1

این همه مافیا؟ پشت پرده تولید فله ای برنامه های مافیایی چیست؟/یک مجری تلویزیون مطرح کرد

سینماروزان: این همه برنامه مافیایی را برای چه درست می‌کنند؟ درست است که مردم به برنامه هایی مافیایی علاقه دارند و بسیاری از آنها شبها در کافه بازی های شیک، مافیا بازی می‌کنند ولی چند درصد این هشتاد میلیون به مافیا علاقه دارند؟

 

محمدرضا شهبازی مجری تلویزیون در نشست جشنواره عمار با بیان مطلب فوق گفت: چهار برنامه مافیایی شبیه هم در پلتفرم ها داریم و جمعا معدودی بازیگر-ورزشکار هستند که از این برنامه به آن برنامه می‌روند و تکرار پشت تکرار.

 

وی ادامه داد: برخی از این چهره ها دیگر فیلم و سریال هم بازی نمی‌کنند چون برای هر برنامه مافیا نزدیک دویست میلیون می‌گیرد و از ان طرف به کافه بازی ها هم میرود و درصد میگیرد و بی زحمت برای چند ماه تامین است. در مقابل تاک شوهایی که بخواهند سرگرم کنند و مثلا در گفتگو با یک سلبریتی، اطلاعات تازه به مخاطب بدهند گرچه هستند ولی خیلی اندک.

 

این مجری تلویزیون تاکید کرد: واقعا پشت پرده این همه تولید مافیایی نیست و چرا نباید سرمایه ها را توزیع کرد برای تولید برنامه‌های متنوع و در ساختارهای مختلف؟

برای تماشای حرفهای این مجری اینجا را ببینید.

انتقاد محمدرضا شهبازی مجری تلویزیون از تولید فله ای بازی مافیا
انتقاد محمدرضا شهبازی مجری تلویزیون از تولید فله ای بازی مافیا




صرف تمام و کمال عبارت “همه چی آرومه” در کلام پرواز همای⇐موسیقی ایران زنده است!/موسیقی ایران شکوفا شده!/همه بخش‌های موسیقی ایران به بهترین شکل فعالیت می‌کنند/ به همه بخشهای موسیقی رسیدگی شده!!/ موسیقی‌ سنتی با استقبال بسیار بالایی روبه‌رو است!!/موسیقی پاپ به شکل خیلی خوب دارد فعالیت می‌کند!!/ همه‌چیز خوب است!/مافیا اصلا در ایران وجود ندارد/حرف زدن از مافیای موسیقی کار یک سری خواننده‌ متوهم است که نمی‌توانند کاری ارائه دهند!!!

سینماروزان: سعید جعفرزاده احمد سرگورابی که با نام “پرواز همای” در موسیقی ایران فعالیت میکند اخیرا اجراهایی موسوم به “اپرای حلاج” را روی صحنه داشته است. اینکه این اجراها چقدر با یک اپرای استاندارد فاصله دارند، به کنار؛ اینکه پرواز همای در گفتگویی تفصیلی که به بهانه اجرای این کنسرتها داشته صنعت موسیقی ایران را در بهترین حالت توصیف کند، جالب به نظر میرسد.

پرواز همای درباره اوضاع موسیقی ایران به مهدی موسوی تبار در “فرهیختگان” گفت: موسیقی ایران زنده است. موسیقی ایران شکوفا شده است. همه بخش‌های موسیقی ایران به بهترین شکل فعالیت می‌کنند. به همه بخش موسیقی باید رسیدگی می‌شد که شد و الان فضا و بستر ایجاد شده که موسیقی‌ پاپ و دیگر موسیقی‌ها دارند فعالیت می‌کنند. موسیقی‌های سنتی با استقبال بسیار بالایی روبه‌رو هستند. موسیقی‌های نمایشی وارد شده است. نمایش‌های موزیکال فعالیت می‌کند. اپرا را ما اضافه کردیم که دارد فعالیت می‌کند. موسیقی پاپ به شکل خیلی خوب دارد فعالیت می‌کند، کم‌کم دارند رشد می‌کنند. دانشکده‌های موسیقی پر از دانشجویان موسیقی است. نوازنده‌های سازهای ایرانی در تمام آموزشگاه‌های ایران دارند آموزش می‌بینند و تعداد شاگردهای سازهای ایرانی فوق‌العاده است. سازهای کلاسیک دارند کار می‌کنند. عده‌ای در توهم هستند که موسیقی دارد آسیب می‌بیند، یک سری شو و نمایش برای خبرسازی است. همه‌چیز خوب است. همه‌چیز آرام است و هیچ جای نگرانی نیست.

