سینماروزان: اکران پرمخاطبترین فیلم غیرکمدی سال “بی بدن” ادامه دارد و شباهت روایت جنایی موجود در فیلم با پرونده قتل دختری نوجوان، همچنان گریبان فیلم را گرفته است.
به تازگی شنیده شده که خانواده پسر متهم به قتل، از سازندگان فیلم خواستهاند که اگر برخی سکانس های ملتهب “بی بدن” را حذف نکنند، پیگیری حقوقي را در دستور کار قرار داده و حتی ممکن است حکم توقیف فیلم را بگیرند؟
کم شدن تدریجی سانس های فیلم “بی بدن” در برخی پردیس های سینمایی و جایگزینی با برخی آثار کمخطرتر،این ظن را تقویت میکند که گردانندگان اکران هم قصد دارند بی سروصدا، “بی بدن” را محدود و درنهایت از اکران حذف کنند؟
با این حال آنچه از اقبال عمومی پیشروست اینکه “بی بدن” با وجود ممنوعیت تبلیغات تلویزیونی و محدودیت تبلیغات محیطی همچنان نه فقط در تهران بلکه در شهرستان ها هم گزینه اصلی بسیاری از مخاطبان جدی سینماها برای فیلم دیدن بوده و حتی برخی دستفروشان هم دیویدیهای خالی را به اسم اسم این فیلم به علاقمندان میفروشند!
باید منتظر ماند و دید بالاخره سرنوشت “بی بدن” به کجا خواهد انجامید و این فیلم خواهد توانست سر سلامت اکران خود را به پایان برساند؟؟
فکر نمیکردیم به “بی بدن” پروانه ساخت دهند!/دو نفر در شوراي پروانه ساخت پای فیلم ایستادند/دراين فيلم مساله ما آدمها بودند نه سيستم قضایی!/با پیگیریهای شبانهروزی سیدمصطفی احمدی، پروانه “بیبدن” را دادند/الناز شاکردوست و پژمان جمشیدی را در جایی قرار دادیم که انتظار ندارند/بازیگران قدری مقاومت داشتند اما…
|
سینماروزان: هفت هشت سالي هست كه با کاظم دانشی در ارتباط هستيم و با هم كار ميكنيم، بررسي كه روي چند ايده جنايي داشتيم به اين موضوع رسيديم، ما از همان ابتدا ميدانستيم كه چه ميخواهيم؛ با اين حال تيري در تاريكي رها كرديم.
مرتضی علیزاده کارگردان فیلم “بی بدن” با بیان مطلب فوق به روزنامه اعتماد گفت: فكر نميكرديم براي اين فيلمنامه پروانه ساخت دريافت كنيم. نميدانستيم به ما پروانه ميدهند يا نه؟ خيلي به سازمان سينمايي رفت و آمد داشتيم، اما به هر سختي بود با پيگيريهاي شبانهروزي و تلاشهاي سیدمصطفی احمدي، تهيهكننده فيلم، پروانه ساخت اين فيلم را دادند. اينجالازم است كه بگويم دو نفر در شوراي پروانه ساخت پاي فيلمنامه ما ايستادند و از ما حمايت كردند.
این کارگردان درباره چگونگی انتخاب بازیگر برای “بی بدن” گفت: تغيير نگرش داديم و الناز شاكردوست را در كاراكتري كه همه از او انتظار دارند قرار نداديم. با كمي تغيير او را مادري جوان نشان داديم كه مخاطب او را باور ميكند و با او همزادپنداري دارد؛ مادري كه قدرت تحليل دارد و شرايط بچهاش را درك ميكند. همينطور پژمان جمشيدي را در قامت پدر قرار داديم، البته بگويم بازيگران در ابتداي امر نسبت به اين موضوع مقاومت داشتند اما خودشان از يك جايي كاملا در نقشها قرار گرفتند، ريسك سختي بود كه انجام داديم اما جواب گرفتيم.
علیزاده در پاسخ به اینکه فيلم «بيبدن» در نقد قوهقضاييه است یا در جهت دفاع آن، بیان داشت: من نظرم اين است كه سيستم را بايد از افراد جدا كنيم. ببينيد حرف من اين است ما به يك سيستم نقد داريم، اما در همين سيستم افرادي را داريم كه با دغدغه و با وجدان هستند و عملكردشان فراتر از حوزه مسووليتشان است بحث من فقط قوه قضاييه نيست، در بانكها و خيلي از مراكز ديگر با آدمهايي مواجه هستيم كه دلسوز هستند ومشتاقند كه مشكلات مردم را حل كنند. اما سيستم دست و پاي آنان را بسته است. دراين فيلم مساله ما آدمها بودند نه سيستم، با اين حال ما علاوه بر افراد دلسوز، نقاط ضعف سيستم را نشان داديم تا اگر گوش شنوايي باشد به آن ضعفها رسيدگي كنند. اساسا به نظر من فيلم بايد اين گونه باشد كه مسائل را نقد كند و به عمق و ريشه موضوعات بپردازد.
