1

داریوش کاردان: تنها جایی که مردم می‌توانند فریاد بزنند، ترافیک تهران است!

سینماژورنال: داریوش کاردان چهره ای که او را با نام خالق برنامه طنز “نوروز 72” و معرفی برخی از کمدین های سرشناس سالهای بعد می‌شناسیم از پایین بودن آستانه تحمل مسئولان برای شوخی با آنها در رسانه ملی سخن گفت و بیان کرد: آستانه تحمل مسئولان و همچنین مردم‌بسیار پایین آمده است. البته آستانه تحمل مردم به این دلیل کاهش یافته است که جایی برای حرف زدن ندارند. جز اینکه در ماشین شخصی خود بنشینند و انتقاد کنند و اطمینان هم داشته باشند که این انتقاد آنها عواقبی در بر ندارد. جایی که مردم می توانند فریاد بزنند در همین ترافیک شهر تهران است.

به گزارش سینماژورنال داریوش کاردان با اشاره به وضعیت خود در سال گذشته و وضعیت برنامه هایش به “مهر” گفت: من متاسفانه سال گذشته با مشکلات جسمی و قلبی مواجه شدم و از این بابت نمی توانستم فعالیت چندانی داشته باشم.

وی درباره اینکه چرا در رسانه ملی دیگر برنامه های طنز و انتقادی نمی سازد، پاسخ داد: متاسفانه در حال حاضر فضای کشور فضای نقد و انتقاد نیست. ما امیدواریم فضای نقد فراهم باشد. من از زمانیکه آقای روحانی رییس جمهور شد دو برنامه بعد از سال ها در تلویزیون اجرا کردم که یکی از آنها برنامه «شهر باران» بود که در ماه رمضان سال ۹۳ روی آنتن شبکه یک رفت و دیگری مسابقه «ثانیه ها» بود و می توان گفت تا حدی به صداوسیما بازگشتم.

در حال حاضر نمی توان برنامه های طنز چالشی و انتقادی تولید کرد

مجری برنامه «صندلی داغ» با اشاره به کم تحملی فضای عمومی کشور نسبت به نقد تصریح کرد: با این حال اصلا نمی توان در این کشور برنامه های طنز چالشی و انتقادی تولید کرد چراکه هر سخنی که بگویید بالاخره به یک نفر برمی خورد و زمانیکه بزرگان ما اینگونه با هم برخورد می کنند و روزنامه ها و مسئولان و مدیران با واکنش هایی که به سخنان هم دارند نشان دهند که تحمل نقد ندارند و به تعبیری «آنجا که که عقاب پر بریزد / از پشه لاغری چه خیزد» دیگر من چه انتقادی می توانم، داشته باشم.

نویسنده و کارگردان جُنگ های نوروزی ۷۵ و ۷۶ با اشاره به اینکه نوع و قالب برنامه ها در طرح انتقادات تفاوتی ندارد، توضیح داد: فرقی هم نمی کند که این انتقادات در قالب برنامه سیاسی مطرح شود و یا برنامه اجتماعی چراکه الان یک کودک هم می داند که به هر حوزه ای از جمله اقتصاد، هنر، اجتماع و… وارد شوید باز هم به سیاست می رسید. حتی اگر بخواهید جمله ای درباره بیمه بگویید بازهم حرف شما سیاسی تلقی می شود چون به دولت می رسد.

در صداوسیما افرادی حضور دارند که خود را صاحب ملت می دانند

کاردان اضافه کرد: به این ترتیب در حال حاضر فضای نقد و گفتگو بسیار تنگ است و آستانه تحمل مسئولان و همچنین مردم بسیار پایین آمده است. البته آستانه تحمل مردم به این دلیل کاهش یافته است که جایی برای حرف زدن ندارند. جز اینکه در ماشین شخصی خود بنشینند و انتقاد کنند و اطمینان هم داشته باشند که این انتقاد آنها عواقبی در بر ندارد. جایی که مردم می توانند فریاد بزنند در همین ترافیک شهر است.

این برنامه ساز تلویزیونی درباره اینکه صداوسیما چقدر در کاهش این آستانه تحمل تاثیر داشته است و چرا اینقدر زود نسبت به انتقادها واکنش می دهد، بیان کرد: در صداوسیما افرادی حضور دارند که خود را صاحب عقل مردم می دانند. بعضی ها علاقه دارند که به جای مردم فکر هم بکنند و به طور مثال بگویند که یک نفر اشتباه می کند که قورمه سبزی دوست دارد بلکه باید ماکارونی دوست داشته باشد و عقل چنین فردی نمی رسد.

