1

برندگان قلاده‌هاي طلا چه كساني بودند؟

سینماژورنال: در انتهای مراسم نخستین شب خاطره فتنه سال 88 در مسجد لولاگر تهران سه لوح قلاده طلا به مهم‌ترین عناصر هدایت‌گر فتنه 88 اهدا شد.

به گزارش سینماژورنال نخستین قلاده طلا به بنگاه خبر پراکنی بی‌بی‌سی فارسی به خاطر نقش ویژه در فتنه 88 اهدا شد. دومین تندیس قلاده طلا به پادشاه وقت عربستان به دلیل خوش خدمتی به استکبار و نوکری شیطان بزرگ تقدیم شد. سومین تندیس قلاده طلا نیز به هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت آمریکا به دلیل حمایت تمام قد از جریان فتنه اهدا شد.

در این مراسم همچنین از فعالان عرصه رسانه و هنر که در جهت نمایان ساختن چهره فتنه تلاش می‌کردند، در قالب تندیس مالک اشتر امام خامنه‌ای، تجلیل به عمل آمد.

سید نظام موسوی مدیرعامل خبرگزاری فارس، ابوالقاسم طالبی کارگردان فیلم قلاده‌های طلا، محمد خزاعی تهیه‌کننده فیلم قلاده‌های طلا، رضا سراج، میثم نیلی مدیر مسئول وقت پایگاه اطلاع‌رسانی رجانیوز در سال88، و مصطفی قمری‌وفا خبرنگار صدا و سیما که در اغتشاشات فتنه 88 مورد ضرب و شتم قرار گرفت، برگزیدگان جایزه و تندیس مالک اشتر امام خامنه‌ای بودند.

بهتر نبود بار تحقیر بیشتر می شد

به گزارش سینماژورنال اهدای قلاده های طلا از یک طرف یادآور فیلمی به همین نام است که درباره انتخابات 88 ساخته شد و از طرف دیگر این نکته را پیش رو می گذارد که اهدای قلاده به آنها که بناست تحقیر شوند روش جالبی است اما آیا بهتر نبود به جای قلاده‌های طلایی به آنها قلاده‌هایی از جنسی کم ارزشتر داده شود تا بار تحقیر بیشتر شود؟




بازيگر “قلاده‌هاي طلا” هم مي‌خواهد نماینده مجلس شود!+عکس

سینماژورنال: بعد از نام نویسی حبیب‌ا.. کاسه ساز تهیه کننده “اخراجیها” برای شرکت در انتخابات مجلس دهم(اینجا را بخوانید) حالا یکی از بازیگران سینما و تلویزیون هم اقدام به ثبت نام برای انتخابات کرده است.

به گزارش سینماژورنال محمود عزیزی بازیگر پیشکسوت و مدرس سینما و تئاتر که سال گذشته پروانه ساخت فیلمی با نام “عاقبت” را هم گرفت اما نتوانست آن را بسازد با حضور در فرمانداری تهران داوطلب نمایندگی مجلس دهم شد.

محمود عزیزی که بسیاری از مخاطبان او را به واسطه بازی در کمدی-جنگی “لیلی با من است” کمال تبریزی می‌شناسند در سالهای اخیر در سریالهایی چون “ستایش” و فیلمهایی چون “قلاده های طلا”  ایفای نقش کرده است.

وی امسال با “بادیگارد” حاتمی کیا به جشنواره فجر می آید.

عزیزی عضو هیأت علمی و استاد تمام دانشکده هنرهای نمایشی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است.

محمود عزیزی در حال ثبت نام برای انتخابات
محمود عزیزی در حال ثبت نام برای انتخابات



رامین پرچمی بعد از مدتها به حرف آمد: اگر جای امین حیایی بودم من هم در “قلاده های طلا” بازی می‌کردم/وصلت با آن خانواده این امکان را برایم فراهم کرد که مجله داشته باشم/جرم من اقدام علیه امنیت ملی بود و نه قاچاق مواد مخدر/در اوین مدعیان آزادی اندیشه را آدمهایی متعصب دیدم/اگر به آن طرف می‌رفتم یکی می شدم مثل اندی یا داوود بهبودی!!

