1

چرا همکاری مجیدی و فرهادی شکل نگرفت؟

سینماروزان: هشت سال پیش از این و بعد از همکاریهای اصغر فرهادی به عنوان فیلمنامه نویس آثاری همچون «ارتفاع پست» و «محاکمه در خیابان» ساخته ابراهیم حاتمی کیا و مسعود کیمیایی، مجید مجیدی هم ابراز تمایل کرد که فیلمنامه ای با عنوان «کشمیر» را با همکاری فرهادی بنویسد.

به گزارش سینماروزان در آن زمان و مدتی پیش از شروع به تولید «درباره الی» خبرهایی منتشر شد مبنی بر آن که مجيدي و فرهادي طرح ابتدایی «کشمیر» را نگاشته اند و در برنامه شان است که بعد از ساخت «درباره الی» سفري به کشمیر داشته و بعد از تحقیقات میدانی فیلمنامه نهایی را بنویسند.

با این حال موفقیتهای جهانی «درباره الی» که سرآغاز اشتهار جهانی فرهادی بود او را در مسیری سوق داد که کار بر روی آثاری همچون «جدایی…»، «گذشته» و «فروشنده» و در نهایت کسب دو جایزه اسکار یکی در دوران احمدی نژاد و دیگری در دوران ترامپ را به همکاری با مجیدی ترجیح داد.

شاید به خاطر همین بود که وقتی تابستان امسال مجددا خبر رسید که این کارگردان بناست با همکاری شرکت «اسپوت بوی یوتی‌وی» هندوستان فیلمی در سریناکار کشمیر بسازد دیگر کسی از مجیدی درباره امتداد همکاری مشترک با فرهادی نپرسید و البته مدتی بعد نیز وقتی خبر تولید فیلمی با نام «آن سوی ابرها/باغهای معلق» به کارگردانی مجیدی در هندوستان منتشر شد، این مهران کاشانی سناریست «نقش نگار» یعنی فیلم بازگشت ناصر ملک مطیعی به سینما بود(!!!) که به جای فرهادی کنار مجیدی قرار گرفت!!!

مجیدی علیرغم حمایتهای همه جانبه ای که از تولید تا اکران فیلم آخرش «محمد رسول ا..(ص)» داشت نتوانست نام این فیلم را حتی در میان نامزدهای ابتدایی اسکار ببیند؛ ناکامی  که پیش از آن برای «آواز گنجشکها» نیز علیرغم موفقیت نسبی اش در برلین  رقم خورده بود. از آن سو فرهادی اما با همراهی ممنتوفیلمز و البته یک موسسه قطری وابسته به خواهر امیر قطر «فروشنده» را به مجالی برای دومین اسکار خود بدل کرد و به این ترتیب فاصله او از مجیدی کاملا بعید شد.




علیرضا رییسیان: کیارستمی یک بدشانسی بزرگ داشت و آن هم معرفی شدن فقط یک فیلم او به اسکار اما مجیدی و میرکریمی مدام به اسکار معرفی شدند!!!

سینماروزان: اصغر فرهادی را در کنار عباس کیارستمی باید جهانی ترین فیلمسازان ایرانی بلحاظ دریافت جوایز معتبر قلمداد کرد با این حال کیارستمی با اینکه تنها برنده نخل طلای کن ایرانی است اما اسکار نگرفت و از آن سو فرهادی با اینکه تاکنون نتوانسته نخل طلا بگیرد اما دو بار اسکار گرفته است.

علیرضا رییسیان کارگردانی که سابقه مراودات نزدیک با کیارستمی داشته درباره این تناقض به «هفت صبح» گفته است: عباس کیارستمی یک بدشانسی بزرگ داشت و آن هم معرفی شدن فقط یک فیلم از او به عنوان نماینده ایران در اسکار اما از آن سو مجید مجیدی هر بار فیلم ساخت به اسکار معرفی شد یا چندین بار فیلمهای رضا میرکریمی معرفی شد در حالی که فیلمهای کیارستمی می توانست خیلی بالاتر از این قرار گیرد و موقعیت بهتری در آکادمی بدست بیاورد.

رییسیان ادامه داده است: من در هیأتهای ارزیابی فیلم برای معرفی به اسکار بوده ام و میدانم که فقط تمایل مدیران دولتی است که اجازه میدهد یک فیلم برای اسکار معرفی شود یا نه. شاید اگر در جریان اوج موفقیتهای کیارستمی فیلمهای بیشتری از او به اسکار معرفی میشد سینمای ایران موفقیتهای بیشتری داشت.




نزدیک به یک ساعت و ۴۴ دقیقه بعد از گزارش سینماروزان⇐ترانه علیدوستی با لیدی «تاریک» و بدون الصاق تصویری از فرهادی، پیام تبریکی «کاملا کلی» فرستاد

سینماروزان: یک ساعت و 44 دقیقه بعد از گزارش سینماروزان درباره چرایی عدم صدور پیام تبریک از سوی ترانه علیدوستی و شهاب حسینی برای اصغر فرهادی به واسطه اسکار «فروشنده»(اینجا را بخوانید) ترانه دست به کار شد و با انتشار عکسی از پشت صحنه «فروشنده» پیام تبریکی بلندبالا فرستاد و البته نه مختص فرهادی که پیام تبریکی که در آن فرهادی فقط بهانه آغاز تبریک است و ترانه کوشیده وی را فقط بخشی کوچک از تبریکهایی کند که از همبازیانش در این فیلم تا عوامل پشت صحنه و حتی روابط عمومی و نیروی تدارکاتچی پشت صحنه را دربرمی گیرد.

به گزارش سینماروزان جالب اینجاست در تصویری که علیدوستی برای پیام تبریکش قرار داده اثری از اصغر فرهادی به چشم نمی خورد وصرفا پلاتویی تاریک از او و شهاب حسینی را می بینیم و جالبتر اینکه در لید تبریک و با اشاره به تصویر می خوانیم: «فروشنده»؛ یک سال و سه ماه پیش، گام های اول در پلاتویی تاریک.

علیدوستی در ادامه پیام تبریک آورده است: تبریک به آقای فرهادی، فیلمساز افتخارآور برای دومین اسکارش، به شهاب عزیزم برای دومین فیلم اسکاری اش، به عمو فرید سجادی حسینی، به بابک کریمی و مینا ساداتی، مارال بنی آدم، مهدی کوشکی و عماد امامی. تبریک به حسین جعفریان و گروه فیلمبرداری، به کیوان مقدم و سارا سمیعی برای صحنه و لباس. تبریک به مهرداد میرکیانی. تبریک به حسین بشاش و خاطره  یدالله نجفی. تبریک به حبیب مجیدی. تبریک به هایده صفی یاری برای تدوین، به ستاراورکی برای موسیقی. تبریک به سام کوچولو که دلمون رو برد. تبریک به روزبه سجادی، سمیه میرشمسی، پریس گرگین و امین فنکال از گروه کارگردانی (که خیلی هوایم را داشتند)، تبریک به ثمین مهاجرانی و ساحل بیات در روابط عمومی. و تبریک به آقابهزاد که بی فنجانهای چای او این فیلم نمیشد این فیلم. از خوشحالی همه شما خوشحالم. فقط… جای عباس کیارستمی خالی!

پیام تبریک ترانه که کاملا کلیست و فاقد عکس «فرهادی»
پیام تبریک ترانه که کاملا کلیست و فاقد عکس «فرهادی»



مسئولین بی‌ربط و باربط با سینما پیام تبریک انتخاباتی(!) فرستادند اما ترانه و شهاب خاموشند! چرا؟!⇐به همان دلیلی که یک ماه پیش در سینماروزان گوشزد شد

سینماروزان: در بازار شلوغ پیامهای تبریکی که بلافاصله بعد از دریافت دومین اسکار اصغر فرهادی برای «فروشنده» به راه افتاد و از مدیران سینمایی که به نظر می رسید از شب قبل پیامهای خود را نگاشته اند تا هنرمندان کشور را دربرگرفت جای پیام تبریک دو نفر خالی است.

به گزارش سینماروزان اول از همه ترانه علیدوستی است که حتی زودتر از اصغر فرهادی به استقبال از تحریم اسکار رفت و دوم شهاب حسینی که در جشنواره 2016 کن به همراه اصغر فرهادی جایزه‌بگیر این جشنواره شد.

