1

وزیر ۹ماهه ارشاد به معاونت فرهنگی-اجتماعی شهرداری رسید⇐تصویرشهر به چه کسی خواهد رسید؟

سینماروزان: رضا صالحی امیری که دوران حضورش در وزارت ارشاد کمی بیش از 9 ماه شد به عنوان معاون فرهنگی-اجتماعی شهرداری منصوب شد.

به گزارش سینماروزان صالحی امیری در مدت حضور در وزارت ارشاد بیش از همه به خاطر نامه اصغر نعیمی کارگردان سینما به وی برای تعیین تکلیف فیلمهای توقیفی و به دنبال آن راه اندازی کمیته بازبینی فیملهای توقیفی و تلاش برای حل مشکل برخی از این فیلمها در کانون توجه قرار گرفت.

پیش از صالحی امیری مجتبی عبدالهی معاونت اجتماعی-فرهنگی شهرداری را برعهده داشت و قبل از صالحی امیری هم بنا بودشجاع پوریان نماینده شورای شهر به معاونت اجتماعی منصوب شود.

با حضور صالحی امیری در معاونت فرهنگی-اجتماعی باید منتظر ماند و تغییر و تحول در دیگر زیرمجموعه های فرهنگی شهردار را نظاره کرد. مثلا اینکه چه کسی به ریاست سازمان فرهنگی-هنری شهرداری خواهد رسید و از آن سو موسسه تصویرشهر کدام مدیرعامل را به خود خواهد دید؟




اظهارات کارگردان یک فیلم کودک درباره اوضاع بغرنج اکران پاییزی⇐باعث تأسف است که شرایط اکران پاییزی از نظم و قاعده خارج شده!/براساس کدام استراتژی ٢٠ فيلم را به طور همزمان اکران کرده‌اند؟/چرا هیچ کس پاسخگوی فیلم‌سوزی و سرمایه‌سوزی متعاقب آن نیست؟/شهرداری فقط هوای برخی تهیه‌کنندگان ارگانی را دارد و به بقیه چیزی نمی‌رسد

سینماروزان: پیچیدگی اکران پاییز روزبروز بیشتر میشود و از یک طرف فشار به فیلمسازانی که فیلمهایشان در آستانه اکران است فزونی یافته و از طرف دیگر فشار به فیلمسازانی که محصولاتشان در تراکم اکران 20 و چندفیلمه پاییزی روی پرده رفته است.

به گزارش سینماروزان حسین قناعت کارگردانی که در همه این سالها فیلم کودک ساخته از جمله کارگردانانی است که تازه ترین فیلمش «قهرمانان کوچک» در اکران شلوغ پاییزی روی پرده رفته است و عدم تخصیص سانس کافی به فیلم در عین طرح شعارهای حامیانه نسبت به سینمای کودک با گلایه او مواجه شده است.

حسين قناعت با اشاره به شرایط اکران فیلمش به سینماروزان اظهار داشت: اكران فیلم ما از اواسط مهرماه آغاز شده و علیرغم تراكم بالای اكران، مخاطب نسبی خود را داشته ایم و رشد فروشمان هم خوب بوده اما مسأله شلوغی اکران باعث شده هیچ فیلمی نتواند مخاطب حداکثری خود را داشته باشد.

این کارگردان با ابراز تأسف از اینکه شرايط اكران از نظم و قاعده خارج شده، گفت: واقعا براى خودم سوال شده كه چگونه به صورت همزمان شاهد اكران ٢٠ فيلم سينمايى هستيم؟ براساس چه استراتژى اين تصميمات گرفته مى‌شود؟ متاسفانه سياست‌گذارى‌هاى اكران آثار سينمايى به فيلمها ضربات جبران ناپذيرى وارد مى كند و کسی هم پاسخگوی فیلم‌سوزی و سرمایه‌سوزی متعاقب آن نیست.

اين فيلمساز در ادامه با انتقاد از عدم همراهی شهردارى تهران با صاحبان محصولات فرهنگی بيان كرد: متأسفانه شهردارى در حمایت از آثار عادلانه رفتار نمی‌کند. بيلبوردهاى شهرى در اختيار دو الى سه فيلم خاص قرار داده شده به شكلى كه «قهرمانان كوچك» از تبليغات محيطى شهرى محروم شده است. فقط شعار حمایت از فیلم کودک میدهند اما به اکران که میرسیم هیچ خبری از حمایت نیست.

قناعت ادامه داد: «قهرمانان کوچک» با موضوع مهم حمايت از توليد ملى ساخته شده آن هم در ژانر كودك که می‌تواند زیربنای ارتقای ذهنی جامعه باشد. مگر موضوع حمايت از توليد داخلى و وطنى توسط سياست‌گذاران نظام به مسئولان ابلاغ نشده پس به چه دليل شهردارى از كمدى سالمى همچون «قهرمانان كوچك» حمايت نمى‌كند و تنها هوای برخی تهیه‌کنندگان ارگانی را دارد؟ ارگانی‌ها هرچه تولید کنند بیلبوردهای عریض و طویل میگیرد و هرچه پخش کنند علیرغم فروش پایین بیلبورد دارد اما به بقیه چیزی نمیرسد!

قناعت در ادامه با اشاره به اينكه اميدوارم روزى فرا برسد كه مسئولان فرهنگی صرفا شعار حمایت ندهند و به وعده هاى خود عمل كنند گفت: متاسفانه شهردارى تهران در حق «قهرمانان كوچك» كم لطفى كرده است  و ميدانم روزى فرا مى رسد كه بابت اين اتفاق از سازندگان «قهرمانان كوچك» عذرخواهى خواهند کرد زيرا اين فيلم به ارزش هاى خانواده و حمايت از كالاى وطنى با قصه ‌اى سر راست و روان اشاره مى كند. چهره هاى سينماى كمدى و يوسف كرمى قهرمان بين‌الملى با اخلاص نيت و اداى دين به توليدات داخلى در اين فيلم حضور پيدا كردند تا مردم به مفهوم مقوله مهم حمايت از توليدملى پي ببرند.

وى در خاتمه  گفت: خوشبختانه فروش روزانه اين فيلم بالاتر از ٤٠ ميليون تومان در روزهاى اخير بوده است، مطمئن هستم اين فيلم از پتانسيل بالاترى براى فروش برخوردار است، به نظرم «قهرمانان كوچك» شگفتى سينماى كودك در سال جارى خواهد بود و عنوان پرفروش ترين فيلم در ژانر كودك امسال را به خود اختصاص خواهد داد.




طعنه حسین فرحبخش به همکاری بی‌سابقه حوزه، شهرداری و تلویزیون در جریان اکران یک کمدی پرحاشیه

سینماروزان: پنجمین ساخته حسین فرحبخش با نام «پا تو کفش من نکن» در حالی روی پرده رفت که فارغ از درجه بندی 12+ برای آن از سوی حوزه هنری ممنوع العرضه تشخیص داده شد و رسانه ملی هم خیلی زود آن را ممنوع التبلیغ کرد. از آن سو پردیسهای شهرداری نیز فیلم را با محدودیت سانس روی پرده فرستادند.

به گزارش سینماروزان فارغ از همه اینها از حدود دو هفته قبل و در حالی که این کمدی در میان پرفروشهای هفتگی اکران بود به ناگاه بیشتر از 80 درصد سینماها آن را از برنامه نمایش خارج کردند با این حال اکران «پا تو کفش من نکن» در همان سینماهای باقیمانده آن قدر مخاطب داشته که فروش فیلم از 1.5 میلیارد بگذرد.

حسین فرحبخش کارگردان «پا تو کفش من نکن» با اشاره به محدودیتهای کثیری که گریبان فیلم آخرش را گرفته به «فیلم» گفت: با تمام کارشکنیها فروش فیلم مناسب بوده است.

وی با طعنه ای به ارگانهای متصل به منابع عمومی ادامه داد: اکران فیلم ما از یک نظر شاید بی نظیر باشد چون حوزه هنری و تلویزیون و شهرداری تهران به طور بی سابقه ای با همکاری هم فیلم ما را تحریم کردند و در نهایت محدودیت سنی هم به فیلم وارد شد تا همه نوع بی مهری را شاهد باشیم اما از فروش راضی هستیم.

این کارگردان که سابقه سالها تهیه کنندگی دارد تأکید کرد: طبیعیست اگر تبلیغات محیطی یا تلویزیونی مناسبی برای این کمدی وجود داشت و این تحریمها صورت نمیگرفت،فیلم به فروش بسیاری بالاتری دست می یافت.




گزارش خبرگزاری اصولگرا درباره تغییر و تحولات در ارشاد و شهرداری⇐جابجایی حیدریان با یک گزینه نزدیک به رییس معزول!!!/حضور یک روحانی در معاونت فرهنگی ارشاد/حضور یک بانوی فرهنگی در معاونت مطبوعاتی/مدیریت فرهنگی شهرداری در دست مشارکتی‌های شکست‌خورده؟!/کوچ مدیران فرهنگی قالیباف به صداوسیما!

سینماروزان: حدودا یک ماه و نیم بعد از رأی اعتماد به کابینه جدید و حضور عباس صالحی به عنوان وزیر ارشاد هنوز تغییر و تحول بنیادی در این وزارتخانه و از جمله در حوزه مدیریت سینما انجام نگرفته است.