سینماژورنال: رامین پرچمی سال دوم تحصیل بازیگری تئاتر در دانشگاه آزاد، برای بازی در سریال “در پناه تو” انتخاب شد و بازی در همین سریال بود که نه فقط وی که تقریبا تمامی بازیگران آن از حسن جوهرچی تا لعیا زنگنه و پارسا پیروزفر را به جایگاهی رساند که تا سالها پیشنهادات مختلف بازیگری داشتند.

به گزارش سینماژورنال پرچمی بعد از “در پناه تو” تجربه همکاری با کارگردانانی  مختلف را تجربه کرد؛ از مسعود کیمیایی در “ضیافت” و داریوش مهرجویی در “مهمان مامان” تا مسعود ده نمکی در “اخراجیها2”.

پرچمی که سابقه سردبیری مجله ای به نام “نقش آفرینان” را هم داشته و در آن مجله با همسرش شکوه جیرودی همکاری می‌کرد در سالهای اخیر به واسطه دستگیری‌اش در حوادث منتج از انتخابات 88 در کانون اخبار قرار داشت.

او در اواخر سال 89 دستگیر شد و به زندان اوین منتقل شد و تا اواخر سال 90 هم در زندان بود. او در اسفند 90 آزاد شد اما این خبر را رسانه ای نکرد تا مرداد 91 که خبر آزادیش را رسانه ای کرد.

پرچمی در این چهار سال بعد از آزادی هم کمتر پیش آمده که تن به گفتگوهای تفصیلی بدهد اما دست اندرکاران مجله “تماشاگران امروز” با ذکاوت تمام یک گفتگوی مفصل و البته پرحرف و حدیث را با وی ترتیب داده اند.

اگر چراغ، قرمز نبود دستگیر نمی شدم

جالبترین بخش گفتگوی رامین پرچمی آنجاست که درباره چگونگی ماجرای دستگیریش در حواشی انتخابات 88 سخن گفته و ادعا می کند که ناخواسته دستگیر شده است. به گزارش سینماژورنال پرچمی می گوید: گوشی دستم بود و داشتم عکس می گرفتم. موتور سوار بودم و سگم هم روی موتور بود. دیدم یک عده مردم ایستاده اند و دارند شعار می دهند. چراغ هم قرمز بود و شاید اگر سبز بود من رد میشدم و هیچ کدام از این اتفاقات نمی افتاد.

یک چاقو در جیبم بود و برای آن متهم شدم به خرابکاری…
وی ادامه می دهد: ایستادم و اصلا فکر نکردم عکس گرفتن از آن گارد و فضا کار اشتباهی است. حتی به این فکر نکردم که کارم اشتباه است. حتی همان جا یک نفر دستبند سبز به من داد و گفت این را ببند و من هم بستم و همین یک نکته منفی برایم شد. یک چاقو هم در جیبم بود که برای آن هم اتهام اقدام به خرابکاری خوردم.

آن قدر نگران سگم بودم که به گریه افتادم
پرچمی می افزاید: حتی وقتی دستگیر شدم تمام مشکل سگم بود که آن را به یک درخت در چهارراه ولیعصر بستند. یعنی من همین طور با خنده داشتم می رفتم که یک نفر آمد و گفت بیا اینجا. دستم را گرفت و مرا سوار ماشین کرد. من با خودم گفتم لابد مرا شناخته و میخواهد نصیحت کند اما یک باره دیدم سر مرا فشار داد پایین و یک اسلحه هم گذاشت و گاز ماشین را گرفتند و رفتند…من فقط نگران سگم بودم و آن قدر گریه کردم که خودش شماره یکی از دوستانم را گرفت و بهش آدرس داد که برو و سگ را بردار. تازه بعد از اینکه رسیدیم مرا شناختند و گفتند شما چرا و بعد کم کم داستان زیاد شد که مگر میشود بدون قصد و نیت این کار را کرده باشی.

به آنها که دستگیرم کردند حق می دهم
وی خاطرنشان می سازد: الان که فکر می کنم یک بخشی به آنها حق می دهم چون همان شب بی.بی.سی اعلام میکند که فلانی دستگیر شد و فردایش یک نفر امضایی که از من گرفته بود را روی سایت می گذارد که از اتفاق من هم جوگیر شده و یک شعر انقلابی نوشته بودم.

