1

مدیر موسسه سرمایه‌گذار فیلم بلاتکلیف “فرزند صبح”⇐باید مشکل صدای فرهاد حل شود!/ نوعا کارهای آقای افخمی از همین جنس است!/افخمی تا جایی پیش می‌رود و از جایی به بعد متوقف می‌ماند

سینماروزان: نزدیک به بیست سال از کلید خوردن “فرزند صبح” با محوریت زندگی امام(ره) گذشته. یک دهه قبل نسخه‌‌ی تهیه‌کننده‌ی فیلم در جشنواره فجر۲۹ نمایش درآمد و اخیرا هم بهروز افخمی،  نسخه کارگردان را آماده کرده ولی همچنان از اکران فیلم خبری نیست و انگاری واهمه از واکنش مخاطبان، عامل عدم اکران است؟؟

به گزارش سینماروزان غلامعلی اصغریان مدیرعامل موسسه «عروج فیلم» ضمن استمرار بلاتکلیفی پروژه پرحاشیه «فرزند صبح»،‌ از ادامه حاشیه‌های حقوقی استفاده از صدای فرهاد مهراد در نسخه نهایی این فیلم خبر داد.

غلامعلی اصغریان مدیرعامل مؤسسه «عروج فیلم» در گفتگو با خبرگزاری مهر درباره سرانجام نسخه نهایی شده فیلم «فرزند صبح» به کارگردانی بهروز افخمی که دو سال پیش و پس از تدوین مجدد توسط این کارگردان آماده عرضه شده اما هنوز به نمایش عمومی درنیامده است، گفت: همه چیز هنوز به همان حالت قبل است و تصمیم تازه‌ای درباره این فیلم گرفته نشده، هرچند کارگردان معتقد است نسخه فعلی، نسخه نهایی است و حاضر است پای آن را امضا کند اما بعد از آماده‌سازی فیلم، اتفاق دیگری هنوز برای آن نیفتاده است.

وی در توضیح دلایل توقف عرضه عمومی این فیلم سینمایی گفت: بحث موسیقی این فیلم با خانواده مرحوم فرهاد مهراد هنوز حل نشده، در عین حال فاصله میان نظر تهیه‌کننده فیلم و کارگردان در این زمینه هم حل نشده، کارگردان مصر است که همین نسخه، نسخه نهایی است و تهیه‌کننده تأکید دارد که باید مشکل حقوقی موسیقی فیلم حل شود. به همین دلیل اختلاف‌نظر فعلاً فیلم متوقف مانده است.

اصغریان درباره آخرین وضعیت پیگیری حقوقی خانواده فرهاد مهراد در زمینه موسیقی «فرزند صبح» هم تأکید کرد: پیگیری در این زمینه برعهده آقای افخمی است اما این پیگیری متوقف مانده کمااینکه نوعاً کارهای آقای افخمی از همین جنس است یعنی تا جایی پیش می‌رود و از جایی به بعد متوقف می‌ماند. امیدواریم در آینده نزدیک تصمیم روشنی هم در این زمینه گرفته شود.




توسط یک رسانه اصولگرا صورت گرفت⇐شبیه‌سازی سریال روتین «نفس» با فیلم هندی «سلام بمبئی»+یک افشاگری درباره فرهاد مهراد

سینماروزان: کیفیت ساختاری تازه ترین سریال جلیل سامان با عنوان «نفس» آن قدر چشمگیر نبوده که توجه مخاطبان را به خود جلب کند و از طرف دیگر فقر بدعت در داستان پردازی موجب شده حجمی بالا از کلیشه هایی که پیشتر در سریالهای «پروانه» و «ارمغان تاریکی» دیده بودیم به فضای «نفس» راه یابد.

در این شرایط رسانه اصولگرای «مشرق» در تحلیلی که بر این سریال ارائه داده با مرور شباهتهایی که میان خط کلی داستان آن با فیلم «سلام بمبئی» به خصوص در نیمه ابتدایی روی میدهد تقلیل ماجراهای منجر به وقوع انقلاب به عشقهای ساده لوحانه را زیر سوال برده است.

این رسانه در انتهای تحلیل خود ادعایی هم درباره فرهاد مهراد که صدایش بارها در سریال شنیده شد، طرح کرده است!!

متن کامل تحیلی «مشرق» را بخوانید:

در نقد وضعیت سریال سازی، چه کسی یا چه کسانی مسئولیت جدی به عهده دارند؟ سئوال دوم این است که  کسانی که مسئولیت جدی بر تولید سریال‌های تلویزیونی را بر عهده دارند، مسئولیت نظارت بر تولید و محتوا را به چه کسانی سپرده‌اند؟ به عبارت دیگر  برای ضعیف بودن سریال‌هایی که با هزینه های میلیاردی ساخته می‌شوند نمی‌توان یک نفر را به عنوان مقصر پیدا کرد و او را ملامت کرد که چرا چنین سریال‌های ضعیف و نازلی ساخته شده است!

