1

اظهارات جامعه‌شناسی که عضو هیات علمی دانشگاه تهران است⇐مهمترین نقش را در نابودی موسیقی محرم، رسانه‌های رسمی ایفا می‌کند!!!/چرا در عمده هیئت‌ها و حتی در اغلب شبکه‌های صداوسیما، شب شام غریبان، موسیقی‌های هیجانی پخش می‌شود و اصلاً حسی به شنونده منتقل نمی‌شود؟؟/درباره کیفیت اذان‌گویی باید موسیقی‌دان‌هایی مثل حسام الدین سراج و شجریان نظر دهند!!/اگر با موسیقی، ترسیم عاشورا می‌کردیم می‌توانستیم از اول محرم تا آخر محرم ده‌ها اپرا و ارکستر محرمی اجرا کنیم!/با این همه خواننده‌ای که درباره امام رضا(ع)خوانده‌اند، می‌شود در مراسم امام رضا(ع) کنسرت‌های اپرا در مشهد بگذاریم!!/چرا به سمتی می‌رویم که مراسمات محلی و مساجد ما بیشتر پاتوق پیرمردها و پیرزن‌ها شود؟؟

سینماروزان: نشست تخصصی «مطالعه انتقادی ابعاد هنری و رسانه‌ای موسیقی محرم» با حضور ابراهیم فیاض، عضو هیئت علمی گروه مردم‌شناسی دانشگاه تهران در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.

ابراهیم فیاض در این نشست به ساختار اصلی کارکرد موسیقی در دین پرداخت و به تفاوت موسیقی اربعین با موسیقی دهه اول محرم اشاره کرد و در خلال صحبتهایش ادعاهایی را هم درباره رسانه ملی و هم درباره موسیقی محرم بیان کرد.

متن کامل سخنان فیاض را بخوانید:

متأسفانه مانند بسیاری از چیزها نسبت به موسیقی محرم جاهل هستیم و رسماً با ناآگاهی در حال نابودی آن می‌باشیم. مهمترین نقش را هم در نابودی موسیقی محرم، رسانه‌های رسمی و اغلب برنامه‌های رسانه ملی ایفا می‌کند. البته ناآگاهی در حوزه مسائل و آیین‌های دینی تنها مختص رسانه ملی نیست و متأسفانه از برخی چهر‌ه‌های برجسته و حتی علما نیز رفتارهای ناآگاهانه می‌بینیم. برای مثال یکی از آقایان علما درباره عَلَم گفته است: «این آهن پاره‌ها چیست که بر دوش می‌کشید و حمالی می‌کنید» در حالی که اگر کمی درباره مسائل محرم مطالعه داشتیم، متوجه می‌شدیم که عَلَم با توجه به وجوه زیبایی‌شناختی‌ای که دارد، نه‌تنها آهن پاره نیست بلکه باغ شهادت است. این را مولوی هم اشاره کرده. هر یک از تیغه‌هایی که در عَلَم استفاده می‌شود، نشانگر یک سرو است و سرو میانی، نماد امام حسین(ع) است که دو پر را به نشانه کلاه خود روی آن می‌زنند. همچنین در عَلَم به عنوان باغ شهادت، حیوانات و گل‌های دیگری مثل طاووس هم می‌بینیم؛ شکل کلی خود عَلَم را هم اگر دقت کنید شبیه سرو است و موازنه‌های زیباشناسی دارد. با این همه تمثیل‌های زیبا من نمی‌دانم چگونه می‌توان به عَلَم عنوان آهن‌پاره را اطلاق کرد! مردم بیشعور نیستند، اتفاقاً با تمام شعور دارند باغ شهادت را حمل می‌کنند که این هم بعد عرفانی دارد و هم بعد زردتشتی. قبل از اسلام سرو نمونه انسان کامل بود؛ اگر همین الآن به قبرستان زردتشتی‌ها بروید می‌بینید که بالای همه‌ی قبور نشانه سرو است. شیراز هم که می‌روید در آرامگاه حافظ، نشانه‌های سرو را بسیار می‌بینید. این سرو تعبیر به انسان کامل و امام می‌شود که حالا من نمی‌خواهم وارد بحثش بشوم.

انسان‌ برای اینکه دچار پوچ‌گرایی، هیچ انگاری و نهیلیسم زمانی نشود و به زمان و مکان قید بزند تا نسبی‌گرایی مطلق ایجاد نشود، نیاز دارد زمان را قطعه قطعه کند. این کار با مراسم‌هایی مثل ماه رمضان، ماه محرم، ایام فاطمیه و سایر مراسمات عزاداری و جشن‌ها رخ می‌دهد. هر چه این انقطاع زمانی بیشتر باشد فرهنگ و ساختار اجتماعی بیشتر تولید می‌شود. اما متأسفانه در تقسیم مناسبات فرهنگی و اجتماعی ضعف جدی داریم و من هم بارها گفته‌ام ولی کسی توجه نمی‌کند در حالی که اندیشمندی مثل ماکس وبر به این مراسمات در آلمان بسیار توجه کرده است. موسیقی انقطاع زمانی و تحولات زمانی را انجام می‌دهد و اعلام می‌کند.

موسیقی احساس ایجاد می‌کند، احساس به حس و حس به فکر تبدیل می‌شود. به همین دلیل است که موسیقی طبق لغت یونانی خودش به معنای فکر و اندیشه است. کشوری که به موسیقی نزدیک می‌شود به شدت دارای رشد است. مخاطب موسیقی هم نسل جوان است و باید دقت کرد که الآن پیشبرنده تحولات جهان چه در شیلی و چه حتی در حیطه محیط زیست جوانان ۲۰ ساله هستند.

کارکرد اصلی موسیقی در ایام محرم هم همین است. یعنی ما با موسیقی انقطاع زمانی و ورود به سال جدید محرم را اعلام می‌کنیم. این موسیقی‌ها هم نسبت به زمانی که ترسیم می‌شود، کاربردی و راهبردی است. شهرهایی که فرهنگی‌تر و تاریخی‌تر هستند موسیقی در آن‌ها پیچیده‌تر است. مثلاً در زادگاه خود من کازرون چندین موسیقی داریم. یک موسیقی از چهار تا هشت بعد از ظهر نواخته می‌شود که به آن دُهل می‌گوییم و نشانه اعلام است. در نوع خودش اوپراست. لحظه اول با تراژدی شروع می‌کند و سورنایی می‌نوازد که رگ رگ بدن انسان از هم جدا می‌شود. بعد طبل را به عنوان مقدمه جنگ می‌زنند و کم کم طبل به نشانه‌ی آغاز جنگ تند می‌شود. بعد حماسی و ناگهان سکوت می‌شود که خلأ هشدار دهنده‌ای ایجاد می‌کند. بعد از سکوت تقریباً ده پانزده دقیقه‌ای، موسیقی‌ای شروع می‌شود که به آن دَمام می‌گویند. این موسیقی به گونه‌ای است که انگار لشکر وارد می‌شود. اینجا هنوز مراسم عزاداری شروع نشده و مردم با این دمام عزاداری را شروع می‌کنند که این دوباره خودش در مردم شناسی موسیقی بحث‌های مفصلی دارد. موسیقی دمام تا ظهر عاشورا نواخته می‌شود ولی شب شام غریبان موسیقیش نی است. که باز هم متأسفانه در عمده هیئت‌ها و حتی در صداوسیما شب شام غریبان همان موسیقی‌های هیجانی پخش می‌شود و اصلاً حسی به شنونده منتقل نمی‌شود که او بفهمد چه خبر شده است.

پس اولین جایی که دین خودش را نشان می‌دهد در هنر است که موسیقی مهم‌ترینش است. شما ببینید اولین جایی که دین شروع می‌شود، اذان است. در تاریخ اسلام هم می‌بینیم اولین باری که در مکه و مدینه مسجد ایجاد می‌شود، پیامبر به بلال می‌فرماید اذان بگوید. علتش هم این است که اگر بخواهیم معنایی حس شود تا تبدیل به مفهوم و روی آن فکر شود باید با موسیقی کار کرد. اذان صبح، ظهر و شب هم از نظر موسیقی متفاوت است. اذان صبح اگر مثل اذان ظهر خشن باشد همه متنفر می‌شوند. آن اذان صبحی را که پیرمردهای قدیمی می‌گفتند، گوش کنید. اذان مغرب هم باید متناسب با حال مردم باشد که خسته از سر کار برمی‌گردند. این را می‌توانید از موسیقی‌دان‌هایی مثل آقایان حسام الدین سراج و شجریان بپرسید که بیایند و درباره کیفیت اذان‌گویی حرف بزنند. متأسفانه ما همه‌ی این‌ها را در هم کرده‌ایم و این نشان می‌دهد موسیقی دین هم دچار انحطاط شده است.

