1

پایان فیلمبرداری #یازده_یازده با بازی فرزاد حسنی+عکس

سینماروزان/روح‌الله نشیبا: با پایان فیلمبرداری، فیلم سینمایی «یازده : یازده» وارد مراحل پس از تولید و برای تدوین به نیما جعفری جوزانی سپرده شد.

 

به گزارش سینماروزان، فرزاد حسنی که پیش‌تر سابقه بازی در فیلم‌های آمین خواهیم گفت، در امتداد شهر، عملیات مهدکودک، آنچه مردان درباره زنان نمی‌دانند و های‌پاور را در کارنامه دارد در #یازده_یازده با انبوه ریش جلوی دوربین رفته!

 

فیلم سینمایی «یازده : یازده» به کارگردانی آرش رحمانی و تهیه‌کنندگی مهدی ایل‌بیگی که مدتی پیش در سکوت خبری کلید خورده بود، پس از پایان فیلمبرداری روی میز تدوین نیما جعفری جوزانی رفت.

 

«یازده : یازده» یک فیلم تجربی است که اولین تجربه تهیه‌کنندگی مهدی ایل‌بیگی محسوب می‌شود. آرش رحمانی پیش از این چند فیلم کوتاه و بلند از جمله فیلم‌های «تازه وارد»، «دعوت‌نامه»، «رفت‌وبرگشت»، «خط رو خط» و… را کارگردانی کرده است.

 

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: زمین به میخ گفت؛ چرا مرا می‌کوبی؟!، میخ به او گفت: از آن‌که مرا می‌کوبد بپرس!!

 

فرزاد حسنی، انوش معظمی، آزاده مهدی‌زاده، نازنین کیوانی، سهیل برخورداری، راشین قهرمانی، دانیال عباسی، ریما طهماسبی، هویار مرتضوی، حسام بازگشا و کورش خزائی اصل بازیگران «یازده : یازده» هستند.

 

عوامل این فیلم عبارتند از: تهیه‌کننده: مهدی ایل‌بیگی، نویسنده و کارگردان: آرش رحمانی، مدیر فیلمبرداری: مهدی ایل‌بیگی، مدیر صدابرداری: علی عدالت دوست، طراح چهره‌پردازی: محسن دارسنج، دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز: سهیل برخورداری و بهنام اشرفی، طراح صحنه: مهدی ایل‌بیگی، طراح لباس: آرش رحمانی، منشی صحنه: سمیه شهرابی، تدوین: نیما جعفری جوزانی، عکاس: عباس بغدادی، فیلمبردار پشت صحنه: علی بوجاری، مجری طرح و جانشین تهیه‌کننده: سهیل برخورداری، مدیر پروژه و سرمایه‌گذار: سید قاسم دریاباری، مشاور رسانه‌ای: مریم قربانی‌نیا.

فرزاد حسنی در فیلم یازده یازده
فرزاد حسنی در فیلم یازده یازده




کارگردان این برنامه دهه هفتادی اعتراف کرد⇐امیرحسین مدرس برای فصل اول “نیمرخ” تست داد اما ردش کردم!/فرزاد حسنی هم برای فصل دوم “نیمرخ” تست داد ولی ردش کردند و گفتند اصلا خوب نیست!!

سینماروزان: “نیمرخ” از جمله محصولات دهه هفتادی رسانه ملی است که برخی از مجریان سالهای بعد تلویزیون و از جمله حسین رفیعی و کامیار اسماعیلی را معرفی کرد.

محمد حسن زاده کارگردان “نیمرخ” به تازگی با اشاره به رد کردن برخی چهره ها در تست اجرای این برنامه به “جام جم” گفت: برای اجرای فصل اول برنامه کسانی از جمله امیرحسین مدرس آمد و تست داد که من ردش کردم ولی در فصل دوم انتخاب شد.

کارگردان “نیمرخ” ادامه داد: برای فصل دوم فرزاد حسنی هم آمد و تست داد و من گفتم او برای اجرای زنده عالیست ولی همه ردش کردند و گفتند اصلا خوب نیست و چهره اش به درد اجرا نمیخورد.

محمد حسن زاده افزود: متأسفانه به حرف من گوش ندادند و فرزاد به شبکه سوم رفت ولی بعدها با او همکاری کردم.

حسن زاده درباره دیگر چهره های وارد شده از طریق خودش گفت: برادران سلوکی، محمد حسینیان، عباس غزالی، حسین مهری، شقایق دهقان و حسین مهری هم در “نیمرخ” و برخی برنامه های دیگر با ما همکاری کردند.




در آستانه اکران در گروه ماندانا⇐پوسترهاي «ثبت با سند برابر است» رونمايي شد+عکس⇐يک کمدي-ماجراجويانه از کارگردان «شش و بش»

سينماروزان: در آستانه اکران کمدي-ماجراجويانه «ثبت با سند برابر است» از پوسترهاي اين فيلم رونمايي شد.

به گزارش سينماروزان «ثبت…» را بهمن گودرزي کارگرداني کرده که پيشتر سابقه ساخت آثاري تجاري همچون «شش و بش» و «آتيش بازي» را در کارنامه داشته است.

«ثبت…» فيلم پربازيگر و پرلوکيشني است که علاوه بر امين حيايي، مجيد صالحي، نيوشا ضيغمي، الهام حميدي و سحر قريشي، فرزاد حسني مجري شناخته شده تلويزيون هم در آن ايفاي نقش کرده است؛ «ثبت…» البته اولين تجربه بازيگري حسني نيست و او پيشتر در «آمين خواهيم گفت» ايفاگر کاراکتر مردي دائم‌الخمر بود.

علي مشهدي که با حضور به عنوان استندآپ کمدين در «خندوانه» مورد توجه قرار گرفت در کنار سپند اميرسليماني و مهران رجبي از ديگر بازيگران فيلمند.

تهيه کنندگي «ثبت با سند برابر است» را مجتبي متولي برعهده داشته و «ثبت…» با پخش موسسه هدايت‌فيلم به مدیریت مرتضی شایسته به زودی در گروه سينمايي ماندانا روي پرده خواهد رفت.

در خلاصه داستان نمادگرايانه «ثبت با سند برابر است» آمده: هميشه تو زندگيم دنبال يه پاس طلايي بودم ولي بهم پاس که ندادن هيچ، خودشون توپ رو کردن تو گل! اونا شدن غزال تيزپا، من شدم شير، بي يال… .

فهرست کامل عوامل «ثبت با سند برابر است» به شرح زير است:

تهيه کننده: مجتبي متولي، کارگردان: بهمن گودرزي، نويسنده: بهمن گودرزي، يزدان فتوحي، مدير فيلمبرداري: مرتضي غفوري، طراح گريم: شهرام خلج، طراح صحنه: رضا سليماني، طراح لباس: زهرا صمدي، موسيقي: پوريا حيدري، طراحي و ترکيب صدا: حسين ابوالصدق، تدوين: شاهين يارمحمدي، صدابردار: محمود خرسند، عکس: صبا سياه پوش، دستيار کارگردان و برنامه ريز: علي نوابي، جلوه هاي ويژه: عليرضا قادري اقدم، مجري طرح: محمد و مهدي چاوشي، مدير توليد: مهرداد متولي، سرمايه گذار: رضا چاوشي

بازيگران: امين حيايي، مجيد صالحي، نيوشا ضيغمي، فرزاد حسني، سحر قريشي، الهام حميدي، علي مشهدي، سپند اميرسليماني، آيدا جعفري، يزدان فتوحي، مهران رجبي، پوريا پورسرخ، محمدرضا شريفي نيا

ثبت با سند برابر است
ثبت با سند برابر است

ثبت با سند برابر است
ثبت با سند برابر است




یک خواننده با انتقاد از برنامه یلدایی فرزاد حسنی بیان داشت⇐تا ساعت يك‌ونيم نيمه شب ما را نگه داشت تا يك آواز سه دقيقه‌اي اجرا کنیم!!!

سینماروزان: «اين يك نامه سياسي نيست بلكه نامه‌اي از سر دلسوزي و شايد دلسردي است. من فرزند فرهنگ همين خاك هستم و مي‌دانم شما و ديگر خوانندگان اين سطور از حرف‌هايم برداشتي جز از سر خيرخواهي نخواهيد داشت. نمي‌دانم دليل يك هفته اصرار سازمان [صداوسيما] براي حضور من در آن برنامه كذايي چه بود؟ و اينكه چرا تمام شرايط ما براي حضور پذيرفته شد ولي در عمل اتفاقي ديگر افتاد و برنامه‌اي كه مي‌توانست جولانگاه فرهنگ و اصالت باشد به قتلگاه هنر و انديشه بدل شد.»

به گزارش سینماروزان و به نقل از “اعتماد” اين جملات ابتدايي نامه سرگشاده محمد معتمدي، خواننده موسيقي سنتي ايراني خطاب به عبدالعلي علي‌‌عسگري، رييس سازمان صداوسيما در واكنش به اتفاقات پيش آمده در حاشيه حضورش در برنامه «حرف تو برف» است كه به بهانه شب يلدا روي آنتن شبكه سوم رفت. اين برنامه با اجراي فرزاد حسني براي ويژه‌برنامه شب يلدا از محمد معتمدي دعوت كرده بود تا در كنار اجراي قطعه موسيقي در جايگاه مهمان ويژه صحبت كند، اما آنچه در نهايت روي آنتن شبكه سوم رفت اجرايي سه دقيقه‌اي بود از اين خواننده و حذف بخش گفت‌وگو. اين اتفاقي است كه معتمدي در نامه‌اش از آن به عنوان اتفاقي تلخ ولي خجسته ياد مي‌كند.

او در بخش ديگري از اين نامه خطاب به رييس سازمان صداوسيما در واكنش به برخوردي كه در اين برنامه با او شده مي‌نويسد؛ «اگر در رسانه شما به كساني بي‌حرمتي شود كه نماينده نوعي تفكر در جامعه هستند اين بي‌حرمتي نه به يك شخص بلكه بي‌احترامي به نوعي انديشه است. انديشه‌اي كه جاي خالي آن امروز در رسانه ملي به‌شدت احساس مي‌شود و شايد به همين دليل است كه اين رسانه با ريزش عظيم مخاطب مخصوصا در ميان قشر فرهيخته جامعه روبه‌رو گرديده است.»