در اوین مدعیان آزادی اندیشه را آدمهایی متعصب دیدم
پرچمی درباره روزهای حضور در بند سیاسی زندان اوین بیان می دارد:… من با آدمهایی که آنجا بودم تضاد پیدا کردم …دوستان سینمایی ام این طرف و آن طرف برایم کاری انجام دادند اما آنها با آن همه ادعا…

وی در توضیح نگاه آدمهای هم بندش می افزاید: کمکهایی که افراد و سیاسیون در آنجا می کردند برای این بود که در سایت بنویسند!!! یعنی اگر کاری هم می خواستند بکنند هدف بهره برداری تبلیغاتی بوده ضمن اینکه من در همان جا بسیاری از دوستان مدعی آزادی اندیشه را دیدم که اتفاقا خیلی هم متعصب بودند. به گزارش سینماژورنال  پرچمی درباره خط قرمزهای همبندانش در زندان بیان می دارد: مثلا در اوین گفتند بیا برنامه فرهنگی راه بینداز و فیلم نشان بده. مثلا میخواستم فیلم “نفوذی” را نشان دهم می گفتند نه این به سازمان مجاهدین توهین کرده…خب در مملکت اسلامی فیلم به سازمان مجاهدین توهین کرده و شما ناراحتید؟ تازه توهین هم نکرده بود.

طرف می توانست یک سند برای حل مشکل من بگذارد اما این کار را هم نکرد

پرچمی ادامه می دهد: مثلا آقای فلانی که خیلی هم کله گنده است می توانست یک سند برای مشکل دیگر من بگذارد و برود در بوق و کرنا هم کند اما این کار را هم برای من نکردند.

بعد از آزادی شش ماه در لاهیجان بودم
این بازیگر درباره روزهای آزادی از زندان می گوید: حدودا شش ماه در همان سال 91 برای اینکه خودم را یک مقدار جمع و جور کنم و از این فضاها دور باشم به کیانشهر لاهیجان رفتم.

وی ادامه می دهد: بعد که به تهران برگشتم با زمانی که در شمال بودم خیلی فرق نکرد. تنها بودم و با هیچ کس ارتباطی نگرفتم.

رامین پرچمی
رامین پرچمی

جرم من اقدام علیه امنیت ملی بود
پرچمی پیرامون شایعات مبتنی بر اتهامش به قاچاق مواد مخدر بیان می دارد: جرم من اقدام علیه امنیت ملی بود…

اگر من هم جای امین حیایی بودم در “قلاده های طلا” بازی می کردم
به گزارش سینماژورنال رامین پرچمی که اخیرا برای بازی در فیلمی سیاسی به نام “فیلسوفهای احمق” قرارداد بسته در جایی از گفتگو می گوید: شنیده ام امین حیایی را برای بازی در “قلاده های طلا” اذیت کرده اند اما واقعا فکر نمی کنم بخاطر بازی در یک فیلم چنین رفتاری با یک هنرمند درست باشد.
وی در پاسخ به این سوال که اگر تو جای حیایی بودی در “قلاده های طلا” بازی می کردی بیان می دارد: شاید اگر بگویم آره باور نکنید.

گذران زندگی با ارث پدری
پرچمی که به دلیل مشکلات سیاسی مدتی ممنوع الکار بوده درباره گذران زندگی در دوران ممنوع الکاری می گوید: بخشی از امورات زندگی را با ارث پدری گذراندم و بخشی را هم واقعا نمی دانم چطور گذشت.

وصلت با آن خانواده این امکان را فراهم کرد که مجله داشته باشم

رامین پرچمی که سالها سردبیری مجله “نقش آفرینان” را برعهده داشت درباره کار در آن مجله می گوید: کار بیشتر خانوادگی و رفاقتی بود. چند نفر دوست بودیم که می خواستیم مجله دربیاوریم. پدر همسرم هم حمایت می کرد و چاپخانه داشت. اصلا وصلت با آن خانواده این امکان را برایم فراهم کرد که بتوانم مجله داشته باشم.

دختر لعیا زنگنه که در بغلم بود الان بزرگ شده…
پرچمی درباره دوری چند ساله اش از وادی سینما و بازگشت دوباره بیان می دارد: در آن مدت سراغ کسی نمی رفتم و طبیعتا کسی هم سراغ من نمی آمد. خیلی از دوستان سابق را در همین مدت اخیر دیده ام. با لعیا زنگنه بعد از بیست سال دو هفته قبل صحبت کردم. آن زمان بچه اش کوچک بود و در بغل من اما الان همان بچه دخترخانمی شده که او را با یک غریبه اشتباه می گیرم.

