1

رقابت گلزار-عادل یا خیمه شب بازی اصغر-غلام؟؟

سینماروزان/حامد مظفری: این دوقطبی پوشالی که بر سر حمایت از گلزار-عادل به راه افتاد گلابی را وارد گلدان ترک خورده مدیران سازمان کرد که لااقل تا مدتی هم که شده حفره های رسانه ملی مان(شان؟) را کاور کنند! هرچقدر هم منتظر شدیم یک نفر نیامد که بگوید وقتی هم تثبیت عادل طی دو دهه و هم بالا آمدن گلزار طی چند ماه مرهون اتصالات است، این همه تلاش برای ارجحیت این بر آن چه فایده ای دارد؟؟

اگر حمایتهای اصغر نبود، عادل که جای خود دارد حتی اپرا وینفری هم نمیتوانست دو دهه بر کرسی نود تکیه کند!! اگر خویشاوندی با غلام نبود، جوانک نورسی نبود که بشود حامی گلزار برنزه و او را این چنین بالا بکشد! رستنگاه غلام و اصغر اپسیلونی با هم فاصله دارد، که این خیمه شب بازی را این قدر جدی میگیرید؟؟

لابد میخواهید بگویید «عادل اصغری تواناست و «گلزار غلامی» ناتوان! توانایی در رقابت شکل می‌گیرد و رقابت واقعی در فضای غیررانتی به منصه ظهور میرسد!

خروجی گلزار که در بخش خصوصی سری فیلمهای برادران بانکی است! عادل در بخش خصوصی چه رو کرده؟ چرا ایشان خیلی زود در بخش خصوصی و بی رانتهای سازمانی، ژورنالی ده برابر قدرتمندتر از نود نمی آفریند تا مشت محکمی بزند بر دهان یاوه گویانی که میخواهند استار سپاهان‌فیلم (!) را جای او به قهرمان رسانه ملی بدل کنند؟؟




حمایت حدادعادل از فیلم «۳ارگانی» قتل موسی خیابانی

سینماروزان: بعد از سیمرغهایی که در جشنواره سی و پنجم فیلم فجر نثار فیلم «ماجرای نیمروز» شد که با حمایت سه ارگان حوزه هنری وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی، فارابی و تصویرشهر وابسته به شهرداری ساخته شده و ماجرای قتل موسی خیابانی از سرکردگان منافقین را روایت میکند غلامعلی حدادعادل نماینده سابق مجلس به حمایت از این فیلم پرداخت.

به گزارش سینماروزان حدادعادل 18 اسفندماه در مراسم تقدیر از عوامل این فیلم در موسسه فرهنگی سرچشمه به تقدیر از «ماجرای نیمروز» پرداخت. مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب(سرچشمه) مجموعه ای است که با همراهی شهردای ساخته شده و زیرنظر سازمان تبلیغات اسلامی اداره میشود یعنی دو رکن تولید «ماجرای نیمروز» در راه اندازی و اداره این مجموعه نقش داشته اند.

غلامعلی حداد عادل در این مراسم با ابراز خرسندی از تولید «ماجرای نیمروز» بیان کرد: این فیلم چند پیام دارد. اینکه ما برای حفظ انقلاب چقدر زحمت کشیده ایم و نسل جدید اینها را با پوست و گوشت خود لمس کنند. این انقلاب نه به سادگی به پیروزی رسیده و نه به سادگی حفظ شده است. این فیلم ماجرای یک نیمروز است و شما بدانید چقدر از این روزها در انقلاب را پشت سر گذاشتیم.

وی افزود: حالا منافقین کجا هستند؟ حالا در پاریس چه می کنند؟ حالا در لباس آزادیخواهی مورد پشتیبانی کشورهای دیگر همچون آمریکا قرار می گیرند.

حدادعادل خاطرنشان ساخت: نسل امروز بدانند هیچ چیز عوض نشده است. ملت باید هوشیار باشند و نباید به آنها خوش بین بود. نسل جوان که آن روزها را ندیده است، باید با چشم باز به امروز نگاه کند.