معتمدي همزمان با انتشار اين نامه به طور رسمي هم اعلام كرد كه ديگر در رسانه ملي حاضر نخواهد شد. او در بخش ديگري از نامه‌اش درباره چنين تصميمي خطاب به علي‌عسگري مي‌نويسد؛ «ما براي اصلاح آن رسانه محترم كاري نمي‌توانيم انجام دهيم چون عملا اختياري در آنجا نداريم ولي اختيار خود و حضور و عدم حضور خود را داريم. حضور نداشتن بنده و امثال بنده در برنامه‌هاي تلويزيون كمترين كاري است كه براي صيانت از فرهنگ و تفكر اصيل ايراني مي‌توان انجام داد. گاهي حضور نداشتن خود حضوري تاثيرگذار است. بنده تحصيلكرده دانشكده صداوسيما هستم و شايد به همين خاطر در اين سال‌ها هميشه تلاش كردم به دليل تعلق خاطر نسبي‌اي كه به آن رسانه داشتم در مجامع هنري و مطبوعاتي رابطه از دست رفته تلويزيون و قشر فرهيخته جامعه را به سهم خودم بهبود بخشم ولي متاسفانه در يلداي ٩٥ به بيهوده بودن اين تلاش پي بردم.»

یک هفته اصرار کردند…
و اما چه اتفاقي در ويژه‌برنامه يلداي شبكه سه افتاد كه در نهايت به انتشار چنين نامه‌اي ختم شد؟ محمد معتمدي در گفت‌وگو با «اعتماد» در مورد اين اتفاق اين‌طور توضيح مي‌دهد: «يك هفته پيش از شب يلدا دست‌اندركاران اين برنامه از ما خواستند تا در اين برنامه حاضر شويم. من برنامه‌هاي آن شب را در سايت شبكه ديدم و بلافاصله عذرخواهي كرده و جواب رد دادم. در طول اين يك هفته باز اصرارها ادامه داشت. در نهايت با مدير برنامه‌هايم صحبت كردم و گفتم اگر شرايطي كه ما داريم پذيرفته شود حاضرم در اين برنامه شركت كنم. »

شرطم حضور نوازنده ها جلوی دوربین بود
اصرارها و انكارها ادامه پيدا مي‌كند تا اينكه باز با معتمدي تماس گرفته مي‌شود، چرا كه مديران شبكه اصرار دارند او حتما در برنامه حضور داشته باشد. همين صحبت‌ها باعث مي‌شود تا معتمدي حضور در اين برنامه را بپذيرد و بعدتر توافقات بر سر شرايط حضور معتمدي در اين برنامه هم انجام مي‌شود؛ «يكي از شرايطي كه پيش از حضور در اين برنامه اعلام كردم حضور نوازنده‌ها جلوي دوربين بود. شرط ديگر هم اين بود كه من فقط به عنوان خواننده در اين برنامه حضور نداشته باشم. به اين فكر كردم كه اين‌طور از صدايم استفاده ابزاري خواهد شد و شرط كردم تا بتوانم با حضور در اين برنامه در مورد موسيقي، فرهنگ و ديگر اتفاقات موسيقي كشور هم صحبت كنم. »

تا ساعت یک و نیم شب ما را نگه داشتند

شرايط پذيرفته مي‌شود، اما در موقع اجراي برنامه اتفاق ديگري مي‌افتد: «تا ساعت يك‌ونيم نيمه شب ما را آنجا نگه داشتند و تنها يك آواز سه دقيقه‌اي بدون حرف و حديثي اجرا كرديم. بعد دوباره برنامه ادامه پيدا كرد و ديدم نسبت به چيزي كه ما براي حضور در برنامه صحبت و توافق كرده بوديم اتفاقات متفاوتي افتاد. همان موقع هم به دوستان گفتيم، اما راه به جايي نبرديم. ما هم كه اين برخورد را ديديم، برنامه را ترك كرديم و در اعتراض به همين موضوع نامه‌اي به رييس سازمان نوشتيم. »

اين ره كه تو مي‌روي به تركستان است
اين همان نامه‌اي است كه در بالا بخش‌هايي از آن را خوانديد. معتمدي در بخش پاياني اين نامه مي‌نويسد كه اگر چه صداوسيما مي‌تواند از آثارش در جاي درستش استفاده كند اما خود او ديگر جلوي دوربين صداوسيما حاضر نخواهد شد و خطاب به رييس سازمان صداوسيما ادامه مي‌دهد: «جناب دكتر علي عسگري، شما يك شخصيت انقلابي هستيد. صدا و سيما براي خروج از بحران مخاطب و تاثيرگذاري گسترده، نياز به انقلاب دارد؛ انقلاب انديشه و انقلاب عملكرد. مي‌دانم كه جنابعالي و متوليان فرهنگ و رسانه اهداف بلندي در سر داريد و بايد پرچمدار و قافله سالار تعالي فرهنگ و هنر فاخر باشيد ولي با اين رويكرد و با اين بينش و با يكه‌تازي برنامه‌سازان و مجريان كوته‌نظر و عامي در آن رسانه محترم قطعا اين هدف والا محقق نخواهد شد.
به قول سعدي: ترسم نرسي به كعبه‌اي اعرابي/ اين ره كه تو مي‌روي به تركستان است. از آثارم مي‌توانيد در جاي درست استفاده كنيد ولي از حضور در جلوي دوربين‌هاي فاقد انديشه معذورم بداريد.»
اين موضوعي است كه معتمدي در صحبت‌هايش هم به آن تاكيد مي‌كند؛ «من به نشانه اعتراض آنجا را ترك كردم و ديگر پشت دستم را داغ كردم كه در اين برنامه‌هاي مسخره شركت نكنم. »
او در پايان در مورد اينكه آيا منتظر واكنشي به اين نامه مي‌ماند يا خير هم مي‌گويد: «من منتظر واكنش كسي نيستم، اين رفتار به اندازه‌اي زشت و غيرقابل دفاع است كه همه‌چيز از همان ابتدا اظهرمن‌الشمس است و هر واكنشي اين رفتار را از اينكه هست زشت‌تر مي‌كند.»




سرهنگ علیفر: چون آدم متفاوتی هستم به من فحش می‌دهند!!!/پرستو صالحی: هر جا بروم، پول می‌گیرم

سینماروزان: بیست و چهارمین  قسمت برنامه اکسیر که به موضوع «توهین در فضای مجازی» می پرداخت میزبان سرهنگ علیفر و پرستو صالحی شد.

به گزارش سینماروزان در ابتدای برنامه، علیرضا علیفر گزارشگر معروف تلویزیون در رشته فوتبال که گافش درباره “امیر دولاب” کلی حاشیه خلق کرده بود با بیان اینکه کمتر اهل مصاحبه و گفتگو است گفت:در حدود 15 ماه گذشته دوستان خبرنگار به من محبت دارند و مرتب تماس می گیرند و تقاضای  مصاحبه دارند که البته با هماهنگی مدیرانم در شبکه ورزش گفتگو کردم.

وی افزود:همزمان با تاسیس شبکه “سه” کارم را شروع کردم و بیش از 21 سال است که در فضای ورزشی کار می کنم یعنی  از کار ژورنالیستی گرفته تا مربی گری در عرصه فوتبال را تجربه کردم و تعریف از خود نباشد کارم را بلدم و طی این سالها مردم فقط به تخصص من و چگونگی انجام وظایفم توجه داشتند.

اشتباهم روی شیطنت یک شیاد بود

این گزارشگر فوتبال تصریح کرد : اشتباه یک مجری در  پخش زنده در تمام دنیا امری طبیعی است و من هم  فقط یک اشتباه کردم آن هم روی شیطنت یک شیاد اینترنتی که متاسفانه با توجه به اینکه این آقا هم خلاف قانون عمل کرده و  هم خلاف اخلاق،دستگیر نشد.

علیرضا علیفر ادامه داد: کنترلی بر روی فضای مجازی نیست اما سالهای سال است که مطبوعات تحت کنترل شدید هستند  باید هم باشند ، چیزی که در تمام دنیا هم  هست ،باید مطابق با اصول، سیاست مملکت، مذهب و دین رسمی کشورمان حرکت کنند و حق ندارند بر خلاف این قواعد رفتار کنند؛در رادیو و تلویزیون که اصلا کسی اگر یک کلمه حرف نامربوط بزند که انقدر انعکاس دارد که کسی جرات نمی کند چنین کاری را انجام دهد، در نهایت  این میشود فضای حقیقی ما که همه چیز مرتب و منظم  است  اما چرا فضای مجازی را کسی کنترل نمی کند؟

وی با اشاره به اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مسئول کنترل فضای مجازی است تأکید کرد: سایتهای زیاد و مختلفی که در فضای مجازی وجود دارند فقط با سلیقه آن مدیر سایت می گذرد، یعنی مدیر سایت  ذهنیت خودش را به جوان این کشور تزریق می کند، خانم های جوان ایرانی خیلی تاثیر پذیر و عاطفی  هستند، و به همین دلیل زود  از آنچه در سایتها گفته می شود تاثیر می گیرند.

این گزارشگر جنجالی فوتبال در ادامه با اشاره به اینکه از طعنه “عادل فردوسی پور” آزرده شده گفت: گله مند شدم از آن آقای گزارشگر و گفتم دست شما درد نکند، شما در حضور میلیون ها بیننده، هنگام گزارش فوتبال با من شوخی می کنید و خودمان که تلفنی با هم صحبت می کنیم می گویی ببخشید.

آنها که به من حسودی می کنند می روند در فضای مجازی و فحش می دهند

سرهنگ علیفر که در برنامه «اکسیر» با اجرای فرزاد حسنی سخن می‌گفت در پاسخ به اینکه چرا عده ای از کاربران برای بیان اعتراضشان در فضای مجازی به شما فحش می دهند گفت: آدم هایی که در رسانه های مجازی هستند به من حسادت دارند، آنها دوست ندارند که “علیفر” چهره روز باشد؛انسان هرچه مهمتر باشد دشمن زیاد پیدا می کند؛من فکر می کنم  چون آدم متفاوتی هستم با من خصومت دارند و همین افرادی که خصومت می کنند در طی مقاله های خودشان می پذیرند که “علیفر” سبک خاص خودش را دارد و از هیچ کَس تقلید نمی کند.

وی افزود: فوتبال در تلویزیون نیاز به گزارشگر ندارد ،گزارشگر مربوط به رادیواست،تلویزیون در حال حاظر با بیش از 10 دوربین مسابقه را پخش می کند،و آن کسی که تماشگر تلویزیونی است از 10 زاویه گل را تماشا می کند ،لذا اصلا نیازی نیست برایش توضیح بدهیم .گزارشگر فوتبال باید مفسر و تحلیلگر باشد،من چون مربیA  فوتبال دارم و ژورنالیست بودم و تخصص دارم در این کار،اهالی فن هم من را قبول دارند و این باعث شده آن تعدادی از دشمنان من در رسانه ها، من را مورد طمع قرار بدهند.