اساس و بنیان تولید موفق، یک معضل بسیار بزرگ است. به محض یک تجربه موفق، شش دانگ اعتماد، به مولفان تجربه موفق اول و دوم واگذار می‌شود و بحث نظارت بر محتوا رنگ خواهد باخت. اما منظور از نظارت، اشاره به ممیزی و سانسور نیست. بلکه غنای محتوایی، تحت نظارت سیستم مشخصی فنی، اما تصویرگری در بخش محتواست. اگر افراد متفکر کاربلد در حوزه نظارت، نقشی ارزنده ایفا می کردند، طبیعتا بازار تولید سریال، از قالب کنونی نجات پیدا می‌کرد. اما در حوزه ارزیابی و تحلیل محتوا افراد کاربلدی که محتوا شناس باشند، قطعا در پروسه تولید سریال نقش اصلی را ایفا نمی‌کنند. این موضوع را به صورت مصداقی می توان در مورد سریال نفس که اخیرا از شبکه سوم سیما پخش می شود به اثبات رساند.

حوادث و رویدادهای سریال «نفس» در بستری تاریخی، در دوران پیش از انقلاب می گذرد. نیمه اول  کشدار سریال، درباره شخصیتی به نام روزبه است که تلاش می کند با دختری به نام «ناهید امینی» ازدواج کند و پدر ناهید با این ازدواج مخالف است و علاقه مند که است که دخترش با پسر همکارش ازدواج کند. دلیل مخالفت پدر فعالیت‌های سیاسی روزبه است. از سوی دیگر داریوش مدیر آژانسی که ناهید در آن مشغول کار است و به ساواک متصل است، ضلع دیگر این مثلث عشقی را تشکیل می‌دهد.

سال گذشته فیلمی در ایران اکران شد با عنوان «سلام بمبئی». فیلمی که توسط منتقدان سینمایی به دلیل محتوا و روایت فیلم، یک عقبگرد فیلمفارسی وار هندی برای سینمای ایران تلقی می‌شد. داستان سلام بمبئی درباره پسری ایرانی است که عاشق دختری هندی می‌شود و خانواده دخترک مخالف این ازدواج هستند و نامزد ایرانی دختر هندی یک رقیب عشقی پولدار هم دارد.

اگر «سلام بمبئی» چنین روایت کلیشه و تکراری را در ۱۰۰ دقیقه مطرح می‌کند و از منظر خیلی‌ها محتوای نازلی است؛ سریال «نفس» ۵۰۰ دقیقه زمان خود را اختصاص به چنین موضوعی داده است با این تفاوت که بستر روایت «سلام بمبئی» در کشور هند است و رویدادها در زمان معاصر می‌گذرد اما روایت سریال «نفس» در دوران ملتهب پیش از انقلاب. نقطه عطف‌های فیلمنامه «سلام بمبئی»، آشنایی‌های جوانانه و عاشقانه است و نقطه عطف‌های سریال نفس، نحوه آشنایی دو زوج  مبتنی بر بده بستان های شبه سیاسی یکطرفه.  چالش اصلی هر دو روایت مخالفت خانواده‌  است. مثلث علی، مرد هندی و دخترک هندی مثلث عشقی سلام بمبئی و داریوش( مدیر آژانس مسافرتی) ، روزبه ( چریک) و ناهید امینی مثلث سریال نفس را در برمی‌گیرد.

اگر یک منتقد پیرنگ‌شناس حضور موثر و جدی داشت با یک فعالیت جدی در مورد کلیشه‌های مندرج در فیلمنامه سریال، نحوه تغییر مسیر تکنیکالی را به مولفان پیشنهاد می داد تا روش‌های قصه‌گویی خود را تغییر دهند و چهارچوب‌های روایی را از ساده نگری خلق یک کلیشه رهایی بخشند.دامنه تعقیب و تمنای عشقی ، عبور از رقیب و اخذ روایت خانواده دخترک، ۱۳ قسمت سریال را در بر می‌گیرد.  اگر پیرنگ ۱۳ قسمت اول را ساده کنیم به چه چیزی خواهیم رسید؟ یعنی مخاطب ۱۳ قسمت «سلام بمبئی» تماشا می‌کند که به جای محمدرضا گلزار و بنیامین، فرهاد و فریدون فروغی و ویگن دارند برای مخاطب آواز عاشقانه می‌خوانند، آن هم در مدح عشق یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق برای دختری که پس از ازدواج همدست او می شود.