سکوت شهاب و ترانه که بازیگران اصلی «فروشنده» هستند از کجا نشأت گرفته است؟

شهاب و ترانه پیام تبریک نداده اند اما شاهزاده میاثه آل ثانی خواهر پادشاه قطر که حامی «موسسه فیلم دوحه» یعنی سرمایه گذار «فروشنده» فرهادی است پیام تبریک داده و افتخار «فروشنده» را با «اعراب» پیوند زده!!!(اینجا را بخوانید)

شاید اگر به کمی قبلتر برویم و دریابیم اصغر فرهادی فقط نام فیلمبردارش را برای حضور در مراسم آکادمی تأیید کرده و بنا بوده به همراه فیلمبردارش حسین جعفریان در مراسم آکادمی شرکت کند راحتتر بتوان راز سکوت شهاب و ترانه را دریافت! اصغر فرهادی در بیانیه تحریم اسکار به صراحت از هماهنگی قبلی با پخش کننده اش برای حضور خودش و حسین جعفریان در مراسم اسکار یاد کرده بود!

این همان نکته ای بود که یک ماه قبل و مدتی بعد از واکنشهای اجتماعی ترانه علیدوستی درباره تحریم اسکار از سوی سینماروزان هم گوشزد شد(اینجا را بخوانید) و جالب اینجاست که همان گوشزد باعث شد علیدوستی دیگر درباره تحریم اسکار کلمه ای در فضای اجتماعی به اشتراک نگذارد!

احتمالا همان گوشزد به سمع و نظر شهاب حسینی هم رسیده! شهاب حسینی هم خود را بازیگر بزرگی می داند بخصوص که جایزه بهترین بازیگری کن را گرفته و احتمالا حق خود میدانسته که در اسکار حاضر باشد اما…

اما اصغر فرهادی ترجیح داده با مدیر فیلمبرداری محجوب و آرامش به اسکار برود که البته این امر هم در دل پروپاگاندای تحریم میسر نشده ولی تأکید بر آن در بیانیه تحریم این کارگردان کار خود را کرده است!!!!

چرایی تصمیم فرهادی مبنی بر سفر به اسکار بدون بازیگران اصلی را باید سینمایی دانست؟ احتمالات می‌گویند پای ماجراهایی کاملا غیرسینمایی در میان است؛ ماجراهایی که شاید فرهادی خود روزی بخواهد آنها را در دل یک درام پر شک و سوءظن به مخاطب عرضه کند! فقط امیدواریم که پایان این درام دیگر باز نباشد…




خواهر پادشاه قطر{سرمایه‌گزار «فروشنده»}: اسکار «فروشنده» افتخاری برای اعراب است+عکس

سینماروزان: همان طور که ماهها پیش از این و در همان زمان افشا شدن سرمایه گذاری «موسسه فیلم دوحه» در «فروشنده» پیش بینی کردیم سرمایه گذار قطری «فروشنده» نگاهی کاملا تبلیغاتی به این محصول برای اعراب دارد.

به گزارش سینماروزان بلافاصله بعد از اسکاری که «فروشنده» گرفته شیخه میاثه آل ثانی خواهر پادشاه قطر در پیامی صریح این اسکار را افتخار خود دانست که اسباب راه اندازی «موسسه فیلم دوحه» و حمایت از «فروشنده» را فراهم کرده است.

خواهر پادشاه قطر نوشت: افتخار میکنم که به عنوان اولین بنیاد سینمایی عربی، در سه سال متوالی ۴ بار نامزد اسکار شدیم و امشب اسکاربهترین فیلم خارجی را گرفتیم!

اینکه لوگوی یک موسسه تازه تأسیس در قطر، در تیتراژ فیلمی می آید که از سوی ایران به اسکار فرستاده می شود بخصوص با توجه به داستان خاص فیلم(!!!) زودتر از اینها مورد نقد رسانه های مستقل و از جمله سینماروزان قرار گرفت اما نقدها جدی گرفته نشد و بعد از خرامان خرامان رفتن فاطمه الرمیحی مدیر اجرایی «موسسه فیلم دوحه» در جشنواره کن حالا خواهر امیر قطر به صراحت افتخار این جایزه را ناشی از سرمایه گذاری خود دانسته است.

مدیران ارگانهای متنفذ ما هم چاره ای ندارند جز آن که به مانند همیشه منفعلانه تماشاچی اوضاع باشند و پیامهای تبریک توخالی و فاقد هر گونه نوآوری حتی در چینش واژه ها دهند.

پیام تبریک خواهر پادشاه قطر
پیام تبریک خواهر پادشاه قطر



نقطه نظر روزنامه اصلاح‌طلب «اعتماد»⇐فرهادی فیلمسازیست متوسط ولی آگاه در بازی با خرد جمعی!!!

سینماروزان: در فاصله کوتاهی که تا برگزاری مراسم اسکار2017 و توزیع جوایز آکادمی وجود دارد حجم اظهانظرات درباره شانس موفقیت اصغر فرهادی و «فروشنده» در اسکار هم بالا گرفته است.

به گزارش سینماروزان در این میان صحبتهای ابتدایی اصغر فرهادی درباره عدم حضور در اسکار و سپس معرفی نماینده برای حضور در مراسم هم حواشی را بالا برده است.

یکی از تازه ترین نظرات درباره اصغر فرهادی امروز در روزنامه «اعتماد» منتشر شده و در آن به صراحت تأکید شده که فرهادی نه فقط نابغه نیست بلکه فیلمسازی متوسط است که بازی با سیاست را خوب آموخته.

متن کامل یادداشت «اعتماد» به قلم نازنین متین نیا را بخوانید:

سياستمدار قهار سينماي ايران

چند سال قبل از اينكه مسعود كيميايي به بهانه موفقيت اصغر فرهادي در جشنواره كن و براي فيلم «فروشنده» متني بنويسد و فرهادي را كارگرداني بداند كه سينمايش از سينماي قديم مي‌آيد، گفت‌وگويي با مسعود كيميايي داشتيم. گفت‌وگويي به بهانه فيلم «محاكمه در خيابان» كه فرهادي همراه كيميايي در نگارش فيلمنامه اين فيلم شده بود. سوال آخر آن گفت‌وگو درباره فرهادي بود آيا او هم نابغه حساب مي‌شود يا نه؟ كيميايي با تيزهوشي بي‌نظير جواب داد كه نه؛ فرهادي نابغه نيست، چون نسل نابغه‌ها تمام شده، اما هوشياري خاص خود را دارد…


چند سالي از آن گفت‌وگو مي‌گذرد و اصغر فرهادي اسكار و نخل كن و گرمي است كه درو كرد و آنچنان در جهان شناخته شده كه شهردار لندن «فروشنده» را همزمان با برگزاري اسكار در لندن نمايش مي‌دهد تا جوابيه محكمي به تمام كساني كه مدافع نژادپرستي و مسلمان‌ستيزي هستند، بدهد. اگر به فرهادي و سال‌ها و اتفا‌ق‌هايي كه بر او گذشته نگاه كنيم، شايد در يك نگاه كلي و كاملا ساده، او را نابغه‌اي بدانيم كه بلد است نبض سينما و مخاطبانش را در دست بگيرد و شاهكار خلق كند و به واسطه شاهكارش محبوب جهان شود. اما در نگاهي دقيق‌تر و جزيي‌تر، فرهادي اصلا و ابدا نابغه نيست؛ درست مانند آنچه كيميايي گفت. او نه نگاه مولف كيميايي و مهرجويي را دارد و نه خودساختگي و تجرد كيارستمي را. فرهادي فيلم‌ساز متوسطي است با يك تفاوت بسيار فاحش و البته دوست‌داشتني؛ سياستمدار است و از بازي با خردجمعي آگاه. مي‌گوييد نه؟ به خبري كه عصر روز جمعه رسيد دقت كنيد. خبري كه مي‌گويد فرهادي انوشه انصاري و فيروز نادري را به اسكار معرفي كرده تا جاي او در سالن بنشينند و نمايشي بي‌نظير از اقتدار مهاجران ايراني‌الاصل داشته باشند و نه تنها به ترامپ كه به تمام جهان پيام دهند كه ممنوعيت ايراني يعني جاي خالي دانشمندان، تاجران، هنرمندان و چهره‌هاي مهم حوزه‌هاي مختلف كه به سود هيچ‌كسي نيست. پيام فرهادي روشن و واضح است و حالا حتي اگر «فروشنده» از نظر استاندارد كيفي در پايين‌ترين سطح فيلمسازي هم باشد، باز يك شاهكار حساب مي‌شود، چون خالقش نبض توجه جهاني را به خوبي بلد است، سياستمداري قهار است و مي‌تواند پيام‌هايي درخشان و شاهكار در واقعيت زندگي به جهان ارسال كند.




