1

رونمایی از گریم امنیتی بازيگر كيميايي در مراسم كيارستمي+عکس⇔آیا کیمیایی به دنبال رهایی از کابوس انتساب به “سعید امامی” است؟

سینماژورنال: پرویز پرستویی بازیگری که دو دهه بعد از “آژانس شیشه ای” همچنان خاطره انگیزترین کاراکترش همان “حاج کاظم” فیلم حاتمی کیاست در تازه ترین تجربه بازیگریش جلوی دوربین “قاتل اهلی” مسعود کیمیایی می‌رود.

به گزارش سینماژورنال “قاتل اهلی” داستان زندگی یک شخصیت متنفذ امنیتی را روایت می‌کند با نام “دکتر جلال سروش” و ایفای نقش این شخصیت برعهده پرویز پرستویی است.

پرستویی در مراسم تشییع عباس کیارستمی به عنوان مجری مراسم حضور داشت و همین مجری گری بود که باعث شد به گونه ای کاملا ناخواسته از گریمی که کیمیایی برای نقش امنیتی “قاتل اهلی” برایش درنظر گرفته رونمایی شود؛ گریم یک مرد میانسال جاافتاده با ریشی آنکادر شده و عینکی با فریم مشکی.

آنچه از گریم پرستویی هویداست ماهیت مثبت کاراکتری است که در ورسیون های قبلی “قانل اهلی” بنا بود یک شخصیت منفی و حتی رانتخوار باشد اما گویا با حذف فرهاد اصلانی که در پیش تولید قبلی فیلم برای همکاری با کیمیایی قرارداد سفید امضاء کرده بود شمایل شخصیت اصلی “قاتل اهلی” از منفی به مثبت استحاله پیدا کرده است.

البته این امکان هم وجود دارد که کیمیایی پایان بندی فیلم را با نوعی آشنایی زدایی به پایان ببرد؛ یعنی شخصیت مثبت خود را در نهایت با ماهیتی مخوف معرفی کند؛ روشی که البته محافظه کاری این سالیان کیمیایی بعید است اجازه آن را بدهد.

شائبه ها از “ضیافت” تا “سلطان”

به گزارش سینماژورنال این اولین بار نیست که کیمیایی به سراغ یک شخصیت متنفذ امنیتی می رود؛ او پیشتر در “ضیافت” هم یکی از کاراکترهای داستان را بر محوریت یک شخصیت متنفذ امنیتی پیش برده بود؛ کاراکتری به شدت مثبت که فریبرز عرب نیا نقشش را ایفا می کرد و البته وجود همین کاراکتر زمزمه‌هایی را درباره ماهیت سرمایه گزار این فیلم شکل داد و شائبه همکاری کیمیایی با سعید امامی را ایجاد کرد.

این شائبه ها بعدتر و با ساخت “سلطان” که در آن طعنه های تندی به شهردار وقت تهران غلامحسین کرباسچی صورت گرفته بود پررنگتر شد بخصوص که یکی از دستیاران سابق کیمیایی که بعدا کارگردان شد، نیز این شائبه‌ها را به مطبوعات کشاند با این حال کیمیایی هیچ گاه این شائبه ها را تأیید نکرد و مدام آن را تکذیب کرد و البته در گفتگوهایش آن دستیار سابق را حسابی نواخت اما شابئه‌ها همچنان باقی ماندند…

رهایی از کابوس سعید امامی؟

هیچ بعید نیست که کیمیایی تصمیم گرفته باشد در “قاتل اهلی” روند داستان و ماجراها را طوری پیش ببرد که یک بار برای همیشه از شر آن شائبه ها خلاص شود؛ اگر بر گریم کیمیایی یا “دکتر جلال سروش” و البته عینک با فریم مشکی اش دقت کنیم بیش از هر چیز این شباهت نمادین با سعید امامی است که به چشم می‌خورد!

البته شباهتی که میان چهره بازیگر قبلی کاندیداشده برای این نقش یعنی فرهاد اصلانی و سعید امامی وجود دارد هم خود می‌تواند موید این ماجرا باشد. شباهتی که البته در نهایت به همکاری منجر نشد تا این پرستویی باشد که با گریمی متفاوت ایفاگر این نقش شود.

آیا همان وسواس ذهنی برآمده از پرسشهای مکرر درباره ماجرای سعید امامی و جوابهاي تكراري او بوده که شباهتی ناخواسته را رقم زده یا آن که کیمیایی قصد دارد برای یک بار هم که شده و با تصویرسازی نمادین آن شخصیت، برای همیشه از شر کابوسهایی که به واسطه منتسب کردنش به آن شخصیت پیش آمده بود رهایی پیدا کند؟ باید منتظر ماند و دید.

به گزارش سینماژورنال تهیه کنندگی “قاتل اهلی” را منصور لشکری قوچانی برعهده دارد و امیر جدیدی، پرویز پورحسینی، حمیدرضا آذرنگ، لعیا زنگنه و پگاه آهنگرانی از دیگر بازیگران فیلم هستند.

پرویز پرستویی با گریم "قاتل اهلی"
پرویز پرستویی با گریم “قاتل اهلی” در تشییع کیارستمی/عکسها: مهدی ماهری
پرویز پرستویی با گریم "قاتل اهلی"
پرویز پرستویی با گریم “قاتل اهلی” در تشییع کیارستمی



اندر احوالات ملي كردن يك هنرمند جهان‌وطن⇔هیچ کس مثل ما نمی‌تواند تابوت را تحویل بگیرد

سینماژورنال/مهدی کشاورز: ده سال پیش از پانزده فیلمساز برجسته ایرانی خواسته شد که هر کدام یک اپیزود در مورد فرش ایرانی بسازند. هر کدام با جهان بینی و نگرش خود فرش ایرانی را سوژه داستان خود قرار دادند. اپیزود بهمن فرمان آرا طبق معمول بر بستر مرگ جاری شد و او فرش اش را زیر مرگ پهن کرد. مرده ای در گوشه ای آرمیده بود و بساط حلوا و خرما روی آن فرش چیده شده بود.

عباس کیارستمی البته چون همیشه قصه اش را بر پایه زندگی نوشت و کارگردانی کرد. چه کیارستمی و چه فرمان آرا و دیگران در زمان ساخت اپیزودهای خود نمی‌‍دانستند چه سوژه نابی را از دست دادند! هنرمندان خوش قریحه ما حال بعد از ده سال اپیزودی برای فرش ایرانی ساختند، اپیزودی جانگداز که قوی تر از یک تراژدی می سوزاند! و به شدت تاثیر می گذارد.

قصه این اپیزود چنین است؛ در یک سفر پر مشقت و در بحبوحه برگزاری مسابقات فوتبال یورو 2016 چند نفر با دلی مالامال از داغ مرگ یک هنرمند بزرگ ایرانی رنج سفر به پاریس را به جان می خرند.

می‌روند و با افتخار با یک تابوت بر می‌گردند. یک نفر ایده می‌دهد که برای این تابوت فرش قرمز پهن کنید، دیگران غبطه می‌خورند که چرا خود، ایده‌پرداز این فرش قرمز نبوده‌اند؟! حضار عکسهایی به یادگار می‌گیرند. سفیران تابوت‌آور، ژستهای خود را کامل می‌کنند، این ماییم که اینقدر موفقیت‌آمیز تابوت را تحویل گرفتیم، تابوت از روی فرش قرمز عبور می کند. به استقبالش می‌آیند، در کمال احترام!

عباس کیارستمی این بار با پای خودش به وطن عزیزش بازنگشت. اما پیش‌تر در همه شرایط خوب و بد با پای خودش آمده بود. با تمام وجود بدون پا گذاشتن روی فرش قرمز روی غرورش پا گذاشته بود که حساب مردم را از آنهایی که فرشها را بر روی کول خود جابجا می‌کنند جدا کرده بود.

فرش به چه کارش می‌آید

کیارستمی با نخل و بی نخل، بارها به کشورش آمده بود به امید هوای تازه‌تر، به امید و عشق ارتباط با مخاطبانی که همیشه دلشان برایش تنگ می‌شد. کیارستمی با پای خود به خانه‌اش باز می‌گشت، به خانه دوست ، خاک برایش دغدغه بود وقتی قدمهایش را این قدر محکم برمی‌داشت، فرش به چه کارش می‌آمد که همه دنیا وطنش بود.

فرش را برای آنها پهن کنید که آرزویشان حضور در یک جشنواره درجه سوم اروپایی است؛ برای آنها که حتی با داشتن بالاترین مقام صنفی وقتی پشت تریبون قرار می‌گیرند حسرت‌های زندگی خود را به کیارستمی نسبت می‌دهند و از این می‌گویند که اگرچه در زمان حیات کیارستمی برایش فرش قرمز پهن نشد اما ما برای تابوتش فرش می‌اندازیم…

کیارستمی متأثر از سلوک مولانای ادب فارسی که می‌گفت: «نه از هندم نه از چینم نه از بلغار  و سقسینم/ نه از ملک عراقینم نه از خاک خراسانم» جهان‌وطن بود و جهانیان به قدر کفایت برایش فرش قرمز پهن کردند و اصلا دلیل اینکه علیرغم میل باطنی مدیران سینمایی، در سالیان اخیر به‌جای داخل لوکیشنهایش را به ایتالیا و ژاپن برد، همین بود.

