1

فوت فردوس کاویانی؛ بازیگر زرتشتی شریف سینما، تئاتر و تلویزیون

سینماروزان/حامد مظفری: فردوس کاویانی بازیگر زرتشتی شریف سینما تئاتر و تلویزیون ایران در ۸۲سالگی فوت شد.

فردوس کاویانی متولد ۴مهر ۱۳۲۰ در کرمان، دانش‌آموختهٔ رشتهٔ بازیگری و کارگردانی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود. او بازیگری را از سال ۱۳۴۰ با حضور در تئاتر آغاز کرد و بازی در سینما را نیز از سال ۱۳۴۹ با فیلم تجاوز به کارگردانی حمید مصداقی شروع کرد.

کاویانی بازیگر بااستعدادی بود و بی واهمه از کمیت نقش، با حضور خود به هر نقشی اعتبار میداد و از تئاتر تا سینما و تلویزیون، فراوان خاطره ساخت.

نمایش‌هایی همچون بالماسکه دزدان، سلطان مار، سهراب و اسب و سنجاقک، آهسته با گل سرخ، مرگ تصادفی یک آنارشیست، شهر قصه و تانگوی تخم مرغ داغ ازجمله آثار تئاتری کاویانی بودند.

او در تلویزیون نیز با بازی در مجموعه‌های محبوبی مانند محله برو بیا، محله بهداشت، همسران و آژانس دوستی خاطرات زیبایی برای مخاطبان به جای گذاشت.

فردوس کاویانی
فردوس کاویانی

فردوس کاویانی نقش‌هایی خاطره ساز در آثار کارگردانانی مطرح همچون بهرام بیضایی و داریوش مهرجویی بازی کرد و ازجمله در نوآر #سگ‌کشی که نقش تابان‌پور معلمی تسویه‌شده(؟!) که متصدی پذیرش هتل است را به خوبی بازی کرد یا در کمدی #اجاره‌نشین‌ها در نقش سرکارگری شیرین و خوش‌قلب که سعی دارد با مدارا، عباس آقا و قندی را آشتی دهد، با مهارت تیپ‌سازی کرد.

هامون، بانو، میکس و نارنجی‌پوش همه متعلق به داریوش مهرجویی، جایی برای زندگی محمد بزرگ‌نیا، ساوالان یدالله صمدی، مردان آنجلس فرج سلحشور، سایه خیال حسین دلیر، در مسیر تندباد مسعود جعفری جوزانی، سیرک بزرگ اکبر خواجویی و… از دیگر آثار فردوس کاویانی در سینما هستند.

فردوس کاویانی یکی دو بار هم نقش اصلی فیلم‌های سینمایی شد و ازجمله در کمدی های همه دختران من اسماعیل سلطانیان و سفر پرماجرا ولی هیج کدام از این فیلم‌ها به اندازه نقش مکملهایش دیده نشد.

فردوس کاویانی هنرمندی خوش‌قلب، شریف، بی‌ادعا و از نسلی بود که شور بازیگری و شعور اشتهار را یکجا داشتند. کاویانی در اواخر عمر به دلیل ابتلا به پارکینسون کم‌کار شده بود ولی در معدود گفتگوهای کوتاه خویش، زبان جز به گفتار نیک نگشود و جز کردار نیک را خواستار نبود.




چرایی حذف غلامحسین لطفی از #همسران!؟⇐فرهاد جم بعد از سی سال بازگو کرد+اعلام دستمزد بازیگران سریال

سینماروزان: تابستان ۱۳۷۳ سریال همسران را کلید زدیم و مسعود شامحمدی که از دوستانم هستند به من زنگ زدند.ایشان حلقه رابط من با مسعود رسام و بیژن بیرنگ شد.

فرهاد جم بازیگر اصلی سریال ماندگار #همسران با بیان مطلب فوق به روزنامه فرهیختگان گفت: ابتدا قرار بود بیرنگ و رسام تهیه‌کننده باشند و غلامحسین لطفی کارگردان باشد و در عین‌ حال نقش کمال لطفی را هم بازی کند.

جم ادامه داد: بعد از بازی یک بخش که ما رفتیم و اثاث‌کشی بود و اینها، آقای رسام و بیرنگ کار را نپسندیدند و بنابراین پروژه متوقف شد و بازیگران تغییر کردند و فردوس کاویانی نقش کمال لطفی و مهرانه مهین‌ترابی نقش مهین را بازی کردند. فردوس کاویانی مردی دوست‌داشتنی بود که من از او بسیار یاد گرفتم. بیژن بیرنگ طناز خوبی بود و آن را خوب بلد بود.