«کیهان» پربیراه نمی‌گوید⇐اصغر فرهادی تحریم اسکار را زیر پا گذاشت!

سینماروزان: معرفی دو نماینده ایرانی به نامهای انوشه انصاری و فیروز نادری برای حضور در مراسم اسکار در حالی که پیشتر این مراسم از سوی اصغر فرهادی تحریم شده بود باعث اشاره به این تناقض رفتاری از سوی روزنامه اصولگرای «کیهان» شده که با تیتر «اصغر فرهادی تحریم اسکار را زیرپا گذاشت» به نقد آن پرداخته است.

متن خبر «کیهان» در این باره را بخوانید:

در شرایطی که اکثریت قریب به اتفاق سینماگران حتی در آمریکا به دولت آمریکا اعتراض کرده و علیه آن موضع گرفته‌اند، اصغر فرهادی به‌رغم ادعای تحریم مراسم اسکار، با معرفی نمایندگان خود به استقبال از این مراسم دولتی آمریکا رفت!
هنوز چند روزی از اعلام تحریم مراسم اسکار از سوی اصغر فرهادی به خاطر تصویب قوانین نژادپرستانه دونالد ترامپ نگذشته بود، اما درست در زمانی که اعتراض جشنواره‌ها و هنرمندان سینمای جهان به دولت آمریکا اوج گرفته اصغر فرهادی نمایندگانی را برای حضور در اسکار معرفی کرد!
شایعاتی مبنی بر احتمال اهدای جایزه بهترین فیلم خارجی هشتاد و نهمین مراسم اسکار به فیلم «فروشنده» به کارگردانی فرهادی باعث شده تا این کارگردان، با معرفی نمایندگانی برای حضور یافتن در این مراسم، تحریم اسکار را زیر پا بگذار




نکته‌ای برآمده از بیانیه تحریم اسکار فرهادی⇐از ابتدا هم بنا نبود ترانه علیدوستی در مراسم اسکار حاضر باشد

سینماروزان: ابلاغیه دونالد ترامپ رییس جمهور تازه آمریکا درباره ممنوعیت ورود اتباع هفت کشور و از جمله ایران به این کشور زودتر از حد تصور با واکنش بازیگری به نام ترانه علیدوستی بازیگر فیلم نامزد اسکار «فروشنده» مواجه شد که ادعا کرد برای شرکت در مراسم آکادمی به آمریکا نخواهد رفت و این مراسم را تحریم خواهد کرد!!!

به گزارش سینماروزان چند روزی بعد از واکنش علیدوستی حالا اصغر فرهادی کارگردان «فروشنده» در بیانیه ای رسمی خبر از تحریم حضور در مراسم اسکار داده است؛ تحریمی که به اعتقاد برخی بزرگترین تبلیغ برای اوست تا اسکار دوم را برایش به ارمغان آورد.

اما نکته آنجاست که فرهادی در بیانیه اش از این گفته که بنا بوده خود و مدیر فیلمبرداریش یعنی حسین جعفریان در مراسم اسکار حضور داشته باشند!!! و این معنایی ندارد جز آن که ترانه علیدوستی از ابتدا هم قرار نبوده در مراسم آکادمی حاضر باشد و اینکه او به پیشواز تحریم رفته چه معنایی دارد خودش می داند و بس.

متن بیانیه تحریم اصغر فرهادی را بخوانید:

متاسفم که از طریق این نوشته اعلام می‌کنم در مراسم اسکار امسال در کنار دیگر اهالی سینما شرکت نخواهم کرد. در روزهای گذشته علی‌رغم شرایط غیرمنصفانه‌ای که برای ورود مهاجران و مسافران چند کشور به ایالات متحده پیش آمد، همچنان تصمیم بر حضور در این مراسم بود و ابراز نظراتم به رسانه‌ها درباره این شرایط و به هیچ عنوان قصد عدم حضور و یا تحریم مراسم را به نشانه اعتراض نداشتم چون آگاهم که بسیاری از اهالی سینمای آمریکا و اعضای آکادمی مخالف افراطی‌گری و تندروی‌هایی هستند که این روزها بیش از گذشته در حال اعمال است و همان‌گونه که روز اعلام نتایج آکادمی به پخش‌کننده‌ام در آمریکا اعلام کردم به همراه مدیرفیلمبرداری‌ام در این مراسم حضور خواهیم داشت، همچنان تصورم همراه بودن در این اتفاق بزرگ فرهنگی بود.

اما امروز به نظر می‌آید که این امکان حضور با اما و اگرهایی همراه است که برایم به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست حتی اگر برای سفر من به آمریکا استثنایی قائل شوند. پس مایلم آنچه را که قرار بود در فرصت سفرم بیان کنم در اینجا ابراز نمایم.

تندروها علی‌رغم جنگ‌ها و دعواهای سیاسی‌شان در همه جای دنیا، بسیار شبیه به هم به جهان می‌نگرند. آن‌ها برای درک جهان چاره‌ای ندارند جز تقسیم آن به دو بخش ما و دیگران تا همواره با ساختن تصویری هولناک از دیگران، مردم کشورشان را دچار ترس از آن‌ها بکنند. این فقط محدود به آمریکا نیست. در کشور من نیز تندروها اینگونه‌اند. سال‌هاست در دو سوی اقیانوس عده‌ای تندرو تلاششان بر آن است تا از مردم کشور مقابل تصویری غیرواقعی و هولناک بسازند و از تفاوت‌های بین ملت‌ها و فرهنگ‌ها اختلافات، و از اختلافات دشمنی‌ها و از دشمنی‌ها ترس ایجاد کنند.

ترس مردم ابزار مهمی‌ست برای توجیه افراطی‌گری و تندروی صاحبان ذهن‌های بسته. حال آنکه من باور دارم شباهت‌های بین انسان‌ها در روی این کره‌ی خاکی در سرزمین‌ها، فرهنگ‌ها و ادیان مختلف بسیار گسترده‌تر از تفاوت‌هاست. من باور دارم ریشه بسیاری از خشونت‌های امروز جهان در میان ملت‌ها را باید در تحقیرهای دو سویه دیروزشان جستجو کرد و تحقیرهای امروز ملت‌های دیگر به یقین بذری‌ست برای خشونت‌های فردا.

تحقیر ملت‌های دیگر به بهانه حفظ امنیت مردم یک کشور پدیده تازه‌ای در جهان نیست و همواره خود زمینه‌ای برای ایجاد شکاف و دشمنی در آینده بوده است. من از این طریق انزجار خود را از شرایط تحمیل ‌شده ناعادلانه‌ای که برای ورود قانونی بعضی از هموطنانم و همچنین مردم شش کشور دیگر به ایالات متحده در حال اعمال است ابراز می‌کنم و امیدوارم این شرایط منجر به شکاف بیشتر بین ملت‌ها نشود.




صادرات پدر ایرانی به دنیا⇔از «فروشنده» تا چهارراه استانبول⇔از اسکار تا پلاسکو!!!

سینماروزان/مهدی کشاورز: فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی در اسکار پذیرفته شده است. این یعنی بسیاری از افراد صاحب فرهنگ و هنر دنیا با این فیلم ارتباط برقرار کرده اند؟! کارکترهایش را باور کرده اند!؟ صادر کننده واژه پدر ایرانی به اسکار بوده ایم؟! به بزرگترین گردهمایی هنری دنیا؟! آن هم در شرایطی که بازیگر زن فیلم در ژستی انتلکت مآبانه از تحریم اسکار گفته ولی از سوی کارگردان و نویسنده و تهیه کننده مورد تأیید اداره نظارت هیج واکنش مثبتی نگرفته!!!

پدر ایرانی در این فیلم چنین تعریف شده است: پدری که در سن و سال بالا نمی تواند امیال و هوسهای درونی خود را کنترل کند. پدر مسنی که کمتر نمونه اش را در خانواده های خود دیده ایم.

اما روز فاجعه پلاسکو  انگار روز پدر بود. روز پدر ایرانی. پدر فداکار. پدری که هر بار از خانه بیرون می زند فکر میکند آخرین بوسه را تقدیم فرزندش می کند. پدری که هیچ تضمینی برای برگشتش نیست.

