1

گلایه‌های پوران درخشنده از دردسرهایی که برای ساخت فیلم تازه‌اش متحمل شده⇐مهمترین کمبود سینمای ایران “آزادی بیان” است و نه امکانات و سرمایه!!/برای ساخت {فیلم تعرض به پسربچه‌ها}، دو سال تمام اذیت کردند که پروانه بدهند تااینکه آن ماجراهای مدرسه معین پیش آمد!!/چرا فکر می‌کنند اگر سینما معضلی را تصویر نکند، آن معضل برطرف خواهد شد؟؟

سینماروزان: پوران درخشنده بعد از ساخت “هیس دخترها فریاد نمیزنند” با محوریت تعرض به دختربچه‌ها در دولت دوم احمدی‌نژاد و اکران نسبتا موفق آن فیلم، در تمام هفت سالی که از دو دولت اعتدال گذشته به‌دنبال تولید “هیس پسرها فریاد نمی‌زنند” با محوریت تعرض به پسربچه‌ها بوده ولی هنوز به نتیجه نرسیده است و مشخص هم نیست بالاخره خواهد توانست این فیلم را بسازد یا خیر.

پوران درخشنده در تازه‌ترین گفتگویش که با شهروند انجام شده گلایه‌های مختلفی را طرح کرده در سنگ‌اندازی پیش‌روی این پروژه.

پوران درخشنده با اشاره به فقدان آزادی بیان در سینمای ایران گفت: سینمای ما کمبودهای زیادی دارد، از امکانات و سرمایه بگیر تا خیلی چیزهای دیگر. اما مهم‌ترین نیاز این سینما، کمبود پول و امکانات نیست بلکه آزادی بیان در طرح صریح مسائل است.

درخشنده ادامه داد: در نبود آزادی بیان، من فیلمساز نمی‌توانم به موضوعات روز بپردازم و درواقع با هر توانایی و استعداد و خلاقیتی که باشم، از همان آغاز بازی نسبت به جامعه‌ام عقب هستم. برای هر سینماگری هم این عقب ماندن یعنی مرگ، یعنی غیبت جامعه و مردمانش از سینما، یعنی سینمای سال‌های اخیر.

پوران درخشنده تاکید کرد: تماشاگر اگر خودش و جامعه‌اش را در سینما نبیند، از آن سینما دست خواهد شست. این اتفاقی است که این سال‌ها رخ داده و برای همین هم سینمای ایران دیگر توانایی تأثیرگذاری بر مخاطبانش را ندارد.

درخشنده افزود: مشکل این است که مدیران سینما فکرمی‌کنند جزیره‌ای جدای از کلیت اجتماع هستند و نباید رد و نشانی از مشکلات حاد و ملتهب اجتماعی در سینما دیده شود. این یعنی پاک‌کردن صورت مسأله. انگار اگر سینما معضلی را تصویر نکند، آن معضل برطرف خواهد شد. در حال حاضر سینمای ما به شدت نیازمند ساخت فیلم‌های تربیتی است.

درخشنده درباره سختیهای ساخت فیلمی با محوریت آزار کودکان و نوجوانان پسر گفت: ما باید درباره چنین موضوعاتی فیلم بسازیم. برخی مسئولان فکر می‌کنند اگر اجازه ساخت فیلمی درباره این موضوعات داده نشود، به این معناست که چنان موضوعی وجود ندارد که اشتباه است. دو سال تمام اذیت کردند که پروانه بدهند تااینکه آن ماجراهای مدرسه معین پیش آمد و رفتم و گفتم که ساخته‌شدن چنین فیلم‌هایی می‌تواند باعث کاهش رخدادهایی از این نوع شود. اگر برخی مدیران فرهنگی این چیزها را می‌دانستند، کار من و ماها برای ساخت فیلم‌های اجتماعی راحت‌تر می‌شد. بگذریم از اینکه کار جامعه هم راحت‌تر می‌شد، چون آگاهی جلوی وقوع بسیاری از چنین اتفاقاتی را می‌گیرد.

پوران درخشنده خاطرنشان ساخت: در مورد “هیس پسرها فریاد نمی‌زنند” از زمان اعلام ساخت فیلم، مردان بی‌شماری پیش من آمده یا تلفنی درباره مشکلات و آسیب‌های روانی‌‌شان بعد از وقوع چنین اتفاقی در کودکی‌شان صحبت کرده‌اند که نشان می‌دهد بیراهه نرفته‌ام و این نیز موضوع مهمی است که تعداد زیادی از افراد این سرزمین با آن درگیر بوده‌اند.

 

پوران درخشنده
پوران درخشنده




کارگردان برملاکننده پولشویی در گاوداری⇐ “کشتارگاه” اکران آنلاین شده ولی تلویزیون به‌دلایل “اقتصادی”، تیزرهایش را پخش نمی‌کند!

سینماروزان: یکی از تازه ترین آثاری که به چرخه اکران آنلاین پیوسته “کشتارگاه” است که در ساختاری جمع و جور ولی دیدنی تصاویری ملموس از پشت پرده پولشویی و سوداگری ارز ارائه میدهد.

“کشتارگاه” از آن دست آثاری است که اگر درست معرفی شود قطعا مخاطبانش افزایش خواهد یافت با این حال تاکنون تلویزیون به این فیلم تیزر نداده!!

عباس امینی کارگردان “کشتارگاه” با اشاره به این وضعیت به مهر گفت: ما تلاش می‌کنیم که تبلیغات تلویزیونی هم داشته باشیم ولی تلویزیون کم خطوط قرمز ندارد. از همین رو عملاً تا این لحظه موفق نشدیم با آن‌ها به نتیجه برسیم و تیزرهایمان پخش نمیشود!

این کارگردان ادامه داد: ما متوجه درگیری‌های تلویزیون با سینما نمی‌شویم، اما می‌دانم که تلویزیون در صورتی حاضر به پخش تیزرهای تبلیغاتی می‌شود که فیلم‌ها روی پلتفرم آن‌ها هم به نمایش دربیاید.

امینی با انتقاد از عدم حمایت تلویزیون افزود: گویا همه در حال ایجاد سد برای یکدیگر هستند و اتفاق فرهنگی رخ نمی‌دهد. به نظر می‌رسد دلایل اقتصادی ارجح است و اگر  برایشان نفع اقتصادی داشته باشد به فیلم‌ها کمک می‌کنند و تیزر پخش میکنند در غیر این صورت اقدام به این امر نمی‌کنند!

عباس امینی در پشت صحنه "کشتارگاه"
عباس امینی در پشت صحنه “کشتارگاه”




واکنش لاله اسکندری به چرایی ایفای یک مادر بدکاره در “تیغ و ترمه”پوراحمد⇐آن تصویر کلیشه‌ای که تاکنون از مادر ایرانی دید‌ه‌ایم در جامعه امروز، نیست یا کمتر شده!/مادر بدکاره “تیغ و ترمه” به زن امروز جامعه ما نزدیک‌تر است!!/قداست‌زدایی پوراحمد از مادر ایرانی برایم جذاب بود!

سینماروزان: تازه‌ترین فیلم کیومرث پوراحمد با نام “تیغ و ترمه” اکران آنلاین خود را تجربه می‌کند و از همان اوان اکران، تصویری هیولایی که پوراحمد از مادر ایرانی در این فیلم ارائه داده با تعجب روبرو شده؛ به‌خصوص که لاله اسکندری این نقش را ایفا کرده که کلی ایفای نقش زنان نجیب را درکارنامه دارد.

پوراحمد پیشتر و در “شب یلدا” هم تصویری تیره از یک زن-مادر خائن (با بازی الهام چرخنده) را در نقشی مکمل ارائه داده بود ولی در “تیغ و ترمه” تاکید بر بدکارگی مادر ایرانی است که محور داستان است.

لاله اسکندری در چرایی ایفای یک مادر بدکاره در “تیغ و ترمه” به ایلنا گفت: چیزی که در این فیلم برایم جذاب بود، این بود که کسی که سریال «قصه‌های مجید» را ساخته که شخصیتی همچون بی‌بی در آن معرفی می‌شود، به اثری رسیده که پرداخت متفاوتی به شخصیت زن دارد. چراکه شخصیت بی‌بی برای ما سمبل نوستالژیکی از مادربزرگ‌هایی است که نسل من آن را تجربه کرده و همیشه در ذهن و داستان‌های ما آن مدل، سمبل یک زن ایرانی بوده است. شخصیت لی‌لی که مادر قصه «تیغ و ترمه» است، یک شخصیت کاملا متفاوت است. در واقع یکی از بیشترین انتقادهایی هم که در جشنواره به پوراحمد شد، این بود که چطور کسی که خالق آثاری همچون «قصه‌های مجید» و «خواهران غریب» است، حال مادر را به این صورت در فیلم خود تصویر می‌کند.

اسکندری ادامه داد: به هر ترتیب ما زندگی با مادرهایی همچون بی‌بی قصه‌های مجید را تجربه کردیم ولی واقعیت این است که مادرهایی از جنس لی‌لی هم در جامعه امروز ما کم نیستند. اما همیشه راجع به این آدم‌ها سکوت کردیم و ترجیح دادیم که آن تصویر نوستالژیک از زن و مادر ایرانی را نشکنیم. به نوعی همیشه از مادر قداستی تصویر کنیم که مثل همان فیلم‌ها باشد ولی این قداست‌زدایی که مرهون شرایط جدید است را کمتر دیده‌ایم. شاید اگر هر کدام از ما دور و اطراف خود را نگاه کنیم،‌ مشابه شخصیت لی‌لی که در فیلم «تیغ و ترمه» تصویر می‌شود را بینیم. به نوعی در جامعه مادی و ماشینی امروز ما از این جنس مادرها کم نیستند.

لاله اسکندری خاطرنشان ساخت: اگر از نقطه دیگری به شخصیت لی‌لی نگاه کنیم به این می‌رسیم که شاید او هم تفکر دیگری داشته و دنبال تجربه کردن در زندگی بوده و دلش نمی‌خواسته عمرش را تلف کند. حتی تا پایان فیلم هم ما نمی‌فهمیم که این نگاهی که دختر به مادرش دارد، چقدر واقعی است. اما چیزی که قطعی است این بوده که لی‌لی با مادر ایرانی که پیش از این در بسیاری از آثار تصویر شده و به کلیشه نزدیک بوده، متفاوت است. در واقع به همین دلیل نقش سختی بود. چون باید به گونه‌ای بازی می‌شد که اغراق نداشته باشد.