خوشحالم که همه بازیگران مجموعه های طنز من امروز برای خودشان «یل»ی هستند

وی اضافه کرد: این ویژگی ها باعث شده است که صداوسیما حساس باشد و خیلی زود هرکسی حرفی می زند، واکنش نشان دهد. در صورتیکه رشد و شکوفایی در جایی است که تضارب افکار وجود داشته باشد و مردم با یکدیگر بحث و چالش کنند تا از این بحث ها یک خروجی درست بیرون بیاید.

کاردان که مدت ها در حوزه کمدی و طنز به ساخت برنامه پرداخته است، درباره نوع تکرار و تقلید از بعضی از ساختارهای برنامه هایش در این سال ها بیان کرد: از این موضوع خوشحالم که سال های سال است که برنامه های من مورد تقلید قرار گرفته است. برای من بسیار زیباست که بعد از نوروز ۷۲ مسیر طنز و کمدی در کشور تغییر پیدا کرد و تمام کسانیکه من در آن مجموعه برای بازی از آنها بهره گرفتم امروز برای خودشان «یل»ی هستند. خدا را از این بابت شکر می کنم و امیدوارم که این افراد موفق باشند فقط امیدوارم که راه خطایی نروند.

من بعد از سال ها کار نباید تمنا کنم که اجازه دهند برنامه بسازم

این کارگردان برنامه های طنز درباره اینکه چرا خودش برنامه جدیدی را در حوزه کمدی و جنگ های شبانه تولید نمی کند؟ اظهار کرد: من از خدا می خواهم که بتوانم چنین برنامه هایی بسازم اما از شما می پرسم آیا من بعد از سال ها کار باید در راهروهای صداوسیما سرگردان باشم و تمنا کنم که اجازه دهند برنامه بسازم؟ من که نمی توانم چنین کاری انجام دهم بلکه باید از من بخواهند که به سمت برنامه سازی بیایم. اتفاقا اخیرا من نزد بزرگواری بودم و به او بیان کردم که دوست دارم «صندلی داغ» را راه بیندازم و دوست دارم اتفاقا در زمان حاضر که هر روز در روزنامه ها دعوای جدیدی را می خوانیم چنین برنامه ای داشته باشم، مسئولان را به برنامه دعوت کرده هم شوخی کنیم و هم از این طریق جواب سوالات مردم را بدهیم.

کاردان در پایان و با لبخند گفت: همه این ایده ها منوط به این است که از من بخواهند برنامه بسازم آن وقت به روی چشم من رایگان برنامه می سازم.




وقتي نزول‌خواران سرمايه‌گذار سريال‌ تلويزيوني مي‌شوند!/درددلهاي يك تهيه‌كننده باسابقه تلويزيون درباره…

سینماژورنال: اینکه تهیه کننده سینما و تلویزیون باشی و البته به صراحت درباره برخی از آنچه بر تو گذشته سخن گویی، کمتر پیش می آید.

به گزارش سینماژورنال با این حال حمید آخوندی تهیه کننده ای که در سینما بیش از هر چیز به خاطر تولید “روز سوم” شناخته می شود و در تلویزیون به خاطر ساخت برنامه “صندلی داغ” به تازگی اعتراف تلخی کرده درباره سریال سازی با پول نزول خواران.

حمید آخوندی درباره‌ عملکرد این رسانه پس از گذشت یک سال از تغییر و تحولات مدیریتی به “ایسنا” گفت: مشکل صداو‌سیمای ما، نحوه مدیریت آقایان سرافراز، ضرغامی، پورمحمدی و دارابی نیست، بلکه مشکل کل کشور است که اقتصادمان دچار مشکل شده است.
 صداوسیما هم قربانی این ماجراست

آخوندی که سال قبل یک درام سینمایی به نام “چاقی” را تولید کرده بود در ادامه مطلب بالا اظهار کرد: مجموعه صداوسیما وارث یک عملکرد، تصمیم‌گیری‌ها و در نهایت شرایطی است که به لحاظ اقتصادی بر کشور تحمیل شده و صداوسیما هم قربانی این ماجراست. آغاز تحریم‌ها در ایران به اواخر سال 90 برمی‌گردد که به نظرم همه این مشکلات به همین تحریم‌ها برمی‌گردد. برخی از تهیه‌کنندگان و دوستانی که توانایی‌های اندکی داشتند و طی این مدت که تحریم‌ها شدت گرفت، توانستند پروژه‌هایشان را با بودجه‌های خودشان به سرانجام برسانند و قرار هم بر این بود که سازمان صداوسیما تهیه‌کنندگان را شارژ کند اما نتوانست.