پدر آتشنشان. پدری که بارها در زندگی اش آتش سوزناک بدهی ها و قسط های ماهیانه و هزینه بالای معیشت و تحصیل و دوا و درمان فرزندانش را خاموش کرده است. پدری که در طبقه منهای دوی آوارگاه سینه اش داغ است نه از این آتش! که در آخرین لحظات زندگی اش در لابلای گدازه ها  و زیر هزاران هزار کیلو خاک فقط نگران آینده زن و بچه اش بوده است.

زن و بچه ای که در آن خانه 50 متری اجاره ای با همان سفره های کم حجم و تک رنگ با همان آسمان سیاه، تفاوت دوران پسابرجام و پیش از برجام را احساس نکرده اند اما حالا تفاوت دوران پدر و پسا پدر را حس می کنند.

تصاویر مردان آتش نشان ایرانی به دنیا مخابره شده است. صادر شده است. دنیا دیده است که با پیش پا افتاده ترین روش ها و ماشین ها به جان آوار افتاده اند؛ به دل آتشفشان زده اند. مثل آن هشت سال. جان فدای جان. «فروشنده» نیستند! خیلی چیزها فروشی نیست.




«فروشنده» در فهرست نامزدهای نهایی اسکار۲۰۱۷+فهرست کامل نامزدها

سینماروزان: آکادمی اسکار برنامه اعلام اسامی نامزدهای هشتاد و نهمین دوره را شروع کرد و فیلم «فروشنده» اصغر فرهادی در لیست نامزدهای نهایی دریافت این جایزه سینمایی قرار گرفت.

به گزارش سینماروزان «تونی اردمن» از آلمان، «سرزمین مین» از دانمارک، «مردی به نام اُو» از سوئد و «تانا» از استرالیا رقبای «فروشنده» در بخش اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان هستند.

فهرست نامزدهای نهایی اسکار 2017 به شرح زیر است:

فیلم غیرانگلیسی زبان: «فروشنده» از ایران، «تونی اردمان» از آلمان، «تنا» از استرالیا، «مردی به نام اوو» از سوئد، «سرزمین مین» از دانمارک

فیلمنامه اقتباسی: «ورود»، «حصارها»، «چهره‌های پنهان»، «شیر» و «مهتاب»

انیمیشن بلند: «کوبو و دو رشته سیم»، «موآنا»، «زندگی من»، «لاک پشت قرمز»، «زوتوپیا»

بازیگر زن نقش مکمل: وایولا دیویس برای «حصارها»، نائومی هریس برای «مهتاب»، نیکول کیدمن برای «شیر»، اوکتاویا اسپنسر برای «چهره‌های پنهان» و میشل ویلیامز برای «منچستر کنار دریا»

بازیگر زن نقش اصلی: ایزابل هوپر برای «او»، روت نگا برای «دوست داشتن»، ناتالی پورتمن برای «جکی»، اما استون برای «لالا لند»، مریل استرپ برای «فلورنس فاستر جنکینز»

بازیگر مرد نقش مکمل: ماهرشالا علی برای «مهتاب»، جف بریجز برای «اگر سنگ ببارد»، لوک هجز برای «منچستر کنار دریا»، دیو پاتل برای «شیر» و مایکل شانون برای «جانوران شبانه»

بازیگر نقش اول مرد: کیسی افلک برای «منچستر کنار دریا»، اندرو گارفیلد برای «ستیغ اره‌ای»، رایان گاسلینگ برای «لالا لند»، ویگو مورتنسن برای «کاپیتان شگفت انگیز»، دنزل واشنگتن برای «حصارها»

مستند بلند: «آتش در دریا»، «من کاکا سیاه تو نیستم»، «زندگی انیمیشنی»، «او.جی: ساخت آمریکا»، «سیزدهمین»

مستند کوتاه: «افراطی»، «۴.۱ مایل»، «خشونت جو»، «واتانی: وطن من» و «کلاه سفیدها»

فیلمبرداری: «ورود»، «لالا لند»، «شیر»، «مهتاب»، «سکوت»

کارگردانی: دنی ویلنوو برای «ورود»، مل گیبسون برای «هکساو ریج» ، دمین شازل برای «لالالند»، کنت لونرگان برای «منچستر کنار دریا» و بری جنکینز برای «مهتاب»

بهترین فیلم: «وورد»، «حصارها»، «هکساو ریج»، «اگر سنگ ببارد»، «چهره‌های پنهان»، ‌«لالالند»، «شیر»، «منچستر کنار دریا»، «مهتاب»

فیلمنامه غیراقتباسی: «اگر سنگ از آسمان ببارد»،‌ «لالا لند»،‌ «خرچنگ»، «منچستر کنار دریا» «زنان قرن بیستم»

طراحی صحنه: «ورود»، «جانوران شگفت‌انگیز و زیستگاه آن‌ها»، «درود بر  سزار!»، «لالا لند» و «مسافران»

طراحی لباس: «متحد»، «جانوران شگفت‌انگیز و زیستگاه آن‌ها» «فلورنس فاستر جنکینز»، «جکی»، «لالا لند»

تدوین: «رسیدن»، «هکساو ریج»، «اگر سنگ ببارد»، «لالا لند»، «مهتاب»

چهره‌پردازی و مو: «مردی به نام اوو»، «آن سوی سفر ستاره‌ای»، «جوخه خودکشی»

فیلم کوتاه انیمیشن: «وایشا نابینا»، «زمان قرضی»، «Pear Cider and Cigarettess»، «مروارید»، «نی‌زن»

جلوه‌های تصویری: «دیپ‌واتر هورایزن»،  «دکتر استرنج»، «کتاب  جنگل»، «کوبو و دو رشته سیم»، «سرکش: داستانی از جنگ‌های ستاره‌ای»

تدوین صدا: «ورود»، «دیپ‌واتر هورایزن»، «هکساو ریج»، «لالا لند»، «سالی»

صداگذاری: «ورود»، «هکساو ریج»، «لالا لند»، «سرکش: داستانی از جنگ‌های ستاره‌ای» «۱۳ ساعت»

جلوه‌های تصویری: «دیپ‌واتر هورایزن»، «دکتر استرنج»، «کتاب جنگل»، «کوبو و دو رشته سیم»، «سرکش: داستانی از جنگ‌های ستاره‌ای»

موسیقی: «جکی»، «لالا لند»، «شیر»، «مهتاب»، «مسافران»

ترانه: «آزمون بازیگری» از فیلم «لالا لند»، «نمی توانم احساس را متوقف کنم» از  فیلم «ترول‌ها»، «شهر ستاره‌ها» از فیلم «لالا لند»، «صندلی خالی» از فیلم «داستان جیمز فولی»، «تا کجا بروم» از فیلم «موانا»




بهروز افخمی با اشاره به اصغر فرهادی و «فروشنده»⇐در اثر ديدن انبوه تماشاگراني كه به ريشش مي‌خندند مجبور شد نامه‌اي درباره معتادان گورخواب بنویسد تا حواس مردم پرت شود

سینماروزان: بهروز افخمی مجری «هفت» که ماههاست به عنوان یادداشت نویس با «هفت صبح» همکاری می کند در تازه ترین یادداشتش که «تازه به دوران رسیده ها» نام گرفته کوشیده در کنار ذکر خیر برخی از فیلمسازان جوان از ترس و واهمه خود برای ساخت فیلم جدیدش سخن بگوید و در نهایت هم طعنه ای بزند به اصغر فرهادی و «فروشنده».

به گزارش سینماروزان افخمی به صراحت از این گفته که فرهادی از ترس مقایسه اثرش با آثار جوانترها مجبور شده اکران فیلمش را تا بعد از معرفی به عنوان نماینده ایرانی اسکار به تأخیر اندازد و از آنجا که فیلمش مورد توجه قرار نگرفته کوشیده با نگارش نامه ای درباره گورخوابان معتاد حواس مخاطبان را پرت کند تا ندانند چه محصول بی کیفیتی به آنها قالب شده!

متن کامل یادداشت افخمی را بخوایند:

تازه به دوران رسيده‌ها!

«لاك قرمز» را ديدم و با ديدن آن تعداد فيلم‌هاي جذاب و ديدني فيلمسازان جوان و تازه وارد سينماي ايران در سال نود و پنج از نظر من به هشت فيلم با هشت فيلمساز متفاوت رسيد. فيلم‌ها و فيلمسازان تازه وارد و انتظار برانگيز امسال تا آن جا كه من ديده‌ام اينها هستند: برادرم خسرو (احسان بيگلري) ايستاده در غبار (محمدحسين مهدويان) ابد و يك روز (سعيد روستايي) زاپاس (برزو نيك‌نژاد) نيمه شب اتفاق افتاد (تينا پاكروان و طلا معتضدي) متولد 65 (مجيد توكلي و جميله دارالشفايي) خانه‌اي در خيابان چهل و يكم (حميدرضا قرباني و آزيتا ايراني) و لاك قرمز (سيدجمال سيدحاتمي و امير عبدي).