پرواز همای با رد وجود دستهای پشت پرده و مافیا در بازار موسیقی بیان داشت: ادعای وجود مافیا حرف یک عده از خواننده‌هایی است که موفق نمی‌شوند. صدایشان به گوش مردم خوش نیست و مردم علاقه‌ای به اینها ندارند، بنابراین اینها هم فکر می‌کنند حق‌شان خورده شده است. اینها یک سری آدم‌های متوهم هستند که فکر می‌کنند حق‌شان خورده شده است!!

این خواننده ادامه داد: مافیا اصلا در ایران وجود ندارد. این بیزینسی نیست که مافیا در آن اثر داشته باشد. دو تا سه کنسرت‌گذار هستند که حالا بیشتر از بقیه، خواننده‌ها را می‌آورند و از آنها در‌آمد کسب می‌کنند. هم پول به خواننده‌ها می‌رسانند و هم ایجاد شغل می‌کنند. در هر کنسرت بالای 100 نفر آدم هستند که فعالیت می‌کنند، اینکه نمی‌تواند مافیا باشد. این‌هم باز صحبت یک سری خواننده‌های متوهم است که نمی‌توانند کاری را ارائه دهند تا مردم خوش‌شان بیاید و فروش‌شان بالا برود. آن خواننده‌ها فکر می‌کنند یک سری کنسرت‌گذارها آمده‌اند و حق اینها را خورده‌اند. هر‌کسی که کارش خوب باشد، فروش می‌کند. هرکسی هم که کارش خوب نباشد، شخصیتش خوب نباشد، نه. اصلا این موارد مهم نیست. موفقیت آدم‌ها به اقبالی است که خداوند به آنها می‌دهد. این ربطی نه به مافیا دارد نه به مورد دیگری. اینها همه چرت و پرت است، تا خدا نخواهد، کسی به شهرت یا موفقیت نمی‌رسد. اقبال هدیه‌ای است که هستی به انسان می‌دهد و اینها همه صحبت است.




گزارش دو رسانه مستقل از اولین ترکشهای ورود مستقلان به شورای مرکزی کانون پخش⇐تلاش مافیا و شرکایش برای ورود غیرقانونی به کانون پخش، به بن‌بست خورد!!

سینماروزان: در تازه ترین انتخابات کانون پخش کنندگان سینمای ایران، این چهره هایی مستقل بودند که با حمایت ده ها شرکت پخش مستقل توانستند به هیأت مرکزی شورا راه یابند؛ حضور مستقلان در شورای مرکزی کانون پخش و حذف رییس یک شرکت مافیایی و شرکایش از کانون، پیامی مستقیم بود از جانب طیف مستقل به سران مافیا که در دوران شفافیت نمیتوان با توسل به روابط مافیایی، به تاراج سالن و سانس ادامه داد.

اولین واکنش مافیا به انتخابات کانون پخش کنندگان هم واکنشی کاملا تهاجمی بوده و آن طور که رسانه هایی مستقل همچون «سینمامخاطب» و «سیمانما» گزارش داده اند تنها چهار روز بعد از برگزاری انتخابات، طیف مافیایی پخش قصد ورود بی مجوز به دفتر کانون پخش را داشته اند که به خاطر حضور نیروی انتظامی موفق به این کار نشده اند.