نویسنده و کارگردان جسارت در اثرش دیده نمی شود و حتی وابستگی شخصیت اصلی یعنی روزبه عاشق پیشه را به سازمان تروریستی با نوعی هراس دراماتیک لاپوشانی می‌کند. اگر یکی از متولدان دهه هفتاد که با تاریخ انقلاب به واسطه کم کاری رسانه ملی آشنایی کمتری دارد، ۵۰۰ دقیقه ابتدایی سریال را تماشا کند چه دریافتی از تاریخ ( یا تاریخ انقلاب) خواهد داشت؟ نه تنها تاریخ، بلکه عصاره  تاریخ را نخواهیم چشید. آنچه از  تاریخ نمایش داده شده در سریال «نفس»، درک خواهیم کرد این است که اعضای وابسته و مبارز سازمان مجاهدین خلق دنبال نامزد بازی و ازدواج با دخترکان  چشمانی رنگی خاصی می گشتند که  به هیچ عنوان عقبه سیاسی نداشتند و توسط ازدواج با اعضای این سازمان صاحب شور انقلابی شدند.

اما نکته جالب این است که در کنار تجلی اخلاق عاشقانه از جنس «خلق قهرمانی» که سازنده به مخاطب ارائه  و افراد وابسته به سازمان مجاهدین خلق را به عنوان کنشگران اصلی انقلاب معرفی می کندف در کنار مبارزان مذهبی مثل مریم (بهناز جعفری)، روحانی مسئول کانون قرآن (هدایت هاشمی)، حمید ( هادی حجازی فر) را  افراد منفعل روایت سریال نفس را در برمی‌گیرند.

منتقد پیشکسوت و محترمی که از داوران جشنواره فیلم فجر بود در نقد «ماجرای نیمروز» گفته بود که این فیلم تبلیغی اساسی برای سازمان مجاهدین خلق است، سئوال مهم این است اگر ماجرای نیمروز با همه انتقادات غیر گل درشتی که نسبت به رفتارهای تروریستی نسبت به سازمان مجاهدین دارد، تبلیغ برای این سازمان به شمار می رود سریال بیست و اندی قسمتی «نفس» را باید یک پروپاگاندای اساسی برای عاشق‌ پیشه هایی به سبک و سیاق رجوی محسوب کنیم. کاراکتر کنشگر محوری یعنی روزبه قبلا یکبار ازدواج کرده و از همسر اولش یک فرزند دارد که کیلومترها دورتر از او زندگی می کند و حالا دوباره عاشق چشمان رنگی دختری شده که بی شباهت به جوانی مریم رجوی نیست و اغلب کسانی که به عنوان خروجی نمایشی در سریال‌های جلیل سامان می‌بینیم مردان عاشق پیشه ای هستند که در عشق ورزیدن به زنان با سرکرده خویش رقابت دارد.

غنای دانش کافی نسبت به مقوله نمایش آنچنان در هیاهوی سیاست زدگی گم شده است که هر سال  باید منتظر باشیم ، یکی دیگر از اعضای عاشق پیشه و زن دوست سازمان تروریستی را در سریال‌هایش رو کند. اگر روزبه و تمام شخصیت‌های مبارز سازمان مجاهدین خلق اینقدر عاشق پیشه هستند، پس خشونت برآمده از دل این سازمان ،نتیجه چه رفتارهایی می تواند باشد؟!

اگر سازنده به دنبال نمایش ابعاد انسانی برخی از اعضای این سازمان تروریستی،  پیش از انقلاب بود باید نگاهی به فیلم ماندگار و جسورانه «سیانور» می‌انداخت. نفس در نسبت با مفاهیم فیلم مولف و ماندگار سیانور یک شوخی تمام عیار است. ساواکی فیلم سیانور با بازی مهدی هاشمی کجا و ساواکی که در نفس می‌بینیم کجا؟! عشق ریشه داری  که در سیانور نمایش داده می‌شود کجا و نامزدبازی تصعنی که  ۵۰۰ دقیقه سریال نفس کجا؟!

یادش بخیر فرهاد مهراد با عنوان مستعار ابوبکر اربابی متونی را منتشر می کرد که لرزه به اندام امثال ابراهیم نبوی می‌انداخت.  آثار فرهاد پیش از انقلاب نشان از اعتراضی انقلابی بود و اگر زنده بود و می دید که کارگردان نفس با عاشقانه‌هایش برای اعضای سازمان ترور کلیپ می‌سازد حتما نامه ای را با عنوان ابوبکر اربابی خطاب به سازنده این سریال منتشر می‌کرد. شاید در نامه اش را چنین آغاز می کرد که  ترور و ترانه باهم جور نیستند…. .




از خرابکاری در سینما تا زمزمه با فرهاد مهراد⇔رونمایی از نخستین آنونس سریال «نفس»+فیلم

سینماروزان: نخستین آنونس سریال «نفس» به نویسندگی و کارگردانی جلیل سامان که به زودی روی آنتن شبکه سه سیما می رود، رونمایی شد.

