1

معاون نظارت: «عصبانی نیستم» در زمان مناسب اکران خواهد شد!⇔پرسش: آیا منظور از «زمان مناسب» بعد از جشنواره است؟/اگر در «زمان مناسب»فرضی باز هم یک محفل خاص ارشاد را ترساند تکلیف چیست؟/چرا درباره محفلی که تصمیمات سازمان را وتو میکند شفاف‌سازی نمی‌شود تا فیلمسازان با آن محفل هماهنگ شوند؟

سینماروزان: «عصبانی نیستم» دومین فیلم از خروجی کمیته بازبینی بنا بود از 29 آذرماه در گروه آزاد روی پرده برود اما علیرغم میل سازندگان شورای صنفی نمایش اکران این فیلم را معلق کرد تا شائبه های پناه بردن به دستگاه قضا برای دادخواهی در تعلیق اکران یک فیلم مجوزدار جدی شود.

به گزارش سینماروزان ابراهیم داروغه زاده معاون نظارت سازمان سینمایی ساعاتی بعد از تعلیق اکران «عصبانی نیستم» در صفحه اجتماعیش نوشت: فیلم سینمایی «عصبانی نیستم» دارای پروانه نمایش قانونی است و با توجه به اصلاحات انجام شده هیچ مشکلی برای اکران عمومی نداشته و ندارد و حتما در زمان مناسب اکران خواهد شد. مخالفان فیلم نیز حتما پس از نمایش عمومی متوجه اشتباه در قضاوت زودهنگام‌شان خواهند شد.

از آنجا که داروغه زاده از ابتدای حضورش در معاونت نظارت به دنبال حل مشکل فیلمهای توقیفی این سخن گفتنش از اکران فیلم در «زمان مناسب» را میتوان جدی گرفت اما پرسش آنجاست که این «زمان مناسب» دقیقا چه زمانی است؟

آیا معادلات اکران «عصبانی نیستم» گره خورده به برگزاری جشنواره سی و ششم فجر و مدیریت سینمایی حیدریان ترجیحش این بوده که بعد از پشت سر گذاشتن جشنواره فجر و حواشی احتمالی «عصبانی نیستم» را در شلوغی بحث و تحلیل درباره نتایج جشنواره روی پرده بفرستد؟

فارغ از آن اگر در «زمان مناسب» بعدی هم تشکلی که حتی اعضایش صلاحیت بیانیه دادنش را زیر سوال می‌برند(!) مجددا ارشاد را تهدید کردند آن گاه چه خواهد شد؟ آیا در آن موعد، از زمان مناسب بعدتر برای اکران سخن گفته خواهد شد؟؟؟

به نظر می‌رسد سازمان سینمایی حیدریان اگر واقعا قصد حل مشکل فیلمهای توقیفی را دارد باید تکلیف خود را مشخص کند که سیاستهایش را با کجا تنظیم میکند؟ و از کدام محفل، تشکل، نهاد یا ارگان آن قدر واهمه دارد که سیاستهایش را با تعدیل روبرو کند؟

شناخت و معرفی آن محفل خاص است که تکلیف را برای فیلمسازان هم مشخص خواهد کرد؛ چون در آن صورت خواهند توانست پیش از مراجعه به ارشاد ضمن رایزنی با آن محفل خاص حسن نیت آنها نسبت به محصول خویش را فراهم کنند.




تازه‌ترین خروجی شورای صنفی نمایش⇐آغاز اکران «آپاندیس» و «حریم شخصی» در گروه آزاد/ثبت قرارداد اکران «پسرعمو و دخترعمو» و «سدّمعبر» برای گروههای زندگی و ماندانا/تأیید مجدد قرارداد اکران «عصبانی نیستم» برای گروه آزاد

سینماروزان: در تازه ترین جلسه شورای صنفی نمایش مقرر شد اکران فیلم‌های «آپاندیس» و «حریم شخصی» از چهارشنبه این هفته 22 آذرماه در گروه آزاد آغاز شود.

به گزارش سینماروزان به جز این شورای صنفی نمایش قرارداد نمایش فیلم‌های «پسرعمو و دخترعمو» را برای گروه زندگی بعد از «شکلاتی» و «سدّمعبر» را برای گروه ماندانا بعد از «ثبت…» به ثبت رسانید.

شورای صنفی نمایش بر قرارداد منعقده مبنی بر اکران «عصبانی نیستم» از 29 آذرماه در گروه آزاد نیز تأکید کرد.




تازه ترین خروجی شورای صنفی نمایش⇐ثبت قرارداد اکران «عصبانی نیستم» برای گروه آزاد از ۲۹ آذر+ روی پرده رفتن «آینه بغل» به جای فیلم شکست‌خورده «انزوا» از همین هفته+اکران انیمیشن ارگانی «فهرست مقدس» که مشخص نیست قرارداد اکرانش چه زمانی ثبت شده؟ باز هم از همین هفته!

سینماروزان: بعد از کلی حاشیه سازی بر سر عدم ثبت قرارداد اکران «عصبانی نیستم»رضا درمیشیان شورای صنفی نمایش در تازه ترین جلسه خود قرارداد اکران این فیلم را برای اکران در گروه آزاد از 29 آذرماه ثبت کرد.

به گزارش سینماروزان به جز این شورا مقرر کرد فیلم «آینه بغل»منوچهر هادی که روند سریع‌السیر صدور پروانه نمایش و سپس ثبت قرارداد اکرانش کلی انتقادبرانگیز شده بود، از همین چهارشنبه به جای «انزوا» که از شکست خوردگان اکران پاییز است، در گروه استقلال روی پرده برود.

شورای صنفی نمایش با یک هفته تأخیر خبر اکران «شکلاتی» را هم که یک هفته ایست روی پرده است اعلام کرد؛ البته به این صورت که این فیلم از همین چهارشنبه به جای «خفگی» در گروه زندگی روی پرده خواهد رفت.

شورا مقرر کرد انیمیشن «فهرست مقدس» از محصولات سازمان هنری رسانه ای اوج نیز از همین چهارشنبه در سانسهای صبح برای مدارس اکران شود!!! البته مشخص نشد که قرارداد اکران این محصول ارگانی چه زمانی در شورا ثبت شده است؟؟

 




ادعای یک عضو شورای صنفی نمایش و همزمان شریک شرکت پخش «عصبانی نیستم»⇐اداره کل سینمای حرفه‌ای از دادن پروانه سالنهای «عصبانی نیستم» خودداری کرد⇔پرسش: مدیر اداره کل سینمای حرفه‌ای کیست؟⇐پاسخ: محمدرضا فرجی که برادرش مدیر پخش «حوزه هنری» و در عین حال سخنگوی شورای اکران است!

سینماروزان: در روندی منطقی و بعد از روی پرده رفتن اولین خروجی کمیته بازبینی که «خانه دختر» باشد پیش بینی می شد فیلمهای دیگر مجوزگرفته در کمیته بازبینی هم شرایط اکرانشان تسهیل شود با این حال هنوز قرارداد اکران دو فیلم «عصبانی نیستم» و «آشغالهای دوست داشتنی» در شورای صنفی نمایش ثبت نشده است.

به گزارش سینماروزان سخنگوی شورای صنفی مدعیست قرارداد این دو فیلم به شورا ارائه نشده ولی تصاویر و فیلمها حاکیست که کارگردانان فیلمها در آخرین جلسه شورای صنفی نمایش حضور داشته و بر حق قانونی خود مبنی بر ثبت قرارداد اکران این دو فیلم تأکید کرده اند.

غلامرضا موسوی از اعضای شورای صنفی نمایش که در هفته های اخیر اظهاراتش درباره عدم وجود فیلمسوزی پاییزی علیرغم انتقادات فراوان سینماگران، علامت تعجبهای زیادی را در ذهن مخاطبان ثبت کرد در گفتگو با «شرق» مدعی شده که مشکل اصلی عدم ثبت قرارداد اکران «عصبانی نیستم» عدم صدور پروانه سالنها از سوی ارشاد بوده است و مدیرکل سینمای حرفه ای پروانه سالنهای فیلم را صادر نکرده است.

غلامرضا موسوی که از شرکای شرکت پخش فیلمیران هم هست بیان داشت: معمولا وقتی فیلمی متقاضی اکران می‌شود، در درجه اول نیاز به دریافت پروانه نمایش دارد که بر اساس گفته آقای داروغه‌زاده، پنج فیلم که مدتی توقیف شده بودند، بار دیگر پروانه نمایش دریافت کردند. در اواخر دولت یازدهم و با حضور دکتر صالحی‌امیری، فیلم‌هایی که مشکل اکران داشتند بازبینی شدند و پنج فیلم پروانه نمایش گرفتند و شورای صنفی نمایش برای کمک به فیلم‌هایی که به‌لحاظ سرمایه خواب چندساله داشتند، مشخص کرد که هرکدام از این فیلم‌ها که پروانه نمایش دریافت کرده‌اند می‌توانند متقاضی اکران شوند.

او در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: فیلم «خانه دختر» پروانه نمایش دریافت کرد و متقاضی اکران شد و بعد از آن هم صحبت از اکران فیلم «عصبانی نیستم» رضا درمیشیان شد و بعد از اصلاحات، پروانه نمایش فیلم صادر شد. صحبت از این بود که این فیلم‌ها با فاصله از هم و در گروه آزاد اکران شوند. ١٢ مهرماه قرار بود «عصبانی نیستم» اکران شود، اما اداره کل سینمای حرفه‌ای از دادن پروانه نمایش سینماها خودداری کرد و درعین‌حال پروانه کلی اکران فیلم صادر شده است.


موسوی ادامه داد: مشکل اصلی اکران این دو فیلم درحال‌حاضر همین موضوع است و سؤال اینجاست که اگر قرار بود این دو فیلم مجوز نگيرند، به چه دلیل اصلاحیه خوردند؟ برای من مشخص نیست چرا وزارت ارشاد پروانه سالن‌های این فیلم را صادر نمی‌کند؟




علی سرتیپی: قرارداد اکران «عصبانی نیستم» ظرف دو هفته آینده ثبت خواهد شد

سینماروزان: بعد از اکران موفق اولین خروجی کمیته بازبینی آثار بلاتکلیف که «خانه دختر» بود حالا صاحبان دیگر آثاری که این کمیته آنها را دارای شرایط اکران دانسته و پروانه نمایش شان صادر شده هم به دنبال فراهم آوردن مقدمات اکران فیلم خود هستند.

به گزارش سینماروزان به تازگی رسانه مستقل «سینمادیلی» بدون نام بردن از عنوان فیلمی خاص از عدم ثبت قرارداد اکران فیلمهای رفع توقیف شده در شورای صنفی نمایش خبر داد؛ ادعایی که تاکنون با واکنشی روشن از سوی شورای صنفی نمایش مواجه نشده است.

با این حال علی سرتیپی پخش کننده یکی از مهمترین فیلمهای رفع توقیف شده که «عصبانی نیستم» باشد از ثبت قرارداد اکران این فیلم در دو هفته آینده خبر داد.

علی سرتیپی مدیرعامل فیلمیران با اشاره به آخرین وضعیت این فیلم به «ایلنا» گفت: درخواست ثبت قرارداد فیلم «عصبانی نیستم» را به شورای صنفی نمایش ارائه کرده‌ایم.

وی ادامه داد: فیلم عصبانی نیستم پروانه نمایش گرفته است و مشکلی خاصی برای اکران ندارد. قرارداد نمایش فیلم احتمالا این هفته یا هفته آینده در شورای صنفی نمایش ثبت می‌شود.

 




جواد شمقدری رییس اسبق سازمان سینمایی⇐«به رنگ ارغوان» را قبل از رفع توقیف برای نمایندگان مجلس نمایش دادیم؛ تأیید آنها باعث پشت‌گرمی ما شد/دلیل پایین کشیدن «گشت ارشاد» و «زندگی خصوصی» از درون خود سینما بود/بخشی از جریان خانه سینما و حوزه هنری با هم دست به یکی کردند و از پشت خنجر زدند!/اگر مدیریت ما ادامه پیدا می‌کرد همان فیلمنامه اولیه «عصبانی نیستم» تولید می‌شد و توقیف هم نمی‌شد!//در هالیوود نمی‌توانید به راحتی کارگردان شوید، اما در ایران به راحتی می‌توانید فیلمساز شوید/اخیرا تیزر فیلمی را دیدم که عرق شرم برچهره انسان می‌نشاند!

سینماروزان: جواد شمقدری در پی صدور مجوز چند فیلم سینمایی که پیش از این برای اکران با مشکل مواجه شده بودند و نیز پس از اظهارنظر اخیر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برای اینکه تلاش شود آمار فیلم‌های اکران نشده به صفر نزدیک شود، با اشاره به دوران مدیریتی‌اش در سازمان سینمایی و مشکلاتی که در حوزه صدور پروانه ساخت و نمایش فیلم با آن‌ها روبرو بوده است به «ایسنا» بیان کرد: ابتدا بگویم این که می‌خواهند تلاش شود فیلم‌های توقیفی به مرحله نمایش برسند خوب است، اما اینکه این اتفاق با چه فرایندی به نتیجه می‌رسد خیلی اهمیت دارد؛ یعنی سازوکار خیلی از نیت مهم‌تر است.

او با اشاره به زمان ریاست خود بر سازمان سینمایی گفت: در آن دوران ما خیلی به دنبال این بودیم که فیلم‌ها با مشکلی برای نمایش روبرو نباشند و در این راستا تلاش هم کردیم اما آخر باز هم چند فیلم نتوانستند مجوز بگیرند، چون گاهی باید مصلحت‌ها و حریم‌هایی در نظر گرفته شود و خطوط قرمزی  وجود دارد که نباید از آن‌ها عبور کرد.

وی درباره فشارهایی که گاهی بیرون از حوزه سینما و وزارت فرهنگ برای نمایش فیلم‌ها وارد و مانع از اکران آن‌ها می‌شود، اظهار کرد:‌ طبق آیین نامه یک شورای 9 نفری برای تصمیم‌گیری در این رابطه مشخص است و بعد از آن هم شورای عالی نظارت است که در آن وزیر و معاونان وزیر هم هستند. نظر این شوراها قانون است و اگر همه بپذیریم که اجرای یک ساختار قانونی بهتر است، به نفع همه خواهد بود تا به این ترتیب اگر مثلا ضعفی وجود دارد برطرف شود.

شمقدری ادامه داد: اما نکته اینجاست که گاهی اتفاقاتی می‌افتد که هم قانونگذار تحت فشار قرار داشته باشد و خوب عمل نکند و هم از بیرون فشارهایی وارد شود که قانونگذار را مجبور به احتیاط کند. این ها از مسائلی است که در یکسری گروه‌های کارشناسی می‌تواند بررسی و راهکارهایی برای آن‌ها پیدا شود. ما در دوره خودمان این مسیر را طی کردیم و طبیعی است که هر دولتی باید بخواهد، تا برای رفع مشکل راه حل پیدا کند.

او در پاسخ یه اینکه در این سال‌ها همه حرف از اجرای قانون می‌زنند اما چرا در عمل این اتفاق نمی‌افتد و فیلم‌هایی که مجوز قانونی دارند هم به مشکل می‌خورند؟ گفت: شاید بهتر باشد در شورای عالی نظارت نمایندگانی از دستگاه‌ها دیگری که با اکران یک فیلم مشکل دارند حضور داشته باشند تا رای نهایی این شورای مشورتی عملی شود. البته همین شورای عالی نظارتی که الان در مرحله دوم بررسی فیلم‌ها برای صدور پروانه نمایش هست، معمولا تشکیل نمی‌شود و در دوره ما هم برای یکی دو فیلم تشکیل جلسه داد و فیلم ‌ها بررسی شدند.

وی اضافه کرد: حضور یک نفر از کمیسیون فرهنگی مجلس یا دستگاه‌های دیگر در شورای مشورتی شرایط را ممکن است بهتر کند و این هر چه باشد بالاخره بهتر از این است که امروز می‌بینیم یک مدیر یا تصمیم نمی‌گیرد یا با احتیاط تصمیم گیری می‌کند.

شمقدری یادآور شد:‌ من در دوران مدیریت خودم در سازمان سینمایی هم، این کار را می‌کردم هرچند در قانون چنین چیزی نیامده است. مثلا برای فیلم «به رنگ ارغوان» که توقیف بود، از نماینده‌های مجلس دعوت کردیم فیلم را دیدند و تایید کردند و همین برای ما پشت گرمی شد. ما این کار را به عنوان یک اقدام مشورتی انجام دادیم و نه امری قانونی، ولی معتقدم می‌تواند حتی قانون هم باشد.