«سیمانما» در خبری کوتاه درباره ماجرا آورده است: خودسری رییس یک شرکت پخش مافیایی و رفقایش برای ورود بی هماهنگی به دفتر کانون پخش با واکنش نیروی انتظامی مواجه شد! این خودسری بعد از حذف مافیا و شرکایش از شورای مرکزی کانون پخش کنندگان رخ داده!

«سینمامخاطب» در این باره نوشته است: به دنبال شکست سنگین در انتخابات کانون پخش کنندگان، سردسته یک شرکت پخش مافیایی و شرکایی که یکی از آنها به حیات خلوت اکران فیلمهای یک متهم اقتصادی بدل شده(!) قصد باز کردن قفل در کانون و ورود به آن را داشتند اما با دخالت نیروی انتظامی از این کار بازماندند! تبعیض وارده بر ده ها شرکت پخش مستقل از سوی مافیای پخش که منجر به عدم تخصیص سالنهای کافی به مستقلان شده در نهایت با اتحاد مستقلان و پیروزی در انتخابات اخیر کانون پخش کنندگان مواجه شد. مافیا و شرکایش به جای آن که به انتخاب حداکثری اعضای کانون احترام گذاشته و در جهت تعامل برای ایجاد عدالت در اکران حرکت کنند کوشیدند با ادعای صدور دستور نظارتی، بی هماهنگی شورای مرکزی وارد کانون شوند که نتوانستند. حالا باید منتظر ماند و دید عاقبت مافیا و شرکایش چه خواهد شد؟ آیا به انتخاب همکاران احترام گذاشته و شورای مرکزی تازه را به رسمیت خواهند شناخت یا کار را به جایی میرسانند که تقابلات به اوج خود برسد؟




دو پرسش منتج از ارائه نظام‌نامه تازه اکران⇐اول: چگونه از فعالیت دفاتر پخش اقماری یا شعبه‌های فرعی مافیا جلوگیری خواهد شد؟/دوم: اعضای کمیته انضباطی چگونه انتخاب خواهند شد؟

سینماروزان/حامد مظفری: ابلاغ نظام نامه جدید اکران 97-98 که بعد از مدتها اعتراض به تراکم اکران در نیمه دوم 96 صورت گرفت در عین حال که بارقه‌هایی از امید را پیش روی سینماگران مستقل قرار داده پرسش برانگیز هم شده است.

به گزارش سینماروزان پرسشهای اصلی منتج از این نظام نامه به این شرح هستند:

اول. در نظام‌نامه تازه بر محدودیت کمّی اکران توسط دفاتر پخش تأکید شده و هر دفتر پخش در هر دوره اکران نخواهد توانست بیش از دو فیلم اکران کند. محدودیتی که چندین سال است در حوزه اکران وجود دارد اما منجر به شکل گیری آفتی شده به نام استفاده از دفاتر پخش فرعی برای پخش فیلم.

به بیان بهتر برخی شرکتهای عمده که درست یا غلط با نام «مافیا» یاد میشوند با استفاده از دفاتر پخش خُرد آنها را به محملی برای اکران آثار فرعی خود بدل کرده‌اند. یعنی دفتر پخش اصلی دو فیلم اکران می‌کند و دفاتر فرعی نیز هر کدام دو فیلم و به این ترتیب ناگاه می‌بینیم در یک دوره اکران، شش فیلم متعلق به یک دفتر از طریق 3 دفتر روی پرده رفته است! او که نظام‌نامه اکران را نوشته چگونه از فعالیت دفاتر پخش اقماری جلوگیری خواهد کرد؟؟

دوم. در نظام‌نامه تازه اکران بر راه اندازی کمیته انضباطی اکران برای پیگیری تخلفات تأکید شده اما مشخص نشده اعضای این کمیته انضباطی چگونه انتخاب خواهند شد؟

آیا اعضای کمیته انضباطی را شورای صنفی نمایش انتخاب خواهد کرد یا اعضای کمیته انضباطی از صنف سینما معرفی شده و توسط شورای صنفی نمایش تأیید خواهند شد؟ هر یک از این دو فرض که صحیح باشد باز هم مشکلی حل نخواهد شد.

