1

در دیالوگ مجازی یک فعال رسانه‌ای با بازیگر پروژه پرهزینه «استرداد» مطرح شد⇐ آقای فرخ‌نژاد! شما مگر خودتان گرین کارت آمریکا ندارید؟؟؟/آقای فرخ‌نژاد! چقدر از اموال شما در آمریکا سرمایه‌گذاری شده؟ چقدر از ریالهای هشتاد میلیون مردم ایران را به دلار تبدیل و در آمریکا سرمایه‌گذاری کرده‌اید؟/آقای فرخ‌نژاد! چرا یک بار یک پست درباره محمد امامی نمی‌گذارید و به مخاطبان درباره رابطه‌تان با تهیه‌کننده «شهرزاد» چیزی نمی‌گویید؟/آقای فرخ‌نژاد! برای بازی در «استرداد» چقدر مالیات دادید؟/آقای فرخ‌نژاد! چرا با ده درصد پول آپارتمان‌تان در آمریکا، یک مدرسه در آبادان نساختید؟؟/آقای فرخ‌نژاد! شما نماد کسی هستید که با قالیباف فالوده می‌خورده و با روحانی بستنی می‌زند و زمانی هم از پروژه‌های دولت احمدی‌نژاد حقوق کلان گرفت!/به نقدهایتان ادامه دهید اما فضا را آلوده نکنید تا راه اصلاح و اندیشه در این کشور بسته نشود

سینماروزان: حمید فرخ نژاد بازیگری که در دولت دوم محمود احمدی نژاد به واسطه ایفای نقش در پروژه پرهزینه «استرداد» در مظان پرسشهای مرتبط با رقم دستمزدش در این پروژه قرار گرفت، مدتی است از طریق صفحه اجتماعیش واکنشهایی انتقادی نسبت به اوضاع بحرانی اقتصاد نشان میدهد!

پخش یکی از این انتقادات از شبکه ماهواره ای «من و تو» با اعتراض علی علیزاده فعال رسانه ای مقیم لندن مواجه شد که از وی خواست در عین پیوستن به کمپین شفاف سازی مالی، با نوشته هایش، سوخت ماشین جنگی «من و تو» را تأمین نکند.

حمید فرخ نژاد زودتر از حد تصور و با اشاره به احضارش جهت توضیح پاره‌ای مسائل(!) به علیزاده واکنش نشان داد و به او طعنه زد که از کیلومترها دورتر از وطن به فکر مردم ایران است!! فرخ نژاد از علیزاده خواست کارش را بکند و به شغلش برسد و اجازه دهد تاریخ درباره عملکرد آنها قضاوت کند.

واکنش فرخ نژاد، بی پاسخ نماند و علی علیزاده در یادداشتی بلندبالا با اشاره به برخی تناقضات کارنامه فرخ نژاد، پرسشهایی صریح را خطاب به او طرح کرد.

متن یادداشت علیزاده را بخوانید:

اول- من یک فعال سیاسی و رسانه‌ای هستم. تمام زندگیم همین جا شفاف روبروی شما و مخاطبانم است. اگر گمان میکردم دستگیر کردن شما ذره‌ای امنیت هشتاد میلیون ایرانی را بیشتر تأمین میکند و مانع ایجاد یک سوریه و لیبی دیگر میشود مطمئن باشید به شکل علنی می‌نوشتم فرخ نژاد باید دستگیر شود. آنقدر هم در این سالها دروغ از مدعیان صنعت حقوق بشر شنیده‌ام که نگران قضاوت و‌ حمله شان نمی‌بودم. اما معقدم هرگونه برخورد امنیتی با افرادی مثل شما در سالهای گذشته فقط و فقط باعث ایجاد مظلوم نمایی کاذب و محبوبیت کاذب برای افرادی مثل شما و گفتار سیاسی تان شده که صریحا معتقدم گفتار استعماری و وطن‌ستیزانه است. نه. آقای فرخ نژاد. شما و بقیه سلبریتی‌هایی که این سالها الفبای غیرت ملی را زیر سوال بردند باید در مقابل افکار عمومی احضار و محاکمه شوند. شفاف شفاف. مقابل چشمهای مردم. نه اینکه…