کیارستمی تنها حسرتی که نداشت حسرت فرش قرمز بود. این حسرتِ شمایی است که برای فرستادن ابناءتان به یک جشنواره فرنگی از جیب ملت هزینه می‌کنید و کمبودهای درونی خود را با فرش قرمز پهن کردن برای یک تابوت، اطفاء!

عباس کیارستمی
فرش قرمز برای تابوت عباس کیارستمی!!!




پس از تمجيد حاتمي‌كيا⇐اين مخالف پيشين هم براي مراسم يادبود به پاريس رفت!!+عکس

سینماژورنال: ماجرای پیامهای تسلیت مرتبط با درگذشت عباس کیارستمی تمامی ندارد و جالب است که درست به مانند شهادت مرتضی آوینی که مجالی را فراهم آورد تا مخالفان درجه اول وی از فراقش فریاد وااسفا به آسمان بردارند حالا درباره کیارستمی هم پیامهایی گل درشت از جانب مخالفان سالیان وی می رسد.

به گزارش سینماژورنال بعد از حاتمی‌کیا که درباره پیام تسلیت “قلندر”وارش(!) به تفصیل نوشتیم (اینجا را بخوانید) حضور کیومرث پوراحمد بلافاصله بعد از درگذشت کیارستمی در فرانسه و حضور در مراسم یادبود کیارستمی است که جلب نظر می‌کند.

ابتدا دستیاری در “خانه دوست…”

پوراحمد البته که در دهه شصت علاقه زیادی به کیارستمی و سبک سینمایی وی نشان می‌داد و نه تنها به عنوان دستیار در “خانه دوست کجاست” کنار وی بود بلکه از مجله‌ای که در آن قلم می‌زد فراوان در جهت تحسین کیارستمی و “خانه دوست”ش استفاده کرد ضمن اینکه بعدتر در پاس داشت این فیلم کتابی هم نوشت…

همراهی با حوزه هنری و نقد کیا

ماه عسل پوراحمد با کیارستمی اما زودتر از حد تصور به پایان رسید چون نزدیکی به جریان سینمایی حوزه هنری و همراه شدن با فیلمسازان حاضر در حوزه هنری و از جمله سیدمرتضی آوینی سبب ساز آن شد که پوراحمد نه تنها به نقد جریان سینمایی جشنواره‌ای که کیارستمی را به آن می‌شناختند بپردازد بلکه در اثبات مواضع جدید خویش مستندی مانند “ما و مرتضی” را بسازد.

این نقد در تمام سالهای نزدیکی پوراحمد و حوزه هنری و بخصوص سالهای مرافقت با حجت الاسلام زم و تولید شدن آثاری مانند “خواهران غریب” با حمایت حوزه ادامه داشت اما بعد از خروج از حوزه هنری بود که دوباره ورق برگشت و اوضاع متعادلتر شد.

بازگشت بعد از مرگ

بعد از درگذشت کیارستمی نیز پوراحمد بی‌اعتنا به همه آن طعنه‌ها زودتر از حتی دستیاران کیارستمی خود را به پاریس رساند و در مراسم یادبود او شرکت کرد تا چندین علامت تعجب باشد که در واکاوی این تناقضات در ذهن مخاطبان نقش ببندد…

پوراحمد در یادبود کیارستمی در پاریس

پوراحمد در یادبود کیارستمی در پاریس




بعد از مجادله پرستویی، فراستی و یک ترانه‌سرا⇐حالا مجادله دو رفیق سابقا شفیق بر سر عباس کیارستمی

سینماژورنال: هر قدر هم که در شرایط عادی هنرمندان ایرانی سعی داشته باشند ظاهری مثبت و کاملا مبادی آداب از خود نشان دهند در شرایط حاد است که به ناگاه خود واقعی هنرمندان عیان می شود.

به گزارش سینماژورنال یکی از این شرایط حاد مرگ عباس کیارستمی بوده است؛ بعد از یادداشتی که مسعود فراستی به بهانه پیام تسلیت نسبت به این مرگ نوشت پرویز پرستویی بازیگر و یغما گلرویی ترانه سرا به مجادله با وی پرداختند؛ مجادله ای بر سر اینکه پیام تسلیت فرستادن در این شرایط فقط از خودیها پذیرفتنی است و از غیرخودیها پذیرفتنی نیست!

بماند که پرستویی خودش در فیلمی به نام “آژانس شیشه ای” کاراکتری را آفریده بود در تقابل کامل با شخصیتی دیگر که کاریکاتوری از کیارستمی بود؛ اما حالا و به هنگام مرگ ایشان پیشقدم شده و نه فقط زودتر تسلیت گفت که کنترل کاملی را هم بر تسلیت گفتن بقیه انجام داد. (اینجا را بخوانید)

تقابل دوستان سابق

بعد از آن مجادله حالا بهاره رهنما بازیگر ایرانی هم به مجادله با نیکی کریمی پرداخته که چرا در بخشی از یادداشت تسلیتش برای عباس کیارستمی از آشفته بازاری پرداخته بود که بعد از مرگ کیارستمی برای پیام تسلیت فرستادن شکل گرفته است.(اینجا را بخوانید)

نیکی کریمی نوشته بود: آشفته بازار يادداشت نوشتن و تسلیت گفتن‌هاي رفتنت، صرفا سرشار از جمله‌سازی با نام و کارهای توست. آن هم براي تويي كه فرسنگ ها از ابتذال و ميان مايگي دور بودي…

امان از اين همه توهم و تكبر و حفيقي نبودن

بهاره رهنما که زمانی جزو دوستان صمیمی نیکی کریمی بود اما در واکنش به نیکی کریمی نوشته است: برايم عجيب بود كه كسي كه خودش با نام ايشان رشد كرده بود جايي نوشته بود، از خيل تسليت‌ها و يادداشت‌هاي آدم‌هاي حتي عادي در شگفت است و اينها كه در حد شما نيستند از كجا پيدايشان شده و.. امان از اين همه توهم و تكبر و حفيقي نبودن و روشنفكر‌نمايي!

وی ادامه داده است: كسي نيست بگويد، يك اسطوره به همه ملتش تعلق دارد‌، شما ببخشيد كه اعلام نشده بود عموم مردم حق تسليت گفتن و نوشتن از احساسشان در مورد اين ضايعه را نداشتند، خلاصه اينكه گرچه خيلي از مردم مثل شما شانس نجات پيدا كردن از ميان‌مايگي توسط بزرگان را نداشته‌اند اما تك تك مردم ايران حق تسليت و ابراز احساس شان براي چنين بزرگاني را دارند، كاش در محضر ايشان لااقل آموخته بوديد: درخت هرچه پربارتر افتاده‌تر.



جزییات مراسم تشییع عباس کیارستمی

سینماژورنال: پیکر عباس کیارستمی کارگردان مرحوم سینمای ایران جمعه هجدهم تیرماه به تهران منتقل شده و مراسم تشییع وی نیز یکشنبه بیستم تیرماه برگزار خواهد شد.

به گزارش سینماژورنال تشییع پیکر کیارستمی راس ساعت 8.30 یکشنبه از مقابل کانون پرورش فکری کودک و نوجوان  واقع در خیابان حجاب انجام خواهد شد؛ یعنی همان ارگانی که اول بار در اواخر دهه چهل با حمایت از کیارستمی جوان، شرایط فیلمسازی وی را فراهم کرد.

پس از تشییع که یک ساعت به طول می انجامد کیارستمی به لواسان منتقل شده و در این شهر آرام خواهد گرفت.

کیارستمی چهاردهم تیرماه بعد از مدتها مبارزه با بیماری سرطان دستگاه گوارش در پاریس درگذشت.




دو دهه تقابل حاتمی‌کیا-کیارستمی با مرگ کیارستمی به پایان رسید؟؟؟/”قلندر” در دایره واژگان حاتمی‌کیا چه معنایی دارد؟

سینماژورنال/حامد مظفری: در میان پیامهای تسلیتی که برای درگذشت عباس کیارستمی از سوی چهره های مختلف سینما صادر شد بیش از همه پیام تسلیت ابراهیم حاتمی‌کیا جلب توجه می‌کرد.

به گزارش سینماژورنال ساعاتی بعد از مرگ کیارستمی، حاتمی‌کیا در یادداشتی نوشت: روحت قرین رحمت اصل‌ترین قلندر سینمای ایران.

این یادداشت و استفاده از صفت “قلندر” برای توصیف کیارستمی به قدر کافی دوپهلو به نظر می‌رسید و مشخص نبود که حاتمی‌کیا در استفاده از لفظ “قلندر” بر وجه مثبت این واژه به شخصیتی دارای عزت نفس تکیه داشته یا شخصیتی گریزان از اجتماع!

دو دهه تقابل

برای آن که بتوانیم به دریافتی کاملتر از منظور حاتمی‌کیا برسیم باید به مرور ارتباط وی با کیارستمی در طی دو دهه اخیر بپردازیم.

ابراهیم حاتمی کیا به هنگام زندگانی کیارستمی از جمله فیلمسازانی به شمار می‌رفت که چندین بار وی را مورد انتقاد شدید وی قرار داده بود.

شاید روترین انتقاد حاتمی‌کیا خطاب به کیارستمی به هنگام ساخت فیلم “آژانس شیشه ای” بازگردد که حاتمی کیا در این فیلم کاراکتر کارگردانی را خلق کرد بلحاظ ظاهری کاملا شبیه به کیارستمی. این کاراکتر  بارانی به تن و عینک آفتابی به چشم در میان حاضران در آژانس کاکتوسی قرار داشت که اعضایش گروگان “حاج کاظم” بودند.