حدادعادل؛ دستیار فیلمبردار این فیلم بود؟+عکس

سینماروزان: هرازگاه در خلال گفتگوهایی که سراسر سیاسی-تاریخی هستند نه فقط کلی خرده داستان می یابی که قابلیت تبدیل شدن به فیلم سینمایی یا اپیزودهایی از یک سریال تلویزیونی دارند بلکه نکاتی کمتر شنیده شده از عقبه برخی چهره های سیاسی-فرهنگی هم می یابی.

به گزارش سینماروزان گفتگوی مفصل هادی غفاری سیاستمدار 65 ساله عضو مجمع نیروهای خط امام با خبرگزاری “ایرنا” نیز پر شده از این خرده داستانها.

یکی از این خرده داستان ها مربوط به ماجرای دادگاه امیرعباس هویدا نخست وزیر پهلوی و سپس جریان اعدام اوست. غفاری در این گفتگو پیرامون دیده هایش از دادگاه هویدا سخن گفته است و از آن طرف خبرنگار “ایرنا” نیز پاره ای از شنیده هایش درباره ماجرای دادگاه هویدا را مطرح کرده است که از غفاری جواب رد یا تأیید بگیرد.

یکی از این شنیده ها پیرامون حضور خبرنگارانی است که در دادگاه هویدا حاضر بودند؛ خبرنگارانی که از علی لاریجانی تا غلامعلی حدادعادل و رسول صدرعاملی را دربرمی گیرد.

بخشی از گفته های غفاری که مرتبط با دادگاه هویداست را بخوانید:

شما در دادگاه هویدا نیز کنار وی نشسته بودید؟

فقط در یکی از دادگاهایش بودم. یک کلمه هم صحبت نکردم.

در کتاب “معمای هویدا” ادعا می شود که شما هویدا را قبل از اعدام با کلت کمری کشته اید؟

هیچ کس جز خلخالی، هویدا و خدا نمی داند چه کسی او را کشت. هر کس بگوید غفاری یا هر کس دیگری این کار را کرد صددرصد دروغ می گوید. خلخالی بعد از پایان دادگاه همه را از سالن بیرون کرد و خودش ماند و هویدا.

صدای تیر هم نشنیدید؟

من نشنیدم. حتی آن روز بحث نشد که هویدا کشته شده است. خبر آن چند روز بعد منتشر شد.

هیچ وقت حتی به طور خصوصی از آقای خلخالی نپرسیدید چه کسی هویدا را اعدام کرد؟

هیچ وقت. چون اینقدر جو آلوده بود اگر حرفی می زدیم حالت دفاع از هویدا پیدا می کرد. اما راجع به نویسنده کتاب معمای هویدا یعنی عباس میلانی باید بگویم که وی آدم بسیار کم شرفی است. کتابش را از ابتدا تا انتها خوانده ام. ایشان هیچ اطلاعی از داخل کشور نداشته و صرفا داستان سرایی کرده است. خود من آن موقع در بطن تمام حوادث کشور بوده ام.

رای همین اگر کسی راجع به آن دوران اظهار نظر کند سریع می فهم راست می گوید یا اوت می زند. میلانی هر چه نوشته دروغ و خیالپردازی است معلوم است اصلا در صحنه ایران نبوده است. من تمام آدمهای آن موقع که دست به قلم بودند را می شناختم. میلانی در کار نبود. این اتهامات را افرادی سر زبان ها انداخته اند که قصد انتقام گیری از بچه های انقلاب را دارند.

آقای هویدا فرد قابل دفاعی نبود. 5 اداره مهم زیر نظر مستقیم نخست وزیری شاه اداره می شد که یکی از آنها اوقاف بود. پول حرم امام رضا(ع) را می گرفت و کارش پرورش آخوندهای مزدور طرفدار شاه بود. می خواست از طریق پولهای اوقاف آخوندها را بخرد و از آنها جاسوسی کند.