اگر به آن طرف می رفتم یکی مثل اندی می شدم یا داوود بهبودی
وی درباره ماجرای خوانندگیش که اخیرا با خواندن یک قطعه در کانون توجه قرار گرفته می گوید: کلا مثل بازیگری خواندن هم برایم جذابیت داشت. همیشه دوست داشتم آواز بخوانم و کنسرت برگزار کنم. مطمئن باشید اگر یک روز به آن طرف میرفتم وارد بخش سیاسی VOA نمی شدم؛ یکی مثل اندی یا حتی داوود بهبودی می شدم.

پارسا پیروزفر باید یک جمله را سی بار تمرین می کرد و من بدون تمرین بازی می کردم
رامین پرچمی درباره پارسا پیروزفر همبازیش در سریال “در پناه تو” توصیف جالبی دارد. وی می گوید: من و پارسا دو قطب کاملا مخالفیم. پارسا اهل مصاحبه نیست و من خودم مصاحبه کننده ام. پارسا اهل هیچ مهمانی نیست و من، نه. در “ضیافت” او یک جمله را باید سی بار تمرین می کرد ولی من بدون تمرین جلوی دوربین می رفتم.




فاطمه گودرزی درباره همه چیز سخن گفت؛ از ماجرای نسبت خانوادگی با یک خواننده زن لس‌آنجلسی تا دلخوری از کارگردان “قلاده‌های طلا”/از علاقه‌اش به فوتبال و “لیونل مسی” تا رفاقت با فرزندان

سینماژورنال/احمد محمداسماعیلی: فاطمه گودرزی بازیگر با سابقه ای در سینما و تلویزیون است و در برخی از سریالهای مخاطب پسند و فیلم های سه دهه اخیر از قبیل “مهاجران” و “خانه خلوت” به کارگردانی مهدی صباغ زاده، “می خواهم زنده بمانم” به کارگردانی ایرج قادری و “دلنوازان” ساخته حسین سهیلی زاده بازی کرده است.

گودرزی بازیگری است که قدرت بازی در نقش های کمدی را به اندازه نقش های درام و جدی دارد و همین باعث می شود که همواره دامنه گسترده ای از نقشها پیش رویش باشد.

گودرزی هرچند در سالهای اخیر به دلائل حاکم شدن جریان ستاره سازی در سینما مقداری کم کار شده است اما همچنان در تلویزیون حضور موثر و فعالی دارد.

گودرزی در دهه سوم بازیگریش همچنان فعال و پرکاراست و حتی به همراه تیم ملی فوتبال به عنوان یار دوازدهم عازم جام جهانی برزیل شد و اخیرا نیز دبیری جشنواره فیلم مادر را برعهده گرفت.

در گفتگوی پیش رو فاطمه گودرزی به برخی از مهمترین پرسشهای پیرامون زندگی هنری و شخصی اش پاسخ گفته است؛ از شایعه نسبت خواهری با یکی از خوانندگان زن لس‌آنجلسی تا دلخوری از ابوالقاسم طالبی کارگردان “قلاده های طلا” به خاطر تغییر فیلمنامه “دستهای خالی” و اینکه او به دلیل به توافق نرسیدن با بازیگرانی چون پگاه آهنگرانی سراغ مریلا زارعی رفته است.

این گفتگو پیشتر در مجله “دنیای زنان” منتشر شده است.

*شما از معدود بازیگران هم نسل خودتان همستید که همچنان حضور موثری در حوزه کاری تان دارید. چه دلائلی باعث می شود چنین شرایطی به وجود بیاید و بازیگری بتواند حضوری مداوم در عرصه داشته باشد.

برخی از بازیگران هم نسلم به دلیل مشکلاتی که دارند در زمینه بازیگری فعالیت نمی کنند البته من هم چندان پرکار نیستم.