به گزارش سینماروزان در این اوضاع خبرگزاری اصولگرای «فارس» در گزارشی به پیش بینی تغییر و تحولات در ارشاد پرداخته و در کنار ذکر نامهایی که ممکن است معاونتهای فرهنگی و مطبوعاتی ارشاد را برعهده گیرند از تغییر حیدریان و جایگزینی با یک گزینه نزدیک به رییس معزول سینما سخن گفته است.

در گزارش این رسانه اصولگرا درباره تغییر و تحولات شهرداری هم گمانه زنیهایی شده و از جمله کوچ مدیران فرهنگی شهرداری به صداوسیما و حضور برخی از اعضای حزب مشارکت در قامت مدیران فرهنگی شهرداری.

متن کامل گزارش «فارس» را بخوانید:

بعد از آمدن عباس صالحی به‌عنوان وزیر ارشاد تا امروز گمانه‌زنی‌های زیادی درباره تغییرات احتمالی در این وزارتخانه صورت گرفته است اما هنوز وزیر ارشاد هیچ تغییری (حداقل به‌صورت رسمی) در ترکیب قبلی معاونانش نداده است. با این احوال به‌نظر می‌رسد در آینده‌ای نزدیک تغییرات زیادی دست‌کم در دو معاونت وزارت ارشاد به‌وجود خواهد آمد. از جمله تغییرات احتمالی معاونت‌های ارشاد، جابجایی و تغییر در معاونت فرهنگی ، مطبوعاتی، حقوقی و همین‌طور سازمان سینمایی است.

در روزهای اخیر صحبت‌هایی مبنی بر تغییراتی در معاونت قرآنی وزارت ارشاد صورت گرفت و حتی از حجت‌الاسلام و المسلمین محمدعلی خسروی که مدیرکل دفتر آموزش و توسعه مشارکت‌ها معاونت قرآن و عترت را بر عهده دارد به عنوان معاون جدید قرآنی نام برده شد اما شنیده‌ها حاکی از این است که حجت‌الاسلام و المسلمین محمدرضا حشمتی، در سمت خود ابقا می‌شود. ظاهرا سید عباس صالحی قول‌هایی مبنی بر استفاده از یک روحانی و همچنین یک مدیر زن در جمع معاونان خود داده است.

 این روزها اگرچه سرپرست معاونت فرهنگی و تیم قبلی این معاونت با وجود همه مشکلات و ضعفها، برای ماندن تلاش می‌کنند اما به احتمال فراوان معاونت فرهنگی شاهد تغییر خواهد بود. در این بخش گزینه‌هایی برای هدایت معاونت فرهنگی وزارت ارشاد معرفی شده‌اند.

حجت الاسلام سیدعلی عماد رییس کنونی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس، حجت الاسلام محمدرضا زائری مدیرکنونی مجموعه فرهنگی سرچشمه و حجت‌الاسلام محمدعلی خسروی مدیرکنونی دفتر آموزش و توسعه مشارکت‌ها معاونت قرآن و عترت ، محسن چینی فروشان مدیر نشر فرهنگ اسلامی، حجت‌الاسلام علی ملانوری که پیش از این مدیرکل چند منطقه ارشاد بوده است از گزینه‌‌ های مطرح شده برای سمت معاونت فرهنگی وزارت ارشاد هستند.

بنابر شنیده‌ها معاونت مطبوعاتی نیز شاهد تغییرانی خواهد بود؛ حسین انتظامی احتمالا با وزارت ارشاد خداحافظی می‌کند و با توجه به ارتباط نزدیکش با بدنه دولت در نهاد ریاست جمهوری سمتی خواهد گرفت. گیتا علی آبادی مدیرکل مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها نیز جانشین حسین انتظامی در معاون مطبوعاتی خواهد شد.

در مورد معاونت هنری نیز به نظر می‌رسد وزیر علی‌رغم انتقادات ، علی مرادخانی را در سمتش برای چهار سال دیگر ابقا کند تا این مدیر همزمان مدیر دو مجموعه فرهنگی (معاونت امور هنری ارشاد و موزه موسیقی ایران) باقی بماند. محمد مهدی حیدریان نیز با وجودی‌که تلاش‌های فراوانی برای ابقا کرد جای خود را به یکی از چهره‌های نزدیک به مدیریت قبلی سازمان سینمایی خواهد داد. از سوی دیگر شنیده می‌شود حجت‌الله ایوبی نیز با توجه به حضورش به عنوان رییس ستاد هنرمندان روحانی در انتخابات، احتمالا به عنوان مشاور فرهنگی رییس جمهور انتخاب شود. حسام الدین آشنا و سیدرضا صالحی امیری مشاوران فرهنگی روحانی در دولت یازدهم بودند.

همزمان با تغییرات در وزارت ارشاد اتفاقاتی نیز در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در جریان است و برخی جابه‌جایی ها از وزارت ارشاد به این سازمان و برعکس اتفاق خواهد افتاد.

با توجه به تغییرات در مدیریت سازمان فرهنگی هنری شهرداری، احتمالا مدیران زیادی که نگاه نزدیک به مدیریت پیشین این مجموعه دارند به صداو سیما یا ادارات و نهادهای فرهنگی دیگر خواهند رفت.

از سوی دیگر باتوجه به اینکه اغلب مدیران فرهنگی اعتدالی در پست‌های مهم حضور دارند، برای حضور در بخش‌های فرهنگی شهرداری،نگاه‌ها به سمت مشارکتی‌‌ها خواهد چرخید.

این افراد چند سالی است، بیشتر وارد فضای خصوصی و اقتصادی شده‌اند و طبیعتا موفق‌هایشان در بخش خصوصی، وارد بخش فرهنگی شهرداری نخواهند شد پس مشارکتی‌هایی که در بخش خصوصی شکست خورده‌اند نامزد حضور در بخش‌های فرهنگی شهرداری خواهند بود. البته باید دید مدیران فعلی شهرداری و شورای شهر آیا به این دسته میدان خواهند داد یا نه؟

 




پرسشهای رسانه اصلاح‌طلب: چرا سینما آزادی سرنوشت خود را با حوزه هنری گره زده؟/آیا با تغییر شهردار، این سینما راه خود را از حوزه جدا خواهد کرد؟

سینماروزان: بازدید محسن هاشمی رییس شورای شهر از پردیس سینمایی آزادی در روز ملی سینما و درخواستی که وی از برخی ارگانهای انقلابی پیرامون واگذاری سینماهایشان به شهرداری داشت(اینجا را بخوانید) موجب آن شد که روزنامه اصلاح طلب «شرق» در گزارشی پیرامون این بازدید پرسشی را طرح کند درباره پردیس آزادی.

به گزارش سینماروزان پردیس آزادی که سهامش به صورت کاملا مساوی میان شهرداری و حوزه هنری تقسیم شده در کوران توقف فیلمها توسط حوزه هنری اغلب دنباله رو مدیران حوزه بوده و به قافله تحریم کنندگان پیوسته؛ این موضوعیست که پرسش روزنامه «شرق» را موجب شده است؛

این رسانه نوشته است: یکی از سؤال‌های اهالی سینما از مدیریت شهرداری تهران این بوده که چرا سینما «آزادی» سرنوشت خود را با حوزه هنری گره زده است؟ حوزه هنری با عملکردش در سال‌های اخیر که همانا تحریم فیلم‌های کارگردانان مستقل است، موضع خود را در قبال سینمای ملی و مستقل به صراحت اعلام کرده، درحالی‌که شهرداری تهران خدمات زیادی به سینمای ایران کرده است.

«شرق» بدون طرح چرایی دریافت عوارض 5درصدی شهرداری از فیلمهای سینمایی از خدمات زیادی گفته که شهرداری برای سینمای ایران کشیده(!) و افزوده است: شهرداری تهران با توسعه فضاهای فرهنگی و ساخت پردیس‌های سینمایی توانسته خدمات شایانی به اشاعه سینمای ملی کند. سؤال اینجاست که شهرداری تهران با اینکه فقط ٥٠ درصد سهم سینما «آزادی» را دارد، چقدر می‌تواند در سرنوشت اکران فیلم‌ها تأثیر‌گذار باشد؟

این رسانه ادامه داده است: درست است که ٥٠ درصد سهم سینما آزادی به شهرداری تهران و ٥٠ درصد آن به حوزه هنری تعلق دارد، ولی متأسفانه در سال‌های اخیر شهرداری تهران از سیاست‌های ضد سینمای ملی حوزه هنری تبعیت کرده و قرارداد بسیاری از فیلم‌ها را اعمال نکرد. با تغییر فصول و ریاست محمدعلی نجفی بر شهرداری تهران باید دید بادهای تغییر به سینماهای شهرداری هم می‌وزد و این نهاد، راه خود را از حوزه هنری جدا می‌کند یا نه. 




ادعای دبیر چندشغله جشنواره شهر: بودجه مان از فروش بلیت سینماهاست!⇐پرسش: آیا منظور همان سهم ۵درصدی فروش فیلمها است که شهرداری پیش پیش از سینماگران می گیرد؟! و آیا سینماگران راضی به شراکت شهرداری در فروش فیلمهایشان به بهانه برگزاری جشنواره اند؟!

