1

تازه‌‌ترین سخنان محمد رحمانیان که علیرغم ژست مخالف‌خوانی یکی از پرکارترین کارگردانان سالهای اخیر بوده⇐تالار وحدت به‌دلیل نبود باله و اپرا رونق ندارد!/استفاده از موسیقی در نمایش به ۱۸ سال قبل بازمی‌گردد و اجرای یک نمایش-موسیقی توسط الهام چرخنده-فرشید نوابی!/در «مختارنامه» میرباقری باید به نقش خانم ام‌البنین در قیام مدینه، ماجرای حره و قتل عام مردم مدینه اشاره می‌کرد!/خیالتان راحت! درباره حصر خانگی حضرت معصومه (س) در قم کاری اجرا نمی کنم!

سینماروزان: محمد رحمانیان شخصیت جالبی است؛ از آن شخصیتهایی که مدام ژست مخالف می گیرد و از کمبود امکانات برای تولید آثارش سخن می گوید اما در عین حال از پرکارترین کارگردانان به شمار می روند.

به گزارش سینماروزان رحمانیان که در سالهای اخیر با گریمی خاص شخصیتی شبیه به کارل مارکس فیلسوف آلمانی پیدا کرده(!) در سال اخیر هم نمایشهایی مانند «مجلس ضربت زدن»، «آدامس خوانی» و «بیست نمایش کوتاه درباره سلفی» را روی صحنه برده و هم روخوانی هایی نظیر «هفت مجلس در عزا و معجزه (نمایشنامه خوانی مجموعه مسافران)» و «مصاحبه» داشته است. ضمن اینکه او امسال اولین تجربه سینمایی اش «سینمانیمکت» را هم روی پرده فرستاد و در این اکران هم پردیس چارسو که مدیریت وقت آن را اشکان خطیبی بازیگر نزدیک به وی برعهده داشت به شدت کمک حال رحمانیان شد.

حالا هم بناست رحمانیان نمایش «نام تمام مادران…» را از سوم اسفندماه به مدت ۲۰ شب در تماشاخانه کنش معاصر اجرا کند.

رحمانیان به مانند همه این ماهها در نشست خبری این نمایش هم در خلال صحبت درباره ویژگیهای نمایش اش کوشید همچنان ژست مخالف خود را حفظ کند و از مخالفتهایی بگوید که با اجرای برخی آثار او وجود داشته است.

محمد رحمانیان گفت: می دانم که روزهای پایانی سال، گرفتاری ها زیاد است و در این شرایط اجرای نمایش، دشوارتر است. اما امیدوارم این نمایش مخاطب خود را پیدا کند.

او ادامه داد: این اولین نمایش من نیست که با زمان اجرایش تناسب و تقارن دارد. پیش از این نمایش، در ونکوور «شب سال نو» را در شب سال نو اجرا کردم.

این نویسنده و کارگردان گفت: داستان «نام تمام مادران…» همین روزها می گذرد، زمانی که ماه جمادی الثانی و اسفندماه تقارن پیدا کرده. ۲۰ جمادی الثانی که بارها در نمایش به آن اشاره می شود و میلاد حضرت فاطمه (س) است با  ۲۹ اسفندماه یکی شده است. این تقارن و همزمانی برای من اهمیت داشت و شاید همین موضوع ایده و انگیزه اصلی برای نوشتن این نمایشنامه بود.

رحمانیان افزود: آیین های اسطوره ای که از دل اسلام گرفته شده با آیین های اسطوره ایرانی مطابقت دارد، همدیگر را تکمیل کرده و بهم پاسخ می دهند.

او درباره نمایش تازه اش گفت: داستان این نمایش در یک روز و یک پرده اتفاق می افتد. چند روز مانده به عید نوروز و تولد حضرت فاطمه (س).قصه در خانه ای اطراف شهرکی سینمایی  روایت می شود. شهرکی شبیه آنچه مجموعه «مختارنامه» در آن ساخته شده است. فیلمی قرار است درباره حضرت زهرا (س) در این شهرک ساخته شود. زنانی در این خانه حضور دارند که ما برش عصایی از زندگی شان را روایت می کنیم.

