1

سیاهه تخلفات اکران به عدد ۸ رسید و کمیته انضباطی، همچنان فقط نگاه می‌کند؟!⇐ده روز بعد از دستورالعمل شورای اکران مبنی بر پایان نمایش فیلمهای اکران اول نوروز، همچنان «لاتاری» در پردیسهای مختلف با سانسهای متعدد در حال نمایش است

سینماروزان: سیاهه تخلفات رخ داده در اکران در همین سه ماهه ابتدای سال جاری آن قدر شده که می بایست زودتر از اینها کمیته انضباطی شورای صنفی نمایش واکنش نشان می‌داد اما نه از کمیته انضباطی شورای صنفی نمایش واکنشی می‌بینیم نه از محسن امیریوسفی رییس این شورا که پیشتر به خاطر توقیف فیلمهایش مدام اعتراض میکرد کمترین اعتراض و نگرانی را شاهدیم.

تازه ترین تخلف رخ داده در اکران مربوط است به ادامه اکران برخی فیلمهای اکران اول نوروز. شورای صنفی نمایش هفته گذشته دستور داد که سه شنبه دهم خردادماه آخرین روز اکران تمامی فیلمهای اکران اول نوروز است و این فیلمها بعد از آن جز در سانسهای فوق العاده پردیسها امکان اکران ندارند.

ده روز بعد از دستورالعمل شورای اکران، «لاتاری» از جمله آثار اکران اول نوروز همچنان در پردیسهایی مانند سمرقند نه به صورت فوق العاده که به صورت عادی و با سانسهای متعدد روی پرده است. از آن سو سینماهایی مانند بهمن هم همچنان روزی چند سانس به فیلم اختصاص داده اند.

هشت تخلف در کمتر از سه ماه!!!

در هفته های گذشته از تخلفات شورای صنفی نمایش در ثبت قرارداد اکران «آن سوی ابرها» برای اکران دوم نوروز علیرغم انصراف از اکران اسفندماه این فیلم که محدودیت زمانی(۱) و گروهی(۲) اکران برایش ایجاد میکرد نوشتیم.(اینجا را بخوانید)

تخلف سوم شورای صنفی نمایش ثبت قرارداد اکران سه فیلم از محصولات فیلمیران یعنی «تکزاس»، «عصبانی نیستم» و «چهارراه استانبول» برای اکران دوم نوروز بود؛ امری که در تضاد است با دستورالعمل شورا مبنی بر عدم اکران همزمان بیش از دو فیلم توسط یک پخش کننده در یک موعد اکران.(۳)(اینجا را بخوانید)

به دنبال آن تخلف آیین نامه ای مرتبط با حضور محمود رضوی که همزمان هم تهیه کننده است و هم پخش کننده در شورای اکران هویدا شد.(۴) مطابق تبصره پنجم ماده ششم نظام نامه اکران اعضای شورای صنفی نمایش نباید همزمان سهم در تولید و پخش داشته باشند و با حضور این چهره منسوب به قالیباف عملا این بند خدشه دار شده است.(اینجا را بخوانید)

پنجمین و ششمین تخلفات آیین نامه ای به عدم معرفی برنامه های «آینده» و «به زودی» سرگروههای سینمایی(5) و همچنین اکرانهای متراکم در شهرستانها بازمیگشت.(6)(اینجا را بخوانید)

حضور منوچهر شاهسواری مدیرعامل ابوالمشاغل خانه سینما در جلسات شورای اکران بدون آن که هیچ معرفینامه ای از سوی خانه سینما برایش صادر شده بود دیگر تخلف شورای اکران بود.(7)(اینجا را بخوانید)

با تخلف اخیر در روی پرده ماندن فیلمی که سقف ده هفته ای اکران را پر کرده آمار تخلفات اکران به عدد هشت رسیده است؛ انفعال کمیته تخلفات شورای اکران نسبت به این تخلفات چه آینده‌ای را پیش روی این شورا در سال جاری قرار خواهد داد؟

نمایش «لاتاری» با سانسهای متعدد بعد از ده هفته نمایش همچنان در پردیسها و سینماها ادامه دارد
نمایش «لاتاری» با سانسهای متعدد بعد از ده هفته نمایش همچنان در پردیسها و سینماها ادامه دارد



بعد از بایکوت در اکران به‌نفع آثار ارگانی-۴درصدی⇐‌حالا حمله روزنامه اصولگرا به «جشن دلتنگی» به‌خاطر اینستاگرام!!

سینماروزان: درام پرشخصیت «جشن دلتنگی» از معدود آثار سالهای اخیر سینمای ایران است که تصویری همذات پندارانه از زندگی فعالان فضای مجازی و به خصوص معتادان اینستاگرام ارائه میدهد.

به گزارش سینماروزان «جشن دلتنگی» از آثار حاضر در بخش مسابقه جشنواره سی و ششم فجر بود و با اقبال نسبی مخاطبان همراه گشت اما اکران فیلم همراه شده با محدودیت فراوان سالن و بایکوت در تخصیص سانس به نفع فیلمهای ارگانی-4درصدی روی پرده؛ «جشن دلتنگی» به ظاهر با سرگروه اکران شده اما حجم سالنهای فول سانس اش به ده هم نمیرسد در حالی که نزدیک به 200 سالن در اختیار دو فیلم «به وقت شام» و «لاتاری» است که اکران رسمیشان در سرگروه پایان یافته.