سازوکار پرشبهه اکران در سینمای ایران به گونه ای از کمیته انضباطی نیاز دارد که کمترین ربط مستقیم یا غیرمستقیم را با شورای اکران یا حلقه‌های بالادستی صنف داشته باشد تا بتواند در مواقع ضروری براساس مصالح سینماگران و نه مصالح شورا یا حلقه‌های خاص، تصمیم گیری کند.

او که نظام نامه اکران را نوشته باید پاسخ دهد چگونه به انتخاب اعضای کمیته انضباطی خواهد پرداخت؟

حامد مظفری
حامد مظفری



انتقادات تند و تیز رسانه اصولگرا از اوضاع حاکم بر اکران⇐ چرا اكثر كساني كه در شوراي صنفی نمایش حضور دارند، ساخته‌هايشان در بهترين زمان و مجهزترين سالن‌هاي سينما به نمايش گذاشته مي‌شود؟/چرا اكران فيلم‌هاي غيرخودي‌ به پاييز و زمستان واگذار می‌شود؟/ چرا بعضي از سرمايه‌گذاران پشت پرده مي‌توانند آن قدر فيلمشان را روي اكران نگه دارند تا هزينه و سود سرشار آن تأمين شود؟؟

سینماروزان: آشفتگی اکران پاییزی با تزریق هفتگی فیلم به اکران تشدید میشود و مدیران بالادستی سازمان سینمایی کمترین واکنشی نسبت به این اوضاع نشان نمیدهند.

به گزارش سینماروزان نتیجه این آشفتگی، تراکم اکران و عدم تقسیم عادلانه سانس و سالن به فیلمهای روی پرده است و نتیجه آن، سود هنگفت معدودی از فیلمها و شکست سنگین مابقی است.

روزنامه اصولگرای «جوان» در تحلیلی پیرامون اوضاع اکران، پرسشهایی کلیدی را درباره منفعت طلبی حاکم بر اکران طرح کرده است.

متن تحلیل «جوان» را بخوانید:

كداميك از تهيه‌كنندگان و كارگردانان به‌جز يكي دو نفر از افراد بانفوذ كه در شوراي نمايش فيلم حضور دارند، از نحوه توزيع و نمايش راضي هستند؟ سرمايه‌گذاران سينماي ايران به‌طور اعم معتقدند همه‌چيز در دست مافياي دفاتر پخش فيلم است كه بعضي از سهامداران عمده آنها اعضاي شوراي نمايش مي‌باشند! اين شورا، نوع، ميزان زمان نمايش و سالن را براي يك فيلم تعيين مي‌كند، اما تفكيك نهايي به عهده مافياي فيلم و مجوز نمايش است كه به‌راحتي فيلم‌هايي را به بخش نمايش تحميل مي‌كند! در حالي‌كه دهه 60، كشور با جمعيت 40ميليوني حدود 800 سالن نمايش داشت و امروز 80 ميليون نفر صاحب ۲۰۰ سينما هستند كه ۱۷۰ سالن آن فاقد استانداردهاي لازم براي نمايش باكيفيت فيلم‌هاي پيشرفته و مطرح است، بنابراين فاخرهاي سينما ناچارند منتظر اكران در 30 سالن قابل‌قبول كشور باقي بمانند!
ژانر‌ها فرقي نمي‌كنند، مهم محل نمايش مناسب است كه شديداً با كمبود روبه‌رو است. وقتي همه هنرمندان معترفند اين معضل وجود دارد و مسئولان وزارت ارشاد اقدامي نمي‌كنند، ناچاريم اعتراف كنيم دلسوزي براي سينماي كشور وجود ندارد! اين بي‌تفاوتي، تماشاچي‌هاي حرفه‌اي سينما را هم به‌زودي مأيوس خواهد كرد، بنابراين بهتر است قبل از افتادن اين اتفاق ناميمون تلاش شود تا باري از دوش فيلم‌هاي مطرح پشت اكران برداشته شود. امروز مي‌رود تا فيلم‌سوزي به علت از دست دادن زمان ارائه سوژه، باب شود. مسئولان وزارت ارشاد خوب نگاه كنند تا بهتر متوجه شوند اكثر كساني كه در شوراي نمايش فيلم حضور فعال دارند، ساخته‌هايشان در بهترين زمان و مجهزترين سالن‌هاي سينما يعني در شش‌ماهه اول سال به نمايش گذاشته مي‌شود و اكران فيلم‌هاي متعلق به غيرخودي‌ها به پاييز و سرماي زمستان و شروع كار مدارس واگذار مي‌شود كه بالطبع عاقبتي به‌جز ورشكستگي سرمايه‌گذار و تهيه‌كننده را در بر نخواهد داشت.
اكثر فيلم‌هايي كه به‌صورت فردي تهيه مي‌شود، محكوم ‌به نمايش در زمان غير پيك يعني شش‌ماهه دوم سال يا مانده در آب‌نمك براي نسل‌هاي بعد مي‌باشد!