“محفل” و “زندگی پس از زندگی” معادل “تمساح خونی” و “بی بدن”؟
|
سینماروزان: با پایان تعطیلات نوروز، فرصتی برای ارائه تحلیل های رسانه ای درباره کیفیت برنامههای تلویزیونی فراهم آمده و در این بین روزنامه “صبح نو” در تحلیلی تنها نقطه قوت تلویزیون را دو برنامه “محفل” و “زندگی پس از زندگی” دانسته.
قیاس برنامه های نوروزی تلویزیون با اکران نوروزی سینماها باعث شده موفقیت دو برنامه فوقالذکر شبیه موفقیت گیشه ای دو فیلم “تمساح خونی” و “بی بدن” باشد.
متن تحلیل صبحنو را بخوانید:
تا کمتر از یک دهه پیش، رمضان و نوروز بهترین زمان برای مخاطبان تلویزیونی جهت تماشای جعبه جادویی بود، خیابانها خلوت میشد و تماشای سریالهای نوروزی و مرتبط با ماه مبارک رمضان از بهترین تفریحهای طیف گستردهای از مردم ایران بود. اکنون چه شده که با تقارن این دو اتفاق مهم یعنی عید باستانی نوروز و عید اسلامی رمضان، خبری از آن حال و هوا و کیفیت برنامهسازی در رسانه ملی نیست و بهسختی میتوان کمتر از انگشتان یک دست، برنامه مناسبتی یا سریال تلویزیونی جذاب از این رسانه یافت که از آن دفاع و به مخاطب گسترده آن افتخار کرد.
«محفل» و «زندگی پس از زندگی» بهترین برنامههای مناسبتی ماه رمضان امسال بودند که در مقابل تعداد زیادی برنامه ضعیف و بیکیفیت به تنها ابزار دفاعی مدیران صداوسیما در مقابل منتقدانشان بدل شدهاند، گویی نقشی که «تمساح خونی» و «بی بدن » در سینما دارد، «محفل» و «زندگی پس از زندگی» در تلویزیون پیدا کردهاند و یکی دو برنامه خوب و باکیفیت باید جور سیل فراوان برنامههای بیکیفیت و ضعیف رسانه ملی را بکشند.
میان برنامههای مناسبتی تلویزیون، برنامههای پرمغز و جدیدی چون «هلال» از شبکه یک درباره سبک زندگی مسلمانان جهان و پیوندهای مشترک بین آنها، «چهارگاه» با رویکرد نوآورانه پیوند مناجات با آواز و موسیقی، «سرزمین شعر» مبتنی بر نقد و نظر تخصصی در حوزه شعر معاصر ایران، «آی نسیم سحری عید شد» با اجرای متفاوت فرزاد حسنی و ساختار فرهنگی و هنری، برنامه «سحرنشینی» با ابتکار و خلاقیت در ایام سحر از شبکه دو و «مهمونی» ایرج طهماسب از شبکه نسیم پخش شدند؛ اما متأسفانه نتوانستند آنچنان که باید و شاید در میان مردم فراگیر شوند و شاهد کمترین واکنشها در فضای مجازی نسبت به این آثار بودیم. برنامههایی که با وجود حداقلها، نتوانستند مخاطب جذب کنند و دلایل مختلفی میتوان برای این کمتمایلی متصور شد که ساعات پخش نامناسب، تبلیغات ضعیف و از همه مهمتر فاصله مخاطب با رسانه ملی از مهمترین آنها است. پیوند مخاطب با تلویزیون موضوع بسیار مهمی است که میبایست در صدر اولویتهای سیاستگذاران صداوسیما قرار گیرد؛ چراکه رسانه ملی متعلق به همه مردم ایران است و میبایست برنامههای آن نیز متناسب با طیفها و قشرهای مختلف فرهنگی و عقیدتی طراحی شود، چون با وجود اتفاقات سالهای اخیر، شاهد گسست جدی مخاطبان از این رسانه بودهایم که تا به حال و با وجود بالا رفتن کیفیت برنامهها نیز تمایلی برای تماشای آنها وجود ندارد؛ زیرا بخشی از مردم تصور نمیکنند رسانه ملی رسانه آنها است و صدای آنها را بازتاب میدهد.