متعاقب این محدودیت در اکران که مشخص نیست به سوژه اینستاگرامی فیلم ربط دارد یا نه، روزنامه اصولگرای «جوان» هم حمله ای تند و تیز را نثار این فیلم کرده؛ بهانه این حمله هم تصویرسازی «جشن دلتنگی» از یک پیام رسان خارجی یعنی اینستاگرام بوده است!!

روزنامه «جوان» نوشته است: «جشن دلتنگي» برخلاف آنچه از دستگاه‌هاي فرهنگي انتظار مي‌رود دربست در اختيار نشان دادن جايگاه شبكه‌هاي اجتماعي خارجي قرار گرفته است و با روند آگاهي رساني درباره پيام رسان‌ها و شبكه‌هاي اجتماعي ملي فاصله زيادي دارد.

این روزنامه ادامه داده: اينكه زندگي بخشي از مخاطبان در ايران ساعاتي از شبانه‌روز هم كه شده در چنين پيام‌رسان‌هايي مي‌گذرد به كنار، پرسش این است كه چرا سينماي ايران بايد به ابزار تبليغي اين رسانه بدل شود در حالي كه مي‌تواند به جاي اين تبليغ براي كالاي فرنگي شرايطي را فراهم كند براي معرفي بهتر و درست‌تر امكانات پيام‌رسان‌هاي داخلي. مگر نه اينكه سينماگران ايراني مدام مدعي فرهنگ‌سازي هستند پس فرهنگ‌سازي حمايت از كالاي ايراني چه مي‌شود؟

روزنامه «جوان» خاطرنشان ساخته است: سينماي ايران به عنوان رسانه‌اي پيشرو در عرصه فرهنگ بايد به جاي تبليغ از مضرات چنين پيام‌رسان‌هايي بگويد اما فيلم مذكور كه كارگردانش هم دوپاسپورته است چنان سانتي مانتال از يك فعال اينستاگرامي به صورت ماهرانه و با زبان تصوير حمايت كرده و او را در جايگاه مظلوم مي‌نشاند كه انگار با يك قهرمان ملي روبه‌رو هستيم.




آقایان حاضر در شورای اکران و آقای مدیرعامل ۱۴شغله⇐آیا حواستان هست که با ورود نماینده یک جریان سیاسی شکست‌خورده به شورای اکران، ماده ششم نظام‌نامه اکران نقض شده؟؟/ آیا برهم خوردن تعادل اکران به خاطر اصرار بر بالا نگه داشتن آمار سالنهای «لاتاری»، قانونی است؟/چه کسی پاسخگوی صاحبان آثاری نظیر «عصبانی نیستم»، «چهارراه استانبول»، «خجالت نکش» و «جشن دلتنگی» است که علیرغم داشتن سرگروه با حداقل سالن روی پرده رفته‌اند؟

سینماروزان: در تبصره پنجم از ماده ششم نظام نامه اکران 97-98 آمده است: هیچ کدام از  اعضای کارگروه اکران نباید صاحب منافع هم‌زمان در مؤسسات تولید، توزیع و سینماها باشند مگر اینکه صنوف مربوطه حضور چنین افرادی را در کارگروه اکران ضروری بدانند. بدیهی‌ست مسئولیت این انتخاب برعهده صنوف می‌باشد.

به گزارش سینماروزان حالا کافیست نگاهی به فهرست اعضای شورای تازه اکران بیندازیم تا دریابیم فردی به نام محمود رضوی تهیه کننده فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» و نماینده محمدباقر قالیباف در انتخابات96، وارد شورای اکران شده که همزمان هم تولیدکننده است و هم پخش کننده و هم همین حالا فیلمی به نام «لاتاری» را روی پرده دارد!!

همین که فرد موردنظر همزمان صاحب منفعت در تولید و توزیع است یعنی زیر سوال رفتن نظام نامه اکران اما ماجرا فقط به همین جا ختم نمیشود.

فیلم «لاتاری» از فیلمهای اکران اول نوروز بود که حین اکران ورای حجم بالای تبلیغات تلویزیونی با شعارهایی مخدوش نظیر «پرمخاطب ترین فیلم جشنواره»، حجمی بالا از سالن را هم دراختیار داشت. این فیلم اما از دوازدهم اردیبهشت ماه سرگروه استقلال را از دست داده و این کمدی «خجالت نکش» است که برطبق دستورالعمل شورای صنفی اکران جایگزینش شده است.

با این حال همچنان نزدیک به 100 سالن سینما در اختیار «لاتاری» است و فیلم جایگزینش در اکران دوم نوروز یعنی «خجالت نکش» کمتر از 30 سالن دارد!! روندی که باعث شده «خجالت نکش» که اتفاقا پتانسیل بالایی برای فروش دارد به فروشی متوسط قناعت کند. آیا این در تضاد نیست با اصل اساسی اکران که تخصیص شرایط عادلانه نمایش برای تمامی آثار است؟؟

هفت هفته از اکران «لاتاری» می‌گذرد اما نه فروش روزانه‌اش افت چشمگیری داشته و نه تعداد سالن‌ها و سانس‌های خوبی که در اختیار دارد. حتی با از دست دادن سرگروه کاهش یافته! حتی فیلم ارگانی «به وقت شام» که برخی به شوخی می‌گویند با استقبال ارواح و اجنه از آن(!!؟) دارای بیشترین تنوع مخاطب است نیز این روزها با کاهش فروش و ریزش مخاطب قابل توجه مواجه شده اما وضعیت «لاتاری» فرق می‌کند.