به گزارش سینماروزان «نفس» این روزها بخشهای پایانی تصویربرداری را در تهران پشت سر می گذارد و مراحل فنی آن از جمله ساخت موسیقی، صداگذاری و تدوین نیز همزمان جلو می‌رود.
با پخش نخستین تیزر سریال از تلویزیون، شبکه سه نوید پخش این سریال در آینده نزدیک را می دهد‌.
هادی حجازی فر آخرین بازیگری است که تاکنون به آخرین قسمت از سه گانه سامان پیوسته و ایفای یکی از نقش های مهم فیلمنامه را برعهده دارد.
اين سريال همچون دو سريال گذشته به داستانی پر حادثه در بستر رويدادهای انقلاب می پردازد.

برای دیدن آنونس «نفس» اینجا را کلیک کنید.

بازیگران این سریال عبارتند از مسعود رایگان، ژاله صامتی، علیرضا کمالی، بهناز جعفری، خسرو شهراز، معصومه قاسمی پور، رامين راستاد، قربان نجفی، سودابه بيضايی، الهام نامی، پژمان جمشيدی، احسان امانی، هادی عامل هاشمی، مهرداد طوفانیان، شهاب شادابی، مجيد سعيدی، پیمان مقدم، فرید کلهر، آتوسا راستی، فوژان قباديان، سيامک احمدی و با حضور افتخاری داريوش فرهنگ و فاطمه گودرزی و با هنرمندی هدایت هاشمی، هادی حجازی فر و با معرفی ساناز سعيدی.
فهرست کامل عوامل این سریال عبارتند از: مدير هنري و كارگردان: جليل سامان، مجري طرح و مدير توليد : رضا نصيري نيا برنامه ریز: علیرضا صالحی، سوسن دین محمد، دستیار اول کارگردان: علیرضا صالحی،  امید جزینی، مدیر فیلمبرداری: سیروس عبدلی، طراح صحنه و لباس: بابک کریمی طاری، طراح گریم: مهرداد میرکیانی، مدیر صدابرداری: جواد مقدس، تدوینگر: حسن حسندوست و نیما حسندوست، صداگذار: فرامرز ابو الصدق، مسئول جلوه های ویژه: هادی اسلامی، احسان طاهری،  عرفان علی محمدی، مسئول جلوه های ویژه میدانی: ایمان کرمیان، گروه کارگردانی؛ دستیاران کارگردان: میثم نجفی، رهام مخدومی،  جعفر رجبی،  مازیار حاجتی،  رضا پارسا، منشی صحنه : آزاده جهانبخش، گروه تحقیق و نگارش: شبنم عالی مقام، نرگس رستمی، صادق خوشحال، نسترن شفاف، گروه فیلمبرداری؛ دستیار اول فیلمبردار: سعید خراسانی  دستیاران : قاسم اکبرزاده، سعید گودرزی،  کیوان محمدی نژاد، شهاب شریف، رضا دهدار،  محمد سرلک، گروه صحنه و لباس؛ دستیاران طراح مانی خرمشاهی، میثم علی اکبر، مدیر صحنه: ابراهیم دهقانی نیارکی، هادی نصیری، پشتیبانی صحنه: احمد سعادت بخت،  محمد پورشریف، گروه صحنه: حامد علیخانی، مهدی هرمزی،  قاسم پاسلاری، حسین مسروری،  حامد اصلانی، سعید همدانی، دستیار طراح لباس: نفیسه ناصرنیا، دستیاران لباس: فرشته ملکان،  مرتضی حاج علی،  زهره ناصرنیا، با تشکر از: ندا حسین پور، سرپرست گروه دکور: ابوالفضل میرزاخانی، امید دهقان، امید ایلخانی، گروه دکور: علی فرجی، شهرام ناهیدی، رامین حقانی، حسین کارگر، نوشاد مرادی، نادر فلاحی، ایرج ناصری، سعید بهمن آبادی، سرپرست گروه خیاطی: زینب رنجبر، گروه خیاطی: احمد دهیار، اسلام حاجیلو،  آرزو بلاش آبادی، گروه چهره پردازی؛ مجری گریم آقایان: خلیل نظری، مجری گریم بانوان: مهسان خدا کرمی، لیلا پرهیزکار، صدابرداران: علی سلطانی، علی ظهوری، گروه تولید و تدارکات: مدیر تدارکات: حمید پرهیز دستیار تولید: محمد علی‏محمدی دستیاران تدارکات: تایماز گودرزی،  مرتضی شکری، سعید مهتاب، محسن حمزه لویی، حکمعلی احدی، ترابری: حمید ابراهیمی،  صفر علی خسرو آبادی، علیرضا نافذ، حسین کرمی، خسرو امیری، حسن خیاط، سینه موبیل: محمود شعبان زاده، علی صدیقی،  محسن موسوی، عکاس: مهسا طیب طاهر، حسن شجاعی، گروه جلوه های ویژه میدانی: یاسر یارمحمدی، مرتضی رمضانی،  اشکان کرمیان، مدیر روابط عمومی: مریم عرفانیان.
«نفس» تولید گروه فیلم و سریال شبکه سوم سیما سومین سریال از سه گانه «جلیل سامان» است كه روزهاي آخر تصویربرداری را پشت سر می گذارد.