ساز بعد تکنولوژیک موسیقی است و ساده نیست. همین الآن در این موسیقی مبتذل محرمی که داریم کلی بلندگوهای پیشرفته آورده‌اند که اگر این‌ها نباشند هیچ وقت صداهایشان اینقدر زیبا نمی‌شد. جالب است قبلاً هم این بلندگوها را تعبیر به بوق شیطان می‌کردند. مرحوم فلسفی در خاطراتشان آورده‌اند که وقتی در قم در منزل آقای بروجردی منبر می‌رفتند چون اجازه استفاده از بلندگو را نمی‌دادند مجبور بودم آنقدر فریاد بزنم که بعد تا تهران صدایم در نمی‌آمد! الآن هم همین‌کار را با تکنولوژی می‌کنیم و اگر اجازه می‌دادیم مردم از سازهایی در این موسیقی محرم استفاده کنند، خیلی خلاقیت‌ها و موسیقی‌های مختلفی شکل می‌گرفت.

پس موسیقی گذر زمان را که از نهیلیسم در آورد و غایتمندی رساند به شعور می‌رساند. شور در موسیقی تبدیل به شعور می‌رسد. زمان که تغییر می‌کند باید متناسب با آن تکنولوژیش هم بیاید. چون تکنولوژی است که زمان را تغییر می‌دهد. حالا ببینید اگر ما با موسیقی ترسیم عاشورا می‌کردیم می‌توانستیم از اول محرم تا آخر محرم ده‌ها اوپرا و ارکست محرم را اجرا کرد. نه فقط محرم بلکه در ایام و مناسبت‌های دیگر هم می‌توانستیم کلی کار کینم. مثلاً با این همه خواننده‌هایی که درباره امام رضا خوانده‌اند، می‌شود در مراسم ولادت امام رضا(ع) کنسرت‌های اوپرا در مشهد بگذاریم؛ امام رضا هم که کم بحث موسیقیایی و زیباشناختی ندارد.

نکته‌ دیگر اینکه موسیقی با زبان بدن همراه می‌شود که این همان رقص است. از نظر مردم‌شناسی می‌توان نماز را به نوعی همراهی زبان بدن(رقص) با موسیقی(اذان) دانست. به همین صورت سینه‌زنی و زنجیرزنی را هم می‌توان مصداقی از زبان بدن دانست. این عزاداری در هر گوشه مختلف، متفاوت است و باید به آن‌ها احترام گذاشت. نباید مراسمات محلی و بومی را خراب کرد. مثلاً من خودم در سعادت آباد راهپیمایی اربعین داشتیم که خیلی هم عالی بود و خانواده‌ها همه می‌آمدند و جوانان با موسیقی‌های خلاقانه و شعرهای خاص همراهی می‌کردند اما بعد گفتند باید یک خط شود، اول بردند میدان کاج و حالا هم منتقل کردند به میدان امام حسین که دوری راه باعث شد خیلی از همه محله‌ای‌های ما نتوانند شرکت کنند. مثل دعای کمیل و دعای ندبه‌ای که قبلاً در مساجد و محلات بود اما جمع کردیم در مهدیه تهران که حالا آن هم نابود شده است و با زور صداوسیما هم نمی‌شود آن را احیا کرد.

ما باید فهم کنیم که جهان به سمت تکثر می‌رود و حوزه‌های فرهنگی مختلفی ایجاد می‌شود. الآن حتی در اروپا که سکولاریسم بود حوزه‌های متکثر ایجاد شده است. اما ما برای ترویج مدلی رسمی، تمام نشانه‌های دینی را مثل همان عَلَم که گفتم، از زندگی مردم به اسم خرافه و… خارج کرده‌ایم و داریم با تهی‌سازی فرهنگی و نابودسازی معنایی، دین را از زندگی مردم خارج می‌کنیم. از همین‌رو به نظر من عملکرد رسانه در جهت تبلیغ فرهنگ محرم نیست، بلکه در مسیر نابودی آن قدم برمی‌دارد. جدا از رسانه ملی، مدیران دیگر بخش‌ها نیز به گونه‌ای عمل می‌کنند که نتیجه آن خارج شدن دین از زندگی مردم است.

جامعه بدون موسیقی، جامعه بدون فکر است. همانطور که گفتم دین تبدیل به هنر می‌شود اگر یک واسطه این وسط حضور نداشته باشد هنر به ابتذال رفته و تبدیل به فرم و بی‌معنا می‌شود. این واسطه که متأسفانه در حال نابودی است، ادبیات است. ما اگر ادبیات فاخر نداشته باشیم، موسیقی برجسته‌ای هم نخواهیم داشت و رو به انحطاط می‌رود و دیگر آن تهییج که باید جوانان را کند و آن نوع عزاداری که باید باشد نخواهد بود البته عراق و لبنان هم با توجه به تنوع موسیقیایی که دارند می‌توانند مانع این انحطاط شوند و ما اگر کار نکنیم غنای عربی به غنای محرم تبدیل و فراگیر می‌شود کمااینکه الآن باسم کربلایی همین کار را می‌کند و عبدالواسط در سوره مریم هم همین کار را کرد.

اگر موسیقی مشارکتی باشد و مردم خودشان بنوازند و خودشان عزاداری کنند رونق می‌گیرد. الآن به سمتی می‌رویم که مراسمات محلی و مساجد ما بیشتر پاتوق پیرمردها و پیرزن‌ها شده و جوان‌ها به سمت هیئت‌هایی با موسیقی‌های مبتذل کشیده شده‌اند. مراسمات محلی هم دارند تبدیل می‌شوند به مراسمات غذاخوری و چایی خوری! الآن در همین پیاده‌روی اربعین هم که در چله‌ی شعور است هر چه موکب‌ها را نگاه می‌کنم غذاست، انگار هیچ چیز دیگری جز غذا وجود ندارد!

موسیقی اربعین نباید عزاداری باشد، شما زیارت اربعین را با زیارت عاشورا مقایسه کنید؛ زیارت عاشورا پر است از حماسه، لعن و نفرین اما زیارت اربعین تماماً شعور، هدایت و نور است. حالا اگر بخواهیم موسیقی اربعین را بنوازیم باید مثل زیارت اربعین باشد اما چون ادبیات نداریم و متأسفانه کسی هم دنبال تولیدش نیست، نمی‌توانیم موسیقی متناسبی تولید کنیم. من فقط دیدم در این دهه آقای دکتر رفیعی خیلی ابتدایی به این زیارت و نکات ظاهری آن پرداخت. پس باید دقت کرد که موسیقی از چله به بعد باید شعور و آگاهی بخش باشد و این وقتی تولید می‌شود که ادبیات متناسب با آن را داشته باشیم، در غیر این صورت به ابتذال، فرمالیسم، تکرار، بی‌معنایی و انهدام محرم می‌رسیم و دیالکتیک موسیقی و فکر که منتهی به خلاقیت دینی و فکری می‌شود، از بین خواهد رفت. در حالی که شما نگاه کنید به موسیقی آیینی قدیمی ما. بُعد اذانش که عجیب و غریب بود. همه‌اش خلاقیت که الآن متأسفانه با اذان‌های رسمی نابود شده است.

در محرم هم موسیقی و خوانندگی‌های عجیبی داشتیم. مثلاً من رفتم برای ساخت مستندی به میبد یزد، که شهری بسیار باستانی است رفتم که به خاطر کم لطفی آقایان، هیچ وقت هم آن مستند نهایی نشد و مواد خامش در خانه ما مانده است. میبید خانه آیت الله اعرافی ساکن بودیم، پدر آیت الله اعرافی که ایشان هم آیت الله بوده کتاب‌خانه‌ای داشت که تمام دیوارها تا سقف کتاب چیده بود؛ عصر که خواستیم برای ضبط برویم دوتا پیرمرد آمدند در آن کتابخانه نشستند و شروع کردند از پشت بلندگو خواندن شعر و موسیقی؛ من به همراهمان گفتم برگرد که بهتر از همخوانی این دو پیرمرد برای تیتراژ و موسیقی متن پیدا نمی‌کنیم. آن سرو هم که در باره عَلَم گفتم در زندگی میبدی‌ها فراوان است، عزاداری‌های میبدی‌ها پر است از نشانه‌های سرو، که حالا مجال توضیحش نیست.

لذا ما باید واسطه ادبیات داشته باشیم تا غنای محرم و هنر محرم ایجاد شود. در سینما هم همین است. شما فیلمی به من نشان دهید به غنای محرم فیلم “روز واقعه”. وقتی شما از ادبیات خارج می‌شوید، داستان، شکل اسطوره‌ای به خود می‌گیرد که این اولین قدم انحطاط و فاسد شدن است؛ تاریخ بی‌معنا می‌شود و این است که شما می‌بینید تصویری که جامعه از امام حسین(ع) دارد با آنچه که در واقع امام حسین(ع) بود کاملاً متفاوت است. این است که از بعضی جوان‌ها می‌شنویم، عاشورا جنگ بین دو عرب بر سر قدرت بود، به ما چه!! راهپیمایان اربعین هم شکل اسطوره‌ای در ذهن‌شان است. که عمدتاً صداوسیما هم با همین افراد مصاحبه می‌کند و می‌پرسد احساس شخصیتان چیست؟! حالا بماند که این بیان احساسات شخصی اصلاً خوشایند نیست و عرفا می‌گویند آنچه که می‌بینید و احساسات درونی دارید نباید بگویید چون از دست می‌رود این احساسات باید در درون فرد بجوشد.