فروش شهرستان‌های این فیلم از فروش تهرانش فزونی گرفته، در سینماهای بسیار، تعداد بلیط‌های فروخته شده‌اش در روز سه‌شنبه از مجموع بلیط‌های فروش‌رفته در پنجشنبه و جمعه همان هفته و حتی هفته قبل نیز بیشتر است! سه‌شنبه‌ها در برخی سینماهای شهرستان‌ها حتی در سانس‌های بعدازظهر نیز سالن‌هایش کامل پر می‌شوند در حالی که در روزهای قبل و بعد استقبال چندانی از این فیلم نمی‌شود!!!

تمام این موارد شائبه‌برانگیز دست به دست هم داده تا این پرسش حاصل شود که آیا فروش عجیب و غریب روزهای سه‌شنبه به مدد خرید فله‌ای بلیط است؟ و اگر جز این است چرا در دیگر روزهای هفته حتی نیمی از چنین استقبالی را شاهد نیستیم؟؟

در وضعیت پیش آمده برای «لاتاری» بیش از همه این شورای صنفی نمایش است که باید تحقیق و بررسی کند و به مخاطبان پاسخ دهد اما هنوز هیچ اقدام عملی را از دست اندرکاران شورای اکران ندیده ایم. چرا؟؟

چرا شورای صنفی نمایش به زیر سوال رفتن یکی از اصول نظام نامه اکران بی تفاوت است؟ چرا شورای صنفی نمایش درباره اختلاف فروش بعید «لاتاری» در برخی روزهای میانی با روزهای دیگر و حتی آخرهفته هم بی‌تفاوت است؟؟

هم شورای صنفی نمایش باید به این پرسشها پاسخ دهد و هم او که تهیه کننده ای منسوب به یک جریان سیاسی شکست خورده را به شورای اکران پیشنهاد داد؟

چه کسی تهیه‌کننده فیلم 3ارگانی منسوب به قالیباف را به شورای اکران پیشنهاد داد؟

منوچهر شاهسواری مدیرعامل 14شغله خانه سینما که بنا بود به طور موقت و تا برگزاری انتخابات  دبیری شورایعالی تهیه کنندگان را برعهده داشته باشد اما هفته هاست که بر شورایعالی تکیه زده و علاقه ندارد این منصب را از دست دهد فردی است که نام رضوی را به عنوان نماینده تهیه کنندگان به شورای اکران پیشنهاد داد!

آقایان حاضر در شورای صنفی نمایش و آقای شاهسواری! آیا حواستان هست که ورود این فرد باعث زیر سوال رفتن ماده ششم نظام نامه اکران شده؟؟ آیا حواستان هست که به خاطر اصرار بر بالا نگه داشتن آمار سالنهای «لاتاری»، شاهد برهم خوردن تعادل اکران، حق‌کشی آشکار و پایمال شدن سهم فیلم‌های جدیدی چون «عصبانی نیستم»، «چهارراه استانبول» و «خجالت نکش»، «جشن دلتنگی» و حتی «تکزاس» از سالن‌ها و سانس‌های خوب هستیم؟

آشفتگی اکران96 که در نیمه دوم به اوج خود رسید و در پایان سال به گل گیری در شورای اکران منجر شد به قدر کفایت دلخوری و حس منفی سینماگران به شورای اکران را موجب شد؛ کاری نکنید که اعتراضات به آشفتگی اکران97 از همین آغاز سال اسباب تشدید دلخوریها را موجب شود.




تحلیل یک رسانه حوزه گردشگری⇐علیرغم بریز و بپاش‌های کلان، مخاطبان همچنان سرگرم شدن با عطاران را ترجیح می‌دهند به محصولات ارگانی-۴درصدی مطبوع رسانه ملی!

سینماروزان: اکران نوروز97 به واسطه نسبت رسانه ملی با محصولات سینمایی نه تنها بدعتی در جهت همسویی بیشتر مدیران سیما با اهالی سینما نبود بلکه همچنان امتداد تبعیضهایی را دیدیم که در همه این سالها رسانه ملی میان محصولات سینمایی قرار داده است.

«تفریحات24» از رسانه های حوزه گردشگری با تمرکز بر محصولات پرفروش اکران نوروزی به مقایسه کمدی «مصادره» و محصولاتی مانند «به وقت شام» و «لاتاری» پرداخته است که دومی و سومی علیرغم حمایتهای فراوان رسانه ملی در فروش فاصله ای بعید داشته اند با «مصادره».

متن تحلیل این رسانه را بخوانید:

«نه» مخاطبان به محصولات 4درصدی!!/یک «آری» دوباره به رضا عطاران

اکران نوروز امسال به مانند بسیاری از گل های اکران با تلاش محصولات ارگانی-دولتی برای استفاده از ظرفیت بالای اکران در جهت بالا بردن فروش همراه بود اما نتیجه ای که عاید اکران شد همچنان شکست ارگانیهاست.

نوروز امسال رضا عطاران با «مصادره» به سینماها آمد و فیلم «به وقت شام» محصول سازمان اوج از یک طرف و فیلم «لاتاری» محصول تهیه کننده ای نزدیک به محمدباقر قالیباف-کاندیدای انصرافی انتخابات۹۶ که به دسته بندی درصدی شهروندان پرداخته بود- از طرف دیگر آمده بودند که اجازه پیشروی «مصادره» را ندهند.

در این بین هم «لاتاری» و هم «به وقت شام» از انبوه تیزرهای تلویزیونی و حمایت سیما هم بهره برده بودند بماند که فیلم اول از کلی بیلبورد و فیلم دوم از سوی سامانه آنلاین بلیت فروشی هم با اعطای پاپ-آپ حمایت میشد تا هرطوری که هست فروشش بالا برود.