بهترين فيلم اين فهرست يعني «برادرم خسرو» هنوز به نمايش عمومي درنيامده است اما شش فيلم از هشت فيلم كه تا حالا نمايش داده شده همگي كم و بيش با موفقيت تجاري هم روبه‌رو شده و پول خودشان را درآورده‌اند يا به سود خوب رسيده‌اند. يك نكته جالب اين است كه از اين هشت فيلم فيلمنامه سه تاش را زنان نوشته‌اند و در نوشتن بهترين آنها يعني برادرم خسرو هم يك زن (پريسا هاشم‌پور) همكاري كرده است. به اين ترتيب مي‌شود گفت كه همكاري فيلمسازان جوان با فيلمنامه‌نويسان زن نتايج خوبي داشته و بايد منتظر كارهاي بعدي اين زنان فيلمنامه‌نويس هم باشيم. به هر حال غير از فيلم ايستاده در غبار كه ساخت و پرداخت و بافت تصويري و صوتي خيلي چشمگير و جذاب دارد و زاپاس كه تنها فيلم كمدي اين فهرست اميدواركننده است مابقي فيلم‌ها به طور بنيادي و جدي متكي به فيلمنامه و ديالوگ خوب نوشته و روان و شخصيت‌سازي و بازي‌هاي به ياد ماندني هستند.

تماشاچي «برادرم خسرو» شخصيت‌هاي دو برادر عجيب اين فيلم غريب را هيچ وقت از ياد نمي‌برد و شخصيت‌هاي زنده و جنگنده ابد و يك روز هم به اين سادگي‌ها فراموش نمي‌شوند. حامد بهداد و رويا نونهالي در نيمه شب اتفاق افتاد به ياد مي‌مانند و حتي شخصيت پرديس احمديه در فيلم لاك قرمز با آن كه چندان متقاعدكننده از آب درنيامده به هر حال ما را درگير فيلم مي‌كند و همراه خودش مي‌برد. هيچ‌كدام از اين هشت فيلم طرح داستاني پيچيده ندارد و غير از «متولد 65» هيچ‌كدام ايده داستاني تازه ندارد و تقريبا در هر هشت فيلم داستان كم و بيش همان طور پيش مي‌رود كه از اول مي‌توانستيم حدس بزنيم اما اين شخصيت‌هاي فيلم‌ها هستند كه ما را نگران خودشان مي‌كنند و با خودشان مي‌برند و نمي‌گذارند پيش از تمام شدن فيلم از سالن بيرون برويم. نكته جالب ديگر اين است كه همين جوانان فيلم اولي و فيلم دومي بهترين فيلم‌هاي سينماي امسال ايران را ساخته‌اند يعني از فيلم‌هاي فيلمسازان قديمي و با اعتبار و رانت‌خوار (چه آنها كه از حكومت‌هاي خارجي رانت مي‌خورند و چه كساني كه از حكومت خودمان امتياز طلب دارند) هيچ فيلمي امسال در حد و اندازه‌هاي اين هشت فيلم درنيامده و هيچ‌كدام به اندازه آنها ماندگار نخواهد شد.

مثلا فيلم «فروشنده» كه در ارزيابي و معرفي براي اسكار بايد با دو تا از اين هشت فيلم رقابت مي‌كرد آنقدر كم مي‌آورد كه آقاي فرهادي مجبور شد تقلب كند و قايمش كند و تا زمان زورچپان كردن آن به عنوان نماينده ايران در اسكار فيلم را در معرض تماشاي عمومي قرار ندهد. خلاصه امسال واقعا سال جوانان و فيلم اولي‌ها بود. آنها كار را از راه سخت انجام دادند و بدون رانت و بدون تبليغات و بدون هوچي‌گري و خررنگ كني و پاپاراتزي بازي موفق شدند و با رونق‌ترين سال سينماي ايران در پونزده سال اخير را شكل دادند. آنها نشان دادند كه كار خودشان را بلدند و نيازي به نصيحت من ندارند. در حقيقت آنها كاري كرده‌اند كه من مي‌ترسم دست به دوربين بشوم و فيلم بعدي‌ام را بسازم و مي‌ترسم خودم را در مقايسه با اين جوجه‌هاي ديروز و نيمچه‌هاي امروز قرار بدهم.

اما البته چون كه معلم هستم و نمي‌توانم دست از عادت ناپسند نصيحت كردن بردارم اين چند سطر را نه براي فيلمسازان جوان امسال بلكه براي فيلم اولي‌هاي سال‌هاي آينده مي‌نويسم: اي فيلمساز بعد از اين عزيز! بدان و آگاه باش كه همه داستان‌ها گفته شده و طرح داستاني تازه و بديع وجود ندارد. بنابراين سعي نكن تماشاچي را با داستاني كه مثلا بديع و غيرقابل پيش‌بيني است سورپرايز كني. اين كار آخر و عاقبت ندارد. يك بار جستي ملخك! دو بار جستي ملخك! آخر به دستي ملخك!

اگر بناي داستان‌هايت را بر سورپرايز كردن تماشاچي بگذاري يكهو مي‌بيني فيلمي ساخته‌اي كه به جاي تماشاچي خودت را سورپرايز مي‌كند يعني در اثر ديدن انبوه تماشاگراني كه به ريشت مي‌خندند يا دنبالت مي‌گردند تا پول بليط‌شان را پس بگيرند جا مي‌خوري و چه بسا مجبور شوي نامه‌اي درباره به درد آمدن قلب خودت در اثر مشاهده معتادان گورخواب بنويسي تا شايد يك مدتي حواس مردم پرت شود و خدا خدا كني كه زودتر آب‌ها از آسياب بيفتد!




به مانند «فروشنده» فرهادي⇐تهيه‌کننده فيلم تازه «نوري بيگله جيلان» هم «ممنتوفيلمز» است اما شريک توليد به جاي قطر از خود ترکيه انتخاب شده!/عکاس يک فيلم توقيفي ايراني هم در کنار بيگله جيلان است!

سينماروزان: نوري بيگله جيلان کارگردان ترکي که به خاطر دريافت نخل طلاي کن 2014 براي «خواب زمستاني» در کانون توجه قرار گرفت، ساخت فيلم تازه اش  را به پايان رساند؛ فیلمی که نام آن «درخت گلابی وحشی» یادآور یکی از آثار تحسین شده داریوش مهرجویی با بازی همایون ارشادی و گلشیفته فراهانی است.

به گزارش سينماروزان جالب اينجاست که يک سوي توليد فيلم جديد جيلان هم کمپاني فرانسوي ممنتوفيلمز بوده؛ يعني تهيه کننده فيلم اخير اصغر فرهادي!

البته فرهادي «فروشنده» را با حمايت ممنتوفيلمز و سرمايه گذاري يک شرکت وابسته به شاهزادگان قطري با نام «موسسه فيلم دوحه» توليد کرده بود اما بيگله جيلان به جاي رفتن به سراغ قطريها، شريک دوم فيلمش را يک شرکت ترک به نام «زينوفيلم» انتخاب کرده است شاید به این خاطر که تا نام یک کمپانی وطنی هم کنار ممنتو دیده شود.

جالب است که در تيم توليد فيلم تازه جيلان يک عکاس ايراني به نام مرتضي اتابکي هم حضور دارد. اتابکي در سينماي ايران به واسطه عکاسي «نارنجي پوش» داريوش مهرجويي که با حمايت ارگانهای شهری ساخته شده بود و همچنين فيلم توقيفي «آينه شمعدون» بهرام بهراميان شناخته مي شود.

جالبتر اینجاست که به مانند «درخت گلابی» داریوش مهرجویی، «درخت گلابي وحشي» هم درباره دنیای نویسندگی است و داستان مردي را روايت مي کند که سوداي نويسنده شدن امانش را بريده اما براي انتشار کتاب بيش از هر چيز به پول نياز دارد آن هم در اوضاعي که بايد بدهيهاي پدرش را پرداخت کند.