محمد رحمانیان در بخش دیگری از این نشست گفت: نمایش به زن، زنانگی و مادری اشاره دارد. ویژگی هایی که در شخصیت حضرت زهرا (س) وجود دارد.

این نمایش بسیار زنانه است، نه فقط به دلیل موضوع آن، این نمایش درباره بروز احساسات زنانه و عواطف و دنیای زنان است. حس های زنانه در جامعه ما کتمان می شود و کمرنگ شده است. پس از نمایش «خروس» که آن را به مادران تقدیم کرده بودم به دنبال این بودم تا درباره حقیقت گمشده زنان معاصر بنویسم. این همزمانی فرصتی شد تا به دغدغه هایم در قالب یک داستان معاصر بپردازم.

کارگردان نمایش «اسب ها» گفت: آناهیتا یا زهره یا ناهید خصوصیات خود را در اسطوره های ایرانی با اسطوره زهرا شریک است. همه این ها در ذهن، معنای درخشندگی، تابندگی و روشنی را تداعی می کنند.

رحمانیان درباره ارتباط سینما و تئاتر در آثارش گفت: در «سینما نیمکت» سعی کردم توضیح بدهم که سینما و تئاتر دو هنر مستقل نیستند. در «مجلسنامه» توضیح دادم که شبیه خوانی و مجلس تقلید از دل هم زاده شده اند.

آنچه در سینما می بینیم مدیون تئاتر و شگردهای تئاتری است. مثل کلوزآپ، فید این، فید اوت و …نحوه روایت بین این دو هنر تفاوت دارد. رویکردی که به سینما دارم برخاسته از تجربه های تئاتری من است. من چیزی اختراع نکردم، سعی کردم از تجربه های دیگران استفاده کنم.

او ادامه داد: شگردهای گوردون گریک که ۲۰۰ سال پیش به تئاتر جهان افزود توسط سینمایی ها استفاده شد. چیزهایی که برشت و پیسکاتو تجربه کردند به سینما راه یافته.

کارگردان نمایش«پل» گفت: استفاده از موسیقی و تئاتر در نمایش های من چیز جدیدی نیست و قبلا تجربه شده، در تئاتر هند، چین، ژاپن و ایران وجود داشته. حتی در ایران هم پیش از من چنین تجربه هایی بوده. هفده، هجده سال قبل فرشید نوابی و الهام چرخنده یک موسیقی نمایش در سالن چهارسو اجرا کردند. کار خوبی هم بود.

رحمانیان در بخش دیگری از سخنانش درباره اجرا در تماشاخانه کنش معاصر گفت: سالن های تئاتری تهران هویت ندارند. آنها تنها مکان هایی برای اجرای نمایش هستند. البته این که تعداد تماشاخانه ها افزایش داشته، خوب است اما پیش از پیروزی انقلاب اسلامی هر سالن هویت مستقل داشت و مخاطب می دانست در تئاتر سنگلج یا مولوی چه می بیند.

اما الان تالار مولوی که باید در اختیار دانشجویان باشد، در اختیار جوان های مستعد نیست. تئاترشهر مدتهاست از مرکزیت خارج شده و تالار وحدت به دلیل نبود تئاتر موزیکال یا اپرا و باله رونقی ندارد. این تماشاخانه ها برنامه نمایشی خاصی ندارند و همه انواع تئاتر را نمایش می دهند.

رحمانیان در پایان این نشست و در پاسخ به سوال یک خبرنگار درباره این که زمانی گفته بود به سراغ موضوع های مذهبی نمی رود گفت: من پس از ماجرایی که برای «روز حسین» اتفاق افتاد، اعلام کردم درباره معصومین و ائمه در تاریخ حیاتشان نمایشی اجرا نمی کنم.

اما در «نام تمام مادران…» داستان در زمان حال روایت می شود‌. من حضرت زهرا (س) را یک فعال اجتماعی می شناسم. به او هر وقت ظلم شده مقابله کرده، واکنش نشان داده، توهین شنیده و در جریان فعل و انفعال دنیای اطرافش بوده.

