايد درج شده که باغباني منتقد سينما بوده و چندين باري هم با همين عنوان به برنامه هفت فريدون جيراني آمد. اما در عرصه نقد، نويسنده اصلا مطرحي نبود، نوشته‌هايش بيشتر از آنکه نقد باشند، مجيزه بودند.

نقدهايش مثل فيلم‌نوشت‌هايش مبتني بودند بر عبارات خاص متفرعانه و غير عمومي. اغلب نوشته‌ها در ستايش مهرجويي، کاهاني، بهرام توکلي و جريان روشنفکري در سينما بود. حتي از بدترين آثار مهرجويي حمايت مي‌کرد. هيچ اثر مکتوبي جدي از دوران منتقد بودنش چاپ نشد. با خواندن نوشته‌هاي باغباني درخواهيم يافت فرد با اتکا به اندک داشته‌هاي شنيداري‌اش، نه مطالعه شده، دست به خلق مي‌زند. از همان ابتدا مشخص بود که باغباني براي ورود به عرصه سينما نقد مي‌نوشت و نتيجه نقدنويسي در مسير سينماگري منجر شد به چند نقش کوتاه در آثار جيراني و کاهاني و کرم‌پور.

پس از آن هم فيلمنامه نهنگ عنبر از او توسط سامان مقدم تبديل به فيلم شد. بر اساس شنيده‌ها فيلمنامه اوليه فاجعه بود که با بازنويسي دوباره سر و شکلي پيدا کرد اما در همان فيلمنامه نهنگ عنبر مي‌توان کمي با فضاي ذهني ماني باغباني آشنا شد. او هر فيلمنامه‌اي که مي‌نويسند يک عرض ارادت به مايکل جکسون حتما در محتواي آن وجود دارد. اين عرض ارادت در اغلب فيلم‌نوشته‌هايش وجود دارد. نهنگ عنبر، مادر قلب اتمي و فيلم خرگيوش که توسط خود او کارگرداني شده، يک عرض ارادت کوچک نسبت به اين آوازه‌خوان وجود دارد. اما اشاره به اين موتيف به عنوان يک سند استفاده مي‌شود تا ثابت کنيم، فيلمنامه مادر قلب اتمي تاليف اوست و هيچ ربطي به علي احمدزاده دارد. احمدزاده در مادر قلب اتمي صرفا نقش کارگردان را بر عهده دارد.

فيلمنامه مادر قلب اتمي توسط باغباني نوشته شده است و آوردن نام علي احمدزاده در حوزه نگارش فيلمنامه يک تعارف تيتراژي است. وقتي «خرگيوش» آخرين ساخته ماني باغباني،   را تماشا مي‌کنيد، مي‌توانيد به سادگي روي اين ادعاي نگارنده صحه بگذاريد. البته باغباني با اضافه کردن يک سکانس با لب زدن ترانه مايکل جکسون و لايونل ريچي در مادر قلب اتمي، مهمترين تمايلش را در نگارش فيلمنامه و ساخت اثر سينمايي به مخاطبان ثابت مي‌کند، تنها رويکرد جاه‌طلبانه‌اش در فيلمسازي لب زدن بازيگران سرشناس  با ترانه‌هاي مايکل جکسون است.

همين اتفاق در «خرگيوش» تکرار مي‌شود. در واقع اشاره به اين موتيف لب زدن جکسون، مقدمه‌اي براي تطبيق مادر قلب اتمي و خرگيوش است. سازندگان مادر قلب اتمي در تيتراژ آورده‌اند که علي احمدزاده و ماني باغباني فيلمنامه را نوشته‌اند اما اگر فرمول شخصيت پردازي و ساختار ضد قصه اثر را که بررسي کنيم، درخواهيم يافت احمدزاده نقشي در نگارش فيلمنامه نداشته و تراژدي مادر قلب اتمي در حوزه نگارش را مي‌توانيم به نام باغباني ثبت کنيم.