خلاصه اینکه، اگر بعد تاریخی نداشته باشیم، هرگز ادبیات به وجود نمی‌آید و به جای آن اسطوره به وجود می‌آید و بعد عرفانی افزایش پیدا می‌کند که باز از عرفان هم اسطوره در می‌آید. فلسفه و تاریخ رئالیستی کربلا است که می‌تواند ادبیات و حس ایجاد کند. این کار ادیب است که بعد باید توسط هنرمند به موسیقی تبدیل شود وگرنه روزبه‌روز بی‌معنایی و ابتذال در مراسم محرم بیشتر خواهد شد کمااینکه همین امروز هم در همین اشعاری که از صداوسیما پخش می‌شود می‌بینیم که حتی شکل حماسی عاشورا هم دارد از دست می‌رود و بیشتر موسیقی‌ها تبدیل به یک سبک رقاصانه شده است! اشعار مداحی‌ها هم هیچ ربطی به تاریخ عاشورا ندارد و همه‌اش اسطوره‌ای است. این که برای رقیه می‌خواند گوشواره خرید، موهایش را صاف کرد و… واقعاً چه نسبتی با واقعیت این خانه دارد؟

لذا متوجه شدیم که محرم از آنجا که تراژدی و به گفته‌ی بعضی‌ها ادامه سیاوشون بعد از اسلام است و تراژدی بیشترین فرهنگ‌سازی را دارد، اگر از آن غفلت کنیم، فرهنگ ما روزبه‌روز بی‌معناتر می‌شود. محرم را هم اگر می‌خواهیم حفظ کنیم، هم همانطور که اشاره کردم باید در هر منطقه‌ای متناسب با فرهنگ خودش باشد؛ ما الآن سعی می‌کنیم عزاداری در شهرهای مختلف را مثل عزاداری زنجانی‌ها در یک میدان و به صورت جمعی انجام دهیم اما این شدنی نیست و مردم برخی مناطق کازرون در برابر آن مقاوت می‌کنند چرا که فرهنگ زنجان با فرهنگ مناطق دیگر متفاوت است. امام صادق(ع) که بنیانگذار موسیقی محرم بوده است وقتی یک نفر می‌آید که برایش از مصائب امام حسین(ع) بخواند، به او می‌گوید همان چیزی را بخوان که در قبیله خودتان می‌خوانی. امام صادق(ع) به عنوان یک حکیم می‌داند که اگر قرار است عاشورا بماند در هر جایی باید متناسب با فرهنگ خودشان بماند.




ادعای رسانه هلال احمر⇐حکم «ارتداد» از رگ گردن به تتلو نزدیکتر است!

سینماروزان: حاشیه سازیهای امیرحسین مقصودلو مشهور به تتلو تمامی ندارد. او که زمانی با پیشنهاد نواصولگرایان(!) حاضر در اتاق فکر ابراهیم رییسی و از جمله داداش کوچیکه رییس سازمان ارزشی، بنا بود نقش منجی را برای کاندیدای اصولگرایان در انتخابات96 بازی کرده و از هواداران خود برای پر کردن سبد رأی وی و در نهایت پیروزیش استفاده کند نه تنها موفق به چنین کاری نشد که تلاشهایش برای برگزاری کنسرت در ترکیه هم به بن بست کشیده شد تا سرآخر و به بهانه مراسمی موسوم به آتش زدن کبوتران، الفاظی توهین آمیز را نثار مقدسات نماید.

این الفاظ فضایی به شدت منفی را در رسانه ها برای تتلو شکل داده و حتی روزنامه «شهروند» منسوب به «هلال احمر» در گزارشی مدعی شده حکم «ارتداد» از رگ گردن به تتلو نزدیکتر است!!

متن گزارش «شهروند» را بخوانید:

این‌بار دیگر ماجرا فرق می‌کند. این‌بار توهین به یک بازیگر یا مجری تلویزیون نیست که بشود رویش ماله کشید و به سودای آرای لشکر هواداران چندمیلیونی او را تطهیر کرد. این‌بار حرف از باورها و اعتقادات میلیون‌ها مسلمان است. امیر تتلو این‌بار واقعا به سیم آخر زده؛ با این‌که حالا اگر به صفحه اینستاگرام او سر بزنی، نوشته‌ای که حاوی توهین باشد دیده نمی‌شود.

ماجرا باورکردنی نبود. حتی وقتی اولش پست هتاکانه، احمقانه و بی‌پرستیژ امیر تتلو دست‌به‌دست در فضای مجازی چرخید، خیلی‌ها باورشان نشد که این پست واقعیت دارد. چیزهایی که در آن پست ذکر شده بود، به‌ظاهر حتی از کسی چون امیر تتلو هم برنمی‌آمد. حتی از خواننده‌ای که نشان داده برای شهرت و توی ویترین بودن و ماندن هر کاری، بله دقیقا هر کاری، می‌کند؛ او که در پاسخ انتقادات چنان به ریشه می‌زند که دیگر کسی هوس انتقاد به سرش نزند، او که در جواب اخبارگوی تلویزیون که او را خواننده غیر مجاز خوانده بود، می‌گوید «غیرمجاز هیکلته! اگر جرأت ندارید تصویرم را پخش نکنید!»، او که به سردار آزمون می‌گوید «خاک بر سرت! زر نزنی نمی‌گن لالی بی‌غیرت!».

اما متاسفانه همه‌چیز واقعیت داشت و تتلو انگار عامدانه تیشه برداشته بود برای زدن ریشه خودش. او که ظاهرا می‌خواسته در واکنش به ماجرای ناراحت‌کننده آتش‌زدن ۷۲ کبوتر چیزکی بنویسد، به‌سیاق همیشه عنان از کف داده و توهین به باورهای مردم را پی گرفته بود. مطلبی که اگرچه تتلو آن‌ را به سرعت از صفحه‌ خود پاک کرد، اما چنان دیده شد که تقریبا تمام مخاطبان فضای مجازی را شوکه کرد. بله؛ تتلو یک‌بار دیگر خرابکاری کرده بود.

ماجرا برای آنهایی که در حال‌وهوای موسیقی زیرزمینی ایران هستند، یادآور داستانی بود که چند سال پیش شاهین نجفی نقش‌ اول آن بود. رَپری که یک‌لحظه جوزدگی، یک‌عمر پشیمانی برایش به ارمغان آورد. تتلو هم همان راه را رفته بود، با این تفاوت ‌که شاهین نجفی پیش از جوزدگی عجیبش وارد معادلات سیاسی نشده بود و با اینکه او مثل تتلو حمایت بخشی از جریان‌های داخلی را  نداشت و کسی مثل رائفی‌پور برایش ننوشته بود: امیرجان بخوان، تو باید بخوانی، سرت را بالا بگیر و خدا را شکر کن که به‌واسطه تو این همه نفاق را آشکار کرد! دلت محکم باشد پهلوان! تو فقط  بخوان، بخوان برای مردم و دلت را بسپار به ضامن آهو!

تتلو که همین چند وقت پیش با وعده اجرای کنسرت بیست‌هزار نفری به ترکیه رفت و در عمل به‌قولی ٢٥٠ و به‌ روایتی دیگر ٣٠٠ بلیت بیشتر نفروخت، دومینوی شکست‌هایش را با گفته‌هایش با سرعت بیشتری به حرکت واداشت. واکنش‌هایی که از همان آغازین دم پست وحشتناک تتلو ایجاد شد و بر زندگی‌اش سایه انداخت. این پایان تلخی می‌توانست باشد برای رویاهای مردی که به‌‌گفته یکی از سازندگان بی‌شمار ویدیو‌کلیپ‌هایش «بعد از فوت پدرش بار خانواده را به دوش کشیده، بعد خواننده معروفی شده که طرفدارانش به چند میلیون فالوور رسیده، با این‌حال یک قرون هم پول از کنار شهرتش درنیاورده».