سینماروزان: تازه ترین دوره جشنواره فیلم شهر به دبیری علی احمدی که همزمان تهیه کنندگی “خندوانه” و مدیریت تصویرشهر را برعهده دارد در مسیر برگزاری قرار دارد.

به گزارش سینماروزان نشست خبری این جشنواره در حالی برگزار شد که دبیر درباره منبع بودجه این جشنواره اظهار داشت: ما این دوره از جشنواره را با محدودترین تیم اجرایی برگزار کردیم و هزینه جشنواره ما از فروش بلیت در گیشه سینما تامین می‌شود و ما در این سال‌ها غیر از یک مورد که از بودجه‌های شهردار برای ساخت اثر استفاده کردیم؛ دیگر هیچ گاه از بودجه‌های دولتی و غیردولتی استفاده نکردیم.

وی ادامه داد: در حقیقت پردیس ملت جایی است که از هزینه‌های آن جشنواره را برگزار کردیم. هزینه سه پردیس سینمایی رازی، تماشا و راگا را متقبل شدیم و همین طور به ایوان شمس هم کمک کردیم و این باعث مسرت است که از خود گیشه سینما به حوزه سینما کمک کنیم.

احمدی در جایی دیگر از سخنان خود گفت:  شهرداری در تمام دنیا حامی حوزه سینماست و من تصور نمی‌کنم که به این جشنواره لطمه‌ای وارد شود چرا که به این باور رسیدیم که فرهنگ و هنر را سلیقه‌ای نپنداریم.

به گزارش سینماروزان اینکه احمدی ادعا کرده از گیشه سینما هزینه برگزاری جشنواره را داده ناظر به همان 5درصدیست که شهرداری از فروش فیلمها برمیدارد؟؟

و آیا این برداشت از آن 5درصد که در همه این سالها گلایه سینماگران را موجب شده توجیهی مناسب برای وابسته نبودن جشنواره شهر به بودجه های دولتی است؟؟

اگر این 5درصد را سینماگران با میل و رغبت می دادند و سپس از آن برای برگزاری جشنواره ای همچون شهر استفاده می شد ایرادی نداشت اما وقتی اغلب سینماگران مدام به گلایه از این امر پرداخته اند که چرا شهرداری که ادعای حمایت از اهالی هنر را دارد به صورت اجباری در فروش فیلمهای آنها شریک میشود توجیه برگزاری جشنواره با استفاده از آن 5درصد عذر بدتر از گناه است.




اکبر عبدی در برنامه‌ای به تهیه‌کنندگی داداش کوچیکه تهیه‌کننده فیلم۳ارگانی بیان کرد: تهران در ده سال اخیر شهر بسیار خوبی شده است!!! ⇔پرسش اول مخاطبان: اگر این طور است چرا چند ماه از سال را در خارج می‌گذرانید؟/پرسش دوم: آیا بودجه تولید این برنامه را شهرداری داده؟

سینماروزان: کم پیش آمده اکبر عبدی درباره دستاوردهای سیاسیون و دولتمردان جز با نیش و کنایه حرف بزند و برای همین اینکه او در برنامه ای تازه تأسیس به نام «مردم گرام» به طور کاملا جدی از کیفیت بالای شهر تهران بگوید عجیب به نظر می رسد.

به گزارش سینماروزان عجیب از منظر مخاطبان وگرنه کیست که نداند «مردم گرام» برنامه ایست به تهیه کنندگی  محمدحسین رضوی داداش کوچیکه تهیه کننده فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز»!

درباره ارتباطات نزدیک تهیه کننده فیلم 3ارگانی و مقامات شهری که حرف ناگفته ای باقی نمانده به خصوص که در جریان انتخابات96 هم نامبرده به عنوان نماینده مستقیم شهردار حضور داشت و مدام توئیتهای 4درصدی می‌زد!

«مردم گرام» از همان ابتدای روی آنتن رفتن به خاطر تلاشی که در جهت قدردانی از زحمات و فعالیتهای شهری نشان داد با این پرسش مخاطبان مواجه شد که آیا بودجه تولید این برنامه را شهرداری داده؟

عبدی وقتی در برنامه «مردم گرام» حاضر شد صراحتا گفت:  تهران را دوست دارم و تنها مسئله ی منفی این شهر ترافیک آن می باشد. تهران در این ده سال اخیر شهر بسیار خوبی شده است و به خاطر همین از جمعیت شهرستان ها کم شده و به تهران اضافه شده است.

این ادعاهای عبدی با پرسشهای مختلف مخاطبان در شبکه های اجتماعی مواجه شد. یکی از پرسشها خطاب به عبدی است که اگر به زعم وی تنها مشکل تهران ترافیک است و مثلا آلودگی هوا در شهر نیست، چرا هنرمندانی مانند عبدی چند ماهی از هر سال را خارج از کشور و مثلا سواحل ترکیه می‌گذرانند؟!

پرسش بعدی مخاطبان درباره این است که آیا این تبلیغ برای بهبود امور شهری به سفارش شهرداری انجام میشود یعنی آیا بودجه تولید برنامه «مردم گرام» را ارگانهای شهری داده اند؟

پرسش سوم در این باره است که آیا تولید این برنامه ها واقعا سودی هم برای سفارش دهنده دارد؟ تولیدکنندگان چنین برنامه‌هایی است همچنان و به سبک دو دهه قبل می خواهند با کاور کردن مشکلات و سخن گفتن منطبق با آنچه سفارش دهندگان(؟!) می‌خواهند آنتن را پر کنند بی آن که فکر کنند به اینکه این روش برنامه سازی تا چه حد تاریخ مصرف برنامه هایشان را پایین می آورد و حتی ماندگاری پاورقی رنگین نامه های مجلات سبک زندگی را هم برایشان فراهم نمی کند.




اظهارات منطقی یک نماینده مجلس⇐دولت برای حمایت از ساخت پردیس لایحه ارائه دهد/شهرداری با علاقمندان به سرمایه‌گذاری در این حیطه وارد مناقشه نشود

سینماروزان: در سالهای اخیر کم نیستند سرمایه گذارانی که علاقه دارند مجتمعهای تجاری-فرهنگی بسازند تا در کنار برآورده ساختن نیازهای تجاری مخاطبان سهمی هم در سرگرم ساختن آنها از طریق نمایش فیلم یا روی صحنه بردن تئاتر داشته باشند با این حال مشکل اصلی پیش روی چنین سرمایه گذارانی آن است که حمایت کافی از مدیریت دولتی سینما و همچنین شهرداری های کل کشور نمی بینند.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «جوان» شاید همین عدم همراهی بوده که باعث شده یک نماینده مجلس از وزارت ارشاد بخواهد لایجه ای برای حمایت از ساخت مجتمعهای فرهنگی و از جمله پردیسها به مجلس ارائه کند و از شهرداریها بخواهد با علاقمند به سرمایه گذاری در این حیطه وارد مناقشه نشوند.

سیدصادق طباطبایی نژاد عضو کمیسیون فرهنگی مجلس میگوید: وزارت ارشاد بايد لايحه‌اي براي ارائه تسهيلات ويژه براي ايجاد مجموعه‌هاي فرهنگي و هنري به مجلس ارائه كند.

سيد صادق طباطبايي‌نژاد، ادامه میدهد: دولت مي‌تواند با حمايت و ارائه تسهيلات مناسب راه را براي ورود بخش خصوصي به اين مهم باز كند، لذا ارائه مجوز ساخت مجتمع‌هاي تجاري و فرهنگي اين تضمين را به بخش خصوصي مي‌دهد.
نماينده مردم اردستان مي‌افزايد: همكاري و مساعدت بيشتر دولت با علاقه‌مندان در بخش خصوصي مي‌تواند به گسترش تعداد سالن‌هاي سينمايي در شهرهاي مختلف منتهي شود و اين شهرها از اين طريق از مهجوريت امكانات فرهنگي خارج خواهند شد.
طباطبايي‌نژاد با بيان اينكه دولت‌ها توان ساخت سالن‌هاي سينمايي را ندارند لذا بايد با تغيير نگاه به دنبال جذب سرمايه براي اين مهم باشند، مي‌گويد: شهرداري‌ها بايد نگاه فرهنگي را به مالي ترجيح داده و با افرادي كه اعلام آمادگي مي‌كنند وارد مناقشه نشوند. پرديس‌هاي سينمايي به دليل عملكرد چندگانه‌شان و برخورداري همزمان از موقعيت تجاري و فرهنگي با استقبال خوبي از سوي سرمايه‌گذاران بخش خصوصي روبه‌رو شده است.
همچنان بخش قابل توجهی از سالنها سینماهای تک سالنه اند
علیرغم توصیه های این نماینده مجلس اما هنوز بخش قابل‌توجهي از سالن‌هاي سينما متعلق به سينماهاي تك‌سالنه يا حداكثر دو يا سه سالنه است؛ سالن‌هايي كه اغلب در سينماهاي قديمي قرار گرفته و از نظر ساختماني فرسوده‌اند. در عوض پرديس‌هاي سينمايي، محلي براي فعاليت‌هاي اجتماعي‌اند كه مخاطبين زيادي را به خود جذب مي‌نمايند.
مجتمع‌هاي تجاري و شاپينگ‌مال‌ها نيز مخاطبين خود را كه با هدف خريد وارد مجموعه فوق شده‌اند، جذب مي‌نمايند. پرديس‌هاي سينمايي را همچنين مي‌توان در كنار ساير عملكرد‌هاي فرهنگي از جمله گالري‌هاي هنري، كتابفروشي، كافي‌شاپ‌هاي هنري و… نيز قرار داد. اين روش، باعث مي‌شود اين پرديس سينمايي به يك مركز بزرگ فرهنگي در منطقه خود، تبديل شود.
لزوم تغيير ذائقه سينمايي مردم و ارائه پيشنهاد تماشاي فيلم در پرديس‌ها به جاي استفاده از سينماهاي قديمي لزوم جايگزيني و توسعه پرديس‌ها را بيش از پيش نمايان كرده است.
در ماه گذشته شاهد افتتاح پرديس سينمايي يكي از مجتمع‌هاي بزرگ تجاري در تهران بوده‌ايم و در ماه‌هاي آينده نيز قرار است پرديس بزرگ ديگري افتتاح شود، قطعاً ورود مجلس و ارائه راهكار قانوني براي حمايت از ساخت پرديس‌هاي سينمايي باعث نوسازي زير‌ساخت‌هاي سينمايي كشور خواهد شد.
همان‌طور كه آمار و ارقام فروش سينما نيز نشان‌دهنده اين است كه پرديس‌هاي سينمايي از نظر اقتصادي با فروش بهتري از ديگر سالن‌هاي سينما روبه‌رو هستند و همين نكته مي‌تواند براي علاقه‌مندان به سرمايه‌گذاري در محيط‌هاي فرهنگي يك عامل مشوق باشد.