فرهاد جم درباره سطح دستمزدهای بازیگران سریال همسران گفت: دستمزدها در طول سریال تغییر کردند، ولی نه به‌دلیل دیده‌شدنم، بلکه بیژن و مسعود یک متممی به قرارداد سریال همسران اضافه کردند و قرارداد تغییر کرد.

جم گفت: قرارداد من ماهانه 80هزار تومان بود و بعد که متمم به قراردادم خورد، دستمزدم ماهانه 200هزار تومان شد. بعد از عید که این سریال خیلی دیده شد، این متمم به قراردادم اضافه شد.

فرهاد جم گفت: آن زمان اجاره ماهانه خانه 100متری من در شهرزیبا که دوخوابه بود، 12هزار تومان بود و دستمزدم ماهانه 80هزار تومان. من جیپ صحرای عزیزم را در سال1374 با دستمزد مسابقه «راز سیب» به قیمت سه‌میلیون و 400هزار تومان گرفتم. این جیپ را تا سه‌سال داشتم. در آن زمان دستمزدهایی که می‌گرفتم، خوب بودند.

جم درباره لوکیشن اصلی همسران گفت: آن خانه خیلی معروف همسران بعدها با تغییراتی لوکیشن «خانه سبز» شد ولی الان کوبیده و ساخته شده است. الان بالای آن اتوبان یادگار و پایینش اتوبان نیایش است.

این بازیگر بیان داشت: ما برای 40دقیقه که یک قسمت از سریال «همسران» بود، چهار روز کار می‌کردیم، ولی الان اصلا تهیه‌کننده قبول نمی‌کند که شما این زمان را صرف کنید. سرعت انجام کار شما را وادار می‌کند از یک چیزهایی بگذرید و این کیفیت را پایین می‌آورد. جمله‌ای هست که موقع بروز نقص‌ در کار می‌گویند: «کی می‌بینه، بزن بریم، گمه!» این را از صدابردار تا کارگردان و هرکسی ممکن است بشنوید، درحالی ‌که مخاطبان خیلی هم بادقت می‌بینند…

چرایی حذف غلامحسین لطفی از #همسران!؟/فرهاد جم بعد از سی سال بازگو کرد
چرایی حذف غلامحسین لطفی از #همسران!؟/فرهاد جم بعد از سی سال بازگو کرد




تولید شصت قسمت #آژانس_دوستی با حدود صد میلیون!!

سینماروزان: بازپخش سریال آژانس دوستی از شبکه آیفیلم همچنان مخاطب دارد. هرچند بیش از دو دهه از تولید و اولین رونمایی این سریال گذشته ولی چه به لحاظ داستان پردازی اپیزودیک و چه به لحاظ ترکیب بازیگران و مضمون اخلاقی، آژانس دوستی هنوز از سریالهایی است که مخاطب به تماشای آن علاقه دارد.

به گزارش سینماروزان، آژانس دوستی با مرکزیت جوزان فیلم و با حضور مسعود و فتح الله جعفری جوزانی به عنوان هسته اصلی تولید کلید خورد در حالی که یک تیم کارگردانی کار ساخت را انجام دادند.

احمد رمضان زاده که بیش از چهل قسمت سریال را کارگردانی کرده در گفتگو با روزنامه #جام‌جم درباره حال و هوای تولید سریال و حفظ جذابیت در طول دو دهه و اندی، حرف زده است.

*مهم ترین عامل ماندگاری آژانس دوستی چیست؟ متن یا تکنیک؟
**واقعیت این است که هر چه به عقب تر میرویم به سریالهای ماندگارتری برخورد میکنیم. تازه این سریال در شمار سریالهای ب بود و از نظر مالی کاملا لوباجت(کم هزینه). شاید باورش سخت باشد ولی بیش از شصت قسمت سریال با هزینه ای حول و حوش صد میلیون تومان تولید شد در حالی که بازیگران بزرگ سریال ماهیانه فقط یک میلیون میگرفتند!

*البته ارزش پول هم به مراتب کمتر شده؟
**درست است ولی آن زمان پول برای عوامل سریال محلی از اعراب نداشت. الان اگر بازیگری از کاری خوشش نیاید همین که پول خوبی باشد، می آید ولی در آن زمان امثال اسماعیل داورفر یا فردوس کاویانی، پول برایشان در درجه آخر اهمیت بود. آدم هایی در سریال بودند که دست نیافتنی هستند. یکی مثل داورفر آن قدر کار برایش مهم بود که برای تغییر یک دیالوگ باید یک روز زودتر به او می‌گفتیم ولی حالا…

*ترکیب کارگردانی سریال ترکیب متنوعی است و از خود شما تا فرامرز قریبیان و محرم زینال زاده و مجید جعفری و حمیدرضا صلاحمند و امیر قویدل و… را به خود دید.