تتلو زمانی این گاف را داد که سال قبلش به رویای همیشگی اجرای کنسرت رسمی برای انبوه هوادارانش نزدیک‌تر از همیشه به‌نظر می‌رسید؛ زمانی‌که در جشن اصولگرایان در کنار عزت‌الله ضرغامی، مجتبی ذوالنور و حمید رسایی عکس‌هایی به یادگار گرفته بود. همین‌هم باعث شد خیلی‌ها بگویند اصولگرایان درباره شرایط دو سال اخیر تتلو و حمایت عجیبش از یکی از کاندیداهای انتخابات، تقدیر از تتلو در همایش خبرگزاری فارس و بسیاری موارد دیگر باید توضیح دهند. محسن بیات زنجانی، اصلاح‌طلب نوشت: هنر را روزی به سخره کشیدید که شجریان را به حاشیه راندید و عرشه ناو‌های جنگی‌تان را برای ضبط کلیپ، به امثال تتلو سپردید. یکی دیگر نیز نوشت: رائفی‌پور دم انتخابات به حال تتلو غبطه خورده بود، برای این که معیار تشخیص حق از باطل گشته‌. من‌ هم به بصیرت جناب رائفی و دوستان دلواپس‌شان غبطه می‌خورم.
عده‌ای دیگر نیز توییت ضرغامی درباره تتلو که «تواضع او را کیمیا» دانسته بود به تمسخر گرفتند.

حمید رسایی، عضو جبهه پایداری که پارسال در کنار تتلو پیوستن او را به جبهه خودی جشن گرفته بود، در صفحه شخصی خود در توییتر نسبت به اهانت غیرقابل هضم  امیر تتلو به امام حسین(ع) واکنش تندی نشان داد و نوشت: او با این‌که در ایران نیست، اما دیگر نمی‌تواند راحت زندگی کند. اگر سلمان رشدی ملعون در این سال‌ها توانسته راحت زندگی کند، تتلو هم خواهد توانست.

با این‌که روز چهارشنبه رئیس کل دادگستری استان خراسان رضوی در واکنش به شایعه اعلام حکم ارتداد امیر تتلو گفت که اطلاعی در رابطه با این موضوع ندارم و فرد مذکور در حوزه استان خراسان رضوی پرونده‌ای ندارد، اما گفته می‌شود این حکم از رگ گردن به امیر تتلو نزدیک‌تر است؛ حکمی که اگر صادر شود پایانی تلخ خواهد بود بر رویاهای مردی که رویایی داشت اما راه رسیدن به رویاهایش را نیاموخته بود




تعطیلی سینماها از عصر سه‌شنبه تا صبح یکشنبه

سینماروزان: به دلیل در پیش بودن تاسوعا و عاشورا و عزاداری امام حسین(ع) شورای صنفی نمایش مقرر کرد که تمامی سینماها از روز سه‌شنبه ۲۷ شهریورماه ساعت ۱۷ تعطیل هستند و این تعطیلی تا پایان روز شنبه ۳۱ شهریورماه ادامه دارد.

در زمان تعطیلی سینماها هیچ فیلمی در هیچ سینمایی اکران نمی‌شود و بعد از پنج روز تعطیلی، فعالیت سینماها از روز یکشنبه اول مهرماه از سر گرفته می‌شود.

پیش از این شورای صنفی نمایش اکران فیلمهای با درونمایه کمدی در ماه محرم را ممنوع اعلام کرده بود و همین باعث شده بود مجالی پیش آید برای افزایش سالن محصولات غیرکمدی.




تازه‌ترین خروجی شورای صنفی نمایش⇐ثبت قرارداد فانتزی «آهوی پیشونی سفید۲» برای گروه زندگی/ممنوعیت نمایش فیلمهای کمدی از چهارشنبه/آغاز اکران «مغزها…»، «سوفی و دیوانه» و سه فیلم دیگر بعد از تاسوعا و عاشورا

سینماروزان: در تازه ترین جلسه شورای صنفی نمایش مقرر شد اکران فیلم‌های کمدی تا پایان روز سه شنبه ۲۰ شهریورماه در سینماهای کشور به دلیل شروع ایام ماه محرم به پایان برسد و همچنین روز چهارشنبه ۲۱ شهریورماه روز ملی سینما بلیت سینماها نیم بها باشد.

به گزارش سینماروزان در جلسه اخیر شورای صنفی نمایش قرارداد اکران فانتزی «آهوی پیشونی سفید۲» به کارگردانی جواد هاشمی در گروه سینمایی زندگی بعد از فیلم سینمایی «هشتگ» به کارگردانی رحیم بهبودی ثبت شد.

همچنین فیلم‌های «مغزهای کوچک زنگ‌زده» به کارگردانی هومن سیدی در گروه سینمایی آزادی، «ماهورا» به کارگردانی حمید زرگرنژاد در گروه سینمایی استقلال، «هشتگ» به کارگردانی رحیم بهبودی در گروه سینمایی زندگی، «سوفی و دیوانه» به کارگردانی مهدی کرم پور در گروه سینمایی کورش و «جاده قدیم» به کارگردانی منیژه حکمت در گروه سینمایی ایران از چهارشنبه ۴ مهر ماه در سینماهای کشور اکران می‌شود.




رسانه اصلاح‌طلب با انتقاد از «عام‌نگری» تلویزیون در محرم طرح کرد⇐جز تقسیم کادر تلویزیون به دو تا چهار بخش و پخش زنده سوگواری کاری ازشان برنمی‌آید؟

سینماروزان: منهای آثاری مانند «چهلچراغ» که به واسطه حضور یکی مانند محمدرضا شهیدی فر در قامت اجرا متفاوت می نمود، کیفیت برنامه های تلویزیون در دهه اول محرم تعریفی نداشت.

این کیفیت نه چندان قابل قبول موجب شده که روزنامه اصلاح طلب «شرق» در یادداشتی با عنوان «یک سویه نگری تاریخی» به رسانه ملی بابت کلیشه پردازی های تکراری در محرم انتقاد کند.

متن یادداشت این رسانه اصلاح طلب را بخوانید:

امسال هم محرم و تاسوعا و عاشورا در حوزه‌های رسانه‌ای، عمدتا به سياق گذشته بود؛ یعنی نمایش انبوه عزاداری و نوحه‌خوانی و ذکر مصیبت در نقاط مختلف کشور، به همان شیوه‌های کلیشه‌ای که نمونه بارزش تقسیم‌شدن کادر تلویزیون به دو تا چهار قسمت و پخش هم‌زمان این‌گونه مراسم‌ها در چند شهرستان است. واقعا فلسفه و پیام عاشورا چیست و چگونه ‌باید به نقش و جایگاه فرهنگی و ارزشی واقعه کربلا پرداخت تا حق مطلب ادا شود؟ آیا وظیفه و رسالت تلویزیون، محدود و مقیدشدن در یک «عام‌نگری» صرف است؟ آیا این‌روزها بهترین زمان برای اختصاص سخنرانی‌ها و میزگرد‌هایی در این زمینه با دعوت از استادان و صاحب‌نظران نیست؟ دکتر علی شریعتی در کتاب «تشیع علوی و تشیع صفوی» خود می‌گوید: «اما هیچ‌گاه هیچ‌کس نباید از امام کلمه‌ای بر زبان آورد، کلمه‌ای که به مردم بیاموزد که این امام که بود؟ چه می‌اندیشید؟ چه‌ها گفت؟ و اساسا چه‌ کرد؟ و در جامعه‌اش، عصرش، پس از وفاتش چه اثری گذاشت؟ رسالت امامت خود را چگونه انجام داد؟».

اصلا چه اشکالی دارد که این جسارت را به خرج دهیم و با استفاده از این فرصت، به نقد آرای شریعتی در حوزه اسلام‌شناسی و … تفکر شیعی و انقلابی بپردازیم و از موافقان و مخالفانش دعوت به عمل آوریم؟ یادمان نرفته که اوایل انقلاب در همین تلویزیون نحله‌های فکری گوناگون، اعم از روحانی و سیاسی، کنار هم می‌نشستند و در محیطی مسالمت‌آمیز به بیان دیدگاه‌های خود در مورد مباحث فلسفی، اجتماعی، سیاسی و … می‌پرداختند.

آیا آن مقطع تاریخی، یک دوره طلایی و استثنائی بود؟ اگر واقعا فرهنگ عاشورا و قیام امام‌حسین(ع) و یارانش فراتر از شعار برای دولتمردان و سیاست‌گذاران فرهنگی – هنری و رسانه‌ای ما ارزش و اهمیت بنیانی دارد، ‌چرا این‌قدر چرخه تولیدمان در این خصوص فقیر است؟ از نظر ارزش‌های کیفی، هنوز باید به «روز واقعه» شهرام اسدی و «مختارنامه» داوود میرباقری دل خوش کنیم. روی همین اصل، در این سال‌های اخیر همواره شاهد نمایش دوباره بخش‌هایی از مجموعه تلویزیونی «مختار» از شبکه‌های داخلی بوده‌ایم. ای‌کاش لااقل به همین مناسبت با دعوت از داوود میرباقری و تاریخ‌نگاران و منتقدان، ‌این مجموعه مورد ارزیابی همه‌جانبه قرار می‌گرفت و به برخی از ابهامات تاریخی پاسخ داده می‌شد و از زاویه‌ای دیگر نیز به آسیب‌شناسی ساخت و تولید آثار تاریخی- مذهبی (در قالب فیلم و سریال) پرداخته می‌شد.  و نکته عجیب و سؤال‌برانگیز دیگر اینکه، محرم دیگری آمد و تاسوعا و عاشورای دوباره‌ای را پشت‌سر گذاشته‌ایم، اما همچنان فیلم «رستاخیز» احمدرضا درویش امکان نمایش عمومی پیدا نکرد.