بهترین سریال مناسبتی امسال «زیرخاکی ۴» بود که با ۲۹درصد در صدر این لیست قرار گرفته است. این در حالی است که در سالهای نهچندان دور سریالهای «پایتخت» و «نون خ»که در همین باکس نوروزی تلویزیون پخش میشد، موفق به جذب ۷۵ درصدی بینندگان شده بود. به نظر میرسد علاوه بر گسستی که میان تلویزیون و مخاطبانش به وجود آمده، کیفیت خود برنامهها و سریالها نیز افت کرده است…
ورود #بیبدن به بخش مسابقه فجر۴۲؟/وزیر ارشاد مطرح کرد
|
سینماروزان: کیفیت پایین فیلمهای بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر۴۲ و غلبه آثار ضعیف و متوسط بر کلیت آثار و از آن سو راندن فیلم بی بدن به بخش نگاهنو، با پرسشهای متعددی مواجه شده است.
به تازگی محمدمهدی اسماعیلی وزیر ارشاد طرف صحبت پرسشی درباره وضعیت نهایی #بیبدن قرار گرفته و تلویحا گفته که به زودی بی بدن وارد بخش مسابقه فجر خواهد شد ولی این موضوع را مجتبی امینی دبیر فجر اعلام خواهد کرد.
به نظر میرسد با ورود بی بدن به بخش مسابقه، دست هیات داوران جشنواره فجر۴۲ برای گزینش بهترین ها بازتر باشد و بیبدن حداقل در چند رشته و ازجمله فیلمنامه، بازیگری و بهترین فیلم، باید در شمار کاندیداها قرار گیرد.
برای تماشای ویدئوی حرفهای وزیر ارشاد اینجا را ببینید.
بهجای #صبح_اعدام، #بیبدن را وارد بخش مسابقه کنید/حضور در بخش مسابقه فجر برایم ارزشی ندارد وقتی…
|
سینماروزان: حواشی جدا ماندن فیلم #بی_بدن از بخش مسابقه جشنواره فجر۴۲ و به جایش وارد کردن انبوه فیلمهای آماتوری که بعضا نیم ساعت آنها هم قابل تحمل نیست با واکنش یک عضو هیات انتخاب فجر مواجه شده که معتقد است فیلم صبح اعدام باید رد میشد تا بی بدن وارد بخش مسابقه شود.
بهروز افخمی کارگردان صبح اعدام روی آنتن زنده برنامه هفت خطاب به این عضو هیات انتخاب گفته که اولا اشتباه خود را توجیه نکند و اگر میخواهد درباره بی بدن حرف بزند، ابتدا از اشتباه هیات انتخاب عذرخواهی کند و دست از توجیه بردارد و بعد به فکر انتقام از نقدهای هفت باشد.
افخمی همچنین تاکید کرده به عنوان کارگردان فیلم صبح اعدام، حاضر است فیلمش از بخش مسابقه بیرون برود تا فیلم بی بدن جایش را بگیرد. افخمی از این عضو هیات انتخاب خواسته از کینخواهی و انتقامجویی و ادبیات نازل، دست بردارد و گفته: اصلا برایم حضور در بخش مسابقه ارزش ندارد ولی برایم خیلی مهم است که حقی از جوانان ضایع نشود!
-افتتاحیه رعب آور از مراسم اعدام هم یادآور رسوایی۲ است و هم یادآور تمهید علفزار که ورودی، موضوعی است علیحده از مساله اصلی.
+زوم کردن بر پروندههای واقعی جنایی شبهه زا که خواندن آنها روی کاغذ هم جذاب است و جایش در تلویزیون و سینما خالی است شاید چون هر کسی صلاحیت کار بر این پروندهها را ندارد.
+سوژه، داغ است و به موقع هم طرح مساله میکند، شاید با همان ساختار علفزار ولی پس و پیش داستان را درست پیچ و مهره کرده و هم مایه های تراژدی را به خوبی اجرا کرده و از آن بهتر وجه مفقودی که سوال اصلی پرونده است.