رییس اسبق سازمان سینمایی در پاسخ به اینکه آیا در زمان حضورش در سازمان سینمایی فیلمی بوده که براثر همین فشارهای خارج از حیطه سینما به آن مجوز نمایش نداده باشد؟ گفت: خیر چنین شرایطی نبود و هر آنچه بود را خودمان به این تصمیم رسیدیم که اکران نشود. البته خیلی زیاد هم نبودند؛ دو فیلم «گشت ارشاد» و «زندگی خصوصی»  بود که از اکران پایین کشیده شدند و دلیل آن هم از درون خود سینما بود و خنجر از پشت زدند چون مشخص بود که بخشی از جریان خانه سینما و حوزه هنری با هم دست به یکی کردند. البته این ماجرا را هم همه می‌دانند و احتیاجی نیست که من کامل بازگو کنم. ضمن اینکه آن زمان افرادی هم به اسم انصار حزب الله آمدند و جنجال راه انداختند در حالی که امروز اصلا پیدایشان نیست.

جواد شمقدری در ادامه درباره فیلم‌هایی که در زمان مدیریت خودش توقیف شدند، بیان کرد:‌ فکر می‌کنم تعداد فیلم‌ها زیاد نبود و فقط هشت فیلم توقیف شد البته تاکید می‌کنم آنچه  در دوران کاری من باید محاسبه شود براساس پروانه‌های نمایش فیلم‌ها است که تقاضا شده بودند.

او در این‌باره اضافه کرد:‌ مثلا «عصبانی نیستم» فیلمی بود که آنچه الان ساخته شده با آنچه اول از ما مجوز ساخت گرفت تفاوت دارد، یعنی وقتی دولت عوض شد کارگردان با فیلمنامه خودش فیلم را ساخت و توقیف شد. چه بسا اگر مدیریت ما ادامه پیدا می‌کرد کارگردانش این کار را نمی‌کرد و همان فیلمنامه اول را می‌ساخت که تایید شده بود. آن وقت دیگر توقیف هم نمی‌شد. درواقع این خطای فیلمساز بود که وقتی دولت تغییر کرد، فکر می‌کرد می‌تواند فیلمنامه تایید شده را تغییر دهد. البته من خودم فیلمنامه را نخوانده بودم اما همکارانی که خوانده بودند پس از تماشای فیلم ساخته شده گفتند فیلمنامه تغییر کرده است.

وی در پاسخ به اینکه اگر خودش الان رییس سازمان سینمایی بود به همین «عصبانی نیستم» فعلی مجوز نمایش می‌داد یا خیر؟ گفت:‌ بستگی به شرایط داشت.

این پاسخ شمقدری جریان گفت‌وگو را به همان ابتدا و چرایی انجام این مصاحبه رساند که وقتی همه چیز بستگی به شرایط دارد پس چطور می‌توان آمار فیلم‌هایی بدون مشکل برای اکران را به حداقل رساند چرا که به نظر نمی‌رسد هیچ گاه نداشتن فیلم توقیفی ممکن نخواهد بود.

او در این باره اظهار کرد: در سیستم قضایی هم همین است و وقتی هیات منصفه و قاضی عوض شود، ممکن است رأی هم تغییر کند. برای نمایش فیلم هم در دنیا همین شرایط وجود دارد چون مثلا در کشوری دیگر ممکن است کاری کنند که آن فیلم هیچ گاه شانس اکران پیدا نکند به طوری که هیچ کمپانی‌ای متقاضی نمایش فیلم نباشد و برای این کار از یک روش غیرآشکار استفاده ‌شود.

 شمقدری در پاسخ به اینکه با توجه به فعالیت خودش در عرصه فیلمسازی و با این وضعیت که موانعی می‌توانند از اکران یک فیلم جلوگیری کنند، چقدر کار را برای فیلمسازان راحت می‌داند؟ گفت: این مسئله موارد متعددی را دربرمی‌گیرد ولی به چند مورد آن اشاره می‌کنم از جمله اینکه وقتی شما فرصت پیدا می‌کنید فیلمساز شوید، یعنی به امکانی دست یافته‌اید که در همه جا فراهم نیست و اصلا اجازه‌اش داده نمی‌شود، چون گفته می‌شود کسانی که فیلم می‌سازند به دلیل اینکه می‌توانند بر مغز و فکر و عواطف و احساسات مردم اثر بگذارند پس باید از یکسری گلوگاه‌ها عبور کنند.

 او افزود: شما در هالیوود نمی‌توانید به راحتی کارگردان شوید، اما در جمهوری اسلامی ایران به راحتی می‌توانید فیلمساز شوید و اگر کمی استعداد داشته باشی و سماجت کنی به کارگردان تبدیل می‌شوی. وقتی در این جایگاه هستی یعنی نسبت به افکار عمومی مسئولیت داری و اگر فیلمساز نخواهد به این مسئله توجه کند، فضا سخت می‌شود چون باید درک مشترکی با گروه‌های مختلف فکری و اجتماعی وجود داشته باشد و هر حرفی نباید در همه جا گفته شود. این همان احترام به قانون است و بیشتر فیلمسازان ایرانی آن را درک می‌کنند و فقط در سه، چهار درصد است که به مشکل برمی‌خوریم.

شمقدری با اشاره دوباره به فیلم «به رنگ ارغوان» ابراهیم حاتمی‌کیا گفت: تمام آنچه در این سال‌ها گذشته، یک تجربه است چون یک زمانی مسئولان احساس خطر کردند درحالی که این احساس، اشتباه بود. پس این تجربه است که بدانیم گاهی تصمیم‌هایی که پشت درهای بسته می‌گیریم درست نیست و باید گاهی جسارت و شهامتی باشد تا تجربه‌های جدید اتفاق بیفتد مگر در مواردی که خطوط قرمز شفاف است، ضمن اینکه امیدوارم کمی هم تلاش شود تا آب از سرچشمه گل‌آلود نشود چرا که اخیرا تیزر فیلمی را دیدم که فقط عرق شرم برچهره انسان می‌نشاند.




آیا باران کوثری با عوامل «لانتوری» مشکل پیدا کرده؟؟

سینماروزان: باران کوثری بازیگر زن سینما از جمله بازیگرانی است که از همان اولین ساخته رضا درمیشیان با نام «بغض» تا ساخته های بعدیش «عصبانی نیستم» و «لانتوری» جزو افراد ثابت تیم بازیگران وی بوده است.

به گزارش سینماروزان این همراهی باعث شده بود که در اتفاقات مرتبط با همکاریهای مشترک از توقیف «عصبانی نیستم» تا حاشیه‌سازی‌های جشنواره بر سر «لانتوری» مواضعی همسوی کارگردان داشته باشد یا بعدتر در اکرانهای مردمی «لانتوری» باران کوثری همواره بکوشد در کنار کارگردان فیلم به دیدار مخاطبان برود.

در هفته‌های اخیر و بعد از موفقیت «لانتوری» در جشن حافظ  هم پیش‌بینی می‌شد باران کوثری زودتر از بقیه به پیشواز تبریک گفتن به همکارانش برود اما کمترین واکنش مثبتی از سوی باران کوثری صورت نگرفته و در حالی که بسیاری از مخاطبان در انتظار بودند او از موفقیتهای این فیلم ابراز خرسندی کند اما هیچ واکنش مثبتی از سوی باران در صفحه اجتماعیش صورت نگرفته است.

عین این اتفاق بعد از اعلام فهرست نامزدهای جشن خانه سینما هم رخ داد و علیرغم نامزدی های پرشمار «لانتوری» در جشن خانه سینما که از نامزدی بهترین فیلم و کارگردانی تا بهترین بازیگری مرد و زن را دربرمی‌گرفت باران هیچ پیام تبریکی برای همکارانش صادر نکرد.

این اتفاق درحالی رخ داده که باران از جمله هنرمندان فعال در شبکه‌های اجتماعیست که می‌کوشد درباره موضوعات مختلف از طریق صفحه‌اش اظهارنظر کند؛ از چرایی لغو کنسرتها تا مشهد گرفته تا سانحه تصادف اتوبوس حاوی دانش آموزان در هرمزگان تا تلاش برای جلوگیری از انقراض یوزپلنگ ایرانی موضوعات متأخری هستند که باران درباره آنها اظهارنظر کرده است اما نسبت به موفقیتهای اخیر یکی از پرحاشیه‌ترین تجربیات بازیگری سالهای اخیرش سکوت کرده! چرا؟؟؟




ابراهیم داروغه‌زاده در گفتگویی تفصیلی بیان کرد⇐«خانه پدری» یا آن سکانس خاص{قتل دختر به دست پدر} را حذف کند یا با درجه‌بندی سنی اکران شود/مسئله فتنه از آن جنبه‌ای که محسن امیریوسفی در «آشغالهای دوست داشتنی» به آن نگاه کرده مردود و جزو خطوط قرمز است که طبیعتا شورای پروانه نمایش هیج دوره‌ای به آن مجوز نخواهد داد/امیریوسفی بخش‌های مربوط به فتنه را اصلاح کرده و الان فیلم تبدیل شده به اثری که فضای گفتمانی ایجاد می‌کند!/تصمیم گیری درباره «رستاخیز» و «کاناپه» خارج از توان دولت است/«خانه دختر» با فیلمبرداری مجدد یک سکانس قابل اکران است/مشکل «پارادایس» حل شده است/«وقت داریم حالا» اصلا به شورا ارائه نشده/«ارادتمند نازنین بهاره تینا»کاهانی هم در شورای پروانه نمایش و هم در شورای عالی نمایش رد شده است!!!/از طرف ما فیلمی بیرون نمی‌رود مگر اینکه در مورد نادری از طرف جای خاصی طی یک نامه مکتوب بخواهند فیلمی را ببینند!/از این به بعد شوراهای پروانه ساخت سخت‌گیری‌های بیشتری را برای صدور مجوز اعمال می‌کنند!/پیش از آن که من بیایم قرار بر تغییر و تحول در شوراهای صدور پروانه ساخت و نمایش بود/نمی‌شود مسخره کردن مردم آزاد باشد اما نقد نهادها، نه!/چرا کمدی‌های نازل جای فیلمهای جدی و خوب را گرفته! آیا مدیران سینماگران را به این سمت سوق داده‌اند؟/چرا در سینمای ما خبری از امید و نشاط نیست؟/چرا درباره داعش فیلمی ساخته نمی‌شود؟/چرا درباره دانش هسته‌ای فیلم نساختیم؟/ سازمانهایی مانند فارابی، اوج، حوزه هنری و شهرداری از بودجه عمومی فیلم می‌سازند اما فیلمهای واجد ارزش‌شان خیلی کم است!!!

سینماروزان: ابراهیم‌ داروغه‌زاده کمتر از 40 روز است که به جای حبیب ایل‌بیگی بر مسند معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی تکیه زده است؛ معاونتی که بی‌شک مهم‌ترین و چالش‌برانگیزترین بخش سازمان سینمایی محسوب می‌شود و بیشتر هم از آن به عنوان محلی برای سانسور و ممیزی فیلم‌های سینمایی یاد می‌شود.

به گزارش سینماروزان داروغه‌زاده که تحصیلاتش در رشته پزشکی است و سابقه مدیریت در جشنواره فیلم فجر و معاونت فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی را هم دارد در حالی معاون سازمان سینمایی شده است که دولت یازدهم به روزهای پایانی عمر خود رسیده و با معرفی کابینه و تشکیل دولت دوازدهم مشخص نیست چه تغییراتی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیز سازمان سینمایی رخ می‌دهد و آیا مدیران جدید در این سازمان ماندگار خواهند بود یا خیر!

با این حال معاون جدید ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی در همان بدو ورود و شروع کار خود مسئول کمیته‌ای برای رسیدگی به فیلم‌های توقیفی سینما شد که در چند وقت اخیر به یکی از مهم‌ترین سوژه رسانه‌های سینمایی تبدیل شده است. علاوه بر این به نظر می‌رسد داروغه‌زاده در همین مدت کم، تصمیم‌هایی گرفته یا نظراتی داده است که باعث شده در بین جماعت سینمایی حرف و سخن‌هایی از سخت‌گیری‌های زیاد او در بخش ممیزی پیچیده شود؛ مسئله‌ای که او نه تنها آن را رد نمی‌کند بلکه تاکید می‌کند، «من در اصول خیلی سخت‌گیر هستم و اصلا کوتاه نمی‌آیم. بنابراین موضوعاتی که برای برخی نهادها یا رسانه‌ها مهم است و باعث می‌شود واکنش‌هایی به نمایش برخی فیلم‌های سینمایی داشته باشند برای من هم مهم است و فکر نمی‌کنم کسی بتواند بیشتر از خودم سخت‌گیری کند.»

داروغه‌زاده که دبیری جشنواره سلامت را هم برعهده دارد، این نظرات قاطعانه را در حالی در گفت‌وگو با ایسنا مطرح کرد که در عین حال معتقد است، فیلم‌هایی همچون «خانه پدری»، «آشغال‌های دوست‌داشتنی» و «عصبانی نیستم » با توجه به بازنگری ها و إصلاحاتی که انجام شده ، مشکلی برای اکران ندارند.

معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی در ابتدای این گفت‌وگو در پاسخ به اینکه چطور حاضر شد در آستانه تشکیل دولت دوازدهم و نامشخص بودن وضعیت مدیریتی وزارت فرهنگ و نیز سازمان  سینمایی در این معاونت شروع به کار کند؟ بیان کرد: اگر به شکل فلسفی بخواهیم با این مسئله همراه شویم باید بگویم هر روزی که زندگی می‌کنیم می‌تواند آخرین روز زندگی ما باشد پس بهتر است اگر می‌توانیم، در آن روز کاری را انجام دهیم که در صورت انجام ندادن پشیمان خواهیم شد بنابراین حتما آن را انجام دهیم. در این‌باره آقای حیدریان (رییس سازمان سینمایی) و مشاوران ایشان فکر کردند شاید من بتوانم در این جایگاه کمکی کنم و من هم پذیرفتم؛ یعنی فکر کردم حتی اگر یک یا دو ماه هم حضور داشته باشم و بتوانم کارمفیدی انجام دهم خوب است که کمک کنم و این فرصت را از خودم نگرفتم.

وی درباره دبیری جشنواره سلامت هم با اشاره به زمان برگزاری آن در ابتدای شهریورماه گفت: آن جشنواره دیگر کمتر وقت مرا می‌گیرد چون مدیر اجرایی دارد و کارهایش طبق روال دنبال می‌شود.

داروغه‌زاده در ادامه در پاسخ به اینکه آیا پیش‌بینی می‌کرد در همین ماه‌های ابتدایی کارش با چالش فیلم‌هایی همچون «اکسیدان» یا «مادر قلب اتمی» و انتقادهایی که از سوی نمایندگان مجلس مطرح شد روبرو شود؟ اظهار کرد: درباره «مادر قلب اتمی» اول بگویم که برخلاف آنچه رسانه‌ای شد ما اصلا تماسی برای پایان دادن به اکران فیلم نداشتیم و اکران این فیلم طبق مصوبه شورای صنفی نمایش به دلیل پایین آمدن کف فروش تمام شد.

وی ادامه داد: چالش‌های دیگر هم به نظرم قابل پیش‌بینی بود چون در شرایط  معرفی کابینه جدید به مجلس هستیم و خیلی از نقدهایی که درباره فیلم‌ها و عملکرد مدیران سینما مطرح می‌شود رنگ و بوی سیاسی داشته و با اهداف دیگری انجام می‌شود. با این حال ما آن‌ها را هم خوشبینانه نگاه می‌کنیم و با نگاه فرهنگی مورد ارزیابی قرار می‌دهیم.

او درباره کمیته‌ رفع توقیف فیلم‌ها نیز اظهار کرد: باید اول جایگاه این کمیته را مشخص کنیم چون تصوری که  وجود دارد این است که شاید این کمیته تصمیم‌گیر باشد، ولی آنچه در نظر سازمان سینمایی است این است که برخی فیلم‌هایی که برای اکران با مشکل روبرو شده‌اند با تغییراتی در برخی سکانس‌ها می‌توانند نمایش داده شوند و این کار براساس توافق و تفاهم با اعضای کمیته میان تهیه‌کننده صورت می‌گیرد که بعد در قالب یک پیشنهاد به شورای پروانه نمایش ارائه خواهد شد تا در آنجا به شکل قانونی مجوز بگیرد.