اسکندری افزود: از نظر من لی‌لی شخصیت سیاهی نبوده و خاکستری است و شاید بتوان گفت این مادر بدکاره به زن امروز جامعه ما نزدیک‌تر است. البته شخصا رفتار کاراکتر را تایید نمی‌کنم و قصدم نیست که بگویم این تصویر واقعی زن ایرانی است. در واقع می‌گویم آن تصویر کلیشه‌ای که ما از مادر ایرانی دیدیم در جامعه امروز که در آن زندگی می‌کنیم، نیست یا کمتر شده. به هر حال میزان طلاق، نوع معاشرت‌ها و اتفاقات امروز جامعه نشان می‌دهد که آدم‌هایی از این دست در زندگی ما کم نیستند.

اسکندری تاکید کرد: خودمان خیلی از چیزها را می‌دانیم ولی وقتی همان‌ها به تصویر کشیده می‌شود، نسبت به آن گارد می‌گیریم. در حالی که باید این موضوع را بررسی کنیم که چه اتفاقی رخ داده که جامعه ما به این سمت رفته است. وقتی کسی مثل کیومرث پوراحمد که کارنامه مشخصی دارد، جسارت به خرج داده و در دهه هفتاد زندگی‌اش دست روی همچین موضوعی می‌گذارد، در واقع بر مبنای دیده‌های خود عمل کرده است. به نوعی جسارت ایشان هم قابل تحسین است که نمی‌خواهد تجربه‌های موفق قبلی خود را تکرار کند و به سراغ تجربه فرم تازه‌ای رفته است.

کیومرث پوراحمد، لاله اسکندری و علیرضا زرین‌دست در پشت‌صحنه "تیغ و ترمه"
کیومرث پوراحمد، لاله اسکندری و علیرضا زرین‌دست در پشت‌صحنه “تیغ و ترمه”




صدور دو پروانه نمایش در روزهای تعطیلی سینماها!!!

سینماروزان: هرچند تعطیلات کرونایی سینماها ادامه‌دار شده است ولی شوراهای نظارتی سینما مشغول به کار شده و در اولین خروجی، دو پروانه نمایش هم صادر شده است.

در اولين جلسه شوراي پروانه نمايش فيلم هاي سينمايي در سال جديد که با حضور اكثريت اعضا برگزار شد، مجوز نمايش دو فیلم “قتل عمد” به تهیه کنندگی محمد احمدي، نويسندگي و کارگردانی سعيد دولتخاني و “كشتارگاه ” به تهیه کنندگی جواد نوروزبيگي و نویسندگی و كارگرداني عباس اميني صادر شد.

در این بین “کشتارگاه” پروانه گرفته تا روانه اکران آنلاین شود ولی مشخص نیست که “قتل عمد” هم برای اکران آنلاین پروانه گرفته یا نه؟؟

فهرست کامل پروانه‌های صادره به شرح ذیل است:

–“قتل عمد” به تهیه کنندگی محمد احمدي، نويسندگي و کارگردانی سعيد دولتخاني

–“كشتارگاه ” به تهیه کنندگی جواد نوروزبيگي و نویسندگی و كارگرداني عباس اميني




واکنش رسانه اصلاح‌طلب به اختلالات فراوان در کنسرت آنلاین آقازاده شجریان⇐چطور است که زیرساخت ندارید ولی درگاه دریافت پول دارید؟؟؟/ چرا وزارت ارتباطات، چشم بر نظارت كيفي بر عملكرد پلتفرم‌هاي پخش آنلاين بسته‌؟/همايون شجريان در زمينه فعاليت‌هاي هنري‌اش با چه فرد يا افرادي مشورت مي‌كند؟/چرا از کیهان کلهر نیاموختید که بی دریافت یک ریال، برای مردم کنسرت آنلاین گذاشت؟؟

سینماروزان: بروز اختلالات عمده از همان دقایق آغازین کنسرت آنلاین همایون شجریان در تالار وحدت علیرغم تبلیغات فراوان و بلیت‌فروشی گسترده‌ای که برای برگزاری این کنسرت شده بود با انتقادات بسیاری از مخاطبان و ازجمله برخی از سلبریتی‌ها مواجه شد.

روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد در تحلیلی بر چرایی این اختلالات، پرسشهایی کلیدی در این باره را طرح کرده است و از وزارت ارتباطات خواستار رسیدگی به این اختلالت شده است.

متن تحلیل اعتماد را بخوانید:

به نظر ديگر وقت آن رسيده كه سوال كنيم همايون شجريان در زمينه فعاليت‌هاي هنري‌اش با چه فرد يا افرادي مشورت مي‌كند؟ اگر اين حجم از انتخاب‌ها و تصميم‌هاي پرسش‌برانگيز نتيجه مشاوره اين گروه خاص است كه بايد تجديد نظر كند اما اگر اين ميزان عمل حاشيه‌ساز فقط از سوي شخص او بدون دريافت نظر كارشناسي افراد صاحب‌نظر صورت مي‌گيرد بايد كسي پيدا شود به اين هنرمند جوان بگويد:«نصيحت گوش كن جانا كه از جان دوست‌تر دارند, جوانان سعادتمند پند پير دانا را».

ماجراي جديد از اين قرار بود كه حامي مالي خواننده مشهور ايراني طي يك هفته فضاي مجازي و اتوبان‌هاي سطح شهر را به محلي براي تبليغات گسترده پيرامون برگزاري كنسرت با سنجاق «بزرگ‌ترين كنسرت آنلاين كشور» بدل كرد. اتفاقي كه در نهايت همزمان با شروع تعطيلات چند روزه- بهترين زمان ممكن- رخ داد اما كنسرت آنلاين «نسيم وصل» يكشنبه چهارم خرداد ماه درحالي پيش روي مخاطبان قرار گرفت كه به دليل اختلالات پيش آمده در پلتفرم متولي پخش آنلاين اين كنسرت زنده، بسياري از علاقه‌مندان موفق به تماشاي اجرا نشدند، يك شكست محض.

كيهان كلهر، نوازنده جهاني موسيقي ايراني كه عموم مخاطبان او را بيشتر به عنوان نوازنده كمانچه مي‌شناسند، شامگاه پنجشنبه اول خرداد ماه از محل موزه آبگينه تهران كنسرت آنلايني را در روزهاي كرونايي براي طرفدارانش اجرا كرد. در اين كنسرت كه با استقبال ۲۵ هزار نفري مخاطبان همراه بود، كيهان كلهر ساعت 21:30 از طريق صفحه شخصي‌اش در اينستاگرام به مدت يك ساعت قطعاتي را به صورت تك‌نوازي سه تار اجرا كرد.

اين نوازنده جهاني كه در سال‌هاي اخير كنسرت‌هاي متعددي را همراه با نوازندگان ايراني و خارجي در كشورمان و ساير كشورهاي ديگر برگزار كرده، كنسرت خود را با قطعه‌اي در دستگاه سه‌گاه آغاز كرد. او در ادامه قطعات ديگري را در دستگاه چهار مضراب و ابوعطا اجرا كرد.

«از غم عشق تو‌ اي صنم» و «مرغ سحر» از جمله قطعات ماندگار موسيقي ايراني كه پيش از اين كلهر با همراهي ديگر استادان موسيقي ايراني از جمله حسين عليزاده و محمدرضا شجريان در كنسرت‌هاي متعدد اجرا كرده بود، آثاري بودند كه در اين كنسرت براي مخاطبان به صورت تك‌نوازي سه تار اجرا شد. پرسشي به وجود مي‌آيد كه آيا كيهان كلهر نمي‌توانست با يك اپراتور تلفن همراه متصل به تمام اركان ثروت درآمدي ميلياردي كسب كند و كنسرت لايو بگذارد؟ چرا از کیهان کلهر نیاموختید که بی دریافت یک ریال، برای مردم کنسرت آنلاین گذاشت؟؟ پاسخ قطعا اين خواهد بود كه چنين تصميمي براي هنرمندي در سطح كلهر مثل آب خوردن است اما اينجا ماجراي نمايشنامه برتولت برشت آلماني صادق است:«آنكه گفت آري و آنكه گفت نه».

تقريبا مي‌توان گفت اكثر هنرمندان در سطح جهاني به ماجراي برگزاري كنسرت‌هاي آنلاين به عنوان يك عمل انساني در شرايط سخت كرونا نگاه كر‌ده‌اند نه بسته درآمدزايي اقتصادي. برخلاف آنچه در برنامه‌‌ريزي مديران هنري، بعضي هنرمندان و تهيه‌كنندگان ايراني شاهد هستيم كه فضاي به وجود آمده را به عنوان مامني براي ورود به يك فرآيند پول‌ساز در نظر گرفته‌اند،از ياد نبريم كه اجراي پروژه «نوروزخواني» از سوي شهرداري تهران نيز با ابهام‌هاي مالي و البته مشكلات فني مشابه مواجه شد.

همواره عنوان مي‌شود به‌ طور كل زيرساخت‌ها براي برگزاري چنين كنسرتي آماده نبود و همين موضوع مشكلات زيادي به همراه داشت. يكي از سايت‌هاي خبري در اين باره مي‌نويسد:«به راحتي مي‌توان گفت كه برگزاري چنين كنسرتي در واقع سوءاستفاده از مخاطب بوده است. در واقع كاربران پس از ورود به اين سامانه و خريد بليت متوجه مشكلات فني كنسرت شدند و هيچ‌كس جوابگوي چنين اختلالاتي نبوده است. شايان ذكر است كه اين مشكل، ارتباطي به اختلال اينترنت نداشته و كاربران حتي با اينترنت ايرانسل هم موفق به تماشاي كنسرت نبوده‌اند در نتيجه اين مشكلات كاملا از ضعف سامانه لنز نشات گرفته است.