**تنوع کارگردانی حاصل طولانی شدن روند کار بود. سریال ابتدا بنا بود فقط سیزده قسمت باشد ولی استقبال از کار بالا بود و کار تا بیش از 60 قسمت ادامه یافت. بیش از 40 قسمت را خودم ساختم ولی درگیری هایی که برای ساخت فیلم بشیر برایم پیش آمد و فشار پخش و فشار فیلمنامه باعث شد که کارگردانان تازه ای به کار ورود پیدا کنند. استقبال از کار آن قدر بالا رفت که بسیاری از حرفه ای ها برای سریال، متن نوشته و می فرستادند و ما بسیاری از متن ها را می خواندیم و انتخاب نمی کردیم. اگر بخواهم از ارکان سریال بگویم هم باید از مسعود جعفری جوزانی و فتح الله جوزانی بگویم و هم از حمید جبلی. جبلی به غیر از بازی در برخی قسمتها، در بازنویسی متن های سریال بسیار کمک کرد. حمید جبلی بسیار خلاق بود و خیلی حواسش به سنتها بود و مدام به ما توصیه میکرد مراقب باشید سنتها از بین نرود. جبلی اپیزودی درباره آدمهایی نوشت که سالها ایران نبوده اند و وقتی برمیگردند با زیر و رو شدن جامعه مواجه میگردند. یادم است قهرمان داستان جبلی، پیرمردی بود که بعد از بازگشت به ایران به محله نواب میرفت در حالی که چیزی از محله باقی نمانده و به اتوبان بدل شده. آن نماها را در اتوبان نوابی گرفتیم که هنوز افتتاح نشده بود و هیچ گاه گریه ای که جبلی پشت دوربین کرد از یاد نخواهم برد. الان حمید جبلی کجاست؟؟ جبلی غیر از اپیزود خودش، مابقی متن ها را هم می خواند و جوزانی خیلی تاکید داشت که او حتما باشد. مسعود جعفری جوزانی به عنوان پشتوانه فکری کار هم در انتخاب متن و هم کارگردانی بسیار به کار کمک کرد.

*دلیل نهایی ماندگاری را چه می دانید؟
**طرح مسائل انسانی و دست گذاشتن روی موضوعات مبتلابه جامعه بشری با نگاهی اخلاقی، دلیل مهمی است و همواره برایم جای تاسف بود که چرا سریال ادامه پیدا نکرد. تلویزیون راغب بود کار ادامه یابد ولی مشکلات مالی، مانع شد. شاید کل طلب بابت سریال پنجاه میلیون هم نبود ولی همان طلب باعث شد کار ادامه نیابد. هم جوزانی و هم گروه، خیلی دوست داشتند کار ادامه یابد ولی حیف…

*لوکیشن اصلی کار چگونه انتخاب شد؟
**در فصل اول، بعد از کلی تحقیق درباره مسائل آژانس های تلفنی، یک آژانس واقعی حوالی هفت تیر انتخاب شد به عنوان لوکیشن ولی از فصل دوم، کار را دکور زدیم و در جوزان فیلم ضبط کردیم.

*بازیگران بزرگی در کار بودند که الان کنار هم قرار گرفتن آنها واقعا رشک برانگیز است.
**آنها هنرمند واقعی بودند. مثلا حسین پناهی بسیار زیاد در زمینه فیلمنامه صاحب نظر بود و خیلی کمک میکرد. بعدتر این توانایی را فقط در فرهاد اصلانی دیدم که او هم بازیگری است که می تواند فیلمنامه را بپرورد. در آژانس دوستی، ظرف و مظروف یکی بود و بازیگر، حرفی را میزد که با زندگیش جور بود. از فردوس کاویانی تا داورفر و… آدم های اخلاقی بودند که داستانهای اخلاقی از زبان آنها به درستی روایت میشد.

الان اگر بخواهید همان ساختمان محل زندگی فردوس و پژمان را مورد تمرکز قرار دهید دیگر وجود ندارد و اگر مثل آن را بسازید، دروغ است. در آژانس دوستی، داورفر بود که بعد از چهل سال کار تئاتر، اگر میگفت این دو خط ایراد دارد، واقعا ایراد داشت یا خود حسین پناهی، فیلسوفی بود برای خودش. یا فردوس کاویانی با سالها سابقه تئاتر وقتی میگفت این متن، به درد نمیخورد یعنی واقعا به درد نمیخورد و باید می انداختی دور ولی الان در برخی کارها، بازیگر را می آورند و میگویند هرچه میخواهی بگو! ولی در آنجا حتی بازیگران مهمان هم امثال علی نصیریان و مهرانه مهین ترابی بودند که بازیگران بزرگی اند.