بالاخره کمتر از ۳ روز مانده به انتخابات و یک روز بعد از انصراف شهردار از انتخابات⇐عسکرپور درباره حمایت از دولت روحانی نوشت

سینماروزان: حدودا دو هفته قبل که خبر ساخت فیلم تبلیغاتی اسحاق جهانگیری توسط جوانی با حداقل رزومه منتشر شد در چرایی عدم حضور سینماگران سرشناس برای ساخت چنین آثاری از حمایتهایی که از سوی شهردار تهران نثار برخی از آنان شده سخن گفتیم و اینکه نوعی رودربایستی با شهردار باعث میشود آنها جرأت حضور آشکار پشت روحانی و معاونش جهانگیری را نداشته باشند.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان دیروز که محمدباقر قالیباف به نفع ابراهیم رییسی از انتخابات کنار رفت می‌شد حدس زد برخی از سینماگرانی که تاکنون به دلیل تعارف با قالیباف اظهارنظر رسمی درباره روحانی نداشتند آشکارتر وارد صحنه شوند.

یک روز بعد از انصراف شهردار محمدمهدی عسکرپور تهیه کننده و کارگردانی که سابقه سالها کارمندی برای سازمان فرهنگی-هنری شهرداری را داشته و در سالهای اخیر و مثلا در تولید آخرین فیلمش «ماجان» حمایت تصویرشهر را داشت با نگارش یادداشتی درباره حمایت از دولت تدبیر سخن گفته است.

اینکه عسکرپور که در ورود به سینمای جوانی به نام محمود رضوی-نماینده ستاد قالیباف و تهیه کننده فیلم 3ارگانی قتل موسی خیابانی- نقش موثری داشته است و البته  آخرین سریالش «نفس گرم» را به تهیه کنندگی همین جوان ساخت، تازه بعد از انصراف قالیباف درباره حمایت از دولت تدبیر سخن می گوید تأمل‌برانگیز به نظر می رسد اما عسکرپور به جای سخن گفتن در این باره در یادداشتش به گلایه از آنها پرداخته که در زمان دولت دهم آسیب‌زا بودند و حالا در کنار یکی از نامزدها-منظور ابراهیم رییسی است؟؟- حضور یافته اند!

متن یادداشت عسکرپور را به نقل از «ایسنا» بخوانید:

در این روزها که جدل لفظی بین نامزدهای انتخاب ریاست جمهوری حالت فزاینده پیدا کرده، فارغ از عملکرد دولت یازدهم در حوزه‌های مختلف که خود جای بحث دارد، برای من و لابد خیلی از اهالی حوزه فرهنگ و هنر که دوره سختی را در سال‌های دولت دهم پشت سرگذاشتیم، دیدن چهره‌ها و شنیدن صداهایی که در آن ایّام رفتار به شدت ضد فرهنگی، تفرقه آمیز و آسیب زننده داشتند، در کنار یکی از نامزدها بیشتر جلب نظر می‌کند. به نظرم به همین دلیل ساده، اهالی کار و کرامت نباید نسبت به حمایت گسترده هنرمندان و اهل فرهنگ از دولت تدبیر و امید برآشفته شوند، پس بهتر است که کمی از فحاشی و بددهنی که شیوه رایج و پیش برنده در آن سال‌ها بوده دست بردارند. به هر صورت در عرصه نمایش چیزی داریم به نام فلاش بک!




حمایت انتخاباتی از قالیباف؟⇐عزت‌‌ا.. انتظامی: شهرداری پول می‌دهد تا در میان هنرمندان نیازمند تقسیم کنم!!!

سینماروزان: عزت ا.. انتظامی بازیگری که حضورش به همراه اسفندیار رحیم مشایی و محمود احمدی نژاد برای ثبت نام در انتخابات 92 ریاست جمهوری چنان حاشیه هایی را موجب شد که منجر به برائت این بازیگر از این حضور شد در سالهای اخیر نیز نامه هایی را در جهت حمایت از برخی از شکست خوردگان انتخابات 88 نوشته بود.

به گزارش سینماروزان انتظامی که سالهاست مقابل دوربین نرفته است در تازه ترین گفتگوی خود که با «میزان» انجام شده هم با اشاره به تلاشهایی که برای راه اندازی خانه سالمندان هنرمندان داشته است از این گفته که شهرداری از طریق خانه هنرمندان پولی را در اختیار او می‌گذارد تا در اختیار هنرمندان نیازمند قرار دهد.

انتظامی در خصوص راه اندازی خانه سالمندان هنرمند که چند سال گذشته برای ساخت آن پیگیر بود تصریح کرد: من برای راه‌اندازی خانه سالمندان هنرمندان تلاش بسیاری کرده‌ام و حتی محلی را هم برای این خانه در نظر گرفتیم و کارهای مربوط به تأسیس این خانه سالمندان هنرمندان را انجام دادیم و در این زمینه از سازمان بهزیستی هم کمک گرفتیم تا بتوانیم این خانه را در دو طبقه تهیه کنیم. در نهایت موافقت شد و ما یک محل زیبا را که حیاط باصفایی هم داشت را برای تعدادی محدودی زن و مرد در دو طبقه در نظر گرفتیم که در آن محل از آنها نگهداری شود و بتواند لحظات خوبی را سپری کنند.

وی در خصوص وضعیت امروز هنرمندان پیشکسوت یادآور شد: هم‌اکنون بسیاری از هنرمندان سالمند وضعیت خوبی ندارند و بسیاری از آن‌ها حتی نمی‌توانند از منزل خارج شوند؛ آنقدر که حالشان بد است و توانایی حرکت ندارند و یا مورد استقبال سایر افراد قرار نمی‌گیرند. من و امثال من در عالم هنر وضعیت خوبی داریم اما در واقعیت تعداد زیادی پیرزن و پیرمرد بازنشسته داریم که حقوقی نمی‌گیرند و ما به زحمت برای این افراد مبالغی را فراهم می‌کنیم.
وی در خصوص کمکی که هر ماهه به هنرمندان پیشکسوت نیازمند می‌کند تصریح کرد: بنده از راه خانه هنرمندان و شهرداری فهرستی تهیه کرده‌ام از افرادی که بضاعت مالی خوبی ندارند و شهرداری از راه خانه هنرمندان مقداری پول را در اختیار بنده می‌گذارد که براساس آن فهرست مورد نظر، پول‌ها بین افراد تقسیم می‌شود.




حمایت حدادعادل از فیلم «۳ارگانی» قتل موسی خیابانی

سینماروزان: بعد از سیمرغهایی که در جشنواره سی و پنجم فیلم فجر نثار فیلم «ماجرای نیمروز» شد که با حمایت سه ارگان حوزه هنری وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی، فارابی و تصویرشهر وابسته به شهرداری ساخته شده و ماجرای قتل موسی خیابانی از سرکردگان منافقین را روایت میکند غلامعلی حدادعادل نماینده سابق مجلس به حمایت از این فیلم پرداخت.

به گزارش سینماروزان حدادعادل 18 اسفندماه در مراسم تقدیر از عوامل این فیلم در موسسه فرهنگی سرچشمه به تقدیر از «ماجرای نیمروز» پرداخت. مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب(سرچشمه) مجموعه ای است که با همراهی شهردای ساخته شده و زیرنظر سازمان تبلیغات اسلامی اداره میشود یعنی دو رکن تولید «ماجرای نیمروز» در راه اندازی و اداره این مجموعه نقش داشته اند.

غلامعلی حداد عادل در این مراسم با ابراز خرسندی از تولید «ماجرای نیمروز» بیان کرد: این فیلم چند پیام دارد. اینکه ما برای حفظ انقلاب چقدر زحمت کشیده ایم و نسل جدید اینها را با پوست و گوشت خود لمس کنند. این انقلاب نه به سادگی به پیروزی رسیده و نه به سادگی حفظ شده است. این فیلم ماجرای یک نیمروز است و شما بدانید چقدر از این روزها در انقلاب را پشت سر گذاشتیم.