هادی غفاری
هادی غفاری

دومین اداره ای که مستقیم زیر نظر هویدا بود ساواک بود. دست ایشان در تمام قتل هایی که به دست ساواک انجام شد به خون آلوده است.
استفعای 18 شهریور هویدا هم یک حرکت عوام فریبانه بود که به دستور شاه صورت گرفت. شاه می خواست دست به اصلاحات صوری بزند تا انقلاب را بخواباند. شاه که تیمور بختیار اولین رئیس ساواک را کشته بود ابایی از قربانی کردن دیگر عواملش نداشت.

حتی برادر کوچکتر خود علی پهلوی را نیز به زندان انداخت. شما علی پهلوی را ندیده بودید. بسیار انسان شریفی بود از پدر و مادرهم با شاه یکی و برادر تنی وی بود. بعد از شهریور 20 به همراه سپهبد قرنی می خواست علیه شاه کودتا کند که ناموفق ماند.

وی فردی مسلمان و متدین بود و حتی فامیل خود را از پهلوی به اسلامی تغییر داده و با نام علی اسلامی شناخته می شد.

پای صحبت های علی پهلوی نشسته بودید. مخالفتش با شاه چه بود؟

شاه را یک موجود کثیف و عیاش می دانست و می گفت وی هیچ اراده ای برای اداره مملکت ندارد و افسارش دست خارجی هاست.

ضمن اینکه او را دیکتاتور محض می دانست. می گفت محمد رضا هیچ کس جز خودش را قبول ندارد و این باعث بدبختی اش می شود. می گفت شاه حاضر نمی شود هیچ کس بر امور مالی دربار و دستگاه سلطنت نظارت کند. می گفت اشرف کشور را اداره می کند. می گفت پس از روی کارآمدن دولت مصدق، نخست وزیر چند روز قبل از کودتای 28 مرداد به شاه اخطار داده بود که اشرف باید ظرف 3 روز ایران را ترک کند.

میلانی دروغ اندر دروغ گفته است. گفته است من از پشت با شلیک دو گلوله هویدا را کشتم. من جنازه هویدا را دیده ام تیرهایی که به بدن وی خورده از روبروست نه از پشت سر.

بهتر نبود هویدا در دادگاهی با حضور وکیل مدافع محاکمه می شد؟ با توجه به قوانین جاری، به احتمال بسیار قوی، باز حکم اعدام برای وی صادر می شد چرا که حتی بر اساس قانون اساسی مشروطه، حتی وزرا نیز باید از انجام هر دستور غیرقانونی شاه امتناع یا استفعا کنند. یا اینکه به وی اجازه داده می شد تا خاطرات 13 سال صدارت یا به قول خودش، خاطراتش از شهریور 20 تا 57 را به رشته تحریر درآورد و بعد مجازات شود؟ این طور وجهه کار بهتر نبود؟

چون در جریان قطعی داستان هستم بگذارید چیزی را صریحا به شما بگویم. نمی دانم داستان فرودگاه انتبه را شنیده اید یا خیر؟ یک سری از نیروهای یاسر عرفات عده ای از سران اسرائیلی را در آنجا گروگان گرفتند. همان موقع عده ای به عرفات گفتند اینها را زودتر بکشید وگرنه آمریکایی ها نجاتش می دهند. اما عرفات گفت نه نگهشان می داریم برای معامله با اسرائیل خوبند. فردای آنروز دهها هلی کوپتر و جنگنده به آن فرودگاه حمله کردند و تمامی گروگانگیرها را کشتند و گروگان ها را آزاد کردند.

این جریان مال قبل از انقلاب اسلامی است اما خاطره آن در گوش یاران انقلاب اسلامی از جمله من و خلخالی و صدها انقلابی دیگر مانده بود.
در همان دادگاه خلخالی گفت هویدا به من گفته اگر اعدام مرا تنها دو ماه عقب بیندازی 20 میلیون تومان پول به تو می دهم. آن موقع با 600 هزار تومان پول می شد یک آپارتمان سه طبقه شیک در یک منطقه خوب تهران خرید.