این گزارشگر قدیمی در پایان خاطرنشان کرد:من از جوانی و نوجوانی عادت دارم که  چیزی را به دل نگیرم به خصوص  اگر سن مخاطب پایین باشد ،زود می بخشم،من از هیچ کسی دلگیر نیستم اما من از جوانی تابع این تز طرحم بودم،یعنی هر کسی با من مهربان بوده با او مهربان تر بودم  و اگر کسی با من بی ادب بوده من با او بی ادب تر بودم و هرگز به کسی اجازه نمی دهم که در رسانه و یا در جلوی روی من توهین کند.

پرستو صالحی: در هر مراسمی که حاضر شوم پول می‌گیرم

در بخش بعدی برنامه «اکسیر» نیز  پرستو صالحی با اشاره به اهمیت وجود  فضای مجازی در ایران گفت: برای هنرمندان ایرانی خیلی لازم است که در فضای مجازی باشند و واقعا بدون فضای مجازی خیلی از ماها ممکن است بمیریم.خیلی ها در طول سال بیکار هستند و تقسیم کار درست صورت نمی گیرد چون این حرفه ما بی رحم است، وقتی روی آنتن نیستی فراموش می‌شوی،وقتی پول نداری به لحاظ روحی اعصابت بهم می ریزد،وقتی مردم تورا فراموشت می کنند افسرده می شوی و مجموع اینها باعث می شود شما به عنوان یک هنرمند دیده شدن را دوست داشته باشی.

وی افزود: من سالهاست خیلی کم کارم و  این کم کاری در حوزه بازیگری باعث شد فراموش شوم و حتی در دوره ای  بسیار آدم تلخی شده بودم ،شرایط مالی بدی داشتم بطوریکه به عنوان مهمان هم دیگر به برنامه ها دعوت نمی شدم،الان می گویند کی روی بورس هست ،کی تعداد فالوئرهایش بیشتر هست آن را دعوت کنیم.

بازیگر سریال “زیرآسمان شهر” تصریح کرد: ما در هر مراسمی که حضور پیدا می کنیم به جز خیریه ها،پول دریافت می کنیم،زمانی که سر کار نیستم با حضورم در افتتاحیه یا اختتامیه مزون یک لباس پول دریافت می کنم و این را همه بدانند باکی ام ندارم،وقتی سر کار نیستم به این پول نیاز دارم وگرنه نمی توانم امرار معاش درستی داشته باشم.

صالحی با اشاره به اینکه تعداد فالوئرهای واقعی اش نزدیک یک میلیون است ادامه داد:، بعد برنامه “ماه عسل” یک تکانی به تعداد اعضای صفحه اینستاگرامم خورد،و حضور زیاد من باعث شده مردم به پیج من سر بزنند و حتی برخی بگویند چرا تو همه جا هستی.پاسخش مشخص است چون پول می گیرم و باید زندگی کنم  و هزینه درمان  مادرم که بیماری قلبی دارد را بدهم.

این بازیگر تلویزیون و سینما افزود: خبرنگار ها سراغ فردی مثل “بهروز مقدم “مجری قدیمی تلویزیون  که بیمار است نمی روند،آنها فقط سراغ سوپراستارها را می گیرند،نتیجه آن این می شود که دختر آقای مقدم از طریق همین فضای مجازی ،دایرکت به من می دهد که پدرم مریض است و کسی احوالی از این مجری نمی پرسد.

بازیگر فیلم “چشمهایش ” تاکید کرد: خیلی از هنرمندانی که از ایران خارج شدند افسردگی می گیرند،زیرا دیگر آنها را نمی شناسند،ما به سوپرمارکت می رویم ،مردم عکس سلفی می گیرند و ما به این روند عادت کردیم و اگر جز این باشد آزار می بینیم.

گفتنی است این برنامه که تهیه کنندگی آن بر عهده «مصطفی شریفی» است  با اجرای فرزاد حسنی  از شبکه سوم سیما پخش می شود.




ادعای یک کارشناس تلویزیون⇐سرتیپی دایی‌ام است/صدرعاملی پسرخاله‌‌ام+عکس

سینماژورنال:  رسول صدرعاملی کارگردان سینمای ایران و علی سرتیپی که هر دو از پایه‌گذاران موسسه فیلمیران هستند پسرخاله هستند و هر دوی اینها نیز سالها پیش کار فرهنگی خود را با روزنامه “اطلاعات” آغاز کرده اند.

به گزارش سینماژورنال به تازگی دکتر مسعود صابری کارشناس پزشکی برنامه “اکسیر” که با اجرای فرزاد حسنی روی آنتن می رود هم ادعای نسبت خویشاوندی با این دو نفر را کرده است.

صابری در این باره به “هفت صبح” گفته است: من اول پزشک شدم و بعد به سمت هنر رفتم. علی سرتیپی دایی من است و رسول صدرعاملی پسرخاله من. از دوران نوجوانی بین هنرمندان بزرگ شده ام و با این قصه بیگانه نبوده ام. از طرفی چون در دبیرستان قاری قرآن بودم صدایم تقویت شد و به سمت موسیقی رفتم. دلم می خواهد اینجا این را بگویم که من سالها آرزو داشتم که برنامه بسازم که هنرمندان بیایند و در مورد بیماریها با هم صحبت کنیم. حالا تمام آن ایده آلهای ذهنی من در “اکسیر” به حقیقت پیوسته است.

این پزشک درباره تلاش برای مهارت اجرا در “اکسیر” گفته است: برای اینکه در برنامه راحتتر باشم و یک مقداری مسلطتر باشم با همه گرفتاریهای کاری، یک سال کلاس فن بیان و اکت و بازیگری رفتم. از طرفی خدا به هر کس نعمتی داده و به من صدای خوب عطا کرده که در آینده نزدیک آلبوم من هم بیرون خواهد آمد.

فقط خواهرزادگی سرتیپی درست است

به گزارش سینماژورنال البته ادعایی که مسعود صابری کرده تا حدی قرین واقعیت است چون اگر نسبت پسرخالگی صدرعاملی و سرتیپی را درنظر بگیریم ایشان فقط خواهرزاده سرتیپی است و صدرعاملی، پسرخاله مادرشان می شود اما احتمالا چون توصیف رابطه دوم سخت بوده به همان نسبت پسرخالگی بسنده کرده است.

مسعود صابری در کنار فرزاد حسنی
مسعود صابری در کنار فرزاد حسنی



چرا “زرشک” حسنی دیده شد اما درخشش ۵۰ میلیونی، نه؟!/ گاف اول را چه کسی داد؟ حسنی یا کارگردان “دورهمی”؟

سینماژورنال: فرزاد حسنی بعد از اتفاقات پیش آمده در مسیر اجرای یکی از برنامه های “کوله پشتی” که به گفتگو با سردار رادان اختصاص داشت مجبور شد چند سالی را از رسانه ملی دور باشد.

به گزارش سینماژورنال البته که در این سالها او هم بازیگری در آثاری نظیر “در امتداد شهر” و “آنچه مردان درباره زنان نمی‌دانند” و “آمین خواهیم گفت” را تجربه کرد که در این آخری در نقش مردی دائم الخمر(!) بازی کرده بود و هم اینکه به واسطه شهرتی که از رسانه ملی یافته بود توانست برنامه های ارگانی خوبی را اجرا کند.

بازگشت حسنی به تلویزیون بعد از حضور تیم جدید مدیریتی به معاونت علی اصغر پورمحمدی انجام شد. حسنی از پاییز گذشته برنامه ای پزشکی به نام “اکسیر” را روی آنتن فرستاد که می کوشید به زعم خود تصویری تازه از برنامه های آموزشی در تلویزیون ارائه دهد.

برنامه ای که اتفاقا در همان هفته های ابتدایی مورد توجه قرار گرفت و نوع خاص طرح سوژه ها در برنامه سبب ساز آن شد که زودتر از حد تصور آیتمهای برنامه رسانه‌ای شوند.

با این حال به تازگی پخش بخشی کوتاه از یکی از قسمتهای اخیر این برنامه با موجی از انتقادات مواجه شده است. انتقاداتی که لااقل بخشی از آن نمی‌تواند عادی قلمداد شود.

ماجرای دردسرساز جایزه 50 میلیونی برای مخاطب برگشته
آنچه در برنامه دردسرساز حسنی رخ داد عبارت بود از بخشی رقابتی که در آن شرکت کننده بخت برگشته طرف حساب پرسشی قرار می گرفت که البته پاسخ درستی هم برای آن نداشت. اما حسنی در مسیری عجیب این مخاطب را مورد تحسین قرار می داد که پاسخش درست بوده و حالا 50 میلیون تومان عایدش خواهد شد.

مخاطب بخت برگشته هم که انگار جزو طیف آسیب پذیر اجتماع بود و 50 میلیون برایش پول زیادی به شمار می رفت بعد از شنیدن تحسین دروغین حسنی، برق در چشمانش درخشید اما خبر نداشت که به هنگام دریافت جایزه که کیفی خالی است با واژه “زرشک” حسنی روبرو می شود و البته به خاطر عدم دانش در شناختن کاشف یک بیماری(؟) تحقیر می شود.

حجم انتقادات بعد از انتشار فیلم این ماجرا بود که به آن مسیری تازه بخشید. حسنی پیش خودش فکر نمی‌کرد شوخی برنامه اش با یک مخاطب دستاویزی شود برای هجمه مخاطبانی که این سالها همه چیز را زیر ذره‌بین برده اند اما انتقادات آن قدر بود که حسنی مجبور شد صفحه اجتماعی اش را کاملا شخصی کند و البته توهین کنندگان را تهدید کند که هر نوع تهدیدی را به صورت قانونی پیگیری خواهد کرد.

اما آیا حسنی واقعا لایق این حجم از هجمه بود؟ آیا کاری که او کرد آن قدر شرم آور بود که می بایست هدف این هجمه ها قرار گیرد؟

تناقض در اظهارنظرات مقامات بالادستی

فارغ از اینکه رفتار حسنی درست بوده یا نه واکنش مقامات مافوق وی در برخورد به این رفتار تناقض آمیز بود.

ساعاتی بعد از آغاز انتقادات به حسنی و “اکسیر” رضا پورحسین قائم مقام معاون رسانه ملی در گفتگویی با “ایسنا” بر لزوم رعایت شأن مهمانان برنامه ها تأکید کرد و گفت: با رفتار تنبیه‌آمیز مجری برنامه “دورهمی” شأن مهمانان برنامه نادیده گرفته شده است که این موضوع را بررسی کردیم و بلافاصله به عوامل برنامه تذکر جدی داده شد.

اما مدتی بعد از این اظهارنظر انتقادی مصطفی شریفی تهیه کننده “اکسیر” در گفتگویی باز هم با “ایسنا” ادعا کرد که کل ماجرا یک آیتم نمایشی بوده است با طراحی از پیش تعیین شده. البته که این تهیه کننده از این گفته که آن مخاطب بخت برگشته هم یک بازیگر بوده است!
شریفی گفت: آیتمی که از آن توهین به تماشاگر حاضر در این برنامه برداشت شده است، صرفا یک آیتم نمایشی بوده است و عده‌ای غرض‌ورزانه بخشی از این آیتم را با سانسور منتشر کرده‌اند که باعث شده‌اند احساسات مردم جریحه‌دار شود.