*آن قدرها هم کم کار نیستید. شما پارسال سریال “جاده چالوس” را در تلویزوین داشتید و فیلم “آنچه مردان در باره زنان نمی دانند” را در سینما. بنابراین بازیگر فعالی هستید و از سطح اول بازیگری دور نمی شوید؟

فیلم “آنچه مردان در باره زنان نمی دانند” مربوط به دوسال قبلتر بود که پارسال اکران شد. فارغ از آن من کار بازیگری را دوست دارم و هیچ گاه در این سه دهه انگیزه ام در بازیگری کم نشده است و همیشه دلتنگ بازی جلوی دوربین در یک فیلم خوب هستم. کار خوب که همیشه پیشنهاد نمی شود و دیر به دیر ارائه می شود ولی من سعی می کنم میان پیشنهادات ارائه شده بهترین ها را انتخاب کنم.

* در همه این سالها مسائل مالی در قبول یک پیشنهاد کاری چقدر برایتان دارای اولویت بوده است؟

اهمیت دارد. اما اولویت اصلی و تعیین کننده برای قبول یک پیشنهاد بازیگری نیست. پول در زندگی همه ماها عامل مهمی است و نمی شود منکرش شد.

* مواقعی که بازی نمی کنید چه کارهایی انجام می دهید؟ آیا علایق هنری دیگری را هم دارید که پیگیری کنید؟

من موسیقی کار می کنم و مدتهاست ساز سنتور می زنم و الان هم مشغول آموختن ساز دف هستم ومواقعی هم تمرین آواز انجام می دهم و هیچ وقت بیکار نمی شینم و کلا آدم اکتیو و پویایی هستم.

* آیا موسیقی در خانواده شما ژنتیکی است و اینکه گفته می شود خواهرتان{فتانه گودرزی} هم در لس آنجلس خواننده است صحت دارد.

خواهش می کنم وارد حواشی نشوید. ایشان با من نسبتی ندارند.

* در حوزه فعالیت های اجتماعی به چه کارهایی مشغول هستید؟

هر کدام از ما بازیگران چون بین مردم شناخته شده ایم پس حضورمان در فعالیت های اجتماعی مورد نیاز است و می تواند تاثیر گذار باشد. من هم در خیلی از این فعالبتها مثل مراسم خیریه برای کودکان بی سرپرست ، کودکان مبتلا به سرطان و جمعیت زنان و خانواده های بی سرپرست و سالخورده حضور دارم و عضو افتخاری جمعیت هلال احمر ، جمعیت اوتیسم و قلب هستم و همیشه در این نوع فعالیتها مشارکت جدی دارم. فکر می کنم این کارها باعث می شود مردمان عادی هم بیشتر از قبل به فکر نیازمندان بیفتند و در حد خود به آنها کمک کنند.

* در سال های قبل در تیمهای ورزشی هنرمندان هم حضور موثری داشتید؟

من اهل ورزش هستم و عضو تیم والیبال هنرمندان بودم و در حال حاضر در تیم والیبال صنایع دفاع به همراه رویا تیموریان ، ژاله صامتی ، لیلا بلوکات و شهره سلطانی با تعدادی از بازیگران پیش کسوت تیم والیبال همکاری داریم.

* سال قبل به همراه عده ای از هنرمندان به همراه تیم ملی فوتبال به برزیل رفتید . فوتبال چقدر برایتان جذابیت دارد؟

بله، آدم فوتبال بینی هستم و اکثر مسابقات فوتبال را پیگیری می کنم.

* طرفدار چه تیمی هستید؟

طرفدار تیم ملی ایران هستم و دوست داشتم قهرمان می شد؛ البته چون بازی “لیونل مسی” را دوست دارم در هر تیمی که بازی کند، من هم طرفدارآن تیم می شوم .

فاطمه گودرزی
فاطمه گودرزی/عکسها: بهنام یاوری

* موقعی که مسی در دو دقیقه به پایان بازی به ایران گل زد چه حسی پیدا کردید و آیا ناراحت شدید؟

نه، وظیفه “مسی” گل زدن برای تیم خودش بود؛ بچه های ایران چند دقیقه آخر تمرکزشان را از دست دادند و گل خوردند و توجه نکردیم فوتبال نود دقیقه است.

* آیا قبل از حضور در برزیل از نزدیک مسابقات فوتبال را در استودیوم دیده بودید؟

نه، اما در فیلم “فوتبالیستها” که درباره فوتبال بود و علی پروین و حمید استیلی در آن بازی کرده بودند با فوتبال و حواشی و جذابیت هایش آشنا شدم. آشنایی با بزرگانی مثل پروین برایم خیلی هیجان انگیز بود.