بعضي از تهيه‌كنندگان و سرمايه‌گذاران پشت پرده به دلیل نفوذ مي‌توانند آنقدر فيلمشان را روي اكران نگه دارند تا هزينه و سود سرشار آن تأمين شود. 

تناقض در سياستگذاري‌هاي سينما در اين سال‌ها باعث شده تا تعدد تصميم‌گيران درباره آن هر روز افزايش يابد، از جمله صداوسيما، آموزش‌وپرورش، كانون پرورش فكري، جشنواره فجر و ديگر نهادها و ارگان‌ها كه متأسفانه هركدام گوشه‌اي از اين لاشه مظلوم را گرفته و به‌سوي خواسته‌هاي خود مي‌كشند و محصولات يكديگر را تقبيح مي‌كنند!
اين‌يك نوع ملوك‌الطوايفي است كه بر سينماي كشور حكومت مي‌كند. وقتي در شوراهاي صنفي شرايطي به وجود مي‌آيد و ناجي عدالت نمي‌شوند و منافع شخصي در آنجا به منافع جمعي مي‌چربد و تنها مرجع توليد و توزيع به بي‌عدالتي سازمان‌يافته درباره يك فيلم مي‌پردازد و حب و بغض‌هاي فرهنگي و غيرفرهنگي در آن حاكم باشد، درباره آن ديگر چه مي‌توان گفت؟ باز هم بايد اقرار كرد، امروز ملوك‌الطوايفي بر شرايط سينماي كشور حاكم‌شده و مسئولان نظارت بر هنر هفتم در وزارت ارشاد هم تقريباً هيچ قدرتي براي مبارزه با آن در اختيار ندارند… اين گوشه‌اي از سرگذشت غم‌انگيز و نزار سينماي كشور است كه همچنان دست‌وپا مي‌زند تا پرده‌اي براي نمايش آثاري كه تعداد آنها در سال بيش از سالن‌هاي نمايش‌دهنده است، پيدا كند تا حداقل هزينه توليد فيلم تأمين شود.



انتقادات کارگردان «وارونگی» از اوضاع به‌ هم‌ پیچیده اکران⇐فضای اکران سرشار از رانت و بی‌عدالتی است/امکانات اکران به‌طور ویژه در خدمت برخی فیلم‌های خاص است!

سینماروزان: بهنام بهزادی کارگردان مستقل سینمای ایران که کوشیده در هر سه فیلمش شرایطی را ایجاد کند که در کنار توجه به استانداردهای تکنیکی هنر سینما، اله مانهای اجتماعی جلب مخاطب هم لحاظ شود، این روزها «وارونگی» را روی پرده دارد.

به گزارش سینماروزان «وارونگی» علیرغم محدودیت تعداد سالنهایش که دقیقا یک پنجم فیلم صدرنشین جدول فروش است وکمبود اقلام تبلیغاتی توانسته در آستانه فروش نیم میلیاردی قرار گیرد.