وی ادامه داد: ما در “اکسیر” یک سری از موضوعات پزشکی را در قالب نمایشی کار کردیم و این آیتم هم جزو همان نمایش‌ها بود. در این آیتم هم اگر یک هفته صبوری پیشه می‌کردید متوجه می‌شدید که آیتم نمایشی است. ما در این آیتم یک سناریوی نمایشی داشته‌ایم که این هنرجو هر بار به پاسخ مجری برنامه جواب می‌دهد با واکنشی روبرو می‌شود. در حالی که فیلم سانسور شده‌ای از این آیتم در فضای مجازی منتشر شده است و برداشت‌ها به نوعی است که انگار این فرد به عنوان یک آدم ساده‌ زیر پا له شده است؛ در حالی که این گونه نبوده است و در برنامه‌های بعدی خود جمشید حضور خواهد داشت و آن را مطرح خواهد کرد که ماجرا این طور نبوده است.
تهیه کننده برنامه حسنی ادعای نمایشی بودن آیتم را دارد و هجمه سازی پیرامون این نمایش(!) را غرض ورزانه می داند اما قائم مقام معاون سیما کلمه ای در این باره حرف نمی زند و اتفاقا رفتار درپیش گرفته شده را زیر سوال می برد.

نقش کارگردان “دورهمی” در این ماجرا

این تناقض را که کنار بگذاریم می رسیم به ردّپای پررنگ کارگردان اولیه “دورهمی” در شکل گیری “اکسیر” و شاید همین گافی که از حسنی سر زده است! رفتار حسنی جلوی دوربین در برابر یک مخاطب می تواند برآمده از سناریویی باشد که در این سالها در سریالهای طنز روتین تلویزیون مانند آن را کم ندیده ایم.

این شباهت را که کنار گفته های چند ماه قبل تهیه کننده “اکسیر” درباره حضور مهراب قاسم خانی به عنوان سرپرست نویسندگان بگذاریم به نتایج دیگری می رسیم.

تهیه کننده “اکسیر” اواخر مهر سال گذشته در گفتگویی با “مهر” به صراحت از حضور قاسم خانی در تیم نویسندگان برنامه اش خبر داده و گفته بود: مهراب قاسم خانی سرپرستی شورای نویسندگان این مجموعه را برعهده دارد و قرار است این مجموعه به صورت شبه‌نمایشی پیش برود تا بتواند تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد.
مهراب قاسم خانی که در ماههای اخیر به خاطر کپی برداری “دورهمی” از یک سریال هندی مورد مواخذه مخاطبان قرار گرفته اگر همان طوری که تهیه کننده “اکسیر” گفته سرپرست شورای نویسندگان بوده است قطعا باید او را هم در وضعیت پیش آمده برای فرزاد حسنی مقصر دانست.

قاسم خانی که کارگردان اصلی “دورهمی” و سرپرست نویسندگان آن بود کمی بعد از روی آنتن رفتن قسمتهای ابتدایی این مجموعه بخاطر کپی برداری بی ذکر منبع از برنامه هندی “شبهای کمدی با کاپل” مورد انتقاد قرار گرفت و از قسمت دهم به بعد هم کارگردانی را به مهران مدیری واگذار کرد.

حالا و با وضعیت پیش آمده درباره “اکسیر” آیا او هم به اندازه حسنی مورد مواخذه قرار خواهد گرفت؟!

گاف آشکار در طراحی سوال
حتی اگر نمایشی بودن “اکسیر” را هم بپذیریم یک گاف آشکار در طراحی سوال آیتم دردسرساز صورت گرفته و آن هم اینکه در این آیتم از مخاطب درباره حرفه شخصی به نام “مری بارت” پرسیده می شود در صورتی که در عالم واقع اصلا چنین شخصی وجود ندارد.

مری بارت در اصل نام یک بیماری است که شخصی به نام “نورمن بارت” آن را برای اولین بار تشخیص داده است!!! اگر سلولهای عضو مری بدن به سمت سرطانی شدن برود به آن “مری بارت” می گویند.

بنابراین اینکه تصویر شخصی را با نام “مری بارت” نشان داده اند کاملا اشتباه است. آیا این اشتباه در طراحی سوال هم از پیش تعیین شده بود؟

درخشش 50 میلیونی را هم ببینید

همه اینها را که کنار بگذاریم آیتمی که از حسنی و “اکسیر” به میزان گسترده منتشر شده یک پلان ویژه دارد و آن هم برق چشمان مخاطب بیچاره بعد از شنیدن بردن جایزه 50 میلیونی!

واقعا چرا در کنار “زرشک” حسنی این درخشش را ندیدیم؟

حسنی چه با سناریوی از پیش تعیین شده و چه به صورت ناخودآگاه شرایطی را پیش آورد تا نقشی که 50 میلیون تومان پول در زندگی یک شهروند کاملا معمولی ایفا می کند رونمایی شود.

آن درخشش دیدگان بعد از شنیدن خبر برنده شدن فقط 50 میلیون را کنار اخباری که این سالها درباره اختلاسهای میلیاردی شنیده ایم بگذارید تا خیلی چیزها دستگیرتان شود…




با اجرای فرزاد حسنی⇔”رالی ایرانی۲″ برای شبکه سوم تولید می‌شود

سینماژورنال: در حالی که فصل اول “رالی ایرانی” علیرغم کیفیت بالای محصول نتوانسته بود فروش خوبی در شبکه خانگی داشته باشد و همین امر تولید فصل دوم را با تأخیر دو ساله مواجه کرده بود به تازگی تهیه کننده ایران سریال از تولید فصل دوم آن برای رسانه ملی خبر داده است.

به گزارش سینماژورنال سعید ابوطالب تهیه کننده “رالی ایرانی” در این باره به “مهر” گفت: اخیرا توافقی حاصل شد تا سری جدید «رالی ایرانی» برای شبکه ۳ سیما ساخته شود و به همین منظور این مجموعه مسابقه به زودی در شمال کشور کلید می خورد تا برای اواخر تابستان و اوایل پاییز روی آنتن برود. در سری جدید سه مرحله مقدماتی، نیمه نهایی و نهایی داریم که در مجموع علاوه بر هنرمندان و افراد رسانه ای، مردم عادی هم شرکت خواهند کرد.

وی افزود: ما چهار گروه متشکل از هنرمندان داریم و ۱۷ گروه هم جوانانی هستند که مخاطب تلویزیون محسوب می شوند. برخی از این دوستان پیش تر در سایت ما ثبت نام کرده بودند ولی برای انتخاب شرکت کنندگان به زودی فراخوانی منتشر خواهیم کرد تا اوایل تابستان با تعیین گروه ها کار را کلید بزنیم.

مسابقه ای در بخشهای مختلف غواصی، کوهنوردی، راپل و…

ابوطالب درباره زمان بندی پخش این مسابقه بیان کرد: این مسابقه ۹ هفته متوالی در ۵۴ قسمت روی آنتن خواهد رفت و هدف ما از حضور جوانان به این دلیل بود که یادمان باشد مردم مخاطبان اصلی تلویزیون هستند و آنها بیشتر از هر کسی دوست دارند خودشان را در تلویزیون ببینند. تجربه ای که بعد از تهیه مسابقه‌هایی چون «سرزمین دانایی» و «رالی ایرانی ۱» به دست آوردم باعث شد در این مسابقه از حضور ترکیبی مردم و هنرمندان استفاده کنم.

وی با اشاره به اینکه مردم و هنرمندان در مراحل بالاتر رقیب یکدیگر می شوند، گفت: «سرزمین دانایی» برنامه ای با حضور مردم و بر پایه های علم و آگاهی بود و «رالی ایرانی» با حضور هنرمندان بر هیجان و ماجراجویی تمرکز داشت. تلفیق این دو گونه قطعا می تواند بر جذابیت های مسابقه بیفزاید. ضمن اینکه علاوه بر داوری در صحنه، مردم هم می توانند با نظرات شان در امتیازدهی سهیم باشند.

این تهیه کننده توضیح داد: کسانی که از تلویزیون این مسابقه را در بخش های مختلف غواصی، کوهنوردی، راپل و چتربازی تماشا می کنند به عنوان ناظر بیرونی بهتر متوجه می شوند که شرکت کننده ممکن است به خاطر بدشانسی امتیازش پایین آمده باشد به این اساس آنها می توانند با حمایت از شرکت کننده مدنظرشان بر داوری تاثیرگذار باشند.

فرزاد حسنی باز هم مجری خواهد بود

ابوطالب با ذکر اینکه فرزاد حسنی در سری دوم هم مجری خواهد بود، بیان کرد: در بخش هنرمندان که پیش تر قراردادهایشان بسته شده همانطور که در سری اول هم شاهد بودیم تا اولین شب برگزاری مسابقه هیچ گروهی رقیب خود را نمی شناسد. در بخش مردمی هم برآورد ما این است که حدود یک میلیون نفر ثبت نام کنند اما فقط ۱۰۰ نفر را می توانیم میزبانی کنیم.

وی ادامه داد: برای اینکه انتخاب عادلانه تری از بین این تعداد داشته باشیم یک مسابقه پیامکی برگزار خواهیم کرد تا هرکس اطلاعات عمومی بیشتری داشت و بالاترین امتیاز را کسب کرد شرکت کننده «رالی ایرانی» شود. سوالات در حوزه های ورزش، جغرافیا، محیط زیست و گردشگری طراحی شده و افراد پس از کسب امتیاز به استودیو دعوت می شوند تا تست ورزش، روانشناسی خلافیت و سلامت جسمانی بدهند.

فراخوان مردمی اواخر اردیبهشت منتشر می شود

ابوطالب با اشاره به اینکه تا کنون انتخاب بازیگران، طرح سوالات تئوری و آماده سازی مراحل مقدماتی انجام شده است، اظهار کرد: فراخوان مردمی از اواخر اردیبهشت منتشر می شود. تیزر هم برای پخش تلویزیونی ساخته شده و قرار است مسابقه ای در ابعاد بزرگ ملی برگزار کنیم. مرحله مقدماتی در شمال کشور ضبط می شود و برای مراحل نیمه نهایی و نهایی را طی مذاکراتی که انجام دادیم قصد داریم در جزایر جنوبی خلیج فارس برگزار کنیم.