«دولت مخفی» را با نزول تمام کردیم!

وی ادامه داد: به عنوان مثال ما سریال «دولت مخفی» که سال گذشته از شبکه دو سیما پخش شد را با فلاکت به پایان رساندیم. آقای بخشی‌زاده (مدیر سابق شبکه دو)، آقای دارابی (معاون سابق سیما) و همچنین آقای صباح (مدیر گروه فیلم و سریال شبکه دو) شاهد این ماجرا بودند که ما برای به پایان رساندن «دولت مخفی» حتی به دنبال ربا رفتیم و «دولت مخفی» را با نزول تمام کردیم!

تنها دارایی من یک آپارتمان بود که آن را هم فروختم تا پول ربا را بدهم

این تهیه کننده که یکی از خویشاوندان نزدیکش عضو شورای نظارت بر صداوسیما در مجلس است، در ادامه سخنانش تصریح کرد:‌ تنها دارایی من یک آپارتمان بود که آن را هم فروختم تا پول ربا را بدهم و حتی تا سه الی چهار ماه پیش هم نمی‌توانستیم پول‌مان را بگیریم اما در حال حاضر پولمان تسویه شده است، پولی که باید سال 91 به من داده می‌شد، وقتی سال 94 داده می‌شود، شما حساب کنید چقدر از ارزش این پول پایین آمده است؟

هر طرحی که به صداوسیما ارائه می‌دهیم به ما می‌گویند اسپانسر بیاورید

آخوندی همچنین یادآور شد: ما مثل سربازان خط مقدم هستیم که هیچ وسیله‌ای نداریم اما از ما توقع دارند مقابل امواج بمب‌های لیزری بایستیم و دفاع کنیم. این وضعیت میراث مدیریت آقای سرافراز، ضرغامی، پورمحمدی و دارابی نیست، بلکه مشکل کل کشور است و اینکه اقتصادمان دچار مشکل شده است. متأسفانه آخرین پول در کشور ما به فرهنگ تعلق می‌گیرد. من اکنون با این حرف‌ها قصد ندارم از مدیران قبلی و فعلی دفاع کنم بلکه سخنم این است آن‌هایی که بودجه دستشان است باید فکری کنند. ما هر طرحی که به صداوسیما ارائه می‌دهیم به ما می‌گویند اسپانسر بیاورید.

اساسی‌ترین مشکل صداوسیما فقط پول است

تهیه‌کننده برنامه «صندلی داغ» همچنین اعلام کرد: اکنون به دلیل اینکه کاری دستمان نیست، هیچ ارزیابی هم از پایان یک‌ساله ریاست بر سازمان صدا‌و‌سیما ندارم اما وقتی تلویزیون را تماشا می‌کنم، می‌بینم که کارها نزول پیدا کرده است و هیچ ترقی نداشته‌اند؛ ضمن اینکه خیلی از کارهایی هم که در حال حاضر پخش می‌شود، از سال‌های قبل باقی مانده بود. در حال حاضر اساسی‌ترین مشکل صداوسیما فقط پول است. متأسفانه عمده پول‌ها در پروژه‌ها به بازیگران تعلق دارد.

فکر می‌کنم یکی دو سال طول بکشد تا بتوان معاون سیما را ببینم

او در ادامه درباره اینکه آیا تا به حال ملاقاتی با رییس جدید سازمان صداوسیما داشته است؟ گفت: حوزه کاری من معاونت سیماست، چندین ماه است که تقاضا کرده‌ام که به من وقتی بدهند و آقای پورمحمدی هم با برخورد گرم و جذاب و مهربانانه‌ای استقبال کردند و قرار است که وقتی به من بدهند اما گویا این وقت اکنون از پله‌ها در حال بالا رفتن است و فکر می‌کنم یکی دو سال طول بکشد. اعتقادم این است که مسوولان باید به سراغ ما بیایند نه ما برویم و از آن‌ها تقاضای ملاقات کنیم، مگر می‌شود منِ تهیه‌کننده طرح و فیلمنامه نداشته باشم، وقتی کارم این است و کار دیگری انجام نمی‌دهم.