در واقع خرگيوش نسخه ارتجاعي ديگري از مادر قلب اتمي است. فرمول خلق فيلمنامه نيز خيلي روشن است، خلقي که در محدوده ذهني علي احمدزاده نيست و بيشتر منتسب به باغباني است. در مادر قلب اتمي سه شخصيت اصلي مست از يک مهماني شبانه بازگشته‌اند و سوار خودروي آرينه (ترانه عليدوستي) شده‌اند و با يکديگر درباره موضوعات بي‌ربط صحبت مي‌کنند. بخش مهمي از فيلم  را پراکنده‌گويي‌هاي پس از «چِت کردن» در برمي‌گيرد. مخاطب چِت کردن پسامستي سه شخصيت اصلي را در مادر قلب اتمي تجربه مي‌کند.

همين فرمول در فيلم خرگيوش تکرار شده است و بابک، آرش و بهبود سه شخصيت اصلي، قرص مخدر مصرف کرده‌اند و بخش مهمي از فيلم به گفتگوي اين سه نفر اختصاص داده شده است. در واقع تماشاگر در مادر قلب اتمي، محاوره‌هاي پس از «چِت کردن» الکي و در خرگيوش گفتگوهاي پسا مصرف مخدري سه شخصيت را تجربه مي‌کند. ديالوگ‌هاي پراکنده، بحث درباره خنديدن، نحوه خنديدن، مريض بودن آرش، حسن روحاني، سياهچاله‌ها، فردوسي پور، فريال برنده مسابقه استيج من و تو، تنفس دهان به دهان، نفس به نفس، بحث درباره کمدي و … در فيلم از زبان بازيگران مي‌شنويم.

البتهه بهبود، آرش و بابک درباره کمدي بحث مي‌کنند اما اين بخش در فيلم نيست و ما متوجه نمي‌شويم نظر کارگردان پرمدعاي درباره کمدي و فيلمنامه چيست. فيلم از دو بازيگر سينماي کمدي، جواد عزتي و سيامک انصاري سوء استفاده کرده تا با حضور آنان قصه ارتجاعي‌اش را ارائه دهد و مخاطب براي ديدن اين فيلم فريب حضور انصاري و عزتي را مي‌خورد، همانطور که مخاطبان سينما را با حضور محمدرضا گلزار در مادر قلب اتمي فريب دادند. فيلم «خرگيوش» نه کمدي است نه تراژدي. اصلا فيلم نيست. سه نفر به صورت مستمر حرف‌هاي خاله زنکي مي‌زنند تا مغز تماشاگر را نابود مي‌کند.

مهمترين توصيه درباره اين فيلم اين است که مخاطبان و علاقه‌مندان سينما فريب حضور سه بازيگر سرشناس ودو بازيگر توانمند کمدي در اين فيلم را نخورند. فيلم هيچ قصه‌اي ندارد و شنيدن حرف‌هاي پسامنقلي سه چت مغز به هيچ عنوان شبيه هيچ فيلمي در جهان نيست الا شبيه همه فيلم‌هايي بي سر و تهي که بدترين فيلمسازان تاريخ سينما از  «اد وود» تا «تامي ويزو» ساخته‌اند.




قرص «تدبیر و امید» رسید؛ عرضه در سینماهای سراسر کشور!+فیلم

سینماروزان: اکران نوروزی با هفت فیلم مختلف که از کمدی تا سیاسی و انیمیشن را دربرمیگیرد هرچند ولرم، آغاز شده ولی رفته رفته دمای سینماها گرمتر هم خواهد شد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «تریتانیوز» در میان فیلمهای روی پرده رفته هم کمدی «مصادره» را داریم که ریشخندی همدلانه ارائه میدهد با زندگی یک ساواکی و هم فیلم مقاومتی «به وقت شام» که در فضایی مدمکسی تصویرساز افراطیگری است اما فیلمی که نقدحالی در باب اوضاع پیش روی جامعه ارائه دهد چنان که باید یافت نمیشود.

در این بین فقط کمدی-فانتزی «خرگیوش» است که تولیدکنندگانش با پناه بردن به تخیلات طعنه‌هایی زده اند به اوضاع و احوال جامعه و بخصوص بلاتکلیفی جوانان.