وی افزود: حالا منافقین کجا هستند؟ حالا در پاریس چه می کنند؟ حالا در لباس آزادیخواهی مورد پشتیبانی کشورهای دیگر همچون آمریکا قرار می گیرند.

حدادعادل خاطرنشان ساخت: نسل امروز بدانند هیچ چیز عوض نشده است. ملت باید هوشیار باشند و نباید به آنها خوش بین بود. نسل جوان که آن روزها را ندیده است، باید با چشم باز به امروز نگاه کند.




اعتراف یک تهیه کننده جوان به ضرردهی “سیانور” علیرغم حمایت شهرداری، تصویرشهر، سینماشهر، حوزه هنری، صداوسیما، شورای صنفی نمایش، حبیب ایل بیگی، محمدرضا فرجی و مجید مسچی از فیلم!

سینماروزان: محمود رضوی تهیه کننده جوان “معراجیها”، “دلبری” و “پادری” که این روزها “سیانور” را روی پرده دارد در هفته های آغازین اکران این فیلم مدام گلایه می کرد از عدم همراهی ارگانهای مختلف از این فیلم آن هم در شرایطی که در یک اتفاق نادر هم بیلبوردهای فراوانی در نقاط مختلف پایتخت به فیلم تخصیص یافته بود و هم حجم محسوس تیزرهای تلویزیونی برای فیلم درنظر گرفته شده بود.

به گزارش سینماروزان انعکاس این تناقض در گفتار با آنچه در عالم واقع جریان داشت از سوی رسانه های مستقل، اسباب انتقاد ارگانهای حامی فیلم را در پی داشت و همین باعث شده رضوی در تازه ترین گفتگوی خود که با “مهر” انجام شده به صراحت اعتراف کند به حمایت ارگانهای مختلف از شهرداری تا سازمان تصویرشهر، حوزه هنری، شورای صنفی، ایل بیگی و حتی محمدرضا فرجی از “سیانور”!!!

جالب است که علیرغم این اعتراف رضوی به ضرر 50 درصدی فیلمش نیز اعتراف کرده است!

محمود رضوی گفته است: تلویزیون تعدادی از تیزرهای تبلیغاتی و زیرنویس های خود را به فیلم «سیانور»  اختصاص داد. البته هنگامی که تیزرهای ما قطع شد من در برنامه «هفت» از ریاست سازمان صدا و سیما خواهش کردم که تعدادی تیزر در اختیارمان قرار دهند که این اتفاق افتاد. با این وجود باید بگویم اگر «سیانور» یک فیلم دولتی بود اقبال صدا و سیما از آن بیشتر می شد، اما همین قدر از حمایت های سازمان هم جای سپاس دارد.

رضوی با اشاره به همراهی شهرداری در بخش تبلیغات شهرداری عنوان کرد: شهرداری تهران با توجه به درخواست ما و موافقت جناب آقای دکتر قالیباف در اکران این فیلم حمایت هایی در بخش تبلیغات از فیلم «سیانور» کردند. در سینماها هم همین اتفاق ها افتاد و سینماهای حوزه هنری در تهران و شهرستان ما را کمک کردند و همزمان با تهران اکران «سیانور» در شهرستان را هم داشتیم. موسسه «تصویر شهر»، پردیس سینمای آزادی و پردیس کوروش هم ما را حمایت کردند، اما چیزی که باعث حیرت ما شد فروش این فیلم در مشهد بود؛ «سیانور» در سینما هویزه مشهد، فروش خیلی خوبی داشت و به مدت سه هفته سالن های بزرگ آن در اختیار این اثر قرار داشت که جای تشکر از موسسه سینما شهر، جناب آقای مسچی و زیر مجموعه ایشان را دارد.

این تهیه کننده ادامه داد: شورای صنفی، حبیب ایل بیگی و محمدرضا فرجی در سازمان سینمایی تمام تلاش خود را کردند و ما را در اکران همراهی مناسبی کردند اما باید بگویم یکسری نهادهای دولتی که باید به کمک ما می آمدند، نیامدند البته شاید توقع ما زیاد بود و به طور کلی این فیلم فراز و فرود زیادی داشت. نکته ای که می خواهم بگویم این است که با وجود همه این حمایت ها این فیلم در اکران نتوانست سرمایه اولیه خود را به دست بیاورد و «سیانور» ضرر ۵۰ درصدی برای ما به همراه داشت که این را با احتساب فروش رایت های ویدیویی و تلویزیونی می گویم.

وی با اشاره به اینکه هزینه ساخت «سیانور» به دلیل اینکه فیلمی تاریخی بود با سایر آثار متفاوت بود، بیان کرد: اگرچه این فیلم تا کنون تا مرز سه میلیارد فروش داشته اما ما معادل ریالی همین هزینه را برای تولید کرده بودیم. اگر هزینه های اکران و تولید را درنظر بگیرید ۳۰ درصد از فروش برای بازگشت سرمایه باقی می ماند که این ۳۰ درصد هزینه های اولیه ما را پوشش نمی‌دهد و اگر درآمد رایت ویدیویی و تلویزیونی را هم به این مبلغ اضافه کنیم باز هم ضرر ۵۰ درصدی برای ما باقی می ماند.




تهیه کننده جوان “سیانور”، “دلبری”، “معراجیها” و البته “پادری”: به جز یک فیلم دیگر هیچ پولی از هیچ جایی نگرفته‌ام/از تولیدات دیگرم که فرهنگی است پول در می‌آورم و در سینما خرج می‌کنم!⇔سینماروزان: با سود کدام بیزنس فرهنگی(!) می‌شود سرمایه تولید در سینما را فراهم آورد؟/این بیزنس را در گینس ثبت کنید و اعضای شورایعالی اتحادیه تهیه کنندگان را به استفاده از آن سوق دهید

سینماروزان: محمود رضوی تهیه کننده جوان سینما که این روزها “سیانور” را روی پرده دارد، نیمه ابتدایی سال هم فیلمی به نام “دلبری” را روی پرده داشت که با حمایت حوزه هنری تولید شده بود اما در انتهای اکران فروشش به 200 میلیون هم نرسید! ایشان در نوروز هم سریال “پادری” را روی آنتن داشتند که آن هم توفیقی در جلب مخاطب نداشت.

به گزارش سینماروزان رضوی که موفق ترین اثرش به لحاظ فروش “معراجیها” بوده که آن فروش بالا هم بیشتر برآمده از برند ده نمکی کارگردان سه گانه “اخراجیها” بود در تازه ترین گفتگویش که با “فارس” انجام شده از این گفته که از پایین رشد کرده و آرام آرام بالا آمده است و البته ادعا کرده به جز یک فیلم برای تولید هیچ کدام از فیلمهایش از جایی پولی نگرفته است.

رضوی گفته است: برای ساخت فیلم‌هایم اصلا راه ساده و راحتی را طی نکرده‌ام. من آدمی هستم که از پایین رشد کرده‌ام و آرام آرام بالا آمده‌ام. این مسیر را با اعتقاداتم آمده‌ام. برای خودم اصول و ایدئولوژی دارم که خیلی‌ها در آن می‌گنجند و خیلی‌ها هم نمی‌گنجند…من برای خودم اصولی دارم و چون از آنها سعی کردم خارج نشوم برای خیلی ها این ذهنیت پیش آمده که من دارای رابطه هستم. مگر هر کسی اصولی دارد باید اینطور باشد؟! آدم ها نمی‌توانند خودشان باشند و اصول داشته باشند؟!

این جوان تهیه کننده ادامه داده است: تا قبل از فیلم سینمایی «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم» که از فارابی کمک گرفتم دیگر هیچ پولی از هیچ‌جای دیگری نگرفته‌ام. در حال حاضر در زمانی به سر می‌بریم که دیگر هیچ چیز مخفی برای مردم باقی نمانده است سران ممکلت یک جلسه خصوصی می‌گذارند فردا همه ما مطلع می‌شویم. می‌شود من از جایی پول گرفته باشم و کسی نفهمد؟! در حد و اندازه‌ای حرف که برای همه، همه چیز وجود دارد و می‌‌گویند. از تولیدات دیگرم که فرهنگی است پول در می‌آورم و در سینما خرج می‌کنم. من نه ساختمان سازی دارم و نه کارخانه دارم.

پس این همه بیلبورد و آن همه تیزر از کجا آمده؟

به گزارش سینماروزان همان طور که این تهیه کننده بیان کرده اند در روزگاری به سر می بریم که کمتر ناراستی از مردم مخفی باقی می ماند و البته همان مردم در هفته های اخیر دیده اند چطور بیلبوردهای شهری به صورت گسترده ای در اختیار “سیانور” ایشان قرار گرفته است و البته رسانه ملی چه حمایت همه جانبه ای را از این فیلم کرده! آیا این حمایتها شامل حامل همه فیلمهای دیگر هم می شود؟ چطور است اغلب تهیه کنندگان از اجاره کردن فقط 3 بیلبورد در نقاط مرکزی شهر عاجزند و فیلم ایشان از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب بیلبورد دارد. در این دو ماه اخیر “فروشنده” را به عنوان جایزه بگیرترین روی پرده داشتیم که حتی یک دهم فیلم این تهیه کننده جوان بیلبورد نداشت!