تعطیلی ۵ روزه سینماهای سراسر کشور از عصر جمعه تا صبح چهارشنبه

سینماروزان: سخنگوی شورای صنفی نمایش از تعطیلی ۵ روزه سینماهای سراسر کشور به دلیل ایام شهادت سیدالشهداء(ع) خبر داد.

به گزارش سینماروزان سینماهای سراسر کشور به مدت ۵ روز از ساعت ۱۷ روز جمعه هفتم مهر تعطیل و روز چهارشنبه ۱۲ مهر اکران فیلمها در سراسر کشور از سرگرفته می شود.




شیعیان و پتانسیل حیرت انگیزی به نام “عاشورا”/نيروي كربلا را د‌اريم و همچنان گرفتار هزار مشكل لاينحل

سینماروزان/سیدعلی میرفتاح: هيچ مفهومي، هيچ معنايي، هيچ امري وجود‌ ند‌ارد‌ كه بتواند‌ چند‌ ميليون جان شيفته را از طبقات مختلف د‌ر زير يك بيرق گرد‌ بياورد‌ مگر «سيد‌الشهد‌ا». اتفاق غريبي است. به تعبير امروزي پتانسيل حيرت‌انگيزي د‌ارد‌ عاشورا كه هنوز مي‌تواند‌ مرد‌م را ميليون ميليون واد‌ارد‌ به مهاجرت الي‌الله؛ بي‌اعتنا به مخاطرات و مشقات و سرما و مريضي امن خانه را رها مي‌كنند‌ و مي‌روند‌ به بيابان و د‌ر و د‌شت كه برسند‌ به كربلا…

به گزارش سینماروزان و به نقل از “اعتماد” حقيقت اين است كه اين موهبت بي‌بد‌يل را جز به شيعيان ند‌اد‌ه‌اند‌. د‌ر هيچ‌كجا و د‌ر هيچ آييني، اسمي وجود‌ ند‌ارد‌ كه بتواند‌ اين جمعيت ميليوني را د‌ور هم جمع كند‌. به حرف ساد‌ه است كه بگوييم يك ميليون و د‌و ميليون و د‌ه ‌ميليون و بيشتر. د‌ر عمل خود‌تان را به آب و آتش بزنيد‌، همه رسانه‌ها را هم به خد‌مت بگيريد‌، هزارتا سياست تشويقي هم كه وضع كنيد‌، صد‌ها جذابيت فوق‌العاد‌ه هم كه سر راه ملت بنشانيد‌، محال است بتوانيد‌ چنين كنگره باشكوهي بسازيد‌.

حج هم كنگره عظيمي است اما حج، واجب د‌يني است

نيازي به اعتقاد‌ و د‌يند‌اري و همد‌لي و همراهي نيست. اتفاقا براي اهل انكار بايد‌ تعجب‌آورتر باشد‌؛ د‌هري‌ها بيشتر بايد‌ حيرت كنند‌ از چنين قابليتي كه بعد‌ از ١٤ قرن همچنان د‌ر باطن اسم امام‌حسين(ع) و ياران شهيد‌ش منطوي است. خد‌اوند‌ چه بركت بي‌نظيري به خون اين هفتاد‌ و د‌ونفر د‌اد‌ه كه نمي‌ميرند‌ و زند‌ه‌تر از هر زند‌ه‌اي منشأ اثرند‌ و مي‌توانند‌ مناسبات د‌نيا را تغيير د‌هند‌؟ بگرد‌يد‌ د‌ر جهان ببينيد‌ آيا اسمي هست، لوايي هست، آييني هست كه چنين شور و حالي بيافريند‌؟

حج هم كنگره عظيمي است كه مسلمانان را اعم از شيعه و سني به حجاز مي‌خواند‌ و آنها را به شوق كعبه د‌ر تحمل خارمغيلان و جور آل‌سعود‌ د‌لير مي‌كند‌. اما حج، واجب د‌يني است و مسلمان تا حاجي نشود‌ د‌ينش كامل نمي‌شود‌. حج به اختيار و به شيد‌ايي نيست همان‌طوري كه نماز و روزه به اختيار و اشتياق نيستند‌. مي‌توانند‌ باشند‌ و اگر باشند‌ چه بهتر، اما علي‌الاصول نيستند‌.

مرد‌م د‌كمه ند‌ارند‌ كه حاكمان روشن كنند‌ و به كاري واد‌ارشان كنند‌

لاكن زيارت كربلا د‌ر اربعين نه واجب است و نه تركش عقوبتي د‌رپي د‌ارد‌. امري هم از سوي بزرگان د‌ين صاد‌ر نشد‌ه كه زيارت كربلا را –خصوصا د‌ر اين ايام- از د‌ست ند‌هيد‌. اين‌طور هم نيست تحليلگران چنين كنگره‌اي را به اراد‌ه و اصرار حاكمان نسبت د‌هند‌. مگر به همين ساد‌گي است كه حاكمان اراد‌ه كنند‌ و بعد‌ هم مرد‌مان اطاعت كنند‌؟ البته كه حاكمان هم از اين خير عظيم نفع مي‌برند‌ اما نسبت د‌اد‌ن اين پد‌يد‌ه به اراد‌ه و اختيار سياستمد‌اران نشناختن پد‌يد‌ه است، بلكه تقليل پد‌يد‌ه.

مرد‌م د‌كمه ند‌ارند‌ كه حاكمان روشن كنند‌ و به كاري واد‌ارشان كنند‌. حاكمان هزاربار بيشتر فرمان د‌اد‌ه‌اند‌ و اطاعت نشد‌ه. يا لااقل آن‌طوري كه آنها انتظار د‌اشتند‌ اطاعت نشد‌ه. تصرف د‌ل مرد‌م كه الكي نيست. با نقشه و طرح و اتاق فكر و محاسبات سياسي كه نمي‌شود‌ د‌ل مرد‌م را تصرف كرد‌ يا د‌ر ابعاد‌ عظيم به كربلاي‌شان فرستاد‌. مرد‌م يك سفر ساد‌ه مي‌خواهند‌ بروند‌، ١٠ روز جلوتر هزار تمهيد‌ مي‌كنند‌ كه يك‌وقت سفرشان با سختي توام نشود‌. بليت و هتل رزرو مي‌كنند‌، حساب و كتاب پولي مي‌كنند‌، خود‌ را بيمه مي‌كنند‌ تازه كلي د‌وست و آشنا براي خود‌ تد‌ارك مي‌بينند‌، همچنان مرد‌د‌ند‌ كه بروند‌ يا نروند‌.

عكس‌هاي كربلا را ببينيد‌

اما اسم امام‌حسين(ع) خلجاني د‌ر د‌ل‌شان پد‌يد‌ مي‌آورد‌ كه بي‌گد‌ار به آب و آتش مي‌زنند‌ و به هزار زور و ضرب خود‌ را به مهران و خسرواني مي‌رسانند‌. عجيب است حقيقتا. جالب اينكه زايران از يك د‌سته و از يك طايفه و از يك جناح هم نيستند‌. عكس‌هاي كربلا را ببينيد‌: سنتي هست، مد‌رن هست، شهري هست، د‌هاتي هست، حزب‌اللهي هست، غير حزب‌اللهي هست، عامل هست، معزول هست، حاكم هست، محكوم هست…

يكي د‌ارد‌ د‌عا مي‌كند‌ براي شجريان، يكي هم د‌عا مي‌كند‌ براي مخالف شجريان… عكس‌ها را ببينيد‌ ملتفت عرضم مي‌شويد‌ كه اربعين چه آد‌م‌هاي متفاوت و متنوعي را به كربلا كشاند‌ه. د‌ر حالت عاد‌ي اينها اگر توي يك اتاق باشند‌، منتقد‌ هم‌اند‌ بلكه با هم د‌عوا مي‌كنند‌ اما به بركت اسم سيد‌الشهد‌ا براد‌روار سفر مي‌كنند‌ و هواي هم را د‌ارند‌. خيلي‌ها كه اينجا چشم د‌يد‌ن هم را ند‌ارند‌ آنجا به بركت شهد‌ا باهم مواخات و مواسات مي‌كنند‌…

نيروي كربلا را د‌اريم و همچنان گرفتار هزار مشكل لاينحل

و عجيب است كه ما نيروي كربلا را د‌اريم و همچنان گرفتار هزار مشكل لاينحل. نمي‌گويم كربلا كليد‌ي است كه همه قفل‌ها را باز مي‌كند‌ (كه اگر بگويم هم مبالغه نكرد‌ه‌ام) اما عرضم اين است كه وقتي با اسم سيد‌الشهد‌ا مي‌شود‌ اين همه نيروهاي متفرق را متحد‌ كرد‌ چرا نتوانيم جامعه‌مان را متحد‌ كنيم؟ چرا نتوانيم اين كينه و نقار د‌ه، د‌وازد‌ه ساله را از ميان‌برد‌اريم؟ نمي‌گويم جا و بي‌جا اسم اوليا‌الله را مصرف كنيم و هر وقت كم آورد‌يم از آنها هزينه كنيم. نه. عرضم اين است كه وقتي به اين نيروي حيرت‌انگيز واقف باشيم، آن وقت از موضع و منظر د‌يگري با خود‌مان و با عالم مواجه مي‌شويم.