دو- آقای فرخ‌نژاد! گفته‌اید چهل سال است با سکوت رسانه‌ها، عده‌ای مال مردم خور و غارتگر بیت‌المال پولها را به حوالی جایی که من هستم برده‌اند. آقای فرخ نژاد. حوالی جایی که من هستم دقیقا یعنی کجا؟ شما مگر خودتان گرین کارت آمریکا ندارید؟ چقدر از اموال شما در آمریکا سرمایه‌گذاری شده؟ چقدر از ریالهای هشتاد میلیون مردم ایران را به دلار تبدیل کرده‌ و در آمریکا و کانادا به شکل ملک و آپارتمان سرمایه‌گذاری کرده‌اید؟

سه- آقای فرخ‌نژاد! شما دوستی عمیق و همکاری حرفه‌ای جدی با محمد امامی داشته‌اید. با او و فرزندانش در کانادا و آمریکا رفت و آمد خانوادگی هم دارید. چرا یک بار یک پست درباره محمد امامی نمیگذارید و به مخاطبانتان حقیقت رابطه تان با محمد امامی را نمی‌گویید؟ چرا نمیگویید محمد امامی تهیه کننده سریال «شهرزاد» کسی است که … شما که اهل شفافیت هستید چرا بعد از پنج سال سکوت یک پست ناقابل درباره محمد امامی نمی‌گذارید و رابطه خودتان با این فرد شفاف سازی نمیکنید؟

چهار- جناب آقای فرخ نژاد! از شخصیتهای فرهنگ خودمان نقل قول و حدیث نمی‌آورم. از رییس جمهور آمریکایی می‌آورم که گرین کارتش را دارید و پولی که از اقتصاد ایران در می آورید را سالی چند ماه آنجا خرج و سرمایه گذاری میکنید. جان اف کندی رییس جمهوری آمریکا میگوید: «نپرس کشورم برای من چه کرده. بپرس تو برای کشورت چه کردی؟» حالا من از شما میپرسم. فقط یک فقره دستمزد شما در سال نود و دو برای فیلم «استرداد» …تومان بود. با این پول چه کردید؟ چقدر برایش مالیات دادید؟ راستی شما که بچه آبادان هستید این سالها میتوانستید با ده درصد پول یک آپارتمان تان در آمریکا، یک مدرسه در ابادان بسازید؟ چرا نساختید؟

پنج- آقای فرخ نژاد! شما نماد هستید؛ نماد …زوال فرهنگی. شما نماد کسی هستید که با محمد باقر قالیباف فالوده میخورد و نیم ساعت بعدش با حسن روحانی بستنی میزند تا هر کدامشان رییس جمهور شدند او دستمزدهایش را از دست ندهد. شما نماد کسی هستید که سال هشتاد و هشت منتقد نظام بودید و همزمان هم از پروژه های نهادهای دولت احمدی نژاد حقوق های کلان میگرفتید و در فیلم هایشان بازی میکردید. شما کسی هستید که در فرهنگ عامه میگویند «بچه زرنگ». و شما تازه به جای اینکه از نداشتن اصول اخلاقی سرافکنده شوید دو قورت و نیم تان باقی است و به این بچه زرنگ بودن افتخار هم میکنید. اما بچه زرنگ بودن شما و رفقایتان مثل محمد امامی امروز کار ما را به اینجا رسانده. کسی از شما نخواسته نقد نکنید. بلکه خواسته با دشمن خارجی همکاری نکنید و با نویز و عربده‌کشی فضا را آلوده نکنید تا راه اصلاح و اندیشه و تغییر در این جامعه بسته نشود. تا آنها که سلامت مالی و اخلاقی ‌شان اثبات شده است و ذهن شان هم مستعمراتی و غربزده نیست، پا به میدان بگذارند و بدون اینکه به دشمن پاس گل بدهند، مقابل فساد و ناکارآمدی بایستند. نه کسانی که رفیق دزد هستند و شریک قافله!!!




اشاره رسانه اصلاح‌طلب به وجود یک تناقض در رسانه ملی⇐ هر چقدر مجریان «دورهمی» و «خندوانه» در پوشش‌شان راحت هستند، به شرکت‌کنندگان عادی برنامه سخت گرفته‌ می‌شود!

سینماروزان: هرچند تناقض در سیاستگذاری میان شبکه های مختلف از دیرباز در رسانه ملی وجود داشته است اما در سالهای اخیر این تناقضات به اوج خود رسیده به خصوص در هفته های اخیر.

روزنامه اصلاح طلب «شرق» با ارائه یادداشتی با عنوان «تغییرات ظاهری در صداوسیما» با برشمردن شماری از این تناقضات به نقد آن پرداخته است.