او ادامه داد: میزان مشارکت اجتماعی زنان در صدر اسلام قابل تقدیر است. حضرت خدیجه (س) هم این ویژگی را داشت و من در «عشقه» به این موضوع پرداختم. ام البنین هم این گونه بود، پس از واقعه عاشورا او تا سال ها در مدینه جلساتی برای یادآوری این واقعه داشت و با مادران شهدا دیدار می کرد. من دوست داشتم میرباقری در «مختارنامه» به نقش خانم ام البنین در قیام مدینه، ماجرای حره و قتل عام مردم مدینه اشاره کند که از این موضوع به سرعت عبور شد.

کارگردان «عشقه» افزود: من نمایشنامه «درخت» درباره حضرت زینب (س) را چاپ و اجرا نخواهم کرد. درباره حصر خانگی حضرت معصومه (س) در قم کاری اجرا نمی کنم. خیال دوستان راحت باشد. سعی می کنم به این موضوع ها به شکلی کوچک در کنار داستان های معاصر بپردازم. من باور دارم اسطوره ها در جهان امروز کاربرد دارند. من اعتقاد دارم زینب (س)٬ خدیجه (س)٬ فاطمه (س)، ام البنین (س) و … برای پرسش های انسان امروز پاسخ هایی دارند.




ناشر رسمی بهرام بیضایی: خوشحالم امسال کسی به فرانکفورت نرفت/نمایش “عشقه” دو ماه روی صحنه بود اما به کتابش اجازه انتشار ندادند/”دنیای مطبوعاتی آقای اسراری”بیضایی در چاپ چهارمش دچار سانسور شد و چاپ نشد اما از گوشه خیابان کتاب را خریدم و بردم به ارشادی‌‌ها نشان دادم

سینماژورنال: بهرام بیضایی فقط به واسطه فیلمهایی که ساخته یا نمایشنامه هایی که روی صحنه فرستاده مورد توجه مخاطبان قرار نگرفته است.

به گزارش سینماژورنال بیضایی جزو معدود مولفان واقعی هنر نمایش ایران است که وقتی نمی تواند فیلم بسازد یا نمایش اجرا کند، نمایشنامه و فیلمنامه می نویسد و روانه بازار می کند.

ناشر رسمی بیضایی در ایران انتشارات روشنگران و مطالعات زنان است؛ مدیر انتشارات شهلا لاهیجی است و طی این سالها همواره کوشیده آثار بیضایی را در کوتاه ترین زمان ممکن از نگارش در اختیار مخاطبان قرار دهد.

لاهیجی به تازگی در گفتگویی با فاطمه روشن در “جهان صنعت” اظهارنظرات جالبی را درباره عدم حضور ایران در نمایشگاه فرانکفورت و عدم دریافت مجوز انتشار نمایشنامه  “عشقه” و فیلمنامه “دنیای مطبوعاتی آقای اسراری” مطرح کرده است.

ما برای فرانکفورت خاصیتی نداشتیم جز پولی که می دادیم

این ناشر درباره عدم حضور ایران در نمایشگاه کتاب امسال فرانکفورت می گوید: واقعا خوشحالم امسال کسی به فرانکفورت نرفت. امسال ما در نمایشگاه فرانکفورت شرکت نکردیم فکر می‌‌کنید چه اتفاقی خواهد افتاد؟ ما برای آنجا خاصیتی نداشتیم از قبل هم نداشتیم، جز پولی که می‌‌دادیم. حالا همان پول را هم نمی‌‌دهیم کشوری دیگر جایگزین می‌‌شود.

در فرانکفورت وقتی تیراژ کتاب در ایران را می فهمند متعجب می شوند

وی ادامه می دهد: من 10 سال مهمان افتخاری نمایشگاه بودم. در آنجا خبرنگارها مرتب می‌‌پرسند چقدر تیراژ دارید و اولین سوالی که بعد از شنیدن تیراژ پایین ما می‌‌گویند این است که پس چطور از لحاظ اقتصادی سر پا هستید؟ سوال درستی است. من به قضایای اقتصادی خیلی نگاه نمی‌‌کنم، این حسن من نیست، عیب من است چراکه یک موسسه به هر حال باید به دنبال درآمد هم باشد.