+تمرکز بر مادر مقتول پنهان کاری که همه چیز را از پدر مخفی کرده و شعار میدهد علیه پدری که اقتصاد، گرفتارش کرده و حرافی را آن قدر کش میدهد که پدر پاسخ کوبنده دهد که تو که کنارش بودی، چه کردی؟
صاحب قدم نشان دادن زن البته متاثر از فمینیستهایی که در مجاز، پروپاگاندا میشوند و بی توجهینمایی مجاز به پدر مقتول که زیاده از حد منفعل است ولی واقعا این طور نیست؛ یک برگ برنده!
+منحرف میکند ابتدا درباره پدر که بی توجه بوده به دختر ولی رفته رفته معلوم میشود علیرغم همه بدبختیهای مالی، پدر چه آرزوها که نداشته برای دختر.
+تصویرسازی آن دلال بازی ها در تغییر راي و زدن به دل کار چاق کن ها و وکلایی که میلیاردی بغل پروندههای خاص، فربه میشوند!
+تردید و شک با سوق دادن مشام به پدر متهم به قتل و اینکه او مشارکت در قتل داشته؟
+بازی خوب پیام احمدی نیا در مقام بازپرس و پژمان جمشیدی در نقش پدر متهم به قتل.
-برخی دیالوگها خوب نوشته شده ولی در جای نادرست قرار داده شده مثل آنجا که از نسبت تنفس والد با مولود میگوید.
-زمان دوساعته طولانی را میتوان کم کرد؛ دوران خواندن جنگ و صلح گذشته و با کاهش نیم ساعته زمان فیلم، هم ضرباهنگ بهتر میشود و هم تلفات مخاطب، کمتر.
+ تبیین آلودگی دخالتهای بی دلیل سلبریتی های آلوده به فضای مجازی در پروندههای قتل و تلاش برای رضایت گیری از اولیای دم که فقط و فقط به جری تر شدن اولیای دم منجر میشود. این، تبیینی است صحیح حتی اگر سفارش باشد. این همه آلودگی سلبریتیها چه متهمانی را که بالای دار نبرد و چه خوب که اگر دستگاه قضا سفارش داده باشد برای نواختن این آلودگیها. دو برگ برنده.
+جمع کردن داستان و رفع و رجوع خلل و فرج و تاکید بر پدر و پسر قاتل و اهمیت قصاص و ارائه ماجرای حسادت زنانه به عنوان دال پخش تصاویر زنانه.
سکانس:
–درگیری لفظی بازپرس و پدر قاتل
دیالوگ:
–تنها چیزی که تضمین داره، مرگه!
میخواهند فیلم ما را زنده به گور کنند/ادعای الناز شاکردوست پس از نمایش فیلم “بیبدن” در پردیس کوروش!+ویدیو
|
سینماروزان: عدم حضور فیلم تازه الناز شاکردوست با عنوان “بی بدن” در بخش مسابقه جشنواره فجر۴۲ و حضور آن در بخش فیلم اولیها با اعتراض این بازیگر مواجه شده.
الناز شاکردوست که برای تماشای بی بدن در روز اول جشنواره فجر به پردیس کوروش رفته بود، بعد از تماشای فیلم خطاب به مخاطبان گفت: متاسفم که میخواهند فیلم ما را با حذف از بخش مسابقه، زنده به گور کنند. حضور در بخش نگاه نو باعث میشود زحمات عوامل فیلم دیده نشود چون در این بخش هیچ جایزه فنی اعطا نمیشود و کیفیت پشت صحنه داوری نمیشود. فقط بلیت خریدم و آمدم اینجا فیلم را ديدم تا بگویم نباید بگذاریم سینما بمیرد و نباید بگذاریم سینماگران دلسرد شوند.
برای تماشای ویدئوی حرفهای الناز شاکردوست اینجا را ببینید.
“بی بدن”؛ پرفروشترین فیلم غیرکمدی جشنواره+رونمایی از لوگوموشن «بیبدن»
|
سینماروزان: پایان پیشفروش بلیتهای جشنواره فجر فیلم «بی بدن» با قرار گرفتن در رتبه سوم این جدول تبدیل به پرفروشترین فیلم غیرکمدی جشنواره امسال شد.
«بی بدن» نخستین ساخته سینمایی مرتضی علیزاده به تهیه کنندگی سید مصطفی احمدی تولید شده است.
«بی بدن» از فیلمهای ملتهب اجتماعی امسال است که با فیلمنامهای از کاظم دانشی در چهل و دومین جشنواره فجر رونمایی خواهد شد.این فیلم محصول مشترک طارادفیلم و موسسه تصویر شهر است.