پیشنهاد تولید “صندلی داغ” را دادم اما…

آخوندی در پایان این گفت‌وگو خاطرنشان کرد: تقریبا شش ماه پیش با جمعی از دوستان و گروهی از مدیران تلویزیون راجع به برگزاری یک خیریه جلسه‌ای داشتیم که در آنجا پیشنهاد دادند مجددا برنامه «صندلی داغ» را به راه بیاندازیم و حتی اعلام کردند که ما این مشکل را حل می‌کنیم تا این برنامه با محور اینکه مردم بیایند و به امور خیر کمک کنند، مجددا ساخته شود و من هم قبول کردم و حتی طرح این برنامه را ارائه دادم اما شش الی هفت ماه از آن حرفها گذشته و هنوز هم اتفاقی نیفتاده است.




داریوش کاردان: صندلی احمدی‌نژاد آن‌قدر داغ شد که دیگر قابل پخش نبود/”م.م” را آوردیم که بدل منوچهر نوذری و اکبر عالمی اجرا کند!

سینماژورنال: داریوش کاردان مجری، تهیه کننده و بازیگر باسابقه تلویزیون اخیرا مسابقه ای با نام “ثانیه ها” را روی آنتن داشت.

به گزارش سینماژورنال در این مسابقه او سعی کرد قدم در راه منوچهر نوذری و “مسابقه هفته” بگذارد؛ مسابقه ای که سالها پیش از این توسط خود کاردان در “ساعت خوش” با آن شوخی شده بود.

داریوش کاردان در تازه ترین گفتگوی تفصیلی خویش که با “مشرق” صورت گرفته درباره فراز و فرود کارنامه خویش در سالهای اخیر سخن گفته است. در این بین نکات جالبی هم درباره همکاری با مهران مدیری ذکر شده و همین طور ماجرای تعطیلی “صندلی داغ”.

م.م را آوردیم که بدل منوچهر نوذری را بسازد

 کاردان درباره ماجرای دلخوری خود از یک همکار سابق که در اینجا “م.م” خطاب شده می گوید: من خودم شنیدم که خود ایشان در برنامه نوروز پارسال یا نوروز دوسال قبل، در برنامه تحویل سال از او پرسیدند که کار خودتان را چگونه شروع کردید، گفت من در شبکه دو مشغول کار بودم، یک نفر به من از شبکه یک زنگ زد و گفت ما یک کاری داریم می سازیم که در آن مانده ایم! و من و بچه ها رفتیم و جمع کردیم و برنامه را ساختیم! در حالی که اولین کار این آقا به صورت رسمی  همین کارهای آیتمی که بود که ما او را آوردیم تا بدل منوچهر نوذری و اکبر عالمی اجرا کند و کارگردان برنامه هم بنده و آقای خسروی بودیم.

مشکلم با نوع طنز ایشان است که نطنز است!!!

وی ادامه می دهد: من اصلا مشکل شخصی با آقایی که شما به او اشاره کردید، ندارم. مشکل من این نوع طنز است. چه ایشان بسازد چه آقای فلانی، من آن‌رانمی دانم. این طنز بیشتر نطنز است! بنابراین مسئله من آقا فلانی نیست. مسئله جریانی است که از نگاه ایشان و دیگر دوستان استفاده می کند و می رود به این سمت که فقط برنامه بسازد و آنتن را پر کند بعد هم خب متأسفانه از نظر نوشتاری، کفگیر به ته دیگ می خورد و می شود… . من تا به حال ، نه 90 شبی داشته ام و نه 80 شبی! برنامه های من حداکثر 14-13 قسمت بود. آن برنامه «39 » هم که 39 قسمت شد ، در همان هفدمین قسمت زمین خورد و بقیه اش پخش نشد.

تهیه کننده “معمای شاه” هیچ وقت پول عوامل را به موقع نداده است

کاردان درباه وقفه های گاه و بیگاهی که در تازه ترین تجربه بازیگری وی “معمای شاه” ایجاد شده بیان می دارد:  در “کلاه پهلوی” یک سال و اندی سریال را به خاطر تأیید متن نگه داشتند. چندین مرتبه هم چندماه، چندماه متوقف شد بخاطر ندادن بودجه. همین اتفاق در این سریال “معمای شاه” هم دارد رخ می دهد. اما مسئله «معمای شاه» نیست، این مسئله، معمای لدنی است! تهیه کننده این سریال. که متأسفانه هیچوقت پول عوامل را به موقع نداده است و بنظر هم نمی آید که بخواهد بدهد. البته بخشی به ایشان مربوط است و بخشی هم به سازمان مربوط است که می گوید بودجه ندارم. وقتی که بودجه هم می آید، درست تقسیم نمی شود.