این مدیر فرهنگی با بیان اینکه به نتیجه کار خوش بین است، اضافه کرد: فکر می‌کنم بسیاری از فیلم‌هایی که بررسی می‌شوند قابلیت رفع مشکل‌ از آن‌ها وجود دارد البته اگر نخواهند در مظان جریان‌های سیاسی خارج از حوزه فرهنگ قرار گیرند چون برای بسیاری از آن‌ها سوءتفاهماتی ایجاد شده که قابل رفع است و نگرانی ایجاد نمی‌کند و ممکن است خیلی موارد نادری باشند در میان فیلم‌ها که مشکل‌شان را نمی‌توانیم حل کنیم. بنابراین بسیار امیدوارم که پس از پایان کار کمیته، شورای پروانه نمایش به این فیلم‌ها مجوز اکران دهد. کما اینکه برخی از این فیلم‌ها از قبل مجوز نمایش گرفته بودند و بعد دچار سوءتفاهماتی شدند.

داروغه زاده در پاسخ به اینکه اگر  به طور مصداقی بخواهد درباره فیلم‌ها صحبت کند، وضعیت «خانه پدری» را که گفته شده بررسی‌اش به پایان رسیده چگونه اعلام می‌کند؟ توضیح داد: برای هر کدام از فیلم‌ها باید این موضوع در نظر گرفته شود که چه بخشی از جامعه و چه نهادی با فیلم مشکل پیدا کرده است. برای رفع مشکل فیلم «خانه پدری» راه اول این است که با تهیه‌کننده گفت و گو کنیم تا آن سکانسی که بحث ایجاد کرده (ضربه زدن به سر دختر و کشتن او) حذف شود ولی اگر اصرار داشته باشند که آن صحنه در فیلم باشد پس باید رده سنی برای تماشاگران فیلم تعیین کنیم.

او البته پس از اینکه یادآوری شد این محدودیت‌ها قبلا هم درنظرگرفته شده بودند و اتفاق جدیدی نیست صحبت دراین باره را به بخشی دیگر موکول کرد و در تحلیلی آسیب شناسانه از سینمای امروز ایران گفت: به نظرم وضعیت الان سینما مطلوب نیست. فیلم‌های ما  به تدریج هم از جنبه هنری و هم از جنبه محتوا و پیامی که باید داشته باشند و نیز از جنبه سینما بودن و جذب مخاطب دچار مشکل شده‌اند. درواقع سینمای ما به سمتی میل می‌کند که در آن یک سری فیلم‌ها مثل فیلم‌های کمدی سطحی بخش اعظمی از فروش سالانه را به خود اختصاص می‌دهند.

معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی افزود: مسیر سینمای ما به سمتی می‌رود که فیلم‌های کمدی نازل و سطحی جای فیلم‌های جدی و کمدی خوب که ذائقه مخاطب را بالا ببرد و نیز جای فیلم‌های ارزشمند و فاخر و دارای معنا و مفهوم و حتی جای فیلم‌های هنری را گرفته است.

وی خاطرنشان کرد: باید دید چرا این اتفاق افتاده است؟ آیا سینماگران دوست دارند در این مسیر باشند یا مسئولان آن‌ها را به این سمت کشانده‌اند؟ یا سیاست‌های دراز مدت و رویه برخورد با فیلم‌ها سینماگران را به این سمت سوق داده است؟

او با بیان اینکه به طور طبیعی فیلم‌های سینمایی اجتماعی حرفی برای گفتن دارند و نقدی همراهشان است، گفت: ظرفیت نقد پذیری در جامعه ما کم است و این سوال مطرح است که اگر فیلمی جدی بسازیم که در آن یک قشری از جامعه مثل پزشک‌ها ، پلیس ، قاضی یا بخشی از روحانیت را به درستی نقد کند آیا ظرفیت پذیرش آن وجود دارد؟ البته جواب مشخص است، پس این عدم پذیرش به مدیران سیاست‌گذار در ارشاد و سازمان سینمایی و نیز اعضای شورای پروانه ساخت و نمایش منتقل می‌شود و طبیعتا شورای پروانه ساخت و نمایش این فیلم‌ها را با نگرانی بیشتری مورد بررسی قرار می‌دهد در نتیجه برای فیلم‌سازی که می‌خواهد فیلمی جدی و با حرف و پیام خاصی بسازد ناامنی ایجاد می‌شود، چون برداشت‌های خاصی از فیلم او صورت میگیرد.

داروغه زاده گفت: همه این‌ها شرایط را به جایی می‌رساند که بخش خصوصی فکر می‌کند سرمایه‌اش کجا می‌تواند تضمین بازگشت داشته باشد؟ از طرف دیگر نهادهایی هم هستند که  با بودجه بیت‌المال باید فیلم بسازند، مثل فارابی، سازمان اوج، حوزه هنری، انجمن سینمای دفاع مقدس و شهرداری‌ها. این‌ها از بودجه عمومی ارتزاق می‌کنند تا فیلم‌های واجد ارزش تولید کنند؛ ارزش‌هایی که مدعی آنها هستیم. در حالی که تعداد فیلم‌های خوبی که این ارگان‌ها وظیفه ساخت‌اش را دارند خیلی کم است و تهیه‌کنندگان، الگویی از آن طرف نمی‌بینند چون این سازمان‌ها خودشان فیلمی که مخاطب را جذب کند ندارند تا مثلا به بخش خصوصی آدرس دهیم که اگر بخواهید، می‌شود فیلمی ارزشمند  ساخت که نه کمدی سطحی باشد و نه مشکل داشته باشد و در عین حال با مخاطب  انبوه ارتباط برقرار کند.

او با تاکید براینکه تمام مخاطبان سینما این طور نیستند که دوست داشته باشند فیلم‌های کمدی آن هم در شکل سطحی بینند، گفت: محدودیت‌ها شرایط را به سمتی برده که این فیلم‌های سطحی پررنگ شده‌اند و الان اگر یک بررسی ساده کنیم می‌بینیم بخش مهمی از فیلم‌های خوب، جدی و تأثیرگذار این سال‌ها توقیف شده‌اند؛ یعنی فیلم‌هایی که حرفی برای گفتن دارند، هر چند ممکن است ما از آن حرف خوشمان نیاید برای اکران عمومی دچار مشکل شده‌اند. می‌خواهم بگویم این دولت باید پذیرش بیشتری داشته باشد؛ دولتی که با وعده شنونده‌ی حرف مردم بودن و آزادی‌های بیشتر فکری، اجتماعی واندیشه‌ای برسرکار آمده  باید ظرفیت نقدپذیری خود را افزایش دهد. پس باید به سینماگران اجازه داده شود که رفتار بخش‌های مختلف دولت را نقد کنند و بعد به نهادهای دیگر جامعه برسیم. این نهادها حتی ممکن است مردم باشند. این طور نمی‌شود که فیلم بسازیم و مردم را مسخره کنیم و همه شاد باشند و به همه هم مجوز بدهیم بعد وقتی فیلمی به طنز ساخته شد که نهادی را نقد یا گفت‌وگویی را در جامعه آغاز کرد دچار مشکل شود. باید بپذیریم که به هر حال جای بخشی از این نقدها و گفت‌وگوها در سینماست، آن هم پس از نمایش فیلم نه قبل از آن.

داروغه زاده در پاسخ به اینکه آیا با این نظراتی که دارد می‌توان امیدوار بود که تمام فیلم‌های توقیفی مجوز اکران بگیرند؟ اظهار کرد: من معتقدم فیلم‌هایی که در این سال‌ها توقیف کردیم هیچ کدام نه مُخل امنیت نظام بودند و نه خط قرمزهای مهم را رد کرده بودند، یعنی شاید یکی دو مورد باشد که خلاف مصالح اصلی یا امنیت نظام پیش رفته باشند که قابل اکران نبودند و باقی بیشتر سوءتفاهم است.

وی همچنین در ادامه در برابر این نکته که امنیت خاطر برای فیلمساز را ابتدا سازمان سینمایی باید ایجاد کند تا سراغ فیلم‌های سطحی کمدی نرود، پاسخ داد: سازمان سینمایی تابع شرایط جامعه است. حرف من این است که این نگاه و ظرفیت نقد باید در جامعه ایجاد شود. نهادها و رسانه‌هایی هستند که بعضی وقت‌ها سوءبرداشت‌هایشان به فشارهایی تبدیل می‌شود که مسئولان را وادار می‌کند تا علیرغم نظر شورای پروانه ساخت یا نمایش تصمیمات دیگری را بگیرند، اما نکته مهم این است که باید بپذیریم سیاست کلان و راهبردی مشخص کننده برای دولت و نظام منویات مقام معظم رهبری است که چراغ راه فیلم‌سازان و مدیران می‌شود. این مسئله در جمهوری اسلامی ایران فرض است و همه بایستی پایبند به ان باشی ولی نکته اینجاست که برداشت‌های مختلفی در سیاست‌های کلانی که مقام معظم رهبری تبیین کردند به وجود می‌آید و هر گروهی فکر می‌کند نظر خودش به سیاست ابلاغی نزدیک‌تر است.

او ادامه داد: حال در این میان اگر گروهی قدرت بیشتری داشته باشد سعی می‌کند نظر خود را اعمال کند که البته این‌ها قدرت‌ خود را از جاهای مختلفی می‌گیرند. تمام این اتفاقات در حالی است که گاهی پیش آمده نظر رهبری مخالف با آن فشارهای وارده بوده است، مثلا راجع به فیلم «آدم برفی» و «مارمولک» این اتفاق افتاد یا حتی فیلم «از کرخه تا راین» که ‌دچار همین فشارها بود و عده‌ای فکر می‌کردند این فیلم به جانبازان و هشت سال دفاع مقدس توهین کرده است. بنابراین ما یک سیاست‌های کلان داریم که باید در چارچوب آن‌ها فیلم بسازیم. نباید فیلمی خطوط قرمز یا بنیان‌های خانواده را تحت تأثیر منفی قرار دهد یا مثلا نهاد ازدواج را که یک امر مقدس در جامعه ما هست تضعیف کند چون از نظر ما فیلمی ساختارشکن و غیرقابل ساخت است؛ فیلمی که امنیت نظام و ارزش‌های نظام را هدف قرار دهد یا مسائل شرعی را رعایت نکند خطوط قرمز ما و همه دولت‌هاست.

داروغه زاده در ادامه با اشاره به اعضای شورای پروانه ساخت و نمایش و تاکید براینکه در اعضای این شوراها شخصیت‌های فرهنگی، دینی، موجه و مورد وثوق نظام هستند گفت: با این شرایط فیلمی که از این شوراها پروانه می‌گیرد فیلمی نیست که بتواند توقیف شود. این دقیقا همان جایی است که گروهی اشتباه فکر می‌کنند و برداشت خود را به شورای پروانه نمایش ما اعمال می‌کنند تا نظر آن‌ها درست تلقی شود در حالی که من به عنوان معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی مهم‌ترین ارزشی را که باید از آن دفاع کنم قانون جمهوری اسلامی می دانم.

او افزود: اعضای شوراهای پروانه ساخت و نمایش مدافع ارزش‌های نظام هستند و نظر آن‌ها کارشناسی است ولی وظیفه من اجرای قانون و مواظبت کردن از مجوزی است که به صورت قانونی توسط این شوراهای موجه و موثق نظام تأیید و صادر شده است. اگر کسی از من بپرسد این فیلم را که مجوز گرفته دوست داری یا خیر، ممکن است بگویم در سلیقه من نیست ولی  فیلم از حداقل‌ها برای اکران برخوردار است و شورای پروانه نمایش به آن مجوز داده است. بنابراین می‌خواهم براین نکته تاکید کنم که باید میان سلیقه شخصی و انجام یک وظیفه قانونی تفکیک قائل شد.

معاون سازمان سینمایی ادامه داد: این طور نیست که سرهر فیلمی مسئله درست کنند و بگویند خودت این فیلم را می‌روی ببینی؟ آیا حاضری تماشا کنی؟ اصلا سینما این نیست. سینما این است که تماشاگر با در نظرگیری سلیقه خود و سابقه کارگردان فیلمی را انتخاب می‌کند، سینما تلویزیون نیست که مخاطب عمومی داشته باشد و حق انتخاب کمتر باشد. در نتیجه بسیاری از فیلم‌هایی که نمایش داده می‌شوند ممکن است حتی فیلم منتخب آن‌هایی که مجوز را می‌دهند نباشد، اما دلیل نمی‌شود که به آن مجوز ندهند.

ابراهیم داروغه زاده در ادامه این گفت‌وگو در پاسخ به اینکه «وقتی با قاطعیت می گویید از شوراهای صدور پروانه ساخت و نمایش شما هیج فیلمی که امکان توقیف شدن داشته باشد بیرون نمی‌آید، آیا به این معنی است که در این دوره سخت‌گیری‌ها و ممیزی‌ها برای پروانه ساخت یا نمایش بیشتر می‌شود؟» بیان کرد: شوراهای پروانه ساخت و نمایش همیشه خیلی سخت‌گیرانه این کار را انجام می‌دادند ولی برای من این مهم است که شورای پروانه ساختم سخت‌گیرانه‌تر باشد. البته این سخت‌گیرانه بودن صرفا بخش ممیزی را دربرنمی‌گیرد بلکه علاوه بر ممیزی مسئله کیفی و سطح فیلمنامه را هم دربرمی‌گیرد چون از فیلمنامه‌ای که سطحی باشد فیلم شاهکاری تولید نمی‌شود. پس باید کمک کنیم فضا و فرصتی ایجاد شود که وقتی فیلمی به شورای پروانه ساخت ارائه می‌شود صرفا به آن‌جا به عنوان شورایی برای اعمال ممیزی نگاه نشود و به دنبال این هستیم کاری کنیم که سطح کیفی فیلم‌ها هم افزایش پیدا کند، در نتیجه حتما از این به بعد شوراهای پروانه ساخت سخت‌گیری‌های بیشتری را برای صدور مجوز اعمال می‌کنند و تأکید می‌کنم این سخت‌گیری صرفا به معنای ممیزی نیست.

وی با اشاره به اینکه «برای اینکه فیلم‌های بهتری تولید شود نیاز به متن‌های خوبی داریم و شورای پروانه ساخت جایی است که با متن سروکار دارد» درباره اینکه آیا برای سخت گیری‌های بیشتر قرار است اعضای شوراها هم تغییرکنند؟ گفت: بله، تغییراتی هم در شورای پروانه ساخت و هم در شورای پروانه نمایش با مشورت رئیس سازمان سینمایی انجام می‌شود که البته تغییراتی جزئی است و افرادی که الان حضور دارند هم متخصص و موثق هستند. در نتیجه شاید لازم نباشد تغییر افراد خیلی گسترده انجام شود، اما تغییراتی در رویه کار ما حتما صورت خواهد گرفت.

معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی در پاسخ به اینکه اگر تغییرات جزئی است به چه دلیل لزوم به تغییر اعضا احساس شده است؟ بیان کرد: حقیقت این است که این ضرورت‌ها را رئیس سازمان سینمایی قبل از حضور من در معاونت اعلام کرده بودند و پیش از آن که من بیایم قرار بر تغییر بود.

در ادامه گفت‌وگو بحث به اعلام نظر و خوش بینی رییس سازمان سینمایی و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر رفع توقیف بسیاری از فیلم‌ها رسید آن هم در شرایطی که خود ابراهیم داروغه زاده تایید می‌کند “فشارهایی خارج از حوزه فرهنگ برای نمایش فیلم‌ها همواره وارد می‌شود.” ضمن اینکه محمد مهدی حیدریان در گفت و گوی خود تاکید کرده بود که “مواردی هم هستند که شرایط رفع توقیف را ندارند چون فیلمی است که جوهرش یا موضوع و تصویری که اشکال داشته آنقدر در کار معلول است که قابلیت نمایش پیدا نمی‌کند.

داروغه‌زاده درباره آخرین روند بررسی فیلم‌ها در کمیته رفع توقیف اظهار کرد: بعضی فیلم‌هایی که آقای حیدریان گفته‌اند فرصت اکران نمی‌گیرند براساس این نگاه است که مثلا فیلمی در شورای پروانه ساخت نظر موافق راجع به ساخت آن وجود نداشته ولی به هر دلیلی مجوز گرفته و وقتی به شورای پروانه نمایش رسیده رد شده است.  مرحله بعدی برای رسیدگی هم شورای عالی نمایش بوده که فراسازمانی است و نهادهای مختلفی در آن عضو هستند و در آنجا هم ممکن است رد شده باشد. طبیعی است وقتی این روال قانونی برای گرفتن مجوز با موفقیت پشت سر گذاشته نشده در کمیته هم کار چندان خاصی برای آن نمی‌توان انجام داد، یعنی مسئله چیزی نیست که رئیس سازمان سینمایی یا حتی وزیر به راحتی بتواند مشکل آن را حل کند بلکه باید خیلی اتفاق‌ها برای آن فیلم بیفتد تا دوباره وارد چرخه گرفتن پروانه نمایش شود.