این تهیه کننده در پایان بیان کرد: با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری که درباره برنامه سازی جوانان تاکید داشتند ما سعی کردیم با استفاده از تجربیات مان برنامه ای بسازیم که هم جذاب باشد و هم آموزه های اخلاقی و علمی را مورد توجه و تاکید قرار دهد. امیدواریم با همکاری مسئولان و دوستان اهداف مان را به بهترین شکل تحقق بخشیم.




فرزاد حسنی پسربچه‌ای را از مرگ نجات داد+عکس

سینماژورنال: فرزاد حسنی که در بازگشت به رسانه ملی برنامه ای پزشکی با نام “اکسیر” را اجرا می کند در جریان ضبط تازه ترین قسمت برنامه اش پسربچه ای را از مرگ نجات داد.

به گزارش سینماژورنال روز پنجشنبه 9 اردیبهشت 95 درحالی که عوامل برنامه «اکسیر» در استودیویی حوالی پارک سرخه حصار تهران، در حال ضبط قسمت هفتم این برنامه بودند، شیون مادری که کودک 3 ساله اش در بیرون از استودیو برنامه و در آب نما غرق شده بود،موجب نگرانی عوامل و تماشاگران برنامه و در نتیجه توقف طولانی ضبط برنامه شد.

بلافاصه و بدون فوت وقت دکتر مسعود صابری متخصص مغز و اعصاب مهمان برنامه  و فرزاد حسنی  به همراه عوامل برنامه به محل حادثه رفته و با پسربچه ای مواجه شدند که به دلیل پرت شدن در درون آب نمایی آلوده، نفس نمی کشد و بی جان افتاده است؛در نهایت با اقدامات لازم دکتر صابری جهت احیای کودک بی جان،این کودک از مرگ حتمی نجات یافت.

گفتنی است پس از تماس با اورژانس، این کودک اهل تبریز به بیمارستان منتقل شد و حال عمومی وی مساعد است.

همچنین به پیشنهاد مصطفی شریفی تهیه کننده “اکسیر” با شروع مجدد ضبط برنامه، درباره این اتفاق با حضور دو مجری صحبت شد و قرار است ویدئو لحظه نجات یافتن کودک و حواشی این حادثه پنجشنبه هفته جاری از شبکه سه پخش شود.

فرزاد حسنی
فرزاد حسنی و دکتر مسعود صابری



آزاده نامداری و همسر دومش همه چیز را گفتند؛ از آشنایی هفت سال قبل‌شان به واسطه یک مدیر ارشد تلویزیون تا ماجرای عصبانیت همسر دوم از یکی از پستهای اینستاگرام نامداری، توصیه صبحگاهی همسر دوم به نامداری و…+عکس

سینماژورنال: سجاد عبادی دومین همسر آزاده نامداری بعد از فرزاد حسنی است.

به گزارش سینماژورنال عبادی فرزند یکی از مدیران دولتهای سازندگی و اصلاحات است ولی نامداری سعی زیادی دارد بگوید وی آقازاده نیست.(اینجا  و اینجا را بخوانید)

شاید خیلیها ندانند که عبادی از هفت سال پیش و مدتها قبل از آن که نامداری با حسنی ازدواج کند خواستگارش بوده!

نامداری درباره این خواستگاری به “زندگی ایده آل” گفت: سال 87 به واسطه دوستان مشترکمان که در آن زمان در تلویزیون مشغول به کار بودند که یکی از آنها از مدیران ارشد تلویزیون بود به هم معرفی شدیم و چندبار همدیگر را دیدیم. چون در یک دوره زمانی بود که من به شدت مشغول انجام فعالیت های گوناگون تلویزیونی و … بودم و اصلا به ازدواج و تشکیل خانواده فکر نمی کردم، خیلی پیش نرفتیم و بعد از گذشت مدتی ارتباط مان قطع شد.

نامداری با اشاره به اینکه همان آشنایی اولیه عبادی هم برای ازدواج بوده ادامه داد: ایشان از همان ابتدا با پیشنهاد ازدواج جلو آمدند اما همان طور که گفتم من در آن سال ها اصلا شرایطش را نداشتم.

این مجری تلویزیون افزود: متاسفانه اتفاق نیفتاد چون من در آن سالها ابدا دوست نداشتم ازدواج کنم و به ایشان هم گفتم من الان به درد ازدواج نمی خورم وگرنه بهترین فرد هستید که بخواهم یک روز با او ازدواج کنم…

اواخر شهریور خیلی اتفاقی همدیگر را دیدیم و اواسط مهر ازدواج کردیم

به گزارش سینماژورنال نامداری درباره ارتباط مجدد با عبادی گفت: ارتباط ما قطع شد تا اواخر شهریور 94 که خیلی اتفاقی همدیگر را دیدیم و اواسط مهر ازدواج کردیم و دو ماهی هم هست زیر یک سقف زندگی مشترکمان را آغاز کردیم.

زندگیم را در اختیار سجاد گذاشته ام

این مجری تلویزیون تاکید کرد: من تا پیش از ازدواج با سجاد اختیار زندگیم را به هیچ بشری نداده بودم اما از وقتی با سجاد ازدواج کردم کاملا زندگیم را در اختیار ایشان گذاشته ام.

وی ادامه داد: مثلا اجازه نمیدهم کارهای روزمره ام را کسی غیر از خودم انجام دهد مثلا اداره کردن صفحه اینستاگرام توسط خودم برایم مهم است اما بعد از ازدواج با سجاد بارها پیش آمده بگویم که سجاد فلان پست را بگذارد.

در جایی دیگر نامداری اظهار داشت: در حقیقت این صفحه اینستاگرام برای هر دویمان است.

آخرین باری که نامداری که همسرش را عصبانی کرده

به گزارش سینماژورنال نامداری درباره آخرین باری که همسرش از وی عصبانی شده بیان داشت: یک بار که سجاد خواب بود من نیمه شب یک پست در اینستاگرام گذاشتم و وقتی فردا صبح از خواب بلند شد خیلی ناراحت شد.

گویا همین مساله باعث شده عبادی صبحگاهان و شامگاهان قبل ار خواب به نامداری توصیه های لازم درباره پست نگذاشتن را بکند. نامداری گفت: خیلی وقتها که سجاد میخواهد صبحها سرکار برود با شبها قبل خواب می گوید توروخدا فردا صبح بلند نشوم ببینم یک پست گذاشتی.

آزاده نامداری و سجاد عبادی
آزاده نامداری و سجاد عبادی

مدتها حس نومیدی داشتم

به گزارش سینماژورنال از آن طرف سجاد عبادی همسر دوم نامداری هم با اشاره به اینکه آشنایی مستقیم قبلی با نامداری نداشته گفت: من از همان ابتدا با نیت ازدواج جلو رفته بودم.

وی در پاسخ به اینکه چطور میشود بدون شناخت از نامداری، از همان اول قصدش ازدواج بوده باشد بیان کرد: به هر حال ما دوستان مشترک زیادی داشتیم و در فضاهای مشترک زیادی چه در تلویزیون و چه در پروژه های دیگر خانم نامداری را دیده بودم و شناخت اولیه و حتی میتوانم بگویم تا حدودی کامل وجود داشت.

عبادی درباره ربط رشته کاریش که مدیریت روابط عمومی دانشگاهی به نام مهرالبرز است که پدرش قائم مقام آن است با تلویزیون که از سوی وی فضای کاری مشترک با نامداری قلمداد شده اظهار داشت: در حقیقت من چه در گذشته و چه در حال  حاضر یک سری دوستان نزدیک دارم که همیشه طی این سالها همکاریهای جسته و گریخته ای با آنها و خود تلویزیون داشته ام و در پروژه های مختلف در قالب مشاوره یا برنامه هایی که نیاز به ارتباط با خارج از کشور داشته اند با آنها همکاری می کنم.

عبادی درباره حال و هوایش بعد از جواب رد شنیدن هفت سال قبل از نامداری گفت: واقعا و عمیقا خیلی سخت بود برایم و دوستانی که در جریان بودند میدانند من مدتها چه حال و هوا و حس نومیدی داشتم.




توضيحات مجري حاشيه‌دار سيما پيرامون همسر دومش!+عکس

سینماژورنال: آزاده نامداری مجری سابق تلویزیون که نوروز امسال به خاطر درگیری مجازی با فرزاد حسنی همسر سابقش در کانون توجه قرار گرفت مهرماه امسال با جوانی به نام سجاد عبادی ازدواج کرد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال سجاد عبادی دو شغل دارد؛ شغل اصلی اش در دانشگاهی است که پدرش قائم مقام آن است و شغل دومش در نمایندگی فدراسیون جهانی مخترعان و مبتکران.

پدرشوهر نامداری قائم مقام دانشگاه است و شوهرش سرپرست حوزه ریاست دانشگاه

رحیم عبادی پدر سجاد عبادی و پدرشوهر آزاده نامداری که در دولت هاشمی رفسنجانی معاون وزیر آموزش و پرورش و معاون پژوهشی بنیاد شهید بود و در دولت اصلاحات رییس سازمان ملی جوانان، قائم مقام دانشگاه مهرالبرز است و سجاد فرزند ایشان هم سرپرست حوزه ریاست و روابط عمومی این دانشگاه.

همسرم آقازاده نیست و اگر در جایگاه فعلی است فقط با تلاش خودش بوده!

با این حال آزاده نامداری در گفتگویی با “زندگی ایده آل” از این گفته که همسرش آقازاده نیست!

نامداری می گوید: چند باری با این سوال مواجه شدم که تو با یک آقازاده ازدواج کرده ای و من توضیح دادم که اصلا لفظ از آقازاده از کجا و برای چه کسانی ساخته شده است.

وی ادامه می دهد: با آن تعاریف سجاد به هیچ عنوان آقازاده محسوب نمیشود. به سجاد از پدرش یک نام نیک رسیده است و تابحال نه شغل دولتی داشته، نه پول و نه هیچ رانت و امثال این چیزها.

این مجری سابق می افزاید: اگر سجاد در جایگاه فعلی است فقط با تلاش خودش، تحصیلاتش و حضور در فضای دانشگاه و کاملا شخصی و براساس زحمات خودش  بوده است.

نامداری خاطرنشان می کند: من خودم بارها پیش آمده که از مجری بودنم مثلا در برابر جریمه شدن استفاده کرده ام اما ایشان هیچ وقت نخواسته که از نام پدرش سوءاستفاده کند و اگر میخواست می توانست الان یک شغل راحت دولتی داشته باشد و به علایقش در حوزه بین الملل بپردازد.

آزاده نامداری و سجاد عبادی
آزاده نامداری و سجاد عبادی



توضیحات آزاده نامداری درباره ممنوع التصویری‌اش

سینماژورنال: در روزهای اخیر شایعاتی درباره ممنوع التصویری تعدادی از مجریان تلویزیون شنیده شده بود.

به گزارش سینماژورنال از جمله مجریانی که نامش به عنوان ممنوع التصویری شنیده شده بود آزاده نامداری بود.