مشكلات اين كنسرت در شرايطي رخ داد كه در دوران قرنطينه ويروس كرونا شاهد كنسرت‌هاي آنلاين موفقي در سامانه‌هاي ديگر داخلي بوده‌ايم و اين موضوع ضعف لنز را بيشتر نمايان مي‌كرد. در واقع در شرايطي كه ويديوهاي زنده به راحتي از هر شبكه‌ا‌ي از اينستاگرام و يوتيوب تا برخي سايت‌‌هاي داخلي به راحتي در دسترس كاربران قرار مي‌گيرند و بدون هيچ‌گونه اختلالي اجرا مي‌شوند، چنين مشكلي، آن هم در كنسرتي بزرگ كه تبليغات گسترده‌اي براي آن انجام شده بسيار عجيب و شوكه‌كننده است. البته شايد بهتر بود كه اين پروژه به صورت آزمايشي با هنرمنداني ديگر يا با بينندگاني كمتر كار خود را آغاز مي‌كرد تا نتايج را مورد بررسي قرار دهد. در واقع شايد اگر تعداد بينندگان را محدود مي‌كردند از نتيجه بهتري در اين كنسرت بهره مي‌برديم اما تمامي تصميمات و برنامه‌ها در اين كنسرت آنلاين اشتباه پيش رفت و نتيجه‌ آن يك شكست بزرگ بود. در واقع اين شيوه‌ برگزاري كنسرت رسما يك سوءاستفاده از مخاطب و هنرمند محسوب مي‌شود.

نتيجه اين كنسرت چيزي جز بي‌اعتمادي كاربران به چنين برنامه‌هاي آنلايني نبوده است. قطعا سامانه لنز نيز پس از اين كنسرت آنلاين براي مردم يك سامانه شكست خورده به حساب مي‌آيد و از اين پس هرگز كسي روي آن حساب نخواهد كرد. اما سوال اصلي اين است كه چرا و چطور بدون در نظر گرفتن زيرساخت‌ها يا بدون تست و برگزاري كنسرت آزمايشي چنين برنامه‌هاي بزرگي با هنرمنداني موفق و محبوب برگزار مي‌شود؟ چطور به همين سادگي هزينه يك كنسرت آنلاين از مردم دريافت شد بدون اينكه محتوايي در اختيارشان قرار گيرد؟ آيا از اين پس مردم مي‌توانند به چنين برنامه‌هاي آنلايني اطمينان كنند؟ چه كسي پاسخگوي اعتراضات مردم به اين كنسرت آنلاين ناموفق خواهد بود؟» واقعيت ماجرا اين است كه در نهايت كسي پاسخگوي اعتراض‌ها نخواهد بود در مقابل نيز هيچ‌يك از كاربران فضاي مجازي هم باور نمي‌كنند كه ارگان مرتبط با ارايه خدمات تلفن همراه و اينترنت در سطح كشور(گرچه بسيار ضعيف) توانايي پيش‌بيني پيش آمدن چنين اختلالي را نداشته باشد، آن ‌هم وقتي نام همايون شجريان در ميان است؛ كج سليقگي محض. زیرساخت ندارید ولی درگاه دریافت پول دارید؟؟؟

در متن خبرها ديده مي‌شد كه مشتركان اين اپراتور تلفن همراه(در صورت خريد سيم‌كارت در گذشته يا براي اين منظور) بدون نياز به تهيه اشتراك و كاربران غيرايرانسلي با تهيه بليت ۱۰ هزار توماني(كه با ماليات بيش از ۱۱هزار تومان بود) مي‌توانند اجرا را تماشا كنند. پرداخت هزينه براي اين اجرا تا حدودي عجيب جلوه كرد و محل بحث شد؛ مخصوصا كه دو ضلع درگير با اين موضوع پيش‌تر مدعي برگزاري كنسرت خياباني رايگان براي مردم بودند. اما به هر حال شرايط از نيت اضلاع برگزاركننده اين كنسرت در زمينه ورود به كسب وكارهاي جديد پساكرونايي و نيز ايجاد رقابت و شكستن انحصار تلويزيون رسمي كشور حكايت داشت كه البته به شكست دست‌كم مقطعي انجاميد.

اپراتور مورد نظر در يكي از بندهاي توضيحات خود مي‌نويسد:«ايرانسل ضمن سپاس از تمام هواداران، فرهنگ‌دوستان و علاقه‌منداني كه در اين پروژه بزرگ شركت كردند، ابراز اميدواري مي‌كند كه تجربه‌ها و نتايج بزرگ حاصل از اجراي اين پروژه به عنوان بزرگ‌ترين كنسرت آنلاين ايران موجب توسعه، بهبود و ارتقاي هر چه بيشتر كيفيت زيرساخت‌هاي داخلي پخش آنلاين ويديو شود.» تاييد گزاره‌اي كه پيش‌تر به آن اشاره شد. هزينه كردن از جيب مردم و سوزاندن اعتبار هنرمند براي كسب تجربه و «بهبود و ارتقاي هر چه بيشتر كيفيت زيرساخت‌هاي داخلي پخش آنلاين». در انتها اين نكته نيز مطرح مي‌شود كه اگر پيش از اين پلتفرم‌هاي ديگري نسبت به برگزاري و پخش كنسرت آنلاين اقدام نكرده‌ بودند، توجيه مورد نظر قابل پذيرش بود ولي در شرايطي كه نمونه همين تجربه با كيفيت خوب در كشور اتفاق افتاده، توضيح مورد نظر پذيرفتني نيست. پرسش ديگر را بايد با مسوولان وزارت ارتباطات و هر نهاد مسوول ديگري در ميان بگذاريم كه ظاهرا چشم بر نظارت كيفي در خصوص عملكرد پلتفرم‌هاي پخش آنلاين بسته‌اند و به اين ترتيب اجازه مي‌دهند با اعتبار هنرمندان و منابع مادي و معنوي مخاطبان بازي شود به نوعي حتي مي‌توان گفت آنها نيز در اين امر شريك‌اند.




حبیب اسماعیلی مدیر رسانه‌فیلمسازان بیان کرد⇐تعطیلی سه‌ماهه سینماها ضرر هنگفتی را به سینما وارد کرده!/متاسفانه در مساله کرونا، سینما بیش از هر صنف دیگری با مشکل فراموشی دولت در رسیدگی به مشکلات سینماگران مواجه است!!/مشکل تعطیلی سینما همانند دیگر مشاغل، باید توسط دولت پیگیری و سالنهای سینما هرچه زودتر باز شود

سینماروزان: تعدد بحران مالی مشاغل و فراموشکاری دولت در رسیدگی به مشکلات سینماها و‌‌ فیلمسازان بر شدت بحران اقتصادی این بخش فرهنگی دامن می‌زند؛ این در حالی است که انتشار ویروس کرونا و تعطیلی سینماها در‌ ۳ماه پر فروش،منجر به ضررهای میلیاردی این بخش شده و رفع آن مستلزم پیگیری هایی جدی است.

حبیب اسماعیلی تهیه کننده و پخش‌کننده سینما در گفتگو‌ با سوره سینما در خصوص بحرانهای اقتصادی ناشی از شیوع بیماری و‌ اهمیت رسیدگی به آن گفت: انتشار ویروس کرونا خسارات جانی و‌ مالی بسیاری را برای همه کشورها در پی داشته و مشاغل را با مشکل روبرو کرده است. جبران ضررهای مالی به واسطه افزایش قیمتها ترفندی است که این کمبودها را در مشاغل برطرف می کند اما سینما از این قضیه مستثنی بوده و فعالیت های آن به‌روز، و دارای تاریخ مصرف است.

مدیر موسسه رسانه فیلمسازان مولود افزود: دو ماه فروردین و اسفند ماه، بهترین فرصت برای اکران فیلم، فروش چندین برابری و‌ استقبال مخاطب از آن است اما شیوع ویروس کرونا و تعطیلی سینماها به عنوان مرکزی برای تجمع فرهنگی مردم ، صدمات بسیاری را برای سینماگران رقم زده و میزان استقبال مخاطب از بازگشایی آن را نامعلوم کرده است. ترافیک اکران فیلمها از دیگر مشکلات ناشی از تعطیلی سالنها است و‌ بعضا بازگشت سرمایه فیلمسازان را نیز به تعویق و یا به حداقل می‌رساند.

اسماعیلی ضمن تاکید بر رسیدگی دولت به مشکلات مشاغل متوقف شده و آغاز فعالیت آنها با حفظ پروتکل‌های بهداشتی، خاطرنشان کرد: مشکل تعطیلی سینما همانند دیگر مشاغل، باید توسط دولت پیگیری و در سالن های سینما باز شود. لزوم اختصاص بودجه حمایتی به این بخش فرهنگی‌ و‌ اجرای دستورالعملهای جدید از جانب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خانه سینما و سازمان سینمایی برای مقابله با این بحران اقتصادی از دیگر اقدامات جدی در این عرصه است تا علاوه بر سینماداران و‌‌ فیلمسازان، از دست اندرکاران این بخش نیز حمایت شود.

وی ادامه داد: با انتشار کرونا عملا فرصت طلایی ۳ماهه سینما برای کسب درآمد میلیاردی از دست رفته ‌و این مشکل دامن بخش خصوصی را نیز گرفته است. این در حالی است که متاسفانه مشغله های دولت زیاد شده و پیگیری این بخش از مشکلات به فراموشی سپرده می شود. نباید فراموش کرد که کسب درآمد افراد زیادی به سینما و متعلقات مربوط به آن وابسته بوده و تعطیلی آن امرارمعاش بخش وسیعی از اهالی فرهنگی را با مشکل مواجه کرده است.

این پخش کننده، سینما را رکن اصلی فرهنگ در کشورها دانست و یادآور شد: حرف اول در جهان را سینما می‌زند بنابراین ما با عرصه‌ای بین‌المللی روبرو هستیم و قطعا مشکلات مالی وارد شده بر آن عواقب سنگینی خواهد داشت. در این شرایط باید به دنبال راهکاری برای جبران بیکاری بو‌ده و تکلیف بیمه بیکاری سینماگران مشخص شود. در حال حاضر شیوع ویروس کرونا مشکلی موقتی نیست و باید با استناد به مقررات ستاد‌ مبارزه با کرونا فعالیتها و پروژه های تولید فیلم از سر گرفته شود. مردم نیز باید با این شرایط کنار آمده و با شیوه های جدید اکران فیلم نیز سازگاری پیدا کنند.

وی اظهارداشت: پیش از این نیز سالنهای سینما با مشکل کمبود مخاطب روبرو بوده و کمتر سانس هایی داشته ایم که تمام از تمام ظرفیت سالن استفاده شده و همه صندلی ها پر شود. بر این اساس بازگشایی سالنها با اعمال محدودیت ، از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه تر از تعطیلی کامل آن است. صدور پروانه های ساخت فیلم نیز مستلزم اخذ تصمیمات جدیدی است و باید روند تولید فیلم آغاز شود.