وضع ما هم اینقدر خراب بود که پول نهار بچه هایی که دادگاه را تشکیل داده بودند را نداشتیم چرا که بودجه دست دولت موقت بود و تا به ما پول بدهد طول می کشید. ضمن اینکه جهت دولت موقت با ما متفاوت بود.
با این تفاصیل چه تضمینی وجود داشت که آنچه در فرودگاه انتبه اتفاق افتاده بود در مورد هویدا رخ ندهد؟ شواهد نشان می داد که وی از طریق آدمهای بیرون زندان، تلاش زیادی را برای آزادی خود انجام می داد.

ضمن اینکه نگرانی هایی از کودتای سلطنت طلبان هم وجود داشت. سران ارتش شاه هنوز زنده بودند. از طرفی همه در دادگاه موافق اعدام وی بودند. پدر برادران رضایی که از بنیانگذاران اولیه سازمان مجاهدین خلق بودند و توسط ساواک اعدام شده بودند در همان دادگاه بلند شد و به شدت از اعدام هویدا دفاع کرد.

پس چپ ها هم موافق بودند؟

راست ها هم موافق بودند.

فقط دولت موقت مخالف بود؟

مخالف نبودند ولی می گفتند در این کار عجله نکنید. ضمن اینکه هویدا آدم فرهنگی نبود. فردوست یک آدم فرهنگی بود که از 5 سالگی با شاه بزرگ شده بود و خاطرات بسیاری از وی داشت. پدرش باغبان رضا خان بود. فردوست چیزهای بسیاری درباره نظام پهلوی نوشته که بسیاری از آنها هنوز هم محرمانه است و در مرکز اسناد وزارت اطلاعات نگه داری می شود.

هادی غفاری در دادگاه هویدا
هادی غفاری در دادگاه هویدا

هویدا کجا دفن شد؟

تا جایی که من در جریانم، خواهرش آمده بود پیش خلخالی و جنازه را خواسته بود. آن موقع مردم می ریختند و قبر روسای ساواک را آتش می زدند. امکان چنین کاری برای جنازه هویدا هم وجود داشت.

خلخالی به من گفت با احمد آقا تماس بگیر ببین نظر امام چیست؟ تماس گرفتم و منتظر جواب شدم. احمد آقا یک ربع بعد زنگ زد و گفت امام می گویند جسد را هر جا می خواهند می توانند ببرند ولی هزینه انتقالش با خودشان است چون که حمل جسد با هواپیما نیاز به پول داشت.

این اتفاق مربوط به چند روز پس از اعدام هویداست؟

کمتر از یک هفته. یک روز که به پزشکی قانونی رفته بودم خواهرش پیش من آمد و گفت می خواهیم جسد را به آنکارا ببریم.

پرسیدم بعد از آن؟

گفت: اگر بگویم نمی گذارید ببریم.

گفتم: نه، امام گفته اند مشکلی ندارد.

گفت: شهر عکای اسرائیل.

جسد را به همان جا بردند و نزدیک قبر پدرش خاک کردند.

اما آیت الله خلخالی در خاطرات خود می گوید سه ماه بعد از اعدام هویدا، جسد وی توسط ابراهیم یزدی و غیره از سردخانه ربوده شد.

شاید تا آن موقع جسد را هنوز نبرده بودند.

شما فرمودید در همان هفته های اول بردند؟!

خاطرات آقای خلخالی در اواخر عمر ایشان نوشته شده است. البته شاید هم 3 ماه بعد برده باشند چون آن روز من فقط پرسیدم کجا می برید و خواهرش گفت به اسرائیل.

هویدا بهایی بود؟

بله.

چرا در کیفرخواستش، اتهام بهایی گری ذکر نشده بود؟

چرا هست. آقای خلخالی خودش در دادگاه گفت.

اما متن کیفرخواستش اینجا مقابل من است. چنین اتهامی وجود ندارد.

به کیفرخواست کاری ندارم. بهایی بودن آن موقع اتهام نبود.