دفاع یک مداح از بهروز وثوقی، فریدون فروغی، حبیب و شجریان

سینماروزان: غلام کویتی پور حماسی خوانی که مخاطبان با صدای وی خاطره ها دارند در دهه اول محرم مهمان فریدون جیرانی در برنامه اینترنتی “35” بود.

به گزارش سینماروزان کویتی پور در این برنامه درباره مسائل مختلفی صحبت کرد و ضمن ابراز همدردی با هنرمندانی نظیر حبیب و بهروز وثوقی از سیاستهای هنری کشور انتقاد کرد.

بخشهای خواندنی گفته های کویتی پور را بخوانید:

چرا قدر فرهاد و فریدون فروغی را ندانستند؟
چرا قدر فرهاد و فریدون فروغی را ندانستند؟ سکوت های پینک فلوید و فضاسازی موسیقی های اسفندیار منفردزاده را همیشه به آهنگسازان و گروهم گفته ام استفاده کنید.

چرا بهروز وثوقی برای دیدار با پدرش باید بیاید مرز ترکیه؟
بعد از 37 سال باید فضا برای هنرمندان باز شود. چرا تا جوانی شهرت به هم می‌زند و در عرصه کاری خودش نامبروان می شود جلویش را می گیرند؟ در این 37 سال دافعه مان بیشتر از جاذبه بوده. بهروز وثوقی چه گناهی به هنر ما کرده که باید بیاید پشت مرز ترکیه بایستد تا پدر مریضش را ملاقات کند؟ کجای فرهنگ و معرفت ایرانی  – اسلامی ما چنین اجازه ای را به ما می دهد؟ نکنید این ظلم ها را.

ما با شاه مشکل داشتیم نه با مردم
این خیلی بد است که به یک ریش سفید هنری می گویند با شما مشکل داریم. ما با شاه مشکل داشتیم با مردم که مشکل نباید داشته باشیم. حق الناس این هنرمند کجا می رود؟ یا به حق الناس اعتقاد داریم یا همه اش شعاره!

کسی که تو جبهه پشت من می ایستاد شده مسئول جشنواره موسیقی دفاع مقدس
در کشور ما جشنواره موسیقی در زمینه دفاع مقدس برگزار می شود 6 سال بعد می فهمم چنین جشنواره ای وجود داشته! کسی که تو جبهه ده قدم پشت من دست به سینه می ایستاد شده مسئول این جشنواره. وقتی من را می بینند می گویند سلام . شما هم کاری اوردین ؟ شما خیلی برای جنگ زحمت کشیدید!

چرا کسی مثل حبیب را بی ارزش کردند؟
دست بردارید از این کارها. اگر حبیب را نمی خواستید چرا پیغام دادید بیا؟ چرا فاجعه ای مثل رفتاری که با حبیب شد باید رخ بدهد؟  مادر من با ترانه «مادر» ایشان اشک می ریخت. چرا اثر حبیب هنوز تاثیر دارد. شما کسی را بی ارزش کردید که سمبل ادب بود. از مردم کوچه و خیابان درباره شخصیت حبیب سوال کنید. رفتار این مرد سمبل ادب و ارزش انسانی بود. فرهنگ ایرانی ما دارد کجا می رود؟

خرمشهر چهارمین گمرک جهان بود گمرکش کو

خرمشهر همچنان شهر مظلومه. بازسازی این شهر نه در شأن مردم خرمشهره نه در شأن ایران. من خرمشهر دوران جنگ که خرابه بود را بیشتر از این خرمشهر دوست داشتم. خرمشهر چهارمین گمرک جهان بود گمرکش کو؟ ضعف مدیریت غوغا می کند و نمی می خواهد هم حل بشود.

تا شبی دو فیلم هالیوودی نبینم نمی خوابم

من تا شبی دو فیلم هالیوودی نبینم نمی خوابم. چیزی است که از بچگی عادت دارم و همواره فیلم می بینم.

چرا موسیقی صدا و سیما نباید بودجه داشته باشد؟
چرا موسیقی صدا و سیما نباید بودجه داشته باشد؟ مگر در آفریقا زندگی می کنیم؟ این همه جوان عاشقانه از دامن مادرهایشان رفتند جنگ و جان دادند که بودجه نداشته باشیم برای هنر این مملکت؟

درباره موسیقی شش و هشت جواب می دهم

مصاحبه با من شده گفتم در مورد دفاع مقدس  و محرم جواب نمی دهم. من در مورد موسیقی شش و هشت از نوع عروسیش جواب می دهم.

37 سال هست که حقوقم را نداده اند
37 سال هست که حقوقم را نداده اند. رفتیم سنوات بگیریم که رعایت قانون بشه پرونده هایمان گم و گور شده است. از سپاه طلبکار هستم. “غریبانه 2 ” را دادند بیرون که فقط دو تا از قطعاتش مال من بود و بقیه اش تقلید صداست.