اسماعیلی در پایان عنوان کرد: متاسفانه در مساله کرونا سینما بیش از هر چیزی با مشکل گذر زمان و فراموشی دولت در رسیدگی به مشکلات سینما مواجه است و امیدوارم بحران های این بخش فرهنگی پیگیری و چاره‌ای به حال اقشار آن سنجیده شود!!




کارگردان “سرباز”، در توجیه کش‌دار بودن این سریال از طولانی بودن خدمت سربازی گفت!!!

سینماروزان: سریال رمضانی “سرباز” که از شبکه سوم روی آنتن رفت در همان ماه رمضان هم نتوانست چندان باب طبع مخاطبان باشد با این حال ۵۱ قسمتی بودن سریال باعث شده با ورود به ماه شوال نیز همچنان باکس طلایی شبکه سه در اختیار این سریال باشد.

هادی مقدم‌دوست کارگردان سریال “سرباز” در چرایی کشدار بودن سریال از طولانی بودن خدمت سربازی گفته!!

مقدم‌دوست به شرق گفت: یکی از دستورکارهایی که برای این سریال داشتیم نمایش تغییر و تحولات و ارتقای درونی آدم‌های سریال و به‌خصوص دو شخصیت اصلی بود… ما به عنوان نقش‌های اصلی زن و مردی را داشتیم که با هم متفاوت بودند اما طی دوران ماقبل سربازی و در بخشی از دوران سربازی باید یکی می‌شدند و نقش‌های فرعی هم بودند که برای آنها آغاز و انجام طراحی شده بود. جنس این دگرگونی‌ها همان‌طور که عرض کردم، درونی بود.هم تعداد شخصیت‌ها زیاد بود و هم دوران خدمت سربازی دو سال طول می‌کشد و ما می‌خواستیم این تغییرات طی دوران طولانی خدمت اتفاق بیفتد. طبعا این دستورکار احتیاج بیشتری به زمان دارد. زمان اولیه ما چهل قسمت بود اما غالبا فیلم‌نامه چند قسمت بیشتر می‌شود و غیر از آن حین کار بخش‌های دیگری را هم به متن اضافه کردیم. مثل پرداختن به مناطق سیل‌زده یا قصه‌هایی که مربوط به امکان مهارت‌آموزی  حین خدمت وظیفه است که مربوط به خدمات و سرویسی است که جدیدا توسط نیروهای مسلح به سربازان داده می‌شود و سربازان در دوران خدمت امکان این را دارند که مهارتی یاد بگیرند یا از مهارتی که دارند استفاده کنند. روی‌هم‌رفته کل کار شد حدود پنجاه قسمت.




نصرالله پژمانفر نماینده مجلس تاکید کرد⇐ادامه تعطیلی سینماها، آینده فرهنگی کشور را با خطری جدی مواجه خواهد‌ کرد/دولت باید درصدد جبران ضرر و زیان کرونایی اهالی سینما برآید

سینماروزان: ممانعت از بازگشایی سینماها حتی با اعمال طرح فاصله‌گذاری صندلیها، مشکلات اقتصادی جدی را برای اهای سینما ایجاد کرده و‌ آینده سینماداری در کشور‌ را با خطری جدی روبرو خواهد کرد؛ درنظر بگیرید که حتی قهوه‌خانه‌ها و باشگاههای بدنسازی هم باز شده ولی بازگشایی سینماها همچنان ممنوع است!!

نصرالله پژمانفر عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گفتگو با سوره سینما در خصوص وضعیت سینما و اثرات تعطیلی آن در عرصه فرهنگی کشور گفت: مجلس شورای اسلامی ‌باید شرایط را برای فعالیت سینماها فراهم کند چرا که ممانعت از بازگشایی آن ذائقه مردم در استفاده از سالنها را تحت تاثیر قرار داده و عرصه‌های فرهنگی کشور را به رکود می‌کشاند. این در حالی است که سینما مکانی برای تعاملات فرهنگی مردم بوده و تعطیلی آن بر اثر انتشار ویروس کرونا، مقتضیات فرهنگی و تفریحی آن را با چالش روبرو می کند.

وی افزود: اعمال طرح فاصله گذاری صندلی سینماها فرصتی برای جبران بخشی از هزینه سینماها، بهره‌مندی ۴۰ درصدی از صندلی سالن ها و حمایت از سینماداران در شرایط بحرانی است. از طرفی دولت نیز ملزم به حمایت از همه اقشار است.

پژمانفر درباره تصویب طرح و برنامه ای جدید در حمایت از جامعه سینما خاطرنشان کرد: نیازی نیست برای تک تک مشکلات اقتصادی ناشی از انتشار ویروس کرونا در مجلس طرحی مطرح شود چرا که تکلیف قانونی دولت حمایت از همه اقشار در حوادث غیرمترقبه و جبران خسارات ناشی از آن است. کرونا نیز از این قضیه مستثنی نیست و دولت باید درصدد جبران ضرر و زیان مالی اهالی سینما اعم از سینماداران یا سینماگران بیکار در نتیجه کرونا برآید.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در خصوص نامه انجمن سینماداران به ریاست جمهوری مبنی بر بازگشایی سالن‌های سینما عنوان کرد:  انتظار داریم دولت و مجلس به همه مسائل رسیدگی کنند. تعطیلی سینماها هم بخشی از مشکلات بخش فرهنگی است که نباید از آن غافل شده و امیدواریم به زودی به آن رسیدگی شود. مسلما تعطیلی سالنها عواقبی دارد و عدم جبران آن، آینده فرهنگی کشور را به خطری جدی خواهد‌ انداخت.




تحقیر بی‌سابقه سینماگران در یافت آباد!! چرا؟؟+عکس

سینماروزان: ماجرای رفتارهای سوءتفاهم زای رئوس خانه سینما علیه بدنه صنف تمامی ندارد…

بعد از حذف هزاران نفر از فهرست عیدی میلیاردی ارشاد شاهد راه اندازی سین جیم آنلاین برای اعطای سبدکالایی ارزان به شماری از سینماگران بودیم. اتفاقی که با واکنش آیت الله مکارم شیرازی مواجه شد.

حالا چندین رسانه مختلف خبر داده اند که سینماگران مشمول حمایت، دردسری بی سابقه را برای دریافت سبدکالا در یکی از مناطق جنوب شهر تجربه کرده اند.

ابتدا گزارش انلی سینما در این باره را بخوانید:

توهین‌های مدیران خانه سینما تمامی ندارد؟ علاف کردن سینماگران در یافت‌آباد برای توزیع یک سبدکالای حداقلی! والله که گدایان سامرا را هم این قدر تحقیر نمی‌کنند!
سلسله توهین‌های روسای غرق در رفاه خانه سینما به اعضای خانه تمامی ندارد و بعد از حذف هزاران نفر از فهرست عیدی ارشاد و سبدکالای شهرداری، حالا تحقیر سینماگران به‌گونه دیگر ادامه دارد. روسای خانه ورق کاغذی به سینماگران داده‌اند که برای دریافت سبدکالای حداقلی به یافت‌آباد بروند و در یافت‌آباد، ساعتها در صف بایستند که یک سبدکالای سطح پایین دریافت کنند!

واقعا در مغز منوچهر شاهسواری، همایون اسعدیان، ناصر عنصری، رزاق‌کریمی و دیگر رئوس خانه سینما چه می‌گذرد که دست از تحقیر صنف برنمی‌دارند؟ یعنی آقایان نمیتوانستند مثل بسیاری از صنوف و اصلا مثل همین کانون کارگردانان، بن خرید کالا به اعضا دهند؟
حتی اگر اجبار به اعطای سبدکالا بوده چرا این سبدکالاها در یکی از سه عمارت خانه سینما توزیع نشد؟ آقایان حتما باید کلی هزینه به اعضا تحمیل کنند تا در منطقه‌ای پرت و همچون گدایان سامرا(!) یک سبدکالا بگیرند؟

حالا گزارش سینماامید از توزیع سبدکالا در یافت آباد را بخوانید:

استهزای همایونی-شهسوارانه بدنه سینما با توزیع سبدکالایی حقیرانه در جاده ساوه چه معنایی دارد؟
اهالی خانه سینما در آخرین روزهای ماه مبارک رمضان سرانجام بسته کمک معیشتی همایونی را از فروشگاهی در جاده ساوه دریافت کردند.
این بسته شاهسوارانه در حالی به اهالی سینمای ایران اهداء شد که در سه ماه گذشته، بسیاری از مردم نیازمند و مستحق کوچه و بازار، بدون دردسر و پُر کردن فرم های خود اظهاری، بسته های کمک معیشتی را دریافت کرده بودند.
خدا را شکر که مدیران این خانه رزاقِ دیگر صنوف نیستند والا برای هر کار کوچکی، ملت بی نوا باید چهل جور فُرم پُر می کرد و برای دریافت حداقل های معیشتی، به گوشه و کنار شهر میرفت، از رودهِن گرفته تا قلعه حسن خان و جاده تِلو و دشتهای ورامین!
 

همین رفتارهای تحقیرآمیز نیست که باعث ورود مراجع و فتوا علیه روسای خانه سینما شده؟؟

در آخر گزارش ستاره سینما درباره این اتفاقات را هم بخوانید:

مَثَل گاو نُه من شیرده با سینماگران رفتار نکنید!
خانه سینما بعد از کلی ماجرا و حاشیه پیرامون گرفتن پرسشنامه از اعضای خانه سینما و ثابت شدن فقر و فلاکت برخی اعضا به دست‌اندرکاران خانه سینما برای دریافت سبد کالای حداقلی همراه با ترور شخصیت، این سبد کالا را که با هماهنگی شهرداری تهران تهیه شده، در فروشگاه شهروند محله فلاح یافت‌آباد در اختیار اعضای نیازمند قرار دادند. بدون شک نفس اقدام خانه سینما در زمان بی‌تفاوتی و انفعال سازمان سینمایی وزارت ارشاد بعنوان متولیان دولتی سینمای ایران در قبال اهالی کرونازده و بیکار شده سینما شایسته تقدیر است، اما آیا بهتر نبود به جای کشاندن اعضای خانه سینما در روزگار کرونایی به جنوب شهر، با کمی تدبیر این کمک را بصورت بن خرید یا حتی همین سبد کالا با حفظ کرامت افراد در ساختمان خانه سینما در مرکز شهر توزیع می‌کردند؟
 

برخی اقدام‌های دست‌اندرکاران خانه سینما یادآور مَثَل «گاو نُه من شیرده» است که نُه من شیر می‌داد اما در لحظه آخر با یک لگد تمام شیر دوشیده شده را پخش بر زمین می‌کرد!