مجید مشیری ایفاگر این کاراکتر بود و این کاراکتر در طول فیلم به صراحت از این می‌گفت که کارگردان است و برای تهیه بلیت جهت شرکت در جشنواره‌ای خارجی به آژانس کاکتوس آمده است!

آژانس شیشه ای
نمایی از “آژانس شیشه ای”/مجید مشیری در شمایل کیارستمی در میان عزت‌ا.. مهرآوران و حبیب رضایی

شخصیت پردازی حاتمی کیا برای این کاراکتر در این جهت صورت گرفته بود که این کارگردان آدمی نشان داده شود که به حضور در بحثهایی که میان حاج کاظم و گروگانهای مختلف-یا به تعبیر حاج کاظم “شاهد”های مختلف- صورت می‌گیرد علاقه ای ندارد و همه سعیش این است که شرایط خروج از آژانس و احتمالا پریدن به سمت جشنواره‌ای خارجی را فراهم آورد.

حین فیلم حتی برخوردی فیزیکی هم میان این کارگردان و “حاج کاظم”(با بازی پرویز پرستویی) که انگار از این همه بی تفاوتی این کارگردان به تنگ آمده صورت میگیرد…

رضا کیانیان و پرویز پرستویی در نمایی از "روبان قرمز"
رضا کیانیان و پرویز پرستویی در نمایی از “روبان قرمز”

در سالهای بعدتر و در آثاری مانند “روبان قرمز” و تصویرسازی کاراکتر یک افغان شوریده مسلک با بازی رضا کیانیان نیز طعنه‌هایی به خلق و خوی رفتاری کیارستمی به چشم می‌خورد؛ درست در فضایی که پرویز پرستویی نیز شمایلی از حاتمی کیا را تداعی می کرد…

طعنه به سینمای جشنواره‌ای و دوپاسپورته‌ها

این تقابلات نمادین در سالهای بعد همراه شد با انتقادات شفاهی حاتمی کیا از کیارستمی و سبک فیلمسازی او در دهه شصت.

از جمله این انتقادات شفاهی به ابتدای سال 93 بازمی‌گشت که حاتمی‌کیا با حضور در برنامه “راز” نادر طالب‌زاده با انتقاد از سینمای جشنواره‌ای که کیارستمی از پیشروانش بود بیان داشت:  همکاران من اگر نمی‌خواهید حرف مردم را بزنید پس زنده باد سینمای جشنواره ای؛ آن ور آبیها کیف هم می‌کنند از کارتان! برخی فیلمسازان واقعا درگیر ردکارپت شده اند. این دوپاسپورته‌ها بویژه در حوزه فرهنگ یعنی چه که اتفاق افتاده؟ چرا طرف یک پایش این ور است و یک پایش آن ور؟ این غم‌انگیز است برای ما که برخی تا می‌بینند خبری است دنبال عافیت باشند و جای دیگر بروند. اگر از این مملکتی پای آن بایست.

تقابل در جشنواره مقاومت به اوج رسید

چند ماه بعد در مهرماه 93 و در اختتامیه جشنواره مقاومت حاتمی‌کیا با طعنه‌هایی تندتر به کیارستمی تاخت و چنین گفت: عزیزکرده‌ای از سینمای ایران، اخیرا حرف‌هایی زده و شهدا را قربانی جنگ دانسته است. من مصاحبه این کارگردان را چندین‌بار دیدم. البته همیشه می‌دانستم که جریانی وجود دارد که نسبت به جنگ و دفاع مقدس بی‌تفاوت است. از همین‌رو از استادان خود که در راس آنها سیدمحمد بهشتی قرار دارد می‌خواهم که نگاه خود را نسبت به این اظهارنظر بیان کنند.

اعتراض ابراهیم حاتمی‌کیا به آن بخش از اظهارات عباس کیارستمی مربوط می‌شد که چند ماه قبلتر در حاشیه جلسه پرسش و پاسخ با دانشجویان دانشگاه سیراکیوز آمریکا بیان شده بود.

کیارستمی در آن جلسه گفته بود: یک‌هفته قبل از اینکه اینجا بیایم یکی از فیلمسازانی که سال‌ها فیلم جنگی ساخته {اشاره به ابراهیم حاتمی‌کیا} فیلم‌های پرهزینه جنگی – و البته با مخاطب کمتر- برای اینکه مخاطب ایرانی دیگر حوصله جنگ نداشت، بنابراین بودجه‌های خیلی سنگین می‌گیرد و فیلم‌های جنگی می‌سازد، گوش من را پیچانده بود که زمانی که ما داشتیم می‌جنگیدیم کیارستمی داشت دنبال دفترچه دوستش می‌گشت. “خانه دوست کجاست” یکی از پربیننده‌ترین فیلم‌هایی بود که من ساختم، درواقع همه‌جای دنیا آن را می‌شناسند.

این کارگردان ادامه داده بود: “خانه دوست کجاست” ماندگار شد چون راجع به یک ارزش انسانی صحبت می‌کرد. اما فیلم‌های تو نماند چون تو راجع به دوره‌ای از تاریخ ایران حرف زدی که تازه آن دوره هم بچه‌ها را به هیجان آوردی و احمدپورهای دیگر رفتند در جنگ و کشته شدند و حالا پس از سال‌ها می‌شود راجع به آنها فکر کرد که آنها چطوری از بین رفتند. در یک جنگی که هیچ مفهومی نداشت.

ابراهیم حاتمی‌کیا در دیگر اظهارات خود در اختتامیه جشنواره مقاومت ۹۳ عباس کیارستمی را کارگردانی معرفی کرد که همواره مورد حمایت وزارت‌خارجه بوده است.

 اشاره اخیرش به جریان دریافت جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن ۱۹۹۷ توسط کیارستمی مربوط می‌شود که در زمان خود در پی کش‌وقوس‌های فراوان در ساختمان بهارستان، ‌دکتر علی‌اکبر ولایتی، ‌وزیر امورخارجه وقت، در معرفی‌شدن فیلم «طعم گیلاس» به جشنواره فیلم کن تاثیرگذار بود.

عباس کیارستمی بعد از اظهارات حاتمی کیا وقتی مخاطب سوالی قرار گرفت مبنی بر اینکه نظرش نسبت به صحبتهای حاتمی کیا چیست فقط بیتی از اشعار سعدی را خواند و گفت: «گر خسته‌دلی نعره زند بر سر کویی / عیبش نتوان گفت که بی‌خویشتن است آن.»

عیادتی رسمی به اهتمام حبیب

این تقابلات و نیش و کنایه ها ادامه داشت تا شدت یافتن بیماری سرطان عباس کیارستمی در فروردین 95 و چندین بار بستری شدن وی در بیمارستان.

شدت یافتن بیماری سبب ساز آن شد که دو ماه قبل از مرگ، حاتمی‌کیا از عباس کیارستمی عیادت کند. این عیادت هم نه در خانه کیارستمی و فضایی صمیمانه که به هنگام یکی از چک‌آپ‌های بیمارستانی‌ کیارستمی در فضایی کاملا رسمی فراهم شد.

جالب است که حلقه واسطه میان حاتمی‌کیا و کیارستمی برای ترتیب دادن این عیادت نویسنده‌ای به نام حبیب احمدزاده بود که در سالهای اخیر به عنوان مشاور فیلمنامه هم در کنار امثال کیومرث پوراحمد و خسرو سینایی حضور داشته و هم کنار امثال حسن برزیده و پرویز شیخ‌طادی.

آیا ماجرا ادامه دارد؟

مرور همه این اتفاقات برای طرح این پرسش بود که آیا تقابلات حاتمی‌کیا-کیارستمی با مرگ کیارستمی پایان پذیرفته است؟ یا آن که خیلی زود این تقابلات در جایی دیگر و محفلی دیگر و این بار با نیش و کنایه به همروان کیارستمی امتداد خواهد یافت؟

باید منتظر ماند و اتفاقات تازه را رصد کرد…




عباس کیارستمی هم در قطعه هنرمندان دفن نخواهد شد

سینماژورنال: در هفته ابتدایی ماه مبارک رمضان 95 حبیب محبیان خواننده سرشناس موسیقی پاپ را از دست دادیم و در انتهای این ماه عباس کیارستمی کارگردان سرشناس سینما.

به گزارش سینماژورنال در این بین خانواده حبیب مایل بودند که او را از مقابل تالار وحدت تشییع کنند و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا دفن کنند اما مدیران هنری ارشاد نتوانستند شرایط انجام این خواسته را فراهم آورند و در نهایت حبیب در شمال تشییع شد و در همان جا دفن شد.

حالا عباس کیارستمی تنها ایرانی برنده نخل طلای کن هم در بهشت زهرا و قطعه هنرمندان دفن نخواهد شد؛ البته این خواسته خودش بوده است.

كيارستمي بنا بر وصيتش در لواسان به خاك سپرده مي شود. پيكر کیارستمی جمعه هجدهم تیرماه به تهران می‌رسد و بعد از تشییع از مقابل موزه سینما، در قبرستان ترك‌مزرعه لواسان آرام خواهد گرفت.