ظاهرا در دادگاه با هویدا شوخی هم کرده اید؟

بله. هویدا در لبنان درس خوانده ولی عربی را خوب بلد نبود. به من گفت توکُلت علی الله.

هر آدمی می داند توکَلت علی الله است. به او گفتم نترس نیم ساعت دیگر کُلت علی الله هستی! گفت آقای خلخالی غفاری مرا تهدید می کند.

خلخالی جواب داد آقای هویدا اینهمه آدم کشته ای عیب نداشته حالا یکی تهدیدت می کند عیب دارد؟

شما می دانستید قرار است اعدام شود؟

پس توقع داشتید به هویدا مدال افتخار بدهیم!

چند خبرنگار در دادگاه هویدا بودند که بعدا به چهره هایی سرشناس تبدیل شدند. آقای علی لاریجانی که اکنون رئیس مجلس است. غلامعلی حداد عادل که دستیار فیلمبردار بود و اکنون رئیس فرهنگستان ادب فارسی است. برادرش مجید حدادعادل که فیلمبردار دادگاه بود و بعدها شهید شد. رسول صدر عاملی که خبرنگار روزنامه اطلاعات بود و بعدها کارگردان سینما شد.

این را در جریان نبودم.

 




تیتر یک رسانه اصولگرا⇐یکی از این سه تن جایگزین سرافراز در رسانه ملی می‌شوند؟

سینماژورنال: «یکی از این سه تن جایگزین سرافراز در رسانه ملی می‌شوند؟»

به گزارش سینماژورنال آنچه خواندید تیتر گزارشی است که سایت “تابناک” رسانه اصولگرای نزدیک به محسن رضایی منتشر کرده است.

در ذیل این تیتر هم گمانه زنی هایی شده است درباره استعفای رییس فعلی صداوسیما که معلوم نیست چقدر می تواند صحت داشته باشد.

سینماژورنال متن گزارش “تابناک” را ارائه می دهد:

برخی خبرها از احتمال خداحافظی محمد سرافراز، رئیس سازمان صداوسیما از ساختمان شیشه‌ای جام‌جم حکایت دارد؛ گمانه زنی که پیش از این نیز شده بود، ولی اکنون با جدیت بیشتری مطرح می‌شود و حتی از وقوع این تغییرات در چند روز آینده سخن به میان آمده است.

برای نخستین بار اسفند سال ۱۳۹۴ با شنیده‌های متواتری پیرامون استعفای محمد سرافراز رئیس رسانه ملی همراه و غلامعلی حدادعادل به سمت گزینه ریاست این سازمان مطرح شد و دلیل این استعفا نیز ناکافی بودن بودجه سازمان و برخی اختلافات بر سر بودجه میان دولت و سازمان صداوسیما عنوان شد.

حسن خجسته، معاون سابق سازمان صداوسیما در امور صدا، نایب رئیس اتحادیه رادیو تلویزیون‌های آسیا و اقیانوسیه (ABU) در سال ۲۰۰۷ و معاون نظارت و برنامه ریزی صداوسیما نیز گزینه دیگری بود که برای تصدی این مسئولیت مطرح شده و در روزهای بعد حتی گفته شد، سرافراز در روزهای پایانی سال در سر کار حضور نیافته و تا واپسین روزهای سال، موضوع استعفا به یکی از خط‌های خبری تبدیل شده بود.

سکوت روابط عمومی سازمان صداوسیما نیز به این ماجرا دامن زده بود، به گونه‌ای که بسیاری از رسانه‌ها این سکوت را نشانه تأیید خبر‌ها تلقی کردند و با تأخیر به پوشش خبر‌ها پرداختند؛ اما اندکی بعد روابط عمومی صداوسیما در واکنشی دیرهنگام نه تنها استعفا و غیبت سرافراز را تکذیب کرد و از آخرین فعالیت‌های رئیس سازمان در آخرین روزهای سال در این مجموعه سخن به میان آورد، بلکه حتی بحث برخورد حقوقی با منتشرکنندگان این گمانه زنی‌ها را به میان کشید.