ساعاتی بعد از ناکامی در گلدن گلوب⇐«فروشنده» به شبکه خانگی آمد+عکس

سینماروزان: درست ساعاتی بعد از برگزاری مراسم گلدن گلوب و رسیدن گلدن گلوب بهترین فیلم خارجی به تریلر روانکاوانه «او» ساخته پل ورهوفن آلمانی و ناکامی اصغر فرهادی و فیلم «فروشنده»، این نماینده سینمای ایران در گلدن گلوب به شبکه خانگی وارد شد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «نمایش خانگی» عرضه «فروشنده» توسط تصویرگسترپاسارگاد به شبکه خانگی از همان ساعات ابتدایی روز دوشنبه 20 دی ماه مواجه شد با اقبال مثبت مخاطبانی که برخی از آنها فیلم را پیشتر در سینماها دیده بودند و حالا می خواستند نسخه خانگی آن را هم داشته باشند.

«فروشنده» پیشتر بنا بود در ابتدای دی ماه به شبکه خانگی عرضه شود اما قاچاق نسخه بازبینی ارشاد فیلم در برخی شهرستانها سبب ساز تعویق عرضه فیلم تا نیمه دوم دی ماه شود.

«فروشنده» با پوسترهای متفاوت و دیده نشده به شبکه خانگی آمد و به نظر می رسد یکی از پرفروشترین محصولات سال اخیر شبکه خانگی باشد.

فروشنده
فروشنده
فروشنده
فروشنده



دو گاف آشکار در پوسترهای خانگی «فروشنده»+عکس

سینماروزان: «فروشنده» اصغر فرهادی در حالی بناست از دوشنبه ۲۲ دی ماه در شبکه خانگی توزیع شود که در پوسترهای تبلیغاتی این اثر دو گاف دیده می شود.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «نمایش خانگی» گاف اول مربوط به آن است که بر روی پوستر «فروشنده» به عنوان برنده نخل طلا معرفی شده است در حالی که برنده  نخل طلای کن ۲۰۱۶ «کن لوچ» کارگردان انگلیسی تبار با فیلم «من دانیل بلیک» بود و شهاب حسینی و اصغر فرهادی صرفا جایزه بهترین بازیگری و بهترین فیلمنامه را گرفتند.

گاف دوم پوسترها مربوط به آن است که «فروشنده» را به عنوان پرفروشترین فیلم سینمای ایران معرفی کرده اند آن هم با ذکر رقم فروش ۱۶ میلیاردی در حالی که منطبق با آمار ارائه شده از سوی پخش کنندگان «فروشنده» با ۱۶ میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان همچنان به لحاظ فروش از «من سالوادور نیستم» که فروشی بالغ بر ۱۶ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان داشت حداقل ۴۰۰ میلیونی کمتر فروخته است.

فروشنده
پوستر تبلیغاتی «فروشنده»



واکنش «کیهان» به گلایه اصغر فرهادی از وضعیت «گورخوابان»⇐آن روی سکه «گورخوابان»، زندگی اشرافی شما و همکاران و دولتمردان متبوع‌تان است/چرا به همکارانی اعتراض نمی کنید که با پول صندوق ذخیره فرهنگیان سریال ساختند؟/چرا به دوستانی خرده نمی گیرید که با پول بابک زنجانی فیلم ساختند و جایزه اش را به رییس دولت یازدهم تقدیم کردند؟

سینماروزان: نامه دلواپسانه ای که اصغر فرهادی در انتقاد از وضعیت گورخوابان شهریار به حسن روحانی نگاشته بود(اینجا را بخوانید) فارغ از پاسخ روحانی(اینجا را بخوانید) با واکنش روزنامه اصولگرای «کیهان» مواجه شده است که با طرح پرسشهایی نگارنده نامه را به چالش کشیده است.

متن کامل یادداشت «کیهان» را بخوانید:

آن روز که شما کنار قطریها شام میل می کردید هم این وضعیت وجود داشت

گویا فیلمساز جشنواره زده ما، تازه این‌گونه واقعیات به گوشش خورده و به همان دلیل نگاه مورچه‌وار شبه روشنفکری فکر می‌کند چون خودش نمی‌دانسته و ندیده پس هیچ کس دیگر هم نمی‌بیند و نمی‌داند!

غافل از آنکه وقتی ایشان در ضیافت‌های اسکاری و جشنواره‌ای خود در لس آنجلس و برلین و کن و … و سر میزهای شام میهمانی‌های امثال «الرمیحی» قطری (نماینده امیر قطر) و الکساندر مالت گای اروپایی (رئیس کمپانی ممنتو) لبخندهای آنچنانی می‌زد و دستخوش‌های میلیون دلاری تحت عنوان حمایت و «فاند» دریافت می‌کرد، در همان زمان، ده‌ها کمیته و موسسه و انجمن خیریه و امداد و صدها نفر از مومنین خیر و نیکوکار، روزانه بار فقر از دوش هزاران انسان درمانده برمی‌داشتند اما متاسفانه روح این به اصطلاح هنرمند هم از آنها خبر نداشته و ندارد و هنوز هم به شعر و شعار دادن بسنده می‌کند و تازه از مسئولین درخواست می‌کند که به این جور مکان‌ها سر بزنند!

همه معضلات را در خیانت و مهاجرت و… نبینید

کافی بود این استاد سینمای اجتماعی! یک سری از فیلم‌های جشنواره عمار را می‌دید یا فقط بعضی شب‌ها، همین اخبار 20/30 را از تلویزیون تماشا می‌کرد تا به بخشی از نابسامانی‌های اجتماعی(!) میدان ونک به پایین آشنا شده و این گونه متوهم نباشد که همه معضلات این جامعه در دو سه گروه مرفه بی‌درد پیرامون ایشان و مسائلی از قبیل خیانت و مهاجرت و عشق‌های ضربدری و مثلثی و مربعی و ذوزنقه‌ای و بخشش متجاوز به زن و خانه و زندگی و … خلاصه شده و می‌شود!
کسی نیست از این جناب به اصطلاح اسکاری بپرسد، خود شما با این همه ادعاهای پر طمطراق یک فیلمساز به اصطلاح اجتماعی، تاکنون چقدر به مستضعفین و محرومین و پابرهنه‌ها در قاب دوربین تان پرداخته‌اید؟

آن روی سکه گورخواب‌های شهریار زندگی اشرافی شما و همکاران و دولتمردان متبوع‌تان است؛ همان‌ها که به یک اشاره‌شان کمپین «هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست» راه انداختید و چوب حراج به منافع ملی زدید. یک بار هم شد نسبت به این زندگی‌های اشرافی اعتراض کنید و بغض و شرم وجودتان را فرا بگیرد؟

به همکارانتان که با اختلاس سریال ساختند اعتراض کنید یا به دوستانی که با همراهی بابک زنجانی فیلم ساختند!

به همکارانتان که با اختلاس میلیاردی از صندوق ذخیره فرهنگیان سریال ساختند و به بازیگرانی که از همین پول دستمزدهای میلیاردی گرفتند اعتراض کردید؟ آن هنگام بغض و شرم در کدام قسمت وجود شما بود؟

دوستان شما با سرمایه‌گذاری مفسد اقتصادی چون بابک زنجانی فیلم ساختند و جایزه همان فیلم را به آقای روحانی تقدیم کردند؛ آن زمان کجا بودید؟ وجدانتان آزرده نمی‌شد؟ شرم وجودتان را فرا نمی‌گرفت تا نسبت به حیف و میل بیت‌المال از جانب هم صنفی‌های‌تان اعتراض کنید و آن را یکی از عوامل تبعیض و بی‌عدالتی و اختلاف طبقاتی بدانید!

به نظر می‌رسد به صورت گزینشی بغض و شرم سراسر وجود شما را فرا می‌گیرد و این نامه‌نگاری‌ها هم از سر دیده شدن و جلب توجه است وگرنه اگر قرار باشد گورخواب‌های شهریار سر و سامان بگیرند اول از همه باید یقه زندگی اشرافی برخی دولتمردان و کسانی مثل شما و برخی همکارانتان را گرفت که به فرموده امیرالمؤمنین(ع): نعمت فراواني نديدم، مگر اين كه در كنارش حقي ضايع شده باشد.




در واکنش به وضعیت تراژیک مردمانی که شبها در گور می خوابند⇐اصغر فرهادى به حسن روحانى نامه نوشت

سینماروزان: اصغر فرهادى در نامه اى گلايه آميز به حسن روحانى به گزارش تكان دهنده چاپ شده روزنامه «شهروند» که در آن به گلایه از وضعیت گروهی از مردمان بی خانمان که شبها در گور می خوابند پرداخته شده واکنش نشان داد.