سینماروزان: پیش فروش بلیت های جشنواره فجر۴۲ هرچند با ایجاد محدودیت برای خرید فقط پنج روز اول استارت خورد ولی پیش بینی قبلی سینماروزان درباره اقبال به کمدی ها و یک فیلم جنایی ملتهب محقق شد.
“صبحانه با زرافهها” صدرنشین پیشفروش بلیتهای جشنواره شده و در کنار آن فیلم کمدی تمساح خونی و بعدتر فیلم جنایی “بی بدن” و کمدی “شه سوار”، آثاری هستند که تقریبا ظرفیت اصلی آنها پر شده و یحتمل سینماداران باید برای آنها سانس فوق العاده باز کنند.
با آغاز بلیتفروشی فیلمهای جشنواره فجر فیلم «صبحانه با زرافهها» به کارگردانی سروش صحت و تهیهکنندگی سیدمصطفی احمدی با تکمیل ظرفیت تمام سانسهایش صدرنشین جدول فروش بلیتهای جشنواره فجر شد و پس از ۲۰ دقیقه تمام بلیتهایش به پایان رسید. «صبحانه با زرافهها» دومین فیلم سروش صحت پس از فیلم پرمخاطب «جهان با من برقص» است.
“تمساح خونی” کمدی ساخته و با بازی جواد عزتی که سعید آقاخانی، الناز حبیبی، بهزاد خلج و شبنم قربانی از جمله بازیگران آن هستند که این فیلم هم در پیش فروش بلیت فجر، پیشتاز بوده.
فیلم جنایی “بی بدن” ساخته مرتضی علیزاده باز هم به تهیهکنندگی سیدمصطفی احمدی با بازی الناز شاکردوست، نوید پورفرج، سروش صحت و گلاره عباسی که گویا پرونده ناپدید شدن یک دختر نوجوان بعد از دیدار با پسر محبوبش را دستمایه داستان پردازی کرده،از دیگر فیلمهای پراقبال بوده؛ فيلمي که البته بر سر رسیدن آن به جشنواره تردیدهایی وجود دارد و اگر نرسد احتمالا فیلم مسخ نرگس از محصولات موسسه تبیان-منسوب به فرج سلحشور- جایگزین آن خواهد شد.
کمدی “شه سوار” ساخته حسین نمازی از محصولات فارابی با بازی مهرداد صدیقیان، الناز حبیبی، عباس جمشیدی، هادی کاظمی که ماجرای مرگ یک پرورشدهنده خر را دستمایه طنازی کرده از دیگر فیلمهای مورد توجه در پیش فروش بوده.
نگران کننده آن که بخش عمده آثاری که ارگانها در تولید آن نقش داشته اند با روی خوش مخاطبان در پیش فروش مواجه نشده اند و این، خود حکایت دارد از فاصله بعید آرای مخاطبان با سازندگان آثار ارگانی.
داستان ناپدید شدن دختر نوجوان در فجر۴۲؟/ماجرای آرمان و غزاله در “بی بدن”؟/کارگردان پاسخ داد
|
سینماروزان: فیلم “بی بدن” که در بخش فیلم اولیهای جشنواره فجر۴۲ قرار دارد از نظر داستانی، شائبه هایی دارد درباره شباهت خط داستانی آن با ماجرای ناپدید شدن دختری نوجوان به نام غزاله ش.
خبرگزاری مشرق اخیرا در گزارشی مدعی شده بود فیلمنامه “بی بدن” با برداشتي از ماجرای ناپدید شدن غزاله ساخته شده است. غزاله ش. دختری نوزده ساله بود که اسفند۹۲ برای دیدار با پسری به نام آرمان عین. از خانه خارج ولی ناپدید شد…
اگرچه آرمان منکر قتل غزاله بود ولی درنهایت به قصاص محکوم شد تا این پرونده به یکی از رسانهایترین پروندههای قضایی سالیان اخیر بدل گردد. فیلمنامه بی بدن را کاظم دانشی نوشته که در فیلم قبلی خود “علفزار” اشاراتی داشت به حادثه خردادماه۱۳۹۰ در استخری در خمینیشهر با این حال کارگردان بی بدن که حمایت تصویرشهر را هم داشته، جوانی است به نام مرتضی علیزاده که در گفتگویی با ایرنا گفته داستانش واقعی نیست ولی چند پرونده واقعی را مطالعه کرده!