با این همه، اتفاق نهایی پیشتازی «مصادره» با اختلافی نزدیک به دو میلیارد از هر دو فیلم بود؛ «مصادره» از محصولات تصویرگسترپاسارگاد از موسسات فعال شبکه خانگی در سالهای اخیر بوده است که برخلاف کمدیهای روتین سالیان اخیر جایی ویژه را برای صحنه آرایی و طراحی شخصیتهایی خاص در دل داستانی پرفراز و فرود قرار داده است.

همین ویژگیها در کنار حضور رضا عطاران به عنوان هنرمندی مردمی در رأس بازیگران «مصادره» بود که باعث شد فروش این فیلم از همان ابتدا فاصله‌ای بعید با دو فیلم دیگر داشته باشد.

بودن در کنار مردم و همراهی با خواسته های آنها ویژگی رضا عطاران است و شاید برای همین است که در همه این سالها در کمتر محصول ارگانی بوده که رضا عطاران را دیده باشیم؛ همینهاست که باعث میشود مخاطبان هم برای سرگرم شدن در ایامی همچون نوروز همچنان امثال عطاران را ترجیح میدهند.

وابستگی به سیاسیون و ارگانهای متمول میتواند شرایطی را فراهم کند که تهیه کنندگان در تولید به سودهای بالا برسند اما محک مستقیم مخاطبان در اکران که پیش می آید حتی صرف کرور کرور هزینه برای تبلیغات محصولات ارگانی باز هم به اندازه یک دهم مردمی بودن کارکرد ندارد.




نام شجریان در «دورهمی» سانسور شد!/ ابراهیم تاتلیس با حمایت سازمان ارزشی روی آنتن رفت!!

سینماروزان/حامد مظفری: نیاز به شاخ درآوردن داریم؟ خیر! در گذر از میانه دهه نود به جایی رسیده ایم که همگان در حال تولید نقیض خویش هستند و در این شرایط اینکه داعیه داران ارزشها آوای ابراهیم تاتلیس را در «پایتخت5» آزاد کنند نقیض بگیروببندهایی است که زمانی همین مدعیان در حرام جلوه دادن موسیقی پاپ داشتند. همان طور که سانسور نام محمدرضا شجریان در رسانه ملی نقیض فضایی است که سه دهه قبل در همین رسانه یکجا در اختیار امثال او قرار گرفت تا حسابی مشهور شوند.

امروز سینا سرلک وقتی به دورهمی میآید مجبور است به جای شجریان از معادل «استاد» استفاده کند و مهران مدیری هم این روند غلط را اصلاح نمی‌کند تا صدای ابراهیم تاتلیس افزودنی مجاز نردعشق پسرخاله رییس ارزشی یا همان رحمت خروس‌باز با بیوه بهبود فریبا باشد!؟

در گذر از میانه دهه نود همه در حال تولید نقیض خویشند؛ سیما آنتش را پر میکند با تیزرهای فیلم لرزان 4درصدی که آشکارا بی غیرتی پدر ایرانی را جار میزند و از آن سو تیزرهای فیلمی مثل «خرگیوش» که تصویری اخلاقی از رابطه پدر-فرزندی ارائه میدهد توقیف میشود!

همه در حال تولید نقیض خویشند؛ حتی آن کارگردان مدعی معناگرایی که بعد از مدتها تولید معنا(!)با بودجه های ارگانی حالا مشغول تولید یک کمدی بفروش با جمع کثیری از سلبریتیهای ولو در فضای اشتراکی است؛

همه به تولید نقیض روی آورده اند بدون درد و خونریزی و ساده تر از سزارین در بیهوشی!

امید که جمع نقایض به صفری مطلق نرسد!

پی نوشت: آقای مدیری! شما اگر آن قدر مبسوط‌الید هستید که راجع به سیر تا پیاز مملکت اظهار نظر می کنید و همه را از دم تیغ می‌گذرانید وقتی نمی توانید جلوی سانسور اسم شجریان را در برنامه‌تان بگیرید معنایی دارد جز پهلوان پنبه بودن و اینکه شیر علم ، حمله ات از باد




وکیل پایه یک دادگستری خطاب به تهیه‌کننده مطبوع قالیباف⇐شکایت از دبیرخانه فجر در دیوان عدالت اداری قابل رسیدگی نیست!!

سینماروزان: دادخواهی دست اندرکاران فیلمهای «رستاخیز» و «سنتوری» که علیرغم داشتن پروانه نمایش توقیف شده بودند در دیوان عدالت اداری بابی تازه را پیش روی صاحبان محصولات مجوزدار توقیف شده قرار داد؛ روندی که البته به حل مشکل اکران برخی از این آثار پیش از دادخواهی در دیوان عدالت اداری منجر شد.

به گزارش سینماروزان شاید همین باب تازه بود که موجب شد تهیه کننده فیلمی با نام «لاتاری» که از نزدیکان شهردار سابق تهران است، هم در واکنش به سخنان رسول صدرعاملی از اعضای هیأت داوران جشنواره سی و ششم درباره اینکه فیلم ایشان بخاطر مضمونش داوری نشده، از دادخواهی برای احقاق حق درباره فیلمش در دیوان عدالت اداری سخن گوید.

اما آیا امکان شکایت از دست اندرکاران جشنواره به دیوان عدالت اداری وجود دارد؟ از آنجا که برگزاری جشنواره فجر علیرغم دولتی بودن آن مساوی ایجاد عنوان شغلی در وزارت ارشاد نیست بر همین اساس شکایت بردن از دست اندرکاران جشنواره به دیوان عدالت اداری هم ممکن نیست.