پارسال، ماه رمضان، برنامه افطار را اجرا می کردم اما هنوز تسویه حساب نشده است

وی می افزاید: من سیزده ماه قبل، کارم در این سریال تمام شد، اما تسویه حساب نشد. البته خب برنامه های دیگری هم هست، من پارسال، ماه رمضان، برنامه افطار را اجرا می کردم اما هنوز تسویه حساب نشده است. یک برنامه هم برای شبکه پنج کار کردم ، به اسم « 39 هفته» که در هفته دفاع مقدس، هرشب پخش می شد، پول بنده بابت این برنامه هم هنوز تسویه نشده است! مسئله این است که یا در سازمان پول نیست یا وقتی هم می آید، متأسفانه تهیه کننده به خودش حق می دهد هرطور که دلش می خواهد هزینه کند. دستمزد افراد را قبل از اینکه عرقش خشک شود بدهنداما اصلا کسی به این مسائل فکر نمی‌کند. می گویند تمام شد، بازی اش را کرد و رفت دیگر! حالا ما پولش را ندهیم چه کار می خواهد بکند؟ من قرارداد دارم، چک هم دارم اما باز نمی توانم پولم را بگیرم. بنابراین یک بخشی اصلا مسئله مالی نیست.

  صندلی احمدی نژاد در آن برنامه که توام با قهر و جدل بود آنقدر داغ شد که …
داریوش کاردان درباره خروجش از برنامه “صندلی داغ” هم بیان می دارد: دلیل اصلی این بود که بنده شخصا انصراف دادم و گفتم نمی‌آیم. حتی با تهیه کننده و کارگردان برنامه، کارمان به مشاجره لفظی هم کشید. گفتم: آقا نمی آیم، نمی آیم، نمی آیم! برای اینکه برنامه حرارت خود را از دست داده است. جالب اینجاست که بعد از اینکه نرفتم و افراد دیگری برنامه را اجرا کردند اما در هفته دفاع مقدس و هفته بسیج باز هم من رفتم و صندلی داغ را اجرا کردم. چون دلم می خواست بروم. برای اینکه سرداران می آمدند، برای اینکه جانبازان می آمدند.برای اینکه اهل جبهه و جنگ می آمدند و این دوستان همیشه دغدغه داغ من هستند. خب من آنجا با آدمهایی مثل سرلشکر فیروز آبادی صحبت کردم، با آقای محسن رضایی صحبت کردم.
کاردان خاطرنشان می سازد: واقعا دوست داشتم برنامه به جایی برسد که با خیلی ها حرف بزنیم. الان هم دلم همین را می خواهد، دوست دارم با رئیس جمهور صحبت کنم. با معاونانش صحبت کنم. اما در مورد برنامه ای که با شهردار وقت تهران محمود احمدی نژاد داشتم می‌توانم به عبارت شاید و باید اشاره کنم. اولا دوست ندارم راجع به آن برنامه صحبت کنم. شاید صندلی احمدی نژاد در آن برنامه که توام با قهر و جدل بود آنقدر داغ شد که دیگر قابل پخش نبود. قهر من از صندلی داغ …در این مورد ادامه ندهیم.
اگر رئیس جمهور بیاید و روی صندلی داغ بنشیند، با او شوخی هم می کنم
این مجری باسابقه با اشاره به اینکه خیلی خوب بلد است که چطور در برابر رییس جمهور بنشیند و با وی دیالوگ کند بیان می دارد: من بلدم با کی، چطوری شوخی کنم. متأسفانه بعد از اینکه “صندلی داغ” تمام شد، در تمام شبکه ها یک چیزهایی شبیه صندلی داغ راه افتاد، آدمهای بی تجربه‌ای آمدند نشستند و نمی دانستند با چه کسی دارند حرف می زنند، اندازه طرف مقابل را نمی دانستند. نمی‌دانستند چه نوع شوخی باید با او بکنند.
وی می افزاید: بله اگر رئیس جمهور بیاید و روی صندلی داغ بنشیند، با او شوخی هم می کنم، در کمال ادب، با ایشان می گویم و می خندم. بنده آماده شوخی با رئیس جمهور روی صندلی داغ هستم. ضمنا سؤالات واقعی مردم را از ایشان می‌پرسم. من این کار را بلدم و دوست دارم این اتفاق بیفتد. ما نه می توانیم با مسئولین شوخی کنیم و حتی در بعضی موارد با مردم هم نمی توانیم شوخی کنیم! من دارم محک می زنم و جلو می روم تا ببینم آیا می شود سر شوخی را با سیاستمداران باز کرد؟