*در پشت صحنه هم از افرادی استفاده شده که بعدها مطرح تر شدند.
**به غیر از تیم کارگردانی که اغلب از چهره ها بوده و هستند، فیلمبردارانی نظیر رضا رخشان یا محمد احمدی را داشتیم که حالا هر دو از تهیه کنندگان شناخته شده هستند. رضا مهاجر از دیگر فیلمبرداران سریال بود که واقعا ذوق بالایی داشت. محمدرضا شجاعی طراح صحنه سریال بود که بعدتر نامش را در آثاری مثل ایستاده در غبار، رد خون، بادیگارد و اخراجیها دیدیم.

*جالب اینکه سریال بیست سال پیش از اهمیت تشکیل خانواده و فرزندآوری میگفت؟؟
**دقیقا. زمانی که فرزندآوری، مساله نبود، کاراکترهایی در سریال بودند که از چهار تا 9 فرزند داشتند و یک نفر کار میکرد و خرج زندگی درمیامد ولی حالا چه؟ در سریال کاراکتر فردوس میگفت گر مادرم نباشد، برکت زندگی رفته و راست میگفت ولی حالا اگر همان را در سریال بگویند، میگویند شعار داده. چرا به شعار رسیدیم؟؟ همین الان اگر کاری برمبنای دوستی و اخلاق را پیش یک تهیه کننده ببری، میخندد و میگوید طرح درباره خیانت بیاور و متاسفانه جشنواره های ما نیز پر شده از چنین آثاری. دو سال و نیم درگیر تولید آژانس دوستی بودیم آن هم با بودجه ای حدود صد میلیون ولی همه به همان پول اندک راضی بودند چون به کار اعتقاد داشتند و دوستی برایشان ارزش داشت ولی الان اگر خوبی کنی میگویند چرا فردین بازی درمیاوری؟ آن موقع برای آداپته متن، بوستان و گلستان را میخواندیم ولی حالا بیایید و پیش یک تهیه کننده از سعدی بگویید، یقینا به شما میخندد!! در سریال آژانس دوستی از مادر برادران جوزانی به عنوان بازیگر مادر فردوس استفاده کردیم و ایشان تا نمازش را نمیخواند و برای ما دعا نمیکرد اصلا جلوی دوربین نمی آمد. او نمازش از روی ریا نبود بلکه نماز میخواند و برای کل گروه دعا میکرد. این حس و حال چگونه تجدید میشود؟

*این بار معنوی سریال در برخی قسمتها هم بود.
**مثلا داستانی داشتیم درباره زیارت و از همان اول مسعود جعفری جوزانی تاکید داشت به سمت شعار نرویم و زیارت واقعی را که همراه است با سیاحت و تفریح، نشان دهیم چون میدانستیم اگر فقط تمرکز کنیم بر ظاهر زیارت، سریال، ماندگار نخواهد شد.

*از نظر ساختاری هم سریال سازی اپیزودیک دیگر چندان جدی گرفته نمیشود. چرا؟
**ازمنظر ساختاری، آن ساختار اپیزودیک را نمیشود به سادگی تکرار کرد چون آدمهای کاربلدی که متن خوب و غنی بنگارند، کم شده اند. البته هنوز نویسنده کاربلد هست ولی دستمزد کافی می خواهد و برخی ترجیح میدهند با آدم آماتور کار کنند ولو به قیمت افت فاحش کیفیت. مسعود جعفری جوزانی تا متن را نمیخواند و تجزیه و تحلیل نمیکرد محال بود اجازه ضبط دهد یا فتح الله جعفری جوزانی همان زمان فوق لیسانس فلسفه داشت و چهار کتاب ترجمه کرده بود و اگر یک دیالوگ میگفت، حسابی بود.

*روند انتخاب بازیگران جوان چطور بود؟
**جوان ترین بازیگر سریال، پژمان بازغی بود که تا خود جوزانی او را تست نکرد و توانایی اش را ندید، او را وارد کار نکرد. عکسهای پژمان در دفتر جوزان فیلم بود و بعد از معرفی ایشان به جوزانی، او خواست یک اپیزود به صورت اتود با بازی او ضبط شود تا محک بخورد.