بعد از رونمايي از نامه حبيب، نامه كيارستمي به احمدي‌نژاد بازنشر شد

سینماژورنال: بعد از مرگ حبیب محبیان خواننده پاپ نامه ای منسوب به وی که خطاب به محمود احمدی نژاد نوشته بود منتشر شد.(اینجا و اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال حالا و بعد از درگذشت عباس کیارستمی نامه ای که او حدودا یک دهه قبل خطاب به احمدی نژاد نوشته بود بازنشر شده است.

نامه موردنظر را کیارستمی در جریان رقابتهای انتخاباتی سال 84 و زمانی نوشت که جامعه وارد دوقطبی احمدی نژاد-هاشمی رفسنجانی شده بود.

کیارستمی در این نامه با اشاره به اینکه احمدی نژاد را بیشتر از رقیب انتخاباتیش دوست دارد از این گفته که رایش را به احمدی نژاد نمی دهد!

متن نامه کیارستمی خطاب به احمدی نژاد را بخوانید:

پسرم بیسکوییتش را به من نداد

پسم وقتی ۵ساله بود روزی مشغول خوردن بیسکویت بود، دوستی از او بیسکویت خواست و من هم از او خواستم که بیسکویتی به من بدهد. اما بهمن یک بیسکویت بیش‌تر نداشت. بلاتکلیف به هر دوی ما نگاه کرد که تنها بیسکویتش را به کدام یک از ما دهد. دوست من مشکل را ساده کرد و به او گفت: “بیسکویت را به کسی بده که بیش‌تر دوستش داری.”

بهمن نگاهی به هر دوی ما انداخت و به من گفت: ” بابا من تو را بیش‌تر دوست دارم اما دلم می‌خواهد بیسکویتم را به او بدهم.” هنوز نمی‌دانم آن روز، آن بیست چند سال پیش در ذهن پسر ۵ساله‌ام چه گذشت که بیسکویتش را به آن دیگری داد، که کم‌تر از من دوستش می‌داشت. ولی من دلیلی دارم که چرا رأی‌ام را به دیگری خواهم داد.

تو را بیشتر دوست دارم

آقای احمدی‌نژاد، برای من دلایل بسیار ساده‌ای وجود دارد که تو را بیش‌تر از او دوست دارم. تو برای من یادآور سال ۵۷ هستی. در آن زمان اخلاق، آرمان و از خودگذشتگی برای تغییر زندگی مردم مفاهیمی انتزاعی نبودند؛

چیزهای طبیعی و جزییاتی زنده از روحیه و عملکرد میلیون‌ها جوان معتقد و سالم و راستگویی بودند که می‌خواستند از انقلاب فرصتی فراهم آورند تا طبقه‌ی محروم جامعه شرایط بهتری برای زندگی داشته باشند. بعد از بیست و چند سال نگاه که می‌کنم به وضوح آن اعتراض را همراه با افسردگی درونی تو را درک می‌کنم.

تو مای سال 57 را زنده می کنی

تو هم‌چنان بی‌دروغ «ما»ی سال ۵۷ را زنده می‌کنی. من تو را دوست دارم چون نمی‌توانم به خودم راست نگویم که می‌دانم آن‌چه می‌گویی راست می‌گویی. این واقعیت است که در جهان کنونی قله‌های ثروت با دست‌اندازی به پله‌های قدرت جایی برای رشد مردم باقی نمی‌گذارند.

در این میان، آقای احمدی‌نژاد اما چیزی وجود دارد که تو را در دنیای ۲۰۰۵ ما وصله‌ی ناجور می‌کند. پس اکنون با کمال تأسف تو تنها به درد آن می‌خوری که از دنیایی چنین آرمان‌باخته و بازیگر، افسرده شوی. دنیایی که در ۲۷ سال ساخته شده است و ما هم جزیی از این دنیا هستیم. دنیا شرایط دشواری برای برای بازی راستگویان آفریده است اما هم‌جنسان قادرند دست یکدیگر را بخوانند و…

دوست عزیز، به‌سادگی بگویم ما نمی‌توانیم خود را در سال ۵۷ متوقف کنیم. دیگر آن آن باورها از زندگی واقعی رخت بربسته است و در معادلات سخت کنونی، ما تنها تصمیم‌گیرندگان بازی کنونی نیستیم.

تو درست‌تر از آن و اصولگراتر از آن هستی که بتوانی در بازی پیچیده‌ی سیاستگذاران آلوده به قدرت بازی کنی، پس به قول مدرس ” اکنون کسی لازم است که قاعده‌های بازی این جهان را آموخته باشد.”

او را کمتر از تو دوست دارم

برای همین من رأی‌ام را به کسی می‌دهم که او را کم‌تر از تو دوست دارم اما کسی توانمندتر از تو در درک واقعیت‌های امروز زندگی است. همه‌ی امیدم آن است که او لااقل این‌بار با عطف به آرای تو بداند هنوز مردم محروم ما چشم به راه‌اند.

پس گوشه‌چشمی به طبقه‌ی محروم داشته باشد و به سلامت اداره‌ی جامعه بها دهد. دوست عزیز من، تا کنون دو بار رأی داده‌ام و هر دو بار پشیمان. این بار با آمادگی بیش‌تر بار دیگر پای صندوق رأی خواهم رفت و اما رآی‌ام را به دیگری خواهم داد که او را به اندازه‌ی تو دوست نمی‌دارم. روزگار غریبی است برادر!




دلنوشته نيكي كريمي درباره عباس كيارستمي+ماجرای مسافرت این بازیگر و کیارستمی به شهرهای مختلف برای ساخت یک مستند

سینماژورنال: نیکی کریمی بازیگر زن سینمای ایران که در سالهای اخیر کارگردانی را هم تجربه می‌کند به واسطه چند سال نزديكي به فضاي كاري عباس کیارستمی از جمله چهره هایی است که خواندن پیام تسلیتش بر مرگ کیارستمی می تواند جالب باشد.

به گزارش سینماژورنال در اوائل دهه هشتاد  کیارستمی فیلمی مستند با نام “تعزیه” را ساخت؛ مضمون این فیلم درباره تعزیه بود و کیارستمی برای ساخت آن به همراه نیکی کریمی به عنوان دستیار اصلی و چند نفر دیگر به شهرهای مختلف ایران رفتند و از مردم در حال تماشاي تعزیه فیلم‌برداری کردند. آنها به قوچان، اصفهان، شمال، قم و برخی شهرهای دیگر رفتند و از تعزیه های مختلف فیلم گرفتند که همین فیلمها در نهایت تبدیل شد به مستند “تعزیه”.

در مستند “تعزیه” نیکی کریمی دستیار کیارستمی و يكي از  تصوير برداران بود و جالب اینجاست که نطفه اوليه داستان فيلم “سوت پايان” نيز براساس ماجرایی واقعي  كه كريمي هنگام تصوير برداري اين مستند با آن مواجه مي شود، شكل گرفت.

به جز این در “سوت پایان” شخصیت اصلی مرد فیلم که یک کارگردان است بی شباهت به کیارستمی نبود و بسیاری تأثیرپذیری نیکی کریمی از کیارستمی را عامل اصلی این شباهت دانستند.

متن کامل دلنوشته اجتماعی نیکی کریمی در رثای کیارستمی را بخوانید:

از ديشب دايم اين شعر ترجيع بند ذهنم شده ، چرا ؟ “ما هيچ
ما  
نگاه … ” 
حدود دو ، سه هفته پيش بود كه زنگ زد و براي ديدنش به خانه اش رفتم… كتمان نميكنم كه از ديدنش به شدت جا خوردم… روي تختي كنار پنجره ، رو به روي باغچه خوابيده بود ، سعي کردم با شوخی و خنده فضا را عوض کنم… به خودش اشاره كرد و گفت: ” خراب كردن…” گفتم اين حرفها چيه؟ عمل كردي ، خوب ميشي …”
اما نشد … راست مي گفت ، خراب كرده بودند …
عملش را مي گفت…
و الان … نتیجه ی ناگزیر فراتر رفتن از سطح انتظار عموم، فاصله گرفتن از سطح شناخت آنان هم هست.
شاید همین است که آشفته بازار يادداشت نوشتن و تسلیت گفتن هاي رفتنت، صرفا سرشار از جمله سازی با نام و کارهای توست.
آن هم براي تويي كه فرسنگ ها از ابتذال و ميان مايگي دور بودي 
كجا بودند اين غريبه هاي دير آشنا؟
خانه دوست كجاست؟
بيخود نيست كه یاد اين شعر سهراب می افتم كه ورد كلامت بود: ” ما هيچ ،
ما نگاه … “




درگذشت کیارستمی همه را به هم رساند؛ از رییس دولت یازدهم تا رییس‌جمهور فرانسه/از بهرام بیضایی تا مارتین اسکورسیزی/از نیکی کریمی تا گلشیفته فراهانی/از محمدعلی کشاورز تا بهروز وثوقی/ازعلی کریمی تا علی دایی/از نواده مولانا تا محسن چاووشی و…

سینماژورنال: درگذشت عباس کیارستمی تنها کارگردان ایرانی که برنده نخل طلای کن شده بود سبب ساز آن گشت که چهره‌های مختلف فرهنگی-سیاسی وارد گود شده و بکوشند با دادن پیامهای تسلیت خودی نشان دهند.