نمایش “عشقه” دو ماه روی صحنه بود اما کتابش مجوز نگرفت
شهلا لاهیجی درباره ممنوعیت انتشار کتاب و فیلم نمایش “عشقه” محمد رحمانیان بیان می دارد: نمایش «عشقه» دو ماه روی صحنه بود. پس مجوز گرفته بود روی صحنه بیاید. وقتی ما همین را کتاب کردیم به همراه ویدیواش درخواست انتشار کردیم هردوی اینها ممنوع شد. وقتی علت را پرسیدیم گفتند تصویری که شما از حضرت خدیجه دارید تصویر یک عشق زمینی است، بنابراین نمی‌‌شود. گفتیم این قسمتی از زندگی حضرت خدیجه است که به پیامبر(ص) علاقه‌‌مند شده و از او خواستگاری کرده. کتاب و نمایش مجوز نگرفت با این تحلیل.

وی می افزاید: چهار بار تجدیدنظر خواستم و توضیح دادم گفتند نه، ایشان مادر حضرت فاطمه (س) هستند. نمی‌‌تواند عشق‌‌شان زمینی باشد. در مقابل بی‌‌استدلالی نمی‌‌شود دلیل منطقی آورد. خیلی از کارمندان وزارت ارشاد خودشان هم مستاصل‌‌اند؛ نه جوابی برای من دارند و نه برای خودشان اما مجبورند و تنها من را به صبوری دعوت می‌‌کنند.

“امر وانموده” پایان نامه ای بود که بعد از دریافت مجوز نشر، ممنوع شد!
این ناشر خاطرنشان می سازد: مگر می‌‌توان مساله فرهنگ را با صبوری حل کرد. بعضی از کتاب‌‌ها چاپ پنجم و ششم هستند، الان به ما می‌گویند تجدید چاپ نشود. چرا؟ کتابی به اسم «امر وانموده» پایان‌‌نامه تحصیلی بود که با درجه عالی هم قبول شده بود از ارشاد بدون هیچ تغییری مجوز گرفت، ما هم چاپش کردیم. وقتی رفتیم اعلام وصولش را بگیریم، گفتند این کتاب ممنوع است. وقتی علت را پرسیدیم، گفتند این کتاب را اشتباهی به بررس دینی داده بودیم درحالی که بررس سیاسی باید می‌‌دید. گفتیم مگر نمی‌‌گویید فرهنگ ربطی به سیاست ندارد؟

کتاب خواندن انسان را فاسد نمی کند
مدیر انتشارات روشنگران و مطالعات زنان اظهار می دارد: بارها و بارها گفته‌‌ام مسوولان کتاب خواندن انسان را فاسد نمی‌‌کند. کتاب نخواندن انسان را فاسد می‌‌کند. خیلی از کتاب‌‌هایی که اجازه انتشار نگرفته‌‌اند را از اینترنت می‌‌خوانند.

“دنیای مطبوعاتی آقای اسراری” در چاپ چهارمش ممیزی خورد
او با اشاره به کنابی قدیمی از بهرام بیضایی می گوید: کتاب “دنیای مطبوعاتی آقای اسراری” متاسفانه در چاپ چهارمش سانسور شد و چون آقای بیضایی به هیچ‌وجه آثار خود را تغییر نمی‌‌دهند، کتاب چاپ نشد و من از گوشه خیابان کتاب را خریدم، بردم به ارشادی‌‌ها نشان دادم. گفتم شما اجازه چاپ نمی‌‌دهید می‌‌آید کنار خیابان؛ چقدر بد. حقوق نویسنده، ناشر و… و از همه بدتر شما این کار غیراخلاقی را رواج می‌‌دهید.

صنعت نشر در حال از بین رفتن است
وی تأکید می کند: 30 سال است با این نگرش می‌‌جنگم. این نگرش کارکرد ندارد. هر زمانی به ارشاد می‌‌روم چندین ساعت از عصبانیت می‌‌لرزم. مثل خیلی دیگر از صنایع دیگر صنعت نشر هم در حال از بین رفتن است.