نامداری که ابتدای سال را بخاطر درگیری مجازی با همسر سابقش و میانه سال را بخاطر ازدواج با سجاد عبادی(اینجا را بخوانید) در کانون توجه قرار داشت با نگارش متنی اجتماعی این ممنوع التصویری را تکذیب کرده است.

آزاده نامداری نوشته است: در چند روز اخیر خبری مبنی بر ممنوع الکاری یا ممنوع التصویری بعضی مجریان تلویزیون درسایتها میگشت،امروز دیدم توی روزنامه ها هم منتشر شده،من خودم، شخصا با چند نفر ازمدیران محترم تلویزیون صحبت کردم، چنین چیزی نیست.

وی ادامه داده است: اینکه یک مجری مدتی از تلویزیون فاصله میگیره حرف از ممنوعیتش زده بشه درست نیست، کسی موقع انتشار این خبر از من سوالی نکرده،برای همین ازطریق صفحه شخصیم اینو تکذیب می کنم.




دکلمه‌سرایی فرزاد حسنی برای شاگرد شجریان+عکس

سینماژورنال: فرزاد حسنی مجری سابق تلویزیون که قصد دارد با برنامه ای در حوزه سلامت با نام “اکسیر” به رسانه ملی بازگردد هرازگاه فعالیتهایی هم در عرصه موسیقی داشته است.

به گزارش سینماژورنال پیشتر ترانه های حسنی را شنیده بودیم و حالا در تازه ترین کار موسیقایی وی چند هفته ای است که در کنار یکی از خوانندگان جوان و از شاگردان شجریان به دکلمه سرایی می می پردازد.

دکلمه‌های فرزاد حسنی مجری رادیو و تلویزیون توسط علیرضا وکیلی منش خواننده جوان موسیقی ایرانی در برنامه زنده «اینجا شب نیست» به آواز در می‌آیند.

علیرضا وکیلی منش با اعلام این خبر، درباره جزئیات آن گفت: در برنامه زنده «اینجا شب نیست» که ۳۰ دقیقه بامداد پنج شنبه‌ها از «رادیو جوان» موج اف‌ام ردیف ۸۸ پخش می‌شود، فرزاد حسنی اشعار سعدی را دکلمه کرده و بنده نیز بصورت بداهه و زنده آن‌ها را به آواز در می‌آورم، این شکل برنامه که ۴ هفته از آن سپری شده با استقبال خوب مخاطبان از سراسر کشور روبرو شده است.

وی که از شاگردان استاد محمدرضا شجریان است، با بیان اینکه امروز وضع «آواز» آشفته و نابهنجار است، خاطرنشان کرد: مقوله آواز در موسیقی ایران به سمت انزوا حرکت می‌کند، وضع آواز نابهنجار و آشفته است و گوش‌های مخاطبین در حال فاصله گرفتن از آواز هستند، با توجه به اینکه اصل و جان مایه موسیقی ما، آواز است پس باید برای احیای این میراث معنوی تلاش کنیم و گوش‌ها را با آن آشتی دهیم.

شایان ذکر است که «اینجا شب نیست» برنامه‌ای از گروه جوان وفرهنگ «رادیو جوان» است که به وسیله گفتگوی شبانه و پرنشاط به تبیین موضوعات فرهنگی، هنری، اخلاقی و اندیشه‌ای می‌پردازد.

فرزاد حسنی و علیرضا وکیلی منش
فرزاد حسنی و علیرضا وکیلی منش



۲۴ ساعت بعد از انتشار خبر ازدواج دوم؛ آزاده نامداری صفحه اینستاگرامش را کاملا “صفر” کرد!!!/آیا این خیابان بن‌بست، تصویری است از خود واقعی آزاده نامداری؟!/آقای یوسف اباذری! نظر شما چیست؟

سینماژورنال: عجب حکایتی شده است حکایت صفحات اجتماعی چهره های ما.

به گزارش سینماژورنال دیگر نمی توان گفت این صفحات صرفا تصویری ساختگی از اوضاع و احوال سلبریتی ها ارائه می کنند.

حالا دیگر ارتباط رخ به رخ و البته بی سانسوری که مخاطبان با چهره های معروف در این صفحات دارند باعث شده این چهره ها نیز مجبور شوند در این فضا هم که شده، کمی به خود واقعی خویش نزدیک شده و در پاسخگویی به واکنشها دست از تظاهر بردارند.

اتفاقی که در ساعات پایانی دوشنبه شب و پس از اعلان رسمی خبر نکاح ثانویه آزاده نامداری با سجاد عبادی در صفحه اینستاگرامش آغاز شد(اینجا را بخوانید) با ارائه اطلاعات کامل از سبقه خانوادگی شوهر دوم نامداری(اینجا را بخوانید) ادامه داشت و حین تمام این اتفاقات، صفحه اینستاگرام این مجری بود که رویه صریح واکنشها را می دید.

مخاطبان یک به یک به صفحه این چهره هجوم آورده و در کنار تبریک برخی از مخاطبان، این زیر سوال بردن ازدواج دوم وی بود که کامنتهای تند و خشنی را موجب شد.

این خشونت، 24 ساعت بعد، کار را به اقدامی ضربتی کشاند؛ نامداری تمام پستهای صفحه اینستاگرامش را پاک کرد و خلاص!!!

برای برون ریزی جای دیگری را پیدا کنید

حالا دیگر وقتی مخاطبی خوشحال یا عصبانی از شنیدن خبر ازدواج دوم این مجری به صفحه اش می رود تا برون ریزی کند با صفحه ای خالی از هر عکس یا ویدیویی روبرو می شود.

تنها تصویر، تصویر پروفایل نامداری است به همراه یکی از آن لبخندهای همیشگی که سالهاست به دوربین ها عرضه می کند.

اینجا دیگر خیابان بن بست است! بن بستی که بی بروبرگرد نشان از اوضاع روحی این مجری در ساعات بعد از اعلان ماجرای ازدواج دومش دارد.

بدا به حال این مجری

اصلی ترین هدف انسانها از ازدواج رسیدن به آرامش است و بدا به حال نامداری که انتشار خبر ازدواج دومش مخل آرامش اش شد.

شک نباید کرد که در این حال بد، ورای خود نامداری، این اینستاگرام است که نقش اصلی را دارد و البته که نامداری هم خوب این مساله را درک کرده که قبل از هر توضیح مجدد یا تلاش برای حل متکی بر دیالوگ مساله به سمت سکوت و پاک کردن پستهای اینستایش رفته است!

صفحه به صفر رسیده آزاده نامداری
صفحه به صفر رسیده آزاده نامداری

خیابانی بن بست با ساکنان سکوت

حالا وقتی مخاطبان وارد صفحه این مجری می شوند انگار وارد خیابان یا کوچه بن بستی شده اند که هر چه زودتر بهتر است از آن خارج شوند.

البته برخی نیز پیگیرتر از آن هستند که از خیر روبرویی با ساکنان خانه های یک کوچه بن بست هم بگذرند!
این عده وقتی وارد اینستای خالی از پست نامداری می شوند سراغ دایرکت شخصی رفته و برای وی پیام خصوصی می فرستند؛ پیامهایی که البته فقط نامداری می تواند آنها را بخواند و البته که در این اوضاع اینکه پیامی خوانده شود کمی دور از ذهن است…

اینجا نه استودیوی جام جم است و نه صفحه مشاوره فلان مجله

بله، اینجا دیگر تصویر واقعی خانم نامداری را می بینید! ایشان خسته از گلایه ها، طعنه ها و متلکها، می خواهد سکوت کند.
اینجا دیگر یکی از استودیوهای جام جم نیست که نامداری را مجبور کند حرفهایی بزند که به آنها اعتقادی ندارد.
اینجا دیگر صفحه مشاوره فلان مجله سبک زندگی نیست که نامداری را به همدلی با بیمارانش(!) دعوت کند.
اینجا اینستاگرام است و همان طور که مخاطبان می توانند گزنده ترین انتقادات را در آن نثار نامداری کنند، او نیز می تواند خیلی راحت تمام پستها و کامنتها را پاک کند و خلاص.

آقای اباذری! نظر شما چیست؟
داستان آیا با این فرمت ناگهانی تمام شده است؟ هرگز.
بحث در گروههای اجتماعی و دورهمی های خانوادگی تازه بالا گرفته و هیچ بعید نیست همین روزها به مانند پدیده مرتضی پاشایی یکی از جامعه شناسان مثلا یوسف اباذری هم وارد کارزار شده و در این باره نظرفرسایی کند.




چه کسانی تیشه زدند به ریشۀ احسان علیخانی؟

سینماژورنال/نگار حسینی: برای من عجیب و خنده دار است هجمه ای که این روزهها در مورد احسان علیخانی به راه افتاده؛ من نه از طرفدارهای احسانم نه از مشتری های پر و پا قرص “ماه عسل”… گهگاهی اگر فرصتی شود بخشهایی از این برنامه را می بینم…

یادم است پارسال که یکی از دوستانم با آب و تاب از این برنامه شکوه می کرد به او گفتم در این فقر بی برنامگی، “ماه عسل” برنامه قابل احترامی است وگرنه ما شاهد اعجاز برنامه سازی در آن نیستیم…

ولی پارسال در همین زمان ها بود که دلشوره ای به جانم افتاد با خودم گفتم این دستها و نگاههایی که امسال به سمت او رفته حتما سال دیگر یا مثلا دو سال بعد بر اثر کوچکترین اتفاقی علیه او می شود.

متاسفانه پیش بینی ام درست از آب در آمد؛ همان هایی که در سالهای قبل و تا همین پارسال، احسان را نابغه دانسته و از نبوغ او می گفتند و برنامه اش را کم نظیر می دانستند امسال تیشه به ریشه اش زدند و انواع و اقسام و صحبت ها را بر او ر‌وا داشتند.

ماجرایی تکراری از بازیگر “میم مثل مادر” تا بازیگر “تردید” و مجری “کوله پشتی”

این اتفاق تا به حال در مورد خیلی ها افتاده از آن بازیگر سفرکرده که در سالهای اخیر حتی خانواده اش هم از توهینها در امان نبوده اند تا فوتبالیستهایی که با یک اشتباه به عمق فاجعه می رسند.

حضور تعدادی از بازیگران محبوب سینما و تلویزیونی در آن درام انتخاباتی و به ناگاه مهجور شدن تک تک این بازیگران را همچنان می بینیم. یکی از بازیگران آن فیلم قبلتر تا جایی پیش رفته بود که وقتی چهره ای پروسواس به نام واروژ کریم مسیحی خواست بعد از سالها فیلم دومش را بسازد یکی از نقشهای اصلی را به وی داد اما بعد از اشتباه حضور در آن درام ضعیف بود که ورق برگشت و از مخاطبان بگیر تا سینماگران این بازیگران را بایکوت کردند.