به گزارش سینماژورنال این پیامهای تسلیت به مانند اغلب پیامهای این چنینی از برخی بازیگران فعال در فضای مجازی مانند پرویز پرستویی و بهرام رادان و مهناز افشار آغاز شد و به فاطمه معتمدآریا، رضا عطاران، حامد بهداد، شهاب حسینی، رضا کیانیان و نیکی کریمی رسید و دیری نگذشت که بازیگرانی کم‌کارتر در حیطه مجازی مانند محمدعلی کشاورز و امین تارخ نیز به قافله تسلیت‌کنندگان پیوستند.

از بیضایی تا حاتمی‌کیا

کارگردانان شناخته شده سینمای ایران و از جمله بهرام بیضایی، داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی و اصغر فرهادی منطبق با یک پیش‌بینی ملموس در رثای همکار خود حرف زدند. کارگردانانی نظیر علیرضا رییسیان، بهمن قبادی و جعفر پناهی که سینما را در مکتب کیارستمی آغاز کردند و شاگردان وی به شمار می رفتند نیز به زعم خود کوشیدند یاد وی را گرامی بدارند.

از آن سو کارگردانی مانند ابراهیم حاتمی‌کیا و منتقدی مانند مسعود فراستی که در همه این سالها رابطه‌ای کاملا منتقدانه و مخالف و سرسخت با کیارستمی داشتند هم ادامه گلایه را جایز ندانستند و ترجیح دادند حالا و به هنگام درگذشت کیارستمی جز به نیکی از او یاد نکنند.

از همایون شجریان تا محسن چاووشی

حسین علیزاده، همایون شجریان، سالار عقیلی، محسن چاووشی، رضا یزدانی و برادران پورناظری از جمله چهره های شناخته شده موسیقی بودند که چند کلمه ای درباره کیارستمی نوشتند و علی دایی و علی کریمی نیز مهمترین فوتبالیستهایی بودند که فقدان کیارستمی را تسلیت گفتند. ضمن اینکه عادل فردوسی پور مجری برنامه “نود” نیز یاد کیارستمی را گرامی داشت.

در کنار رسانه های معتبر دنیا از گاردین و فرانس24 گرفته تا یورونیوز، هالیوودریپورتر و بی.بی.سی، “مارتین اسکورسیزی” کارگردان مشهور هالیوود، “ژولیت بینوش” بازیگر سرشناس سینمای دنیا که در فیلم “رونوشت برابر اصل” کیارستمی بازی کرده بود و “کیت وینسلت” بازیگر “تایتانیک” نیز به این کارگردان ادای دین کردند.

“آسین چلبی” که به عنوان یکی از نوادگان مولانا معرفی شد از دیگر چهره های فرهنگی بود که یاد کیارستمی را گرامی داشت.

از حسن روحانی تا فرانسوا اولاند

فارغ از مدیران فرهنگی دولت و از جمله حجت ا.. ایوبی رییس سازمان سینمایی و علی جنتی وزیر ارشاد، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه و  حسن روحانی رییس جمهور از جمله چهره های سیاسی دولت بودند که مرگ کارگردان “طعم گیلاس” را تسلیت گفتند. رییس دولت اصلاحات برای درگذشت کیارستمی دست نوشته ای منتشر کرد و محمدرضا عارف نماینده اصلاح طلب مجلس دهم نیز از ماندگاری نام کیارستمی گفت.

درگذشت کیارستمی زودتر از حد تصور درمیان سیاستمداران خارج از کشور هم بازتاب پیدا کرد و  “فرانسوا اولاند” رییس جمهور و “ژان مارک ارو” وزیر خارجه فرانسه که کیارستمی در این کشور درگذشت، نیز فوت این کارگردان را تسلیت گفتند.

 




مجادله پرستويي، فراستي و یک ترانه‌سرا بر سر فوت كيارستمي+عکس

سینماژورنال: پرویز پرستویی که بعد از نقد مسعود فراستی بر بازی اش در “بادیگارد” در برنامه “هفت” مرتب از وضعیت این برنامه گلایه کرده در تازه ترین واکنش فوت کیارستمی را بهانه‌ای کرده برای تاختن به فراستی.

به گزارش سینماژورنال فراستی ساعاتی بعد از درگذشت کیارستمی یادداشتی نوشت و در آن از برخوردهای معدودش با کیارستمی حرف زد و سعی کرد با احترام از وی یاد کند اما این یادداشت تسلیت‌گونه با واکنش پرستویی مواجه شد که در صفحه اجتماعیش فراستی را به خودنمایی متهم کرد.

بعد از پرستویی هم این یغما گلرویی ترانه سرای موسیقی پاپ بود که با نگارش یک یادداشت اجتماعی تند و البته لحنی کاملا عصبی برای فراستی شاخ و شانه کشید.

سینماژورنال با ابراز امیدواری نسبت به اینکه اهالی هنر ایران که مرتب سعی کرده اند با تشکیل کمپینهای خیرخواهانه وجهی نیکوکارانه از خویش نشان دهند فوت یک سینماگر را مجالی نکنند برای تسویه حسابهای شخصی ابتدا متن یادداشت فراستی و سپس متن‌های اجتماعی پرستویی و گلرویی را ارائه می دهد:

زندگی اش و دیگر هیچ/مرثیه ای برای یک دوست: عباس کیارستمی(مسعود فراستی)

از وقتی عکس اش را در بستر بیماری دیدم دلم گرفت. هی این دست و آن دست کردم که چیزی برایش بنویسم و به او بگویم بمان رئیس. جا نزن. بمان باز فیلم بساز، تا نقد کنم. تو تنها فیلمساز جشنواره ای ما هستی که لیاقت نقد داری و برای جایزه جشنواره ها، وطن نمیفروشی، خودت را هم نمیفروشی؛ حداکثر از خودت دور میشوی. خودی که با فیلم هایت چیز مهمی از آن برایمان نگفتی _که کاش می گفتی_
آن وقت قطعا من نوعی دیگر درباره شان می نوشتم.
یاد خاطره ای میافتم مربوط به سالها قبل _شاید بیست سال پیش_ جلوی سینما شهر قصه با بهزاد رحیمیان ایستاده بودم که کیارستمی آمد. بسته ای به بهزاد داد یا از او گرفت. بهزاد معرفی کرد و او در نهایت متانت و مهربانی دست داد و گفت: «من همه نقدهایت را میخوانم بخصوص درباره خودم، و لذت می برم.» با لبخند گفتم امیدوارم. ادامه داد که «نقد کلوزآپ ات خیلی خوب است و میتوانم بگویم چیزهایی که گفته ای درست است و بدرد بخور.شاید از دوستانی که بیست سی سال من را می شناسند ، بیشتر مرا می شناسی. فقط با لحن نقد ات مشکل دارم.» گفتم حدس میزدم، ببخش.
مدتی است فکر میکنم آن تنها نقد من است که لحن اش درست نیست و از کار بیرون میزند. اساسا به جای فیلم به فیلمساز پرداخته و بسیار هم تند و بی محابا.
از آن پس هر وقت جایی همدیگر را مي ديديم بسیار دوستانه خوش و بش میکردیم. آخرین بار در یک دیزی فروشی در محله قبلی مان دارآباد بود که تعارف به غذا کرد و…
آری او ظرفیت نقد داشت ؛ آن هم نقدی به تندی «ترس در کلوزآپ» که یك صدم اش را دیگران تاب نمی‌آورند و خنجر میکشند. جز او، بیضایی هم و بهروز( افخمی) چنین روحیه ای دارند.
او را دوست ميداشتم بدون اینکه فیلم هایش را دوست بدارم. دلتنگ اش هستم. امیدوارم قبل از رفتن اش لبخند زده باشد و با آرامش کات داده باشد.
روحش شاد.

⇓⇓⇓

تأسف آوره(پرویز پرستویی)

واقعا تأسف‌آوره. آقای فراستی مرده زنده یاد عباس کیارستمی رو هم پله کرده برای خودنمایی و تیکه انداختن!

⇓⇓⇓

در تعریف کلمه ی کفتار(یغما گلرویی)

روی مرده ایستادن به قصد دیده شدن رسم تاسف آور کوتوله هاست که هر کسی را پله می کنند برای به چشم آمدن. ‌مثل همانانی که عمری به آدم فحش می دهند و بعد مرگ، برایش سینه ی دروغی می زنند. یک منتقد هم از همان دست موجودات است که می کوشد از برکه ی گل آلود مرگ برای خود و همکار مجری اش ماهی بگیرد.

«کیارستمی» را بدون فیلمهایش دوست دارد. یعنی کبوتر را بدون پریدن و به رسم مرغ های خانگی بر زمین دانه ی ناگزیر برچیدن. «کیارستمی» را دوست دارد برای این که در مقابل نقدهای پرت او ظرفیت بالایی داشته. مثل – به قول خودش – «بیضایی» و «افخمی»! (در پیام مثلن تسلیتش هم نتوانسته پاپ کورن را قاطی آجیل نکند!) یکی هم نیست به او بفهماند که «اهمیت ندادن» و «ظرفیت نشان دادن» دو داستان جدایند و برای بزرگانی چون «بیضایی» و «کیارستمی» کاغذ سیاه کردن عده ای عقده مند با نام «نقد» اهمیتی ندارد.
در فرهنگ لغت مقابل کلمه ی «کفتار» آمده است: «به موجودات زنده زخم می زند اما توان کشتنشان را ندارد. زخمش می زند تا ضعیفشان کند و وقتی مردند شکمش را با جسدشان سیر می کند.» این تعریف به خیلی آدم ها هم میاید!
اینطور نیست؟

تصویر یادداشت پرستویی
تصویر یادداشت پرستویی
تصویر یادداشت یغما گلرویی
تصویر یادداشت یغما گلرویی




تنها ايراني برنده نخل طلا درگذشت

سینماژورنال: عباس کیارستمی کارگردان سینمای ایران بعد از چند ماه درگیری با بیماری سرطان دستگاه گوارش عصر چهاردهم تیرماه در فرانسه درگذشت.