ربنای شجریان با پوست و گوشت و استخوان مردم عجین شده
از من پرسیدند در مورد ربنای استاد شجریان بگویم؛ گفتم ملودی که با پوست و گوشت و استخوان مردم عجین شده است چه از تلویزیون پخش بشود یا نشود در یادها می ماند.

وارد هیچ جناح سیاسی نشدم
37 سال هست که از صدایم پول در نیاورده ام. افتخارم این است که پس انداز ندارم، جناح سیاسی هم ندارم. وقتی انقلاب شد آن پیر نکته ای گفت به این مضمون که تا وقتی پاسدار هستید وارد هیچ دسته و گروهی نشوید. خیلی تلاش کردند من را جذب کنند به جناحهای سیاسی ولی من نپذیرفتم. جناح ما مردم است. مگر مردم باید دسته بندی بشوند؟




گیتاریست مرتضی پاشایی از لس‌آنجلس سردرآورد!!+عکس

سینماژورنال: صفا درمان که در ارکستر سابق مرتضی پاشایی به عنوان نوازنده گیتار فعالیت می کرد و در دومین جشن سالانه “موسیقی‌ما” به همراه پاشایی و ارکسترش به اجرای برنامه پرداخت، چندی است به لس آنجلس رفته و به یک گروه لس آنجلسی پیوسته است.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “موسیقی ما” این نوازنده در سکوت کامل خبری به گروه بلک کتس پیوست و در ویدئوی آخر این گروه نیز در کنار دیگر اعضای بلک کتس به نوازندگی پرداخت.

صفا درمان که پیش از این در ارکستر بسیاری دیگر از خواننده های داخلی نیز ساز زده است، در تصاویری هم که از خود و اعضای این گروه منتشر کرده، از حضورش در این گروه و ادامه فعالیت هایش خارج از کشورنوشت.

گروه بلک کتس در سال ۱۳۴۲ در تهران توسط شهبال شب‌پره راه‌اندازی شد.

بلک کتس در طی تمام سال‌های فعالیت خود، ۴۳ عضو داشته‌ است که هر کدام فقط برای مدتی به‌همراه شهبال شب‌پره در گروه حضور داشته‌اند.

فرهاد مهراد، منوچهر اسلامی، شهرام شب‌پره، حسن شماعی زاده، ابراهیم حامدی، ناصر چشم آذر، پیروز پاینده آزاد، کامران و هومن جعفری و سامی بیگی و برخی چهره های جوان تر عرصه موسیقی از جمله کسانی هستند که در مقاطع مختلف دراین گروه عضویت داشته‌اند.

صفا درمان در کنار سرپرست گروه بلک کتس
صفا درمان در کنار سرپرست گروه بلک کتس



فرهاد، مادر، مسجد و …+عکس

سینماژورنال: نهم شهریورماه سالگرد درگذشت فرهاد مهراد است؛ خواننده ای که طی سالهای فعالیتش چه قبل و چه بعد از انقلاب همواره مخاطبان خاص خود را داشت.

به گزارش سینماژورنال  فرهاد مهراد که در 58 سالگی و به دلیل ابتلا به سرطان کبد درگذشت در خانواده ای بزرگ شد که برادری ویلونیست از همان کودکی او را با موسیقی آشنا کرد.

همین آشنایی باعث شد در سالهای بعد از دبیرستان تمام وقت خود را بر موسیقی بگذارد.

در یکی از تازه ترین عکسهای متتشر شده از فرهاد، او را در كنار مادرش در فورگراند مسجدي كه علاوه بر معنويت يادآور هنر معماران و كاشي كاران ارجمند ايراني است  مي بينيم.

فرهاد به اعتقاد نزدیکانش علقه های مذهبی خود را هم داشت و به هنگام نماز خواندن بر ادای درست واژگان عربی تاکید داشت؛ او از دوستان نزدیک الهی قمشه ای فیلسوف و استاد الهیات معاصر هم بوده است.

فرهاد مهراد و مادرش در بازگشت از زیارت
فرهاد مهراد و مادرش در برابر یک مسجد




ادعاهای تازه رضا یزدانی: می‌خواهم مثل اصغر فرهادی جهانی شوم!/موسیقی ایرانی گوش نمی‌دهم

سینماژورنال: رضا یزدانی خواننده راک موسیقی ایرانی در هفته های اخیر بخاطر یک اظهارنظر عجیب در کانون توجه قرار گرفت؛ آن اظهارنظر عبارت بود از اینکه او بهترین کسی است که می تواند آثار فرهاد را بخواند.

به گزارش سینماژورنال این اظهارنظر که از آن بوی تکبر به مشام می رسید انتقادات فراوانی را موجب شد و برای همین “موسیقی ایرانیان” به سراغ یزدانی رفته و در این باره از او پرسیده است.