در «خرگیوش» که مانی باغبانی به تهیه کنندگی حبیب اسماعیلی آن را ساخته با سه جوان با بازی جواد عزتی، بابک حمیدیان و سیامک انصاری روبروییم که هرچند هر کدام پتانسیلی بالا در حیطه کاری خویش دارند اما برای انبساط روحی پناه می برند به یک دورهمی و صرف «قرص»هایی که آنها را به عالم هپروت می برد؛

هپروتی که «خرگیوش» به تصویر کشیده همه جور فانتزی سازی از فانتزی های اکشن گرفته تا زناشویی را در خود دارد و اشارات خاصی هم به اوضاع جامعه دارد.

در همین هپروت است که وقتی کاراکتر جواد عزتی درباره قرصی که بین رفقایش توزیع کرده محل پرسش واقع میشود میگوید این قرص «تدبیر و امید» است!!! و در جایی دیگر کاراکتر بابک حمیدیان میگوید اگر رییس جمهور میشد این قرص را میان ملت توزیع میکرد!!

این اشارات صریح که اتفاقا با توجه مخاطبان سینماها هم مواجه شده معنایی ندارد جز آن که پرداختن به مسائل مبتلابه جوانان حتی در فانتزی میتواند کمک کند به محصولات سینمایی در همذات پنداری مخاطب! همین الان دو کمدی دیگر هم روی پرده اند ولی هیچ کدام با این صراحت شعارهایی که مدام درباره تزریق امید به جامعه داده میشوند را این چنین ساده و سرراست نقد نکرده اند.

«خرگیوش» خیلی ساده این شعارها را که باید از مرحله حرف به عمل درآینده نقد کرده آن هم با پناه بردن به ژانر فانتزی که یکی از ژانرهای مغفول سینمای ایران است.

برای تماشای این بخش از «خرگیوش» اینجا را ببینید.




صدور پروانه نمایش برای KHARGIOOSH؛ کمدی کنجکاوی برانگیز نویسنده «نهنگ عنبر»+صدور یک پروانه دیگر

سینماروزان: شورای پروانه نمایش مجوز نمایش دو فیلم را صادر کرد که در میان آنها کمدی “خرگیوش” اولین تجربه کارگردانی مانی باغبانی نویسنده “نهنگ عنبر” جلب توجه میکند.

فهرست کامل پروانه های صادرشده به شرح زیر است:

–“خرگیوش” به تهیه کنندگی حبیب اسماعیلی،کارگردانی و نویسندگی مانی باغبانی در ژانر اجتماعی

— “یک کیلو و 21 گرم” به تهیه کنندگی وحید نیکخواه آزاد ، کارگردانی رحیم طوفان و نویسندگی لیلا نیکزاد در ژانر اجتماعی.




بابک حمیدیان و مینا ساداتی در یک خانه سوبلکس بزرگ و مجلل+عکس

سینماژورنال: مانی باغبانی فیلمنامه نویسی که سال گذشته کمدی پرفروش “نهنگ عنبر” را روی پرده داشت اخیرا کار فیلمبرداری نخستین فیلم خود “شیب/خرگیوش” را به پایان رساند.

به گزارش سینماژورنال بابک حمیدیان و همسرش مینا ساداتی در کنار سیامک انصاری و جواد عزتی بازیگران اصلی این فیلم هستند و حبیب اسماعیلی تهیه کننده فیلم.

آن طور که اسماعیلی گفته بخش عمده این فیلم در یک خانه سوبلکس فیلمبرداری شده است. حبیب اسماعیلی به “مهر” گفت: ۷۰ درصد از «خرگیوش» در یک خانه سوبلکس بزرگ و مجلل روایت می شود که همان خانه حدود ۱۰ مکان متفاوت دیگر برای فیلمبردای داشت. این فیلم روایت کننده داستان سه جوان از سه طیف مختلف جامعه به صورت طنز است البته طنز  «خرگیوش» بسیار خلاقانه و بدیع به تصویر کشیده شده است.

حبیب اسماعیلی درباره روند تولید “خرگیوش” بیان داشت: به تازگی تدوین این فیلم سینمایی به پایان رسیده و در حال حاضر صداگذاری آن توسط حسین مهدوی و جلوه های ویژه‌اش توسط بهنام خاکسار در حال انجام است و این فیلم تا یک ماه دیگر آماده نمایش می شود.