روایت احمد رمضان زاده کارگردان اصلی سریال آژانس دوستی از تولید شصت قسمت سریال با کمتر از صد میلیون
روایت احمد رمضان زاده کارگردان اصلی سریال آژانس دوستی از تولید شصت قسمت سریال با کمتر از صد میلیون

*ورود فرامرز قریبیان به سریال چطور بود؟
**قریبیان از فصل دوم به کار پیوست. من اپیزودی با عنوان انتقام نوشته بودم که به نظرم رسید بهترین کارگردان برای آن، فرامرز قریبیان است پس به تهیه کننده پیشنهاد دادم از ایشان استفاده کنیم. حتی گفتم حاضرم دستمزد نگیرم ولی ایشان بیاید و جوزانی آن قدر باشعور بود که هم از پیشنهاد من استقبال کرد و هم حقوق مرا پرداخت. قریبیان وارد کار شد و چون آدم بزرگی بود بی چشمداشت، کمک کرد.

*آن زمان دستمزد خودتان به عنوان کارگردان اصلی چه بود؟
**من برای هر اپیزود پانصد هزار تومان میگرفتم در حالی که دستمزد بازیگران بزرگ سریال حدود ماهی یک میلیون بود و یادم است که حسین پناهی با اولین دستمزدش، یک سیم کارت موبایل خرید که آن موقع حدود یک میلیون و سیصد هزار تومان بود...

*اینکه در بین آن همه کارگردان نامدار، جوزانی از جوانی مثل شما به عنوان کارگردان اصلی سریال استفاده کرد از کجا ناشی شد؟
**من در دانشگاه صداوسیما درس میخواندم و همکلاسی هایی مثل پرویز شهبازی داشتم. استاد راهنمای من برای ارائه پایان نامه، مسعود جعفری جوزانی بود و پرویز شهبازی، بهرام بیضایی را به عنوان استاد راهنما کنار خود داشت. جوزانی به من پیشنهاد داد یک فیلم اقتباسی را به عنوان پایان نامه بسازم و من یکی از داستانهای جلال آل احمد به عنوان بچه مردم را به فیلمنامه تبدیل کردم و ساختم و نمره خوبی هم گرفتم و جالب اینکه برای تامین بودجه تولید آن فیلم، مسافرکشی میکردم. به هر حال آنجا با جوزانی آشنا شدم و همکاری به آژانس دوستی و بعد در چشم باد و… رسید.

*…گویا شما همدوره امثال سعید آقاخانی و فرهاد اصلانی هم بوده اید؟
**من و فرهاد در دبیرستان، همکلاس بودیم و کلی کار تئاتر کردیم ولی سعید آقاخانی بعد از ما بود. البته فرهاد ابتدا دانشگاه تربیت معلم درس میخواند ولی رها کرد و به دانشگاه سوره رفت و علاقه اصلیش را پی گرفت ولی من از همان ابتدا دانشگاه صداوسیما رفتم و جالب اینکه هنگام مصاحبه اولیه امثال حمید سمندریان با ما سوال و جواب کردند.

*حسین پناهی ازجمله متفاوت ترین نقشهای آژانس دوستی را ایفا کرده. از همکاری با او بگویید.
**جوزانی کارهای تئاتری حسین پناهی را دیده بود و در فیلم در مسیر تندباد به او نقش داد و بعد برایش فیلم سایه خیال را نوشت که یکی از دوستان دوران تحصیل در آمریکای جوزانی(حسین دلیر) آن را ساخت و البته برادر حسین دلیر نیز در تولید شریک شد. به هنگام تولید آژانس دوستی یکی از اولین بازیگران، حسین پناهی بود که وارد شد و حضورش، وزنی برای سریال بود.

*تصویربرداری سریال به صورت وی اچ اس بود؟
**کار، تلویزیونی بود و دوربین ها به صورت وی اچ اس ضبط میکردند ولی ابزار ارتقای کیفیت تصویری وی اچ اس آمده و بد نیست کیفیت سریال را ارتقا دهند تا جزییات تصویری روشن تر گردد.

*سریال آژانس دوستی در دو فصل تولید شد و اقبال به آن چنان بود که میتوانست به فصل سوم برسد. برنامه ریزی خودتان برای فصل سوم چه بود؟
**همان طور که گفتم مشکلات مالی مانع ادامه تولید سریال شد ولی طرح های لازم برای تولید فصل سوم هم آماده بود و حتی در نظر داشتیم نوعی نقد سیاسی-اجتماعی شیرین را در فصل سوم ارائه کنیم تا نیشتری باشد بر مشکلات مبتلابه جامعه.