به گزارش سینماژورنال گسترش سرطان در کیارستمی آن قدر شدید بود که چندی قبل برای انجام پروسه پیشرفته درمان به فرانسه منتقل شد و در نهایت در همین گشور درگذشت.

کیازستمی را باید داعیه دار نوعی سینمای آوانگارد و ضدجریان کلاسیک داستانگویی در سینمای ایران دانست؛ سینمایی که خیلی زود مقلدان خود را هم پیدا کرد.

عباس کیارستمی تنها ایرانی است که تاكنون برنده نخل طلای کن شده است. او نخل طلای جشنواره کن 1997 را برای “طعم گیلاس” و به طور مشترک با یک فیلمساز ژاپنی از آن خود کرده بود.

“مشق شب”، “گزارش”،”باد ما را خواهد برد”، “زیر درختان زیتون”، “شیرین” و “ده” از جمله آثار شناخته شده کیارستمی بوده اند. آخرین فیلمهای وی “کپی برابر اصل” و “مثل یک عاشق” بودند که اولی در فرانسه و دومی در ژاپن ساخته شد.




دعوت از کیارستمی و سه کارگردان دیگر ایرانی برای حضور در آکادمی اسکار

سینماژورنال: آکادمی اسکار از عباس کیارستمی کارگردان ایرانی دعوت کرد تا در کنار دیگر اعضای جدید آکادمی اسکار برای سال ۲۰۱۶، به این مجموعه بپیوندد.

به گزارش سینماژورنال البته کیارستمی تنها ایرانی دعوت شده به آکادمی نیست و آن طور که “مهر” به نقل از “خبرگزاری فرانسه” آورده، به جز او سه کارگردان دیگر ایرانی و از جمله رامین بحرانی، مرجان ساتراپی و آنالیلی امیرپور برای حضور در آکادمی دعوت شده شده اند.

انتخاب نامزدها و برندگان جوایز اسکار توسط اعضای آکادمی اسکار صورت می‌گیرد. آکادمی دارای بیش از ۶۰۰۰ عضو از دست‌اندرکاران صنعت سینما است و با وجود اینکه اکثر اعضای آکادمی در ایالات متحده آمریکا ساکن هستند، اما بسیاری از اعضای آکادمی دارای ملیت‌های متعددی هستند و در کشورهای مختلفی ساکن می‌باشند.

سینماژورنال متن گزارش “مهر” درباره دعوت از سینماگران مختلف برای حضور در آکادمی را ارائه می دهد:

تقریبا نیمی از دعوت شده ها زنان هستند

امسال ۶۸۳ نفر برای عضویت در آکادمی اسکار دعوت شده‌اند که از این میان تقریبا نیمی را زنان تشکیل می‌دهند.

آکادمی اسکار با صدور بیانیه‌ای برای سال ۲۰۱۶ اعلام کرد امسال میزبان چهره‌های جدیدی خواهد بود که در میانشان نام عباس کیارستمی کارگردان صاحب‌نام ایرانی نیز جای دارد.

دیپا متا کارگردان هندی-کانادایی، سهیم عمر خلیفه فیلمساز بلژیکی-کردی و کاترین بریلا کارگردان فرانسوی نیز از دیگر کارگردان‌هایی هستند که آکادمی اسکار امسال از آنها دعوت کرده است تا به این آکادمی ملحق شوند.

۲۸۳ چهره بین‌المللی از ۵۹ کشور

این رکوردی در دعوت از اعضای جدید در حالی است که شماری از بازیگران جوان از جان بوگیا بازیگر «جنگ ستارگان» تا اما واتسون بازیگر «هری پاتر»  و آلیشیا ویکاندر برنده سوئدی اسکار را نیز دربر می‌گیرد.

در این فهرست ۲۸۳ چهره بین‌المللی از ۵۹ کشور جای گرفته اند.

۴۶ درصد دعوت شدگان جدید از چهره‌های زن سینمایی هستند و ۴۱ درصد از اقلیت‌های قومی و نژادی هستند. ۲۸ برنده اسکار و ۹۸ نامزد دریافت اسکار در این فهرست جای دارند که جوان‌ترین‌شان ۲۴ ساله و مسن‌ترین ۹۱ ساله است.

این فهرست به دنبال اعتراض به سفید بودن اسکار که سال پیش مطرح شد، شکل گرفته است.




چرا کیارستمی به پاریس منتقل شد؟

سینماژورنال: عباس کیارستمی کارگردان سینمای ایران مدتها بود از سرطان دستگاه گوارش رنج می برد و حاد شدن بیماری بود که باعث شد در نهایت اسفند سال قبل در بیمارستان بستری شود.

به گزارش سینماژورنال از اسفند سال ۹۴ تا اوایل اردیبهشت ۹۵ چند عمل جراحی در ناحیه روده کیارستمی انجام شد که شرایط بهبودی نسبی و نه کامل او را فراهم کرد.

 البته که بروز پاره ای مشکلات در روند درمان این کارگردان حین حضور در بیمارستان سبب ساز آن شد که وزیر بهداشت شخصا برای پیگیری وضعیت وی اقدام کند.

با این حال همچنان آشنایان نزدیک کیارستمی از عدم رسیدگی مناسب به وی در روزهای ابتدایی بستری شدن در بیمارستان به تلخی یاد می کردند و انگار همان تلخیها بود که در نهایت باعث شد کیارستمی برای پیگیری وضعیت درمان خود به پاریس برود.

کیارستمی توسط آمبولانس هوایی کمپانی فیلمسازی فرانسوی MK۲ به پاریس منتقل شد تا ادامه درمان خود را در پاریس پی گیرد. کمپانی فیلمسازی MK۲  تولید آخرین فیلم کیارستمی با عنوان “مثل یک عاشق”(2012) که در ژاپن فیلمبرداری شد را انجام داده بود.




رییسیان همه چیز را گفت⇐کمک فائزه هاشمی به عباس کیارستمی در ماجرای نخل طلا/ تلاشهای سیدضیاء هاشمی برای عدم واگذاری مسئولیت به شمقدری/ رابطه خانوادگی نزدیک عسکرپور با شمقدری/ شباهت ایوبی به مربی والیبالی که نمی‌تواند در فوتبال موفق باشد/ راه‌اندازی خانه سینما با الگوی شوروی سوسیالیستی/پاره شدن حکمی که ضرغامی برای ریاست ناصر شفق بر خانه سینما زد و…

سینماژورنال: گفتگوی علیرضا رییسیان در برنامه اینترنتی “35” با فریدون جیرانی گفتگویی پر از نکته بود.

به گزارش سینماژورنال بخشی از شمول این گفتگو را پیشتر ارائه کردیم.(اینجا را بخوانید)

بخشهای خواندنی دیگری از این گفتگو که توسط تحریریه سینماژورنال استخراج شده را در ادامه بخوانید:

کمک فائزه هاشمی به کیارستمی

کیارستمی همچنان معتبرترین فیلمساز ایران در سطح جهان است؛ او سینمایی دارد که در نقاطی از دنیا و از جمله آسیای جنوب شرقی تقلید میشود و این تفاوت او با دیگران است.
بعد از دریافت نخل طلای کن توسط عباس کیارستمی و به هنگام ورود وی به ایران شنیده بودیم که بناست گروهی برای تظاهرات به فرودگاه بروند. در نتیجه من از یک دوست کارگردان که الان ایران نیست کمک خواستم. او نیز در تماس با فائزه هاشمی شرایطی را فراهم کرد تا کیارستمی بتواند از در پشتی فرودگاه مهرآباد خارج شود.

سیدضیاء هاشمی به دیدار مقامات رفت تا نگذارد شمقدری رییس شود

سال 84 گروهی از سینماگران از جمله سیدضیاء هاشمی نزد مقامات بالای دولتی و حتی بیت رهبری رفتند تا نگذارند هیات اسلامی هنرمندان و شخص شمقدری امور را در دست گیرند. در نتیجه صفارهرندی وزیر ارشاد، محمدرضا جعفری جلوه را که رابطه قدیمی با وی داشت به عنوان رییس سازمان سینمایی تعیین کرد.

خودشان هم واهمه حضور در مجمع را داشتند

وقتی برای اولین بار تصمیم گرفته شد کارگردانانی امثال محمدمهدی عسکرپور و رضا میرکریمی در مجمع انتخاب هیأت مدیره خانه سینما به عنوان نمایندگان کانون کارگردانان شرکت کنند حتی خودشان هم واهمه حضور در مجمع را داشتند اما من همواره کنار آنها بودم و در مجمع چنان آنها را معرفی می کردم که در نهایت به هیأت مدیره راه یافتند.

عسکرپور و شمقدری رابطه نزدیکی داشتند و بچه هایشان آنها را “عمو” خطاب می کردند!