روایت رضا رشیدپور از مرگ پدرش در عاشورای ۷۶+عکس

سینماروزان: رضا رشیدپور مجری توانای وطنی همزمان با ظهر عاشورا روایتی ارائه کرده از مرگ پدرش در عاشورای سال 76.

متن کامل روایت رشیدپور از درگذشت پدرش را بخوانید:

چقدر می لرزید و چقدر محکم بود

ظهر تاسوعای سال هفتاد و شش بود . دسته ی عزاداری در حیاط خانه مان می چرخید . پیرمرد نوحه می خواند . ام من یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء. … گریه های بی امان … دستهای ملتمس در هوا می چرخیدند و بر سینه های سوخته فرود می آمدند …. پدرم گوشه ای روی صندلی چرخ دار نشسته بود و آرام تر از همیشه ، تند تند ، اشک می ریخت . نزدیک تر شدم . دست‌هایش را گرفتم . چقدر می لرزید و چقدر محکم بود . مردم از حیاط خانه مان رفتند . یک فنجان چای نذری بدرقه شان شد .اما پدرم هنوز ام من یجیب می خواند . به خیالم که بلند قامت ایستاده بود ، نشسته روی صندلی روان تقدیر …

تاسوعا با باران به عاشورا پیوند خورد و پدر رفت

صدایش کردم . بابا …. می خواهی کمکت کنم که بیایی داخل ؟ چیزی نمانده که باران بیاید … گفت همینجا کنار باغچه راحت ترم . و من تماشا می کردم . باغچه را . اطلسی های منتظر باران را . و طوفان چشم های پدرم را . باران آمد . شهر را شست . تاسوعا را به تشنگی عاشورا پیوند زد و پدرم را برد …

عاشورا سالگرد پدرم است
نمی دانم . شاید هم کنار همان باغچه جامانده باشد …. امروز هر باغچه ای که می بینم ، کنارش ، دنبال یک صندلی چرخدار می گردم و چند دسته اطلسی و یک بابای خسته و کمی باران … عاشورا سالگرد پدرم هست . خداوند همه ی رفتگانتان را با مولای سبزپوش محشور گرداند . تسلیت عرض می کنم . التماس دعا

رضا رشیدپور و پدرش
رضا رشیدپور و پدرش



اظهارنظر آهنگساز “شب دهم” درباره شیوع موسیقی “اوپس اوپس” در عزاداری محرم

سینماروزان: عزاداری سید و سالار شهیدان همان قدر که می تواند مجالی باشد برای زنده نگه داشتن آرمانهایی که امام سوم شیعیان به خاطر آن خود را فدا کرد در سالهای اخیر و به دلیل بی اطلاعی برخی از نوحه خوانان سبب ساز ورود نوعی ملودی های ریتمیک بی ربط به عزاداری به فضای سوگواری شده است.

به گزارش سینماروزان فردین خلعتبری آهنگساز توانای ایرانی که در کارنامه اش ساخت موسیقی سریال عاشورایی “شب دهم” را دارد و البته آهنگساز آثاری نظیر “اتوبوس شب”، “به رنگ ارغوان”، “کیفر” و “چ” بوده است در گفتگویی با “اعتماد” درباره شیوع این نوع موسیقی ریتمیک که در اصطلاح عوام “اوپس اوپس” خوانده می شود به عزاداری محرم اظهارنظر کرده است.

متن کامل صحبتهای خلعتبری درباره این ماجرا را بخوانید:

مهمترین بخش این موسیقی ریتم است

در موسیقی اوپس اوپس یا عوامانه مهم‌ترین بخش ریتم می‌شود یعنی عنصر ریتم مهم‌تر از خود موسیقی است. تمام موسیقی‌های عامیانه جهان را وقتی نگاه کنید عنصر اصلی عنصر ریتم می‌شود درصورتی‌که در تمام موسیقی‌های کلاسیک ماجرا، ماجرای پلی فونی و رفتار ریتم-پلی فونی است. چرا؟ چون‌که موسیقی‌های پاپ، گرایش مستقیمی به چیزی مثل رقص دارند و این گرایش در ریتم می‌آید و ریتم محور می‌شود.

بخشهای موسیقی سوگواری

 مثلا در آثاری که برای موسیقی تعزیه و مراثی است دو بخش‌داریم. یک بخش آوازی که با مفاهیم اولیه به‌صورت آواز خوانده می‌شود و بخش دیگر که بخش نوحه است. یعنی در سینه‌زنی که با ریتم‌های تکرارشونده نوحه خوانده می‌شود و کمی از بخش روضه که در آن آواز خوانده می‌شود سبک‌تر است. در قدیم اگر به بخش‌های آوازی که به‌صورت آوازی توسط نوازنده‌های ردیف نواخته می‌شد نگاه کنید می‌بینید که بخش‌های آوازی که در جریان مستقیم ریتم‌های تکرارشونده نیست خیلی از قطعات ریتمیک و رنگی بیشتر است. این یعنی قطعات رنگی و ریتمیک کمتر در موسیقی ایرانی بوده است. حتی خیلی از نوازنده‌های ماهر و به درجه استادی رسیده یا آوازخوانانی که استاد بودند تصنیف نمی‌خواندند و تصنیف را می‌دادند به کسی بخواند که به لحاظ وزن، توانایی کمتری دارد. یعنی آنهایی که ردیف‌خوانی می‌کردند تصنیف را می‌دادند به آدم‌های دیگری که بخوانند. به همین ترتیب، روضه‌خوان‌ها، وقتی‌که روضه‌شان تمام می‌شد (که روضه نسبت نزدیک‌تری با مفهوم داشت، مفهومی که داشتند راجع به آن روضه‌خوانی و صحبت می‌کردند مثلا راجع به روضه سیدالشهدا، علی‌اکبر و…)، مستدل‌تر راجع به موضوع تاریخی صحبت می‌کردند و بعد وقتی‌که تمام می‌شد، می‌خواستند یک شوری در جمعیت ایجاد کنند و کسی می‌آمد و نوحه می‌خواند. الان این نوحه اصل شده است و روضه در درجه بعد قرارگرفته است.

فردین خلعتبری
فردین خلعتبری

مردم هم بیشتر به نوحه می پردازند

شما همین الان هم که نگاه می‌کنید می‌بینید آن چیزی که بیشتر مردم به آن می‌پردازند نوحه است و نه روضه. آن روضه‌ها در ردیف خوانده می‌شد. بسیاری از روحانیان ردیف را می‌شناختند و این مساله در یک سلسله‌ای بود که آن بخش مداحی بخش سبک‌تر و کمتر وزین بود. اما الان به دلیل اینکه مردم دوست دارند که شور و شعف‌شان را در جریان ریتمیک بیشتر پی بگیرند، بخش نوحه و سینه‌زنی ریتمیک که متاثر از موسیقی پاپ دوران ما است به همان موسیقی اوپس اوپسی که شما می‌گویید رسیده است. یعنی این ظرفیت را داشته که عنصر ریتمیک آن این حالت را پیدا کند.

هر چه عنصر موسیقی سنگین تر باشد احترام برانگیزی بیشتر می شود

وقتی نوحه‌های منطقه کربلا را نگاه می‌کنید و می‌خوانید متوجه می‌شوید که به ادوار نزدیک است؛ بحث دور و ایقاعات و ادوار است. قدیم‌تر این اتفاقاتی که در زمینه ریتم می‌افتاد به ادوار و ایقاعات و دور و به شعرهای پیچیده‌تر و وزن‌های سنگین مربوط بود و هرکسی شعر می‌گفت وزن‌های سنگین‌تر را به کار می‌برد. به همان نسبت وقتی این سنگین‌تر شود و عنصر موسیقی سنگین‌تر و ثقیل‌تر باشد با توجه به اینکه خود معنای اصلی ماجرا، خیلی فرهنگی و ریشه‌دار است سعی می‌شد تا به سنگین‌ترین و وزین‌ترین شکل ممکن شعر گفته شود و شعر و کلمات وزینی داشته باشد و احترام‌برانگیز باشد.