*به نظرتان الان اگر بخواهند سریالی مثل آژانس دوستی بسازند، شدنی است؟
**باز هم میشود سریال خوب ساخت به شرط اینکه بروند به سراغ هنرمندان کاربلد که زمان را می شناسند و اختیار کار را دستشان بدهند تا منطبق با جهان بینی خود، سریال بسازند و البته در مسائل اقتصادی باید عزت هنرمندان را حفظ کرد که عزت آنها، عزت مملکت است. این را هم یادمان نرود که تهیه کننده حرفه ای، نیاز امروز سریال سازی است. مسعود جعفری جوزانی تهیه کننده ای بسیار حرفه ای بود و هست. یادم نمیرود وسط های ساخت قسمت دوم بودیم که جوزانی، من و رضا رخشان فیلمبردار کار را صدا زد و درباره سکانسی پرسید که با ده برداشت، ضبط شده بود. جوزانی پرسید چرا ده برداشت؟؟ با هم تمام برداشتها را دیدیم و ما گفتیم تکرار به خاطر خارج شدن سر بازیگر از کادر بوده و جوزانی بی تعارف گفت لحظاتی هست که بازیگر در حال راه رفتن است و در یک دهم ثانیه شاید بخشی از سرش در کادر نباشد! جوزانی گفت برداشت های طولانی باعث خشکی بازی بازیگر میشود و تولید را به خطر می اندازد و در نهایت گفت برای سکانس های خارجی حداقل هفت روز و حداکثر نه روز وقت دارید یا مثلا فیلمبرداری سکانسی در زندان را میگفت باید یک روزه بگیرید. طبیعی است که وقتی تهیه کننده حرفه ای است و دستور کار دقیق دارد حتی یک پلان را نمیتوان بی برنامه گرفت.

*پس از این همه سال حسرتی هم بابت آژانس دوستی دارید؟
**اینکه بعد از بیست و چند سال باز می گویند سریال خوبی است و مخاطب دارد، هم مایه خوشحالی است و هم مایه گلایه. گلایه ازاینکه چرا همان موقع قدرشناس نبودند و مجال ادامه تولید برای فصل سوم را فراهم نیاوردند. حسرتم نه به خاطر خودم بلکه به خاطر هنرمندان از دست رفته است. حسین پناهی خیلی زود رفت و ما نفهمیدیم چقدر میتوان از پتانسیل او استفاده کرد. یا اسماعیل داورفر که زود رفت یا امثال جبلی و فردوس کاویانی که مدتهاست نیستند…آن موقع حواسشان نبود که چه کار مهمی انجام شده و چه گروه خوبی شکل گرفته و میشود باز هم از این گروه، استفاده کرد. از طرف دیگر پرسشی که همواره درباره سریالهای ماندگار وجود دارد فقدان منابع مطالعاتی کافی حول سریالهاست. به نظرم پژوهشگران فرهنگی آینده لازم است که منابع مطالعاتی درباره سریالهای ماندگار تلویزیون داشته باشند و بد نیست در این باره به صورت جدی تر کار شود.




شرح حال فردوس کاویانی از زبان فرزندش⇐پدرم نه آلزایمر دارد و نه در خانه سالمندان است!/پدرم فقط پارکینسون دارد و هیچ گاه هم حامی هیچ جریان سیاسی نبوده!/قیمت داروی ۱۳۰هزار تومانی پدرم به یک میلیون و ۸۰۰هزار تومان رسیده؛ تازه اگر پیدا شود!!/زمینی که چهل سال پیش پدرم خریده بود، به‌دلیل کلیمی بودن فروشنده، بلوکه شده!/سهام چهل سال قبل پدرم نیز ناپدید شده!

 

سینماروزان: مشکلات معیشتی هنرمندان با بروز کرونا چند برابر شده و متاسفیم که بگوییم هیچ حرکت جدی و ضربتی نیز برای حل مشکلات صورت نمی‌گیرد. این مشکلات برای هنرمندانی که با بیماری خاصی دست و پنجه نرم می‌کنند چند برابر است چون نه بیمه درمانی درجه یکی دارند و نه کمک هزینه درمان به آنها تعلق می‌گیرد.

به گزارش سینماروزان فردوس کاویانی بازیگر توانای ایرانی از جمله هنرمندانی است که ابتلا به بیماری پارکینسون، مشکلات متعددی را برایش رقم زده.

آرتین کاویانی فرزند فردوس کاویانی در تشریح وضعیت پدر به خبرگزاری ایسنا گفت: در تعجبم که برخی از پدر من در شرایطی صحبت می‌کنند که در خانه سالمندان است و به آلزایمر دچار شده است!! این طور نیست و ایشان در منزل هستند و بیماری‌ اصلی‌شان هم فقط پارکینسون است. اگر فراموشی داشتند که این روزها این قدر غصه مرحوم پرویز پورحسینی و دیگر دوستان و همکاران‌شان را نمی‌خوردند.