طی چند روز آینده اتفاق جدیدی می افتد؟
از روز گذشته، بار دیگر برخی رسانه‌ها از استعفای محمد سرافراز خبر دادند و این بار یک گزینه تازه نزدیک به غلامعلی حداد عادل را نیز مطرح کردند؛علی عسکری، معاون فنی سازمان صداوسیما در دوره عزت‌الله ضرغامی. بر اساس این خبر‌ها که با توا‌تر منابع همراه شده، طی چند روز آینده، استعفای رئیس سازمان صداوسیما رسماً علنی می‌شود و حکم رئیس جدید صادر خواهد شد و گفته می‌شود، انتقاد برخی اشخاص از عملکرد صداوسیما در تریبون‌های رسمی نیز پس از شنیدن این خبر بوده است.

هرچند از علی عسکری به عنوان گزینه محتمل در گمانه‌زنی‌ها یاد می‌شود، غلامعلی حدادعادل و حسن خجسته نیز گزینه‌هایی هستند که در صورت تأیید استعفای سرافراز، ممکن است این مسئولیت را بر عهده بگیرند. با این حال باید تا اطلاعات شفاف‌تر صبر کرد، چون تجربه نشان داده ممکن است هر لحظه اتفاق تازه‌ای رخ دهد.

محمدسرافراز پانزدهم آبان ۱۳۹۳ با حکم رهبر معظم انقلاب به عنوان پنجمین رئیس سازمان صداوسیما منصوب شد و در دوره نوزده ماهه حضورش در صداوسیما، اقدامات مفیدی به خصوص در راستای کوچک‌سازی و چابک‌سازی سازمان متبوعش انجام داد که این فعالیت‌ها همچنان استمرار دارد.




ادعای یک رسانه اصلاح‌طلب⇐رییس صداوسیما از اواسط اسفند در محل کارش حاضر نشده!

سینماژورنال: در شرايطي كه ايام قبل از نوروز پركار ترين روزهاي سازمان صداوسيما محسوب مي شود همزمان با سومین روز از سال نوی خورشیدی سایت “انتخاب” که منسوب به اصلاح طلبان است، ادعا کرده محمد سرافراز رييس اين سازمان از اواسط اسفند به مدت ده روز در دفترش در سازمان حضور نيافته است.

ابتدا متن خبر “انتخاب” را بخوانید:

 از ١٥ ديماه و با خروج بازرس ويژه رييس صداوسيما از كشور و اقامت وي در پايتخت عمان ، زمزمه هاي ناراحتي وي در رسانه ها منتشر شد.

با انتشار شايعه استعفاي سرافراز از رياست صداوسيما و نام بردن از گزینه هایی چون غلامعلی حدادعادل به عنوان جایگزین هرچند حدادعادل جايگزيني خود را تكذيب كرد اما سرافراز حاضر به تكذيب استعفا نشد. اكنون اما خبر مي رسد كه ده روز و در پركارترين روزهاي سال در پايان اسفند، سرافراز بر سركار خود حاضر نشده است.

گفته مي شود اقدام غيرمنتظره سرافراز در دعوت از ممنوع التصويرها براي حضور روي آنتن زنده سيما هنگام سال تحويل پس از قطعي شدن خداحافظي وي با صندلي رياست جام جم صورت گرفته است.

حاشیه های مختلف از شهرزاد تا شینا…

به گزارش سینماژورنال ادعای غیبت ده روز سرافراز در محل کارش در حالی طرح شده است که او در ماههای گذشته حاشیه های مختلفی را ناخواسته تجربه کرده است؛ از خروج از کشور و کشف حجاب شهرزاد میرقلی‌خان بازرس ویژه اش تا حضور یکی از مجریان پرس تی.وی به نام شینا شیرانی در شبكه ماهواره اي صداي آمريكا و طرح ادعاهایی درباره برخی آزار و اذیتهای مافوقش در این شبکه.