یزدانی در کنار صحبت درباره فرهاد نکات دیگری را هم درباره کارنامه کاری و آینده اش بیان کرده است.

اصلا موسیقی ایرانی گوش نمی دهم

این خواننده درباره نگاهش به موسیقی ایرانی و فرهاد می گوید: به واسطه موسیقی غربی که گوش می‌دهم موسیقی ایرانی اصلا در پلی لیست من نمی‌رود. اما اگر بخواهم کارهای ایرانی گوش کنم تنها خواننده محبوبم فرهاد مهراد است. در ضمن پیش از این هم بار‌ها پیشنهاد خواندن کارهای فرهاد از سوی خیلی از تهیه کنندگان به من داده شده بود اما من همیشه می‌گفتم قدم گذاشتن در این راه و اجرای کارهای فرهاد کار بسیار اشتباهی است. برای اینکه هر کس چنین کاری انجام دهد به خودش ضربه زده. تجربه‌های مشابه خواننده‌های این طرف و آن طرف آب خود گواه ناموفق بودن این کار است.

فرهاد یه دونه بود

وی در دلایل ناموفق بودن کپی کاران فرهاد ادامه می دهد: هم به علت همذات پنداری خاص مخاطبان با صدای وی و هم به خاطر خاص بودن جنس صدای و گویش خاصی که فرهاد ارائه می‌داد. این بیان مال فرهاد بود و مهر و امضای فرهاد هم پای همه کار‌هایش نشسته. بنابراین کار فرهاد را عین خودم خواندم و از او تقلید نکردم. البته که فرهاد برای تقلید کردن اصلا آدم کمی نیست. او انقدر بزرگ است که نمی‌شود تقلیدش کرد.

یزدانی می افزاید: فرهاد به غیر از استواریهایی که در زندگی شخصی و هنری‌اش، آدم خاصی بود و مهر امضای خودش را داشت. او طوری بود که دیگران نبودند. به صورت عامیانه می‌شود گفت «فرهاد یه دونه بود». نفر دومی مثل او نبود.

می خواهم مثل فرهادی جهانی شوم

رضا یزدانی در جایی از گفتگوی خود نیز هدف نهایی خود از کار موسیقی را چنین شرح می دهد: هدف و غایت موسیقی من جهانی شدن است. کاری که الان اصغر فرهادی توانسته در سینما آن را به دست آورد. آرزوی من همین است که موسیقی‌ام جهانی شود و حرفم را در خارج از مرزهای این مملکت مطرح کنم. آن موقع حرف‌هایی را دارم که خواهم زد. مثلا صلح که مهم‌ترین حرف من است. محیط زیست یکی دیگر از حرف‌هایی است که باید به جهانیان در موردش بگویم. آن قدر حرف دارم که می‌توان با آن‌ها یک کتاب نوشت.




خواننده فیلم کیمیایی پوستر “محمد(ص)”مجیدی را طراحی کرد!+عکس

سینماژورنال: نخستین پوستر فیلم سینمایی “محمد(ص)” مجید مجیدی در حالی رونمایی شد که تصویری از “آمنه” مادر پیامبر(ص) در لحظه تولد فرزند روی پوستر نقش بسته است.

به گزارش سینماژورنال “محمد(ص)” بناست برای اولین بار بطور رسمی در بخش خارج از مسابقه جشنواره مونترال و به عنوان فیلم افتتاحیه این جشنواره به نمایش درآید.(اینجا را بخوانید)

پوستر “محمد(ص)” را سیروس سلیمی طراحی کرده است؛ از طراحان گرافیک، نقاشان و خوشنویسان ایرانی که چندی قبل نیز آلبومی با عنوان “صدای بیصدا” را به بازار موسیقی پاپ عرضه کرده بود.

سیروس سلیمی خواننده اولین ترانه پاپ در سینمای پس از انقلاب هم بوده آن هم برای فیلم «تجارت» به کارگردانی مسعود کیمیایی!!! البته عجیب هم نبود که کیمیایی یادداشتی اختصاصی را برای آلبوم “صدای بیصدا”ی وی بنگارد.

محمد(ص)
پوستر محمد(ص)

از فرهاد تا کیمیایی و مجیدی

به گزارش سینماژورنال اینکه سلیمی طراح پوستر مهمترین محصول کارنامه سینمایی مجید مجیدی و پرهزینه ترین محصول سینمای ایران شده وقتی جالبتر می شود که بدانیم سلیمی آلبوم “صدای بیصدا”ی خود را به فرهاد مهراد تقدیم کرده.

یعنی همان فرهادی که در ابتدای انقلاب اسلامی با خواندن ترانه “وحدت” با مطلع “والا پیامدار…” که ادای دینی بود به پیامبر اسلام(ص) سعی کرد علقه های دینی خود را نشان دهد.