این مدیر ادامه داد: از طرف دیگر فیلم‌هایی هم هستند که پروانه ساخت و نمایش دارند و مثلا حتی در جشنواره هم نمایش داده شدند ولی فقط یکی ‌دو مورد به این شکل بوده که یا مشمول زمان شده و دیگر مشکلی برایشان مطرح نیست یا اینکه اصلاح شده و این قابلیت را دارند که دوباره وارد چرخه گرفتن مجوز شوند.

او خاطرنشان کرد: من نمی‌خواهم برای این فیلم‌ها لفظ توقیف یا رفع توقیف را به کار ببرم چون از نظر من بعضی از این فیلم‌ها اصلا توقیفی نیستند که بخواهند رفع توقیف شوند. در یک زمان خاص یک مشکل کوچکی داشتند که می‌توانند در این کمیته بازبینی شوند و اگر جایی نگرانی درباره اکران آن‌ها دارد گفت‌وگو صورت گیرد تا ببینیم آیا می‌توان نگرانی‌ها را مرتفع کرد و بعد بلافاصله فیلم را به شورای پروانه نمایش ارجاع می دهیم. بنابراین معتقدم هرچقدر فضا را در رسانه‌ها حساس‌تر کنیم که قرار است فیلم‌های توقیفی بررسی شوند آسیب بیشتری به این آثار وارد می‌شود.

این مدیر فرهنگی در ادامه درباره اینکه برخی فیلم‌ها مثل «خانه پدری»، «عصبانی نیستم»‌ و «آشغال‌های دوست‌داشتنی» در سال‌های گذشته بیشتر با نگاه سیاسی با مشکل روبرو شدند در حالی که اتفاقا دو فیلم آخر  در راستای نقد دولت دهم و تاکید بر وحدت ساخته شدند و با این شرایط چقدر از مجوزهایی که برای نمایش تعدادی از این‌ها در گذشته صادر شده بود حمایت می‌کند؟ بیان کرد: از نظر شورای پروانه نمایش ما و همچنین خود من این سه فیلم قابلیت نمایش دارند. البته باز هم عرض می‌کنم وقتی می‌گویم فیلمی قابلیت نمایش دارد به این معنی نیست که آن را دوست دارم و مورد پسند من است یا حتی با حرفی که فیلم مطرح می‌کند، موافقم.

او گفت: مثلا من با حرفی که فیلم «خانه پدری» می‌گوید اصلا موافق نیستم و خودم به عنوان یک فرد سنتی مذهبی آن فیلم را اصلا دوست ندارم یعنی نه تنها آن فیلم را نمی‌پسندم  بلکه اگر مسئولیت سینمایی نداشتم پس از نمایش حتما درباره آن نقدی می‌نوشتم و منتقد آن می‌شدم ولی به لحاظ قانونی واقعا معتقدم «خانه پدری» مشکلی ندارد و با در نظر گیری رده سنی مشخص می‌توان آن را به صورت محدود اکران کرد و البته به هر حال طبیعی است که این فیلم پرفروش نخواهد شد چون آن جنبه‌هایی از سینما که انبوه مخاطب بخواهد آن را ببیند ندارد.

وی در این بخش پیش از ادامه صحبت خود درباره فیلم ها، یادآور شد که قرار است از این پس در شورای پروانه نمایش برای تمام فیلم‌ها گروه سنی مشخص و در صورت لزوم توصیه‌هایی برای افرادی که نباید فیلم را ببینند ارائه شود.

سپس معاون سازمان سینمایی اضافه کرد: همچنین درباره فیلم «آشغال‌های دوستی داشتنی» نباید فراموش کرد بخشی از فیلم به فتنه سال 88 مربوط است که به هر حال آن مسئله خط قرمز نظام است، یعنی مسئله فتنه از آن جنبه‌ای که محسن امیریوسفی به آن نگاه کرده مردود و جزو خطوط قرمز است که طبیعتا شورای پروانه نمایش هیج دوره‌ای به آن مجوز نخواهد داد، ولی آقای امیریوسفی آن‌ بخش‌ها را اصلاح کرده و مواردی که جزو فتنه بوده همه برطرف شده است و الان فیلم تبدیل شده به اثری که فضای گفتمانی ایجاد می‌کند و فرزندان یک خانواده مثل فرزندان یک نظام هر کدام با طرز تفکری متفاوت با یکدیگر گفت‌وگو می‌کنند.

داروغه زاده گفت: این فیلم از نظر شورای پروانه نمایش ما قابل اکران است و می‌تواند در جامعه فضایی برای گفت‌وگو ایجاد کند و نقدهای مثبت و منفی هم داشته باشد. البته من از زمانی که محسن امیریوسفی فیلمنامه را نوشت و آن را خواندم مشکلاتی با متن داشتم که به خود او هم گفتم و اصلاحاتی را در شخصیتها وارد کرد هر چند به نظرم ان فیلمنامه مشکل داشت اما به هر حال فیلم در زمان آقای شمقدری ساخته شد. ضمن اینکه همین الان هم از نظر شخص من بعضی دیالوگ‌ها قابلیت تغییر دارند و تأکید می‌کنم که از نظر شخصی نقدهایی به این فیلم وارد است اما نگاه من در جایگاه شخصی و مسئولیتی که دارم باید تفکیک شده باشد. بنابراین یک فیلمساز می‌تواند فیلمی بسازد که خطوط اصلی نظام را رعایت کرده باشد و در عین حال شاید یک مسئول دولتی، یک روحانی یا یک قشر از جامعه آن را دوست نداشته باشد در این شرایط می‌توان راجع به آن حرف زد تا گفت‌وگو ایجاد شود. در واقع منظورم این است که فیلم‌های «عصبانی نیستم»، «خانه پدری» و «آشغال‌های دوست داشتنی» اتفاقا جزو فیلم‌های جدی و اجتماعی‌ای هستند که فضا را برای فیلم‌های سطحی کمدی و نازل می‌توانند تنگ‌تر کنند تا سینمایی را که در آن اندیشه جریان دارد و گفت‌وگو صورت می‌گیرد شاهد باشیم.

او در ادامه پاسخ خود با یادآوری زمان نمایش فیلم «عصبانی نیستم» در جشنواره فجر و تلاشی که برای نمایش آن با وجود مخالفت‌ها انجام داده بود، و نیز نقد روانشناسانه‌ای که در صفحه فیس بوک خود منتشر کرد و با ناراحتی رضا درمیشیان هم همراه شد، تاکید کرد: باید بپذیریم که این فاصله‌گذاری میان نظرات شخصی و جایگاه مدیریتی ایجاد شود تا فیلمی اکران شود که خطوط قرمز نظام را رعایت کرده اما ممکن است ما خودمان آن را به عنوان مدیران نظام دوست نداشته باشیم.

داروغه زاده درباره اینکه در این بین تکلیف فیلمی همچون «کاناپه» چه می‌شود گفت: بعضی فیلم‌ها هستند که تصمیم‌گیری درباره آن‌ها در اختیار شورای پروانه نمایش نیست بلکه خارج از مجموعه باید بررسی شوند مثل «رستاخیز» ‌که پروانه نمایش داشت ولی برخی مراجع تقلید با آن مخالف بودند و حکم مرجع تقلید را نمی‌توان کنار گذاشت.

او در پاسخ به اینکه نظر برخی مراجع نسبت به فیلم «رستاخیز» مثبت بود پس چرا آن‌ها برای نمایش فیلم اعمال نشد؟ بیان کرد: واقعیت این است که این دیگر خارج از توان سازمان و حتی خارج از توان دولت است که تصمیم‌گیری کند. فیلم «کاناپه» هم چنین شرایطی دارد و بحث آن خارج از توان سازمان است چون ما نمی‌توانیم فتوایی در این باره صادر کنیم.

وی درباره اینکه در حال حاضر تکلیف چند فیلم در کمیته مشخص شده است؟ گفت: در کمیته حدود 10 فیلم برای بررسی وجود داشت که الان مشکل فیلم «خانه دختر» حل شده و حتی سکانسی قرار شده کامل فیلمبرداری شود. مشکل فیلم «پارادایس» هم حل شده است. مسئله «خانه پدری» در کمیته حل شده و چون به آنجا رسیدیم که طبق خواست فیلمساز امکان تغییر در فیلم نیست ما گزارش را به شورا می‌دهیم تا آن‌ها تصمیم بگیرند. درواقع می‌توانم بگویم مشکل بیشتر فیلم ‌ها در این کمیته حل شده است.

او درباره فیلم‌های رضا کاهانی هم گفت: از ایشان فقط یک فیلم در کمیته هست و «وقت داریم حالا» اصلا به ما نرسیده است. هرچند فیلم دیگر هم (ارادتمند، بهاره تینا نازنین) در شورای پروانه نمایش و شورای عالی نمایش رد شده است.

داروغه‌زاده درباره اینکه چرا با اکران این نوع فیلمها مخالفت می‌شود آن هم وقتی در جامعه به وضوح برخی معضلات دیده می‌شود، بیان کرد: برای نمایش بعضی فیلم‌ها باید شرایط کلی جامعه را درنظر گرفت چون برخی نظرها براین است که نشان دادن یک سری مسائل باعث ترویج آن‌ها می‌شود. با این حال در صدد هستیم طی یک پروژه علمی نمایش برخی سوژه‌های نابهنجار در جامعه را برای یک جامعه هدف و مشخص از قشرهای مختلف بررسی کنیم تا ببینیم چه نتایجی خواهد داشت. این موضوع مورد موافقت رییس سازمان سینمایی هم قرار گرفته است.

بخش آخر این مصاحبه به حرف و حدیث‌هایی رسید که در دوران پیش از او شنیده می‌شد مبنی براینکه برخی فیلم‌هایی که برای دریافت مجوز نمایش به سازمان سینمایی و شورای پروانه نمایش ارائه می‌شوند برای بعضی دستگاه‌ها یا افراد نمایش داده می‌شوند یا اطلاعاتی به آن‌ها داده می‌شود و به این ترتیب از همان مرحله جو مخالفت علیه آن‌ها در رسانه های تندرو ایجاد می‌شد.

داروغه‌زاده در پاسخ به اینکه با توجه به گزارش‌هایی که در برخی رسانه‌ها علیه فیلم‌های هنوز اکران نشده منتشر می‌شود و اینکه خودش نگاه سختگیرانه‌ای در صدور مجوز دارد آیا چنین اتفاقاتی ممکن است در دوران مدیریت او رخ دهد؟ بیان کرد: من در اصول خیلی سخت‌گیر هستم و اصلا کوتاه نمی‌آیم، یعنی موضوعاتی که بخواهد برای برخی دستگاه‌ها مهم باشد برای خود من مهم است و در نتیجه کارکردی که آن‌ها بخواهند داشته باشند را من خودم به تنهایی دارم پس لزومی نمی‌بینم فیلم‌ام را بدهم کسی ببیند چون فکر نمی‌کنم بیشتر از خودم کسی بتواند سخت‌گیری کند.

او  با اشاره به اینکه علاوه بر اعضای شورای پروانه نمایش، وزیر فرهنگ و رییس سازمان سینمایی و خودش حق دیدن فیلم‌ها را دارند، افزود: بنابراین از طرف ما فیلمی بیرون نمی‌رود مگر اینکه در مورد نادری از طرف جای خاصی طی یک نامه مکتوب بخواهند فیلمی را ببینند.

وی درباره فیلم‌هایی که با مُهر بازبینی ارشاد قاچاق شدند هم توضیح داد: دراین باره از همان روزی که آمدم ابلاغ کردم فیلمسازان برای نمایش فیلم در شورای پروانه نمایش دی سی پی یا دی وی کم بیاورند و دیگر دی وی دی دست ما ندهند، این حتی به ما هم کمک می‌کند که اکر کسی از ما فیلم خواست بگوییم در اختیار نداریم.

معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی در پایان این گفت‌وگو و در جمع بندی صحبت‌های خود با اشاره به مواردی، سوالاتی را از جامعه سینمایی مطرح کرد.

داروغه‌زاده گفت: وضعیت سینمای ما مطلوب نیست و فیلمی که دغدغه‌های کلان کشور را نشان دهد وجود ندارد. ما چند سال است در منطقه‌ با یک گروه تروریستی بین‌المللی درگیر هستیم ولی از امنیت بسیار بالایی برخورداریم  و شاید خیلی متوجه شرایط نباشیم. الان این سوال مطرح است که چرا هیچ فیلمی راجع به این مسئله ساخته نمی‌شود؟ آن هم در حالی که ما درگیر جنگ هستیم و مردم اصلا باور نمی‌کنند که این اتفاق چقدر به ما نزدیک است ، یا مثلا در بحث هسته‌ای و کارشکنی‌هایی که در سطح بین المللی بود توانستیم به دانش هسته‌ای در سطح بسیار بالا دست پیدا کنیم ولی چند فیلم درباره این موضوع ساخته شده است؟ اصلا نسبت سینمای ما با توسعه کجاست؟ امید، نشاط و آرامش بخشی به جامعه در سینمای ما کجاست؟ چرا اگرهم فیلم جدی می‌سازیم آن را با تلخی زیاد و اکنده از نا امیدی ممزوج می‌کنیم؟ 

 




بعد از توقیفی‌های با پروانه و بی پروانه⇐حالا تهیه‌کننده «صد سال به این سالها» از «صدور پروانه نمایش به شرط عدم اکران» پرده‌برداری کرد!!!

سینماروزان: در هفته های گذشته کمیته‌ای برای بازبینی آثار سینمایی نظیر «عصبانی نیستم»، «خانه پدری»، «خانه دختر» و «رستاخیز» که  با وجود صدور پروانه نمایش، حین یا پیش از اکران دچار توقیف شده اند راه‌اندازی شد. در این کمیته آن دسته از آثار دارای پروانه ساخت مانند «ارادتمند نازنین بهاره تینا» و «آشغالهای دوست داشتنی» که نتوانسته‌اند پروانه نمایش بگیرند هم بررسی خواهند شد.

به گزارش سینماروزان با این حال گویا مشکل به همین جا ختم نمی شود و دسته ای از آثار هم وجود دارند که برای آنها پروانه نمایش به شرط عدم اکران صادر شده است!!!

از جمله این آثار «صد سال به این سالها»ست که تهیه کننده اش مرتضی شایسته درباره اش به «ایلنا» گفته است: این فیلم پروانه نمایش دارد اما اجازه اکران ندارد. درواقع بعد از پایان ساخت فیلم و نمایش آن در جشنواره فیلم فجر در سال 86، درخواست پروانه نمایش کردیم و پروانه نمایش هم گرفتیم اما اجازه اکران به فیلم داده نشد.

 وی با اشاره به صدور دستور پیگیری وضعیت فیلمهای مشکل دار از سوی وزیر ارشاد گفت:  پس از صدور این دستور ازسوی وزیر ارشاد ما هم با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نامه‌نگاری کردیم ولی هنوز خبر جدیدی به ما داده نشده است.

شایسته افزود: از وزارت ارشاد تقاضا کردیم باتوجه به اینکه پروانه نمایش فیلم یک بار صادر شده، امکان نمایش فیلم فراهم شود و اعلام هم کرده‌ایم که آماده هر نوع همکاری با ارشاد هستیم.




واکنش محمدصادق کوشکي به حل مشکل فيلمهاي توقيفي⇐اينها از عوارض مستي پيروزي تک‌ماده‌اي آقايان است!!!/همان راهبرد فرح را پی می‌گیرند!!!

سينماروزان: شنيده هاي غيررسمي مبني بر رفع توقيف برخي آثار توقيفي در کميته اي موسوم به بازبيني(اینجا را بخوانید) از يک طرف با واکنش رييس اداره نظارت و از سوي ديگر با واکنش رييس سازمان سينمايي مواجه شد که هر يک کوشيده اند به نوبه خود درباره کيفيت اين رفع توقيف سخن گويند و در اين ميان ايل بيگي حتي به فيلمبرداري دوباره برخي نماها براي حل مشکل تأکيد کرده!!!(اينجا و اينجا را بخوانيد)

به گزارش سينماروزان اينکه مشکل اکران برخي آثار مانند «عصباني نيستم»، «ارادتمند نازنين بهاره تينا»، «خانه پدري» و «رستاخيز» با اعمال اصلاحات حل شود واکنش محمدصادق کوشکي از فعالان فرهنگي جناح اصولگرا را هم به دنبال داشته است.

کوشکي که در بحبوحه توقيف فيلمها توسط حوزه هنري در دولت دهم هم در حمايت از اين نهاد برآمده بود در گفتگو با «جوان» تلاش براي رفع توقيف فيلم‌ها را در زمان کنوني از عوارض مستي آنچه وي ناشي از پيروزي به اصطلاح تک‌ماده‌اي دولت دوازدهم مي‌داند، عنوان کرد؛ پيروزي که به اعتقاد وي ناشي از تخلفات سازمان‌يافته صورت گرفته و سبب شده آداب و رفتار معقول پس از پيروزي از سوي برخي مديران دولتي بروز پيدا نکند.