پس حمایت حوزه هنری از “دلبری” چه شد؟

این تهیه کننده جوان از این می گوید که فقط برای “خانه ای در خیابان چهل و یکم” از فارابی کمک گرفته اما این را نمی گوید که “دلبری” را با حمایت مستقیم حوزه هنری تولید کردند و البته حمایت حوزه هنری بود که باعث شد فیلمی که بسیاری ساختار آن را در حد نمایشهای رادیویی می دانستند در اکران دوم نوروز که یکی از پرمتقاضی ترین اکرانهاست روی پرده برود.

با سود کدام بیزنس فرهنگی می شود در سینما سرمایه گذاری کرد؟

این جوان این را هم گفته اند که از دیگر تولیدات فرهنگی شان پول درمی آورند که خرج سینما می شود؛ اما نمی گوید کدام بیزنس فرهنگی آن قدر سودآور است که بشود از سودش برای تولید در سینما که جزو پرریسک ترین و در عین حال پرخرج ترین تولیدات فرهنگی است استفاده کند؟

اگر واقعا بیزنسی آن هم در زمینه فرهنگ وجود دارد که بشود با سودش فیلم سینمایی تولید کرد بهتر است این جوان هر چه زودتر نام این بیزنس و البته نام خود را به عنوان کاشف این بیزنس در گینس ثبت کند و البته بعد از ثبت در گینس این بیزنس را به آن دسته از تهیه کنندگان معرفی کند که در ماههای اخیر به دلیل مشکلات اقتصادی دست به دامان آهن فروشان، تولیدکنندگان مواد شیمیایی، واردکنندگان خودرو و آقازادگان صنف جواهرفروش شده اند که بیایند و در محصولات آنها سرمایه گذاری کنند.

این جوان که تا بازرسی شورایعالی تهیه کنندگان هم پیش رفته چرا این بیزنس فرهنگی سودآور را در هیأت مرکزی شورایعالی طرح نمی کند و شرایطی را فراهم نمی کند که با فراگیر شدن این بیزنس جلوی ورود پولشویان یا به تعبیر غلامرضا موسوی جلوی ورود پولهای بی مسئولیت به سینما و شبکه خانگی گرفته شود؟




تیتر یک رسانه اصولگرا درباره تماشاخانه ایرانشهر⇐تماشاخانه‌اي كه قرباني رفيق‌بازي‌هاي مديرانش شده است

سینماروزان: تنزل سطح نمایشهایی که در ماههای اخیر در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه رفته است با انتقاد مختلفی روبرو شده است.

به گزارش سینماروزان از یک سو مخاطبان تئاتربین حرفه ای انتقاداتی در این باره را در شبکه های اجتماعی طرح کرده اند و از سوی دیگر رسانه ها نیز نقد خود را در این باره داشته اند.

روزنامه اصولگرای “جوان” نیز در گزارشی با تیترهای “تماشاخانه‌اي كه قرباني رفيق‌بازي‌هاي مديرانش شده است” و  “تاخت و تاز درجه چندم‌ها در ايرانشهر” به نقد نحوه گزینش آثار برای اجرا در این تماشاخانه رفته است.

متن کامل گزارش “جوان” را بخوانید:

تماشاخانه ای که زمانی داود رشیدی و حمید سمندریان در آن تئاتر اجرا می کردند

تماشاخانه ايرانشهر زير نظر شهرداري تهران اداره مي‌شود و به لحاظ امكانات از استانداردهاي لازم برخوردار است. اين تماشاخانه به دليل حمايت‌هاي مادي شهرداري فرصت مناسبي را براي كارگردان‌هاي تئاتر مهيا كرده تا با فراغ بال و به دور از استرس‌هاي مالي ناشي از فروش بليت آثارشان را به روي صحنه ببرند.

 اين مكان زماني يكي از پاتوق‌هاي فرهنگي و هنري پايتخت به شمار مي‌رفت و كارگردان‌هاي بزرگ و صاحب‌‌نامي همچون حميد سمندريان و داود رشيدي به اجراي نمايش در آن مي‌پرداختند اما اين روزها به واسطه سوء مديريت و رفيق‌بازي‌هاي برخي افراد نظير دبير شوراي سياستگذاري تماشاخانه ايرانشهر با آثاري نازل، ضعيف و سطحي روبه‌رو شده است.

غلبه روابط بر ضوابط
نمايش‌هاي يكي، دو ساله اخير تماشاخانه به واسطه انتخاب‌هاي غيركارشناسانه و روابط دوستانه به طور تأسف‌برانگيزي بي‌كيفيت و كم‌مخاطب شده، به گونه‌اي كه جايگاه تماشاخانه ايرانشهر به عنوان قطب نمايش كشور نزد مخاطب‌ها تنزل يافته است. بعضي تماشاخانه‌هاي تازه‌تأسيس خصوصي با امكانات بسيار كمتر از ايرانشهر عملكرد بهتري در به روي صحنه بردن آثار با كيفيت و جذب مخاطب داشته‌اند. براي نمونه نمايش‌ «فاوست»كه هم‌‌اكنون در حال اجراست و نمايش‌ دوره پيش تماشاخانه به نام «زناني كه به بزها خيره شده‌اند» نمونه بارز انتخاب‌هاي گزينشي و بدون بررسي بوده‌اند؛ اتفاقي كه سال گذشته براي نمايش «پينوكيو» هم افتاد و نشان داد در خوانش نمايشنامه‌ها بررسي لازم صورت نمي‌گيرد و روابط حرف اول را در اجرا گرفتن مي‌زند.

نظارتی وجود ندارد
گويا مديران تماشاخانه ايرانشهر با خيال راحت دست به گزينش آثار دوستانشان مي‌زنند و نظارت خاصي بر شيوه كار‌شان صورت نمي‌گيرد و نگراني‌اي بابت پاسخگويي ندارند. همين موضوع حاشيه امني براي اين مديران درست كرده تا با ادامه اين روش و ايجاد مافياي هنري، فرصت را براي افراد نزديك به خودشان مهيا كنند و اهميتي به ديگر هنرمندان ندهند.

اين تبعيض قائل شدن در حالي صورت مي‌گيرد كه برخي كارگردان‌هاي باذوق و استعداد اما بي‌نام و نشان كه رفاقتي با مدير تماشاخانه‌هاي مهم شهر ندارند بايد براي هر شب اجرا در يك تماشاخانه خصوصي با حداقل امكانات شبي 300 تا 400 هزار تومان هزينه كنند.

متأسفانه بايد اذعان كرد تغيير مديريت در اين مركز فرهنگي و هنري نه تنها اتفاق مثبتي را رقم نزده بلكه يك عقبگرد براي اين مجموعه به شمار مي‌رود. با يك مقايسه ساده مي‌توان افت كيفي و كم شدن مخاطبان تماشاخانه ايرانشهر را در چند سال اخير به وضوح مشاهده كرد؛ بحراني كه انگار براي مديران و مسئولان شهرداري چندان مهم نيست و چند سالي است در روي همان پاشنه خراب مي‌چرخد.




محمدعلی طالبی: باورم نمی‌شد “آس و پاس” در ایران تولید شده!/آقای قالیباف و دوستانش این همه برج می‌سازند اما…/جشنواره کودک عملا طفیلی است برای صرف بودجه/فیلمهایم اکران که هیچ حتی در شبکه خانگی هم مشتری ندارند!

سینماروزان: محمدعلی طالبی کارگردانی که سالهاست فیلمهایی با محوریت مسائل کودکان و نوجوانان می سازد و البته سالهاست که هیچ کدام از فیلمهایش مجال اکران در داخل نمی یابند به تازگی در برنامه “شهر فرنگ” نکاتی جالب درباره وضعیت سینمای کودک و وضعیت اکران در سینماهای ایران مطرح کرد.

به گزارش سینماروزان با اشاره به یکی از فیلمهای روی پرده گفت: آنونس “آس و پاس” را در ماهواره دیدم که آقای علی نظری(!) در آن آواز میخواند؛ باورم نمیشد این فیلم در ایران تولید و اکران شده!

طالبی با اشاره به سختی های اکران فیلم کودک در ایران گفت: آقای قالیباف(یا دوستانش!) این همه برج میسازند اما سالی ده تا فیلم کودک و نوجوان در پردیسهای شهرداری اکران نمی شود.

این کارگردان ضمن تأکید بر کم هزینه بودن محصولاتش بیان داشت: من اغلب فیلمهایم را با 20 تا 30 میلیون تومان ساخته ام اما اکران که هیچ حتی در شبکه خانگی هم فیلمهایم مشتری ندارند!!

کارگردان “کیسه برنج” با انتقاد از جشنواره کودک گفت: عملا جشنواره کودک سودی به حال فیلمهای کودک ندارد. شخصا 22 پروانه زرین از این جشنواره گرفتم اما کسی مرا به عنوان فیلمساز نمی شناسد. مثلا در یک مراسم ختم از یک بازیگر درجه هشت مرتب عکس می گیرند ولی کسی ما را نمی شناسد. جشنواره هایی مثل کودک عملا طفیلی هستند؛ فقط بودجه ای صرف میشود و عده ای می آیند برای کسب درآمد…

وی ادامه داد: تلویزیون کمترین کمکی به سینمای کودک نکرده؛ بعد از “گل پامچال” طرح چندین سریال را به تلویزیون ارائه دادم اما از هیچ کدام حمایت نکردند.