* ورزشگاه رفتن و فوتبال دیدن چه حسی دارد؟

اینکه فوتبال را در کنار خانواده ها ببینید فوق العاده لذت بخش است.

* در برزیل به سینما هم برای فیلم دیدن رفتید؟

نه، چنین برنامه ریزی وجود نداشت و شناختی از جغرافیای شهرنداشتم که بتوانم بروم سینما . البته کلی خاطرات از کشور زیبای برزیل با خودم به ایران آوردم.

* انواع و اقسام نقش های مادران جوان و میانسال را بازی کرده اید. در این بین چه نوع نقش مادران برایتان جذابیت های بیشتری داشته است؟

به من دیگر نقش مادران جوان را پیشنهاد نمی دهند…

* اما چهره تان جوان و با طراوت است و می توانید این نوع نقش ها را بازی کنید؟

بله ، جوان هستم اما مهم پیشنهاداتی است که برای بازی ارائه می شود.

* در فیلم “همسر دلخواه من” که به نوعی بازسازی فیلم “خانم دابت فایر” بود و چندی پیش از آیفیلم بازپخش شد نقش یک مادر جوان را به شایستگی بازی کردید؟

قرار نبود فیلم بازسازی فیلم “خانم دابت فایر” باشد و البته درآن زمان می دانستم “رابین ویلیامز” این نقش را درآن فیلم بازی کرده است. فیلم نامه “همسر دلخواه من” خیلی متفاوت بود و تجربه بسیار جذابی برایم محسوب می شد ؛ افشین شرکت از من خواست از ته لهجه شیرازی هم در گویشم استفاده کنم و در دندانم هم از پروتز استفاده شده بود و کلا به لحاظ فیزیکی نقش بسیار متفاوتی برایم محسوب می شود و همواره برایم دیدنی است.

* در فیلم “دستهای خالی” نقش مادر مریلا زارعی را بازی کردید که اختلاف سنی زیادی با شما نداشت.چرا؟

بله، ابوالقاسم طالبی گفت برای نقش دختر با بازیگرانی مثل پگاه آهنگرانی و چند بازیگر به توافق نرسیده است و به اجبار مریلا زارعی را برای این نقش انتخاب کرده است و نظر من را پرسید و من گفتم شما باید تصمیم بگیرید. درآن زمان خیلی ها این ایراد را به فیلم گرفتند.

فاطمه گودرزی
فاطمه گودرزی

* در آن زمان شما از کم شدن نقش مادر و اضافه شدن نقش دختر در فیلم ناراحت بودید و در چند مصاحبه به آن اعتراض کردید؟

از ابوالقاسم طالبی به دلیل تغییر در فیلمنامه حین یک وقفه چند روزه که در کار به وجود آمد دلخور شدم؛ این نوع اتفاقات برایم عجیب بود و نمی دانم ریشه اش چه بود.

* رابطه شما با فرزندان تان چگونه است؟

با فرزندانم رفیق هستم و همه حرفها ودغدغه هایشان را با من در میان می گذارند و هیچگاه بدون منطق با کارشان مخالفت نمی کنم و محدودشان نمی کنم. البته دختر و پسرم به اندازه کافی عاقل هستند که نیازی به دخالت زیاد من در کارهایشان نداشته باشند. در طول روز مدام با یکدیگر حرف می زنیم و درباره مسائل مختلف بحث وگفتگو انجام می دهیم. این دیالوگ برقرار کردن و گفتگو و تعامل در خانواده ما تبدیل به یک عادت و سنت شده است.

* به چه میزان در انتخاب رشته و تحصیل به فرزندانتان کمک کرده اید؟

پسرم دانشجوی بازیگری تئاترو نمایش است و قبل از اینکه بخواهد برای دانشگاه انتخاب رشته کند. برایش با صبر و حوصله سختی های کار بازیگری را توضیح دادم تا آگاهانه انتخاب کند و بعد از او وانتخابش حمایت کردم و همیشه درباره کارهایش در دانشگاه با من مشورت می کند وهمیشه شنونده خوبی برای حرف هایش هستم . دخترم هم دوره های مختلف عکاسی را گذرانیده است.