دکتر حسن کیا استاد دانشگاه و وکیل پایه یک دادگستری با تأیید این مطلب به «همدلی» گفت: از نظر حقوقی این مسئله هیچ ارتباطی به دیوان عدالت اداری ندارد و مسئله ولو قابل طرح در دیوان باشد، قابل رسیدگی در آن مرجع نخواهد بود.

مسأله اصلی آن است که هیئت داوران جشنواره های مختلف فرهنگی و هنری عنوان شغلی در وزارتخانه برگزار کننده این رویدادها ایجاد نمیکند و متعاقب آن دبیرخانه جشنواره فجر که البته هیچ وقت به صورت دائم فعال نبوده و فعالیتش در اصطلاح اهالی هنر موسمی است، مساوی اقدامات نهاد یا فرد انتخاب کننده آنها نیست.

 نه تنها عنوان دبیری جشنواره فجر یک عنوان شغلی در وزارت خانه فرهنگ و ارشاد به حساب نمی آید بلکه دبیر جشنواره اساسا اختیارات خود را هم به هیئت داوران تفویض نمی کند تا آنها به عنوان نماینده او فیلم های منتخب را معرفی کنند.

از سوی دیگر برابر دانستن اقدامات وزارتخانه ها با انتخاب های صورت گرفته از سوی هیئت های داوری قیاس اشتباهی است. چرا که داوران نه عنوان شغلی دارند و نه بر اساس اساسنامه جشنواره فیلم فجر موظف به توضیح حقوقی درباره شیوه انتخاب هایشان هستند.




حمایت تمام‌قد «کیهان» از «لاتاری»⇐این رسانه در چرایی علاقه وافر مربی به پسرک موقارچی و بی‌غیرت نشان دادن پدر ایرانی چیزی نگفته!

سینماروزان: نمایش «لاتاری» در جشنواره فجر هرچند مواجه شده با پرسشهای بسیاری در سیر علت-معلولی فیلم و همین طور ساختار لرزان آن اما روزنامه «کیهان» به حمایت از این فیلم پرداخته است.

«کیهان» با انتقاد از رسانه‌های سیاسی که این فیلم را نقد کرده اند آن را یک درام مهیج درباره غیرت دانسته است(!!!) بدون اینکه به پرسشهای کلیدی مخاطبان درباره چرایی علاقه وافر یک مربی به نام «موسی» به پسرکی موقارچی و دلیل بی‌غیرت نشان دادن پدر ایرانی و تزریق غیرت به دوست‌پسر مورنگ کرده پاسخ دهد.

متن «کیهان» را بخوانید:

نمایندگان برخی از رسانه‌های زنجیره‌ای فیلمی که درباره مجازات قاچاقچی‌های انسان در دوبی ساخته شده است را «تهدید امنیت ملی» می‌دانند!
فیلم «لاتاری» ساخته جدید محمدحسین مهدویان به خاطر نمایش یک درام مهیج درباره غیرت، با استقبال و تحسین بسیاری از تماشاگران در جشنواره فیلم فجر مواجه شده است. این فیلم، روایت تعقیب یک قاچاقچی انسان در دوبی و مجازات وی است. با این حال پرداختن به چنین موضوعی باعث دلواپسی رسانه‌های اصلاح‌طلب شده است!
در نشست پرسش و پاسخ فیلم «لاتاری» که یکشنبه شب در پردیس سینمایی ملت برگزار شد، نمایندگان رسانه‌های به اصطلاح اصلاح‌طلب، حملات تندی را علیه این فیلم مطرح کردند. برخی از خبرنگاران رسانه‌های زنجیره‌ای این فیلم را به خاطر طرح جنایاتی که علیه زنان و دختران در «دوبی» صورت می‌گیرد، «تهدید امنیت ملی» دانستند! برخی از آنها نیز، مجازات این افراد فاسد در فیلم را توجیه افراطی‌گری و تروریسم در خارج از مرزها توصیف کردند!
به نظر می‌رسد که همان اتفاقی که برای فیلم سینمایی قبلی مهدویان یعنی «ماجرای نیمروز» افتاد و به خاطر نمایش جنایت‌های گروهک تروریستی منافقین با تخطئه برخی جریان‌ها مواجه شد برای فیلم «لاتاری» نیز تکرار شود.



«لاتاری»⇐دوست‌پسر موقارچی از پدر دختران این مملکت باغیرت‌تر است!!!/دیلماج بگذارید برای توجیه عشق موسی به پسرک مورنگ‌کرده!!/از فرزان دلجو تا سیروس الوند و حاتمی‌کیا؛ همه در یک کشکول!!

سینماروزان/حامد مظفری:

منفی: فاقد اصالت؛ «لاتاری» نه اصالت محتوایی دارد و نه اصالت در فرم. ماجراهای دوربین لرزان هادی بهروز که از «ایستاده در غبار» آغاز شده و به «ماجرای نیمروز» رسیده بود حالا به «لاتاری» هم سرایت کرده؛ اگر در دو فیلم قبلی لرزاندن برای مستندنمایی و کاور گافهای طراحی صحنه بود در «لاتاری» چه توجیهی دارد؟ جز اینکه ترک عادت موجب مرض است؟؟

منفی: محتوا اصالت ندارد چون افعال آدمهای داستان و نتیجه حاصل از آن اتفاقات با هیچ منطقی سازگار نیست؛ از روابط علت و معلولی و دال و مدلولی که بگذریم، اصلا فیلم ماقبل این حرفهاست؛ از ساده لوحی بیش از حد دختری که دوزبانه(!) معرفی میشود تا عشق بی حد و حصر پسرک داستان به دختری که قالش گذاشته تا انتقام مضحک پسرک و مربیش از اغفال کنندگان دختر-کدام اغفال؟؟-همه چیز با حداقل چفت و بست  منطقی پیش رفته.