بهزادی در تازه ترین گفتگویش که با «صبا» انجام شده با انتقاد از روند موجود در اکران اظهار داشته است: باید تاکید کنم که فضای اکران فیلم‌ها سرشار از رانت و بی‌عدالتی شده است. اول این‌که باید تعداد سینماها بیشتر شود.

وی ادامه داده است: امیدوارم مدیران تصمیم‌گیرنده به تنوع قالبی و محتوایی کارها هم فکر کنند و این‌طور نباشد که امکانات اکران به‌طور ویژه در خدمت برخی فیلم‌ها باشد.

کارگردان «تنها دو بار زندگی می کنیم» و «قاعده تصادف» خاطرنشان ساخته است: در واقع مسئله اکران امروزه به مسئله بغرنجی تبدیل شده است در حالی‌که وقتی فیلمی مولفه‌های جذب مخاطب را دارد، از بایگران چهره گرفته تا حضور در معتبرترین جشنواره‌های جهانی، نوع داستان و روایت فیلم، باید امکانات لازم برای دیده‌شدن در اختیارش قرار بگیرد که متاسفانه این عدالت در ارائه امکات دیده نمی‌شود.




ادعای مدیرمسئول یک روزنامه سینمایی⇐مافیای اکران، حق پخش یک فیلم روی پرده را ۴ میلیارد خریده!!!

سینماژورنال: “مافیای اکران” عبارتی است که در همه این سالها مرتب درباره اش از زبان سینماگران شنیده ایم و البته نیز هرازگاه برخی از سینماگران یکی از شرکتهای پخش فیلم وطنی را هسته مرکزی این مافیا دانسته اند.

به گزارش سینماژورنال اینکه می بینیم در مراودات اکران هم جز یکی دو شرکت پخش توانایی رقابت با این شرکت را ندارند به همین ماهیت مافیایی شرکت مذکور بازمی گردد که با نفوذ در بسیاری از ارگانهای فرهنگی و حتی غیرفرهنگی شرایط تحقق خواسته های خویش را فراهم آورده است.

به تازگی مسعود داوودی صاحب امتیاز، مدیرمسئول و سردبیر روزنامه “بانی فیلم” نیز با نگارش یادداشتی صریح به نقد این جریان مافیایی پرداخته است که باعث عدم ایجاد شرایط عادلانه اکران برای تمامی فیلمها می شود.

داوودی در بخشی از یادداشت خود هم ادعایی را طرح کرده درباره خرید حق پخش یکی از فیلمهای روی پرده به مبلغ 4 میلیارد تومان(!) توسط همین مافیا.

متن کامل یادداشت داوودی را بخوانید:

دیدن مافیای سینما با چشم غیرمسلح!

رونق اقتصادی سینمای ایران در این یکی – دو سال اخیر و استقبال تماشاگران از اغلب فیلم های اکران شده در سالن های سینما، علاوه بر اینکه مدیریت دولتی را خشنود کرده، بسیاری از دست اندرکاران تولید فیلم ها را نیز به وجد آورده است!
باید این اقبال اقتصادی را به فال نیک گرفت. صرف نظر از دیدگاه های منفی که عمدتا هر نوع فرآیند مثبت اقتصادی و توفیق تجاری را ناشی از پایین بود سطح کیفی فیلم های سینمایی می دانند، این گشایش اقتصادی تحولی بزرگ را در صنعت سینمای کشورمان به وجود آورده است.
گرایش فیلمسازان جوان به کسب تجربیات تازه و استفاده از ابزار پیشرفته فیلمبرداری، همگی نوید کوتاه شدن فاصله تکنولوژیکی سینمای کشورمان را با صنعت کشورهای پیشرفته در آینده ای نه چندان دور می دهد.
همه این وجوه مثبت و خوشایند برای رسیدن به یک سطح قابل اعتنا و مطمئن، نیاز به مراقبت، توجه و نظارت بیشتر مدیریت دولتی بر شکل و روند درآمدزایی فیلم های سینمایی در پروسه اکران و نمایش به عنوان فرایند نهایی و به سرانجام رسیدن یک تولید سینمایی دارد.
در روزهای اخیر و با مطرح شدن برخی انتقاداتی از ناحیه دست اندرکاران سینمای کشورمان در مورد گسترده شدن حوزه فعالیت مافیای اکران و ممانعت تراست های پنهان محفلی از روی پرده رفتن و نمایش تعدادی از فیلم های سینمایی متعلق به سینمای مستقل، به نظر می رسد شرایط جدیدی پیش روی سینمای ایران قرار گرفته است.