وي به اين اشاره مي‌کند که فيلم‌هاي توقيف شده اساساً مغاير نظام يا مغاير با احکام اسلام و حاوي توهين به مقدسات هستند و برخي به قدري مسئله‌دار بوده‌اند که خود دولت مجبور به توقيف آنها شده است و دليل اينکه حالا تمايل به رفع توقيف آنها پيدا کرده را بايد در تفکر حاکم بر دولت جست‌وجو کرد؛ تفکري که به گفته اين فعال فرهنگي از دل آن سند 2030 بيرون مي‌آيد.

کوشکي در ادامه عنوان کرد: وقتي به مقام امام هشتم شيعيان اساعه ادب مي‌کنند و عذرخواهي هم نمي‌کنند، وقتي بي‌حيايي و بي‌عفتي را به واسطه امضا و اجراي سند 2030 اشاعه مي‌دهند ديگر چه انتظاري بايد داشت؟ راهبرد اين دولت حمايت و ترويج سينمايي که تقويت‌کننده فرهنگ باشد، نيست.

کوشکي خاطرنشان ساخت: پيش از انقلاب هم فرح پهلوي دوگونه سينماي جشنواره‌اي و آبگوشتي را به موازات هم ترويج مي‌کرد و الان هم سازمان سينمايي همان راهبرد را پيگيري مي‌کند با اين تفاوت که فرح پهلوي مطابق سياست‌هاي نظام سلطنت فعاليت مي‌کرد، ولي آقايان کاملاً مغاير با روح و متن قانون اساسي جمهوري اسلامي افکارشان را پيش مي‌برند. اسلاميت جزء لاينفک جمهوري اسلامي است، رئيس‌جمهور قسم ياد کرده که حافظ مذهب جعفري باشد، اما در عمل طور ديگري رفتار مي‌کند.




درخواست رسانه اصلاح‌طلب از دولت دوازدهم⇐ تکلیف فیلمهای توقیفی را روشن کنید

سینماروزان: برگزاری انتخابات96 و انتخاب مجدد حسن روحانی به عنوان رییس جمهور، رسانه ها را در فاز پیشنهاد و درخواست برده است.

به گزارش سینماروزان از جمله درخواستهایی که پیش روی دولت دوازدهم است مشخص کردن تکلیف فیلمهای توقیفی است. فیلمهایی نظیر «خانه دختر»، «عصبانی نیستم»، «رستاخیز»، «خانه پدری»، «آشغالهای دوست داشتنی»، «ارادتمند نازنین بهاره تینا» و «کاناپه» که برخی از آنها با وجود داشتن پروانه نمایش دچار توقیف شدند از جمله آثاری هستند که صاحبانشان انتظار تعیین تکلیف شان را دارند.

روزنامه اصلاح طلب «شرق» به تازگی در گزارشی با مرور برخی فیلمهای توقیفی از دولت دوازدهم خواسته تکلیف این آثار را روشن کند.

متن گزارش این رسانه اصلاح طلب را بخوانید:

طلسم توقیفی‌ها شکسته می‌شود؟

کلاف سردرگمی موسوم به «فیلم توقیفی»،‌ همواره گریبانگیر دولت‌ها بوده، اما این موضوع برای دولت نوبهار «دوازدهم» کمی متفاوت می‌نماید. همین چندروز گذشته بود که مردم با تمام توان خود و هنرمندان با قدرت، به پشتوانه محکمی برای دولت حسن روحانی تبدیل شدند تا بتواند در انتخابات پیروز شود و برای بار دوم سکان اجرائی کشور را به دست بگیرد. هنرمندان با نام‌ها و عناوین مختلف در هرکجا که توانستند از دولت تدبیر و امید و اعتدال حمایت کردند تا ایران را سربلند کنند، اما بعد از انتخابات این حامیان، ‌مطالبات بحقی هم دارند. شاید کمترین حق این باشد که هر هنرمندی در هر صنفی بتواند راحت و بی‌دردسر در چارچوب قانون اثر خود را خلق کند. بااین‌حال در گذشته با سقف کوتاهی از اعمال سلیقه‌ها از سوی مسئولان مواجه شدند که زایش هنر را مختل می‌کرد.

نمونه عینی‌اش را در عرصه «سینما» شاهدیم که هنوز هم با فیلم‌های توقیف‌شده‌ای مواجهیم که تکلیفشان روشن نیست و به‌اصطلاح در محاق توقیفند. اصلا توقیف فیلم‌ها به دو شکل؛ پیش از اکران عمومی و دیگری پایین کشیده‌شدن از پرده سینما پس از صدور مجوز نمایش، همواره پابرجاست و علت هرچه باشد،‌ فیلم‌سازان آنها با عبور از لابیرنت و انواع و اقسام قوانین به خلق اثرشان دست زده‌اند و حالا چه می‌شود که مثلا بعد از دریافت مجوز نمایش بار دیگر با تیر غیب ممیزی مواجه می‌شوند؟ این سؤال در عین کلیدی‌بودن، ‌سرنوشت‌ساز هم هست؛ مثلا نمونه اخیرش فیلم «نهنگ عنبر ٢» است.

درحالی‌که فیلم بعد از دریافت پروانه نمایش بدون مشکل و با رضایت مدیران حوزه هنری به اکران عمومی درآمده است، ‌دوباره از سوی وزارت ارشاد دچار ممیزی شد.
در طول تاریخ سینمای ایران فیلم‌های زیادی با وجود داشتن مجوز رسمی و قانونی ساخت و پروانه اکران، به دلیل اعمال فشار کتبی و شفاهی از سوی منابع رسمی و غیررسمی که اغلب عنوان «مصلحت» را یدک می‌کشند رنگ پرده را ندیده‌اند، اما آیا امروز هم باید چنین شود؟ آیا نباید از تاریخ سینما درس گرفت و مهم‌تر اینکه به مردم اعتماد کرد و به مطالبات حق‌مدارانه آنها پاسخ مثبت داد؟‌
در این روزها هم شاهدیم که برخی از فیلم‌ها در دولت‌های قبل توقیف شده‌اند و برخی هم در همین دولت یازدهم! مثلا فیلم تحسین‌برانگیز «کاناپه» به کارگردانی کیانوش عیاری از سوی مسئولان وقت دولت یازدهم توقیف شد!!!
یا فیلم مهم دیگر عیاری به نام «خانه پدری» همچنان در محاق توقیف است. کیانوش عیاری در زمان انتخابات ضمن حمایت از روحانی، مهم‌ترین مطالبات عرصه هنر را «رفع توقیف» فیلم‌ها معرفی کرد. او به «شرق» گفت: «مهم‌ترین موضوعی که رئیس‌جمهور منتخب باید به آن توجه داشته باشد٬ فیلم‌های توقیفی است که تا به امروز بنا بر شرایطی فرصت نمایش پیدا نکرده‌اند. باید به اهمیت این موضوع توجه شود و شرایط بهبود یابد».
فیلم «آشغال‌های دوست‌داشتنی» محسن امیریوسفی حالا دیگر پای ثابت فیلم‌توقیفی‌ها شده! هر دولتی بیاید و برود ظاهرا طلسم آن نمی‌شکند. آیا دولت جدید قصد ندارد ‌طلسم‌شکن این موضوع باشد؟!
«رستاخیز» به کارگردانی احمدرضا درویش از زمان ساخته‌شدنش تا امروز دچار جنجال‌هایی شده است. حتی دکتر رضا صالحی‌امیری، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، چندی پیش درباره وضعیت فیلم سینمایی «رستاخیز» گفته بود: «فیلم «رستاخیز» را به یک کمیته حکمیت سپردیم تا پس از بررسی، ابعاد آن را به ما گزارش دهند. در این راستا سه نفر از اصحاب مطرح سینما انتخاب شدند و در حال بررسی نحوه اقدام ما برای چگونگی برخورد با فیلم «رستاخیز» هستند».
او خاطرنشان کرد: «درمجموع، سیاست ما حمایت از تهیه‌کننده و کارگردان فیلم «رستاخیز» است که انسان‌های بزرگی هستند و آقای درویش از افتخارات صنعت سینمای ایران است. در نتیجه در روزهای آینده با تفاهم و هماهنگی این مسئله را حل‌وفصل می‌کنیم و ان‌شاءالله در آینده نزدیک خود آقای درویش نتیجه را اعلام می‌کند».
و حالا ما منتظر نتیجه هستیم! فیلم «خانه دختر» به کارگردانی شهرام شاه‌حسینی نیز دیگر فیلمی است که تکلیف اکرانش همچنان نامشخص است، هرچند به این فهرست می‌توان فیلم «ارادتمند، نازنین، بهاره، تینا» به کارگردانی عبدالرضا کاهانی را افزود. محمدمهدی حیدریان، رئيس سازمان سینمایی، ‌مدتی قبل در گفت‌وگو با ایسنا در پاسخ به این سؤال که «در حوزه فیلم‌های توقیفی باید منتظر اتفاقی در چند ماه آینده بود» اظهار کرد: «اتفاقی که حتما می‌افتد این است که این آثار دوباره بررسی می‌شوند. و همچنین اینکه بررسی‌ها با این نگاه انجام خواهد شد که اگر بخش‌هایی از فیلم با دوباره گرفته‌شدن، آن اثر را بلامانع کند همین سیاست را دنبال کنیم. ضمن اینکه اگر فیلمی هم باشد که اشکالش خیلی کلی‌تر از این بحث‌هاست حتما اعلام می‌کنیم و آن را در برزخ نگه نمی‌داریم تا تکلیفش روشن باشد».
و اما «لرد» به کارگردانی محمد رسول‌اف که این روزها در جشنواره ٧٠ فیلم کن در بخش «نوعی‌نگاه» نمایش داده می‌شود. اما آیا این فیلم در ایران هم قابل نمایش است؟ و یا فیلم «سفر به هیدالو» (مجتبی راعی) که در دهه ٨٠ به دلیل بازي بازيگرش مشمول این بیت شد که «گنه کرد در بلخ آهنگری/ به شوشتر زدند گردن مسگری» و تا امروز وضعیت مشخصی ندارد! اما جالب اینکه در جشنواره کن امسال در این روزها فیلم «تهران تابو» با بازی همین بازیگر در حال نمایش است! 




محمدمهدی حیدریان در تازه‌ترین گفتگوی خود مطرح کرد⇐یکی از برنامه‌های جدی سال جاری، ایجاد «سازمان‌های تولید سینمایی» است!/به جز ۲ مورد در حیطه سینما با فشارهای خودسرانه مواجه نبوده‌ایم!/مشکل «رستاخیز» فقهی است و باید توسط مراجع حل شود/تهیه‌کننده «عصبانی نیستم» به شورای عالی نظارت مراجعه کند/{برخلاف شایعات} بیشتر از ۹۰ درصد بودجه انجمن سینمای جوان پرداخت شده!!!

سینماروزان: محمدمهدی حیدریان که به جای حجت الله ایوبی رییس معزول، ریاست سازمان سینمایی را برعهده گرفته خیلی اندک مصاحبه میکند و برخلاف سلف خود عطش دیده شدن را ندارد.

به گزارش سینماروزان این امر که میتواند ریشه در سبقه سینمایی او داشته باشد باعث شده معدود اظهارنظر کند اما اظهارنظراتش بدون شک و شبهه باشد.

تازه ترین گفتگوی محمدمهدی حیدریان هم واجد چنین ویژگیهایی است.

متن کامل گفتگوی حیدریان را با ذکر این توضیح بخوانید که به ادعای روابط عمومی سازمان سینمایی این گفتگو به صورت آنلاین و در پاسخ به علاقمندان سینما انجام شده است اما مشخص نیست این فضای آنلاین از طریق کدام اپلیکیشن ارتباطی و به چه صورتی ایجاد شده:


با توجه به اینکه سالانه صدها میلیارد تومان آثار سینمایی کشور به طور قاچاق تکثیر و توزیع می‌شود و از این طریق ضربه بزرگی بر تهیه کنندگان قانونی آثار سینمایی وارد می‌شود، برنامه سازمان سینمایی در این خصوص چیست؟
برای پدیده قاچاق در دنیا، متاسفانه هنوز راه حل قطعی پیدا نشده، به همین دلیل شاهد هستیم که بسیاری از فیلم های خارجی حتی در زمان نمایش در سینماهای دنیا، به ایران نیز قاچاق می‌شوند. برای کنترل این وضعیت، یک ستاد صیانت با همکاری دادگستری، نیروی انتظامی در موسسه رسانه‌های تصویری تشکیل شده و دبیرخانه این ستاد نیز در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مستقر هست و تقریبا هر ماهه تعداد زیادی از آثار قاچاق جمع آوری و معدوم می‌شود.

در ماه‌های اخیر خبرهایی مبنی بر افزایش قیمت سینما نقل شده است، آیا افزایش قیمت براى سینما منطقى هست؟
در مورد افزایش بلیت سینماها به طور متوسط در سینماها حتی کمتر از ۱۵ درصد است و این رقم با توجه به افزایش هزینه ها قابل قبول است.

فیلم سازان و تهیه کنندگان ما با وجود دارا بودن خلاقیت و دانش بالا متاسفانه در امر جذابیت سینمای خانگی و برنامه های تلویزیونی برای نسل امروز موفق عمل نکرده‌اند و این امر باعث شده با هجمه فرهنگی و واردات فیلم و سریال و کارتون ‌های محصول کشورهای مختلف که اکثراً با فرهنگ و مذهب ما در تعارض هستند، مواجه باشیم. آیا دولت توجهی به این بخش دارد؟
یکی از برنامه‌های جدیِ سالِ جاری، ایجاد «سازمان‌های تولید سینمایی» است که بتواند مسئولانه به صنعتی شدن تولید فیلم سینمایی کمک کند. وظیفه این سازمان‌ها حمایت فیلم از مرحله ایده پردازی، تولید و نهایتا حمایت از اکران فیلم است. در حوزه سینمای کودک هم بنیاد سینمایی فارابی فعالیت جدیدی را آغاز می‌کند که در سپهر سیاست‌های سازمان سینمایی قراردارد و امیدواریم با این تمهید از امسال، شاهد رونق مجدد سینمای کودک باشیم.

آیا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برنامه‌ای جهت ایجاد کانالهای تلویزیونی خصوصی در جهت بهبود کیفیت سیما با ایجاد فضای رقابتی دارد یا خیر؟
اساسا اعطای مجوز به شبکه‌های تلویزیونی در حیطه وظایف و اختیارات قانونی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیست. این امر به دلیل ملاحظاتی که در قانون اساسی است نیاز به مصوبه مجلس دارد.

در صورت پیروزی روحانی، دولت بعدی ایشان چه برنامه‌ای برای جلوگیری از اعمال خودسرانه بعضی محافل و افراد در جلوگیری از برگزاری برنامه های مورد استقبال قشر جوان خواهند داشت؟
در حوزه سینما، ما با مشکل دخالت بقیه ارگان‌ها پس از اکران فیلم مواجه نیستیم. در طول چهار سال گذشته که بیش از ۳۲۰ فیلم اکران شده ، به جز یک یا دو مورد که یکی نشان دادن چهره ی اهل بیت(ع) بود و دیگری هم یک فیلم اجتماعی، ما با چنین مسئله‌ای مواجه نبوده‌ایم بعد از این دو مورد هم، هماهنگی‌ها را بیشتر کردیم و اساسا این مسئله خیلی در حوزه سینما موضوعیت ندارد.

چرا فیلم هایى که در زمان اکران به آنها ایراد گرفته می‌شود اصلا پروانه ساخت می‌گیرند که بعد از کلى هزینه و وقتى که براى ساختن آن فیلم صرف می‌شود در زمان اکران با مشکل مواجه بشود؟!
بله این سوال و نگرانی درستی است، سینما گران و پرهزینه است و برای هر فیلم در مقطع صدور “پروانه ساخت” مواردی به سازنده که لازم است رعایت شود؛ ارائه می‌کنند. اما متاسفانه گاهی دیده می‌شود که فیلمنامه در هنگام ساخت دچار تغییراتی شده که آن تغییرات باعث ایجاد اشکال می‌شود. لذا به نظر می‌آید که اگر بر اساس همان پروانه ساخت صادر شده فیلم ساخته بشود، ما با این مشکل مواجه نمی‌شویم که هزینه‌ای صرف و بعد به ناچار اصلاحاتی برای فیلم اعمال یا اعلام بشود.
باید متذکر شوم که فیلمنامه مثل عهدنامه می‌تواند تلقی بشود، اما در بعضی موارد فیلمنامه در نوشتار با فیلمنامه تصویر شده علی‌رغم رعایت ساختار فیلمنامه متفاوت تولید می‌شود. در این موقع پیدا کردن راه‌حلی درون نظام سینمایی کاری سخت می‌شود. در همه جای جهان-تقریبا- فیلم پس از آماده شدن دیده می‌شود و مجوز می‌گیرد و صرفا براساس خوانده شدن فیلمنامه نمی‌توان مجوزِ نمایش داد.