منفی: «لاتاری» در جهان تهی از اصالت خود به همه چیز تُک زده؛ از پخش آواز روی موتور بسان آثار فرزان دلجو تا تصویرسازی رفاقتهای جنایی بسان بسیاری از آثار متقدم فیلمفارسی و گاه آثار متاخر فیلمسازان پیش از انقلاب فی المثل سیروس الوند تا  قرار دادن دیالکتیک میان آدمهایی حاضر در بطن جنگ بسان آثار حاتمی‌کیا اما این تک زدن بدون اصالت چه دستاوردی داشته جز تبدیل فیلم به یک کمدی ناخواسته؟؟ به گونه ای که در پایان بندی به جای همذات پنداری با انتقامجو این قهقهه بخاطر افعال چیچو-فرانکو یی انتقامجویان است که از مخاطب سرمیزند؛ همین خودش استهزای ماجرای قاچاق دختران نیست؟؟

منفی: اینکه فقدان اصالت «لاتاری» به «قیصر» و «حاج کاظم» تشبیه شده عذر بدتر از گناه است؛ «قیصر» انتقام خواهرش را میگرفت و «حاج کاظم» به فکر نجات همرزمش بود. «موسی» چرا به فکر انتقام است؟؟ به خاطر جی.اف جوانکی مورنگ کرده؟؟ جنس «موسی» که تأکید موکد میشود بر تعلق خاطرش به  متشرعین سفت و سخت با اساس روابط خارج از ازدواج هم مشکل دارد چه برسد به انتقام گیری بخاطر جی.اف یکی دیگر! مگر آن که سازنده تعریفی دیگر از رابطه موسی و پسرک مورنگ کرده داشته که آن هم درنیامده!

منفی: تبلیغ گل درشت مترو و سامسونگ؟؟! لابد فی سبیل الله و به خاطر ادای دین!

 دیالوگ (با لبخند واردشوید)
—این روزا همه نزول میکنن؛ بانکا هم نزول میکنن
—درخت کرم افتاده را باید از ریشه زد؟؟
—دمت گرم که دنبال نامزدت اومدی! ناموس تو ناموس ماست!(lol)
—عوض کن اینو! بزن شبکه دو 20.30 ببینیم
—این گفت کجا بزرگ شده؟ خلیج؟ اشتباه گفت؛ خلیج فارس

کاراکتر:
راننده عرب با بازی نادر سلیمانی

خطر هلال‌زدگی:
هادی حجازی‌فر در فیلم قبلی مهدویان به سراغ موسی خیابانی رفت و در پروژه ای 3ارگانی او را به قتل رساند! حالا موسی‌کُش خودش با نام «موسی» وارد «لاتاری» شده تا «بن هلال» را بکشد! امیدواریم در فیلم لرزان بعدی پسوند و پیشوند هلال کنار پرسوناژ حجازی فر قرار نگیرد.

پیام اخلاقی:
دوست‌پسر مورنگ کرده از پدر دختران این مملکت باغیرت‌تر است!؟
راستی مدلینگ برای دخترها بد است اما پسرک مورد علاقه موسی که بخاطر جی‌اف ناکام او دست به ماجراجویی می‌زند می‌تواند موهایش را قارچی بزند و رنگ کند و گی‌استایل لباس بپوشد؟؟ یعنی مدلینگ برای پسر حلال است و شاید مستحب !!

پرسش بعد از نیمه شب:
دختری با 150 سانت قد و فیزیکی نامتناسب با مدلینگ، چگونه میشود مدل درجه یک در جایی که بهترین های روس و اکراینی‌اش، ارزانتر از ارزان در خدمتند؟؟

حامد مظفری
حامد مظفری



برخلاف تلاش یکی دو رسانه‌ اصولگرا برای ربط «لاتاری» به Taken⇐یک رسانه مستقل فاش کرد: خط اصلی فیلم تازه تهیه‌کننده-کارگردان فیلم ۳ارگانی مشابه ده‌ها و شاید صدها فیلمفارسی است⇔با استفاده از یک دختر نابازیگر نورس در نقش اصلی زن!+عکس

سینماروزان: محمدحسین مهدویان کارگردان فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» که از حوزه هنری تا فارابی و تصویرشهر برای تولید آن حمایت داشتند بعد از مدتها رایزنی توانست پروانه ساخت فیلمی به نام «لاتاری» را بگیرد؛ فیلمی که با حضور تهیه کننده فیلم 3ارگانی در مسیر تولید قرار گرفته است.

به گزارش سینماروزان برخی رسانه های اصولگرا در روزهای گذشته علاقه زیادی نشان دادده‌اند که «لاتاری» را شبیه به فیلم «تیکن/ربوده شده»(2008) به تهیه کنندگی لوک بسون بدانند(!!!) اما رسانه مستقل «سینمای حرفه ای» با مرور خط داستانی فیلم که درباره تعقیب دختری اغفال شده از سوی ولی‌اش بوده، این نکته را متذکر شده که «لاتاری» بیش از شباهت به هر فیلم خارجی به ده ها و شاید صدها فیلمفارسی وطنی شباهت دارد که دهه‌ها قبلتر از «ربوده شده» تولید شده اند.

جالب است که این رسانه فاش ساخته نقش اصلی فیلم را هم یک دختر نابازیگری جوان بازی خواهد کرد که پیشتر هیچ تجربه بازیگری نداشته است!!