باغبانی تمام توان خود را به کار بست و فیلم آبرومندی ساخت

این تهیه‌کننده ادامه داد: با توجه به اینکه مانی باغبانی پیشتر در دیگر آثار سینمایی با ما همکاری کرده بود ما هم امکانات زیادی در اختیار او گذاشتیم تا بتواند به کار بپردازد که او هم تمام توان خود را به کار بست و فیلم آبرومندی ساخت. البته به جرات می توانم بگویم که من تاکنون با بیش از ۱۰ کارگردان صاحب نام کار کرده ام به طوری که این افراد بعد از آن فیلم ها توانستند قدم های محکم تری در سینما بر دارند، برای مثال سیامک شایقی، محمد علی سجادی و رخشان بنی اعتماد و … از جمله همین افراد هستند.

اسماعیلی در پایان خاطرنشان کرد: به نظرم نیاز جامعه ما این است که به جوانان اعتماد کنیم؛ در همین راستا با توجه به استعدادی که در مانی باغبانی دیدم او در آینده یکی از فیلمسازان خوب ما می شود.

خرگیوش
سیامک انصاری، بابک حمیدیان و جواد عزتی در نمایی از “خرگیوش”

فهرست عوامل

در این فیلم که پیش از این «شیب» نام داشت بابک حمیدیان، سیامک انصاری، جواد عزتی، مینا ساداتی، پانتا سیروس، همایون ارشادی، امید روحانی، ملیکا شریفی نیا، مانیا علیجانی به ایفای نقش پرداختند. اولین ساخته باغبانی یک فیلم کمدی-اجتماعی است و در خلاصه داستانش آمده: این شبی که می گم شب نیست رو بذار… .

سایر عوامل اصلی پروژه عبارتند از مدیر فیلمبرداری: علی تبریزی، صدابردار: امین میرشکاری، طراح گریم: عظیم فراین، طراح صحنه و لباس: ملودی اسماعیلی، سرمایه گذاران: حبیب اسماعیلی، بیژن لاهوتی، جلوه های ویژه: بهنام خاکسار، دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: آلاله هاشمی، عکاس: احمدرضا شجاعی، منشی صحنه: سعیده دلیریان، مدیر تولید: مهدی چراغی.




دومین سناریست “نهنگ عنبر” هم کارگردان شد+عکس

سینماژورنال: در تیتراژ کمدی “نهنگ عنبر” نام دو نفر به عنوان سناریست دیده می شد؛ یکی مانی باغبانی و دیگری مونا زاهد.

به گزارش سینماژورنال باغبانی چندی قبل پروانه ساخت اولین پروژه سینمایی خود با نام “شیب” را به تهیه کنندگی حبیب اسماعیلی گرفت.

حالا مونا زاهد دیگر نویسنده “نهنگ عنبر” نامش به عنوان کارگردان یک فیلم ویدیویی به نام “پنج پرده” دیده می شود که به تازگی پروانه ساختش صادر شده است.

البته او یک همکار کارگردان به نام رامی مجاهد هم در این کار دارد که تهیه کنندگی کار را نیز انجام می دهد.

مونا زاهد که کارشناسی ارشد روانشناسی است سابقه طراحی صحنه و لباس، اجرای پرفورمنس و مستندسازی را در کارنامه دارد.

مونا زاهد
مونا زاهد

به گزارش سینماژورنال دیگر فیلمنامه هایی که در هفته اخیر پروانه ساخت ویدیویی گرفته اند به شرح زیرند:

–“اتاق” به تهیه کنندگی امیر پور کیان و کارگردانی نیما فراهی “

–“ارم” به تهیه کنندگی شهرام دانشپور و کارگردانی افشین عامریان

–“ترانه هایی که فرشتگان گوش می دهند” به تهیه کنندگی و کارگردانی محمد رسولی

–“پرواز956 ” به تهیه کنندگی مصطفی علمی فرد و به کارگردانی شهرام ابراهیمی

–“تنهایی” به تهیه کنندگی محمد حسین گلفشان و کارگردانی داود بیدل




حسن عباسی هم تهیه‌کننده شد+عکس

سینماژورنال: شورای صدور پروانه ساخت به تازگی با ساخت 3 فیلمنامه موافقت کرده است.