متن نامه فرهادی را بخوانید:

آقای دکتر حسن روحانی، رئیس‌جمهور محترم

سلام

امروز گزارش تکان‌دهنده زندگی مردان، زنان و کودکانی را که در گورهای یکی از قبرستان‌های اطراف تهران شب‌های سرد را به صبح می‌رسانند خواندم و اکنون سراسر وجودم شرم است و بغض. به بهانه این نامه به شما، قصد دارم همه آنانکه در این سرزمین و در این سی و چند سال مسئولیتی داشته و دارند را سهیم این شرمساری کنم.

می‌دانم که عده‌ای سیاست‌باز اینگونه گزارش‌ها و خبرها را دستاویزی خواهند کرد برای گرم کردن تنور بازی‌های فرساینده سیاسی و انتخاباتی اما افسوس که گرمای این تنور، تن رنجور کودکان، زنان و مردانی را که شب‌ها در گوشه قبرها، لابه‌لای درختان پارک‌ها و زیر پل‌ها به خواب می‌روند گرم نخواهد کرد.

در این گزارش نام یکی از کسانی که شب های سرد استخوان‌سوز را در گوشه گوری نشسته به صبح می‌رساند و به تعبیر تلخ گزارشگر مرگ را زندگی می‌کند، «آرمان» است. این نام مرا رها نمی‌کند. «آرمان» گم شده‌ای که در گور پیدایش کرده‌اند. شرم بر ما.

در تاریخ خوانده‌ایم که گاهی حاکمان با لباس مبدل به میان مردمان می‌رفته‌اند تا به دور از محافظان و ملازمان و متملقان گوشه‌ای از درد و رنج مردم را بی‌واسطه درک کنند. پیشنهاد می‌دهم لااقل برای تنوع در نگارش تاریخ امروز که آیندگان بهت‌زده خواهند خواند، گاهی صاحب منصبان بی‌همراه و ناشناس به میان مردم بروند. به روستاها و شهرهای دور افتاده. اگر ناشدنی‌ست به همین حوالی، محله‌های حاشیه تهران تا ببینند صورت‌های سرخ از سیلی آبرومندان بی‌بضاعتی که بیش از هر صاحب قدرتی جان و جوانی‌شان را برای این سرزمین قربانی داده‌اند. اگر باز ناشدنی‌ست یک روز به اورژانس شهر سری بزنند و مخفیانه سوار بر آمبولانسی شوند که قرار است بیماری بی‌رمق را به بیمارستانی برساند و از نزدیک شاهد باشند چگونه در مسیر، به جای راه باز کردن برای نجات جان یک بیمار، مسابقه‌ای تلخ بین دیگران است برای پیشی گرفتن از هم که پشت آمبولانس حامل یک هموطن رو به مرگ جای بگیرند و از این موقعیت برای زودتر رسیدن به مقصد نهایت استفاده را ببرند.

این مثالی ساده، تلخ و تکراری‌ست اما خلاصه‌ای‌ست از وضعیت امروز ما. چه کسی پاسخگوی این بی‌رحمی پنهان است؟ ما چرا و کی چنین شدیم؟ ما مردمانی که دیگر دوست داشتن هم‌وطن را از یاد برده‌ایم، ما که خشونت‌های پنهان و ریز در رفتار و گفتار روزمره‌مان ابزاری شده است برای بیرون کشیدن گلیم فردی‌مان از اجتماع. ما که دروغ را به عنوان مهارتی برای زیستن دوگانه در بیرون و درون خانه می‌آموزیم و به کودکانمان می‌آموزانیم.

ما که تنها نظاره‌گر و شنونده فراموشکار رنج‌هائیم. چه کسی امروز از آن پدری که خود را از پل عابر پیاده خیابان میرداماد به دار کشید و در یادداشتی که از جیب خالی‌اش پیدا شد نوشت «هزینه درمان بیماری چشم‌هایم را نداشتم» سخنی می گوید؟ آن اندک کسانی نیز که دلسوزانه می‌گویند با انگ سیاه‌نمایی مورد هجمه‌اند. انگ سیاه‌نمایی فراری‌ست رو به جلو از سوی مسئولان برای عدم پذیرش مسئولیت سیاهی‌ها. این است شهر نوید داده شده؟ این است شهر آرمان‌ها؟




دو پرسش کلیدی از سازمان سینمایی که خبر از دستگیری قاچاقچی «ابد و یک روز» و «فروشنده» داده⇐نسخه بازبینی ارشاد «فروشنده» و «ابد…» چگونه به دست یک قاچاقچی در اصفهان رسیده؟/چرا قاچاقچی «یک دزدی عاشقانه» که آن هم نسخه بازبینی اش لو رفته، دستگیر نشده؟

سینماروزان: کاملا واضح بود گفتگوی صریح علی اسدزاده مدیرعامل موسسه تصویرگسترپاسارگاد و گلایه او از انتشار قاچاق نسخه ای از «فروشنده» که بر روی آن عبارت بازبینی به چشم می خورد با واکنش سازمان سینمایی مواجه شود.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “نمایش خانگی” اسدزاده در گفتگوی روز گذشته خود به صراحت از قاچاق نسخه بازبینی ارشاد «فروشنده» در یکی از شهرستانها سخن گفته و به گلایه از ارشاد و سازمان سینمایی پرداخته بود که به نامه های او درباره چرایی انتشار نسخه بازبینی پاسخی نداده اند.(اینجا را بخوانید)

همین گفتگو سبب ساز آن شد که سازمان سینمایی زود وارد عمل شده و با انتشار اطلاعیه ای که در آن خبر از دستگیری قاچاقچی «فروشنده» و «ابد و یک روز» در اصفهان داده شده به نوبه خود پاسخگوی اسدزاده باشد. در اطلاعیه سازمان سینمایی آمده است: عامل قاچاق و توزیع فیلم های سینمایی “ابد و یک روز” و “فروشنده” پس از وصول گزارشات، دستگیر و به مقامات قضایی تحویل داده شد. متهم که سابقه کیفری دارد،  فیلم های “ابد و یک روز” و “فروشنده ” را برای عرضه در فروشگاه های اصفهان تکثیر کرده است. در پی این اقدام بیش از ده هزار لوح فشرده فیلم و انیمیشن غیر مجاز نیز از فروشگاه های استان اصفهان جمع آوری شده است. شناسایی و دستگیری متهم با هماهنگی حراست های سازمان سینمایی ، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان اصفهان ، ستاد صیانت از محصولات فرهنگی و اقدام موثر نیروی انتظامی و مراجع قضایی صورت گرفته است. سازمان سینمایی از مخاطبان سینما درخواست دارد موارد انتشار غیر قانونی فیلم های سینمایی را به ستاد صیانت از محصولات فرهنگی(مستقر در موسسه رسانه های تصویری) یا حراست سازمان سینمایی گزارش دهند.

اطلاعیه ای ابهام آلود

انتشار این اطلاعیه اما نه تنها نمی تواند شبهه های مربوط به چگونگی انتشار نسخه بازبینی ارشاد را مرتفع کند که همچنان پرسشی که مدیرعامل تصویرگسترپاسارگاد از وزارت ارشاد پرسیده بود به قوت خود باقیست.

در هیچ جای اطلاعیه سازمان سینمایی درباره چگونگی رسیدن نسخه بازبینی ارشاد به دست یک قاچاقچی آن هم در اصفهان سخنی گفته نشده و فقط از ابتدا تا انتها بر دستگیری و البته تلاشهای سازمان سینمایی و همکاران ارشاد در این دستگیری تأکید شده است.

واقعا چطور شده که نسخه بازبینی فیلمهایی مانند «فروشنده» و «ابد و یک روز» که قاعدتا جز سازمان سینمایی کسی به آن دسترسی نداشته به دست یک قاچاقچی در اصفهان رسیده است؟

از آن مهمتر روابط عمومی سازمان سینمایی که گویا عجله فراوانی برای پاسخگویی به اسدزاده داشته یک نکته را فراموش کرده و آن هم اینکه منطبق بر شواهد و البته گفته های اسدزاده فقط «فروشنده» و «ابد و یک روز» از محصولات تصویرگسترپاسارگاد نیستند که نسخه بازبینی آنها لو رفته است.