متن گزارش «سینمای حرفه ای» را بخوانید:

تهیه کننده و کارگردان فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» درحالی تازه‌ترین فیلم خود با نام «لاتاری» را کلید زده‌اند که نقش اصلی فیلم را یک دختر نابازیگر نورس بازی می‌کند. این نابازیگر زیبا کرمعلی نام دارد که بناست نقش یک دختر اغفال شده را در فیلم بازی کند.

داستان «لاتاری» درباره عطش یک دختر نوجوان برای حضور در آن سوی آبها و در نهایت فرار از ایران و سفر به کشوری خارجی است؛ سفری که مسیری متفاوت را پیش روی دختر می گذارد.

به مانند همه فرارهایی که از شصت تا هفتاد سال پیش در سینمای‌فارسی دیده‌ایم اینجا هم فرار منجر می‌شود با سوءاستفاده جنسی از دختر جوان…

اینجاست که هادی حجازی‌فر بازیگر فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» در نقش ولیّ دختر نوجوان به دنبالش به ترکیه رفته و میکوشد دمار از روزگار منحرفان درآورد!!

خط داستانی «لاتاری» فارغ از آن که یادآور ده ها و شاید صدها فیلمفارسی است یادآور فیلم «دختر» رضا میرکریمی هم هست؛ همان فیلمی که نتوانست توجهات چندانی را در اکران به خود جلب کند.

اینکه سینماگرانی که مدام ژست ارزشی گرفته‌اند و به لطف بودجه ارگانهای ارزشی بوده که توانسته‌اند وارد سینما شوند، زودتر از حد تصور سوژه های ارزشی را رها کرده و به سمت و سوی سوژه‌های دستمالی شده فرار دختران و سوءاستفاده‌های جنسی می‌روند، هم خود می‌تواند زمینه ساز نگارش یک سناریوی کمدی از نوع تلخش باشد؛ به‌خصوص که برای انتخاب بازیگر زن هم به جای بازیگران حرفه ای به سراغ دختران نابازیگر کاملا جوان می‌روند!

زیبا کرمعلی بازیگر «لاتاری»
زیبا کرمعلی بازیگر «لاتاری»



بعد از آغاز پیش‌تولید در دوبی؟⇐پروانه ساخت «لاتاری» با حضور تهیه‌کننده فیلم ۳ارگانی صادر شد+سخنگوی خانه سینما که منتقد اصلی ۳ارگانی‌هاست هم پروانه ساخت گرفت

سینماروزان: تازه ترین جلسه شورای پروانه ساخت همراه شد با صدور پروانه ساخت دو فیلمنامه.

به گزارش سینماروزان فیلمنامه «لاتاری» محمدحسین مهدویان در حالی صادر شد که پرسشهایی جدی وجود داشته درباره آغاز پیش تولید فیلم از مدتی قبل در دوبی آغاز شده آن هم قبل از صدور پروانه ساخت؟؟! پروانه «لاتاری» به نام تهیه‌کننده فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» صادر شده است که از حوزه هنری تا فارابی و تصویرشهر وابسته به شهرداری از تولید آن حمایت کرده بودند.

به جز این شورای پروانه ساخت، مجوز تولید «جشن دلتنگی»پوریا آذربایجانی را هم صادر کرد. تهیه کنندگی «جشن دلتنگی» را علی قائم مقامی برعهده دارد که چند ماه قبل روی آنتن زنده شبکه خبر به صراحت به انتقاد از آفت تهیه کنندگانی پرداخته بود که یک ارگان برای کسب بودجه را کافی نمیدانند و از 2 یا 3 ارگان حمایت میگیرند تا یک پروژه معمولی را به تولید برسانند!(اینجا را بخوانید)

فهرست کامل پروانه های صادر شده به شرح زیر است:

–«جشن دلتنگی» به تهیه‌کنندگی علی قائم مقامی،کارگردانی و نویسندگی پوریا آذربایجانی در ژانر اجتماعی

–«لاتاری» به تهیه‌کنندگی سید محمود رضوی ، کارگردانی محمد حسین مهدویان و نویسندگی مشترک محمد حسین مهدویان/ ابراهیم امینی در ژانر اجتماعی.




این عطش از کجا نشأت گرفته؟⇐بعد از تلاشهای کارگردان فیلم ۳ارگانی قتل موسی خیابانی برای فیلمسازی درباره قاچاق زنان⇐حالا رونمایی از مستند «انقلاب جنسی» آقازاده شمقدری+فیلم⇔پرسش: چرا به‌جای این مضامین دستمالی‌شده به سراغ گورخواب‌ها نمی‌روند؟/چرا رشد حبابی آقازادگان ناقل «ژن خوب» و چگونگی سوءاستفاده‌های هزاران میلیاردی در سینمای ایران واکاوی نمی‌شود؟

سینماروزان/حامد مظفری: جاذبه پرداخت به مضامین اروتیک هرچند در ظاهر به فیلمسازان موسوم به روشنفکر نسبت داده میشود اما در این سالها کم نداشته‌ایم فیلمسازانی که در ابتدا نماد ارزشگرایی معرفی شده‌اند اما در نهایت به سراغ مضامین به زعم خودشان ملتهب اروتیک رفته اند.

از محسن مخملباف که با «توبه نصوح» شروع کرد و به «جنسیت و فلسفه» رسید تا مسعود ده‌نمکی که بعد از سالها روزنامه نگاری در رسانه‌های مدعی ارزشها با «فقر و فحشا» وارد کار فیلمسازی شد و چند سال بعدش «رسوایی» را با محوریت زندگی یک روسپی ساخت با لوگویی به‌اشتراک یک کفش پاشنه بلند قرمزرنگ؛ شاید با تاثیرپذیری از «مالنا»ی جوزپه تورناتوره.