ریشه اختلافات طرفین درگیر در خانه سینما نمیدانم کجا بود اما میدانم که شمقدری و عسکرپور از سالها قبلتر یعنی زمان حضور عسکرپور در مرکز گسترش و بعد فارابی، رابطه خانوادگی نزدیکی داشتند و بچه هایشان آنها را “عمو” خطاب می کردند.

نه توحیدی حرف زد نه تارخ و نه عسکرپور

قبل از آن که محمد حسینی از مجلس رای اعتماد بگیرد و وزیر ارشاد شود به همراه برخی از اعضای هیات مدیره خانه سینما و از جمله فرهاد توحیدی، محمدمهدی عسکرپور، امین تارخ و محسن هاشمی به واسطه برادرخانم محمد حسینی به دیدار وی رفتیم. آنجا ایشان پرسید پیشنهاد شما برای معاونت سینما کیست و هیچ کدام از این دوستان حرفی نزد حتی عسکرپور که در این نشست کلی صحبت کرد هم کلمه ای در این باره چیزی نگفت.
قبلترش که بحثی درباره حضور عسکرپور به عنوان معاون سینمایی دولت یازدهم صورت گرفته بود من به عسکرپور گفتم اتفاقا تو خیلی هم از این جریان دور نیستی!

ایوبی مانند مربی والیبالی است که نمی تواند در فوتبال موفق باشد

ایوبی آدم روشنفکر و مثبتی است اما مساله اینجاست که مربی والیبال هیچ وقت نمی تواند در فوتبال موفق باشد هرچند هر دو ورزش هم توپ دارند و هم تور!!

در جریان انحلال خانه سینما، تیر اول را عسکرپور زد

طیف عسکرپور در دو سال اول شمقدری ابدا مشکلی با او نداشتند و در جشنواره ها هم شرکت می کردند و جایزه می گرفتند. در جریان درگیری انحلال هم
تیر اول را عسکرپور شلیک کرد که نامه ای هتاکانه نوشت به وزیر ارشاد؛ ضمن اینکه از مدتها قبل گرفت و گیرهای اساسنامه هویدا شده بود و حتی جعفری جلوه هم به آن اذعان کرده بود.

خانه سینما را شورای فرهنگ عمومی منحل کرد

یادم می آید شمقدری در محفلی چند نفره به اسم جلاله الله قسم خورد که من تقصیری نداشتم در بسته شدن خانه سینما.
واقعیت هم این بود که در شورای فرهنگ عمومی این اتفاق افتاده بود و بسیاری از آنها که در ظاهر موافق خانه سینما بودند در آنجا به انحلالش رای دادند!!! اصلا معاونت سینمایی طرح انحلال را ارجاع نداده بود به شورای فرهنگ عمومی و این کار را دفتر حقوقی انجام داده بود.
خانه سینما در درگیری های پیش آمده به جای استفاده از اعضاء و بدنه صنف از جریانات سیاسی کمک گرفت و همین باعث ادامه کشمکش شد.

احمدی نژاد سه بار خواستار بازگشایی خانه سینما شد اما بده بستان خانه سینما با یک جناح سیاسی مانع این کار شد

جوزانی گفت در شورایعالی سینما احمدی نژاد نه یک بار بلکه سه بار گفت بروید و خانه سینما را باز کنید اما خانه سینما باز نشد و در مقابل مقاومتهایی صورت گرفت که باز نشود. چرا؟ چون وقتی صنف درگیر بده بستان سیاسی میشود آن جناح سیاسی خاص است که موقعیت صنف را تعیین میکند و نه بدنه صنف.

ضرغامی، شفق را فرستاد که مدیرعامل خانه سینما شود

در سال 75 عزت ا.. ضرغامی ناصر شفق را با حکم مدیرعاملی به مجمع عمومی خانه سینما فرستاد اما تلاش امثال من برای جلوگیری از عدم ورود صنف به بازیهای سیاسی باعث شد آن حکم پاره شود! حتی در آن زمان نامه ای زده بودند که نه تنها خانه سینما تعطیل شود که دفتر من و دفتر سیف ا.. داد هم تعطیل شود اما باز هم قدرت صنف باعث وتو شدن آن نامه ها شد.

خانه سینما را با الگوی شوروی سوسیالیستی راه انداختند

خانه سینما را با الگوی خانه سینمای اتحاد جماهیر شوروی قبل از فروپاشی راه انداختند در حالی که فارغ از آمریکا و کشورهایی مانند فرانسه، در روسیه کنونی هم چیزی به نام خانه سینمای دولتی وجود ندارد.
به جایش یک آکادمی سینما وجود دارد که کارهای ارتقای فرهنگی را برعهده گرفته و یک سندیکا که امور صنفی و حل مشکلات رفاهی، معیشتی و بیمه و مانند آن را سامان می دهد.




جزییات جراحی مجدد کیارستمی و تازه‌ترین وضعیت جسمی وی از زبان خانواده‌اش

سینماژورنال: انتشار اخبار غیرموثق و حتی غلوآمیز درباره وضعیت سلامتی عباس کیارستمی، ‌فیلم‌ساز بلندآوازه ایرانی، ‌باعث شد که “شرق” احوال این روزهای استاد را از طریق منبع رسمی و موثق یعنی خانواده ایشان جویا شود.

به گزارش سینماژورنال یکی از بستگان نزدیک کیارستمی درباره آخرین وضعیت درمانی ایشان گفت: «روز دوشنبه ١٧ خرداد، آقای عباس کیارستمی به بیمارستان آراد مراجعه کرد و روز سه‌شنبه تحت عمل جراحی قرار گرفت».


او درباره علل این عمل جراحی گفت: «دلیل این عمل، خارج‌کردن سوند «دبل جی» از بدن ایشان بود که متأسفانه به دلیل پارگی لوله حالب (که در عمل‌های متعدد پیشین اتفاق افتاده بود)، مجبور به استفاده از آن شده بودند».

کیارستمی کاملا ممنوع الملاقات است
این عضو خانواده کیارستمی وضعیت جسمانی کیارستمی بعد از عمل را چنین توصیف کرد: «اوضاع جسمی آقای کیارستمی امروز (چهارشنبه) نسبت به دیروز کمی بهتر است و پزشکان تا به این لحظه درباره مرخص‌شدن ایشان از بیمارستان در روزهای آینده هیچ اظهارنظری نکرده‌اند».

او همچنین افزود: «ایشان همچنان ملاقات مطلقا ‌ممنوع هستند و حتی ما به‌عنوان خانواده درجه‌یک ایشان امکان ملاقات نداریم».

لطفا به بیمارستان مراجعه نکنید
این عضو خانواده کیارستمی در پایان تأکید کرد: «درخواست ما از دوستان و همکاران آقای کیارستمی این است برای اینکه روند درمان به شکل طبیعی و اصولی پیش برود، ‌به بیمارستان مراجعه نکنند. چون در این وضعیت بهترین کاری که از دستشان برمی‌آید این است که اجازه دهند استاد و تیم پزشکی در کمال آرامش مراحل درمان را طی کنند».




اظهارنظرات فریماه فرجامی درباره کیارستمی، فرهادی و برنامه‌هایش برای کارگردانی

سینماژورنال: فریماه فرجامی بازیگری که در دهه های شصت و هفتاد کیا و بیایی در سینمای ایران داشت اما در سالهای اخیر به دلیل ابتلا به یک بیماری قدیمی(!) اوضاع جسمی روبراهی ندارد از علاقه اش برای کارگردانی سخن گفت.

به گزارش سینماژورنال فرجامی که در حاشیه‌ برنامه‌ روخوانی فیلم‌نامه «سرب» حضور داشت به “ایسنا” گفت: این روزها هر کدام از دوستان، کاری در سینما انجام دهند، لذت می‌برم و آن‌ها را تشویق می‌کنم. جایزه‌ای ندارم تا به آن‌ها بدهم، در عوض روحیه‌ی خودم را به آن‌ها می‌دهم.

فریماه فرجامی با اشاره به بیماری اخیر عباس کیارستمی گفت: این روزها از کارهای تمامی دوستان در سینما خوشحالم و به دلیل علاقه‌ام به آثار آقای کیارستمی، هر زمان که ایشان از من دعوت به کار بکنند، می‌پذیرم.

این بازیگر با اشاره به موفقیت‌های “فروشنده” اصغر فرهادی در جشنواره کن بیان داشت: از این اتفاق بسیار خوشحال هستم. جشنواره‌ای که پیش از این آقای کیارستمی نیز در آن‌جا موفقیت‌ها و جوایزی را کسب کرده است. من به قدری آثار آقای کیارستمی را دوست دارم که هر زمان ایشان از من دعوت به کار بکنند، می‌پذیرم.

این بازیگر با اشاره به نسبتش به امروز سینمای ایران، توضیح داد: این روزها سینمای ایران را بسیار کم دنبال می‌کنم. اگر کاری را دوست داشته باشم و یا اگر به کاری دعوت شوم، می‌پذیرم.

او در پایان در مورد فعالیت‌های اخیرش گفت: چندین کار در زمینه فیلمنامه و کارگردانی انجام داده‌ام، فیلمنامه‌هایی نوشتم و می‌خواهم آن‌ها را کارگردانی هم بکنم. مسائلی که در این مورد مطرح شده است در سطح خصوصی بوده است و نمی‌توان در مورد زمان دقیق انتشار و یا اکران آن‌ها سخن گفت.