رشیدپور درباره همه چیز سخن گفت⇐ از تولید فصل دوم “دید در شب” تا همکاری با مسعود کیمیایی در “قاتل اهلی”، سوءتفاهمات بعد از انتخابات ۸۸ و تندروی‌های سازمان تأمین اجتماعی، وزارت نفت و شهرداری در برابر وی

سینماروزان: رضا رشیدپور از جمله مجریان توانمند رسانه ملی است که تجربیاتش در شبکه مجازی هم به محصولاتی همچون “دید در شب” تبدیل شد که زودتر از حد تصور مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.

به گزارش سینماروزان رشیدپور اما از نوروز به رسانه ملی بازگشت و بعد از برنامه “صفر صفر” اخیرا هم برنامه صبحگاهی “حالا خورشید” را روی آنتن برده است.

فصل دوم “دید در شب” با ایده ای تازه

رشیدپور اما همچنان علاقمند است فصل دوم برنامه گفتگومحور “دید در شب” را بسازد. خودش در این باره به “شرق” گفته است: به‌شدت دنبال تولید سری دوم این برنامه هستم و به محض اینکه از برنامه «حالا خورشید» فارغ شوم، سبک جدیدی از گفت‌وگو را در فصل دوم «دید در شب» پیگیری خواهم کرد.

وی ادامه داده است: من نمی‌توانم دو کار را هم‌زمان با هم انجام دهم و باید «حالا خورشید» را تمام کنم تا به آن برنامه برسم. ایده‌ای درباره فصل دوم این مجموعه دارم که الان درباره‌اش صحبت نمی‌کنم و کاملا برای مخاطب تازگی خواهد داشت.

در تلویزیون نمی شود چالش ایجاد کرد

رشیدپور درباره اینکه چرا “دید در شب” را به تلویزیون نمی برد اظهار داشته است: دامنه انتقاد‌پذیری در آنتن رسانه ملی بسیار پایین است، تأکید می‌کنم نه از طرف مدیران رسانه ملی، بلکه از طرف مخاطبان. یعنی کوچک‌ترین اتفاقی با چالش بیرونی روبه‌رو می‌شود. آستانه تحمل در بین مدیران و مسئولان به‌شدت پایین آمده و کوچک‌ترین نقدی که در ارتباط با عملکردشان مطرح شود تبدیل به یک چالش می‌شود و در چنین شرایطی تولید برنامه‌‌اي گفت‌وگومحور که با مردم صریح و شفاف صحبت کند و مشکلات را بیان کند، واقعا کار سختی است.

این مجری خاطرنشان ساخته است: به همین مناسبت دوست ندارم طعم خوب «دید در شب» را کاهش یا تغییر دهم. دوست دارم «دید در شب» در ذهن مردم باقی بماند و در سری جدید صحبت‌های شفاف‌تر و صریح‌تری ببینند تا اینکه با محصولاتی که در طیف مخاطب رسانه ملی داریم، مجبور شویم «دید در شب» را کم‌رنگ‌تر کنیم.

نقشم در “قاتل اهلی” شباهتهایی با خودم دارد

محمدرضا رشیدپور که در کنار اجرا تجربیات محدود بازیگری هم داشته است به تازگی در “قاتل اهلی” برای مسعود کیمیایی بازی کرده است. خودش در این باره گفته است: دغدغه بازیگری ندارم. کار هنری را با بازی تئاتر شروع کردم و چند جایزه دانشجویی و کشوری هم دریافت کردم، اما بعد از مدتی مسیرم سمت اجرا پیچید و این حوزه برایم پررنگ‌تر شد. افتخار می‌کنم در کارنامه بازیگری‌ام هرچند خوب بازی نکردم اما با کارگردان‌های خوبی مثل خانم میلانی، حمید نعمت‌اله، مسعود کیمیایی، مهران مدیری، مهدی کرم‌پور یا علی عطشانی کار کردم.

وی ادامه داده است: درباره فیلم «قاتل اهلی» هم آقای کیمیایی لطف کردند و پیشنهاد بازی در این فیلم را مطرح کردند و من هم طبعا استقبال کردم. قبل از شروع کار جلساتی با خودشان و آقای پرویز پرستویی داشتم و درباره کار صحبت کردیم. فضا به لحاظ کارکردن بسیار خوب بود و نقشی که بازی کردم شباهت‌هایی به خودم دارد و محصول کار هم به نظرم، یک اتفاق حتی در پرونده آقای کیمیایی است و فیلم متفاوتی از مسعود کیمیایی است و خوشحالم سهم کوچکی در این فیلم داشتم.

تأمین اجتماعی درباره نقدهای ما تندروی کرد

رشیدپور درباره دردسرهایی که نقدهای تند و تیزش در برنامه “حالا خورشید” موجب شده است اظهار داشته است: جالب است بیشترین اخطاری که گرفتیم بیرون از سازمان صداوسیما بوده است. مدیران رسانه ملی یا مدیران میانی‌ای که من با آنها ارتباط دارم، آدم‌های حرفه‌ای هستند و واقعا کمترین اخطار را از طرف مدیران سازمان داشتم. البته اخطار مدیران سازمان هم حرفه‌ای بوده، مثلا جایی گفتند ریتم برنامه کند است یا نقدهایی درباره کیفیت گزارش‌ها داشتند. اما اخطار درباره نقد و واردشدن در فضاهای چالشی بیشتر به بیرون از سازمان صداوسیما مربوط است، به نظرم، سازمان تأمین اجتماعی در مقابل نقدهایی که مطرح شد تندروی کرد، وزارت نفت و شهرداری هم خیلی تندروی کردند.

ندید گرفتن سوء تفاهمات را عمیق می کند

این مجری افزوده است:  ما بعد از سال ٨٨ دارای سوءتفاهم‌های عمیق هستیم. دو طرف همدیگر را روشن نمی‌بینند و به هم اعتماد نمی‌کنیم و حرف نمی‌زنیم. صورتمان را می‌چرخانیم و همدیگر را ندید می‌گیریم. این ندیدگرفتن‌ها، سوءتفاهم‌ها را عمیق‌تر می‌کند. به نظرم، باید این فضا از بین برود، چراکه ما ملت بزرگی هستیم و این‌قدر فرصت نداریم تا به فرصت سوزی ادامه دهیم، باید به بدنه رسانه و فرهنگ و هنر برگردیم و بخشی از نیازهای فرهنگی هنری مردم را برطرف کنیم. تصمیم من این بود كه تعامل کنیم، همدیگر را بفهمیم و به هم اعتماد کنیم.




شهرداری بیشتر از سازمان سینمایی به فکر خبرنگاران است؟⇐خبرنگاران تا پایان شهریورماه مهمان پردیسهای شهرداری هستند

سینماژورنال: در حالی که زمزمه هایی شنیده می شود مبنی بر آن که سازمان سینمایی در سال جدید حتی برای ضیافتی که به بهانه روز خبرنگار برگزار می کند بیشتر از آن که به دعوت از بدنه خبرنگاران سینمایی همت گمارد، سردبیران و دبیران سرویس رسانه ها را مهمان کرده است و در این بین هم اغلب رسانه‌های سیاسی و وابسته ارجح بوده‌اند، اما سازمان فرهنگی-هنری شهرداری تسهیلات خاصی را برای عموم خبرنگاران ایجاد نموده است.

به گزارش سینماژورنال موسسه تصویرشهر وابسته به شهرداری تهران به مناسبت روز خبرنگار شرایطی را فراهم کرده که از 17 مردادماه تا 31 شهریورماه تمامی خبرنگاران بتوانند به همراه یک نفر همراه در هر پردیسی که خواستند فیلم ببینند.

سیدعلی احمدی مدیرعامل موسسه «تصویر شهر» با بیان این خبر به “مهر” گفت: از امروز هفدهم مرداد ماه تا چهارشنبه سی و یکم شهریور ماه سال جاری در تمام ایام هفته، خبرنگاران می توانند با ارائه کارت خبرنگاری به همراه یک نفر، مهمان پردیس های شهرداری تهران شوند و به تماشای فیلم های در حال اکران سینمای ایران بنشینند.

احمدی افزود: خبرنگاران و اصحاب رسانه می توانند در این ایام به پردیس های شهرداری تهران از جمله پردیس سینمایی ملت، پردیس سینمایی تماشا، پردیس سنیمایی راگا، پردیس سینمایی رازی مراجعه کنند.




آقای مدیرعامل! یک میلیارد هزینه برای بازسازی ملک استیجاری؟! آیا به ریشه‌های سیاسی این کمکها فکر کرده‌اید؟

سینماژورنال: خانه سینما در ماههای اخیر کم با انتقاد مواجه نبوده است؛ انتقاداتی که بخش عمده آن درباره عدم توجه حلقه بالادستی این نهاد به اصلی‌ترین هدف راه اندازی خانه سینما بوده است.

به گزارش سینماژورنال خانه سینما در میانه دهه شصت و با هدف “بهبود وضعیت رفاهی و صنفی شاغلان سینما” تأسیس شد اما در ماههای اخیر بیش از بهبود وضعیت رفاهی همچنان تلاش برای برگزاری جشنهای مختلف بوده که در کانون توجه قرار گرفته!