* از شما درخواست نکرده اند که برای بازیگری آنها را معرفی کنید ؟

دخترم به بازیگری و عکاسی درسینما علاقه ای ندارد و پسرم هم مدتی است که به بازیگری مشغول است و در چند فیلم و مجموعه بازی کرده است.

* آیا برای داشتن شغل دوم برنامه ای دارید؟

به صورت حرفه ای و جدی تا به حال به شغل دوم فکرنکرده ام اما مدتی است که درحوزه نقاشی و طراحی لباس فعالیت می کنم.




چرا اين هنرمند اصلاح طلب خواستار بايكوت امین حيايي در “خندوانه ” شده است؟

سینماژورنال: رقابت استندآپ کمدینها در “خندوانه” رفته رفته به اتفاقات عجیب و غریبی منجر می شود.

به گزارش سینماژورنال مساله اینجاست که برخی از هنرمندان مملکت ما سعی دارند این رقابت کاملا مفرح را به ابزاری سیاسی بدل کنند و همین سیاسی بازی ممکن است برای این برنامه پربیننده دردسرساز شود.

این اتفاقیست که در صفحه اجتماعی بزرگمهر حسین پور کارتونیست وطنی روی داده است.

کسی که “قلاده های طلا” بازی میکنه فاقد صلاحیت رای دادن میشه

حسین پور با اشاره به حضور امیرمهدی ژوله در برنامه “خندوانه” برای مخاطبانش نوشته است: امشب استندآپ امیر ژوله است. مطمئنم مثل دفعه ی قبل میترکونه! اما در مقابل امین حیایی به نظرم باید به امیر رای داد. همین که کسی “قلاده طلا” رو بازی کنه از نظر من فاقد صلاحیت رای دادن میشه… حتا اگه امیر اونقدر هم ندرخشه.

وی ادامه داده است: چی کار کنم دیگه… بعضی وقتا اونقدر « حال » رو نمی بینم و «گذشته» ی آدما ملاک قضاوتم میشه…امیر جان به پیش.

شبح انتخابات بر سر “خندوانه”

اظهارنظر حسین پور در اشاره به فیلمی مرتبط با انتخابات 88 در شرایطی رخ میدهد که شب گذشته هم شقایق دهقان در “خندوانه” تعریضی داشت به اظهارنظر همسر یکی از کاندیداهای انتخاباتی 88.(اینجا را بخوانید)

به نظر می رسد شبح انتخابات خواسته یا ناخواسته بدجوری در حال سایه انداختن بر “خندوانه” است.




برگزاری کارگاه های خلاق امین حیایی/تسهیلات “اخراجیها۴” برای برگزیدگان کارگاه!

سینماژورنال: تازه ترین گفتگوی امین حیایی بازیگر مرد سینمای ایران که در آن درباره بداهه پردازی در “اخراجیها” سخن گفته است به اندازه نقدهای جدی، شوخیهایی را نیز در میان اهالی رسانه داشته است.

به گزارش سینماژورنال از جمله این شوخیها در روزنامه “قانون” ارائه شده است. نویسنده صفحه طنز این روزنامه که “بی قانون” نام دارد با اشاره به این جمله امین حیایی که “بیژن اخراجی ها خلاقیت خودم بود” آگهی طنزآمیزی را درباره این هنرمند به چاپ رسانده است.

در این آگهی آمده است: برگزاری کارگاه های خلاق امین حیایی؛ برگزیدگان بلیت نیم بهای “اخراجی ها”ی بعدی می گیرند.

انتقاد بخاطر همکاری با دو کارگردان اصولگرا
به گزارش سینماژورنال امین حیایی از جمله بازیگران سینمای ایران است که بخاطر همکاری با کارگردانانی چون مسعود ده نمکی و ابوالقاسم طالبی همواره با انتقاد رسانه های بلحاظ سیاسی در تقابل با این دو فیلمساز، مواجه شده است.
البته که ایفای نقش او در آثار این کارگردانان هیچ گاه از حد استاندارد بازیگریش پایین تر نبوده است اما به هر حال غلبه نگاه سیاسی بر هنری موجب گشته این حضورهای سینمایی بر پیشنهادات بازیگری که در سالهای بعدش به وی ارائه شده تاثیر قابل ملاحظه ای داشته باشد.