 

کشاندن سینماگران به یافت آباد برای اعطای یک سبدکالای حداقلی
کشاندن سینماگران به یافت آباد برای اعطای یک سبدکالای حداقلی

 

کشاندن سینماگران به یافت آباد برای اعطای یک سبدکالای حداقلی
کشاندن سینماگران به یافت آباد برای اعطای یک سبدکالای حداقلی




یک عضو هیات مدیره انجمن سینماداران مدعی شد⇐صندوق اعتباری هنر همان ده میلیون وام مصوب سازمان را هم به همه سینماداران نمی‌دهد!

سینماروزان: ادامه تعطیلی سینماها مشکلات متعددی را برای سینماداران و به‌خصوص سینماداران دور از مرکز ایجاد کرده است.

مدتها قبل سازمان سینمایی دستور پرداخت وام ده میلیونی به سینماداران برای حل مشکلات را داد ولی یک عضو هیات مدیره انجمن سینماداران مدعی شده همین وام را هم به خیلیها نداده‌اند.

شهرام مهرآسا عضو هیات مدیره انجمن سینماداران کشور با اشاره به اوضاع پیش‌روی سینماداران به ایسنا گفت: حدود چهار ماه است که سینماها تعطیل شده‌اند، اما فکر جدی برای بهبود وضعیت سینماداران نمی‌شود.‌ پیش‌تر حرف از حمایت مالی و وام ۱۰ میلیون تومانی برای هر پرده بود که متاسفانه همان را هم نتوانستیم بگیریم.

این سینمادار که مدیریت سینما کیهان درود را برعهده دارد ادامه داد: همان زمانی که پرداخت وام‌ ۱۰ میلیونی اعلام شد در هیئت مدیره انجمن بحث کردیم که این رقم بسیار کم است و کفاف هزینه‌ها را نمی‌دهد، چون هر سینما حداقل ۵ نفر پرسنل دارد و جای سوال بود که با حقوق دست کم دو میلیون تومان چه کاری می‌شود با این ۱۰ میلیون انجام داد؟ حتی پیشنهاد دادیم که لااقل وام بلاعوض پرداخت شود ولی متاسفانه هیچ گونه توجهی نشد.

این عضو هیات مدیره سینماداران تاکید کرد: همین اعطای وام هم با اطلاع رسانی خوبی صورت نگرفت و ابتدا خیلی از سینماداران اصلا خبر نداشتند، اما بعد هم که پیگیری کردند با این جمله از صندوق اعتباری (هنر) مواجه شدند که بودجه برای پرداخت چنین وامی ندارند!!! خود من درخواست کردم، خیلی از همکاران دیگرم از جمله در گرمسار و الیگودرز پیگیری کردند اما نتیجه‌ای حاصل نشد. فقط عده کمی توانستند این وام را بگیرند که برخی از آن‌ها هم بهره بردار سینما بودند. چرا وام را بدون بوروکراسی و صرفا با دریافت اطلاعات از انجمن سینماداران به همه سینماداران نمی‌دهند؟؟

مهرآسا ادامه داد: علاوه بر این‌ها گویا پروسه گرفتن این وام هم دردسر خیلی زیادی دارد چون یکی از همکاران ما در استان تهران توضیح میداد که برای وام چند پرده، آنقدر رفته و آمده و آنقدر اذیت شده که در نهایت توانسته این پول را بگیرد. هر چند این رقم واقعا جوابگوی مشکلات و هزینه‌ها نیست.




پژمان و ژاله در دور باطل!!⇔مقصر:سازمانی که آدم‌های اشتباهی را به کار می‌گمارد!

سینماروزان/احمد محمداسماعیلی: در دهه شصت اغلب آثاری که درباره تاریخ انقلاب ساخته می‌شد تصویری یک‌بعدی، کلیشه‌ای و شبیه به هم را نشان می‌داد. در این آثار ماموران ساواک آدمهای خنگ ، خرفت ،خشن ، زمخت با سبیلهای ازبنا گوش در رفته بودند که فاقد هرگونه هوش و زیرکی بودند و اغلب مبارزان، آدم های آرام ، متفکر، صبور و بسیار باهوش بودند که به سادگی از دست ماموران ساواک فرار میکردند و یا آنها را مچل می‌کردند.

این قضیه در سینمای جنگ هم تا زمان ظهور فیلمسازانی مثل رسول ملاقلی‌پور و ابراهیم حاتمی‌کیا ادامه داشت و عراقی‌ها عموما خشن و احمق نشان داده می‌شدند.

جلیل سامان با ساخت مجموعه‌هایی مثل “ارمغان تاریکی” ، “پروانه” و “نفس” نشان داد که دغدغه اصلیش پرداختن به جریانات سیاسی دهه پنجاه و شصت و فعالیتهای مبارزاتی نیروهای مختلف چپ و مذهبی بود؛ در این آثار عمدتا جوانی پاک و منزه و از همه چیز بی‌خبر با افکار چپ درگیر شده و بعد از مدتی به بلوغ فکری می‌رسید!!

“زیرخاکی” آخرین ساخته سامان نیز در امتداد همان تصویرسازی قبلی ولی با تم طنز محسوب می‌شود با این حال فقدان درام و عدم شخصیت‌پردازی مناسب باعث شده “زیرخاکی” در کارنامه خود سامان هم محصولی ضعیف به نظر برسد.

سامان در خلق کمدی چندان موفق نیست و به کپی از آثار موفق این سالها که اکثرا در سینما در ژانر کمدی با محوریت دهه‌های قبل مثل “نهنگ عنبر” و “مصادره” و “آشوب” ساخته شده‌اند، پرداخته است.

استفاده از دو بازیگری که در این سالها نشان داده‌اند که در حوزه سینمای کمدی توانمند هستند یعنی پژمان جمشیدی و ژاله صامتی هم فقط تلف کردن توانایی این بازیگران و گرفتن بازیهای ناپخته و کلیشه‌زده از آنها است.

ژاله صامتی که در این سالها در قالب زنان سنتی مقتدر ، عصبی مزاج حسابی جا افتاده است تقریبا همان شخصیت زن سنتی و تند مزاج کمدیهای “ضدگلوله” و “نیش زنبور” را ارائه می‌کند و انگار نه انگار او همان بازیگریست که اخیرا ازش درامهای تاثیرگذار “پسرکشی” و “درخونگاه” را دیده‌ایم!

از آن بدتر بازی اعصاب خرد کن و بدون طراوت ، جذابیت و شیرینی پژمان جمشیدی است که با دندان قروچه حرف زدن که از فرط تکرار اعصاب خردکن میشود به هیچ وجه آن پژمان جمشیدی طناز و شیرین کارهای قبلیش نیست.

تصویر کلیشه‌ای و تک‌بعدی از ساواک و ساواکی‌ها که آلت دست ساده‌لوحی میشوند که دنیایش فقط در پیدا کردن گنج خلاصه می‌شود اساسا بنیادهای قابل باور بودن موقعیتهای ایجاد شده را زیر سوال میبرد و بیشتر شاهد تیپ‌هایی از یک سری آدم خشن و بدون فکر و اندیشه هستیم.

از همه بدتر ابله نشان دادن ارتش زمان پهلوی است که یک افسر ساده یک موشک حساس را خیلی راحت از محیط پادگان بیرون می برد و مستشاران امریکایی را حد آدمهای خنگ نشان میدهد که فقط به دنبال عتیقه‌خری هستند؛ آدمهایی که اگر به این میزان خنگ و نادان بودند سلطه نیم قرنی بر ایران نداشتند و با این ساده‌لوح نشان دادن، ارزش نیروهای انقلابی در سقوط رژیم پهلوی برای نسل جوان زیر سوال نمی‌رود؟؟

استفاده از شوخی‌هایی نظیر رقصیدن فریبرز با پسرش با آهنگهای قدیمی دهه پنجاهی که خوراک جانمایی در اینستاگرام است اوج خلاقیت کارگردان مجموعه محسوب می‌شود ولی آیا چند تیپ، مقادیری رقص و خاطره‌بازی با گذشته برای ساخت یک سریال کافی است؟؟ مطمئنا نه و نشات‌گرفته از روش غلط انتخاب کارگردان در رسانه ملی.

در اشتباهی بودن موقعیتهایی که رسانه ملی پیش‌روی آدمها میگذرد همین بس که سامان بعد از ساخت سه سریال دهه پنجاهی نتوانسته در “زیرخاکی” حتی طراحی صحنه تداعیگر چهار دهه قبل را داشته باشد و مدام تیپ‌ها را به دل بیابان می‌برد که کلا صحنه‌آرایی را فاکتور بگیرد!!!

 

پژمان جمشیدی و ژاله صامتی بازیگران زیرخاکی
پژمان جمشیدی و ژاله صامتی بازیگران زیرخاکی




صدور اجازه بازگشایی سینماها در مناطق سفیدی که اغلب سینمای مدرنی هم ندارند!+فهرست شهرهای سفید

سینماروزان: بالاخره و بعد از نزدیک به سه ماه تعطیلی کرونایی سینماها، سازمان سینمایی دستور بازگشایی سینماها را داد.

بر طبق اعلام معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی سینماهای شهرهایی که ستاد ملی و یا استانی آن ها را دارای وضعیت سفید دانسته است، می توانند با هماهنگی ستاد استانی مقابله با کرونا و رعایت اصول بهداشتی فعالیت اکران عمومی خود را اغاز نمایند.

مناطق وضعیت سفید عمدتا شهرها و شهرستانهای دور از مرکز هستند که به‌دلیل رعایت قرنطینه توانسته‌اند جلوی شیوع کرونا را بگیرند. البته که بخش عمده مناطق سفید فاقد سینماهای مدرن هستند و اساسا دستور بازگشایی سینما در چنین مناطقی چندان تاثیری در اقتصاد سینما ندارد.