خبر یک روزنامه تازه تأسیس⇐دیدار حاتمی‌کیا با مقام معظم رهبری

سینماژورنال: در حالی که دو روز قبل خبر عیادت ابراهیم حاتمی کیا کارگردان “بادیگارد” از عباس کیارستمی کارگردان برنده نخل طلای ایرانی برای اولین بار از سینماژورنال منتشر شد(اینجا را بخوانید) به تازگی روزنامه تازه تأسیس “صبح نو” خبری تازه از حاتمی کیا داده است.

به گزارش سینماژورنال “صبح نو” که گویا از رسانه های نزدیک به شهردار تهران است، در گزارشی که به فعالیتهای هفته های اخیر حاتمی کیا اختصاص داده خبری منتشر کرده از دیدار این کارگردان با مقام معظم رهبری.

در این خبر آمده است: حاتمی‌کیا ترجیح می‌دهد به دور از ذره‌بین رسانه‌ها و خبرنگاران به کارهای خودش مشغول باشد. او که برای بررسی و نگارش فیلمنامه جدیدش در خارج از تهران به سر می‌برد، اخیراً هم دیداری خصوصی با رهبر معظم انقلاب داشته است. شنیده‌ها از آن حکایت دارند که آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار ضمن تمجید از آخرین ساخته این کارگردان، جمله‌ای بدین مضمون عنوان کرده‌اند که ایشان به همه فیلم‌های حاتمی‌کیا علاقمندند.




دو “کیا” به هم رسیدند⇐حاتمی‌کیا به عیادت کیارستمی رفت

سینماژورنال: همواره و از دیرباز این یک رسم در میان ایرانیان بوده است که هر قدر هم که با رفقا و آشنایان خود اختلاف داشته باشند به هنگام بیماری و ناخوشی که می‌شد سراغ یکدیگر رفته و از هم دلجویی می‌کردند.

به گزارش سینماژورنال این سنت حسنه به تازگی از سوی ابراهیم حاتمی کیا کارگردان سینمای ایران هم امتداد بخشیده شده و گویا به بستر افتادن عباس کیارستمی موجب شده او اختلافات کهنه با این فیلمساز را کنار گذاشته و به عیادتش برود.

عباس کیارستمی مدتهاست که از نارسایی دستگاه گوارش رنج می‌برد و همین مسأله سبب ساز بستری بودن چند هفته ای او در بیمارستان شده بود. او این روزها در خانه اش به سر می‌برد اما همچنان تحت مراقبتهای پزشکی است.

شنیده های سینماژورنال درباره عیادت ابراهیم حاتمی کیا از کیارستمی در روزهای اخیر سبب ساز آن شد که برای صحت و سقم ماجرا ابتدا سراغ کیارستمی برویم اما کیارستمی علاقه ای به صحبت در این باره نداشت و صرفا با سپاس از اینکه حالش را پرسیده ایم مکالمه را ناتمام گذاشت.

از آن سو بهمن کیارستمی فرزند این کارگردان هم کوشید با گفتن اینکه “گرفتاریم و دغدغه مان زیاد است” از پاسخگویی در این باره اجتناب کند.

تأیید یکی از نزدیکان کیارستمی

با این حال یکی از نزدیکان کیارستمی که علاقه ای به افشای نامش نداشت در گفتگو با سینماژورنال با تأیید عیادت حاتمی‌کیا از کیارستمی آن را عیادتی ساده دانست که نه در خانه کیارستمی که در بیمارستان محل درمان وی انجام شده است.

گویا به دعوت یکی از دوستان مشترک، یکی از روزهایی که کیارستمی برای انجام بخشی از پروسه درمان به بیمارستان محل معالجه‌اش رفته است حاتمی‌کیا در بیمارستان حاضر شده و ضمن عیادت با کیارستمی با او گپی کوتاه زده و نسبت به بهبود اوضاع وی ابراز امیدواری می کند.

به گزارش سینماژورنال عیادت حاتمی کیا از کیارستمی از این حیث اهمیت دارد که در این سالها همواره میان آنها نوعی درگیری لفظی نسبت به گونه‌های سینمایی شان وجود داشته است.

طعنه حاتمی کیا به کیارستمی

یکی از پررنگ ترین شمول این درگیری به اختتامیه جشنواره مقاومت دو سال قبل بازمی‌گشت که حاتمی کیا در طعنه‌ای به کیارستمی گفته بود: عزیزکرده‌ای از سینمای ایران، اخیرا حرف‌هایی زده و شهدا را قربانی جنگ دانسته است.

وی ادامه داده بود: من مصاحبه این کارگردان را چندین‌بار دیدم. البته همیشه می‌دانستم که جریانی وجود دارد که نسبت به جنگ و دفاع مقدس بی‌تفاوت است. از همین‌رو از استادان خود که در راس آنها سیدمحمد بهشتی قرار دارد می‌خواهم که نگاه خود را نسبت به این اظهارنظر بیان کنند.

انتقاد کیارستمی به حاتمی کیا

به گزارش سینماژورنال اعتراض ابراهیم حاتمی‌کیا به آن بخش از اظهارات عباس کیارستمی مربوط می‌شد که چند ماه قبلتر در حاشیه جلسه پرسش و پاسخ با دانشجویان دانشگاه سیراکیوز آمریکا بیان شده بود.

کیارستمی در آن جلسه گفته بود: یک‌هفته قبل از اینکه اینجا بیایم یکی از فیلمسازانی که سال‌ها فیلم جنگی ساخته {اشاره به ابراهیم حاتمی‌کیا} فیلم‌های پرهزینه جنگی – و البته با مخاطب کمتر- برای اینکه مخاطب ایرانی دیگر حوصله جنگ نداشت، بنابراین بودجه‌های خیلی سنگین می‌گیرد و فیلم‌های جنگی می‌سازد، گوش من را پیچانده بود که زمانی که ما داشتیم می‌جنگیدیم کیارستمی داشت دنبال دفترچه دوستش می‌گشت. “خانه دوست کجاست” یکی از پربیننده‌ترین فیلم‌هایی بود که من ساختم، درواقع همه‌جای دنیا آن را می‌شناسند.

این کارگردان ادامه داده بود: “خانه دوست کجاست” ماندگار شد چون راجع به یک ارزش انسانی صحبت می‌کرد. اما فیلم‌های تو نماند چون تو راجع به دوره‌ای از تاریخ ایران حرف زدی که تازه آن دوره هم بچه‌ها را به هیجان آوردی و احمدپورهای دیگر رفتند در جنگ و کشته شدند و حالا پس از سال‌ها می‌شود راجع به آنها فکر کرد که آنها چطوری از بین رفتند. در یک جنگی که هیچ مفهومی نداشت.

پاسخ رندانه کیارستمی به حاتمی کیا

ابراهیم حاتمی‌کیا در دیگر اظهارات خود در اختتامیه جشنواره مقاومت 93 عباس کیارستمی را کارگردانی معرفی کرده که همواره مورد حمایت وزارت‌خارجه بوده است.

 اشاره اخیرش به جریان دریافت جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن 1997 توسط کیارستمی مربوط می‌شود که در زمان خود در پی کش‌وقوس‌های فراوان در ساختمان بهارستان، ‌دکتر علی‌اکبر ولایتی، ‌وزیر امورخارجه وقت، در معرفی‌شدن فیلم «طعم گیلاس» به جشنواره فیلم کن تاثیرگذار بود.

عباس کیارستمی بعد از اظهارات حاتمی کیا وقتی مخاطب سوالی قرار گرفت مبنی بر اینکه نظرش نسبت به صحبتهای حاتمی کیا چیست فقط بیتی از اشعار سعدی را خواند و گفت: «گر خسته‌دلی نعره زند بر سر کویی / عیبش نتوان گفت که بی‌خویشتن است آن.»

دلجویی از کارگردان پیشرو

به گزارش سینماژورنال حالا و حدودا دو سال بعد از آن اتفاقات حاتمی کیا به پیشنهاد یک دوست مشترک و البته مثبت‌بین به عیادت کیارستمی می‌رود بلکه دلجویی مختصری کرده باشد از کارگردانی که کار فیلمسازی اش را یک دهه و نیم پیش از حاتمی کیا آغاز کرد.

آیا این دلجویی خواهد توانست سوءتفاهماتی را که در همه این سالها میان طرز تلقی متفاوت این دو کارگردان نسبت به سینما وجود داشته تغییر دهد؟ یا آن که این دلجویی ها موسمی است و در نهایت و بعد از بهبود اوضاع، همچنان در بر پاشنه سابق خواهد چرخید؟




کیارستمی از بیمارستان مرخص شد

سینماژورنال: عباس کیارستمی که به دلیل عوارض برآمده از سرطان دستگاه گوارش چند هفته در بیمارستان بستری بود عصر امروز هفتم اردیبهشت ماه از بیمارستان مرخص شد.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “دنیای سینما” عباس کیارستمی که از چندی پیش به علت مشکلات متعدد جسمی و بیماری بستری شده بود عصر امروز به همراه فرزندش بهمن کیارستمی از بیمارستان مرخص گشت.

چندی پیش دکتر هاشمی وزیر بهداشت در ارتباط با حال کیارستمی اعلام کرده بود که وضعیت جسمی این هنرمند رو به بهبودی بوده و تنها مشکل این هنرمند مشکلات دوران نقاحت است.