سیروس سلیمی پیش از این طراحی پوستر “ آواز گنجشک ها”ی مجیدی را هم برعهده داشت.

سیروس سلیمی
سیروس سلیمی




مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران، یکی از نوازندگان پیشکسوت را به “خماری” متهم کرد!/آیا منظور از خماری همان اعتیاد است؟

سینماژورنال: سومین نشست خبری علی رهبری، مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران در حالی دیروز 22 فروردین ماه در تالار وحدت برگزار شد که بخشی از این نشست به پاسخگویی رهبری به ادعاهای ناصر رحیمی نوازنده فلوت سرشناس صرف شد.

به گزارش سینماژورنال رحیمی پیش از این از بی احترامی رهبری به نوازندگان ارکستر سمفونیک سخن گفته بود و همین مساله حواشی فراوانی را به وجود آورد با این حال پاسخ رهبری به سخنان رحیمی نیز بر حجم حواشی افزود.

رهبری نگفته چند بار سر تمرین خوابش برده!

رهبری در پاسخ به ادعاهای رحیمی به ماجرای چرت زدن{برآمده از اعتیاد؟} این هنرمند اشاره کرد گفت: صحبت درباره‌ این شخص، باعث می‌شود کار به مسائل قضائی کشیده شود. او نگفته است که چندین‌بار سر تمرین خوابش برده، چون خمار بوده و سر تمرین در حال چرت‌زدن بوده است.

به گزارش سینماژورنال وی ادامه داد: رحیمی یک‌باره بیدار شد و گفت آقای رهبری ما خیلی شما را دوست داریم درحالی که لزومی به این کار نبود.ایشان یک اشتباه بزرگ دیگر هم کرد.

حال رحیمی اصلا خوب نبود

مدیر هنری ارکستر سمفونیک که پیش از این ساکن شهر وین در اتریش بود، افزود: یک‌شب قبل از افتتاح ارکستر سمفونیک که ما تمرین عمومی داشتیم، سازهای بادی و فلوت خارج زدند، من گفتم که فلوت شما خارج شده و رحیمی که به نظر من، اصلا حالش خوب نبود، سازش را تمیز کرد، در جعبه گذاشت و خواب‌آلود نشست. رفتار او طوری بود که من دلم برایش شور زد. فکر کردم حالش خوب نیست.

این مساله میتواند پیگیری قضایی داشته باشد

رهبری در مورد مشکل دیگری که از سوی رحیمی پیش آمده است، اظهار کرد: روز افتتاحیه ارکستر قرار بود ساعت ۲۰ اجرا داشته باشیم و براساس قوانین همه اعضا باید ساعت ۱۹ در سالن حاضر می‌شدند اما او با تأخیر آمد و زمانی که بنده به‌عنوان رهبر دچار استرس بدی شده بودم و تصمیم داشتم فلوت دوم را جایگزین آقای رحیمی کنم، ساعت ٢٠:٤٥ حاضر شد. همین مسئله می‌تواند پیگرد قضایی داشته باشد.

ناصر رحیمی
ناصر رحیمی

اعتراض به دیر آمدن سر تمرین، توهین است؟

او ادامه داد: یک‌بار به او در مقابل سایر نوازندگان گفتم که چرا دیر سر تمرین می‌آید، اما مثل اینکه این جمله در ایران توهین است. اگر این حرف من برای رعایت نظم، توهین محسوب می‌شود، از این بی‌احترامی‌ها انجام داده‌ایم و از این به بعد هم انجام می‌دهیم.

اتهامِ اعتیاد از فرهاد مهراد تا پرویز فنی زاده و حالا ناصر رحیمی

به گزارش سینماژورنال اتهامی که از سوی رهبر ارکستر به یکی از نوازندگان مطرح شده هرچند به صورت تلویحی بیان شده اما بی بروبرگرد ذهن مخاطب را می برد به سمت پدیده ای به نام اعتیاد که جامعه هنری نیز به اندازه کل جامعه از آن متاثر بوده است.

یادمان نمی رود که سال قبل نیز تورج شعبانخانی آهنگساز قدیمی موسیقی ایران در گفتگویی از اعتیاد فرهاد مهراد سخن گفته بود و اینکه این اعتیاد باعث شد فرهاد از مسیر کاری خود منحرف شود.

چندی قبلتر محمدعلی کشاورز در گفتگویی تفصیلی به اعتیاد پرویز فنی زاده بازیگر مرحوم سینمای ایران اشاره کرده و از این گفته خودش چند بار برای ترک فنی زاده، او را در بیمارستان خواباند اما در نهایت باز هم فنی زاده به سراغ اعتیاد رفت!

حالا نیز علی رهبری از چرت زدن و خماری نوازنده ای میگوید که سالهاست نه فقط در موسیقی پاپ ایران به عنوان نوازنده چیره دست فلوت حضور داشته که سابقه کار در صداوسیما را هم دارد.