رعایت کامل مواردی چون چیدمان تماشاچیان بر روی صندلی ها به صورت دو درمیان و نسبت به ردیف بعدی با حالت ضربدری، استفاده از دستکش و ماسک برای کارکنان سینما، پخش تیزر آموزشی با موضوع چگونگی رعایت اصول بهداشتی در مقابله با کرونا قبل از نمایش فیلم، در دسترس بودن صابون مایع و مواد ضدعفونی برای استفاده تماشاگران، تب سنجی از تماشاگران هنگام ورود به سینما و جلوگیری از ورود افراد مشکوک به بیماری و نظافت، ضدعفونی کردن مستمر سالن نمایش فیلم، سالن انتظار، سرویس هاس بهداشتی و کلیه مکان های مورد استفاده تماشاگران، اصول بهداشتی اعلام شده از سوی ستاد ملی مقابله با کرونا برای بازگشایی سینماهاست.

 

مناطق سفید کرونایی
مناطق سفید کرونایی

 

مناطق سفید کرونایی
مناطق سفید کرونایی

مناطق سفید کرونایی
مناطق سفید کرونایی

مناطق سفید کرونایی
مناطق سفید کرونایی




گزارش “کیهان” درباره ارقام دریافتی ابی و شهرام شب‌پره برای اجرا در عربستان!!

سینماروزان: اقتصاد ناایمن هنر موسیقی موجب شده خوانندگان داخلی به سراغ آقازادگان و ارگانهای متصل بروند و خوانندگان لس‌‌آنجلسی مجبور به اجرا در عربستان شوند.

روزنامه “کیهان” در گزارشی ارقام دریافتی ابراهیم حامدی و شهرام شب‌پره برای اجرا در عربستان را لو داده است.

متن گزارش کیهان را بخوانید:

یک شبکه سلطنت‌طلب که قبلاً به توجیه جدا کردن بحرین از پیکره ایران به دست رژیم پهلوی پرداخته بود، این‌بار هم به توجیه خیانت چند خواننده مدعی وطن دوستی که در نقش پادوی وهابیون ظاهر شده‌اند، مشغول شد اما ناشیانه اعترافات جالبی کرد.

شهرام همایون در یکی از برنامه‌های خود گفت: «شهرام شب‌پره به من زنگ زد و گفت دوست دارم چیزهایی تو بدانی! پسرخوانده ابی (ابراهیم حامدی دائم‌الخمرکه اخیرا در کنار همسرش به مقدسات هتاکی کرد) مدیر برنامه اجرای برنامه موسیقی در عربستان بود. برای اجرا در عربستان، ابی 250 هزار دلار و من (شب پره) 150 هزار دلار پول گرفتیم. تماشاچی‌ها را که چند نفر بودند، نیز از آمریکا به عربستان بردیم و آنها هم نفری 10 هزار دلار پول گرفتند. برنامه ما 40 – 30 نفر تماشاچی بیشتر نداشت. ما شب را در بیابان گذراندیم و در چادر خوابیدیم. ما شهرهای عربستان را ندیدیم
شهرام همایون در واقع قصد داشت از زبان شهرام شب پره خطاب به منتقدان حضور این خوانندگان در عربستان و دم تکان دادن‌های آنان برای وهابیون بگوید: «درست است که این خوانندگان به عربستان رفتند اما چند صد دلار ناقابل پول گیرشان آمده و بدبخت‌ها توی بیابان بوده‌اند و توی چادر شب را به صبح رسانده‌اند و کلی هم به آنها بد گذشته است.»
همایون البته نگفته است که بین ادعای وطن‌دوستی و خوش‌خدمتی برای وهابیون تجزیه‌طلب ضدایرانی و دو دستی گرفتن چند هزار دلار از دشمنان قسم خورده مردم ایران، چه نسبتی وجود دارد؟ خوانندگان وطن‌فروش، باید بدانند که اولا وهابیون نباید هم برای پادوهای خود احترام قائل می‌شدند. خوانندگان وطن‌فروش در نظر وهابی‌های پادوی آمریکا، عروسک‌هایی در خدمت اهداف تبلیغاتی ریاض معنا شده بودند و ارزشی نداشتند و ندارند. دوم اینکه؛ سلطنت‌طلب‌های ورشکسته بدانند که؛ خیانت را نمی‌توان با «ادعای بدگذشتن در سفر» رنگ باطل و فراموشی زد و این‌گونه به شعور مخاطب اهانت کرد!




واکنش یک روزنامه‌نگار باسابقه به ورود مراجع تقلید به غائله بی‌حرمتی‌های سران خانه سینما⇐ آقایان خانه سینما! سفسطه نکنید و رک بگویید چه کردید که شرافت عجین شد با نیازمندی؟؟/چه زشت است وضعیت سینماگرانی که مجبورند برای گرفتن یک سبد ارزاق، نیازمند بودنشان را با سین‌جیم شدن، اثبات کنند!!/چرا هنرمندانی با یک دنیا توانایی و تجربه، برای شرمنده نماندن پیش خانواده، باید فرم پر کنند و ثابت کنند که نیازمندند!؟/ اگر اوضاع، منطقی و شایسته‌سالاری، حاکم بود حالا به‌جای امثال شما، همین سینماگران نیازمند شریف که مدام تحقیرشان می‌کنید، در راس خانه سینما نبودند؟/آقایان لانه‌کرده در راس خانه سینما! ای کاش رعایت اخلاقیات و توجه به کف صنف را از سیف‌الله داد می‌آموختید!/فتوای آیت‌الله مکارم را جدی بگیرید و از عزت نفس هنرمندان مراقبت کنید وگرنه…

سینماروزان: افزایش حجم بی‌حرمتی‌های روایافته علیه بدنه سینما از حذف هزاران نفر از فهرست عیدی میلیاردی استارت خورد و به دنبال آن نیز برای اعطای یک سبدکالای حداقلی نیز سران صنف، کف صنف را مجبور کردن به سین‌جیم شدن آنلاین و به اشتراک‌گذاری اطلاعات زندگی شخصی.

این رفتار با واکنش آیت‌الله مکارم شیرازی از مراجع تقلید عالم تشیع مواجه شد و ایشان در پاسخ به استفتای صورت گرفته از ایشان به روشنی، سین‌جیم کردن اهالی سینما برای اعطای کمک را رد کردند.(اینجا را بخوانید)

کیوان امجدیان منتقد و روزنامه‌نگار باسابقه در واکنش به ورود آیت‌الله مکارم به غائله بی‌حرمتی‌های روایافته علیه بدنه سینما نوشت: چه بلایی سر عزت نفس هنرمندان میاوریم؟! این چند روز ، خبری نقل شده که برای فرهنگ و هنر و خصوصا سینما تلخ و کلافه کننده است. اینکه بدنه سینماگران گرفتار در مشکلات اقتصادی برای دریافت یک سبدکالا، باید فرم پرکنند و بعد در صورت تایید نیازمندی بروند فلان نقطه شهر و احتمالا صف و…

امجدیان ادامه داد: فتوای حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی دوباره نشان داد که در هر حالت، مراقبت از عزت نفس افراد باید برای مسئولان از هر چیزی مهمتر باشد. در این میان کاش بزرگواران و مدیران خانه سینما دست از سفسطه بردارند و فتوای مراجع را جدی بگیرند و بدانند که میزها و مناصب این ایام تا چه اندازه بی ‌معیار است وگرنه ممکن است همان طور که یک‌شبه آمدند یک‌شبه هم بروند...کاش یادشان نرود که حالا فقط رابطه و نسب و رانت و ثروت است که بسیاری از مدیران را منصوب یا معزول میکند. کاش فراموش نکنند اینکه آنها در راس تصمیم گیریها و فعالیتهای خانه سینما هستند اصلا به معنای برتریشان نسبت به سایر اعضای خانه سینما و سایر سینماگران نیست.

این منتقد افزود: چه زشت است که سینماگرانی که مجبورند برای گرفتن یک سبد ارزاق، نیازمند بودنشان را با سین‌جیم شدن، اثبات کنند. باور کنند که اگر اوضاع، منطقی و شایسته سالاری حاکم بود حالا خیلی از همان سینماگران نیازمند در راس تصمیم گیریهای نه فقط خانه سینما که تمام فرهنگ و هنر قرار می‌گرفتند. اگر اوضاع، منطقی و شایسته‌سالاری، حاکم بود حالا به‌جای امثال شما، همین سینماگران نیازمند شریف که مدام تحقیرشان می‌کنید، در راس خانه سینما نبودند؟!

کیوان امجدیان خاطرنشان ساخت: باور کنید هنرمندانی که مجبورند تشریف ببرند در فلان جا و صف بکشند برای گرفتن سبد، فقط به دلیل نداشتن رابطه و شاید محکم ایستادن بر بعضی اصولشان حالا بیکارند و پول مایحتاج زندگی را هم ندارند و شرمنده زن و بچه شده اند؛ هنرمندانی که با یک دنیا توانایی و تجربه، حاضرند برای شرمنده نماندن پیش خانواده، فرم پر کنند و ثابت کنند که نیازمندند. آقایان لانه کرده در راس خانه سینما! یادشان نرود که درنتیجه سیاست‌های نادرست آنان بوده که دو صفت شرافت و نیازمندی، عجیب عجین شده اند با هم. چه کردید که کار بدینجا رسید؟؟ ای کاش رعایت اخلاقیات و توجه به کف صنف را از سیف‌الله داد می‌آموختید!




توپ در زمین خانه⇐دستور انتظامی به روسای خانه سینما برای پرداخت سریع‌السیر کمک‌هزینه کرونایی به تمام سینماگران بیکار

سینماروزان: بالاخره و سه ماه بعد از اهمال‌های مختلف روسای خانه سینما در توزیع عیدی و سبدکالا، سازمان سینمایی خودش وارد عمل شد و به مدیران خانه سینما دستور پرداخت سریع‌السیر کمک هزینه کرونایی به سینماگران را داد.

این کمک‌هزینه کرونایی یک میلیون تومان خواهد بود و باید هرچه سریع به تمام آنهایی تعلق گیرد که به‌عنوان بیکاران صنف، در سامانه خوداظهاری ثبت‌نام کرده بودند! البته ثبت‌نام کنندگانی که کارمند ارگانها و نهادها بوده‌اند و حقوق و عیدی ثابت داشته‌اند از این کمک‌هزینه محرومند.

مطابق اعلام سازمان سینمایی ۱۷۴۳ نفر از بیکاران سینما باید هرچه سریعتر از سوی خانه سینما این کمک را دریافت کنند و سازمان بر پروسه پرداخت نظارت کامل خواهد داشت تا بسان روال سابق خانه سینما، مشکلی در پرداختها ایجاد نشود.