بلکه یک کمدی تازه عرضه شده به شبکه خانگی به نام «یک دزدی عاشقانه» محصول گلرنگ رسانه سومین فیلمی است که نسخه بازبینی آن مدتی قبل از انتشار نسخه رسمی قاچاق شده است. حتی اگر بپذیریم قاچاقچی «ابد…» و «فروشنده» دستگیر شده پس تکلیف قاچاقچی «یک دزدی عاشقانه» چه می شود؟ و چرا سازمان سینمایی که با اقدامی ضربتی قاچاقچی «ابد…» و «فروشنده» را دستگیر کرده به سراغ پیدا کردن قاچاقچی «یک دزدی عاشقانه» نرفته؟




مالک رایت خانگی “فروشنده” ارشاد را مسئول قاچاق فیلم دانست⇐نسخه بازبینی به قیمت ۱۰۰ هزار تومان فروخته شده!!!

سینماروزان: از روز سه شنبه اول دی ماه نسخه قاچاق فیلم سینمایی “فروشنده” به همراه لینک دانلود غیر قانونی در سایتهای اینترنتی منتشر شد. نسخه منتشر شده داراى کد بوده و بر روی آن عبارت «بازبینی وزارت ارشاد ۹۵/٣/٩» درج شده است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “نمایش خانگی” علی اسد‌زاده مدبر عامل شرکت تصویر گستر پاسارگاد به عنوان صاحب امتیاز پخش خانگى فیلم “فروشنده” در ایران درباره این اتفاق می‌گوید: آنچه که منتشر شده قطعا از مجاری وزارت ارشاد خارج شده است.

وی ادامه داد: حدود یک ماه پیش متوجه شدیم نسخه اى که جهت بازبینی وزارت ارشاد برای صدور پروانه سینمایی ارائه شده بود در یکى از شهرستان‌ها منتشر شده است.

وی ادامه داد: بدنبال این اتفاق با توجه به ضربه اى که انتشار قاچاق این فیلم به توزیع نمایش خانگى آن در ایران و همچنین بروز مشکلات حقوقى براى نمایش بین المللى فروشنده بوجود خواهد آورد کارگردان فیلم که بیرون از کشور بودند تلفنى موضوع را با حجت الله ایوبی در میان گذاشته و آقاى ایوبی اعلام می‌کند که قطعا پیگیری می‌کنند و بدنبال آن ایشان ستاد صیانت را مسوول پیگیری این مسئله می‌کنند.

مدیرعامل تصویرگسترپاسارگاد با اشاره به اینکه هم اکنون نسخه قاچاق بصورت گسترده منتشر شده است افزود: هرچه به سازمان سینمایی و وزارت ارشاد نامه نوشتم و پیگیری کردم هیچ جوابی نشنیدم و نتیجه‌ای حاصل نشد.

نسخه قاچاق ۱۰۰ هزار تومان فروخته شده!!!

وی ادامه داد: نتیجه پیگیر‌های محلی ما از شهرستان این بود که نسخه‌ای از فیلم{همان نسخه بازبینی} را فردی نا‌شناس که غیرمحلی بوده است به یک ویدئو کلوب به قیمت ۱۰۰ هزار تومان فروخته است.

وی ادامه داد: در نسخه‌ای که هم اکنون بصورت قاچاق عرضه شده است حتی تصحیح رنگ، موسیقی و کارهای فنی هم صورت نگرفته است. علاوه بر فیلم “فروشنده” فیلمهای “ابد و یک روز” و “یک دزدی عاشقانه” هم بصورت نسخه وزارت ارشاد جهت پروانه نمایش سینمایی قاچاق شده است.

اسدزاده در پایان افزود: تا مشخص شدن این موضوع مهم که کل شبکه نمایش خانگی را به خطر انداخته است فیلم “فروشنده” را توزیع نخواهد کرد. این موضوع به زودی باعث از بین رفتن حیات شبکه نمایش خانگی می‌شود و دیگر خرید فیلم ایرانی به هیچ عنوان ارزش سرمایه گذاری را ندارد. از طرفى باعث بى اعتمادى پخش کنندگان خارجى که قصد خرید فیلم هاى ایرانى را دارند خواهد شد. فیلم “فروشنده” هنوز در بسیارى از کشور‌ها به روى پرده نرفته است و قرار است اکران ان در آمریکا از اسفند ماه اغاز شود.

تصویری از نسخه قاچاق “فروشنده”
تصویری از نسخه قاچاق “فروشنده”



همزمان با اکران مجدد فیلم و افزایش سالن رخ داد⇐حذف “محمد رسول ا..(ص)” از جدول فروش ۹۴ سینماتیکت⇐آیا بناست رکورد “سالوادور…” و “فروشنده” با اختلافی دست نیافتنی شکسته شود؟

سینماروزان: هفته وحدت بهانه ای شد برای اکران مجدد آخرین فیلم مجید مجیدی “محمد رسول ا..(ص) به صورت محدود در پردیس کوروش.

به گزارش سینماروزان این اکران محدود اما گسترش یافته است و آن طور که محمدرضا صابری مدیر پخش نورتابان به “فارس” گفته به شهرهای شیراز و مشهد هم رسیده است ضمن اینکه بنا شده فیلم تا جشنواره فجر به اکران خود ادامه داشته باشد.

جالب اما آنجاست که مدتی بعد از آغاز اکران مجدد این فیلم نام آن از جدول فروش سال 94 سایت سینماتیکت حذف شد!!!

آیا این به آن معناست که آمار فروش ویژه فیلم که به مناسبت هفته وحدت انجام شده و تا جشنواره هم امتداد می یابد بناست به آمار فروش رسمی آن افزوده شود؟

آیا این مجالی برای آن نیست که این فیلم رقبایی همچون “سالوادور…” و “فروشنده” که یکی با 16.5 میلیارد فروش و دیگری با حدود 16 میلیارد فروش توانسته بودند فیلم مجیدی را که رقم کل فروش اش بعد از حدود شش ماه اکران و البته با دارا بودن دو سرگروه به 15.5 رسیده بود را پشت سر بگذارد؟

حذف "محمد رسول ا..(ص)" از جدول فروش 94 سینماتیکت
حذف “محمد رسول ا..(ص)” از جدول فروش 94 سینماتیکت
حذف "محمد رسول ا..(ص)" از جدول فروش 94 سینماتیکت
حذف “محمد رسول ا..(ص)” از جدول فروش 94 سینماتیکت




“فروشنده” در فهرست ۹ نامزد اولیه اسکار غیرانگلیسی زبان⇔فیلمی که در جشنواره کن هو شد جزو رقبای فرهادی است!!!+فهرست ۹ نامزد اولیه

سینماروزان: آکادمی علوم و فنون سینمای فهرست اولیه نامزدهای بهترین فیلم‌های خارجی زبان را اعلام کرد.

به گزارش سینماروزان در این فهرست که ۹ عنوان را شامل می‌شود تعدادی از مدعیان مهم مانند «او»، «جولیتا» و «نرودا» حذف شده و نام نماینده ایران به چشم می‌خورد. از میان این نه فیلم، پنج نامزد نهایی در روز ۲۴ ژانویه معرفی خواهند شد.

«تونی اردمن» از آلمان رقیب اصلی فیلم فرهادی به شمار می رود. فیلم «بهشت» ساخته آندری کونچالوفسکی و «سرزمین مین» مارتین زاندولیت نیز به احتمال زیاد در میان نامزدهای نهایی حضور خواهند داشت.

حذف «او» از این فهرست هم به احتمال زیاد شانس ایزابل هوپر برای کسب جایزه بهترین بازیگر زن را کاهش خواهد داد.

نکته غافلگیرکننده انتخاب فیلم جدید خاویر دولان است؛ فیلمی با نام “این فقط پایان دنیا است”! فیلمی که در جشنواره کن هو شد و در نهایت جایزه ویژه هیئت داوران را به دست آورد و در اکران عمومی هم با واکنش‌های منفی از سوی تماشاگران مواجه شده است.

برای انتخاب پنج نامزد نهایی، این نه فیلم برای کمیته‌ی ویژه و منتخب اعضای آکادمی به صورت جداگانه در لندن، نیویورک و لس‌آنجلس به نمایش در خواهد آمد و اعضای کمیته از تاریخ ۱۳ تا ۱۵ ژانویه به گزینه‌های موردنظر خود رای خواهند داد.

فهرست کامل ۹ گزینه اولیه برای اسکار بهترین فیلم خارجی به شرح زیر است:

–تانا (استرالیا)

–این فقط پایان دنیا است (کانادا)

–سرزمین مین (دانمارک)

–تونی اردمن (آلمان)

–فروشنده (ایران)

–انتخاب پادشاه (نروژ)

–بهشت (روسیه)

–مردی به نام اوو (سوئد)

–زندگی من به‌عنوان یک کدو (سوییس)