یکی از سروصداهایی که اخیرا به پا شد هم از سوی محمدحسین مهدویان کارگردان فیلم 3ارگانی قتل موسی خیابانی با نام «ماجرای نیمروز» بود. این کارگردان که بخاطر تغییر پایان‌بندی فیلمش و حذف اسدالله لاجوردی از خانه فتح شده موسی خیابانی با انتقاد مواجه شده به گلایه از این پرداخته بود که چرا به او پروانه ساخت فیلمنامه تازه‌اش را نمی‌دهند؟

مضمون فیلمنامه چه بود؟ قاچاق زنان!! بله، مضمون قاچاق زنان نه مثلا در دهه هفتاد بلکه در دهه نود و در روزگاری که نه قاچاق زنان بلکه ورود توریست جنسی به برخی از شهرهای خاص کشور است که انتقادات صریح شهروندان و مقامات محلی را به دنبال داشته(!) شده است مضمون مطلوب فیلمسازی محصول ارگانهای ارزشی.

مضمونی که فارغ از دستمالی شده بودن توسط یکی مثل اصغر هاشمی در «نگین» و سالها پیشتر از وی توسط مجید مجیدی در «بدوک» از این حیث که نشان دهنده تغییر فاز سریع یکی از افتخارات سالیان اخیر جریان ارزشی از تولیدات ارگانی به سمت محصولی با پیرنگ سوءاستفاده جنسی از زنان است، عجیب به نظر می‌رسد.

جدا از آن که یک دلیل ناگفته عدم صدور پروانه ساخت برای چنین محصولی هم نه سوژه دستمالی شده که درخواست شورایعالی تهیه‌کنندگان در جلوگیری از ورود بی‌رویه جوانان و یکی مثل مهدویان به فاز تهیه کنندگی بود و عنقریب است که فیلم با حضور تهیه‌کننده فیلم 3ارگانی به تولید برسد، پرسش اصلی بر سر تغییر فاز سریع یک نماد افتخارآفرینی ارزشی به مسیریست کاملا پیش بینی‌پذیر.

به تازگی فیلمی از حسین شمقدری آقازاده جواد شمقدری با عنوان «انقلاب جنسی» هم در فضای ویدیوی درخواستی عرضه شده؛ مستندی که تیزرش پر شده از ارجاعات جنسی! برای دیدن تیزر اینجا را ببینید.

البته این ارجاعات به مانند تمامی موارد این چنینی به بهانه آسیب شناسی ولنگاری جنسی بوده؛ بهانه ای که باعث شده این آقازاده به برخی از کشورهای قرارگرفته در رأس بیزنس جنسی نیز سری بزند و لبخند به لب هم به مناطق 18+ شهرها رفته و هم از شهروندان درباره تجربیات جنسی آنها بپرسد.

اگر بدانیم حسین شمقدری پیشتر سازنده مستندهایی کاملا ارزشمدارانه درباره مثلا فرار مغزها بوده است رویکرد او به سمت اروتیسم عجیب به نظر میرسد.

ماجرا چیست؟ چرا دوز چرخش به سمت مضامین جنسی در میان طیفی که نماد سینمای ارزشی معرفی می‌شوند زیاد است؟ چرا امثال حسین شمقدری و محمدحسین مهدویان زودتر از حد تصور آسیب شناسی درباره موضوعات مطلوب ارگانهایی که کلی خرجشان کرده‌اند را رها کرده و وارد مسیری می‌شوند کاملا در تعارض با مضامین قبلی؟

اگر حتی تا یک دهه قبل می‌شد تابوشکنی درباره چنین موضوعاتی را دلیل رویکرد مثبت اینان دانست این روزها دیگر حرف زدن از تابوشکنی جنسی هم به عنوان دلیل فیلمسازی به بهانه آسیب شناسی جنسی، سرکار گذاشتن مخاطب است!

چون نه تنها به واسطه گشایش فضا در شبکه های اجتماعی ماهانه کلی مستند و فیلم کوتاه درباره چنین موضوعاتی در فضای مجازی منتشر میشود بلکه مثلا جوانان سفرکرده به فلان شهر تایلند یا بهمان منطقه قرمزرنگ(!) هلند هم ویدیوهای تجربیات حضور خود در این شهر را در فضای مجازی بازنشر میکنند و به این ترتیب تقریبا هیچ خط قرمزی باقی نمی ماند.

خط قرمز روز چیست؟

اختلاف طبقاتی روبه گسترش در جامعه و پدیده هایی مانند آقازادگان ناقل «ژن خوب» و تسهیلات هزاران میلیاردی واریزی به جیب اختلاسگران که تابلوترین معلولشان گورخوابی است! همان گورخوابی که باعث نامه‌نگاری اصغرها می‌شود اما کوچکترین محصول آسیب‌شناسانه‌ای پیرامون آن در سینمای ایران تولید نمی‌شود. چرا؟

در این سالها مدام ملت از گرفتاریهای اقتصادی و در عین حال سوءاستفاده های چندهزارمیلیاردی گلایه کرده اند؛ اما واکنش سینمای ایران در ورود به آن کاملا منفعلانه است. آیا در توافقی نانوشته، چپ و راست افراطی قید ورود به آن را زده اند؟ اگر این گونه است باید گفت زنده باد امتداد فیلمسازی درباره آسیب شناسی جنسی و قاچاق زنان!