متن یادداشت «شرق» را بخوانید:

مهران غفوریان بر صفحه تلویزیون ظاهر می‌شود؛ لباس آستین‌کوتاه به تن دارد و جوکی درباره بالانرفتن شلوار آزمایشگاه از پاهایش تعریف می‌کند. خندوانه همان برنامه‌ای است که فهرست موارد خط قرمز پوشش شرکت‌کنندگانش، مدت‌ها در تلگرام دست به دست می‌چرخید. مهران مدیری هم روی سن می‌آید و سعی می‌کند از خواننده‌های گروه موسیقی «دنگ شو» سؤال‌های چالشی بپرسد. او هم آستین‌هاي لباسش را جمع كرده و میهمانان برنامه‌اش، تا مدت‌ها از سوی وزارت ارشاد، «مجاز» نبودند؛ چه برسد به اینکه بخواهند در تلویزیون، زنده بخوانند! هر چقدر سازندگان «دورهمی» و «خندوانه» در پوشش‌شان راحت هستند، به شرکت‌کنندگان عادی برنامه سخت گرفته‌اند؛ اکثرا مدل موهایشان را تغییر داده‌اند، روی تیشرت کت پوشیده‌اند و درباره خانم‌ها، تلِ سر و ساق دست به وفور دیده می‌شود. مخاطبی که بعد از مدت‌ها پای تلویزیون می‌نشیند و این لباس‌های آستین‌کوتاه را می‌بیند، از خود می‌پرسد که آیا صداوسیما در حال تغییر مرام سی‌واندی ساله خود است؟
اهمیت این سؤال وقتی بیشتر می‌شود که کارشناسی به نام «علیزاده» هم بدون هیچ سانسوری با اسکایپ در برنامه زنده خبری- تحلیلی جعبه جادو حاضر می‌شود؛ درحالی‌که تا پیش از این، مصاحبه با بی‌بی‌سی فارسی جرمی نابخشودنی از سوی صداوسیما به حساب می‌آمد.
سال‌های سال، آستین کوتاه خط قرمز صداوسیما بود و هنوز هم هست؛ چه بسیار شرکت‌کننده‌هایی که در برنامه‌های مختلف تلویزیونی شرکت می‌کنند و تابلو است که از بخش لباس صداوسیمای تلویزیون، کتی به امانت گرفته‌اند که تصویرشان قابل مخابره شود. مصاحبه با شبکه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور هم یکی دیگر از این خط قرمز‌ها بود؛ بنابراین اگر صداوسیما در مرام خود تغییری ایجاد نکرده (یعنی پاسخ منفی به پرسش اول)، باید پرسید که آیا تلویزیون به واسطه استانداردهای دوگانه اداره می‌شود؟ به زبان ساده؛ آیا فرق دارد چه کسی لباس آستین‌کوتاه می‌پوشد و چه کسی با بی‌بی‌سی فارسی مصاحبه کرده است؟
پس از پخش زنده مناظره‌های تلویزیونی انتخابات، به نظر می‌رسد اوضاع کمی آشفته شده و دیگر معلوم نیست چه چیزی را می‌شود در رسانه‌ها گفت و چه چیزی خط قرمز است. این یک فرصت طلایی برای رسانه‌ها و خصوصا تلویزیون است که یک قدم کوچک در مسیر تعامل با مردم بردارند و در چارچوب قانون، فقط به قوانین مکتوب و مصداق‌های ذکر‌شده خط قرمزها بسنده کنند؛ نه مانند قبل، کاسه داغ‌تر از آش باشند! در هیچ جای قانون، پوشیدن لباس آستین‌کوتاه برای مردان ایرادی نداشته و ندارد؛ پس چرا نباید رسانه ملی در چارچوب همان قانون از این خط قرمزِ مصنوعی و خودساخته عبور کند و به سازندگان برنامه‌هایش، آزادی عمل بیشتری بدهد؟

به یاد داریم که چنین خط قرمزی حتی درباره ریش تراشیده مردها هم بود و سال‌ها، صداوسیما از نشان‌دادن مردهای اصلاح‌کرده طفره می‌رفت و حالا هر روز و هر ساعت، تلویزیون پر است از چهره‌هایی که با پوست براق و تازه اصلاح‌کرده می‌آیند و به مردم سلام می‌کنند. با وجود همه نقدهایی که به عملکرد، بودجه و رسالت‌های صداوسیما بوده و هست، شاید اکنون نوبت به برداشتن قدمی در راستای عمل به نص صریح قانون و احترام بیشتر تلویزیون به حقوق شهروندی رسیده باشد.