این کارگردان درباره خبرهای منتشرشده مبنیبر اقتباس این فیلم از پرونده واقعی «آرمان و غزاله» به خبرگزاری ایرنا تأکید کرد: واقعیت این است که در این مرحله نمیتوانم بهصورت مستقیم تأیید کنم که فیلم من درباره یک پرونده واقعی است چراکه داستان اصلی فیلم، ساخته و پرداخته ذهن ماست و همه اجزای آن منطبق بر واقعیت نیست. آنچه میتوانم بگویم این است که این فیلم براساس فضای حاکم بر برخی پروندههای جنایی موجود در دستگاه قضایی ایران در سالهای اخیر ساخته شده است.
وی افزود: مشابه داستانی که ما در فیلم «بیبدن» روایت کردهایم، پیشتر رخ داده و پرونده مفتوحه و یا مختومه بسیاری با سوژه مشابه در این زمینه وجود داشته و دارد. در عین حال اصلا این موضوع را تأیید نمیکنم که فیلم من، درباره یک پرونده واقعی خاص است. بهخصوص که زمینه روایت فیلم ما، بیشتر جنایی و اجتماعی است. به تعبیری ما یک داستان اجتماعی را در بستر یک اتفاق جنایی روایت کردهایم و اصراری نداشتیم که بهطور مستقیم درباره یک پرونده صحبت کنیم.
وی افزود: بالاخره من فیلمی ساختهام و مخاطب هم میتواند روایت آن را به پروندههای واقعی منطبق بداند و هم میتواند به گونهای دیگر به آن نگاه کند. این رویکرد دیگر در اختیار من نیست. آنچه میتوانم به عنوان کارگردان «بیبدن» تأکید کنم این است که آن را بر اساس یک پرونده واقعی نساختهام. قطعا در فرآیند تحقیق و پژوهشی که با کاظم دانشی برای فیلمنامه این فیلم داشتیم، چندین پرونده قضایی واقعی را مطالعه کردیم و به سوژههای متعددی نگاه داشتیم. از این نظر میتوان داستان فیلم را تجمیعی از همه مشاهدات ما از چند پرونده واقعی دانست.
صدور پروانه اولین کمدی اسنپی!+صدور پروانه همکاری تهیهکننده درخت گردو و کارگردان علفزار!+صدور پروانه برای همکاری آقازاده حاتمیکیا و تهیهکننده شیشلیک!+صدور پروانهای تازه برای سازنده فسیل و شهر هرت!+…
|
سینماروزان/مرتضی کوه مسکن: شورای صدور پروانه ساخت با تولید پنج فیلم تازه موافقت کرد.
علی قائم مقامی تهیهکننده فیلمهای آخر کیومرث پوراحمد پروانه #راننده_شخصی را گرفته به کارگردانی قربان محمدپور سازنده فیلم پرفروش سلام بمبئی. راننده شخصی یک کمدی موقعیت است درباره زندگی روزانه یک راننده اسنپ با قدرت ذهنخوانی!
یوسف حاتمیکیا آقازاده ابراهیم حاتمیکیا پروانه #جاده را گرفته به تهیهکنندگی محمدرضا منصوری تهیهکننده دسته دختران، ویلاییها، شیشلیک و…
فرزاد موتمن کارگردان فعال سینما پروانه ای تازه گرفته برای #شیوا.
مصطفی احمدی تهیهکننده فیلمهای درخت گردو و سریالهای هیولا، راز بقا، کلیله و دمنه و… پروانه تولید #بیبدن را گرفته با متنی از کاظم دانشی کارگردان علفزار.
کریم امینی کارگردان فیلمهای بفروش فسیل و شهر هرت، پروانه تازهای گرفته این بار به تهیه کنندگی خودش با عنوان #روز_جزیره.
فهرست پروانههای صادره به شرح زیر است:
–«راننده شخصی» به تهیهکنندگی علی قائممقامی، کارگردانی و نویسندگی قربان محمدپور کچلام
— «جاده» به تهیهکنندگی محمدرضا منصوری، کارگردانی و نویسندگی یوسف حاتمیکیا
–«شیوا» به تهیهکنندگی و کارگردانی فرزاد مؤتمن و نویسندگی محمد سعیدی و امیر رضا رشتی
— «بی بدن» به تهیهکنندگی سیدمصطفی حاجیاحمدکاشی و کارگردانی مرتضی حسینعلیزاده و نویسندگی کاظم دانشی
— «روز جزیره» به تهیهکنندگی و کارگردانی کریم محمد امینی و نویسندگی کریم محمد امینی و پویا مهدویزاده