ابزارهای مافیا برای تحکیم جایگاه خود
این رویه مرسوم اگر چه در سال های گذشته نیز مجال عرض اندام و مانع تراشی در روال اکران و پخش فیلم های سینمایی را داشت، اما در این دو سه سال اخیر با به کار گرفتن شیوه های بعضا حذفی، سعی در استحکام بخشیدن به ساختار تاثیرگذاری خود بر حوزه نمایش فیلم های سینمایی را دارد.
انکار سینمای مستقل توسط یک دفتر پخش بخصوص و اصرار بر ادامه تصمیم سازی در حوزه اکران فیلم ها، مسلما در آینده نزدیک موجب از میان رفتن ساختارهای حرفه ای تولید فیلم خواهد شد.
حضور و تاثیر «پول» خرج شده توسط این دفتر بخصوص و ایجاد فضاسازی های تبلیغاتی و رسانه ای برای فیلم هایی که توسط این دفتر قرار است در سینماهای کشور به نمایش درآید، همگی زنگ های خطر از میان بردن جریان حرفه ای مبتنی بر اصول تولید سینمایی را به صدا در آورده است.
پیش خرید فیلم ها، شراکت با صاحبان فیلم ها و در نهایت شریک شدن از راه سرمایه گذاری در فیلم های سینمایی که امید و پیش بینی توفیق در گیشه را دارند از ابزارهایی است که جریان پخش موسوم به مافیای پخش از آنها برای تحکیم جایگاه خود استفاده می کند.
همه اینها را بگذارید در کنار مانع شدن از اکران فیلم ها و یا سنگ اندازی بر سر راه سایر فیلم هایی که امکان رقابت با فهرست فیلم های در دست پخش این موسسه را دارند.
این شیوه های غیرحرفه ای و به دور از اخلاق، روی دیگر سکه جریان نامیمونی به نام مافیای پخش است که تلاش گسترده ای برای در دست گرفتن نبض اکران و نمایش فیلم های سینمایی در داخل کشور را دارد!

مسعود داوودی
مسعود داوودی

حق پخش این فیلم را 4 میلیارد خریدند تا نگذارند بقیه نفس بکشند
خرید میلیاردی یکی از فیلم های در حال اکران به بهایی گزاف، از جمله مسلخ های تازه ای است که این جریان محفلی پخش برای «بریدن سر» سایر فیلم های روی پرده به راه انداخته است؛ وقتی امتیاز پخش فیلم مذکور توسط همین مافیا به مبلغ چهار میلیارد تومان خریداری می شود، ساده انگاری است که تصور کنیم صاحب جدید فیلم که همان پخش کننده محفلی است بگذارد دیگر فیلم های سینمایی در سایر سینماها، «نفس» بکشند،نمایش فیلم های دیگر در سالن های متعلق به خودش که هیچ…!
همه اینهاست که نشان می دهد با آزاد گذاشتن دست عده ای معدود در حوزه پخش فیلم، نتیجه ای جز به بار آمدن افراد سودجویی که نمونه هایش در سینمای فیلمفارسی با نام «گنجی زاده»ها صدمات جبران ناپذیری به شاکله سینمای ایران وارد کردند.
مافیای اکران موجودی تخیلی نیست، همین دور و بر سالن های سینمایی و دفاتر پخش می توانید ردپاهایش را پیدا کنید حتی با چشم غیرمسلح…!