ادبیاتی مانند “جونم” از کجا آمده؟

اما الان شما شعرها را هم که نگاه کنید می‌بینید که شعر و ریتم و ملودی همگی دارای شکل ساده‌تر و بی‌نهایت سهل‌انگارانه‌تر شده است. اشکالی ندارد ساده باشد اما سهل‌انگاری بد است. به همان ترتیب در کلمات هم این وضعیت به وجود می‌آید. یعنی به ادبیات محاوره نزدیک‌تر می‌شود و کلمات بعضا سخیف به کار برده می‌شود و از اولیاي دین به سهل‌انگارانه‌ترین شکل ممکن یاد می‌شود. مثلا کلمه «جونم» به‌کاربرده می‌شود.من نمی‌دانم که اینها چگونه با اولیاي دین این‌گونه خودمانی شده‌اند که جونم به کار می‌برند. این خودمانی شدن بیش‌ازحد از کجا آمده است؟

هر چه آدمی موقرتر باشد ادبیاتش هم سنگین تر است

 آدم موقر و آدمی که سنگین است وقتی می‌خواهد به عواطف خودش پاسخ دهد با همان سنگینی پاسخ می‌دهد، یعنی به این فکر می‌کند که اگر عاطفه‌ای را در سطح اعلای روابط عاطفی خودش می‌خواهد بروز بدهد و به سطح عالیان برسد از وزین‌ترین حالت ممکن و کلمات اعلای موجود استفاده کند. برای ابراز عشق و علاقه و محبت سنگین‌ترین را انتخاب می‌کند. اشعار حافظ، سعدی و مولوی را نگاه کنید، اینها وقتی به عزیزترین چیز زندگی‌شان می‌پردازند با وزین‌ترین و سنگین‌ترین کلمات آن را ابراز می‌کنند. یک سری هم هستند که از این منصبت برخوردار نیستند و کلمات و جمله‌بندی‌های‌شان در ابراز احساس و عشق و علاقه‌شان سطحی است. آنجایی اتفاق بد می‌افتد که این سطحی‌نگری به جامعه تعمیم داده می‌شود.برای همین می‌بینید که معرفت عمومی نسبت به همه‌چیز کم می‌شود. حتی کتاب‌های مربوط به چیزی را که دارند راجع به آن سوگواری می‌کنند مطالعه نمی‌کنند. کتاب‌هایی که نویسندگان آن آدم‌های اندیشمند بودند و به موضع از روی اندیشه نگاه کرده‌اند را کاری ندارند و به سطحی‌ترین نوع کتاب‌ها شاید می‌پردازند.

چند نفر “حماسه حسینی” شهید مطهری را خوانده اند؟

مثلا آقای مطهری کتابی به نام “حماسه حسینی” دارند و می‌توان یک محاسبه آماری کرد و دید از کسانی که به هیات‌ها می‌روند چند نفر این کتاب را خوانده‌اند.کتاب آقای مطهری یعنی کسی که آن زمان تئوریسین بوده را مطالعه نمی‌کنند و احادیث نه‌چندان سره را مطرح می‌کنند. تعبیری که از یک ماجرای دینی در سالیان دور در پشت آن بوده و به معرفت تعبیر می‌شده است چرا به لحاظ رفتاری، یا به لحاظ منش و حتی لحاظ علمی و ادبی؛ تبدیل به یک‌چیز سطحی می‌شود. بیاییم از خودمان سوال کنیم که چرا به این تبدیل می‌شود؟ ریشه‌های آن را باید بررسی کرد. من از موسیقی به اینجا رسیدم و بقیه چه فیلسوف و مردم‌شناس و چه جامعه‌شناس و بیشتر از همه فلاسفه باید این معضل را بررسی کنند که چه دلیلی دارد.




وتوی تصمیم شورای صنفی نمایش توسط رییس اداره نظارت⇐هیچ فیلمی در تاسوعا و عاشورا روی پرده نخواهد رفت حتی فیلمهای عاشورایی "هیهات" و "کربلا جغرافیای یک تاریخ"

سینماروزان: روز گذشته شورای صنفی نمایش اعلام کرد که در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی سه فیلم «کربلا جغرافیای تاریخ»، «اروند» و «هیهات» با توجه به محتوایی که دارند در صورت تمایل سینماداران می‌توانند به نمایش درآیند(اینجا را بخوانید) اما این تصمیم خوشایند رییس اداره نظارت و ارزشیابی نبوده و آن را لغو کرده است.

به گزارش سینماروزان حبیب ایل بیگی رییس اداره نظارت با اعلام این خبر به “مهر” گفت: امسال دست سینمای ایران از فیلم‌هایی با موضوعات عاشورایی و دفاع‌ مقدسی پر است و تماشای این فیلم‌ها در سینما اجر و ثواب دارد زیرا به هرحال فیلم‌هایی هستند که می‌توانند تأثیر خوبی بر بیننده بگذارند اما علیرغم پُر بودن دست ما از این فیلم‌ها، موافق اکران هیچ فیلمی در این روزها نیستیم و اعلام می‌کنم که تمام سینماها در این ۲ روز تعطیل هستند. من فکر می‌کنم که عزاداری باید به همان شیوه سنتی خود در تکایا انجام شود زیرا این روش ثواب بیشتری دارد.

ایل‌بیگی ادامه داد: هر چند این فیلم‌ها مناسب هستند و ممکن است آثاری از این دست در روزهای تاسوعا و عاشورا در تلویزیون به نمایش دربیایند اما این امر برای کسانی است که به دلایلی نمی‌توانند از خانه خارج شوند و با عزاداران همراه شوند، اما سینما رفتن تشریفاتی می‌خواهد که باعث می‌شود فرد از خانه خارج شود بنابراین کسی که از خانه خارج می‌شود، بهتر است برای عزاداری به مساجد و تکایا برود. از طرفی سینماداران ما هم نیروهایی دارند که هنگام نمایش فیلم باید در سینما حضور پیدا کنند و با توجه به اینکه این افراد هم می خواهند به عزاداری بپردازند نباید شرایطی ایجاد کرد که ناگزیر به حضور در سینما شوند.

فرجی: ما پیشتر استعلام کرده بودیم

اظهارات ایل بیگی در شرایطی بیان شده که سخنگوی شورای صنفی نمایش از تصمیم گیری قبلی این شورا براساس استعلام از ارشاد خبر داده است.

غلامرضا فرجی سخنگوی شورای صنفی نمایش درباره نمایش فیلم‌ها در ایام تاسوعا و عاشورا و این ناهماهنگی به وجود آمده، گفت: ما پیش از این اعلام کرده بودیم که سینماهایی که تمایل به اکران سه فیلم «هیهات»، «اروند» و «کربلا جغرافیای یک تاریخ» دارند می‌توانند در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی این فیلم‌ها را به نمایش بگذارند البته این اعلام بر اساس استعلامی بود که ما از وزارت ارشاد گرفته بودیم. به هر حال من به عنوان یک سخنگو نمی‌توانم چیزی از خودم بگویم و این خبر کاملاً منطبق بر آن چیزی بود که وزارت ارشاد به ما اعلام کرده بود.

وی افزود: اما حالا حبیب ایل‌بیگی معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی در تماسی به من اعلام کرد که سینماها در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی تعطیل هستند.




چرا “روز واقعه” تنها ماند؟

سینماروزان/نازنین متین‌نیا: «من حقيقت را در زنجير ديدم… من حقيقت را پاره پاره بر خاك ديدم… من حقيقت را برسر نيزه ديدم…»
آنچه مي‌خوانيد، ديالوگ‌هاي پاياني فيلمنامه «روز‌واقعه»، نوشته بهرام بيضايي است. عبدالله، شخصيت اصلي داستان، عصر روز عاشورا به كربلا مي‌رسد و همه آنچه برايش باقي مي‌ماند، روايت حقيقت مسلم، اتفاقي است كه در صحراي كربلا رقم خورده؛ همان كه بيضايي «پاره پاره بر خاك» و «برسرنيزه» مي‌خواندش.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “اعتماد” تكان‌دهنده‌تر، ضرب‌تر و تاثيرگذارتر از اين ديالوگ براي نمايش جوهرواقعي كربلا و اتفاقي كه رقم خورد تا اين‌همه سال، حديث آزاد‌گي حسين برجا بماند، در تاريخ ادبيات نمايشي و تصويري ما ثبت نشده. شايد ادعاي بزرگي باشد، اما واقعيت دارد.

دليلش از نمايش «روز واقعه» برپرده سينماها مي‌آيد. از روزگاري كه فيلم اكران شد و در زمان اكران نمي‌توانستي تماشاگري پيدا كني كه از فيلمنامه بيضايي و كارگرداني شهرام اسدي لذت نبرده باشد.