انگار این دیگر به ویژگی تاریخی ملت ما بدل شده که یک شبه از فردی اسطوره می سازند و فردا هم با دستان خودشان اسطوره شان را نبود می کنند.

پی نوشت اول. در این که احسان باید در انتخاب سوژه هایش دقیق تر عمل می کرد شکی نیست؛ در اینکه نباید جو گیر می شد اما به هر حال نقدها هم باید کمی منصفانه تر باشد.

یادمان نرود که زمانی نه چندان دور فرزاد حسنی  که زمانی از پیشروان اجرا بود را نیز با بی مهری در این حوزه کم رنگ کردیم؛ در حالی که اگر در آن مقطع که بی رحمانه مورد آماج قرار گرفت از او حمایت می کردیم امروز می توانست روی صندلی برنامه هایی نظیر “کوله پشتی” و “ماه عسل” تکیه کند و این برنامه ها را با همان شیوه مختص به خودش اجرا کند.
پی نوشت دوم. یادمان باشد در مختصات فعلی رسانه ملی خواسته یا ناخواسته اینها ستاره های تلویزیون هستند؛ از روی حسادت، بغض یا هر چیزی دیگر آنها را خراب نکنید.
بالاخره تماشای یک ساعت از زندگی مردم بهتر از چرخیدن در فضای مجازی و خواندن جوکها و پیامهای اعلان خطری است که در باب ویروسهای موجود در تلگرام و وایبر منتشر می شود.
پی نوشت آخر. این روزها به شدت یاد این جمله داریوش فرضیایی یا همان “عمو پورنگ” افتادم که می  گفت: پدرم مرا همواره نصیحت می کرد که از هورا گفتن مردم، غرق خوشحالی نشوم. او معتقد بود این مردم، همان هایی هستند که دیروز درود بر مصدق گفتند و فردایش  شعار مرگ بر مصدق سر دادند.



بازگشت فرزاد حسنی به تلویزیون با الگوی رشیدپور

سینماژورنال: در حالی که اخیرا نام فرزاد حسنی به عنوان یکی از گزینه های اجرا در “هفت” شنیده می شد اما به تازگی اطلاعات تازه تری درباره این مجری منتشر شده است.

به گزارش سینماژورنال از جمله این اطلاعات در گزارشی ارائه شده که روزنامه “جوان” ارائه کرده است. در این گزارش در کنار مرور حواشی یکی دو سال اخیر این مجری جوان، در این باره سخن گفته شده که حسنی تلاشهایی را آغاز کرده برای اجرای برنامه ای اجتماعی در سیما.

سینماژورنال متن کامل این گزارش را ارائه می دهد:

تلاش برای اجرای برنامه تابستانی

فرزاد حسني، مجري شناخته شده تلويزيون كه از اواسط دهه 80 و بعد از نيمه‌كاره ماندن برنامه «كوله‌پشتي» هيچ‌گاه نتوانست به عنوان يك مجري ثابت به تلويزيون بازگردد، اين روزها تلاش‌هاي تازه‌اي را براي اجراي يك برنامه تابستاني انجام مي‌دهد.
حسني در سال‌هاي دوري از تلويزيون سعي كرد با تجربه در حيطه‌هايي چون بازيگري بخش ديده نشده از توانايي‌هاي هنري خويش را بروز دهد اما تصوير تيپيكالي كه در سريال‌هايي چون «مسير انحرافي» و فيلم‌هايي چون «آمين خواهيم گفت» از خود بروز داد، باعث شد به عنوان بازيگر كسي وي را جدي نگيرد.

درگیرودار حواشی

او دو سال اخير را هم بيشتر به واسطه حواشي مرتبط با زندگي شخصي‌اش يعني ماجراي ازدواج با آزاده نامداري و سپس طلاق زودهنگامش در كانون توجه قرار داشت. به دنبال آن نيز شايعه‌اي مشكوك درباره تصادف و سپس مرگ اين مجري در اتوبان همت منتشر شد؛ شايعه‌اي كه هرچند تكذيب شد اما در همان مدت انتشار تا تكذيب، جو مثبت همذات‌پندارانه‌اي را نسبت به اين مجري فراهم كرد و كم نبودند مخاطباني كه در گروه‌هاي اجتماعي با همدلي فراواني به اين مجري نگريستند.

طرح تولید برنامه ای اجتماعی با محوریت جوانان

فرزاد حسني اين روزها اما مشغول رايزني براي اجراي يك برنامه گفت‌وگومحور در سيماست. او از يك طرف تلاش‌هايي را براي جانشيني محمود گبرلو انجام داده است و از طرف ديگر طرح توليد برنامه‌اي اجتماعي با محوريت جوانان و خانواده را نيز به دو شبكه اصلي سيما ارائه كرده است. البته كه ارتباطات نزديكي كه وي از گذشته با معاونت سيما داشته است، شرايط ارائه اين طرح‌ها را فراهم كرده است اما مسئله اينجاست كه حواشي عجيب و غريبي كه از ابتداي سال گريبان اين مجري را گرفته شرايط را براي حضور مجدد وي در رسانه ملي به شدت دشوار كرده است.

تذکرات مدیران بالادستی

مديران بالادستي رسانه ملي در گفت‌وگوهايي كه با حسني داشته‌اند درباره اين حواشي به او تذكر داده‌اند و حتي به صراحت به او گفته‌اند كه به دليل سوءتفاهماتي كه درباره زندگي شخصي وي در ذهن مخاطبان ايجاد شده نمي‌تواند مجري برنامه‌هايي باشد كه داراي جنبه آموزشي براي قشر جوان هستند. اين شد كه حسني سعي كرده تغييراتي را در طرح‌هاي پيشنهادي‌اش ايجاد و ماهيت آنها را از آموزشي به سرگرم‌كننده تبديل كند.

بازگشت حسنی با الگوی رشیدپور!

با این حال بازگشت دوباره حسني با برنامه‌اي گفت‌وگومحور بعيد به نظر مي‌رسد مگر اينكه حسني مانند همتايش رضا رشيدپور به سراغ يك شبكه فرعي مثل «نسيم» رفته و به جاي برنامه گفت‌وگومحور، جنگي آيتميك را روي آنتن ببرد و در فواصل ميان آيتم‌ها هم درباره اهميت نظافت در شهر و پرهيز از ريختن زباله در معابر عمومي سخن گويد.

 




امیر قادری؛ جانشین گبرلو در “هفت”؟!

سینماژورنال: شايعه تغييرات گسترده در برنامه تلويزيوني «هفت» كه مهم‌ترين برنامه سينمايي در تلويزيون محسوب مي‌شود، با تعطيلي يك ماهه اين برنامه قوت گرفت.
به گزارش سینماژورنال این شایعه سبب ساز بروز گمانه زنیهایی درباره ادامه کار این برنامه شده است و از جمله این گمانه زنیها نیز درباره مجری آینده این برنامه است.

در تازه ترین مورد روزنامه اصولگرای “جوان” با نگارش یادداشتی به قلم محمدصادق عابدینی به لزوم تغییر و تحول در این برنامه اشاره کرده و سه گزینه احتمالی جانشینی گبرلو را نیز معرفی کرده است.

جالب اینجاست که نام امیر قادری روزنامه نگار سینما و مدیرمسئول سایت “کافه سینما” نیز به عنوان یکی از گزینه های جانشینی گبرلو آمده است. قادری در هفته های اخیر به واسطه انتقادی که از سوی بهروز افخمی به وی صورت گرفت و البته جوابیه محترمانه و بشدت هوشمندانه ای که خطاب به افخمی منتشر کرد در کانون توجهات قرار گرفته است.

سینماژورنال متن کامل یادداشت “جوان” درباره تغییر و تحولات در “هفت” را ارائه می کند:

بودن “هفت” از نبودنش بهتر است

داشتن يك برنامه تلويزيوني تخصصي براي سينما، از نگاه اهالي هنر هفتم غنيمتي به شمار مي‌رود كه مي‌توانند از آن طريق مشكلات خود را به گوش مسئولان و از جمله مديران صداوسيما برسانند و البته مردم نيز در جريان اتفاقات سينما كه هنر محبوبي به شمار مي‌رود، قرار بگيرند. به‌رغم اينكه برنامه «هفت» هيچ‌گاه نتوانسته است در حد خواسته‌هاي اهالي سينما ظاهر شود اما بودن اين برنامه از نظر بسياري از هنرمندان سينما بهتر از نبودن آن است. براي همين است كه آنها حدود سه سال اجراي محمود گبرلو را كه در قياس با فريدون جيراني بسيار ضعيف‌تر بود، تحمل كردند.

درخواست سینمایی ها از تلویزیون با واکنش تند گبرلو مواجه شد

آنها حتي در آخرين برنامه اجرا شده «هفت» نيز سعي كردند از مديران صدا وسيما بخواهند توجه بيشتري به سينما داشته باشند؛ درخواستي كه با واكنش تند گبرلو روبه‌رو شد. مجري برنامه «هفت» از تهيه‌كنندگاني كه تقاضا داشتند تا تلويزيون وقت بيشتري براي سينما اختصاص دهد، خواست مشكلات خودشان را خودشان حل كنند و از صداوسيما انتظاري نداشته باشند! در صورتي كه گبرلو پيش از اينكه مجري برنامه هفت شود جزو منتقدان سينما و مجري نشست‌هاي خبري فيلم‌ها در جشنواره فجر به شمار مي‌رفت و اين انتظار از وي بود كه خود پيشگام طرح چنين درخواستي از سيما باشد.

   تغييرات در «هفت»
با تغييرات در سطح مديريت سازمان صداوسيما يكي از شايعه‌هاي قوي كه در ميان سينمايي‌ها به راه افتاد تغيير مجري برنامه هفت بود. حدود سه سال پيش فريدون جيراني كه برنامه «هفت» را راه‌اندازي كرده بود با تصميم مديران سازمان از كار بركنار شد و تيم جديدي به مديريت محمود گبرلو اجراي اين برنامه را در دست گرفت. شايعه عدم رضايت مدير جديد شبكه 3 از اجراي گبرلو زماني تقويت شد كه غلامرضا ميرحسيني از تغييرات در اين برنامه خبر داد و از امكان تغيير مجري برنامه گفت؛ تغييراتي كه با تعطيلي يك ماهه اين برنامه اجرا مي‌شوند.
مدير شبكه 3 در باره «هفت» مي‌گويد: اين برنامه خنثي نيست، بلكه قرار است توجه ويژه‌اي به موضوع سينماي ايران، جايگاه، نقش و اثر آن به عنوان يك رسانه مؤثر داشته باشد. نگاه ما به يك برنامه سينمايي اين است كه در جهت احياي ارزش‌ها در جامعه گام بردارد و وظيفه اصلي برنامه «هفت» توجه به اين موضوع است.  ميرحسيني دليل تعطيلي برنامه هفت در ماه رمضان را فشردگي برنامه‌هاي شبكه عنوان مي‌كند. وي مي‌افزايد: برنامه «هفت» بايد مسير درست خود را پيدا كند و اعمال تغييرات در برنامه «هفت» يا «نود» كه سال‌هاست روي آنتن مي‌روند يك دفعه و به فوريت صورت نخواهد گرفت.