دلیل تعطیلی خانه سینما در دولت دهم با وجود اعتراضات اهالی سینما چه بود؟ و اگر خانه سینما منشا قانونی نداشت که قبلا تعطیل شد چرا دوباره بازگشایی شد؟
خانه سینما دارای منشا قانونی و دارای مصوبه ی شورای عالی انقلاب فرهنگی و نهایتا تحت نظر شورای فرهنگ عمومی تاسیس شده بوده است ، اختلاف نظرهایی درباره اصلاح اساس نامه پیش آمد که نهایتا با تصمیم نظر مدیران وقت در دولت پیشین تصمیم بر این می گیرند که به جای رفع نقایص و اصلاح آنها کلا فعالیت خانه سینما را تعطیل و به مصلحت نظام کنند. با توجه به این که خانه سینما تنها نهاد صنفی کلان حوزه سینماست بدیهی است این که تصمیم کارشناسانه نبود. به همین دلیل در دوره دولت تدبیر و امید این اشتباه و اشکال، اصلاح و رفع شد و خانه سینما دوباره فعالیتش را از سر گرفت و در طول دولت یازدهم هم برای تعالی آن تلاش شد. برنامه آتی ما هم تقویت بیشتر خانه سینماست برای واگذاری امور صنوف به خود دست‌اندرکاران اصلی ترین نقش را خانه سینما ایفا خواهد کرد.

دلیل عدم اکران فیلمی نظیر «رستاخیز» چیست و چرا فیلم «من عصبانی نیستم» به اکران در نیامد؟دلیل عدم اکران بعضی فیلم ها و یا طولانی شدن اکرانشان چیست و چرا فیلم های سیاسی که چاشنی انتقادی دارند مجوز ساخت نمیگیرند ولی فیلم های اصطلاحا ارزشی که چاشنی سیاست دارند راحت مجوز اکران می‌گیرند؟
موضوع فیلم «رستاخیز» یک موضوع فقهی است، یکی از مراجع مستقیما خودشان ورود کردند و تا موقعی که این مسئله در همان حوزه رفع نشده، امکان اکران در داخل کشور را نداریم. اما در موضوع فیلم دومی که اشاره کردید «من عصبانی نیستم»، به دلیل نظراتی که نمایندگان مجلس دوره قبل، درباره این فیلم داشته مدیریت سینما عدم اکران فیلم را در آن مقطع به مصلحت دیده است. اما کارگردان و تهیه کننده اثر می‌‎توانند تقاضای بازبینی توسط شورای عالی نظارت بر سینما را مطرح کنند و قاعدتا نظر شورای عالی نظارت، نظر فصل الخطاب و تمام کننده موضوع است و بر اساس آن نظر عمل خواهد شد.
در ارتباط با فیلم های سیاسی اساسا ما به دلیل اینکه سینما را به سمت احیای ژانرهای مختلف پیش می‌بریم و اتفاقا یکی از ژانرهای اصلی سینما ژانر سیاسی است  ما از فیلم‌هایی که به طور منطقی در موضوع سیاست ورود کنند و مستدل و منطقی بحث های سیاسی به دور از توهین و افترا به دیگر جناح های را مطرح کنند استقبال می‌کنیم و این ژانر هم انشالله یکی از ژانرهای فعال آتی سینمای ما خواهد بود.

در بخشی از نامه فیلمسازان کوتاه خطاب به معاون سینمایی وزیر ارشاد آمده است: چطور بودجه‌ نهاد حمایتی فیلم‌ کوتاه بر روی کاغذ سال‌هاست که افزایش یافته اما تا به امروز که چیزی تا پایان سال باقی نمانده این مبلغ به نهاد حمایتی پرداخت نشده است؟ افزایش بودجه روی کاغذ با نبودن آن فرقی می‌کند؟ در شرایطی که فیلم‌ کوتاه تولید نمی‌شود اصلاً اختصاص نهادی برای آن چه توفیری دارد با نبودنش حتی اگر مدیرانی باتجربه چند دهه در رأس آن باشند!؟
من نامه‌ای که گفته شده که توسط فیلم سازان یا انجمن فیلم کوتاه نوشته شده است را ندیده‌ام اما درباره بحث بودجه‌ای و مالی براساس اطلاعات خودم می‌توانم عرض كنم، که اتفاقا سینمای جوان یکی از مجموعه هایی بوده که بیش از ۹۰ درصد بودجه خود را دریافت کرده است. می‌دانید در سال بیش از ٥٠٠ یا ٦٠٠ فیلم کوتاهی که در انجمن ساخته می‌شود،حاصل حمایت‌هایی است که از هنرجویان دفاتر مرتبط انجمن سینمای در سراسر کشور انجام می‌شود. اساسا این که این بودجه به قدر کفایت و ظرفیت فیلم سازان کوتاه نیست بنده هم موافق هستم؛ اما این که بود و نبود آن توفیری ندارد بی انصافی است. نقش سینمای جوان اساسا در تولید فیلم کوتاه و آموزش فیلمسازان در در سراسر کشور انکارناپذیر است خصوصا شهرهایی که عمدتا بی بهره از آموزشگاهای بخش خصوصی هستند.

به نظر می‌رسد پازل سازمان سینمایی برای رفع توقیف فیلم‌های مسئله دار و اکران آنها در حال تکمیل است. فیلم های توقیفی که اکران و یا عدم اکران هر کدام از آن ها برای نظام هزینه هایی را ایجاد می کند.
آنچه سازمان سینمایی موظف به انجام آن است، حتما برخورد مسئولانه با تولیدات آثارفرهنگی و هنری است. اگر اثری مغایرتی با اصول داشته باشد! اما چنانچه قابلیت اصلاح داشته باشد، پیشنهادات اصلاحی به صاحب اثر داده می‌شود و اگر امتناعی صورت گیرد یا اینکه امکان اصلاح نداشته باشد اجازه نمایش هم داده نخواهد شد.




دو روز بعد از انتشار خبر تعیین پرداخت خسارت ۱۵ میلیاردی به صاحبان «رستاخیز»⇐محمدمهدی حیدریان: هزینه اکران فیلمها کمتر از بایگانی کردن و پرداخت جریمه نقدی است!!!/آثار توقیفی را مجددا بررسی می‌کنیم

سینماروزان: دو روز پیش بود که با اشاره به شکایت دست اندرکاران فیلم توقیفی و در عین حال مجوزدار «رستاخیز» به دیوان عدالت اداری از تشکیل حکمیتی در سازمان سینمایی و تعیین پرداخت خسارت 15 میلیاردی به صاجبان فیلم خبر دادیم؛ خسارتی که گویا 1.5 میلیارد آن هم پرداخت شده است.(اینجا را بخوانید)

در همان خبر به این مسأله هم تأکید کردیم که از حالا به بعد راهی پیش روی دست اندرکاران فیلمهای مجوزدار توقیفی مانند «عصبانی نیستم» و «خانه دختر» باز شده تا حداقل خسارتی که به واسطه توقیف فیلم به آنها وارد شده دریافت دارند.

حالا محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی در گفتگو با «ایسنا» با اشاره به وضعیت فیلمهای مجوزدار توقیفی به صراحت از این گفته که هزینه اصلاح و اکران این فیلمها کمتر از هزینه بایگانی کردن و پرداخت جریمه نقدی است.

حیدریان درباره تعیین وضعیت فیلمهای توقیفی در مدت زمان باقیمانده تا پایان عمر دولت بیان داشت: برای آن سه چهار فیلمی که درباره آن‌ها بحث وجود دارد در چهار پنج ماه باقی‌مانده از دولت یازدهم بررسی دیگری انجام خواهیم داد و به نظرم باید از این تب و تابی که ممکن است ما را به سمت یک تصمیم غیرحرفه‌ای و غیرکارشناسی هل دهد، بگذریم. پس حتما باید آن‌ها را دوباره بازبینی کنیم و فکر می‌کنم اگر فیلمی برای نمایش دادن مشکل دارد هزینه اصلاح و اکران آن کمتر از هزینه روانی و بایگانی کردن آن در سینما و نیز پرداختن و نپرداختن نقدی به آن است. بنابراین راه اول را بیشتر می‌پسندم که فیلم‌ها اصلاح شوند و به نمایش در بیایند.

او گفت: جدا از این مصادیق این نکته را هم یادآوری کنم که ما در حوزه فرهنگ هستیم و با آثار فرهنگی سروکار داریم. باید در نظر داشته باشیم که این آثار با همه جامعه سروکار دارد پس بسیار مهم است که در چه شرایطی با مخاطب‌تان ارتباط برقرار می‌کنید. بسیاری از فیلم‌ها بوده‌اند که در 20- 30 سال گذشته بعد از دو سه سال، امکان اکران پیدا کرده و حتی جایزه گرفته‌اند یا مثلا فیلم‌هایی بوده‌اند که نتوانسته‌ایم آن‌ها را در تلویزیون پخش کنیم ولی بعد از چند سال به‌طور کامل در همان تلویزیون امکان نمایش پیدا کردند، بنابراین شرایط برای دریافت پیام خیلی مهم است و اگر مطمئن باشیم که پیام به اشتباه گرفته نمی‌شود و سوء‌تفاهمی هم ایجاد نمی‌شود می‌توان از آن استفاده کرد.

محمدمهدی حیدریان در پاسخ به این که با توجه به این توضیحات آیا دست‌کم در حوزه فیلم‌های توقیفی باید منتظر اتفاقی در چند ماه آینده بود؟ اظهار کرد: اتفاقی که حتما می‌افتد این است که این آثار دوباره بررسی می‌شوند و همچنین این‌که بررسی‌ها با این نگاه انجام خواهد شد که اگر بخش‌هایی از فیلم با دوباره گرفته شدن، آن اثر را بلامانع کند همین سیاست را دنبال کنیم. ضمن اینکه اگر فیلمی هم باشد که اشکال‌اش خیلی کلی‌تر از این بحث‌هاست حتما اعلام می‌کنیم و آن را در برزخ نگه نمی‌داریم تا تکلیف‌اش روشن باشد.




همکاری کارگردانان «لانتوری» و «قصه‌ها» با رییس معزول سینما در ستاد انتخاباتی روحانی؟؟؟

سینماروزان: در حالی که پیشتر شنیده هایی وجود داشت مبنی بر اینکه یک فیلمساز ارگانی به رضا میرکریمی که در دو سال اخیر متصدی برگزاری جشنواره ای کاملا دولتی موسوم به جهانی فجر هم شده وظیفه ساخت فیلم تبلیغاتی حسن روحانی را برعهده خواهد داشت اما به تازگی حسام الدین آشنا مشاور فرهنگی روحانی در گفتگو با «شرق» با تأکید بر اینکه فیلم تبلیغاتی روحانی به صورت گروهی ساخته خواهد شد اذهان را به سمت صحت شنیده هایی تأییدنشده می برد که در روزهای اخیر در فضای رسانه ای شنیده شده بود.

این شنیده ها حکایت از آن دارد که حجت ا.. ایوبی که بعد از عزل از سازمان سینمایی جایگاه تازه ای برای مدیریت پیدا نکرده به عنوان مشاور سینمایی در بخش هنرمندان ستاد تبلیغاتی روحانی تحت نظر علی جنتی وزیر معزول ارشاد مشغول به کار است.

علیرضا رضاداد که در ابتدای دولت یازدهم برگزاری دو دوره جشنواره فجر به وی سپرده شد و البته جدایی هزینه‌زای بین الملل از فجر هم با دستور رییس معزول سینما اولین بار توسط وی به عنوان دبیر اجرایی شد از دیگر مشاوران حاضر در بخش هنرمندان ستاد تبلیغاتی روحانی است.

از سوی دیگر برای آن که تمرکز از روی میرکریمی برداشته شود در روزهای گذشته کارگردانان مختلفی به این ستاد رفت و آمد داشته اند و از جمله آنها رخشان بنی‌اعتماد کارگردان «قصه‌ها» و رضا درمیشیان کارگردان «لانتوری» است که فیلم دومش «عصبانی نیستم» در دولت فعلی گرفتار توقیف شد.

هنوز مشخص نشده که این رفت و آمدها به چه منظور است؟ آیا بناست از این کارگردانان برای ساخت فیلم تبلیغاتی استفاده شود یا آن که صرفا بناست مشاوره های آنها لحاظ شود؟

نتیجه هر چه باشد امیدواریم این سینماگران یا سینماگران دیگری که دعوت به همکاری شده اند، درباره برخی از مشکلات بنیادی که در این 4 سال سینما را رنج می داد و از جمله توقیف فیلمها به طور کامل یا توسط حوزه هنری علیرغم داشتن مجوز ارشاد و همچنین پارادوکس ممنوعیت تبلیغات محصولات فرهنگی در عین آزاد بودن تبلیغات تجاری در ماهواره و از همه مهمتر اوضاع بغرنج معیشتی صنف سینما، به صراحت به حلقه بالادستی مشاوران روحانی توضیح دهند بلکه در صورت انتخاب مجدد باز آش همان نباشد و کاسه همان کاسه!




پرسش رسانه اصولگرا⇐آیا صالحی‌امیری دستور رفع توقیف را صادر خواهد کرد؟

سینماروزان: حذف علی جنتی از وزارت ارشاد و روی کار آمدن رضا صالحی امیری با پرسش برخی سینماگران درباره وضعیت فیلمهای توقیفی شان در دوره جدید همراه بوده است.
به گزارش سینماروزان “خانه دختر”، “ارادتمند نازنین بهاره تینا”، “عصبانی نیستم”، “خانه پدری”، “رستاخیز” و “آشغالهای دوست داشتنی” از جمله آثار توقیفی هستند که صاحبان شان گمان دارند شاید برخورد وزارت صالحی امیری با آنها مهربانانه تر باشد.
روزنامه اصولگرای “جوان” نیز با ارائه گزارشی به طرح پرسشی مهم در این باره پرداخته است.
متن کامل گزارش این رسانه را بخوانید:
در انتظار موضع وزير ارشاد در قبال فيلم‌هاي توقيفي
تغيير وزير ارشاد، گمانه‌زني‌هايي را درباره ايجاد تغيير در رأس سازمان سينمايي و جابه‌جايي در مديريت مياني سازمان سينمايي در پي داشته است.

با وجود اينكه شايعات هنوز به پايان نرسيده، اما صالحي‌اميري در مصاحبه‌هايش بر تغييرات محدود تأكيد كرده است و با اين سخنان احتمال دگرگوني ناگهاني در وزارت ارشاد را رد كرده است. در اين شرايط كه تركيب سازمان سينمايي هنوز دست‌نخورده باقي مانده است، برخي فيلمسازاني كه فيلم‌هاي توقيفي دارند از تغيير وزير به عنوان فرصتي براي رفع توقيف فيلم‌هاي‌شان نام برده‌اند.

سعيد خاني، تهيه‌كننده «ارادتمند نازنين بهاره تينا» در گفت‌وگو با “ایلنا” ابراز اميدواري كرده است كه آمدن صالحي‌اميري باعث حل مشكل اين فيلم شود. «ارادتمند نازنين بهاره تينا» از جمله آثار توقيفي دولت يازدهم است كه در شوراي پروانه نمايش با اتفاق نظر كامل از سوي اعضا رد شد و هيچ مخالفتي براي توقيف اين فيلم صورت نگرفت. حتي گفته شد اين فيلم مي‌تواند در صورت اكران به كليت سينماي ايران آسيب بزند. حتي بعد از تغيير اعضاي شوراي پروانه نمايش نيز اعضاي جديد نظر قبلي شورا را تأييد كردند تا فيلم عبدالرضا كاهاني در توقيف باقي بماند.

با وجود اينكه با روي كار آمدن دولت يازدهم برخي از فيلم‌هايي كه در دولت‌هاي قبلي توقيف شده بودند رفع‌توقيف شدند، اما همين دولت نيز چند عنوان فيلم را توقيف كرده و هنوز تكليف چند فيلم توقيفي مشخص نشده است.