بعد از اكران هم رسانه ملي با تمام مقاومتش در برابر بهرام بيضايي، حداقل سالي يك‌بار به بهانه‌هاي مختلف «روز واقعه» را روي آنتن مي‌آورد و بازهم تماشاگري نيست كه از دوباره ديدن اين فيلم ناراضي باشد. از همه جالب‌تر حضور ديالوگ‌هاي «روز واقعه» در فضاي مجازي است.

راوی اصلی این قصه حالا کجاست؟

در كانال‌هاي تلگرامي با مناسبت و بي‌مناسبت، ديالوگ‌ها هم‌خوان مي‌شود و گاهي هم در توييتر و فيس‌بوك ردپاي آنها را مي‌بيني. انگار نه انگار كه اين‌همه سال از نوشتن اين فيلمنامه و اكران فيلم گذشته و اين نسل جديدي كه واقعا نگرانش هستند و گاهي حتي هشدار «دين‌گريزي‌»اش را مي‌دهند، اينچنين با عصاره حقيقتي كه بهرام بيضايي روايتش كرده، ارتباط مي‌گيرند و «آزادگي» حسين را درك مي‌كنند و به تحسين روايت مي‌كنند… 

همين است كه مي‌شود «روز واقعه» را يكي از متفاوت‌ترين قصه‌هاي عصر تازه از داستان كربلا دانست؛ قصه معاصري كه جان كلام كربلا را روايت مي‌كند و خواننده و تماشاگرش را تحت‌تاثير قرار مي‌دهد.

اما راوي اصلي اين قصه حالا كجاست؟! چرا در سرزميني كه نه صد سال كه قرن‌هاست با مردمانش داستان كربلا را نقل كرده‌اند و حتي براي زنده نگه‌داشتن آن حافظه هنري مانند تعزيه به عصر معاصر كه مي‌رسيم، «روز واقعه» تنها مي‌ماند و اثري ديگر همپاي او پيدا نمي‌كنيم؟! 

چرا فقط به “روز واقعه” می رسیم؟

چرا وقتي به فهرست نگاهي مي‌اندازيم از ميان تمام آنچه مي‌شود به ياد داشت، فقط به «روز واقعه» مي‌رسيم و در فاصله‌اي دورتر يادمان مي‌افتد كه محمد رحمانيان هم يك نمايشنامه نوشت كه هيچ‌وقت اجازه اجرا نداشت و احمدرضا درويش هم «رستاخيز» را  ساخته كه سال‌هاست درگير مجوز است.

مگر نه اينكه بخشي از افتخار يك سرزمين به قصه‌ها و روايت‌هايي است كه عصر به عصر نوشته مي‌شوند تا فرهنگ خود را نه تنها به نسل آينده كه به سرزمين‌هاي ديگر منتقل كنند؟! چرا بايد تمام سهم ما از چنين ميراث‌داري آنقدر اندك و كم باشد.

چطور ممكن است در روزگاري كه همه مي‌خواهند اين ميراث را حفظ و منتقل كنند، در حوزه فرهنگ و هنر، اين‌چنين كم و ناچيز و گاهي البته مانده پشت درهاي مجوز، ميراث‌دار باشيم و يادمان برود، ما اينچنين به تاثيرگذاري فرهنگ و هنر و هنرمندان ايراني بي‌اعتناييم و حواس‌مان نيست كه همچنان كربلا و ميراث «آزاد‌گي» آن را با همان سنتي كه از نسل‌هاي پيشين مانده، مي‌گذرانيم و حواس‌مان نيست كه بايد ميراث‌دار واقعي باشيم.




یک بدعت قابل تأمل⇐سینماها در تاسوعا و عاشورا باز هستند اما فقط برای ۳ فیلم

سینماروزان: در حالی که همه ساله در روزهای تاسوعا و عاشورا سینماها تعطیل بودند امسال و به دلیل روی پرده بودن دو فیلم عاشورایی و یک فیلم دفاع مقدسی، شورای صنفی نمایش بدعتی قابل توجه را برای تعطیلی سینماها درنظر گرفته است.

به گزارش سینماروزان براساس تصمیم شورای صنفی نمایش سینما‌ها از روز دوشنبه ۱۹ مهر ماه از ساعت ۱۷ تا پایان روز چهارشنبه ۲۱ مهر ماه تعطیل است و روز پنجشنبه ۲۲ مهر ماه سینما‌ها باز است ولی روز جمعه ۲۳ مهر ماه تعطیل است.

با این حال در تمامی این روزهای تعطیل، نمایش سه فیلم سینمایی “اروند”، “کربلا جغرافیای یک تاریخ” و “هیهات” در سینماها ادامه دارد.

در این بین “هیهات” و “کربلا…” آثاری هستند که مضمونی عاشورایی دارند ولی “اروند” محصولی دفاع مقدسی است که تصویرساز خاطرات یک جانباز با بازی سعید آقاخانی است.

 




تعلیق تولید پروژه‌ای عاشورایی که بنا بود در بخش خصوصی تولید شود

سینماژورنال: در حالی که مجتبی فرآورده تهیه کننده “ملک سلیمان” اواخر سال 93 پروانه ساخت پروژه عاشورایی “ثار ا..” را گرفته بود بعد از حدود یک سال نتوانست بودجه تولید فیلم را فراهم کند و گویا تولید این فیلم که بعد از “سفیر”، “روز واقعه” و “رستاخیز” می توانست چهارمین پروژه عاشورایی سینمایی ایران باشد متوقف شده است.

به گزارش سینماژورنال فرآورده پیشتر از این گفته بود که بودجه تولید فیلم را در بخش خصوصی و با کمک دوستداران سیدالشهداء فراهم خواهد کرد اما بودجه تولید کار فراهم نشد و به تازگی هم خبرگزاری “مهر” از بلاتکلیفی تولید این پروژه خبر داد.

با تعلیق تولید این فیلم یک بار دیگر این فرضیه ثابت می شود که تولید محصولات فاخر مذهبی بدون حمایتهای دولتی امکان پذیر نیست و اگر هم در ظاهر از تولید چنین آثاری در بخش خصوصی صحبت می شود اما در باطن قضیه جور دیگری رقم می خورد.

این خبرگزاری نوشته است: با وجود گذشت نزدیک به یک سال از خبرسانی درباره تولید این پروژه سینمایی ساخت «ثارالله» به دلیل نبود سرمایه و منابع مالی هنوز به نتیجه نرسیده است. فرآورده که خود فیلمنامه این اثر را به نگارش درآورده و کارگردانی و تهیه کنندگی این فیلم را هم بر عهده گرفته است این روزها همچنان به دنبال تامین منابع مالی برای به تولید رساندن پروژه ای است که با موضوع نهضت امام حسین (ع) و سفر ایشان به کربلا روایت می شود.

این رسانه ادامه داده است: فرآورده پیش از این گفته بود این فیلم در بخش خصوصی تولید و هزینه های آن توسط خیرین و محبان امام حسین (ع) تامین می‌شود اما به نظر می رسد این ایده عملی نشده است و با وجود گذشت بیش از یک سال از آغاز پیش تولید این فیلم سینمایی در حالی سال ۱۳۹۴ به پایان می رسد که یکی از پروژه های فاخری که قابلیت تبدیل شدن به اثری تاثیرگذار درباره قیام سیدالشهدا را داشت، بلاتکلیف باقی مانده است.




اعلام وضعیت تعطیلی سینماهای کشور در دهه اول محرم+اعلام اسامی فیلمهایی که بعد از دهه اول محرم روی پرده می‌روند

سینماژورنال: طبق دستورالعملی که از سوی وزارت ارشاد اعلام شده است، تمام سینماهای کشور به دلیل شرکت در مراسم سوگواری سالار شهیدان از روز پنج شنبه 30 مهر ساعت 17 تعطیل می‌شوند.

به گزارش سینماژورنال این تعطیلی تا روز شنبه دوم آبان ماه ادامه خواهد داشت و در روز یکشنبه سینماها می توانند فعالیت خود را از سر بگیرند.

در روز دوشنبه چهارم آبان‌ماه به دلیل شهادت امام سجاد (ع) دوباره سینماها تعطیل خواهند بود.

فیلمهایی که بعد از دهه اول محرم روی پرده می روند

به گزارش سینماژورنال فعالیت سینماها از روز سه‌شنبه پنج آبان‌ماه از سر گرفته می‌شود و البته که از این روز فیلمهای جدیدی به سبد اکران افزوده خواهند شد.

این فیلمهای جدید عبارتند از:

–«پدر آن دیگری» ساخته یدا.. صمدی در گروه استقلال

–«ماهی سیاه کوچولو» ساخته مجید اسماعیلی در گروه ماندانا

–«ارغوان» ساخته کیوان علیمحمدی-امید بنکدار در گروه سینما کورش

–«عاشق‌ها ایستاده می‌میرند» ساخته شهرام مسلخی در گروه اریکه ایرانیان

–«چهارشنبه 19 اردیبهشت» ساخته وحید جلیلوند در گروه آزاد