جالب و البته دردناک است بدنه صنفی که نهایتا بیشتر از 6 هزار نفر عضو ندارد هنوز که هنوز است از داشتن یک بیمه درمانی جامع رنج می‌برد و در کل ایران یک مرکز درمانی وجود ندارد که اعضای این صنف بتوانند با استفاده از کارت عضویت در خانه سینما، نه به صورت رایگان بلکه با تخصیص تخفیف از خدمات آن استفاده کنند.

تعداد اعضای صنف خانه سینما زیاد نیست اما در همه این ماهها نشده به مانند تمامی صنوف دیگر در برهه‌های زمانی مختلف، مقادیری اقلام رفاهی مانند بن‌های خرید کالا یا سبدهای کالا به اعضای صنف عرضه شود.

از همه ابزوردتر آن که نام این صنف خانه سینماست اما با کارت عضویت در آن حتی امکان تماشای فیلم با درصدی تخفیف در یک سینمای خاص هم برای اعضاء وجود ندارد.

یک میلیارد هزینه بازسازی یک ساختمان استیجاری؟

این شرایط که البته با انتقادات رسانه‌ها مواجه شده موجب گشته در هفته های اخیر مدیران خانه سینما سعی زیادی کنند برای رهایی از پاسخگویی در چرایی عدم حل مشکلات رفاهی، درباره فعالیتهای عمرانی که در خانه سینما انجام شده صحبت کنند و حتی رضا میرکریمی مدیرعامل این نهاد هم از صرف هزینه یک میلیاردی عمرانی برای بازسازی خانه سینما سخن گفته است!

این مدیرعامل در گفتگوی تازه اش هم باز بر این صرف یک میلیارد بودجه برای بازسازی عمرانی ساختمان خانه سینما به عنوان یک دستاورد تأکید کرده و آن را در شمول فعالیتهای مفید خویش برشمرده است اما به این سوال پاسخ نداده است که وقتی خانه سینما هنوز که هنوز است ساختمانی مختص و تحت مالکیت خود ندارد چه نیازی دارد به صرف یک میلیارد بودجه برای بازسازی؟

واقعیت این است که گذشته از ساختمان خانه سینمای 2 که مالکیت آن برای شهرداری است خانه سینمای 1 هم یک ساختمان استیجاری است که مالکیت آن در اختیار خانه سینما نیست و البته بابت آن اجاره هم پرداخت می‌شود!

در این شرایط اینکه یک میلیارد بودجه عمرانی صرف بازسازی ساختمانی استیجاری شود چه معنایی دارد؟

آیا صرف اینکه می‌توانیم از ارگانی مانند شهرداری حمایت یک میلیاردی عمرانی به نام سینما بگیریم این توجیه را ایجاد می‌کند که این یک میلیارد را تمام و کمال خرج بنایی کنیم که مالکیتش از شخص دیگری است؟

حواستان به ریشه های سیاسی این کمکها هست؟

از آن گذشته آیا به ریشه های سیاسی چنین کمکهای فکر کرده ایم و انتظاراتی که در سوی مقابل به واسطه این کمکها از اهالی سینما ایجاد خواهد شد؟؟؟

مگر میشود ارگانی مبلغی میلیاردی به اسم حمایت در اختیار نهادی دیگر گذاشته و در مقابل هیچ چشمداشتی نداشته باشد؟




رسانه وابسته به شهرداری⇐جشنواره تصویری سیاه از جوانان نشان می‌داد

سینماژورنال: تلخ بودن از یک طرف و فرار از داستانگویی کلاسیک و رفتن به سراغ خرده پیرنگ از جمله ویژگی اغلب آثار جشنواره سی و چهارم بود و البته اعضای هیأت انتخاب هم پیش از آغاز جشنواره جسته و گریخته آن را تأیید کردند.

به گزارش سینماژورنال هفته نامه “همشهری جوان” وابسته به شهرداری تهران هم با توجه به گستره سنی مخاطبانش که باید جوان باشند به تصویرسازی سیاه از جوانان در آثار جشنواره اشاره کرده است.

این رسانه روی جلد شماره اخیر خود را اختصاص داده به تصویرسازی با کاراکترهایی که نوید محمدزاده، بهرام رادان، طناز طباطبایی و حامد بهداد در فیلمهای “لانتوری”، “بارکد”، “خشم و هیاهو” و “نیمه شب اتفاق افتاد” ارائه داده بودند.

تیتر مربوط به این تصویر چنین است: به جرم جوانی

و در روتیتر آمده است: جشنواره سی و چهارم در بیشتر فیلمهایش تصویری سیاه و اغراق آمیز از جوانان نشان می‌دهد.

روی جلد همشهری جوان
روی جلد همشهری جوان



خواننده “مرغ سحر” کارمند ارشاد بود اما شهرداری بیمه‌اش کرد!!!

سینماژورنال: هرچند هنرمندان این مرز و بوم برای عکس یادگاری گرفتن کنار مدیران همواره در ردیف اولین‌ها هستند اما همین هنرمندان در اعطای تسهیلات رفاهی، معمولا رتبه آخر را به خود اختصاص می‌دهند.

به گزارش سینماژورنال یکی از اصلی ترین دلایل این وضعیت، نبودن صنفهای هنری قدرتمندی است که بی دچار شدن به سیاسی‌بازی به دنبال اعطای تسهیلات به هنرمندان صنف خود باشند.

نادر گلچین خواننده موسیقی سنتی ایران که بیش از هر چیز بواسطه اجرای قطعاتی چون “مرغ سحر”، “من دیگه بچه نمیشم” و “ناوک مژگان” شناخته میشود از جمله هنرمندان پیشکسوتی است که حداقل تسهیلات رفاهی شامل حالش شده است.

پهلبد مرا اخراج کرد…

این هنرمند که زمانی کارمند وزارت ارشاد بوده است در توجیه وضعیت پیش آمده برایش به نیوشا مزیدآبادی در “اعتماد” می گوید: من كارمند وزارت فرهنگ و هنر بودم و قبل از انقلاب توسط آقاي پهلبد در سال ١٣٥٤ متاسفانه اخراج شدم. اما در سال ١٣٥٩ طي دادگاهي كه برگزار شد، اعلام كردند كه مرا  بي‌دليل اخراج كرده‌اند و حكم بازگشت به كارم صادر شد.

بعد از بازگشت به سنندج اعزام شدم

وی ادامه میدهد: ولي دست‌هاي پشت پرده‌اي دركار بود كه حكم بازگشت به كار من در شهر سنندج صادر شد. من هم براي ادامه فعاليت نزديك به سه ماه به اين شهر رفتم اما به دليل شرايطي كه داشتم نتوانستم آنجا كار كنم و نهايتا مجبور شدم برگردم.

گلچین در توصیف دلایل عدم کار در ارشاد سنندج می گوید: من مسئول موسيقي ارشاد شهر سنندج در دوران بحبوحه جنگ بودم اما كارمندان آنجا با وجود اينكه مي‌گفتند براي من احترام قايل هستند، نمي‌توانستند بپذيرند كه يك غيربومي در اين سمت مشغول به كار است. پس از اين اتفاق به تهران برگشتم و به مسوولان وقت گفتم كه با شرايط موجود، نمي‌توانم در سنندج كار كنم.

مسئولان با بازگشتم موافقت کردند اما در نامه ای مرا اخراج کردند

گلچین می افزاید: آنها هم ‌پذيرفتند و قرار شد كه سمتي را در تالار وحدت برايم در نظر بگيرند تا در تهران مشغول به كار شوم. اما پس از دو ماه و چند روز، نامه‌اي به دستم رسيد با اين مضمون كه شما از دستور پيروي نكرديد و ترك خدمت كرده‌ايد و به همين دليل شما اخراج هستيد. و من را دوباره اخراج كردند. بعدها وقتي كه رييس دولت اصلاحات ، وزير ارشاد بود، دستور دادند كه كارم پيگيري شود اما كسي به دستور ايشان توجهي نكرد. اين مسائل گذشت تا اينكه در اين دو، سه ماه اخير اين پرونده و موضوع دوباره به جريان افتاده است.

بعد از سی سال تازه به دنبال احقاق حق افتاده ام

به گزارش سینماژورنال نادر گلچین که به دلیل همان نامه کذایی بیمه مقررش از طرف وزارت ارشاد لغو شده بیان می دارد: من پس از سي و اندي سالي كه از اين اتفاق مي‌گذرد تازه اخیرا توانستم ثابت كنم كه وزارتخانه مرا به ناحق اخراج كرده است تا شايد برايم حقوق بازنشستگي يا بازخريدي در نظر بگيرند. فعلا هم گفته‌اند اين كار بايد مراحل اداري‌اش را طي كند و منتظر هستيم.

یک بیماری سخت باعث شد شهرداری مرا بیمه کند

جالب است که گلچین کارمند ارشاد بوده ولی شهرداری او را بیمه کرده است. خودش در این باره اظهار می دارد: عباس سجادي زحمت زيادي كشيد تا من بيمه شهرداري شدم. وقتي من درگير يك بيماري سخت و در بيمارستان كسري بستري بودم، او اين موضوع را با شهردار تهران در ميان گذاشت و شهردار هم دستور داد كه من را از طريق شهرداري بيمه كنند.