   فريدون جيراني، فرزاد حسني و امير قادري ؛ مجري‌هاي احتمالي “هفت”
با وجود آنكه شبكه 3 هيچ‌گاه عدم همكاري خود با تيم فعلي اجراي برنامه هفت را به صورت علني اعلام نكرده و موضع رسمي شبكه تنها بر تغييرات در اين برنامه تأكيد دارد، اما رسانه‌ها پيشاپيش دست به گمانه‌زني‌هايي زده و با قطعي دانستن تغيير مجري برنامه هفت، اسامي افراد جايگزين وي را نيز اعلام كرده‌اند! در بين اسامي مطرح شده مي‌توان به نام فريدون جيراني، فرزاد حسني و امير قادري اشاره كرد اما گبرلو از انتشار اين شايعات ابراز ناراحتي كرده و مي‌گويد: در روزهاي گذشته شايعاتي هم شنيدم و از برخي دوستان رسانه‌اي گله‌مندم كه بدون پيگيري موضوع، اين شايعات را پخش مي‌كنند. انتظار اين است كه اهالي رسانه دانشي فراتر از مباحث زرد را براي نقد يك برنامه تحليلي سينما به كار ببرند و درگير مباحث زرد رسانه‌اي نشوند. اين مجري همچنين از برنامه‌ريزي براي دور جديد اين برنامه خبر مي‌دهد.

فرصتی دو ماهه برای بازسازی یا …؟
به هر حال فرصت يك ماهه مي‌تواند زمان مناسبي براي بازسازي برنامه هفت باشد. اين برنامه كه قرار است چالشي‌تر از قبل نيز توليد شود، مهم‌ترين تريبون سينمايي‌ها در تلويزيون است. تقويت «هفت» مي‌تواند به تقويت جايگاه سينما در تلويزيون و در نتيجه توجه بيشتر مردم به سينما منجر شود كه سود مستقيم آن متوجه سينما خواهد شد. هم‌اكنون تحقق وعده مدير شبكه 3 بر جذاب‌تر شدن برنامه «هفت» مهم‌تر از تغيير در سطح تيم اجرايي است. توقع اصلي اهالي سينما از «هفت» اين است كه با مطرح كردن مشكلات آنها زمينه كمك براي پيدا كردن راه‌حل را فراهم و وضعيت سينما را با ايجاد بحث‌هاي چالشي ميان مديران و منتقدان، بهبود ببخشد. لازم به ذكر است برنامه آتي «هفت» دوم مرداد ماه از شبكه 3 سيما پخش خواهد شد.




آزاده نامداری از سالن بیرون رفت/فرزاد حسنی روی سن رفت!

سینماژورنال: پانزدهمین جشن سینما و تلویزیون حافظ پر بود از اتفاقات ریز و درشتی که هر کدام از آنها می تواند سوژه های جذابی برای مخاطبان باشد.

به گزارش سینماژورنال یکی از این اتفاقات مربوط می شد به روی سن رفتن فرزاد حسنی. فرزاد حسنی به همراه امین زندگانی روی سن رفت تا جایزه بهترین بازیگر مرد سینمایی را اهدا کند.

در این بخش دو جایزه اهدا شد؛ یکی به امین حیایی برای بازی در فیلم “خانوم” و دیگری به مجید صالحی بخاطر “استراحت مطلق”.

نکته جالب این بخش از مراسم اما نه جوایز بلکه به این بازمی گشت که حدودا یک ربع پیش از رسیدن برنامه به زمان اهدای جوایز بهترین بازیگر مرد سینمایی، آزاده نامداری  از سالن بیرون رفت.

نامداری که تقریبا از ابتدای مراسم در سالن حضور داشت، به همراه دختری نوجوان که گویا از بستگان وی بود از میانه های تالار وزارت کشور و در زمانی که چراغهای سالن خاموش بود از سالن خارج شد.

معلوم نیست که این خروج بخاطر آگاهی او از روی سن رفتن همسر سابقش بوده یا نه اما به هر حال اینکه درست یک ربع بعد از خروج وی، فرزاد حسنی روی سن رفت به اندازه خود کنایه آمیز بود.




آشنایی با ۶ گزینه جانشینی محمود گبرلو در “هفت”

سینماژورنال: از زمان حضور علی اصغر پورمحمدی در معاونت سیما هفته ای نیست که شایعه ای درباره تغییر مجری و تهیه کننده برنامه “هفت” شنیده نشود.

به گزارش سینماژورنال در این چند ماه مرتب نامهای مختلفی به عنوان گزینه های جانشینی گبرلو شنیده است و البته هنوز که هنوز است گبرلو از جای خود تکان نخورده است.

در تازه ترین مورد روزنامه “هفت صبح”  فهرستی احتمالی از گزینه های جانشینی گبرلو در “هفت” را ارائه کرده است؛ فهرستی که مرور آن خالی از لطف نیست.

مطابق این فهرست شش گزینه جانشینی محمود گبرلو در “هفت” به شرح زیرند:

فریدون جیرانی بنیانگذار “هفت” اصلی ترین گزینه این فهرست است. هرچند درگیری جیرانی با سریال سازی در تلویزیون و دغدغه هایی که اخیرا برای بازگشت به عرصه مطبوعات پیدا کرده او را در زمره گزینه های اصلی جانشینی قرار نمی دهد اما به هر حال وی از دیرباز ارتباطات نزدیکی با علی اصغر پورمحمدی داشته و هیچ بعید نیست که یک بار دیگر به “هفت” بازگردد.

محمد حمیدی مقدم مجری و تهیه کننده برنامه هایی مثل “سینما یک”، “سینمادو”، “سینماچهار” و “مستند4” گزینه دوم جانشینی گبرلو است. او بواسطه ظاهر آرام و البته اعتماد به نفس بالایی که در اجرا دارد میتواند گزینه قابل ملاحظه ای برای جانشینی گبرلو باشد.

محمدرضا شهیدی فرد مجری برنامه موفق “پارک ملت” سومین گزینه جانشینی گبرلو است. شهیدی فرد هم از جمله مجریان محترم رسانه ملی است که در دیالوگ کردن با مهمانان-البته اگر پیشتر مشاوره های لازم به وی داده شود- کم نمی آورد.

اکبر نبوی روزنامه نگار سابق و مجری سالهای بعد برنامه هایی چون “سی نما در سینما”، “نوعی نگاه”، “ققنوس” و “برداشت دو” دیگر چهره ای است که شاید اجرای “هفت” به وی سپرده شود. البته نبوی مانند شهیدی فرد یا حتی حمیدی مقدم، مجری ششدانگی نیست اما دانش سینمایی قابل قبولش و تجربه کار در تلویزیون او را هم در فهرست گزینه ها قرار داده است.

منصور ضابطیان که در سالهای اخیر “رادیوهفت”اش برگ برنده شبکه آموزش است نیز میتواند از گزینه های جانشینی گبرلو باشد اما باید این مساله را هم درنظر گرفت که او معمولا برنامه هایی را هدایت کرده که چندان چالش برانگیز نبوده اند و اگر وی در “هفت” حضور یابد احتمالا نمی توان انتظار وجود دیالوگهای صریح در این برنامه را داشت.

آخرین گزینه و احتمالا کم شانس ترین نفر برای جانشینی گبرلو در “هفت” فرزاد حسنی است. چهره ای که در ماههای اخیر و بدلیل مشکلات زندگی خصوصیش به طور مستقیم در کانون توجهات قرار داشت. در شرایطی که آخرین برنامه “هفت” حتی تصویر او در یک مراسم رسمی را سانسور کرد طبیعیست که حضورش در “هفت” هم کمی فانتزی به نظر برسد.




چرا گبرلو، فرزاد حسنی را سانسور کرد؟/آیا گبرلو از شوخی دو سال قبل حسنی دلخور است؟

سینماژورنال: فرزاد حسنی زمانی بواسطه لحن تند و تیز در اجرایش شناخته میشد و البته همین تند و تیزی بود که باعث شد مدتی را نتواند در تلویزیون حضور داشته باشد.

به گزارش سینماژورنال در یک سال اخیر اما جنجالهای مرتبط با ازدواج و سپس جدایی زودهنگامش از آزاده نامداری مجری زن تلویزیون است که اسباب پررنگ شدن حضور وی در رسانه ها شده است.

فرزاد حسنی هفته گذشته به عنوان مجری مراسم تقدیر از دست اندرکاران برگزاری جشنواه فیلم فجر حضور داشت و هرازگاه نیز سعی می کرد با اشاراتی به مهمانان حاضر در مراسم، لحظات مفرحی را برای حاضران ایجاد کند.

سانسور تصویر حسنی

نکته جالب درباره این حضور اما سانسور تصاویر حسنی در گزارش تصویری برنامه “هفت” از این مراسم بود.

برنامه اخیر “هفت” در بخشی از خود گزارشی درباره تجلیل از برگزیدگان “هفت” داشت که به نوشته “هفت صبح” تصویر فرزاد حسنی از این گزارش حذف شده و فقط صدای او قابل شنیدن بود.

احتمال میرود این حذف به دستور مقامات مافوق گبرلو در شبکه سوم باشد که اجازه پخش تصویر حسنی را به وی نداده اند.

در ابتدای امسال و بعد از جنجالهایی که بر سر درگیری آشکار حسنی-نامداری شکل گرفته بود برخی منابع از ممنوع التصویری هر دو نفر خبر دادند و سانسور حسنی در برنامه ای که در ساعات انتهایی شب روی آنتن می رود، میتواند یکی از نمودهای چنین مساله ای باشد.

آیا گبرلو از شوخی دو سال پیش حسنی دلخور است؟

البته میتوان دلیل این سانسور را جبران شوخی دو سال قبل حسنی با گبرلو هم دانست.

در آن زمان فرزاد حسنی که مجری مراسم افتتاحیه جشنواره سی و دوم بود با اشاره به حضور گبرلو که یکی از مهمانان بود گفت: ببخشید که من دارم جلوی شما برنامه را اجرا می‌کنم، البته شما باید این را به من بگویید!!!

 گفته های حسنی در افتتاحیه جشنواره سی و دوم به شوخی بود ولی به هر حال ممکن است تلخی این شوخی در دل گبرلو مانده باشد…