به گزارش سینماژورنال در این سه فیلمنامه نام فیلمنامه “صدای مرا می شنوید” هم دیده می شود که در مقام تهیه کننده آن نام حسن کلامی تهیه کننده سینما و تلویزیون در کنار نام حسن عباسی آمده است.

حسن عباسی نام یکی از تئوریسینهای سیاسی شناخته شده است که علاوه بر عضویت در هیأت داوران جشنواره بیست و نهم فجر به واسطه نقدهایش بر سریال‎هایی آمریکایی همچون “فرار از زندان”، “لاست”، “فرینج”، و “بیست و چهار” هم شناخته می شود.

برای همین وقتی چنین نامی به عنوان تهیه کننده یک پروژه می آید اولین ظن به سمت همان تئوریسین می رود اما سینماژورنال با کمی کنکاش متوجه شد که تهیه کننده “صدای مرا می شنوید” یک حسن عباسی دیگر است؛ یکی که به عنوان بازیگر هم فعالیتهایی قابل توجه داشته است.

این حسن عباسی بازیگر قدیمی سینمای جنگ است

 او که به عنوان حسن عباسی پروانه ساخت فیلمی دفاع مقدسی با نام “صدای مرا می شنوید” را گرفته یکی از بازیگران قدیمی سینمای ایران است که البته سابقه قابل توجهی هم در ایفای نقش در آثار جنگی و از جمله آثاری چون “تعقیب سایه ها”، “وصل نیکان”، “حماسه مجنون”، “قارچ سمی” و “مزرعه پدری” داشته است.

“صدای مرا می شنوید” به تهیه کنندگی مشترک حسن کلامی و حسن عباسی و به کارگردانی و نویسندگی صادق پروین آشتیانی با موضوع دفاع مقدس (تراژدی) پروانه ساخت گرفته است.

حسن عباسی
حسن عباسی در نمایی از “وصل نیکان”

دو فیلمنامه دیگری که پروانه ساخت گرفته اند عبارتند از:

دریاچه ماهی به تهیه کنندگی ناهید دل آگاه و به کارگردانی و نویسندگی مریم دوستی با موضوع دفاع مقدس (دفاع مقدس)

شیب به تهیه کنندگی حبیب اسماعیلی و به کارگردانی و نویسندگی مانی باغبانی با موضوع خانوادگی (کمدی)




حبیب اسماعیلی “شیب” را تولید می‌کند؛ به کارگردانی سناریست “نهنگ عنبر”

سینماژورنال: شورای صدور پروانه ساخت در جلسه روز چهارشنبه ۱۳ آبان برای پنج فیلمنامه مجوز ساخت صادر کرد.

به گزارش سینماژورنال در میان فیلمنامه هایی که مجوز ساخت گرفته اند نام حبیب اسماعیلی و علی سرتیپی دو پخش کننده فعال ایرانی بیش از بقیه جلوه می‌کند.

حبیب اسماعیلی که از سالها پیش سابقه بازیگری و تهیه کنندگی دارد پروانه ساخت “شیب” به کارگردانی مانی باغبانی را گرفته است؛ باغبانی امسال “نهنگ عنبر” را به عنوان سناریست روی پرده داشت.

علی سرتیپی نیز قصد تولید فیلمی به نام “سردبیر” را دارد به کارگردانی مجید جوزانی و نویسندگی ناهید دیدار و یوسف صمد زاده.

فهرست دیگر فیلمنامه های پروانه ساخت گرفته به شرح زیر است:

–“طاووس مست” به تهیه کنندگی علی آشتیانی پور و نویسندگی و کارگردانی مجتبی راعی

— “پدیده” به تهیه کنندگی مصطفی شایسته و کارگردانی علی احمد زاده و نویسندگی علی احمد زاده و نازنین فراهانی

–” ناگهان بهاری که گذشت ” به تهیه کنندگی، کارگردانی و نویسندگی مهدی کرم پور.