هرساله با نزديك شدن به ايام جشنواره فجر بحث فيلم‌هاي توقيفي و آثاري كه امكان دارد بعد از جشنواره توقيف شوند بالا مي‌گيرد. اكنون كه صالحي‌اميري خود را براي برگزاري تنها جشنواره فيلم فجر در دوره وزارتش بر ارشاد دولت يازدهم آماده مي‌كند بايد موضع خود را نسبت به فيلم‌هاي توقيفي روشن كند.

وزراي ارشاد در هنگام قبول تصدي پست وزارت معمولاً نگاه مهربانانه‌اي به فيلم‌هاي توقيفي دارند و تجربه نشان داده كه هر وزير در ابتداي حضورش در ساختمان وزارت ارشاد در ميدان بهارستان دستور رفع توقيف چند عنوان فيلم را داده‌ است.

آيا صالحي اميري نيز مي‌خواهد مانند وزراي سلف دستور رفع توقيف فيلم‌ها را بدهد يا همانطور كه تاكنون تغييري در وزارت ايجاد نكرده است، فعلاً قصد دارد همه چيز را در يك سكون و آرامش نگه دارد!؟




باران کوثری که دو فیلم توقیف شده در دولت روحانی دارد⇐ اتفاق‌هاي آن دوران{دولت احمدی‌نژاد} مي‌تواند من را ديوانه كند/وزارت ارشاد{دولت روحانی} دچار محافظه‌کاری بود تا جاهای دیگر دستشان باز شود

سینماروزان: باران کوثری از جمله بازیگرانی است که غلبه نگاه سیاسی در اظهارنظراتش همواره وجود داشته است و اغلب می کوشد طوری درباره اتفاقات پیرامونش سخن گوید که به جایگاه جریان سیاسی متبوعش خللی وارد نشود.

به گزارش سینماروزان تازه ترین گفتگوی این بازیگر زن سینما با “اعتماد” هم کم ندارد از همین اظهارنظرات؛ اظهارنظراتی که گفتگوکننده هم سعی زیادی دارد آنها را به سمت بایکوت مدیریت قبلی فرهنگی کشور و تأیید مدیریت جدید ببرد و البته باران نیز تا حد ممکن خواسته خود را برآورده می کند.

این اظهارات تا جایی ادامه می یابد که باران کوثری که تنها فیلمهای توقیف شده اش “عصبانی نیستم” و “خانه دختر” مربوط به سازمان سینمایی دولت روحانی هستند سعی می کند از اتفاقات دوران احمدی نژاد با لفظ دیوانه کننده یاد کند!

البته اصرار بر این روند هم در پایان نقیض خود را تولید می کند چون کوثری گفتگویش را با عباراتی نومیدکننده نسبت به وضعیت ارشاد دولت فعلی به پایان می رساند!!!

بخشهایی از گفته های کوثری را بخوانید:

به عنوان هنرمند فعال در تئاتر و سينما تفاوت چهارسال دولت يازدهم و تفاوت آن با دولت‌هاي نهم و دهم را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
اگر بگويم در اين چهارسال هيچ اتفاقي رخ نداده كمي بي‌انصافي است، ولي نه به اين معنا كه صددرصد يا حتي پنجاه درصد رضايتم را جلب كند. ولي واقعيت اين است كه اتفاق‌هاي آن دوران مي‌تواند من را ديوانه كند؛ چون شما مي‌دانيد بايد با افرادي صحبت ‌كنيد كه اصلا علاقه‌اي به وجود سينما و تئاتر ندارند.
مشخصا درباره دوره شمقدري و سجادپور صحبت مي‌كنيم.
دقيقا، آنها كه مشخصا در گفت‌وگويي اعلام كردند به سينماي ملي نيازي نيست! ولي در اين دولت حداقل با افرادي مواجه هستيم كه مي‌شود با آنها صحبت كرد وگرنه من در اين دولت هم فيلمي داشته‌ام كه هنوز اكران نشده است.
يعني معتقد هستيد ذات مقاومت در برابر هنرمند و كار هنري تغيير كرده؟
معتقد نيستم همان اتفاق گذشته در جريان است ولي تاكيد دارم در اين دولت اتفاق‌ عجيبي نيفتاد. وزارت فرهنگ و ارشاد دچار محافظه‌كاري بوده و اين محافظه‌كاري به اين دليل اتفاق افتاده كه جاهاي ديگر دست‌شان باز باشد. حتي مي‌توانم اين جريان را بپذيرم ولي نه در شرايطي كه اين دولت و مجلس بيشترين راي خود را به واسطه حمايت هنرمندان به دست آورده‌اند.




اکران فیلم توقیفی “عصبانی نیستم” در ایالات متحده

سینماروزان: “عصبانی نیستم” درام ملتهب رضا درمیشیان از جمله فیلمهای سالهای اخیر است که به دلیل نوعی سوءمدیریت سینمایی علیرغم داشتن پروانه نمایش از اکران بازماند.

به گزارش سینماروزان این بازماندن از اکران اما جلوی ادامه کار توأم با صراحت درمیشیان را نگرفت و او امسال “لانتوری” را روی پرده فرستاد که جزو آثار پرمخاطب سینمای ایران بوده است.

در یک اتفاق جالب حالا بناست “عصبانی نیستم” با همکاری موسسه فرهنگی و هنری آرام آرت در سینماهای آمریکا اکران شود.

این موسسه که برگزار کننده جشنواره فیلم‌های فارسی زبان «شید» است، فیلم سینمایی «عصبانی نیستم» را برای اکران در شهرهای دالاس، شیکاگو، واشنگتن و … آماده کرده است.

اولین اکران این فیلم روز سیزدهم اکتبر (22 مهرماه) ساعت هشت شب به وقت محلی در دالاس خواهد بود و پس از آن اکران در شهرهای دیگر آمریکا ادامه خواهد داشت.

«عصبانی نیستم» با بازی نوید محمدزاده و باران کوثری داستان جوانی به نام نوید را روایت می کرد که بحران بیکاری و تلاش برای ازدواج با دختر محبوبش او را با اتفاقات مختلفی روبرو می کند.




نقد ۲۶۱۷ کلمه‌ای مسعود فراستی بر “لانتوری”⇔اشمئزاز سادیستی

سینماژورنال/مسعود فراستی: “لانتوری” فیلمی پرمدعا ، پرگو و ظاهرا پر”مساله” ای است و پرالتهاب. مسایلی از جمله: جوانان ، بحرانهای اجتماعی، فقر و بیکاری و بی عدالتی ، اختلاف شدید طبقاتی، خشونت و عصبیت، بزه و جرم در جامعه ، اسیدپاشی و قصاص. بیشتر از این مسائل مهم جامعه ، آیا می شود در یک فیلم گفت، و در واقع هیچ نگفت؟

 می دانیم که همه چیز گفتن – به شرطی که بلد باشیم – هیچ نگفتن است. و همه چیز دان ، نادان است.

فیلمساز جوان بظاهرعاصی ما این همه معضل جدی را در فیلم خود تلنبار می کند، اما فقط آنها را مستقیم فریاد میزند و شعار می هد. او بر این تصور است که این مسایل اگر بفرض تماما در جامعه ای موجود باشد و حاد ، به محض گفتن و شعار ملتهب دادن ، فیلم آینه جامعه اش می شود و شجاعانه می نماید. حال آنکه در سینما هیچ چیز و هیچ پدیده ای مفروض نیست و خارج از اثر. همه چیز باید در این اثر ساخته شود و واقعی بنماید تا موثر افتد؛ و با حس – و عواطف – ما کار کند و بعد با مغز ما.

سینما، شیپور نیست. هیچ شعاری هر چقدر مهم “ارزشی” و اجتماعی – وملتهب – یا با ما کاری نمیکند یا اغلب معکوس عمل می کند.چرا که نسبت سینما و واقعیت نه مستقیم است و نه منفی. سینما می تواند – بالقوه – بازتاب واقعیت شود اما نه به همین سادگی.
در سینما، “چه” چندان مهم نیست؛ “چگونه” اصل است. دقیقتر ” چه” در دل ” چگونه” است؛ یا همان چگونه است. محتوای یک اثر “چه” – موضوع ، مضمون و”پیام” – آن نیست. محتوا، از پس فرم – که همان ” چگونه” است – حادث می شود. محتوا ، همان فرم است. فرم ، تکنیک نیست .تکنیک مقدمه ی آن است. با تکنیک می شود احساسات مشترک و عام را نشانه رفت. با فرم معین اما به حس خاص می رسیم . هر چقدر فرم غنی تر باشد ، حس، عمیقتر می شود. سطح تجربه – و نمود بیرونی اش – را شاید بشود با تکنیک بیان کرد، عمق اش  که به تجربه کردن ما بدل می شود، قطعا تنها با فرم است.

دیدن سطحی مسائل اجتماعی – ” از پشت شیشه اتومبیل پدر در کودکی “(همچون فیلمسازما) – هیچ تجربه ای نیست، حتی سطح آن نیز. و هیچ کس را اهل ” درد” نمی کند و هیچ فیلمسازی را “فیلمساز درد”.

دو فیلم با یک بلیت

“لانتوری” از جیب موضوع می خورد. موضوع هایی که می توانست به آسیب شناسی برسد ، که هرگز نمی رسد.

با این میزان دانش اجتماعی، این سطح از ” تجربه” و ” لمس” مسائل در لانگ شات و شکمِ سیر ، با این میزان شناخت ناچیز از سینما ، فقط می شود به هر مساله ای نوکی زد و شلوغش کرد ، ژستی اجتماعی گرا گرفت ، خود را فریب داد و تماشاگر اهل جنجال و هُرهُری مذهب را.

لانتوری ، دو فیلم است با یک بلیت. دو فیلم بظاهر ” درد” مند در ” نقد” اجتماعی. فیلم اول درباره یک ” گروه خشن ” – نسبتا خشن- است که چاقو به دست در شهر – تهران یا تگزاس یا … ؟- می چرخند و نفس کش می طلبد.

و فیلم دوم درباره اسید پاشی است و قصاص. “لانتوری” ، با اورتوری از فیلم دوم آغاز می شود. تصویر درشت – بسیار درشتی – از چهره دختری غیر زیبا در حال کرم مالیدن به صورت ، که تهش هیستریک می شود؛ و پس زدن ما. در بین این صحنه ، اینسرت هایی بسیارداریم از لب هایی بی کلام  با تدوینی سریع و عکس به عکس و صدای مدام شاتر دوربین عکاسی ، که چشمها و گوشهایمان را آزار می دهد و تا آخر فیلم هم گنگ باقی می ماند . فیلمساز اما لطف کرده در مصاحبه ای قصدش را عیان می کند: ” کارکرد اینسرت لب های ابتدایی فیلم برای رسیدن به این نگاه است: در هر اتفاقی همه حرف می زنند ولی قربانی در گوشه ای تنها رها می شود. این اتفاقی بود که برای “عصبانی نیستم” هم افتاد. رسما قربانی بازی بزرگان شد . همه حرف زدند ، همه مسئولان ، ولی فیلم بود که در نهایت قربانی شد”. دقت می کنید؟ سینما برای دوستان ما به عقده گشایی شبیه تر نیست  و به چیستان؟

مسعود فراستی
مسعود فراستی

تداعی بانی و کلاید

نماهای ابتدایی فیلم، صرفنظر از الکن بودن و خودنمایی ، مثلا قصد گزارشی دارد. استفاده از قالب مصاحبه های روبه دوربین با نماهای درشت به منظور مستند نمایی اجتماعی منجر به قاب هایی ساکن شده که برای جبران این سکون ، استفاده مکرر و آزار دهنده از نما عکس های کوتاه و در هم تنیدن آنها با صدای شاتر ، با مصاحبه های رو به دوربین اعضای تیم – منهای پاشا – پس از دستگیری با لباس زندانی در گوشه کادر درباره خودشان و پاشا ، تئاتری است و سخت کسل کننده. نوع مصاحبه – بدون مصاحبه گر- بیشتربه درد دل می ماند و خاطره گویی، تا مصاحبه در زندان و بازجویی ، یا مصاحبه ای رو به دوربین وکیل و جامعه شناس و روانشناس و میوه فروش پر از متلک های سیاسی مثلا به رئیس جمهور سابق و ” دلواپسان” که باعث توقیف فیلم “عصبانی نیستم”  شده . و”لانتوری” عکس العملی است به آن توقیف و نوعی دق دلی خالی کردن؛ و نه بازتاب اوضاع و واقعیت های جامعه مورد ادعای فیلمساز. نوع تدوین این دسته نماها هم مناسب کلیپ های کوتاه است ، دوربین پیش فعالش نیز. فیلم تا سه ربع اول ، این شیوه کار مستند نما را حفظ کرده و به شرح گروه می پردازد. همه مصاحبه شوندگان از پاشا دفاع می کنند و اینکه چقدر بچه خوبی است. – با اینکه پرورشگاهی بوده-. در خوبی اش همین بس که در صحنه ای به بچه های پرورشگاهی با لبخند کادو میدهد و پیرمردی را از خیابان رد می کند. کافی است  دیگر ، نه؟ براستی شغل پاشا قبل از دزدی و خلافکاری چه بوده که میتوانسته برای بچه ها رابین هود بازی درآورد؟ اما “لانتوری” های بزه کار کیستند؟ یک گروه چهار نفره شامل یک زن جوان که در نوجوانی به عقد مرد معتادی درامده که با او کاسبی می کرده ، یک بچه پرورشگاهی ( پاشا) ، یک دانشجوی اخراجی و ارز فروش و یک دراز قامت که از بچگی شرور بوده. فیلمساز میخواسته ” بانی و کلاید ” را برای ما تداعی کند؟ آنجا یک زن و سه مرد مسلح و اینجا یک زن و سه مرد چاقو بدست. زن جوان گروه ، با اغواگری زنانه اش مردهای پولدار را سر کیسه می کند و دوستانش با چاقو آنها را به اصطلاح خِفت می کنند. هیچ کدام از این چهار نفر ، شخصیت پردازی نمی شوند. نه گذشته ای دارند و نه حال و نه ویژگی ای . فقط عاملین یک کنش اند: خشم و عصبیت.
به نظرم اینان سایکوپات و آنتی سوشیال که نیستند هیچ، اختلال شخصیتی هم ندارند. ماقبل این حرفهایند. هرچند فیلمسازما سعی دارد آنها را ضد اجتماع بنماید و محصول جامعه. اما از آنجا که از زمینه اجتماعی شان تهی شده اند و اعمالشان ریشه یابی نشده ، پا در هوا می مانند. عقبه آنها صرفا به جملاتی از دهان هر کدام از مصاحبه شوندگان و اعضای تیم بسنده می شود. حرفهای آنها هیچ حسی بر نمی انگیزد. با رو به دوربین مونولوگ و کلمات قصار گفتن و سخنرانی مثلا اردشیر رستمیِ خوشایند اما بی ربط درباره قورباغه ها و سنگ زدن بهشان، هیچ درامی ساخته نمی شود و بدون درام ،  فیلمی شکل نمی گیرد  ، چه اجتماعی و چه غیر اجتماعی. فیلم تا نیمه به شدت کسل کننده است و حتی آزار دهنده ، شبیه مقاله سطحی ژورنالیستی است که روی تصاویر مستد نما خوانده می شود – تک گفتارها – .
فیلمساز در فیلم اول – تا قبل از قصه اسید پاشی – ادای آرتورپن در”بانی وکلاید” را در می آ ورد و به چهار آدم بی شخصیت اش سمپاتی دارد، حتی به خشونت شان . به نوعی آنها را محق می داند و قربانی. چرا؟ چون عکس العمل جامعه اند؟ ” در نهایت، جامعه است که چنین افرادی را به سمت این موقعیت هولناک هدایت می کند ” (مصاحبه فیلمساز) ، کدام جامعه؟ چرا از این جامعه نمی گوید؟ فقط آدمهای لمپن لانتوری اش را با چاقو در کوچه و خیابان پلاس می کند. و آنها را به جامعه ی فرضی اش تعمیم می دهد. همچون مخملباف در “عروسی خوبان”.

حتی آدمکشی پاشا را در هنگام خفت گیری با گریه ای نمایشی بعد از چاقو زدن توجیه می کند. و تطهیر.

باید جامعه مورد نظرتان در فیلم ساخته شود شبیه جامعه بیرون!