تهیه‌کننده “قلاده‌های طلا” تولید تازه‌ترین فیلم خالق “پادشاه شنها” را برعهده گرفت/این فیلم درباره جنایات داعش است

سینماژورنال: محمد خزاعی چه زمانی که دبیری جشنواره فیلم فجر را برعهده داشت و چه اخیرا که دبیری جشنواره فیلم مقاومت را برعهده گرفته همواره به واسطه ایده هایش در جلب توجه اهالی رسانه، متفاوت نشان داده.

به گزارش سینماژورنال خزاعی احتمالا بخاطر تجربیاتی که در حیطه رسانه دارد سعی می کند جشنواره هایی که دبیری آنها در اختیار وی قرار می‌گیرد را خبرساز کند. این مهم شاید درباره جشنواره ای چون فجر که منحصربفردترین جشنواره ایرانی است به چشم نیاید اما در جشنواره مقاومت خیلی خوب خود را نشان می دهد.

خزاعی در سیزدهمین جشنواره فیلم مقاومت برای آن که حاشیه خبری مناسب برای جشنواره اش فراهم کند چند کار متفاوت انجام داد و یکی از آنها قرار دادن فیلم جنجالی “پادشاه شنها” در جشنواره.

تصمیمی که جشنواره مقاومت را در جهان خبرساز کرد

به گزارش سینماژورنال این فیلم که به دلیل ماهیت ضدسعودی اش از سوی برخی از کشورهای عرب زبان تحریم شده بود و حتی کارگردان سوری اش “نجدت اِنزور” به دلیل افشای ماهیت حکومت آل سعود در فیلمش با تهدیدات فراوان خاندان سعودی و البته صدور فتوای مهدورالدم بودن از سوی یکی از مفتیهای عربستان مواجه شده بود در جشنواره سیزدهم مقاومت به نمایش درآمد و همین امر سبب ساز آن شد که بعد از سالها اخبار جشنواره مقاومت هم در رسانه های جهان بازتاب داشته باشد.

تولید فیلم با محوریت داعش به کارگردانی اِنزور

خزاعی برای چهاردهمین جشنواره مقاومت نیز برنامه های جالبی دارد. مهمترین برنامه باز هم به “نجدت انزور” برمیگردد. خزاعی که سابقه تولید آثاری چون “احضارشدگان” و “قلاده های طلا” را در کارنامه دارد تصمیم گرفته یک درام جنگی مهیج را به کارگردانی انزور تهیه کنند.

به گزارش سینماژورنال این درام داستانی صریح و به شدت واقع‌گرایانه جنایات داعش و عقبه تشکیلاتی این گروه را به تصویر می کشد.

نجدت انزور
نجدت انزور

حضور ستاره های سینمای عرب

نجدت انزور خود فیلمنامه کار را می نویسد و بناست برای تولید اثر نیز یک مشارکت همه جانبه میان ایران و سوریه انجام شود. برای آن که فیلم توانایی جلب مخاطب در کشورهای عرب زبان منطقه را داشته باشد بازیگران اثر اغلب از چهره های سرشناس سینمای عرب انتخاب خواهند شد.

اما عوامل پشت صحنه کار و از جمله مدیر تصویربرداری، صدابردار، طراح صحنه و کارشناسان تصویرسازیهای رایانه ای از میان تکنیسینهای برجسته ایرانی انتخاب خواهند شد.

فیلمبرداری در سوریه

به گزارش سینماژورنال بخش عمده فیلمبرداری اثر نیز در سوریه انجام خواهد شد و البته انزور خواهد کوشید نماهای درگیریهای فیلمش را منطبق با مستندهایی که توسط چهره هایی چون مرتضی شعبانی از تقابل با داعش گرفته شده بازسازی کند.

شگفتی جشنواره چهاردهم مقاومت؟

فیلمنامه این اثر آخرین مراحل بازنویسی را می گذارند و از اواسط ماه می یعنی مقارن با اردیبهشت ماه آینده کار کلید خواهد خورد.

پروسه زمانی فیلمبرداری نیز بین دو تا سه ماه تخمین زده شده است و بلافاصله بعد از فیلمبرداری نیز تدوین انجام خواهد شد تا نخستین نمایش این فیلم در جشنواره چهاردهم مقاومت باشد!