او ادامه داد: پدر من هیچ صفحه‌ای در فضای مجازی ندارد ولی متاسفانه عده‌ای به نام ایشان فعالیت و حتی تبلیغ سیاسی می‌کنند و با وجود اینکه من و دیگر اعضای خانواده به صاحبان صفحه جعلی اعلام کردیم که شکایت خواهیم کرد اکانت ما را مسدود کردند تا امکان رصد آنچه در آنجا اتفاق می‌افتد را نداشته باشیم و نگران این بودیم که از طریق صفحه‌های جعلی به نام فردوس کاویانی تبلیغ یا از مردم اخاذی شود. قابل ذکر است در زمانیکه که پدر بدلیل مشکلات بیماری در بیمارستان بستری بودند هیچ گاه راضی به حمایت از هیچ جناح و جریان سیاسی نبوده و اگر در فضای مجازی خلاف این امر وجود دارد، توسط اشخاص ثالث فرصت طلب و بصورت جعلی منتشر و رصد میشود.

وی با بیان اینکه «تمام مدارک موجود را جمع آوری خواهیم کرد و در صورت لزوم از طریق مراجع قضایی پیگیری خواهیم نمود» افزود: متاسفانه شنیده‌ام که برای چند هنرمند دیگر هم این اتفاق افتاده است و آگاهی و هوشیاری مردم عزیز مانع از سودجویی این افراد و همچنین نشر شایعات خواهد شد.

کاویانی با اشاره دوباره به شایعه‌هایی که درباره وضعیت پدرش منتشر شده است، گفت: ای کاش دوستداران فردوس کاویانی از وضعیت درمانی و مشکلات تهیه داروی چنین هنرمندانی می‌گفتند و می‌نوشتند. پدر من دارویی را تا به حال مصرف می‌کردند که قیمت هر بسته آن ۱۳۰ هزار تومان بود و الان به حدود یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان می‌رسد، البته اگر پیدا شود و این‌ وضع در شرایط اقتصادی امروز برای بسیاری از خانواده‌ها طاقت‌فرساست. هرچند شاید اگر آنچه از پدر من بلوکه شده در اختیارش قرار می‌گرفت شرایط بهتری می‌داشت.

به گزارش سینماروزان فرزند فردوس کاویانی با اشاره به املاک بلوکه شده پدرش توضیح داد: پدر من پیش از انقلاب ، سهامی جزئی را از یک شرکت سرمایه‌گذاری خریداری کرده بودند که آن شرکت تا اواخر سال 1359 یا اوایل سال 1360 همچنان فعالیت می کرد و پاسخگو بود ولی پس از ادغام با چند شرکت و بانک و تاسیس بانک صنعت و معدن به یکباره ناپدید شد. ما تا چند ماه پیش یعنی تقریبا نزدیک به 40 سال، نمی‌دانستیم ادغام صورت گرفته و بانک صنعت معدن و بانک مرکزی باید پاسخگو باشند، در حالی که گویا در سال 1361 اطلاعیه‌ای داده شده بود که هر کس سهام خود را پس بگیرد ولی پدر من به دلیل ضعف در اطلاع رسانی متوجه نشدند. اما این نباید سبب شود که سهام با نام ایشان از رده خارج شود و از حق خود محروم شوند.

فرزند کاویانی افزود: علاوه بر این زمینی را هم که پدرم قبل از انقلاب خریداری کردند فعلا در چالش دادگاه ها قرار گرفته و تا به حال قادر نبودیم حقوق خویش را بگیریم که به نظر میرسد بدلیل کلیمی بودن فروشنده این اتفاق افتاده و بدلیل مشکلات مالی برای پدر و به نتیجه نرسیدن املاک خریداری شده توسط پدر و نرسیدن به سند، پدر قادر به فروش ملک نشدند تا بتواند آنچه در جوانی جمع آوری کرده برای ایام پیری خویش استفاده کند.

 




چرا “همسران در آفریقا” ساخته نشد؟⇒بیژن بیرنگ توضیح داد

سینماروزان: سریال “همسران” ازجمله سریالهای تولیدی رسانه ملی است که همچنان بازپخش‌هایش نیز مورد توجه ومحبوب است. بیژن بیرنگ که همراه با مسعود رسام فقید، کارگردانی این سریال را برعهده داشت به‌تازگی از برنامه‌هایش برای تولید نسخه سینمایی این مجموعه با عنوان “همسران در آفریقا” سخن گفته است.