با امید به این که روسای خانه سینما برای جلوگیری از حواشی، هرچه سریع تر نسبت به واریز این کمک‌هزینه‌ها اقدام کنند و باز به مدت یک ماه پول را در حساب خود نگه ندارند (!!) اطلاع‌رسانی سازمان سینمایی درباره لزوم پرداخت هرچه سریعتر این کمک را بخوانید:

از مجموع ۴۶۳۵ نفر  از افرادی که در سامانه فعالان سینما آسیب دیده از کرونا ثبت نام کردند اطلاعات ۱۷۴۳ نفر تایید و مقرر شد طی دو نوبت کمک هزینه هایی به حسابشان واریز شود.

از مجموع ۳۶۴۵ نفر ۲۰۷۶ نفر اعلام کردند در 32 صنف خانه سینما عضویت دارند که از بین آنها عضویت و نیاز ۱۸۳۲ نفر توسط خانه سینما تایید شد.

با حذف مجموع ۱۸۷ نفر از ۴ صنف تهیه کنندگان سینما، پخش کنندگان، مدرسان سینما و سینماداران و همچنین افرادی که به عنوان کارکنان موسسات، کارمندان و بازنشستگان دولت و بخش های عمومی هستند و اضافه شدن ۹۸ نفر از سرپرستان خانوار، از کارافتادگان و بیماران خاص جمعا حمایت از ۱۷۴۳ نفر به تایید رسید.

اعتبار این کمک هزینه ها از محل تفاهم نامه سالانه سازمان سینمایی در اختیار خانه سینما قرار داده شده تا در دو نوبت هر بار ۵۰۰ هزار تومان مستقیما به حساب افراد واریز و گزارش آن به سازمان سینمایی ارائه شود.

پیرو مصوبه دولت درخصوص حمایت و جبران بخشی از خسارات ناشی از اشاعه ویروس کرونا با اولویت اعضای صنوف سینمایی، سامانه ثبت اطلاعات فعالان سینما که در اثر کرونا دچار آسیب شدند به آدرس hemayat.samfaa.ir راه اندازی شد و متقاضیان از اول تا 4 اردیبهشت فرصت داشتند  تقاضایشان را در این سامانه ثبت کنند.




احمد نجفی مدعی شد⇐ فارابی فیلم مرا توهین‌آمیز می‌دانست فقط به‌دلیل اینکه رییس فدراسیون کشتی را با یقه سه‌سانتی نشان دادم!!

سینماروزان: احمد نجفی که از خویشاوندی مژده شمسایی تا ایفای نقش در “سگ‌کشی” پیش رفت در سالهای اخیر فعالیت‌های مختلفی را تجربه کرده؛ از تهیه‌کنندگی فیلمی ورزشی به نام‌ “من یک ایرانیم” تا اجرا در شبکه ارزشی افق!!!

نجفی همچنان لحن انتقادی خود را حفظ کرده و هرگاه تریبونی به دست می‌آورد به‌زعم خود معایب سیستم‌های مدیریت دولتی را افشا می‌کند.

احمد نجفی به تازگی در گفتگو با مهدی موسوی‌تبار در فرهیختگان، مدعیاتی را درباره قائم‌مقام فارابی طرح کرده است!!

احمد نجفی گفت: به جای حمایت از فیلمی قهرمانی درباره کشتی، مرا مایوس کردند. کسی در فارابی می‌گفت «من یک ایرانی هستم» فیلم توهین‌آمیزی است. گفتم چرا؟ گفت برای اینکه رئیس فدراسیون یقه‌های سه‌سانتی پوشیده است یعنی منظور این است که تمام نظام… .

نجفی ادامه داد: من به مدیر مذکور نگاه کردم و گفتم خجالت نمی‌کشید؟ می‌خواهید اذیت کنید؟ می‌خواهید توهین کنید چیز دیگری پیدا نکردید؟ این همه مردم لباس اینچنینی می‌پوشند، من و شما هم می‌پوشیم. ایراد گرفتند که چرا رئیس فدراسیون کشتی در فیلم شما یقه سه‌سانتی پوشیده است!!! اینکه کروات می‌زنند و لباس‌های آنچنانی در فیلم‌ها می‌پوشند توهین نیست؟ این فرد قائم‌مقام بنیاد فارابی بود؟؟!!. من هم می‌دانم او با چه کسی است. این هم تمام می‌شود و من صبورانه نشسته‌ام. همه زندگی خود را دادم که پرچمی در فیلم ما با دقت بالا برود.

نجفی تاکید کرد: همه را کنار گذاشتند و می‌گوید رئیس فدراسیون کشتی شما اینچنین لباس پوشیده و این را سمبل توهین به نظام می‌دانند. ببینید ما کجا ایستادیم؟ بنیاد فرهنگی فارابی وقتی این حرف را بیان می‌کند وای از دیگران! چرا؟ چون اینها با چندنفری که تمام حمایتها را دارند دوست و رفیقند و با اینها نشست و برخاست کرده اند و به بقیه حمایت نمی‌دهند!!




بهبود معیشت فیلمنامه‌نویسان با ورود مستقیم رییس سینما !؟؟

سینماروزان: سالهاست بخش عمده ضعف سینمای ایران را به فقدان متن‌های استاندارد و عدم حمایت از فیلمنامه‌نویسان نسبت می‌دهند بدون آن که فعالیتی عملیاتی برای حل این ضعف صورت گیرد.

ورود مستقیم حسین انتظامی به مساله فیلمنامه‌نویسی و تاکید بر حمایت از تولید فیلمنامه موجبات رفرم در فیلمنامه‌نویسی را موجب خواهد شد؟

حسین انتظامی با اشاره به حمایت سازمان متبوعش از تولید فیلمنامه اظهار داشت: متن قوی، شرط لازم برای جهش سینما و ارتباط بیشتر با مخاطب است. سه طرح اخیر بنیاد فارابی(اقتباس، تنوع ژانر و قرارداد با اعضای انجمن فیلمنامه نویسان) با هدف توجه به بخش فکری سینما و سرمایه‌گذاری روی تولید متن با قوت دنبال می‌شود.

متعاقب اظهارات رییس سینما، سازمان سینمایی در حمایت از تولید فیلمنامه برای سینمای ایران، از همه اعضای انجمن صنفی فیلمنامه نویسان دعوت به نگارش فیلمنامه کرد.

به گزارش سینماروزان فیلمنامه‌نویسی به دلیل بی‌عاقبتی، یکی از متزلزل‌ترین مشاغل سینمای ایران است و همین بی‌عاقبتی موجب شده بسیاری از نویسندگان به‌دنبال کارگردانی باشند بلکه امنیت شغلی‌شان ولو یک سر سوزن افزایش یابد.

اگر حمایت سازمان و فارابی از متون اعضای انجمن فیلمنامه‌نویسان بدون راه‌اندازی گعده و گروه توسط روسای انجمن- جهت فروختن متن‌های متبوع هیات رییسه- صورت گیرد یقینا امیدواری در بدنه فیلمنامه‌نویسان را ایجاد می‌کند و باعث می‌شود به‌لحاظ اقتصادی هم که شده بهبودی نسبی در وضعیت زندگی فیلمنامه‌نویسان ایجاد گردد تا شاهد تغییر فاز دائمی از نویسندگی به کارگردانی نباشیم.
البته باز هم تاکید می‌کنیم این امر در گروی پرهیز از گعده‌بازی و باندبازی، در واسپاری نگارش فیلمنامه به نویسندگان است!!!




وقتی ساسی مانکن، افتخاری، اصفهانی، عصار و بقیه را بازنشسته کرد!

سینماروزان/محمد شاکری: اینکه چهره‌های هنری توقع داشته باشند چندین دهه مورد توجه و تایید مخاطبان باشند از آن موارد عجیب است که اغلب در ایران مشاهده می‌شود. اگر قرار بود مردم به چیزهایی که قبلا دوست داشتند هنوز گوش میدادند نوبت شما هم نمی‌رسید آقای خواننده.

گل کردن و محبوبیت هر خواننده محصول شرایط و وضعیت خاص اجتماعی و فرهنگی آن دوره است. بعد از انقلاب با حذف خوانندگان پاپ و خانم‌های خواننده و در یک شرایط گلخانه‌ای، شجریان و شهرام ناظری جلوه کردند. در دهه هفتاد و هشتاد هم با باز شدن مسیر ، موسیقی پاپ دوباره اوج گرفت و خوانندگانی چون اصفهانی و افتخاری با شعرهای مرحوم قیصر امین‌پور که مفاهیم سنتی را با زبان تازه و مورد طبع نسل جدید می‌خواندند با استقبال مواجه شدند.

علیرضا عصار هم شعر مولوی را با حال و هوای جدید میخواند که فارغ از موسیقی سنتی ایران و البته قابل فهم برای مخاطبان معاصر بود.

با وجود استحکام و قدرت فنی هر سه خواننده محبوب سالهای نه چندان دور چرا به یکباره این نسل از خوانندگان از منظر عمومی دچار فراموشی شدند؟

آقای افتخاری تصور می‌کند یک تصادم سیاسی منجر به حذفش شده و ده سال است قصه آن تصادم را تکرار می‌کند بدون اینکه بگوید در این ده سال کدام تحول را در کار خود ایجاد کرده؟ بماند که اگر فرض ایشان را درست بدانیم پس حذف اصفهانی و عصار و قاسم افشار و خشایار اعتمادی و دیگران نتیجه کدام تصادم بوده؟؟

احوالات عمومی جامعه در تعیین گرایش به نوع و ژانر موسیقایی و سینمایی مخاطبان تاثیر اصلی را برعهده داشته و اگر تهیه کنندگان آثار هنری به آن بی‌توجهی کنند خودشان، خودشان را حذف کرده اند. موسیقی دوران جنگ با موسیقی دوران صلح متفاوت است همانطوری که ته موسیقی غمناک مصیبت‌‌خوان انتظارگرای نفرین‌آلود چاووشی به هپی‌لایف ساسی منجر شد تا دگرگونی جامعه را به رخ کنشگران فرهنگی بکشاند.

موسیقی، مردمی‌ترین هنر مردمان در تاریخ بوده است؛ اگر شاعران صله‌بگیر پادشاهان شدند و نقاشان تصویرگر ثروتمندان بودند این موسیقی بود که از زمینهای کشاورزی تا کارخانه‌های صنعتی و از مجالس عیان و اشراف تا دورهمی های خانوادگی از مجالس تعزیه تا تشییع جنازه با توده‌های مردمی زندگی کرده است. موسیقی بر مردم نیست؛ از مردم هست و برای همین نشانه روحیات عمومی جامعه است.