 منتقد طرفدار فیلم نیز می گوید: “لانتوری فیلم امروز است. فیلم این زمانه و این نسل و حتی جامعه. دقیقتر ، بازتاب جامعه شهری معاصر و تنش و عصبیت و شتاب مرگبار جاری در آن” . به نظرم لازم است به فیلمساز و منتقد پشت سرش بگوِئیم: سینما  ، هنر نمایش دادن است  ، دیدن – و درام ساختن – باور کردن است نه شنیدن. باید جامعه مورد نظرتان در فیلم ساخته شود شبیه جامعه بیرون ، حداقل تکه ای از آن به ” تنش و عصبیت و شتاب مرگبارش” نیز. به بیرون فیلم نمی شود ارجاع داد. فیلم ، یک موجود زنده باید باشد و خودبسنده. هر چقدر این موجود زنده ، خاص تر و واقعی تر ساخته شود ، تعمیم پذیر می شود و عام. عام از دل خاص زاده می شود. در سینما ، هیچ چیز نه مفروض است و نه الصاقی . همه چیز نمایشی است واقعی برای باور کردن. همه ذهنیت ها از پس عینیت می آید . و ما از عینیت است که به ذهنبت می رسیم. برای باوراندن ، می بایستی باور داشت. خوب است نگاهی بیندازیم به فیلم بسیار خوب کلاسیک بروکس- “در کمال خونسردی” – و فیلم خوب مدرن پل هگیس – “تصادف” – که جامعه شناسی شان از پس قصه و درام می آید و سخت باور پذیراست و اثر گذار.

لانتوری
مریم پالیزبان در نمایی از “لانتوری”

چشم مرا به جای چشم او بگیر
و اما فیلم دوم ، که یک ساعت بعد از فیلم اول شروع می شود و ربط چندانی هم به فیلم اول ندارد – و با ترفند انتخاب آدم اول فیلم قبلی -پاشا-  و باران، که بود و نبودش در این فیلم تفاوتی نمی کند و همچون فیلم اول بیشتر از بقیه شخصیت پردازی نشده رها می شود. در فیلم اول رابطه اعضاء گروه با او دوستانه است. گویی او هم یک پسر است نه دختر. در دنیای خشن و بی ترمز لانتوری ها ، بخصوص اینکه “همه مردها مشکل زن دارند” ( به قول یکی از شخصیتهای زن فیلم) چگونه می شود هیچکدام از این بزه کاران (پاشا ودو هم دستش)  هیچ نگاه جنسیتی به باران نداشته باشند. این را با هیچ منطقی نمی شود توضیح داد. ناگهان در فیلم دوم ، قبل از قصاص ، باران ظاهر می شود و از مریم اسید پاشی شده می خواهد” چشم مرا بجای چشم او بگیر” . این جمله که ظاهرا نشانی از عشق دارد- که در فیلم نیست- به جمله ای شعاری و فیلمفارسی تبدیل می شود .
پاشای بزه کار ناگهان به طور تصادفی در یک کتابفروشی ، دختر غیر زیبا، کمی سرد و کمی مسن (همان که در ابتدای فیلم دیدیم ) را میبیند مشغول کتاب خواندن با ژستی تصنعی. پاشا دفعتا عاشقش می شود و علیرغم پا پس کشیدن دختر، با لجاجت سرانجام به دامش می اندازد. دقیقتر به دام او می افتد و ابزارِ مقاصد مثلا اجتماعی روزنامه نگارانه او می شود. دختر روزنامه نگار از عشق او استفاده ابزاری می کند. از اینجا روایت غیر خطی شبه مدرن فیلم ، به روایت خطی تغییر می کند و “قصه عشق” را آرامتر می گوید.  قصه ی عشقی یک طرفه و مفروض. اما صحنه عکس گرفتن خبرنگار و پاشا از کارخانه “شیشه” و لبخند ها و اداهای عاشقانه دختر، هم پاشا را می فریبد و هم تماشا گر را . و بعد ناگهان خیانت دختر را داریم که همچون قبل بی منطق است و دفعی ؛­  ترفند فیلمنامه ای، و توجیهی است برای اسید پاشی توسط پاشا.

این به قول فیلمساز یعنی “جنون” و دو شخصیتی شدن؟
صحنه پاشیدن اسید هم بسیار قابل بحث است . پاشا مشروب می خورد -توجیهی برای عملش؟- که قبل از آن از آن ندیده ایم، و بعد که مطمئن می شود دختر او را نمی خواهد ، بطری اسید را در می آورد و به صورت دختر می پاشد. بدون آنکه از قبل چیزی از این تصمیم “هولناک” و درگیری پاشا با خودش را شاهد باشیم. نتیجه اخلاقی اینکه اگر دختری به پسری-حالا پسرعاشق بزه کار – جواب نه داد ، باید منتظر اسید پاشی باشد؟ روند مثلا جنون پاشا-به قول فیلمساز- با بازی بد محمدزاده بخصوص در صحنه زندان و دونفرشدنش ؛ یعنی دوشخصیتی ؟ و این به قول فیلمساز یعنی “جنون” و دو شخصیتی شدن ؟ حرف بزرگ -چه مثبت و چه منفی- به شخصیت بستن ، شخصیت را نه بزرگ می کند نه پیچیده؛ کمیک نا خواسته شاید .
و سرانجام می رسیم به ده دقیقه آخر فیلم و مراسم پر آب و تاب قصاص . قبل از مراسم با نمایش مکرر چهره زشت و دفرمه شده دختر -با گریم بد- مواجهیم. بغل دستی من گفت داریم فیلم ترسناک می بینیم؟ گویی این تصاویر سادیک مشمئز کننده قصد شکنجه ما را دارند، که برعکس نظر فیلمساز (“تماشاگر درد را حس کند و خود را جای قربانی بگذارد” ) با دختر قربانی همدری که نمیکنیم هیچ، علیه اش نیز می شویم و با پاشای اسید پاش ،”کسی که درد می کشد” همدردی می کنیم. چرا که در لحظه او را می بینیم و چهره وحشت زده اش را و دست و پا زدن هایش را . صحنه حتی سوبژکتیو قربانی نیست، ابژکتیو فیلمساز. فیلمساز اگر بلد بود می توانست به جای نمایش چهره دختر – که ضد حس است – با ترفندی مثلا فلو کردن چهره و صدای درونی ، صحنه را سوبژکتیو او کند . نمایش اسید پاشیدن دکتر با آن اداهای تصنعی و مبتذلش -ناخن گرفتن ، بیسکویت خوردن- و جمله ” من نمی کردم ، دیگری می کرد.” غیر انسانی است و سادیک.

لانتوری
نوید محمدزاده، بهرام افشاری، باران کوثری و مهدی کوشکی در نمایی از “لانتوری”

خشونت سادیستیک
در سینما، با هیچ تصویر سادیستی نمی شود همدردی انسانی برانگیخت، مگر اینکه مازوخیست باشیم. تماشاگر با صورت دفرمه و نمایش کور کردن -و مثله کردن- مشمئز می شود و پس میزند.
نشان دادن بعضی خشونت ها تمایل سادیستی است که فقط می تواند مازوخیست ها را خوش آید .
بخشش دختر هم سخت تصنعی و دفعی است و بی منطق، هرچند که توضیحش دقایقی دیگر از زبان قربانی داده شود. این بخشش هم برایمان علی السویه می شود.
همین جا درباره نگاه فیلمساز به مردم هم بگویم : در دو نمای برق آسا صفی از تظاهرکنندگان جوان را می بینیم که پلاکارد به دست طرفدار قصاص اند و لحظه ای بعد از “بخشش” دفاع می کنند. این ، یعنی “نقد” آنها ؟ اینکه “نقد” فیلم فیلمساز است نه نقد مردم. جنگولک بازی کار دست فیلمساز می دهد.
“لانتوری” با همه مستند بازی هایش ، مطلقا حس مستند واقعی نمی دهد . با شعارهای عاریتی اجتماعی ، با جلوه فروشی و شلوغکاری ، با سیاه و سفید گرفتن، با تدوین سرسام آور و دوربین بی قرار روی دست نمی شود حس ساخت و عواطف برانگیخت. پشت موضوعهای ملتهب اجتماعی و جنجال آفرین نمی توان سنگر گرفت و ژست روشنفکر زده اجتماعی گرا در دفاع از مظلوم و قربانی داشت؛ و نان خورد. فیلم هم اگر با نیت انتقام از مسئولان – و از ما- ساخته شود ، لو می رود. انتقام از ما دیگر چرا ؟ نکند فیلمساز جوان به ظاهر عصبی از ما توقع داشته که برای رفع توقیف فیلم قبلی اش تظاهرات میکردیم؛ آری؟
خوب است به اندازه دهانمان حرف بزنیم و از رنجها و دردهای آشنا و ملموسمان بگوییم تا شاید دردی کوچک را با سینما کمی درمان کنیم. دردهای بزرگتر بماند برای فیلمسازان بزرگ  که درد را میشناسند با نمایش درست آنها ، انسانیت ما را نجات می دهند.




خاطره تلخ نوید محمدزاده از سیمرغی که مدیران سینمایی دولت یازدهم به ناحق از او گرفتند⇐گفتند انصراف بدهید یا ندهید، سیمرغ را نمی‌دهیم

سينماژورنال: ماجرای محافظه کاری بیش از حد مدیران سینمایی دولت یازدهم در جشنواره سی و دوم اتفاق تلخی را رقم زد.

به گزارش سینماژورنال در آن جشنواره بنا بود جوایز اصلی به “عصبانی نیستم” رضا درمیشیان برسد اما ترس علیرضا رضاداد دبیر آن جشنواره از واکنشهای مخالفان باعث شد جوایز این فیلم حذف شود!

نوید محمدزاده نزدیک به دو سال و نیم بعد از آن اتفاقات برای نخستین بار در برنامه “35” از شب تلخی گفت که دبیر جشنواره فجر جایزه او برای «عصبانی نیستم!» را از فهرست جوایز حذف کرد و حتی اصرار داشت که او انصراف خود را از دریافت جوایز کتبا اعلام کند!!

متن کامل گفته های محمدزاده در این باره را بخوانید:

ماجرا بین سینمایی ها پیچیده بود
من دو شب قبل از اختتامیه می دانستم جایزه سیمرغ بهترین بازیگر مرد را برای «عصبانی نیستم» می گیرم. شب قبلش رفتیم سینما فرهنگ برای آخرین اکران فیلم که دیدم بین سینمایی ها پچ پچ افتاده که «آخی حقشو خوردن» خواستم ببینم چی می گویند، حق کی را خوردند، شبش فهمیدیم می گویند برای این فیلم کسی نباید جایزه بگیرد و این پیچیده بود بین سینمایی.

تلاش حیدری برای حل مشکل
آقای کیومرث مرادی دوست آقای حیدری بود و می گفت آقای حیدری و آقای مرادی دارند تلاش می کنند تو جایزه بگیری گفتم: اختتامیه نشده هنوز. چی را دارند تلاش می کنند، چی شده؟

کجای دنیا امضا می گیرند که جایزه ندهند؟
روز بعد یعنی روز اختتامیه، ساعت 3 یکی از دوستان گفت سیمرغ را می گیری و مشکل حل شده. یک ربع بعد رضا درمیشیان گفت: باید نامه ای را امضا کنیم و از جوایزمان انصراف بدهیم. من گفتم جایزه ندهند اما سندیت هم ازمن نگیرند که حقم را نمی خواهم. چی را امضا کنم؟کجای دنیا از تو امضا می گیرند که جایزه ات را نگیر؟

با هفت رای از هفت داور سیمرغ گرفتم
از بچگی و سال 82 که دوره های بازیگری می دیدم لحظه گرفتن جایزه سیمرغ را تمرین می کردم و در بیست و هفت سالگی به من گفته شد با هفت رای از هفت داور سیمرغ گرفتی اما باید امضا کنی که این را نمی خواهی.

گفتند انصراف بدهید یا ندهید سیمرغ را نمی دهیم

از ساعت 3_6 روز اختتامیه تلخ ترین لحظات زندگی کاری ام بود و ساعت 6 بدون اینکه امضا کنیم گفتند امضا کنید یا نکنید سیمرغ را نمی دهیم.

گفتند گروه فیلم انصراف داده

گفتند گروه فیلم انصراف داده. انصراف چیزی است که به خواست فرد باشد نه اینکه به شما بگویند انصراف بدهید. من بیست و هفت سالم بود و آن شب همین طور گریه می کردم. این اولین نقش اصلی ام بود و به اتفاق آرا سیمرغ گرفتم؛ فیلمی که محبوب ترین کارم هست و به خاطرش به رضا درمیشیان مدیونم.

شما هنور سیمرغ “عصبانی نیستم” را بدهکارید

من اقای ایوبی را خیلی دوست دارم. پارسال که رفتم سیمرغ« ابد و یک روز» را بگیرم گفتند: «ما دیگر چیزی به شما بدهکار نیستیم.» نه هستید! من برای «ابد و یک روز» جایزه گرفتم شما هنوز سیمرغ «عصبانی نیستم»را به من بدهکارید.

خانم بنی اعتماد با من حرف زدند…

آن شب و بعد از اینکه ما را از جوایز کنار گذاشتند. حالم بد بود خانم بنی اعتماد که مثل مادرم هستند بامن حرف زدند و من گریه می کردم. آقای گلمکانی که از داوران بودند و اولین نفری بودند که گفتند سیمرغ مال تو بوده با من صحبت کردند.

تلخ ترین تصویر در حوزه کاری ام
تلخ ترین تصویر در حوزه کاری من همان ساعت های نزدیک اختتامیه است که پیراهن و کتم اتو شده روی در ماند و فقط داداشم و علی سرابی که خانه ما بودند این تصویر را دیدند. چه کسی می داند سه ساعت بر من و رضا درمیشیان و باران کوثری چه گذشت؟

آن شب تشویق شدم اما…

آن شب تئاتر “شکلک” کیومرث مرادی بود و جواد عزتی لطف کرد و قرار بود شبی که من جایزه میگیرم جای من بازی کند بعد از این اتفاقات کیومرث مرادی گفت نمی شود و باید بیایی بازی کنی من را سوار ماشین کرد و من را که اشک می ریختم برد روی سن و آنجا بود که همه چیز یادم رفت. آن شب تشویق شدم اما نه در اختتامیه جشنواره فجر بلکه روی سن تئاتر.




متعاقب پیشنهاد تهیه‌کننده “رستاخیز” برای نگهداری از ۲ مجوز نمایش‌ فیلمش در موزه سینما⇐ ۳ مجوز نمایش “عصبانی نیستم” و ۲ مجوز “خانه دختر” را هم به موزه اهدا کنید

سینماژورنال: ماجرای شایعات مرتبط با شکایت سازندگان “رستاخیز” به دیوان عدالت اداری بابت توقیف نسخه مجوزدار این فیلم و احتساب جریمه 40 میلیاردی بابت توقیف، با واکنش تقی علیقلی‌زاده تهیه کننده مواجه شد که در گفتگو با “فارس” ضمن تأیید شکایت، از عدم تعیین عدد و رقم برای جریمه خبر داد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال علیقلی زاده به تازگی در گفتگو با “شرق” هم ضمن تأیید مجدد شکایت از ارشاد از این گفته که پرونده مجوز نمایش “رستاخیز” باید در موزه سینما نگهداری شود چون تنها فیلمی است که دو پروانه نمایش دارد و البته نتوانسته با هیچ کدام روی پرده برود.

علیقلی زاده گفته است: اتفاقا پرونده مجوز نمایش فیلم «رستاخیز» باید در موزه سینما نگهداری شود. چون تنها فیلمی است که دو مجوز نمایش جداگانه برای نسخه‌های دوساعته و سه‌ساعته دریافت کرده است. ضمنا تمامی اعضای شورا متفق‌القول درباره نمایش فیلم نظر مثبت دادند و در پای مجوز فیلم هیچ نظر منفی‌ای امضا نشده است.

پروانه های نمایش”عصبانی نیستم” و “خانه دختر” را هم به موزه سینما اهدا کنید

به گزارش سینماژورنال آنچه علیقلی زاده درباره پروانه نمایش “رستاخیز” گفته است هرچند می تواند قابل تأمل باشد اما اتفاقی تازه در سازمان سینمایی دولت یازدهم نیست. چون پیش از “رستاخیز” فیلم “عصبانی نیستم” رضا درمیشیان هم با داشتن 3 پروانه نمایش در نهایت نتوانست اکران شود!

درمیشیان برای آن که حسن نیت خود را به مقامات سینمایی نشان دهد 3 نسخه متفاوت از فیلم که بازه زمانی آنها بین 90 تا 120 دقیقه بود را در سه برهه زمانی مختلف برای دریافت پروانه نمایش ارائه کرد و هر سه نسخه نیز پروانه نمایش گرفتند اما هیچ کدام نتوانستند روی پرده بروند!

پس از “عصبانی نیستم” این درام ملتهب “خانه دختر” شهرام شاه حسینی بود که بعد از دریافت 2 بار پروانه نمایش و چندین بار اصلاحیه در نهایت نتوانست اکران شود و اخیرا هم محمد شایسته تهیه کننده فیلم برای دادخواهی به شورای عالی نظارت مراجعه کرده است.