همزمان با انتشار خبر غیبت ده روزه سرافراز، در سومین روز از سال جدید، پیامی از جانب محمد سرافراز از رسانه ملی روی آنتن رفت؛ پیامی که در آن وی عملکرد سازمان زیرمجموعه خود در سال جدید را در خدمت پیام سال مقام معظم رهبری مبنی بر “اقتصاد مقاومتی: اقدام و عمل” دانسته بود.

هنوز مشخص نیست که بيانيه اخیر سرافراز پيرامون نقش صدا و سيما در محقق شدن اقتصاد مقاومتي، باطل‌السحر  گمانه زني های مربوط به استعفا خواهد بود یا آن که به زودی روابط عمومی سازمان صداوسیما درباره این ادعای غیبت ده روزه بیانیه شفافی را ارائه خواهد داد.




فیلمساز حاضر در دادگاه هویدا چه کسی بود؟

سینماژورنال: سبقه خبرنگاری برخی از فیلمسازان رشد کرده در دوران بعد از انقلاب اسلامی سبب ساز آن شده است که با مرور اخبار و اطلاعات سالهای ابتدایی انقلاب یعنی روزگاری که آنها خبرنگار بودند داده های جالبی استخراج شود.
به گزارش سینماژورنال از جمله خبرنگاران سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی رسول صدرعاملی بود که بعدتر فیلمسازی شناخته شده در سینمای ایران شد.
سایت “تاریخ ایرانی” در گزارشی که به تفصیل درباره دادگاه امیرعباس هویدا منتشر کرده، اشاره کوتاهی به خبرنگاران حاضر در جلسه دادگاه دارد و البته که نامی هم از صدرعاملی برده است.
سینماژورنال متن کامل نوشته این رسانه درباره خبرنگاران حاضر در جلسه محاکمه هویدا را ارائه می کند:

 خبرنگاران ایرانی حاضر در دادگاه ، سرنوشتی عجیب داشتند. حمید هوشنگی، خبرنگار تلویزیون همچنان روزنامه‌نگار ماند، مجید حدادعادل که به عنوان دستیار صدابردار نامش رد شده بود، شهید شد. برادرش غلامعلی حدادعادل که به عنوان دستیار فیلمبردار از نزدیک شاهد محاکمه هویدا بود، یک دوره و علی لاریجانی دیگر همراه گروه خبری تلویزیون ایران نیز دو دوره رئیس مجلس شدند. آن‌سوتر رسول صدرعاملی خبرنگار روزنامه اطلاعات نیز کارگردان امروز سینماست.




واکنش حدادعادل به انتشار خبری مبنی بر مدیریتش در رسانه ملی

سینماژورنال: عدم راهیابی غلامعلی حدادعادل به مجلس دهم سبب ساز شکل گیری شایعاتی درباره آینده مدیریتی این چهره سرشناس جریان اصولگرایی شده است.

به گزارش سینماژورنال از جمله این شایعات مربوط است به جایگزینی او با محمد سرافراز در رسانه ملی.

بنا به اطلاعات ارائه شده در “تسنیم” غلامعلی حدادعادل سه شنبه شب یازدهم اسفندماه در حاشیه مراسم پاسداشت بیش از نیم‌قرن خدمات علمی مهدی‌ مشکوة‌الدینی در مشهد اظهار داشت: خبر منتشر شده در رابطه با مدیریت من در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شایعه‌ است که در فضای مجازی منتشر شده و صحت ندارد.

وی افزود: این خبر کذب محض بوده و آن را تکذیب می‌کنم و دکتر محمد سرافراز رئیس رسانه ملی هم‌چنان در سمت خود به فعالیت می‌پردازد.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی خطاب به اصحاب رسانه گفت: من در مصاحبه خود اعلام کردم که از گذشته تاکنون مشاوره و راهنمایی به رسانه ملی می‌دادم و هرگز اعلام نکردم که از سوی مقام معظم رهبری به عنوان رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران منصوب شده‌ام و درخواستم از اصحاب رسانه این است که اخبار را به درستی منعکس کنند تا هیچ گونه شک و شبهه و شائبه‌ای ایجاد نشود.