چه خوشتان بیاید چه نیاید ساسی و تتلو برآیند جامعه‌ای است که تمامی درها را به روی خود بسته می‌پندارد پس فقط در لحظه زندگی میکند و از لذتهای دم دستی‌اش نهایت استفاده را می‌برد.

 

ساسی مانکن در برابر علیرضا افتخاری
ساسی مانکن در برابر علیرضا افتخاری




امتداد نومیدی صنوف از روسای خانه سینما ⇐انجمن سینماداران مستقیما برای رییس جمهور نامه نوشت و خواستار بازگشایی سینماها شد

سینماروزان: متاسفانه مدیریت بالادستی خانه سینما روزهای خوبی را نمی‌گذراند. عدم کارکرد رفاهی صنف برای اعضا در دوران کرونازده اخیر بیش از گذشته خودش را نشان داده و اهمال‌های متعدد کار را به ورود مراجع تقلید کشانده.

انجمن سینماداران ایران نیز نومید از کارکرد صنفی روسای خانه، چندی قبل از خانه انشعاب کرده و حالا نیز با نگارش نامه مستقیم به رییس جمهور از وی خواسته‌ بخاطر جلوگیری از بدبختی بیشتر فعالان سینما، سینماها را باز کند.

متن نامه انجمن سینماداران را بخوانید:

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای دکتر حسن  روحانی
ریاست محترم جمهور

سلام علیکم

احتراما نظر به شیوع ویروس منحوس کرونا در جهان، علی‌الخصوص در کشور عزیزمان ایران و تعطیلی بسیاری از فعالیت‌ها و کسب‌وکارها از جمله صنایع بزرگ و کوچک و همچنین متوقف شدن فعالیت‌های فرهنگی و هنری، آسیب جدی‌ای بر پیکره‌ فعالیت‌های اقتصادی کشور وارد شده است.

در این میان بیشترین آسیب و ضربه به حوزه فرهنگ و هنر وارد شد، چرا که از ابتدا نیز این حوزه مظلوم و مهجور واقع شده و آن‌چنان که شایسته این بخش است توجهی بدان نشده بود و اما سینما و سینماداری که مقام معظم رهبری در مناسبت‌های مختلف نیز بر اهمیت آن به‌عنوان هنری انسان‌ساز و ابزاری راهبردی تأکید داشته‌اند، آن‌چنان که ایشان کلید پیشرفت کشور را سینما اعلام کرده‌اند، در وضعیت نابسامان‌تری قرار گرفته است.

خانواده بزرگ سینماداری کشور که تکمیل‌کننده فرآیند عرضه فیلم و سینما (تولید و اکران) است، گویی از ابتدا وجود خارجی نداشته و از ۳ ماه گذشته تاکنون هیچ صحبتی در مورد وضعیت مبهم و اسفناک آن از سوی متولیان امر به میان نیامده و هیچ مساعدتی به ایشان نشده است.

قابل ذکر است دستور تعطیلی سینماها به علت تجمع مردم و احتمال شیوع ویروس کرونا، زودتر از سایر مراکز فرهنگی، اقتصادی، دینی و اجتماعی صادر شد. درحالی که داده‌های علمی و تحلیلی ستاد ملی کرونا از سهم تنها ۰.۰۹% سینماها در انتقال بالقوه کرونا خبر داده بود. اما برخلاف سایر صنوف، سینماها همچنان تعطیل ماند و تا امروز نه تنها عزمی برای بازگشایی آن وجود نداشته، بلکه به نظر می‌رسد دست‌های پنهانی برای به تعویق انداختن آن نیز در کار باشند. با توجه به تصویب پروتکل‌ها و دستورالعمل‌های بهداشتی برای سینماها، و اعلام تاریخ‌های مختلف برای بازگشایی، اما متاسفانه هر بار این امر به تاریخ دیگری موکول شده و این بارقه امید رو به خاموشی رفته است.

جناب رئیس جمهور!

تاکنون بیش از ۴۰% درآمد سالانه صنعت سینمای کشور از دست رفته است. بیش از ۵ هزار شاغل به طور مستقیم و غیرمستقیم در سینماهای کشور در بلاتکلیفی بسر می‌برند و هیچ‌گونه آینده روشنی در دوران رکود برای آنان متصور نیست. با توجه به تورم و افزایش روزانه هزینه‌های زندگی در کشور، طبقه مذکور در تامین معیشت عادی زندگی دچار مشکل شده و چشم به حمایت‌های اساسی از مدیران ارشد کشور دارند.

همه می‌دانیم در چرخه سالم اقتصاد سینما، حیات فیلمسازی منوط به اکران و بازگشت سرمایه است و با توجه به احتمالات علمی برای پایداری شرایط فعلی و نیاز به سازگاری، از دلسوزان این عرصه خواهشمندیم بکوشند تا چرخ این هنر بچرخد. در غیر این صورت تبعات اقتصادی این تعطیلی به زودی دامن کل فرهنگ را خواهد گرفت.

در دنیای امروز ارزش و جایگاه سینما و سینماداری در جریان‌سازی فرهنگی، سبک زندگی و نشاط اجتماعی شهروندان بر کسی پوشیده نیست. متاسفانه تا امروز با عدم عزم جدی جهت بازگشایی سینماهای کشور، روح ناامیدی، هرچه بیشتر از گذشته در کالبد نحیف این هنر-صنعت دمیده شده و آفتاب این حوزه فرهنگی رو به افول است.

از این رو از جنابعالی استدعا داریم با توجه به جایگاه تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی که دارید، دستور فرمایید اقدامات شایسته جهت بازگشایی سینماهای کشور و حمایت و جبران خسارات هنگفت وارد شده صورت پذیرد تا غبار نشسته بر چهره این هنر هفتم در نزد مردمان این مرز و بوم زدوده شود.




چرایی سانسور کامل رقاصی علی نصیریان و کاهش حجم ریش امیر جعفری از “میوه ممنوعه”+نقش مشاوره‌های نماینده مجلس هفتم در تولید “میوه ممنوعه”!!⇒تهیه‌کننده فاش ساخت

سینماروزان: ازجمله سریالهای رمضانی ادوار رسانه ملی که همچنان هم بازپخش آن مخاطب دارد “میوه ممنوعه” است که توسط حسن فتحی ساخته شده است؛ با فیلمنامه‌ای از علیرضا کاظمی‌پور و دیالوگ‌هایی از علیرضا نادری که بعد از مرگ فرزند، کم‌کارتر شده.

اسماعیل عفیفه تهیه‌کننده “میوه ممنوعه” که در بدو تولید “شهرزاد” هم کنار فتحی بود به تازگی در گفتگو با بهناز شیربانی در شرق هم از نقش محمد خوش‌چهره نماینده مجلس هفتم در تولید “میوه ممنوعه” حرف زده است و از سانسور کامل سکانس رقص علی نصیریان!

عفیفه گفت: یکی از مواردی که در سریال «میوه ممنوعه» در این مقطع زمانی قابل‌توجه است، مباحثی است که در آن مطرح شد و چند سال بعد به‌صورت معضلات اجتماعی در حوزه اقتصادی ظهور و بروز پیدا کرد. در زمان ساخت سریال با مشاوران اقتصادی وزارت اقتصاد و با یکسری از اقتصاددانان گفت‌وگو‌هایی داشتم. آن سال‌ها ابتدای ایجاد مشکلاتی برای شرکت‌های تولیدی و کارخانه‌ها به‌واسطه ورود بی‌رویه کالاهایی بی‌کیفیت خارجی و جایگزین‌شدن آنها با کالاهای ایرانی بود. بعد از گفت‌وگو‌هایی که با برخی اقتصاددانان از جمله با محمد خوش‌چهره داشتیم، نتایج این تحقیقات را به قصه “میوه ممنوعه” وارد کردیم و بر مبنای آن اطلاعات درگیری‌هايی بین شخصیت‌های قصه طراحی شد!

به گزارش سینماروزان بد نیست بدانید محمد خوش‌چهره نماینده مجلس هفتم به‌خاطر رابطه‌ای سینوسی که دربرابر محمود احمدی‌نژاد داشت نیز بسیار خبرساز شد؛
خوش‌چهره در انتخابات۸۴ حامی احمدی‌نژاد بود و حتی به‌جای وی در مناظره اقتصادی با باقر نوبخت(نماینده هاشمی رفسنجانی) ظاهر شد ولی دو ماه بعد از پیروزی احمدی‌نژاد در انتخابات به منتقد او بدل شد.

خوش‌چهره درباره این تناقض رفتاری گفته بود با عدالت طلبی احمدی‌نژاد موافق است ولی با سیاست‌ورزی او زاویه دارد.

اسماعیل عفیفه درباره سانسورهای وارده به “میوه ممنوعه” گفت: یکی از زیباترین صحنه‌های سریال جایی بود که در شبی که یونس فتوحی به در منزل هستی شایگان می‌رود و می‌گوید همه شرط‌وشروط او را انجام داده و بعد از آن رقص سماع مانندی را با یک موسیقی زیبا انجام می‌دهد که این بخش حذف شد. من تا آخرین لحظه با مهدی فرجی درباره پخش این صحنه گفت‌وگو کردم که مجوز پخش آن را بگیرم اما نشد.

عفیفه ادامه داد: امیر جعفری هم در ابتدای داستان شکل و شمایل مذهبی داشت که البته در قسمت‌های بعدی این مورد را با کم کردن حجم ریشش اصلاح کردیم تا به آقازادگان برنخورد! در میوه ممنوعه امیر جعفری نقشی را بازی کرد که بعدها با محاکمه برخی از آقازاده‌ها به عنوان مفسدان اقتصادی و زندانی‌شدن برخی از آنها برای بیننده عینیت بیشتری پیدا کرد. در “میوه ممنوعه” ما از معضلی که چند سال بعد گریبان اقتصاد ایران را گرفت، صحبت کردیم و به نوعی هشدار دادیم که چنین خطری اقتصاد ایران را تهدید می‌کند و این خطر از اشخاصی شروع می‌شود که ظاهر مذهبی دارند. این‌هم از مواردی بود که همان موقع مورد اشکال واقع شده بود.

 

محمد خوش چهره
محمد خوش چهره

 

میوه ممنوعه
میوه ممنوعه