به گزارش سینماروزان بیژن بیرنگ با اشاره به نگارش ورسیون سینمایی مجموعه به جام‌جم گفت: اتفاقا نسخه سینمایی سریال را هم با عنوان “همسران در آفریقا” نوشتیم و داستانی مهیج داشتیم با محوریت سقوط هواپیمای کمال و زنش و خواهرزاده و شوهرش در آفریقا!

بیرنگ ادامه داد: داستان با سقوط هواپیما در آفریقا شروع می‌شد و در ادامه با حضور کمال و همراهان در قبیله‌ای بدوی، اتفاقات متعدد و غریبی برای آنها رخ می‌داد؛ اتفاقاتی پر از طنازی و شیرینی که می‌شد کلی هم مخاطب جلب کند.

بیرنگ در چرایی عدم تولید “همسران در آفریقا” گفت: چند نکته مهم باعث ساخته نشدن این فیلم شد. در وهله اول فردوس کاویانی تمایلی نداشت که دوباره در نقش کمال بازی کند و بین مردم با این نقش شناخته شود. هر چند که مخاطبان او را با این نقش می‌شناختند ولی خودش از نقش خسته شده بود و به‌دنبال نوآوری بود. بحث مهم دیگر بحث رایت سریال بود که مدیران آن زمان تلویزیون اجازه چنین کاری یعنی ساخت نسخه سینمایی را نمی‌دادند ولی همچنان هم معتقدم اگر مدیران موافقت کنند می‌شود آن طرح را با قدری پالایش به جریان انداخت.

 

همسران+در+آفریقا
همسران+در+آفریقا




سیمای تازه بازیگر زرتشتی سینما و تلویزیون+عکس

سینماروزان: فردوس کاویانی بازیگری که از کمدی «اجاره نشینها»ی داریوش مهرجویی تا مجموعه «همسران»بیژن بیرنگ-مسعود رسام خاطراتی ماندنی برای مخاطبان خلق کرده بود این روزها حال جسمی خوبی ندارد.

کاویانی که ذاتا انسانی است به شدت مأخوذ به حیا و گریزان از جار و جنجال به تازگی و بعد از مدتها در مراسمی با حضور مخاطبان ظاهر شد؛ مراسم جشن بازیگر تئاتر امسال تقدیر از این بازیگر زرتشتی سینما و تلویزیون ایران را در دستور کار قرار داده بود و همین تقدیر سبب ساز آن شد که کاویانی برای ساعاتی هم که شده در کانون توجه رسانه ها قرار گیرد.

تصاویری که از کاویانی در مراسم تقدیرش منتشر شد نشان از کاهش وزن شدید وی داشت که ناشی از بیماری جسمی است که در ماههای اخیر با آن دست و پنجه نرم کرده است.

کاویانی که آخرین بار 5 سال قبل با سریال «هفت سین»یدالله صمدی در تلویزیون حضور داشت یک فیلم اکران نشده با نام «ساکن خانه چوبی» را هم در کارنامه دارد. آخرین باری که این بازیگر را در سینما دیدیم هم در «نارنجی پوش» داریوش مهرجویی بود.

تقدیر از فردوس کاویانی در مراسم جشن بازیگر
تقدیر از فردوس کاویانی در مراسم جشن بازیگر
تقدیر از فردوس کاویانی در مراسم جشن بازیگر
تقدیر از فردوس کاویانی در مراسم جشن بازیگر



تکذیب شایعه ابتلای بازیگر “اجاره‌نشینها” به آلزایمر

سینماژورنال: در ساعات گذشته شایعه‌ای در برخی شبکه های اجتماعی منتشر شد که حکایت از آلزایمر فردوس کاویانی داشت؛ بازیگر پیشکسوت ایرانی که تجربه ایفای نقش در آثاری پرمخاطب همچون “اجاره نشینها” و سریال “همسران” را دارد.

به گزارش سینماژورنال با این حال همسر فردوس کاویانی در گفتگو با “باشگاه خبرنگاران” ابتلای این بازیگر به آلزایمر را تکذیب کرد و گفت: همسرم چند وقتی است که جلوی دوربین نرفته است.

فردوس کاویانی از جمله بازیگران ایرانی است که کارش را از تئاتر شروع کرده است. این بازیگر که حزو اقلیتهای مذهبی بوده و زرتشتی است سابقه ایفای نقش در برخی از آثار مطرح سینمای ایران و از جمله “سگ کشی”، “بانو”، “میکس”، “هامون” و “در مسیر تندباد” را دارد.

آخرین کار اکران شده کاویانی در سینما “نارنجی پوش” داریوش مهرجویی است. ضمن اینکه آخرین کار تلویزیونی وی نیز سریال “هفت سین” یدا.. صمدی است.